[ad_1]
برترین ها – گردآوری و طراحی از بهنام رائین: شعر، نشانه یک زندگی عالی و بشری است. مردم با خیال زندگی می کنند و بهترین چیزی که خیال را تحت تاثیر قرار می دهد شعر است، پس این واقعیت که نقش روزمره کننده را ایفا می کند و شعر، حقیقتی است که اگر نمی شود سراینده آن بود، می توان دست کم خواننده آن شد و از روزمرگی رهید.
شعر در کوتاه ترین و موجزترین و خوش آهنگ ترین و مناسب ترین همنشینی واژه هایی آشنا، ما را با معنایی درگیر می کند که برای عقل، نامفهوم و موهوم و بیگانه است، اما برای دل و جان، آشنا و حس شدنی است. شعر، میزبانی صادق است که قلب مخاطبان مستعد خود را هدف قرار می دهد و آنان را به ساحت ناممکن ها و ناباوری ها فرا می خواند تا خود ببینند و باور کنند که اگر ایمان و عشق باشد، هر ناممکنی ممکن می شود.
در این سری مطالب سعی کردهایم گزیدهای از اشعار را در قالب ابیات زیبا و تاثیرگذار با تایپوگرافی های متفاوت، در اختیار شما قرار دهیم. باز هم مثل همیشه پذیرای پیشنهادات و انتقادات شما همراهان همیشگی مجله اینترنتی برترین ها خواهیم بود.
همچنین شما می توانید اشعار شاعر محبوب خود را در قسمت نظرات برای ما ارسال نمایید.
***
ای خدا این وصل را هجران مکن
سرخوشان عشق را نالان مکن
(مولانا)
من از تمام دنیا یک تو دارم
که می ارزد به تمام نداشته هایم
(الناز حاجیوندی)
پیش آ بهار خوبی تو اصل فصلهایی
تا فصلها بسوزد جمله بهار ماند
(مولانا)
چه جرم رفت که با ما سخن نمیگویی
جنایت از طرف ماست یا تو بدخویی
(سعدی)
ای یار غلط کردی با یار دگر رفتی
از کار خود افتادی در کار دگر رفتی
(مولانا)
چون است حال بستان ای باد نوبهاری
کز بلبلان برآمد فریاد بیقراری
(سعدی)
در اندکِ من، تویی فراوان
(عباس زارعی)
یاری که تحمل نکند یار نباشد
(سعدی)
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرار در تکرار پایانی نمی بینم
(فاضل نظری)
من به دور انداختم بدخواه او را، او مرا
(علیرضا بدیع)
شاعر خنده را معنی سرمستی ندان آن که میخندد غمش بی انتهاست
ز تمام بودنی ها، تو همین از آن من باش
(حسین منزوی)
چه گویم! از که گویم! با که گویم!
که این دیوانه را از خود خبر نیست
(فریدون مشیری)
احوال من مپرس که با صدهزار درد می بایدم به درد دل دیگران رسید
(صائب تبریزی)
[ad_2]
Source link