معمار فرانک لوید رایت

فرانک لوید رایت ( Frank Lloyd Wright)

عکس جوانی معمار فرانک لوید رایت ( Frank Lloyd Wright)

فرانک لوید رایت ( Frank Lloyd Wright)

فرانک لوید رایت ( Frank Lloyd Wright)

 

فرانک لوید رایت ( Frank Lloyd Wright) (زادهٔ ۸ ژوئن ۱۸۶۷ – درگذشتهٔ ۹ آوریل ۱۹۵۹)، مشهورترین معمار تاریخ آمریکا است. او معمار، طراح داخلی و نویسنده آمریکایی است که بیش از هزار بنا و سازمان طراحی و پانصد ساختمان را کامل کرده است.

 

زندگی‌نامه فرانک لوید رایت  
فرانک لوید رایت فرزند یک کشیش ولزی تبار بود. در سال ۱۸۸۵ اختلافات خانوادگی سبب شد تا ویلیام پدر فرانک برای همیشه از آنجا برود و هرگز باز نگردد. رایت تحت سرپرستی مادرش رشد کرد.

پس از تحصیل مهندسی راه و ساختمان در دانشگاه (به انگلیسی: wisconsin) به شیکاگو مهاجرت کرد سپس موفق به استخدام در دفتر مشهور (سولیوان و ادلر) شد با تماسهایی که استادش داشت او را با گرایشهای مکتب شیکاگو آگاه ساخت.

در سال ۱۸۹۱ وی شروع به اجرای طرحهایی به صورت مخفی کرد که در سال ۱۸۹۳ استادش متوجه پنهان کاری وی شد و او را اخراج کرد و این شروع فعالیت‌های مستقل رایت بود. در سال ۱۹۱۰ زندگی رایت پر از فراز و نشیب‌هایی است اما رایت جسورانه مقاومت می‌کند. در همین سال زمینی در ویسکونسین می‌خرد و شروع به ساخت خانه جدید برای خودش می‌کند. در توکیو ژاپنی‌ها از رایت می‌خواهند هتل امپریال را طراحی کند. زمین پروژه فوق‌العاده سست است و توکیو نیز زلزله خیز. رایت از دست گارسون که سینی را با دست می‌گیرد الهام می‌گیرد. او تا آخر اجرای هتل در توکیو می‌ماند و در این زمان خود را از لحاظ فکری بازسازی می‌کند.

سال ۱۹۲۲ اوج حملات به رایت بود که قرار است در توکیو زلزله بیاید و ظاهراً آمریکایی‌ها منتظر بودند که تیر خلاص رایت را بزنند اما تلگرافی از توکیو می آید ” جناب آقای رایت شهر در زلزله ویران شد و باید به شما مژده دهیم که تنها ساختمان شما پابرجاست و امروز جایگاه زلزله زدگان است”. در سال ۱۹۵۹ در نهم آوریل رایت در فونیکس آریزونا از دنیا رفت و جسد او در ویسکونسین به خواب ابدی فرو رفت.

کاخ مروارید واقع در مهرشهر در کرج ساخته شاگردان و همکاران او (در بنیادی که او تاسیس کرد) است.

ویژگی کار او برقراری هماهنگی و توازن بین عادت‌های انسانی و طبیعت در کارهایش بود. او اسم این فلسفه را «معماری اُرگانیک» یا «طبیعت‌وار» گذاشت تا هماهنگی را بین انسان و طبیعت به حدی رساند که ساختمان و محیط با هم ترکیب شوند. یکی از نمونه‌هایی که او براساس این فلسفه ساخته، خانه تابستانی تلییزن وست در آریزوناست که لوید رایت در سال ۱۹۳۷ طراحی کرده‌است.

فرانک لوید رایت به عقیدۀ بسیاری بزرگ‌ترین معمار آمریکایی و یکی از سه یا چهار استاد معمار قرن بیستم محسوب می‌شود. رایت در پروندۀ کاری خود طراحی حدود ۸۰۰ ساختمان و شمار زیادی مقاله و کتاب دارد که نظریات وی دربارۀ معماری ارگانیک در فضای دموکراتیک آمریکا را باز می‌نماید. رایت آدم ساکتی نبود و نوشته‌های او نیز مانند کارهایش، دربارۀ معماری ارگانیک بازتاب می‌کند. این ارگانیک بودن در کارهای رایت به سختی قابل تشخیص است. رایت در زندگینامۀ خود می‌گوید که مزرعۀ پدربزرگش نقش مهمی را در عشق وی به روستا و رابطه‌اش با طبیعت و سرشت مصالح بازی کرده است. رایت مسکن را از سالیوان فرا گرفت. وی در خانه سازی تحت تاثیر معماران ساحل شرقی مانند ریچاردسُن، پرایس و مک کین است. نخستین ساختمان‌هایش خانه‌هایی هستند که در میان بیابان ساخته شده‌اند. رایت در جایگاه یک هنرمند، هنرستیزی متداول روزگار خویش را ناپسند می‌انگارد و زوال آشکار فرهنگ تودۀ امریکایی را به اوباش سالاری و بانکداران و سیاستمداران نامتعهدی نسبت می‌دهد که تنها به دنبال سود خود هستند. در خلال سال‌های دهۀ ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰، رایت بدون پیوستن به سوسیالیست های چپ گرا به شخصیتی انقلابی-اجتماعی بدل می‌گردد.

 

آثار فرانک لوید رایت

رایت آثار فراوانی از خود بر جای گذاشته. از مشهورترین آثار وی می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

مرکز مردمی شهرستان مارین
منزل فالینگ واتر
موزه سلیمان رابرت گوگنهایم
معبد یونیتی در ایلینوی
منزل روبی
تلییزن وست

چند شاهکار از فرانک لوید رایت
نویسنده: حیدر عباسی – یکشنبه ٥ شهریور ۱۳٩۱
در اوایل قرن بیستم که به تدریج ایده های رایت در ساختمانهیش شکل می گرفت، دراروپاوامریکا تکنولوژی به سرعت در حال گسترش وپیشرفت بود .این پیشرفت در زمینه های معماری، از نظر تئوری واجرایی بسیار مشهود وبارز بود.
اگر چه رایت با تکنولوژی مدرن مخالفتی نداشت،ولی وی آن را به عنوان غایت وهدف تلقی نمی نمود. به اعتقاد رایت ، تکنولوژی وسیله ای است برای رسیدن به یک معماری والاتر که از نظر وی همانا معماری ارگانیک بود.
چند شاهکار از فرانک لوید رایت
چند شاهکار فرانک لوید رایت

 

مرکز مردمی شهرستان مارین

 

این بنا در شهرستان مارین در شمال کالیفرنیا قرار دارد.

فیلم گاتاکا در اینجا فیلمبرداری شد.

 

فالینگ‌واتر یا خانه آبشار

 

در سال ۱۹۳۵ در پنسیلوانیای آمریکا طراحی کرده‌است و جز یکی از برترین‌ آثار معماری قرن بیستم به شمار می‌رود.

این خانه در نزدیکی شهر پیتسبورگ و در سبکی از معماری به نام سبک بین‌المللی ساخته شده آست.

 

موزه گوگنهایم نیویورک

 

موزه سلیمان رابرت گوگنهایم نیویورک از موزه های مشهور شهر نیویورک است. موزه در منهتن در کرانه شمال شرقی مرکز شهر قرار دارد.

این موزه که در ۱۹۳۷ میلادی افتتاح گردید توسط معمار بزرگ امریکایی فرانک لوید رایت طراحی گردید.

جلال آل احمد این موزه را اینگونه توصیف می کند:

«موزه راحتی بود و دلباز و خسته نکننده و بوی نانگرفته. و خلا مدام دم دست و همه چیز به جای خود. و مارپیچ و دایره ای در بالا پهن و در پایین باریک شونده، عین دوکی، از راس پهن تر بر زمین و مضافاتش همه با هم جور. مثلاً آسانسورش بجای مربع یا مستطیل، نیمدایره بود و قوس مانند. و جمعا خوب بود.»

 

 

 

فرانک لوید رایت Frank Lloyd Wright
در تاریخ معماری 2 ویلا هستند که جزه سرآمدان و مشهور ترین نمونه های کاری در تاریخ معماری مدرن هستند پس از ساختن ویلاهایی از جنس ویلاهای پلادیویی که متاسفانه هنوز ما داریم از همین نوع ویلاها در شمال کشورمان می سازیم در تاریخ معماری مدرن 2 ویلای شاخص هستند که در واقع باید این دو ویلا را نقطه تمایز و برتری تاریخ معماری مدرن از گذشته خود دانست ویلاهایی که نگرشهایی از جامعه آن روز خود را در لایه های پسین خود دارند و به شدت گرزیان از دیروز خود بودند و کاملا استوار با نگاهی رو به آینده در شرایط اجتماعی تولدشان در سر تاسر جهان از مدارس معماری مترقی در کشورهای تراز اول تا مدارس معماری در کشورهای در حال توسعه دانشجویان معماری بی آنکه خود بدانند جشن می گیرند .

این دو ویلای تا ثیر گذار عبارتند از :

ویلا ساوای – کار: به قول چارلزجنکس لوکوربوزیه دست نیافتنی

ویلای کافمن( آبشار ) – کار فرانک لوید رایت

هر دوی این ویلاها متعلق به معماری مدرن هستند و اولی در فرانسه متولد شد و دومی در ایالات متحده

اولی در لایه های خود اندیشه های مغرورانه و مغرضانه ای را داشت و دومی اندیشه هایی کارکردی و متواضعانه و خالص اولی خود را انتزاعی و جدا از طبیعت و دومی خود را جزئی از طبیعت می پنداشت .از نقطه نظر فرم در تاریخ معماری و ار تباط زمین و زمین مدار بودن آن می توان 3 دسته را برشمرد

-فرم روی

– فرم در بالای
– فرم بر آمده از زمین – form from ground مسئله فرم روی زمین به معماری کلایسک باز میگردد و مسئله فرم بر بالای زمین را میتوان در موضوع مورد بحث امروز ما در ویلای ساوای آقای لوکوربوزیه را نقطه آغاز بر این رویه و نگرش دانست و حالت سوم فرم بر آمده از زمین ; پیتر آیزنمن را باید نقطه آغاز این نگاه دانست .

خوب با پرداختن اجمالی به این دو پروزه ما اصلا قصد نقد این دو پروزه را باهم نداشتیم ولی این طور مینمایاند که این موضوع می تواند موضوعی جذاب باشد تا این دو ویلا را باهم مقایسه نمود البته نباید زمان و جامعه ای که این دو پروزه مطرح می شود را فراموش کرد

.

 
داستانی که شاید کمتر در رابطه با خانه کافمن آقای رایت مطرح شده است بر می گرد به مقاله جنجالی فرانک لوید رایت در سال 1946 در مجله آرشیتکچرال فروم در مورد مشکلاتی که او با مهندسان سازه شرکت فولاد امریکا در باره محکوم کردن طرح سازه خانه آبشار وی داشت . نوشت ” من این جعبه را دوست خواهم داشت این نامه را در زیر پایه ساختمان هنگامی که ساخته می شود بگذار تا پس از دو هزار سال هنگامی که مردم ببینند این خانه هنوز پا برجاست بیاموزند که این مهندسان چقدر کم خردند ”

مهندس سازه زاروسلاو جوزف با ارسال یک نامه جسورانه به مقاله رایت این گونه پاسخ داد

 

فرانک لوید رایت به تحقیق یکی از مهمترین وخلاق ترین معماران ونظریه پردازان قرن بیستم می باشد . این معمار در طی 90 سال عمر پر بار خود (1959-1869) بیش از 60 سال فعالیت مستمر معماری داشته وحدود 560 ساختمان اجرا نموده است.
تاثیر رایت در معماری مدرن چندان است که نمی توان معماری او را در یک بخش مورد مطالعه قرار داد. یکی از ویژگیها واحتمالاً مهمترین آنها کیفیتی است که رایت آن را معماری ارگانیک می نامید. مراد رایت از معماری ارگانیک چه بود؟ به اعتقاد گیدیون که قدر آثار رایت را نیک می دانست، این معمار توفیق نیافت با زبان و کلمات به توصیف و توضیح این اصطلاح ساخته و پرداخته خویش موفق شود. پاره ای از اروپائیان نیز تعبیری خاص از معماری ارگانیک دارند که احتمالاً منبع آن همان اندیشه ها و گفتارهای رایت است، ولی آن را بیشتر به معماری عملکردی یا معماری توجیهی تعبیر کردند. اما اگر رایت در تعریف ارگانیک به زبان کلمات توفیق نیافت، تعریف و تعبیر وی از این واژه، یا دقیقتر بگوییم از این کیفیت، در زبان معماری کاملاً موفقیت آمیز و به راستی ستودنی است. این کیفیت در پاره ای از آثار رایت بیشتر متجلی می شود و درخانه آبشار به اوج اعتلا می رسد آن نوع معماری را به عرصه وجـود می آورد که چـون عوامـل طـبیعی مانند سنگ و درخت و گیاه و گـل از درون طبیعـت می شکفد و اصالت و قوت آن نیز در همین از درون شکفتگی و طبیعی بودن آن است. از این رو، در این نوع معماری هیچ تصنعی وجود ندارد و معماری همان است که باید باشد. این تعریف و یا به تعبیر اروپایی آن کیفیت ، که در سطور بالا به آن اشاره کردیم نزدیک می کند، زیرا عدم تصنع، در این متن معنایش می تواند این باشد که هیچ فرمی بدون توجیح و دلیل پدید نیامده است و همان گونه که مظاهر طبیعت توجیح پذیرند، برای هر فرم از این نوع معماری، توضیحی می توان فرض کرد.

از مشخصه های بارز ساختمان های طراحی شده توسط رایت می توان به پنجره های سرتاسری، کنسول نمودن بام ونمایش افقی آن به موازات سطح زمین مسطح ونشان دادن مصالح در ساختمان اشاره کرد. از جمله شاخص ترین نمونه های این ساختمانها می توان به خانه روبی در حومه شیکاگو نام برد.

 

در اوایل قرن بیستم که به تدریج ایده های رایت در ساختمانهیش شکل می گرفت، دراروپاوامریکا تکنولوژی به سرعت در حال گسترش وپیشرفت بود .این پیشرفت در زمینه های معماری، از نظر تئوری واجرایی بسیار مشهود وبارز بود.
اگر چه رایت با تکنولوژی مدرن مخالفتی نداشت،ولی وی آن را به عنوان غایت وهدف تلقی نمی نمود. به اعتقاد رایت ، تکنولوژی وسیله ای است برای رسیدن به یک معماری والاتر که از نظر وی همانا معماری ارگانیک بود.
او در 20 می 1953 در تلیسین معماری ارگانیک را با عبارت ذیل تعریف کرد:
11-طبیعت:فقط شامل محیط خارج مانند ابرها،درختان وحیوانات نمی شود بلکه شامل داخل بنا واجزا ومصالح آن نیز می باشد
2-ارگانیک:به معنای همگونی وتلفیق اجزا نسبت به کل وکل نسبت به اجزا می باشد.
33- شکل تابع عملکرد: عملکرد صرف صحیح نمی باشد بلکه تلفیق فرم وعملکرد واستفاده از ابداع وقدرت تفکر انسان در رابطه با عملکرد ضروری است. فرم وعملکرد یکی هستند.
44- لطافت: تفکر وتخیل انسان باید مصالح وسازه سخت ساختمان را به صورت فرمهای دلپذیر و انسانی شکل دهد.همانگونه که پوشش درخت وگلهای بوته ها،شاخه های آنها را تکمیل میکند.مکانیک ساختمان باید در اختیار انسان باشد ونه با العکس .
5- سنت: تبعیت ونه تقلید از سنت اساس معماری ارگانیک است.
6- تزئینات : بخشی جدایی ناپذیر از معماری است.رابطه تزییات به معماری همانند گلها به شاخه های بوته می باشد.
7- روح:روح چیزی نیست که به ساختمان القا شود بلکه باید دردرون آن باشد واز داخل به خارج گسترش یاید.
8-بعد سوم:بر خلاف اعتقاد عمومی ،بعد سوم عرض نیست ، بلکه ضخامت وعمق است.
99-فضا:عنصری است که دائما باید در حال گسترش باشد.فضا یک شالوده پنهانی است که تمام ریتمهای ساختمان باید از آن منبعث شوند و در آن جریان داشته باشند.
رایت معتقد بود که ماهیت مصالح در ساختمان می بایست نشان داده شود به گونه ای که شیشه به عنوان شیشه، سنگ به عنوان سنگ و چوب به عنوان چوب به کار برود.
خانه اولیه رایت به نام خانه های دشتهای مسطح معروف بودند، زیرا این خانه ها که غالبا در حومه شهر شیکاگو ساخته شده بودند، در تلفیق وهماهنگی با دشتهای مسطح و سرسبز این نواحی طراحی شده بودند.

 

خانه آبشار

خانه آبشار یکی از بزرگترین هدایای الهی وحاصل تجربه ذهن انسان بر روی کره خاکی است، تا به حال هیچ بنایی تا این اندازه با هماهنگی و هارمونی بیان نشده است، مهمترین نکته در آن حفظ آرامش جنگل و رود وصخره است وهمه اینها بعلاوه ساختار خانه شما را به آرامش وگوش دادن به صداهای گوش نواز دعوت می کنند آن هم نه هر صدایی! بلکه صدای موسیقی آب و آبشار. این خانه راهی است برای رسیدن به آرامش” فقط نگاه بوم شناختی این مدل”کارایی دقیق از درختها”Underbrush”بوته ها”جزییات سنگ روی پل و جزییات سنگ بر روی زمین را نشان میدهد. رنگ عالی در آب تکان میخورد و ظاهرآ حرکت آبشار این مدل با واقعیت یک اثر هنری میسازد. تنها انتخاب خاص مواد و دید معمارانه است که به کیفیت مدلها کمک میکند، تا موزه مان همواره بهتر شود. ترکیب ساختمان نشان میدهد جزییات ساختاری تحت تراس(بهار خواب)ظاهر معجر دقیق با شیب به سمت پایین و به سمت آب ، پا میگذارد. آشپزخانه منحصر به فردی که به “ورودی اضافه شده از جاده “Walkway overdrive”و درب خروج متفاوت وکشت کننده های سقف و… تمامی اینها علامت جمع عنصرهای منحصر بفردی دیگر از دیدی معمارانه و همچنین سهم این تکه آموزشی تفریحی، هنری و یکی از نمونه های شاخص معماری اقامتی در بستر طبیعی(جنگلی-کوهستانی)است.
یکی از مهمترین خصوصیت های این بنا هماهنگی آن با محل ساختش میباشد یعنی به جای اینکه یک عنصر اضافی در مکان ساختش باشد طوری ساخته شده است که نظم طبیعت اطرافش را بر هم نزند!!
کف ها و بام های خانه آبشار به طور چشمگیری پیش آمده است.اسکلت خانه به وسیله بتون مسلح اجرا شده است.سطح شناور خانه آبشار طنین انداز جریان مسیل آبشار خواهد بود.ترکیبی مناسب به وسیله عناصر بصری از قبیل پلکان و دودکش با نمائی از سنگ و سطحی زبر صمیمیت یافته اند.هر جزئی از طرح تدائی کننده دید استاد از جعبه ای منفجر شده میباشد.کف ها و سقف ها به صورت مستقلی به سمت خارج گسترش یافته اند.عناصر قائم این جریان به سوی آسمان گسترش داده شده اند و پنجره ها در گوشه های اتاق ملاقات میشوند که همان سرچشمه محدود کردن فرسایش میباشد. استاد در طراحی” فضاهای داخلی را در پیوستگی با دنیای خارج قرار داده وفضاها و خانه را درمحیط طبیعی اطرافش ذوب کرده است.او اساسآ قصد داشت که خانه را در زورق و برگی طلائی به وسیله تقلید از تغییر رنگ برگها بپوشاند تا بدینسان خانه آبشار را به تغییر فصلها و عبور و مرور زمان متصل کند.
خانه آبشار مهمترین خانه ی شخصی طراحی شده توسط فرانک لوید رایت است و در سال 19377 ساخته شده بسیار خوب بیانگر عقیده ی رایت،مبنی بر(یک ساختمان باید جزیی از طبیعتی باشد که در آن واقع شده است)می باشد.این بنای ترکیب شده با منظره ای بی نظیر و شکل یافته از عناصر ساده ای همچون سنگ های طبیعت اطراف،بتون،شیشه و فولاد به طرزی باورنکردنی با محیط خود همخوان شده است.خانه آبشار مصداق بسیار خوب این گفته ی رایت است که(هیچ کس زیبایی خاص یک سایت”موقعیت ساخت بنا”را تا موقعی که من بنایی آنجا نسازم درک نمی کند)
اگرچه در نگاه اول،صفحات عریض بتونی خانه با طبیعت و درختان اطراف،بیگانه به نظر می رسد؛ ولی با نگاه و توجهی هوشمندانه می توان به انتظام بین خانه و طبیعت که نتیجه ی خلاقیت هنرمندانه ی رایت است، پی پرد.خانه بر روی آبشار معلق بوده و آب از کنار دیوارهای سنگی آن به پایین می ریزد و خانه که به طرز ماهرانه ای بر روی صخره ی آبشار قرارگرفته،چنان با طبیعت اطراف عجین شده که گویی جزیی از صخره بوده و به صورت ارگانیک،در طول سالیان دراز بوجود آمده است.

 

طراحی داخلی

وی نیز در طراحی داخلی سعی کرده است که از مصالح طبیعی استفاده کند. سنگ، چوب … سکنه خانه آبشار به وسیله دریچه ای شیشه ای در کف پذیرائی شاهد طنین جریان آب مسیل آبشار خواهند بود و به وسیله این دریجه شیشه ای کف مسیل را خواهند دید.خانه شان جنگل را پشت در نگاه نخواهد داشت آنها تنه درختها را بوسیله برشهایی در تراس و کشت کننده های سقفی نگاه خواهند داشت.دید به سوی خارج خواهد رسید و هیچ دیواری دید را قطع نخواهد کرد.منظره جنگل در پنجره ها قاب خواهند شد.طلوع آفتاب از میان طاق های بتنی خواهد بود که زورق رنگ طلائی تیره خواهد بود که به وسیله سنگهای طبیعی اطراف در لایه های افقی وعمودی بر نما خواهند بود.این سنگها ستون ها و لوله بخاری بلند گرما دهنده را خواهند ساخت و خانه در مسیری ساخته خواهد شد که بیانگر بافت وساختارش باشد.
بنابراین خانه خواهد توانست شرحی از چرخه فصلها باشد ونه صرفآ یک تصویر دیده شده در ارتباط با یک آبشار.
این اثر یک جسم حجیم اما ظریف است که به وسیله طبیعت احاطه شده و جزیی از آن شده است. در واقع تنها به طبیعت اضافه شده بدون این که چیزی از آن کم کند .
این خانه در واقع چیزی بیش از یک اثرهنری در پشت خود پنهان کرده است. تمام اندازه ها به طرز شگفتی از یک نیروی بی پایان طبیعی انرژی میگیرند. در واقع این خانه و آن آبشار با هم هماهنگ و عجین شده است و درواقع ترکیبی ساخته اند که هر چشمی آرزوی دیدن آن را دارد.

معماری ارگانیک در خانه آبشار
آنچه در خانه آبشار مفهوم ارگانیک را از مستدل بودن هر جزء یا فرم آن فراتر می برد، نخست پیوستگی طبیعی تمام اجزای آن است و سپس آمیختن آنها با مظاهر طبیعت که این خانه به راستی جزئی از آن شده است. وجود آبشاری روان در دل این ساختمان نه تنها آن را شگفت انگیز و تماشایی می کند، بلکه آن را جزئی از طبیعتی می کند که این ساختمان در میان آن بنا شده است. پاره ای از منتقدان این پرسش را مطرح ساخته اند که آیا آبشار از درون خانه نیز به دید می آید یا خیر؟ جواب این پرسش البته منفی است. اما معماری تا چه اندازه فقط باید در خدمت گروهی خاص و مقصودی معین باشد؟ به معماری باید به عنوان جزئی از محییط نگریست و از این لحاظ، این اثر رایت با توجه به مقصودی که بر معماری مرتبت است پاسخی بس موفقیت آمیز یافته است. اما تازه همین برون ساختمان، همین ارگانیک بودن آن، به درون ساختمان نیز تنوعی دلپذیر داده است. به جای حجمهای واضح و یکنواخت و ملال انگیز، هر گوشه درون این ساختمان داستانی جالب توجه دارد اگر چه آبشار از درون خانه دیده نمی شود، همین شکفتگی از درون که روح و معنای ارگانیک است این داستانهای جالب را پدید آورده است. ونتوری که موضوع تضاد و پیچیدگی را در معماری مطرح می سازد، بی آنکه سخنی از این اثر برجسته رایت به میان آورد، او را ساده گرا و معماریش را معماری روستایی معرفی می کند، اما خود ونتوری چه از نظر تضاد و پیچیدگی و چه از هیچ نظر دیگر در معماری نتوانسه حتی اندکی به آثار رایت نزدیک شود، و این از پاره ای جهات و در موارد متعدد از مشکلات بزرگ معمارانی است که چون ونتوری خود را از قید و بندهای مدرن رسته می بینند. بت شکنی آنها ممکن است و می تواند موجه باشد، اما در سرودن شعرِ آزادی که جانشین این تقید شود موفق نبوده اند.
آنچه از کیفیت ارگانیک معماری رایت بر می خیزد و به ویژه در خانه آبشار وی مجسم است و برای ما حائز اهمیت بسیار، تندیس گونه بودن آن است. اگر به تعبیر تندیس گری را ترکیب حجمها و بازی فضاهای پر و خالی تعریف کنیم ، خانه آبشار به راستی تندیسی است که در فضا قد بر می افرازد، تندیسی که یکسره ساخته و پرداخته آدمی نیست، بلکه حاصل ترکیب حجمها و فضاهای طبیعی است که به صورت تخته سنگهای خشن و دست نخورده در این ترکیب جلوه گر می شود و نیز حجمهای تراشیده از بتن که صاف و صیقل خورده به نظر می رسند و بخش دیگری از ترکیب را به پدید می آورند. دو دیوار عمودی سنگی(از سنگهای طبیعی تراش خورده و بر هم نهاده شده) در واقع پیوند(rapport) این ترکیب را به وجود می آورند و مظاهر طبیعی ترکیب(سنگهای نخراشیده)و مظاهر ساخته و پرداخته آدمی(حجمها صاف بتنی) را به یکدیگر متصل می سازد . اهمیت این کیفیت تندیسگونه برای ما در این است که همین کیفیت که مدتی در معماری مدرن و از جمله به سبب سبک جهانی به فراموشی سپرده شده بود، دوباره در دهه شصت( و شاید اندکی زودتر، اگر رونشان لوکوربوزیه را ملاک قرار دهیم) از خواب زمستانی خود سر برداشت و در معماری تجلی کرد و اکنون، البته به گونه ای دیگر و به تعابیری متنوعتر، در آثار معماری معاصر ما متجلی است.

موارد طراحی و اجرائی که رایت برای این خانه ویلایی در نظر گرفته بود می توان در هشت مورد ذیل خلاصه نمود.
– حداقل دخالت در معماری طبیعی
– تلفیق حجم ساختمان با محیط طبیعی به گونه ای که هر یک مکمل دیگری باشند.
– ایجاد فضاهای خارجی بین ساختمان و محیط طبیعی
– تلفیق فضای داخل با خارج
– نصب پنجره های سرتاسری و از بین بردن گوشه اتاق
– استفاده از مصالح محیط طبیعی مانند صخره ها و گیاهان چه در داخل و چه در خارج بنا
– نمایش مصالح به همان گونه که هست، چه سنگ باشد چه چوب و یا آجر
– استمرار نمایش مصالح از داخل به خارج بنا

این طرح در سال ۱۹۷۷ در نظرخواهی بهترین طرح معماری معاصر، که از سوی مجله Architecture Record انجام شد به عنوان نخست دست یافت.
خانه آبشارکه برای “جی.ادگارد کافمن”، تاجر ثروتمند پیتسبورگی،ساخته شده،در سال 19622 به (سازمان حفاظت از جنگل و منابع طبیعی پنسیلوانیا ی غربی)اهدا گردید.در میان خانه های طراحی شده توسط”فرانک لوید رایت”، تنها خانه ی آبشار است که تغییر نیافته و حتی هنوز اثاثیه ی اصلی آن حفظ شده است.
( فقط تا یادم نرفته بگم که این اطلاعات رو از سایت و وبلا گ های معماری کپی کردم ولی متاسفانه چون همه کپی کار کردن نمی دونستم مطلب اصلی رو کی نوشته ، به همین خاطر از همین جا از نویسنده اصلی عذر خواهی می کنم که نتوسنتم به عنوان منبع این پست معرفیش کنم و اینکه نقشه های خانه فرانک لوید رایت رو که آماده کردم برای اولین بار هستش که در سایت معماری ایرانی قرار می گیره و کپی از هیچ سایت و وبلاگ ایرانی نیست.وب سایت پارسیان کد رو به همه دوستان و علاقه مندان به معماری معرفی کنید.)

و حالا نوبت میرسه به دانلود نقشه های این مجموعه زیبا و منحصر به فرد
کلیه نقشه های خانه آبشار به صورت اتوکدی و فایل های سه بعدی در قالب فایل سه بعدی اتوکد و تری دی مکس می

 

 

 

 

 

 

فرانک لویدرایت
«رایت» و بسط معماری در آمریکا

بی تردید «فرانک لویدرایت» از میان تمام معماران معاصری که کارشان از قرن نوزدهم آغاز شد دور اندیش تر بود.

وی نابغه ای بود که چشمه ی فیاض قریحه اش هرگز به خشکی نگرائید و استعدادش به وصف نمی آید. کار وی از اعصار مختلف به خصوص از معماری دیرین خاور دور متاثر بود. اما نه به شیوه ی دیگر معماران قرن نوزدهم که تقلید را بهانه ی عدم ابتکار کرده بودند بلکه مانند «ماتیس» نقاش فرانسوی که از هنر زنگی الهام گرفت و این الهام با درک و تاثری عمیق همراه بود. با این همه کار »رایت» بیشتر از کار هر معمار آمریکائی دیگر روحیه ی سرزمین خود را داشت. فهمیدن کارهای «رایت» محتاج مطالعه ای دقیق و عمیق است و درک شخصیت قوی وی که در هر نکته ای از کارهایش تجلی داشت به آسانی ممکن نیست.

اثرات قرن نوزدهم هنوز در «رایت» باقی بود اما وی به تنهایی به آن که نقاشان و مجسمه سازان معاصر وی او را یاری کرده باشند تصوری نو در معماری آفرید.

تاثیر معماران آمریکایی بر «رایت»:

به سال 1887 هنگامی که «رایت» در شیکاگو آغاز کار کرد این شهر سر چشمه ی معماری جدید بود. وی در کارگاه دو نفر از بهترین معماران و مهندسان آن زمان «لوئی سالون» و «دنکمارادلر» که اولی را «استاد محبوب » و دومی را «کهن سرور بزرگ» می نامید، در زمانی که این دو در کمال قدرت خلاقه ی خود ساختمان (ادیتوریوم) را می ساختند شاگردی کرد.

بدین ترتیب مکتب معماری شیکاگو در شکفته ترین ایام خود بر جوانی وی تاثیر گذاشت؛ با این همه «رایت» مستقیماً دنبال کارهای این مکتب را نگرفت. استفاده از امکانات ساختمانی جدید و مصالح تازه به عرصه ی معماری «رایت» خانه سازی، سال ها بعد وارد شد.

از این رو شاید بتوان گفت وی محافظه کار بود و بیشتر دنباله ی راهی را گرفت که «ریجارسن» رفته بود تا »سالون» تازه در دهه ی سوم قرن بیستم وقتی که استفاده از بتن مسلح در اروپا رواج کامل یافته بود وی – چنان که خود گفته است – برای نخستین بار این ماده را (به اندازه ای که به حساب آید) در یکی از خانه هائی که ساخت بکار برد. دلیل این مطلب عدم کفایت «رایت» نبود؛ بلکه تمایل و اراده شخصی او بود.

آن دسته از معماران اروپائی که رهبری نهضت نو را در آن قاره به عهده داشتند به سرعت معنای کارهای «رایت» را دریافتند و آن را پذیرفتند. به سال 1908 «کونوفرانکه» استادی آلمانی که جزء برنامه ی مبادلات فرهنگی دو کشور آلمان و آمریکا در دانشگاه هاروارد زیبایی شناسی تدریس می کرد «رایت» را ملاقات کرد . نتیجه ی این دیدار کتابی قطور درباره ی «رایت» به زبان آلمانی شد که به سال 1910 در آلمان منتشر گشت.

کتاب کوچکتر دیگری از همین نویسنده به سال 1911 به دنبال کتاب نخستین در آلمان طبع شد که تعداد فراوانی از آن به فروش رسید. این دو کتاب مقدمه ی آشنایی اروپائیان با کار «رایت» شد. بی مناسبت نیست یاد آور شویم کتاب نخستین به دلیل جامع بودن خود تاکنون بی نظیر مانده است.

دلیل این که «رایت» به تنهایی از همه معماران هم دوره ی خود پیشتر بود چیست؟ و چرا ساختمان های وی حتی آنها که در دم واپسین ساخت بر معماری تأثیر فوق العاده دارند؟ پاسخ به این دو سوال چندان مشکل نیست. در ستیز با کهنه پرستی، مشکلات «رایت» در مقایسه با مشکلات معماران اروپائی کمتر بود. وی در ناحیه ی غرب مرکزی آمریکا زاده شد و در سایه ی حمایت شهری چون شیکاگو بود که مرکز رفیع ترین کارهای آن زمان بود.

 

خانواده لوید رایت (1889)

فرانک ایستاده در کنار در ورودی (متولد 1867)- پایین سمت راست پدر – در میان درگاه مادر بزرگ – در وسط عکس مادر فرانک لوید رایت .

بی تردید فرانک لوید رایت از میان تمام معمارانی که کارشان را قرن نوزدهم آغاز شد دور اندیش تر بود وی نابغه ای بود که چشمه فیاض قریحه اش هرگز به خشکی نگرایید واستعدادش به وصف نمی آید کار وی از اعصار مختلف به خصوص از معماری دیرین خاور دور متاثر بود اما نه به شیوه دیگر معماران قرن نوزدهم که تقلید را بهانه عدم ابتکار کرده بودند بلکه مانند ماتیس نقاش فرانسوی که از هنر  و زندگی ایرانی الهام گرفت و این الهام با درک و تاثیر عمیق بود .

با اینهمه کار رایت بیشتر از کار هر معمار امریکایی دیگر روحیه  سرزمین خود را داشت .فهمیدن کارهای رایت محتاج مطالعه دقیق وعمیق است ودرک شخصیت قوی وی که در هر نکته ای از کارهایش تجلی داشت به آسانی ممکن نیست اثارت قرن نوزدهم هنوز در رایت باقی بود اما وی به تنهایی بی آنکه نقاشان و مجسمه سازان معاصر وی اورا یاری کنند تصوری نو در معماری آفرید.

به سال 1887 هنگامی که راست در شیکاگو آغاز به کار کرد این شهر سرچشمه معماری جدید بود وی در کارگاه دونفر از معماران و مهندسان آن زمان “لوئی سالیوان “و ” دنکلمار ادلر” که اولی را استاد محبوب و دومی را کهن سرور بزرگ می نامید در زمانی که این دو در کمال قدرت خلاقه ساختمان (ادیتوریم ) را می ساختند شاگردی می کرد .

 

زندگی و آثار فرانک لوید رایت

فرانک لوید رایت بیش از 70 سال را صرف خلق طرح هایی کرد که انقلابی در هنر و معماری قرن بیستم پدید آورد. بسیاری از نوآوری های ساختمان های امروز حاصل تصورات او هستند. او مجموعاً 1141 اثر را که شامل خانه ها ، اداره ها ، کلیساها ، مدارس ، کتاب خانه ها ، پل ها ، موزه ها و انواع دیگر ساختمان میباشد ؛ طراحی کرده است. که از این مجموعه تعداد 532 اثر کامل شده و 409 مورد هنوز متوقف مانده است.

اما ذهن خلّاق رایت در معماری محدود نشده بود. او مبلمان ، پارچه ، شیشه ، لامپ ، ظروف غذا ، نقره ، کتان و هنرهای شامل نگارش را هم در نظر داشته و طراحی کرده است. علاوه بر این او یک نویسنده پرکار ، یک معلّم و یک فیلسوف بود. او بیست کتاب وتعداد بیشماری مقاله نوشته است.

 

نگرش رایت در طراحی ساختمان ها : 14
نگرش رایت در طراحی ساختمان ها
تمایل و علاقه رایت در طراحی خانه ها به صورتی بود که وی این فضا ها را به صورت فضاهای محصور و پناهگاه مانند می ساخت این نگرش رایت در طراحی حتی در ساختمان های اداری نیز نمود چشم گیری داشت .تا بدان جا که در ساختمانهای اداری کمپانی صابون سازی لارکین (بافلو 1904) و کمپانی واکس سازی جانسن در (راستین 1939) به صورت بارزی نمایان بود .دو ساختمان ذکر شده در فاصلهء بیست سال از هم ساخته شدند و از حیث سیما با هم متفاوتند اما با کمی دقت در شیوهء طراحی آنها میتوان یافت که هر دو از یک دیدگاه و ایدهء معمارانه پیروی می کنند . با نگرش عمیق در این کارها می توان شناختی بیشتر از معماری بزرگ همچون رایت بدست آورد .معماری که ایده های شگرف خود را با هنر معماری جاودان ساخت ، آری (معماری هنر ایده)ایدهای بی نظیر با هنر معماری در آمیخت و زیبایی را خلق کرد.
ساختمان کمپانی واکس سازی جانسن:
در ساختمان اداری این کارخانه که طی سال های 39-19377 ساخته شدههمچون کارهای گذشتهء رایت (ساختمان اداری لارکین)از مجموعه ی فضاهای مستقل تشکیل شده است .کل مجموعه در یک طبقه احداث شد و یکی از علل شهرت این ساختمان ستون های عجیبی بود که در آن قرار گرفت :ستون هایی قارچ مانند .ذکر این نکته لازم است که توجه اصلی خود رایت در این ساختمان معطوف به ورود نور طبیعی به داخل آن و روشنایی آن بود.این ساختمان در مرکز شهر راستین بنا شده بود .

ایرادی که مهندسین آن دوره به طرح ساختمان وارد می داشتند این بود که به جای استفاده از تعداد زیادی ستون قارچی شکل می شد تمام سالن را با چند ستون پوشش داد تا هزینه کمتر وفضایی بیشتر و کارآمد تر در اختیار داشت اما در اینجا سوالی مطرح میشود که آیا اثر معجزه آمیز آن از بین نمی رفت؟
از نوشته ی تمام کسانی که برای اولین بار این بنا را مشاهد کردند پیداست همه تحت جادوی این فضا محو تماشای آن گشته اند .جادویی که سر چشمه ی آن هنر ناب رایت بود.می گویند این ساختمان دو برابر پیشبینی های اولیه خرج برداشت اما از آن جا که شرکت جاکسن از عهده ی چنین خرجی بر می آمد و به تجمل در کار تمایل داشت کار ادامه یافت. بعضی بناها در عین خشک بودن کارشان (به منظوری که مورد استفاده قرار می گیرند)باز هم عنصری با نام تجمل در آنها لازم است از طرف دیگر باید گفت آنها (کمپانی جاکسن) از هنر رایت با خبر بودند و می دانستند که طرح های او فراتر از زمان خویش حرکت می کند.در تالار این بنا :رایت با نوری نقرهای گون اشکالی سیال شور و هیجانی در فضا آفرید که بدون آن معماری مفهوم خود را از دست می دهد بعد از گذشت صد وپنچاه سال از معماری جدید وی نشان داده بود چگونه می توان به قدرت ابتکار هنوز تجمل را به عرصه معماری راه داد .در ساختمان جانسن نتیجه بیست سال کار رایت خلاصه می شود در طی این بیست سال رایت به طور تدریجی خطوط مستقیم و زوایای قائم را کنار گذاشت و بیشتر کارهای خود را با خطوط منحنی و دایره گون خلق کرد.

رایت : ” در آغاز پی بردم که سکونتگاه اساسا مانند غار نیست بلکه مانند سرپناهی وسیع در هوای آزاد هم آهنگ با چشم انداز به بیرون و درون است .”
رایت : ” نگذارید دیوار سقف و کف اکنون شریک یکدیگر نشوند بلکه جزئی از یکدیگر باشند و هر یک بر دیگری و در دیگری تاثیر بگذارند . ”
رایت بین سالهای 1916تا 19222 به ژاپن سفر کرد و در ژاپن هتل امپریال را در توکیو طراحی کرد . در این سالها شدیدا تحت تاثیر معماری ژاپن بود . ارتباط خانه با محیط ، الهام از طبیعت ، معماری ارگانیک ( ژاپنی ) ، سیالیت فضاهای داخلی . دومدرسه معماری شمال و جنوب در شیکاگو و نیومکزیکو ، تاسیس کرد .
در کل می توان معماری رایت را چنین توصیف کرد : معماری ارگانیک ، ترکیب ساختمان با طبیعت و نه تحمیل ساختمان بر طبیعت ، ساختمان باید در دل تپه ساخته شود و به صورت افقی ( که در رقابت با طبیعت مطرح نشود ) ، مصالح بکار رفته باید منطبق با همان طبیعت که ساختمان ساخته می شود باشد . شکل ساختمان بی قاعده و منفصل بندی شده و این عمل نه تنها بدلیل عملکرد ها بلکه به دلیل بی قاعده گی طبیعت بستر ساختمان ، توجه به مورفولوژن سایت و توجه به عملکرد و تکنولوژی ساخت ، یکی از شاخصه های اصلی در طراحی مسکن رایت آتشگاه در مرکز خانه و تنها عنصر عمودی معماری رایت بود و این عنصر عمودی بقیه فضاهای مسکن را سازمان می داد .
منبع الهام کارهای رایت : هنر و صنایع ( هنر و پیشه ) – ساختمانهای ژاپنی – مکتب شیکاگو
شاهکارهای معماری رایت :
Falling Water House (1937) Pennsylvania
Guggenhiem Museum (1956-1959) Newuork
در کل سه هدف عمده رایت عبارتند از :
ارتباط سیال بین داخل و خارج با گشودگی های مداوم و عناصر برنامه ریزی شده افقی بودن چشمگیر آنها که ارتباط کامل با زمین به وجود می آورد . تقارن محوری برای تمرکز سیالیت در نقاط مشخص ، برای نمونه در جلوی بخاری یا به سمت منظر اصلی ( چشم انداز ) بکار گرفته شده است .
پسشگامان معماری مدرن
Frank Lioyd Wright ( 1869- 1959 )
بین سالهای 1893- 1887 دردفتر آدلر و سولیوان کار می کرد . قسمت اول فعالیتهای رایت که تا سال 19100 ادامه داشت شامل تعداد زیادی خانه های مسکونی بود .
لارکین – Larkin House ( 1905 )
کیسای اوک پارک – Oak Park – ( 1906 ) – معبد یگانگی – The Unity Temple
ایلینوین – Hickox house ( 1900 )

نظریات رایت در مورد معماری ، در سال 1930 ، اصول برنامه ریزی برگرفته شده از کتاب رایت در معماری و دموکراسی :
11- کم کردن دیوارهای داخلی و ایجاد یک محیطی برای جریان هوا ، نور و چشم انداز به طوری که در کل پیوسته نشان داده شود .
22- هماهنگ ساختن بنا با محیط خارج ( ثابت شده است که سطوح گسترده افقی بهترین وسیله برای ایجاد همبستگی است )
3- پلان آزاد
4- نشان دادن پی ها به صورت سکوی آجری کوتاه برای قرار گرفتن خانه بر روی آن
5- عدم استفاده از مصالح متنوع ، استفاده از مصالح جدید
6- دادن تناسبات منطقی و انسانی به تمام درها و پنجره ها
77- قرار دادن تاسیسات حرارتی درداخل ساختمان ( آتشگاه در مرکز ساختمان ) تاسیسات روشنایی و لوله کشیها در استخوان بندی ساختمان بطوری که جزئی از پیکره ساختمان باشد .
8- مبلمان ساختمان به عنوان عناصر ارگانیک معماری و طرح آنها از بنا و الهام گرفته از آن باشد .
9- حذف تزئینات ( دوره های معماری ) حذف ظرایف کاریها
لارکین – Larkin Bulding ( 1902-6 ) Newyork
ویلتیس – Willitts House ( 1902 )
کونلی – Coonley House
روبی – Robie House ( 1909 ) Chicago
ماشین و صنعت به نظر رایت وسیله ای است که توسط آن می توان میان مصالح ساختمانی و تصور نزدیکی بیشتری ایجاد کرد .

 

 

خانواده لوید رایت (1889)

فرانک ایستاده در کنار در ورودی (متولد 1867)- پایین سمت راست پدر – در میان درگاه مادر بزرگ – در وسط عکس مادر فرانک لوید رایت .

فرانک لوید رایت محافظه کار یا نابغه؟

بی تردید فرانک لوید رایت از میان تمام معمارانی که کارشان را قرن نوزدهم آغاز شد دور اندیش تر بود وی نابغه ای بود که چشمه فیاض قریحه اش هرگز به خشکی نگرایید واستعدادش به وصف نمی آید کار وی از اعصار مختلف به خصوص از معماری دیرین خاور دور متاثر بود اما نه به شیوه دیگر معماران قرن نوزدهم که تقلید را بهانه عدم ابتکار کرده بودند بلکه مانند ماتیس نقاش فرانسوی که از هنر و زندگی ایرانی الهام گرفت و این الهام با درک و تاثیر عمیق بود .با اینهمه کار رایت بیشتر از کار هر معمار امریکایی دیگر روحیه سرزمین خود را داشت .فهمیدن کارهای رایت محتاج مطالعه دقیق وعمیق است ودرک شخصیت قوی وی که در هر نکته ای از کارهایش تجلی داشت به آسانی ممکن نیست اثارت قرن نوزدهم هنوز در رایت باقی بود اما وی به تنهایی بی آنکه نقاشان و مجسمه سازان معاصر وی اورا یاری کنند تصوری نو در معماری آفرید.

 
به سال 1887 هنگامی که راست در شیکاگو آغاز به کار کرد این شهر سرچشمه معماری جدید بود وی در کارگاه دونفر از معماران و مهندسان آن زمان “لوئی سالیوان “و ” دنکلمار ادلر” که اولی را استاد محبوب و دومی را کهن سرور بزرگ می نامید در زمانی که این دو در کمال قدرت خلاقه ساختمان (ادیتوریم ) را می ساختند شاگردی می کرد .به این تریسب مکتب شیکاگو در شکفته ترین ایام خود بر جوان وی تاثیر گذاشت با این همه رایت مستقیما دنبال کارهای این مکتب را نگرفت استفاده از امکاات ساختمانی جدید و مصالح تازه به عرصه معماری رایت –خانه یازی – سالها بعد وارد شد . از این رو می توان گفت که وی محافظه کار بود و و بیشتر ئنباله روی راهی بود که ریچاردسن رفتهبود تا سالیوان تازه در دهمه سوم قرن بیستم که بتن مسلح به طور کامل در اروپا رواج یافته بود وی – چنانچه که خودگفته است –برای نخستین بار این ماده را در یکی از خانه هایی کهساخت به کار برد دلیل این مطلب عدم کفایت رایت نبود بلکه تمایل و اراده شخصی وی بود .

 

اولگنا لوید رایت (همسر فرانک لوید رایت)
آن دسته از معماران اروپایی که رهبری نهضت نو را در آن قاره به عهده داشتند به سرعت معنای کارهای رایت را یافتند به سال 1908 ” کونو فرانکه ” استادی آلمانی که جز برنامه مبادلات فرهنگی دو کشور آلمان و آمریکا در دانشگاه هاروارد زیبایی شناسی تدریس میکرد رایت را ملاقات کرد و نتیجه این دیدار کتاب قطوری در باره رایت به زبان آلمانی شد . که به سال 1910 در آلمان منتشر شد کتاب کوچکتر دیگری از همین نویسنده به سال چاپ شد که 1 تعداد فراوانی از این کتاب به فروش رسید و این دو کتاب مقدمه آشنایی اروپائیان با کار رایت شد بی مناسبت نیسا که یاد آور شویم که کتاب نخستین به دلیل جامع بودن خود تاکنون بی نظیر مانده است .

دلیل انکه رایت بیشتر از معماران هم دوره خود بود چیست ؟ چرا ساختمانهای وی حتی آنهایی که در دم واپسین ساخت بر معماری تاثیر فوق العاده دارند پاسخ این دو سوال چندان مشکل نیست در ستیز با کهنه پرستی مشکل رایت در مقایسه با مشکلات دگر معمارن اروپایی کمتر بود وی در ناحیه غرب مرکزی آمریکا زاده شد و وی در سایه حمایت شهری چون شیکاگو که مرکز رفیع ترین کارهای آن زمان بود.

از آعاز توجه رایت معطوف مسئله ای شد که سراسر عمر مورد توجه وی بود ساختن خانه بعنوان ماوایی برای زندگی .سنت عمومی امریکاییان در این مورد متالهایی که ” سالون ” بوجود آورده بود و روح هنرمندانه ای ریچاردسن به خانه سازی داده بود در اختیار رایت قرار گرفت اما راز کار وی در این است که در سنت خانه سازی امریکاییان عواملی را که برای اساس معماری آینده اهمیت داشت باز شناخت و نسبت به این عوامل اساسی بی تفاوت نماند بلکه به قدرت نبوغ خویش بر انها عوامل تازه تر افزود و انچه را که به وی رسیده بود وی پیشتر برد .

هر چهل سال یکبار یا چیزی در این حدود معماران مدرن خود را با مفاهیم وسبک های زیست محیطی در گیر میکنند رایت تلاش فراوانی در این زمینه کرد تا جایی که دریک سخنرانی پنجاه و دو تعریف از معماری ارگانیک ارائه نمود آن را با تعابیری نظیر پلان آزاد – فضای ازاد – آزادی از قید و بندها – و در لحظات احساسی خود عشق ازاد معرفی میکرد معماری ارگانیک خردگرا در قرن نوزدهم در میان مهندسان ومعماران آرت نو مبلغان و طرفدارانی داشت در قرن بیستم توسط معمارانی نظیر هوگو- هرینگ آلمانی در لبه مدرنیسم جای گرفت ولی هرگز تنوانست در سنت مدرن نفوذ کند به طوری که حتی انسان گرایانی چون آلوار آلتو سیستم ابراز گرایانه خود را تنها به عنوان عنصر کوچکی در زیبایی کلی کارهایشان حفظ نمود . قوس ها فرم ها و موج های طبیعی به زیر سیگاری ها دستگیرههای در و در بعضی از مواقع فرم های اکوستیکی که از لحاظ منطقی و اقتصادی قابل توجیه باشند محدود بود به طور کلی ذهنیت غالب یک ذهنیت جبرگرایانه بود .
منبع:تکین

__________________
و تو چون مصرع شعری زیبا سطر برجسته ای از زندگی من هستی.

فرانک لوید رایت

رایت : ” در آغاز پی بردم که سکونتگاه اساسا مانند غار نیست بلکه مانند سرپناهی وسیع در هوای آزاد هم آهنگ با چشم انداز به بیرون و درون است .”
رایت : ” نگذارید دیوار سقف و کف اکنون شریک یکدیگر نشوند بلکه جزئی از یکدیگر باشند و هر یک بر دیگری و در دیگری تاثیر بگذارند . ”
رایت بین سالهای 1916تا 19222 به ژاپن سفر کرد و در ژاپن هتل امپریال را در توکیو طراحی کرد . در این سالها شدیدا تحت تاثیر معماری ژاپن بود . ارتباط خانه با محیط ، الهام از طبیعت ، معماری ارگانیک ( ژاپنی ) ، سیالیت فضاهای داخلی . دومدرسه معماری شمال و جنوب در شیکاگو و نیومکزیکو ، تاسیس کرد .
در کل می توان معماری رایت را چنین توصیف کرد : معماری ارگانیک ، ترکیب ساختمان با طبیعت و نه تحمیل ساختمان بر طبیعت ، ساختمان باید در دل تپه ساخته شود و به صورت افقی ( که در رقابت با طبیعت مطرح نشود ) ، مصالح بکار رفته باید منطبق با همان طبیعت که ساختمان ساخته می شود باشد . شکل ساختمان بی قاعده و منفصل بندی شده و این عمل نه تنها بدلیل عملکرد ها بلکه به دلیل بی قاعده گی طبیعت بستر ساختمان ، توجه به مورفولوژن سایت و توجه به عملکرد و تکنولوژی ساخت ، یکی از شاخصه های اصلی در طراحی مسکن رایت آتشگاه در مرکز خانه و تنها عنصر عمودی معماری رایت بود و این عنصر عمودی بقیه فضاهای مسکن را سازمان می داد .
منبع الهام کارهای رایت : هنر و صنایع ( هنر و پیشه ) – ساختمانهای ژاپنی – مکتب شیکاگو
شاهکارهای معماری رایت :
Falling Water House (1937) Pennsylvania
Guggenhiem Museum (1956-1959) Newuork

در کل سه هدف عمده رایت عبارتند از :
ارتباط سیال بین داخل و خارج با گشودگی های مداوم و عناصر برنامه ریزی شده افقی بودن چشمگیر آنها که ارتباط کامل با زمین به وجود می آورد . تقارن محوری برای تمرکز سیالیت در نقاط مشخص ، برای نمونه در جلوی بخاری یا به سمت منظر اصلی ( چشم انداز ) بکار گرفته شده است .

پسشگامان معماری مدرن

(Frank Lioyd Wright 1869- 1959 )

بین سالهای 1893- 1887 دردفتر آدلر و سولیوان کار می کرد . قسمت اول فعالیتهای رایت که تا سال 1910 ادامه داشت شامل تعداد زیادی خانه های مسکونی بود .
(لارکین – Larkin House 1905 )
(کیسای اوک پارک – Oak Park – 1906 ) – معبد یگانگی – The Unity Temple
(ایلینوین – Hickox house 1900 )
نظریات رایت در مورد معماری ، در سال 1930 ، اصول برنامه ریزی برگرفته شده از کتاب رایت در معماری و دموکراسی :

1- کم کردن دیوارهای داخلی و ایجاد یک محیطی برای جریان هوا ، نور و چشم انداز به طوری که در کل پیوسته نشان داده شود .
22- هماهنگ ساختن بنا با محیط خارج ( ثابت شده است که سطوح گسترده افقی بهترین وسیله برای ایجاد همبستگی است )
3- پلان آزاد
4- نشان دادن پی ها به صورت سکوی آجری کوتاه برای قرار گرفتن خانه بر روی آن
5- عدم استفاده از مصالح متنوع ، استفاده از مصالح جدید
6- دادن تناسبات منطقی و انسانی به تمام درها و پنجره ها
77- قرار دادن تاسیسات حرارتی درداخل ساختمان ( آتشگاه در مرکز ساختمان ) تاسیسات روشنایی و لوله کشیها در استخوان بندی ساختمان بطوری که جزئی از پیکره ساختمان باشد .
8- مبلمان ساختمان به عنوان عناصر ارگانیک معماری و طرح آنها از بنا و الهام گرفته از آن باشد .
9- حذف تزئینات ( دوره های معماری ) حذف ظرایف کاریها

لارکین – Larkin Bulding ( 1902-6 ) Newyork
(ویلتیس – Willitts House 1902 )
کونلی – Coonley House
روبی – Robie House ( 1909 ) Chicago
ماشین و صنعت به نظر رایت وسیله ای است که توسط آن می توان میان مصالح ساختمانی و تصور نزدیکی بیشتری ایجاد کرد .
منبع : ویکی پدیا – پرشین بلاگ

فرانک لوید رایت، زندگینامه و آثار معماری
فرانک لوید رایت بزرگترین معمار قرن ۲۰ آمریکا. نابغه ای که هرگز چشمه فیاض قریحه اش به خشکی نگرایید.مسلما درک شخصیت وی تاثیر بسیاری در فهم کارهای بی نظیرش دارد ٬سراسر زندگی رایت با تراژدی٬تهمت و شایعه همراه است .

فرانک لوید رایت (به انگلیسی: Frank Lloyd Wright) (زادهٔ ۸ ژوئن ۱۸۶۷ – درگذشتهٔ ۹ آوریل ۱۹۵۹)، مشهورترین معمار تاریخ آمریکا است. او معمار، طراح داخلی و نویسنده آمریکایی است که بیش از هزار بنا و سازمان طراحی کرده و پانصد ساختمان را کامل کرده.

فرانک لوید رایت فرزند یک کشیش ولزی تبار بود . در سال 1885اختلافات خانوادگی سبب شد تا ویلیام پدر فرانک برای همیشه از آنجا برود و هرگز باز نگردد.

پس از تحصیل مهندسی راه و ساختمان در دانشگاه wisconsinبه شیکاگو مهاجرت کرد سپس موفق به استخدام در دفتر مشهور(سولیوان و ادلر) شد با تماسهایی که استادش داشت او را با گرایشهای مکتب شیکاگو آگاه ساخت.

در سال 1889 تاسیس دفتر شخصی در کنار دفتر استاد عزیزش که پس از این کار با خانمی به نام(کاترین توبین) ازدواج کرد و به کمک یک وام شروع به ساختن خانه شخصی خود کرد.

در سال 1891وی شروع به اجرای طرحهایی به صورت مخفی کرد که در سال 1893 استادش متوجه پنهان کاری وی شد و او را اخراج کرد و این شروع فعالیت های مستقل رایت بود.

رایت معتقد است که خانه یک معبد است بر عکس لوکوربوزیه که خانه را خوابگاه میداند.

رایت همیشه خود را رمانتیک نشان می داد و از همین رو محبوب قلوب خانم های امریکایی بود.او که عمری طولانی داشت (از دوره ویکتورین تا عصر اتم) حیاتی پر فراز و نشیب را پشت سر نهاد.

این مرد ریز نقش شیک پوش علاقه مند به کفش و شنل چند رنگ عصاهایی با سر نقره ای و کلاه های شیک و گرانقیمت و اسب های اصیل یکبار همسر و شش فرزند خود را ترک می کند.رایت در ۱۸۸۹(قبل از تولد ۲۲ سالگیش) با کیتی توبین ازدواج می کند.ازدواج او با کاترین که دختر یک تاجر ثروتمند بود باعث بهبود موقعیت اجتماعی او و شهرت بیشترش می شود.در همین زمان او خانه و استودیوی کارش را در Oak park می سازد و مادرش را به شهر می اورد.

بعد از ۵-۶ سال در ۱۹۰۹ که دیگر مشهورترین معمار امریکا شده بود شش تا بچه دور خودش می بیند!… اما مانند بدرش به خانواده اش وفادار نماند و با همسر یکی از مشتریانش به اروبا فرار کرد!

او در ۱۹۰۳ بعد از طراحی یک خانه برای همسایه اش عاشق همسر چنی یعنی Mamah Borthwick Cheney می شود.اغلب دیده میشده که ان دو با اتومبیل رایت به اطراف اوک پارک می رفتند و صحبت آنها سر زبانها افتاده بود. همسر رایت که تصور می کرد این رابطه کم کم رنگ خواهد باخت از رایت جدا نشد و همینطور همسر ماما و نهایتا در ۱۹۰۹ حتی قبل از اتمام Robie house رایت و ماما همسر و فرزندانشان را ترک می کنند و به اروپا فرار می کنند.

بعد از بازگشت رایت باز هم کاترین از او جدا نشد. رایت با زندگی با ماما رسوایی را به Spring green آورد. او با ماما در Spring green ساکن شد.
از ۱۹۱۰ زندگی رایت توام با فراز و نشیب هایی است که اکثرا همراه با جنبه های کریه زندگی اجتماعی است اما رایت جسورانه مقاومت می کند. این سالها تا ۱۹۱۵ درگیری خانوادگی رایت است با ماما که به اروپا فرار کرده اند و بعد بر می گردند .

در ۱۹۱۰ رایت بعد از یک سال که به آمریکا بر می گردد زمینی در ویسکانسین می خرد و رایت شروع به ساخت خانه جدیدی برای خودش می کند که آن را تالیسین می نامد.
در ۲۲ آوریل ۱۹۲۵ خانه رایت دوباره دچار حریق شد البته این بار از روی تصادف.در این اتش سوزی رایت مجموعه ارزشمندی از اثار هنری خود را از دست می دهد از جمله یادداشتهای سلیوان که ایده هایش در مکتب شیکاگو را در نوشته هایی به نام گفتارهای کودکانه تدوین کرده بود اما موفق به چاپ نشده بود که در اتش سوزی مهیب خانه رایت از بین می رود. رایت برای بار سوم انرا از نو و این بار بزرگتر از گذشته ساخت و ان را تالیسین3 نامید.

در ۱۹۲۷ رایت و میریام رسما از هم جدا شدند.میریام بعدها دچار جنون می شود و در حالیکه هنوز جوان بود در ۱۹۳۰ در مرز دیوانگی در اسایشگاه روانی درگذشت. و البته این مساله موجب مشکوک شدن پلیس به وی شد….

رایت مجددا پس از یک سال در ۱۹۲۸ با اولگیوانا  (سومین و اخرین همسرش) که ۳۳ سال هم از وی کوچکتر بود ازدواج می کند. اولگیوانا بود که رایت را از ان شرایط بد روحی نجات داد.

در توکیو ژاپنی ها از رایت می خواهند هتلی طراحی کند به نام هتل امپریال. زمین پروژه فوق العاده سست بوده.رایت اصطلاح ژله ای بودن را به کار می برد و توکیو هم که زلزله خیز.نهایتا رایت است و اندیشه ارگانیکش.او از دست های گارسون که سینی را با انگشتان خود می گیرد و اجزایش نمی افتد الهام می گیرد.به او گفته بودند که تا اخر اجرای هتل در توکیو بماند و این چند سال فرصت خوبی بوده که خودش را از لحاظ فکری بازسازی کند.وی در ۱۹۲۱ به امریکا بر می گردد.

سال ۱۹۲۲ اوج حملات به رایت بود که قرار است در  ژاپن زلزله بیاید و ظاهرا امریکاییها منتظر بودند که تیر خلاص رایت را بزنند اما تلگرافی از توکیو می اید با این مضمون که “جناب اقای رایت شهر در زلزله ویران شد و باید به شما مژده دهیم که تنها ساختمان شما پا برجا مانده و امروز مأوای زلزله زدگان است…” همین امر ساده و مهم موجب شد که آب مشروعی بر تمام کارهای قبلیش بریزند و وی به عنوان یک قهرمان ملی مطرح شود . در این فاصله تعداد زیادی پروژه به او ارجاع داده می شود.

در سال 1959 در نهم آوریل رایت در فونیکس آریزونا از دنیا رفت و جسد او در ویسکونسین به خواب ابدی فرو رفت.

تعریف رایت از معماری

معماری زمانی آغاز میشود که شما دو آجر را با دقت پیش هم میگذارید

معماری محدود کردن فضاست.

معمار بایستی یک پیامبر باشد … یک پیامبر به مفهوم واقعی کلمه … اگر او قادر نباشد حداقل ده سال جلوتر را ببیند، نمی-توان او را یک معمار نامید
معماری فرانک لوید رایت

آن دسته از معماران اروپایی که رهبری نهضت نو را در آن قاره به عهده داشتند به سرعت معنای کارهای رایت را یافتند به سال 1908 ” کونو فرانکه ” استادی آلمانی که جز برنامه مبادلات فرهنگی دو کشور آلمان و آمریکا در دانشگاه هاروارد زیبایی شناسی تدریس میکرد رایت را ملاقات کرد و نتیجه این دیدار کتاب قطوری در باره رایت به زبان آلمانی شد . که به سال 1910 در آلمان منتشر شد کتاب کوچکتر دیگری از همین نویسنده به سال چاپ شد که 1 تعداد فراوانی از این کتاب به فروش رسید و این دو کتاب مقدمه آشنایی اروپائیان با کار رایت شد بی مناسبت نیسا که یاد آور شویم که کتاب نخستین به دلیل جامع بودن خود تاکنون بی نظیر مانده.

دلیل انکه رایت بیشتر از معماران هم دوره خود بود چیست ؟ چرا ساختمانهای وی حتی آنهایی که در دم واپسین ساخت بر معماری تاثیر فوق العاده دارند پاسخ این دو سوال چندان مشکل نیست در ستیز با کهنه پرستی مشکل رایت در مقایسه با مشکلات دگر معمارن اروپایی کمتر بود وی در ناحیه غرب مرکزی آمریکا زاده شد و وی در سایه حمایت شهری چون شیکاگو که مرکز رفیع ترین کارهای آن زمان بود.
خانه آبشار

خانه آبشار یکی از بزرگترین هدایای الهی وحاصل تجربه ذهن انسان بر روی کره خاکی است، تا به حال هیچ بنایی تا این اندازه با هماهنگی و هارمونی بیان نشده است، مهمترین نکته در آن حفظ آرامش جنگل و رود وصخره است وهمه اینها بعلاوه ساختار خانه شما را به آرامش وگوش دادن به صداهای گوش نواز دعوت می کنند آن هم نه هر صدایی! بلکه صدای موسیقی آب و آبشار. این خانه راهی است برای رسیدن به آرامش” فقط نگاه بوم شناختی این مدل”کارایی دقیق از درختها”Underbrush”بوته ها”جزییات سنگ روی پل و جزییات سنگ بر روی زمین را نشان میدهد. رنگ عالی در آب تکان میخورد و ظاهرآ حرکت آبشار این مدل با واقعیت یک اثر هنری میسازد. تنها انتخاب خاص مواد و دید معمارانه است که به کیفیت مدلها کمک میکند، تا موزه مان همواره بهتر شود. ترکیب ساختمان نشان میدهد جزییات ساختاری تحت تراس(بهار خواب)ظاهر معجر دقیق با شیب به سمت پایین و به سمت آب ، پا میگذارد. آشپزخانه منحصر به فردی که به “ورودی اضافه شده از جاده “Walkway overdrive”و درب خروج متفاوت وکشت کننده های سقف و… تمامی اینها علامت جمع عنصرهای منحصر بفردی دیگر از دیدی معمارانه و همچنین سهم این تکه آموزشی تفریحی، هنری و یکی از نمونه های شاخص معماری اقامتی در بستر طبیعی(جنگلی-کوهستانی)است.

یکی از مهمترین خصوصیت های این بنا هماهنگی آن با محل ساختش میباشد یعنی به جای اینکه یک عنصر اضافی در مکان ساختش باشد طوری ساخته شده است که نظم طبیعت اطرافش را بر هم نزند!!

کف ها و بام های خانه آبشار به طور چشمگیری پیش آمده است.اسکلت خانه به وسیله بتون مسلح اجرا شده است.سطح شناور خانه آبشار طنین انداز جریان مسیل آبشار خواهد بود.ترکیبی مناسب به وسیله عناصر بصری از قبیل پلکان و دودکش با نمائی از سنگ و سطحی زبر صمیمیت یافته اند.هر جزئی از طرح تدائی کننده دید استاد از جعبه ای منفجر شده میباشد.کف ها و سقف ها به صورت مستقلی به سمت خارج گسترش یافته اند.عناصر قائم این جریان به سوی آسمان گسترش داده شده اند و پنجره ها در گوشه های اتاق ملاقات میشوند که همان سرچشمه محدود کردن فرسایش میباشد. استاد در طراحی” فضاهای داخلی را در پیوستگی با دنیای خارج قرار داده وفضاها و خانه را درمحیط طبیعی اطرافش ذوب کرده است.او اساسآ قصد داشت که خانه را در زورق و برگی طلائی به وسیله تقلید از تغییر رنگ برگها بپوشاند تا بدینسان خانه آبشار را به تغییر فصلها و عبور و مرور زمان متصل کند.

خانه آبشار مهمترین خانه ی شخصی طراحی شده توسط فرانک لوید رایت است و در سال 1937 ساخته شده بسیار خوب بیانگر عقیده ی رایت،مبنی بر(یک ساختمان باید جزیی از طبیعتی باشد که در آن واقع شده است)می باشد.این بنای ترکیب شده با منظره ای بی نظیر و شکل یافته از عناصر ساده ای همچون سنگ های طبیعت اطراف،بتون،شیشه و فولاد به طرزی باورنکردنی با محیط خود همخوان شده است.خانه آبشار مصداق بسیار خوب این گفته ی رایت است که(هیچ کس زیبایی خاص یک سایت”موقعیت ساخت بنا”را تا موقعی که من بنایی آنجا نسازم درک نمی کند)

اگرچه در نگاه اول،صفحات عریض بتونی خانه با طبیعت و درختان اطراف،بیگانه به نظر می رسد؛ ولی با نگاه و توجهی هوشمندانه می توان به انتظام بین خانه و طبیعت که نتیجه ی خلاقیت هنرمندانه ی رایت است، پی پرد.خانه بر روی آبشار معلق بوده و آب از کنار دیوارهای سنگی آن به پایین می ریزد و خانه که به طرز ماهرانه ای بر روی صخره ی آبشار قرارگرفته،چنان با طبیعت اطراف عجین شده که گویی جزیی از صخره بوده و به صورت ارگانیک،در طول سالیان دراز بوجود آمده است.

 

طراحی داخلی

وی نیز در طراحی داخلی سعی کرده است که از مصالح طبیعی استفاده کند. سنگ، چوب … سکنه خانه آبشار به وسیله دریچه ای شیشه ای در کف پذیرائی شاهد طنین جریان آب مسیل آبشار خواهند بود و به وسیله این دریجه شیشه ای کف مسیل را خواهند دید.خانه شان جنگل را پشت در نگاه نخواهد داشت آنها تنه درختها را بوسیله برشهایی در تراس و کشت کننده های سقفی نگاه خواهند داشت.دید به سوی خارج خواهد رسید و هیچ دیواری دید را قطع نخواهد کرد.منظره جنگل در پنجره ها قاب خواهند شد.طلوع آفتاب از میان طاق های بتنی خواهد بود که زورق رنگ طلائی تیره خواهد بود که به وسیله سنگهای طبیعی اطراف در لایه های افقی وعمودی بر نما خواهند بود.این سنگها ستون ها و لوله بخاری بلند گرما دهنده را خواهند ساخت و خانه در مسیری ساخته خواهد شد که بیانگر بافت وساختارش باشد.
بنابراین خانه خواهد توانست شرحی از چرخه فصلها باشد ونه صرفآ یک تصویر دیده شده در ارتباط با یک آبشار.
این اثر یک جسم حجیم اما ظریف است که به وسیله طبیعت احاطه شده و جزیی از آن شده است. در واقع تنها به طبیعت اضافه شده بدون این که چیزی از آن کم کند .
این خانه در واقع چیزی بیش از یک اثرهنری در پشت خود پنهان کرده است. تمام اندازه ها به طرز شگفتی از یک نیروی بی پایان طبیعی انرژی میگیرند. در واقع این خانه و آن آبشار با هم هماهنگ و عجین شده است و درواقع ترکیبی ساخته اند که هر چشمی آرزوی دیدن آن را دارد.

 

معماری ارگانیک در خانه آبشار

آنچه در خانه آبشار مفهوم ارگانیک را از مستدل بودن هر جزء یا فرم آن فراتر می برد، نخست پیوستگی طبیعی تمام اجزای آن است و سپس آمیختن آنها با مظاهر طبیعت که این خانه به راستی جزئی از آن شده است. وجود آبشاری روان در دل این ساختمان نه تنها آن را شگفت انگیز و تماشایی می کند، بلکه آن را جزئی از طبیعتی می کند که این ساختمان در میان آن بنا شده است. پاره ای از منتقدان این پرسش را مطرح ساخته اند که آیا آبشار از درون خانه نیز به دید می آید یا خیر؟ جواب این پرسش البته منفی است. اما معماری تا چه اندازه فقط باید در خدمت گروهی خاص و مقصودی معین باشد؟ به معماری باید به عنوان جزئی از محییط نگریست و از این لحاظ، این اثر رایت با توجه به مقصودی که بر معماری مرتبت است پاسخی بس موفقیت آمیز یافته است. اما تازه همین برون ساختمان، همین ارگانیک بودن آن، به درون ساختمان نیز تنوعی دلپذیر داده است. به جای حجمهای واضح و یکنواخت و ملال انگیز، هر گوشه درون این ساختمان داستانی جالب توجه دارد اگر چه آبشار از درون خانه دیده نمی شود، همین شکفتگی از درون که روح و معنای ارگانیک است این داستانهای جالب را پدید آورده است. ونتوری که موضوع تضاد و پیچیدگی را در معماری مطرح می سازد، بی آنکه سخنی از این اثر برجسته رایت به میان آورد، او را ساده گرا و معماریش را معماری روستایی معرفی می کند، اما خود ونتوری چه از نظر تضاد و پیچیدگی و چه از هیچ نظر دیگر در معماری نتوانسه حتی اندکی به آثار رایت نزدیک شود، و این از پاره ای جهات و در موارد متعدد از مشکلات بزرگ معمارانی است که چون ونتوری خود را از قید و بندهای مدرن رسته می بینند. بت شکنی آنها ممکن است و می تواند موجه باشد، اما در سرودن شعرِ آزادی که جانشین این تقید شود موفق نبوده اند.

 

آنچه از کیفیت ارگانیک معماری رایت بر می خیزد و به ویژه در خانه آبشار وی مجسم است و برای ما حائز اهمیت بسیار، تندیس گونه بودن آن است. اگر به تعبیر تندیس گری را ترکیب حجمها و بازی فضاهای پر و خالی تعریف کنیم ، خانه آبشار به راستی تندیسی است که در فضا قد بر می افرازد، تندیسی که یکسره ساخته و پرداخته آدمی نیست، بلکه حاصل ترکیب حجمها و فضاهای طبیعی است که به صورت تخته سنگهای خشن و دست نخورده در این ترکیب جلوه گر می شود و نیز حجمهای تراشیده از بتن که صاف و صیقل خورده به نظر می رسند و بخش دیگری از ترکیب را به پدید می آورند. دو دیوار عمودی سنگی(از سنگهای طبیعی تراش خورده و بر هم نهاده شده) در واقع پیوند(rapport) این ترکیب را به وجود می آورند و مظاهر طبیعی ترکیب(سنگهای نخراشیده)و مظاهر ساخته و پرداخته آدمی(حجمها صاف بتنی) را به یکدیگر متصل می سازد .

 

اهمیت این کیفیت تندیسگونه برای ما در این است که همین کیفیت که مدتی در معماری مدرن و از جمله به سبب سبک جهانی به فراموشی سپرده شده بود، دوباره در دهه شصت( و شاید اندکی زودتر، اگر رونشان لوکوربوزیه را ملاک قرار دهیم) از خواب زمستانی خود سر برداشت و در معماری تجلی کرد و اکنون، البته به گونه ای دیگر و به تعابیری متنوعتر، در آثار معماری معاصر ما متجلی است.
موارد طراحی و اجرائی که رایت برای این خانه ویلایی در نظر گرفته بود می توان در هشت مورد ذیل خلاصه نمود.

– حداقل دخالت در معماری طبیعی
– تلفیق حجم ساختمان با محیط طبیعی به گونه ای که هر یک مکمل دیگری باشند.
– ایجاد فضاهای خارجی بین ساختمان و محیط طبیعی
– تلفیق فضای داخل با خارج
– نصب پنجره های سرتاسری و از بین بردن گوشه اتاق
– استفاده از مصالح محیط طبیعی مانند صخره ها و گیاهان چه در داخل و چه در خارج بنا
– نمایش مصالح به همان گونه که هست، چه سنگ باشد چه چوب و یا آجر
– استمرار نمایش مصالح از داخل به خارج بنا

این طرح در سال ۱۹۷۷ در نظرخواهی بهترین طرح معماری معاصر، که از سوی مجله Architecture Record انجام شد به عنوان نخست دست یافت.

خانه آبشارکه برای “جی.ادگارد کافمن”، تاجر ثروتمند پیتسبورگی،ساخته شده،در سال 1962 به (سازمان حفاظت از جنگل و منابع طبیعی پنسیلوانیا ی غربی)اهدا گردید.در میان خانه های طراحی شده توسط”فرانک لوید رایت”، تنها خانه ی آبشار است که تغییر نیافته و حتی هنوز اثاثیه ی اصلی آن حفظ شده است.

موزه سلیمان رابرت گوگنهایم نیویورک

موزه سلیمان رابرت گوگنهایم (Solomon R. Guggenheim Museum) واقع  در منهتن در کرانه شمال شرقی مرکز شهر نیویورک می باشد .

این موزه با راهرو های به هم پیوسته و فرم حلزونی ساخته شده است و از جمله مهم ترین موزه ‌های آمریکا به حساب می ‌آید .

این موزه توسط توسط معمار بزرگ آمریکایی فرانک لوید رایت طراحی گردید در سال 1937 درب ‌های آن به روی همگان باز شد .

در این موزه‌ ، تماشاگر به راحتی در اندرونی و زوایای ساختمان نفوذ می کند و جزیی از آن می شود .

سلیمان رابرت گوگنهایم بنیان گذار موسسه گوگنهایم که مجذوب ایده رامپ مارپیچی شده بود تا زمان مرگش پیش از اتمام پروژه از آن حمایت کرد . از سال 1943 که به دنبال معماری برای طراحی بنایی مناسب برای مجموعه ارزشمند جمع آوری شده توسط  گوگنهایم ، کار به فرانک لوید رایت سپرده شد و محل پروژه همان آمریکا بود .

پروژه در طی چند سال با تغییرات فراوانی روبرو شد تا سرانجام در سال 1959 شش ماه پس از مرگ رایت ، موزه برای بازدید عموم افتتاح گردید . این موزه به عنوان آخرین یادگار از توانایی رایت در خلق کیفیات غیرمنتظره فرم و فضای معماری ، دشوارترین کار در طول دوران فعالیت حرفه ای وی بود .

گوگنهایم در شهرهای بیلبائو اسپانیا ، و نیز کشور ایتالیا ، ابوظبی امارات و برلین کشور آلمان دارای شعباتی است .

جلال آل احمد این موزه را این گونه توصیف می‌کند :

موزه راحتی بود و دلباز و خسته نکننده و بوی نانگرفته . و خلا مدام دم دست و همه چیز به جای خود . و مارپیچ و دایره‌ای در بالا پهن و در پایین باریک شونده ، عین دوکی ، از راس پهن تر بر زمین و مضافاتش همه با هم جور . مثلا آسانسورش به جای مربع یا مستطیل ، نیم دایره بود و قوس مانند . و جمعا خوب بود .

خانه استورر

خانه ی جان استور یکی از چهار خانه ای است که رایت در منطقه ی لوس آنجلس به اجرادرآورد رایت از یک سری بلوک های سیمانی بافت دار در این خانه استفاده کرد که به صورت مصالح غالب در ساخت خانه های بسیاری از مردمان طبقه ی متوسط آمریکا به کار گرفته می شد. بلوک سیمانی مدتها بود که به عنوان روشی ارزان قیمت در ساختمان سازی استفاده می شد، اما از نظر زیبایی شناختی چیزهای بسیار برای آرزو کردن باقی می گذاشت. رایت متوجه شدکه قالبهای ویژه ای می توانند این بلوکها را به صورت زیباتری در آورند، صرفاً با ایجاد یک فرورفتگی ساده در نمای آنها.

دیوارهایی که به این ترتیب با این بلوک های نقشدار ساخته شدند دارای فضایی حفره مانند در دل خود بودند که قادرشان می ساخت با استفاده از میله های فولادی به هم متصل شوند. نظام چیدن بلوکها در امتدادهای عمودی و افقی الهام بخش رایت در به اصطلاح خانه هایی با نمای بافت دار بود در همه جا چیدن بلوکها از خصیصه ی فضایی محیط متأثر است.

زیرا اینها را می توان جا به جا با شیشه نیز تزیین کرد. این مصالح زدایی بالقوه به رایت امکان داد تا بر یکی از مشکلات قدیمی که عبارت بود از جداسازی فضای داخلی از بیرونی به شکل بسیار ظریفی غلبه یابد. علاوه بر همه ی اینها، رایت به این ترتیب توانست بی شمار ترکیب نور و سایه در فضاهای داخلی خود خلق کند نور به عنوان یک عنصر فضایی دائماً در حال تغییر، بلوکها را از هرگونه نیاز به تزئینات کاربردی اضافی معاف ساخته است. این جلوه های ویژه در نمای داخل اتاقها و فضاهای خانه به نحوی است که با نور پردازی مصنوعی که در دیوارها و سقفها تعبیه شده به کمال می رسد.

عین این استراتژی در سطوح بیرونی خانه نیز موارد کاربرد ویژه ی خود را یافته است، به خصوص در تأکید بر سکو و نرده های آن که جلوه ای سرشار از نور را خلق کرده است. کلیت به نحوی است که حس و حال یک خانه ی غریب شرقی را در ذهن پدید می آورد و این همان چیزی است که رایت در بیشتر سالهای فعالیت حرفه ای اش در پی آن بود

رایت آثار فراوانی از خود بر جای گذاشته. از مشهورترین آثار وی میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
مرکز مردمی شهرستان مارین
معبد یونیتی در ایلینوی
منزل روبی
و…

منبع :  www.kgroup.ir

گرداوری سایت ashwood

WhatsApp us