سبک تهران در دوره ی قاجار
نمونه موردی :ساختمان شمس العماره
“بدون تردید ریشه های معماری نوگرا و معاصر ایران از زمان آشنایی ایرانیان با معماری غرب، ازیکصد و پنجاه سال پیش، ازدوره ی سلطنت ناصرالدین شاه قاجار پدیدار شده اند.”(نفیسی،1344) و از این زمان است که اولین نمونه های ساختمان هایی که از عناصر معماری غربی استفاده کردند، در تهران ظاهر شدند.
در این زمان دو عامل یعنی “ایرانیان خارج رفته” و “خارجیان مقیم ایران”اصلی ترین عامل ارتباط باغرب و الهام گرفتن از آن محسوب می شدند.یکی از زمینه هایی که در این دوره تحت تأثیر غربقرار گرفت،معماری بود. در این زمان برای اولین بار در تاریخ ایران،گروهی از ایرانیان(در ابتدا مهدی خان شقاقی ) برای آموزش و تحصیل معماری به غرب رفتند ودر دانشکده های معماری اروپایی تحصیل کردند.
مقدمه:
“بدون تردید ریشه های معماری نوگرا و معاصر ایران از زمان آشنایی ایرانیان با معماری غرب، ازیکصد و پنجاه سال پیش، ازدوره ی سلطنت ناصرالدین شاه قاجار پدیدار شده اند.”(نفیسی،1344)
و از این زمان است که اولین نمونه های ساختمان هایی که از عناصر معماری غربی استفاده کردند، در تهران ظاهر شدند. در این زمان دو عامل یعنی “ایرانیان خارج رفته” و “خارجیان مقیمایران”اصلی ترین عامل ارتباط باغرب و الهام گرفتن از آن محسوب می شدند. یکی از زمینه هایی که در این دوره تحت تأثیر غرب قرار گرفت،معماری بود. در این زمان برای اولین بار در تاریخ ایران،گروهی از ایرانیان(در ابتدا مهدی خان شقاقی ) برای آموزش و تحصیل معماری به غرب رفتند ودر دانشکده های معماری اروپایی تحصیل کردند. ایرانیان فرنگ رفته،مبهوت غرب شده ،با انواع و اقسام آلات جدید و سوغات های بدیع به کشور باز می گشتند.گراورها و عکسهای کاخ ها و بناهای زیبا در غرب، از جمله ی این سوغات ها بود که همراه این گروه به کشور آورده می شد و مورد استفاده معمارباشی ها قرار می گرفت. بدین ترتیب معماری “کارت پستالی” شکل گرفت و معمارباشی ها بدون این که از ویژگی های این معماری آگاه باشند، با مواد و مصالح و فنون محلی به تقلید پرداختند. این اصطلاح کارت پستالی بودن در ابتدا نه به قصد ریشخند کردن و یا ناچیز شمردن این معماری به کار میرفت، بلکه اصطلاحی بود که از درون خود این معماری و نحوهی اجرای آن زاییده شده بود؛ گرچه بعدها به عنوان صفتی کمابیش منفی مورد استفاده قرار گرفت. “کارت پستالی” بودن این معماری از آن جهت بود که در اغلب اوقات، یعنی زمانی که هنوز دانشکدهی معماری در ایران تأسیس نشده بود و تعداد معماران تحصیلکردهی «فرنگ» هم ناچیز بود و مجلات و ژورنالهای ساختمان به ایران نمیرسید، آنچه که خیلی سریع و بیواسطه، تصویری از معماری «فرنگی» را به ایران انتقال میداد، کارتها و کارت پستالها و عکسهایی بود که از فرنگ میرسید یا شاه و شازدهای آن را با خود بهعنوان سوغات میآورد. این تصاویر دو بعدی خیلی وقتها اساس سفارش طرح یک ساختمان به معمار میشد. در این دوره بناهایی چون کاخ شمس العماره ،تکیه ی دولت،کاخ فیروزه و…..با اقتباس از معماری غرب ساخته شدند و بناهایی نیز با کاربری هایی که در ایران سابقه نداشت، چون هتل،پستخانه تلگرافخانه ،بانک شاهنشاهی،مجلس شورای ملی ، مدرسه ی دارالفنون و بلوار سفرا شاخته شدند. (دهباشی، 1380) ریشه های اصلی معماری دوران قاجار رادر معماری دوران صفوی باید جستجو نمود که همزمان با تشکیل دولت قاجاردر سال1165 هـ.ش و انقلاب 1789 فرانسه به تدریج دچار تحول می شود.بنا بر این “معماری دوره قاجاریه را معماری دوره دوم شیوه اصفهانی(مکتب اصفهان) می دانند.”(پیرنیا،1380،صص 243)
بناهای این دوره از لحاظ سبک و شیوه طراحی به سه دسته :
1) شیوه سنتی( مانند مسجد ـ مدرسه آقا بزرگ کاشان)
2)شیوه التقاطی(مانند شمس العماره)
3) شیوه فرنگی( مانند خانه معیرالملک)
تقسیم می شوند.
معماری قاجار:
بطور کلی معماری دوره ی قاجاریه را می توان به دو دوره ی کلی تقسیم کرد:
دوره ی اول: از آغاز سلطنت آقا محمد خان تا پایان سلطنت محمد شاه : در این دوره نگاه حاکم بر معماری همچنان نگاهی درونزا و بر مبنای سبک اصفهان و به کمال رساندن آن می باشد که نمونه هایی همچون حرم حضرت معصومه در قم و مسجد سلطانی نمونه هایی از آن هستند.
دوره ی دوم: از آغاز سلطنت ناصرالدین شاه تا پایان حکومت سلسله قاجار :
در این دوره بر اثر مسافرت های ناصرالدین شاه و همچنین اعزام عده ای از محصلین ایرانی به اروپا و تحت تاثیر قرار گرفتن هیات حاکمه و نخبگان جامعه، سبکی در معماری آغاز می گردد که التقاطی از معماری بومی و معماری غربی می باشد. هنر معماری این زمان با مقایسه با دورهی صفویه[بخصوص در مورد ساختمان و توده] بسیار ضعیف شمرده میشود. تنها درزمان حکومت طولانی ناصرالدین شاه قاجار به دلیل نفوذ هنر باختری، هنر معماری،همچنین صنایع ظریف مانند گچبری، آیینهکار ی و کاشیکاری رونق یافت. ارتباط بیشتر ایران با غرب، معماران ایرانی را بر آن داشت تا عوامل مشخص معماری ایران را با روشبینی و توجه خاصی باعوامل معماری غرب درآمیزند و آثاری به وجود آورند که از نظر هنری دل پسند باشد. ( منبع : کتاب سیمای فرهنگی ایران؛ به قلم نویسندگان) اما معماری قاجار اصول، مبانی و الگوهای قدیم معماری ایران را ارتقا بخشیده و نوآوری هایی از نظر فضا به وجود آورد. لیکن،به نظر می رسد، قوت لازم خلق یک معماری نوین را نداشته است. جایگاه و مرتبه معماری قاجار در تاریخ معماری گذشته ایران (قبل از دوره جدید) می تواند محل بحث و تأمل باشد. اگر آثار معماری را از زاویه فضایی ارزیابی کنیم و به خلاقیت های فضایی در معماری توجه کنیم معماری دوره قاجار ارزش پیدا می کند و درجایگاه برتر و تکامل یافته تری نسبت به معماری های دوره های قبل از خود چون زندیه و صفویه قرار می گیرد، چرا که درمعماری این دوره خلاقیت هایی فضایی افزایش می یابد.تنوع فضاها بیشتر می شود و فضاهای نوینی خلق می شوند. فضاها به گشایش و سبکی بیشتری می رسند و الگوهای قدیمی معماری ایران در جهت گسترش فضا تکامل می یابند. به طور خلاصه، اگر تکامل معماری را گشایش، شفافیت و سبکی فضاها بدانیم، معماری این دوره به عنوان مرحله تکامل معماری قدیم ایران مطرح میشود. اما وقتی به معماری از زوایای دیگری مانند اندازه ها، تناسبات، شکل ها و تزئینات نگاه کنیم، معماری دوره قاجار وضع نازل تری را نسبت به دوره های گذشته خود و به خصوص دوره صفوی نشان می دهد. شکل ها، استواری و صلابت قبلی را ندارند و شکل های جدیدی وارد معماری می شوند که سطحی و تفننی اند. اندازه ها دقت لازم را ندارند. تناسبات در مرتبه پایین تری نسبت به تناسبات موزون و اندیشیده شده دوره های قبلی قرار می گیرند. تزئینات معماری گاه تا حد ابتذال سقوط می کند و بی بندوباری، غلو ناشیانه و هرج و مرج، جایگزین تزئینات محدود و با وسواس دوره های درخشان سلجوقی و صفوی می شود. (منبع : روزنامه ایران ؛ مصاحبه با مهندس هادی میرمیران)
” تا اواسط دوران قاجار،معماری در ایران ریشه های سنتی و بومی خود را داشته و در ارتباط با اصول معماری سنتی،ویژگی های اقلیمی و شرایط جغرافیایی شکل می گرفته است. همزمان با سلطنت ناصرالدین شاه و ایجاد ارتباطات وسیع با جوامع اروپایی،تحولات عظیمی در جامعه ایران و به تبع آن، معماری روی می دهد.در این میان شهر تهران به عنوان پایتخت،بستر اساسی ترین و عمیقترین تحولات و تغییرات کالبدی می گردد.سبک تهران شهرت یافت.” تا جایی که به خودی خود پایه گذار سبک منحصر به فردی می گردد که بعد ها به نام (پاکدامن ،1373صص 54) بنا بر این “روند معماری وهنرسرزمین ایران که تا زمان فتحعلی شاه و محمدشاه،همچون زنجیری پیوسته بود از زمان ناصرالدین شاه با آغاز روابط فرهنگی با غرب دچار نوعی خود باختگی شده و از آن پسرو به پسرفت می گذارد.(پیرنیا،1380،صص 348)
معرفی سبک تهران
دردوران پر آشوب بعد از انقراض صفویه تا روی کار آمدن فتحعلی شاه سازمان فضایی عرضه شده همانی است که در مکتب اصفهان ساخته و پرداخته شده بود و دولت قاجار در دل این مکتب سبکی را رقم زد که شاید بتوان”سبک تهرانش” نامید.(حبیبی،1374،ص 234)
تغییر در پلان ساختمان،تلفیق عناصر و اشکال و مصالح غرب با معماری سنتی مانند به کارگیری شیروانی برای پوشش بام هاکه قبلاً توسط معماران اروپایی در ساختمان هایی با سبک التقاطی معرفی شده بودند،کلاه فرنگی،برج ساعت و…..ویژگی های عمده ساختمان های این دوره هستند. نمونه های این شیوه معماری را در بسیاری از بناهای تهران می توان مشاهده کرد.
کار احداث این ساختمان در سال 1282هـ .ق به دستور ناصرالدین شاه، نظارت دوستعلی خان نظام الدوله معیرالممالک( شوهر خواهر ناصرالدین شاه) و معماری استاد علی محمد کاشی شروع وپس از گذشت دو سال یعنی در سال1284هـ .ق پایان یافت. این ساختمان در شش مرتبه ساخته شده و دارای دو برج در امتداد محور شمالی ـ جنوبی است که در میان این دو برج،برج ساعتی قراردارد که ساعت آن را ملکه ویکتوریا پادشاه انگلستان به ناصرالدین شاه اهدا کرده ست.این عمارت برای مدت کمتر از یک قرن، بلندترین ساختمان در بافت قدیمی شهر تهران محسوب می شده است.(مختاری،ص 101)
شکل 2ـ شمس العماره از حیاط کاخ گلستان
در سال 1303 هجری قمری در سمت جنوبی شمس العماره،ساختمان سر در شمس العماره به عنوان یکی از ورودی های کاخ گلستان از سمت خیابان ناصریه ساخته شد.ساختمان جدید نیز همانند خود شمس العماره به سبک تلفیقی احداث گردید.در سال 1305 هجری قمری میدانی در جلوی سردر شمس العماره به نام جلو خان شمس العماره احداث شد.[شکل شماره3]
شکل 3ـ بنای سر در شمس العماره در خیابان ناصر خسرو
یکی از عملکردهای این بنای مرتفع تماشای شهر تهران و اطراف ان از بالای ساختمان توسط ناصرالدین شاه و میهمانان وی و اهل حرم بوده است و در دیوان و سالن های پرتزیین و با شکوه آن از مقامات و سرشناسان پذیرایی می شده اند.البته این ساختمان به لحاظ آن که در آن زمان مرتفع ترین ساختمان تهران بوده و از بسیاری از نقاط شهر قابل رویت بود،به عنوان نماد و جلوه ای از قدرت و تمول و در عین حال ذهنیت فرهنگ مآب پادشاه ایران شناخته می شده است.(قبادیان،1384، ص 159) [اشکال شماره 5]
جهت دسترسی به طبقات فوقانی پله ها همانند اکثر بناهای مسکونی در ایران در پستوهای پشت اتاق های اصلی قرار گرفته اند و نظام گردشی ساختمان ایرانی است و ارتباط از طریق اتاق به اتاق صورت می گیرد،در حالی که پلکان بزرگ ورودی رو به حیاط که برروی محور ایوان هم کف قرار گرفته ملهم از معماری غرب است.چرا که در معماری سنتی ایران،پله بر روی محور اصلی بنا کمتر دیده شده است و این پله بعد ها برچیده شد و در حال حاضر وجود ندارد.(قبادیان،1384،صص 167) [شکل شماره 9]
طبقه اول شامل فضای پیش ورودی، دو گوشواره، شاه نشین و فضای خروجی و طبقات بالاتر شامل اتاق های نشیمن موقت و راهروهای ارتباطی است و از میان این طبقات پنج گانه تنها طبقه اول از جهت عملکردی قابل استفاده بوده و سایر طبقات در برج های شمالی و جنوبی دارای قابلیت استفاده موقت بوده و برای زندگی روزانه کاربردی نداشته اند.[اشکال شماره 10 و11]
ورودی اصلی ساختمان از سمت محوطه بازکاخ های سلطنتی در غرب بوده و ایوان ها و نورگیرهای ساختمان رو به باغ ساخته شده اند.[شکل شماره9]نمای سمت شرقی که هم جوار دیوار ارگ شهر است با سطوح پر گود و برجسته آجری و قاب های کاشی الوان پوشیده و دید از داخل به خارج صرفاً از طریق مشبک های فیروزه ای رنگ میسر می باشد. نما در این سمت از بلندی با روی ارگ دارای تزیینات ولی از تراز سطح فوقانی دیوار ارگ تا زمین با آجرهای توکار و بند های ساده گچی پوشیده است که چنین امری ناشی از احتمال وجود همیشگی دیوار ارگ بنا بوده است.(افشار،ص 120)
تأثیرات وارد شده از اروپا در این دوره بیشتر حالت فرمیک داشته و کمتر در شیوه ساخت دخیل بوده است.تکنیک غالبدرساخت بنا، دیوار باربر با طاق های آجری و چوبی است. از تکنیک ساخت مناره و سیستم خرپای چوبی نیز برایساخت
عناصر تشکیل دهنده این ساختمان نیز بخشی ایرانی و بخشی فرنگی است.از عناصر سنتی می توان به ستون و سر ستون های سبک صفوی،قوس جناغی،سطوح برجسته گود آجری که یادآور مشبک های دوره صفوی هستند،قابهای کاشی الوان،انواع ارسی و سه دری [شکل شماره 16] و از عناصر فرنگی به ستون های چدنی با سر ستون کرنتین، بام شیبدار،سنتوری، قوس های نیم دایره ای رومی، ساعت و غرفه های کلاه فرنگی اشاره کرد.[اشکال 17 تا19]
شکل 17ـ برج ساعتی نمونه ای از عناصر فرنگی
شکل 18ـ دیوار مشبک نمونه ای از عناصر دوران صفوی
تزیینات ساختمان نیز همانند دیگر بخش های این بنا به صورت تلفیقی از تزیینات ایرانی و فرنگی است و بیشتر از همه یاد آور دوره روکوکو می باشد.تمام سطوح داخلی و خارجی این بنا تزیین شده و کمتر جایی در بنا یافت می شود که فاقد تزیینات باشد. البته سطوح تزیین شده و میزان ظریف کاری در طبقات پایین بیشتر و به تدریج در طبقات بالاتر کمتر است. به طور کلی ،این تزیینات شامل گچ کاری، آیینه کاری، کاشی کاری،آجر کاری، چوب کاری و حجاری می باشد. در یک تقسیم بندی کلی نقوش نقش برجسته بر سطوح بنا را می توان به دو دسته ایرانی(اسلیمی، گره چینی، قطاربندی،مقرنس) و فرنگی( نقاشی واقع گرا مانند تصاویر گیاهان به صورت طبیعی و ساختمان های فرنگی، حجاری با ترسیمات و نقوش واقعی،مجسمه سازی)تقسیم کرد.
در ابتدای ورود به ساختمان منظره،شکارگاهی قرار دارد که از سنگفرشها تا بالا به صورت مینیاتوری روی دیوار نصب شده است. در پشت زمینه این تصویر بنای عظیم و باشکوه قلعه فلک الافلاک قرار دارد که نشان دهنده سفر شاه به خارج است. از تصاویر دیگر می توان به جنگ رستم و اکوان دیو در طبقه اول و نبرد رستم و سهراب [شکل شماره 20] در سمت دیگر اشاره نمود که این خود نشانه تأثیر اساطیر ایرانی در نقوش این بنا می باشد. در دو طرف درهای ورودی طبقه تحتانی، تصاویر تعدادی سرباز مشاهده می شود که ساز و بزگ نظامی یا ابزار و ادوات موزیک نظامی به همراه دارند که نشانگر قدرت نظامی حکومت در این دوره بوده است.(خانلری،1380،صص 181-187)[شکل شماره 21] تصویر شیر و خورشید نیز در کاشی کاری این بنا به چشم می خورد.[شکل شماره 22]باور مردم در گذشته بر این بوده که خورشید هر روز صبح توسط شیر قوی پنجه از خاور تا باختر حمل می شود و این کار باعث پدید آمدن شب و روز می گردد.آیین ها ی کهن مانند میترائیسم و زرتشتی نیز توجه خاصی به خورشید داشته اند.
شکل 21ـ ساز و برگ نظامی
این بنا شاهکار سنگ ازاره است که در گوشواره ها با نقاشی و در شاه نشین در با نقاشی و حجاری ترکیب شده است. در داخل کاشی کاری های هشت رنگ به چشم می خورد که غالب آنها آبی روشن، زرد نارنجی و قهوه ای می باشد. در آرایش داخلی ساختمان،گچ بری گاه به تنهایی مانند سقف گچبری شده در گوشوارشمالی که به شکل فرش است و گاه در ترکیب با آیینه کاری مانند اتاق شاه نشین در طبقه اول خود نمایی می کند.
نتیجه گیری:
بنای شمس العماره یا خورشید از جمله اولین ساختمان هایی است که تحت تأثیر این سبک در تهران ساخته شده است. این بنا به عنوان مرتفع ترین ساختمان و اولین بنا یا نمای بیرونی در شهر تهران، سرآغاز سبکی التقاطی از سنت و نوگرایی به شمار می رود. همچنانکه فرهنگ و شیوه ظاهری زندگی غریبان بر روی فرهنگ ایرانی علی الخصوص طبقه مرفه و در رأس آن شاه تأثیر گذاشته بود،نماد این تأثیر در شمس العماره تجلی یافت. این تأثیرات هر چند تا حدودی از خلوص معماری ایران کاست، اما نقطه شروعی برای حرکت به سوی تکامل فرم و مصالح در معماری ایرانی محسوب می شود به نحوی که تمامی بناهایی که از این پس در دوران قاجار ساخته می شود در جهت استفاده از تکنولوژی مدرن تر و تلفیق معماری کلاسیک اروپایی و معماری سنتی ایران می باشد.
منابع:
– ماهنامه پژوهشی، آموزشی ، اطلاع رسانی شهرداری ها (شماره 85 ) ، دکتر محمدرضا بمانیان، دکتر محمدرضا پور جعفر، محمد شریف شهیدی
– ماهنامه فنی – تخصصی نما ( خرداد – تیر 1384 )
گرداوری هنرکده فن و هنر ایران زمین
منبع : http://marematgar.ir/