حسین علاء (۱۲۶۲ تهران – ۱۳۴۳ تهران)، سیاستمدار ایرانی و در دو دوره نخستوزیر ایران بود.
زندگی نامه حسین علاء
حسین علاء در سال ۱۲۶۲ در تهران زاده شد. وی اصالتا آذربایجانی بوده و تبارش از شهرستان خوی واقع در استان آذربایجان غربی می باشد. پدرش میرزا محمدعلی خان علاءالسلطنه، بارها سفیر و وزیر و دو بار نخستوزیر شده بود. وی کودکی را در قفقاز گذراند و تحصیلات خود را در لندن انجام داد و پروانه وکالت در دادگاههای بریتانیا گرفت. وی بعد از پایان تحصیل، به استخدام وزارت خارجه درآمد و هنگامی که پدرش به وزارت امور خارجه انتخاب شد، ریاست دفتر وزارت خارجه را به عهده گرفت و تا سال ۱۲۹۶ در این سمت باقی ماند.
پس از انتخاب مستوفی الممالک در دی ۱۲۹۶ به ریاست وزرا، او میرزا حسین خان علاء را ـ که در آن هنگام «معینالوزاره» لقب گرفته بود ـ به سمت وزیر تجارت و فواید معرفی کرد. حسین علاء بعد از کناره گیری مستوفی الممالک، سمت وزارت تجارت و فواید عامه را در کابینه صمصمام السلطنه بختیاری حفظ کرد و در سال ۱۲۹۹ پیش از کودتا، ابتدا وزیرمختار ایران در اسپانیا و سپس وزیرمختار ایران در آمریکا شد و پس از بازگشت به ایران، به نمایندگی مجلس پنجم از تهران برگزیده شد. در آبان ۱۳۰۴، در هنگام تصویب ماده واحده «انقراض دودمان قاجار و خلع احمدشاه» توسط نمایندگانپنجمین دوره مجلس شورای ملی، حسین علاء به همراه حسن تقیزاده، محمد مصدق، و یحیی دولتآبادی در مخالفت علنی با انقراض قاجاریه در مجلس نطق کردند.
علاء در انتخاب دوره ششم مجلس شورای ملی به مجلس راه نیافت و مدتی بیکار بود تا اینکه در سال ۱۳۰۶ در دولت مستوفی الممالک به وزارت فواید عامه رسید و در مهرماه همین سال، وزیرمختار ایران در فرانسه شد. مأموریت علاء در پاریس، سه سال به طول انجامید و در بازگشت از آنجا به ریاست هیئت مدیره بانک ملی ایران گماشته شد. سمتهای بعدی وی تا سال ۱۳۲۱ به ترتیب : رئیس اداره کل تجارت، وزیر بازرگانی و مدیر کل بانک ملی بود و سرانجام در سال ۱۳۲۱ پس از مرگ فروغی، وزیر دربار شد. علاء در شهریور ۱۳۲۴ در شرایطی بحرانی که در پی بروز اغتشاش در آذربایجان و خودداری دولت شوروی از تخلیه ایران به وجود آمده بود با سمت سفیرکبیر ایران راهی واشنگتن شد. او در جلسات شورای امنیت سازمان ملل متحد، از حقوق ایران دفاع کرد. وی همچنین طرح شکایت ایران را بدون توجه به نظر نخستوزیر وقت(قوام) به موقع اجرا کرد و در قبولاندن حقانیت ایران نقش موثری داشت.
پس از بازگشت به ایران وزیر دربار و بعد از کشته شدن رزمآرا، در اسفند ۱۳۲۹ نخستوزیر شد تا اردیبهشت ۱۳۳۰ که استعفا داد عهده دار این سمت بود. علاء بعد از استعفا از مقام نخست وزیری به وزارت دربار بازگشت و در قسمت اعظم زمامداری دکتر مصدق؛ یعنی نزدیک به دو سال در این سمت ماند و در این مدت، تنها رابط شاه با مصدق بود؛ زیرا مصدق در تمام مدت نخست وزیریاش بیش از ۵ تا ۶ بار با شاه ملاقات نکرد و پیغامهای آنها بین یکدیگر فقط از طریق علاء رد و بدل می شد. علاء در اوایل حکومت مصدق از طرفدارن جدی او بود؛ اما از اواخر ۱۳۳۱ بهتدریج، تغییر عقیده داد و گزارشهای مربوط به سه ماهه پایانی سال ۱۳۳۱ از تماس مستمر او با مخالفان مصدق به خصوص آیت الله کاشانی حکایت می کند. علاء با آنکه روابط نزدیک و صمیمانهای با دکتر مصدق داشت، در پی بروز اختلاف بین دربار و دولت و به دنبال نطق توهین آمیز دکتر مصدق به شاه، در فروردین ۱۳۳۲ از وزارت دربار استعفا کرد؛ اما بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دوباره به این مقام گماشته شد.
پس از برکناری زاهدی در فروردین ۱۳۳۴ علاء دوباره برای نخست وزیری انتخاب شد. در نخستین ماه حکومت وی، مذاکرات چند ساله ایران و شوروی نتیجه داد و قرار شد یازده تُن طلای امانتی ایران نزد شوروی، پس داده شود. همچنین تعیین حدود و علامتگذاری مرز ایران و شوروی پایان یافت. در این دوره روابط ایران و شوروی بهبود یافت و شوروی از شاه برای بازدید از این کشور دعوت بعمل آورد. علاء در ۲۵ آبان ۱۳۳۴ از کوشش فدائیان اسلام برای کشتنش جان به در برد که این جریان به دستگیری و اعدام عدهای از اعضای فداییان اسلام از جمله نواب صفوی انجامید. همچنین در همین دوره ایران وارد پیمان بغداد شد.
علاء در فروردین ۱۳۳۵ از نخست وزیری استعفا کرد که مورد موافقت قرار نگرفت، ولی دوباره در فروردین ۱۳۳۶ استعفا کرد و مجدداً به وزارت دربار تعیین شد و تا سال ۱۳۴۲ وزیر دربار بود که در آن سال از سیاست شاه در قبال آیت الله خمینی انتقاد کرد و برکنار شد و به عنوان سناتور انتصابی از شیراز به سنا راه یافت.
حسین علاء در سال ۱۳۴۳ در تهران درگذشت.
تبارنامه حسین علاء
تبارنامه خاندان امینی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
ویکی پدیا : https://fa.wikipedia.org