اکتبر 20, 2016 | اثار باستانی, ایرانشناسی, تاریخ و تمدن, تبریز, جالب و دیدنی, دکوراسیون, دکوراسیون سنتی, طبیعت, معماری, معماری اصيل ايرانی, معماری ایرانی, معماری سنتی, مهرازی ايران, هنر ایرانی |
کندوان کجاست؟
روستای كندوان

روستای کندوان؛ خانه هایی در دل کوه
کندوان در 50 كيلومتري جنوب غربي تبريز؛ يكي از روستاهاي دهستان سهند مي باشد كه در 18 كيلومتري جنوب اسكو، در دامنه سرسبز سلطان داغي واقع شده است. اين روستا طبق سرشماري عمومي نفوس و مسكن سال 1375، 137 خانوار و 750 نفر جمعيت دارد كه به كار كشاورزي و دامداري و صنايع دستي اشتغال دارند. آنچه به كندوان هويت باستاني داده وجود 117 خانوار و منزل مسكوني در درون توده هاي مخروطي و هرمي شكل صخره اي است. روستاييان كندوان داخل اين توده ها براي خود خانه مسكوني، آغل، انبار و كارگاه ايجاد كرده اند.
معماري صخره اي، حاكي از صحنه هاي مبارزه و جدال انسان با طبيعت و در خدمت گرفتن صخره هاي طبيعی است. در معماري معمولي، به وسيله مصالح ساختماني گچ، آهك و خشت، هيئت اصلي بنا را به وجود می آورند، در صورتي كه در معماري صخرهاي فضاي مورد نظر در درون توده سنگ هويدا مي گردد و سنگ، مانند كالبدي، قشري مستحكم در اطراف اين فضا ايجاد مي كند.

روستای کندوان؛ خانه هایی در دل کوه
در اثر فعل و انفعالات آتشفشاني كوه هاي سهند؛ منظره هاي در يكي از خوش آب و هواترين نقاط ايران ايجاد شده كه بيشتر به نظر خواب و خيال مي آيد. ده ها كران چندتايي، جفتي، تكي، مخروطي شكل و دوك مانند؛ يكي از بهترين مناظر طبيعي ايران را مجسم ساخته است. از دهانه هاي آتشفشان سهند و ديگر كوه هاي آتشفشاني اطراف، طي هزاران سال، مواد مذاب بيرون مي جهيده است. اين گدازه ها در طي قرون متمادي روي هم انباشته و به تدريج بر روي آنها پوستهاي از سنگ ایجاد گرديده است. توده ها و گدازه هاي مذاب آتشفشاني به وسيله باد و بوران طي هزاران سال متمادي تغییر شكل داده و به فرم كران در آمده است. به تدريج قسمت هاي كمتر سخت كران ها ريخته و قسمت هاي سختتر باقي مانده و وضعيت كنوني را كه بيشتر به معجزه طبيعي شباهت دارد ايجاد نموده است. باد و باران مفرط به خصوص در كران هاي ناحيه ورودي روستا بيشتر موثر بوده و صدمه زيادي به آنها وارد آورده، در صورتي كه در شرق و انتهاي روستا به خاطر وجود تپه هاي مرتفع كران ها بلندتر و سالمتر باقي مانده است.

روستای کندوان؛ خانه هایی در دل کوه
در كندوان؛ شكل خارق العاده و چشمگير و خاص طبيعت است كه انسان را به سوي خود كشيد. به خصوص انساني را كه سرگردان گشته و براي دفاع از زندگي خود در جستجوي پناهگاه امني است. در اين مورد احتمالا حمله مغولان سبب شد كه مردم روستاهاي اطراف و بخصوص “حيله ور” از موقعيت طبيعي كران ها استفاده نموده به تدريج درون كران ها را خالي كرده و در آنها مستقر شوند. بدين ترتيب هم خود را از نظر مقابله با بيگانگان در امان ديدند هم سكونت در كران ها را در تابستان و زمستان برای مقابله با سرما و گرما كاملاً مطبوع يافتند.

روستای کندوان؛ خانه هایی در دل کوه

روستای کندوان؛ خانه هایی در دل کوه
آنچنان که آنوبانینی مشاهده کرد؛ روستاي كندوان داراي مسجد، حمام، مدرسه و آسيا مي باشد که كران مسجد يكي از بزرگترين كران هاي روستا را تشكيل داده است. به دلیل شكل مخروطي خاص، اغلب كران هاي داراي طبقات مختلف، از داخل با يكديگر ارتباط ندارند. كران ها عموما داراي دو طبقه بوده و در بعضي موارد سه و حتي چهار طبقه نيز در آنها ايجاد كرده اند.
ارتباط طبقات بالايي كرانها با خارج، از طريق پلكان های بسيار زيبايي از بدنه خود كران تامين گشته است. طبقه هم كف، اكثرا اصطبل بوده و طبقات دوم و سوم و چهارم به عنوان سکونت گاه استفاده می شود. در بعضي موارد از طبقه چهارم به عنوان انبار نيز استفاده كرده اند. آبريزها اكثرا در كنار معابر و در خارج از كران ها و محيط مسكوني قرار داشته و هر چند خانواده به طور مشترك داراي يك آبريز هستند. آبريزها اكثرا داراي چند محل نشيمن و انباره ميباشد كه بستگي به شيب زمين دارد. به خاطر قطر و ضخامت زياد كران ها، ايجاد نورگير در طبقات پايين كار بسيار مشكلي است، بدين مناسبت نورگيرها اغلب در طبقات بالا واقع شده اند. جنس پنجره ها از چوب بوده اغلب به شكل شطرنجي و در آنها قطعات كوچك شيشه تعبيه شده است.

روستای کندوان؛ خانه هایی در دل کوه
آثار معماري صخره اي در اغلب نقاط جهان به چشم مي خورد که در اکثر آنها اکنون دیگر سکنه ای زندگی نمی کند؛ ولي معماري صخره اي از نوع كندوان فقط در يك منطقه ديگر در روي زمين ايجاد شده و آن در دره زيباي گورمه تركيه است. البته وسعت منطقه معماي صخره اي در دره گورمه در حدود 15 الي 20 برابر كندوان آذربايجان شرقی است.
روستای کندوان به سبب شکل خانههای موجود در آن که همچون کندوی عسل در دل کوه کنده شدهاند، جاذبه گردشگری فراوانی دارد و از شگفتانگیزترین روستای ایران است.
کندوان از معدود روستاهای سنگی جهان است که در استان آذربایجان شرقی، در بخش مرکزی شهرستان اسکو قرار دارد. معماری بومی روستای کندوان معماری صخرهای است، این روستا به سبب ویژگی معماری صخرهای و بافت مخصوص آن در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است. کندوان یکی از سه روستای صخرهای جهان است که این موجب جذابیت بینظیر آن شده است. معماری روستای کندوان و جاری بودن زندگی مردم در قالب بافت قدیمی آن یک استثناء در دنیا به حساب میآید.

روستای کندوان؛ خانه هایی در دل کوه
آنچه به کندوان هویت باستانی و تاریخی میبخشد در حقیقت وجود ۱۱۷ خانواده و منزل مسکونی درون تودههای مخروطی و هرمی شکل صخرههاست. میتوان گفت وجه تسمیه کندوان به خاطر خانههای کندویی شکلی است که در دل این صخرههای مخروطی قرار گرفتهاند.

روستای کندوان؛ خانه هایی در دل کوه
معماری صخرهای، حاکی از صحنههای جنگ و جدال انسان با طبیعت و در خدمت گرفتن صخرههای طبیعی است. در شیوه معماری معمولی، از مصالح ساختمانی گچ، آهک و خشت، هیئت اصلی بنا را به وجود میآورند، در صورتی که در معماری صخرهای فضای مورد نظر در درون توده سنگ هویدا میگردد و سنگ، مانند کالبدی، قشری مستحکم در اطراف این فضا ایجاد میکند.
زمان سفر برای بازدید از کندوان چه فصلی از سال است؟
زمان مناسب برای برای دیدن این روستا از انتهای اسفندماه تا ابتدای آبانماه است. اما این موضوع بدین معنا نیست که زیبایی این روستا در بقیه سال کاهش مییابد بلکه به علت شرایط جوی راحتی بازدید از منطقه کم میشود.

روستای کندوان؛ خانه هایی در دل کوه
از چه مسیری به دیدن این روستا برویم؟
جهت عزیمت به روستای کندوان، از شهر تبریز به سمت اسکو حرکت کنید. از شهر اسکو به سمت جنوب ادامه مسیر دهید تا با گذشتن از شهر اسفنجان و روستای کهنمو به این روستا برسید. فاصله تبریز تا اسکو حدود 30 کیلومتر و اسکو تا کندوان حدود 18 کیلومتر است.
http://hipersia.com
كندوان، روستاي صخرههاي پايدار
حداقل ميدانيم كه اين مردمان از 6000 سال پيش اينگونه زيستهاند. در بستري از آب و رويش، در زمستانهايي سرد، با بهاري پرشكوفه و در هوايي پر از اكسيژن ناب و در ميان صخرههايي كه شايد نميتوان قدمتي براي آن نام نهاد و در طول تاريخ اين صخرههاي سخت در برابر استواري و صبوري اين مردم نرم گشتهاند و كوه سينه گشوده و مامن اين مردمان شده است.
خانههايي با درهايي گشوده به وسعت مهرباني با قدمتي به بعد زمان، نه آهني و نه آجري. هر چه هست عطيه طبيعت است در ميان كوههاي سربه فلك كشيده و استواري صخرهها بر دامن سهند، رودخانه، كوهستان و رنگينكمان.
از تبريز به اسكو
همه ما بيش از هر چيز تبريز را با نام شمس ميشناسيم، هر چند اين شمس سرانجام در تاريخ گم شد و بسياري برآنند كه نام او را حال با هر هدفي اعم از بازرگاني و تجارت يا عشق به او دوباره زنده كنند، اما در هر صورت تبريز است و شمس، اما تبريز اين هست و البته برتر از اين است، «تبريز» شهري منحصر به فرد كه مجموعهاي از منحصر به فردها را در اطراف و اكناف خويش جمع كرده است.
براي سفر به كندوان، از تبريز آرام آرام بايد به سمت اسكو در دامنه سهند حركت كرد؛ اسكو نيز عليرغم اينكه شهري كوچك است ولي شهري است كه از بسياري جهات زبانزد خاص و عام است، مثلا اينكه اسكو شهر بركت است با نانهاي دلپذير سنتي كه هر جا باشيم مشتاقيم سفرهمان با اين نانهاي لذيذ طعم و رنگ بگيرد.
اسكو در جنوب شرقي تبريز واقع شده است، اگر با قطار، هواپيما يا وسيله شخصي خودتان به تبريز سفر كردهايد، براي بازديد از كندوان بايد به سمت اسكو حركت كنيد. پيش از سفر به سمت اسكو و كندوان، تبريز خود ديدنيهايي دارد: خانه مشروطيت، بازار تبريز، مسجد كبود و البته مزار شهريار كه روحش شاد باد:
آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا
بيوفا حالا كه من افتادهام از پا چرا
و باز هم شهريار كه چه نيك سروده است:
علي اي هماي رحمت تو چه آيتي خدا را
كه به ما سوا فكندي همه سايه هما را
و…
آري تبريز خود ديدنيهايي دارد كه هر يك در نوع خود يگانه زمان خويش بودهاند و هماكنون نيز همچون گوهري بر تارك ادب، فرهنگ و هنر تبريز، اين شهر عاشقان ميدرخشند و در اين مجال بيش از اين فرصت پرداختن به آن نيست.
براي رسيدن به كندوان از اسكو بايد عبور كرد، آرام آرام در دل كوه بايد پيچيد، مسيري كوهستاني، كوه سرسبز سلطان داغي را بايد 18كيلومتر طي كرد تا به روستايي منحصر به فرد رسيد.
كندوان در مسير تاريخ
روستاي صخرهاي كندوان از نوادر دوران است. بسياري بر اين باورند كه تاريخ شكلگيري اين روستا به بيش از 6000 سال پيش بازميگردد و همين امر به جهت باستاني بر اهميت اين روستا افزوده است. گذري در اطراف روستا نيز بيانگر همين قدمت است و حتي در برخي قسمتها مشخص است كه مردم در دورههاي زماني مختلف محل زندگي خود را تغيير دادهاند و به سمت ديگري از كوه حركت كردهاند.هنگامي كه به كندوان قدم ميگذاري، مينياتوري از طبيعت و تاريخ در كنار يكديگرند. آبگرمهاي معدني كه ساليان سال است از دل زمين ميجوشند و به بركت آب فراوان و بارندگيهاي منطقه آذربايجان، دوام و بقا داشتهاند.
در سفربه كندوان، فرصتي دست داد تا كمي با مردم بومي و بويژه زنان آن سخن بگويم. زبا نشان غالب تركي است، به اندازهاي كه بتوانم با مخاطب ارتباط برقرار كنم، به تركي مسلطم. زنان ترك، آداب و رسوم خاص خود را دارند كه البته همين امر يكي از ويژگيهاي منحصر بهفرد آذربايجان محسوب ميشود.
هنوز سنت، حرف اول را ميزند، زنان در پس پردهاي از حجب و حيا سخن ميگويند، آرام و متين؛ حتيالمقدور با نامحرم سخن نميگويند، هنگامي هم كه مجبور به سخن گفتن هستند، روسريهاي رنگي و خوشنقششان به عنوان حايل مسير گفتوگو برايشان نقش ايفا ميكند.
اعظم 24ساله، فوق ديپلم دارد، تحصيلات دانشگاهي را در اسكو گذرانده، هنوز لهجه شيرين تركي در پس آرام صدايش نهفته است. او به روستاي صخرهاي خود افتخار ميكند و ميگويد: كندوان روستايي قديمي است، من از اينكه به اين روستا تعلق دارم خوشحالم، وقتي كه تابستان ميشود و مسافران به اين روستا ميآيند گويي كه روستا جان دوباره ميگيرد. در خانههاي ما به روي گردشگران باز است، ما دوست داريم كه آنها با فرهنگ ما آشنا شوند.
وي همچنين معتقد است وجود گردشگر، اقتصاد زندگي آنها را نيز تحت تاثير قرار داده است و در همين ارتباط ميگويد: وقتي گردشگر ميآيد ما ميتوانيم صنايع دستي خود را بفروشيم و همچنين محصولات باغي و خشكبارمان نيز بهتر به فروش ميرسد.
كندوان يگانه در دنيا
به طوركلي، 3 روستاي صخرهاي در دنيا شناسايي شده است، روستاي كاپادوكيه در تركيه و داكوتا در آمريكا و كندوان كه البته در بين اين روستاها، هماكنون تنها روستاي كندوان در ايران، داراي جمعيت مسكوني است و 2 روستاي مشابه خالي از سكنه است.
شكل خانههاي كندوان استوانهاي شكل است كه در درون صخرهها تراشيده شده است و برخي نيز شكل كلي روستا را به كندوي عسل تشبيه كردهاند.
سوغات كندوان
هنگامي كه از عسل سخن ميگوييم ناخودآگاه موضوع سوغات در ذهنمان نقش ميبندد. يكي از مهمترين سوغاتهاي كندوان همين عسل است، حتي در مسير نيز وقتي به سمت روستاي كندوان حركت ميكنيد، ميتوانيد كندوهاي عسل را مشاهده كنيد.
خشكبار نيز سوغات سنتي آذربايجان است و به بركت آب و هواي مناسب در سراسر منطقه آذربايجان مشاهده ميشود. اگر فصل تابستان باشد مطمئن باشيد با انواع ميوههاي تازه مانند زردآلو، آلبالو و… به استقبال شما ميآيند و اگر هم فصل پاييز، زمستان يا بهار باشد و درختان بيبار باشند، آنگاه انواع قيصي، آلو، گردو و گاهي اوقات بادام و فندق در سراسر اين منطقه يافت ميشود.
انواع بافتهها نيز كه بيشتر دسترنج زنان اين سرزمين است در كندوان نيز يافت ميشود و در جاي جاي روستا عرضه ميشود.

روستای کندوان؛ خانه هایی در دل کوه

روستای کندوان؛ خانه هایی در دل کوه
هر چند كه آب كندوان را نميتوان جايي ارمغان برد، اما چشمههاي آب طبيعي كندوان نيز از جمله منابع خاص اين منطقه است و براي مداواي بسياري از بيماريهاي كليوي آب آن مفيد است.
هتل صخرهاي كندوان
باتوجه به ويژگيهاي روستاي كندوان، هماكنون اين روستا به عنوان يك هدف گردشگري استان آذربايجان شرقي تعريف شده است و به همين سبب سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در اين سالها تلاش كرده است تا امكانات به نسبت مناسبي را براي گردشگري اين روستا اختصاص دهد.

هتل صخره ای کندوان
هتل صخرهاي كندوان از جمله اماكني است كه به منظور گسترش گردشگري در اين منطقه تاسيس شده است. اين هتل علاوه بر اينكه مكاني اقامتي محسوب ميشود، خود برآيندي از جذابيتهاي روستاي كندوان محسوب ميشود، چرا كه با اقامت در اين هتل مسافران تجربه زندگي در دل صخرههاي سهند را پيدا ميكنند.
خداحافظ كندوان
هنگامي كه دل به سفر ميسپاريم، تجربههاي متعددي را ميتوانيم در دفتر زندگي خود ثبت كنيم. يك زمان ابيانه است و كوچههاي بدون بنبست، يك زمان كوير مصر ميشود و شب و سكوت ، يك زمان ميشود جنگلهاي انبوه گيلان و ساحل گيسوم و يك روز نيز نوبت به كندوان ميرسد؛ تركيبي از صخره و كوه و رودخانهاي كه در پايين دست روستا در حال گذار است و تو ميتواني از فراز صخرهها آن را به نظاره بنشيني و كندوان با پلههاي دست ساخت طبيعتش آنقدر زيبايي در دل نهان دارد كه ميتوان چند روز متمادي به آن دل سپرد. آشنايي با فرهنگ صخرهنشينان كندوان نيز جالب توجه است.
فرهنگ آذربايجان و زبان تركي در سايهسار نسيم ميتواند تجربه يك سفر متفاوت را رقم بزند، فقط كافي است كه در برنامههاي سفر خود برنامه سفر به تبريز، اسكو و كندوان را بگنجانيم و البته در اين منطقه آنقدر جذابيت و ديدني وجود دارد كه چند روز متمادي مثلا يك تعطيلات نوروزي يا تابستاني را بتوان به سفر به اين منطقه اختصاص داد.
http://www.garnafa.blogfa.com
سپتامبر 6, 2016 | اثار باستانی, ایرانشناسی, ایرانی ها, تاریخ فرهنگ هنر |
آنوبانینی ملکه آشوری یا لولویی

آنوبانینی ملکه آشوری یا لولویی

آنوبانینی ملکه آشوری یا لولویی

موقعیت استان کرمانشاه در ایران

نقشبرجسته آنوبانینی بر صخره سرپل ذهاب
آنوبانینی ملکه آشوری یا لولویی بود که نقش برجسته منسوب به او در شهر سرپل ذهاب، از قدیمیترین سنگ نبشتههای ایران با قدمتی حدوداً ۴۸۰۰ سال است
مضمون سنگ نبشته
این نقش برجسته پردهای است که در آن شاه در برابر ملکه و ستاره ایشتار که او را در مقابل دشمنان به پیروزی رسانده، ایستاده و پای خود را بر بدن دشمن مغلوب نهاده است. ملکه حلقهای به دست دارد و به دست دیگر طناب یا زنجیری گرفته، دو اسیر از بینی در بند اوست. علاوه بر شاه و ملکه، ۹ اسیر برهنه نیز در تصویر قابل مشاهده است.
این نقش برجسته، در محوطهٔ یک دبیرستان دخترانه در شهر سرپل ذهاب قرار دارد. ذیل نقش برجسته، سنگ نبشتهای به خط اکدی وجود دارد که مضمون آن چنین است:
آنوبانینی پادشاه توانا، پادشاه لولوبی نقش خود و نقش الهه ایشتار را در کوه پادیر رسم کرد. آن کس که این نقوش و این لوح را محو کند، به نفرین و لعنتآنو، آنوتروم، بل، بلیت، رامان، ایشتار، سین و شمش گرفتار و با دو نسل او برباد رواد.
منبع : ویکی پدیا
تمدنهای باستانی آسیای غربی
میانرودان، سومر، اکد، آشور، بابل
حتیان، هیتیها، لیدیه
ایلام، اورارتو، منائیان، ماد، هخامنشی
امپراتوریها / شهرها
سومر: اوروک – اور – اریدو
کیش – لاگاش – نیپور – اکد
بابل – ایسین – اموری – کلدانی
آشور: آسور، نینوا، نوزی، نمرود
ایلامیان – شوش
هوریها – میتانی
کاسیها – اورارتو
گاهشماری
شاهان سومر
شاهان ایلام
شاهان آشور
شاهان بابل
شاهان ماد
شاهان هخامنشی
زبان
خط میخی
آرامی – هوری
سومری – اکدی
زبان مادی
ایلامی
اساطیر میانرودان
انوما الیش
گیل گمش – مردوخ
نیبیرو
سپتامبر 5, 2016 | اثار باستانی, ایران, ایرانشناسی |
سرپل ذهاب (زهاب) (کردی:سهرپێڵ زههاو) یکی از شهرهای استان کرمانشاه ایران است.
مردم این شهر کرد هستند. این شهر مرزی ایران درزمان هشت سال دفاع مقدس ویران شد اما بعد از جنگ بازسازی شد. این شهر در ۴۵ درجه و ۵۲ دقیقه طول شرقی و ۳۴ درجه و ۲۴ درجه عرض جغرافیایی و در غرب کشور و منتهیالیه شیب ارتفاعات زاگرس بر سر راه بینالمللی تهران – بغداد موسوم به جاده کربلا واقع گردیدهاست. این شهر مرکز شهرستان سرپل ذهاب است.
این شهرستان با قدمتی بالغ بر ۲۸۰۰ سال قبل از میلاد مسیح با فاصله ۶۶۵ کیلومتری از تهران واقع گردیدهاست و از شهرستانهای مرزی و باستانی و زر خیز استان کرمانشاه است. این شهرستان هم اکنون نیز یکی از مهمترین مناطق استان کرمانشاه را تشکیل میدهد.
صنایع دستی شهرستان سرپل ذهاب را قالی، گلیم و جاجیم که محصولات آنها با نقشهای زیبا و مرغوب تزیین داده میشوند تشکیل میدهند. جمعیتی از مردمان کلهر ایوان غرب از زمانهای گذشته در این شهرستان به ویژه در دهستانهای قلعه شاهین و دیره حضور دارند. دارای دو بخش مرکزی و قلعه شاهین است. بخش عمدهای از شهرستان سرپل ذهاب شامل کل دو دهستان سرقلعه و جیگیران از ان منتزع و به شهرستان ثلاث الحاق شد. اهالی این منطقه دلایل سیاسی را باعث ان میدانند این شهرستان از شمال به ثلاث باباجانیاز غرب به شهرستان قصر شیرین و کشور عراق، از شرق به شهرستان دالاهو و از جنوب به شهرستان گیلان غرب محدود شدهاست.
منبع : ویکی پدیا
آگوست 9, 2016 | آثار ملی ایران, اثار باستانی, تاریخ فرهنگ هنر |
تپه سیلک

آثار باستانی معبد زیگورات تپه سیلک شهر کاشان
«نزدیک به پنج هزار سال پیش از میلاد مردم غارنشین فلات ایران در پی دگرگونیهایی که از لحاظ آب و هوا و تشکیل مزارع و چمنزارها به وجود آمد به دشتها روی آوردند و زندگی تازهای را آغاز کردند و در تمدن آنها نسبت به دورانهای پیشین پیشرفت بیشتری دیده شد؛ کهنترین مردم دشتنشین، مردم محل سیلک (Sialk) نزدیک کاشان بودند که آثار زندگی ایشان را در آنجا به دست آوردهاند.
میدانگاه باستانی سیَلْک در منطقه فین کاشان ( کاشان گالری عکس باغ فین کاشان ) واقع شدهاست و پیشینهای نزدیک به هفت هزار سال دارد.
سیلک یکی از مکانهای تاریخی پس از تمدن جیرفت کرمان در فلات ایران است که مدارک نوشته از دوران پیش از هخامنشی در آن پیدا شده ولی خطی که همزمان با آغاز تاریخ در ایلام به وجود آمدهبود، با نام پرتو ایلامی شناخته شده پس از رها شدن این پایگاه بازرگانی از میان رفت.

پارسيان هخامنشی
در هنر سیلک جنبه تزیینی آن شدید است و هنری است که آریاییها با خود آوردهاند.
در حدود ۵٬۵۰۰ سال پیش از میلاد یکی از قدیمیترین سکونتگاه در تپه سیلک در نزدیکی کاشان پدید آمد
منبع : ویکی پدیا
پرستشگاه ٤٧٥٠ ساله سيلک
ولی الله خليلی
راز پرستشگاه ٤٧٥٠ ساله سیلک کاشان پس از دومین فصل کاوش و بررسی آن نیز پوشیده ماند
در اولین فصل بازنگری در سال گذشته این محوطه به وسیله دکتر صادق ملک شهمیرزادی معبد سیلک که به زبان اکدی زیگورات نام دارد کشف شد.
معبدی که رومن گریشمن باستان شناس فرانسوی و کاشف معبد چغازنبیل در پی فصل حفاری در تپه سیلک بین 11312 تا 1316 نتوانست آن را کشف کند.با وجود کشف این معبددر سال گذشته هیأت بازنگری این محوطه تاریخی تصمیم به حفاری و خارج کردن معبد سیلک از دل خاک ندارد.
دکتر صادق ملک شهمیرزادی سرپرست هیأت کاوش و بررسی محوطه سیلک علت این امر را عدم شناخت از چگونگی زیگورات سیلک می داند .
این زیگورات متعلق به 4750 سال پیش است که در ساخت آن در حدود یک میلیون و 250 هزار خشت استفاده شده است . ملک شهمیرزادی می گوید : « ما بیشتر در سیلک به دنبال پژوهش هستیم تا راه های حافظت از زیگورات سیلک را پیدا نکنیم قصه نداریم این زیگورات را از دل خاک بیرون آوریم». همیشه کلمه زیگورات بین النهرین شوش ، چغازنبیل را به یاد می آورد.
اما این بار یک شهر باستانی و یک زیگورات در تپه سیلک کاشان ، بهتر است بگویم شهر باستانی کاشان. برای رسیدن به تپه سیلک در سمت راست خیابان منتهی به باغ فین تپه ای از دور نمایان است. تپه ای در میان منطقه ای کویری ، هر چه به تپه نزدیک ونزدیک تر می شوی گویی بیشتر به درون اعماق زمین و تاریخ پیش می روی . محوطه ای در دل کویر که دو تپه شمالی و جنوبی در آن خودنمایی می کند تپه هایی با ساختاری نامنظم و پستی و بلندی های فراوان پوشیده از خاک یا بهتر است بگوییم مدفون دردل خاک . تپه هایی که هنوز در زیر آنها شهری نفس می کشد. شهری که روزگاری زنده بوده و حالا مثل درگذشتگان درون قبر خود آرمیده است. شهری که مردمانش و خانه هایشان در زیر خاک مدفون شده اند و صدای خرد شدن سفال های آن را در زیر پاها شنیده می شود . چشم ها را باید بست.
بی شک وجود شهری هشت هزار ساله در میان کویر آن غیر ممکن به نظر می رسد ولی شنیدها آن قدر با دیدها متضاد است که نمی توان باور کرد. سیلک در گذشته درمنطقه ای حاصل خیز بوده است . به اعتقاد دکتر ملک شهمیرزادی آثار پیدا شده در شهر باستانی سیلک به هزاره ششم پیش از میلاد مسیح تا هزاره اول قبل از میلاد باز می گردد یعنی زمین های محوطه باستانی سیلک قصه گوی روایتی پنج هزار ساله به زبان پر رمز و راز خرده سفال ها ، اسکلت ها ، با قیمانده بناها و اشیاء ریز و درشت پنهان شده در زیر خاک هستند.هر نقطه ، از محوطه سیلک مانند فصلی از یک کتاب، باستان شناس در نقش روایتگر این فصل و اشیاء خارج شده از دل خاک مانند حروف درهم ریخته کتاب هستند که باید اول به کلمه ها که همان خرده سفال ها ، اشیاء فلزی ، اسکلت ها و معماری ها می باشند دقت کرد و سپس با کنار هم قرار دادن آنها مجله ها را ساخت و بعد هم کتابی را نوشت .
در محوطه سیلک صفحه های باز ، نوشته ای می خوانیم از لایه ها و دورهای سکونتی که در عمق تاریخ 8 هزار ساله این منطقه اقوام گوناگونی را در دل خود جای داده اند. ساکنینی که به اعتقاد دکتر ملک شهمیرزادی کشاورز و دامپرور بوده اند،مردمانی که آثار به دست آمده از آنها نشان از چیره دستی آنها در هنر، فرهنگ و صنعت دارد.هنرمندانی که فرم و شکل و تزیین سفالینه هایشان بیانگر چیره دستی آنها در ساخت سفال است . ظروف سفالینی که بارنگ های قرمز و خاکستری خود توجه بیننده را جلب می کنند. سفالینه هایی که در ساخت آنها ابتدا از دست و بعدها با پیشرفت هنر و صنعت مردمان ساکن در محوطه از چرخ استفاده شده است. ساکنینی که با ذوب فلزاتی از قبیل مس و نقره و ریخته گری آنها به ساخت ادوات و وسایل گوناگون می پرداختند. به نظر دکتر ملک شهمیرزادی بعضی از آثار به دست آمده از شهر سیلک نشان از یک ارتباط فرهنگی و تجاری میان ساکنان آن با اعیلامی ها و ساکنین بین النهرین در مزارع پیش از میلاد دارد. این بار درست در رو به روی تپه جنوبی سیلک ایستاده ایم . تپه ای که در سال گذشته در قسمتی از آن زیگوراتی از دل خاک بیرون آمد.
زیگوراتی که شاید در 4750 سال پیش مردمانی دل شکسته از پله های آن بالا می رفتند و عبادت می کردند. که به اعتقاد دکتر ملک شهمیرزادی در ساخت آن از حدود 1250000 خشت استفاده شده است . زیگوراتی در قسمت مذهبی شهر سیلک ، با مساحت 2500 متر مربع و در سه طبقه که هر طبقه ارتفاعی نزدیک به 4 متر دارد. کاشف زیگورات سیلک اعتقاد به اوجه شکوه فرهنگی، هنری ، اقتصادی و تجاری شهر سیلک در زمان پا برجای زیگورات دارد. و از نظر او ساخت این چنین زیگوراتی با این تعداد خشت نشان از پر رونق ، پر جمعیت و پر آب بودن شهر سیلک در 4750 سال پیش دارد که در مقایسه با شهرهای امروزی می توان گفت شهر سیلک یک کلان شهر محسوب می شده . گورستان های شهر سیلک در ابتدا در کف منازل شکل گرفته اند . مردمان سیلک اجساد و مردگان شان را در کف خانه های خود جای می دادند و روی آن را بعد از اندود کردن با گل اخرا به وسیله خشت می پوشاندند .
اما محوطه باستانی سیلک دارای دو گورستان متعلق به عصر آهن نیز هست. گورستان هایی که متأسفانه هم اکنون به علت بی توجهی یکی با ساخت جاده منتهی به شهرک امیر المومنین تخریب شده و از دیگری نیز هیچ اثری بر جا نمانده است. این گورستان ها به عقیده دکتر ملک شهمیرزادی متعلق به اقوام مهاجری بوده که از سوی دریای خزر به این منطقه روی آورده و در فلات مرکزی ایران ساکن شده بودند . گورستان هایی که اجسادی از 1500 سال پیش از میلاد تا حدودا 800 سال قبل از میلاد در آنها به خاک سپرده شده بودند. اجسادی که به مانند جسدهای مدفون در زیر خانه های شهر سیلک جنینی دفن شده اند و در کنار آنها اشیاء و ظروف سفالین بسیار زیبایی قرار گرفته اند. اشیایی که بیانگر اعتقاد مردمان ساکن به زندگی بعد از مرگ دارد. اما شهر سیلک همیشه شهری پا بر جا و پر شکوه باقی نماند به اعتقاد دکتر شهمیرزادی این شهر به علتی نامعلوم حدودا در 3 هزار سال پیش خالی از سکنه شد و کم کم خاک چهره شهر را در خود فرو برد و سیلک را به مانند اجساد مردگانش در عمق خود فرو برد.
صدای تیشه باستان شناسان فرانسوی در سال 1312 شمسی به سرپرستی رومن گریشمن دوباره غوغایی در شهر ایجاد کرد. شهری که گرمی تابش آفتاب را سه هزار سالی بود که از خاطر برده بود . اما رومن گریشمن کاشف زیگورات چغازنبیل ، این بار کاشف زیگورات سیلک نبود تا اینکه در سال گذشته و در راستای طرح بازنگری و ساماندهی تپه های باستانی سیلک کاشان دکتر صادق ملک شهمیرزادی دوباره به کاوش پرداخت و موفق به کشف زیگورات در شهر سیلک که قدیمی ترین زیگورات کشف شده ایران است ، شد . کشفی که شاید بزرگ ترین یافته 50 سال گذشته باستان شناسی ایران باشد. صادق ملک شهمیرزادی دومین دور کاوش شهر سیلک کاشان را بر عهده گرفته است و متخصصان مختلفی در رشته های باستان شناسی ، گیاه باستان شناسی، باستان جانور شناسی در کنار او مشغول پژوهش هستند تا بتوانند پرده از راز و رمز مردمان سیلک بردارند. اما دکتر ملک شهمیرزادی امیدوار است که چهره شهر کاشان همچنان اجازه رخ نمایی را از دور به تپه سیلک بدهد و مسئولان شهر توجه بیشتری را به این محوطه باستانی داشته باشند و ارزش و اهمیت آن را بیشتر دریابند. منبع : http://www.irandeserts.com/
آشنایی با تپه سیلک – کاشان
سیلک نام اولین تمدن شهر نشینی ایران مرکزی در کاشان است که در 3 کیلومتری جنوب غربی این شهر قرار دارد
قدیمیترین خاستگاه تمدن بشری را سیلک کاشان عنوان میکنند، یعنی اولین جایی که شهر نشینی شکل گرفت، آنجا که آریاییها اولین تمدن شهر نشینی را ایجاد کردند.
تمدن اقوام تپههای سیلک در 2500 سال پیش مغلوب تمدن آریایی شد که آثار آنها در طبقات مختلف حفاری از قبیل ظروف لولهدار بلند با نقش اسب و خورشید و اسلحه آهنی و شمشیر و نیزههای بلند کشف شده است.
محوطه باستانی سیَلْک که در منطقه فین کاشان واقع شده قدمتی در حدود 7 هزار سال دارد.
محوطه باستانی سیَلْک در ضلع جنوبغربی کاشان و در سمت راست جاده کاشان به فین قرار دارد و از دو تپهٔ شمالی و جنوبی که در فاصله ۶۰۰ متری یکدیگر قرار دارند و دو گورستان تشکیل شده است. منبع : فرهنگ میراث و تمدن – همشهری آنلاین.
آگوست 5, 2016 | اثار باستانی, اصفهان, ایرانشناسی, صفویه, عالی قاپو |
Ali Qa poo
آشنایی با عمارت عالیقاپو – اصفهان

عمارت و کاخ عالی قاپو اصفهان
فرهنگ > میراث و تمدن – محمد ملاحسینی:
کاخ یا عمارت عالی قاپو در غرب میدان نقش جهان و روبه روی مسجد شیخ لطف الله در مرکز شهر اصفهان قرار دارد
کاخ عالی قاپو عمارتی است که در غرب میدان نقش جهان و روبروی مسجد شیخ لطف اله سر بر افراشته و به عنوان یکی ازمهمترین شاهکارها ی معماری اوائل قرن یازدهم هجری از شهرتی عالمگیر برخوردار است . تاریخ ساخت بنا به 1054 هـ.ق باز می گردد و بانی آن بانی : شاه عباس اول می باشد.
این قصر دروازه مرکزی و مدخل کلیه قصرهایی بود که در دوران صفویه در محدوده میدان نقش جهان بنا شده بودند . عالی قاپو مرکب از دوکلمه عالی و قاپو است که با هم به معنای « سر در بلند » یا « درگاه بلند» هستند. اسامی دیگر آن علی قاپو ، دولتخانه مبارکه نقش جهان و قصر دولتخانه می باشند.
از زیر سر در بلند کاخ که تمامأ با سنگ ساخته شده به قصر وارد می شویم و به وسیله پلکانی که در دو طرف تعبییه شده اند به طبقات فوقانی میرسیم .
عالی قاپو

عمارت و کاخ عالی قاپو اصفهان
به طورکلی بنای عالی قاپو به عنوا ن یک بنای تشریفاتی خوش ساخت و زیبا دستاورد دیگری از هنر معماری دوران صفویه است .
عالی قاپو دارای پنج طبقه است که هر طبقه آن تزئینات ویژهای دارد در طبقه همکف دو تالار وجود دارد که در آن روزگار به امور اداری و دیوانی اختصاص داشت ، در طبقه سوم ایوان بزرگی است که بر هجده ستون بلند و رفیع استوار است و در وسط این ایوان حوض زیبایی از مرمر وجود دارد .
آنچه عالی قاپو را در عداد آثار با شکوه و بسیار نفیس قرار داده است اثر هنرمند معروف عصر صفوی رضا عباسی یعنی گچبری های آخرین طبقه است که تالار آن به اتاق موسیقی یا اتاق صوت نیز معروف است .
در این قسمت از کاخ شکل انواع جام و صراحی در دیوار تعبییه شده است که این اشکال علاوه بر نمایش زیبایی و خلاقیت و ابتکار هنرمندان گچکار برای این بوده است که انعکاس حاصل از نغمهها ی نوازندگان به وسیله این اشکال گرفته شود و صداها طبیعی و بدون انعکاس صوت به گوش برسند . گردآوری و انتشار : پایگاه تخصصی گردشگری ایران
عمارت عالی قاپو در سال 1054 قمری ساخته شده و بانی آن شاه عباس اول صفوی میباشد. شاه صفوی، سفیران و شخصیتهای عالیقدر را در اینکاخ بهحضور میپذیرفت.

عمارت و کاخ عالی قاپو اصفهان
این قصر دروازه مرکزی و مدخل کلیه قصرهایی بود که در دوران صفویه در محدوده میدان نقش جهان اصفهان بنا شده بودند. عالی قاپو مرکب از دوکلمه عالی و قاپو است که با هم به معنای «سر در بلند» یا «درگاه بلند» هستند. این بنا با نامهایی چون علی قاپو، دولتخانه مبارکه نقش جهان و قصر دولتخانه شناخته میشود.
از زیر سر در بلند کاخ که تمامأ با سنگ ساخته شده به قصر وارد میشویم و به وسیله پلکانی که در دو طرف تعبییه شدهاند به طبقات فوقانی میرسیم.
عالی قاپو دارای 6 طبقه است که هر طبقه آن تزئینات ویژهای دارد در طبقه همکف 2 تالار وجود دارد که در آن روزگار به امور اداری و دیوانی اختصاص داشت، در طبقه سوم ایوان بزرگی است که بر 18 ستون بلند و رفیع استوار است و در وسط این ایوان حوض زیبایی از مرمر وجود دارد.
به طور کلی عمارت عالى قاپو از دو قسمت متمایز تشکیل شده است؛ قسمت جلویى و مدخل عمارت و ساختمان اصلى کاخ.
قسمت جلویى ساختمان از ساختمان اصلى جلوتر است و مدخل وسیع عمارت در همین بخش واقع است. مدخل داراى تاق جناغى است و در دو طبقه طرفین آن درها و تاقنماهاى کوچکترى وجود دارند.
بالاى مدخل ایوانى هست که از 3 جهت باز است و اتاق چوبى دارد. در زمانهاى گذشته به هنگام ضرورت اطراف ایوان را باپرده مىپوشانیدهاند.
-

-
عمارت و کاخ عالی قاپو اصفهان
-

-
عمارت و کاخ عالی قاپو اصفهان
-

-
عمارت و کاخ عالی قاپو اصفهان
حوضى با لبه هاى مرمرین در وسط ایوان قرار دارد که فواره هایى دارد ؛ کف حوض را از مس ساختهاند. از نوشته هاى جهانگردانى چون تارونیه و شاردن چنین بر مىآید که در گذشته دور، دیوار انتهاى ایوان و سطوح ستونها آینه کارى بوده است.
بناى این ایوان یا به عبارت دیگر تالار بر اساس کتاب قصص الخاقانى در سال 1053 هجرى قمرى آغاز شده در مدتى بسیار اندک به اتمام رسیده است.

عمارت و کاخ عالی قاپو اصفهان
مدخل به دهلیزى راه مىیابد که به صورت شمالى – جنوبى ساخته شده. در پشت این دهلیز عمارت اصلى عالى قاپو قرار دارد که در آن مقابل مدخل که از آن نام بردیم قرار دارد.
اما بناى اصلى عالى قاپو از 6 طبقه تشکیل شده است. در طرفین در ورودى عمارت 6 طبقه دو سکوى سنگى وجود دارد. کتبهاى نیز در بالاى این در قرار دارد که قسمتى از آن با گذشت زمان از بین رفته است.
کرباسى که پس از در ورودى قرار گرفته سقفى بلند به اندازه مدخل جلویى ساختمان دارد. در همین کرباس مقابل در ورودى عمارت اصلى درى دیگر با دو سکو در طرفین هست که کرباس را به حیاط پشت ارتباط مى دهد.
بالاى این در پنجرهاى مشبک قرار دارد که از آن نور به داخل کرباس مى تابد. اتاق هاى اطراف همین کرباس در حقیقت محل ادارات دولتى بوده است.
دو راه پله مارپیچ در دو گوشه طبقه اول راههاى ارتباطى را تشکیل مىدهند. بالاى طبقه اول، چهار طبقه هست که هر دو طبقه علاوه بر اتاقهایى که دارند داراى تالار بزرگ هستند.
نخستین تالار به وسیله درى بزرگ به ایوان بخش جلویى عمارت باز مىشود. بر در دیوار این تالار نقوشى زیبا و رنگارنگ وجود دارد که اغلب از آثار رضا عباسى است.
طبقه ششم تالارى بزرگ دارد که تماماً گچ کارى است. این تالار که به اتاق صوت نیز شهرت دارد، بر اساس شناخت فیزیکى صوت و انعکاس آن به نحوى ساخته شده که مثل یک استودیوى مجهز به ضبط صدا طنینهاى اضافى صدا را از بین مى برده است و اصوات را به صورتى صاف به تمام قسمتهاى تالار میرسانده است. دیوارهاى اتاقهاى اطراف نیز با نقاشیهاى زیبا تزیین شدهاند.
آنچه عالی قاپو را در عداد آثار با شکوه و بسیار نفیس قرار داده است گچبریهای هنرمند معروف عصر صفوی رضا عباسی است که در آخرین طبقه خودنمایی میکند و تالار آن به اتاق موسیقی یا اتاق صوت نیز معروف است.
در این قسمت از کاخ شکل انواع جام و صراحی در دیوار تعبییه شده است که این اشکال علاوه بر نمایش زیبایی و خلاقیت و ابتکار هنرمندان گچکار برای این بوده است که انعکاس حاصل از نغمههای نوازندگان به وسیله این اشکال گرفته شود و صداها طبیعی و بدون انعکاس صوت به گوش برسند.
به طورکلی بنای عالی قاپو به عنوان یک بنای تشریفاتی خوش ساخت و زیبا دستاورد دیگری از هنر معماری دوران صفویه است.
با آنکه بعد از دوره صفویه به تزئینات بناها خسارات جبران ناپذیری وارد شده ولی هنوز شاهکارهایی از گچبریها و نقاشیهای عهد صفویه را در بر دارد و بازدیدکنندگان را به تحسین وا میدارد.

عمارت و کاخ عالی قاپو اصفهان
مینیاتورهای هنرمندانه رضا عباسی، نقاش معروف عهد شاه عباس، نقاشیهای گل و بوته، شاخ و برگ، اشکال وحوش و طیور و گچبریهای زیبای آن به شکل انواع جام و صراحی در تاقها و دیوارها تعبیه شده است وشاه صفوی و مهمانان او، از تالار همین عمارت مناظر بازی چوگان، چراغانی، آتش بازیها و نمایشهای میدانی را تماشا میکردند.
عالى قاپو بزرگترین کاخى است که ممکن است در یک پایتخت وجود داشته باشد. پس میتوان گفت که این کاخ در زمان صفویه از بهترین کاخهای دنیا محسوب میشده است و از این رو محتوى بر تمام مزایا و محاسن بوده و آنچه لازمه یک کاخ سلطنتى بوده در آن وجود داشته است.
منبع : همشهری انلاین
(بیشتر…)
آگوست 5, 2016 | آثار ملی ایران, اثار باستانی, ایرانشناسی, صفویه, قزوین |
آشنایی با سر در عالی قاپو – قزوین
اقتصاد > حمل و نقل برون شهری – محمد ملاحسینی: منبع همشهری انلاین
سر درب عالی قاپو قزوین ، اثر معماری دوره صفویه
سر در عالی قاپو یکی از بناهای مهم دوره صفویه با عمارتها و باغهای بسیار زیبا است که در مرکز شهر قزوبن قرار دارد

سر در عالی قاپو قزوین

سر در عالی قاپو قزوین

سر در عالی قاپو قزوین
این مجموعه 7 در داشته که یکی از آنها را عالی قاپو نامیدهاند و. از درهای آن جز در عالی قاپو اثری باقی نمانده است.
این بنا در گاه بلندی دارد که به خیابان شهدای قزوین مشرف است. این در به هشتی بزرگی متصل است و در داخل آن دو اتاق وجود دارد که جایگاه دربانان بوده است. راهرو طبقه دوم بنا نیز از همین اتاقها میگذشته است.
در سمت غرب این در 3 اتاق طولانی پهلوی هم واقع شده که احتمالا جایگاه نگهبانان و محافظان بوده است. یکی از این اتاقها در دوره قاجار به قرائت خانه و دیگری به چای خانه تبدیل شد.
ازارههای سر در با کاشی پوشیده شده اند و بقیه سر دربا گچ وشیده شده است. یکی از پنجرهها به خیابان شهدا و دیگری به حیاط شهربانی کنونی گشوده میشود.
این بنا نخست در دوره شاه طهماسب ساخته شده و در زمان شاه عباس اول به صورت کنونی تغییر شکل یافته است. بر پیشانی این سردر رفیع که ۱۷ متر ارتفاع دارد؛ کتیبهای با کاشی معرق به خط ثلث از علی رضا عباسی جلوه گر است که بر فراز آن پنجره مشبک بزرگی از کاشی قرار گرفته است.
بیش از دو گوشوار بلند در طرفین سردر که بر بالای طاق نمایی واقع شده بنا را به ساختمانهای همجوار پیوند میداده است.
این سردر، ورودی اصلی به دولت خانه دوران صفویه بود. بنای سردر شامل ایوان رفیع ورودی با قوس تیزهدار و 3 ریف طاق نما در طرفین آن است. گوشواره هایی با ستون نماهای آجری در دو طبقه، نمای سردر را تکمیل می کنند. هشتی متصل به ایوان ورودی به شکل هشت ضلعی است و در طرفین محور ورودی آن اتاقهای نگـهبانی قرار دارد.
در این هشـتی پلکـان هایـی دیده می شود که به طبقه بالا – جایگاه نقاره زنان – راه مییابند. کتیبه و شباک کاشی، تنها تزیینات باقی مانده در ایوان ورودی است.
در طرف شرقی این سردر که پیش از مشروطیت رختشویخانه بود، مدرسهای به نام امید در سال ۱۳۲۰ قمری احداث شد.
سردر عالی قاپو قبل از انقلاب، جایگاه شهربانی و سپس در اختیار نیروی انتظامی بود، اکنون در اختیار میراث فرهنگی قرار گرفته و به منظور احیای دولتخانه صفوی در حال مرمت میباشد.