چرا مردم فقط برای قطع درختان باغ انگلیس چندتا شعار دادن ؟
باغ قلهک٬ قلهک٬ قلهک قدیم٬ محله قلهک٬
سلام خانه ما سر کوچه گل یخ بودیم . بیش از چند نسل در خانواده ما در این محل زندگی کردند و بعد به محل های دیگر تهران رفتیم ، وقتی یادم میاد صبح زمستان برف تا کمر باید راه باز میکردیم برای مدرسه رفتن ، یا صبح تابستان با صدای طوطی و بلبل گوشمان کر می شد ، و حالا بعد از گذشت سی نهایت چهل سال ببین چه بلایی سر محلمون اومد ، حال و هوای ان موقع کجا است ؟ چرا اینهمه تخریب فقط بخاطر پول ؟ چرا فرهنگ و ارزش های این مردم یکدفعه تبدلیل شد به نابودی محیط زیست ؟ چرا ارگانها ، شخص ، دولت ، غیر دولت همه حمله کردن به باغهای قلهک ؟
امروز به نام محله قبا میشناسیمش اما قبلاً «چالهرز» نام داشته. چند سال پیش اعضای شورایاری تصمیم میگیرند چالهرز را بکنند «قبا» اما هنوز هم خیلی از قدیمیها، محلهشان را با همین نام یاد میکنند… امروز به نام محله قبا میشناسیمش اما قبلاً «چالهرز» نام داشته. چند سال پیش اعضای شورایاری تصمیم میگیرند چالهرز را بکنند «قبا» اما هنوز هم خیلی از قدیمیها، محلهشان را با همین نام یاد میکنند. از حد و حدودش اگر بخواهید بدانید، یک مثلث است در جنوبشرقی منطقه. ضلع غربی محله خیابان شریعتی یا شمیران سابق، ضلع شرقی خیابان پاسداران یا سلطنتآباد سابق و ضلع شمالی آن هم بلوار شهرزاد است و بخشی از خیابان پورمشکانی. اگر سهراه ضرابخانه پیاده شوید خیلی راحت با آن پل روگذر ماشین، میتوانید تقاطع شریعتی و پاسداران و جایی را که با کمی اغماض دو ضلع مثلث به هم میرسند، ببینید. گزارش ما را بخوانید تا تاریخچه این محله باصفا و قدیمی را بهتر بشناسید.
چرا به این محله چالهرز میگویند؟ نخستین سؤالی که به ذهن میرسد این است که چرا نام قدیم محله «چالهرز» است. این را از علیرضا زمانی، نویسنده و تهرانشناس میپرسیم و میگوید: «این محله باصفا و زیبا قبلاً گودالی بوده، دره مانند که هرزآبها درون آن سرازیر میشدند و به همین خاطر به «چالهرز» معروف میشود. ترکیبی از چاله و هرزآبی که درونش میریخت. درواقع این بخش متعلق به منطقهای است که در گذشته به نام شمیران میشناختیم و بین دو گسل اصلی شهر تهران قرار دارد. از شمال هم با محلههای قلهک و دروس، از غرب با داودیه، از جنوب با سیدخندان و مهران و از شرق با ضرابخانه همجوار است.» زمانی درباره سرنوشت چالهای که هرزآبها را درون خودش جای میداد هم توضیح میدهد: «به مرور زمان این چاله شد جایی برای تخلیه نخاله و خاک و عمقش کم شد. وقتی کمکم با زمینهای دیگر همسطح شد مردم در آن کشاورزی کردند و بعدتر هم شد جایی برای سکونت.»
چالهرز وقف حرم حضرت عبدالعظیم(ع) قدمت این چاله به زمان شاهطهماست اول باز میگردد. حدود 400 سال پیش و در دوره صفویها، چالهرز به همراه زمینهای زرگنده و اسکله و بالغآباد، زمینهای وقفی حضرت عبدالعظیم(ع) بودند. سندش هم در زمان شاهطهماسب اول تنظیم شد. در ششمین سال سلطنت فتحعلیشاه دوباره سند تمدید و تولیت زمینها به میرزا سیدعلی مستوفی سپرده شد. با این توضیح که: «قریه و مزارع مذکور به طریق سابق متصرف شده و در سرپرستی رعایا و ساکنان لازمه دقت و اهتمام کرده و در امور زراعت و فلاحت وآبادی و معموری آنجا سعی ماکلام نموده و عواید آن را به مصارف آستانه حضرت عبدالعظیم(ع) برساند.» علیرضا زمانی در تکمیل این توضیحات اضافه میکند: «طبق اسناد و وقفنامههای متعدد چالهرز قدمتی چندصدساله دارد اما تاریخ مکتوبش به دوره قاجار بازمیگردد و دست نوشتهها و خاطرات شازدههایی که نامی از چالهرز بردهاند. در عهد ناصری که جاده شمیران تأسیس شد و رفتوآمد به شمیران راحت، کمکم زمینهای اطراف جاده تبدیل شدند به ییلاق خانها و خانزادههای قجری.»
ردپای چالهرز در خاطرات قجری محمدحسنخان اعتمادالسلطنه وزیر ناصرالدینشاه قاجار بود و نویسنده کتاب «مرآتالبلدان». او درباره چالهرز نوشته است: «چالهرز از دهات بلوک شمیران طهران است در طرف غربی شرابخانه دولتی. هوایش گرم و آبش کم. سهچهار خانوار رعیت در این ده است. باغ هم دارد.» در جای دیگری از خاطرات روزانهاش هم میگوید که: «… از بیرون تشریف آوردند. از ارگ سوار شدند، سلطنتآباد تشریف بردند… قدری سواره گردش کردند… بعد سر قنات ناهار میل کردند، بلافاصله سوار شدند، به چالهرز، که دهی است متعلق به کشیکچیباشی، تشریف بردند. پنج دقیقه ماندند، داودیه رفتند.» در کتاب «محله ما» هم آمده است چالهرز روستای کوچکی بود و باغی به مساحت 200 هزارمترمربع داشت و زمینهای کشاورزی به مساحت 600 هزارمترمربع. یعنی سرجمع 800 هزارمترمربع. باغ سپهسالار تنکابنی و باغ کوکب هم از نخستین باغهای چالهرز بودند. باغ و عمارت سپهسالار در شمال چالهرز و باغ کوکب در جنوب ساخته شدند و سبزی و صیفی و گندم و انواع گلها را پرورش دادند. جز این پاتوقی هم شدند برای شاهزادگان دربار.
سرگذشت باغ سپهدار محمدولیخان تنکابنی، معروف به سپهدار تنکابنی، 5 دوره رئیسالوزرای دوران قاجار بود. در فتح تهران، در دوره مشروطه، هم از فرماندهان مشروطهخواه. بیشتر زمینهای چالهرز، زمانی ملک او بود. او فارغ از وزارت و سیاست، بخش زیادی از زمینهای چالهرز را آباد کرد و در شمالیترین قسمت محله، باغ و عمارتی ساخت و بیشتر ایام سال را بهویژه وقتی رضاهشاه از او خشم میگرفت در این زمینها سر میکرد. وقتی که مُرد، باغش ماند برای وارثانش که مانند او علاقهای به نگهداری باغ نداشتند و چند سال بعد تاکستان را که در قسمت شرقی باغ، اندرون در بخش غرب، زمینهای صیفیکاری و گندم و جوکاری آبی در جنوب محله و گندم و جوکاری دیم در تپههای شمال شرقی محله را یکجا فروختند به میرزا علیاصغر مصری و 70 هزارتومان پول گرفتند.
باغ نایب احمدشاه قاجار علیرضا زمانی میگوید که جز سردار، ابوالحسنخان قرهگوزلو که همه به نام ناصرالملک میشناختندش هم در این محله باغی داشت. او به واسطه پدربزرگ سرشناسش، محمودخان ناصرالملک در سفر دوم ناصرالدینشاه به فرنگ، همراه هیئت دولت ایرانی سفر کرد و برای تحصیل در دانشگاه آکسفورد، 6 سال در انگلستان ماندگار شد. بعد از بازگشت به ایران هم در دربار ناصری بهعنوان مترجم قوانین و آییننامهها و گاهی هم مترجم شخصی شاه مشغول به کار شد. 4 سال هم نایبالسلطنه احمدشاه قاجار شد تا او بزرگ شود و روی تخت بنشیند. در همین دوره نیابت، سلطنت باغ و عمارت تابستانی او در چالهرز، محلی شد برای رفتوآمد دولتمردان و برگزاری جلسههای مهم مملکت. این محافل تا پیش از بلوغ احمدشاه و مهاجرت ابوالقاسم خان به اروپا ادامه داشتند.
باغ و بنبست کوکب از سهراه ضرابخانه که وارد پاسداران شوی، قبل ازاینکه به نگارستان اول برسی کوچهای میبینی به نام شهید «اکرامی» که داخل پرانتز نوشته شده «کوکب». شاید باورتان نشود اما نام کوکب باقیمانده روی این بنبست کوتاه نشانی از باغ بزرگ کوکب دارد که 100 هزار مترمربع در جنوب محله مساحت داشت. طول دیوار غربی این باغ در سمت جاده قدیم شمیران (شریعتی) 492متر بود. دیوار شرقیاش در سمت خیابان سلطنتآباد (پاسداران) 785 متر. دیوار شمالیاش هم 560متر بود. زمینهای این باغ هم متعلق به علیاصغر مصری همان خریدار باغ سپهدار اعظم بود. در مهرماه 1316 شمسی، شرکت کوکب، این زمینها و قنات جنوبی چالهرز را به قیمت 8 هزارتومان خرید و آب قنات را صرف آبیاریاش کرد. تا جایی که درباره تاریخچه این باغ آمده، باغ را کسی به نام اردشیر گشتاسبپورآباد کرد در اواسط دهه 20، شخصی به نام اردکانی همه سهام شرکت کوکب را که شامل همین باغ و گلفروشی بزرگی در خیابان استانبول بود، خرید. باغ 100 هزار مترمربعی رفتهرفته تکهتکه شد و باقیماندهاش را هم بعد از انقلاب مصادره کردند. در بخشهایی از آن اداره مخابرات و دانشگاه آزاد و خانه و آپارتمان ساختند و تکههایی را هم به حال خودشان رها کردند.
باشگاه آمریکایی و رفتوآمد اجنبیها به محله زمانی که چالهرز دهآبادی بود حدود 20 خروار جو و گندم از زمینهایش برداشت میکردند. پر بود از درختهای گیلاس و گلابی و گردو و هلو و آلوچه و کشتزارهای یونجه و صیفی و ترهبار که محصولاتشان برای فروش راهی بازار تهران و گاهی هم قلهک و تجریش میشدند. علیرضا زمانی میگوید دهه 20 که شروع شد، کشاورزی بیرون از محدوده باغهای بزرگ متوقف شد و فروش زمین برای ساختوساز آغاز. قبل از سال 1335 هم این محدوده با 204 نفر سکنه، به محدوده تهران اضافه شد. اکبرزادگان، میرطاهری و میرحقانی کسانی بودند که قسمتهای وسیعی از زمینها را خریدند و با دیوار از هم جدا کردند. پیوستن این روستا به تهران دوره جدیدی را شروع کرد برای مصادره برخی زمینهای قجری و واگذاری آنها به آدمهای دیگر. کمکم هم پای پایگاههایی همچون «باشگاه تفریحی پارس آمریکایی» مشهور به «کلوپ آمریکاییها» را به چالهرز باز کرد. آنها بخشی از زمینهای قدیمی باغ سپهدار را از یک مجموعه تفریحی به نام «اشترسپارک» که عصرها محل تفریح اهالی بود، اجاره کردند. اما طولی نکشید که باشگاه پارس آمریکایی یا همان کلوپ آمریکاییها ساخته شد.
مشکل آب در محله چالهرز وقتی رضاخان آمد و خواست ایران را مدرن کند روند تغییرات در پایتخت خیلی بیشتر از شهرهای دیگر بود. جادهای پهن و دراز از شمال به جنوب کشید برای خودرو و بعد کمکم مردم شروع کردند به رفتوآمد در این جاده و رفتن به شمال تهران برای تفریح. مدتی که گذشت با خودشان گفتند چرا خانهای در شمال نداشته باشند و موج ساختوساز شروع شد و شمیران را به تهران وصل کرد و باغها و روستاها یکی پس از دیگری دیوارکشی و تبدیل به خانه شدند. در زمان پهلوی دوم هم توسعه پایتخت بیشتر در مسیر جاده ارتباطی شمیران و پهلوی بود. برای همین چشم اعیان و اشراف بیشتر به مناطق ییلاقی افتاد وآبادیهایی مانند نیاوران، داودیه، زرگنده و چالهرز هم به فهرست خوشنشینی اضافه شدند. اما اواخر دهه 1330 و اوایل دهه 1340 تهیه آب آشامیدنی برای مردم دغدغه شد. دولت در نقاط محدودی از شهر پمپهای آب کار گذاشته بود و چالهرزیها هم آب شیرینشان را از تانکری که رابط میان پمپ جاده قدیم شمیران و مردم محله بود میگرفتند.
تکیهای که تبدیل به بزرگترین مسجد تهران شد در سال 1343 در ضلع شرقی چالهرز بنایی ساختند که قرار بود تنها تکیهای باشد برای چالهرزیها اما اقبال مردم از یک طرف و جذب چهرههایی مانند دکتر علی شریعتی از سوی دیگر سرنوشت این تکیه را تغییر داد و آن را تبدیل به حسینیه ارشاد کرد و سال 1346 هم ثبت شد. همین شد که از آن سال به بعد هم علاوه بر طیف درباری گروهی از مذهبیها هم توجهشان به این نقطه جلب شد. همچنین به گفته زمانی، در آغاز تقسیمبندیها و مرزکشی زمینهای منطقه 300مترمربع از زمینها را مرحوم حسینیان تهرانی خرید و وقف ساخت مسجد کرد. کاشی کوچکی هم بر آن نصب کردند که رویش نوشته بود «مسجد چالهرز» اما کلوپ آمریکاییها و رفتوآمد درباریان و سران دولتی باعث شد تا سال 1349 زمینه مناسب برای ساخت مسجد فراهم نشود. مسجدی که سرانجام در سال 1350 با نام «قبا» ساخته شد و میزبان چهرهایی چون شهید محمد مفتح بود.
دهه هفتاد، دهه پایان باغهای محله تا دهه 50 منظرههای طبیعی و آب و هوای خوش، اقشار مرفه و متمول را به این سمت میکشید. و مسجد قبا و حسینیه ارشاد، اقشار متدین و ساکنان قدیمی مرکز شهر را. جریانهای سیاسی و اجتماعی پایتخت که بخش قابل توجهی از آنها در چالهرز شکل گرفتند، توسعه یافتند. سرانجام در دوران انقلاب اسلامی، چهره چالهرز مانند دورههای پیش بار دیگر تغییر کرد. بخشی از ساکنان قدیمی چالهرز، که از سرمایهداران و منتسبان حکومت پهلوی بودند، ایران را ترک کردند و املاکشان به تملک دولت درآمد و ساختوساز در باغها و زمینهای خالی آغاز شد. دوران جدید ساختوساز در پایتخت آغاز شده بود. خیابانهای تازه و دسترسیهای جدید کمکم از راه رسیدند و بزرگراههای مدرس و صدر راه همه شهروندان را برای رسیدن به قسمتهای شمالی شهر ساده کردند. چالهرز هم مانند دیگر بخشهای شمیران میزبان جمعیت تازه از راه رسیده شد. دهه 70 دهه پایانی عمر چالهرز پر از زمینها و باغهای قدیمی بود و تولد چالهرز پر از ساختمانهای کوچک و بزرگ.
خدا رفتگان شما را بیامرزد. آقای کاشانی اصالتی لر داشت و بچه خیابان دولت بود. همکلاس عموی من هم بود و کارمند صنایع دفاع.
اما اینکه چه بود را باید از اهالی حکیمیه و قلهک بپرسید :
ایشان فردی خوش رو، با محبت، فعال و نیکو کار بود.
متاسفانه سرطان فرصت زندگی را از بسیاری از شهروندان ما گرفت. اینکه سرطان چطور اینقدر زیاد در جامعه ما و با سرعت رشد کرده را در بخش عوامل سرطان در ایران بخوانید.
امروز جمعه است و مثل همیشه ساعت 7:30 دقیقه از خانه بیرون آمدم. دیشب در حیاط قالی شستیم و پاروی آن در حیاط مانده بود دیدم روی پارو نوشته شده است
امانت حیدری 14500 تومان
یاد آقای کاشانی افتادم دیروز بهشت زهرا بودیم و روبروی خانه ما حجله آقای کاشانی است.
تهران امروز که یکی از بزرگترین شهرهای دنیای اسلام است در قیاس با شهرهای کهن تاریخی سرزمین ایران شهری نوپاست. این شهر در طول دو قرن حیات خود به عنوان پایتخت ایران دستخوش تحولات گوناگونی شده است . روستائی کهن واقع در شمال شهر تاریخی ری که در آستانه به قدرت رسیدن صفویان ، ده تا پانزده هزار سکنه رادر خود جای داده بود به دستور شاه طهماسب صفوی در حصاری با چهارده دروازه و114 برج به عدد سوره های قرآن محصور شد
در پی تصویب قانون شهرداریها در سال 1334 و گسترش وظایف شهرداری ومحدوده خدمت رسانی آن در همه جهات از یکسو و لزوم سکونت پادشاه در پایتخت کشور از سوی دیگر، شهرداری تهران محدوده شهر تجریش وآبادی های حدفاصل آن تا بافت کالبدی شهر تهران را نیز تحت پوشش خدمت رسانی خود قرار داده و به این ترتیب برای اولین بار محدوده کنونی منطقه3 شهرداری تهران به عنوان محدوده شهری شناخته می شود . نقشه های در دسترس در زمینه تحول کالبدی شهر نشان می دهد که قسمت عمده ساخت وسازدر محدوده کنونی منطقه3 شهرداری از سال 1340 به بعدآغاز می شود که بافت ارگانیک آبادیها و روستاها تدریجا نوسازی شده و بافت شطرنجی در اراضی کشاورزی توسعه می یابد. مالکیت عمومی دو پهنه بسیار بزرگ ازاین منطقه ( اراضی نظامی و تپه های عباس اباد در جنوب و محدوده نمایشگاه بین المللی و صداوسیما در شمال ) در کنار مالکیت های کوچک و عمدتا خصوصی واقع در میانه این دودر کنار ضوابط و مقررات و دستورالعمل های جاری وصادر شده برای آنها مشکل کنونی فضای کالبدی منطقه را رغم زده و باغ ها و کوچه باغ ها و نیز خانه های ویلائی واقع در این محدوده را تدریجا از بین برده و تنها تصویر وخاطره آنها را بر جای گذاشته است . بافت این منطقه از سال1335 شکل گرفته است این بافت حول سکونتگاههای روستائی از جمله ده ونک در غرب ، قلهک و زرگنده در شمال مرکزی ، رستم آباد واختیاریه در شمال شرقی که در اراضی پیرامون آن باغداری و کشاورزی رواج داشته است شکل گرفت . این منطقه بخشی از شمیران محسوب می شود تاریخ شمیران وآبادیهای آن از گذشته های دور همواره متاثر از تاریخ شهر ری وبعد از آن تهران بوده است. شمیران آسایشگاه تابستانی مردم ری بوده وبعدها بعلت تقاطع کوهستانی صعب العبور دارای اهمیت زیادی شد و استحکامات متعددی در آنجا ساخته شد در سال 1355 حدود 100 هکتار باغ وزمین زراعی در این محدوده وجود داشت که 4 هکتار آن به باغ میوه و حدود 5 هکتار به گندم کاری دیم و4 هکتاردیگر به باغ وقلمستان اختصاص داشته است.ساختار جمعیتی این روستا با مهاجرت ارامنه به این منطقه تغییر کرده وارامنه در محدوده جاده سئول فعلی که در گذشته به جاده ارامنه معروف بوده است مسکن گزیده بودند وقلعه معروف ارامنه نیز در همین محل است . با آزاد شدن حدود حدفاصل محدوده پنجساله خدمات شهری ومحدوده 25 ساله و تحول تقسیمات شهری 10و12 ناحیه ای به تقسیمات 20 منطقه ای شهر در سال 1358 منطقه3 کنونی شهرداری تهران به عنوان یکی از تقسیمات خدمات شهری ایجاد شده و تحولات کالبدی آن تابع نقشه طرح تفصیلی تعیین شده برای این محدوده ونیز دستورالعمل های کلی وموردی نهادهای ذیربط مانند کمسیون ماده5 ، شورای طرح وبررسی ،شورای هماهنگی ، شورای نظارت بر گسترش شهرتهران و…قرار گرفت . موقعیتی که با اضافه شدن تعداد مناطق شهر به 22 منطقه نیز کماکان پابرجا ماند.
منطقه شمال تهران قلهک و شمیران
منطقه 3 با وسعتی معادل 3/2945 هکتار در پهنه شمال شرقی شهر واقع می باشد محدوده جغرافیائی این منطقه از شمال بزرگراه شهید چمران از تقاطع سئول تا خیابان ولیعصر ، بزرگراه شهید مدرس تا تقاطع صدر ، بزرگراه صدر تا تقاطع خیابان پاسداران. از شرق خیابان پاسداران از تقاطع شهید مدرس تا سه راه ضرابخانه ، خیابان شریعتی از تقاطع سه راه ضرابخانه تا بزرگراه رسالت . از جنوب بزرگراه رسالت از تقاطع خیابان شریعتی تا تقاطع بزرگراه شهید مدرس ، بزرگراه شهید مدرس تا تقاطع بزرگراه شهید همت ، بزرگراه شهید همت تا تقاطع بزرگراه شهید چمران . از غرب بزرگراه شهید چمران از تقاطع بزرگراه شهید همت تا تقاطع سئول می باشد. این منطقه دارای 6 ناحیه و12 محله است وجمعیتی تقریبی معادل 290726 نفر را در 91981 خانوار در خود جای داده است که از این تعداد 141186 نفر مردان و 149540 نفر زنان می باشند . نرخ رشد جمعیت منطقه 57/1 درصد نرخ باسوادی معادل 5/95 درصد و میزان اشتغال در آن معادل 5/95 درصد می باشد . این منطقه جزء مناطق شاخص به جهت درصد بالای باسوادان به حساب می آید . بر اساس آمار سال 1385 (ه ش ) مرکز آمار ایران مساحت بوستانهای منطقه 1161106 مترمربع است وسرانه فضای سبز آن به 21 متر مربع برای هر نفر می رسد که با توجه به استانداردهای بین المللی و استاندارد غالب در شهر تهران در موقعیت بسیار مطلوبی قرار دارد . وجود 66 سفارتخانه ومرکز اقامت سفرا این منطقه را به صورت منطقه دیپلمات نشین شهر درآورده است . در حال حاضر در سطح منطقه 100774 واحد مسکونی و 18341 واحد تجاری قرار گرفته است و بیشترین فراوانی زیر بنا در سطح منطقه در متراژ 101 تا 150 متر مربع می باشد وجود مراکز عمده تجاری ، اقتصادی ، موسسات دولتی ، ادارات صداوسیما ، مراکز آموزش عالی ، بوستانهای فرامنطقه ای ( ملت، بهشت مادران ، طالقانی) کتابخانه و مراکز تفریحی وفرهنگی ( سینما فرهنگ ، باغ موزه آب ، موزه پول ، دفینه، امام علی ، تماشاگه راز ، فرهنگسرای هنر ، طبرستان، پایداری ) مراکز ورزشی ( کوثر، انقلاب ، استقلال ، سالن تیر اندازی سئول ) بیمارستانهای فوق تخصصی ( خاتم الانبیاء ، بقیه اله اعظم ، کودکان مفید، علی اصغر ، سوانح وسوختگی ) مساجد وحسینیه ها ( قبا ، الغدیر ، حسینیه ارشاد ، آستان مقدس امامزاده اسماعیل ، امام زاده قاضی الصابر ) همچنین استقرار گذرگاههای وسیع شهری همچون بزرگراه شهید صدر ،شهید مدرس ، شهید چمران ، شهید همت ، رسالت میادین اصلی ونک ، مادر واحتشامیه ضمن اتصال قسمت شمالی به جنوبی شهر روزانه سیل عظیم جمعیت شناور را به درون این منطقه کشانده که این امر موجب ایجاد ترافیک سنگین در این محدوده می گردد . وجود وسائل حمل ونقل عمومی ومترو شهید حقانی به تخفیف بار ترافیک در این محدوده از شهر تهران کمک می کند. از جمله عناصر طبیعی منطقه را پستی وبلندی زمین ، مسیلهای زرگنده ، غیاثوند، شهرزاد ، نیل، مجتبائی، پاکروان و نیز احجام سبز در بر گیرنده پارکها ، باغها ونیز نوار سبز مجراها تشکیل می دهند ، حجم سبز با دو الگوی پهنه ای و خطی نمای چشمگیری به منطقه بخشیده است .
گشت وگذاری در کوچه باغهای خاطرات
( نگاهی به محله های منطقه) محله رستم آباد
رستم آباد از شمال به چیذر و فرمانیه، از جنوب به خیابان دولت ، از شرق به میدان اختیاریه وپاسداران و از غرب به میدان پیروز و دیباجی جنوبی منتهی می گردد. اهالی رستم اباد را چهار طایفه تشکیل می دهند ، طایفه عرف ، طایفه محسنیان ، طایفه نوریان ، و طایفه رحیمیان . اهالی رستم آباد از تبار خوزستان هستند. از سال 1322 این منطقه به آبادی پر جمعیتی تبدیل شد و به سه منطقه رستم اباد پائین، رستم آباد وسط و رستم آباد بالا تقسیم شد . از رستم آباد قدیم هنوز کوچه هائی که عرض سه متر وکمتر از آن دارنداز جمله کوچه های واقع درخیابان شهید فریدون خانی باقی مانده است وبطور کلی این محدوده تا حد زیادی توانسته بافت قدیمی خود را حفظ نمایدو جزء یکی از پر جمعیت ترین و قدیمی ترین محلات تهران به شمار می رود که ساکنانی نجیب، متدین ویاری رسان در آن سکونت دارند. مقبره آخوند رستم آبادی که یکی از علمای به نام روزگار خود بوده است در این محله قرار دارد . درختان کهن ، خانه های قدیمی و کوچه پس کوچه های آن نشانگر قدمت این محله است جمعیت این محله 31379 نفر می باشد.
محله چالهرز
این محله از محلات منطقه شمیران در شمال شهر تهران است . در گذشته های دور محله چالهرز گودالهای بزرگ و دره شکلی بوده که هرزه آبها به آنجا سرازیر می شده و به این سبب نام چالهرز را به خود گرفته است . با گذشت زمان وتخلیه خاک ، از عمق گودال کاسته شده و به کشت گندم درآمده و کم کم کاربری مسکونی پیدا کرده است . چالهرز محله ای جذاب و با طراوت است که مسیل شهرزاد و درختان بلند به زیبائی های این محله جلوه بیشتری بخشیده است . حسینیه ارشاد ازجمله ابنیه تاریخی ومهم این محله می باشد . این محله با 12هزارو 91 نفر محله ای مرفه نشین ، با مردمانی دارای تحصیلات بالا می باشد.
محله داوودیه
محله داوودیه محله ای با سابقه دیرین است که یکی از شاخصه های معروف آن بلوار میرداماد می باشد . میرزا آقا خان نوری صدر اعظم، این اراضی را برای پسرش میرزا داوود خان خریداری وآن را توسعه داد این محله در ابتدا ارغوانیه نام داشت و بعدها به دلیل ذکر شده داوودیه نام گرفت . هرچند بسیاری از اراضی داوودیه مسکونی شده است اما هنوز بخشهائی از تپه های آن به صورت جنگل کاری مورد استفاده ورزشی شهروندان می باشد . مراکز خرید و فروشگاههای آن در تهران مشهورند و از نظر ساخت وساز از تراکم بالائی برخوردار است . بیشتر ساکنان 39 هزار نفری آن از قشر مرفه با تحصیلات عالی هستند . مراکز بزرگی از جمله کتابخانه ملی ایران ، ساختمان بانک مرکزی ، 5 هتل ، 10 مجتمع تجاری ومرکز خرید و… در این محله قرار دارد .
محله زرگنده
زرگنده محله ای قدیمی است که در گذشته های دور یکی از ییلاقهای خوش آب وهوای تهران بوده و وجود قنوات و آب های زیرزمینی نشانگر روزهای شادابی و طراوت این محله است . زرگنده در 3 کیلومتری تجریش و در غرب بزرگراه آیت ا… صدر و جنوب غربی الهیهواقع شده وتا حسن آباد ادامه می یابد . از بدو استقرار سفارتخانه ها در تهران عمارت تابستانی کارکنان سفارت روسیه در انتهای شمالی این محله قرار داشته و به دلیل مجاورت این محله با سفارت روسیه ییلاق کارکنان روس محسوب می شده است . وجه تسمیه زرگنده به کشف سکه و کوزه های با ارزش موجود در تپه های آن برمی گردد . وجود قنوات وآبهای زیرزمینی ومسیل زرگنده نشانگر روزهای شادابی و طراوت این محله می باشد . محله دارای بافت فرسوده و ساکنان آن شامل دو گروه می باشند : گروهی که همان ساکنان قدیمی و بومی روستای حسن آباد زرگنده بوده اند و گروهی که از شهرهای دیگر به این محله خوش آب و هوا مهاجرت کرده اند . آستانه مبارک امامزاده اسماعیل (ع) و محوطه کارخانه رنگ سازی جزء ابنیه تاریخی این محله محسوب می شوند.در زمان جنگ تحمیلی جوانان دلیر بسیاری ازاین محله 31 هزار نفری به مقام رفیع شهادت نائل شدند.
محله سیدخندان
این محله که بافت مسکونی آن به تجاری واداری آمیخته شده است از محله های قدیمی تهران است و جمعیت شناور بسیاری را در طول روز به سمت خود می کشاند . این محله را به این دلیل سیدخندانمی خوانند که پیرمردی روشن ضمیر و دانا که از آینده مطلع و پیشگوئی های او زبانزد مردم بود در این محل سکونت داشت این سید چند حلب آب سرد داشت که داخل رادیاتورهای ماشین هایی که موتور آنها گرم بود می ریخت . سیدخندان یکی از محلات مرزی منطقه محسوب می شود که با مناطق 4و7 همجوار است و 26هزارو 460 نفر جمعیت دارد.
محله ونک
ونک از آبادیهای پهنه ری باستان است و به مناسبتهای مختلف از آن در منابع تاریخی یاد شده است . این ده در دوره ناصرالدین شاه جزء آبادیهای خالصه بوده که میرزا یوسف مستوفی الممالک آن را از شاه خرید و با حفر چند رشته قنات در آبادانی آنجا کوشید. ساکنان قدیمی این محله معتقدند علت نامگذاری ونک به این نام به دلیل وجود درختان ون(زبان گنجشک) بسیاری بوده که در سطح باغات این محله به چشم می خورد . همچنین به روایتی ونک را محلی در اطراف شیراز می دانند که در قدیم ساکنان آن به تهران مهاجرت کرده و در این محله خوش آب و هوا سکنی گزیدند. محله ونک دارای دو بافت قدیمی وجدید است بافت قدیم که شامل ده ونک می شود یکی از تفرجگاههاو ییلاق های اطراف تهران بوده که در حال حاضر نیز قسمتی از توتستانهای آن حفظ شده است و اغلب ساکنان آن بومی اند. آستانه مبارک امامزاده قاضی الصابر (ع) ، باغ مستوفی الممالک و کارخانه لاستیک سازی از ابنیه تاریخی این محله قدیمی به شمار می رود . در بافت جدید نیز که شامل خیابانهای ملاصدرا، شیراز و… است مراکز اداری وتجاری بسیاری وجود دارد و ساکنان آن از توان مالی و تحصیلات نسبتا بالائی برخوردارند بافت مسکونی در این محله هنوز حالت قدیمی خود را حفظ کرده بطوری که اکثر خانه ها بصورت ویلائی می باشد. وجود 16 باشگاه ورزشی و 8 مجتمع تجاری و مرکز خرید وباشگاه آرارات از ویژگی های این محله 42هزارو520 نفری می باشد.
محله احتشامیه
این محله در ضلع جنوبی اختیاریه در امتداد پاسداران ودر مجاورت محله دروس قرار گرفته است . احتشامیه که از تراکم جمعیتی کمتری نسبت به قسمتهای دیگر منطقه برخوردار است اعیان نشین وجزء یکی از محلات قدیمی تهران می باشد از ابنیه تاریخی آن می توان به بیمارستان هدایت ، از موقوفات مرحوم مخبرالسلطنه هدایت و مقبره وی که در محوطه مسجد هدایت قرار دارد اشاره نمود. به دلیل اینکه در حدود صد سال پیش دکتر احتشام در این منطقه دارای زمین زراعی ، خانه و حسینیه بوده است این محله بنام احتشامیه خوانده می شود . جمعیت این محله 19 هزار نفر است .
محله اختیاریه
این محله در گذشته حسین آباد نامیده می شدوهنوز هم در این محله میدانی به همین نام مشهور است . اختیاریه در گذشته ملک شش دانگی میرزا محمود خان قائم بود که یک نیم دانگ آن را وقف کرد وبقیه را در سال 1335 (ه ق) عبدالحسین خان غفاری ملقب به صاحب اختیار وزیر دربار قاجار از وی خریداری کرد و این محل را به نام صاحب خودیعنی صاحب اختیار تغییر نام داد. در گذشته اهالی آن کشاورزان وباغدارانی بودند که بعدها با تاسیس اداره مهمات سازی به استخدام این اداره درآمدند ومنطقه ازوضعیت کشاورزی خارج شد . امروزه بافت مسکونی آن اغلب ویلائی بوده و با وجود خیابان های عریض و کوچه های منظم یکی از محلات اعیان نشین محسوب می شود.
محله کاووسیه
این محله دارای بافت مسکونی واداری است و منازل ویلائی در کنار برج ها نشانگر شکل گذشته و ظاهر جدید این محله است که با یکدیگر تلفیق شده اند. ساکنان آن اکثرا از میزان تحصیلات بالائی برخوردارند و از نظر اقتصادی و میزان درآمد در وضعیت مناسبی به سر می برند . برج های معروفی از جمله اسکان ، پردیس آناهیتا و… در این محل قرار دارد والبته وجود 12 سفارت در این محله 19هزارو 500 نفره از ویژگی های آن به شمار می رود. محله امانیه
به جرات می توان گفت محله امانیه یکی از بهترین محلات تهران از نظر حفظ بناهائی با قدمت دیرین است که مراکز و اداراتی شاخص وعظیم از جمله صداوسیما ،نمایشگاه بین اللملی ، مجموعه ورزشی انقلاب ، پارک ملت ، موزه امام علی (ع) و سفارت خانه های بسیاری را در خود جای داده است . این محله همچنین به داشتن رستورانها ومراکز خرید گران قیمت وشیک مشهور است . اکثر شهروندان سطح این محله فرهیخته واز میزان بالای تحصیلات برخوردارند واز نظر اقتصادی مرفه نشین هستند. مراکز تجاری واداری با بافت مسکونی در این محله آمیخته شده و بخشی از خیابان ولیعصر (عج) به عنوان یکی از قدیمی ترین وزیباترین خیابانهای تهران در محدوده این محله قرار گرفته است . محله 27هزارو8 2 نفر جمعیت را در خود جای داده است.
محله درب دوم این محله جزء یکی از ییلاقهای خوش آب وهوای تهران به شمار می رود و به دلیل قرار گرفتن درب دوم باغ سفارت انگلیس در این خیابان به محله درب دوم شهرت یافته است . بخشی ازاین محله دارای بافت فرسوده است که ساکنان آن از سالیان دور به این محله خوش آب و هوا مهاجرت کرده اند و اکثریت سکنه آن با یکدیگر نسبت خویشاوندی دارند. بخش دیگر این محله با بافت جدید است . این محله 12هزارنفر جمعیت را در خود جای داده است .
محله دروس
دروس از قدیم تا کنون در شرق قلهک واقع می باشد و در قدیم دهکده ای بود ارمنی نشین که مردم به کشاورزی در اراضی آن مشغول بودند . ساکنان ده در قلعه ای که در آن حدود بود زندگی می کردند مالکیت ده در اختیار حاج مخبر السلطنه هدایت نویسنده کتاب خاطرات و خطرات بود که هم اکنون نیز مقبره خانوادگی او در آنجا قرار دارد . مخبر السلطنه بیمارستانی نیز با نام خود درآن اراضی بنا کرد که هنوز هم به فعالیت مشغول است . دو رشته قنات در این ده جاری بود یکی قنات نصرت در محل چهارراه قنات فعلی ودیگری در مشرق دروس بنام قنات شیمیائی که هر دو کماکان جاری اند. از جمله حوادث تاریخی دروس یکی بمباران شدن آن توسط هواپیماهای روسی در ابتدای جنگ جهانی دوم به سبب نزدیکی این محله با کارخانه اسلحه سازی سلطنت آباد ودیگری مرکزیت تبلیغات حزب توده در سال 1321 شمسی است. ساکنان این محله اکثرا از قشر مرفه جامعه به شمار می روند وهنوز مراکز اداری وتجاری نتوانسته اند به داخل این محله رسوخ کنند.
محله قلهک
منطقه قلهک بطور خاص به کوچه سجاد معروف است که پیش از این به کوچه ده نام داشت . قلهک از نظر تاریخی اهمیت بسیاری دارد.در سال 1251(ه ق) که سرجان کمپل وزیر مختار بریتانیا در ایران بود محمد شاه تمامی اختیارات منطقه قلهک را به دولت انگلستان که سفارت ییلاقی خود را در آن بنا کرده بود واگذار کرد اما اتباع انگلیسی از حقوق خود تجاوز کردند و هر گونه دخل وتصرفی را به عنوان منطقه مسکونی در آنجا به عمل آوردند اما چندی بعد بالغوکاپیتولاسیون تمام امتیازات آنها از بین رفت وفقط باغ سفارت در اختیارشان باقی ماند . قلهک محل مجادلات سیاسی وتحصن آزادی خواهان خصوصا در زمان مشروطیت بوده است . عقیده اهالی براین است که به دلیل اهمیت آبادی قلهککه سه راه گذرگاههای لشکرک ، ونک وشمیران بوده به آن (قله – هک ) گفته شده است . محله یخچال
سر یخچال تا ابتدای دروس خیابان فکوریان یا نشاط سابق سابقه محله یخچال به دهه 1330 برمی گردد که اتصال دهنده دو محله قلهک و زرگنده بوده است . اهمیت این خیابان به دلیل وجود کارخانه یخ سازی که هم اکنون دانشگاه آزاد اسلامی جای آن را گرفته است بوده است . ( البته این اینجا اشتباه درج شده ، هنوز کارخانه یخ وجود دارد و مثل قدیم کار میکند ) از ویژگی های این محله می توان به باغ های قدیمی آن اشاره کرد که اکنون فقط تعدادی از آنها باقیمانده است از جمله باغ ورجاوند ، باغ بانک و باغ قوام . اهالی دو محله قلهک وزرگنده آب خنک ویخ مورد نیاز خود را از چشمه های ( هفت چشمه قلهک ) خیابان یخچال تامین می کردند به این صورت که در زمستانها جوی های آب این خیابان را کانال کشی کرده و برف ها را روی آن می ریختند وسپس آنها را به سردخانه منتقل می کردند ، سپس در فصل بهار و تابستان یخ ها را می فروختند . باغ موزه آب از جمله بناهای منطقه است که بیش از هشت متر مربع مساحت وقدمتی 60 ساله دارد . این باغ جزئی از باغ قوام بوده و در سال 1376 توسط شهرداری به بوستان تبدیل گردید.
حاج محمد فرد قاسمی، از پیشکسوتان صنعت و تولید لوازم خانگی کشور و بنیانگذار کارخانجات صنایع الکتریکی ایران با بیش از ۶ دهه فعالیت بهدلیل عارضه مغزی در سن ۹۲سالگی دار فانی را وداع گفت. به گزارش خبرگزاری تسنیم، فرد قاسمی در سال 1351 کارخانجات صنایع الکتریکی ایران ناسیونال را در شهر اصفهان تأسیس کرد و از همان زمان تا کنون با ایجاد اشتغال و کارآفرینی خدمات ارزندهای را در صنعت لوازم خانگی کشور انجام داده است.
وی همچنین مؤسس و بنیانگذار شرکتهای تجاری کوفرد، شرکت صنایع الکترونیکی کوهفرد و صنایع الکتریکی ناسیونال (پاناسونیک) ایران بود.
پیشینه فعالیتهای صنعتی و تجاری وی در زمینه تولید لوازم خانگی و لوازم صوتی و تصویری به بیش از 60 سال پیش برمیگردد. ایشان همچنین یکی از قدیمیترین نمایندگان محصولات پاناسونیک در جهان بود.
ایشان طی عمر پربار خود خدمات شایان توجهی به عرصه علم و دانش با ساخت مدرسه و دانشگاه داشت. وی از حامیان دانشگاه امام صادق(ع) و نیز مؤسسه خیریه کهریزک و بسیاری از مؤسسات خیریه و ایتام بوده است. از جمله کارهای خیر ایشان کمک به بازسازی و تجهیز بیمارستان در شهر مقدس مشهد است.
خاطرنشان میشود، پیکر مرحوم حاج محمد فرد قاسمی فردا صبح، مورخ 93.06.25 ساعت 8 صبح از مقابل ساختمان مرکزی شرکت صنایع الکتریکی ناسیونال ایران بهسمت بهشت زهرا واقع در قطعه 93، (آرامگاه خانوادگی ایشان)، به خاک سپرده میشود.
مراسم ختم آن مرحوم روز پنجشنبه مورخ 93.06.27 در مسجد جامع شهرک غرب از ساعت 10 الی 11:30 صبح برگزار میشود. روحش شاد و یادش گرامی باد.
حاج محمد فرد قاسمی ،بنیانگذار صنعت لوازم خانگی ایران،دارفانی را وداع گفت
کاوه – سهشنبه، ٢٥ شهریور ۱۳٩۳ ↓ نظرات
سالها پیش زمانیکه در شرکت پارس خزر مشغول فعالیت بودم تحقیقی در ارتباط با لوازم خانگی در 10 استان اصلی کشور انجام دادم. تحقیقی با زمینه اقتصادی که می خواستیم سبک زندگی مردم را در زمینه لوازم خانگی مورد بررسی قرار دهیم. در آن تحقیق به این نتیجه رسیدم که بیش از 75 درصد از مردم ایران حداقل یک محصول ناسیونال در منزل دارند! عددی قابل توجه ! ناسیونال را مردم ایران به خوبی می شناسند و هر کدام از ما ، با یکی از محصولاتشانف حداقل تجربه ای داشته ایم. محصولاتی که به همت فردی به نام حاج محمد فرد قاسمی بیش از شصت سال پیش وارد بازار ایران شد. حاج محمد فرد قاسمی جوانی که تجارتش بر مبلمان متمرکز بود، روزی درون مغازه نشسته بود که یک مرد ژاپنی با ناراحتی وارد مغازه اش شد. با یک رادیوی ناسیونال جیبی! ناراحتی اش از این بود که نمی توانست محصولش را به فروش برساند و مشتری ای در بازار خارج از ژاپن نتوانسته بود پیدا کند. سالهای بعد از جنگ جهانی دوم بود و ژاپن در گیر مشکلات بزرگ اقتصادی. حاج محمد فرد قاسمی مرد ژاپنی را به داخل مغازه دعوت می کند و از او پذیرایی می کند. تمام موجودی رادیو اش را می خرد و می گوید که برایش بار کنند. مدتی بعد حاج محمد فرد قاسمی با هواپیمای ملخی طی یک سفر سخت خودش را می رساند به ژاپن و قراردادی را با کونوسکه ماتسوشیتا منعقد می کند تا اولین نماینده خارجی ناسیونال در جهان لقب بگیرد. محصولات ناسیونال یکی یکی به بازار ایران روانه می شود. در یکی از سفر ها برنج ایرانی می خرد و همراه خودش می برد ژاپن ، در واحد طرح و توسعه شرکت ناسیونال ،برنج دم میکند و به آنها نشان می دهد که ته دیگ چگونه به عمل می آید و نوع برنج مورد نظر ایرانی ها چگونه است ( پلوپز های ژاپنی برنج را شفته درست می کرد) . کارشناسان ناسیونال روی محصول جدید کار می کنند و آن را برای بازار ایران تولید می کنند . محصول به بازار می آید : “آب بریز برنج بریز دوشاخه رو بکن تو پریز!” محصول پلوپز با استقبال وسیع بازار ایران مواجه می شود ، کارخانه ناسیونال در اصفهان احداث می شود،هزاران کارگر مشغول فعالیت می شوند و در سه شیفت محصولاتی را تولید می کنند که کم کم به بخشی از زندگی مردم تبدیل می شود. انقلاب شد و ایشان به جرم کار آفرینی تبعید شدند به بندر عباس! بعد از این تبعید با اینکه می توانستند به خارج از کشور عزیمت کنند ،مانندند و حتی پسران خود را نیز برگرداندند تا بار دیگر در همین کشور ،درون همین خاک به فعالیت اقتصادی ادامه دهند. سالها بعد افتخار این پیش آمد که حدود هشت سال به عنوان مدیر بازاریابی و تبلیغات در خدمت ایشان باشم. زمانی که بیش از 80 سال از سن گوهربارشان می گذشت و هر روز صبح سر ساعت 9 سر کار حاضر می شد . تک تک مشتریان را می شناخت و در بسیاری از جلسات حضور می یافت و این امر تا همین ماهای پیش نیز به همین منوال ادامه داشت! می گفت :بچه ها! مشتری همیشه حرف آخر را می زند. هیچوقت صدایتان را از صدای مشتری بالاتر نبرید. بازار بالا و پایین دارد. در ایام بد پشت مشتری را خالی نکنید. ما مسئول رساندن کالای خوب به دست مشتری هستیم و….
دو سال پیش بنا به دلایلی از گروه پاناسونیک جدا شدم،بعد از چند ماه خدمت شان رسیدم. از من پرسید: پسرم خوبی؟ کارت خوب پیش میره؟ شنیدم که رفتی تو صنف لوازم خانگی با یه برند جدید کار میکنی؟ اوضات روبه راه؟ می خوای برگردی پیش خودمون؟ اینجا مثل خونه خودته و هر وقت احساس کردی که می خوای برگردی راحت باش؟ محصولاتتون رو تو کاتالوگ دیدم! تبلیغات تون رو هم دیدم! خیلی خوبه! محصولات خوبی آوردید! مطمئنم که هر جا باشی موفق می شی؟ من هم تشکر کردم و صورتشان را بوسیدم و خداحافظی کردم. وقتی از اتاق بیرون آمدم اشک در چشمان جمع شده بود از اینکه این پیر مرد دوست داشتنی با این سن با این جزئیات درباره محصول و برندی که باهاش کار میکردم اطلاعات داشت و علاقمند دنبال میکرد و حواسش به من بود، حس خوبی به من دست داد. آن روز گذشت تا اینکه چند روز پیش خبر دادند حاج آقا به کما رفته است! پیر مرد سال های آخر عمرش خیلی نامردیها در حقش انجام گرفت اما همچنان چون کوه استوار ایستاد و مجموعه را ستون بود. دیروز همکاران قدیمی تماس گرفتند که حاج محمد فرد قاسمی درگذشت! خبر قابل پیش بینی ولی سنگین بود. حاج محمد فرد قاسمی یکی از بزرگترین تاجران و تولید کنندگان صنعت ایران در خاموشی محض رسانه ای در گذشت. بی آنکه کسی در این مملکت یادش باشد برای انسانهایی به بزرگی ایشان ،نه نیاز است میدانی،نه خیابانی، نه کوچه ای و…. نامگذاری شود! این خیابان ها بماند برای افرادی نظیر خالد اسلامبولی ها که ظاهرا نقش شان در تاریخ این مملکت بیش تر است از کسانی نظیر حاج محمد فرد قاسمی می باشد اصلا همه اینها پیش کش ، لا اقل یک بزرگداشت مختصر که می شود برای این بزرگان گرفت! بزرگانی که بخشی از چرخ اقتصاد این کشور را چرخاندند و هزاران هزار نفر به کمک آنها دارای شغل شدند و امرار و معاش نمودند.حاج محمد فرد قاسمی هم از میان صنعت لوازم خانگی رفت ،درست همانند حاج مصطفی عالی نصب و حاج محمد برخوردار و خیلی های دیگر بی آنکه در زمان حیاتشان،مدالی را از کسی دریافت کنند. آنها رفتند بی آنکه تندیسی از آنها در جایی نصب شود! بی آنکه زندگی شان کتاب شود .حاج محد فرد قاسمی رفت بی همه ی اینها اما مطمئن هستم روح شان شاد است چرا که “در خانه بیش از 75 درصد مردم ایران حداقل یک محصول ناسیونال یا پاناسونیک وجود دارد”. هر کدام از ما حالا هم اگر جای خود بلند شویم و چرخی در خانه بزنیم یکی از این محصولات را در خانه خواهیم یافت. این بزرگان نیازی به سر دوش های دولتی ندارند! آنها در خانه های ما زنددگی می کنند! روحش شاد و یادشان گرامی باد
ملیت : ایرانی – قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم) معروف به قوامالملك شیرازى، از اعیان و اشراف و مالكین عمدهى فارس، در 1268 در شیراز تولد یافت. پس از انجام تحصیلات متداول و معمول زمان به كار ملكدارى پرداخت. بیست ساله بود كه پدرش كشته شد. تمام مناصب و القاب پدر به او داده شد و قوامالملك نام گرفت. در فارس مرجعیت پیدا كرد و مامورین عالى رتبهى دولت ناچار بودند براى حفظ و ابقاء خویش، با وى از در دوستى و مودت برآیند. بعد از آنكه رضاخان سردارسپه به تخت سلطنت نشست، درصدد برآمد تمام متنفذین محلى را در تهراننگهدارى نماید، از جمله قوامالملك را به تهران فراخواند و براى اینكه وجود وى در مركز، محمل قانونى داشته باشد، در دورهى ششم او را به وكالت مجلس برگزیدند و به محض ورود به تهران، از دوستان و نزدیكان رضاشاه شد. غالبا در سفر و حضر با او به سر مىبرد. جزء چند نفرى از محارم رضاشاه بود كه همه روزه مىبایستى به ملاقات شاه برود. در ادوار هفتم و هشتم و نهم همچنان در سمت نمایندگى مجلس قرار داشت. در اواخر دورهى نهم مورد سوءظن قرار گرفت و از وى سلب مصونیت شد. چندى در زندان و مدتى تحتنظر بود تا اینكه رفع سوءتفاهم شد و موقعیت ممتاز خود را پیدا كرد ولى دیگر حاضر به نمایندگى مجلس نشد. در عوض مدتى استاندارى فارس را به او سپردند. بعد از استاندارى به ریاست هیئت مدیره هواپیمائى منصوب گردید. یك دوره نیز در دوران سلطنت محمدرضا پهلوى سناتور گردید. ابراهیم قوام معروف به قوامالملك فرزند سهرابخان قوامالملك مالك عمده و بیگلربیگى فارس در سال 1348 در سن 80 سالگى در تهران درگذشت. از وى دو دختر و دو پسر باقى ماند. دامادهاى وى عبارت بودند از امیراسدالله علم و دكتر علىاصغر نفیسى استاد دانشگاه و فرزندان ذكور وى على و محمدرضا نام داشتند كه اولى مدت كوتاهى همسر اشرف پهلوى بود و دومى به مصاهرت سرلشكر ظفرالدوله مقدم درآمد. خانواده قوامالملك كه از مالكین عمده فارس بودند وابستگى كامل به انگلستان داشتند و همواره مورد حمایت دولت فخیمه بودند.
هنگامى كه قریه قلهك به تصرف انگلیسها درآمد و سفارتخانه ییلاقى خود را در آنجا بنیاد نهادند به عدهاى از ایرانیان وابسته به سفارت انگلیس مقادیرى زمین مجانا واگذار كردند از جمله به قوام الملك شیرازى، قریب ده هزار متر زمین داده شد كه باغى در آن احداث گردید. این باغ در خیابان یخچال قلهك هماكنون وجود دارد.
نزدیكى قوامالملك به انگلیسها به حدى بود كه رضاشاه روز هشتم شهریور 1320 براى تحصن در سفارت انگلیس قوامالملك را نزد ریدرز بولارد وزیر مختار انگلیس فرستاد و از وى براى او تقاضاى پناهندگى كرد ولى بولارد به این تقاضا روى خوش نشان نداد و گفته بود در ایران نقاطى وجود دارد كه روس و انگلیس هرگز وارد آنجا نخواهند شد مانند یزد و اصفهان و كرمان و بهتر است شاه به یكى از این شهرها سفر كند.
فعالیت ها : مشاهیر / سیاست
قوام شیرازی
خاندان قوام شیرازی قدرتمند ترین خاندان شیراز در طول دوران قاجار بود. خاندان قوام شیرازی از نسل فرزندان حاج ابراهیم کلانتر صدراعظم خائن لطفعلی خان زند و فتحعلی شاه قاجار بودند. ابراهیم خان علاوه بر پنج پسر، سه دختر داشت که به همسری ابوالحسن شیرازی، محمدحسینخان صدر اصفهانی (صدراعظم دیگر فتحعلی شاه) و محمدتقی میرزا حسامالسلطنه داده بود. از شخصیت های برجسته خاندان قوام شیرازی میتوان به محمد رضا خان قوام الملک شیرازی اشاره کرد که از سال ۱۲۸۸ هجری قمری به سمت کلانتری و بیگلربیگی فارس منصوب شد.
مشاهیر ابراهیم خان کلانتر، صدراعظم فتحعلی شاه قاجار ابوالحسن شیرازی، سفیر فتحعلی شاه به انگلستان علی قوام، همسر اشرف پهلوی و نماینده شیراز در مجلس شورای ملی. محمدرضا قوام، استاندار اصفهان، همدان و کردستان ابراهیم قوام شیرازی، نماینده مجلس شورای ملی و استاندار فارس منابع
لطفا از طریق واتساپ مجموعه محصول یا خدمات خود را درخواست کنید . شماره واتساپ 09191210119
سوالات و قیمت ها فقط در واتساپ پاسخ داده می شود . در نهایت از شنیدن صدای شما خوشحال می شویم . بدلیل ازدحام و شلوغی خط گاهی امکان پاسخگویی به تمام مراجعه کنندگان را نداریم . بهترین روش تماس واتساپ است و ما به تمام پیام ها پاسخ میدهیم .
هنرکده فن و هنر ایران زمین از سال 1340 در منطقه قلهک مشغول به کار بوده و در گذشت این سالیان توانسته تجارب و تجهیزات خود را برای ساخت نمونه های سفارشی و بسیار با کیفیت آماده کند . ما از ابتدا نمونه ساز بودیم و هیچ گاه تمایل به سری سازی نداشتیم . ما از اهالی قدیم منطقه قلهک هستیم , اصالتا یزدی هستیم . … هم اکنون در شهرک صنعتی خاوران مستقر هستیم و آماده ارائه خدمات نجاری , طراحی و مشاوره به مشتریان هستیم . به دلیل حجم بالای تماس ها روی واتساپ پاسخگو هستیم .