احیاء هنر های گره چینی و نقاشی روی چوب و ساخت دربهای ارسی
مطلبی که در زیر ارائه میشود جهت احیاء هنر های گره چینی و نقاشی روی چوب و ساخت دربهای ارسی میباشد که اهل فن و هنر دوستان از این مقاله میتوانند بهره زیادی ببرند همان طور که من بردم .
گرهچینی چوب از هنرهای ظریفی است که از اوایل دوره اسلامی در ایران رایج بوده است. برخی پژوهشگران احتمال دادهاند استفاده از این هنر از دوران…
گرهچینی چوب از هنرهای ظریفی است که از اوایل دوره اسلامی در ایران رایج بوده است
زکات علم در گسترش آن است .
صنایع چوب و هنر ایران زمین
((طراحی سنتی ، نقوش قدیمی ، معماری سنتی ، فقط گروه معماری ac ))
هنر های سنتی ایران زمین
بخشی که امروز از آنها به عنوان هنرهای سنتی یاد میکنیم رشتههایی هستند که در دایره لغات صنایعدستی از آنها با عنوان رشتههای در حال منسوخ و یا منسوخ شده یاد میشود.
رشتههایی که روزگاری به دلیل داشتن کاربرد از جایگاه ویژهای در زندگی مردم برخوردار بوده و امروزه به سبب ورود تولیداتی که از تنوع و کاربری مناسبتری برخوردارند جایگاه خود را از دست دادهاند.
صنایعدستی در معماری ایران تنها نقش مزینکننده فضا را ندارد بلکه هرکدام در جایگاه خود کاربردهای گوناگونی دارد و از جمله این رشتهها گرهچینی است.
تاریخچه گره چینی
گرهچینی چوب از هنرهای ظریفی است که از اوایل دوره اسلامی در ایران رایج بوده است. برخی پژوهشگران احتمال دادهاند استفاده از این هنر از دوران خلفا عباسی آغاز شده و در قرن 6 تا 8 هجری قمری در مصر و سوریه متداول شده و از همان زمان به ایران رسیده است.
بر اساس شواهد و آثار موجود پیشینه هنر گرهچینی در معماری ایران به دوره سلجوقی و صفوی باز میگردد و خاستگاه آن نیز شهر اصفهان بوده است. از این سبک کار به طور معمول در ساخت درهای اماکن متبرکه، مقابر، منابر و از مشبک در پنجرهای منازل و کاخها و نردهها استفاده میشده است. از دوران صفوی به بعد تعبیه شیشههای رنگی در چوبهای مشبک رایج شده و در اصطلاح به “ارسی” مشهور شد. هنرهای چوبی پس از صفویه به خصوص در دوران قاجار نه تنها تکامل فنی نداشت بلکه با افت فنی نیز روبرو شد. البته هنر ارسیسازی در این دوره به اوج خود رسید.
به طور کلی از چوب و فرآوردههای آن در بناهای صد سال اخیر به عنوان مصالحی موثر در ستونهای چوبی، پوشش سقفهای دوجداره خارجی و توفالسازی، در ساختن پنجرههای ارسی و پنجرههای ظریف با کارهای هنری مختلف گره سازی، قوارهبری و غیره استفاده شده است.
تعریف گره چینی
گره چینی به هنری ایجاد شده با قطعات برش خورده چوب و شیشههای رنگی در اشکال مختلف و متعدد الاجرا و وحدتگرای هندسی که به طور هماهنگ در یک کادر مشخص و تکرار شونده در کنار هم قرار گرفته باشند گفته میشود. در واقع هندسه نقوش و گرهکشی جزء جدانشدنی این هنر به حساب میآید.
در اصطلاح هنری گرهچینی عبارت است از مجموعهای از شکلهای هندسی که با نظم و ترتیب و پیچ و شکلهای هماهنگ و قرینه در کنار هم چیده شدهاند. در تعریف دیگر، گرهچینی عبارت است از یک ترکیب هماهنگ از شکلهای هندسی به هم پیچیده، موزون و جذاب که با استفاده از خطهای راست شکل گرفته است.
اجزا گره
آلت: واحد کار در گره ، آلت نامیده میشود. آلت در لغت به معنی ابزار، افزار واسطه ای میان فاعل و مفعول برای رسیدن به اثر است. ودر واقع همان خط مرزی اطراف لقاط میباشد خطهای مرزی در گرههای گوناگون متفاوت هستند.
لقط: در گره لقط به شکلهای گره گفته میشود، که از خطهای مستقیم و بر اساس قاعدهای منظم به شکلهای هندسی در آمده و در یک قاب یا زمینه محدود شده است. لقاط میتوانند ساخته شده از چوب و یا شیشه و یا هر جنس دیگری باشند.
فرآیند تولید گره چینی و ارسی سازی
روش تولید گرهچینی به این صورت است که ابتدا طراحی و ترسیم گره مورد نظر براساس اندازه کار انجام میشود. سپس از روی قسمتهای مورد نیاز گره رسم شده، الگو یا قالب برداشته میشود و چهارچوب یا کارگاه در اندازه مورد نظر ساخته میشود.
گرهها اتصالات کوچکی از چوب هستند که به صورت زبانهای به یکدیگر قفل میشوند و نقشهای زیبایی را بوجود میآورند که هر چه ظریفتر باشند، از نظر هنری ارزش بیشتری دارند. برای ایجاد نقش گره، چوبها به ضخامت بند رسم شده بریده و در عین حال چوبهای واگیره (قطعاتی که در کار تکرار میشود ) از قالبهای آماده شده تهیه میشود. سپس به وسیله اره پشتبنددار، زاویههای اتصالات روی چوب را برش میزنند و با رنده ابزار، روی آلتها ابزار میزنند. سپس دو سر هر یک از آلتها فاق و زبانه (یا هر نوع اتصال دیگر که مورد نظر استاد کار باشد) میزنند و در آخر، کار چیدن گره و درگیر کردن اتصالهای ساخته شده و شیشههای رنگی برش خورده کار به پایان میرسد.
ابزارآلات و مواد اولیه
ابزار آلاتی که برای ساختن گره استفاده میشود همان ابزاری است که دریک کارگاه دوردگری وجود دارد، مانند انواع اره (اره فلکی، اره دوربری، اره رادیکال، اره چکشی، اره برقی، اره فارسیبر و انواع ارههای دستی)، رنده (رنده کفبر، گندهگیر، رنده ابزار، رنده خشتی، رنده دوراهی و رنده دست)، گیره (انواع گیرهدستی و گیره روی میز) خطکش (خط کش تیزهدار،کولیس، گونیا90درجه، گونیا فارسی، گونیا بازشو)، سمباده (ماشین سمبادهزنی، نواری، دیسکی، لرزشی و سنگ چرخ)، انواع دریل، سوهان، چکش، مته، فرز و میز کار و… .
بهترین ماده اولیه ساخت گرهچینی که مورد توافق استادکاران چوب است درخت چنار است که خوشبختانه این درخت، درخت بومی ایران است زیرا بافتی منسجم داشته و از مقاومت بالایی برخوردار است. البته از چوب نارنج، گلابی، گردو، عناب و از چوب درختهای جنگلی ایران از نوع آزاد و راش نیز برای ساخت گرهچینی استفاده میشود.
نمونههای تاریخی
از بهترین نمونههای گرهچینی در ایران میتوان عمارت چهلستون، هشتبهشت و خانههای تاریخی خانه اعلم، شیخالاسلام، سوکیاس در اصفهان و تعدادی از خانههای تاریخی کاشان همچون خانه طباطبائیها، خانه عباسیان، خانه بروجردیها و تعدادی دیگر از این انواع خانهها در یزد و شهرهای قدیمی را نام برد.
میراث آریا
=============================================
تزئینات در و پنجره
متر است.در پیمون بزرگ ، گز ، 16گره بوده و 106سانتی متر است.هر گره 66/6 سانتی متر و دو بهر است)
تقسیم بندی در ها بر اساس تعداد لته ( لنگه ) :
1- درهای یک لته مثل در انبار ها ،سرویس ها و …
2- درهای دو لته مثل در های ورودی به اتاقها
3- درهای سه لتی که در گذشته مرسوم نبوده ولی این اواخر در شیراز مرسوم شد.
4- درهای چهار لته که معمولا دو لت آن در دو طرف ثابت بوده و دو لت وسط متحرک است ؛ که باز و بسته می شوند.
تاریخچه درهای چوبی
در میان صنایع و هنرهای وابسته به معماری، درودگری نقش عمده ای برعهده دارد. طبیعی است که هر بنا پس از پایان یافتن کار ساختمان، نخست به در و پنجره نیاز دارد و اصولا ً هر پناهگاهی برای داشتن امنیت بیشتر و محفوظ ماندن از گزند سرما و گرما نیاز به در دارد.
انسان عهد نوسنگی خانه سازی را آغاز کرده است و در همین دوران، قبایل خاورمیانه از درهای چوبی که روی پاشنه سنگی می چرخیدند در خانه های خود استفاده می کرده اند. در هزاره چهارم قبل از میلاد در منطقه سیلک ایران، خانه سازی رواج داشته است و از همین دوران که صنعت خانه سازی تکامل یافته، نصب در و پنجره نیز شایع شده است. این امر در بازمانده های ساخته های آن دوران قابل مشاهده است.
کهن ترین نمونه «در» یافت شده مربوط به زیگورات چغازنبیل، معبد ایشنوشیناک است. «در» به دست آمده «در» یک لنگه ای است مزین به چندین ردیف میله های شیشه ای سفید و سیاه. در زمان کشف، هنوز سرپا بوده است ولی مقاومت چوب آن از بین رفته بوده و نزدیک به پودر شدن بوده است. چفت و بست آن نشان می داد که در ساختن آن نهایت دقت به کار رفته است. محور چرخش این در به یک پاشنه سنگی منتهی می شد و در کاسه ای سنگی قرار می گرفت که حکم لولای در را داشته است.
متأسفانه از روزگار هخامنشیان و ساسانیان، در و پنجره ای باقی نمانده است تا بتوان چگونگی ساخت آنها را دریافت. تنها این را می دانیم که شاهنشاهان هخامنشی علاوه بر چوب سرو و کاج که برای پوشش متناسب بوده، چوب های سخت دیگری را از راه های دور می آوردند که به احتمال قوی از آن برای ساخت در و یا پنجره استفاده می کردند. حتی زر و سیم، عاج و مصالح تزئینی دیگر هم در آرایش در و پنجره مصرف زیاد داشته است.
در دروازه های تخت جمشید هنوز جای پاشنه و پاشنه گرد درها که در سنگ فرو رفته؛دیده می شود و این مطلب، بی تردید نشان می دهد که این دروازه ها نیز درهای سنگین دولته و شاید آهنین و زرکوب و سیم کوب داشته اند. در همه ی کاخ های تخت جمشید وضع درها به خوبی روشن است و اغلب پاشنه گردها خوشبختانه به جای مانده اند.
از روزگار کهن، معماران ایرانی تلاش می کردند که درگاه ها به خصوص درها را به صورت مستطیل ساده درآورند تا باز و بسته شدن آن ها را آسان کنند. به همین دلیل در میان در و روزن بالای آن، کلاف چوبی می نهادند که علاوه بر استوار کردن بنا، نقش نعل درگاه را بازی کرده و جای در به صورت درگاهی چهارگوش ساده درآید.
در روی جام های ساسانی، نقش چند بنا که بعضی از آنها به معبد و بعضی دیگر به دژ می ماند، نظیر دروازه ای مادی را می بینیم؛ با این تفاوت که لنگه های آن تبدیل به مستطیل شده است و هلالی بالای آن با نقش خورشید، پر شده است و این قسمت تقریبا ً در کلیه ی ادوار معماری ایران معمول بوده است. چنان که هنوز هم هلالیِ بالای در و پنجره را «خورشیدی» می گویند.
در بناهای عهد اسلامی ایران هم هرجا در و دروازه ای دیده می شود، با کلاف چوبی به صورت ساده مستطیل درآمده؛ مگر در چند مورد که بالای سردر، خورشیدی یا کتیبه ای به شکل جناغی از جنس در به کار رفته است.
در دوره ی اسلامی، چوب به عنوان یکی از مصالح اصلی در ساختمان به کار برده شده است. بخش هایی از بنا از جمله در، دریچه، ستون و نرده و همچنین در مساجد برای ساختن مقصوره ، از آن استفاده می شده است.
نمونه ای دیگر در چوبی از چوب توت با نقوش برجسته به امضای مرجان بن عبدالله مربوط به 754 هجری را می توان ذکر کرد. ارتفاع این در با 2 متر بوده و قسمت فوقانی آن به شکل طاق ضربی است و دارای میخ های بزرگ آهنی می باشد.
از سده های میانه هجری نمونه های زیبایی از در و پنجره های چوبی وجود دارد که اغلب آنها زینت بخش موزه های جهان هستند و شاید در میان آنها در بقعه ی سیدابوجعفر ابیض واقع در چابکسر، که در قرن نهم به دست درودگری تهیجانی ساخته شده، از نظر تناسب بی نظیر باشد.
در مسجد جامع کبیر یزد مربوط به قرن هفتم،دری به طول هشت متروجود دارد که هر لنگه ی آن 2 متر عرض دارد و روی چوب آن کنده کاری معرق به عمل آمده است.
از نمونه های دیگری که می توان ذکر نمود، در مسجد فیض کاشان است که خواجه عمار آن را در سال 889 هجری ساخته است و در ساختمان زیارت طاهر منصور در کاشان مربوط به سنه 923 که از چوب گردو بوده و منبت کاری آن بسیار ظریف است.
قدیمی ترین دری که از اوایل دوره اسلامی (حدود 432 هجری)بر جای مانده ،در دروازه مهریز (مهریجرد)یزد است .
این در و سه در دیگر را یک آهگر ماهر اصفهانی به امر ابو جعفر کاکویه برای چهار دروازه یزد (مهریجرد،کوشکنو،کیا ، قطریان) ساخته بود که روی قسمت آهن کوب شده آن نقوشی از سواران کماندار ،جانوران، نقوش تجریدی وجود داشته است. در دروازه ها و قلعه ها، از جمله همان چهار در کهن یزد، یک لته بوده اند.
یکی از کهن ترین نمونه درهایِ منبت کاریِ یافت شده ی متعلق به تمدن ایران ،یک جفت در ازآرامگاه سلطان محمود غزنوی به دست آمده و اکنون در ارک آگرا نگهداری می شود . نقوش کنده کاری شده بر این نمونه ها از هر جهت بانقوش گچبری پاره ای ازمساجد ایران ، مثل مسجد جامع نایین ، بخشهای کهن مسجد جامع اردستان و نقوش محراب مسجد جامع نیریزقابل مقایسه است.
درهای ورودی اتاق ها و بقعه ها و در و پنجره های مشبک اغلب دولته متقارن بوده و سعی شده است که لته ها زیاد پهن نباشند تا در موقع باز شدن، فضای اتاق را نگیرند و اغلب هم به بیرون باز نمی شده اند.
اجزاء تشکیل دهنده درهای دولته ای
هر لته «در» از اجزاء زیر تشکیل شده است :
دو قطعه چوب عمودی که در دو طرف در به کار رفته و به آن «باهو» (در فرهنگ ها به معنای چوبدستی و عصای چوپانان است) می گویند.
قطعه چوبی به ارتفاع چهار گره (6/26 سانتی متر) در پایین لته که به وسیله ی کام و زبانه به باهوها پیوسته است و در اصطلاح درود گری به «پاسال» می گویند. که همان جای پا و پاخور بوده و صحیح آن «پاسار» است.
قطعات افقی چوب که باهوها را در سه جا به هم متصل می کند، به نام «کش» یا «میانکش» معروف اند.
دماغه در درب های قدیمی
«دماغه» چوب نازکی است که روی درز میان لته ها، کوبیده شده و به وسیله ی گل میخ به یک لته پیوسته است. دماغه معمولا ً دارای چیزی شبیه به سرستون و پایه ای نظیر ته ستون است.
«قاب» که گاهی پر و گاهی مشبک است.
چهارچوب از پنج قطعه تشکیل شده که دو تای آن عمودی و سه تای آن، یکی در بالا و دوتا در «آستانه» به طور افقی به کار رفته و میان دو پاره چوب افقی پایین «آستانه» کوبیده شده (معمولاً ارتفاع آستانه چهار گره یا یک چهارک است) و قطعه چوب افقی بالای چهارچوب دو شاخک دارد که در دیوار استوار می شود.
«کلاغپر» معمولا ً از یک قطعه چوب یا تخته افقی تشکیل شده که پشت شاخ چهارچوب جای می گیرد، و گاهی هم از هم جدا و به شکل ذوزنقه است.
«پاشنه گرد» یک قطعه چوب افقی است که در پشت آستانه کوبیده شده، جای پاشنه ها را در آن بریده اند. گاهی هم پاشنه گردها جدا از هم در دو گوشه ی پایین در، از چوب، سنگ یا خشت پخته تعبیه می شدند.
«چفت» هر لته در بالا به یک یا دو رشته زنجیر ظریف مجهز شده که ته آن با قبه ای روی پولک به لته و سر آن با سرچفتی مادگی دار به چهارچوب بسته می شود.
«پاچفت» چفت کوچکی است که لته ها را به پایین چهارچوب می بندد.
«سفت» حلقه ای فلزی است که در بالا و پایین چهارچوب کوبیده شده و از زبانه چفت بیرون می آید.
سردرها و میاندرها و دروازه ها اغلب به کلون و شب بند و حلقه و کوبه مجهزند و نوعی از آنها که با تخته ها و الوارهای باریک افقی ساخته شده اند، در دو جا کلاف و بسته بندی چوبی دارند که با گل میخ های زیبا استوار شده است.
گاهی پاشنه از فلز (معمولا ً از فولاد) ساخته می شده تا مقاومت بیشتری داشته باشد. علاوه بر اینها بر فراز درها، به خصوص در اماکن متبرکه، زنجیرهایی می آویزند تا از ورود احشام پیشگیری کنند و همچنین برای نگهداری بهتر لته ها گاهی با زنجیرهای کوچک، باهوی در را به چهارچوب می بندند.
اندازه در و پنجره
چوب بعضی از درختان به خصوص، چوب چنار و گردو ، را نمی توان اندکی پس از بریدن مصرف کرد . به همین جهت درودگران ناچار بودند برای ساختمان هایی که در و پنجره زیاد در آنها به کار می رفت از پیش مصالح را فراهم کنند و چون پس از پایان یافتن ریزه کاری و کارهای بنیادی و پوشش بنا، بلافاصله کار گذاشتن در و پنجره آغاز می شد، تعدادی در و پنجره آماده و پیش ساخته فراهم بود.
جز تعدادی از درهای آراسته و پرکار که در حین ساختمان بناهای مذهبی یا پس از آن توسط بانی یا نیکوکاری دیگر پیشکش می شد، درهای معمولی و پنجره ها به خصوص در کاخ ها و خانه ها تقریبا ً یکسان و یکنواخت با اندازه های معین و قواره «استاندارد» بوده است.
در اندازه گیری درهای موجود از آغاز اسلام تاکنون، اندازه های اصلی و معمولی به شرح زیر به دست می آید:
ارتفاع درهای معمولی دو گز و سه گره بوده است.
پهنای در از پشت چهارچوب به ترتیب 14 گره (در حدود 5/93 سانتی متر)، یک گز و دو گره (120 سانتی متر)، یک گز و شش گره (146 سانتی متر) و گاهی بزرگ ترین اندازه یک گز و ده گره (172س سانتی متر) بوده است.
اگر کاخ ها و مساجد و خانه های کهن ایرانی را بررسی کنیم، متوجه می شویم که دقتی که در به کار بردن اندازه های دقیق به کار می رفته است، همان تناسبات طلایی که به معماری غرب نسبت داده شده است؛وجود داشته و از طرح کاخ ها کاملا ً پیداست که وجود این تناسب زیبا به هیچ وجه اتفاقی نبوده است.
نحوه اتصالات بخش های چوبی
اتصال هر یک از مواد طبیعت موکول به شناخت خواص و مواد تشکیل دهنده آن است. چوب ماده ای است متخلخل و از این رو با توجه به اصطکاک موجود در آن، به کمک اتصالات چوبی، قطعات آن را به هم وصل می کنند.
اتصالات چوبی را می توان به دو گروه تقسیم کرد:
– اتصالات چوبی
– اتصالات به همراه مواد کمکی
اتصالات چوبی دارای شکل های مختلفی هستند و هرکدام بر اساس خواص مکانیکی و محل مصرف و شکل مورد نیاز، ساخته شده واستفاده می شوند.
جهت ساخت اتصالات چوبی بعد از اینکه شکل حجم مورد نظر ترسیم شد، ابتدا قطعات آن اندازه گیری و از چوب یا فرآورده چوبی مورد نظر می برند؛ سپس بسته به ترسیم مورد نظر اتصالات ساخته می شوند و در مرحله ی آخر، قطعات به یکدیگر وصل می گردند.
بدیهی است که هرقدر در اندازه ها و ساختن اتصالات دقت بیشتری شود، حجم مورد نظر، دارای زیبایی و کاربرد بیشتری خواهد بود و همچنین از لحاظ استحکام و کاربرد و کارکرد دارای ارزش ویژه ای می شود.
اتصال میخ چوبی
اتصال میخ چوبی، اتصالی است که در آن بین دو قطعه چوب مورد اتصال، یک قطعه چوب به عنوان اتصال دهنده به کار می رود. در این اتصال شکل ظاهری چوب ها به همان حال باقی مانده و میخ چوبی عمل استحکام بخشی را انجام می دهد و از این لحاظ این اتصال دارای اهمیت است.
میخ چوبی عبارت است از یک قطعه چوب با مقطع دایره و بیضی، مربع و یا مستطیل که به طول های بلند ساخته شده و به هنگام کار به طول مورد نظر بریده می شود. معمولا ً میخ چوبی را از چوب های راست تار و محکم و بدون عیب می سازند تا دارای استحکام زیاد شود.
اتصال چوبی به گونه های دیگری نیز ساخته می شود که مهم ترین آنها عبارتند از:
الف) اتصال با زبانه گوه ای:
این اتصال دارای فرم تزئینی است و استحکام زیادی دارد؛ به همین دلیل قطر قطعات زیاد گرفته می شود.
ب) اتصال میخ چوبی عمودی:
دراین اتصال صفحات افقی به صفحات عمودی توسط میخ چوبی وصل می گردند.
اتصالات دو زبانه ای
دراین گروه اتصال، در هر دو قطعه ی متصل شونده، زبانه وجود دارد؛ ولی اندازه و شکل آن متفاوت است. اتصالات دو زبانه ای را می توان از محکم ترین اتصالات دانست. مواقعی که شئ تحت فشار زیاد و یا ضربه بوده و حتی در معرض عوامل محیطی مانند رطوبت و حرارت قرار می گیرد، از آن استفاده می شود. از طرفی از لحاظ ظاهری نیز دارای شکلی است که می تواند در وسایل کاربردی و هنری و صنعتی به کار رود و از این رو دارای گونه های متفاوتی است . که مهم ترین انواع آن عبارت است از:
1) اتصال انگشتی طولی:
این اتصال در مواقعی به کار می رود که بخواهند دو قطعه چوب را به طور مستحکم از روبه رو به هم وصل نمایند.
2) اتصال انگشتی گوشه ای:
این اتصال در مواقعی به کار می رود که دو چوب مورد نظر به طور زاویه دار به هم وصل شوند که معمولا ً برای ساخت جعبه ها به کار می رود.
3) اتصال دم چلچله طرح فرنگ:
این اتصال را می توان در وسط صفحه و همچنین در صفحات پهن به کار برد.
4) اتصال دم چلچله طولی:
این اتصال معمولا ً از یک زبانه و یک فاق تشکیل شده که گاهی در ترکیب با اتصالات دیگر به کار می رود و کار آن اتصال طولی دو قطعه چوب است.
5) اتصال گوشه ای دم چلچله ساده:
دراین اتصال هر دو قسمت چوب متصل شونده، داری زبانه دم چلچله هستند و برای دو قطعه ای به کار می روند که بخواهند به طور زاویه دارآن ها را به هم متصل کنند.
6) اتصال دم چلچله یک طرف مخفی:
این اتصال در محلی به کار می رود که بخواهند در ظاهر، اتصال دیده نشود؛ به عنوان مثال در، درِ کشوها می توان از این اتصال استفاده کرد.
7) اتصال دم چلچله دو طرف مخفی:
این اتصال از بیرون دیده نمی شود و می تواند در کارهای تزئینی دراای ارزش باشد؛ زیرا در عین استحکام می تواند بدون هیچ تغییری در شکل ظاهری به کار رود.
8) اتصال دم چلچله فارسی:
این اتصال گرچه جزء اتصالات دو طرف مخفی است؛ ولی هنگامی که چوب ها از عرض دیده شوند، به صورت فارسی به نظر می رسند؛ در حالی که در اصل دم چلچله هستند. بنابراین در طبقات و دیواره های دکورها می توانند دارای کاربرد زیادی باشند.
اتصالات نیم و نیم
اتصالات نیم و نیم، آن گروه از اتصالاتی هستند که از هر دو قطعه چوب متصل شونده، نیمی از طول و یا عرض یا ضخامت بریده شود و سپس در حالت های زیر به هم متصل گردند.
1) اتصال نیم و نیم طولی:
این اتصال در مواقعی به کار می رود که بخواهیم دو چوب در جهت طولی به هم متصل شوند.
2) اتصال نیم و نیم عرضی:
این اتصال جهت متصل ساختن تخته ها و صفحات در جهت عرضی و ضخامتی است که در اصطلاح به اتصال قابلمه ای نیز معروف است.
3) اتصال زاویه دار نیم و نیم:
در این اتصال دو قطعه چوب به طور زاویه دار از رأس به هم متصل می شوند؛ بهترین و محکم ترین حالت زاویه آن 90 درجه می باشد و معمولا ً برای گوشه قاب ها، چهارچوب ها و جعبه ها ، از این حالت استفاده می کنند.
اتصالات کُنِشکاف
1) اتصال کنشکاف چوب های هم ضخامت:
معمولا ً این اتصال جهت متصل کردن تخته ها از پهلو به کار می رود و در این اتصال قطعات هم ضخامت به صورت صفحات وسیع در می آیند.
2) اتصال کنشکاف طرح فرنگی:
این اتصال جهت ظاهر سازی و کارهای تزئینی قابل استفاده است و چوب رابط را ضخیم تر و از جنس مستقیم چوب و از همان گونه ای می گیرند که قسمت های اصلی و زهوارها را از آن ساخته اند.
3) اتصال کنشکاف زاویه دار:
اتصال کنشکاف در بین دو چوب زاویه دار نیز قابل اجرا است. برای ساخت آن ابتدا سر دو چوب را با زاویه مورد نظر می برند؛ که این زاویه معمولا ً 90 درجه یا 45 درجه است و سپس در قسمت ضخامت چوب ها شیاری زده و بین دو شکاف را یک چوب به همان ضخامت جا می زنند این چوب به عنوان اتصال دهنده دو قطعه عمل می کند.
4) اتصال کنشکاف قاب و تُنکه :
این اتصال در حقیقت جنبه تزئینی داشته و برای پر کردن بین قاب های یک وسیله کاربردی (مانند در) به وسیله صفحات چوبی است.
اتصال فارسی
الف) اتصال فارسی طولی و عرضی :
این اتصال جهت اضافه کردن به طول چوب انجام می گیرد و چون این اتصال استحکام زیادی ندارد بیشتر در قسمت های نما و زهوارکوبی قابل استفاده است.
ب) اتصال فارسی زاویه دار:
در این اتصال دو قطعه چوب به طور زاویه دار و معمولا ً 90 درجه به هم وصل می شوند. از این رو، بعد از گونیا کردن دو قطعه چوب، زاویه دو سر آن را به نحوی می برند که مجموع آن دو زاویه برابر زاویه مورد نظر در اتصال چوب باشد.
ج) فارسی بری فاق و زبانه :
این اتصال از جمله محکم ترین اتصالات از این گروه است و جهت پایه و زیرساخت و ستون های اصلی نیز می توان از آن استفاده کرد.
د) اتصال فارسی طرح فرنگ:
•این اتصال جنبه تزئینی داشته و معمولا ً به وسیله زهوارها بر روی قسمت اصلی اجرا می شود که در آن از چوب های مستقیم و منحنی استفاده می شود.
اتصال طولی و عرضی فاق و زبانه
اتصال زاویه دار فاق و زبانه
اتصال فاق و زبانه طرح پروفیل
اتصال کام و زبانه (فاق و زبانه غیر کله ای)
اتصالات به همراه مواد کمکی
الف) اتصال به کمک پیچ
ب) اتصال به کمک میخ
ج) اتصال به وسیله چسب:
انواع چسب هایی که به منظور اتصال قطعات چوب به کار می روند عبارتند از: چسب های حیوانی، چسب های آلبومین خون، چسب کازئین، چسب های پروتئین گیاهی، چسب ماهی، چسب های معدنی و چسب های رزین مصنوعی.
شیوه های تزئین درهای چوبی
تزئین روی سطح در و پنجره، به محل مورد استفاده آنها بستگی داشته است. علاوه بر آن مصالح تزئینی و ابتکارات زمان ساخت و نیز موقعیت اجتماعی صاحب خانه، در کیفیت این نقش و نگارها مؤثر بوده است. خانواده های کم درآمد، چوب های ارزان برای ساخت در و پنجره به کار می بردند. در این گونه درها به ندرت تزئینی به کار می رفت. خانواده های متوسط، در و پنجره هایی که از چوب بهتری ساخته شده و ریزه کاری هایی در آن انجام گرفته بود، به کار می بردند.
مهم ترین نوع درها، متعلق به مساجد، مقابر و آرامگاه های بزرگان، قصرهای پادشاهان، حکام و اشراف بود؛ که نهایت ظرافت، دقت و زیبایی در آنها به کار می رفت. معمولاً تزئینات روی سطح در و پنجره، مرتبط با تزئینات سایر قسمت های ساختمان است؛ مانند:
طرح گره با شیشه الوان
طرح اسلیمی با شیشه الوان (قواره بری)
طرح گره توخالی (گره چینی مشبک بدون شیشه)
طرح گره توپر (آلت و لقط)
گره چینی , طرح منبت (کنده کاری روی چوب)
طرح خاتم
طرح نقاشی
طرح تزئینی از طلا و نقره
هنر زمود گری
به بخشی از تولیدات آهنگران که یراق آلات درها و پنجره ها را تشکیل می دهد “زمود گری” می گویند. به عبارتی دیگر زمود گری پیشه ایست که در آن هر نوع الصاقات فلزی که برای در و پنجره های سنتی و قدیمی به کار می رفته، ساخته می شده است.به احتمال زیاد زمودگران مهارت زیادی در طراحی و نقاشی داشته اند، چرا که زمود در لغت به معنی نقش و نگار کردن، تزیین کردن و همچنین اجزای الحاقی و تزیینی بنا آمده است. رایج ترین ماده برای زمود گری آهن است .
در ابتدای کشف آهن ازآن برای ساخت زیور آلات استفاده می کردند ولی هنگامی که انسان دریافت آهن جسمی سخت،با دوام وبا استحکام بالاست ،علاوه بر استفاده در ساخت ابزار و وسایل آهنی مربوط به کشاورزی ،جنگ افزار ها و وسایل خوراک پزی ،از آن به صورت پوششی به منظور افزایش استحکام مواد آسیب پذیر نیز سود جستند که به جز پوشش بدن به هنگام نبرد ،
پوشاندن دروازه های چوبی را نیز شامل می شد.
در اثاری که از حفاری های گورستان لیخ شیران اردبیل
مربوط به هزاره اول قبل از میلاد به دست آمده قطعات چوبی را با ورقه وگل میخ های فلزی پوشش داده بودند.
روکش یا آهن کوب کردن درهای بزرگ چوبی قلعه ها از دوره ماد مرسوم بود و تا دورههای بعد نیز دروازه ها بدین گونه پوشش داده می شد.
از دوره هخامنشی و ساسانی ،بقایای در و پنجره ای در دست نیست تا بتوان چگونگی آنها را
دریافت ولی در دروازه تخت جمشید جای پاشنه و پاشنه گرد درها ،که در سنگ فرو رفته ،نشان از آن دارد که بر این دروازه ها ،درهای سنگین دو لته با روکش آهن کوب ،زر کوب ویا سیم کوب وجود داشته است. می دانیم که در دوره هخامنشی علاوه برچوب سرو وکاج ،چوب های سخت دیگری را از راه های دور برای تکمیل کاخ ها وساختن در وپنجره به مراکز حکومتی
می آوردند .
درباره چگونگی ساختمان های کاخ داریوش در کتیبه های شوش چنین آمده است :
“…..پرده ها از پارچه های گران بها کف تالار از سنگ های سیاه و سفید ،تیر های سقف از چوب سدر وصنوبر هندی یا ارز و آبنوس پوشیده با روکش طلا بود که با عاج و جواهراتی چون یاقوت و زمرد ترصیع شده بود.اشکال زیبای حیوانات برروی درهای برنزی و آهنی نصب شده
شده بود وحتی روی بعضی از دیوار ها را با ورقه های طلا پوشانده بودند “.
برخی از الوارهای ستون و سقف با ورقه های
ضخیم فلزات گرانبها روکش شده بود تا با تابیدن نور ، باز تاب و درخشش زیبایی داشته باشد و بر روحانیت فضا بیفزاید.
گلهای چند پر یا روزت(انگور) نقش مایه ای است که در ساخت برخی از یراق آلات تزیینی
پوشاک انسان ، دهنه ومال بند اسب ، ودروازه ها استفاده می شده است.
الصاقات فلزی روی در و پنجره های چوبی
گل میخ
گل میخ نوعی میخ آهنی با سر بزرگ و نیمکره ای شکل با شیارهای متحد المرکز است که علاوه بر اتصال قطعات چوبی ،در زیبایی وایجاد ترکیب بندی مناسب در روی درها، نیز نقش مهمی را ایفا می کند .
معمولاً گل میخ ها از دو قسمت کلاهک و تنه – یا شاخک – در ابعاد مختلف ساخته می شوند . از گل میخ های کوچک معمولاً برای درها و پنجره های اتاق و از گل میخ های بزرگتر برای درهای بزرگ دولته ورودی منازل و دروازه ها استفاده می شده است . کلاهک گل میخ به شکل گل یا چتر شیار دار است و تنه آن به شکل میخ یا مفتول ، یک شاخه بوده و انعطاف پذیر است . شاخک با عبور از سوراخ تعبیه شده روی در، در طرف دیگر به یک سو کشیده می شود . چنانکه سر گل میخ در یک طرف و شاخک در طرف دیگر خمیده مشاهده می شود.
هانس ولف که حدود 60 سال پیش از کارگاههای آهنگری ایران دیدن کرده است ، میخ سازی را حرفه ای مستقل از آهنگری می داند و در مورد روش ساخت گل میخ ها می گوید:
ابزار میخ ساز همانند ابزار آهنگری است . بیشترین ابزار و ادواتی که مورد نیاز میخ ساز است ، سندان قارچی شکل بوده که سوراخی در مرکز دارد . برای ساخت قسمت باریک و نوک تیز ( تنه ) میخ از میلگرد استفاده کرده و آنرا با یک قلم تیزبر از میله جدا می کنند سپس یک طرف تنه را که پهن تر و ضخیم تر از طرف دیگر آن است حرارت می دهند تا سرخ شود بعد طرف باریک آنرا در سوراخ سندان قارچی شکل گذاشته و با ضربات سنگین چکش روی رویه ی کروی سندان را شکل می دهند .
انواع و موارد استفاده گل میخ
گل میخی که دماغه را به یک لته در متصل می کند .
گل میخی که کلون ، تزه ، شب بند و تخته های موازی و عمودی را با یک یا دو نیم تیر چوبی افقی به در متصل می کند .
گل میخی که پاشنه را در گوشه ها به در متصل می کند .
گل میخی که زوار پنجره های ارسی را به چارچوب پنجره متصل می کند .
گل میخی که دستگیره را به در و پنجره متصل می کند .
گل میخی که لولا را به روی در و چارچوب متصل می کند .
گل میخی که خروسک را به پنجره متصل می کند .
گل میخی که کوبه روی آن ضربه وارد می کند .
کوبه
کوبه وسیله ای فلزی است که بر در خانه روی صفحه ای فلزی به نام پولک نصب می شود و با کوبیدن آن در گل میخ می توان صاحب خانه را از وجود خود در پشت در آگاه کرد . کوبه وسیله ایست که روی شیی دیگری کوبیده می شود و با توجه به شکل و اندازه کوبه و پولک، آهنگ ضربات تغییر می کند .
کوبه ابتدا از آهن و بعدها از برنج ساخته می شد . نمونه کوبه های آهنی قدیمی برجای مانده حدوداً مربوط به 350 سال پیش است ولی تاریخ استفاده از کوبه برنجی برای در منازل مربوط به 50 سال پیش می شود . قدیمی ترین کوبه های برنجی را می توان بر در ورودی مدرسه ابراهیم خان در کرمان و مدرسه آقا بزرگ در کاشان مشاهده کرد .
کوبه خاص ایران است زیرا وجود پاره ای عوامل جغرافیایی،اجتماعی ،مذهبی و گاه سیاسی و شکل معماری سنتی و درونگرا در برخی نقاط ایران ، چنین وسیله ای را لازم می ساخته است. کسانی که در چنین خانه هایی زندگی می کردند علاوه بر آگاه شدن از حضور فردی در پشت در از جنسیت او نیز آگاهی می یافتند. کوبه وسیله ای ضروری در همه ی خانه ها بوده است. در تمامی مناطق گرم و خشک ایران استفاده از کوبه مرسوم بود ولی چگونگی ساخت وتزیین آن در هر شهر متفاوت بوده است. بعضی کوبه ها به حدی هنرمندانه ساخته شده که می توان آن را اثری منحصر به فرد دانست وگاه نیز کوبه وجه مشخصه خانه یا خانواده ای محسوب می شده است.
در ساختن کوبه ها ابتدا قطعه آهنی را حرارت داده و با چکش کاری به شکل مورد نظر در می آوردند و بعد با سوهان زدن و با قلم زنی وحکاکی آن را تزیین می کردند. با تو جه به تزیینات روی کوبه ها و سایر الصاقات فلزی درها به نظر می رسد که چلنگران در کار قلم زنی تبحری پیدا کرده بودند و یا از استاد قلم زنی می خواستند تا تولیدات آنها را با نقوش ساده بیارایند وهمین خصوصیت سبب تنوع در این آثار شده است. حتی در بین ساده ترین کوبه ها ،که به نظر می رسد به صورت انبوه تولید می شده است.، دو کوبه کاملا یکسان نمی توان یافت.
کوبه ها از لحاظ تزیین ،وزن و طنین صدا با هم تفاوت دارند. معمولا کوبه های مدارس واماکن متبرکه، تزییناتی مفصل تر از کوبه های منازل داشته است.
کوبه ها معمولا در دو نوع اصلی ساخته می شدند. کوبه حلقوی با صدای زیر مخصوص خانم ها است و کوبه چکشی با صدای بم مخصوص آقایان. مشخص است که کوبه ها معمولا به صورت جفت بر روی دو لنگه در نصب می شده اند . کوبه مخصوص آقایان بیشتر روی لته سمت چپ در و کوبه مخصوص خانم ها روی لته سمت راست نصب می شده است. لازم به ذکر است که شکل قرار گیری کوبه روی در ثابت نبوده و در مواردی که مکانی مخصوص خانم ها بوده،محل کوبه ها متفاوت بوده است.
کوبه ها تزیینات بسیار متفاوتی دارند . کوبه های حلقوی در اشکالی مانند قلب ، سر ترنج، نعل و سیب، با حلقه ای به نام شوله به در متصل می شدند. در طراحی و تزیین کوبه های خانم ها سلیقه زیادی به کار می رفت. گاهی در محل عبور شوله ، دو اسلیمی دهن اژدری یا دو مرغ متقارن ساخته می شد که بر زیبایی کوبه ها می افزود . کوبه های مخصوص آقایان بسیار ساده تر و شکل کلی آنها شبیه به یک مکعب مستطیل تو پر بود . برای تزیین این کوبه ها از خطوط متقاطع (به صورت شعاعی ) و یا موازی حکاکی شده به همراه سوراخ های ایجاد شده بر سطح آن استفاده می شده است .
پاشنه
لنگه های در به سه روش باز و بسته می شدند . گاهی بخش گرداننده در مربوط به ساختار کلی در است و گاهی این بخش منفصل به صورت الصاقی به در متصل می شود.
در نوع اول با تراشیدن بخشی از قسمت انتهایی و فوقانی لنگه در، پاشنه در محور عمودی کنار در به صورت زایده ای ایجاد می شود و پاشنه چوبی روی کواده می چرخد. کواده قطعه ای چوبی است که در پشت آستانه در کوبیده می شود و جای پاشنه ها یا پا شنه گرد ها روی آن بریده می شود. گاهی پاشنه گرد ها به صورت جدا از هم در دو گوشه پایین در روی زمین(خاک،سنگ یا سیمان) تعبیه و لنگه ها ی در روی این پاشنه گردها بازو بسته می شوند. در نوع دوم پاشنه های فلزی به گوشه پایینی و بالایی سمت کناری لته در ها متصل می شوند. پاشنه های فلزی بر دو نوع هستند؛ پاشنه های دو راهی و پاشنه های سه راهی .
در پاشنه های فلزی دو راهی علاوه بر حایل یا دیواره کوتاه که در دو طرف گوشه ی در (جلو و پشت )
قرار گرفته و به وسیله گل میخ در جای خود محکم می شوند؛ زائدهای در زیر پاشنه به صورت مخروط معکوس قرار گرفته که داخل پاشنه گرد جا می گیرد و باز و بسته شدن در را آسان می کنند. پاشنه های سه راهی نیز به همین گونه هستند، با این تفاوت که قسمت سوم که دیواره دیگری است در قسمت قطر کناری در مجاورت چار چوب قرار می گیرد و روی لته در محکم می شود. پاشنه های سه راهی بهتر از نوع قبلی دو راهی بودند و لته های در را در وضعیت بهتری قرار می دادند.
لولا
لولا از کلمه لولب (به معنی نر وماده )مشتق شده است وبه معنی آهنی پتِ در نیز آمده است.لولا از دو قست حلقه و قلاب تشکیل شده است.حلقه که به آن رزه هم می گویند؛ روی بخش ثابت یا چهار چوب و قلاب روی بخش متحرک یا لنگه در نصب می شود. در گیر شدن قلاب در حلقه سبب اتصال لته و چهار چوب یا بائوی در میشود.
انواع لولا در گذشته به نام های لولای توهمی (در نیا) و لولای شوله ای( چاکدار) خوانده می شد.لولای توهمی و درنیا،نوعی از لولا است که اجزای لولا از هم جدا نمی شوند ولی درلولای چاکدار یا شوله ای دو قسمت متحرک از هم جدا می شوند .
تو همی شوله ای
چفت و بست
چفت بست که به آن چفت و رزه ،چفت و بند و زلف و زنجیر نیز می گویند،زنجیر، حلقه ای است که بوسیله آن درِ اتاق و صندوق و جزء آن را می بندند یا قفل می کنند.
چفت به زنجیر در خانه نیز گفته می شود و بست، حلقه ای است که مادگی چفت بر آن قرار می گیرد و اگر بخواهند در را قفل کنند ، قفل را از حلقه ی آن عبور می دهند . هر چفت زنجیر ظریفی است که وسیله گل میخ شوله دار به لته در متصل می شود و طرف دیگر زنجیر ،قطعه مسطحی به نام زبانه قرار داردکه وسط آن شکافی ایجاد شده تا روی شوله قرار گیرد.
شوله اصطلاعی عام بین مردم کاشان است که به حلقه روی پیشانی در اطلاق می شود. شوله به معنای دُم یا نیش عقرب در حالت دفاعی است . معمولا بست ها دارای هیچ گونه تزیینی نیستند ولی زبانه ها از نقوش متنوعی ساخته شده اند.اکثر اشکال زبانه به صورت طرح بازو بندی ویا سر ترنج است و نقوش آنها غالبا خطوط موازی یا متقاطع است .
دستگیره
دستگیره وسیله ای برای باز و بسته کردن در و پنجره است که نوع آن با چگونگی باز و بسته شدن آن ارتباط کا مل دارد.در ها و پنجره ها یی که معمولا روی پاشنه و لولا می چرخند دستگیرهای ثابت دارند و پنجره های ارسی که به صورت عمودی یا کشویی باز و بسته می شوند دستگیره هاشان متحرک است.
دستگیره های ثابت در ها معمولا شکل بسیار ساده ای دارند و آثار باقی مانده نشان می دهد که تنوع چندانی ندارند؛این دستگیره ها معمولا روی درهای اندرونی خانه ها نصب می شوند و روی درهایی که به خیابان یا کوچه باز می شوند کاربرد ندارند. دستگیره هایی که برای پنجره های
کشوئیِ ارسی ها استفاده می شوند ، به وسیله حلقه هایی به در متصل می شوند که این حلقه متحرک بودن دستگیره ها را امکان پذیر می سازد.دستگیره های ارسی از نظر شکل و نقش متنوع تر از دستگیره های ثابت هستند.
خروسک
شاید این اصطلاح به واسطه شکل قلاب مانند انتهای این وسیله به آن داده شده که به نوک خروس شباهت دارد و یا یادگار زمانه ای است که بخشی از آن به شکل سر پرنده ساخته می شد.
به هر حال خروسک ،قطعه ای آهنی است که روی دو نقطه از چهار چوب ارسی، بخش ثابت (بالایی)پنجره نصب می شود .
بعد از بالا رفتن پنجره کشوئی ارسی ، قلاب خروسک به شوله ای که در آن سوی پنجر ه نصب شده انداخته می شود و پنجره روی خروسکی که دو طرف چهار چوب را به هم متصل می کند بر جای می ماند . برای پایین کشیدن پنجره باید آن را با دست نگه داشت ،سپس خروسک ها را با دست آزاد کرد و پنجره را پایین کشید. معمولا خروسک به وسیله گل میخِ شوله ای داربرِ چهار چوبِ پنجره ی ارسی، نصب می شود،تا تحرک بیشتری داشته باشد. خروسک از لحاظ شکل بسیار متنوع است گاهی سر خروسک به صورت اسلیمی های دهن اژدری با قلم تیز بر شکل داده
می شود و گاهی نیزخروسک ها بسیار ساده اند. از نوع ساده آن برای چفت کردن در به پاسار استفاده می شود که به آن پا چفت یا چفت پایینی هم گفته می شود .
پولک
پولک یا پلا ک،صفحه آهنی معمولا مدوری است، با سوراخی در وسط ،و برای زیر کار اجزای زمود ها مورد استفاده قرار می گیرد. از آنجا که پولک ها از نظر شکل و اندازه و کاربرد با هم تفاوت دارند ، در اشکال و اندازه های متاوتی ساخته می شوند که سه نوع اصلی آن را معرفی می کنیم :
– پولک زیر کوبه ها
– پولک زیر گل میخ دماغه و گل میخ های روی لنگه در
– پولک زیر چفت و بست پیشانی در
پولک زیر کوبه ها معمولا پر کارترین آنهاست .این پولک اغلب از جنس آهن یا مس به صورت صفحه ای مدور است ولی گاهی به صورت شمسه یا ترنج ساخته می شود تزیینات انجام شده روی آنها معمولا به صورت گل های لاله عبا سی و گل شبدری است.
رو کلیدی
رو کلیدی قطعه ای است آهنی که روی حمل کلیدان یا کلیدون روی سمت بیرونی در نصب می شود تا محل چرخاندن کلید را مشخص سازد . مدنگ یا کلید وسیله ایست چوبی، که قفل را با آن می گشایند. کلیدان سوراخی ایست که با استفاده از کلید چوبی یا فلزی در یا کلون در را باز می کنند .
شاید بتوان رو کلیدیها را از انواع پولکها به شمار آورد. ولی معمولا دارای طرحهای محرابی یا سر ترنج به صورت نیمه هستند . رو کلیدیها با آنکه از نظر شکل بسیار متنوعند؛ ولی نقش خاصی روی آنها اجرا نمی شود . همانطور که گفته شد رو کلیدیها از نظر شکل متنوعند و اندازه و شکل سوراخ کلید نیز سهم مهمی در زیبایی کلید دارد.
پشت بند
پشت بند یا پد پیل در حقیقت نو عی کلون آهنی است که برای قفل کردن در از داخل بر روی لنگه در نصب می شود . اگر کلون را قفل یا قید چوبی دندانه دار سنگینی می شناسیم که به هنگام شب پشت در می اندازند ، پشت بند ، قید فلزی مورد استفاده در طول روز است، زیرا باز و بسته کردن آن آسانتر است. پشت بند به هنگام بسته بودن شکل قائمه به خود می گیرد .
اجزای اصلی این پشت بند شامل : میله، شوله و چفت است که یک طرف به شکل نیم کره و وسط کروی و طرف دیگر، میله بصورت حلقه ساخته شده است . قبل از نصب میله ، آن را از حلقه ی دو شوله عبور داده و سپس آن را روی در قسمت راست نصب می کنند به این ترتیب میله در میان این دو شوله ، حالات متحرک پیدا می کند ولی به دلیل وجود شکل کروی وسط ، قادر به خروج از شوله ها نیست. چفت این پشت بند دو حلقه دارد.
شوله ی در سمت چپ را، قبل از نصب از سوراخ چفت عبور میدهند تا چفت نواری توان باز و بسته شدن در دو طرف را (180درجه) را داشته باشد.
تکنیک نقاشی روی درهای چوبی قاجاری
در دوره صفویه، گاهی به جای حکاکی و تزئین، درها را رنگ آمیزی و نقاشی می کردند. نقاشی با شیوه رنگ و روغن برای تزئین درهای چوبی، در زمان قاجار نیز ادامه پیدا کرد و سبک جدیدی به وجود آورد که زیاد دوام نداشت. در این دوره گاه زمینه مطلا شده و نقش گل و مرغ بر آن نقش می گردید. در این روش، اثر نفوذ هنر غربی دیده می شود.
نقش گل و مرغ: در دوره قاجاریه بعضی از عناصر مانند شاخه های مو و خوشه انگور، پرنده ها در حالت های مختلف و پروانه ها به ترکیب بندی گل و مرغ اضافه می شوند.
عناصری که ترکیب بندی آثار گل و مرغ را بر زمینه های مختلف نشان می دهند، عموما ً عبارتند از:
1. گل ها و گیاهان
گل صدپر، زنبق، لاله، نرگس، بنفشه، گل گندم، شکوفه بادام، گل محمدی، گل شاه پسند، گل فندق، گل میخک، گل یاس، شکوفه گیلاس
2. پرندگان
طوطی ، پرستو، لک لک ، سهره ، بلبل ، سینه سرخ ، چلچله کوهی و حشراتی نظیر پروانه و زنبور .
تکنیک اجرا
نقاشی یک در چوبی طی دو مرحله کامل می گردد:
1- بوم سازی و آماده کردن سطح چوب و تهیه لایه تدارکاتی
2- نقاشی و تزئین درها
بوم سازی و آماده کردن سطح چوب و تهیه لایه تدارکاتی
– روغن بزرک
سطح چوب را برای جلوگیری از نفوذ رنگ به داخل خلل و فرج چوب، گاه با روغن بزرک کاملا ً اشباع می کردند. روغن بزرک ریشه گیاهی دارد و مناسب ترین روغن برای کارهای چوبی می باشد؛ ولی قابلیت خشک شدن آن خیلی کم است. اگر همراه با روغن خشک کننده مصرف گردد، این اشکال برطرف می شود. این روغن در اشباع و جلا دادن چوب بسیار کاربرد داشته است.
لایه تدارکاتی: پس از اشباع با روغن بزرک یک لایه تدارکاتی که مخلوطی از چسب حیوانی و گچ بود ، روی چوب می کشیدند.
روغن کمان
روش دیگر این بود که سطح در را با سنباده های بسیار ظریف می ساییدند تا خوب هموار شود. بعضی از هنرمندان ابتدا روی سطح چوب را روغن کمان زده و پس از واشور کردن با لعاب سریشم، برای از بین بردن چربی روغن کمان، به نقاشی روی آن می پرداختند.
روغن کمان نوعی ورنی است که از مخلوط سندروس و روغن بزرک و در مواردی با روغن جلا به دست می آید. برای تهیه روغن کمان مخلوط فوق را حرارت می دادند. هرچه مدت و شدت حرارت بیشتر باشد، روغن به دست آمده تیره تر (خرمایی) شده و هرچه حرارت کمتر باشد ، روغن به دست آمده ، شفاف تر می شود . میزان سندروس نیز در تغییر رنگ روغن مؤثر است ؛ هرچه میزان سندروس بیشتر باشد ، رنگ حاصله قرمزتر و هرچه میزان روغن بیشتر باشد ، رنگ حاصله روشن تر می شود .
سریشم: معمولا ً از ژلاتین ناخالص و از بقایای دباغی و تکه های پوست به دست می آید و در ردیف چسب های حیوانی می باشد. مراحل تهیه سریشم عبارت است از شستن مواد مصرفی ، فرو کردن و خیساندن آنها در آب آهک به منظور زدودن مانده های پشم و گوشت، جوشاندن مواد برای به دست آوردن مواد ژلاتینی، تصفیه و بالاخره خشک کردن محصول به دست آمده روی سطح صاف. بدین ترتیب بعد از منجمد و خشک شدن مواد، ورقه های سخت و در عین حال شکننده به دست می آید که می توان آنها را به قطعات ریز تقسیم و یا آسیاب کرد .
سفیداب شیخ
گاهی هنرمند روی چوب را با سفیداب شیخ، بوم کرده و سپس نقاشی می کردند. سفیداب شیخ با نام علمی سفیداب سرب، جسمی است سفید رنگ، مخلوطی از کربنات و هیدروکسید سرب که در تهیه بعضی رنگ ها و بتونه ها به کار می رود.
نقاشی و تزئین درها
پس از بوم سازی در برخی موارد، ورق طلا را طبق طرح مورد نظر بر روی در می چسباندند؛ به این طریق که روغن کمان را در محدوده مورد نظر اجرا نموده و صبر می کردند تا حدودی خشک شود، به طوری که اگر انگشت را بر سطح آن فشار می دادند کمی حالت چسبندگی احساس می شد. سپس ورق طلا را بر سطح مذکور گذاشته و با قلم مویی نرم آن را آهسته فشار می دادند، و می گذاشتند تا کاملا ً خشک شود. طرح به وسیله قلم مو و رنگ رقیق پیاده می کردند. متن نقش ها با رنگ غلیظ رنگ آمیزی می شد و سپس به شیوه نقطه پرداز، ریزه کاری های آن را ترسیم می کردند. در آخر روی نقشی را روغن کمان می کشیدند. معمولا ً عمل روغن زدن را چندین بار تکرار می کردند تا نقاشی زیر چند قشر روغن محفوظ بماند. بعد از روغن کاری، در منقوش را در آفتاب می خشکاندند و سعی می شد تا در هنگام خشکانیدن، از جریان شدید هوا در اطراف کار جلوگیری شود؛ تا ذرات گرد و غبار به سطح کار نچسبد. عمل روغن زدن کاری بسیار مشکل بود و احتیاج به مهارت بسیار داشت.
یکی دیگر از تزئینات درهای منقوش، طلاچسبانی زیر نقاشی است. بدین طریق که زمینه کار را روغن کمان می کشند و ورق های بسیار نازک طلا را روی آن می چسبانند، سپس این ورقه طلایی را نیز با قشری از روغن می پوشانند و روی آن قلمگیری و نقاشی می کنند.
در برخی از موارد، پس از چسباندن ورق طلا، روی آن را با رنگینه می پوشاندند. رنگینه ها این خاصیت را دارند که ورقه های طلایی را به کلی نمی پوشانند و به علت شفافیت و جلایی که دارند، روی ورق طلا مانند شیشه ای نازک و رنگین جلوه می کنند و به این ترتیب جلای طلا همراه شفافیت رنگ ها، زیبایی خاصی را به وجود می آورد. بعد از رنگ آمیزی دوباره روغن می زدند و حدود طرح و نقش های روی طلا را قلمگیری می کردند و با چندین بار روغن زدن، کار را به اتمام می رساندند. هنرمندان عمل روغن زدن را حدود 8 بار و به فواصل زمانی 72 ساعت تکرار می کردند.
قاب و تنکه لاکی و روغن
انواع نورگیردر معماری ایران
روزن و پنجره را نمی توان از هم تفکیک کرد . در واقع روزن را می توان یک پنجره کوچک دانست که معمولا دربالای در ودر بعضی موارد در دوسوی آن برای گرفتن روشنایی و تامین هوای تازه برای فضاهای بسته به کار می رفته است . به عبارت دیگر روزن به سوراخهایی اطلاق می گردید که در کلاله یا شانه تاقها تعبیه می شده اند. روزن گاهی با چوب و گاه با گچ و سفال ساخته می شده و اغلب ثابت بوده است .
پنجره اطاق ها معمولا از دو قسمت تشکیل می شد :
1-قسمت اصلی در که به صورت قاب مستطیل شکل و تو پر درست می شد .
2- قسمت بالای در که معمولا به صورت کتیبه و شیشه خور بود و به آن خفنگ می گفتند
(خفنگ = کتیبه)
اگر بالای در پنجره ها به صورت منحنی و نیم دایره در می آمد خورشیدی نامیده می شد.
خور شیدی ها اکثرا متشکل از یک سری شیشه های کوچک و رنگین در بین آلت های چوبی بودند .
در – پنجره
(در-پنجره) ها انواعی از پنجره بودند که همزمان کارکرد پنجره و در ورودی داشتند؛حتی اگر به عنوان ورودی مورد استفاده قرار نمی گرفتند ، از لحاظ اندازه و سایر خصوصیات کالبدی ، همانند انواعی از درو پنجره بودند که کارکرد ورودی نیز داشتند. در- پنجره ها از لحاظ ویژگی های کالبدی تنها تفاوت بارزی که نسبت به درها داشتند ، وجود سطحی شفاف در تمام یا قسمتی از سطح در – پنجره بود که نور از آنجا به فضای درون راه می یافت.می توان برخی از الگوهای رفتاری مربوط به سکونت – بخصوص نشستن بر روی زمین – را در پیدایش ، شکل گیری و تداوم کاربرد در – پنجره تا دوران معاصر بسیار موثر دانست زیرادر حالتی که افراد بر سطح زمین می نشستند ، برای آنکه دید کافی به چشم انداز واقع در جلوی اتاقی یا سایر انواع فضاهای بسته داشته باشند ، بایداز سطحی به بیرون می نگریستند که از کف اتاق شروع می شد.
جامخانه
در کلاله گنبدها و کلنبوهای گرمابه ها و غلامخانه یا غلام گرد رباط ها و رسته ها و بازارها هنوز هم روزن هایی وجود داردکه با چند حلقه سفالین بصورت قبه یا کپه برجسته ای درآمده اند. در زمستان ها جام های گرد شیشه ای مانند ته غرابه در میان حلقه ها کار می گذارند ، و تابستان ها یک یا کلیه آنها را برمی داشتند.
کا شان
شباک
هوای متغیر ایران ، آفتاب تند و روشن باد و باران ، طوفان و عقاید خاص ملی و مذهی ایجاب می کرد که بنا علاوه بر در و پنجره، پرده یا شباکی برای حفاظت درون بنا داشته باشد . درون ساختمان با روزنه ها و پنجره های چوبی یا گچی محفوظ می شد و بیرون آنرا با شبکه های سفالی یا کاشی می پوشاندند . ای شبکه ها شدت نور رامی گرفت و نور ضعیف تری از لابلای آن عبور می کرد. انحراف پرتوهای نور در اثر برخورد با کناره های منقوش شبکه سبب پخش نور می شد و به یکنواختی و پخش روشنایی کمک می کرد، ضمنا” علی رغم آنکه تمام فضای بیرون از داخل قابل رویت بود از بیرون هیچگونه دیدی در طول روز به داخل نداشت .
گل جام
به شیشه های کوچک و رنگینی که در داخل گچ کار می گذاشتند و آن را در بالا ترین قسمت تاق تعبیه می کردند تا نور رسانی به داخل بنا را تامین کند؛ گل جام می گویند.همچنین به شبکه گچی و لقاط شیشه ای که در بالای در استفاده می شد نیز گل جام می گویند.
بالکانه:
به پیش آمده ای در ایوان ،یا بالکنی که اطرافش پنجره باشد بالکانه می گفتند .
پاچنگ : به پنجره یا روزنی که پای آن بسته است و به زمین نمی رسد و بیشتر در دو سوی در با ارتفاع مناسب قرار دارد،پاچنگ می گویند.
پا چلاقی : به ترکیبی از در و پنجره که قسمت در آن تا پایین باز می شود و بقیه آن به صورت پنجره باقی می ماند پاچلاقی می گویند.
باجه : باجه نوعی پنجره کوچک است که بیشتر در قسمت میانی دیوارتعبیه می شود و برای ارتباط افراد داخل با افراد بیرون، است .
چشم گاوی : پنجره کوچک مدوری است که روی یک محور می چرخد.
پنجره چشم گاوی خانه بروجردی ها ارسی یک درکی با پنجره های پا چنگ مسجدآقا بزرگ
پنجره های اُرسی در معماری ایران
ارس در فارسی به معنای گشاده، لوز، روس و اروس است. در اروپا به این گونه درها گیوتینی می گویند. استاد پیرنیا واژه ارسی را پارسی می داند و برابر گشاده و باز. ولی در فرهنگ ها ارسی را یک واژه روسی دانسته اند “اُر” پیشوندی است برابر بالا رفتن که در برخی واژه های دیگر مانند ارچین دیده می شود و “سی” برابرِ پرتو و چشمه که در گویش های نیمروزی(جنوبی) ایران رایج است.ارسی، گونه ای پنجره چوبی و شبکه دار کشویی است که با بالا و پایین رفتن باز و بسته می شود.بلندای آن از کف تا آسمانه است. این در – پنجره گاه به میانسرا باز می شود و گاه میان دو تالار جای می گیرد تا به هنگام نیاز باز شود و یک تالار بزرگ بدست آید.کاربرد ارسی در ایران به گونه یک بازشوی بنیادی است که پیشینه ای بسیار کهن دارد.نمونه های زیبای آن در همه جای ایران دیده می شود. تعداد لت ارسی ها معمولا فرد است .
اجزای تشکیل دهنده ارسی
چهارچوب که استخوان بندی اصلی پنجره ها را تشکیل می دهد شامل ردیفی از چوب هایی به صورت طولی،عرضی وحتی منحنی می باشدوسایر اجزای ارسی میان چهار چوب قرار می گیرد . شکل چهار چوب تابع شکل روزنه یا سطح نورگیر در نمای ساختمان می باشد.ستون های چهار چوب را اصطلاحا (وادار ) می گویند.
اجزای چهار چوب ارسی به وسیله فاق و زبانه و یا کام و زبانه و گاهی انواع دیگر اتصالات به هم متصل می شوند،کل چهار چوب نیز به وسیله زایده هایی که اصطلاحا به آن پاچه گیر می گویند،به دیوار جانبی متصل می شود.
وادار
به ستون عمودی چهار چوب و ستون هایی که به صورت طولی پنجره را به قسمت های مساوی برای لنگه ها تقسیم می کنند؛ (وادار ) می گویند. وادار ها از بالا تا پایین پنجره به صورت عمودی به منظور هدایت لنگه های ارسی، قرار دارند وتعداد آنها به عرض پنجره و تعداد درها یا لنگه ها بستگی دارد. معمولا پهنای وادار به اندازه پنجره بستگی دارد.
وادار همیشه به صورت یک کشوی عمودی به کار می رود ،به طوری که لنگه های متحرک ارسی به وسیله این وادار ها به طرف بالا یا پایین هدایت می شوند. وادار همراه با روکوب و لنگه ،مانند کشویی عمودی عمل می کنند.
روکوب چوبی است با ضخامت کم که بر دو طرف وادار به وسیله میخ های تزیینی کوبیده می شود و تشکیل شیاری را می دهد که لنگه ها در داخل آن حرکت می کنند .روکوبها و وادار ها متناسب و هماهنگ با دیگر قسمت های ارسی تزیین می شوند . این تزیینات گاهی به صورت آینه کاری،نقاشی ،خاتم ،معرق و گاهی نیز به صورت تزیینات ستونی یا ساده منبت کاری ساخته می شوند.
روی جداره داخلی (پهلو )وادار و در واقع روی روکوب ها ،به فواصل مساوی از زمین و موازی هم ، گیره هایی (چفته ریز ) برای نگه داری در های ارسی نصب می کنند.که به هنگام بالا رفتن در زیر لنگه ها، قرار می گیرند تا در همان نقطه ثابت شوند. در بیشتر موارد برای هر لنگه در دو نقطه با فواصل متناسب دو گیره نصب می کنند تا لنگه ها به صورت تمام یا نیمه باز شوند و بایستند.
پاخور یا پاشنه ارسی
پاخور یا پاشنه ارسی به قسمت پایین و افقی چهار چوب گفته می شود که ارتفاع آن در بیشتر موارد متفاوت است و عموما بین 10تا50سانتی متر تغییر می کند و بستگی به جای ارسی و موقعیت آن دارد. در مواردی نیز این ارتفاع جهت جان پناه و غیره ،کارایی پیدا می کند . در برخی موارد از ارسی جهت راه ارتباطی فضای داخل به فضای بیرون و به عنوان در ورودی استفاده می شده که در این حالت پاخور محلی برای کندن کفش و ورورد به داخل خانه بوده است. همان طور که از اسم آن بر می آید پاخور محلی است که در تماس بیشتر با پا می باشد و صدمه می بیند ،لذا در بیشتر موار د سعی می شده از مصالح محکم تر جهت ساخت آن استفاده شود. در بعضی موارد پاخور از مصالح بنا ساخته شده و جزء اسکلت اصلی ساختمان به حساب می آمده است و گاهی تزیینات کاشی کاری و نقوش هندسی به کار رفته تناسب بسیاری با خود ارسی پیدا کرده و برزیبای آن افزوده است .
پاتاق یا کتیبه
قسمت عمده و اصلی جهت تزیین و نیز مشکل ترین قست جهت ساخت، پاتاق است. پا تاق به قسمت بالایی پنجره اطلاق می شود که لنگه ها در داخل آن قرار می گیرد و همان طور که گفته شد وادار تا بالا ودر قسمت پاتاق نیز ادامه دارد و امکان جابه جایی راحت را به لنگه ها می دهد.
انواع پاتاق
الف) پاتاق بسته و غیر نور گیر
در این نوع پاتاق فضای بالای ارسی از مصالح بنا یی که جزیی از اسکلت اصلی بنا ست ساخته شده وبه صورت دو جداره است .و وادارها که هدایت کننده لنگه ها هستند ، و درک ها ( چشمه ها ) در داخل آن قرار می گیرند و دیده نمی شوند. این نوع پاتاقها اکثرا روی ارسی های یک دری تا سه دری دیده شده اند. پاتاق بسته در جاهایی که حفظ دمای داخل اتاق بیشتر از نور گیری آن اهمییت داشته، مورد استفاده قرار گرفته است .
ب) پاتاق جدا از چهار چوب :
در این گونه پنجره ها پاتاق که همواره به عنوان نورگیری کوچک در بالای لنگه ها قرار گرفته ، توسط سایه بان مانندی که از مصالح بنایی ساخته شده است از لنگه های ارسی جدا می ماند ؛ سایه بان ها به صورت دو جداره اند و لنگه ها در هنگام باز شدن از داخل آنها عبور می کنند، و به وسیله چفته ریزه که زیر لنگه ها قرار می گیرند ثابت می مانند . در برخی از این ارسی ها دیده شده که وادار ها از مصالح بنایی ساخته شده اند و پا تاق آنها از چوب و به صورت گل جام از گچ و شیشه رنگی تهیه شده است و نمونه های بسیار زیبای آن را می توان در خانه عامری ها و خانه های قدیمی روستای ابیانه مشاهده کرد.
ج)پاتاق با نور گیر ،مشبک و متصل به چهار چوب
پا تاق نور گیر مشبک، با ششیه های رنگی و نقش و نگار های زیبا که می تواند جاه و جلال خاصی را برای خانه فراهم سازد .
پا تاق کوتاه : در حالتی که ارتفاع پاتاق حداکثر به اندازه لنگه ها است.
پا تاق بلند : ممکن است به حدود 8الی 10 متر نیز برسد و عظت هنر و جلال مکان را می نمایاند. مانند : ارسی های شاه چراغ در شیراز
شکل پا تاق ها
الف)پا تاق دور دار و جناغی
در بیشتر موارد به صورت دو لنگه و سه لنگه بوده و در موارد استثنایی به صورت 5 و7 لنگه به کار ررفته اند. 5لنگه حسینیه امینی های شهر قزوین ،7 لنگه خانه رسولی های یزد
ب) پا تاق صاف
در بیشتر خانه های ارسی دار که پنجره های وسیع داشته و سقف آن صاف بوده از پنجره هایی با پا تاق صاف استفاده نموده اند.استثناء:ارسی 7 لنگه خانه رسولی یزد
کاخ شمس العماره تهران
در بعضی از ارسی ها که دارای پا تاق صاف هستند در قست پایین پاتاق، از بست های نیم دایره استفاده شده که علاوه بر آنکه ایستایی پاتاق را بیشتر کرده این شبهه را ایجاد می کند که لنگه های ارسی در قست بالا به صورت منحنی بوده است، در حالی که منحنی های بالای هر لنگه تماما از قسمت پاتاق هستند. مثال: مدرسه هدایت در ارومیه ،ارسی 5 دری حسینیه امینی ها در قزوین.
در مواردی نیز شکبه پاتاق یا کتیبه به تعداد درها تقسیم شده اند. مثال: خانه زینت الملک در شیراز
ارسی نه تکه مدرسه هدایت ارومیه
در پاره ای موارد ارسی هایی وجود دارند که پاتاق آنها در در بین هر دو وادار همانند لنگه های ارسی تزیین شده اند و در هنگام بالا رفتن لنگه ها نقوش روی همدیگر قرار می گیرند. این نقوش طوری روی هم قرار می گیرند که در هنگام باز شدن، لنگه ها دیده نمی شوند و سایه آنها در قسمت پا تاق روی همان نقش و به صورت موازی منطبق می شوند . ودر مواردی تزینات دو جداره وادار با هم متفاوت است و سعی شده که هر کدام از تزیینات با فضای اطراف خود همخوانی داشته باشد .
گاهی نیز در قسمت بیرونی پا تاق جهت محافظت از وادار ها و آلات از لنگه پنجره ها با شیشه خورهای بزرگ ، پرده های پارچه ای و در مواردی از کاغذ چرب شده استفاده کرده اند که بارش باران را ا ز قسمت گره دور می کند.
کارکرد سطح مشبک پنجره های ارسی:
1 – تامین نور فضای درونی
2- در معرض دید قرار دادن فضای بیرونی
3- کاهش شدت تابش نور آفتاب و گرما
4- ایجاد زیبایی در نمای ساختمان
5- حفظ حریم
6- دور کردن حشرات مزاحم (شیشه های رنگی پنجره های ارسی با ایجاد نورهای رنگارنگ باعث دور شدن و خارج شدن حشرات مزاحم از فضای بیرونی اتاق های دارای پنجره های ارسی می شوند.)
اثرات و دلایل استفاده از پنجره های ارسی
1- نور: این نوع پنجره ها باعث می شوند نور خورشید به اندازه کافی وارد فضای اتاق شود.
2- روانشناسی رنگ ها : از نظر روان شناسی، رنگ هایی مختلف این شیشه ها و ایجاد نور های هم رنگشان بر روی انسان تاثیرات مختلفی می گذارند؛ که هر رنگ کنار رنگ دیگر شدت این تاثیر را خنثی می کند و مقدار مناسب آن را تنظیم و تعدیل می کند. بیشتر رنگ های استفاده شده در شیشه های ارسی رنگهای لاجوردی، قرمز، سبز و زرد هستند و هر کدام به تنهایی تاثیر روانشناختی مجزایی دارند.
3- زیبایی : سطح پنجره های ارسی را با استفاده از انواع نقش های گوناگون گره سازی و با شیشه های رنگین و ساده می آراستند و ترکیب های بدیعی پدید می آورند و بدین صورت هماهنگی بین این شبکه های هندسی و نورهای رنگی باعث ایجاد زیبایی دلپذیری می شد.
4- نقش هندسی در ارسی : ناپسند دانستن تقلید از نقش ها و صورت های انسانی و حیوانی در نقاشی و سایر هنر های تصویری و تجسمی به تدریج موجب شد که تقلید از طبیعت در فرهنگ بسیاری از هنر های اسلامی چندان مورد توجه قرار نگیرد و جایگاه والایی نیابد.به همین جهت هنرمندان به ترکیب های هندسی و انتزاعی توجه بسیار کردند.
5- محرمیت : پنجره های ارسی همچنین باعث محدود کردن دید از بیرون به درون خانه و ایجاد محرمیت می شود.
6- خواص صوتی : اگر قطعات یک گره نسبت به هم زوایای مختلف یا متعدد پیدا کند جابجایی صوتی ایجاد می کنند که این جابجایی ها تابع قوانین علم آکوستیک است. فرم های شش وجهی نیز دارای خواص صوتی هستند. از کاربرد صوتی شش وجهی در طبیعت می توان کندوی زنبور عسل را مثال آورد که دقیقا عمل انتقال صوت یا رزونانس را انجام می دهد.
منابع:
ارسی پنجره ها ی رو به نور مهدی امرایی
پنجره های تهران حسین سلطان زاده
آژند ،اندود ،آمود زهره بزرگمهری
فصلنامه هنر شماره52 پنجره در معماری مسکونی دوره صفوی محمد حسین وافی
هنر زمود گری نمونه هایی از کاشان مریم کیان معمار 15
در های دوره قاجار مریم میرزارزی
================================================
ساخت درب های قدیمی ، پنجره ، ارسی ، گره چینی
ترمیم و بازسازی و لایه برداری لوازم چوبی قدیمی
سفارشی ساز با بهترین چوب و یراق
گره چینی به هنری ایجاد شده با قطعات برش خورده چوب و شیشههای رنگی در اشکال مختلف و متعدد الاجزا و وحدتگرای هندسی که به طور هماهنگ در یک کادر مشخص و تکرار شونده در کنار هم قرار گرفته باشند گفته میشود.
در واقع هندسه نقوش و گرهکشی جزء جدانشدنی این هنر به حساب میآید.
منبع