پییر امیدیار موسس وبسایت و شرکت ای بی ( ایبی , EBAY )
ایبی یا ئیبی (به انگلیسی: eBay)، یک وبگاه مزایده اینترنتی است که مقر آن در ایالت کالیفرنیا در ایالات متحده آمریکا قرار دارد.
تاریخچه ایبی یا ئیبی ( eBay) درباره پیر امیدیار
پییر امیدیار (متولد ۲۱ ژوئن ۱۹۶۷)، بنیانگذار ایرانیتبار متولدفرانسه وبسایت ایبی،[۲] شرکت eBay را در سال ۱۹۹۵ میلادی کاملاً به صورت اتفاقی تاسیس کرد. بر اساس گزارش ها این وب سایت در ابتدا یک صفحه اینترنتی ساده بود و با حراج یک دستگاه فتوکپی به صورت آنلاین کار خود را آغاز نمود و خوشبختانه خریدار هم برای آن پیدا شد. وقتی به خریدار اعلام کرد که دستگاه شکسته است، فرد خریدار اظهار داشت که من یک کلکسیونر فتوکپیهای شکسته هستم. این زمانی بود که امیدیار متوجه شد که هر چیزی امکان پذیر است.
پییر امیدیار بنیانگذار ای بی
pierre omidyar
امیدیار با دریافت مبلغ ناچیزی بین ۲۵ سنت تا دو دلار به فروشندگان اجازه داد که اجناس خود را برای شرکت در حراج در سایت eBay معرفی کنند. همچنین درصدی از خریدوفروشها به او میرسید و به این ترتیب eBay موجب شد که فروشندگان و خریداران با هم به راحتی به خرید و فروش بپردازند.
جفری اسکول به عنوان اولین کارمند این شرکت در اوایل سال ۱۹۹۶ در این شرکت استخدام شد. در اوایل امیدیار سعی کرد دامنه اینترنتی «echobay.com» را برای سایت حراجی خود انتخاب نماید ولی به علت ثبت این نام توسط شرکت دیگری ، دامنه «ebay.com» را انتخاب نمود. در سال ۱۹۹۷ سود این شرکت به رقمی معادل ۶٬۷۰۰٬۰۰۰ دلار رسید.
سالهای اولیه
در سال ۱۹۹۹، سایت چندین بار دچار وقفه در خدماتدهی شد که یکی از آنها ۲۲ ساعت به طول انجامید. اما امیدیار به فکر بازپس گرفتن اعتماد کاربران بود، در آن روز شرکت با برقراری ده هزار تماس تلفنی با کاربران اصلی سایت، از آنها عذرخواهی کرد و به آنها اطمینان داد که همه چیز به سرعت به وضع طبیعی باز میگردد. پیر از خانم مگ وایتمن(Meg Whitman) که فارغالتحصیل دانشکده تجارت دانشگاه هاروارد بود برای کمک در این فرایند دعوت به عمل آورد .
مگ کارمندان اصلی خود را از کمپانیهای دیسنی و پپسی انتخاب کرد و یک تیم مدیریتی مجرب با حداقل ۲۰ سال تجربه کاری فراهم کرده و دیدگاه بینظیری برای سازمان بوجود آورد.
لوگوها ایبی یا ئیبی ( eBay) درباره پیر امیدیار
در سپتامبر ۲۰۱۲ لوگوی جدید این شرکت معرفی شد و از تاریخ ۱۰ اکتبر ۲۰۱۲ بر روی وب سایت این شرکت به نمایش گذاشته شد.
نوع سهامی عام
بنا نهاده ۳ سپتامبر، ۱۹۹۵
بنیانگذاران پیر امیدیار
دفتر مرکزی ایالات متحده آمریکا سن خوزه، کالیفرنیا، آمریکا
محدودهٔ فعالیت اینترنت
مدیر عامل جان داناهو
رئیس هیئت مدیره پیر امیدیار
محصولات نامحدود
خدمات فروشگاه اینترنتی
درآمد سود ۱۶٫۰۵بیلیون دلار (۲۰۱۳)
سود خالص سود ۲٫۸۶بیلیون دلار (۲۰۱۳)
مجموع دارایی سود ۴۱٫۴۹بیلیون دلار (۲۰۱۳)
کارکنان ۳۳٬۵۰۰ (دسامبر ۲۰۱۳)
وبگاه www.eBay.com
زندگی نامه پیر امیدیار Pierre Omidyar مالک شرکت ebay
پیر امیدیار Pierre Morad Omidyar (تا سال ۲۰۰۳ ) پولداترین و ثروتمندترین مرد ایرانی، میلیاردر ایرانی الاصل دومین ثروتمند زیر چهل سال و بیست و نهمین ثروتمند دنیا با ثروتی بالغ بر 8 میلیارد دلار است.
پیر امیدیار رئیس و موسس وب سایت ایبی (e-bay) اولین و معروفترین وبگاه مخصوص حراج و خرید و فروش اینترنتی که تا آخر سال ۱۹۹۸ ۱/۲ میلیون عضو ۷۵۰ میلیون دلار حجم معاملات و حدود ۸ میلیون دلار سود به هم زده بود.
” اگر جوانی بگوید با eBay رقابت کنم. من میگویم: فقط را به دردسر نینداز، کار روزانهات را ول نکن. این خیلی مهم است. بعد هم این……… ” (مصاحبه با پولداترین مرد ایرانی اصل)
پیر امیدیار Pierre Morad Omidyar
پیر امیدیار Pierre Omidyar (زاده متولد ۲۱ ژوئن ۱۹۶۷ در پاریس) بنیانگذار و رییس ایرانی-آمریکایی سایت حراج ایبی (e-bay) است.
امیدیار در سال ۱۹۶۷ از پدری ایرانی و مادری ایرانی به نام الهه میرجلالی امیدیار در پاریس بهدنیا آمد.
زندگی نامه پیر امیدیار Pierre Omidyar ثروتمندترین ایرانی اصل و صاحب بزرگترین حراجی آنلاین جهان
پیر امیدیار Pierre Morad Omidyar (تا سال ۲۰۰۳ ) پولداترین و ثروتمندترین مرد ایرانی، میلیاردر ایرانی الاصل دومین ثروتمند زیر چهل سال و بیست و نهمین ثروتمند دنیا با ثروتی بالغ بر 8 میلیارد دلار است.
پیر امیدیار رئیس و موسس وب سایت ایبی (e-bay) اولین و معروفترین وبگاه مخصوص حراج و خرید و فروش اینترنتی که تا آخر سال ۱۹۹۸ ۱/۲ میلیون عضو ۷۵۰ میلیون دلار حجم معاملات و حدود ۸ میلیون دلار سود به هم زده بود.
” اگر جوانی بگوید با eBay رقابت کنم. من میگویم: فقط را به دردسر نینداز، کار روزانهات را ول نکن. این خیلی مهم است. بعد هم این ” (مصاحبه با پولداترین مرد ایرانی اصل )
پیر امیدیار Pierre Morad Omidyar
پیر امیدیار Pierre Omidyar (زاده متولد ۲۱ ژوئن ۱۹۶۷ در پاریس) بنیانگذار و رییس ایرانی-آمریکایی سایت حراج ایبی (e-bay) است.
امیدیار در سال ۱۹۶۷ از پدری ایرانی و مادری ایرانی به نام الهه میرجلالی امیدیار در پاریس بهدنیا آمد.
کجا بدنیا آمدی؟
من در فرانسه شهر پاریس به دنیا آمدم. تا 6 سالگی آنجا زندگی میکردم. در همان سالها به مدرسه 2زبانهای میرفتم و انگلیسی را آنجا یاد گرفتم. 6 ساله بودم که به امریکا رفتیم به واشنگتن دی.سی. برای تحصیل در کالج به کالیفرنیا رفتم. طولانیترین زمانی که من در یک جا ماندگار شدم، همین دوران کالجم بود که 4 سال طول کشید: چون خانواده ما هر دو سه سال جایشان را عوض میکردند.
دوران کودکیت چطوری بود؟
من واقعاً به وسایل الکترونیک علاقه داشتم، به دستگاههای الکترونیک کوچک مانند ماشین حساب. این وسایل مرا همیشه مجذوب خودشان میکردند و همیشه مایل بودم که آنها را بشکنم و قطعاتشان را جدا کنم و بکوشم که آنها را دوباره سرهم کنم و تعمیرشان کنم، کاری که البته هیچوقت نتوانستم انجام بدهم!
دانشآموز خوبی بودی؟
نه، دانشآموز خوبی نبودم. از آنهایی بودم که اصلاً درس نمیخوانند.
گفتی به وسایل الکترونیک علاقه داشتی، علاقهات را به رایانه کی کشف کردی؟
من همیشه سرگرم وسایل الکترونیکی بودم و فکر کنم اولین بار که رایانه دیدم، سوم دبستان بودم. از آن رایانههای اولیه بود، یک Radio Shack TRS-80 به 4کیلو بایت حافظه. فکر کنم یک حافظه اضافی 4 یا 8 کیلو بایت هم داشت که اندازه یک میز بود! من برنامهنویسی با یبسیک را با همین رایانه یاد گرفتم بهطور معمول از کلاسهای ورزش میزدم و یواشکی میرفتم به اتاق رایانه و با آن بازی میکردم.
گویا، اولین کار برنامهنویسی حرفهایات در دبیرستان اتفاق افتاد. آن موقع در ذهنت بود که علم رایانه: Computer Science (رشته تحصیلی امیدیار در دانشگاه) همان چیزی است که تو میخواهی؟
من همیشه دوست داشتم با رایانه مشغول بشوم. نوع شغل انتخابی من این بود که میخواستم یک مهندس رایانه باشم. دلم میخواست نرمافزار و سختافزار را کشف کنم و آنها را با هم ترکیب کنم تا درباره رایانهها چیزی یاد بگیرم. وقتی در دانشگاه Tufts به کالج رفتم، قبول کردند به مدرسه مهندسی بروم تا دوره مهندسی برق و رایانه را بگذرانم. من همان ترم اول یا شاید هم ترم دوم سریع فهمیدم که دوره مهندسی کمی برایم سخت است. مثلاً برای دانشجوهای مهندسی لازم بود که بهطور حتم درس شیمی را بگذرانند: ولی من هیچ علاقهای به شیمی نداشتم. من خودم را کشتم تا از شیمی سر در بیاورم و برای امتحان حسابی درس خواندم؛ ولی نتیجهاش تقریباً هیچ بود. یادم هست که برای میان ترم اینقدر زیاد درس خواندم که تا پیش از آن برای هیچ درسی این کار را نکرده بودم؛ اما نمرهام از 100، 30 شد. آنجا بود که به خودم گفتم: میدانی، این کاری که تو داری میکنی خیلی مضحک است. برای همین از کالج مهندسی بیرون آمدم و رشته علم رایانه را دنبال کردم.
از دوران کالج چه چیزهای دیگری برایت مانده است؟
وقتی در کالج بودم، خودم یاد گرفتم که چطور برای رایانههای مکینتاش برنامهنویسی کنم؛ البته کاملاً خودم یاد نگرفتم. یک کلاس برنامهنویسیC به اسم «ساختار دادهها» داشتیم که آنجا یاد گرفتم چطوربه زبان C برنامه بنویسم. یک پروفسور خیلی فوقالعاده داشتیم که از بهترین استادانم بود. من از این قابلیت (نوشتن برنامه به زبان C) استفاده کردم تا خودم یاد بگیرم چطور میشود برای رایانههای مکینتاش برنامه نوشت. هر چیزی درباره آن یاد میگرفتم، خیلی هیجانانگیز بود. کار حرفهایام را هم پس از کالج شروع کردم؛ البته. در عمل یک سال پیش از فارغالتحصیلی، یک کار تابستانی در شرکت نرمافزاری در کالیفرنیا پیدا کردم که برای شرکت مکینتاش کار میکرد.
آن لحظه که این کار را گرفتی، حواست بود که زندگیات به چه سمتی میرود؟
نه، هرگز. من فقط داشتم چیزی را که از آن لذت میبردم، دنبال میکردم. منظورم این است که حسم را دنبال میکردم. قابلیت نوشتن نرمافزارهایی که فایدهای داشته باشند یا روی آدمهایی که از آنها استفاده میکنند، تأثیر بگذارند، به من انگیزه میداد و من را به جلو میبرد. برای همین من از نرمافزارهایی که به درد بازار مصرف مردم میخورد و این فکر که قادر باشی یک کار خوب انجام بدهی، انگیزه میگرفتم. مانند بیشتر برنامهنویسها ابن به خاطر علاقه و اشتیاق شدید بود تا چیز دیگر. برای همین مانند خیلیهای دیگر که این حرف را زدهاند، کاری که من میکردم واقعاً کار نبود، مانند این بود که دارم تفریح میکنم.
احساسی که از آن میگویی، احساس چه چیزی بود؟
پیچیده است. من اشتیاق و علاقه شدیدی دارم برای حل مسائلی که فکر میکنم میتوانم آنها را با راه جدیدی حل کنم. منظورم این است که انجام یک کار جدید به ما آدمها حس غرور میدهد. برای من مسائلی جذاب بود که به نظرم میرسید بسادگی قابل حل است. منظورم مسائل مشکل نیست. از آن مسالهها که فیزیکدانها دنبال حل آن هستند. منظورم مسائل سادهای است که هیچ کس خودش را برای حل آنها به دردسر نمیاندازد، چون فکر میکنند حلشان غیرممکن است. ایده eBay هم اینجوری بود. فکر من فقط کمک به آدمهایی بود که میخواستند با همدیگر در اینترنت دادو ستد کنند. مردم فکر میکردند این کار غیرممکن است. آنها میگفتند آخر چطور میتوانند از طریق اینترنت به همدیگر اعتماد کنند؟ (حواستان باشد داریم از سال 1995 حرف میزنیم.) چطور میتوانند همدیگر را بشناسند؟ ولی من فکر میکردم تصورات مردم احمقانه است، چون آدمها اساساً خوب و درستکار هستند. این فکر خیلی مرا تحریک کرد. هی، من باید این کار را سریع انجام بدهم. من باید به مردم نشان بدهم که فکرشان درست نیست. باید بروم جلو تا ببینم چه میشود.
یعنی همانطور که جاهای دیگر خواندهایم، ایده اصلی eBay اتفاقی به ذهنت رسید؟
موفقیت تجاری eBay بله، بهطور کامل اتفاقی بود؛ ولی داستان تولد این ایده را رسانهها بال و پر دادند و در آن زیادهگویی کردند.
منظورت همان داستان آبنبات با مارکPez است؟ (مدتها این داستان بر سر زبانها افتاده بود که امیدیار، eBay را به خاطر کمک به نامزدش راه انداخته است. آخر همسر امیدیار علاقه زیادی به جمع کردن انواع مختلف آبنباتهای Pez دارد. میگفتند امیدیار این سایت را راه انداخت تا همسرش (نامزدش در آن زمان) با استفاده از اینترنت راحت بتواند بقیه کلکسیونرهای Pez را پیدا کند و با آنها معامله کند.)
بله. همسرم (که در آن زمان نامزد بودیم) هر وقت این داستان را میشنود چشمانش گشاد میشود و میگوید: به آنها بگو من مشاور کارهای مدیریتی هستم. به آنها بگو من در بیولوژی مولکولی تخصص دارم. من فقط کلکسیونر آبنباتهای Pez نیستم. این قضیه آبنباتها در الهام این ایده به من نقش داشت؛ ولی با صراحت میگویم نقشش خیلی کم بود. برای من این کار یک تجربه بود. همانطور که گفتم من میخواستم یک بازار کارآمد بسازم که تک تک آدمها بتوانند از شرکت در آن سود ببرند. به خودم گفتم: اینترنت و وب برای این فکر نقص ندارد. این تجربه را ابتدا به عنوان سرگرمی شروع کردم و کار روزانهام را هم داشتم. در 6 ماه سودی نصیب ما میشد که هزینههایمان را جواب میداد طی 9 ماه به سودی رسیدیم که بیشتر از حقوق شغل روزانهام بود. اینجا بود که فهمیدیم با یک تجارت درست و حسابی طرف هستیم و باید کاری برایش بکنیم و کار اصلی از آن زمان شروع شد.
اصلا تصور میکردی که این ایده کوچکت، این قدر بزرگ شود و آن هم با این سرعت؟
به هیچ وجه. اول کار من فکر میکردم توی سه سال ما فوقش هر ماه 20 تا 30 درصد پیشرفت کنیم. آخر هیچ تجارت دیگری را هم ندیده بودم که اینجوری رشد کند. البته به هر حال در هر تجارت تازه راه افتادهای آدم انتطار دارد که در مدت کوتاهی چنین رشدی را داشته باشد، ولی انتظار ندارد که این رشد سریع، مدت طولانی ادامه داشته باشد. کار به جایی رسید که حتی چند تا آدم خبره تجارت را آوردم تا این قضیه را بررسی کنند. ولی همه آنها هم میگفتند: «نه، نه، این رشد امکان ندارد با این سرعت بتواند ادامه پیدا کند.» ولی جالب توجه این بود که این اتفاق افتاد.
در انجام هر کاری، ناامیدی پیش میآید، شکستهای زیادی رخ میدهد و از اینجور چیزها. شما هم با این مسائل درگیر شدید؟ البته اگر چنین اتفاقهایی برای شما نیفتاده شاید بهتر باشد به جای پرسیدن سوال «چگونه با شکستها کنار آمدید؟»، بپرسیم که چگونه با موفقیتها کنار آمدید؟
من به هر دوی این سوالها میتوانم جواب بدهم. من هر وقت به مساله موفقیت eBay فکر میکنم، میزنم به تخته تا eBay چشم نخورد! چون فکر میکنم ما برکت کارمان به خاطر حضور جمعی از آدمهاست که از ایده شکلگیری eBay استقبال کردند . کل ایده eBay این است که با دیگران جوری رفتار کنی که انتظار داری با خودت رفتار کنند. این جوری است که مردم میتوانند با یکدیگر تجارت کنند. برای همین این تجارت موفق ما بر پایه باورهای این آدمها رشد کرد و ما فقط این راه را مهیا کردیم و فرصت رشد را به آنها دادیم. البته موفقیت و پیشرفت زیاد، کلی هم چالش با خودش میآورد. ما در اواسط سال 1999 چند شکست نسبتاً اساسی داشتیم، همان زمانی که سیستم ما، 22ساعت از کار افتاد و بعدش هم دوباره 8 ساعت از کار افتاد ما آن موقع دیگر خیلی بزرگ شده بودیم و رسانهها ما را زیر نظر داشتند. برای همین این از کار افتادن سایت ما حسابی رفت توی بوق و کرنا. ولی من فکر میکنم شکست در این اندازه واقعاً مهم است و خوشحال هستم که خیلی زود در سیر تکاملیمان با آن روبرو شدیم. چون مگ که مدیر عامل eBay است، این واقعیت را متوجه شد که زیر ساختها و فنآوریمان مشکلات بحرانی دارد. شش یا نه ماه هم بیشتر طول نکشید تا ما توانستیم این مشکل را حل کنیم. برای همین من فکر میکنم این چالشها درعین حال که بحران ایجاد میکنند ولی مهم هم هستند. چون اگر از این بحران جان سالم به در ببری، قویتر میشوی. و این حرف کاملاً درست است.
فکر میکنی eBay جاده ابریشم قرن بیست و یکم است؟ یعنی تجارت در آینده قرار است با این سرو شکل و از این راه انجام شود؟
امید یار: من مردد بودم که بگویم eBay یا اینترنت راهی است که همه تجارتها بالاخره توی آن میافتند. ولی کاری که eBay انجام دادو ویژگی eBay، ساخت یک بازار جدید بود، چیزی که قبلاً وجود نداشت. یک بازار جهانی برای انواعی از کالا که معمولاً توی بازارهای کل و کثیف و گاراژها و جاهایی در این مایهها انجام میشد و شکلش از ابتدا اصلاً به همین صورت بود eBay شروع کاری بود که قبلاً وجود نداشت.
میخواستم بگویم که همه تجارتها به سمت تجارت الکترونیک حرکت خواهند کرد. ولی نه هرگز این اتفاق نمیافتد. چون شما هنوز دوست دارید برای خرید توی پیادهروها راه بروید و هوا بخورید و هنوز دوست دارید بیشتر ما مردم سرو کار داشته باشد. تجربه دنیای واقعی ارزش قطعی دارد که به این زودیها ارزش خودش را در بین مردم از دست نخواهد داد.
مساله دیگری که تو باید با آن سرو که بزنی، مسوولیت چیزهایی است که در eBay فروخته میشود. این حرفت ممکن است درست باشد که مثلاً 95 درصد مردم میتوانند قابل اعتماد باشند، ولی برای 5 درصد بقیه چه فکری کردهاید؟
من این شرکت را با این فکر تأسیس کردم که مردم اساساً خوب هستند. من ممنون این فکر هستم، چون آمار نشان میدهد که این فکر درست بوده است. عملاً 999/99 درصد معاملات ما بدون هیچ کلاهبرداری اتفاق افتاده است. در هر یک میلیون معامله، فقط 30 مورد بوده است که فردی دچار مشکل شده و گزارش کلاهبرداری داده است. البته مطمئنا مواردی هم بوده که طرف گزارش نداده است. ولی این چیزی فراتر از اکثریت مطلق یا بیشترین یا چیزی در این مایههاست. منظورم این است که این آمار یعنی عملاً همه معاملات بدون مشکل انجام شده است. البته الان همان طوری که تعداد کل معاملات دارد زیاد میشود (این چالش دیگری است که ما با آن روبرو شدهایم). تعداد کل مشکلات هم بالا رفته است. در نتیجه با توجه گستردهای که به eBay میشود، روزی نیست که روزنامه را باز نکنی و چیزی درباره آخرین مشکل مرتبط با eBay نخوانی. برای همین ما مجبور شدهایم استراتژی و سیاستمان را نسبت به چیزی که من در ابتدا ساختم، عوض کنیم و آن را متحول کنیم، یعنی از جامعهای که هر کسی پلیس خودش بود به سوی وضعیتی برویم که ما در آن نقش فعالتری برای کمک به شناسایی آدم بدها داشته باشیم.
اما با این حال و احوالات یعنی هنوز هیچ چیز از اعتمادت به ذات آدمها کم نکرده است؟
نه، این اولین بار است که ما گواه آماری بر ادعایمان داریم eBay. بازار باز گستردهای است و با این حال تنها 30 معامله از هر یک میلیون معامله با مشکل روبرو شده است! این اتفاق حیرتآور است. این نسبت از همان اولین باری که در ژانویه سال 1998 شروع به اندازهگیری کردیم، ثابت مانده است. آن موقع حدود 27 تا معامله در یک میلیون معامله بود. بنابراین حتی با این که تعداد معاملهها نسبت به آن موقع خیلی زیادتر شده، ولی این نسبت هنوز پابرجاست.
به جوانی که پیش تو بیاید و بگوید من میخواهم کاری را که تو انجام دادی، انجام بدهم، چه چیزی میگویی؟
خب، اگر آنها بگویند: من میخواهم دقیقاً همان کاری را که تو انجام دادی، انجام بدهم و با eBay رقابت کنم. من میگویم: فقط را به دردسر نینداز، کار روزانهات را ول نکن. این خیلی مهم است. بعد هم این که تو باید احساساتت را دنبال کنی. اگر به چیزی خیلی علاقه داشته باشی و سخت کار کنی، فکر میکنم موفق خواهی شد. ولی اگر تجارتی را شروع کنی به این امید که کلی پول پارو کنی، احتمالاً موفق نخواهی شد. چون این دلیل اشتباهی برای شروع یک کار تجاری است. تو باید واقعاً به کاری که داری انجام میدهی، باور داشته باش. باید آنقدر بهش علاقه داشته باشی که بتوانی زمان و تلاش لازم را برای رساندن آن کار به موفقیت، برایش کنار بگذاری. آن وقت است که به موفقیت خواهی رسید. نکته بعدی این است که وقتی تو به کارهای تمام و کمال آدمهای درست و حسابی نگاه میکنی، میگویی: پسر، این باید کلی سخت بوده باشد. ولی میدانی، وقتی به چیزی نگاه میکنی که به نظر سخت میرسد، احتمالاً ساده بوده و برعکس، وقتی به چیزی نگاه میکنی که به نظر ساده میآید، احتمالاً سخت بوده است. و تو هرگز متوجه نمیشوی کدام از اینها درست است مگر این که عملاً آن کار را انجام بدهی. برای همین فقط برو و آن کار را انجام بده، سعی کن و از آن یاد بگیر. تو در بعضی چیزها شکست خواهی خورد، این تجربه آموزندهای است که تو نیاز داری آن را با خودت ببری و در تجربه بعدیات استفاده کنی. نکته آخر هم این که به آدمهایی که بهشان احترام میگذاری و باور داری چیزی را که میگویند، میدانند، اجازه نده به تو بگویند این کار امکان ندارد. بیشتر وقتها آنها به تو میگویند این کار امکان ندارد و این فقط به خاطر این است که آنها جرات امتحان کردن آن را ندارند.
در مورد ثروتمندترین ایرانی : زندگی نامه پیر امید یار Pierre Omidyar صاحب بزرگترین وب سایت حراج ایبی (e-bay)
پیر امیدیار Pierre Morad Omidyar (تا سال ۲۰۰۳ ) پولداترین و ثروتمندترین مرد ایرانی، میلیاردر ایرانی الاصل دومین ثروتمند زیر چهل سال و بیست و نهمین ثروتمند دنیا با ثروتی بالغ بر 8 میلیارد دلار است.
پیر امیدیار رئیس و موسس وب سایت ایبی (e-bay) اولین و معروفترین وبگاه مخصوص حراج و خرید و فروش اینترنتی که تا آخر سال ۱۹۹۸ ۱/۲ میلیون عضو ۷۵۰ میلیون دلار حجم معاملات و حدود ۸ میلیون دلار سود به هم زده بود.
مجله فوربس که هرساله لیست پولدارترین افراد دنیا منتشر می کند، دراقدامی جالب، با معادل سازی ارزش دارایی افراد در مقاطع زمانی مختلف تا کنون، برای اولین بار لیستی را منتشر کرده است که در آن 200 نفر که در طول تاریخ بیشترین ثروت را داشته اند معرفی شده اند. اولین نفر در این لیست که به عنوان پولدارترین فرد در تاریخ معرفی شده، چنگیز خان با 417 میلیارد دارایی است.
نکته جالبی که در این لیست به چشم می خورد، وجود تنها یک ایرانی در این لیست 200 نفره است، که در این رده بندی جایگاه 193 را به خود اختصاص داده است.
بر خلاف تصور اکثر ایرانیان در مورد پولدارترین فرد ایرانی این عنوان به پیر امیدیار، مدیر سایت ebay اختصاص دارد.
به گزارش مجله فوربس که هرساله لیست پولدارترین افراد دنیا منتشر می کند گفت: امسال در یک اقدام جالب، با معادل سازی ارزش دارایی افراد در مقاطع زمانی مختلف تا کنون، برای اولین بار لیستی را منتشر کرده است که در آن 200 نفر که در طول تاریخ بیشترین ثروت را داشته اند معرفی شده اند. اولین نفر در این لیست که به عنوان پولدارترین فرد در تاریخ معرفی شده، چنگیز خان با 417 میلیارد دارایی است! نکته جالبی که در این لیست به چشم می خورد، وجود تنها یک ایرانی در این لیست 200 نفره است، که در این رده بندی جایگاه 193 را به خود اختصاص داده است.
بر خلاف تصور اکثر ایرانیان در مورد پولدارترین فرد ایرانی! این عنوان به پیر امیدیار، مدیر سایت ebay اختصاص دارد. امیدیار در سال 1967 در کشور فرانسه- پاریس به دنیا آمد. پدر او ایرانی و مادرش فرانسویست. وی در 6سالگی به همراه خانواده خود به امریکا می رود و در کالج نافتز در رشته علوم رایانه تحصیل میکند. امیدیار در سال 1995 سایت ebay را تنها از روی سرگرمی راه اندازی می کند ولی پس از گذشت اندکی این سایت به یکی از بزرگترین و پردرآمد ترین سایت های اینترنتی تبدیل می شود.Ebay به عنوان اولین سایت حراجی اینترنتی لقب گرفته است. این سایت در حال حاضر تعداد 6000 کارمند دارد و در سال 2005 میلادی معادل 441 میلیون دلار سود داشته است. ebay در حال حاضر 144 میلیون عضو دارد و روزانه میلیون ها معامله بصورت مجازی در آن صورت می گیرد. امیدیار در لیست ثروتمندان حال حاضر دنیا در رتبه 17 قرار دارد و ثروت او حدود 8 میلیارد دلار برآورد شده است.
معماران عصر دیجیتال
راز موفقيت «پير اميديار»؛ ثروتمندترین مرد ایرانی!
در ادامه ی مطلب های مربوط به رموز موفقیت مدیران و کارآفرینان بزرگ دنیا یا بعبارتی دیگر، کیمیاگران عصر، در این مطلب، به سراغ «پير اميديار» بنيانگذار ايرانيتبار سايت eBayو ثروتمندترین مرد ایرانی! رفته ایم.
لاپلاس: در ادامه ی مطلب های مربوط به رموز موفقیت مدیران و کارآفرینان بزرگ دنیا یا بعبارتی دیگر، کیمیاگران عصر، در این مطلب، به سراغ «پير اميديار» بنيانگذار ايرانيتبار سايت eBayو ثروتمندترین مرد ایرانی! رفته ایم.
10 راز موفقيت «پير اميديار»؛ ثروتمندترین مرد ایرانی!
امیدواریم این سری مطالب بخش رموز موفقیت در کار و سرمایه ، کمکی باشد هر چند کوچک برای جوانان و بطور کلی عموم افراد برای راه اندازی و توسعه کسب و کارشان و ساخت یک بنیان فکری کارآفرینی برای کشور عزیزمان.
پیر امیدیار رئیس و موسس سایت ایبی (eBay) اولین و معروف ترین وبگاه مخصوص حراج و خرید و فروش اینترنتی می باشد که تا آخر سال ۱۹۹۸، ۱/۲ میلیون عضو ،۷۵۰ میلیون دلار حجم معاملات و حدود ۸ میلیون دلار سود به همراه داشت. حال بعد از گذشت حدود ۱7 سال شرکت بزرگی شده است با بیش از ۶۰۰۰ کارمند و میلیاردها دلار سهام. آن چه می خوانید خلاصه ای است از تاریخچه ی E-Bay و زندگینامه او.
10 راز موفقيت «پير اميديار»؛ ثروتمندترین مرد ایرانی!
وقتي پير اميديار سايت eBay.com را به عنوان يک نوع سرگرمي راهاندازي کرد، فکرش را هم نميکرد روزي صاحب بزرگترين بازار اينترنتي جهان شود که روزانه چهار ميليون حراج در آن صورت ميگيرد، هر ۲۴ ساعت نيم ميليون گزينه براي خريد در آن وارد ميشود و ارزشي معادل ده ميليارد دلار پيدا ميکند.
پس از خواندن مقالات مختلفي در مورد eBay و موسس ایرانی آن، مطالب جالبي ياد گرفتیم که فکر مي کنیم براي هر کسي که بخواهد يک کسب و کار جديد را شروع کند ميتواند مفيد باشد، در ادامه اين پست، این مطالب را نکته وار برايتان آورده ایم.
۱– امتحان کنيد.
اميديار ميگويد وقتي به دستآوردهاي افراد موفق نگاه ميکني و ميگويي: «عجب کار سختي بوده!»، مطمئن باش کار سختي بوده و وقتي به کارهايي نگاه ميکني که به نظر آسان ميرسند، احتمالا آنها هم سخت بودهاند. تا وقتي خودت دست به کاري نزني، هيچ وقت نميفهمي که واقعا چهطور بوده است. تو در بعضي چيزها شکست خواهي خورد، اين تجربه ي آموزندهاي است که تو نياز داري آن را با خودت ببري و در تجربه بعديات استفاده کني.
2– دنبال علايق تان برويد.
موسسeBay تاکيد مي کند، اگر به چيزي خيلي علاقه داشته باشي و سخت کار کني، فکر ميکنم موفق خواهي شد. ولي اگر تجارتي را شروع کني تنها به اين اميد که کلي پول پارو کني، احتمالاً موفق نخواهي شد. چون اين دليل اشتباهي براي شروع يک کار تجاري است.
تو بايد واقعاً به کاري که داري انجام ميدهي، باور داشته باشي، بايد آنقدر به آن علاقه داشته باشي که بتواني زمان و تلاش لازم را براي رساندن آن کار به موفقيت، کنار بگذاري. آن وقت است که به موفقيت خواهي رسيد.
وي ميگويد من به دنبال چيزي بودم که از انجام دادنش لذت ميبردم. در واقع علاقه خودم را دنبال ميکردم. اگر از کار لذت ببريد، ديگر کار حساب نميشود. من هميشه دوست داشتم با کامپيوترها سروکار داشته باشم، محرک و انگيزه من اين بود که بتوانم نرمافزاري ايجاد کنم که براي آدمها سود داشته باشد و بر روي آنها تاثير بگذارد.کاري که من ميکردم واقعاً کار نبود، مانند اين بود که دارم تفريح ميکنم.
۳– از چيزهاي اطرافتان ايده بگيريد.
شبى در سال ۱۹۹۵ اميديار، مهندس جوان برنامه نويس ايرانى الاصل، با نامزدش که عاشق جمع آوري Pez بود (Pez يک نوع شيرينى است که معمولا در يک ظرف کوچک پلاستيکى به شکل عروسک قرار ميگيرد)، مشغول خوردن شام بود که نامزدش ازآنکه شريکى براى ايجاد يک کلکسيون Pez در سانفراسيسکو ندارد گله کرد.
اميديار به او پيشنهاد کرد که از اينترنت براى پيدا کردن شريک تجارى استفاده کند. بنابراين وي در وب سايت کوچک خود براى نامزدش بخشى را براى اين موضوع آماده کرد و نام آن را Auction Web گذاشت، برنامه ايکه او برروى وب سايت شخصى خود ايجاد کرد و به کاربران امکان ليست کردن وسايل مختلف خود از جمله کلکسيون نامزدش را مي داد.
وقتي اميديار به مساله از ديد خودش نگاه کرد، شيفته حل چالش فني راهاندازي يک بازار اينترنتي براي حراج شد. حالا همسر اميديار بيشتر از ۴۰۰ عدد Pez در کلکسيون خود دارد!
4– هر چيزي امکان پذير است.
10 راز موفقيت «پير اميديار»؛ ثروتمندترین مرد ایرانی!
کار بر روي eBay از يک روز تعطيل وقتي اميديار ۲۸ ساله بود، شروع شد. روز ۴ سپتامبر ۱۹۹۵، اولين روز کار سايت حراج اينترنتي اميديار بود. پدربزرگ eBay، سايتي بود به نام Auction Web که حتي ميزبان مستقلي هم نداشت. خدمات اين سايت در ابتدا به رايگان ارايه شد و پس از مدتي براي تامين هزينههاي ميزبان اينترنتي، قرار شد تا از هر حراج کميسيون دريافت شود.
مبدع eBay ، به صورت کاملا اتفاقي يک دستگاه فتوکپي را به صورت آنلاين به فروش گذاشت و خوشبختانه خريدار هم براي آن پيدا شد. وقتي به خريدار اعلام کرد که دستگاه شکسته است، فرد خريدار اظهار داشت که «من يک کلکسيونر فتوکپيهاي شکسته هستم». اين زماني بود که اميديار متوجه شد که هر چيزي امکان پذير است.
و اين آغاز بزرگترين سايت خريد و فروش اجناس دست دوم در جهان بود.…
5– کسب سود را هدف اصلي خود قرار ندهيد، سود خودش مي آيد !
10 راز موفقيت «پير اميديار»؛ ثروتمندترین مرد ایرانی!
اميديار با دريافت مبلغ ناچيزي بين ۲۵ سنت تا دو دلار به فروشندگان اجازه داد که اجناس خود را براى شرکت در حراج در سايت eBay معرفى کنند. همچنين درصدى از خريدوفروشها به او ميرسيد و به اين ترتيب eBay موجب شد که فروشندگان و خريداران با هم به راحتى به خريد و فروش بپردازند.
بنيانگذار ايراني eBay: همه چيز را برنامه ريزي نکنيد!
در حال حاضر، حجم گردش سرمايه از طريق eBay از ۸ ميليارد دلار فراتر رفته است ، درآمد سايت نيز بالغ بر ۲ ميليارد دلار است و تنها در آمريکا بيش از نيم ميليون کاربر ثبت شده دارد.
۶– به فکر کمک کردن به مردم هم باشيد!
10 راز موفقيت «پير اميديار»؛ ثروتمندترین مرد ایرانی!
اميديار ميگويد من هميشه به کمک کردن به مردم براى آنکه از آنچه که هستند بهتر باشند معتقد هستم.
همواره انگيزه نوشتن نرمافزارهايي که فايدهاي داشته باشند يا روي آدمهايي که از آنها استفاده ميکنند، تأثير بگذارند ، من را به جلو ميبرد. براي همين من از نرمافزارهايي که به درد بازار مصرف مردم ميخورد و اين فکر که قادر باشي يک کار خوب انجام بدهي، انگيزه ميگرفتم.
7– يک کار جديد انجام دهيد.
10 راز موفقيت «پير اميديار»؛ ثروتمندترین مرد ایرانی!
استاد تجارت الکترونيک ما ميگويد: من اشتياق و علاقه شديدي دارم براي حل مسائلي که فکر ميکنم ميتوانم آنها را با راه جديدي حل کنم. منظورم اين است که انجام يک کار جديد به ما آدمها حس غرور ميدهد.
ايده eBay نيز اينگونه بود، فکر من فقط کمک به آدمهايي بود که ميخواستند با همديگر در اينترنت داد و ستد کنند، مردم فکر ميکردند اين کار غيرممکن است، آنها ميگفتند آخر چطور ميتوانند از طريق اينترنت به همديگر اعتماد کنند؟ (حواستان باشد داريم از سال ۱۹۹۵ حرف ميزنيم.) چطور ميتوانند همديگر را بشناسند؟ ولي من فکر ميکردم تصورات مردم احمقانه است، چون آدمها اساساً خوب و درستکار هستند.
اين فکر خيلي مرا تحريک کرد، من بايد به مردم نشان بدهم که فکرشان درست نيست.
۸ — احترام به ديگران فراموش نشود.
10 راز موفقيت «پير اميديار»؛ ثروتمندترین مرد ایرانی!
کل ايده eBay اين است که با ديگران طوري رفتار کنيد که انتظار داريد با خودتان رفتار کنند. اين گونه است که مردم ميتوانند با يکديگر تجارت کنند.
در سال ۱۹۹۹، سايت چندين بار دچار وقفه در خدماتدهي شد که يکي از آنها ۲۲ ساعت به طول انجاميد. اما اميديار به فکر بازپس گرفتن اعتماد کاربران بود، در آن روز شرکت با برقراري ۱۰,۰۰۰ تماس تلفني با کاربران اصلي سايت، از آنها عذرخواهي کرد و به آنها اطمينان داد که همه چيز به سرعت به وضع طبيعي باز ميگردد. با همين فعاليتهاي اميديار بود که ديگر سايتهاي حراج آمدند و رفتند، اما eBay باقي مانده و همچنان در حال رشد است.
9– از افراد متخصص کمک و راهنمايي بگيريد.
10 راز موفقيت «پير اميديار»؛ ثروتمندترین مرد ایرانی!
eBay که از ابتدا با هدف ايجاد بازاري براي فروش اجناس و سرويسهاي افراد مختلف بوجود آمده بود، در سال ۱۹۹۸ شروع به گسترش نمود.
پير از خانم “مگ وايتمن” (Meg Whitman) که فارغالتحصيل دانشکده تجارت دانشگاه هاروارد بود براي کمک در اين فرآيند دعوت به عمل آورد.
مگ کارمندان اصلي خود را از کمپانيهاي ديسني و پپسي انتخاب کرد و يک تيم مديريتي مجرب با حداقل ۲۰ سال تجربه کاري فراهم کرده و ديدگاه بينظيري براي سازمان بوجود آورد.
ايده ها، پشتکار و برنامه ريزى اين جوان ايرانى تبار، وى را در ليست موفق ترين و ثروتمند ترين افراد جهان قرار داد، اميدوارم ارايه اين نکات که از ميان زندگينامه و سخنان اين جوان خلاق گردآوري و نتيجه گيري شده بود شما را رهنموني باشد براي رسيدن به آينده اي روشن.
۱۰– نوبت شماست:
10 راز موفقيت «پير اميديار»؛ ثروتمندترین مرد ایرانی!
شما چه فکر مي کنيد؟ تا چه اندازه با سايت هاي حراج اينترنتي آشنا هستيد؟
به نظر شما آيا مي توان مشابه کاري که پير اميديار در eBay انجام داده است، در داخل ايران انجام داد؟