تصاویر شعری زهرا معماریانی تحول یا ثبوت
تصویر و تصویر سازی
فکر کنین …
فرق هست بین تصویر و تصویر سازی…زبان ماهیتی تصویری دارد یعنی زمانی
که اشیاء رو به صورت عینی میبینم و به کمک استعاره نشانه ای این عینیت رو
تبدیل به اطلاعات ذهنی میکنیم.انچه در ذهن ما شکل گرفته دیتا نیست بلکه
تصویری است از یک واقعیت عینی که با عینیت یک شی یا رویداد تفاوت دارد.
زبان ماهیتی تصویری دارد.اما آنچه به ما قدرت تصویر سازی و تفکر میدهد
مربوط میشود به قدرت چینش نشانه ها به صورت غیر واقعی قدرتی که هم
محور جانشینی و هم محور همنشینی زبان به انسان متفکر می بخشد.
اساسا وقتی ما از ما از زبان استفاده میکنیم با تصویر سر وکار داریم نه برخلاف
گمان عده ای از صاحبنظران استعاره صرف.
پس تفاوت هست بین تصویر و تصویر سازی در یک کار کرد زبانی، تصویر سازی
در شعر یا هر متن ادبی دیگر ثمره استفاده از فنون تصویر سازی است که
در دیدگاه حاکم بر ادبیات عبارتند از :
تشبیه
نماد
استعاره
سمبل
مجاز
کنایه
اما می شودبه مجموعه این فنون اضافه کرد
آرکی تایپ (کهن الگو)
استعاره نوع سوم ( لاشه خوشگوار،تکنیکی که نویسندگان سوررئالیسم ( فراواقعگرایی یا سوررئالیسم (به انگلیسی: Surrealism ) از آن استفاده میکردندکه حاصل چینش غیر منطقی و فیزیکی کلمات در کنار هم بود)
فور گراندینگ (استعاره در فعل به صورتی که بدیع و غیر منتظره باشد)
آن رو ز که دستهای تو ویران شدند،باد می آمد(فروغ)
فور گراندینگ یا برجسته سازی به عنوان یک فن تصویر سازی با آنچه در تئوری
ادبیات کار برد دادر تا حدودی متفاوت است.چه برجسته سازی ماندگار وبرجسته
کردن معنا به کمک تمام فنون ادبیست که می تواندشامل تمام آچه در معانی
وبیان و بدیع خوانده ایم باشد…
هدف این متن نگرشی کلی است بر تصاویر شعری خانم زهرا معماریانی
www.zahra3078.persianblog.ir
مثل
۱ حنجره های وحشی بادهای توسعه
۲ گیس های نیجیب کودکی .
۳ چشم چرانی ماه.
در سه تصویر بالایی با استعاره مکنیه رو به رو هستیم یا استعاره نوع دوم
شاعر در زیر ساختی تشبیهی (تشبیه ماه ،کودکی بادهای توسعه به انسان
و آوردن یکی از صفات انسان) به تصویر سازی پرداخته است
با این فرمول
مشبه+یکی از صفات مشبه به ٍ استعاره مکنیه
البته در تصویر اول لفظ بادهای توسعه نیز نوعی تصویر سازی است که میتوان
آن را تشبیه بلیغ دانست.اما با توجه به ذهنیت شاعر میتوان گفت نوعی
مجاز به علاقه معیت وهمراهی نیز داریم…
این نقطه شروع کار است شاعر در شعر های بعدیش اینگونه تصویر سازی
میکند…
۴ در خلوت معصوم یک خیال.
۵ ردیف نگاه های تاریکی که تا چشم کار میکند منتظرند…
۶ داری در تمام خودت فرو میریزی…
۷ نجوای یک بنای گلی گیجت میکند.
۸ زیر صداقت یک شعر له میشوی.
۹ و چتر نگاه رهای توست…
در تصاویر زیر نیز که زیر ساختی تشبیهی دارند (به استثنای قسمت۶ و۹)و
مشبه به انسان است بااستعاره مکنیه رو به رو هستیم . در تصویر ۶ که
باز هم زیر ساختی تشبیهی دارد شاعر وجود انسان را به بنای یک ساختمان
تشبه کرده پس از یک دیدگاه با تشبیهی در ژرف ساخت کار رو به رو هستیم
و در یک نگاه اسناد فعل به فاعل غیر واقعی به صورتی متفاوت و برجسته
شده که میتوان آن را فورگراندینگ نامید..
در تصویر شماره نه بر خلاف دیگر تصاویر که شاعر ادعای شباهت میکند
میخواهد احساس این همانی را به مخاطب منتقل کند در نگاه اول گویی
با تشبیه سر کار داریم
و چتر نگاه رهای توست. اما خبری از وجه شبه در رو ساخت یا ژرف ساخت
کار نیست به این قسمت از کار را نوعی لاشه خوشگوار (استعاره نوع سوم)
متفاوت بنامیم…
چنان چه مشاهده شد بسامد درتصاویر شعر ی خانم معماریانی بیشتر با
استعاره مکنیه است. بالارفتن بسامد یک تکنیک ادبی خاص به خودی خود دلیل
بر ثبوت وعدم تحول تصویر پردازی نیست .بلکه میتواند بیانگر خصوصیت سبکی
عام (سبک رایج دوره) یاسبک شخصی شاعر باشد.
چنانچه درسبک خراسانی بسامد با تشبیه ، درسبک عراقی بسامد با استعاره
…است.
بالا رفتن بسامد ادبی زمانی بیانگر ثبوت وعدم تحول است که همراه با زاویه
نگرشی واحد و برخوردی فر هنگ گونه با تکنیک ادبی باشد.وردر این هنگام
است که مخاطب با استعاره سمبل ها رو به رو می شود(کلماتی که در
حالت اولیه خود استعاره قرار گرفته اند و بعدها حالت سمبل واره به خود
گرفته اند)مثل کلمه نرگس که به دلیل برخورد واحد استعاری تبدیل
به نوعی سمبل شده است…
نگاه شعری خانم معماریانی نگاهی وسیع و در حال تحول است تحولی که به
سمت دیدگاه های باز تر و تصاویر ملموس تر کشیده شده است، بررسی و
نگاه دوبارمان به برخورد شاعر با تصویر وتصویر سازی از شروع کار تا حال
می تواند بیانگر این مطلب باشد…