جشن نوروز ( بهار ) ایرانیان
Festivals
در این بخش بعد از تصاویر درباره جشن آپپاشان مطالبی گرداوری شده که بسیار جالب و نشان از فرهنگ غنی ایران دارد . امیدوارم مورد توجه قرار گیرد . سال نو بر شما مبارک باد .
عکس پوستر سال نو مبارک 1394
عید بر شما مبارک باد . از طرف گروه فن و هنر
جشن آبپاشان ؛ از مراسم باستانی ویژه نوروز
تاریخ ، فرهنگ و هنر ایرانیان
آبپاشان، جشن آبریزگان یا آبریزان یا نوروز طبری یا جشن سرشوی یا آفریجکان یا عیدالاغتسال از جمله مراسم معتبر و مشهوری است که به نوروز منسوب است و اغلب مورخان و نویسندگان بدان اشاره کردهاند. از جمله مراسم این جشن رسم شستوشوی و غسل کردن و آب پاشیدن به یکدیگر میباشد.
جشن آبریزگان، علل پیدایش
برابر با روایت ابوریحان بیرونی، منشأ جشن مربوط است به زمان جمشید.
در این زمان عدد جانوران و آدمی آنقدر زیاد شد که دیگر جایی باقی نماند. خداوند زمین را سه برابر فراخ تر گردانید و فرمود مردم غسل کنند تا از گناهان پاک شوند، و از آن گاه جشن آبریزگان به یادگار ماند.
ابوریحان در ضمن شرحی که راجع به جشن تیرگان آورده، آن را نیز مربوط به کی خسرو کرده است که در ساوه بر کوهی بالا رفت. کنار چشمه ای خواست برآساید که فرشته ای به وی نمودار گشت. کی خسرو از هوش برفت. بیژن پسر گودرز سر رسید و از آب چشمه به چهره شاه پاشید تا هوش آید. و از آن زمان رسم اغتسال و شست و شو و آب پاشیدن به هم یادگار ماند.
جشن آبریزگان _ آبریزان ، آب پاشان ، نوروز طبری ، جشن سرشوری ، آفریجکان و عیدالاغتسال ، در مآخذ دیگر چندان قدیم نیست و به عهده ساسانیان مربوط میشود ، هر چند چنان که خواهد آمد بدان رنگ و رسم تازی نیز داده اند که چیز تازه ای نیست ؛ ابن فقیه همدانی ، در اواخر سده سوم، آورده که :
در روزگار شهریاری فیروز بن یزگرد بن بهرام ( 459_ 483 میلادی ) هفت سال مردم ایران باران ندیدند . آن گاه مردی در جوان درگذشت . فیروز کسانی برای تحقیق حال آن مرد فرستاد . فرستادگان دیدندش که او را سه انبار گندم بوده است . این خبر را به فیروز دادند . فیروز آن کس را که این مژده آورده بود، چهار هزار درهم بداد و گفت: سپاس خداوند را که هفت سال مملکت مرا باران نداد و با این همه یک تن از گرسنگی نمرد. جوانق در آن روزگار از ماهات بود و ملک مردمی بود با خطر و شأن . لیکن آنان از فیروز خواستند تا آن را به اصفهان بپیوندد و فیروز بپیوست .
پس از آن به آبان روز (روز دهم) از فروردین ماه باران آمد و مردم از این شادمانی که پس از روزگاری دراز باران بیاید بر یکدیگر آب پاشیدند. این کار تا امروز چون آیینی در ماه و همدان و اصفهان و دینِوَر و آن اطراف بر جای مانده است.»
چنانکه گذشت، ابن فقیه تاریخ این جشن را دهم فروردین ماه ضبط کرده است. همه روایات درباره این جشن، حاکی از تقدس آب و اهمیت ویژه آن و لزوم بارش باران به هنگام و آیینها و مراسم آن بوده است. یکی از رسوم مهم نوروزی، مطابق اقوال و روایات قدیم آوردن آب از مظهر قناتها و چشمهها و آسیاها بوده است. اشاره به رسم دزدیدن آب که رسم جادوی تقلیدی جهت ازدیاد آب و بارش باران یا باران سازی را در بر دارد.
گونه ای دیگر از این روایت که شکل اسلامی پیدا کرده، حاکی از وجه تسمیه و علت پیدایی جشن آبریزان است:
نویسندگان مسلمان به اهمیت و شگون این سنت نوروزی پی برده بودند و درباره آن چنین روایت کردهاند:
و مُعَلّی بن ِ خُنَیس روایت کرده که صبح روز نوروز به خدمت شریف ابی عبدالله صلوات الله علیه سرافرازی یافتم . فرمود آیا شرف این روز را میدانی؟
گفتم پدر و مادرم فدای تو باد این قدر میدانم که عجم این روز را تعظیم مینماید و بر خویش مبارک شمارند. آن جناب فرمود که شرف این روز نه به همین است، بلکه به جهت امری است قدیمی، بلکه یکی از شرفهای این روز آن است که در زمان گذشته در حوالی واسط طاعونی ظاهر شده، بعضی از مردم آن شهر از آن مکان بیرون رفتند و جمعی در شهر ماندند و مردند. سال دیگر خطاب الاهی بر ایشان نازل شد که: «موتوا» همه به یکبارگی نقد حیات را سپردند: حیث قال عزو الا الم تر الی الذین خرجوا من دیارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احیا هم ان الله لذو فضل علی الناس و لکن اکثر الناس لا یشکرون». و حیوانات که همراه ایشان بودند نیز از شر و قهر الاهی به آتش و فنا سوختند. جمعی اراده دفن آنها کردند و از عهده دفن بیرون نیامدند. بنابراین دیواری بر گرد ایشان کشیدند. و مدتی بر این امر گذشت. روزی یکی از انبیا را که از خلفای موسا بودن گذر بر آن مقام افتاد. تودههای استخوان دید و از حضرت واهب ارواح، اِحیای ِ ایشان را مسألت نمود. خطاب آمد که در فلان روز که روز نوروز بود آب بر استخوانهای پوسیده ریز و از روی تضرع دعا کن تا از خانه به خانه قدرت خلعت حیات بر ایشان پوشانیم. آن نبی در آن روز که نوروز باشد به موجب وحی یزدان عمل کرد. همه زنده شدند و به این جهت آن روز را نوروز گفتند و پاشیدن آب در روز نوروز سنت شده و راز این عمل را غیر از ما که اهل بیتیم دیگری نمیداند.
چنانکه اشاره شد، روایتی دیگر از این خبر را به نقل آوردیم. در کتاب زین الاخبار مراسم اغتسال و آب پاشان همه در جشن تیرگان آمده است که هنگام شرح آن جشن نقل خواهد شد.
برای انگیزه و علت این جشن، وجوه مختلفی چنان که گذشت نقل شده است. به گواه بعضی، انگیزه این جشن بنابر اعتقاد و باوری بوده است که چنین مراسمی موجب دور شدن شرور و فساد میشود. یا به اعتدال هوا و ترسالی (= جادوی تقلیدی ) میانجامد.
بعضی را نیز بیان آن بوده که به این وسیله کثافات و ریمنیهای زمستانی که به موجب دود و دم آتش زمستانی، بدن را آلوده کرده است پاک میگردد.
در نُخبَة الدَّهر آمده است که: همه ایرانیان در عیدهای خویش به شب هنگام آتش میافروزند و سپیده دمان آب میپاشند و میپندارند که آتش افروزی عفونتهایی را که زمستان در هوا به جا گذاشته است از بین میبرد و هم چنین مردم را از فرا رسیدن نوروز یادآوری میکند و از آمدن این عید آگاهی میدهد؛ و آب پاشی و ریختن آن برای پاکیزه گردانیدن تنها از آلودگی دود آتشهاست، _ و نیز بدان جهت است که چون فیروز پسر یزگرد از کار خویش رهایی یافت، شهر رشورجی را که همان اصفهان قدیم است بنا نهاد و پس از آن هفت سال باران نبارید، آن گاه در این روز بارانی سخت درگرفت ومردم آب باران را به تن خویش میریختند و پس از آن این کار هر سال بین مردم رسم گردید.
میان مردم گیل و دیلم، هنوز در مناطق سواحل جنوبی دریای خزر، رسم آتش افروختن به عناوین گوناگون تعبیر میشود. از جمله: آتش افروزی بر روی گورها، مقارن با نوروز است. این شیوهای است که در مناطق کوهستانی شمال گیلان، از جمله هنوز در طالقان دیده میشود. وقتی از آنان پرسیده شود که چرا بر فراز گورها، به ویژه در نخستین شبی که مرده را دفن کرده اید آتش میافروزید، میگویند این کار را برای دفع جانوران و حشرات موذی و ارواح شریر انجام میدهیم. این عقیدهای بسیار کهن در ایران است که در کتب پهلوی و منابع رسوم مذهبی زرتشتی ملاحظه میشود. و هنوز چون کسی فوت کند، زرتشتیان تا سه شب در محل وقوع مرگ یا سر گور، چراغ میافروزند و آتش نگاه میدارند.
چنین مراسم و نقلهایی از آن، از وجوه مشترکی است که در منابع و مآخذ وجود دارد. اما گاه گاه ملاحظه میشود که در ضمن نقلهایی به مآخذی بر میخوریم که نا آشناست و یا دست رسی بدانها نیست. و هم چنین اشاراتی میشود که هر چند کوچک و جزئی، اما به ندرت به آن اشارات برخورده ایم. در فرهنگ نظام زیر عنوان نوروز نقل است: نوروز، روز اول سال نو ایران که روز اول برج حَمَل است و اکنون که کبیسه گرفته میشود مطابق روز اول فروردین ماه است در شمال ایران _ و زرتشتیان که کبیسه نمیگیرند مطابق اول فروردین نیست.
سیزده روز از اول حَمَل تا سیزدهم آن که ایام عید بزرگ ایرانیان است. چون هوای ایران دارای چهار فصل است و معتدل ترین و بهترین آن بهار است که بعد از سرمای سخت زمستان میآید. ایرانیها از قدیم در ابتدای بهار عید بزرگ میگیرند که سیزده روز ادامه دارد و چون عید ملی است، علی رغم تغییرات مذهبی، هم چنان ماندگار بوده است و از قدیم در اطراف آن قصههایی درست شده. ملا مظفر منجم در شرح بیست باب گوید، نوروز عامه اول فروردین ماه بود، و مصنف عبدالعلی بیرجندی از صاحب کشفالحقایق نقل کرده که گمان مجوس آن است که در این روز خدای تعالا عالم را آفرید …
جمشید که عرب او را متوشلخ گویند در جهان طواف میکرد، چون به آذربایجان رسید، در این روز بر تخت زرین نشست … چون آفتاب از مشرق برآمد و بر تخت و تاج جمشید افتاد، شعاع روشن ظاهر شد. مردمان شادی کردند و گفتند امروز نوروز است که دو آفتاب برآمد یکی از مشرق و دیگری از مغرب و آن روز را جشنی بزرگ ساختند …
پس جمشید رسمهای نیکو نهاد و گفت خدای تعالا شما را بیامرزد و فرمود تا همه غسل کردند به آب پاکیزه و حق سبحانه و تعالا را شکر کردند و فرمود تا هر سال چنین کنند.
منبع : ویکی پدیا
جشن آبریزگان : زمان جشن آبریزگان
گویا این جشن در نوروز گرفته میشد . ابوریحان بیرونی نوشته است
سبب اینکه ایرانیان در روز ششم فروردین (روز خرداد) غسل میکنند این است که این روز به هرودا (هئوروتات، خرداد) که فرشتهٔ آب است تعلق دارد و آب را با این فرشته مناسبتی است و از این جاست که مردم در این روز هنگام سپیده دم از خواب بر میخیزند و با آب قنات و حوض خود را میشویند و گاهی نیز آب جاری بر خود از راه تبرک و دفع آفات میریزند. در این روز مردم به یکدیگر آب میپاشند و سبب این کار همان سبب اغتسال است. نیز گفتهاند سبب آنکه ایرانیان در این روز آب بههم میپاشند این است که چون در زمستان تن انسانی به کثافات آتش از قبیل دود و خاکستر آلوده میشود این آب را برای تطهیر از آن کثافات به هم میریزند و دیگر اینکه هوا را لطیف و تازه میکند.
اشاره ابوریحان بیرونی به این جشن نمایانگر آن است که این رسمی جدا از تیرگان باید باشد یعنی رسمی که بلافاصله پس از زمستان انجام میشود و با باران و مراسم جادوی تقلیدی بارانزایی در تیرگان که اوایل تابستان است، تفاوت دارد. ابوریحان در ضمن شرح جشن تیرگان در روز سیزدهم از ماه [تیر (ماه)|[تیر]] نیز اشاره به غسل و شستوشوی کردن مردم کردهاست. معهذا باید چنین افتراقی را میان دو جشن قایل شد. ششم فروردین یا نوروز بزرگ یکی از مراسم عمده شستوشوی تن و نوعی غسل بودهاست و سیزدهم تیر یا جشن تیرگان نمایشهایی دربارهٔ رسوم تقلیدی باران زایی برپامیشد.
ابن فقیه همدانی تاریخ این جشن را دهم فروردین ماه ضبط کردهاست .
Festivals
Iranians created many feasts and celebrations to pay homage to many deities and they are mostly farming festivals.
Iranians divide the Iranian year into two equal parts or seasons. The first season was summer or ‘Hama’ and the second was winter or ‘Zayana’. The coming of the two seasons would be celebrated through Norooz and Mehregan. The later is the festival dedicated to Mehr Izad. It is celebrated on the 16th of the seventh month (Mehr) at the time of the harvest festivals and beginning of the winter. It has been the second most elaborate celebration after Norooz.
Mehr has been Mithra in Avesta and Mitrain Pahlavi. It‘ Payam e Dousti’ (contract of friendship). In modern Persian it means love and kindness.
منبع : وبسایت