سرلشکر محسن رضایی در بازدید از تنب بزرگ، کوچک و ابوموسی؛
تاریخ انتشار: ۰۶ آذر ۱۳۹۴ – ۱۱:۰۱ – 27 November 2015
جزایر سه گانه
هر کس به کیان این ملت چشم طمع بدوزد، چشمش را کور خواهیم کرد/جزایر سه گانه برای همیشه ایرانی میمانند
رابطه با آمریکاییها برای مسلمانان چه منافعی داشته است؟ آنها به نام گروههای تکفیری، سوریه و عراق را ناامن و پانزده میلیون مسلمان را آواره کردهاند. این رفتار که تکفیریها انجام میدهند، مشابه رفتار صهیونیستها در فلسطین اشغالی است. ما از روی جاپاها و نشانهها به طرح توطئه برای عقب نگهداشتن مسلمانان پی میبریم.
سردار سرلشکر دکتر محسن رضایی که عصر روز گذشته (پنجشنبه) همزمان با سالروز تشکیل بسیج مستضعفین و باز پس گرفتن جزایر سهگانه ایرانی از انگلیسیها در خلیجفارس سفر کرده بود، در جمع رزمندگان و بسیجیان جزيره تنب بزرگ گفت: رهبری عالمانه و فرماندهی مدبرانه مقام معظم رهبری، یکی از عوامل اصلی تغییر و ارتقای جایگاه ملت ایران است. اگر ولایت نبود، انقلاب ما یا شکست میخورد و یا دچار انحراف میشد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دکتر محسن رضایی، وی که در جمع رزمندگان قرارگاه انصار الحجه (عج) در مسجد جزیره تنب بزرگ سخن میگفت، افزود: ملت ایران پس از 200 سال از حاشیه روابط بینالملل به متن آمده است.
وی با اشاره به ضرورت حفظ ارزشهای انقلاب در زمینه های اعتقادی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی گفت: بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی این بود که ملت ایران را از حاشیه به متن آورد و به عنوان یک ملت بزرگ و تأثیرگذار در منطقه و جهان معرفی کرد. امروز خودمان تصمیم میگیریم و سرفرازانه در تعاملات جهانی مشارکت داریم. اینکه دوازده سال قدرتهای جهان با ما سر یک میز بنشینند، بسیار مهم است و برای مردم و جوانانمان یک ارزش است که با پشتوانه مقاومت به دست آمده است. اینکه بر سرنوشت خودمان مسلط شدهایم، یک ارزش است.
فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس، با اشاره به اهمیت موضوع جزایر سهگانه افزود: این جزایر برای همیشه ایرانی میماند و از نظر تاریخی و دفاعی این موضوع برای ما بسیار مهم است.
دکتر رضایی جزایر سهگانه جمهوری اسلامی ایران را، جزایر صلح و برادری نامید و گفت: دشمنان بدانند هر کس به کیان این ملت چشم طمع بدوزد، چشمش را کور خواهیم کرد.
سرلشکر رضایی خطاب به رزمندگان مستقر در جزیره، آبادانی جزایر ایرانی را ناامیدکننده دشمنان دانست و گفت: اینجا را با حضور وزندگی مردم و سازندگی، آباد کنید تا دشمنان انقلاب را ناامید کنید. با آمادگی بالای ملت ایران و نیروهای مسلح هرگز کسی جرأت نخواهد کرد که به جزایر سهگانه تعرض کند.
وی با ذکر خاطرهای از دفاع مقدس افزود: من اواسط جنگ یک بار با برادرمان صیاد شیرازی برای بررسی وضعیت منطقه به این جزایر آمدیم، آن زمان بسیار محروم بود اما امروز که اینجا آمدیم، آبادی این جزیره خوشحالم کرد. شما در جای بسیار کلیدی و استراتژیکی خدمت میکنید و من از طرف مقام معظم رهبری و رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس به تکتک شما خسته نباشید میگویم.
رابطه با آمریکا هیج سودی برای جهان اسلام ندارد
همچنین در ادامه این سفر، سردار سرلشکر رضایی در جمع مردم و بسیجیان ابوموسی به ایراد سخن پرداخت و گفت: رابطه با آمریکا هیچ سودی برای جهان اسلام ندارد.
دكتر رضايي با اشاره به تاریخ مبارزات مردم ایران در برابر بیگانگان و نیز ایفای نقش در عرصههای جهانی گفت: این روزها کارشناسان روابط بینالملل و صاحبنظران آمریکایی، به نقشآفرینی ایران در معادلات منطقهای معترف هستند و اذعان دارند که آمریکا هیچ راهی ندارد مگر اینکه با ایران در منطقه تعامل کند.
وی ایثار و فداکاری بسیجیان و سربازان و جوانان غیرتمند ایران اسلامی را یکی دیگر از عوامل پررنگ شدن نقش ایران در عرصههای بینالمللی دانست و بر هشیاری ملت در برابر توطئهها تأکید کرد.
وی با برشمردن جنایات آمریکا در منطقه افزود: رابطه با آمریکاییها برای مسلمانان چه منافعی داشته است؟ آنها به نام گروههای تکفیری، سوریه و عراق را ناامن کردهاند. پانزده میلیون مسلمان را آواره کردهاند. این رفتار که تکفیریها انجام میدهند، مشابه رفتار صهیونیستها در فلسطین اشغالی است. ما از روی جاپاها و نشانهها به طرح توطئه برای عقب نگهداشتن مسلمانان پی میبریم.
دکتر محسن رضایی در اجتماع مردم ابوموسی در مسجد این جزیره، با اشاره به سالروز فرمان امام خمینی (ره) برای تشکیل بسیج مستضعفین افزود: قدرتهای غربی با ایجاد جنگ تحمیلی، امیدوار بودند که قیام ما را بنشانند که امیدشان به یاس تبدیل شد. اگر در جنگ بخشی از خاک ایران جدا میشد، ما دوباره به حاشیه میرفتیم. به لطف خدا و فرمان امام برای تشکیل ارتش بیستمیلیونی، یک تحول بزرگ در کشور به وجود آمد. ثابت کردیم که ما ایستادهایم و ایران دهههای قبل نیستیم. در انقلاب اسلامی، شاه را ساقط کردیم و در جنگ منافع استکبار را در منطقه به خطر انداختیم و انقلاب را تثبیت کردیم.
مرز هيچ كشوري نبايد تغيير كند
دکتر رضایی با اشاره به دسیسههای غرب برای عقب نگه داشتن مسلمانان منطقه گفت: رژیم جعلی اسرائیل با حمایت آشکار غرب تشکیل شد تا منطقه را ناامن نگه دارد، تا غرب منابع منطقه و مسلمانان را به تاراج ببرد. تا از کشورهای اسلامی علیه کشورهای اسلامی بهره بگیرند. آنها هفتاد سال است که این توطئه را پیش گرفتهاند.
رضایی افزود: همین جزایر که ندای وحدت و صلح و برادری میدهند را برخی کشورها به عنوان نقطه تنش پیگیری میکنند؛ اما آنها بدانند سود ناامن سازی منطقه، به نفع اسرائیل است و در صورت ناامن شدن، ثروت مسلمانان برای خرید سلاح صرف میشود. به هم زدن اتحاد مسلمین هدف دیگری است که غرب از ایجاد ناامنی در منطقه پیگیری میکنند. آنهایی که میخواهند مرزهای کشورهای منطقه را به هم بریزند، آیا نمیدانند که این سیاستها به ضرر مسلمانان است؟ ما به صراحت اعلام میکنیم. مرز هیچ کشوری نباید دچار تحول بشود. هیچ کشوری در منطقه نباید تجزیه شود. ملت ما از این ترقهبازیها و هواپیماها نمیترسد و ما ثابت کردهایم که میتوانیم از خودمان و ثبات کشورمان دفاع کنیم.
ایران لنگرگاه امنیت منطقه است
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: ایران لنگرگاه امنیت منطقه است و برای امنیت منطقه تلاش میکند. ما میتوانیم با کشورهای همسایه و مسلمان، یک همکاری امنیتی دست جمعی پدید بیاوریم تا بیگانگان به بهانه ایجاد امنیت، به کشورهای اسلامی وارد نشوند و سوءاستفاده نکنند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به حمله هواپیماهای ترکیه به جنگنده روسی گفت: هر دو کشور باید خویشتنداری کنند تا از جنگ گسترده در منطقه اجتناب شد، زیرا سود آن به نفع صهیونیسم و تروریسم است.
آمریکایی ها می خواهند به بهانه اقتصاد به کشور نفوذ کنند
رضایی همچنین گفت: در ایران اسلامی مردم ما بیدار و فهیم هستند و رهبری حکیم و فرزانه داریم. بیداری ملت از تقابلهای بیمورد در درون کشور جلوگیری میکند. در زمان حمله صدام به کویت و لشکرکشی آمریکا، عدهای به دنبال این بودند که ما با آمریکا مستقیم وارد جنگ شویم؛ اما رهبری حکیمانه امام خامنهای، ما را از این ورطه نجات داد.
فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس گفت: آمریکاییها میخواهند از دری که زمانی خارج شدند، به بهانه اقتصاد از پنجرهاش به کشور نفوذ کنند. ما در داخل و بیرون مرزها، به ویژه جزایر سهگانه باید هشیار باشیم و این خیال خام را با شکست مواجه سازیم.
پیش از سخنان دکتر رضایی، ناو سالار پاسدار دستان، با ارائه گزارش کوتاه، مقدم دکتر رضایی را به جزایر تنب بزرگ و کوچک گرامی داشت، همچنین سرهنگ صادقی از قرارگاه امام سجاد (ع) حضور سرلشکر رضایی را در جزیره ابوموسی خوشآمد گفت.
حقه جدید امارات برای تصاحب جزایر سه گانه
کد خبر: ۱۴۶۹۲۴۳۰ فروردين ۱۳۹۲ – ۱۲:۴۲
امارات متحده عربی با حقه جدید توسعه ساحل خود که چند سال است آن را با ساخت جزایر مصنوعی اجرایی کرده در صدد تصاحب جزایر سه گانه ابوموسی، تنب کوچک و بزرگ است بنابراین مسئولان کشور باید به این امر توجه ویژه ای داشته باشند.
به گزارش مهر، کشور امارات در سالهای اخیر اقدام به ساخت جزایر مصنوعی در بخش جنوبی خلیج فارس کرده است، ساخت این جزایر مشابه هر سازه دریایی تاثیرات خاصی بر روی حوضه رسوبگذاری از لحاظ ته نشستها و فرسایشهای غیر عادی خواهد گذاشت. به تبعیت از کشور امارات، اخیرا کشور عمان نیز در صدد ساخت جزایر مصنوعی در سواحل خود یعنی در سواحل جنوبی دریای عمان برآمده است.
به طور کلی هدف امارات از این ساخت و سازها تصاحب این جزایر سه گانه است که تحقق این حقه اماراتی ها چندین سال زمان نیاز دارد و مسئولان کشور باید نسبت به این امر توجه ویژهای داشته باشند.
ساخت جزایر مصنوعی بر چرخه کلی آب در خلیج فارس اثر گذاشته و اثرات دراز مدت جدی بر آن خواهد داشت، که این اثرات در تغییر مورفولوژی سواحل و مشکلات زیست محیطی باشدت بیشتری خود را نشان خواهد داد.
امارات با ساخت جزایر مصنوعی به دنبال تغییر خط ساحلی است
سرپرست مدیریت زمین شناسی دریایی مرکز پژوهش های کاربردی سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور در گفتگو با خبرنگار مهر، گفت: ساخت این جزایر و فعالیتهای غیر طبیعی منجر به تغییر مسیرجریانهای طبیعی آب، تجمع رسوب، تغییر خط ساحلی، تغییر در مورفولوژی ساحل، تغییر در ساختار بستر دریا و شیب ساحل خواهد شد.
احتمال ادعای امارات برای تغییر مرزهای سیاسی با ایران در آینده
راضیه لک تصریح کرد: تاثیر این عوامل بر سواحل ایران میتواند باعث تغییر الگوی جریانات دریایی در جزایر قشم، ابوموسی، تنب بزرگ، تنب کوچک، سیری و حتی تا حدودی جریانات ورودی و خروجی از تنگه هرمز شود همچنین باعث تغییرات جدی در اکوسیستم منطقه شده و تصور میگردد با گذشت زمان و رسوبگذاری بسیار سریعی که در اطراف جزایر صورت میگیرد، مرزهای کشور امارات آرام آرام در داخل خلیج فارس گسترش پیدا کرده و در آینده احتمال ادعای تغییر مرزهای سیاسی خود در راستای سیاست دریای سرزمینی را داشته باشد.
وی ادامه داد: از لحاظ رژیم رسوبگذاری، ته نشستهای ذرات کربناته بصورت اینتراکلاست، پلت وبیوکلاست در آبهای آرام و کم عمق ساحلی کشور امارات الگوی غالب رسوبگذاری است.
سرپرست مدیریت زمین شناسی دریایی مرکز پژوهش های کاربردی سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور گفت: تغییر در اکوسیستم این بخش از دریا و استفاده از کشتیهای لایروب و ماسههای دریایی جهت ساخت جزایر مصنوعی سبب بر هم زدن رسوبات بستر دریا شده و این امر موجب میشود از شفافیت آب کاسته شود، بنابراین ریفهای مرجانی که به طور طبیعی جزایری کوچک و اغلب موازی ساحل را ایجاد کردهاند در معرض انقراض قرار خواهند گرفت.
وی گفت: همزمان با ساخت جزایر مصنوعی، جریانات موازی ساحل سبب می شود با رشد ریفها، جزایر آرام آرام بزرگ وبزرگتر شوند، ایجاد جزایر مصنوعی، همانند ساخت هر گونه سازه ساحلی از قبیل موج شکن، اسکله و غیره باعث تجمع رسوب در پشت آن میشود، این رسوبات ذراتی هستند که توسط جریانات موازی ساحل (Longshore Current) حرکت کرده و در بر خورد با مانع از حرکت باز میایستند و ته نشست میکنند.
لک اظهار داشت: این پدیده قطعاً بر اکوسیستم خلیج فارس تاثیر خواهد گذاشت، چرا که با تغییر الگوی جریانات در حاشیه جنوب غربی ممکن است سبب اخلال در چرخش آب شود، در آن صورت آلایندهها بخوبی از حوضه خارج نمیشوند و باعث بر هم خوردن شرایط زیست محیطی خلیج فارس میشود.
سرپرست مدیریت زمین شناسی دریایی مرکز پژوهش های کاربردی سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور افزود: برای بررسی های دقیقتر و تاثیر جزایر مصنوعی امارات بر اکوسیستم خلیج فارس ضروری است مطالعات جامع و کاملتری به قرار زیر صورت پذیرد.
وی ادامه داد: مانیتورینگ سواحل امارات با استفاده از دادههای ماهوارهای بطوریکه تغییرات ریختشناسی و رسوبات بخشهای کم عمق ساحلی باید کاملاً مد نظر قرار گیرند.
لک با تاکید بر اینکه رسوبات منطقه و تعیین نوع و منشا آنها باید مورد بررسی قرار گیرد، اضافه کرد: مغزههای کوتاه (یک متری) به منظور تعین نرخ رسوبگذاری در منطقه باید تهیه شود و همچنین از ردیابهای مناسب در خلیج فارس در مناطقی دورتر از جزایر مصنوعی و بررسی تاثیر آنها در اطراف جزایر استفاده شود و مانیتورینگ ویژگیهای شیمیایی آب در اطراف جزایر باید صورت گیرد.
سرپرست مدیریت زمین شناسی دریایی مرکز پژوهش های کاربردی سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور تصریح کرد: به منظور مستند کردن آشفتگی در سیستم رسوبگذاری خلیج فارس در اثر ساخت این جزایر، پژوهش اخیرانجام گرفت و در این پژوهش با مقایسه تصاویر ماهوارهای مربوط به سال ۲۰۰۳ نتایج خوبی استنتاج شد.
وی با اشاره به پژوهش های صورت گرفته در سال ۲۰۰۳ از سوی ایران، اظهار داشت: سازههای کم عمق و ساحلی امارات (دبی) منحصر به اسکلهها و موج شکنهایی است که نیازهای اقتصادی و بازرگانی آن کشور را مرتفع میسازد و با گذشت ۴ سال پروژههایی در آبهای کم عمق ساحلی اجرا شده است که فراتر از نیازهای یک کشور است و با هدف ایجاد مناطق تفریحی و جذب توریست سعی در رشد اقتصادی کشور کرده است که البته در این خصوص بسیار موفق بودهاند. اما ساخت این جزایر تاثیرات منفی بر سیستم رسوبگذاری خلیج فارس گذاشته است.
لک با بیان اینکه محدوده رشد مرجانهای ریف ساز (Barrier reef) تغییر کرده است، گفت: ساخت سازههای دریایی سبب مرگ مرجانها میشود و این تغییرات اثرات زیست محیطی مخربی به اکوسیستم خلیج فارس وارد میکند.
سرپرست مدیریت زمین شناسی دریایی مرکز پژوهش های کاربردی سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور افزود: ته نشست ذرات رسوبی کربناته در اطراف جزایر مصنوعی در مدت زمان بسیار کوتاه (حدود ۵ سال) که بخوبی از مقایسه تصاویر و کنترل زمینی پیداست، حاکی از آن است که جزایر در حال رشد میباشند و در آینده عرض خلیج فارس در این بخشها رو به کاهش است.
وی تصریح کرد: ساخت جزایر باریک و در امتداد ساحل شبیه بریرهای (barrier) مناطق کم عمق که طبیعت در اثر جریانات موازی ساحل ایجاد میکند، سبب رشد آنها با گذشت زمان میشود و در نتیجه در پشت آنها محیط لاگونی ایجاد که به سرعت به محیط خشکی تبدیل میشود.
افزایش سرعت پروژه های عمرانی ساحلی امارات
لک گفت: توسعه جزایر مصنوعی کشور امارات با سرعت زیادی آغاز شده است و اگر برنامههای آتی آنها را بنگریم تا ۱۰ سال آینده تمامی نوار کم عمق ساحلی با جزایر مصنوعی تبدیل به محیط تقریبا خشکی میشود و در نتیجه بخشهای دورتر از ساحل نیز کم عمق میشود و مورفولوژی خلیج فارس تغییر میکند.
سرپرست مدیریت زمین شناسی دریایی مرکز پژوهش های کاربردی سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور افزود: این امر سبب می شود جریانات دریایی کنونی در خلاف جهت عقربههای ساعت در خلیج فارس که از سمت غرب به شرق میباشد و سبب تبادل آب و رسوب خلیج فارس و دریای عمان میشود دچار اختلال شود و در نتیجه آلایندههای خلیج فارس به راحتی خارج نشوند.
وی اظهار داشت: پیشروی سواحل کشور امارات در خلیج فارس سبب میشود بر اساس قوانین حقوق دریا سهم ایران از خلیج فارس کمتر از مرز کنونی شود.
لک ادامه داد: کشورهای دیگر منطقه خلیج فارس و دریای عمان از جمله کشور عمان با الگو گرفتن از کشور امارات در صدد ساخت جزایر مصنوعی برآمدهاند. در همین رابطه اخباری در مورخه ۱۲ اسفند ماه ۱۳۸۶ منتشر شد که «اکنون امارات در حال ساخت سومین جزیره مصنوعی از سری جزایر موسوم به نخل با ظرفیت اسکان یک میلیون نفر است که معادل تقریبی ۲۵ درصد جمعیت کل کشورهای امارات متحده عربی است.
سرپرست مدیریت زمین شناسی دریایی مرکز پژوهش های کاربردی سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور افزود: ساخت این جزایر مشکلا ت عمدهای از جمله آلودگیهای شدید زیست محیطی به ویژه بر محیط زیست بسته خلیج فارس را در بر دارد. اما به رغم این مشکلات گویا جاذبه اقتصادی و توریستی ساخت جزایر مصنوعی اکنون کشورهای دیگر خلیج فارس را نیز به فکر ساخت چنین جزایری انداخته است.
قطر و عمان به دنبال بهره مندی از خطوط ساحلی
لک تصریح کرد: قطر و عمان نیز در صدد ساخت چنین جزایری بر آمدهاند تا عملاً از مزایای بیشتری از خطوط ساحلی بهرهمند شوند.» در این صورت قطعاً مشکلات عمدهای در خلیج فارس و دریای عمان ایجاد خواهد شد که سکوت کشوری همچون ایران که مرز دریایی وسیعی در خلیج فارس و دریای عمان را دارا میباشد منطقی به نظر نمیرسد.
وی افزود: سواحل محل تلاقی پهنههای خشکی و آبی است، از آنجا که ساحل یک محیط پویا و زنده است بنابراین هر گونه تغییر و ساخت و ساز در ساحل بایستی بدقت مورد مطالعه قرار گرفته و اثرات تخریبی، رسوب گذاری، فرسایش و زیست محیطی آنهامورد توجه قرار گیرد.
سرپرست مدیریت زمین شناسی دریایی مرکز پژوهش های کاربردی سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور گفت: فرآیندهای تخریبی و رسوبگذاری متاثر از عوامل مذکور و دخالت انسان در سواحل، فعالیتها و بهره برداری شتابزده و غیر معقول از آن موجب تخریب بیشتر توسط فرآیندهای شکل زایی در محیط ساحلی میشود.
خلیج فارس همچون گهواره آبی ایران
لک با اشاره به اینکه خلیج فارس چون مروارید زیبایی از گذشتههای دور تا به امروز، ایران زمین را مزین کرده است و بخشی از شناسنامه کشورمان است، اضافه کرد: آنچه آشکار است خلیج فارس که همواره از آن بعنوان «گهواره آبی ایران» و قلب تپنده خاور میانه یاد شده، دارای اکوسیستم منحصر بفردی در میان حوزههای آبی جهان میباشد.
وی اظهار داشت: با آغاز قرن ۲۱، دولت امارات اعلام کرد که تا ده سال آینده ۳۲۵ جزیره مصنوعی در آبهای خلیج فارس خواهد ساخت که این موضوع عوارض سنگینی را بر اکوسیستم خلیج فارس وارد میکند.
جزایر سهگانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک
حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک ریشه در دورهٔ امپراتوریهای ایلامی، ماد، هخامنشی، اشکانی و ساسانی دارد. در این دوران نظم و امنیت ایرانی ( persianpax ) بر سراسر این پهنه آبی خلیج فارس و جزایر آن حکمفرما بود.
جزایر سهگانه در سال ۱۹۰۸ به طور کامل تحت اشغال بریتانیا به عنوان قیم رسمیامارات متصالحه در آمد اما تا سال ۱۹۷۱ هیچیک از دولتهای وقت ایران این اشغال را قبول نداشته و ابوموسی به همراه تنب بزرگ و تنب کوچک در تقسیمات کشوری ایران قرار داشتند.
در سال ۱۹۷۱ پس از توافق ایران و بریتانیا و پیش از خروج نیروهای نظامی بریتانیا از منطقه و تأسیس کشور امارات متحده عربی، ابوموسی به همراه تنب بزرگ و تنب کوچک پس از نزدیک به ۷۰ سال شکایتهای مداوم دولت ایران علیه اشغال گری بریتانیا سرانجام به ایران بازگردانده شد.
خلیج فارس، میراثی کهن و جاودان
در خصوص پیشینه مناقشه در مورد سه جزیره چندین کتاب نوشته شدهاست. در کتاب اسناد نام خلیج فارس، میراثی کهن و جاودان (کتاب)صفحه ۱۷۰–۱۹۷: پاسخ کوتاه به ادعاهای بزرگ و حاکمیت جزایر سهگانه آمدهاست:
“به دنبال شکست جنگ سالاران ساحل دزدان دریایی (pirate coast) از بریتانیا سواحل دزدان دریایی (شارجه و راس خیمه) به تصرف انگلیس درآمد؛ و بر اساس قرارداد ۱۸۱۹ بریتانیا برای آنها پرچمی و علامت ملی و مهر درست کردو آنها را تحت حمایت (مستعمره) قرارداد. اما با تضعیف دولت مرکزی ایران پس از جنگهای ایران و روس و جنگهای انگلستان و ایران، جنگ هرات و مرو، نیروهای استعماری بریتانیا به تدریج به سوی سواحل پارسی نیز چشم طمع دوخت و جزایر کیش و خارک و بوشهر را مورد تهدید قرار داد و جنگ خوشاب ۱۸۵۷ روی داد. علیرغم بهبود روابط، مناقشه در مورد جزایر باقی ماند. اسناد و مدارکی که ایران در سالهای ۱۸۸۷ تا ۱۹۰۳ مبنی بر اعتراض به اشغال جزایر لاوان و… خلیج فارس به بریتانیا ارایه مینمود عبارت بودند از:
۱- یادداشت اعتراضی سال ۱۸۴۰ صدر اعظم ایران و ممالک محروسه حاجی میرزا آقاسی: «همه جزایر خلیج فارس متعلق به ایران است و انگلیس حق دخل و تصرف در آن ندارد».
۲- عهدنامه مجمل ۱۸۰۹ میلادی- عهدنامه مفصل ۱۸۱۲ میلادی دو قرارداد میان ایران و انگلیس دریای خلیج فارس را دریایی ایرانی دانسته و بیان شده بریتانیا پیش از استقرار در هر نقطه از این دریا باید از ایران اجازه بگیرد.
۳- همه دنیا دریا را به نام خلیج پارس (Persian Gulf) میشناسند این یعنی این که جزایر آن متعلق به مملکت فارس است کما اینکه در قدیمالایام هم ایرانی بودهاست.
پاسخ بریتانیا: جزایر هنگام اشغال توسط بریتانیا بدون صاحب بوده و مطابق قاعده حقوقی تقدم در مالکیت سرزمین بدون صاحب، (قاعده عرفی دوره استعمار گری) متعلق به کشوری است که آن را تصرف کند.
پاسخ ایران: جزایر مسکونی بوده اتباع آن ایرانی هستند، آنها برای خرید و معاملات و رفع دعاوی و ارسال شکایتهای بین قبیلهای به نماینده فارس در بندر لنگه و بوشهر مراجعه میکردهاند و میکنند؛ و رعیت (شهروند) ایران هستند (در آن زمان شناسنامه نبود). نقشههای رسمی و مکاتبات شیوخ موید این موضوع است.
برافراشته شدن پرچم ایران در جزایر سال ۱۹۰۳ تا ۱۹۰۴ و ازنو از سال ۱۹۳۳ تا۱۹۴۱ به طور پیاپی.
۸۰ مورد شکایت و یادداشت اعتراضی ایران علیه اشغال جزایر.
شکایت به جامعه ملل (سازمان ملل آن دوره)
تهدیدایران به شکایت به کمیته استعمارزدایی سازمان ملل برای استعمار زدایی از جزایر ایرانی سال ۱۹۶۶
بریتانیا به ایران اعلام کرد: نیاز به شکایت و یا به توسل به زور نیست و امکان رسیدن به توافق با رضایت طرفین وجود دارد.
رضایت انگلیس برای خروج از مستعمرات در خلیج فارس و برگرداندن جزایر به ایران.
وساطت بریتانیا برای جلب رضایت ایران در مورد محترم شمردن استقلال شیخ نشینان خلیج فارس و همکاری و مساعدت ایران با آنها.
مخالفت شدید ایران با تشکیل امارات عربی متحده قبل از برگشت کامل سه جزیره.
وساطت بریتانیا برای بستن توافق نامه برای انجام ترتیبات برگشت جزایر به ایران و تشکیل دولت جدید امارات در خلیج فارس.
سفر شیخ خالد رئیس شارجه و شیخ صقر رئیس راس الخیمه به ایران و تقاضای کمک مالی در قبال برگشت دادن جزایر سهگانه به ایران.
رد قاطعانه خواسته شیخ صقر (ناصریست بود) از سوی ایران در مورد واگذاری تنب بزرگ و تنب کوچک به ایران در قبال دریافت پول. بریتانیا نیز در مورد برگرداندن تنبها به ایران هیچ اعتراضی نکردو فقط تلاش کرد که در مورد بوموسی امتیازاتی بنفع شیوخ از ایران بگیرد.
در نتیجه ایران رضایت داد به دادن کمک مالی سالانه یک و نیم میلیون پوند به امیر شارجه برای توسعه و عمران شیخ نشین شارجه.
اعطای سه فقره چک به همین مبلغ برای سال ۱۹۷۱ از سوی وزارت خارجه ایران پس ازامضای توافقنامه همکاری و ترتیبات برگشت جزایر به ایران میان ایران و ویلیام لوس میانجیگر بریتانیایی.
ایران این یادداشت تفاهم (مذکرة التفاهم) را فقط ترتیبات موقتی برای برگشت بوموسو میدانست و هویدا فردای آن در پارلمان اعلام کرد: «جزایر سهگانه امروز به طور کامل به مام میهن برگشت و ما به هیچ چیز کمتر از حاکمیت کامل ایران بر سه جزیره رضایت ندادیم». نخست وزیر وقت ایران در واقع تفاهم نامه ۱۹۷۱ را موقتی دانست. عباسعلی خلعتبری قبل از پذیرش توافقنامه از طرف دولت ایران طی یادداشتی به دولت بریتانیا اعلام کرد تفاهم نامه و ترتیبات را میپذیرد اما هیچ گونه محدودیتی را برای اعمال (حاکمیت) ایران نمیپذیرد.
-ویلیام لوس میانجی گر بریتانیا و کشورهای عربی به این یادداشت و بیانیه اعتراضی نکردند.
به موجب تفاهم نامه ایران قبول مساعدت کرد که، سالیانه یک و نیم میلیون لیره به شیخ شارجه بپردازدتا زمانی که آن کشور از کمک مالی برای توسعه زیر ساختها بینیاز شود.
در مورد جزایر تنب کوچک و تنب بزرگ که ایران آنها را ملک مسلم خود میدانست، حاضر به پذیرش هیچ گونه شرط و یا همکاری با شیخ رأسالخیمه نشدو اعلام کرد: به زور و یا با رضایت جزایر به ایران بر خواهد گشت. صرف نظر از سوابق تاریخی حاکمیت ایران- انگلیس نیز پذیرفته بود که این دو جزیره در داخل حوزه قلمرو و صلاحیت دریایی ایران قرار دارد (دنیس رایت و اسدالله علم). بنا بر این انگلیس نتوانست در مورد برگردان تمبها هیچ گونه عذر و بهانه و شرطی بتراشد و بدون هیچ گونه شرطی دو تنب به ایران برگشت داده شد.
در دسامبر ۱۹۷۱ نماینده ایران در شورای امنیت اسناد و مدارک ایرانی بودن جزایر را به اعضای شورای امنیت ارایه نمود و شکایت ۴ کشور عربی برای همیشه از دستور کار خارج شد.
“این جزایر همواره از گذشتههای بسیار دور بخشی از قلمرو ایران بودهاند و در قرنهای ۱۸ و ۱۹ میلادی جزء حوزهٔ صلاحیت و حکمرانی لنگه به حساب میآمدهاند که خود یک بخش اداری از استان فارس بودهاست.
حاکمیت ایران بر این جزایر در کتابها، اسناد تاریخی، نقشههای جغرافیایی و به خصوص در اسناد رسمی، گزارشهای اداری و یادداشتهای وزارت خارجه و دفتر امور هندوستان در انگلیس در خلال قرنهای ۱۷ و ۱۸ و بخش اعظم قرن ۱۹ و در اسناد و نقشههای روسیه و آمریکا نیز منعکس شدهاست.
از میان نقشههای رسمی و نیمه رسمی میتوان به چند نمونه زیراشاره کرد:
در نقشهها و کتابها وزارت دریاداری انگلستان تحت عنوان «راهنمای دریایی خلیج فارس».
در «نقشه اداره جنگ» انگلستان ۱۸۸۷ و نقشه سال ۱۸۸۶- اداره امنیت بریتانیا که توسط سر ادموند وولف از طرف ملکه انگلیس به ناصرالدین شاه هدیه شدهاست؛ و نقشه لرد کروزن از ایران مورخ ۱۸۹۲ و نقشه مورخ ۱۸۹۷
نقشه شرح وضعیت دریانوردی در خلیج فارس که در سال ۱۷۸۶ توسط جان مک کلئور تهیهاست
یادداشتهای جغرافیایی مربوط به امپراطوری ایران که جی. ام. کیز مشاور سیاسی سرجام ملکم سال ۱۸۱۳ به چاپ رسیدهاست،
نقشه وزیر مختار بریتانیا در هند، کاپیتان سی. بی. اس. سنت جان در سال ۱۸۷۶
نقشه سال ۱۸۹۷ رنگی ایران توسط دفتر نقشهبرداری اداره امور خارجی هند (بریتانیا) در همه این نقشهها جزایر تنب و بوموسی به رنگ قلمرو اصلی ایران است.
علاوه بر دورههای مختلف تاریخی از سال ۱۳۴۶ تا ۱۵۰۰ تمامی جزایر و سواحل خلیج فارس تحت حکومت سلطان هرمز بود که خود تابع حکّام فارس یا کرمان محسوب میشد. در دوره استعمار مدت کوتاهی حاکمیت مؤثر ایران بر جزایر تحتالشعاع قرار گرفت اما ایران هرگز حاکمیت خود بر این جزایر را به دولتی تفویض نکردهاست.
مأموران ایرانی در طول سالهای ۱۹۳۵ تا ۱۹۷۱ بارها بصورت علنی و یا مخفی به جزایر سرکشی میکردند و تحرکات انگلیسیها را گزارش میکردند بخصوص در مورد معدن خاک سرخ ابوموسی و از چراغهای دریایی.
در دورهٔ ۲۲ نوامبر ۱۹۵۴ تا ۲۰ ژانویه ۱۹۵۵ سواحل ایران در خلیج فارس به صورت فرمانداری کل بنادر و جزایر خلیج فارس سازمان دهی شد. طبق طرح تقسیمات اداری جدید، تنب بزرگ جزء بخشقشم قرار گرفت که خود قسمتی از حوزهٔ بندرعباس محسوب میشد و جزایر تنب کوچک و ابوموسی به بخش جزیرهٔ کیش اختصاص یافت. البته ابوموسی در تابستان ۱۹۵۸ در بخش کیش ادغام شد. در این موارد، دولت بریتانیا هیچ اعتراضی نکرد.
جزایر سهگانه در دورههای تاریخی
پیش از اسلام
گزارشهای تاریخی یونانیان و رومیها و سفرنامههای آن دوران حکایت از فارسی بودن ساکنان تمام سواحل و جزایر خلیج فارس دارند. اسناد و سنگنبشته هخامنشی (جزیره خارک) که جزیره خارک کشف شد یک نمونه از این موارد است.
کتیبه خط میخی خارک با اندازه ۲۰ در ۳۰ سانتیمتر بر روی سنگ مرجانی بومی جزیره نوشته شدهاست؛ و تاجی بر آن حک شده نشانگر حاکمیت و حضور مؤثر امپراتوری پارس بر جزایر دارد این کتیبه یگانه و بی نظیر در سال ۱۳۸۶ هنگام هموار سازی و ساخت جادهای در جزیره خارگ و بطور تصادفی پیدا شد.
در کنار کتیبه، آثاری از محل گردآوری آب شیرین و بازماندههای پلکان دسترسی به آن دیده میشود که امروزه خشک شدهاست. همچنین کتیبه در سایه یک درخت بزرگ «لیل» یا انجیر معابد قرار دارد. کتیبه[۷] از شش سطر تشکیل شده که دربردارنده شش واژه به خط و زبان فارسی باستان متداول در عصر هخامنشی است در پیرامون صخره، نشانهای میخی دیگر که گاه بسیار محو و ناخوانا هستند، دیده میشود. این سنگ نوشته خط میخی منحصربهفرد در اثر رها شدن آن بدون حفاظت توسط عوامل مرموز تخریب شد ولی با استفاده از تصاویر گرفته شده از آن چند خط بازخوانی شدهاست؛ که مربوط به حفر قنات و چاه آب است.
پس از اسلام
بطور مشخص ابن حوقل، ابن فقیه و استخری عبارتهای مشابهی دارند:
این دریا که از سند و کرمان تا فارس ادامه دارد و به جناوه، مهروبان، سیراف و عبادان(آبادان) ختم میشود، در میان همه سرزمینها با نام فارس خوانده میشود زیرا مملکت فارس(ایران) از همه کشورها آبادتر، پیشرفته تر بوده و پادشاهان آن همه کرانههای دور و نزدیک این دریا را تحت کنترل خود دارند. به روزگار گذشته پادشاهان فارس بزرگتر و قویتر بودهاند و هم در این روزگار مردمان پارس برهمه سواحل و کرانههای این دریا مستولی اند”(حاکمیت دارند).
دروه صفویان
persian gulf in the othoman maps 1729 y
صفویان که پرتغالیها را از خلیج فارس بیرون راندند، همه جزایر این دریا را به ایران باز گرداندند؛ و خلیج فارس تماماً یک دریای ایرانی شد؛ و تا سال ۱۸۵۰ روسیه و عثمانیها و بریتانیا ایران را صاحب تمام خلیج فارس میدانستند. (نقشه دوره عثمانی۱۱۴۲ ق) افول قدرت صفویان در اوایل قرن دوازدهم سبب ایجاد آشفتگی در ایران شد. شیخ قاسمی کرانههای مُسَنْدَم (شارجه)، در دهة ۱۱۰۰ با بهره گرفتن از این آشفتگی، به باسعیدو (در جزیرة قشم) رفت.
فتح هرمز و حاکمیت بر کل خلیج فارس
نوشتار(های) وابسته: فتح هرمز (۱۶۲۲)
۲۱ آوریل سال ۱۶۲۲ سپاه ایران جزیره هرمز را از بزرگترین امپراتور قرن باز پس گرفت و جایگاه خود را در جهان در فهرست ابرقدرتهای قرن شانزدهم ثبت کرد. انگلیسیها نیز ۴ کشتی خود را با خدمه فنی در اختیار ارتش امام قلی خان گذاشتند. آلبوکرک (پرتغالی) اعتقاد داشت هرکشوری که سه نقطه مالاگا- عدن و هرمز را در اختیار داشته باشد بر تجارت دنیا حاکم خواهد بود. اهمیت هرمز آنقدر بود که استعمارگران انگلیسی را نیز به طمع انداخته بود. سپاه ایران بدلیل شکایتهای ایرانیان گمرون قصد تنبیه پرتغالیها در خلیج فارس کرد و نه تنها جزیره هرمز را آزاد ساخت بلکه پرتغالیها را تا مومباسادرکنیا مجبور به عقبنشینی کرد؛ و این مقدمهای برای شکستهای پی در پی پرتغال در شرق آفریقا. شد و با حمایت شاه ایران، امام مسقط موفق شد قلعه عظیم ممباسا را در جنگ خونینی که به جنگ صلیبی ممباسا معروف است را تصرف کند. ایران تا سال ۱۸۲۰ پرچم دار تمام خلیج فارس و دریای عمان و بحر فارس شد. بریتانیا که از شکست پرتغال خرسند بود درعهدنامه مجمل ۱۸۰۸ و عهدنامه مفصل ۱۸۱۲ مجمل و مفصل حاکمیت ایران را بر کل خلیج فارس به رسمیت شناخت.
در کتاب تاریخ عالم آرای عباسی چنین آمدهاست:
از فتوحات (پیروزیهایی) که درین سنه مبارکه مطابق احدی و ثلثین و الف(۱۰۳۱ قمری) به نیروی اقبال قرین حال اولیاء دولت بیزوال گردید، فتح و تسخیر بلده هرموز است که بسعی امامقلیخان امیر الامرا فارس بوقوع پیوست… و در سال گذشته اشعاری شد (آن پیروزی به شعر درآورده شد) که بنابر ظهور بی ادبیهای فرنگیه پرتکالیه مقیم آنجا… امیر الامرا مذکور لشکر بتادیب (مجازات) ایشان فرستده خود نیز متعاقب رفت… در این وقت که فرنگیه پای از دایره ادب بیرون نهاده به اموری که بتحریر پیوست اقدام نمودند… جماعت انگلیسی را اخبار نموده ایشان نیز بر حسب وعده آماده خدمت شدند. القصهامام قلی خان شجاعت شعار با جنود قاهره فارس متوجه آن صوب (سوی) گشته خود در بندر گمبرو که الیوم به بندر عباسیموسوم است اقامت کردند و افواج قاهره (سپاهیان پیروزمند) از دریا با کشتیها و سفاین عبور نموده داخل جزیره هرمز شدند… القصه بعد از دو ماه و چند روز امتداد ایام محاصره و جنگ و جدال به نیروی دولت و اقبال که همواره قرین حال این دودمان والاست، قلعه رفیع بنیان هرموز که در متانت و حصانت شهره جهان و از کارنامههای نادره فرنگیان است، مسخر اولیای دولت ابد پیوند گردید… چون خبر فتح هرموز رسید، جناب خانی (امام قلی خان) مورد تحسین و آفرین شاه (عباس) و سپاه گردید و آن خبر بهجت اثر بر مبارزان قلعه گشای رکاب همایون مبارک و میمون آمده در همان روز قلعه قندهار نیز بتوفیق کردگار مفتوح گشت.. از هر طرف که چشم گشایی نشان فتح… وز هر طرف که گوش نهی مژده ظفر.
دروههای افشاریه و زندیه
نادرشاه افشار (حک: ۱۱۴۸–۱۱۶۰)، عربهای مسندم را برجای خود نشاند، ولی مرگ وی آشفتگی را به ایران باز گرداند. کریم خان زند (متوفی ۱۱۹۳) قبایل عربِ ساکن در کرانههای شمالی خلیج فارس را سرکوب کرد و اقتدار ایران را در کرانههای ایرانی شمال خلیج فارس برقرار کرد. (جعفری ولدانی). در این دوران بود که شاخهای از قواسم (جواسم) مُسَنْدَم، در بندر لنگه ساکن شدند و توانستند با قبول تابعیت ایران مقام ضابطی بندر لنگه و توابع آن را از کریم خان زند بگیرند. (لوریمر، ج ۱، ص ۶۳۱–۶۳۲؛ نوری زاده بوشهری، ص ۱۲۹؛ موحد، ص ۹۴–۹۷). در سراسر دوران صفویه و زندیه و قاجاریه، فرمانداری بندر لنگه شامل بندرهای کنگ، لافْت، چارَک و جزایر قشم، کیش، تنب بزرگ و کوچک، ابوموسی، سیری / سرّی، فارور و نَبیو فارور میشد (مجتهدزاده، ۱۹۹۵، ص ۱۹).
دروه قاجار
در نظام حکومتی ایالتی آن دوران، که به نظام «ممالک محروسة» ایران معروف بود، فرمانداری و حکومت بر ولایات ایران، چه این ولایات به صورت خودمختار و تحت فرمان حاکمان محلی اداره میشدند چه حکومت مرکزی فرماندار آن را تعیین میکرد، حق مالکیت و حاکمیت مستقلی برای فرمانداران محسوب نمیشد چنانکه پیش از فرمانداری عربهای قاسمی در بندرلنگه، شماری از فرمانداران ایرانی آنجا را اداره میکردند و پس از عزل قاسمیان در ۱۲۶۶، تعدادی از فرمانداران ایرانی اداره امور بندرلنگه وتوابع آن را بر عهده گرفتند. در ۱۸۲۰ که بریتانیا شیوخ قاسمی ساحل جنوبی خلیج فارس را که به راهزنی دریایی میپرداختند سرکوب کرد، قصد داشت قواسم لنگه را نیز مورد تعرض قرار دهد اما ایران با این استدلال که آنها تابع ایران هستند و دزدی دریایی نمیکنند و اگر هم کردند دولت ایران آنان را سرکوب خواهد کرد با آن مخالفت کردند (کلی، ص ۱۶۱–۱۶۲). بر اساس همین واقعیت جغرافیایی بود که از ۱۲۵۶ تا ۱۲۶۵/ دهه ۱۸۴۰، که بریتانیا در خلیج فارس، اقتدار مییافت و جزایر خلیج فارس را به حاکمیتهای عربی تحتالحمایة خود تبدیل میکرد، حاج میرزا آقاسی، صدراعظم وقت ایران، در اطلاعیهای و یادداشتی به بریتانیا همه جزایر خلیج فارس را متعلق به ایران اعلام کرد (اسکوفیلد، ص ۳۵).
از اواخر عهد قاجار تا ۱۳۱۶، تقسیمات کشوری تغییر یافت و نظام سیاسی ـ اداری تازهای به وجود آمد. بر اساس این نظام جدید، ایران به ۲۷ ایالت تقسیم شد. ایالت بیست وششم، شامل جزایر و بندرهای خلیج فارس میشد و بندر لنگه و توابع آن، ولایت ویژة آن ایالت به شمار میآمدند.
بهرهبرداری ایران از خاک سرخ بوموسا
بوموسا از زمانی اهمیت پیدا کرد که معدن خاک سرخ آن مورد توجه قرار گرفت. بهرهبرداری از معدن خاک سرخ بوموسا ابتدا از سوی ناصرالدین شاه به معین التجار بوشهری واگذار شد اما چند سال بعد این معدن به حال خود رها شد تا این که یکی از تجار بندر لنگه با زد و بند با شیخ قاسمی در بند لنگه بهرهبرداری و صادرات خاک سرخ را به دست گرفت و سالانه چهل هزار کیسه خاک سرخ بهرهبرداری میکرد او نیز چند سال بعد کار را رها کرد. بعد از مدتی یک آلمانی از شرکت ونکهاوس با دولت ایران وارد مذاکره شد و قرارداد بهرهبرداری از این معدن را بدست آورد ولی با کارشکنی انگلیسیها مجدداً کار رها شد و اینبار انگلیسیها خود بهرهبرداری را بدست گرفتند. در همین زمان ایران نیروهای مخفی به معدن فرستاد تاوضعیت بهرهبرداری غیر قانونی انگلیسیها را گزارش کنند.
سلمان قاسمیان از عبدالرضاهوشنگ مهدوی نقل میکند:
“تجدید حاکمیت ایران بر لنگه در سال ۱۸۸۷م/۱۳۰۵ ه ق، و تحقیقات احمد خان دریابیگی و ارسال این موارد به دربار ناصر الدین شاه و صدر اعظم او – امین السلطان از دیدگاه مقامات انگلیسی یک شوک سیاسی بود. نماینده سیاسی که مخفیانه از این نامه اطلاع یافته بود، آن را برای وزیر مختار انگلستان در تهران فرستاد. ظاهراً این نخستین سندی است که ایران به طور رسمی بر حاکمیت دیرین خود بر جزایر تاکید نموده و به دست مقامات انگلیسی رسیدهاست. این نامه مقامات انگلیسی را نسبت به آینده موقعیت خود در خلیج فارس نگران نمود. همزمان، پرچم ایران بر سیری بر افراشته شد. اگرچه انگلستان حضور نیروهای ایرانی در این جزیره را مورد اعتراض قرار داد اما در سال ۱۸۸۸م/۱۳۰۵ ه ق موقعیت ایران در سیری را به رسمیت شناخت و نسبت به اعلامیه ایران که جزایر چهارگانه را جزئی از سرزمین خود دانسته بود اعتراضی ننمود. وزیر مختار انگلستان در تهران نیز در ژوئیه همان سال به ناچار موضع ایران را پذیرفت و به علاوه نسخهای از نقشه ۱۸۸۶ م/۱۳۰۳ه ق، شعبه اطلاعات وزارت جنگ انگلستان که در آن جزایر مذکور به رنگ خاک ایران بود را به شاه داد. این نقشه در سال ۱۸۹۱ م/۱۳۰۸ (ه. ق) تجدید چاپ شد. در سالهای ۱۸۹۲ م/ ۱۳۰۹ ه ق و ۱۸۹۷ م/۱۳۱۴ه ق به دستور لرد کرزن نقشههایی از ایران تهیه شد و در این موارد نیز جزایر مذکور جزئی از خاک ایران هستند.
از طرف دیگر دکتر تقی طبرسا در رابطه با اعتراض مظفرالدین شاه به اشغال جزایر تنب و ابوموسی توسط انگلستان مینویسد:
در این حال، مظفرالدین شاه طی فرمانی توسط عین الدوله صدر اعظم به وزیر امور خارجه مورخ ۲۲ ربیعالثانی ۱۳۲۲ [۶ ژوئیه ۱۹۰۴م / ۱۵ تیر ۱۲۸۳] نوشت:
«در خصوص تمب و ابوموسی… با این که دولت علیه این دو محل را که ملک ثابت خود میداند… و از دریابیگی و معینالتجار هم که احتمال قوی میرود مستندات این کار را بدانند یا بتوانند تحصیل نمایند هم جداً خواهید خواست که هر سندی بتوانند به دست بیاورند یا دلیلی اقامه نمایند به اطلاع جناب مستطاب عالی برسانند که به لندن مرقوم بنمایید…”[۱۶]
محمد مصدق در کتاب «خاطرات و تألمات»، فصل ۲۴: «انتصاب من به وزارت خارجه» (وزیر خارجه)۱۳۰۲، درباره این جزیرهها، چنین نوشتهاست:
«اولین روز ورودم به وزارت خارجه، میرزا محمد تقی خان منتخب الملک، نامهای به من ارائه نمود که «سرپرسی لورن»، به نخست وزیر نوشته و موضوعش این بود که «جزایر «ابوموسی» و «شیخ شعیب» (لاوان)، متعلق به ایران نیست و نظامیان ایران برخلاف حق در آنها دخالت میکنند». بعد از خواندن پرونده (جزایر) متوجه شدم که این جزایر ملک مطلق ایران است فوراً یادداشت اعتراض نوشتم و چند بار هم با او مذاکرات شفاهی داشتم.[۱۷]
جزایر سهگانه در دوره پهلوی[ویرایش]
در سال ۱۳۴۱ جزیره سیری بدون سر و صدا به ایران بازگشت.[۱۸] در دوره پهلوی درخواست ایران برای حاکمیت بر جزایر سهگانه و بهرهبرداری از خاک سرخ بوموسی همواره مطرح بودهاست.[۱۹] تا اینکه موضوع جزایر سهگانه ایرانی در خلیج فارس میان ایران و امارات متحده عربی از سال ۱۳۴۵ هجری خورشیدی با تضعیف موقعیت نیروهای انگلیسی در این جزایر (ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک) به اوج خود رسید و در سال ۱۹۷۱ و ورود نیروهای نظامی ایران در همان سال به این سه جزیره بر اساس توافقات صورت گرفته میان دو کشور مرحله دیگری آغاز شد. روزی که ایران جزایر را از بریتانیا تحویل گرفت <سی ام نوامبر ۱۹۷۱> دو روز قبل از تأسیس کشور امارات متحده عربی بود. این اختلافات بر روابط ایران با کشورهای عربی و جنگ ایران و عراق اثر گذار بودهاست.[۲۰]
یادداشت تفاهم ایران و انگلیس-شارجه (۱۹۷۱)[ویرایش]
استقبال شیخ محمد القاسمی، حاکم شارجه از فرماندهان ارتش ایران (نفر اول سمت راست فرید خزعل از نوادگان شیخ خزعل فرمانروای محمره (خرمشهر) است) در کرانه جزایر تنب، ناو آرتمیس- آذر ۱۳۵۰/۱۹۷۱.
در سال ۱۹۰۳ دولتهای هند و بریتانیا، شیوخ شارجه را که آن هنگام از داشتن سرزمین بیبهره بود، وادار کردند که پرچم قبیلهای خود را در جزیرهها به اهتزاز در آورند. ایران اعتراض به این اقدام را تقریباً بلافاصله آغاز کرد تا سال ۱۹۷۰ که اعتراضهای نیرومند ایران سرانجام بریتانیای کبیر را وادار ساخت تا از راه مذاکره این مسئله را حل کند.
مذاکراتی که توسط «سر ویلیام لوس» نماینده ویژه بریتانیا در امور جزایر و «امیرخسرو افشارقاسملو» نماینده ویژه و سفیر ایران در بریتانیا پی گیری شد، ماهها ادامه یافت تا سرانجام به این نتیجه رسیدند که دو جزیره تنب که در بالای خط میانه و نزدیک ساحل ایران است، بدون ردو بدل شدن هیچ توافق نامهای به ایران بازپس داده شوند و در مورد ابوموسی، طی یک تفاهم نامه اعمال حاکمیت مشترک ایرانی – شارجهای با دراختیار گذاشتن امنیت کل جزیره به ایران در نظر گرفته شود.[۲۱]
این توافق براساس تفاهمنامه ۲۷ نوامبر ۱۹۷۱ که از سوی ایران و شارجه، زیر سرپرستی وزارت امور خارجه و مشترکالمنافع پادشاهی متحده بریتانیا، امضاء شد، شکل گرفت. بازگشت جزایر سهگانه به ایران روز ۳۰ نوامبر ۱۹۷۱ در شرایطی صورت گرفت که نیروهای ایرانی در جزیره ابوموسی مورد استقبال برادر حاکم وقت شارجه و حاکم فعلی قرار گرفتند. این اتفاق در شرایطی صورت گرفت که پادشاهی متحده بریتانیا هنوز مسئول روابط خارجی و دفاع سرزمینی اماراتی بود که چند روز پس از آن به امارات متحده عربی تبدیل شدند. پس از آن نماینده دایمی پادشاهی متحده بریتانیا در شورای امنیت سازمان ملل متحد در جلسه ۹ دسامبر ۱۹۷۱ از این که این ترتیبات و توافقها به صلح و امنیت در منطقه یاری خواهد داد، ابراز «رضایت» کرده بود.[۲۲]
در حقیقت با فشارهای متعدد بریتانیا، ایران مجبور شد که ورود به جزیره بوموسا را زیر شرایط یک یادداشت تفاهم انجام دهد. حال این که ایران اصرار داشت که بدون هیچ گونه قید و شرطی جزایر باید به حاکمیت ایران برگردد ولی شارجه و بریتانیا ضمانتهای لازم برای احترام به مالکیت شهروندان تابعه شارجه را درخواست داشتند. ایران در تمام مذاکرات اعطای ضمانت به شهروندان شارجه را موقت میدانست.[۵]
در جریان اعاده حاکمیت ایران بر جزایر، سه تن از نیروهای ایران (سروان رضا سوزنچی، مهناوی حبیب سلکی کهریری و ناوی آیتالله خانی) به دلیل ناهماهنگی میان شیخ شارجه با پلیس بومی جزیره تنب بزرگ کشته شدند. این درحالی بود که ورود نیروهای ایرانی به جزایر از قبل با شیوخ شارجه و راس الخیمه هماهنگ شده بود و شیخ شارجه، برادر خود شیخ صقر را به استقبال نیروهای ایران فرستاده بود