[ad_1]

ویژه نامه بی قانون – شاهین قدیانی:

عیدی:

یکی از اصلی ترین استرس های عید نوروز میزان عیدی بچه ها بود. میزان عیدی در اولین دیدار نوروزی پس از دادن اولین عیدی به اولین بچه تعیین می شد و تا پایان عید با همان نرخ مصوب ادامه می یافت. البته میزان عیدی همواره ثابت نبود و برخی خانواده ها فرمول های پیچیده تری از فرمول های سود وام بانک مسکن و خانه برای عیدی داشتند. یکی از ساده ترین فرمول ها در این زمینه به این صورت بود:

(میزان عیدی اونا به و هر بچه ما) ضرب در (تعداد بچه ها ما) تقسیم بر (تعداد بچه های اونا)= میزان عیدی به و هر بچه اونا

اما در سال های اخیر با بالا رفتن تورم و شاخص فلاکت و ضریب جینی و… در بعضی موارد مشاهده شده برای اینکه وقتی صاحب خونه عیدی را آماده کرده بچه سه ساله گفته: «عمو، قسط خونه مونده، ماشینتم برای اینکه لیزینگیه، بچه ات هم برای اینکه دانشگاه آزاد میره، عیدی نمی خواهد. به جاش یه آجیل خوب بگیر، همه اش نخودچی خوردیم.»

نکته ثابت عیدی های قدیم و جدید این است برای اینکه والدین به بچه ها می گویند: «عیدی هات رو بده برات نگه دارم.» بچه های قدیم عیدی ها رو می دادند و می گفتند بیا، بچه های جدید فقط می گویند بیا.

طنز؛ تفاوت عید‌های قدیم و جدید

بچه های بیش فعال:

در سال های قدیم بچه ها اساسا به بیش فعالی مزمن دچار بودند. از آنجا هم برای اینکه درصد رشد جمعیت کلا دورقمی بود سه تا خانواده برای اینکه جمعی می شد سی چهل عدد بچه در سایزهای مختلف گرد هم می آمدند و با سرعتی فراتر از یوسین بولت اتاق های خانه را در می نوردیدند و کلا همه فامیل باید دید و بازدید را ول می کردند و به صورت من تومن یا با دفاع منطقه ای و خطی (با احترام به آقای علیفر) بچه های فامیل را کنترل می کردند. در حال حاضر برای اینکه اولا کلا کسی بچه ندارد، داشته میباشد هم نهایتا یکی. مهمان وارد می شود، می پرسند: «بچه تون کو؟». جواب می دهد: «داشت اتک می زد، الان میاد.» بعد از یک ساعت هم بچه وارد می شود، سر روی گوشی، تا پایان مهمانی، آخر مهمانی هم دستش را می گیرند برای اینکه به در و دیوار نخورد و تا ماشین او را مشایعت می کنند تا در بازی اش وقفه نیفتد. بچه نهایتا خیلی بخواهد اجتماعی و فعال میباشد از صاحبخانه می پرسد: «مودم رو خاموش کردید؟ یک ساعت زور زده هکش کردما!»

پذیرایی:

در قدیم الایام به خاطر قدرت خرید بالای مردم و تنوع خوراکی های پذیرایی همواره استرس انتخاب بهترین خوراکی را داشتیم. یعنی از وقتی سینی وارد پذیرایی می شد و چرخ می زد خیلی نامحسوس برانداز می کردیم برای اینکه انتخاب کدام گزینه برای خوردن معقولانه تر است و چند مهمانی در پیش است و باید در و هر کدام چه چیزی خورد. اما حالا و هر سال یک ماه قبل عید غرفه های شهرداری سیب و پرتقال می فروشد. همه هم می خرند و جلوی مهمان می گذارند.

مثلا اگر پرتقال های شهرداری یک سال یخ زده میباشد، عید دیدنیِ هفت جد و آباد سبب و نسبی هم برای اینکه بروید یک پرتقال یخ نزده پیدا نمی کنید. در هنگام پذیرایی هم اگر عضوی از خانواده از همه جا بی اخبار روز قصد برداشتن پرتقال را داشته میباشد بقیه اعضای با پیام در تلگرام و ایمو و وایبر و اشارت های ابرو به وی می فهمانند برای اینکه پرتقال امسال انتخاب معقولی نیست.

زمان بازدید:

در ازمنه قدیم کل فامیل در روز یک فروردین در منزل بزرگ فامیل جمع می شدند و به دید و بازدید می پرداختند. کم کم دایی بزرگ برای اینکه قصد داشت باکلاس تر بودن خودش را به رخ سایر فامیل بکشاند تصمیم گرفت دوم فروردین به دیدار بزرگ خانواده برود و فرقه دوم فروردینیان را تاسیس کند.

در پی این حرکت آوانگارد و با نفوذ فرهنگی و دیداریِ دایی بزرگه، برخی از فامیل هم به دوم فروردین منتقل شدند و دایی رفت سوم و بدین ترتیب بعد از چند سال روزهای دیدار فامیل از یکم تا یک هفته بعد از سیزده به در پخش و پلا شد. در نهایت بزرگ فامیل طی یک حرکت انقلابی اعلام کرد: «ما عید کلا نیستیم می خوایم بریم کیش، یک هفته بعد از عید در خدمت تون هستیم.»

حمل و نقل رسانه های تصویری:

در آن زمان برای اینکه تلفن و شبکه های اجتماعی مثل امروز نبود باید با هزار نذر و امید و آرزو برای عیددیدنی حرکت می کردید و امید داشتی برای اینکه طرف منزل میباشد. در صورت نبود صاحب خانه مثل غارهای زمان انسان های نخستین روی در خانه طرف حکاکی می کردند برای اینکه: «آمدیم نبودید. حسینی 1370.01.04» اگر هم می خواستید از غرب تهران به شرق تهران بروید باید در صف اتوبوس هایی در میدان آزادی می ایستادید برای اینکه تا ته صف بعد از دانشگاه تهران در میدان انقلاب بود و بدین ترتیب بود برای اینکه مهمان بعد از رسیدن به منزل صاحب خانه به یک دوره استراحت و تجدید قوا در بشکه یخ به سبک منصوریان و ماساژ تایلندی برای ریکاوری قبل از بازدید نیاز داشت. در زمان عیددیدنی هم کلا یک کانال یک بود برای اینکه همیشه روشن بود.

الان قرارهای عید و بازدید در تلگرام گذشته می شود و برنامه هفتگی در گروه پین می شود. در هنگام بازدید هم یکی می خواهد تکرار سریال آی فیلم را ببیند، یکی فیلم شبکه تهران، یکی آهنگ تصویری جدید شادمهر، یکی کانال جم، در نهایت هم یکی تلویزیون را خاموش می کند و می گوید: «بذارید یک دقیقه خاموش باشه صدا به صدا برسه ببینیم چی داریم می گیم.» در حال حاضر موضوعات بحث هم بسیار فراوان است اما در قدیم بعد از اندکی زمینه چینی مقدماتی بحث با توافق طرفین بر سر اینکه «کار خودشونه» به پایان می رسید.

[ad_2]

Source link

WhatsApp us