معنی اسلپ
عکس بالا باعث شد تا برای پیدا کردن معنی اسلپ پی گیر شوم .
چوب اسلپ به چه معنایی است .
در کفپوش ها آنتی اسلپ به چه معنایی است ؟
اسلب فولادی چیست
اسلب بتنی چیست
معنی اسلب
slab چیست
ابعاد سنگ اسلب
سنگ اسلب چیست
فروش سنگ اسلب
Slab به معنی دال بتنی هست که زمانی میخواید دال دو طرفه و دال یک طرفه مدل کنید باید از این گذینه استفاده کنید و اگر هم میخواید سقف های توپر مثل تیرچه بلوک و سقف های خالی مثل کامپوزیت مدل کنید از گذینه Deck که 3 حالت مختلف داره باید استفاده کنید
برای انتخاب هم باید چندین شرایط رو در نظر بگیرید ، طول دهانه ها و مصالح در دسترس تعیین کننده هستند ، به طور مثال به خاطر روتین بودن و هزینه اقتصادی تر تیرچه بلوک معمولا در سازه های مس***ی از این نوع سیستم سقف استفاده میشه
اسلب یا SLAB ممکن است اشاره به:
فهرست
1مواد فیزیکی
2مکان2.1ایالات متحده
3رسانه و سرگرمی
4فناوری
5سازمان
6استفاده دیگر
مواد فیزیکی
اسلب بتنی ، یک بشقاب بتنی تخت در ساخت و ساز استفاده می شود
اسکلت سنگی ، یک سنگ صاف در ساخت و ساز استفاده می شود
تخته (ریخته گری) ، طول فلز
اسلب (زمین شناسی) ، آن بخش از یک صفحه تکتونیک است که سوودتیک استنیروی کششی شعاعی ، نیروی صفحه تکتونیکی به علت فرونشستگی
مکش پلاستیک ، یکی از نیروهای راننده تکتونیکی صفحه اصلی است
پنجره مشبک ، یک شکاف که در یک صفحه oceanic subducted شکل می گیرد
تخته سنگ (فسیل) و مقابله با اسلب، دو همتای فسیل است
کلبه ی شکم ، نوعی از خانه های ساخته شده از اسلب های شکسته یا چوب الوار است
تخته اسلب چوب ( 20 اسلب چوب در دکوراسیون داخلی )
anti slip:
در دکینگ آنتی اسلپ به معنای ضد لغزش بودن است.
یعنی بر روی این نوع چوب ترمووود مخصوص فضاهای باز شیارهایی قرار گرفته است ,
که در هنگام راه رفتن بر روی آن در کف از خطر لیز خوردن و افتادن حتی المقدور جلوگیری به عمل می آورد.
ضخامت ترمووود دک باید از بیست میلیمتر بیشتر باشد,زیرا بیشترین کاربرد آن جهت استفاده در کف می باشد.
در هنگام نصب چوب ترموود دکینگ باید به این نکته توجه داشت که حتمآ از کلیپس و پیچ مخفی استفاده کرد.
چون بیشترین مورد استفاده چوب دکینگ برای کف پوش و خصوصآ به عنوان کف پوش فضای خارجی ساختمان است,
مثلآ در کنار استخر ها در نتیجه ممکن است که استفاده کردن از میخ و پیچ معمولی در مرور زمان,
باعث آسیب وارد کردن به استفاده کنندگان شود.(مثلآ زمانی که میخ یا پیچ از چوب بیرون زده شود.)
اشتراک
slab
مترادف: باریکه، تکه، قطعه، تخته سنگ، لوحه، ورقه، لیز، چسبناک، چسبناک، لزج، تکهتکه کردن، با اره تراشیدن، باریکه باریکه شدن
معانی دیگر: (تکه ای که پهن و نسبتا ضخیم باشد) کالار، پرنیخ، پاره سیمان، تخته ی بتنی، تختال، دال (ساختمان)، (در تبدیل تنه ی درخت به الوار) تخته ی زبر و پوست دار، تخته ی جداری، به صورت کالار یا تخته در آوردن، تخته های پوست دار را بریدن، (قدیمی) غلیظ، غلیظ، سقف را با تخته پوشاندن
معنی slab به فارسی
slab sided
دارای اضلاع مسطح (flat-sided هم می گویند)، پهن پهلو، بلند ولاغر، دارای دنده های باریک ونمایان، لاغر
مترادف slab
– اسم –
باریکه
slip , slice , tab , track , belt , strip , isthmus , berm , listel , slab , stripe
تکه
slice , lump , bit , whit , tailing , portion , gob , lot , fragment , item , patch , piece , dab , chunk , morsel , shred , nub , slab , cantle , scrap , doit , dribblet , loaf , ort , smidgen , nubble , pane
قطعه
section , tract , lump , bit , part , share , portion , lot , passage , stretch , fragment , segment , mainland , block , panel , piece , goblet , dab , bloc , plank , slab , plat , plot , doit , internode , nugget , pane , snip
تخته سنگ
slate , rock , crag , boulder , slab , bowlder , cliff
لوحه
plate , tablet , slab , bred , signboard , plaque
ورقه
ticket , form , flake , sheet , paper , leaf , streak , tablet , leaflet , slab , layer , writ , lamina
لیز
slab , slipping
چسبناک
stick , viscose , slab , goo , stickiness
– صفت –
چسبناک
adhesive , sticky , gooey , viscid , viscous , viscose , cohesive , string , smeary , slab , limy , thready , tacky
لزج
sticky , slab , slimy
– فعل –
تکهتکه کردن
slab
با اره تراشیدن
slab
باریکه باریکه شدن
slab
تخته سنگ، تکه، ورقه، باریکه، قطعه، لوحه، غلیظ،لیز، چسبناک، لزج، تکه تکه کردن، با اره تراشیدن،سقف را با تخته پوشاندن،باریکه باریکه شدن
گرداوری گروه فن و هنر ایران زمین