کبریت

کبریت لفظی عربی به معنای گوگرد است که خود به قول مرحوم معین مسخ شده لفظ کوپریتو است که در زبان اکدی به همین معنی است . جالب است که هم اکنون در زبان دری مرسوم افغانستان و در برخی نقاط ایران هنوز لفظ گوگرد برای آنچه اکنون در فارسی به کبریت مرسوم است بکار برده می شود . از قرار قبل از تولید کبریت به صورت فعلی لفظ کبریت دز فارسی به تراشه های چوبی اطلاق می شده است که به آب گوگرد تر می شده و پس از خشک کردن به اندگ گرمی آتش مر گرفته و برای روشن کردن شمع و چراغ بکار می رفته است . بعید به نظر نمی رسد که منشا این گونه تراشه ها که در اروپای حدود قرون وسطی مرسوم بوده است از شرق باشد . اولین کارخانه کبریت سازی به صورت اروپائی آن در آذربایجان (تبریز) در عصر مشروطیت ۱۲۹۷شمسی به تولید پرداخت و این صنعت تا امروز هم رشد تولید و دانش فنی خود را مدیون هموطنان آذربایجانی ماست . در واقع داستان کبریت به صورت کنونی آن از کشف عنصر فسفر سفید (یا به قولی زرد) در سال ۱۶۶۹میلادی توسط هنینگ براند تاجر کیمیاگر آلمانی اهل هامبورگ آغاز می شود . او در جستجوی اکسیر اعظم بخش عمده زندگی خود را به حل کردن – اختلاط – جوشاندن و تکلیس مواد معدنی می گذراند . روزی در ته قرع خود ماده سفید رنگی بدست آورد که به خودی خود می سوخت و در تاریکی نور سرد درخشنده ا ی از آن تابش می کرد . پس از آن افراد زیادی تلاش کردند که این ماده جدید را بعنوان آتش زنه ی شیمیائی برای روشن کردن شعله بکار گیرند و رابرت بویل انگلیسی از آن جمله بود که تنها ۱۱ سال بعد توانست به کمک این ماده . تراشه چوبی آغشته به گوگرد را مشتعل سازد . تقریباٌ یکصد سال دیگر ۱۷۸۶میلادی برتوله موفق به ساهت پتاسیم کلرات شد . مخلوط این ماده با مواد قابل احتراق از جمله آرد – شکر و خاکه اره با تحریک انرژیک ملایمی آتش گیر و منفجره است . چهل سال بعد ۱۸۲۶ میلادی جان واکر تراشه آغشته به مخلوط پتاسیم کلرات – آنتیموان سولفید – صمغ و نشاسته را بعنوان اولین کبریت اصطکاکی ساخت ولی شدت اصطکاک لازم برای اشتعال آن بسیار زیاد بود . بعد معلوم شد که اگر پتاسیم کلرات با فسفر سفید مخلوط شود مخلوطی به شدت و به سهولت آتش گیر به دست می آید . این مخلوط مشکل اصطکاک نداشت ولی نگهداری آن دشوار بود . به علاوه خطرات ناشی از کارکردن با فسفر سفید در کارخانه هایی که همه ی کار آن با دست انجام می شد دشواری تولید این نوع کبریت را افزایش می داد . در سال ۱۸۴۴میلادی شورتر در آلمان از گرم کردن فسفر سفید . فسفر قرمز به دست آورد . فسفر قرمز در هوا به خودی خود اشتعال پذیر نبود (دمای اشتعال در حدود ۲۵۰ درجه سانتیگراد ) . یکسال پس از آن پاش در سوئد و بوتیگر در آلمان با جدا کردن دو جزء پتاسیم کلرات و فسفر قرمز از یکدیگر نخستین نمونه کبریت بی خطر را به وجود آوردند . اولین کبریت حساس که دو جزء آن روی یکدیگر قرار دارد در سال ۱۸۸۸ میلادی توسط فارنهایم در آمریکا ساخته شد . اصول کار کبریت کبریت شامل دو جزء اصلی است . یک جزء ماده ای سوختنی است که برای مشتعل شدن باید به دمای اشتعال برسد . این ماده سوختنی در کبریت به اصطلاح چوب کبریت است که می تواند تراشه ای از چوب یا نواری از مقوا یا فتیله ای از کاغذ شمعی و یا جنس پلاستیک باشد . جزء دوم و مهمتر سیستم آتش زنه ای است که بتواند ماده ی سوختنی گفته شده را به دمای اشتعال برساند . این سیستم در کبریت بی خطر عبارت است از مجموعه ی مواد سر چوب کبریت و نوار افروزنده ی جداگانه ای که سر چوب کبریت را بر آن می کشند . ماده ی اصلی سر چوب کبریت پتاسیم کلرات است که در ماتریسی از چسب و مواد مختلف جای دارد و جزء اصلی ماده ی نوار افروزنده فسفر قرمز است . اصطکاک سر چوب کبریت با نوار افروزنده از طرفی موجب می شود که چند ذره ریز از هر دو ماده ی مذکور با هم تماس حاصل کند و از طرف دیگر مقداری انرژی گرمائی حاصل می شود که موجب واکنشی انفجار گونه و سرانجام سبب برافروختن مواد قابل سوخت سر چوب کبریت می شود . واکنش اصلی که بین پتاسیم کلرات و فسفر قرمز در حالت جامد صورت می گیرد عبارت است از : 10nKCIO3+12Pn = 10nKCI+3nP4O10+E این واکنش مقدار معتنابهی انرژی گرمائی و در نتیجه چنان دمائی ایجاد می کند که چوب کبریت را مشتعل می سازد .

WhatsApp us