تربیت کودک در منزل

جامعه ؛ خانواده

چگونه ، با فرزندانی که هیچ کاری در منزل انجام نمی دهند و هیچ احساس مسئولیتی نمی کنند ، برخورد کنیم ؟

مردهایی که مرد نیستند

گاه تصور می کنم همسرم فراموش کرده که ازدواج کرده و صاحب فرزند است. او کاملاً خود را از وظایف و مسئولیت هایی که در منزل بر عهده دارد، عقب کشیده و هنوز در پی لذت طلبی انفرادی خودش است؛ بدون اینکه توجهی به من و فرزندانش داشته باشد. من نمی دانم چگونه باید با او برخورد کنم؟
جامعه عکس یک موتور سوار با کودک

جامعه

حتماً در اطراف خود زنانی را دیده اید که به تنهایی بار مسئولیت خانه و زندگی را بر دوش می کشند، زنانی که بي توجهي همسرشان به انجام امور منزل مانند رسيدگي به امور خريد و يا انجام تعميرات منزل و … باعث شده مسئوليت مضاعفی را متحمل شوند. اگر پای درد دل این زنان بنشینید خواهید دید که از بی مسئولیتی همسرانشان گلایه می کنند و آرزو دارند کمی مسئوليت پذير باشند، اما راه درست آن را نمي دانند.

به گزارش مهرخانه، آنچه در این گزارش در نظر داریم به آن بپردازیم چگونگی برخورد صحیح با مردانی است که مسئولیت پذیری آنها کم است.

دوران کودکی افراد در مسئولیت پذیری آنان در آینده نقش دارد

بیتا بیانی کارشناس ‌ارشد مشاوره خانواده و مدرس دانشگاه علامه طباطبايي در گفتگو با مهرخانه می گوید: دوران کودکی تأثیر بسزایی در شکل گیری شخصیت افراد و مسئولیت پذیری آنان در آینده دارد. می توان گفت 70 تا 80 درصد کارهایی که افراد در زندگی مشترک خود انجام می دهند، مربوط به دوران کودکی است و تنها 20 تا30 درصد آن به خانه فعلی آنان و زندگی با همسرشان بر می گردد.

رفتار پدر و مادر در خانواده در مسئولیت پذیری کودکان نقش دارد
بیانی به رفتار پدر و مادر در خانواده و تأثیر آن بر مسئولیت پذیری کودکان اشاره می کند و می افزاید: رفتار پدر و مادر بر مسئولیت پذیری کودکان در آینده تأثیر بسیار زیادی دارد. کودکان با مشاهده رفتار پدر و مادر، به نقش های خود در خانواده پی می برند و اولین الگوهای رفتاری را در خانواده خود می بینند.

این مشاوره خانواده در ادامه گفت: مشاهده این الگوهای رفتاری بعدها در مسئولیت پذیری کودکان در خانواده آینده و زوجیت آنها بسیار تأثیر می گذارد، زیرا با ازدواج، دوباره خانه کودکی بازسازی می شود و وقتی با همسر خود زیر یک سقف می روند و زندگی زناشویی خود را آغاز می کنند، تمام خاطرات سال های کودکی برای آنها تداعی شده و همان را در زندگی خود پیاده می کنند.

وی افزود: مسائل روان – تحلیلی آموزشی و گفتاری ممکن است یک هفته تا دو ماه اثر داشته باشد. این مسئولیت ها را باید از دوران کودکی آغاز کرد و خاطرات کسانی که مسئولیت پذیر نیستند باید بازسازی شود.

دکتر حسین پورشهریاری مشاور و استاد دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی نیز در گفتگو با مهرخانه تأکید کرد: ما باید بر روی نقش ها تأکید کنیم و این نقش ها را به فرزندان خود نیز بیاموزیم. بسیاری مواقع مسئولیت پذیری اتفاق نمی افتد، زیرا کودکان پدر و مادر را الگوی خود قرار می دهند و این مسئولیت پذیری را در آنها نمی بینند.

وی افزود: حجم زیادی از رفتارهای ما وابسته به گذشته تربیتی ما است. من اگر هزار بار به فرزندم بگویم مسئولیت پذیر باشد و وظایف خود را بشناسد، فایده ای ندارد. اما اگر در حالی که بسیار خسته، گرفتار و ناراحت هستم به خانه بروم و فرزندم انتظار داشته باشد با او کشتی بگیرم، من وظیفه دارم این کار را انجام دهم. زمانی که او این رفتار را می بیند، می فهمد که من وظیفه خود را می شناسم و نقش هایم را از هم تفکیک کرده ام و او هم این مسئولیت پذیری را یاد می گیرد.

استاد دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه تأکید کرد: یا اگر من ببینم در خانه زباله جمع شده اصلاً نباید به دخترم اجازه بدهم که آنرا ببرد، زیرا پسرم هست و وظیفه اوست آشغال را ببرد. یا اگر دخترم رفتار مادرش را مشاهده کند که تا صبح بالای سر برادر یا خواهر بیمارش بیدار می ماند و غر نمی زند، مادری را از او یاد می گیرد و می فهمد مادری لذت بخش است.

پورشهریاری افزود: اگر مرد با همسرش دعوا کند و به سرکار برود با خودش نمی گوید من برای کی کار می کنم و زحمت می کشم و پول در می آورم؟ برای فرزندم که قدرنشناس است یا زنم که پرخاشگر است، مرد نقش و وظیفه خود را انجام می دهد، زیرا با انجام آن کار احساس رضایت و خشنودی می کند. ما تربیت شفاهی نداریم و تنها با مشاهده است که می توانیم مسئولیت یا نقشی را به فرزندانمان آموزش دهیم.

مسئولیت زن و مرد در خانواده باید به یک اندازه باشد
بیانی در ادامه خاطرنشان می سازد: در خانواده زمانی که مسئولیت پذیری یکی از زوجین بیشتر از اندازه باشد، باعث می شود طرف مقابل به وظایف خود عمل نکند. برای مثال وقتی مردی می بیند یکی هست که تمام کارها را انجام دهد، کم کم از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کند و سعی می کند تا جایی که امکانش هست تمام کارها را به همسر خود واگذار کند، این یکی از مشکلاتی است که در خانواده هایی که مسئولیت پذیری مردان کم است اتفاق می افتد.

زنان نباید همسر خود را با مرد دیگری مقایسه کنند و بگویند همسرشان مسئولیت پذیر نیست
زهرا 29 ساله ای که تازه ازدواج کرده است، می گوید: همسرم بدون توجه به مسئولیت هایی که باید بپذیرد، به دنبال تفریحات، مسافرت ها، فوتبال، استراحت، خواب، تلویزیون و فیلم و سینما، موسیقی و دوستان و کارهای انفرادی مربوط به خود است. او همیشه مانند یک میهمان بر سر سفره می آید، غذایش را می خورد و می رود، بدون آنکه بداند مسئولیت او در قبال همسرش چیست. پدر من همیشه در کارهای خانه به مادرم کمک می کرد و من می خواهم همسرم مثل او باشد.

پورشهریاری به غلط بودن مقایسه الگوهای رفتاری متفاوت اشاره می کند و می گوید: گاه ممکن است زنی همسرش را با پدر خود یا مرد دیگری مقایسه کند و تصور کند که همسرش مسئولیت پذیر نیست، اما آنچه زنان باید در نظر داشته باشند این است که ممکن است همسر آنها در مقایسه با مردان دیگر مسئولیت پذیری کمتری داشته باشد، اما نمی توان گفت که اصلاً مسئولیت پذیر نیست.

وی می افزاید: زنی که همسرش را با پدرش مقایسه می کند و انتظار دارد همسرش مانند او باشد، باید به این نکته توجه کند که ممکن است پدر او زمانی که دخترش به سن نوجوانی رسیده است در انجام کارهای خانه به مادرش کمک کرده و ممکن است پیش از تولد او چنین نبوده باشد و اگر همسر او هم پدر شود ممکن است مسئولیت پذیری او بیشتر شود. از طرف دیگر، ممکن است پدر او نقش پدری را برای او ایفا می کرده و دختر به اشتباه تصور کرده است که پدرش نقش همسری را نیز برای مادرش ایفا می کند.

چه کنم تا همسرم مسئولیت پذیر شود؟
اگر فرض را بر این بگذاریم که برخی مردان مسئولیت پذیر نیستند، در این صورت تکلیف زنانی که با این مردان زندگی می کنند چیست و آنها برای مسئولیت پذیر کردن همسرانشان چه کاری می توانند انجام دهند؟

بهاره 37 ساله که صاحب دو فرزند است می گوید: گاه تصور می کنم همسرم فراموش کرده که ازدواج کرده و صاحب فرزند است. او کاملاً خود را از وظایف و مسئولیت هایی که در منزل بر عهده دارد، عقب کشیده و هنوز در پی لذت طلبی انفرادی خودش است؛ بدون اینکه توجهی به من و فرزندانش داشته باشد. من نمی دانم چگونه باید با او برخورد کنم؟

پورشهریاری به وظیفه زنان در مسئولیت پذیر کردن مردان اشاره می کند و می گوید: اگر مردی مسئولیت پذیر نباشد، زن نباید تمام سلامت روانی، بهداشت روانی و فضای آرام خانواده را منوط به این کند که مرد مسئولیت پذیر شود.

وی می افزاید: زنان باید به این فکر کنند که برای مسئولیت پذیر کردن همسران خود چه کاری باید انجام دهند، نه اینکه دائماً به این مسئله فکر کنند که شوهر آنها مسئولیت پذیر نیست و تا زمانی که مسئولیت پذیر نشود، آنها مشکل خواهند داشت. این به معنای مقصر بودن زن یا مرد نیست.

رفتار مرد با تغییر رفتار زن، تغییر می کند
وی در ادامه بیان داشت: اگر زنی می بیند که همسرش مسئولیت خود را به درستی را ایفا نمی کند و اگر قرار است تغییری در رفتار او صورت گیرد، این تغییر ابتدا باید در رفتار زن انجام شود. آن وقت است که زنان می توانند انعکاس تغییر رفتار خود را در رفتار مردان ملاحظه نمایند.

مشاور پژوهشکده خانواده در ادامه تأکید می کند: زنان نباید سلامت زندگی خود را مشروط به تغییر رفتار همسر خود کنند، که آن هم معلوم نیست اتفاق بیفتد یا خیر. بنابراین پیش فرض ما باید این باشد که اگر مردی مسئولیت پذیر نیست و قرار است تغییری در رفتار او اتفاق بیفتد، این تغییر با رفتار زن اتفاق می افتد؛ زن باید با خود بگوید شوهر من مسئولیت پذیر نیست و این من هستم که باید رویه ام را تغییر دهم، تا همسر من مسئولیت پذیر شود.

انتظارات زن از مرد باید متناسب با نقش های جنسیتی او باشد
استاد دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه بر جا به جایی نقش ها تأکید می کند و می گوید: گاه نقش ها جا به جا می شود؛ ممکن است انتظاری که زن از همسرش دارد، هیچ انتهایی نداشته باشد و مرد در حال بلاتکلیفی قرار گیرد و با خودش بگوید: «اگر من امروز اینجا را جارو کنم، حتماً فردا باید خانه را تمییز کنم و پس فردا آشپزی کنم و غیره.» زیرا زن هیچ انتهایی برای وظایف مرد در خانه تعیین نکرده است.

وی می افزاید: برای مثال، زمانی که مرد در خانه ظرف می شوید، بعد می خواهد چای بریزد، زن باید برود و بگوید من می خواهم چای بریزم، تا مرد بداند که شستن این ظرف مثلاً به خاطر سنگینی آن بوده و یا چون دست زن درد می کرده، مرد آن را شسته است و قرار است در انجام کارهای خانه نقش کمکی داشته باشد.

کمک در کارهای خانه نباید منجر به جا به جایی نقش ها شود
پورشهریاری در ادامه تأکید می کند: گاهی اوقات هم زن و مرد وارد نقش طرف مقابل نمی شوند، زیرا نگران این هستند که مبادا انتهای این کمک به جابه جایی نقش ها بیانجامد. برای مثال، ممکن است مردی به زنش بگوید تو که کار می کنی، درآمد هم داری، باید بخشی از اجاره خانه را تقبل کنی، اما زن ممکن است ناراحت شود، زیرا درست است که کار می کند و درآمد دارد، اما توقع ندارد که شوهرش برای اجاره خانه روی درآمد او حساب کند. یا ممکن است زن خودش درآمد داشته باشد، اما دوست داشته باشد با پول همسرش خرید کند.

وی تصریح می کند: یکی از نکاتی که در ارتباط با مسئولیت طرفین باید رعایت شود، این است که مواظب باشیم کمک ما در ذهن همسرمان، جابه جایی نقش تلقی نشود. این مسئله خیلی مهم است و باید از ابتدا به صورت شفاف آن را مطرح کنیم.

زنان باید به تدريج همسر خود را متوجه كنند که به كمكش نياز دارند
مشاور پژوهشکده خانواده در ادامه می گوید: تفکیک نقش ها یعنی زمانی که مرد می خواهد جارو کند، زن بگوید نه! من این کار را انجام می دهم، اما از آن طرف با وجودی که زن می تواند، یخچال را جابه جا کند، ولی نباید به آن دست بزند، زیرا سنگین است و و جزء وظایفی است که مرد در خانه بر عهده دارد.

وی افزود: زنی که می خواهد مسئولیت پذیری را به شوهرش بیاموزد، نباید کارهایی که بر عهده مرد است انجام دهد. نباید با خودش بگوید شوهرم گرفتار است و من خودم یخچال را جا به جا می کنم.

انتظارات زن و مرد از یکدیگر باید متناسب با نقش های جنسیتی آنان باشد
پورشهریاری در ادامه می گوید: اگر به دو نسل قبل از خود برگردیم، می بینیم که رفتار زنان و مردان در آن زمان متناسب با نقش های جنسیتی آنها بوده است. درست است که اکنون زنان تحصیلکرده هستند و وارد جامعه شده اند، ولی هنوز آن انتظارات را از همسر خود دارند و باید هم انتظار داشته باشد، زیرا در غیر این صورت مشکل پیش می آید.

وی در ادامه بیان کرد: امروز هم اگر مردی ببیند، زنش بهتر از خودش رانندگی می کند، خیلی خوشحال نمی شود. هنوز هم ما انتظار داریم وقتی ماشینی خراب می شود، تا وقتی مرد هست زن آن را به تعمیرگاه نبرد.

جا به جایی نقش ها منجر به متوقع شدن طرفین خواهد شد
استاد دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه می گوید: گاه مردان علاقمند هستند به همسرانشان کمک کنند، اما تصور می کنند کمک آنها باعث جا به جایی نقش ها می شود و به صلاح آنها و خانواده شان نخواهد بود.

پورشهریاری در ادامه بیان کرد: اگر زن یا مرد کارهای طرف مقابل خود را انجام دهند، تصور می کنند که کار بسیار بزرگی انجام داده اند. مثلاً اگر زن کار کند و پولش را در خانه هزینه کند، فکر می کند کار بزرگی انجام داده است و ذهن او ده برابر به آن رفتار و تلاش خودش ضریب می دهد و اگر مردی در طول سال تنها دو بار لباس بشوید، فکر می کند که آن کار را 20 بار انجام داده است. در نتیجه هر دو طلبکار خواهند شد.

مسئولیت های هر یک از زوجین باید تعیین شود و جایگاه آنها در خانواده مشخص باشد
در خانواده باید در گام اول جایگاه مرد و زن مشخص شود. هنگامی که مسئولیت ها بنا بر جایگاه فرد معنا پیدا می کند، در گام بندی به تقسیم مسئولیت ها پرداخته می شود.

پورشهریاری بیان کرد: اگر زنی می خواهد همسری مسئولیت پذیر داشته باشد، باید مراقب باشد و اندازه ها را رعایت کند. هر یک از زن و مرد باید ابتدا مسئولیت خود را به همسرش گوشزد کرده و بعد از او بخواهد که در انجام کارها به او کمک کند. مثلاً مرد باید به زنش بگوید «می دانم خودت پول داری، اما من دوست دارم با پول من خرید کنی.» یا زن با وجود اینکه می داند شوهرش می تواند برای خودش چای بریزد، باید به او بگوید «من علاقمندم برایت چای بریزم.» زن بعد از آن رفتار و در قبال آن می تواند به همسرش بگوید «این میز، یا این یخچال را جابه جا کن، یا پریز برق را درست کن.»

مشاور پژوهشکده خانواده در ادامه گفت: زن با تقسیم وظایف در واقع نقش های همسرش را به او گوشزد می کند. اگر نقش ها جا به جا شود و زن به جای شوهرش یا مرد به جای زنش کاری را انجام دهند و آن کار را بهتر از او انجام دهند، مثلاً مرد به صورت حرفه ای آشپزی کند، یا زنی کاری مردانه را بهتر از شوهرش انجام دهد، اوضاع بدتر هم می شود. در واقع با انجام این کار به همسرش می گوید با نبودن تو در خانه هیچ کاری لنگ نمی ماند، حتی اگر تو نباشی من از پس خودم برمی آیم.

وی افزود: به این ترتیب میان زن و مرد اختلاف می افتد. جذابیت ما در همین است که در جاهایی خودمان را ناتوان و در جاهایی دیگر توانمند نشان دهیم. هر یک از زوجین زمانی که احساس کند، نقش جنسی اش مورد تهدید قرار گرفته است، به هم می ریزد. نمی توانیم بگوییم عصر اطلاعات است و عقل و منطق بر روابط حاکم هستند، هنوز هم برای یک مرد سنگین است، که وقتی نمی تواند ماشین را از پارک درآورد، زنش به راحتی این کار را انجام دهد.

با جلسات روان درمانی و خانواده درمانی می توان مشکلات خانواده را ریشه یابی کرد
بیانی در پایان به ارائه راهکار پرداخت و گفت: با جلسات مشاوره و روان درمانی می توان به صورت ریشه ای و پایدار این خانواده ها را درمان کرد. در حد آموزش گفتاری نیز دستورالعمل های آموزشی در کتاب ها و مقالات وجود دارد و اگر این مشکلات با آموزش حل نشد، می توان از جلسات روان درمانی و مشاوره استفاده کرد.

وی افزود: شرح وظایف زن و مرد باید مشخص شود، اگر مسئولیت پذیری کسی بیشتر است، باید آن را کم کند و هرکس وظایف خود را انجام دهد. باید این آگاهی داده شود که هرکس وظایف خود را انجام دهد. اگر این عمل در کوتاه مدت جواب داد، اما دوباره به همان رویه سابق برگشت، باید کار روان درمانی انجام گیرند و اگر زوجین به توافق نرسیدند باید با مداخله مشاور، این مسئله را حل کنند.

 

WhatsApp us