نوروز باستانی ( عید نوروز )

نوروز باستانی

 

تبریک پیشاپیش عید نوروز٬ دکوراسیون عید٬ عید نوروز٬ عید نوروز چیست٬ عید نوروز در ایران٬ عید 1396

پیش از آنکه درباره جشن نوروز باستانی و آداب و رسوم مربوط به آن گفتگو کنیم, از ذکر نکته ای ناچاریم, و آن اینست که باید خودمان را در زمانی بگذاریم که مردم آن روزگار, اعتقاداتی درباره تأثیر ستارگان داشتند و نجوم با زندگانی آنان پیوسته بوده است, و اگر حساب دقیق در دست نداشتند, امور دینی و اجتماعی آنها به هم می خورده است و حتی کارهای روزانه شان را از پوشیدن جامه تا نوشیدن دارو بی مشورت منجم انجام نمی دادند

پیش از آنکه درباره جشن نوروز باستانی و آداب و رسوم مربوط به آن گفتگو کنیم، از ذکر نکته‌ای ناچاریم، و آن اینست که باید خودمان را در زمانی بگذاریم که مردم آن روزگار، اعتقاداتی درباره تأثیر ستارگان داشتند و نجوم با زندگانی آنان پیوسته بوده است، و اگر حساب دقیق در دست نداشتند، امور دینی و اجتماعی آنها به هم می‌خورده است و حتی کارهای روزانه‌شان را از پوشیدن جامه تا نوشیدن دارو بی‌مشورت منجم انجام نمی‌دادند. این اعتقادات طوری بوده که هیچ‌یک از دین‌ها هم نتوانستند مردم را از این خیالات و اوهام باز دارند در نتیجه این اعتقادات، نیاز بسیاری به ستاره شناسی و اختر شماری و علوم ریاضی برایشان پیدا شده بود.

برای علم و احکام نجوم و دانستن ساعتهای نیک و بد، نیازمندی بسیاری به اصطلاحات نجومی، نامگذاریهای روزها، چندین گونه نام ماه شمسی و قمری، دوره های طولانی و کوتاه نجومی شمسی و قمری بوده است و تمام این اصطلاحات در زبان فارسی وجود دارد که نظیر آنها را در زبانهای دیگر نمی‌توانیم پیداکنیم.

بیشتر زبانها برای ماهها «نام» ندارد و «شماره» دارند، برخی برای دوازده ماه، نام ده ماه بیشتر ندارند. اگر نام برای ماههای قمری دارند برای ماههای شمسی نام ندارند و ….

ماههایی که در تقویم‌های ایرانی، به نام رومی است، هنوز هم در قسمتی از کلیساهای اروپا با آن ماهها حساب می‌کنند. از اوایل میلاد تاکنون، چهار ماه، از سپتامبر تا دسامبر «شماره» دارد و پیش از میلاد هم دو ماه آن، که ماه پنجم و ششم باشد، «شماره» بوده یعنی روی‌هم رفته شش ماه رومی «نام» نداشته و «شماره » داشته است.

از نام ماههای رومی چنین درمی‌یابیم که نخستین آنها، مارس، و آخرین ماه سال نوری فوریه بوده است، در حالی که اکنون آغاز سالشان اول ژانویه و ماه دسامبر که به معنای «دهم» است «دوازدهم» به حساب آمده است.

از زمان پاپ گرگوار، در اواخر قرن شانزدهم است که این تقویم کنونی در بیشتر کشورهای اروپا معمول شده، ولی حتی تا دو قرن پیش تقریباً روز اول سال در انگلستان بیست و پنجم مارس بوده است.

برای دقت در حسابهای نجومی، منجمین ایرانی دوره‌های بسیاری داشتند و این دوره‌ها سه دوره است که در اینجا تذکر آن را لازم می‌دانیم:

۱) دوره ۱۵۰۸ سالی نجومی:

چون تمام حسابهای دقیق نجومی با واحد «روز» حساب می شود یک سال سیصدو شصت و پنج روزی بی کسر قرارداد کرده بودند، و در ۱۵۰۸ سال سیصدو شصت و پنج روزی این دوره تمام می‌شده و از نو شروع می‌گردیده است. این دوره و سالها و ماههای آن بنام «فرسی» یعنی غیر ثابت و گردان مشهورست. اصطلاح «فرسی» در نجوم به معنای «فارسی» یا آنچه مربوط به «فارس» باشد نیست.

چون سالهای فرسی ۵ ساعت ۴۸ دقیقه و ۴۶ ثانیه کوتاهتر از سال خورشیدی حقیقی است، مبدأ دوره فرسی در تمام فصول سال سیر می کند و در مدت ۱۵۰۸ سال فرسی، مجموع کسرها مساوی ۳۶۵ روز می شود. لهذا ۱۵۰۸ سال فرسی تقریباً مساوی ۱۵۰۷ سال خورشیدی کامل است. بدین معنی در آغاز هر دوره ۱۵۰۷ سال خورشیدی حقیقی، اول فروردین فرسی بر اول فروردین خورشیدی منطبق می شود (سال ۱۰۰۳ میلادی یکی از سالهایی است که روز اول فروردین فرسی بر اول فروردین خورشیدی منطبق بوده است). اهمیت این دوره برای رسیدگی به حسابهای دقیق نجومی بی‌اندازه است.

۲) دوره نجومی ۲۸۲۰ سالی:

در ۲۸۲۰ سال، زمان تحویل به همان ساعت و دقیقه و ثانیه‌ای برمی‌گردد که بوده است، یعنی اگر در سالی از سالها، در نقطه‌ای از نقطه های جهان ساعت تحویل ظهر باشد، یعنی از ۲۸۲۰ سال خورشیدی، ساعت تحویل در آن نقطه، همان ظهر خواهد بود.

۳) دوره ۱۹۳۲ سالی :

که در هر چهار سال یک روز کبیسه میکنند. این دوره شمسی و قمری است و بر اساس روزهای هفته و دوره دوازده سالی حیوانی (موش… خوک) و ماههای قمری نهاده شده است. در این دوره، برای آسان کردن حسابها، طول سال را ۳۶۵ روز و ۶ ساعت گرفته‌اند ـ چون به اندازه یازده دقیقه تقریباً ‌از سال خورشیدی حقیقی، این میزان درازتر است، در هر ۱۲۸ سال و ۷۳ روز، تقریباً یک روز، اول سال خورشیدی حقیقی زودتر از سال ربعی قراردادی واقع می‌گردد.

این دوره ۱۹۳۲ سالی از چند نوبه دوازده سالی و هشتاد و چهار سالی شمسی قمری درست شده است. اهمیت این دوره در حسابهای نجومی و تعیین تاریخها بی اندازه است زیرا که اگر مبدأ‌ این حساب، در یک نقطه نجومی دقیق با نصف‌النهار ثابت گذاشته شود می‌توان تاریخ تقویم‌هایی را که تاریخ سالش پاک شده است با کمال دقت پیدا کرد.

چند تقویم ایرانی در چین پیدا شده که از هشت قرن پیش از تاریخ میلادیست و در آنها روز اول نوروز خورشیدی و روز اول «نوسرد» که اول سال ربعی است و ماههای قمری با روزهای هفته و نام حیوانات دوازده‌گانه دیده می‌شود.

نخستین نوروز خورشیدی که از آن اطلاع دقیق داریم و حسابهای نجومی بر آن گذاشته شده، در سال چهل و سوم زردشت واقع گردیده است. در آن سال، ساعت تحویل مرکز آفتاب به حمل حقیقی (به افق نیم روز) ظهر سه شنبه نهم خرداد ماه فرسی و اول ماه قمری، و آغاز سال رسمی، صبح چهارشنبه دهم خرداد ماه فرسی بوده است. با داشتن این دو معلوم، یعنی یکی «روز سه شنبه» و دیگری که «نهم خرداد ماه فرسی» است، به این نتیجه خواهیم رسید که آن سال ۲۳۴۶ سال خورشیدی پیش از تاریخ هجری، و ۱۷۲۵ سال پیش از تاریخ میلادی معمولی بوده است.

چنان که در تواریخ آمده چون جم آمد و دین را تازه کرد، آن روز را «نوروز» خواندند. فردوسی گوید:

به نوروز نو شاه گیتی فروز

بر آن تخت بنشست در مزد روز

جهان انجم شد بر تخت وی

فرو مانده از فرّه بخت وی

بجمشید بر گوهر افشاندند

مر آن روز را روز‌نو خواندند

چنین روز فرخ از آن روزگار

بماند از چنین خسروی یادگار

به طوری که کتابهای نجومی تذکر داده‌اند جشن نوروز خیلی کهن‌تر از این بوده و درست ۴۸۰۷ سال خورشیدی پیش از رصد زردشت، روز سه شنبه اول فروردین فرسی، هنگام بامداد، مرکز آفتاب به نقطه اعتدال بهاری می‌رسیده است، یعنی در این سال، اول فروردین خورشیدی با اول فروردین فرسی منطبق بوده است.

باید تذکر داده شود که در زمان قدیم، ایرانیان دو نوروز می‌گرفتند. یکی نوروز ثابت خورشیدی که روز آغاز بهار باشد و دیگر نوروز فرسی، یعنی نوروزی که در تمام فصول سال سیر می‌کند. بیشتر زردشتیان دیندار، نمازهایش روزانه را هم با روزهای ثابت فصلی و هم با روزهای سیار فرسی می‌خوانده‌اند و می‌خوانند.

اکنون پیش از آنکه درباره آئین و آذین نوروزی مختصر بحثی کنیم از ذکر این مطالب ناگزیریم:

۱) چهارشنبه سوری :

می‌دانیم که پیش از نوروز، مردم برای چهارشنبه آخر سال مراسمی اجرا می‌کنند که بستگی کامل با نوروز دارد و بدان خیلی دلبستگی دارند. در بالا گفتیم که روز سه شنبه نهم خرداد ماه فرسی ، هنگام ظهر، تحویل مرکز آفتاب به نقطه اعتدال بهاری شده است. بنابراین نیمی از روز سه شنبه به حساب سال گذشته است و از ظهر به بعد به حساب سال آینده بشمار می‌آید. از اینرو شب چهارشنبه‌ای که آخر سال بوده و فردایش نوروز رسمی می‌شده ، جشن و سور بر پا می‌کرده‌اند، و این رسم یاد بودی از آن روزگارست .

۲) هفت شین:

یکی از مراسم نوروزی «هفت شین» بوده است :

جشن نوروز از زمان کیان

می نهادند مردم ایران

شهد و شیر و شراب و شکر ناب

شمع و شمشاد و شایع اندر خوان

در روایتهای مربوط به نوروز نوشته اند که خوردن عسل در نوروز برای تندرستی سودمندست و همچنین گفته اند که شکر و شراب هم در زمان جمشید و در نوروز پیدا شده است.

امروزه بجای هفت شین «هفت سین»بکار می‌برند، در صورتی که در عمل، از نظر مواد چندان تغییری در اصل داده نشده است.

۳) سیزده بدر:

در نخستین سال رصد زردشت، بعد از ظهر روز یکشنبه که روز سیزدهم ماه فروردین ثابت بهاری بوده با روز سیزدهم ماه قمری منطبق می‌شده و بدین رو در نزد منجمان، روز نحسی بشمار می‌آمده است، زیرا که ستاره شناسان قدیم، روز «استقبال»را که آفتاب و ماه روبروی هم واقع شوند نحس می‌دانستند و می‌گفتند که باید از کار دست کشید و از این جهت آن را سیزده بدر (یعنی سیزدهمین روزی که باید از خانه بدر شوند و به بیرون شهر بگذرانند)می‌خواندند. در کشورهای اروپائی و شمال آفریقا همین روز را در ماه اول بهار، با حساب ماه‌های قمری که موضعش ثابت نیست می‌گیرند و از یاد نبرده‌اند (جشن پاک paque یعنی گذر یا به در).

اکنون می پردازیم به آذینهای و آئین نوروزی . آگاهی ما از این جشن فرخنده و آذین‌هایش بیشتر از روزگار ساسانیان است، و رسم چنان بوده که بامداد نوروز ،شاه گرانبهاترین جامه‌های خود را غرق گوهرهای رنگارنگ بوده می‌پوشید و تاج مخصوص خود را بر سر می‌گذاشت.

از در مشکوی شاهی تا میان بارگاه که گذرگاه پادشاه بود سبزه‌ی تازه‌ی بریده می‌پاچیدند.

سران کشور و لشگر در دو سوی راه گذار شاهنشاه از در مشکوی تا کنار تخت بر حسب جاه خود صف می‌کشیدند . در این گذرگاه ارمغان های گوناگونی که از گوشه و کنار این کشور پهناور که مرزهای آنرا سیحون و سند و فرات آبیاری می‌کرد، آورده بودند و به ترتیب مناسبی چیده و منظم شده بود.

همین که شاه از مشکوی بیرون میآید همگی فریاد «شاد باش»بلند می کردند.

شاه از میانه دو صف و در زیر سایه‌ی چتر و روی سبزه‌ها با همراهان خود می‌گذشت و به ارمغانها نظر می‌انداخت و پیش می‌آمد تا بدرگاه میرسید.

پرده‌داران، پرده ابریشمی را که با حلقه‌های زرین به ستونهای مرمر آویخته شده بود بلند می‌کردند و شاه و اردبارگاه می‌شد و به سوی تخت زرین گوهر نشانی که روی پایه‌های مرمرهای رنگارنگ نصب شده بود می‌خرامید و از پله‌های آن بالا می‌رفت.

همین که شاه بر کرسی تخت زرین می نشست و آرام میگرفت کمان دار شاهی پیش می آمد، نماز می برد آفرین می‌گفت و یک کمان و پنج تیر را یک یک می‌بوسید و به دست شاه می‌داد.

در این هنگام بازدار شاهی، باز سفیدی را به نام شاه در ایوان کاخ به فال نیک پرواز می‌داد و بار دیگر فریاد «شاد بادش» بلند می‌کردند.

پس از این، کنیزکی ماه روی و افشان موی که جامه‌های زربفتش غرق گوهر رنگارنگ گرانبها بود پیش می‌آمد، نماز می‌برد، آفرین میخواند و سینی زرینی در دست داشت که در آن شکر و شیر و خرما و پنیر و نارگیل بود و آن را در برابر شاه می‌گرفت .

شاه کمی شکر در دهان می‌گذاشت و اندکی شیر مینوشید و از نارگیل و پنیر می‌چشید و برای شگون کمی از آنها را به دست خود به چند تن از بزرگان و آزادگان و آنانی که در آن سال مورد توجه خاصی شده بودند می‌داد.

سپس کنیزکی زیبا و دلربا، خندان و خرامان پیش می آمد، نماز می‌برد و آفرین می‌خواند و سینی سیمینی در دست داشت.

در آن سینی که کوزه ای زرین که در گردنش دانه های زمرد و زبرجد را به رشته زر کشیده بودند گذاشته شده بود.

کنیزک از آن کوزه، آب در جام زرین می ریخت و شاه برمی‌داشت و کمی می‌نوشید و دوباره آن را در سینی می‌گذاشت و دو انگشت خود را در آب فرو می‌برد و بیرون می‌آورد و بر روی کنیزکان می پاشید و لبخند میزد.

این دو کنیزک پس پس می‌رفتند و در دو سوی پایگاه تخت می‌ایستادند و همچنان سینی در دست داشتند و در این هنگام موبد موبدان که در یک دست جام می و در دست دیگر دسته خوید سبز پیش می‌آمد، در برابر تخت زرین نماز می برد و می‌گفت:

«شاها ، شهریارا، تاجدارا جشن فروردین به ماه فروردین است. یزدان پاک را آفرین خوان و ستایش کن که از راه دین کیان تو را دانایی و بینایی بکار، و فرّ فرمانروایی و جهان‌داری در گیتی بخشید.

رسم نیاگان را با همت والا و منش نیکو و دادگستری، هماره و همیشه به پای، و دانایان و هنرمندان را گرامی دار و بنواز، و بزرگان دین و کشور را بپرور، و مایه بد‌منشی و بدکاری را برانداز، تا کشور آرامش و آبادانی و افزودنی و فراخی یابد و فرّت بپاید و نامت به جاویدان بماند.

امید که بر این تخت زرین شادان و خوشخوی و سر سبز باشی، دیروانوشه زئی، و بسی چون این سالت به خوشنودی بیاید و به خرمی بگذرد.

اسبت به میدان، کامکار و پیروز، و تیغت بر دشمن تابان و کاری، بازت به شکار خجسته و گیرا، و زرت در گنجینه فراوان و در دیده پست، کاخ و سرایت آبادان، و کارت چون این تیر، راست، و تنت بسان این خوید سبز و خرم باد».

پس از این سخنان، موبد موبدان جام می را به نام «جم» مشهور بود به دست راست و خوید سبز را به دست چپ شاه می‌داد.

شاه برای شگون جام می را می‌نوشید و در آن نگاه می کرد و به موبد موبدان میداد و اندکی سر به زیر می‌انداخت و بر آئین زمان خود ستایش یزدان را می کرد و سر بر میداشت و می گفت: در راه بهبود کار کشور از همه یاری می‌خواهم.

در این هنگام، خاموشی سراسر بارگاه فرو می گرفت. ناگاه کودکی خوبرو و زبان آور، جست و چالاک بر در بارگاه پدیدار می شد و در دو دست خود سینی سیمینی داشت و فریاد می زد شاها، شهریارا، جوانبختا، مرا بار ده، بار ده.

شاه می پرسید: کیستی، از کجایی، با که بودی، همراه که آمدی، چه آوردی، کجا می‌روی.

شاها، شهریارا، تاجدارا، خجسته‌ام، از کشور پیروزی آمده‌ام تا سال نیک پی گذشته بودم، همراه مژده نیک‌بختی آمده‌ام سالی نو و پر شادی با خود دارم، به خرمی میگذارم . به شادی بپایان میآیم.

شاه فرمان می‌داد. اکنون در آی، درآی.

کودک خندان و خرامان با سینی سیمینی که در دو دست داشت به سوی تخت می رفت، آفرین می گفت و نماز می‌برد.

دور سینی دوازده قرص کوچک از آرد گندم و جو و برنج و عدس و نخود و لوبیا و ماش و باقلا و کنجد و ارزن و گاورس ، و پهلوی هر قرص طبقچه‌ایی با هفت دانه از ین حبوب چیده و در میان سینی چهار شاخه زیتون و انار و به، و هفت طبق درهم و دینار با سکه «افزون» و چند دسته گیاه اسفند نورسته سبز گذاشته شده بود.

کودک سینی را در برابر شاه نگاه می داشت و شاه روی همه دست می مالید و بعد سکه‌ها را به رسم دستلاف به کسانیکه در بارگاه بودند می‌داد.

در این هنگام ساز و نواز رامشگران آغاز می‌کردند.

نخست سرود ستایش شاه را می سرودند و می نواختند و از این پس سرود نوروزی، سرود دلاوران، سرود آفرین و سرود خسروانی به ترتیب نواخته می‌شد.

اینها سرودهایی بودند که در روز نوروز در پیشگاه شاهنشاه می نواختند ولی مردم در این روز بیشتر آوازهای باربد را می‌نواختند و به آن نواها خود را شاد و طربناک می‌گردانیدند.

باری در روز نوروز در پیشگاه شاهان، کنیزکان وریدکان، چندان سبزه و گل و گیاه، سیم و زر بر سر کسانی که برای شاد باش گویی به بارگاه پادشاهان آمده بودند می ریختند که گفته‌اند همه غرق گل و گیاه و سیم و زر می‌گشتند.

جشن نوروزی تا شش روز در سراسر کشور ادامه داشته است و روز ششم را که روز خرداد نام داشت نوروز بزرگ، و روز امید می‌نامیدند.

موبدان ایران را عقیده این بود که در روز نوروز بزرگ، خداوند ستاره مشتری را آفرید، و زردشت به درگاه هر مزد راز و نیاز کرد و کیخسرو به آسمان بر شد و روزی مردم و جنبندگان روی زمین در این روز سال قسمت می شود.

گرد آورده: علی‌قلی اعتماد مقدم

(بیشتر…)

تالابی پر از نیلوفرهای آبی

مازندران؛ نیلوفر آبی 

نیلوفر آبی  : تالابی پر از نیلوفرهای آبی

این تالاب از جاذبه‌های زیبای گردشگری در استان مازندران است که در جاده دریای ساری به سمت خزر آباد در روستای سرسبز و زیبای حمید آباد قرار دارد.
به گزارش گروه استان‌های باشگاه خبرنگاران، این تالاب از جاذبه‌های زیبای گردشگری در استان مازندران است که در جاده دریای ساری به سمت خزر آباد در روستای سرسبز و زیبای حمید آباد قرار دارد. 
تالار نیلوفر های آبی

تالار نیلوفر های آبی

نیلوفر آبی  : این تالاب پوشیده از گلهای نیلوفر آبی هستند که در زمان باز شده جلوه خاصی به این تالاب و این منطقه می‌دهد. 

تالار نیلوفر های آبی

تالار نیلوفر های آبی

نیلوفر آبی  : گونه‌های مختلف پرندگان اعم از پرندگان مهاجر و غیر مهاجر در این تالاب زندگی می‌کنند که زیبایی این منطقه را صد چندان می‌کند.

تالار نیلوفر های آبی

تالار نیلوفر های آبی

نیلوفر آبی

تالار نیلوفر های آبی

تالار نیلوفر های آبی

تالار نیلوفر های آبی

 

طبیعت بهاری ارس

طبیعت بهاری منطقه ارس در استان آذربایجان شرقی


Source: اخبار روز ایران و جهان

16 درختان زیبا عجیب و دیدنی

16 درختان زیبا عجیب و دیدنی

خاص ، عجیب ، زیبا ، باورنکردنی

خداییش ما به گیاهان و درختان خیلی زیاد بدهکاریم ، علاوه بر تامین اکسیژن ، سایه و طراوت زیبایی بی حد و اندازه دارند . بر روی تصاویر زیر کلیک کنید تا در اندازه واقعی آنها را مشاهده کنید .

برای حفظ محیط زیست خود ارزش قائل شویم . طبيعت سالم ، زندگي سالم ، انديشه سالم

گیاهان به دلیل نقش مهم و قابل تحسینی که در ادامه‌ی حیات ما و دیگر جانداران ساکن این کره خاکی دارند .

صرفنظر از این عملکردهای حیاتی ، زیبایی ظاهری آنها نیز در تغییر روحیه ما مهم و حائز اهمیت است.

درخت رودودِندرون با ۱۲۵ سال قدمت در کانادا

125+ Year Old Rhododendron Tree In Canada

درختان عجیب و شگفت انگیز جهان

درخت رودودِندرون با ۱۲۵ سال قدمت در کانادا – Rhododendron

میتونید با نقشه گوگل هم بصورت سه بعدی تماشا کنید .

گیاهان به دلیل نقش مهم و قابل تحسینی که در ادامه‌ی حیات ما و دیگر جانداران ساکن این کره خاکی دارند، سزاوار تقدیر و ستایش‌اند. در این میان درختان نیز ایفاگر نقش‌های مهم خود هستند . صرفنظر از این عملکردهای حیاتی، زیبایی ظاهری آنها نیز در تغییر روحیه ما مهم و حائز اهمیت است. در این مجال به سراغ شماری از باشکوه‌ترین درختان جهان رفته‌ایم که زیبایی چشم نوازشان دل انگیز و فراموش نشدنی است.

تبدیل دی اکسید کربن به اکسیژن در خلال فرآیند فتوسنتز، راه را برای ادامه‌ی حیات ما هموار کرده، نقشی مهمی که گیاهان عهده‌دار آن هستند. اما چشم انداز زیبای طبیعت پیرامون ما تا چه حد وام دار زیبایی و سرسبزی این موجودات گران‌بها است؟ همه ما بیش و کم مناظر سرسبز و زنده را به چشم اندازهای خشک و خالی ترجیح می‌دهیم. اما در این میان نیز شماری از درختان در مقام زیبایی بر دیگران پیشی گرفته و خالق صحنه‌هایی رویایی و شگفت انگیز شده‌اند. هر چند تمامی گیاهان فهرست ما جزئی از درختان نیستند، اما به دلیل زیبایی، اندازه و شکوه لیاقت دریافت این عنوان را داشته‌اند. در ادامه همراه با شما و در سفری خاطره انگیز به دیدار این درختان زیبا می‌رویم.

 

درخت باشکوهی که در تصویر مشاهده می‌کنید از نظر فنی یک درخت نیست، در اصل بخش اعظم آن از بوته‌های گل شکل گرفته است. رودودِندرون در اصل سَرده‌ای از گیاهان است که 1,024 گونه‌ی متفاوت را در بر می‌گیرد، اما اکثراً آن‌ها را به نام آزالیا می‌شناسند.

گالری تصاویر 15 درخت زیبا و خارق العاده در جهان : برای مشاهده تصاویر و توضیحات مخصوص هر کدام بر روی آن کلیک کنید .

یکی از جالبترین درختان این مجموعه با نام برباد رفته نام دارد ، درختان بربادرفته، نیوزلند این درختان بدلیل وزش بادها و تند بادهایی که از قطب جنوب میوزند بصورت طبیعی به این شکل در آمده اند . بدین شکل حتی در یک روز آرام و آفتابی نیز این درختان طوری به نظر می‌رسند که گویی هر لحظه از جا کنده خواهند شد.

 

عکس پوستر سال نو مبارک 1394

عکس پوستر سال نو مبارک 1394

جشن نوروز ( بهار ) ایرانیان 

Festivals

در این بخش بعد از تصاویر درباره جشن آپپاشان مطالبی گرداوری شده که بسیار جالب و نشان از فرهنگ غنی ایران دارد . امیدوارم مورد توجه قرار گیرد . سال نو بر شما مبارک باد .

عکس پوستر سال نو مبارک 1394

 

عید بر شما مبارک باد . از طرف گروه فن و هنر

جشن آب‌پاشان ؛ از مراسم باستانی ویژه نوروز

تاریخ ، فرهنگ و هنر ایرانیان

 

آب‌پاشان، جشن آبریزگان یا آبریزان یا نوروز طبری یا جشن سرشوی یا آفریجکان یا عیدالاغتسال از جمله مراسم معتبر و مشهوری است که به نوروز منسوب است و اغلب مورخان و نویسندگان بدان اشاره کرده‌اند. از جمله مراسم این جشن رسم شست‌وشوی و غسل کردن و آب پاشیدن به یکدیگر می‌باشد.

 

 

جشن آبریزگان، علل پیدایش

 

برابر با روایت ابوریحان بیرونی، منشأ جشن مربوط است به زمان جمشید.

در این زمان عدد جانوران و آدمی ‌آنقدر زیاد شد که دیگر جایی باقی نماند. خداوند زمین را سه برابر فراخ تر گردانید و فرمود مردم غسل کنند تا از گناهان پاک شوند، و از آن گاه جشن آبریزگان به یادگار ماند.

ابوریحان در ضمن شرحی که راجع به جشن تیرگان آورده، آن را نیز مربوط به کی خسرو کرده است که در ساوه بر کوهی بالا رفت. کنار چشمه ای خواست برآساید که فرشته ای به وی نمودار گشت. کی خسرو از هوش برفت. بیژن پسر گودرز سر رسید و از آب چشمه به چهره شاه پاشید تا هوش آید. و از آن زمان رسم اغتسال و شست و شو و آب پاشیدن به هم یادگار ماند.

 

جشن آبریزگان _ آبریزان ، آب پاشان ، نوروز طبری ، جشن سرشوری ، آفریجکان و عیدالاغتسال ، در مآخذ دیگر چندان قدیم نیست و به عهده ساسانیان مربوط می‌شود ، هر چند چنان که خواهد آمد بدان رنگ و رسم تازی نیز داده اند که چیز تازه ای نیست ؛ ابن فقیه همدانی ، در اواخر سده سوم، آورده که :

در روزگار شهریاری فیروز بن یزگرد بن بهرام ( 459_ 483 میلادی ) هفت سال مردم ایران باران ندیدند .  آن گاه مردی در جوان درگذشت .  فیروز کسانی برای تحقیق حال آن مرد فرستاد . فرستادگان دیدندش که او را سه انبار گندم بوده است . این خبر را به فیروز دادند . فیروز آن کس را که این مژده آورده بود، چهار هزار درهم بداد و گفت: سپاس خداوند را که هفت سال مملکت مرا باران نداد و با این همه یک تن از گرسنگی نمرد. جوانق در آن روزگار از ماهات بود و ملک مردمی‌ بود با خطر و شأن . لیکن آنان از فیروز خواستند تا آن را به اصفهان بپیوندد و فیروز بپیوست .

پس از آن به آبان روز (روز دهم) از فروردین ماه باران آمد و مردم از این شادمانی که پس از روزگاری دراز باران بیاید بر یکدیگر آب پاشیدند. این کار تا امروز چون آیینی در ماه و همدان و اصفهان و دینِوَر و آن اطراف بر جای مانده است.»

چنانکه گذشت، ابن فقیه تاریخ این جشن را دهم فروردین ماه ضبط کرده است. همه روایات درباره این جشن، حاکی از تقدس آب و اهمیت ویژه آن و لزوم بارش باران به هنگام و آیین‌ها و مراسم آن بوده است. یکی از رسوم مهم نوروزی، مطابق اقوال و روایات قدیم آوردن آب از مظهر قنات‌ها و چشمه‌ها و آسیاها بوده است. اشاره به رسم دزدیدن آب که رسم جادوی تقلیدی جهت ازدیاد آب و بارش باران یا باران سازی را در بر دارد.

گونه ای دیگر از این روایت که شکل اسلامی ‌پیدا کرده، حاکی از وجه تسمیه و علت پیدایی جشن آبریزان است:

نویسندگان مسلمان به اهمیت و شگون این سنت نوروزی پی برده بودند و درباره آن چنین روایت کرده‌اند:

و مُعَلّی بن ِ خُنَیس روایت کرده که صبح روز نوروز به خدمت شریف ابی عبدالله صلوات الله علیه سرافرازی یافتم .  فرمود آیا شرف این روز را می‌دانی؟

گفتم پدر و مادرم فدای تو باد این قدر می‌دانم که عجم این روز را تعظیم می‌نماید و بر خویش مبارک شمارند. آن جناب فرمود که شرف این روز نه به همین است، بلکه به جهت امری است قدیمی، بلکه یکی از شرف‌های این روز آن است که در زمان گذشته در حوالی واسط طاعونی ظاهر شده، بعضی از مردم آن شهر از آن مکان بیرون رفتند و جمعی در شهر ماندند و مردند. سال دیگر خطاب الاهی بر ایشان نازل شد که: «موتوا» همه به یکبارگی نقد حیات را سپردند: حیث قال عزو الا الم تر الی الذین خرجوا من دیارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احیا هم ان الله لذو فضل علی الناس و لکن اکثر الناس لا یشکرون». و حیوانات که همراه ایشان بودند نیز از شر و قهر الاهی به آتش و فنا سوختند. جمعی اراده دفن آن‌ها کردند و از عهده دفن بیرون نیامدند. بنابراین دیواری بر گرد ایشان کشیدند. و مدتی بر این امر گذشت. روزی یکی از انبیا را که از خلفای موسا بودن گذر بر آن مقام افتاد. توده‌های استخوان دید و از حضرت واهب ارواح، اِحیای ِ ایشان را مسألت نمود. خطاب آمد که در فلان روز که روز نوروز بود آب بر استخوان‌های پوسیده ریز و از روی تضرع دعا کن تا از خانه به خانه قدرت خلعت حیات بر ایشان پوشانیم. آن نبی در آن روز که نوروز باشد به موجب وحی یزدان عمل کرد. همه زنده شدند و به این جهت آن روز را نوروز گفتند و پاشیدن آب در روز نوروز سنت شده و راز این عمل را غیر از ما که اهل بیتیم دیگری نمی‌داند.

چنانکه اشاره شد، روایتی دیگر از این خبر را به نقل آوردیم. در کتاب زین الاخبار مراسم اغتسال و آب پاشان همه در جشن تیرگان آمده است که هنگام شرح آن جشن نقل خواهد شد.

برای انگیزه و علت این جشن، وجوه مختلفی چنان که گذشت نقل شده است. به گواه بعضی، انگیزه این جشن بنابر اعتقاد و باوری بوده است که چنین مراسمی ‌موجب دور شدن شرور و فساد می‌شود. یا به اعتدال هوا و ترسالی (= جادوی تقلیدی ) می‌انجامد.

 

بعضی را نیز بیان آن بوده که به این وسیله کثافات و ریمنی‌های زمستانی که به موجب دود و دم آتش زمستانی، بدن را آلوده کرده است پاک می‌گردد.

 

در نُخبَة الدَّهر آمده است که: همه ایرانیان در عیدهای خویش به شب هنگام آتش می‌افروزند و سپیده دمان آب می‌پاشند و می‌پندارند که آتش افروزی عفونت‌هایی را که زمستان در هوا به جا گذاشته است از بین می‌برد و هم چنین مردم را از فرا رسیدن نوروز یادآوری می‌کند و از آمدن این عید آگاهی می‌دهد؛ و آب پاشی و ریختن آن برای پاکیزه گردانیدن تن‌ها از آلودگی دود آتش‌هاست، _ و نیز بدان جهت است که چون فیروز پسر یزگرد از کار خویش رهایی یافت، شهر رشورجی را که همان اصفهان قدیم است بنا نهاد و پس از آن هفت سال باران نبارید، آن گاه در این روز بارانی سخت درگرفت ومردم آب باران را به تن خویش می‌ریختند و پس از آن این کار هر سال بین مردم رسم گردید.

میان مردم گیل و دیلم، هنوز در مناطق سواحل جنوبی دریای خزر، رسم آتش افروختن به عناوین گوناگون تعبیر می‌شود. از جمله: آتش افروزی بر روی گورها، مقارن با نوروز است. این شیوه‌ای است که در مناطق کوهستانی شمال گیلان، از جمله هنوز در طالقان دیده می‌شود. وقتی از آنان پرسیده شود که چرا بر فراز گورها، به ویژه در نخستین شبی که مرده را دفن کرده اید آتش می‌افروزید، می‌گویند این کار را برای دفع جانوران و حشرات موذی و ارواح شریر انجام می‌دهیم. این عقیده‌ای بسیار کهن در ایران است که در کتب پهلوی و منابع رسوم مذهبی زرتشتی ملاحظه می‌شود. و هنوز چون کسی فوت کند، زرتشتیان تا سه شب در محل وقوع مرگ یا سر گور، چراغ می‌افروزند و آتش نگاه می‌دارند.

چنین مراسم و نقل‌هایی از آن، از وجوه مشترکی است که در منابع و مآخذ وجود دارد. اما گاه گاه ملاحظه می‌شود که در ضمن نقل‌هایی به مآخذی بر می‌خوریم که نا آشناست و یا دست رسی بدان‌ها نیست. و هم چنین اشاراتی می‌شود که هر چند کوچک و جزئی، اما به ندرت به آن اشارات برخورده ایم. در فرهنگ نظام زیر عنوان نوروز نقل است: نوروز، روز اول سال نو ایران که روز اول برج حَمَل است و اکنون که کبیسه گرفته می‌شود مطابق روز اول فروردین ماه است در شمال ایران _ و زرتشتیان که کبیسه نمی‌گیرند مطابق اول فروردین نیست.

 

سیزده روز از اول حَمَل تا سیزدهم آن که ایام عید بزرگ ایرانیان است. چون هوای ایران دارای چهار فصل است و معتدل ترین و بهترین آن بهار است که بعد از سرمای سخت زمستان می‌آید. ایرانی‌ها از قدیم در ابتدای بهار عید بزرگ می‌گیرند که سیزده روز ادامه دارد و چون عید ملی است، علی رغم تغییرات مذهبی، هم چنان ماندگار بوده است و از قدیم در اطراف آن قصه‌هایی درست شده. ملا مظفر منجم در شرح بیست باب گوید، نوروز عامه اول فروردین ماه بود، و مصنف عبدالعلی بیرجندی از صاحب کشف‌الحقایق نقل کرده که گمان مجوس آن است که در این روز خدای تعالا عالم را آفرید …

جمشید که عرب او را متوشلخ گویند در جهان طواف می‌کرد، چون به آذربایجان رسید، در این روز بر تخت زرین نشست … چون آفتاب از مشرق برآمد و بر تخت و تاج جمشید افتاد، شعاع روشن ظاهر شد. مردمان شادی کردند و گفتند امروز نوروز است که دو آفتاب برآمد یکی از مشرق و دیگری از مغرب و آن روز را جشنی بزرگ ساختند …

پس جمشید رسم‌های نیکو نهاد و گفت خدای تعالا شما را بیامرزد و فرمود تا همه غسل کردند به آب پاکیزه و حق سبحانه و تعالا را شکر کردند و فرمود تا هر سال چنین کنند.

 

منبع : ویکی پدیا 

 

جشن آبریزگان :  زمان جشن آبریزگان

گویا این جشن در نوروز گرفته می‌شد . ابوریحان بیرونی نوشته‌ است

 

سبب اینکه ایرانیان در روز ششم فروردین  (روز خرداد) غسل می‌کنند این است که این روز به هرودا (هئوروتات، خرداد) که فرشتهٔ آب است تعلق دارد و آب را با این فرشته مناسبتی است و از این جاست که مردم در این روز هنگام سپیده دم از خواب بر می‌خیزند و با آب قنات و حوض خود را می‌شویند و گاهی نیز آب جاری بر خود از راه تبرک و دفع آفات می‌ریزند. در این روز مردم به یکدیگر آب می‌پاشند و سبب این کار همان سبب اغتسال است. نیز گفته‌اند سبب آنکه ایرانیان در این روز آب به‌هم می‌پاشند این است که چون در زمستان تن انسانی به کثافات آتش از قبیل دود و خاکستر آلوده می‌شود این آب را برای تطهیر از آن کثافات به هم می‌ریزند و دیگر اینکه هوا را لطیف و تازه می‌کند.

 

اشاره ابوریحان بیرونی به این جشن نمایان‌گر آن است که این رسمی جدا از تیرگان باید باشد یعنی رسمی که بلافاصله پس از زمستان انجام می‌شود و با باران و مراسم جادوی تقلیدی باران‌زایی در تیرگان که اوایل تابستان است، تفاوت دارد. ابوریحان در ضمن شرح جشن تیرگان در روز سیزدهم از ماه [تیر (ماه)|[تیر]] نیز اشاره به غسل و شست‌وشوی کردن مردم کرده‌است. مع‌هذا باید چنین افتراقی را میان دو جشن قایل شد. ششم فروردین یا نوروز بزرگ یکی از مراسم عمده شست‌وشوی تن و نوعی غسل بوده‌است و سیزدهم تیر یا جشن تیرگان نمایش‌هایی دربارهٔ رسوم تقلیدی باران زایی برپامی‌شد.

 

ابن فقیه همدانی تاریخ این جشن را دهم فروردین ماه ضبط کرده‌است .

 


 

Festivals
Iranians created many feasts and celebrations to pay homage to many deities and they are mostly farming festivals.
Iranians divide the Iranian year into two equal parts or seasons. The first season was summer or ‘Hama’ and the second was winter or ‘Zayana’. The coming of the two seasons would be celebrated through Norooz and Mehregan. The later is the festival dedicated to Mehr Izad. It is celebrated on the 16th of the seventh month (Mehr) at the time of the harvest festivals and beginning of the winter. It has been the second most elaborate celebration after Norooz.
Mehr has been Mithra in Avesta and Mitrain Pahlavi. It‘ Payam e Dousti’ (contract of friendship). In modern Persian it means love and kindness.

منبع : وبسایت