اهمیت هنر ایرانی

هنر کاشی کاری ایرانی
در سراسر تاریخ پر فراز و نشیب ایران، که پر از تهاجم و انقلاب، شکست و پیروزی است، هنر بزرگترین مایه و صفت خاص آن و هدیه دایم ملت ایران به تاریخ جهان بوده است.
حال صفات خاص هنر ایران چیست؟
و جایگاه آن در میان هنر دیگر ملت ها چگونه است؟ در درجه اول آنکه هنر ایرانی با زندگی انسان پیوند نزدیک دارد و تار وپود از تجربیات بشری بافته شده است.در همه ادوار باستان، این هنر نیروی آسمانی را می جوید و در صدد ارتباط با این قدرت است، به دنبال یاری جویی و فرو نشاندن قهر و خشم او و مدح و ستایش آن رو به زیبایی می آورد.
اگر چه در دنیای کهن، هنر امری عادی و معمول است اما ایرانیان همواره برای زیبایی مقامی بلند قایل بودند. حمایت شاهان که نسبت به هنر دل بسته و کریم بودند باعث می شد زیبایی همیشه و در هر امری به مقام عالی برسد. شاعران عارف، جمال را مظهر الهی می شمردند و این عقیده در ذهن بسیاری از هنرمندان وجود داشت.
هنر با زندگی پیوسته بود و انواع هنر ها نیز با یکدیگر پیوند داشت.در دنیای کهن رشته های مختلف هنر از هم مجزا نبودندبلکه هر هنری از هنر دیگر مشتق می شد. هنر ها در هم تنیده بودند و ادبیات و فلسفه، صناعت و اقتصاد از آن جدا نبود.
اغلب موضوعات نقاشی و شاعری یکی بود و شاعر و نقاش هر یک نکاتی از الهامات ذهن خود را به یکدیگر القا می کردند. همه هنرپروران و هنرمندان در اجرای امری واحد می کوشیدند و این قدر کم در بند شهرت و نام خود بودند که ایثار نفس و فروتنیشان مانع از ثبت نام خود بر اثر می شد به طوری که از هر صد شاهکارِ مثلا نقاشی شاید تنها یکی امضا داشته باشد. هنر ایران هنر گم نامی و بی نشانی بود و به همین سبب در صراحت و صداقت و اعتبار ، پیشرفت شایان توجهی کرد.
هنرمند ایرانی در زمان خلق اثر هنری نشانی از نام خود در ذهن نداشت که بعد از اتمام اثر، بخواهد آن را بر کالبد هنرش نقش بندد. هرچه بود روح خلاق الوهیت بود و همو بود که دست هنرمند را واسطه تجلی زیبای و شکوه ذاتش می کرد. برای آنی ذره ای از وجودش در ذهن هنرمند می درخشید و هنری خلق می شد. هنری که هنرمند به آن جهانی بودنش باور داشت. هنری که ماورایی و الهی بود. با چنین دیدگاهی، نبودن نام هنرمند در پای اثر چندان شگفت آور و دور از تصور نیست.
اگر چه در دنیای کهن، هنر امری عادی و معمول است اما ایرانیان همواره برای زیبایی مقامی بلند قایل بودند. حمایت شاهان که نسبت به هنر دل بسته و کریم بودند باعث می شد زیبایی همیشه و در هر امری به مقام عالی برسد. شاعران عارف، جمال را مظهر الهی می شمردند و این عقیده در ذهن بسیاری از هنرمندان وجود داشت.
وجه دیگر هنر ایران آن است که این هنر همواره بر تزیین مبتنی است. با توجه به دیدگاهی که در بالا بیان شد، هنرمندی که با دیدگاهی قدسی و عارفانه به خلق اثر هنری می پردازد از واقع نمایی عینی به به اصطلاح هنری از ناتورالیسم ( طبیعت نگاری) پرهیز می کند و در بیان مذهبی اثر هنری خود، الوهیت را نه در بیان واقعیت مادی بلکه در تبیین واقعیت مثالی و ماورایی می جویید. این چنین رو به سوی نماد سازی و تجرید می نهد. شیوه ای که نقوش در آن نه بیان عینی بلکه نقش عادات و عقاید عمیق دینی و جهانبینی است و هر علامت رمزی از یک عمل مقدس است و بدین واسطه عمیق ترین تأثیر را نیز داراست. به همین دلیل هنر ایرانی همواره با عنصر ظرافت کاری (ریزه نگاری)، تکرار و تزیین همراه است.
می توان این طور گفت که ابهت و جنبه روحانی هنر باستانی ایران به سبب آن است که کمال آن در تزیینِ مطلق است.چرا که نخستین ادراک مبهم ولی اساسی که بشر از جهان داشت به نقوش و اشکال تزیینی صورت خارجی یافت و هر شکل و نقشی وسیله ای برای پرستش و مایه ای برای راز و نیاز و آرامش شد.به سبب همین نگرش هنر ایران به بالاترین درجه کمال رسید و چون پیوسته به تأثیر این عوامل ظریفتر شده و توسعه یافته، اکنون می تواند مستقیما با دل آدمی سخن بگوید. چنین نگرشی هیچگاه از ذهن هنرمند ایرانی پاک نشد و حتی بعد از گرویدن ایرانیان به دین مبین اسلام توانست خود را با دیدگاه های وحدانیت تطبیق دهد و تکمل یابد. هنرمندان ایرانی در عین انکه به رسوم کهن پایبند بودند و ان را با متانت و وفاداری حفظ می کردند، در تکمیل آن رسوم و ابداع دقایق جدید آن نیز کوشیدند و چنین شد که هنر ایران اسلامی به شکوه و شوکت رسید.

برای این نوع نقاشی که معمول هنرمندان ایران است در زبان های اروپایی اصطلاحی که کاملا با ان تناسب داشته باشد موجود نیست. کلماتی مانند Decoraton ( تزیین) و Ornement (آرایش) هر دو معنا و مفهومی پست تر دارد. به همین آرتور اپهام پوپ، ایران شناس فقید، هنر ایرانی را « هنر نقش مطلق » می نامید یعنی هنری که باید مانند موسیقی و معماری تلقی شود نه هنری وابسته. پوپ غالبا مهمترین نمونه های هنر تزیینی را به « موسیقی مرئی» تعبیر می کند، زیرا این هنر از زیبایی و کمال اجزا و حسن ترکیب انها به صورتی با معنی و موثر و در هیئتی که دارای قدرت تأثیر باشد حاصل می شود و هرگز اشیا را با صفات اصلی که معرف جنبه خارجی یا جاندار ان هاست نمایش نمی دهد. بالطبع چنین هنری بسیار تأثیرگذار است. و نمونه های عالی این فن دارای چنان قدرتی و نفوذی است که هرگز نمایش طبیعی اشیا به پای آن نمی رسد. آرامشی لطیف که بر روح نظاره گر رخنه می کند از همین تجرید و نقش مطلق حاصل می شود. گویی روح طبیعت در بیننده نفوذ می کند نه صورت آن.
اگر این نظریه مورد پذیرش باشد که نخستین شرط ضروری زیبایی، کمال نقش است و کوشش در حصول این کمال مهم ترین وظیفه هنرمند، نمی توان این کمال را در صورت جست چرا که همواره سلیقه، قومیت و نژاد، فرهنگ و اقلیم در تعریف صورت زیبا در تناقض و تفاوت است. حتی در میان افراد یک ملت نیز سلیقه صورت زیبایی در طی اعصار مختلف دچار تحول و تغییر می شود. پس کمال زیبایی، یعنی آن چیزی که در میان تمامی آحاد بشری در هر زمان و مکال تنها یک تعریف و بازنمود داشته باشد تنها زمانی قابل تصور است که از صورت فاصله و به معنا و روح زیبایی نزدیک شود و این معنا تنها در تجرید و نماد قابل تبیین است. چیزی که در هنر شرقی و بالخص هنر ایرانی از بدو پیدایش جاری و ساری بود و در دول غربی تناه پس از قرن 19میلادی مطرح و مورد توجه قرار گرفت.
به همین دلیل هنر ایرانی هیچ گاه به تجسم مادی خدایان، پیامبران و امامان آلوده نشد و از عرش به فرش نزول نکرد.
ابهت و جنبه روحانی هنر باستانی ایران به سبب آن است که کمال آن در تزیینِ مطلق است.
طراحان ایرانی بیش از هنرمندان کشورهای دیگر در ایجاد طرح های درهم پیچیده که تصویر کردنشان مستلزم چیره دستی و تخیل خلاق است مهارت داشتند و در عین حال در تبدیل شکلها به ساده ترین صورت ، استادی خاصی نشان دادند.
البته نمی توان کتمان کرد که هنر ایرانی نیز دارای قصور و نقص است و این در هر هنری وجود دارد. چراکه انسان که خود محصور در حصار زمان و مکان است هیچ گاه قادر به تجسم کمال مطلق نیست. همیشه راهی بسوی کمال وجود دارد چرا که هدف خلق همین است. به غیر از این هنر ایرانی خاصه نقاشی همواره در نقش چهره و طیعت مرئی دارای نقص بوده و این تجلی دیدگاه های طبیعت نگارانه که مایه افتخار هنر غربی است در هنر ایران کمال نیافت و بالنده نشد. اما نمی توان منکر شد که هنر ایرانی در تزیین دارای عالی ترین درجه کمال است و این سهم گرانبهای هنر ایران زمین در میراث هنری بشری است.
س. رمضان ماهی
منبع: شاهکارهای هنر ایران/ آرتور ابهام پوپ/ ترجمه پرویز ناتل خانلری/ انتشارات علمی و فرهنگی/ 1380
آموزش رنگ کردن کاشی های قدیمی
چیزهایی که برای رنگ کردن کاشی نیاز خواهید داشت
قبل از شروع پروسه رنگ کردن کاشی، وسایل و مواد لازم را تهیه کنید:
– ماسک
– دستکش
– عینک ایمنی
– کاغذ سنباده
– پاککننده کاشی
– استون
– نوار نقاشی
– فرچه یا اسپری کننده رنگ
– بتونه با چسبندگی قوی
– رنگ اپوکسی خیلی براق
این وسایل را میتوانید از فروشگاههای اطراف خانه خود پیدا کنید. به هرحال، بعضی از وبسایتها، کیت مخصوص رنگ کردن کاشی را میفروشند و آن را دم در خانه به شما تحویل میدهند. البته رنگی که در بیشتر این کیتها تعبیه میشود؛ سفید است؛ اگر رنگ دیگری میخواهید باید آن را ترکیب کنید.
آماده کردن فضا برای رنگ کردن کاشی
آماده کردن کاشیها برای رنگآمیزی نسبت به خود رنگ زدن، وقتگیرتر است. اما باز هم پروسه رنگ کردن کاشی آسان است. فقط اول لوازم ایمنی بالا را تهیه کنید. همچنین در حین انجام رنگ کردن کاشی، تهویه اتاق باید به خوبی صورت بگیرد. سپس مراحل زیر را انجام دهید:
– کاشیها را با یک پاککننده تجاری تمیز کنید. این محصول باید یک ساینده ضعیف داشته باشد تا کاشی را برای مراحل بعد آماده کند.
– با استفاده از کاغذ سنباده، سطح را به آرامی سنباده بکشید. ذرات باقیمانده روی سطح را با یک فرچه جدا کنید.
– دستمال توالت را با استون مرطوب کنید و روی سطح کاشی به سمت پایین بکشید تا کف پاککننده و ذرات حاصل از سنباده کشیدن، کاملاً جدا شوند.
– برای محافظت از وسایل درون سرویس بهداشتی یا آنها را باز کنید یا نوار نقاشی را روی آنها بچسبانید.
انتخاب کردن یک طرح
حالا که کاشیها را آماده کردید؛ زمان نمایش خلاقیت است. شما میتوانید کل کاشی را یک رنگ بزنید یا اینکه با استفاده از نوار چسب یک طرح راهراه خلق کنید و یا با توجه به شبکه کاشیها، طرحهای هندسی ایجاد کنید.
حالا مانند یک حرفهای رنگ بزنید
– حالا که مراحل قبلی تکمیل شده، زمان رنگآمیزی است. با انجام گامهای زیر، بدون خطا و آسان، کاشیها را رنگ کنید.
– یک لایه نازک بتونه روی سطح کاشیها بمالید. قبل شروع رنگ کردن کاشی حداقل سه ساعت صبر کنید تا بتونه خشک شود.
– رنگ اپوکسی دلخواه خود را بزنید. برای رنگ کردن فضاهای کوچک از فرچه و قسمتهای بزرگتر از اسپری کننده استفاده کنید.
– حداقل ۲۴۴ ساعت صبر کنید تا رنگ خشک شود. در این مدت اجازه ندهید که نم به کاشیها برسد. برای خشک کردن از پنکه استفاده نکنید زیرا باعث میشود؛ گردوخاک روی رنگ بنشیند.
– اگر از نوار نقاشی استفاده کردهاید؛ آن را با احتیاط و به آرامی جدا کنید.
– فقط چند قدم و خیلی سریع! حالا سرویس بهداشتی خانه شما، نمایی نو دارد. برای پاک کردن کاشیها از پاککنندههای جلا دهنده استفاده نکنید تا این نمای تازه تا سالها حفظ شود.
هنر ایرانی ، همراه خانواده ایرانی. تولید و فروش مدرن ترین مجموعه از مبلمان مدرن، میز تلویزیون، میز ناهار خوری، آینه کنسول، سرویس خواب، برگرفته از جدیدترین …