استاندارد سازی طراحی مبلمان های چوبی، با ارگونومی بدن
اندازه استاندارد مبل
مبل راحتی
طراحی مبلمان از ديدگاه ارگونومیک
مقدمه
واژه «اِرگونومي» از دو كلمه يوناني «اِرگو» به معني كار و «نوموس» به معني قانون و قاعده طبيعي مشتق شده است و در لغت به معناي قوانين طبيعي كار است. ارگونومي (يا همان مهندسي فاكتورهاي انساني) علمي تركيبي است كه سعي دارد ابزارها، دستگاهها، محيط كار و مشاغل را باتوجه به تواناييهاي فكري – جسمي و محدوديت ها و علايق انسان ها طراحي نمايد. علم ارگونومي از رشته هاي علمي نظير پزشكی، فيزيولوژي، آمار، روانشناسي، مردمشناسي، آناتومي، بيومكانيك و سنجش ابعاد و اجزاي بدن انسان براي طراحي ماشين آلات و محيط كار و ساخت وسایل مورد نیاز به عنوان مثال مبلمانهای چوبی که جهت استراحت و قرار گرفتن در موقعیتهای مکانی متفاوت طراحی شدهاند سود مي برد.
هدف اين علم بر دو اصل كلي استوار است
1- ايمني و رفاه انسان در محيط كار و
2- افزايش بهره وري و توليد.
اين علم برای طراحي و ساخت ابزار و سيستم هاي توليدي از ساده تا پيچيده و بغرنج، حل مشكلات مربوط به تكنولوژي نوين، و حتي ابزار و وسائل زندگي روزمره، كاربرد دارد. امروزه، از طراحي يك ابزار ساده نظيراره نجاری ساده ( از نظر نوع جنس، مصالح بكار رفته، اندازة دسته، نوع و تركيب چوبی دسته آن و … ) و يا يك میز و صندلیچوبی ( از نظر قطر، اندازه، رنگ و … ) گرفته تا طراحي يك سيستم توليدي كامل ساخت مبلمان، از ارگونومي استفاده ميشود.
عمدتا زمينههايي كه ارگونومي در آنها مطالعه و اقدام ميكند، عبارتاند از: طراحيابزار، وسائل، ماشينها و تاسيسات به طرز صحيح و مطلوب، طراحي روش انجام كار با توجه به بهترين نحوه اجراء و متناسب با سيستم عضلاني و ساختمان فيزيكي بدن انسان و با هماهنگي رواني ميان افراد و محيط كار و ابزار كار، وضعيت صحيح قرار گرفتن بدن و حركات انسان حين انجام كار، شرايط فيزيكي مناسب در محيط كار
( با توجه به عواملي از قبيل: نوع سازه، طراحیمحیط، جريانهوا، ارتعاشات، سر و صدا، نور و روشنايي، گرد و غبار، تشعشعات و آلودگيهاي – مختلف )( فروزانفر، 1378).
حال میبایست برای افزایش دادن راندمان سازههایچوبی، از جمله مبلمانهای چوبی به این علت که سهم عمدهای را از صنعت چوب را به خود اختصاص میدهند و همچنین ساختار آن به گونهای است که ممکن است اپراتور زمان طولانی را روی آن صرف کنند پس نیاز به بررسی دقیق میباشد. نامناسب بودن ابعاد مبلمان با اندازههاي بدن اپراتور يکي از فاکتورهای تاثيرگذار بر تغيير شکل ستون مهرهها و دردکمر ميباشد و علاوه بر آن ميتواند زمينه ساز اختلالات روحي و رواني و همچنين موجب کجخلقي، بدرفتاري و کاهش راندمان در آنان شود.
در ادامه این مقاله به مباحث شاخههای دانش و چگونگی اجرای ارگانومی در مبلمانچوبی و استانداردسازی طراحی و آنتروپی بدن بحث خواهد شد.
1- شاخههای دانش و چگونگی اجرای ارگانومی
ارگونومي علمي چند نظامه است كه در چند حيطه عمده زير فعاليت دارد:
1-1- بيومكانيك شغلی
در مباحث بيومكانيك شغلي ويژگيهاي مكانيكي اندامهاي بدن مورد بررسي قرار ميگيرد. در اين حيطه، حركت اندامها و اعمال نيرو در بافتهاي مختلف بدن تجزيه و تحليل ميشود. به كمك اين معادلات ميتوان الگوها و ابعاد مناسب ايستگاههاي كاري و نوع سازه چوبی را با هدف كاهش فشارهاي مكانيكي خارجي بر بدن بدست آورد. بطور خلاصه ميتوان گفت كه چگونگي انتقال نيرو و حركت دادن اجسام و ابزارآلات از جمله مباحث بيومكانيك شغلي هستند.
1-2- فيزيولوژی كار
در حيطه دوم (فيزيولوژي كار)، تبادلات انرژي و متابوليسم بدن مطرح است. مفاهيم خستگي، بررسي كارهاي ايستا و پويا و رژيمهاي كار و استراحت از ديدگاه فيزيولوژي كار مورد تجزيه و تحليل قرار ميگيرد.
1-3- روانشناسی مهندسی
در روانشناسي مهندسي جنبه هاي پردازش اطلاعات مرتبط با كار، مورد بررسي قرار ميگيرد. از ديدگاه ايمني و بهداشت حرفهاي اين بعد از ارگونومي، طراحي روشهاي كار با هدف كاهش حوادث ناشي از خطاهاي انساني محسوب ميشود.
مطالعات بر روی ابعاد و اندازه های اعضای بدن جهت بررسی نوع ابزار مورد استفاده با توجه به ساختمان بدن مهم و قابل بررسی میباشد.
بر طبق نظريه سينگلتون، اصول كلي آنتروپومتري ـ ارگونومي كه بايستي همواره در نظر گرفته شوند، عبارتاند از:
– ابعاد پست كار بايد حداقل 90% از افراد را پوشش دهد.
– در انتخاب اطلاعات آنتروپومتريك، طراح بايد با توجه به ابعاد گوناگون و مثالهايي كه در شرايط ايستا و پويا وجود دارد، خطاي قابل قبول را تعيين نموده و به عنوان معياري از آن استفاده نمايد.
– تطابق بهينه ابعاد بدن كارگران با پستكاري آنها ممكن است در طول زمان تغيير يابد. زيرا اندازه جمعيت متغير است و همين طور كارگراني كه وظايف مربوطه را انجام مي دهند، عوض ميشود.
– مشكلات وضعيت بدني رابطه بسيار نزديكي با عدم تطابق ابعادي دارد، به طوري كه هر دوي آنها بايد همزمان با يكديگر مورد توجه قرار گيرند(طاهري، 1376).
2- ارگونومی مبلمان
در این قسمت اصول و نکات مهم جهت انتخاب مبلمان مناسب برای انجام کار راحت ارائه شده است.
در طراحي صندلي توجه به موارد زير از اهميت زيادي برخوردار است:
– ارتباط ميان صندلي و سطح كار
– تغيير وضعيت بدني
– استحكام و ثبات صندلي بويژه زماني كه متحرك باشد
– سهولت ايستادن و نشستن
– نرمي سطح نشستنگاه و پشتي صندلي
همانگونه كه صندلي راحت امكان تغيير وضعيت بدني را فراهم مي كند، پست كار ايستاده نيز كه از طراحي مطلوبي برخوردار باشد، حركت بدني را آسان تر مي كند(كارزار جدِي، 1379).
مشخصات یک مبلمان مناسب و راحت
2-1 – پشتی
به منظور فراهم کردن یک موقعیت مناسب برای نشستن باید در قسمت عضلات پشت و گردن حداقل فشار را نسبت به کفه صندلی داشته باشیم که تقریبا با زاویه 5 درجه قدرت جابجایی نسبت به وزن فرد را داشته باشد و در نتیجه با تکیه بر پشتی احساس راحتی کامل به فرد دست دهد، زاویه کفه صندلی با پشتی تقریبا باید 105درجه (110-100 درجه) باشد و ارتفاع آن برای نوع متوسط حدود 64.5 سانتیمتر باشد، پشتی باید در ناحیه کمر دارای بر جستگی به سمت جلو باشد که به تدریج به طرف بالا از برجستگی آن کاسته شده و هم تراز سطح پشتی شود(فقيه، 1377).
2-2- نشستنگاه
نشستنگاه باید به گونه ای باشد که:
الف) در مدت طولانی راحت باشد
ب) از نظر روانی رضایتبخش باشد
ج) برای انجام وظیفه یا فعالیتی که باید صورت پذیرد، حالت مناسبی داشته باشد
د) سطح نشستنگاه، کم و بیش صاف باشد و بهتر است لبه جلویی آن گرد و مدور باشد
و) لایه پوشاننده سطح آن باید سفت و محکم باشد (در اثر نشستن یک فرد چاق نباید از 2.5 سانتیمتر تغییر وضعیتش تجاوز کند)
ز) لایه پوشاننده در برابر هوا نفوذ ناپذیر باشد
ی) طول و عرض آن در حدود 55 در 43.5 سانتیمتر بوده و در اغلب موارد زاویه سطح آن باید دارای شیب 5- 10 درجه باشد.
2-3- ارتفاع صندلی
بهترین وضعیت ارتفاع کفه صندلی جهت نشستن افرادی که دارای رشد کامل هستند حدود 43 سانتیمتر است البته بهتر است صندلی قابل تنظیم در ارتفاع باشد تا به راحتی بتوان ارتفاع مورد نظر برای افراد را به دست آورد.
2-4- تکیه گاه ساعد
تکیه گاه ساعد حمایت خوبی برای بدن ایجاد کرده و به نشست و بر خاست شخص کمک میکند و طول آن نباید بیش از 35 سانتیمتر جلوی پشتی صندلی ادامه داشته باشد وباید ارتفاع آن بین 20 تا 25 سانتیمتر باشد، همچنین عرض آن باید در حدود 10 سانتیمتر بین تکیه گاهساعد و پشتی وجود داشته باشد. صندلی مناسب باید حتیالمقدور دارای تکیه گاه سر و گردن قابل تنظیم، پشتی قابل نوسان چرخدار، پنج پایه و قفل دار باشد ولی برای نشستن معمولی و بدون فعالیت خاص مثل سالن های انتظار این وضعیت ها ضروری نیستند.
صندلی های راحتی و خانگی
وظیفه صندلیهای راحتی حمایت از بدن در هنگام استراحت است. از این صندلی نه تنها برای چرتزدن و تفکر و آرامش استفاده میشود بلکه میتوان برای مطالعه و تماشای تلوزیون یا صحبت با دیگران از آن استفاده کرد. در این نوع صندلی زاویه سطح نشستنگاه یا شیب آن بین 20 تا 26 درجه و زاویــه بین نشسـتنگـاه و پشتـی بین 105 تا 110 درجه توصیــه میشود، برای تماشای تلوزیون و مطالعه زوایای فوق به ترتیب برابر با 10 و 120 درجه باشد و پشتی آن باید از نوع پشتی بلند یعنی در حدود 90 سانتیمتر باشد، همچنین دارای تکیه گاه سر و گردن بوده، حمایتی مشابه زمانی که دستها به طور طبیعی در پشت سر به هم متصل شدهاند فراهم آورد، یکی از طرق دست یابی به چنین حالتی متمایل ساختن قسمت بالایی پشتی در حدود 10 درجه به طرف جلو و در واقع به وجود آوردن یک بالش متحرک است.
صندلی های اداری و دفاتر
برای آنکه این گونه وسایل دارای راحتی حداکثر باشند:
در هنگام استفاده باید رانها تقریبا افقی و ساق پاها عمودی و بدن در وضعیت قائم قرار گیرد از این رو ارتفاع صندلی میبایست کمی کوتاهتر از ارتفاع رکبی (ارتفاع زانو) باشد.
برای نوشتن، سطح میز تحریر میبایست کمی بالاتر از آرنج مشخص باشد و برای تایــپ کردن باید بازوها آزاد بــوده و به طور عمودی در دو طرف بدن آوزان باشــند و ساعدها نیز به طور افقــی قرار گیرند، از این رو ردیف وسط صفحه کلید میبایست در ارتفــاع آرنج شخص قرار گیرد. لازم به ذکر است که صندلیهای دفتری ترجیحا باید دارای ارتفاع قابل تنظیم، قابل قفلشدن باشند. ابعاد مناسب برای صنـدلی ومیز تحریر درشکل روبه رو نشان داده شده است.
شکل 2 و 3- ابعاد توافق شده برای صندلی و میز تحریر اداری بر حسب میلیمتر
از موارد بسیار مهم که باید مد نظر قرار گیرد، وجود گیره اوراق و تکیهگاه مچ برای تایپیستها و پایانههای تصویری و استفاده از سطوح شیبدار برای میزها (شیب پیشتهادی 10-15 درجه نسبت به خط افق ) است. لازم به ذکر است بهترین راهحل برای دستیابی به شرایط مطلوب در دو عمل خواندن و نوشتن استفاده از میز تحریری است که شیب آن توسط فرد قابل تنظیم باشد(صادقي، 1377).
عمده ترین مشکل مبلهای امروزی گود بودن بیش از حد نشستنگاه و کوتاه بودن بیش از حد پشتی برخی از آنهاست،در واقع توصیه میشود اگر قرار است صندلی راحتی، واقعا راحت باشد و وظیفه خود را به نحو احسن انجام دهد، باید ارتفاع پشتی تقریبا دو برابر عمق سطح نشستنگاه باشد . زمانی که از صندلیهای با قابل تنظیم ارتفاع استفاده میشود بدین ترتیب اپراتورهای کوچک اندام و اپراتورهای درشت اندام قادرند سطح میز کار را متناسب با اندازه های فیزیکی بدن خود تنظیم کنند. صندلیهای ارگونومیکی تهیه شده که ارتفاع سطح نشستنگاه آن قابل تنظیم است چنین کارایی دارند(ساندرز، 1378).
3- برخی کاربرد مبلمانها در منزل و سبکشناسی مبلمانها
3-1- مبلمان اتاق خواب
اصليترين مبلمان اتاق خواب تختخواب است كه به صورت يك يا دونفره و يك يا دو طبقه ساخته ميشود. تختخواب داراي دو پاتختي نيز ميباشد كه در طرفين آن قرار ميگيرد. ميز توالت در صورتهاي مختلف از قبيل يك پارچه با آينه يا دو جعبه و آينه در وسط و يا تك جعبه وجود دارد و جلوهي خاصي را در اتاقخواب به وجود ميآورد.
3-2-مبل غذاخوری
ميزهاي ويژهي پذيرايي از مهمترين مصنوعات مورد مصرف در مبل غذاخوری است كه به شكلهای گرد و بيضوی ، چهارگوش و در انواع 4 و 6 و 8 و 12 نفره يا بيشتر ساخته ميشود. در محيطهای با فضای كمتر و با جمعيت كمتر بيشتر از ميزهای تاشو استفاده ميشود تا فضای بيشتری جهت مانور در آن قسمت باشد. گاهاً ممكن است ميزها چند تكه ساخته شوند و بر مرور اين ميزها كنار يكديگر قرار گيرند كه در مورد خانوادههاي پرجمعيت اين گونه است .
3-3-مبلمان اتاق نشيمن
طريقهی چيدمان مبل در منزل تا حدودی سليقهای است و تعدادي از مبلها نيز از پيش براساس چيدمان طراح، طراحي شدهاند كه بستگی به وضعيت قرارگيری ديوارها و معـماری خانـه دارد كه به صورت L مانند و يا دور هــم و متمركـز قرار می گيرند(حبيبی، 1377).
4- دگرگونی در طرح مبل
مبلمان به صورتي كه با آن آشنايي داريم از دگرگوني و تغيير شكل چهارپايهها، نيمكتها، صندليها و ميزهاي ساده حاصل شده و اين دگرگوني در طول زمان و به تدريج بوده است. امروزه سعي بر اين است كه بعضي از طرحهاي اوليه گذشته تقليد شده و يا بصورت كمي اصلاح شده ساخته شوند ميتوان بعضي از اين نتايج را عالي و برخي از آنها را يك تقليد ضعيف دانست.
4-1- سبك ژاكوبی
ژاكوبی يك سبك مبلمان انگليسی است كه در فاصلهی سالهای 1608 تا 1688 شكل گرفته است. مشخصاتی كه اين سبك دارد او را منحصر به فرد كرده است. صندلی بلوطی با پشتی بلند و پايههای كندهكاری شدهی ظريف و تشكچههای كفی با پوشش مخمل اسپانيايی معرف كليهی تناسبها و خطوط اين نوع مبلمان است.
شکل4 – سبك ژاكوبی
4-2- سبك استوارت
از تشكچهی نرم مبلمان چاكوبی اوليه، مبلمان با پوشش پارچهای سبك استوارت پديد آمد. در اين سبك شكوه، سبك و ظرافت فوقالعاده كار نتيجه پيشرفتهای درودگری بوسيلهی شخصی به نام گرين لينگ گيبنز و مدرسهای بود كه بوسيلهی وی تأسيس يافت.
4-3- سبك توماس شراتون
در سالهاي 1751 تا 1806 شراتون يكي از مهمترين طراحان مبلمان در نيمهی دوم قرن هجدهم محسوب می گردد و با اينكه خود مبل ساز بود احتمالاً هرگز يكی از طرحهاي خود را نساخت. بيشتر صندلی های وی ظاهری با ظرافت زنانه داشتند ولي به علت دانش مبلسازی وی ، همهی آنها از استحكام قابل ملاحظهای برخوردار بودند. شراتون قسمتی از اطلاعات خود را از سبك فرانسوی لوئی شانزدهم به عاريت گرفت ولی نفوذ آن بر روی طرح، فوقالعاده بود. كتاب وی به نام «كتاب ترسيمی كابينتسازها و مبلسازها» در سال 1793 چاپ شد.
در اين زمان ماهاگونی به نفع چوب اقاقيا، چوب مخطط و چوب لاله درختی امريكايی ، كنار گذاشته شد. منبتكاری با چوبهای روشنتر نيز در كارهای وی وجود مبلمان اواخر اين دوره دكوراسيون بيش از حدی را داشته ولی نسبت به مبلمان اوايل دوره كوچكتر و راحتتر بود. در طرح لويی شانزدهم از هنرمندان گذشته استفاده شد و به كار، زيبايی و سادگی بيشتری منتقل گرديد. در اين دوره خطوط راست جای سبكهای كندهكاری شدهی شلوغ را گرفتند. طرح مشهور دو امپراتور آخر اين دوره جی – ريزنر بود.
4-4- سبك دانكن فايف (1768- 1874)
دانكن فايف در اسكاتلند بدنيا آمد ولي اولين طراح مشهور مبلمان در امريكا گرديد. در كارهاي اوليه وی نفوذ سبكهای آدام و شراتون منعكس است و در طرحهاي فايف و تعادل و استقامت ساختمانی و جنبههای اقتصادی پيشبينی شده است. مشخصات بارز طرحهاي وي عبارتانداز: استفاده از شكل چنگ به عنوان پشتي و كندهكاريهاي تورفته و برآمدهي استوانهاي در روي پايهها و دستهها، پايههاي پنجهاي برنجي و كندهكاري برگي و يك تكهي بارز ديگر در سبك وي را ميتوان انحناي رو به خارج پايههاي صندليها و ميزها دانست.
شکل 5 – سبک ملکه آن
4-5- سبكهاي مدرن
از جنگ جهاني دوم به بعد طراحان مبلمان توجه بيشتری را به مطالعه كارهای استادان گذشته ايتاليا و هلند و انگلستان و امريكا نمودهاند.
طراحان مبلمان با توجه به موارد زير به كار خود در اين سبك می پردازند.
هر قطعه از مبلمان بايد كاري را انجام دهد و در همان حال بايد از نقطه نظر هنري رضايت بخش باشد. بافت چوبها با دقت زيادي به هم تطبيق داده شوند، پايههای كلفت تغيير نموده و تزئين آنها مجدد گردد. وجود مواد متنوع و جديد موجب پيدايش فرمها و سبكهايي شدهاند كه خود عامل خلق طرحهاي جديدتري گشته و ميگردند.
شکل6 – سبک مدرن
5- استانداردسازی طراحی
در طراحی مبلمانهای چوبی بایستی استانداردهای موجود را هم مورد نظر قرار دهیم به این نحو که بایستی با توجه به ابعاد و استاندارد های بدن یا همان انتروپومتری بهترین طراحی را انجام دهیم تا راندمان و بهرهوری از آن کالای چوبی افزایش یابد.
تعريف استاندارد
با بيان ساده ميتوان گفت كه هدف از استاندارد اطمينان از تطبيق مشخصات كالاي توليد شده است با آنچه كه تعيين شده است، اعتقاد عمومي بر اين است كه استاندارد كردن كارايي را افزايش ميدهد، واقعيت نيز چنين است زماني كه كارها در حجم و تعداد زياد انجام میگيرد استفاده از قانون تكرار پذيري كمك بزرگي در افزايش كارايي ميكند.
استاندارد در صنعت مبلمان
در بعضی از زمینه های طراحی که کمتر درمعرض فشارهای تجاری یا تغییرات سبکی بودند، استاندارد کردن جلوه کاملتری پیدا میکرد. در این زمینه قسمتهایی از صنعت مبلمانسازی را میتوان مثال زد که در عین حالدچار انقلاب تکنولوژیک میشدند.
در قرن نوزدهم در ایالات متحده، ماشین آلاتچوب بری از نظر توانایی، گسترش فوق العاده ای یافته بودند. در نتیجه امکان دستیابیبه انواع تخته، ماهیت مبلسازی را به کلی تغییر داد. در اوایل قرن بیستم،تکنولوژی الوارسازی به مرحلهای رسیده بود که محصولات جدیدی همچون تخته سهلا،ورقه تخته، تختهخردهچوب و فیبر به مقدار زیاد در دسترس قرار گرفتند. سازمانهایاستانداردهای ملی، مشخصات ابعاد این تخته ها را تعیین میکردند. یعنی اندازه برش تختهها را با طرحهای استاندارد تطبیق میدادند و همچنین مشخصات کیفی آنها را کهنشان دهنده ترکیبات، استحکام و کاربردهای متفاوت آنها بود، معین میکردند. با گسترشمفهوم استاندارد کردن، پیامدهای این فرایند، اشکال سه بعدی را نیز در بر میگرفت. در نتیجه محصولات نهایی ساخته شده از چوب هم استاندارد شدند و برای فضا، واحداستانداردی تعیین کردند و آنرامدول نامیدند.مبلمان مدولار شامل مجموعه ای ازقطعات است که برای منظورهای متفاوت و طبق ابعاد استاندارد ساخته شده اند و میتوانآنها را با فضاهای موجود و نیازهای مصرف کننده سازگار کرد.
در دهه 1880،ورنیک O.H.L. Wernicke مجموعه ای ازجاکتابیهای یکپارچه را ساخت که از هر چهار طرف به هم متصل میشدند. اما تا دهه1920، یعنی زمانی که چندین شرکت امریکایی و آلمانی اقدام به عرضه مبلمان تلفیقی کردند،این ایده رواج عام نیافت. نمونه بارز این طرح، مجموعه ماسترینگ است کهکارل نیس آنرا به بازار آلمان عرضه کرد . شکل قطعات اغلب مستطیلی و بسیار ساده بود.
6- اصول طراحی مبلمان
انسان در طول تاریخ اشیایی را با استفاده از تناسب مرتبط با بدن خود خلق نمود تا مورد استفاده قرار دهد و این مساله باعث پیدایش علم طراحی شد. گسترش و پیشرفت سریع تکنولوژی و شهر نشینی موجب شد تا علم طراحی نیز دائما در حال تغییر و تحول باشد. اگر مدل یا طراحی در یک دوره مورد توجه قرار گیرد به این دلیل است که بر اساس نیازهای زمان خود طراحی شده است. از این رو طراحیهای دکوراسیون و مبلمان و الگو های آن همواره با تغییرات کلی و جزئی همراه هستند، یکی از این تغییرات استفاده از اصول ارگونومی در طراحی مبلمان است. در نتیجه بایستی به گونهای طراحی شود که مطابق با خواسته درونی انسان باشند.
در طراحی مبلمان ها و همچنین دکوراسیونهایچوبی از نرمافزارهای گوناگونی استفاده میشود که هر یک قابلیت های گوناگونی دارد حال میتوان با توجه به شناخت کامل از انتروپومتری بدن ( که بسته به نوع اپراتور که ممکن است از لحاض بدنی متفاوت باشد) میتوان بهترین مبل و سازه چوبی را طراحی نمود البته نکات ارگونومی هم میبایست در این گونه طراحی ها لحاظ گردد.
طراحی دکوراسیون و مبلمان همواره یکی از مهمترین بخشها میباشد و برخلاف تصور برخی شامل بسیاری از وسایل و نه فقط مبل راحتی اتاق نشیمن یا مبل رسمی اتاق پذیرایی است.
یکی از مهم ترین المان های مبلمان در بیشتر فضاها صندلی است که در واقع توجه به طراحی آن، سرآغاز گرایش به طراحی مبلمان هم هست. «صندلی» یا شاید هم «سندلی» در تعریف، همان چهارپایه کوچک پشتی داری است که روی آن مینشینند. گرچه صندلیهای امروز در زندگی ما گاهی چهارپایه، گاهی پشتی و گاهی هم هیچ کدام را ندارند، بنابراین هدف اصلی از این نوع طراحی، بالا بردن زیباسازی فیزیکی و هماهنگی آن با احساسات درونی انسان، بهبود عملکرد فیزیکی و روانی و همچنین حضور موفق در بازار های جهانی میباشد.
طراحی و کارکرد سه گانه
معمولا در دنیای طراحی مبلمان و دکوراسیون از سه کارکرد صحبت میشود:
الف: کارکرد استتیک
فاکتورهای عمده در قضاوت کارکرد استتیک تاثیرات متقابل فرمهای اصلی و فرمهای جانبی میباشد. ولی فاکتورهایی مثل رنگ، مواد و سطوح باعث (خوش آمدن) و یا (خوش نیامدن) از آن محصول میگردد. تلاش طرح در ایجاد عامل (خوش آمدن) از محصول در بیننده و یا استفادهگر است. چرا که زمینه ای برای خرید محصول میگردد.
ب: کارکرد سمبلیک
این کارکرد بیشتر در جهت هماهنگی تیپ عمومی استفاده گر و محصول صحبت میکند، آیا محصول به دارنده آن میآید ؟ آیا این محصول از نظر اجتماعی، دارنده خود را در کلاس های اجتماعی خاصی نشان میدهد و یا نه ؟ سطوح سمبلیک دارای خاصیتهای وابسته به زمان و قابلیت تغییر با مد هستند.
ج: کارکرد عملکردی
این کارکرد در مورد قابل استفاده بودن محصول در عمل سئوال میکند. این کارکرد روشن میکند که در چه شرایطی و ابعادی، یک محصول به اهداف خود دست مییابد. و اساسا یک محصول قابلیت و کارایی لازم را جهت انجام وظیفه خود دارد یا نه ؟
در اینجاست که بحث استفاده از ارگونومی در طراحی مطرح میشود که به خصوصیات فیزیکی و روانی انسان بعنوان استفادهگر و یا انجام دهنده کار میپردازد. به نحوی که خصوصیات محل کار و یا استفاده از محصول را با شرایط انسان هماهنگ میسازد تا انجامکار و یا پروسه استفاده و مصرف به شکلی بهینه صورت پذیرد. ارگونومی خصوصا بر طراحی مبلمان و دکوراسیون نظر ویژهای دارد.
مدل ارگونومی ، نمونهای با ابعاد واقعی است که بر روی آن، کیفیت ارگونومی آزمایش میگردد. برای مثال: نحوه در دست گیری وسیله، نحوه نشستن و قرارگیری اپراتور، میزان راحتی مبلمان و تنظیم راحت آن، ارزش بالای استفاده و عدم استفاده از تزئینات، طول عمر زیاد ایمنی و استفاده از ارگونومی، اعتبار نا محدود زمانی و روش تولید مناسب که فرم خوب این مشخصهها را ملاک قرار میدهند.
طراح خوب بایستی بتواند آنچه در پی گفتن آن است، خوب بیان کند، قادر باشد ارتباط بین فاعل و مفعول را برقرار نماید و بدینوسیله استفادهگر میتواند از میان دهها محصول متفاوت با عملکرد مشابه، محصول بهتر را تشخیص داده و به دیگر محصولات اهمیتی ندهد. دنیای طراحی صنعتی نیز باید از اصول ارگونومی در طراحی محصولات به خصوص مبلمان و دکوراسیون تبعیت کند.
طراحان ماهر و زبردست دکوراسیون، هم احساس زیادی را با مصرف کنندگان و محیطهایی که در طراحی آنها تاثیر میگذارند، از خود نشان میدهند. آنها باید در حین طراحی، خود را جای مصرفکنندگان گذاشته و با درک ویژگیها و احساسات آنها اقدام به طراحی کنند. آنها باید با آگاهی کامل از خصوصیات مصرف کننده و تفاوت های شخصی بین آنها و همچنین به وسیله تکنیکهای تحقیقی که میتواند در طراحی آنها تاثیر بگذارد، آموزش دیده باشند.
درصنعت، ما باید شاهد افزایش نمونههایی از طراحی ارگونومیست مجرب باشیم که با مشاورین متخصص در امر ارگونومی در ارتباط هستند و به وسیله آنها آموزش میببینند. حال با دانستن ارزش ارگونومی و تاثیر آن بر توسعه طراحی، موفقیت بازار نیز به مقدار زیادی افزایش پیدا میکند.
ويژگي های مبلمان مناسب
مبلمان مناسب باید دارای برخی ویژگیهای خاص باشند، از جمله موارد زیر:
1- مبلمان مقدم بر هر چيزی يك وسيلهی استراحتی و مفيد است
2- در ساخت مبلمان باید از خصوصيات مواد به بهترين نحوی استفاده شود .
3- براي تهيهي بافتها و طرحهاي زيبا و جبران فقدان تزئينات از روكشها استفاده ميشود .
5- براي راحتي عمل نظافت اطاق، مبلها پايهدار ساخته ميشوند و در آن از به كار گرفتن دستهها و گيرههای برجسته خودداری ميشود .
6- براي انعكاس خصوصيات بد چوب، جلاها را با رنگهاي طبيعي استفاده ميكنند
7- پارچهي مبل معمولاً از منسوجات با بافت خشن و با طرحهاي هندسي انتخاب ميشود به طور كلي مبلمان مدرن براي تأمين نيازهاي عصر حاضر با روشهاي عمليتر سادهتر ساخته ميشوند
8- رضايتمندي مصرف کننده از طرح ظاهري مبلمان
9- امكان ايجاد تنوع درچيدمان
10- قابليت جابهجائي آسان بدون نگرانی از شكستن اسكلت و باز شدن دوخت و بخيه ها
11- مصونيت در برابر آفات چوب (نوع چوب مصرفی)
12- استحكام اتصالات و ابزار و يراق مصرفی
13- نگرانی نداشتن از ايجاد ترك ياكج شدن اسكلت به دليل تغييرات مكانی (از مناطق مرطوب به خشك و بالعكس)
14- قابليت نظافت آسان پارچه بدوننگراني از آسيب ديدگی
15- پوك نشدن سريع اسفنج يا فوم به كار رفته در داخل كار و حتی فنرهای مصرفی در مبلمان
7- آنتروپومتری
آنتروپومتری ، به سنجش ابعاد فيزيكی بدن و كاربرد داده های ابعادی در اصلاح شرايط فيزيكی ايستگاههای كار می پردازد و از آنجایی كه يكی از دلايل فشارهای وارده بر اندامها، عدم تطابق ابعاد محل كار با ویژگی هايی ابعادی بدن كارگر يا كاربر می باشد ، داده های آنتروپومتريك را می توان به طور مؤثری در طراحی تجهيزات ، ايستگاههای كار ، ابزارآلات و محصولات بكار بست . لازم به يادآوری است كه برای محاسبات آنتروپومتريك ، اغلب از جداولی كه قبلا برای اين منظور تهيه گرديده است ، استفاده میشود. اما بايد خاطر نشان كرد كه مردم هر منطقه خاصی ، دارای اندازههای آنتروپومتريك ويژه خود می باشند كه بايد در تعيين اندازههای لازم در محيط كار و ابزار كار لحاظ گردد. ولی متاسفانه در كشور ما هنوز داده های آنترومتريك در دست نيست و براي طراحی يك محيط كار به ناچار از داده هاي آنتروپومتريك ساير كشورها (بويژه از داده های آنتروپومتريكی كه توسط ناسا تهيه شده است) استفاده ميشود (Marine, P6100.3).
با توجه به اينكه اندازههای رسمی و تائيد شدهای برای مردم كشورمان در دسترس نمی باشد، بنابراين اكثر كارشناسان ارگونومی با توجه به اشتراكات قومی و نژادی ميان نژادهای ايرانی و آلمانی (ايندوژرمن)، داده های ـ آنتروپومتريك آلمانی را برای استفاده در كارهای تحقيقاتی كشورمان توصيه مي نمايند. استفاده از اين داده ها در كشورِ ما مسلما با مشكلاتي روبرو خواهد شد؛ زيرا اين داده ها، با شرايط اقليمي و قد و قامت مردم كشور ما تدويننشده است و ممكن است با اندازه هاي مردم كشور ما اختلاف هايي داشته باشد. جدول 1 و شكل 7 دادههاي فوق را نشان ميدهند (هلاندر، 1375).
جدول 1 – ابعاد آنتروپومتريك بدن انسان كه هر گونه طراحي بايد بر اساس آنها انجام گيرد. ( اندازه هاي مربوط به مردم كشور آلمان ـ ابعاد بر حسب سانتيمتر ) (فيزنت، 1375).
شكل 7 – ابعاد آنتروپومتريك مشخص شده در جدول 1 (هلاندر )
برچسب:ارگونومی, استاندارد, طراحی, مبلمان چوبی,