امامزاده یحیی ورامین
آرایه های گچبری بقعه امامزاده یحیی ورامین
بقعه امامزاده یحیی
نویسندگان: بهاره تقوی نژاد
صدیقه میرصالحیان
چکیده
بقعه امامزاده یحیی در محله کهنه گل شهرستان ورامین، یکی از بناهای برجای مانده از دوره ایلخانی است که به واسطه تزیینات گچبری و کاشیکاری های خود، اهمیتی جهانی دارد.
در این بقعه، آرایه های گچبری وسعت زیادی از تزیینات را به خود اختصاص داده است به گونه ای که در بخش های مختلف بنا از جمله: گوشه سازی ها (سه کنج)، دیوار سمت قبله، سقف و کتیبه ثلث تاریخدار درون بقعه، می توان نمونه های منحصر به فردی از این تزیینات را مشاهده کرد. این آرایه ها با تلفیقی از نقوش گیاهی و هندسی بسیار زیبا و متنوع، به صورت برجسته و با تکنیک آژده کاری به همراه رنگ های اُخرایی و سیاه؛ جلوه های بصری بدیعی از گچبری عصر ایلخانی را فراهم آورده است.
در این مقاله قصد داریم با روش تاریخی-توصیفی، با استناد به منابع کتابخانه ای و بر پایه پژوهشی میدانی، به معرفی و بررسی انواع آرایه های گچبری موجود در این بنای تاریخی پرداخته، ارزش های بصری نقوش و طرح ها را مورد مطالعه قراردهیم.
کلید واژه ها: ایلخانان، امامزاده یحیی ورامین ، تزیینات گچبری، نقوش، ترکیب بندی
مقدمه:
به گفته استاد پیرنیا :
به علت فقدان بناهای باقیمانده از آرامگاه های قرون اولیه اسلامی، نوشتن تاریخی درباره آن ها با استدلال کافی همراه نخواهد بود اما روشن است که رشد آئین تشیع، نقطه اوج این تحولات به شمار می آید(پیرنیا، 1387: 60).
شیعیان به جهت حفظ خاطره گذشتگان علی الخصوص ائمه اطهار و امامزادگان و بزرگداشت آنان، به ساخت بقعه و آرامگاه ابراز علاقه نمودند به گونه ای که آرامگاه ها به عنوان سمبل خواسته های سیاسی و مذهبی شیعه شناخته شد(پاستاد یرنیا، 1387: 61).
شکوفایی ساخت بقاع بر مزار امامزادگان را به دوره پیش از سلجوقی(آل بویه) نسبت می دهند اما شاید بتوان ریشه توجه به زیارت و زیارتگاه و استمداد از مدفونین زیارتگاه ها را در دوره ایلخانی جستجو کرد.
اگرچه زیارت مشاهد متبرکه از سوی سلاطین مغول با جنبه های سیاسی و اجتماعی همراه بود ولی، توجه به اصل زیارت اماکن متبرک به هر دلیل که باشد قابل انکار نیست(مصلّی، 1381).
هرکدام از این بقعه ها یک موزه معماری نیز به شمار می رود که از لحاظ فنون ساختمانی در زدن تاق و گنبد، تا الگوهایی که در ساختمان سازی آنها استفاده شده و همچنین همه هنرهایی که در تزئینات آن به کار رفته (مانند: کاشی کاری، گره سازی با آجر یا کاشی، گچبری ، آثار منبت و معرق چوب، انواع ضریح ها و کتیبه هایی با اقلام و خطوط مختلف) شایان توجه است (پیرنیا،1390: 312).
شهر ورامین نیز از جمله شهرهای شیعه نشین از قرن پنجم هجری و حتی قبل از آن به شمار می آید.
مردمان این شهر به جهت نزدیکی به ری، قم و طبرستان و سکونت برخی سادات در آن به تشیع گرویدند و به همت این خاندان های شیعی تعدادی مدرسه، مسجد و هم چنین مقبره هایی برای برخی امامزادگان ساخته شد (جعفریان، 1376).
امامزاده یحیی ورامین از جمله آثار شیعی برجای مانده در این شهر است که ساختار معماری و تزئینات کاشی کاری و گچبری (تاریخ دار) این بقعه، از تکمیل یا احداث آن در دوره ایلخانی حکایت می کند.
این آرایه های گچی مملو از نقش مایه ها و ترکیب بندی هایی است که تقریبا در اکثر بخش های بنا از جمله: محراب، تاقچه، پشت بغل، تاق، دیوار و … به چشم می خورد و نشان از تخیل نامحدود طراحان، حمایت حاکمان و سفارش دهندگان و رونق کارگاه های سازنده آثار دارد که منجر به خلق چنین نمونه های منحصر به فرد و متنوعی شده است.
با توجه به این انواع نقوش و آرایه های گچی این بنا کمتر مورد مطالعه قرار گرفته و تنها به ارائه تصاویر محدودی در برخی منابع بسنده شده است، لذا پرسش اصلی پژوهش این است که: انواع آرایه های گچبری موجود در بنای امامزاده یحیی ورامین کدام است و این نقوش چه ویژگی های بصری دارد؟ بنابراین این مقاله با هدف معرفی و شناخت هر چه بیشتر تزئینات گچی امامزاده یحیی، آنالیز خطی(3) و ارائه تقسیم بندی این آرایه ها از حیث تنوع نقوش و کتیبه های بنا صورت گرفته و در ادامه به همخوانی این تزئینات با مبانی فرهنگ اسلامی اشاره مختصری شده است. پیشینه تحقیق: در منابع مختلفی شامل کتب و مقالات، به تاریخچه و آثار تاریخی ورامین پرداخته شده است که از مهم ترین این منابع می توان از کتاب ” معماری اسلامی ایران در دوره ایلخانان ” اثر دونالد. ن. ویلبر نام برد. امامزاده یحیی که یکی که از آثار مهم شهرستان ورامین در دوره ایلخانی به شمار می رود نیز در این کتاب معرفی و توصیف شده است؛ اما آن چه در خصوص نقوش و تزئینات این بقعه بیشتر مورد اهمیت واقع شده، کاشی های زرین فام(4)، محراب و سنگ قبر کاشیکاری آن بوده و تنها اشاره مختصری به تزئینات گچبری این بنا شده است. آرتور پوپ در کتاب سیری در هنر ایران، بخش معماری اسلامی (ج3) و معماری ایران نیز به کاشیکاری های موجود درگچبری های این بنا اشاره کرده است. مادام دیولافوآ نیز در سفرنامه خود با عنوان ایران، کلده، شوش مشاهدات خود از این بنای تاریخی را بیان می کندکه اطلاعات ارزشمندی را از وضعیت بنا در قرن نوزدهم میلادی در اختیار خواننده قرار می دهد. مقالات متعددی نیز در رابطه با ورامین و آثار تاریخی آن نگاشته شده است که از آن جمله می توان به مقاله ای با عنوان ” امامزاده یحیی ” اثر حسین قره چانلو (1372) اشاره کرد. در این مقاله به اختصار به توصیف کلی معماری بنا، شرح نسب و شجره نامه امامزاده یحیی پرداخته است.
در مقاله دیگری با عنوان ” نگاه اجمالی به پیشینه و آثار باستانی شهرستان ورامین ” نوشته همایون رضوان (1385)، توصیف مختصری درباره آثار گچبری بنا ارائه شده است. اما در سایر مقالات نظیر ” جغرافیای تاریخی ورامین ” علاءالدین آذری (1348) و ” جغرافیای تاریخی و آثار تاریخی ورامین ” حسین قره چانلو (1353)، پس از شرح سابقه تاریخی بنا و ویژگی های معماری آن، به صورت اجمالی از تزئینات دیواری آن یاد شده است که بیشترین سهم توجه را کاشی های زرین فام به خود اختصاص داده اند و در خصوص تزئینات گچبری مطلب خاصی نوشته نشده است.
با مروری بر تحقیقات انجام شده درمی یابیم که هیچ یک از این مطالعات (که عمدتاً به سال های دور نیز تعلق دارند)، در خصوص آرایه های گچبری این بقعه و سهم عمده آن ها در شکل گیری تزئینات بنای مذکور، اطلاعات مفید و جامعی را در اختیار مخاطب قرار نمی دهند، لذا در این پژوهش سعی شده تا در حد امکان نقوش و تزئینات گچبری امامزاده یحیی معرفی، شناسانده و طبقه بندی شود.
روش تحقیق: این پژوهش به روش تاریخی- توصیفی انجام شده است و شیوه گردآوری اطلاعات بر تحقیقات کتابخانه ای (کتب، مقالات و سایت های اینترنتی معتبر) و مطالعات میدانی نگارندگان از بنا (تهیه تصاویر و مستند نگاری از تزئینات گچبری) استوار است. در متن مقاله نیز به معرفی و طبقه بندی انواع آرایه های گچبری و آنالیز خطی نقش مایه ها پرداخته شده تا ویژگی های بصری آن ها آشکار گردد.
1-1- جغرافیای تاریخی ورامین
شهرستان ورامین در 51 درجه و 39 دقیقه طول شرقی و 35 درجه و 19 دقیقه عرض شمالی از خط استوا قرار دارد.(پاپلی یزدی،1367: 574) این شهرستان با مساحت 2431 مترمربع در جنوب شرقی تهران و 35 کیلومتری شرق شهر ری واقع شده است و از شمال به پاکدشت، از جنوب به استان قم، از غرب به ری و از شرق به گرمسار منتهی می شود (رضوان،1376). وجه تسمیه آن به درستی معلوم نیست ولی در برهان قاطع چنین آمده است: « ورام بر وزن سلام چیزهای سهل و سبک کم وزن را گویند و نام شهری است از ملک ری که به ورامین اشتهار دارد»(خلف تبریزی،1341: 1189). لرد کرزن نیز در این باره می گوید، در وندیداد نام دو محل به نام «راجیس» و «دازنا» ذکر شده که شاید همان ری و ورامین باشد. حفاری ها و کشفیات به عمل آمده در این منطقه، حاکی از دوره های پارینه سنگی، نوسنگی و هم چنین هزاره های ششم تا اول قبل از میلاد و دوره ساسانی (اسکارچیا، 1384: 77) است. اما با توجه به محیط اقلیمی این شهرستان به احتمال زیاد در دوره اسلامی نیز هم چنان سکونت و تمدن در این ناحیه ادامه داشته است، لیکن تاکنون آثار قابل توجهی از شش قرن اولیه اسلامی به دست نیامده است(رضوان، 1376). آن چه از فحوای کلام مورخان و جغرافیا نویسان پیش از حکومت مغول می توان درک کرد این است که در زمان حکومت آل بویه ورامین قصبه بزرگی بوده و از نواحی کشاورزی عمده به شمار می آمده است (آذری، 1348). جغرافیدانان اسلامی چون: اصطخری، ابن حوقل، جیحانی و ابن اثیر نیز درباره آبادانی این منطقه مطالبی را ذکر کرده اند و از آن به عنوان یکی از قصبات مهم و پرجمعیت ری نام برده اند(رک. اصطخری، 1368: 171؛ ابن حوقل، 1345: 121و 122؛ جیهانی، 1368: 147؛ ابن اثیر، 1370: 226).
سمعانی در این باره می نویسد:
«ورامین دهی بزرگ شبیه به شهرهاست و از آن جا بسیاری از اهل علم بیرون آمده اند»(سمعانی، 1354: 94).
ورامین تا پیش از حمله مغول بر ایران و خرابی ری؛ اهمیت و شهرت چندانی نداشت و جزیی از ایالت ری محسوب می شد (آذری،1348) اما پس از استیلای مغول بر ایران و نابودی این شهر باستانی توسط آن ها (سال 617 هـ.ق)، منطقه ورامین به سبب داشتن مراتع وسیع و سرسبز مورد توجه اشغالگران قرار گرفت و دیری نپائید که مرکز تومان؛ یعنی مقر تشکیلات اداری و مالی ایالت گردید.
به دستور غازان خان و به منظور ممانعت از تخریب کامل ری، عمارتی چند در ورامین احداث شد اما این مساله هم نتوانست از نابودی این شهر جلوگیری کند، زیرا اهالی آن به دو شهر ورامین و تهران نقل مکان کرده بودند(لسترنج،1373: 233)
در این زمان بناهای با عظمتی در ورامین ساخته شد که قابل مقایسه با عظیم ترین بناهایی است که در پایتخت های حکومت های قبل و بعد ساخته شده اند، از آن جمله می توان به مسجد جامع ورامین، برج علاءالدین(علاء الدوله) و امامزاده یحیی اشاره نمود.(کریمان،1354: 632)
اما با رونق گرفتن شهر تهران در قرن هشتم هجری، بسیاری از مردم شهرهای اطراف از جمله ورامین به تدریج به آن جا کوچ کردند، به طوری که در سال 809 هـ.ق، ورامین تقریباً متروک و غیرمسکونی دیده می-شد.(رجبی، 1371) در حقیقت می توان گفت که اوج شکوفایی شهر ورامین در زمان سلطنت سلطان محمد خدابنده (716-703هـ.ق) و فرزندش سلطان ابوسعید بهادر(736-716هـ.ق) بوده که یادگارهای آن دو خان مسلمان و شیعی مذهب، هنوز در ورامین موجود است(کیانی، 1368: 235). با طلوع دولت صفوی و انقراض تیموریان و ترکمانان، به واسطه توجه سلاطین صفوی به ساخت و ساز بناها، بعضی از روستاها و قصبات ری رو به آبادانی رفت و در نتیجه مردم روستاهای دیگر از جمله ورامین، بدان روی آوردند(قره چانلو،1353). بارتولد، مؤلف کتاب جغرافیای تاریخی ایران می نویسد:«پس از اعتبار یافتن تهران، ظاهراً اهالی ری و ورامین به تدریج به تهران نقل مکان کردند.»(بارتولد،1377: 181) از آن به بعد ورامین رو به ویرانی و خرابی گذارد و دیگر اهمیت سابق خود را به دست نیاورد. تا زمان سلطنت رضاشاه، ورامین به صورت دهکده ای بیش نبود، اما در زمان سلطنت وی، این شهر دوباره یکی از مراکز مهم کشاورزی ایران گردید و تأسیس کارخانه های صنعتی (قندسازی، روغن کشی و پنبه پاک کنی) بر اهمیت آن افزود(خمسه،1387). آثار تاریخی فراوانی در ورامین وجود دارد که گویای پشتوانه تاریخی غنی در این منطقه است. برخی از آثار این شهر عبارتند از: قلعه ایرج:یکی از بینظیرترین قلعههای خشتی جهان در نزدیکی ورامین که امروزه از چهار دروازه آن، تنها دروازه اصلی باقی مانده است(قره چانلو، 1353)، کارونسرای دیرگچین: منزلگاه بسیار مهمی بر سر راه های قم به ری، قم به ورامین، قم و ساوه به طرف خراسان و بر عکس ، که محققین قدمت این بنا را به دوره ساسانی نسبت داده اند (ریاضی،1348)،
امامزاده یحیی: بنایی از دوره ایلخانی که شالوده آن را به عصر سلجوقی نیز منسوب کرده اند و با تزئینات کاشیکاری و گچبری نفیس(ویلبر، 1365،201-199)، بقعه شاهزاده حسین: امامزاده ای از دوره ایلخانی (حدود 730 ه.ق)(اسکارچیا، 1384: 77)، شامل بقایا و محراب زیبایی از کاشی معرق لاجوردی و فیروزه ای (مشکوتی، 1345: 203)، برج علاءالدوله:برج مقبره ای در شمال مسجد جامع و در ضلع جنوب شرقی میدان اصلی ورامین (تاریخ 680هـ.ق)(آذری1348)، مسجد جامع ورامین: مسجدی چهار ایوانی که در ایام سلطنت سلطان محمد خدابنده (اولجایتو) ساختمان آن شروع شد و بر طبق کتیبه سردر، در زمان ابوسعید به سال 722 هـ.ق پایان یافته است(شیبانی و محبعلی، 1365) و امامزاده علی و سکینه بانو: از جمله بناهای دوره صفویه (مصلّی، 1381).
معرفی بنای امامزاده یحیی:
بنای موسوم به امامزاده یحیی یکی از چند اثر تاریخی منسوب به دوره ایلخانی در ورامین است که با شماره 199 در فهرست آثار تاریخی به ثبت رسیده است (کیانی،1387: 85). این بقعه در جنوب شرقی شهر ورامین؛ در محله معروف به کهنه گل واقع شده است و فاصله آن به خط مستقیم تا مسجد جامع بسیار کم (حدود یک کیلومتر) است (تصاویر1 و 2). در گذشته راه وصول به بقعه راه باریکی بود که از میان مزارع گندم و صیفی جات می گذشت ، اما امروزه به علت توسعه شهر ورامین بنای امامزاده در داخل محدوده شهری قرار گرفته است(کیانی،1368: 240)
ابوالفرج اصفهانی راجع به سلسله النسب امامزاده یحیی می نویسد: «یحیی بن علی ابن عبدالرحمن بن قاسم بن حسن بن زید (بن ابی محمد الحسن)، مادرش دختر عبدالله بن ابراهیم بن محمد بن عبدالله بن محمد بن علی بن عبدالله بن جعفر بن ابی طالب است؛ و او را یاران عبدالله بن عزیز حاکم شهر ری، در یکی از قراء ری به قتل رسانیدند»(الاصفهانی،1380: 635) ابواسماعیل ابراهیم بن ناصر بن طباطبائی نیز می نویسد: «از طالبیانی که وارد به ورامین شدند یکی فرزند قاسم بن الحسن بن زید بن الحسن بوده است. نام او یحیی بن علی ابن عبدالرحمن بن قاسم بن حسن بن زید بن امام حسن می باشد.» (کیلو گیلانی ، 1367: 47؛ جعفریان، 1376: 122؛ ابن طباطبا، 1372: 426؛ طباطبایی، 1377: 345).
براساس کتیبه گچبری تاریخ دار موجود در بنا، بانی این بقعه «ابومحمد الحسن بن المرتضی بن الحسین بن محمد بن الحسن بن ابی زید»(جعفریان، 1376؛ رکوعی، 1373: 301) و تاریخ ساخت، محرم سال 707هـ. ق است(تصاویر 3 و4).
سبک معماری مقبره، شباهت زیادی با مسجد جامع ورامین و مقبره علاءالدین دارد. مدخل بنا رو به سمت شمال و دارای حیاط وسیعی است که اکنون به قبرستان تبدیل شده است (کیانی، 1368، 240). پلان هشت ضلعی، وجود تاقچه ها و سه کنج های عمیق گوشه ای، وجود یک سلسله فرورفتگی روی نمای خارجی گنبد و بهره گیری سرشار از گچبری (مانند توپی های گچی ته آجری(6)، آژده کاری ها و نقوش سوزنی برجسته و …) همه از خصوصـیاتی است که بیشتر در ابنیه دوره ایلخانی دیده می شود(ویلبر،1365: 120) اما برخی محققان شالوده آن را به دوره پیش از مغول نیز منسوب کرده اند (رضوان، 1385)دیولافوآ درباره سلجوقی بودن بنا می گوید: «این بنا در قرن دوازدهم میلادی در دوران سلطنت سلجوقیان بر پا شده است. در داخل آن بنا چند ضلعی نوک تیزی است که از حیث شکل مانند گنبد نخجوان(7) است و در دوره غزنویان (583-351ه.ق) ساخته شده و خوب معلوم است که بنای تازه را با این بنای قدیمی هم آهنگ کرده و ساختمان های قدیم و جدید را به هم متصل ساخته اند»(دیولافوا، 1369: 158) (تصویر 3). زاره که خود از بنای امامزاده دیدن کرده از وجود برج هشت گوش در داخل، طاقچه های مسطح، محراب و تزئین شبستان امامزاده با کاشی تاریخ های تاریخ دار (661-660 هـ.ق) سخن می گوید. اما در حال حاضر سردر، تاق ها و برج هشت گوش همه از بین رفته اند(ویلبر،1365: 120)بنای کنونی امامزاده از دو بخش متاخر و متقدم تشکیل شده است، الحاقات جدید شامل دو ایوان شمالی و جنوبی و ده غرفه در اضلاع شرقی و غربی (رضوان، 1376)، دیواره و سردر جدیدی در قسمت جنوبی به منظور نگهداری و جلوگیری از ریزش بنا و احداث هشت دریچه مشبک در گنبد آجری این بقعه که فاقد تزئینات کاشی کاری است(آذری1348). صحن بنای امامزاده به شکل برج و دارای چهار کنج طاق نما(8) است(زنده دل،1376: 109)، به گونه ای که ساختمان از خارج به شکل مربع و از داخل هشت گوش است.
اهمیت تاریخی این بنا مرهون تزئینات زیبای کاشی کاری و گچبری آن است. سیاحانی که سابقاً از امامزاده یحیی بازدید کرده-اند، شرح مبسوطی راجع به کاشی های شفاف و زیبا و کتیبه برجسته آن به خط ثلث و محراب نفیس این بنا در سفرنامه خود نوشته اند و حتی کاشی های آن را بی نظیر و بی همتا ذکر کرده اند(آذری، 1348). زاره(9) اولین محققی است که از این محراب نام می برد (ویلبر، 1365: 120) دیولافوآ نیز در این باره می نویسد: «در هیچ جا کاشی هایی صاف تر و درخشنده تر از کاشی های امامزاده یحیی پیدا نخواهد شد. این کاشی های فلزی رنگ سه دسته اند. دسته اول کمی زرد رنگ است؛ دسته دوم رنگ فلزی برنج مانندی دارد و دسته سوم تیره تر و مانند مس قرمز است. کاشی های ستاره ای و صلیبی که قبر و محراب و دیوارها را تزئین کرده اند، دارای یک نوع اهمیت هنری و صنعتی هستند و به واسطه صفات و خصائص ممتازی که دارند به مراتب بر کاشی های بناهای اسپانیایی و ایتالیایی و حتی نقاشی های روی کاغذ برتری دارند»(فره وشی، 1369: 160- 158). کاشی های امامزاده یحیی به شکل ستاره هشت پر (شمسه ایرانی) و صلیب (چلیپا) هستند و تاریخ 661 ه. ق و گاهی 662 و 663 ه. ق را نشان می دهند، این کاشی ها با نقش مایه های متنوع گیاهی تزئین و توسط علی بن محمد بن ابی طاهر ساخته شده است و اکنون در موزه متروپولیتن و ویکتوریا و آلبرت لندن نگهداری می شود(تصویر 8) (بلر و بلوم، 1385: 8-27؛ اسون دیماند، 1383: 190). لوحه کاشی دیگر مربوط به سنگ قبر امامزاده است که تاریخ 705هـ. ق و امضاء یوسف بن علی محمد بن ابی طاهر را داشته است و اکنون در موزه آرمیتاژ است(تصویر 9). محراب کاشیکاری امامزاده نیز توسط علی بن محمد بن ابی طاهر در تاریخ 663هـ. ق ساخته شده است(تصویر 10) (نراقی، 1342). این کاشی های باشکوه تا قرن 19 م/13ه.ق بر محراب و ازاره مقبره به چشم می خورد، اما امروزه تقریبا در 24 مجموعه در سراسر دنیا پراکنده است (بلر و بلوم، 1385: 8-27).
معرفی تزئینات موجود در امامزاده یحیی: علاوه بر توصیفاتی که مورخان و هنر شناسان از تزئینات کاشیکاری و گچبری های این بقعه ارائه کرده اند و بخش عمده ای از این آثار دیگر در این امامزاده قابل رویت نیست، قصد داریم به اختصار به معرفی انواع آرایه های موجود در این بنای تاریخی بپردازیم. درون بقعه برخلاف منظر ساده و بی پیرایه بیرون آن، شامل تزئینات عالی گچبری و کاشیکاری است (قره چانلو، 1372). این تزئینات که بلافاصله پس از ورود به درون امامزاده قابل مشاهده است شامل: گچبری های زیبا و متنوعی در قالب تزئینات گیاهی، هندسی و کتیبه ای است که بخش عمده ای از آن با دو رنگ مشکی و طلایی اجراء شده و تقریبا کل فضای درونی بقعه را زینت داده است، دیگریکاشی های مستطیل شکلی به ابعاد حدود 30 در 55 سانتی متر؛ به رنگ های لاجوردی، مشکی و زرد روشن و با طرحی متشکل از قاب بندی های هندسی و نقوش برجسته اسلیمی که در ازاره(10) بنا قرار دارد(نکونام،1370) (تصاویر 11 الی 14)
آرایه های گچبری امامزاده یحیی: بقعه امامزاده یحیی ورامین نیز از جمله بناهایی است که تزئینات گچبری آن، جلوه های شاخصی از هنر گچبری قرن هشتم هجری و مهارت و بلوغ هنرمندانی که با مهارت و چیره دستی، علاوه بر حفظ و تداوم برخی از طرح ها و تکنیک های اجرایی گذشته، زمینه ساز تحولات و نوآوری های بسیاری نیز بودند را آشکار می سازد. این آرایه های گچی متنوع تقریبا در کل فضای داخلی بقعه دیده می شود، به گونه ای که گچبری های هر یک از چهار سه کنج امامزاده ترکیب بندی و نقوش جداگانه ای داشته و به عقیده پوپ، علاوه بر این که پاره ای از عناصر قدیمی هم چنان متداول است؛ اما بسیاری از نقوش و ترکیب بندی ها جدیدند (پوپ،1387:1536/ Pope, 1934: 32-320). تکنیک گچبری برجسته و تزئینات آژده کاری مفصل و متنوع، هم چنین وجود دو رنگ مشکی و اخرایی (طلایی) در آرایه ها و فنون اجرایی بر ارزش بصری و بداعت نقوش افزوده است. آرایه های گچبری را می توان در بخش های مختلفی از فضای درونی بقعه مشاهده نمود از آن جمله: سه کنج ها(11) با نقوش گیاهی و هندسی به رنگ مشکی و اخرایی (تصاویر 17و15)، قاب گچبری بالای محراب با طرح گیاهی (اسلیمی های بزرگ و حجیم) و تزئینات هندسی درون نقشمایه های آن(تصویر16)، کتیبه گچبری برجسته به خط ثلث در زمینه ای از نقوش گیاهی که از ابتدای ضلع جنوبی و بالای محراب آغاز می گردد و در ارتفاع 5/1 متری بنا ادامه می یابد(تصویر14)، اشکال گچبری مُهری (توپی های گچی) در بالای کتیبه فوق و در دیوارهای جانبی بنا (مصطفوی،1361: 273)(تصویر18)، کتیبه هایی با اسامی مقدس در سقف بقعه، نقوش گیاهی و کتیبه ای پشت بغل های اطراف پنجره های مشبک و سایر لچکی های تعبیه شده در سقف(تصاویر 20 و 19 ).
این تزئینات بسیار مفصل و با دقت و ظرافت زیاد به اجرا درآمده، به نحوی که تقریبا در هیچ یک از بخش های مذکور، ضعف طرح یا تکنیک مشاهده نمی شود. از جمله ویژگی های بصری طرح ها می توان به تقسیم بندی سه کنج ها به قاب های هندسی که به صورت متناوبی با نقوش گیاهی و هندسی و گاه تلفیقی از هر دو نقش پر شده است، نحوه ترکیب بندی نقوش در کادرهای هندسی و رعایت فضای مثبت و منفی(نقش و زمینه)، ایجاد تعادل و توازن در نقوش با وجود عدم قرینه سازی طرح در برخی قسمت ها، تلفیق صحیح و متناسب نقش مایه های گیاهی، نقوش هندسی و کتیبه ها به صورت توامان، ایجاد بافت های مختلف با نقوش هندسی متنوع و استفاده از تکنیک های گچبری مناسب، توجه به عنصر رنگ به شکلی نمادین و تقویت کننده ارزش بصری نقوش، اشاره کرد.
آرایه های گچی به کار رفته در امامزاده یحیی را می توان از حیث تنوع طرح و نقش در گروه های زیر دسته بندی نمود:
نقوش گیاهی
اسلیمی(12): این نقوش در هر یک از سه کنج های این امامزاده با تنوع بسیار و به زیبایی درون کادرهای لوزی، مربع، مستطیل، متوازی الاضلاع، محرابی و … جای گرفته و در اکثر نمونه ها با نقوش هندسی که در قالب تزئینات آژده کاری(13) زینت بخش فضای درونی نقوش بوده و یا به طور مستقل در کادرهای مشخصی (مانند دایره) در حدفاصل نقش مایه های اسلیمی قرار گرفته، خودنمایی می کند(تصویر). اکثر طرح ها به صورت یک دوم زمینه و با تقارن آیینه ای اجرا شده و نسبت فضاهای پر و خالی (طرح و زمینه) به خوبی رعایت گردیده است. گردش ها حرکتی رو به بالا (صعودی)، چرخشی و یا شعاع سان داشته که بر تعالی روح و وحدانیت تاکید دارد(شکل 1 ).
ختایی: این نقش مایه شامل گل و برگ های است که در پس زمینه کتیبه ثلث، بر روی بندهای اسپیرال ترکیب شده و با حرکت مواج و آزادانه خود فضاهای خالی زمینه و بین حروف را به خوبی پر کرده است.
نقوش هندسی
گره ها: گره های موجود در این بنا در انواع ساده و مشکل اجراء شده و شامل گره های تند ده، شش و شمسه، سه پری گردان و … بوده که در سه کنج ها، هلال زیر طاق در قاب هایی به شکل مستطیل، محرابی و قابل رویت است. در برخی نمونه ها گره ها در تلفیق با نقوش گیاهی (گل های چند پر و اسلیمی) دیده می شود که بر تنوع و بداعت گره های مذکور می افزاید (شکل 3) .
نقوش سوزنی و آژده کاری: این تزئینات بر روی سطوح اکثر نقشمایه های گیاهی (اسلیمی و ختایی) به چشم می خورد. طرح های سوزنی شبکه بندی توربافی را پدید آورده و معمولا با عمقی بیشتر از آژده کاری ها فرو رفته هستند. آژده کاری ها گاه نقوش هندسی ساده (تکرار یک نقشمایه) و گاه پیچیده ای (ترکیب دو یا چند نقشمایه) را دربر می گیرد. این تزئین که در گچبری های این بنا به وفور دیده می شود، با عنصر رنگ نیز همراه است که این عامل علاوه بر ایجاد بُعد در گچبری ها، به شکل های مشابه نقشمایه ها نیز ارزش های بصری متفاوتی بخشیده است (شکل 4 ).
توپی های گچی ته آجری: تنوع توپی ها یا نقوش مهری در بقعه امامزاده یحیی محدود به چند نقش هندسی و گیاهی است که عمدتا در سطح دیوارها (بالای کتیبه ثلث) و در زیر سه کنج ها دیده می شود. (شکل 5)
کتیبه ها
ثلث: این کتیبه که از بالای محل محراب امامزاده شروع شده وفضای داخلی بقعه را دور می زند و شامل سه آیه ابتدایی سوره جمعه و بخشی از ابتدای آیه چهارم است، در ادامه نام سازنده و تاریخ ساخت و در انتهای کتیبه حدیثی از رسول اکرم(ص) نقل شده است.
«بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ یُسبِّحُ للَّهِ مَا فى السمَوَتِ وَ مَا فى الأَرْضِ المَْلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الحَْکِیمِ(1) هُوَ الَّذِى بَعَث فى الأُمِّیِّینَ رَسولاً مِّنهُمْ یَتْلُوا عَلَیهِمْ ءَایَتِهِ وَ یزَکِّیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکِتَب وَ الحِْکْمَةَ وَ إِن کانُوا مِن قَبْلُ لَفِى ضلَالٍ مُّبِینٍ(2) و َءَاخَرِینَ مِنهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بهِمْ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الحَْکِیمُ(3) ذَلِک فَضلُ اللَّهِ»
اسامی مقدس محمد ، علی، حسن و حسین که در سقف امامزاده در چهار کادر دایره ای شکل به صورت جداگانه قرار گرفته؛ در اطراف نقطه مرکزی سقف نیز، این اسامی در 12 دایره جداگانه و مماس بر هم، سه مرتبه به تناوب تکرار شده است. در پشت بغل ها نیز اسامی مقدس در کادر دایره و در تلفیق با نقوش گیاهی دیده می شود.
کتیبه های کوفی که در پشت بغل ها پنجره های مشبک و سایر لچکی ها دیده می شود و شامل عبارات الملک لله و هم چنین کلمه محمد بوده که به شکل یک ستاره شش یا پنج پرطراحی شده است (شکل8).
نمادها: با توجه به این که بقاع امامزادگان از جمله بناهای مذهبی عظیم الشان در اسلام به شمار می روند، لذا تداعی های معنوی و اعتقادی عنصر مهمی در معماری و تزئینات آن بوده و پیوند نزدیک میان دین و معماری تدفینی را آشکار می سازد. هنرمندان با استفاده از سمبل ها و کتیبه های قرآنی و دینی به اثبات حقانیت شیعه در این بقاع متبرک پرداختند و بهشتی را که انسان پرهیزگار در انتظار آن بود را مجسم نمودند. از آن جمله می توان به وجود گنبد(14) به عنوان نمادی از آسمان ها و تداوم بهشت،(15) محراب(16) به عنوان باب المعرفت (باب دانش منتهی به باغ آسمانی) که عمدتا” با عبارات قرآنی و نقوش گیاهی و رنگ آمیزی زیبا و درخشان آراسته می شد و هم چنین نقوش گیاهی (درختان همیشه سبز) و پرندگان بهشتی(طاووس) اشاره کرد. معماری و تزئینات امامزاده یحیی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و بر این پیوند مذهبی- هنری و نمادین تاکید می کند. وجود پلان هشت ضلعی و هشت پنجره مشبک در سقف، با توجه به مفهوم نمادین عدد هشت نزد مسلمانان می تواند جلوه ای از بهشت و بیان گر مفهومی آسمانی- بهشتی تلقی شود.کاربرد اسامی مقدس محمد، علی، حسن و حسین در کادر دایره به عنوان کامل ترین شکل هندسی، و هم چنین محل قرار گیری شان در سقف (حول نقطه مرکزی) و دفعات تکرار آن (4 و 12 مرتبه)؛ تکرار نام مقدس محمد در لچکی ها به صورت ستاره پنج و شش پر و عبارت الملک لله؛ به وضوح بیانگر اعتقادات شیعی مسلمانان است. کتیبه قرآنی سوره جمعه که درحقیقت بردو محوراصلى اساسى توجه به توحید و صفات خدا، هدف از بعثت پیامبر اسلام (ص) و مساله معاد، ودیگرى برنامه سازنده نماز جمعه و بعضى از خصوصیات این عبادت بزرگ دور می زند (تفسیر نمونه، 1353: 24/ 100-1) نیزبر اصول دین اسلام تاکید می کند. نقشمایه های گیاهی موجود در گچبری ها، با اسلیمی های پیچان و گل و برگ های مواج را شاید ناشی از تشبیهات نظری از کلام خداوند به (شجرة الطیبه) و توصیف بهشت دانست که کاربرد آن ها در سطح وسیع فضایی امن و سرشار از صفا و خرمی را پدید می آورد. وجود الگوهای هندسی با محوریت نقش دایره در ترسیمات خود، در بروز صورتی انتزاعی و خلق ترکیباتی جدید مبتنی بر پوشاندن یکدست سطوح به منظور عدم جلب توجه طرح ها به صورت مستقل و ایجاد فضای خالی نیز «اصل وحدت در کثرت» و «کثرت در وحدت» را یادآور می شود. هم چنین عامل رنگ در گچبری ها و کاربرد رنگ اخرایی(طلایی) معنایی فوق طبیعی یافته و به غلبه نور بر تاریکی اشاره دارد.
نتیجه:
امامزاده یحیی ورامین به عنوان یکی از بقاع متبرکه شیعی، گنجینه منحصر به فردی از تزئینات معماری دوره ایلخانی را علی رغم محدودیت فضای درونی بنا در خود جای داده است. گچبری های نفیس این بقعه، بخش عمده ای از تزئینات موجود را به خود اختصاص داده که هم از لحاظ فنی و هم از حیث طرح و نقش، واجد ارزش های بصری ممتازی است، لذا منبع مطالعاتی بسیار ارزشمندی از آرایه های گچی این عصر به شمار می رود. وجود نقوش گیاهی (اسلیمی و ختایی)، هندسی (گره ها، آژده کاری، توپی گچی) و کتیبه های (ثلث و کوفی ) قرآنی و اسامی مذهبی، از تنوع و غنای نقوش گچبری که با تکنیک های ممتازی به اجرا درآمده حکایت می کند. این نقوش ظریف و پیچیده که غالباً درون قاب های تزئینی (محدوده های هندسی) قرار گرفته اند از طریق تکرار، تقارن و تقابل موفق به تشکیل نظام نقش پردازی واحدی شده اند که علی رغم تنوع بسیار از نظم و انسجام کافی برخوردار است. شکل مجرد و مخیَل نقوش و ترکیب بندی ها و محل قرارگیری شان در بنا، به آن ها جنبه ای روحانی بخشیده که علاوه بر تاکید بر اصل وحدت و شعائر دینی، نشانه ای از کمال، تعالی روح، و به مثابه تصویری از بهشت به شمار می روند. لذا با توجه به ساختار معماری و تزئینات امامزاده یحیی درمی یابم که این بنای تدفینی مقدس نیز در راستای تحقق بخشیدن به آرمان های حیات پس از مرگ(معاد) و حفظ بقای خویش به واسطه تداعی های مذهبی در دوره های تاریخی پس از خود، ارزش های دینی و معنوی را درهم آمیخته و در سایه این اعتقادات به خلق آثاری همراه با ذوق مبتنی بر حس زیبایی شناسی مبادرت شده است.
پینوشتها:
1. دانشجوی دکتری پژوهش هنر و مدرس دانشگاه هنر اصفهانb.taghavinejad@aui.ac.ir
2. دانش آموخته کارشناسی ارشد صنایع دستی دانشگاه هنر اصفهان
3.آنالیز های خطی (آرایه های گچی) موجود در این مقاله توسط نگارندگان صورت گرفته است.
4. کاشی زرین فام: نوعی کاشی از دوران اسلامی که به دلیل درخشندگی و شفافیت لعاب و استفاده از ترکیب لعاب های ارغوانی به این نام شهرت یافته است.(توحیدی، 1382: 274).
5. توپی های گچی(نقوش مُهری) در بندهای عمودی دیوار آجری دیده می شود به نحوی که فواصل عمودی بین آجرها را با گچ پر کرده و موقعی که هنوز خود را نگرفته بود با طرح های مختلف روی آن را زینت می دادند و در بعضی موارد طرح ها را با قالب چوبی روی آن نقش می نمودند. (ویلبر، 1365: 86).
6. Mu”mineKhatun Mausoleum آرامگاه مومنه خاتون در نخجوان، متعلق به سال(7-1186 م./ 582هـ.ق ) بر طبق کتیبه کوفی بنا با تزئینات آجرکاری و کاشی های فیروزه ای (رک:http://archnet.org/library/sites/one-site.jsp?site_id=9403)
7. طاق نما: ایوانی کم عرض که در جلو اطاق سازند، نمای دیوار به صورت طاق که عرض و پهنائی نداشته باشد.
8. Sarre فریدریش زاره (1945- 1865 م.) خاورشناس نامدار آلمانی و متخصص در رشته های: باستانشناسی و هنرهای اسلامی و ایرانی، معماری (رک : سایت بنیاد ایران شناسی)
9. ازاره، بخشی از پایین دیوار، که معمولاً برای استحکام بیشتر از سنگ و کاشی است(پیرنیا1386، 350).
10. سه کنج: سه یعنی بیرون آمده، کنج بیرون آمده، شکلی که از تقاطع دو طاق به وجود آید( پیرنیا، 1386: 354).
11. نقشی گردان یا انحنادار ( پیرنیا، 1386: 3500).و اصطلاحی است که به طور عام در مورد نقوش گیاهی در هم بافته یا طوماری به کار می رود؛ و به خصوص یکی از نقش مایه های شاخص در هنر اسلامی است. در قرون وسطی متأخر، این گونه نقش ها را «مغربی»، می نامیدند؛ ولی از سده شانزدهم که اروپاییان به هنر اسلامی توجه کردند، واژه «آرابسکArabesque» به کار رفت (پاکباز، 1385: 27).
12. آژده کاری شامل طرح های ریز هندسی که به اشکال متنوع بر روی نقشمایه های گچبری به عمق نسبتاً کمی کنده کاری شده و علاوه بر ایجاد سایه روشن های لطیف، آن ها را از یکنواختی و سادگی خارج می نمود (رک سجادی، 1374 و پوپ 1387: 3/ 9-1257).
13. (Spiral) مارپیچ، طوماری، فنر پیچ، حلزونی و انواعی تقریباً مشابه از نگاره های تزئینی (مرزبان و معروف، 1377: 318). اسپیرال گردش های منحنی را شامل می شود که نقش مایه های گیاهی بر روی آن قرار گرفته و ترکیبی موزون و بدیع را پدید می آورد.
14. خوانش متن کتیبه توسط نگارندگان: « بسم الله الرحمن الرحیم یسبح لله [ادامه سوره جمعه تا ذلک فضل الله] * سعی بان هذه العماره قربه لله تعالی و شیئا لمرضاته ما فضل الله تعالی علی عنده المذنب الخاطی ابو محمد الحسن بن المرتضی الحسین بن محمد بن الحسن بن ابی زید [مفقود است] تجاور الله عن سبائه بمحمد و برکاته فی محرم سنه سبع و سبعمائه قال النبی علیه الصلوه و السلام من اولی رجلا من نبی عبد المطلب و لمرتقدر ان یکا فیه فی الدنیا کافاه الله تعالی یوم القیامه صدق رسول الله» ( صحت واژه هایی که در زیر آن ها خط کشیده شده، محتمل است).
15. نمادگرایی گنبد به منزله نمادی از معماری جهانی، دیرینه و فراگیر است. در معماری اسلامی بیشتر گنبدها نشانه های مشابهی از تصویرگرایی آسمانی در خود دارند که بر طبق روایات تاریخی و نظر محققان، گنبد به منزله عنصری بهشتی است (دانشوری، 1390: 43-39).
16. محراب نمادی است از رستگاری و رهایی از طریق نماز و پرستش و نمایان گر سمت و سویی معنوی به شمار می رود ( دانشوری، 1390: 38).
– منابع و مآخذ:
– الف) کتاب ها:
– ابن اثیر، الکامل التاریخ، ترجمه محمد حسن روحانی، تهران: اساطیر
-ابن طباطبا، ابراهیم بن ناصر.( 1372). مهاجران آل ابی طالب، ترجمه محمد رضا عطایی، مشهد: آستان قدس
– آموزگار، ژاله .(1386). تاریخ اساطیری ایران، تهران: سمت.
– اسکارچیا، جیان روبرتو .(1348). اماکن هنری ایران، ترجمه یعقوب آژند، تهران: مولی.
– اسون دیماند، موریس .(1383). راهنمای صنایع اسلامی، ترجمه عبدالله فریار، تهران: شرکت علمی و فرهنگی.
– اصطخری، ابواسحاق ابراهیم.(1368). مسالک الممالک، به کوشش ایرج افشار، تهران
– الاصفهانی، ابوالفرج .(1380).مقاتل الطالبین، ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی
– بارتولد، واسیلی ولادیمیروویچ .(1377). جغرافیای تاریخی ایران، ترجمه همایون صنعتی زاده، تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار.
– برهان، محمدحسین بن خلف .(1341). برهان قاطع، تهران: امیرکبیر.
– بلر، شیلا و بلوم، جاناتان. ام .(1385). هنر و معماری اسلامی، ترجمه اردشیر اشراقی، تهران: سروش.
– پاپلی یزدی، محمد حسین.(1367). فرهنگ آبادی ها و مکان های مذهبی کشور، مشهد: بنیاد پژوهش-های اسلامی آستان قدس رضوی.
– پاکباز، روئین .(1385). دایره المعارف هنر، تهران: فرهنگ معاصر.
– پوپ، آرتور آپم؛ آکرمن، فیلیس.(1387). سیری در هنر ایران ، جلد سوم، ترجمه نجف دریابندی و …[دیگران]، تهران: علمی و فرهنگی.
– __________________.(1387).سیری در هنر ایران ،جلد هشتم، ترجمه نجف دریا بندی و …[دیگران]، تهران: علمی و فرهنگی.
– پوپ، آرتور آپهام .(1386). معماری ایران، ترجمه غلامحسین صدری افشار، تهران: نشر اختران.
– پیرنیا، کریم. (1386). سبک شناسی معماری ایرانی، تهران: سروش دانش.
– پیرنیا، کریم .(1390). معماری ایرانی، تهران: سروش دانش.
– توحیدی، فائق .(1382). فن و هنر سفالگری، تهران: سمت.
– تفسیر نمونه.(1353). زیر نظر ناصر مکارم شیرازی، جلد24، تهران: دار الکتب الاسلامیه.
– جیحانی، ابوالقاسم بن احمد .(1368).اشکال العالم، تهران: شرکت به نشر.
– حاجی قاسمی، کامبیز .(1389). امامزاده ها و مقابر (گنجنامه)، تهران: دانشگاه شهید بهشتی.
– دانشوری، عباس.(1390). مقابر برجی سده های میانی ایران(مطالعه نگاره شناختی). ترجمه جوادنیستانی و زهره ذوالفقار کندری، تهران: سمت.
– دیولافوآ، ژان .(1369). ایران، کلده، شوش، ترجمه علی محمد فره وشی، تهران: دانشگاه تهران.
– رکوعی، عزت الله .(1373). سرزمین ما (مروری بر تاریخ و معماری ایران)، تهران: کیوان.
– زنده دل، حسین (1376) استان تهران، تهران: ایرانگردان، چاپ اول.
– شوشتری، نورالله بن شریف الدین .(1249). مجالس المؤمنین، بمبئی: به سعی و اهتمام محمد علی بن محمد اسماعیل شیرازی.
– طباطبائی، ابواسماعیل ابراهیم بن ناصر.(1377). منتقله الطالبیه، به کوشش محمد مهدی خرسان، قم: مکتب الحیدریه.
– کریمان، حسین. (1354). ری باستان، تهران: انجمن آثار ملی.
– کیانی، محمد یوسف .(1368). شهرهای ایران، تهران: انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
– ____________ .(1381). تاریخ هنر معماری ایران در دوره اسلامی، تهران: سمت.
– ____________ .(1376) .تزئینات وابسته به معماری ایران دوره اسلامی، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور.
– ____________ .(1387). معماری ایران دوره اسلامی، تهران: سمت.
– کیلو گیلانی، احمد بن محمد .(1367). سراج الانساب، قم: کتابخانه عمومی آیت الله العظمی مرعش نجفی.
– لسترنج، گی .(1373). جغرافیای تاریخی سرزمین های خلافت شرقی، ترجمه محمود عرفان، تهران: علمی و فرهنگی.
– مرزبان، پرویز، و معروف، حبیب .(1377) .فرهنگ مصور هنرهای تجسمی، تهران: سروش.
– مشکوتی، نصرت الله .(1345). فهرست بناهای تاریخی و اماکن باستانی ایران، تهران: وزارت فرهنگ و هنر.
– مصطفوی، محمد تقی .(1361). آثار تاریخی تهران، تهران: انجمن آثار ملی.
– مکی نژاد، محمد .(1387). تزئینات معماری، تهران: سمت.
– ملازاده، کاظم، و محمدی، مریم .(1379). دایره المعارف بناهای تاریخی ایران در دوره اسلامی، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی.
– واتسون، الیور .(1382). زرین فام ایرانی، ترجمه شکوه ذاکری، تهران: سروش.
– ویلبر، دونالد.ن .(1365). معماری اسلامی ایران در دوره ایلخانان، ترجمه عبدالله فریار، تهران: علمی و فرهنگی.
– 40. Pope, Arthur. (1934).The historic significance of stucco decoration in Persian Architecture, The Art Bulletin, XVI, pp. 320-2.
– 41. Dieulafoy, Jane. (1887). La Perse, la Chaldéeet la Susiane, Paris: Hachette
– ب) پایان نامه:
– نکونام، اسدالله .(1370). بررسی تزئینات وابسته به معماری اسلامی در محراب مسجد جامع ورامین، پایان نامه کارشناسی، دانشگاه هنر اصفهان.
– ج) مقالات:
– آذری، علاءالدین .(1348).«جغرافیای تاریخی ورامین»، هنر و مردم، شماره 87-86:67-57.
– جعفریان، رسول .(1376). «تشیع در ورامین»، کیهان اندیشه: 127-116
– خمسه، فرزانه .(1387). «مسجد جامع ورامین و زیبایی های آن»، نقش مایه، شماره 1: 86-73.
– رجبی، سید صفر .(1371). «ورامین یک جامع و چهار مزار»، مشکوه، شماره 35: 185-176.
– رضوان، همایون .(1376). «بقعه یوسف رضا بنایی ناشناخته از دوره ایلخانی»، اثر، شماره 28: 48-40.
– رضوان، همایون .(1385). «نگاهی اجمالی به پیشینه و آثار باستانی شهرستان ورامین»، فصلنامه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، شماره 177: 193-173.
– ریاضی، محمدرضا .(1348). «کاروانسرای دیرگچین»، اثر، شماره 21: 65-48.
– سجادی، علی .(1374). «هنر گچبری در معماری اسلامی ایران»، اثر، شماره 25: 214-194.
– شیبانی، زرین تاج، و محبعلی، حسن .(1365).«طرح بازسازی سر در مسجد جامع ورامین»، اثر، شماره 14-13-12: 58-47.
– قره چانلو، حسین .(1353). «جغرافیای تاریخی و آثار باستانی ورامین»، بررسی های تاریخی، شماره 54: 54-39.
– قره چانلو، حسین .(1372).«امامزاده یحیی (ورامین)»، وقف میراث جاویدان، شماره 2: 73-70.
– کاظمی، سامره .(1388).«نقش های تزئینی مسجد جامع ورامین»، رشد آموزش هنر، شماره 18: 21-15.
– مصلّی، پروین .(1381). «بررسی و مطالعه معماری بقعه های منسوب به زنان مقدس استان تهران»، اثر، شماره 35: 308-300.
– نراقی، حسن .(1342). «هنرمندان تاریخی کاشان و آثار گرانبهای آنها»، هنر و مردم، شماره 15: 23-17.
د) سایت ها و منابع الکترونیک:
– سایت بنیاد ایران شناسی www.iranology.ir
– سایت دانشنامه تاریخ معماری ایرانشهر www.iranshahrpedia.ir
– سایت موزه آرمیتاژ www.hermitagemuseum.org
– سایت موزه ویکتوریا و آلبرت لندن www.vam.ac.uk
– سایت آرک نت www.archnet.org
– ه) لوح فشرده:
– لغت نامه دهخدا، تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران
- امامزاده یحیی