رنگ در معماری

پالت آبی , سیاه و آبی برای ما الهام بخش خلاق است

رنگ در معماری و دکوراسیون داخلی

پالت رنگ قهوه ای

پالت رنگ قهوه ای

رنگ یک زبان جهانی است. رنگ احساسات را تحریک می‌کند.

فرهنگ‌ها را شکل می‌دهد و پیش زمینه جهان ما را می‌سازد.

صحبت در مورد رنگ موجب می‌شود که خصوصیات موسیقی و طبیعت و ویژگی‌های شخصیتی را به جا آوریمورنگ بر خلاف سایر ملزومات دکوراسیون یک بعد انسانی دارد که نمی‌توان آن را نادیده گرفت.

در واقع رنگ می‌تواند حالتهارا تغییر دهد، فضاهای خاصی به وجود آورد و روحیهٔ انسان را بهتر کند و در همین حال جولانگاه خوب و امنی برای خلاقیت انسان است.

دیدن رنگ‌ها، استفاده از آنها و فضا سازی با پالت شخصی و دلخواه، زمینهٔ آرامش بخشی را در زندگی روزانه ایجاد می‌کند.

رنگ یکی از ملزومات باشکوه زندگی است.

خانه‌ای که غرق رنگهای مناسب باشد همیشه آرامش بخش است؛ اتاق‌ها با ترکیب جالب رنگها، بافت و ابعاد، زنده و زیبا می‌شود.

گالری عکس رنگ در دکوراسیون داخلی

یکی از ملاحظات روانشناختی رنگ که در کاربرد هنری رنگ اهمیت دارد، بررسی تأثیر متقابل رنگ‌ها است. جلوه یا اثر هر رنگ در جوار رنگ دیگر تغییر می‌کند هر رنگ نسبت به دیگری میزان تیرگی یا روشنی ذاتی اش را می‌نمایاند. معکوس کردن این ترتیب طبیعی، ناسازگاری رنگی به بار می‌آورد.

  • رنگ صورتی گلبرگ در دکوراسیون داخلی
  • رنگ بژ و بلوند روشن و تیره
  • رنگ نمای بیرونی , پالت رنگ
  • رنگ نمای بیرونی , پالت رنگ
  • رنگ کاکتوس
  • رنگ های الهام گرفته از پاییز
  • پالت رنگ
  • پالت رنگ قهوه ای
  • پالت رنگ قهوه ای

هر رنگ دارای سه صفت یا سه بُعد دیداری مستقلاً تغییر پذیر است :

فام، درخشندگی و پرمایگی فام:   صفتی از رنگ است که جایگاه آن را در سلسلهٔ رنگی (از قرمز تا بنفش) معادل با نور طول موج‌های مختلف در طیف مرئی – مشخص می‌کند قرمز، زرد و آبی را فام‌های اولیه می‌نامند و چون مبنای سایر فام‌ها هستند، رنگ‌های اصلی نیز نام گرفته‌اند.


فام‌های ثانویه عبارتند از: نارنجی، سبز و بنفش که از اختلاط مقادیر مساوی از دو فام اولیه حاصل می‌شوند. فام‌های ثالثه از اختلاط فام‌های اولیه و ثانویه به دست می‌آیند: زرد- نارنجی (پرتقالی)، نارنجی- قرمز، قرمز- بنفش (ارغوانی)، بنفش- آبی (لاجوردی)، آبی- سبز (فیروزه‌ای)، سبز- زرد (مغز پسته‌ای). دوازده فام نامبرده را با ترتیبی معین در چرخهٔ رنگ، نشان می‌دهند.


در چرخهٔ رنگ، فام‌های ثانویه و ثالثه‌ای که بین یک زوج فام اولیه جای گرفته‌اند، دارای روابط خویشاوندی هستند و در کنار هم ساده‌ترین هماهنگی رنگی را پدید می‌آورند. مادامی که این رنگ‌ها با رنگ‌های خالص سفید و سیاه ترکیب شوند ایجاد بیشماری از رنگ‌ها و سایه‌های مختلف می‌نمایند.


درخشندگی، دومین صفت رنگ است و درجهٔ نسبی تیرگی و روشنی آن را مشخص می‌کند (غالباً نقاشان اصطلاح رنگسایه را نیز در همین معنا به کار می‌برند). معمولاً درخشندگی رنگ‌های فام دار را در قیاس با رنگ‌های بیفام می‌سنجند. در چرخهٔ رنگ، زرد بیشترین درخشندگی (معادل خاکستری روشن نزدیک به سفید) و بنفش کمترین درخشندگی (معادل خاکستری تیرهٔ نزدیک به سیاه) را دارد.


پرمایگی (اشباع)، سومین صفت رنگ است و میزان خلوص فام آن را مشخص می‌کند (گاه واژهٔ شدت را در این مورد به کار می‌برند). فام‌های چرخهٔ رنگ صد در صد خالص‌اند ولی در طبیعت به ندرت می‌توان فام خالصی یافت. همچنین، کمتر رنگیزه‌ای حد اشباع فام مربوطه در چرخهٔ رنگ را داراست.


رنگ‌های درخشان به تنهایی جذاب هستند اما اگر در یک الگو یا ردیفی منظم قرارگیرند از نظر بصری تأثیر بیشتری خواهند داشت. این نوع آرایش یک ساختار ساده را بر این رنگ‌ها حاکم می‌کند و در نتیجه یک مفهوم و یا نوعی نظم را، ورای حضور محض رنگ‌ها، منتقل خواهد کرد.


دیوارها و پیش زمینه‌های روشن رنگ‌های سرد، مختصر کاهش در دمای بدن نگرنده ایجاد می‌کنند و رنگ‌های گرم باعث مختصر افزایش دمای بدن می‌شوند. به لحاظ بصری، رنگ گرم پیش می‌آید و رنگ سرد پس می‌نشیند.
پنجره‌ها و مبلمان با زمینه رنگ و سایز متوسط در مبلمان و پنجره‌هایی با سایز بزرگ شاهد آن هستیم که رنگ آنها با یکدیگر مخلوط می‌شود و از لحاظ تأثیرگذاری بر محیط غالب خواهند شد. همچنین ثبات از بین رفته و تلویحاً نوعی تکان بصری ایجاد می‌کند.

با مبلمان و پنجره‌های متوسط و با رنگی متعادل و متوسط می‌توانیم ترکیب بندی با ثبات داشته باشیم. هر ترکیب بندی را می‌توان کارآمد دانست به شرط این که عناصر صحنه به طور مؤثر با بینندگان مورد نظر آن، ارتباط برقرار کند. در اغلب موارد، نکته اساسی در شناسایی عناصر کلیدی صحنه نهفته است تا با نظم مبلمان و میزان نور، آنها را از دل سایر عناصر تصویری متفرقه، بیرون بکشید.

همین اشیاء مزاحم، صحنه‌ها را مخدوش می‌کنند و همچنین، بهتر است به جای تمرکز زیاد روی جزییات خیلی خاص، تنها روی ساختار کلی صحنه تمرکز کنید. چراکه تأثیر آنها در مقابل ترکیب بندی عمومی، بسیار سطحی است.


ملحقات تیره از این رو چشمان شما به سمت رنگ تیره‌تر کشیده می‌شوند و شما در روشی قادر خواهید بود ملحقات و اثاثیه‌ها را نظم دهید تا هادی دید و کیفیت بصری روان باشند.

  • نمونه رنگ کتابخانه چوبی , پالت رنگ
  • نمونه رنگ کتابخانه چوبی , پالت رنگ
  • پالت رنگ آبی طوسی قهوه ای
  • نمونه رنگ کتابخانه چوبی , پالت رنگ
  • سبک روستیک , پالت رنگ روستیک , دکوراسیون چوبی روستیک
  • سبک روستیک , پالت رنگ روستیک , دکوراسیون چوبی روستیک
  • سبک روستیک , پالت رنگ روستیک , دکوراسیون چوبی روستیک
  • سبک روستیک , پالت رنگ روستیک , دکوراسیون چوبی روستیک
  • سبک روستیک , پالت رنگ روستیک , دکوراسیون چوبی روستیک

رنگ زندگی است زیرا جهان بدون رنگ برای‌مان مرده جلوه می‌کند، رنگ‌ها ایده آغازین و ثمره نور اصلی بدون رنگ هستند و مقابل آنها تاریکی بدون رنگ است. نور اولین پدیده در جهان است از طریق رنگ‌ها روح و طبیعت زنده جهان را برای‌مان آشکار می‌سازد.


همچنین کلمه و آوای آن، شکل و رنگ اش، رگه‌های اصلی از ذات فوق طبیعی است که ما تصویری اندک از آن داریم. همان‌طور که صدا، رنگ، جلا به لفظ می‌بخشد، همین‌طور هم رنگ بطور طبیعی به فرم شکل خاصی می‌دهد. ماهیت اصلی رنگ طنینی از تصورات خیالی است و در این حالت رنگ موسیقی است. زمانی که اندیشه مفهوم، قاعده مندی، لمس رنگ و طلسم آن، شکسته است آنگاه در دستان خود جز جسم بی‌روح چیز دیگری نداریم.


رنگ‌های نارنجی و آبی، رنگ‌های مکمل هستند و مخلوط این رنگ‌ها، رنگ خاکستری بوجود می‌آورد. وقتی ناظر در این مکان قرار می‌گیرد، نورهای متفاوتی دریافت خواهد کرد که این نورها متناوباً با نارنجی و آبی است و دیوارها این رنگها را با زوایای دائماً متغیر انعکاس می‌دهد. این تأثیر متقابل احساسی از غنای رنگ به انسان می‌بخشد.


رنگها نیروها و انرژی‌های درخشنده‌ای هستند که چه آگاه و چه ناخود آگاه روی ما اثر مثبت و منفی خواهند داشت. هنرمندانی که شیشه‌های رنگین خلق می‌کنند از رنگ برای خلق چنان محیطی معنوی و اسرار آمیز استفاده می‌کردند که اندیشه‌های پرستش کنندگان را بر دوش شاهین معنویت به پرواز درمی‌آورند. اثرات رنگ نه تنها از لحاظ بصری بلکه از جنبه‌های روان‌شناسی و روان شناختی نیز باید بررسی شوند.


سطوح رنگ باید شکل، وسعت و حدود خود را از خود رنگ و نوسان شدت آن (رنگ) کسب کند نه اینکه با خطوط از پیش معین شده باشد.


همچنین، شکل‌ها نیز دارای خصوصیت گویا و معنی دار نظام زیباشناختی خود هستند. در طراحی، این کیفیت‌های معنی دار شکل و رنگ می‌بایست با یکدیگر مطابقت داده شوند.


یعنی شکل و رنگ در معنی دار بودن و مفهوم خود یکدیگر را تأیید و اثبات می‌کنند. سه شکل اصلی مربع، مثلث و دایره نیز مانند سه رنگ اصلی قرمز، زرد و آبی دارای خصوصیات مفهومی و بیانی مشخص هستند.


مربع، نمایانگر ماده، وزن و حدود مشخص است و حسی از کشش و امتداد و تجربه حرکت را القاء می‌کند. مربع با رنگ قرمز منطبق است و وزن حجم قرمز با شکل سنگین و ساکن مربع مطابقت دارد.


مثلث با زوایای حاد و تند، تأثیر ستیزه جویی، پرخاش و تهاجم را ایجاد می‌کند. مثلث سمبل تفکر است و حالت و خصوصیت بی وزن آن با زرد روشن هماهنگی دارد.


دایره بر عکس مربع، احساسات را ملایم و معتدل و حس آرامش و حرکت آرام و آهسته را القاء می‌کند. دایره سمبل روح است که در درون خود همواره در حال حرکت است.


تطابق و تناسب هر رنگ با شکل مربوط به خود مستلزم همانندی و توازن است. اگر رنگ‌ها و شکل‌ها در بیان مفاهیم و حالات توافق داشته باشند، تأثیرات آن دو چندان خواهد بود.

رنگ

مطالعه درباره ی رنگ ملاحظاتی را در زمینه های فیزیک ، فیزیولوژی و روانشناسی پیش می آورد . علم فیزیک ، توزیع انرژی طیفی نوری را که از یک سطح صادر و یا به وسیله ی آن منعکس می شود ، بررسی می کند ( شاخه ی خاصی از آن به مطالعه ی جنبه های شیمیایی رنگیزه ها و رنگینه ها ، در ارتباط با خواص رنگ ساز این مواد می پردازد ) .

فیزیولوژی ، فرایند هایی را که در چشم و مغز به هنگام تحریک ناشی از تجربه ی رنگ اتفاق می افتد ، مورد مطالعه قرار می دهد . روانشناسی در مسائل آگاهی و ذهنیت نسبت به رنگ – همچون عنصری از تجربه ی بصری – بحث می کند . اشتراک اصطلاحات در این عرصه ها ، غالبا ً بر دشواری درک مفاهیم می افزاید . مطالعه ی هنری رنگ نیز مقوله ای جدا از این ملاحظات نیست ، و به خصوص رویکرد روانشناختی رنگ در این زمینه اهمیت دارد .

img/daneshnameh_up/b/bf/pic3.jpg

هر رنگ دارای سه صفت یا سه بُعد بصری مستقلا ً تغییر پذیر است : فام ، درخشندگی و اشباع .
فام ، صفتی از رنگ است که جایگاه آن را در سلسله ی رنگی ( از قرمز تا بنفش) – معادل با نور طول موج های مختلف در طیف مرئی – مشخص می کند .گفته می شود که تقریبا ً 150 فام متفاوت را می توان تشخیص داد ، ولی همه ی اینها به طور مساوی در طیف مرئی توزیع نشده اند ، زیرا چشم ما برای تفکیک فام ها در طول موج های بلند تر توانایی بیشتری دارد .

بلند ترین طول موج ها در منطقه ی قرمز و کوتاه ترین طول موج ها در منطقه ی بنفش هستند . دسته بندی عمومی رنگ ها به بیفام ( سیاه ، سفید و خاکستری ها ) ، و فام دار( قرمز ، زرد ، سبز ،…) بر همین صفت مبتنی است . برای سهولت درک مطلب ، فام را می توان مشخص کننده ی اسم عام رنگ ها تعریف کرد .


قرمز ، زرد و آبی را فام های اولیه می نامند و چون مبنای سایر فام ها هستند ، رنگ های اصلی نیز نام گرفته اند . فام های ثانویه عبارتند از : نارنجی ، سبز و بنفش که که از اختلاط مقادیر مساوی از دو فام اولیه حاصل می شوند . فام های ثالثه از اختلاط فام های اولیه و ثانویه به دست می آیند : زرد- نارنجی( پرتقالی) ،
نارنجی- قرمز ، قرمز- بنفش ( ارغوانی) ، بنفش- آبی ( لاجوردی) ، آبی- سبز (فیروزه ای) ، سبز- زرد (مغز پسته ای) . دوازده فام نامبرده را با ترتیبی معین در چرخه ی رنگ ، نشان می دهند .

در چرخه ی رنگ ، فام های ثانویه و ثالثه ای که بین یک زوج فام اولیه جای گرفته اند ، دارای روابط خویشاوندی هستند و در کنارهم ساده ترین هماهنگی رنگی را پدید می آورند .

درخشندگی (والوور) ، دومین صفت رنگ است و درجه ی نسبی تیرگی و روشنی آن را مشخص می کند(غالبا ً نقاشان اصطلاح رنگسایه را نیز در همین معنا به کار می برند) . معمولا ً درخشندگی رنگ های فام دار را در قیاس با رنگ های بیفام می سنجند . در چرخه ی رنگ ، زرد بیشترین درخشندگی (معادل خاکستری روشن نزدیک به سفید) و بنفش کمترین درخشندگی ( معادل خاکستری تیره ی نزدیک به سیاه) را دارد .

در سلسله ی رنگی ، هر فام نسبت به دیگری میزان تیرگی یا روشنی ذاتی اش را می نمایاند . معکوس کردن این ترتیب طبیعی ، ناسازگاری رنگی به بار می آورد (مثلا ً اگر بنفش روشن در کنار سبز زیتونی قرار گیرد ، نوعی تکان بصری ایجاد می کند) .

اشباع(پرمایگی) ، سومین صفت رنگ است و میزان خلوص فام آن را مشخص می کند ( گاه واژه ی شدت را در این مورد به کار می برند ) . فام های چرخه ی رنگ صد در صد خالص اند ولی در طبیعت به ندرت می توان فام خالصی یافت . همچنین ، کمتر رنگیزه ای حد اشباع فام مربوطه در چرخه ی رنگ را داراست .


اگر فام ها به هم آمیخته شوند ، رنگ های شکسته به دست می آیند . اختلاط فام های خالص با یکدیگر یا با رنگ های بیفام ، باعث تغییر در پرمایگی و درخشندگی شان می شوند . به طور کلی ، هر فام قابلیت ایجاد رنگ های متنوعی را در حوزه ی خود دارد که به آن تلوّن(واریاسیون ) می گویند ( مثلا ً انواع صورتی ، اُخرایی و قهوه ای ، تلوّن در فام قرمز هستند ) .

چگونگی متظاهر شدن رنگ ها از دیگر مباحث رنگ شناسی است . در تجربه ، سه نمود مختلف در رنگ ها می توان تشخیص داد : فیلم رنگ ، حجم رنگ و سطح رنگ .


فیلم رنگ ، رنگی است که در فاصله ای نا مشخص نسبت به بیننده ظاهر می شود (مثلا ً رنگی که در طیف نما اسپکتروسکوپ می توان دید ، یا رنگ آسمان خاکستری یکنواخت) . فیلمرنگ ، بافت واضحی ندارد و گویی شخص می تواند کمابیش به درون آن رسوخ کند . همواره در تراز جلو به چشم می آید . فیلمرنگ را نمی توان همچون کیفیتی در اشیاء و یا متعلق به رویه ی اشیاء دانست .

حجم رنگ را در اشیای پشت نما می توان دید ( مثلا ً در یک استکان چای یا در بخار رنگین) . حجمرنگ در فضای سه بُعدی که اشغال کرده است گسترش می یابد ، ولی تراز متغیری نسبت به چشم بیننده ندارد .

سطح رنگ ، چنان به نظر می آید که روی سطح شیء قرار گرفته است ( مثلا ً در یک کاغذ رنگی) . بافت رویه ی شیء را به خود می گیرد و حایل غیر قابل نفوذ برای چشم ایجاد می کند . سطحرنگ را معمولا ً همچون کیفیتی در خود شیء می انگاریم .


از این سه کیفیت ظاهری که اشاره کردیم ، نمود های دیگری چون تلأ لو، فروغ و فلزنما ناشی می شوند . نقاشان با سطحرنگ سر و کار دارند ولی بخشی از صناعت آنان معطوف به ایجار نمود های حجم رنگ ، فیلم رنگ ، تلأ لو و فروغ به وسیله ی رنگیزه است که در واقع چنین کیفیت هایی را ندارد . آن دسته از حجم سازان مدرن که با موادی چون پلاستیک کار می کنند ، از نمود حجم رنگ بهره می گیرند .

img/daneshnameh_up/7/72/pic4.jpg

یکی از ملاحظات روانشناختی رنگ که در کاربرد هنری رنگ اهمیت دارد ، بررسی تأثیر متقابل رنگ ها است . جلوه یا اثر هر رنگ در جوار رنگ دیگر تغییر می کند . اگر در شرایط روشنایی مناسب ، چند ثانیه به یک رنگ فام دار خیره شویم و بی درنگ بر سطحی سفید بنگریم ، مکمل آن رنگ را خواهیم دید .

این پدیده را – که ناشی از واقعیت فیزیکی رنگ عینی نیست – پی انگاره می نامند . پی انگاره ی هر رنگ ، رنگ مجاورش را تحت تأثیر قرار می دهد و در نتیجه ، تفاوت کیفی آن دو رنگ بارزتر می شود ( مثلا ً قرمز در کنار سبز ، پرمایه تر به نظر می رسد و برعکس ) . تغییری که بدین سان در جلوه ی رنگ ها پدید می آید ، مشخص کننده ی تباین آنها است . اگر موقعیت دو حوزه ی رنگی مقایسه شده چنان باشد که تغییر جلوه ی رنگ ها با هم تلاقی کند ، اصطلاح تباین همزمان به کار برده می شود .

رویکرد روانشناختی رنگ به احساس های معینی نیز بستگی دارد که رنگ های عینی دربیننده برمی انگیزند.
به سخن دیگر ، در این مقوله ، رابطه ی رنگ های عینی با اثرات ذهنی شان مورد نظر است . رنگ هایی که حاوی مقدار زیادی آبی هستند ( از بنفش تا سبز) ، نسبت به رنگ هایی که زرد یا قرمز بیشتری در خود دارند (از مغز پسته ای تا ارغوانی) ، سردتر می نمایند . رنگ های سرد ، مختصر کاهش در دمای بدن نگرنده ایجاد می کنند و رنگ های گرم باعث مختصر افزایش دمای بدن می شوند .

به لحاظ بصری ، رنگ گرم پیش می آید و رنگ سرد پس می نشیند . بسیاری از نقاشان از این کیفیت رنگ ها برای فضا سازی تصویری بهره گرفته اند . منشأ احساس هایی چون گرمی ، سردی ، پیش آیندگی ، پس روندگی ، وزن و اندازه ی رنگ ها – که اصطلاحاتی رایج در ادبیات هنرهای تجسمی اند) همانا سه صفت اساسی رنگ ، یعنی فام ، درخشندگی و اشباع است .

نقاشان قدیم بسیاری از نمودها و اثرات بصری رنگ را بدون شناخت علمی به کار می بستند ، ولی انتشار نظریه های رنگ ، نقاشان پُست امپرسیونیسم ، اُرفیسم و آپ آرت را بر آن داشت که امکانات بیانی و تزیینی رنگ را گسترش دهند و به راه حل های تازه ای در مسائل حجم ، فضا ، نور و حرکت دست یابند .

رنگ در تلویزیون

نمای نزدیکاگر بخشی از صفحه تلویزیون رنگی را بزرگ کنیم،
می توانید ببینید که تصویر آن از نوارهای
متعدد و ریزی به رنگهای قرمز، سبز،
و آبی تشکیل شده است.

تصویر در تلویزیون رنگی از نوارهای ریز متعددی از رنگهای اصلی نور یعنی قرمز ،سبز ، و آبی تشکیل می شود . این نوارها سطوح درخشندگی مختلفی دارند . وقتی به صفحه تلویزیون نگاه می کنیم ، چشم این نوارها را با هم مخلوط می کند و یک تصویر واحد با انواع مختلف رنگها را می بیند.از فاصله دید معمولی ، نوارهای نور روی صفحه ترکیب می شوند و یک تصویر دقیق تمام رنگی را تشکیل می دهند.

دیدن رنگها

اشیا به دلیل نحوه انعکاس نور از روی آنها رنگی دیده می شوند . نور سفید خورشید یا لامپ برق حاوی همه رنگهای طیف نور است . وقتی نور سفید روی یک شی می افتد ، شیئ را تشکیل می دهند. مثلاَ یک شیئ سبز رنگ شیئ است که فقط پرتوهای سبز را منعکس و بقیه را جذب می کند. شیئ که همه رنگهای طیف نور را منعکس کند سفید دیده می شود . شیئ که هیچ رنگی را منعکس نکند سیاه دیده می شود.

همچنین ببینید

  • درک رنگ

درباره رنگ

روانــشناســی رنگــها 

با وجودی که اثر رنگ‌ها تا حدودی ذهنی است و در مورد اشخاص مختلف فرق می‌کند. برخی از تاثیرات رنگ‌ها دارای معنی یگانه‌ای در سراسر جهان هستند. رنگ‌هایی که در طیف رنگ‌ها در ناحیه قرمز قرار دارند به عنوان رنگ‌های گرم شناخته می‌شوند که این دامنه‌اش از احساسات گرم و صمیمانه تا احساس خشم و عصبانیت متغیر است…

رنگ چیست؟

در سال ۱۶۶۶، اسحاق نیوتن، دانشمند نامدار انگلیسی، کشف کرد که چنانچه نور خالص سفید از یک منشور عبور داده شود، به رنگ‌های قابل رؤیت تجزیه می‌شود. نیوتن همچنین کشف کرد که هر رنگ از یک طول موج منحصر به فرد تشکیل شده و قابل تجزیه به رنگ‌های دیگر نیست.

آزمایش‌های بعدی نشان داد که با ترکیب نورها می‌توان رنگ‌های مختلف را ایجاد کرد. برای مثال، نور قرمز در ترکیب با نور زرد، رنگ نارنجی را به وجود می‌آورد.

رنگی که بر اثر ترکیب دو رنگ دیگر به وجود آید را ترکیبی می‌گویند. بعضی از رنگ‌ها، مثل زرد و ارغوانی، در صورت ترکیب شدن، همدیگر را خنثی می‌کنند و نور سفید می‌سازند. این رنگ‌ها را نیز رنگ‌های مکمل می‌نامند.

تاثیرات رنگ‌ها از نظر روان‌شناسی :

با وجودی که اثر رنگ‌ها تا حدودی ذهنی است و در مورد اشخاص مختلف فرق می‌کند ام٠ا برخی از تاثیرات رنگ‌ها دارای معنی یگانه‌ای در سراسر جهان هستند.

رنگ‌هایی که در طیف رنگ‌ها در ناحیه قرمز قرار دارند به عنوان رنگ‌های گرم شناخته می‌شوند که این دامنه‌اش از احساسات گرم و صمیمانه تا احساس خشم و عصبانیت متغیر است.

رنگ‌هایی که در ناحیه آبی طیف قرار دارند، رنگ‌های سرد نامیده می‌شوند و شامل آبی، ارغوانی و سبز هستند. این رنگ‌ها معمولاً آرامش بخشند ام٠ا گاهی نیز ممکن است احساس غمگینی و بی‌تفاوتی را به ذهن آورند.

روان‌شناسی رنگ‌ها به عنوان روش درمان

در برخی از فرهنگ‌های قدیمی، از جمله مصری‌ها و چینی‌ها، از رنگ‌ها برای درمان استفاده می‌شده است. این کار که گاهی به آن نور درمانی یا رنگ شناسی نیز گفته می‌شود هنوز هم به عنوان روش درمان جایگزین مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در این روش:

از رنگ قرمز برای تحریک بدن و ذهن و افزایش تمرکز استفاده می‌شود.

از رنگ زرد برای تحریک اعصاب استفاده می‌شود.

از رنگ نارنجی برای بالا بردن سطح انرژی استفاده می‌شود.

از رنگ آبی برای کاهش درد و تسکین بیمار استفاده می‌شود.

از رنگ نیلی برای تسکین ناراحتی‌های پوستی استفاده می‌شود.

اغلب روان‌شناسان به رنگ درمانی به دیده شک و تردید می‌نگرند و می‌گویند که درباره تاثیرات احتمالی رنگ‌ها اغراق شده و رنگ‌ها در فرهنگ‌های مختلف، معانی متفاوتی دارند.

پژوهش‌ها نشان داده‌اند که در بسیاری از موارد، تاثیرات رنگ‌ها در تغییر حالت افراد، تاثیراتی زودگذر و موقتی بوده است. برای مثال، قراردادن افراد در اتاق آبی ممکن است در ابتدا احساس آرامش در آن‌ها به وجود آورد ام . این اثر پس از آن که آن‌ها آرامششان را بازیافتند، به تدریج کاهش خواهد یافت.

روان‌شناسی رنگ‌های مختلف

۱ـ  روان‌شناسی رنگ سیاه :

سیاه تمام نورها در طیف رنگ‌ها را جذب می‌کند.

سیاه معمولاً به عنوان نماد ترس یا شیطان مورد استفاده قرار می‌گیرد ام٠ا به عنوان نشانگر قدرت نیز شناخته می‌شود. از رنگ سیاه برای نشان دادن شخصیت‌های خطرناک مثل دراکولا و یا جادوگران استفاده می‌شود.

رنگ سیاه در بسیاری از فرهنگ‌ها برای مراسم سوگواری مورد استفاده قرار می‌گیرد. این رنگ همچنین نشانگر غمگینی، جذابیت جنسی و رسمی بودن است.

در مصر قدیم، رنگ سیاه نشانگر زندگی و تول٠د دوباره بود.

رنگ سیاه معمولاً به دلیل لاغر نشان دادن در نمایش‌های مد مورد استفاده قرار می‌گیرد.

۲- روان‌شناسی رنگ سفید :

رنگ سفید، نماد معصومیت و پاکی است.

رنگ سفید می‌تواند در انسان احساس فضای بیشتر به وجود آورد.

رنگ سفید معمولاً نشانگر سرما، پاکیزگی و آرامش است. اتاقی که کاملاً به رنگ سفید نقاشی شده باشد ممکن است جادار و بزرگ به نظر آید امَا خالی و سرد است. بیمارستان‌ها و کادر پزشکی از رنگ سفید برای ایجاد حس پاکیزگی استفاده می‌کنند.

۳- روان‌شناسی رنگ قرمز :

رنگ قرمز، رنگ گرمی است که برانگیزاننده هیجانات قوی است.

رنگ قرمز، نشانگر عشق، حرارت و صمیمیت است.

رنگ قرمز، به وجود آورنده احساس شور و هیجان است.

رنگ قرمز، تحریک کننده احساس خشم و عصبانیت است.

۴- روان‌شناسی رنگ آبی :

آبی، رنگ مورد علاقه بسیاری از مردم و محبوبترین رنگ در بین مردان است.

رنگ آبی، احساس آرامش را به ذهن می‌آورد و معمولاً نشانگر صلح، امنیت و نظم است.

رنگ آبی، می‌تواند احساس غم، درون‌گرایی یا گوشه‌گیری را در بعضی افراد به وجود آورد.

رنگ آبی معمولاً برای دکور دفاتر مورد استفاده قرار می‌گیرد زیرا تحقیقات نشان داده است که افراد در اتاق‌های آبی کارآیی بیشتری دارند.

رنگ آبی با وجودی که از محبوبترین رنگ‌هاست ام٠ا یکی از رنگ‌هایی است که کمترین اشتها را بر می‌انگیزد. در برخی از برنامه‌های کاهش وزن توصیه می‌شود که غذای خود را در بشقاب‌های آبی بکشید. رنگ آبی به ندرت به صورت طبیعی درخوراکی‌ها وجود دارد. همچنین رنگ آبی غذا معمولاً به عنوان نشانه فاسد بودن و یا سم٠ی بودن آن در نظر گرفته می‌شود.

رنگ آبی می‌تواند باعث کاهش ضربان قلب و حرارت بدن گردد.

۵- روان‌شناسی رنگ سبز :

رنگ سبز، رنگ سردی است که نماد طبیعت است.

رنگ سبز، نشانگر آرامش، خوشبختی، سلامتی و حسادت است.

پژوهشگران دریافته‌اند که رنگ سبز می‌تواند باعث افزایش قابلیت خواندن گردد. برخی از دانش‌آموزان و دانشجویان با قراردادن یک برگه شفاف سبز رنگ بر روی صفحه کتاب، می‌توانند مطالب را با سرعت بیشتری از حد٠ معمول بخوانند و درک کنند.

رنگ سبز، از دیر باز نماد باروری بوده و در قرن پانزدهم برای لباس عروسی به کار می‌رفته است.

از رنگ سبز در دکوراسیون به دلیل اثر آرام بخشی آن استفاده می‌شود.

رنگ سبز باعث کاهش استرس می‌شود. کسانی که در فضای کاری سبز رنگ کار می‌کنند، کمتر دچار دردهای دستگاه گوارش می‌شوند.

۶- روان‌شناسی رنگ زرد :

رنگ زرد، رنگی گرم وشاد است.

رنگ زرد به دلیل مقدار زیاد نوری که منعکس می‌کند، بیشتر از بقیه رنگ‌ها چشم را خسته می‌کند. استفاده از رنگ زرد برای پس زمینه کاغذ یا نمایشگر کامپیوتر می‌تواند باعث چشم درد یا در حالت‌های خاص از دست دادن بینایی گردد.

رنگ زرد می‌تواند احساس رنجیدگی و خشم را به وجود آورد. با وجودی که رنگ زرد به عنوان یک رنگ شاد شناخته می‌شود اما بیشتر مردم در اتاق‌های زرد رنگ، هیجانشان را از دست می‌دهند و بچه ها نیز در اتاق‌های زرد رنگ بیشتر گریه می‌کنند.

رنگ زرد باعث افزایش سوخت و ساز بدن انسان می‌گردد.

چون رنگ زرد، از بقیه رنگ‌ها زودتر دیده می‌شود، بیشتر از بقیه برای جلب توجه مورد استفاده قرار می‌گیرد.

۷- روان‌شناسی رنگ ارغوانی :

رنگ ارغوانی نماد وفاداری و ثروت است.

رنگ ارغوانی نشانگر عقل و معنویت است.

رنگ ارغوانی خیلی کم در طبیعت وجود دارد و به همین دلیل ممکن است به عنوان نشانه مصنوعی یا غیر عادی بودن در نظر گرفته شود.

۸- روان‌شناسی رنگ قهوه‌ای :

رنگ قهوه‌ای، رنگی طبیعی است که برانگیزاننده حس قدرت و اطمینان‌پذیری است.

رنگ قهوه‌ای همچنین می‌تواند حس غم و انزوا را به وجود آورد.

رنگ قهوه‌ای، حس گرما ، محبت، آسایش و امنیت را به ذهن می‌آورد.

رنگ قهوه‌ای معمولاً بیانگر طبیعی بودن، زمینی بودن و متفاوت بودن است اما گاهی می‌تواند نشانگر پیچییدگی نیز باشد.

۹- روان‌شناسی رنگ نارنجی :

رنگ نارنجی، ترکیب زرد و قرمز است و به عنوان یک رنگ انرژی‌زا در نظر گرفته می‌شود.

رنگ نارنجی، احساس هیجان، گرما و شور و شوق را به ذهن می‌آورد.

رنگ نارنجی، معمولاً برای جلب توجه مورد استفاده قرار می‌گیرد.

۱۰- روان‌شناسی رنگ صورتی :

رنگ صورتی، در واقع همان رنگ قرمز کم رنگ است و معمولاً نشانگر عشق است.

رنگ صورتی اثر آرام‌بخشی دارد. در ورزشگاه‌ها معمولاً رختکن تیم حریف را به رنگ صورتی نقاشی می‌کنند تا بازیکنان آن‌ها کم انرژی و منفعل شوند.

با وجودی که اثر آرام بخشی رنگ صورتی مشخص شده است ولی پژوهشگران دریافته‌اند که این اثر تنها در خلال مواجهه اولیه به وجود می‌آید. مثلاً هنگامی که از این رنگ در زندان‌ها استفاده شد، زندانیان پس از عادت کردن به آن، حتی نا آرامتر از قبل شدند .

برخی از روانشناسان عقيده دارند رنگی که برگزيده و دلخواه کسی است ميتواند گويای خصوصيات اخلاقی و روانشناسی او باشد. نوشتار زير چکيده ای است که بر اساس اين نظريه و پس از سالهای پژوهش نگاشته شده :

رنــگ قــرمــز:

خوش قلب اما خودپرست اين رنگ مظهر شدت و زياده روی است که گاهی در جهت مخالف آن است. قرمز رنگ عشق و تنفر و فداكاری و خشونت و خون و آتش. كسی كه به اين رنگ علاقه دارد هرگز نمي تواند در زندگی بی تفاوت باشد.

اين گونه اشخاص تند و سركش و در عين حال فعال و شجاع و کمی عجول هستند. احتمال شكست به خصوص در عشق برای آنها فراوان است.

قضاوتهاي عجولانه و ناگهاني در مورد ديگران اغلب سبب از بين رفتن دوستي هايشان مي شود، با آن كه در عشق كاملاً فداكارند اما اگر روزی حوادث بر وفق مراد نباشد بدون تفكر و جويا شدن علت مي جنگند.

دو عيب بزرگ خودپرستی و عدم كنترل، در نفس آنهاست و دو صفت ممتازشان خوش قلبی و حس بزرگ طلبی است. به طور كلی دوستداران رنگ قرمز دارای خصوصيات متضادی هستند.

رنــگ صــورتی:

مورد علاقه ديگران رنگ صورتي درواقع همان قرمز است كه كمرنگ شده باشد. اگر به اين رنگ علاقه داريد تمام صفات رنگ قرمز را كمی ملايمتر دارا می باشيد، با گذشت هستيد و در عشق، تندی نشان نمی دهيد.

ديگران را خوب درك مي كنيد و با اطرافيان خود با ملايمت و لطف رفتار می كنيد و به دليل نشاط و شادابي تان مورد علاقه اطرافيان خود هستيد. آنهايي كه به اين رنگ علاقه دارند اغلب شكستها، خشونتها و دشواري های زندگی را تحمل كرده اند و با مشكلات فراوان مواجه شده اند.

رنــگ آبــی:

نظم، پشتكار، تنهايی رنگ آبی از رنگهايی است كه طرفداران زيادی دارد. اگر به اين رنگ علاقه داريد، كاملاً می توانيد هوس و احساسات و هيجانات خود را كنتر ل كنيد.

ظاهر آرام شما ديگران را وادار مي كند كه به شما احترام بگذارند و دوست داريد پيوسته مورد احترام و ستايش ديگران قرار بگيريد.

در خريد و پوشش لباس قناعت می كنيد و به علت شرم و حيا و گاه غروری كه داريد ميل داريد اغلب تنها باشيد. حماقت و عدم فهم ديگران شما را كسل می كند و كسانی كه از نظر هوش و فهم بر شما برتری دارند شما را ناراحت می كنند.

كارهای خود را از روي نظم و ترتيب و بر پايه قواعد معينی انجام مي دهيد. يكی از صفات مشخص شما پشتكار شماست.

رنــگ ارغــوانی:

رنگ عارفها و روانگران رنگ اسرارآميز و باشکوهی است. دوستداران اين رنگ پيوسته مجذوب زيبايی ها و ظرافتها مي شوند و مغرور و اجتماعی هستند. معاشرت با اين دسته لذتبخش است که امور معنوی بيشتر می پردازند. ارغوانی رنگ مورد پسند عرفا نيز هست!

رنــگ قهــوه ای:

قابل اعتماد اگر رنگ قهوه اي را دوست داريد كاملاً می توان روی شما حساب باز كرد. باثبات و مقدس، شاعرپيشه وكمی فيلسوف مآب هستيد.

به ندرت تغيير عقيده مي دهيد و با آن كه كمتر تصميم می گيريد اما هر بار كه تصميمی بگيريد آن را به مورد عمل می گذاريد.

شما كاملاً در نگهداري پول و اسرار ديگران قابل اعتماد هستيد. ميل داريد پيوسته در عالم خودتان باشيد و گاهی اوقات با اطرافيان خود رفتار خشونت آميزی در پيش می گيريد. در عشق هرگز بدبين و تند نيستيد.

رنــگ خاكستـــری:

احساس بی نيازی اين رنگ مظهر چشم پوشي از خوشی های دنياست. كسانی كه به اين رنگ علاقه دارند اغلب در زندگي احساس رضايت می كنند، خاكستری رنگ عقلا است و جوانانی كه به اين رنگ اظهار علاقه می كنند درواقع خود را هم شأن و هم طراز اشخاص کهنسال ميدانند و در زندگي احساس بی نيازی می كنند.

در عشق بر افراد مسن تر از خود تمايل دارند و اغلب كسانی كه از نظر فكر و ايده به آنها برتری دارند خيلی آسان طرف توجهشان قرار خواهند گرفت.

رنــگ پـرتــقالی:

صداقت آری، هوسبازی هرگز رنگی است تركيبی و آنهايی كه اين رنگ را رنگ دلخواه خود می دانند متكی به نفس نيستند. اجتماعی و خوش خلقند و با مردم خوب رفتار می كنند.

نفوذ در اين گونه افراد مشكل است كسی كه آنها را دوست بدارد می تواند با او به آسانی ازدواج كند. هوسباز نيستند و اگر با كسی دوستی كنند صداقت و فداكاری دارند. اگر افراد اين دسته با كسی كه خصوصيات اخلاقی خودشان را داشته باشد ازدواج كنند سعادتمند می شوند.

رنــگ سبــز:

كنجكاوی رنگ سبز طبيعت وتازگی است. اگر به اين رنگ علاقه داريد زندگي با شما آسان است. نقطه اشتراك فراوانی با افراد علاقه مند به رنگ پرتقالی داريد روابط شما با ديگران بر پايه ی اصول و قرارداد است.

دوست نداريد كه در زندگيتان حوادثی به وقوع پيوندد اما كنجكاوانه به ماجراهای زندگی ديگران توجه داريد.

رنــگ فيــروزه ای:

اسرارآميز و پند ناپذير دوستداران اين رنگ اسرارآميزند و احساساتی و كارهای شخصی خود را به خوبی اداره می كنند. پشتكار دارند و باثباتند و به نصايح ديگران در مورد كارهای خود كمتر توجه دارند. فيروزه ای معمولا رنگ مورد علاقه ی خانمها است.

رنــگ سيــاه:

خوش ذوقی و ظرافت طبع اين رنگ برخلاف عقيده ی همگان رنگ نوميدی و عزا نيست بلكه نشانه خوش ذوقی و ظرافت طبع است. اگر از دوستداران اين رنگ هستيد مسلماً به شخصيت اطرافيان خود احترام می گذاريد و برای آن كه ديگران را با ارزش و برجسته نشان دهيد از هيچگونه كمكی به آنها دريغ نمی كنيد و هرگز خود را به ديگران تحميل نمي نماييد همچنين عقايد و نظريات ديگران را به آسانی مي پذيريد.

يک نکته ی رنگی :

توجه و علاقه شما به رنگها در طی زمان تغيير می كند به دليل آن كه خصوصيات اخلاقيتان نيز در ساليان دراز تغيير خواهد كرد. اما اگر در مورد رنگی ناگهان عقيده خود را عوض كنيد به علت ضعف شما و يا به علت نيازتان به تغيير محيط است .

شما جه رنگي هستيد ؟ ( روانشناسي رنگ )

رنگ های هماهنگ با عددها و حرف ها:

قرمز: (۱) ش.س.ج.الف

نارنجی: (۲) ت.ث.ک.ب

زرد: (۳) ی.ل.ص.ض

سبز: (۴) و.م.د.ژ

آبی: (۵) چ.ن.ط.ظ

نیلی: (۶) ح.خ.ف

بنفش: (۷) ع.پ.غ

صورتی: (۸) ز.ق.هـ

طلایی: (۹) ر.ذ.گ

نــمــونــه:

مصطفی سعیدی رشک علیا

م ۴  ص ۳ ط ۵ ف ۶ ی ۳ س ۱ ع ۷ ی ۳ د ۴ ی ۳ ر ۹ ش ۱ ک ۲ ع ۷ ل ۳ ی ۳ ا ۱

سپس این اعداد را با هم جمع می زنیم:

۴+۳+۵+۶+۳+۱

+ ۷+۳+۴+۳+۹+ ۱+۲+۷+۳+۳+ ۱ = ۶۵

۶+۵

= ۱۱        ============<<      ۱+۱ = ۲

عدد ۲، برابر با رنگ نارنجی است پس من

ویژگی های رنگ نارنجی را دارم

ســبــز :

مهم است که برای خودتان برنامه ی روزانه داشته باشید.

کم پیش می آید زندگی شما آشفته و بی هدف باشد.

دیگران برای گرفتن راهنمایی پیش شما می آیند.

برای گسترده تر ساختن دانش خود هرگز از آموختن

باز نخواهید ماند. ارج نهادن به آیین گذشته

برایتان با ارزش است

نــارنــجــی :

شوخ طبعی ویژه ای را که به ارث برده اید

سبب شده است که دوست داشتنی باشید.

نشاط شما آرزوی قلبی خیلی هاست.

شخصیتی دوست داشتنی دارید. گاهی درباره ی

هر چیزی بیش از اندازه زیاده روی می کنید

بنابراین تلاش کنید که دیگران رویتان اثر نگذارند.

با کاری که می کنیدشاید نتوانید دیگران را خوشحال

سازید مگر این که دست از تقلید بردارید و

آنچه را که در درونتان می جوشد بیرون کنید

بــنــفــش :

دوستدار کندوکاو و جستجو در هر پدیده هستید.

هیچ رویدادی را به راحتی نمی پذیرید مگر این که

خودتان آن را تجربه کرده باشید.

در حل گرفتاری های خود راه حل را در درون خود بجویید.

دوستدار تنهایی هستید و هماهنگ شدن و یا کنار آمدن

با دیگران یکی از گرفتاری های بزرگ زندگی شما است

آبــی :

دیگران شما را شخصیتی رک و بی آلایش می دانند

و به همین سبب برایشان دوست داشتنی هستید.

آزادی برایتان ارزشمند است و هرگز نمی توانید در جایی

کار کنید که به شما فشار می آورند و یا زیر نظر هستید.

زندگی با همه ی سختی ها و گرفتاری هایش

برایتان خوشایند است. روحیه ی سرکشتان نمی گذارد

که در یک جا پایبند شوید و می خواهید در میان مردم

نیز نامی شوید. در هر جایی که قدم بگذارید

با هوش خود خواهید توانست آرامش را در آنجا برقرار کنید

قــرمــز :

خودخواه هستید و برای رسیدن به هدفهایتان دیگران را

له می کنید. در اوج شادی با کوچکترین بهانه ای اخم هایتان

در هم می رود و در لاک خود فرو می روید. گاهی نیز به سرعت

شکیباییتان را از دست می دهید و به دیگران زور می گویید

صــورتــی :

دارای قدرت جسمی بالایی هستید. به خاطر اراده ی بالایی

که دارید می توانید رویاهایتان را به راحتی به واقعیت تبدیل کنید.

مهر به دیگران در شما آن چنان بالاست که دیگران برایتان

با ارزشمندتر از خودتان هستند. برای رسیدن به هدف هایتان

سلامتی خودتان را نیز به فراموشی خواهید سپرد

طــلــایــی :

در هر چیزی تنها میزان بالای آن می تواند شما را

خوشنود کند رفتار و سخنتان چنان زیبایی ای در

خود دارد که کم پیش می آید کسی شما را خوب بشناسد.

کم پیش می آید که چهره ی افسرده ای به خود

بگیرید چون که به هر چیزی با خوش بینی نگاه می کنید.

در هر کار گروهی پیروز سر افراز هستید

نــیــلــی :

زندگی شما همانند زندگی انسان های عارف است

و مردمی که با آن ها سر و کار دارید نزد شماگناهشان

را بازگو می کنند. دیگران را دوست دارید و از

حس ششم خوبی نیز برخوردار هستید و این چنین از

گرفتاری های مردم آگاه می شوید. بسیار با قدرت

و سخاوتمند هستید. دادخواه هستید و با کوچکترین

بیدادی دیگران آزرده می شوید.

بیشتر افرادی که سوی شما می آیند گرفتار هستند

و برای دریافت کمک به شما روی می آورند

زرد :

تیز هوش و خوش بین هستید. هرگز در گفتن

آن چه که می خواهید بر زبان بیاورید کم نخواهید آورد.

به خاطر زنده دلی همیشه دور و برتان پر از دوستان

خواهد بود. با اینکه روحیه ی شادی دارید اما هرگز

شادمان نخواهید بود مگر این که شادی هایتان را

با دیگران تقسیم کنید .

درباره رنگ :

مطالعه درباره ی رنگ ملاحظاتی را در زمینه های فیزیک ، فیزیولوژی و روانشناسی پیش می آورد . علم فیزیک ، توزیع انرژی طیفی نوری را که از یک سطح صادر و یا به وسیله ی آن منعکس می شود ، بررسی می کند ( شاخه ی خاصی از آن به مطالعه ی جنبه های شیمیایی رنگیزه ها و رنگینه ها ، در ارتباط با خواص رنگ ساز این مواد می پردازد ) . فیزیولوژی ، فرایند هایی را که در چشم و مغز به هنگام تحریک ناشی از تجربه ی رنگ اتفاق می افتد ، مورد مطالعه قرار می دهد . روانشناسی در مسائل آگاهی و ذهنیت نسبت به رنگ – همچون عنصری از تجربه ی بصری – بحث می کند . اشتراک اصطلاحات در این عرصه ها ، غالبا ً بر دشواری درک مفاهیم می افزاید . مطالعه ی هنری رنگ نیز مقوله ای جدا از این ملاحظات نیست ، و به خصوص رویکرد روانشناختی رنگ در این زمینه اهمیت دارد .

هر رنگ دارای سه صفت یا سه بُعد بصری مستقلا ً تغییر پذیر است : فام ، درخشندگی و اشباع .

فام ، صفتی از رنگ است که جایگاه آن را در سلسله ی رنگی ( از قرمز تا بنفش) – معادل با نور طول موج های مختلف در طیف مرئی – مشخص می کند .گفته می شود که تقریبا ً ۱۵۰ فام متفاوت را می توان تشخیص داد ، ولی همه ی اینها به طور مساوی در طیف مرئی توزیع نشده اند ، زیرا چشم ما برای تفکیک فام ها در طول موج های بلند تر توانایی بیشتری دارد . بلند ترین طول موج ها در منطقه ی قرمز و کوتاه ترین طول موج ها در منطقه ی بنفش هستند . دسته بندی عمومی رنگ ها به بیفام ( سیاه ، سفید و خاکستری ها ) ، و فام دار ( قرمز ، زرد ، سبز ،…) بر همین صفت مبتنی است . برای سهولت درک مطلب ، فام را می توان مشخص کننده ی اسم عام رنگ ها تعریف کرد .

قرمز ، زرد و آبی را فام های اولیه می نامند و چون مبنای سایر فام ها هستند ، رنگ های اصلی نیز نام گرفته اند . فام های ثانویه عبارتند از : نارنجی ، سبز و بنفش که که از اختلاط مقادیر مساوی از دو فام اولیه حاصل می شوند . فام های ثالثه از اختلاط فام های اولیه و ثانویه به دست می آیند : زرد- نارنجی( پرتقالی) ،

نارنجی- قرمز ، قرمز- بنفش ( ارغوانی) ، بنفش- آبی ( لاجوردی) ، آبی- سبز (فیروزه ای) ، سبز- زرد (مغز پسته ای) . دوازده فام نامبرده را با ترتیبی معین در چرخه ی رنگ ، نشان می دهند . در چرخه ی رنگ ، فام های ثانویه و ثالثه ای که بین یک زوج فام اولیه جای گرفته اند ، دارای روابط خویشاوندی هستند و در کنارهم ساده ترین هماهنگی رنگی را پدید می آورند .

درخشندگی (والوور) ، دومین صفت رنگ است و درجه ی نسبی تیرگی و روشنی آن را مشخص می کند(غالبا ً نقاشان اصطلاح رنگسایه را نیز در همین معنا به کار می برند) . معمولا ً درخشندگی رنگ های فام دار را در قیاس با رنگ های بیفام می سنجند . در چرخه ی رنگ ، زرد بیشترین درخشندگی (معادل خاکستری روشن نزدیک به سفید) و بنفش کمترین درخشندگی ( معادل خاکستری تیره ی نزدیک به سیاه) را دارد . در سلسله ی رنگی ، هر فام نسبت به دیگری میزان تیرگی یا روشنی ذاتی اش را می نمایاند . معکوس کردن این ترتیب طبیعی ، ناسازگاری رنگی به بار می آورد (مثلا ً اگر بنفش روشن در کنار سبز زیتونی قرار گیرد ، نوعی تکان بصری ایجاد می کند .

اشباع )پرمایگی) ، سومین صفت رنگ است و میزان خلوص فام آن را مشخص می کند ( گاه واژه ی شدت را در این مورد به کار می برند ) . فام های چرخه ی رنگ صد در صد خالص اند ولی در طبیعت به ندرت می توان فام خالصی یافت . همچنین ، کمتر رنگیزه ای حد اشباع فام مربوطه در چرخه ی رنگ را داراست .

اگر فام ها به هم آمیخته شوند ، رنگ های شکسته به دست می آیند . اختلاط فام های خالص با یکدیگر یا با رنگ های بیفام ، باعث تغییر در پرمایگی و درخشندگی شان می شوند . به طور کلی ، هر فام قابلیت ایجاد رنگ های متنوعی را در حوزه ی خود دارد که به آن تلوّن (واریاسیون ) می گویند ( مثلا ً انواع صورتی ، اُخرایی وقهوه ای ، تلوّن در فام قرمز هستند.

چگونگی متظاهر شدن رنگ ها از دیگر مباحث رنگ شناسی است . در تجربه ، سه نمود مختلف در رنگ ها می توان تشخیص داد : فیلمرنگ ، حجمرنگ و سطحرنگ  . فیلمرنگ ، رنگی است که در فاصله ای نا مشخص نسبت به بیننده ظاهر می شود (مثلا ً رنگی که در طیف نما اسپکتروسکوپ می توان دید ، یا رنگ آسمان خاکستری یکنواخت) . فیلمرنگ ، بافت واضحی ندارد و گویی شخص می تواند کمابیش به درون آن رسوخ کند . همواره در تراز جلو به چشم می آید . فیلمرنگ را نمی توان همچون کیفیتی در اشیاء و یا متعلق به رویه ی اشیاء دانست .

حجم رنگ را در اشیای پشت نما می توان دید ( مثلا ً در یک استکان چای یا در بخار رنگین) . حجمرنگ در فضای سه بُعدی که اشغال کرده است گسترش می یابد ، ولی تراز متغیری نسبت به چشم بیننده ندارد .

سطحرنگ ، چنان به نظر می آید که روی سطح شیء قرار گرفته است ( مثلا ً در یک کاغذ رنگی) . بافت رویه ی شیء را به خود می گیرد و حایل غیر قابل نفوذ برای چشم ایجاد می کند . سطحرنگ را معمولا ً همچون کیفیتی در خود شیء می انگاریم .

از این سه کیفیت ظاهری که اشاره کردیم ، نمود های دیگری چون تلأ لو، فروغ و فلزنما ناشی می شوند . نقاشان با سطحرنگ سر و کار دارند ولی بخشی از صناعت آنان معطوف به ایجار نمود های حجمرنگ ، فیلمرنگ ، تلأ لو و فروغ به وسیله ی رنگیزه است که در واقع چنین کیفیت هایی را ندارد . آن دسته از حجم سازان مدرن که با موادی چون پلاستیک کار می کنند ، از نمود حجمرنگ بهره می گیرند .

یکی از ملاحظات روانشناختی رنگ که در کاربرد هنری رنگ اهمیت دارد ، بررسی تأثیر متقابل رنگ ها است . جلوه یا اثر هر رنگ در جوار رنگ دیگر تغییر می کند . اگر در شرایط روشنایی مناسب ، چند ثانیه به یک رنگ فام دار خیره شویم و بی درنگ بر سطحی سفید بنگریم ، مکمل آن رنگ را خواهیم دید . این پدیده را – که ناشی از واقعیت فیزیکی رنگ عینی نیست – پی انگاره می نامند . پی انگاره ی هر رنگ ، رنگ مجاورش را تحت تأثیر قرار می دهد و در نتیجه ، تفاوت کیفی آن دو رنگ بارزتر می شود ( مثلا ً قرمز در کنار سبز ، پرمایه تر به نظر می رسد و برعکس ) . تغییری که بدین سان در جلوه ی رنگ ها پدید می آید ، مشخص کننده ی تباین آنها است . اگر موقعیت دو حوزه ی رنگی مقایسه شده چنان باشد که تغییر جلوه ی رنگ ها با هم تلاقی کند ، اصطلاح تباین همزمان به کار برده می شود .

رویکرد روانشناختی رنگ به احساس های معینی نیز بستگی دارد که رنگ های عینی دربیننده برمی انگیزند.

به سخن دیگر ، در این مقوله ، رابطه ی رنگ های عینی با اثرات ذهنی شان مورد نظر است . رنگ هایی که حاوی مقدار زیادی آبی هستند ( از بنفش تا سبز) ، نسبت به رنگ هایی که زرد یا قرمز بیشتری در خود دارند (از مغز پسته ای تا ارغوانی) ، سردتر می نمایند . رنگ های سرد ، مختصر کاهش در دمای بدن نگرنده ایجاد می کنند و رنگ های گرم باعث مختصر افزایش دمای بدن می شوند . به لحاظ بصری ، رنگ گرم پیش می آید و رنگ سرد پس می نشیند . بسیاری از نقاشان از این کیفیت رنگ ها برای فضا سازی تصویری بهره گرفته اند . منشأ احساس هایی چون گرمی ، سردی ، پیش آیندگی ، پس روندگی ، وزن و اندازه ی رنگ ها – که اصطلاحاتی رایج در ادبیات هنرهای تجسمی اند) همانا سه صفت اساسی رنگ ، یعنی فام ، درخشندگی و اشباع است .

نقاشان قدیم بسیاری از نمودها و اثرات بصری رنگ را بدون شناخت علمی به کار می بستند ، ولی انتشار نظریه های رنگ ، نقاشان پُست امپرسیونیسم ، اُرفیسم و آپ آرت را بر آن داشت که امکانات بیانی و تزیینی رنگ را گسترش دهند و به راه حل های تازه ای در مسائل حجم ، فضا ، نور و حرکت دست یابند .

رنگ در تلویزیون :

تصویر در تلویزیون رنگی از نوارهای ریز متعددی از رنگهای اصلی نور یعنی قرمز ،سبز ، و آبی تشکیل می شود . این نوارها سطوح درخشندگی مختلفی دارند . وقتی به صفحه تلویزیون نگاه می کنیم ، چشم این نوارها را با هم مخلوط می کند و یک تصویر واحد با انواع مختلف رنگها را می بیند.از فاصله دید معمولی ، نوارهای نور روی صفحه ترکیب می شوند و یک تصویر دقیق تمام رنگی را تشکیل می دهند.

دیدن رنگها :

اشیا به دلیل نحوه انعکاس نور از روی آنها رنگی دیده می شوند . نور سفید خورشید یا لامپ برق حاوی همه رنگهای طیف نور است . وقتی نور سفید روی یک شی می افتد ، شیئ را تشکیل می دهند. مثلاَ یک شیئ سبز رنگ شیئ است که فقط پرتوهای سبز را منعکس و بقیه را جذب می کند. شیئ که همه رنگهای طیف نور را منعکس کند سفید دیده می شود . شیئ که هیچ رنگی را منعکس نکند سیاه دیده می شود .

نماي نزديك :

اگر بخشی از صفحه تلویزیون رنگی را بزرگ کنیم، می توانید ببینید که تصویر آن از نوارهای

متعدد و ریزی به رنگهای قرمز، سبز، و آبی تشکیل شده است .

هدیه به پیشگاه مطهر علی بن موسی الرضا علیه السلام صلوات  LINK

رنگ کله غازی

رنگ کله غازی در اصل از رنگ سر نوعی اردک مشهور شده است و در انگلیسی هم به نامTeal  شناخته می شود. رنگ کله غازی ترکیبی از رنگ سبز و آبی است که با درصد برابر با هم ترکیب می شود. به هر اندازه که درصد رنگ سبز و آبی تغییر کند، نام رنگ هم تغییر می کند.

برای مثال اگر مقداری رنگ سفید به این کله غازی اضافه شود، به نام سبز آبی شناخته می شود. اگر رنگ سبز بیشتر باشد به رنگ فیروزه ای تبدیل می شود. آبی دریایی یاAqua  هم مقدار آبی بیشتری نسبت به فیروزه ای دارد.

Submit a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

WhatsApp us