ویژگیهای اقلیم سرد

در این مطلب سعی شده مطالب گرداوری شود که به معماران برای ساخت پروژه در اقلیم سرد و خشک کمک کند .

مواد و مصالح: انتخاب مصالح ساختمانی مناسب ارتباطی تنگاتنگ با طراحی ساختمان دارد. در دنیای امروز توجه به استفاده از مصالح بومی، یکی از دغدغه های اهالی معماری و ساختمان سازی است. برای ساخت و ساز موثر با مصالح بومی باید به اصول طراحی بومی اندیشید و از آن در طراحی بناهای جدید بهره برد.

اقلیم چیست؟ 
اقلیم به شرایط آب و هوایی یک منطقه جغرافیایی نظیر دما، رطوبت،فشار اتمسفر،باد ،بارش و سایر مشخصه های هواشناسی در مدت زمانی نسبتاً طولانی نسبت داده میشود.

تقسیمات اقلیمی جهان 
اقلیم بارانی و استوایی
اقلیم گرم و خشک
اقلیم گرم و معتدل
اقلیم سرد و برفی
اقلیم قطبی
تقسیمات اقلیمی در ایران
اقلیم معتدل و مرطوب(سواحل جنوبی دریای خزر)
اقلیم سرد (کوهستان غربی)
اقلیم گرم وخشک (فلات مرکزی)
اقلیم گرم و مرطوب (سواحل جنوبی)

بررسی سه دسته اصلی تقسیم بندی اقلیمی در ایران ببینیم که کدام مصالح بوم آورد، مناسب مناطق مختلف در ایران می باشد.

تقسیمات اقلیمی در ایران
اقلیم معتدل ومرطوب (سواحل جنوبی دریای خزر)
اقلیم سرد ( کوهستان های غربی )
اقلیم گرم وخشک ( فلات مرکزی)
اقلیم گرم ومرطوب ( سواحل جنوبی)

مانند نواحي مركزي فلات ايران داراي حياط مركزي بوده و ساير قسمت ها دورتادور اين حياط چيده مي شوند . اتاق هاي واقع در سمت شمال حياط بزرگتر از ساير قسمت ها و تالار يا اتاق اصلي نشيمن خانه نيز در اين سمت حياط واقع شده است تا از تابش مستقيم و حرارت آفتاب در فصل سرد زمستان استفاده كنند . جبهه جنوبي ساختمان به دليل كوتاه و معتدل بودن فصل تابستان كمتر به كار گرفته مي شود . لذا اتاق هاي جنوبي و اتاق هاي شرقي و غربي – در صورت وجود – به عنوان انباري يا فضاهاي خدماتي همچون اتاق خدمه يا سرويس هاي بهداشتي كاربرد دارند .
برخلاف مناطق معتدل و مرطوب سواحل جنوبي درياي خزر ، خانه هاي اين مناطق ، اغلب داراي زير زميني با سقف كوتاه در پائين زمستان نشين هستند كه به علت خنكي هواي آن ، در تابستان براي سكونت و آسايش ساكنان خانه به كار مي رود .
استفاده از ايوان و حياط كوچك د ر بنا
از آنجايي كه در بيشتر روزهاي سال در مناطق كوهستاني سرد ويا بسيار سرد است اكثر فعاليت هاي روزمره در اتاق ها انجام مي پذيرد .لذا ابعاد حياط ها در اين مناطق قدري كوچكتر از نواحي فلات مركزي ايران است .
ساختمان ها در اين اقليم داراي ايوان اند ولي عمق آنها نسبت به ايوان هاي مناطق جنوبي كشور به مراتب كمتر مي باشد و همانند ايوان هاي منطقه خزر ، كاربرد نشيمن ندارند و صرفا جهت حفظ ورودي ها ي بنا از برف و باران استفاده مي شوند .
نكته ديگر پائين بودن كف حياط بناهاي اقليم سرد به اندازه 1 تا 1.5 متر از سطح پياده روهااست تا بتوان آب جاري در نهر ها و جويها را بر باغچه حياط يا آب انبار واقع در زير زمين سوار نمود و از سوي ديگر ، زمين مانند عايق حرارتي اطراف بنا را احاطه كرده ، مانع از تبادل حرارتي بين بنا و محيط پيرامون آن و باعث حفظ حرارت درون ساختمان مي شود .

· پلان ، فرم بنا و نحوه قرار گيري آن

در حوزه اقليمي سرد و كوهستاني ، بناها داراي پلان و بافت متراكم مي باشند . فرم بنا بايد به گونه اي باشد كه سطح تماس آن را با سرماي خارج كمتر نمايد تا حرارت كمتري از درون به بيرون انتقال يابد . لذا از احجامي نظير مكعب يا مكعب مستطيل استفاده مي نمايند تا نسبت سطح خارجي بنا به حجم داخلي آن كاهش يابد و آن را در حداقل ممكن نگه دارد .
ساختمان ها بين 20 درجه به طرف غرب و 45 درجه به سمت شرق و در سايه باد يكديگر و خارج از سايه آفتاب هم ، در محور شمالي –جنوبي مستقر مي شوند .
· اتاق هاي كوچك با ارتفاع كم
در نواحي سرد و برفي ، بايد از ايجاد اتاق ها و فضاهاي بزرگ داخل بنا اجتناب نمود چرا كه با افزايش سطح تماس آنها با فضاي سردبيروني ، گرم كردن اين فضاي وسيع مشكل خواهد بود .
بنابراين در اين مناطق سقف اتاق ها را پائين تر از اتاق هاي مشابه در ساير حوزه هاي اقليمي در نظر مي گيرند تا حجم اتاق كاهش يابد و سطح خارجي نسبت به حجم بنا حداقل گردد . ارتفاع كم سقف در تالار ها و اتاق هاي مهم و طاق راسته ها و حجره هاي بازارهاي اين مناطق نيز مشهور است .
بازشوهاي كوچك
در اين مناطق براي جلو گيري از تبادل حرارتي بين داخل و خارج بنا از بازشوهاي كوچك و به تعداد كم استفاده مي كنند . در صورت بزرگ بودن پنجره ها ، استفاده از سايبان الزامي است . بازشوها در ضلع جنوبي براي استفاده هر چه بيشتر از تابش آفتاب ، بزرگتر و كشيده تر انتخاب مي شوند . همچنين از استقرار بازشوها در جهت بادهاي سرد بايد اجتناب نمود . پنجره هاي دو جداره نيز براي رساندن تبادل حرارتي به حداقل ممكن مناسب ترند . در ضمن به منظور جلوگيري از ايجاد سوز در داخل و خروج حرارت داخلي به خارج ساختمان ، ميزان تعويض هواي هواي داخل وتهويه طبيعي را بايد به حداقل ممكن رساند .
در مقايسه با اقليم گرم و خشك ابعاد بازشوها در اين حوزه اقليمي براي استفاده از انرژي حرارتي حاصل از تابش آفتاب افزايش يافته است .

· ديوارهاي نسبتا قطور
قطر زياد ديوارها نيز به نوبه خود از تبادل حرارتي بين فضاي داخلي بنا و محيط بيروني ساختمان جلوگيري مي كند . معيارهاي معمارياقليم سرد و كوهستاني و گرم و خشك تقريبا مشابه است و تنها تفاوت آنها در منابع حرارت دهنده مي باشد كه در اقليم گرم و خشك اين منبع از سمت بيروني بنا و در اقليم سرد از سمت داخل فضا مي باشد . لذا بايد در اين اقليم به كمك مصالح بنايي قطر ديوارها را زياد نمود تا اين جداره بتواند به عنوان منبع ذخيره حرارت داخل بنا عمل نمايد .

ديوارهاي قطور ، گرما و حرارت تابش آفتاب روزانه را در طول شب حفظ و به تعديل دماي داخل ساختمان كمك مي نمايد . در معماري بومي اين مناطق تا حد ممكن تلاش مي شود تا به شكل طبيعي يا يا با استفاده از بخاري و گرماي ناشي از حضور افراد ، پخت وپز يا حضور حيوانات ، بنا را گرم نمود .
بام هاي مسطح
بام هاي شيب دار در صورت مناسب بودن پوشش آن به مراتب از بام هاي مسطح بهترند چرا كه آب باران را به سهولت از روي بام دور مي كنند . ولي در صورت كاهگلي بودن پوشش بام ، قدرت آن در برابر رطوبت و باران و به ويژه برف بسيار تضعيف خواهد شد . چرا كه آب ناشي از ذوب تدريجي برف وارد سقف كاهگل مي گردد و بنا مرطوب و نم دار مي گردد . به همين دليل به محض بارش برف ، آن را از رويچنين بامي پارو مي كنند و با غلتكي سنگي و كوچك ، بام را دوباره غلتك مي كشند تا پوشش كاهگلي آن مجددا متراكم و سوراخ هاي ايجاد شده در اثر نفوذ آب مسدود گردند .
انتخاب بام هاي مسطح در اقليم سرد مشكلي ايجاد نمي نمايد چرا كه با نگهداري برف بر روي بام ازآن به عنوان عايق حرارتي در مقابلسرماي زياد هواي خارج كه چندين درجه كمتر از درجه حرارت برف است استفاده مي شود و همچنين فضاي زير اسكلت خرپا كه كاربرد انباري دارد ، عايق مناسبي بين فضاي داخل و خارج بنا خواهد بود . لذا دو جداره بودن سقف بنا در اين اقليم براي حفظ گرماي بنا حائز اهميت است .
· نوع مصالح
مصالح مورد استفاده در ابنيه سنتي در مناطق سرد و كوهستاني مانند ساير حوزه هاي اقليمي از مصالح موجود در آن اقليم است. اين مصالحبايد از ظرفيت و مقاومت حرارتي خوبي برخوردار باشند تا گرماي بنا را در فضاي داخلي آن حفظ نمايد .
لذا بدنه اين ابنيه از سنگ ( يا چوب ، ملات كاهگل ، خشت و آجر ) و پوشش سقف و بام از تير هاي چوبي و كاهگل مي باشد . از سنگ ومصالح مقاوم و سنگين براي براي پي سازي بنا استفاده مي كنند
و در برخي نقاط ، كرسي چيني با مصالح سنگين
جهت جلو گيري از رطوبت به كار مي رود ،
هر چند ابنيه اين مناطق ، به طور كلي ،
بر روي زمين بنا مي شوند .
در اين رابطه مي توان از شهر جوانرود و روستاهاي اطراف آن واقع در منطقه غربي رشته كوه زاگرس و در 95 كيلو متري شمال غربكرمانشاه نام برد . در اين منطقه ساختمانهاي سنگي ، سيمايي موزون و هماهنگ به كل بافت شهر و همچنين به بافت روستاها داده است . سنگ كه به وفور در اين منطقه كوهستاني وجود دارد و به صورت لاشه و يا قواره در ديوارهاي قطور ساختمان ها به كار مي رود . در اين منطقه اقليمي سرد و نسبتا پر باران ، بام ساختمان ها مسطح و با تير چوبي و كاهگلي پوشيده شده است . هر چند كه بام اغلب ساختمان ها هاي جديد در جوانرود داراي خرپاي چوبي و پوشش شيرواني است .

اقلیم٬ اقلیم سرد ,

سلسله جبال البزر و زاگرس ،نواحی مرکزی ایران را از دریای خزر در شمال و جلگه بین النهرین در غرب جدا می کنند.کوههایی نیز به صورت منفرد در مرکز و شرق ایران وجود دارند از جمله کوه تفتان،شیرکوه و. . . کوهستان های غربی که دامنه های غربی رشته کوههای فلات مرکزی ایران و سراسر کوههای زاگرس را در بر میگیرند ،از مناطق سردسیر کشور به شمار می آیند.

اقلیم چیست؟ 
اقلیم به شرایط آب و هوایی یک منطقه جغرافیایی نظیر دما، رطوبت،فشار اتمسفر،باد ،بارش و سایر مشخصه های هواشناسی در مدت زمانی نسبتاً طولانی نسبت داده میشود.

تقسیمات اقلیمی جهان 
اقلیم بارانی و استوایی
اقلیم گرم و خشک
اقلیم گرم و معتدل
اقلیم سرد و برفی
اقلیم قطبی
تقسیمات اقلیمی در ایران
اقلیم معتدل و مرطوب(سواحل جنوبی دریای خزر)
اقلیم سرد (کوهستان غربی)
اقلیم گرم وخشک (فلات مرکزی)
اقلیم گرم و مرطوب (سواحل جنوبی)
ویژگی اقلیم سرد 
کوهستان های غربی که دامنه های غربی رشته کوههای مرکزی ایران را شامل می شوند با توجه به این که میانگین دمای هوا در گرمترین ماه سال در آنها بیش از 10و میانگین حداقل دمای هوا کمتر از 3- درجه سانتیگراد است.گرمای شدید دره ها در تابستان زیاد و در زمستان بسیار کم است.زمستان های طولانی ،سرد و سخت بوده و چندین ماه از سال زمین پوشیده از یخ است.میزان بارندگی در تابستان کم و در زمستان زیاد است.فصل بهار کوتاه بوده و زمستان و تابستان را از هم جدا می کند. شهر هایتبریز ،ارومیه،سنندج وهمدان را می توان در این اقلیم قرار داد. در سراسر این منطقه ازآذربايجان تافارس زمستان ها به شدت سرد است سرما از اوايل آذر ماه شروع مي شود و تا آخر فروردين ماه کم وبيش ادامه مي يابد.

ویژگی های معماری بومی مناطق سرد
به طور عمده شبیه به اصولی است که در مناطق گرم و خشک مورد توجه بوده است ،با این تفاوت که در مناطق سرد منابع ایجادحرارت در داخل ساختمان است.

استفاده از پلان های متراکم و فشرده
به حداقل رساندن سطح خارجی در برابر حجم مورد پوشش
ساختمانها با مصالحی که دارایظرفیت حرارتی بالا هستند بنا میشوند.
به حداقل رساندن میزان تعویض هوای داخلی و تهویه هوای طبیعی و در نتیجه ،جلوگیری از ایجاد سوز در داخل و خروج حرارت داخلی به خارج از ساختمان
ساخت بام های مسطح و نگه داری برف به عنوان عایق بر روی بامها
ساختمان هاي درون گرا با حیاط مرکزي
استفاده از ایوان و حیاط کوچک در بنا
ساخت اتاق هاي کوچک با ارتفاع کم
ساخت دیوارهاي نسبتاً قطور
تنها تفاوت بین معماری این مناطق و مناطق گرم و خشک ،تمایل و ضرورت استفاده از حرارت ناشی از تابش آفتاب در داخل ساختمان در فصل زمستان است ولی در هر صورت برای استفاده از انرژی حرارتی حاصل از تابش آفتاب پوشش سطوح خارجی به رنگ تیره انتخاب شده و ابعد پنجره ها نیز نسبت به مناطق گرم و خشک افزایش یافته است.

کالبد شهری و روستایی در اقلیم سرد
بافت شهری و روستایی حوزه اقلیمی سرد و کوهستانی در جهت مقابله با سرمای شدید شکل گرفته است . ویژگی های بافت شهری و روستایی در این اقلیم عبارتند از:

بافت متراکم و فشرده
فضاهای کوچک و محصور
بهره گیری از جهات آفتاب و زمین ( به عنوان عوامل تعیین کننده ی جهت استقرار و گسترش شهر و روستا و سیمای آنها)
معابر باریک به موازات خط تراز زمین
با توجه به شرایط اقلیمی منطقه سرد و کوهستانی در ایران به منظور جلوگیری از اتلاف حرارتی و کوران هوا ، بنا ها به صورت متراکم و فشرده و متصل و در کنار هم ساخته می شوند تا سطح تماس فضاهای گرم مسکونی با محیط سرد خارج کاهش یابد . همچنین بنا ها طوری کنار هم قرار می گیرند که یکدیگر را محصور نمایند و فضاهای شهری تا حد امکان کوچک شوند تا نفوذ جریان باد سرد به داخل فضاهای شهری کم گردد و تابش حرارت از سطح خارجی دیوارهای گرم ابنیه به فضاهای کوچک و محصور شهری ، هوای ( سرد آنها را تعدیل نماید. نکته قابل مشاهده دیگر در این نوع شهرها ، طراحی معابر کم عرض ) و باریک برای استفاده بهتر از حرارت و جلوگیری از تبادل گرما وسرما است . معمولاً در این نوع اقلیم ، مجتمع های زیستی در وسط دامنه بلندی ها و رو به جنوب و در داخل زمین یا روی آن به منظور بالا بردن ظرفیت حرارتی دیواره های بدنه شمالی و افزایش حجم داخلی نسبت به سطح بیرونی ، استقرار می یابند . در واقع در صورت استقرار روستا در پائین دره اولاً خطر سیل خیزی و نابودی روستا وجود خواهد داشت . ثانیاً نفوذ هوای سرد سنگین به دره ها باعث افزایش شدت سرما به هنگام شب خواهد شد . ثالثاً جبهه شمالی کوه همواره در سایه قرار گرفته و سرد می باشد در حالیکه روستاها و شهر ها باید جهت حداکثر استفاده از تابش خورشید ، رو به دره و در آفتاب بنا گردند . رابعاً به علت فزونی ناهمواری های زمین و شدت باد در بالای کوه و دسترسی به منابع آبی و رود خانه ها که در قسمت پائین ارتفاعات جاری هستند ، استقرار بافت روستایی و شهری بر بالای کوه صحیح نمی‌باشد.

منابع : ویکی پدیا

 

بافت شهری و روستایی

در این مناطق عامل تعیین کننده در شکل گیری بافت شهری و روستایی، سرمای زیاد می باشد. از جمله خصوصیات کلی:

فضاهای شهری و روستایی کوچک و محصور.

بافت شهری و روستایی متراکم و ابنیه متصل به هم.

جهت آفتاب و عوارض زمین عامل تعیین کننده در نحوه استقرار، گسترش و سیمای کلی شهری و روستایی.

کوچه ها و معابر اصلی به موازات خط تراز زمین و اغلب با عرض کم.

شهرک ها و روستاها در کوهستان ها اغلب در کوهپایه و در سمت جنوبی آن بنا می شودزیرا :

اگر روستا در پایین دره باشد خطر سیل و از بین رفتن آن وجود دارد.

در شب هنگام هوای سرد که سنگین تر است به پایین نفوذ می کند.

سمت شمالی کوه که همیشه در سایه و سرد است، مکان خوبی برای زنرگی نیست.

بالای کوه برای استقرار روستا مناسب نیست زیرا معمولاً ناهمواری های زمین در بالای کوه بیشتر است و شدت باد نیز بیشتر است و هیچ گونه حفاظی برای روستا در مقابل باد وجود ندارد، همچنین بالای کوه از رودخانه که همیشه در پایین دره جاری است دور است و دسترسی به آن مشکل است.

ویژگی های بومی و فرم بنای مناطق سرد

استفاده از پلان های متراکم و فشرده.

به حداقل رساندن سطح خارجی در برابر حجم مورد پوشش.

ساختمان های دارای حیاط مرکزی و درون گرا.

استفاده از مصالحی با ظرفیت و عایق حرارتی خوب.

ارتفاع اتاق ها کم.

انتخاب بام های مسطح (جهت نگه داری برف بر روی بام ها به صورت عایق حرارتی).

به حداقل رساندن میزان تعویض هوای داخلی و تهویه طبیعی و در نتیجه جلوگیری از ایجاد سوز در داخلو خروج حرارت داخلی به خارج از ساختمان.

بازشوهای کوچک.

دیوارهای نسبتاً قطور.

ایوان ها و حیاط های کوجک.

خانه های سنتی در این نواحی مانند نواحی مرکزی ایران به صورت حیاط مرکزی احداث می شدند. منتهی در اینجا اطاق های واقع در سمت شمال حیاط از سایر قسمت ها بزرگتر و وسیع تر است و تالار یا اتاق اصلی نشیمن خانه در همین سمت واقع می باشد. این مطلب به دلیل استفاده از تابش مستقیم و حرارت آفتاب در زمستان است و چون فصل تابستان عمدتاً کوتاه و دمای هوا نسبتاً معتدل است از سمت جنوب ساختمان کمتر استفاده می شود. اتاق های جنوبی و همچنین اتاق های شرقی و غربی ( در صورت وجود ) جهت انبار و فضاهای خدماتی استفاده می شدند. این خانه ها اغلب دارای زیرزمینی با سقف کوتاه در زیر قسمت زمستان نشین هستند که در تابستان به دلیل هوای نسبتاً خنک آن ها جهت سکونت اهل خانه می باشد.

از آن جایی که هوا در اغلب مئواقع سال سرد یا بسیار سرد است لذا اکثر فعالیت های روز مره در داخل اتاق ها صورت می گیرد. به همین دلیل ابعاد حیاط ها در این نواحی کوچک تر از مناطق فلات مرکزی ایران است و عمق ایوان ها نیز از مناطق جنوبی کشور به مراتب کمتر می باشد. در اکثر شهرهای این مناطق کف حیاط ساختمان ها 1 الی 5/1 متر پایین تر از پیاده رو است تا آب جاری در جوی ها و نهرها را بتوان سوار باغچه در حیاط و یا آب انبار واقع در زیرزمین نمود. از طرفی این هختلاف سطح باعث حفظ حرارت درون ساختمان نیز می شود.

احجامی نظیر مکعب و مکعب مستطیل که نسبت سطح بیرونی آن ها به حجم داخل بنا کم است، جهت این مناطق مناسب است.

در سال های اخیر بر خلاف گذشته که از سقف های مسطح استفاده می شد، استفاده از بام شیروانی رواج یافته ولی هنوز کماکان در روستاها بام ساختمان ها به صورت مسطح و با پوشش تیر چوبی و کاهگل می باشد که دلیل آن عمدتاً ضعف مالی روستاییان است. در روستاها جهت نگه داری چهارپایان اگر خانه دو طبقه باشد، معمولاً در طبقه زیرین چهارپایان نگه داری می شوند و طبقه دوم مسکونی می باشد. بدین طریق سطح تماس فضای طویله و محیط مسکونی با سرمای خارج کم می شود و سقف بین دو طبقه از هر دو طرف گرم می گردد که برای هر دو طبقه مفید می باشد.

به طور کلی بهترین فرم ساختمان فرمی است که کمترین مقدار حرارت (کالری) را در زمستان از دست بدهد و در تابستان نیز کمترین مقدار حرارت را از آفتاب و محیط اطراف دریافت کند. بنابراین “پلان مربع” بهترین فرم محسوب می شود زیرا با وجود بیشترین حجم، کمترین سطح خارجی را دارد. البته این مساله در مورد ساختمان های قدیمی که معمولا پنجره های بزرگی ندارند و به همین دلیل می توان نفوذ بسیار کم آفتاب به داخل آن ها را نادیده انگاشت، صدق می کند. ولی در مورد ساختمان های امروزی که دارای قسمت های شیشه خور بزرگی است صادق نیست.

به دلیل سرمای شدید این مناطق در فصل زمستان، فرم های باز یا فرم هایی که ضلع شمالی- جنوبی آن بلندتر از ضلع های شرقی – غربی آن هاست مناسب نیست و بهتر است فرم ساختمان فشرده و پلان مربع باشد. ساختمان های دوطبقه ای که فرم آن ها شبیه به مکعب است بهترین نوع ساختمان از نظر کنترل گرمای هوای داخلی در زمستان است. کلاً فرم های بسته یا ساختمان های به هم چسبیده پشت به پشت در جهت محور شمالی _ جنوبی ارجحیت دارند. در این مناطق بهتر است ساختمان ها مرتفع باشند.

نوع مصالح به کار رفته

در مناطق سرد هدف اصلی حفظ حرارت در داخل ساختمان است و عمده ترین عامل در این مورد مقاومت حرارتی دیوارهای جانبی ساختمان است. بنابراین در این مناطق دیوارهای جانبی ساختمان باید مقاومت حرارتی مناسبی داشته باید تا از اتلاف حرارت داخلی ساختمان جلوگیری کند. از طرفی مصالح مورد استفاده ابنیه سنتی در مناطق کوهستانی مانند سایر مناطق اقلیمی آن چیزی است که در دسترس است، لذا اغلب جهت دیوارها از سنگ و برای پوشش سقف طبقات و بام از چوب درختان و کاهگل استفاده می شود.

در نواحی حاشیه کوهپایه و مناطقی که خاک رس به حد کافی وجود داشته باشد، دیوارهای خشتی و آجری نیز ساخته می شود.

در ساختمان های امروزی با استفاده از تکنولوژی مدرن و تاسیسات مکانیکی، سعی در مقابله با این عوامل اقلیمی شده است، ولی در گذشته این تجهیزات وجود نداشته و ابنیه سازان سنتی می بایستس بالاجبار با استفاده از وسایل و مصالح محلی با عوامل نامناسب و فرسایشی طبیعت مقابله کنند و جهت فراهم نمودن شرایط آسایش در محوطه های شهری و در داخل ساختمان ها استفاده بهینه از عوامل اقلیمی همیشه مساله اساسی و مهم در طراحی و اجرا بوده است.

به طور کلی می توان بیان نمود که ساختمان های سنتی ما برعکس اغلب ساختمان های امروزی، در ستیز با شرایط طبیعی نبودند بلکه با استفاده مناسب از این شرایط در یک همزیستی و بهره وری منطقی در بطن طبیعت قرار داشته اند.

جبهه هاي ساخته شده بنا

جبهه شمال به علت مسائل اقليمي ، نور گيري مناسب و استفاده از افتاب در فصل هاي سرد سال ،در تمامي خانه ها مورد توجه بوده است . در اين جبهه ، فضاهاي اصلي از جمله طنبي ها و كله اي ها قرار گرفته هم چنين يك ايوان سرتاسري نيز در اين جبهه قرار گرفته كه باعث جلوگيري از نفوذ افتاب در تابستان ميباشد جبهه غرب ، نظر به اين كه پشت به افتاب نامناسب غرب دارد در جبهه دوم اهميت است به گونه اي كه در صورت چند جبهه اي بودن خانه ها ، جبهه غربي اولويت دارد اين جبهه بيشتر مخصوص فضاهايي چون سردابه و انباري بوده كه كمتر مورد استفاده قرار ميگرفته است جبهه شرقي ، از انجايي كه در معرض نور نامناسب مغرب ميباشد ، در خانه هايي كه جبهه جنوبي ، در خانه هايي كه دو جبهه اي هستند مورد استفاده قرار نگرفته اند .

جبهه جنوبي،در خانه هايي كه مربوط به اوايل قاجار بوده و هنوز از الگوي معماري درون گراي ايراني تبعيت مي كنند به صورت تابستان نشين درآمده است كه نمونه آن در خانه بهنام قابل مشاهده است.در چند خانه ديگر از جمله مشروطيت و حيدر زاده اين جبهه داراي فضا هاي كم اهميت چون انباري است.در چند مورد از خانه هاي مربوط به اواخر قاجار و رضاشاهي با توجه به شيوه الگوي برون گرا،خانه ها به صورت كلاه فرنگي ساخته شده استكه مي توان به خانه كلانتري كه در داخل يك باغ احداث شده و همچنين خانه هاي اردوبادي و ثقه الاسلام اشاره كرد.به نظر مي رسد با نزديك شدن به دوران متاخر،جبهه هاي مورد استفاده كمتر شده به طوري كه در خانه هاي رضا شاهي عموما از يك جبهه شمالي استفاده گرديده است.

جهت گيري بنا

به صورت يك اصل كلي مي توان گفت جهت گيري بناها عموما رو به جنوب بين 15 درجه جنوب شرقي تا 10 درجه جنوب غربي مي باشد به گونه اي كه فضا هاي اصلي قرار گرفته در جبهه شمالي مانند طنبي،كله اي و اتاق هاي نشيمن،رو به جنوب قرار مي گيرد.تنها در خانه حاج شيخ جبهه اصلي ساختمان در سمت غرب قرار گرفته است.

همسايگي ها

با توجه به قرار گيري خانه هاي مورد مطالعه در بافت قديمي و فشرده شهر اكثر آنها از چندين جهت داراي همسايگي مي باشد.در يك بررسي كلي مشاهده مي شود كه بيشتر خانه ها از سه جبهه داراي همسايگي بوده و تنها يك جبهه به معبر محدود است(سلماسي،گنجه اي زاده،حاج شيخ،قدكي،شربت اوغلي،ساوجبلاغي،اردوبادي،ثقه الاسلام و صحتي)

در اين موارد ورودي نيز بيشتر در جبهه اي كه به معبر محدود مي شود قرار گرفته است.در چند مورد نيز خانه از هر طرف داراي يك همسايگي است.مثلا خانه بهنام از هر جهت محدود به همسايه مي باشد و ورود به آن از طريق دالان جنوبي صورت مي گيرد كه ما را به هشتي ورودي مشترك با همسايه غربي (خانه قدكي)مي رساند.اين مورد در خانه امير نظام و نيشابوري نيز ديده مي شود كه در ورودي به اين خانه ها؛از طريق معابري باريك كه به يكي از اضلاع خانه منتهي مي شود صورت مي گيرد.

نحوه استقرار ورودي نسبت به همسايگي ها

ورودي به خانه ها اغلب از جهتي صورت مي گيرد كه داراي همسايگي نبوده و به معبر محدودند.اين امر در خانه هايي كه صرفا داراي يك ورودي مي باشند بيشتر قابل مشاهده است (سلماسي،گنجه اي زاده،حاج شيخ،قدكي،ساوجبلاغي،اردوبادي،ثقه الاسلام،و صحتي)

در اين خانه ها كه از سه جهت داراي همسايگي مي باشند،ورودي در جهتي كه به معبر محدود مي شود قرار گرفته است.در تعدادي از خانه ها كه داراي دو ورودي مي باشند ورودي

(مجتهدي،حيدر زاده،رستگارو لاله اي)در چند نمونه از خانه هايي كه دو ورودي دارند دو حياط اندروني و بيروني وجود دارد كه ورودي ها با توجه به دسترسي به اين دو حياط استقرار يافته اند.مثلا در خانه شربت اوغي ورودي شمالي به بيروني در جبهه معبر شمالي و ورودي جنوبي به اندروني در گوشه جنوب شرقي قرار گرفته است.هم چنين در خانه امير نظام ورود به اندروني از ضلع شمال شرقي و ورود به بيروني از ضلع جنوب شرقي و در امتداد معابر صورت مي پذيرد.

در خانه بهنام كه از هر چهار طرف داراي همسايگي بوده و هيچ مجاورتي با معبر ندارد همانگونه كه گفته شد ورودي به خانه از گوشه جنوب غربي و از طريق دالاني صورت مي گيرد كه به هشتي و ورودي مشترك با خانه مجاور غربي (قدكي) مي رسد.در نمونه هاي ديگر كه از هر چهار جهت همسايگي دارند ورودي در انتهاي معبر منتهي به يكي از جبهه هاي ساختمان قرار گرفته است.(كلانتري و نيشابوري)

نحوه استقرار ورودي نسبت به محور اصلي و فرعي

به طور كلي مي توان گفت سعي شده تا ورودي هاي خانه در امتداد محور هاي اصلي و فرعي بنا قرار نگيرد.اين نكته بيان گر اهميت موضوع محرميت خانه ها مي باشد.چرا كه در اين صورت ديد مستقيم از ورودي به درون خانه ميسر نمي گردد.اين نكته در تمامي خانه ها تا دوران رضا شاهي قابل مشاهده است.اما در مواردي از خانه هاي دوران رضا شاهي ورودي نيز در امتداد محور هاي اصلي و فرعي قرار گرفته است كه اين امر بيان گر كاهش اهميت محرميت و درون گرا بودن خانه هاستو تاكيد بر برون گرايي و توجه به نما هاي بيرونيستمثلا در خانه اردوبادي كه كاملا برون گراست نه تنها ورودي اصلي و فرعي در امتداد محور هاي اصلي و فرعي قرار كرفته بلكه از طريق عناصر معماري همچون پله و ايوان به آن تاكيد شده است.همچنين است خانه رستگار كه وجه بيروني آن داراي اهميت خاص مي باشد و ورودي در امتداد محور ها قرار گرفته است.

به نظر مي رسد آنچه در محل استقرار ورودي اهميت بيشتري داشته است محور اصلي بنا بوده و ورودي خود را با امتداد محور اصلي ساختمان هماهنگ نموده و در وجوه جانبي راستاي محور اصلي قرار گرفته استشايد اين امر بدين خاطر باشد كه پس از ورود به حياط خانه كه از طريق واسطه هايي چون هشتي و ورودي صورت مي گرفته است با وجه اصلي خانه مواجه مي شويم.اين نكته به خوبي در خانه هاي بهنام،مشروطيت،قدكيريالشربت اوغلي،حيدر زاده،ساوجبلاغي،امير نظام،لاله اي و صحتي مشاهده مي شود.

فضاهاي مستقر در راستاي محور اصلي بنا

در اكثر خانه ها فضاهاي اصلي در امتداد محور اصلي بنا قرار گرفته است.مثلا طنبي،ايوان جنوبي و شمالي،حوضخانه و راه پله مركزي در اين امتداد شكل گرفته است.در خانه هايي كه به اوايل تا اواسط قاجاريه مربوط مي باشند و در آنها طنبي،حوضخانه ،كله اي و ايوان به عنوان فضاهاي اصلي وجود دارند،اين فضاها در امتداد محور اصلي خانه استقرار يافته اند.

در دوران متاخر،اواخر قاجار و رضا شاهي با كاهش اهميت اين فضا ها محل استقرار آن ها نيز از محوريت خارج مي شود.همچنين فضاهايي مثل راه پله كه حضور كم رنگي در دوران متقدم داشته به عنوان يك عنصر شاخص و محوري در راستاي محور اصلي ساماندهي مي شود.همچنين در دوران متاخر ايوان هاي سراسري جاي خود را به ايوان هاي كوچك مي دهند كه حالت بيرون زده داشته و بيشتر به عنوان عامل جذب در نماي بيروني مورد استفاده قرار مي گيرد.(گنجه اي زاده غربي،اردوبادي،رستگار،ثقته الاسلام و لاله اي)

در طبقه همكف فضاهاي اصلي چون طنبي،ايوان اصلي و پله قرار گرفته است.در خانه هاي مقتدم،با توجه به اهميت طنبي اين فضا در راستاي محور اصلي و در طبقه همكف قرار گرفته است(سلماسي،بهنام،گنجه اي زاده شمالي،حاج شيخ،عتوي،مجتهديريالقدكي،حيدر زاده،ساوجبلاغي،امير نظام،كلانتري و لاله اي)در صورت وجود ايوان سرتاسري جنوبي يا

شمالي اين فضا نيز در طبقه همكف واقع و اغلب در جنوب و گاه در شمال طنبي است

(ساوجبلاغي،امير نظام حيدرزاده، بهنام،گنجه اي زاده شمالي)

در دوران متاخر،ايوان شكل سراسري خود را از دست داده و به صورت ايوان هاي كوچك بيرون زده در دو سمت محور اصلي يا در امتداد آن و در طبقات بالا تر قرار گرفته است(اردوبادي،رستگار،ثقته الاسلام و لاله اي)پله از ديگر عناصري است كه در طبقه همكف خانه هايي كه مربئط به بعد از اوايل قاجار مي باشد به صورت محوري مطرح گرديده است.راه پله مركزي در هيچ يك از خانه هاي مربوط به اوايل قاجار ديده نمي شود و اين نكته نشان مي دهد كه راه پله مركزي عنصر وارداتي مي باشد.حضور راه پله مركزي از خانه مشروطيت شروع شد ه و در خانه شربت اوغلي،حيدر زاده،گنجه اي زاده غربي،اردوبادي،ثقته الاسلام و صحتي به اشكال مختلف قابل مشاهده است.همچنين در طبقه همكف خانه هاي متاخر نوعي پله كه ارتباط ميان حياط و ايوان ها و داخل خانه را ميسر مي سازد شكل گرفته است كه داراي شكل هاي مختلف نيز مي باشد(امير نظام،گنجه اي زاده غربي و نيشابوري)تنها در خانه مشروطيت حوض خانه در طبقه همكف و حدودا هم سطح با حياط قرار گرفته است.در طبقه زيرين اغلب خانه هاي متقدم و در راستاي محور اصلي فضاهاي پر اهميت حوضخانه قرار گرفته است 0سلماسي،حاج شيخ،علوي،مجتهدي جنوبي،قدكي،حيدر زاده،ساوجبلاغي و امير نظام)در زير زمين خانه نيشابوري نيز يك حوضخانه وجود دارد كه در امتداد محور اصلي نمي باشد.در اين طبقه به غير از حوضخانه فضاي پر اهميت ديگري در اين راستا قرار نگرفته است.

در طبقه اول خانه هايي كه داراي كله اي مي باشند،دو اتاق كله اي كه در دوران متاخر كمتر قابل مشاهده است در دو سمت محور اصلي در طبقه اول قرار گرفته اند(سلماسي،بهنام،حاج شيخ و مجتهد جنوبي)طنبي در خانه هاي متاخر در طبقه اول قرار گرفته است(مشروطيت،شربت اوغلي،گنجه اي زاده غربي،مجتهدي شمالي،اردوبادي،رستگار،ثقته الاسلام،لاله ايو صحتي)كه در اين موارد از لحاظ شكل و نوع دسترسي تفاوت ماهوي با طنبي هاي متقدم دارند.

از فضا هاي موجود در طبقه اول مي توان به ايوان هاي بيرون زده كوچك اشاره كرد كه اغلب در دو سمت محور اصلي و با حضور صريح در نماي ساختمان ها در خانه گنجه اي زاده غربي ،ثقه الاسلام،لاله اي ديده مي شوند.

فضا هاي مستقر در راستاي محور فرعي

اكثر فضاهاي اصلي خانه ها،همانگونه كه گفته شد در راستاي محور اصلي ساختمان قرار گرفته اند و كمتر فضايي است كه در امتداد محور فرعي ساختمان قرار گرفته اند و كمتر فضايي است كه در امتداد محور فرعي ساختمان ساماندهي شده باشد.از فضا هاي قابل اشاره تنها مي توان اتلاق سه دري را ذكر نمود كه در بعضي خانه ها در امتداد محور فرعي قرار گرفته اند.اين اتاق به صورت نشيمن يا خواب مورد استفاده قرار مي گرفته استو در طبقه همكف واقع شده است(سلماسي،بهنام،حاج شيخ،مجتهدي جنوبي،امير نظام و نيشابوري) در دو خانه قدكي و اردوبادي،ايوان و درخانه گنجه اي راه پله در امتداد محورفرعياست.در طبقات زير زمين و اول و در امتداد محور فرعي ،در اكثر موارد هيچ فضاي مهم قابل اشاره اي قرار نگرفته است به جز خانه اردوبادي كه در محور فرعي آن و در طبقه اول،ايوان قرار گرفته است كه بيرون زده و از سه طرف باز مي باشد.

ورودی

شكل فضا

شكل فضاي ورودي،بسيار متنوع و گوناگون است.در بعضي از خانه ها،شكل ورودي به گونه اي است كه خود تبديل به يك فضاي مستقل مي گردد(سلماسي،مجتهدي،قدكي و ساوجبلاغي)اين فضا مي تواند داراي سكو يا پاخوره جهت استراحت عابران يا نشستن افراد باشد.در چند نمونه خاص،ورودي داراي شكل مشخص مي باشد.مثلا در خانه سلماسي،اين فضا به شكل هشت ضلعي و در خانه ساوجبلاغي به شكل نصف هشت ضلعي مي باشد.

فضاي ورودي،بيشتر در خانه هاي متقدم وجود دارد.اكثر خانه هاي دوران رضا شاهي و نيز اواخر قاجار فاقد فضا هاي ورودي بوده و سر در ورودي،بدون واسطه به فضاي داخلي يا هشتي متصل مي گردد(نيشابوري،رستگار،صحتي و لاله اي)در خانه هاي متاخر كه به صورت متاخر كه به صورت كلاه فرنگي مي باشند ،فضاي ورودي به صورت خاص درآمده است.دراين خانه ها،با توجه به برون گرا بودن آنها،ورودي به داخل خانه با عناصري چون پله و ستون مورد تاكيد قرار مي گيرد به گونه اي كه مي توان يك فضاي ورودي را احساس نمود.مثلا در خانه كلانتري كه كه در وسط يك باغ است،ستون ها و تورفتگي ورودي،فضاي ورودي را به وجود مي آورد.در خانه اردوبادي نيز،پله ها به خلق فضاي ورودي كمك مي نمايد.همين طور در خانه ثقه الاسلام فضاي ورودي از طريق پله و ايوان شكل گرفته است.

هشتي

شكل فضا

هشتي به عنوان فضاي واسط ميان سر در و فضاي ورودي و درون خانه عمل مي كرده است.به طور كلي در خانه هاي مورد بررسي دو شكل عمده هشت ضلعي و چهار ضلعي براي هشتي ها قابل مشاهده است.شكل هشت ضلعي در خانه هاي سلماسي،مجتهدي و ساوجبلاغي و شكل چهار ضلعي در خانه هاي حاج شيخ،مشروطيت،شربت اوغلي،نيشابوري و لاله اي ديده مي شود.اضلاع هشت ضلعي ها يا بسته بوده و داراي تزئينات و طاق بندي است و يا به صورت ورودي به فضاي مجاور درآمده است.بعضي از هشتي ها از دو ضلع(ساوجبلاغي)،بعضي از سه ضلع(سلماسي و مجتهدي)باز مي باشند.اضلاع هشت ضلعي هاي چهار ضلعي نيز به صورت ورودي و يا به صورت بسته با تزئينات است.اين هشتي ها يا از دو ضلع (مشروطيت و لاله اي و صحتي)يا از سه ضلع (شربت اوغلي و نيشابوري)و يا از هر چهار طرف (حاج شيخ) باز مي باشد.

ورود به حياط در بعضي از هشتي ها بدون واسطه صورت مي پذيرد (مشروطيت،شربت اوغلي،نيشابوري و لاله اي) و در بعضي موارد از طريق يك راهرو يا دالان مي باشد(سلماسي و مجتهدي)در چند مورد نيز پس از هشتي وارد يك سكوي صفه مانند شده و بوسيله پله به حياط اصلي وارد مي شويم.(ساوجبلاغي و صحتي)فضا هايي كه دسترسي به آنها از طريق هشتي است است متنوع اند.در خانه سلماسي،از ضلع شرقي هشتي به اتاق جانبي،و در خانه حاج شيخ از اضلاع شرقي و غربي به اتاق هاي جانبي،و در خانه نيشابوري از ضلع جنوبي و به واسطه پله به اتاق مجاور دسترسي وجود دارد.

طنبي

كليات

طنبي در خانه هاي متقدمبه عنوان اصلي ترين فضا و در خانه هاي متاخر به عنوان يك فضاي مهم وجود داشته است.اين فضا در اكثر خانه ها به عنوان يك فضاي اصلي ساختمان و در جبهه شمالي آن قرار گرفته و بيشتر به صورت اتاق ميهمان مورد استفاده بوده است.اما در دوران متاخر با كاهس اهميت اين فضا استقرار آن نيز گاهي از محوريت خارج شده است(ثقه الاسلام،گنجه اي زاده غربي و صحتي)

در جنوب طنبي،در دوران متقدم بيشتر يك ايوان سرتاسري واقع شده كه اين ايوان هم به صورت محافظ پنجره هاي اروسي،و هم جهت استفاده بهينه از نور آفتاب-ايجاد سايه در تابستان و نفوذ آفتاب در زمستان-مورد استفاده بوده است(بهنام،گنجه اي زاده شمالي،حاج شيخ،علوي،مشروطيت،قدكي،شربت اوغلي،ساوجبلاغي و امير نظام)در دوران متاخر،ايوان سرتاسري به ايوان هاي بيرون زده اي كه از سه جهت باز مي باشند تبديل گرديده واختيار طنبي قرار گرفته است(گنجه اي زاده غربي،مجتهدي شمالي،ثقه الاسلام و لاله اي)در بعضي از طنبي ها،ضلع شمالي نيز داراي ايوان سرتاسري است(قدكي و حيدر زاده)

طنبي اغلب در طبقه همكف قرار گرفته است(سلماسي،گنجه اي زاده شمالي،حاج شيخ،علوي،مجتهدي،قدكي،حيدر زاده،ساوجبلاغي،امير نظام،كلانتري و لاله اي)و به هيچ وجه در زير زمين واقع نشده است.در خانه هاي متاخر همانگونه كه گفته شد طنبي محوريت خود را در سازماندهي فضا از دست داده از راستاي محور اصلي خارج گرديده است(ثقه الاسلام،گنجه اي زاده غربي و صحتي)اين طنبي ها از لحاظ شكل و نوع دسترسي تفاوت ماهوي با طنبي هاي متقدم دارد.در دو خانه مشروطيت و شربت اوغلي نيز طنبي با وجود مشابهت به الگو هاي پيشين، در طبقه اول قرار گرفته است.طنبي در هيچ يك از نمونه هاي مورد بررسي در امتداد محور فرعي بنا نبوده است.

شكل فضا

اشكال طنبي را مي توان به دو گونه كلي شكم دريده(سلماسي،بهنام،گنجه اي زاده شمالي،مجتهدي جنوبي)و يا مستطيل شكل(بقيه خانه ها)تقسيم بندي نمود.گونه شكم دريده كه بيشترمربوط به خانه هاي اوايل قاجار مي باشد از دو فضاي جانبي برخوردار استكه به صورت انباري و گنجه(بهنام و گنجه اي زاده شمالي) يا پله ورود به كله اي(سلماسي و مجتهدي جنوبي)درآمده است.

در ديوار و سقف طنبي ها ي دوران متقدم از تزئينات استفاده شده است.ديوار هاي طنبي خانه سلماسي داراي شومينه بت تزئينات نقاشي است.همچنين طنبي خانه بهنام داراي نقاشي در بدنه ها و سقف و شومينه هاي نقاشي شده در ديوار هاست.در بعضي طنبي ها اگر چه تزئينات نقاشي موجود نيست اما بدنه ها طاقچه هاي متعددي دارند (گنجه اي زاده شمالي و حاج شيخ)هرچه به دوران متاخر نزديك تر مي شويم طنبي از لحاظ شكل و تزئينات به سهدگي مي گرايد.طنبي در خانه هايي كه ارتفاع آن باعث به وجود آمدن كله اي در دو طرف شده باشد(سلماسي،بهنام،حاج شيخ و مجتهدي)داراي دو طبقه ارتفاع است در غير اين صورت تنها ارتفاع يك طبقه را داسته است.در بعضي از طنبي ها از پنجره اروسي دار در ضلع جنوبي آن استفاده شده است(سلماسي،بهنام،مشروطيت،قدكي،حيدرزاده،ساوجبلاغي و امير نظام)اين پنجره ها كه شيشه هاي الوان شكيل دارند،در درون فضا و در فصل هاي مختلف نور هاي متنوعي را ايجاد كرده و به صورت كشويي قابل گشودن مي باشند.پنجره اروسي،در بعضي از خانه ها در هر دو سمت جنوب و شمال وجود دارد(بهنام،قدكي،حيدر زاده و امير نظام)اما در طنبي خانه هاي متاخر به جاي اروسي از سه پنجره مجزا(شربت اوغلي،گنجه اي زاده غربي،مجتهدي شمالي،ثقه الاسلام و لاله اي)يا پنج پنجره مجزا(رستگار و صحتي)استفاده شده است.در خانه امير نظام،طنبي شكل خاصي به خود گرفته و دو قسمتي است،به اين صورت كه يك پنجره اروسي در ميان طنبي قرار گرفته و آن را به دو بخش شمالي و جنوبي تقسيم نموده است.براي اين امر،دو دليل را مي توان عنوان نمود:دليل اول اينكه با توجه به تعلق اين بنا به دوران اوايل قاجار و علت تعلق اين بنا به دوران اواخر قاجار و به علت تغيير در ساختار اجتماعي و كم رنگ شدن مسايل مربوط به محرميت،فضاي متعلق به زنان كه بيشتر در كله اي ها بوده است،به مجاورت طنبي انتقال يافته و بخش شمالي به زنان اختصاص يافته است.توضيح اينكه در شرايط خاص مي توان با بالا كشيدن پنجره اروسي مياني،به يك فضاي يك پارچه دست يافت.دليل دوم اينكه طنبي جنوبي جهت استفاده در زمستان ها و طنبي شمالي به منظور استفاده در تابستان ايجاد گرديده است.

دسترسي

دسترسي به طنبي در خانه هايي كه اين فضا در راستاي محور اصلي و در پشت ايوان سرتاسري قرار گرفته است،از طريق حياط اندروني يا بيروني و به واسطه فضا هاي جانبي آن صورت مي گيرد(سلماسي،بهنام،گنجه اي زاده شمالي،حاج شيخ،علوي مجتهدي جنوبي،قدكي،ساوجبلاغي و امير نظام)

در خانه هاي متاخر،كه طنبي به طبقه اول منتقل شده است،دسترسي از طريق اتاق هاي جانبي يا راه رو مجاور كه از طريق سرسرا و راه پله به همكف مي رس،برقرار مي گردد(شربت اوغلي،حيدر زاده،گنجه اي زاده غربي،اردوبادي،ثقه الاسلام و صحتي)دسترسي به طنبي را مي توان به چند گونه اصلي زير تقسيم بندي نمود.(در اين گونه ها،فضا ها به ترتيب از شرق به غرب عنوان گرديده است و بيان گر طنبي مي باشد.

گونه الف:اتاق -اتاق

در اين گونه دسترسي به طنبي از طريق اتاق مجاور صورت مي گيرد(سلماسي،قدكي،ساوجبلاغي)اين اتاق ها از طريق پله به حياط اصلي راه دارند.

گونه ب:راهرو-راهرو

در اين گونه،دسترسي به طنبي از طريق دو راه مجاور صورت مي گيرد(بهنام،گنجه اي زاده شمالي،مجتهدي جنوبي،امير نظام و مجتهدي شمالي)راهرو هاي جانبي از يك سو از طريق پله به حياط اصلي منتهي مي شوند واز سوي ديگر به طبقات بالا(بهنام،گنجه اي زاده شمالي،مجتهدي شمالي،مجتهدي جنوبي)و فضاهاي جانبي ديگر مثل اتاق (بهنام،گنجه اي زاده شمالي،مجتهدي جنوبي،امير نظام و مجتهدي شمالي) دسترسي برقرار مي سازند.

گونه ج:اتق -راهرو يا راهرو-اتاق

در اين موارد،طنبي از يك سمت از راهرو و از سمت ديگر از اتاق جانبي دسترسي دارد (حاج شيخ و علوي)راهرو از يك سمت به حياط اصلي (حاج شيخ و علوي)و از سمت ديگر به طبقه بالا (حاج شيخ)دسترسي برقرار مي كند.

گونه د:اتاق-اتاق(سرسرا)

اين گونه در خانه هايي كه داراي راه پله مركزي و سرسرا مي باشند (مشروطيت،شربت اوغلي،ثقه الاسلام و صحتي)راه پله مركزي كه ارتباط دهنده طبقه همكف و اول مي باشد،ما را به سرسرايي مي رساند كه به صورت فضاي تقسيم عمل مي كند.اين سرسرا هم به صورت مستقيم به طنبي راه دارد و هم دسترسي به اتاق هاي مجاور را برقرار مي سازد كه اين اتاق ها نيز خود به طنبي راه دارند.در خانه لاله اي،به جاي اتاق هاي جانبي دو راهرو قرار گرفته است و سه طرف محدود به راهرو و سرسرا مي باشند.

كله اي

كليات

كله اي به علت ارتفاع زياد طنبي در دو سوي آن و در طبقه فوقاني قرار مي گيرد.اين فضا بيشتر مربوط به فضاي متقدم بوده و در دو سوي امتداد محور اصلي ساختمان در جبهه شمالي و در طبقه اول مي باشد(سلماسي،بهنام،حاج شيخ و مجتهدي جنوبي)در صورت وجود ايوان جنوبي،كله اي نيز در درون آن قرار دارند(بهنام،حاج شيخ)

شكل فضا

شكل كلي كله اي مستطيل مي باشد كه در بدنه هاي آن به فراخور برآمدگي يا فرو رفتگي هايي ايجاد شده است.كله اي ها،ارتفاعي برابر يك طبقه را دارا مي باشند و بعضي از آنها از طريق پنجره جانبي به فضاي طنبي داراي ديده مي باشند(بهنام و مجتهدي جنوبي)بدنه جنوبي كله اي مي تواند داراي يك پنجره (سلماسي)دو پنجره(بهنام و حاج شيخ)يا سه پنجره (مجتهدي جنوبي)باشد.

دسترسي

دسترسي به كله اي ها اصولا از طريق پله هايي كه همكف را به طبقه اول مي رسانند صورت مي پذيرد.

گونه دسترسي را مي توان به چند گونه كلي زير تقسيم نمود:

گونه الف:طنبي-پله-كله اي

در اين گونه،دسترسي به كله اي از طريق پله اي كه در جوانب طنبي شكم دريده ايجاد شده صورت مي پذيرد(سلماسي و مجتهدي جنوبي)

گونه ب :راهرو-پله-كله اي

در اين گونه،دسترسي از طريق پله اي كه در انتهاي راهرو واقع شده است(بهنام،حاج شيخ و مجتهدي جنوبي)

گونه ج:اتاق-پله-كله اي

در اين گونه،دسترسي از طريق اتاق مجاور طنبي و به واسطه پله واقع درآن صورت مي گيرد(حاج شيخ)

حوضخانه

كليات

حوضخانه در خانه هاي متقدم فضايي اصلي و مهم بوده كه در انتداد محور اصلي بنا و در جبهه شمالي آن واقع مي شده.اين فضا،همانگونه كه از نام آن پيداست محل استقرار حوض بوده و از آن به عنوان يك فضاي خنك جهت نشستن و استراحت،و هم چنين جهت انبار داري و نگهداري از گوشت و غلات استفاده مي شده است.در خانه هايي كه ايوان سرتاسري جنوبي يا شمالي مي باشد حوضخانه پنجره هايي را به اين ايوان داشته است.(حاج شيخ،سلماسي،علوي،مجتهدي جنوبي،قدكيريالحيدر زاده،ساوجبلاغي،امير نظام،نيشابوري و صحتي)تنها در خانه مشروطيت حوضخانه در طبقه همكف قرار دارد.در خانه هاي نتاخر،حوضخانه يا اصولا وجود ندارد يا از محور اصلي خارج گرديده است.(نيشابوري)و يا تغيرات شكلي داشته است(صحتي)حوضخانه در هيچ يك از نمونه هاي مورد بررسي در امتداد محور فرعي ساختمان نبوده است.

شكل فضا

شكل حوضخانه را در حالت كلي مي توان به دو گونه چليپايي و يا مستطيل تقسيم نمود.گونه چليپايي كه به صورت دو مستطيل طولي و عرضي در هم فرود شده مي باشد يا به شكل چليپايي كامل بوده (حاج شيخ،مجتهدي جنوبي و حيدر زاده)يا به شكل چليپا با فرورفتگي هاي قابل توجه در جوانب آن است(سلماسي،علوي،مشروطيت و قدكي و امير نظام)اين فرورفتگي ها،باعث تنوع فضايي و هم چنين تقسيم فضاي حوض خانه به چندين زير فضا گرديده است.گونه مستطيل مربوط به دوران متاخر است كه در آن ها از اهميت حوضخانه كاسته شده است(نيشابوريو صحتي)حوضخانه هاي چليپايي اغلب داراي كاربندي هاي متنوع با پوشش طاقي مي باشند. در اين گونه فضاي مركزي داراي يك كاربندي و فضاهاي جانبي كاربندي ديگر را داراست.در مركزيت فضا حوضي قرار گرفته كه داراي شكل هاي متنوعي است ارتفاع حوضخانه يك طبقه مي باشد و از سمت جنوب داراي بازشو هايي جهت تامين نور و تهويه به حياط اصلي مي باشد.در بعضي نمونه ها در خانه هايي كه داراي حياط اندروني و بيروني مي باشند،حوضخانه در جهت شمالي نيز داراي بازشو است(قدكي،حيدر زاده و امير نظام)

در خانه امير نظام،حوضخانه شكل خاص خود را داراست.همان طور كه گفته شد،اين خانه داراي دو طنبي شمالي و جنوبي است كه يك پنجره اروسي مابيت آن قرار گرفته است وسعت طنبي باعث گرديده كه در فضاي زيرين آن كه حوضخانه مي باشد جهت نامين ايستايي طنبي،چهار ستون در مركزيت آن قرار مي گيرد كه اين امر باعث گشودگي فضاي حوضخانه گرديده است.

دسترسي

دسترسي به حوضخانه در خانه هايي كه اين فضا در راستاي محور اصلي و زير طنبي قرار دارد،بيشتر از طريق حيات بيروني يا اندروني و به واسطه فضاهاي جانبي آن صورت مي پذيرد.دسترسي به حوضخانه را مي توان به گونه هاي اصلي زير تقسيم نمود(در اين گونه فضا ها از شرق به غرب عنوان گرديده و نشان گر حوضخانه است)

گونه الف:سردابه–سردابه

در اين گونه ،دسترسي از طريق دو فضاي سردابي مجاور صورت مي گيرد(سلماسي،علوي و ساوجبلاغي)اين سردابه ها،از يك طرف از طريق پله به حياط و از سمت ديگر به سردابه هاي مجاور دسترسي دارند.

گونه ب:راهرو–راهرو

در اين گونه ،دسترسي به حوضخانه از طريق دو راهرو مجاور حوضخانه است(قدكي،امير نظام و صحتي)اين راهرو ها از طريق پله به حياط يا از سمت ديگر به سردابه هاي مجاور دسترسي دارد.

در بعضي از حوض خانه ها دسترسي شكل ويژه خود را داراست.در خانه مشروطيت،حوضخانه در طبقه همكف واقع شده است و بي واسطه از حياط دسترسي دارد.در خانه نيشابوري نيز حوضخانه در راستاي محور اصلي نبوده و ورود به آن از يك طرف و به واسطه راهروي جانبي صورت مي پذيرد.در خانه حاج شيخ نيز حوضخانه به واسطه دو پله در طرفين آن مستقيما به حياط مي رسد.

حياط

كليات

لازم به ذكر است كه حياط ها در طول زمان تغيرات زيادي را داشته است به طوري كه در اكپر خانه ها شكل و اندازه آنها دچار دگرگوني شده است.تغيرات فوق همچنين در شكل باغچه ها تا اندازه اي است كه از بررسي شكل آنها صرف نظر گرديده است.

حياط ها را مي توان كلا به دو گروه حياط اندروني و حياط بيروني تقسيم نمود.در خانه هايي كه داراي دو حياط اندروني و حياط بيروني مي باشند(بهنام،مجتهدي،قدكي/فشربت اوغلي،حيدر زاده و امير نظام)در مواردي كه تنها يك حياط وجود دارد،اين حياط بيشتر خصوصيات حياط بيروني را داراست(سلماسي،حاج شيخ،مشروطيت،ساوجبلاغي،نيشابوري،لاله اي و صحتي)

در خانه هاي متاخر(رضا شاهي)و در گونه هاي برون گرا،خانه در مركزيت قرار گرفته و حياط چهار طرف آن را احاطه كرده است.(اردوبادي و ثقه الاسلام)

حياط بيروني

شكل فضا

شكل عمومي حياط بيروني چهار گوش و مسطتيل بوده كه در بعضي آنها اضافات يا برش هايي در اضلاع آن ايجاد مي شود. حياط بيروني بيشتر در ضلع جنوبي قرار گرفته (سلماسي،بهنام،مشروطيت،قدكي،امير نظام،ساوجبلاغي،نيشابوري)در صورت وجود حياط اندروني،اين حياط در شمال خانه واقع شده است(بهنام،مجتهدي،قدكي و امير نظام)

كشيدگي حياط بيروني عموما در امتداد شمال جنوب و در راستاي محور اصلي است.حياط بيروني را از لحاظ بدنه و بر پايي تعداد جبهه هاي ساخته شده آن مي توان به گونه هاي زير تقسيم بندي نمود.

گونه الف:

در اين گونه حياط تنها از يك جهت به جبهه ساخته شده محدود بوده و از سه جهت ديواري كه ميتواند ساده يا طاق نما باشد.

گونه ب:

در اين گونه حياط از دو طرف ساخته شده و داراي نما مي باشد(بهنام،شربت اوغلي،ساو جبلاغي و نيشابوري)

گونه ج :

در اين گونه حياط از سه طرف ساخت مي باشد(سلماسي،حاج شيخ،مشروطيت و قدكي)

گونه د:

در اين گونه با توجه به برون گرا بودن بنا حياطحياط در اطراف آن گسترده شده است (اردوبادي)

حياط ها،عموما نسبت به سطح ورودي پايين تر قرار گرفته و اين اختلاف سطح به صورت پله حل شده است.(سلملسي،حاج شيخ و مشروطيت)در خانه مجتهدي توسط شيب دالان حل شده است.همچنين در دو نمونه ساوجبلاغي و صحتي اين اختلاف بوسيله صفه در ضلع جنوبي حياط در آمده كه از طريق پله ما را به حياط مي رساند.در بيشتر بنا ها يك حوض مركزي كه اشكال مختلفي دارد قابل رويت است.

دسترسی:

دسترسی به حیاط از بیرون خانه به واسطه فضاهایی چون ورودی ،هشتی،دالان یا راهروصورت می پذیرد.گونه های دسترسی را می توان به موارد زیر تقسیم نمود:

الف:ورودی-هشتی

در این کونه پس از گذر از ورودی و هشتی بلاواسطه به حیاط بیرونی می رسیم.(حاج شیخ،مشروطیت،شربت اوغلی،لاله ای)

ب:ورودی-هشتی-راهرو

در این موارد ،پس از ورودی وهشتی یک فضای واسط به صورت راهرو وجود دارد.(سلماسی،نیشابوری)

ج:ورودی-هشتی-دالان

در این گون پس از ورودی و هشتی یک دالان وجود دارد که پس از طی آن به حیاط می رسیم،این دالان می تواند سرباز(بهنام)یاسرپوشیده(مجتهدی)باشد.

د:ورودی-هشتی-سکو

در ای گونه پس از ورودی و هشتی وارد یک سکوی صفه مانند می شویم که به واسطه پله ما را به سطح اصلی خانه می رساند.

حیاط اندرونی:

شکل فضا

درنمونه های مورد بررسی،تنها دوشکل هشت گوش(بهنام)وچهارگوش(مجتهدی،قدکی،شربت اوغلی،حیدرزاده،امیرنظام)قابل مشاهده است.حیاط اندرونی،که بیشتردرشمال خانه قرار گرفته استکشیدگی قابل ملاحظه ای نداردکه این امر به صمیمیت فضا کمک می کند.حیاط انرونی از سه جهت (بهنام،شربت اوغلی)یا از دو جهت(مجتهدی،حیدرزاده،امیرنظام)محدود به جبهه ساختمان می شودوبدینه دیگر به صورت دیوار ساده یا طاق نما می باشد.این حیاط ها عمومادر سطح پایین تری ازواقع شده اند که این امر به واسطه پله حل گردیده است(بهنام،مجتهدی،قدکی،امیر نظام).یک حوض مرکزی در بیستر حیاط های اندرونی می باشدکه در اطراف آن باغچه ایجاد گردیده است.

دسترسی به حیات اندرونی یا مستقیم از فضای بیرونی و از طریق ورودی ای که مختص حیاط اندرونی است صورت می پذیرد(مجتهدی، شریت اوغلی، حیدر زاده و امیرنظام) یا پس از ورود به حیاط بیرونی و از طریق فضاهای داخلی (بهنام و قدکی) می باشد.

ایوان

کلیات

ایوان یکی از مهمترین و اصلی ترین فضاهای خانه می باشد که در نحوه سازماندهی و استقرار فضاهای دیگر نقش کلیدی دارد. ایوان، در اکثر خانه های متقدم، در امتداد محور اصلی ساختمان قرار گرفته است. این فضا، بیشتر در ضلع جنوبی طنبی بوده که این امر باعث می گردد تا طنبی استفاده بهینه ای از نور آفتاب جنوبی داشته باشد، چرا که ایوان در تابستان ایجاد سایه نموده و در زمستان مانع نفوذ آفتاب تا عمق طنبی نمی گردد. این ایوان هم چنین پنجره ها، ارسی ها و بدنه های خانه را در مقابل عوامل جوی همچون باران محافظت می کند ( بهنام، گنجه ای زاده شمالی، علوی، مشروطیت، قدکی، شربت اوغلی، حیدر زاده، ساوجبلاغی و امیر نظام).

در خانه های متاخر،ایوان ها هم در راستای محور اصلی (گنجه ای زاده غربی، ثقه الاسلام و لاله ای )و هم در امتداد محور فرعی ساختمان (اردوبادی) ایجاد شده است.

شکل فضا

اشکال ایوان ها را میتوان به دو گونه عمده ایوان سرتاسری و ایوان منفرد تقسیم نمود.

گونه الف: ایوان سرتاسری

این ایوان ها، بیشتر در دوره متقدم و میانی ایجاد شده اند و شکل کلی آنها مستطیل می باشد که در بعضی موارد عناصر جانبی در گوشه های آنها تغییراتی ایجاد نموده و آن را به شکل ذوزنقه در آورده است (بهنام و قدکی). ایوان های سرتاسری عموما در راستای محور اصلی بنا و در ضلع جنوبی طنبی قرار دارند و ارتفاع آنها دو طبقه است. در بعضی موارد ،ایوان سرتاسری مابین دو اتاق جانبی طنبی که بیرون زده است، قرار دارد (بهنام،گنجه ای زاده شمالی،علوی ،قدکی و ساوجبلاغی). در مواردی نیز ایوان سرتاسری از طول نمای جنوبی کشیدگی دارد (مشروطیت، شربت اوغلی، امیرنظام و گنجه ای زاده غربی).

جهت ایستایی ایوان ها ستون هایی ایجاد گردیده که بسته به نحوه قرارگیری و مجاورت آنها با یکدیگر ،دهنه های مختلف ایجاد شده است. خانه های بهنام و گنجه اي زاده شمالی پنج دهنه و چهار ستون، خانه های حاج شیخ، علوی و ساوجبلاغی سه دهنه و دو ستون، دارا میباشند. در خانه مشروطیت، ستون ها، ایجاد ده دهنه کرده اند که علت این امر مجاور هم قرار گرفتن دو ستون در دو طرف میباشد. هم چنین است در خانه امیر نظام که شانزده ستون ایجاد سیزده دهنه کرده اند. در خانه قدکی نیز سه ستون قرار دارد که چهار دهنه را ایجاد نموده است.

پیشانی ایوان ها، در بعضی موارد دارای تزیین میباشد. این تزیینات بیشتر به صورت گچبری است (بهنام ، علوی، ساوجبلاغی و امیر نظام).در بعضی از ایوان ها که مربوط به دوران میانی می باشند جهت تاکید بر ایوان ها و در وسط آن، یک سنتوری در راس قرار گرفته که این امر حاکی از وارداتی بودن آن می باشد(علوی، ساوجبلاغی و امیر نظام).

گونه ب:ایوان منفرد

این ایوان ها، بیشتر مربوط به دوره متاخر بوده و شکل آنها مستطیل می باشد. علت این امر، رویکرد برون گرای خانه های متاخر می باشد که در آنها ایوان به صورت بیرون زده ساخته شده که باعث جلب توجه و ایجاد جلوه در نمای بیرونی مي نماید. ایوان های منفرد، بیشتر در اختیار یک فضای خاص قرار می گیرند و دسترسی به آنها از طریق آن فضا میسر می باشد. در خانه های متقدم نیز ایوان منفرد وجود دارد، با این تفاوت که این ایوان ها بیرون زده بوده ودر حریم ایوان سرتاسری قرار می گرفته اند (بهنام و مشروطیت)

ایوان های منفرد از لحاظ محصوریت بدنه ها به ایوان های یک طرف محصور _سه طرف باز(اردو بادی، رستگار، ثقه الاسلام و لاله ای) ایوان های دو طرف محصور _دو طرف باز (مشروطیت) و ایوان های سه طرف محصور_یک طرف باز (قدکی،شربت اوغلی و کلانتری )قابل تقسیم می باشند. ارتفاع ایوان ها به اندازه یک طبقه بنا می باشدو از آنجایی که عموماً در طبقات فوقانی بناها قرار گرفته اند، جهت اجتناب از خطر سقوط، به نصب نرده در اضلاع ایوان مبادرت می ورزند. به منظور ایستایی ایوان ها، از ستون هایی در جبهه بیرون زده آنها استفاده شده که جنس آنها گچی با سر ستون های گچبری شده می باشد (گنجه ای زاده غربی و لاله ای)

دسترسی

ایوان های سرتاسری

دسترسی به ایوان ها از آنجایی که در طبقه همکف و مشرف به حیاط می باشند، از طریق حیاط صورت می گیرد (بهنام، گنجه ای شمالی، علوی، مشروطیت، قدکی و ساوجبلاغی). در مورد خانه امیر نظام، دسترسی به ایوان به علت ارتفاع زیاد آن از طریق دو پله دو طرفه که در دو جانب ایوان قرار دارد می باشد.

ایوان های منفرد

دسترسی به ایوان ها از آنجایی که در اختیار یک فضای خاص می باشند، از طریق همان فضا است. این ایوان ها، یا در اختیار اتاق می باشند (بهنام، مشروطیت، قدکی، کلانتری، گنجه ای زاده غربی، اردوبادی، رستگار و لاله ای) یا در اختیار راهروها قرار دارند (گنجه ای زاده غربی و ثقه الاسلام)که درهر دو صورت، دسترسی به آن ها از طریق اتاق یا راهرو صورت می گیرد. در خانه قدکی، ایوان منفرد غربی دسترسی به سه اتاق مجاور را نیز میسر می سازد.

پله

کلیات

لازم به ذکر است که در این بررسی، پله هایی مد نظر قرار گرفته اند که از لحاظ شکل، محل استقرار و عملکرد و همچنین حضور در فضا اهمیت دارند. در دوران متقدم، پله ها کم اهمیت می باشند که صرفاً ارتباط میان طبقات را بر قرار می سازند. این پله ها به صورت مخفی می باشد و ارتفاع پله ها و اندازه سقف پله ها به صورتی بوده که در استفاده از آن ها با مشکل مواجه می شویم. مثلاً در دوره متقدم، پله هايی که ارتباط میان طبقه هم کف و اول و به خصوص کله ای ها را بر قرار می ساخته، یا در گوشه ای از راهروها (بهنام و حاج شیخ ) یا در یکی از گوشه های طنبی چلیپایی(سلماسی و مجتهدی جنوبی) قرار می گرفته است.

پله، چه به صورت پله خارجی و چه به صورت راه پله داخلی ،در دوره متاخر به صورت یک عنصر شاخص و پر اهمیت در ساختار فضایی خانه ها در آمده است که این نکته حکایت از وارداتی بودن آن را دارد. این پله ها، عموماً در راستای محور اصلی بنا قرار داشته اند (مشروطیت، شربت اوغلی، امیر نظام، کلانتری، گنجه ای زاده غربی، نیشابوری، اردوبادی، ثقه الاسلام و صحتی) در خانه حیدر زاده راه پله در راستای محور فرعی بوده ودر خانه لاله ای راه پله در جنب محور اصلی است.

شکل فضا

اشکال مختلف پله را می توان به دو گونه پله داخلی و خارجی تقسیم نمود:

گونه الف: پله داخلی

پله های داخلی در درون خانه، و عموماً در راستای محور اصلی بنا و جهت بر قراری ارتباط میان طبقه هم کف و اول ایجاد شده اند. این پله ها یا از سه طرف در میان دیوارها محصور بوده است(شربت اوغلی، گنجه ای زاده غربی، اردوبادی، لاله ای و صحتی) و یا در طرفین آن راهرو قرار داشته است (مشروطیت، حیدر زاده، ثقه الاسلام). نورگیری راه پله ها، با توجه به در مرکز قرار داشتن آنها اهمیت دارد. این نورگیری یا از پنجره ای در شمال آن (شربت اوغلی، اردوبادی و صحتی) یا از پنجره های جانبی آن (لاله ای) و یا از طریق سقف و به واسطه نورگیر سقفی(مشزوطیت و گنجه ای زاده غربی )صورت می پذیرد.

از لحاظ شکل، پله های داخلی به چند گونه قابل تقسیم می باشند.

گونه الف-الف: پله های u شکل

در اینگونه، پله از یک طرف شروع شده و پس از رسیدن به پا گرد، با 180 درجه چرخش و از یک مسیر ما را به طبقه فوقانی می رساند (لاله ای).

گونه الف-ب: پله های t شکل

در اینگونه، پله از وسط شروع گردیده و پس از رسیدن به پا گرد، دو بخشی شده و با 180 درجه چرخش از دو مسیر به طبقه فوقانی می رسیم(مشروطیت، شربت اوغلی، حیدر زاده،گنجه ای زاده، اردوبادی و صحتی ).در این مورد، از دو طرف و در طبقه همکف، پله ما را به زیرزمین خانه می رساند(گنجه ای زاده غربیو اردوبادی).در خانه ثقه الاسلام، راه پله مرکزی یک طرفی بوده و بدون پاگرد ما را مستقیم به طبقه فوقانی می رساند.

گونه ب: پله بیرونی

این پله ها که عموماً در راستای محور اصلی بنا بوده و دارای جلوه بیرونی هستند، در بیرون خانه و جهت دسترسی از حیاط به درون خانه (نیشابوری و رستگار) یا دسترسی از حیاط به ایوان (امیر نظام و گنجه ای زاده غربی) می باشند. اینگونه از لحاظ شکل به دو زیر گونه قابل تقسیم است:

گونه ب-الف: پله مستقیم

در این گونه یک پله دو طرفه وجود دارد که از دو مسیر مقابل هم، ما را به یک پاگرد مشترک متصل میگرداند. این پاگرد یا به ایوان مجاور (امیر نظام و گنجه ای زاده غربی ) ویا به ورودی خانه وراهرو (رستگار)متصل است. از فضای زیر پله، جهت ورودی و دسترسی به زیر زمین استفاده شده است (امیر نظام و گنجه ای زاده غربی ).

گونه ب-ب: پله منحنی

در اینگونه نیز،پله دو طرفه ای وجود دارد که از دو مسیر مقابل هم به یک پاگرد مشترک می رسد، با این تفاوت که دو مسیر پله ها شکل منحنی به خود گرفته اند (نیشابوری). از فضای زیر پله، جهت ورودی و دسترسی به زیر زمین استفاده می شود.

دسترسی

دسترسی پله های داخلی عموما به شکل راهرو-راهرو می باشند که درآن نماد پله بوده و سمت راست آن فضای سطح زیر زمین و درسمت چپ فضای سطح فوقانی آمده است. در این گونه، راه پله ارتباط میان دو راهرو در دو طبقه را ایجاد می نماید (حیدر زاده، گنجه ای زاده، اردوبادی، ثقةالاسلام، لاله ای و صحتی).فضاهای دیگر، از طریق راهروها دسترسی می گیرند.

در نمونه مشروطیت، راه پله ما را از حوضخانه به راهرو طبقه فوقانی می رساند. در خانه شربت اوغلی نیز راه پله سردابه را به راهرو طبقه فوقانی می رساند.

نوع دسترسی در پله های خارجی را می توان به دو گونه زیر تقسیم نمود:

گونه الف: حیاط -راهرو

در اینگونه، پله ارتباط دهنده حیاط خانه به راهرو می باشد(نیشابوری و رستگاری)که دسترسی به فضاهای داخلی خانه از طریق این راهرو میسر میگردد.

گونه ب: حیاط -ایوان

در اینگونه، پله ما بین حیاط و ایوان ارتباط برقرار می سازد (امیرنظام و گنجه ای زاده غربی) و دسترسی به فضاهای داخلی از طریق ایوان صورت میگيرد.

WhatsApp us