زندگی ، امید و موفقیت
چیزی که سرنوشت انسان را می سازد “استعدادهایش” نیست،
“انتخابهایش” است …
برای زیبا زندگی نکردن، کوتاهی عمر را بهانه نکن؛ عمر کوتاه نیست ، ما کوتاهی می کنیم …
هنگامی که کسی آگاهانه تورا نمی فهمد خودت را برای توجیه او خسته نکن…
تحمل کردن آدمهایی که ادعای منطقی بودن دارند سخت تر از تحمل آدمهای بی منطق است …
موانع آن چیزهای وحشتناکی هستند که وقتی چشممان را از روی هدف بر میداریم به نظرمان میرسند !…
اگر میخواهی دروغی نشنوی ، اصراری برای شنیدن حقیقت مکن …
موفقیت
دستیابی به موفقیت دردناک است، علاوه بر شجاعت، استراتژی می خواهد!
لحظه ها
تنها پرندگان مهاجری هستندکه
هرگز به آشیانه بر
نمیگردند
دریابیم لحظه لحظه
زندگی را
لحظه های زندگیتون
توام با شادی ونشاط…
تصویر:صعودی دشوار تنها بااستفاده از یک ترک روی صخره
نکته: افرادموفق برای پیشرفت ازکوچکترین روزنه ها استفاده میکنند
سوال: روزنه کوچک زندگی شماکجاست که تابحال به آن اهمیت نداده اید…
امید یعنی چه ؟
امید یعنی بدانی تا هستی می توانی تغییر کنی و دنیا را تغییر بدهی.
امید یعنی بدانی خداوند دوستت دارد و اگر به تو زمان داده معنیش این است که در این فرصت می شود یک کارهایی کرد.
امید یعنی همیشه بخشش خداوند را از اشتباه خود بزرگتر بدانیم.
امید یعنی اگر دانۀ زندگی صدبار از دستمان رها شد، باز هم برای برداشتن و به مقصد رساندن آن به ابتدا برگردیم این بار محکمتر گام برداریم. امیدوار و قوی باش.
تجارت در پنج جمله:
درآمد: هیچگاه روی یک درآمد تکیه نکنید، برای ایجاد منبع دوم درآمد سرمایه گذاری کنید.
خرج: اگر چیزهایی را بخرید که نیاز ندارید، بزودی مجبور خواهید شد چیزهایی را بفروشید که به آنها نیاز دارید.
پس انداز: آنچه که بعد از خرج کردن می ماند را پس انداز نکنید، آنچه را که بعد از پس انداز کردن می ماند خرج کنید.
ریسک: هرگز عمق یک رودخانه را با هر دو پا آزمایش نکنید.
سرمایه گذاری: همه تخم مرغ ها را در یک سبد قرار ندهید.
رابرت کیوساکی خیلی جالب اشاره می کند:
اغلب مردم از ادیسون به عنوان مخترع لامپ یاد می کنند! اما این درست نیست. ادیسون لامپ را اختراع نکرد. بلکه آن را بهتر و عالی تر کرد. حتی راهی برای تولید ثروت از آن پیدا کرد.
ادیسون بعد از آنکه مدرسه را رها کرد، آب نبات و مجله در قطارها می فروخت. طولی نکشید که روزنامه خودش را راه انداخت و ظرف یک سال گروهی از پسران برای فروش و آبنات و روزنامه اش اجیر کرد. از کارمندی به صاحب شرکت تبدیل شد. ادیسون جوان، بدون استراحت روزنامه می فروخت و با آموختن ارسال و دریافت کد مورس، به عنوان تلگرافچی مشغول به کار شد.
او در حین کار متوجه موفقیت اختراع تلگراف شد که سیمی از خطوط تیرهای برق، افراد فنی و ایستگاههای رله بود. این قدرت شبکه بود. نبوغ اصلی ادیسون، ایجاد شرکتی متشکل از سیمهای برق است که با روشن شدن لامپ در جامعه نفوذ پیدا کرد. شرکتی که او تاسیس کرد ثروت او را چند میلیونی کرد. این شرکت جنرال الکتریک نام داشت.
لامپ برق شرکت ادیسون را انقلابی نکرد. بلکه استفاده از سیمهای برق و ایستگاههای رله برای روشن کردن برق بود که انقلابی به پا کرد. این قدرت شبکه است.
ثروتمندترین افراد در جهان شبکه ایجاد می کنند و دیگران به دنبال کار می گردند.
بیل گیتس کامپیوتر تولید نکرد، بلکه سیستم عامل آن را طراحی کرد که رایانه را فعال می سازد.
جف بزوس کتاب چاپ نکرد بلکه شبکه آمازون را برای فروش کتاب ایجاد کرد.
قدرت در اختراع نیست! بلکه در شبکه هست!
اگر می خواهید ثروتمند شوید باید بهترین راهبرد برای تشکیل شبکه ای قوی، زنده و رو به رشد پیدا کنید .