نقش رنگها در زندگی
رنگ ها با تمامی عوامل و جزئیات زندگی ما چنان رابطه تنگاتنگی دارند که باید گفت رنگها بسان پله هایی هستند که وجود فیزیکی و روحی انسانها را با سایر جزئیات و پدیده های جهان هستی در ارتباط قرار می دهند این ارتباط و تاثیر به حدی است که حتی انسانها در کلمات و جملات خود نیز برای بیان احساسات درونیشان از رنگ ها استفاده کرده و آن را بیان می دارند.
خیلی از ما به هنگام بیان و تعریف احساسات فیزیکی و درونی خود از رنگها استفاده می کنیم. مثل اینکه: «فلانی از خشم سرخ، سرخ شده بود.»
انسانها در رابطه با رنگها اشتراک عقیده ندارند، یعنی هر فردی نسبت به رنگی جاذبه و دافعه خاصی از خود نشان می دهد. شاید رنگهایی که برای شما بسیار جالب و زیبا خوشایند هستند، برای دیگران بی معنی و یا کم ارزش جلوه کند. و این کاملا طبیعی است که شما رنگی را بپسندید و یا نپسندید. و ما تا بحال سوالهایی در ذهن مان ایجاد شده که تا چه اندازه می توان از رنگها سود جست.
رنگها و تاثیرات آنها
رنگ زمانی ظاهر می شود که فرکانس نوری در محیطی متناسب شدت گرفته و متظاهر گردد. رنگ علیرغم خصوصیات ایجاد انگیزه، هوس، شادمانی، ساختاری و حتی تهیجی، دارای خصوصیات سوزاننده و برنده نیز هست. هر رنگ دارای خصوصیات منحصر به فرد درمانی و تعادل بر انگیزی است. یکی دیگر از خصوصیات رنگها این است که می توانند تا اعماق نیروی ادراک و شعور ما نفوذ نمایند.
رنگ ها را می توان به سه قسمت اسامی یا سه گروه تقسیم کرد. نخستین گروه (گروه اصلی) قرمز – زرد – آبی.
برای مبارزه با ناراحتی ها و بیماریها استفاده از رنگها در علم پزشکی پیشرفته صرفا چاره ساز نبوده و این پیشنهادات در کنار بهره گیری از سایر موارد درمان می تواند بسیار موثر باشد و بهبودی را سریعا برای انسان به ارمغان بیاورد.
رنگ سفید: رنگ سفید در بنیه تمامی طیفها نهفته و وجود دارد. رنگ سفید متظاهر کننده احساسات نبوغ و استعدادهای بالقوه فرد بوده و رنگی است که نبوغ و توانایی های فرد را تقویت نموده و برای تمامی بنیه رنگها مناسب تشخیص داده می شود.
برای درمان توسط رنگ ها بهتر است با این رنگ شروع شود و با این رنگ نیز پایان یابد.
رنگ سیاه:
رنگ سیاه نیز مانند سفید در تمامی طیفهای نوری متمرکز و وجود دارد. سیاه در ورای پرده ای درهم ریخته و آشفته مخفی گردیده. بسیاری از افراد از رنگ سیاه به عنوان رنگ درمان کننده استفاده می کنند. این رنگ در زمانی که فرد دچار مشکلات روحی شده و بسیار آشفته حال است، می تواند حالت آرامش بخش و حفاظت کننده را ایفا کند.
این رنگ باعث می شود که احساسات زنانه در افراد به حرکت بیفتد و همین امر باعث می گردد که در وجودشان انرژی مغناطیسی نیرومندی را حس نمایند. اگر رنگ سیاه در لباسهای مورد استفاده، به وفور مورد استعمال قرار گیرد، باعث می گردد فرد دچار افسردگی و آشفتگی روحی گردد.
رنگ قرمز یا سرخ:
رنگ قرمز به سبب داشتن انرژی شدید در خود باعث می گردد که تحریکات و احساسات فیزیکی و عوامل و اسباب فیزیکی خود را بیدار سازد و همین بیداری آنها را به شدت به فعالیت وا می دارد. این رنگ می تواند سرماخوردگی، ناراحتیهای گردش خون و وجود عفونت در نایژه ها و ریه ها مفید واقع شود و آنها را درمان نماید.
اما باید توجه داشت که این رنگ احساسات مربوط به انتقام، کینه، بی منطقی، جسارت، عشق و سکس را نیز تهییج می نماید. اگر مقدار رنگ قرمز بیشتر مورد استفاده قرار گیرد منجر به ناملایمات احساسی و افسردگی های ناپایدار می شود.
علاوه بر این باعث افزایش فشار خون در انسانها نیز می شود. به طور خلاصه رنگ قرمز، باعث می شود که حرارت و دمای بدن انسان بیشتر شود و گردش خون و جریان آن را سریعتر می سازد و برای افرادی که دارای فشار خون پایینی هستند مفید می باشد.
رنگ نارنجی:
این رنگ با مشخصه بسیار شاخص و ساده خود، سمبل نشاط و شادمانی و از طرفی نشانه دانش و آگاهی است. این رنگ احساسات اجتماعی بودن و شدن را افزایش داده و فعالیتهای اجتماعی را در افراد تقویت می بخشد.
موثرترین بخش بدن انسان، سیستم عضلانی و ماهیچه های انسان است که به سرعت از این رنگ تاثیر می پذیرد. استفاده افراطی از رنگ نارنجی سبب نامتعادلی و ناهماهنگی در سیستم عصبی افراد می شود. و توصیه می شود که این رنگ به همراه رنگ سبز یا آبی استفاده شود.
اعضای مختلفی از بدن از جمله طحال، غده پانکراس، معده، روده ها و کلیه ها از این رنگ متاثر هستند. ناراحتی و افسردگی های شدید نیز می توانند به وسیله رنگ نارنجی درمان شوند. برای رفع ناراحتیهای گذرا در سیستم گوارشی نیز استفاده از رنگ نارنجی مفید می باشد.
لازم به ذکر است: اگر توجه کنید در بازی فوتبال کمک داوران که پرچم نارنجی و زردی که در دست دارند اگر بازیکنان فوتبال با عصبانیت به سمت آنها حرکت کنند و رای و حکم آنها معترض می شوند آنها پرچم خود را در پشت خود نگه می دارند چون رنگ پرچم کمک داوران باعث بروز خشم بیشتر بازیکنان می شود.
رنگ زرد:
تاثیر گذارترین نقطه ای که در بدن انسان می تواند از رنگ زرد متاثر گردد، ذهن آدمی است. تمامی فعالیتهای ذهنی فرد به وسیله نیروی رنگ زرد به حرکت در می آید. از طرفی برای از بین بردن ناملایمات و یأس و ناامیدی رنگ زرد مفید واقع می شود. زیرا نیروی رنگ زرد به فرد امیدواری به زندگی و نیروی زیستن می بخشد. به وسیله رنگ زرد، خوش بینی و اعتماد به نفس را در خود افزایش می دهد.
سیستم عصبی، معده، روده ها، کلیه ها و تمامی جهاز هاضمه تحت تاثیر این رنگ قرار دارند. و اگر ناراحتی در آنها ایجاد شود به وسیله رنگ زرد می توان آن را درمان نمود. رنگ زرد و زرد طلایی هم واکنشهای فرد را در رابطه با زندگی و هم تصورات خوش بینانه در انسان را تقویت می بخشد.
رنگ سبز:
رنگ سبز یکی از رنگهایی است که در جهان بیش از بقیه رنگها دیده می شود. رنگ سبز حالت آرام بخشی دارد و به عنوان سمبل شفقت و مهربانی و متعادل بودن روح و روان و رفتار به شمار می رود. این رنگ از طرفی دل رحمی، مهربانی و مودت و دوستی را در انسانها افزایش می دهد. رنگ سبز روشن که به طیف نوری آبی نزدیکتر است، در بسیاری از درمانها مفید واقع می شود و بهترین رنگ برای درمان دردها محسوب می گردد. این رنگ در تقویت احساسات دوستی، امیدواری، ایمان و صلح بسیار موثر می باشد و برای این بیشتر پرچم کشورهای صلح طلب دارای چنین رنگی است و اگر جامعه ای بیشتر به این رنگ گرایش داشته باشد، از آرامش و ثبات بهتری برخوردار می باشد.
مهمترین نقطه ای که از رنگ سبز متاثر می گردد، چاکرای قلب است. این حالت باعث می گردد که ناراحتی های قلبی، فشار خون زیاد و یا کم، سردردهای ناموزون و ناهماهنگ میگرن، بی حالی و سستی در بدن و هم چنین رنگ پریدگی از طریق رنگ سبز درمان می شود و آنچه که نبایستی در این قضیه فراموش شود اینکه، از رنگ سبز نبایستی در درمان بیماریهایی از قبیل سرطان و یا بیماریهای غده ای از آن استفاده کرد. زیرا رنگ سبز باعث می شود که سرعت رشد و توسعه و پیشرفت هر چیزی افزایش یابد و این رنگ باعث رشد تومورهای سرطانی شده و بسیار خطرناک است.
رنگ آبی:
رنگ آبی حالت خنک کنندگی سیستم انرژی را دارد و به طور کلی رنگی است که حالت آرام بخشی و استراحت دهندگی را دارد. این رنگ انرژیهای موجود در بدن را متعادل ساخته و حالت آنتی سیتیک (گندزدایی) را در بدن نشان می دهد. این رنگ در انتظام بخشی سیستم تنفسی نیز مفید واقع می شود. از طرفی رنگ آبی باعث می شود که فشار خون بالا کاهش یابد و در رفع ناراحتی ها و بیماریهای گلو و حنجره نیز مفید واقع می شود.
استفاده از رنگ آبی در درمان بیماریهای مربوط به آسم، آبله مرغان، زردی و یرقان رماتیسم و بیماریهای شایع کودکان بیسار مفید بوده و حتی مانع از بروز بیماری می شود از طرفی این رنگ منجر به افزایش قدرت پیش بینی می شود و حدس را در افراد افزایش می دهد و از این جهت رنگ آبی مناسب ترین رنگ برشمرده می شود. اگر می خواهید بیشتر از هر رنگی از رنگ آبی استفاده کنید، همیشه آن را رنگهای گرم به طور مشترک مورد استفاده قرار دهید. در کنار لباس آبی از رنگهای قرمز و نارنجی بهره بگیرید.
استفاده از رنگ آبی در کنار رنگهای گرم باعث می شود که احساسات هنری – فکری فرد افزایش می یابد و منبع مربوط به آن به طرز بسیار وسیعی به حرکت در می آید.
رنگ لاجوردی: این رنگ در رفع بیماریهای روحی و فیزیکی بسیار مفید می باشد. مهمترین تاثیر این رنگ در منطقه مربوط به چاکرای ابروها است. به تناسبی همین رنگ به جهت ارتباط با مراکز چاکرای عصبی باعث می شود که حالت متعادلی در سیستم عصبی پدید آید و واکنشهای مثبت را موجب می شود. از طرفی نیروی بخشش و عفو را در بدن افزایش داده و تقویت می بخشد. نیروی خالی این رنگ به خوبی خون را تمیز کرده و شستشو می دهد. از این جهت بسیاری از توکسینها (سمومی که به وسیله میکروبها تولید می شوند) از طریق این رنگ از بدن و گردش خون خارج می شوند و این رنگ تعادل و توازن لازم را در میان دو نیم کره مغز ایجاد کرده و تاثیرات مثبتی می گذارد. این رنگ در رابطه با چهره انسان نیز بسیار موثر و مفید است و تمامی سینوسهای صورت را تحت تاثیر نهاده و اگر در بخشهای مختلف صورت از جمله اطراف چشم،گوش، بینی ، دهان، گونه ها و ناراحتی هایی مشاهده گردد، می توان از رنگ لاجوردی استفاده کرد و بیماری را بهبود بخشید.
با تمام این اوصاف، نبایستی از خاصیت آرام بخشی و ساکن و ساکت سازی آن چشم پوشید. به طور مثال کسانی که با تمرکز حواس و یا مدیتاسیون مشغول فعالیت هستند، در بین مراحل مختلف تمرینات خویش جایگاه ویژه ای را به رنگ لاجوردی اختصاص می دهند. زیرا این رنگ احساسات ذی شعور را به همراه قوه تخیل و حدس و گمان را پیش فرض تقویت می کند.
در محیطی که زندگی کرده و یا کار می کنید باید توجه داشته باشید که رنگ لاجوردی حالت افسردگی و بی قیدی در برابر دیگران و حالت عدم مسوولیت را در انسان افزایش می دهد.
رنگ کبود: رنگ کبود بسی متفاوت تر از سایر رنگها، بخش اسکلت و استخوان بندی بدن را تحت تاثیر قرار می دهد. از لحاظ دیگر باعث میشود که توکسینهای موجود در بدن از بین بروند و تاثیرات شگرفی در سیستم فیزیکی و روحی بدن دارد. این رنگ از طرفی حالت گندزدایی و یا آنتی سپتیک را دارد. به همین جهت در میان ساختار فیزیکی و روحی انسان تعادل شگرفی ایجاد می نماید. انرژی رنگ کبود در درمان انواع بیماریهای سرطانی موثر است. مخصوصا التهاب و عفونت دنده های قفسه سینه و یا جراحیهای استخوانی بسیار مفید واقع می شود. از سویی استفاده از رنگ کبود در رفع مشکلات سیستم گوارشی و هضم و جذب مواد معدنی و ویتامینها در بدن بسیار مفید است. رنگ کبود باعث می شود که انسانها رویاهای زیادی مشاهده نمایند و به خاطر اینکه سیستم عصبی و مغز را نیز تحت تاثیر قرار می دهند، باعث می شود که انسانها در تداعی خاطرات گذشته موفق گردند و در درمان رفع بیماری فراموشی نیز مفید واقع می شود.
رنگ صورتی: رنگ صورتی مطمئن ترین و مناسب ترین رنگی است که می تواند با انرژی خود، احساسات مربوط به مهربانی، شفقت، حامی، یکرنگی، صراحت، عشق، اعتماد و ایمان به آنچه که لازم است را تقویت می کند. رنگ صورتی بواسطه داشتن نیروی خاص غده تیموس را تحت تاثیر قرار داده و انسان را دارای روحیه بخشندگی و با عاطفه می سازد. در تداعی معانی و خاطرات نیز وجود این رنگ مفید واقع می گردد. به طور خلاصه رنگ صورتی در رفع کدورت، ناراحتی های عصبی، خشم، آرامش بسیار مفید بوده و حالت موثری دارد.
رنگ زرد لیمویی: این رنگ در افزایش قدرت فعالیتهای مغزی بسیار مفید است و خصوصیت سرعت بخشی به انتقالات مغزی را دارد. یعنی این رنگ باعث می شود که فرد آنچه را که فرا گرفته سریعا حلاجی کرده و تحلیل و تجزیه را انجام دهد و به نتیجه برسد.
رنگ زرد طلایی:
این رنگ سیستم رفع کدورت و بخشندگی را در وجود آدمی پرورش داده و تقویت می بخشد. روح آرامش و عفو را در انسان ایجاد می نماید. این رنگ نیز مانند رنگ سرخ (قرمز) در انسان هیجانات زیادی را ایجاد می نماید.
رنگ آبی آسمانی:
این رنگ با میزان استفاده اکسیژن در بدن در ارتباط است. این رنگ به شدت حالت گندزدایی و میکروب کشی داشته و بدن انسان به کمک این رنگ می تواند تمامی ناراحتیهای مربوط به آشفتگی روحی، ناملایمات روانی، افسردگی و ناراحتی های ذهنی را از بین ببرد. رنگ آبی آسمانی و انرژی موجود در آن باعث می شود که تمامی شرایط موثر و منفی که که مغز را دچار خود می سازد، از بین بروند.
رنگ آبی نیلی:
این رنگ مهمترین رنگی است که با انرژی خود تمامی بدن را تحت تاثیر خود قرار داده و آرامش و تسکین لازم را به آن می بخشاید و در واقع بدن را سراپا نگه می دارد. این رنگ در رفع تب شدید بسیار مفید بوده و حالت آرامش بخشی دارد.
رنگ سرمه ای روشن:
این رنگ که از دو رنگ آبی و سبز ایجاد می شود، بهترین انرژی را در رفع بحران ها و ناراحتی های روحی دارد. این رنگ روح نشاط و فعالیت را به انسان بخشیده و میکروبها را از بدن و حتی توکسینها را نیز دفع می نماید. این رنگ در حفظ سلامتی پوست بیمار مفید است و در رفع خستگی های جسمانی و ناراحتی های مربوط به گوش نیز بسیار مفید می باشد.
رنگ افلاطونی (کبود روشن):
این رنگ دارای انرژی بسیار نیرومندی می باشد و استفاده زیاد و افراطی از آن باعث می گردد که فرد دچار ناراحتی های روحی و روانی شود این رنگ به واسطه داشتن تُن زیادی از رنگ و قرمز موجبات سر درد، ناراحتیهای میگرنی و واکنش های عصبی را فراهم می آورد. اما با تمام این خصوصیات در درمان بیماریهای سرطانی و کوچک کردن و مانع شدن از رشد تومورها، بسیار مفید واقع می گردد و از طرفی تب شدید را دفع می کند.
رنگ نقره ای: این رنگ در درمان بیماریهایی که ریشه متافیزیکی دارند، استفاده از انرژی رنگ نقره ای بسیار شایسته خواهد بود. از طرفی انرژی این رنگ قدرت نبوغ، خلاقیت و تفکر را در انسان افزایش می دهد.
رنگ قهوه ای: این رنگ فرد را از بسیاری از جهات و مخصوصا از حیث ذهنی و احساسی تحت تاثیر قرار می دهد. این رنگ بواسطه داشتن انرژی خاص خود باعث می شود که انسان تحت تاثیر آن قرار گرفته و فردی اجتماعی شود و بینش و رفتار فرد را در قبال جامعه متعادل می نماید.
در قسمت بالا اشاره ای به خواص تعدادی از رنگها (رنگهای اصلی) شد که قابل ذکر است همانطور که در ابتدا نیز اشاره شد این خواص رنگها که در برخی از آنها خاصیت درمانی ذکر شد نبایستی بصورت نسخع در نظر گرفته شود بلکه طبق نظر کارشناسان و روان شناسان رنگ می تواند در کنار سایر راههای درمانی پزشکی کاربرد و تاثیری مثبت بر روند درمان داشته باشد و در ادامه باید به این نکته اشاره کرد که رنگها جز لاینفک زندگی ما هستند و ما هر چه در اطراف خود می بینیم دارای رنگ است و از این خواص رنگها در جاها و استفاده های مختلف می توانیم بهره گیریم از جمله مراکز درمانی، بیمارستانها، مدارس، محیط کار، و رنگهایی که در تزئین شهر استفاده می شود و… حال باید از تاثیرات رنگ که شاید در بعضی از موارد به آن توجه کمی می شود توجه بیشتر و بهره ای بیشتر جست و استفاده بهتری برد.
حتی کارفرمایان نیز می توانند از تنوع رنگی و خواص رنگها در تولید بیشتر و بازده کاری در محیط کارشان بهره گیرند. بر اساس یک تحقیق انجام گرفته تمامی محیط کار کارگران در یک کارخانه در تهران از رنگهای شاد ومناسب استفاده شد و مشخص شد که استفاده از رنگهای شاد و مناسب در محیط کار کارگران، نقش مضاعفی در تولید و کیفیت محصولات کارخانه داشته است. زیرا استفاده از رنگ مناسب در محیط کار باعث افزایش روحیه و حوصله برای کارگران می شود. و ما اینجا مشاهده می کنیم که با صرف هزینه اندکی و قدرت ابتکار و خلاقیت در رنگ آمیزی محیط کار به چه میزان می توانیم بهره گیریم. و این یکی از هزاران مواردی است که از رنگ می توان بهره جست.
تنفر از رنگها نشانه چیست
نفر از رنگها نشانه ی چیست؟
هر یک از رنگ ها در روانشناسی نشانه ای دارند اگر از هر کدام از این رنگها متنفرید میتواند نشانگر این موضوع باشد که:
قرمز:
بسیار دلواپس و ناامید هستید. شاید هم از خستگی و ضعف جسمی رنج میبرید. امکان دارد که در روابط جنسی و حتی در موقعیت اجتماعی شکست خورده باشید. اما مشکل واقعیتان این است که همیشه دنبال هدفهای بزرگ و غیرعملی میروید و وقتی هم که شکست میخورید در لاک خود فرو میروید. چه عیبی دارد که دنبال یک زندگی معمولی باشید؟ باید این دو موضوع را همیشه به خاطر داشته باشید. اگر معیار موفقیت ثروت بود، پس ثروتمندان میبایست خوشبختترین آدمها باشند که معمولاً این طور نیست.
نارنجی:
به خاطر عمر و سالهایی که به بطالت تلف کردهاید بر خود خشم دارید ولی یادتان نرود که فقط شمانیستید که مسؤولیت همه بدبختیهای دنیا را بر دوش دارید اگر بتوانید مشکلات خصوصی خود و خانوادهاتان را حل کنید مطمئن باشید که خیلی زرنگید.
آبی:
از زندگی و یکنواختی آن خسته شدهاید. احتیاج به تنوع و هیجان دارید و به همین زودی هاست که قید و بندهای زندگی را از هم خواهید گسست. در دورهای هستید که احساس میکنید دلتان میخواهد همه چیز را تغییر بدهید و دستی بر سر و صورت خود بکشید و شاید هم فرم موها را عوض کنید و لباستان را تغییر بدهید.
زرد:
بسیار حساس و بدبین هستید و از هر چیز بدیع و مدرن بدتان میآید و برایتان قابل هضم نیست که یک حکومت میلیونها دلار خرج رفتن به کره ماه را بکند در حالی که کره زمین پر از انسانهای مستحق کمک میباشد. مردم همیشه شما را اخمو و عصبانی مییابند.
قهوهای:
ترستان از این است که نتوانید مأموریت تان را به اتمام برسانید. چه مأموریتی؟ آیا فکر میکنید اگر همه دانشهای دنیا را هم در ذهن و مغز کوچک تان جای بدهید آخرش به کجا خواهید رسید؟ تا دیر نشده کمی هم به تفریح برسید. به عشق فکر کنید که حتی عذابش نیز شیرین است.
سبز:
اگر از این رنگ متنفرید حتماً یک ایرادی دارید. اگر در هدف هایتان شکست خوردهاید چرا دیگران را شماتت میکنید؟ خودتان را تنهاترین موجود روی زمین حس میکنید و با این شخصیتی که دارید دیگران حق دارند تنهایتان بگذارند. سعی کنید به جای خودخوری به کتابخانه بروید و در اجتماعات شرکت کنید و خودتان را از برج عاجی که ساختهاید بیرون بیندازید تا ببینید که دنیا با تمام بدیهایش چقدر با ارزش است.
خاکستری:
زندگی بر علیه شما بوده است از همه چیز محروم بودهاید و این خشمگینتان میکند. حسود نیستید ولی از سرنوشت بدتان شکایت دارید آیا فقط شما هستید که به همه آرزوهایتان نرسیدهاید؟ یادتان نرود که ممکن است شما یکی از خوشبختترین مردم روی زمین نباشید ولی بدبختترین هم نیستید.
سیاه:
فکر میکنید در دنیا، بدی وجود ندارد. فکر میکنید بدبختی فقط افسانه است و به کره زمین ربطی ندارد. خودتان را کامل میدانید و سعی میکنید که اشتباه نکنید ولی اگر مرتکب اشتباه شدید هرگز اعتراف نخواهید کرد.
سفید:
اگر شما از سفید متنفرید، یا اگر هاله مغناطیسی دور بدنتان فاقد این رنگ است با عرض معذرت باید بگوییم در اسرع وقت با روانپزشک یک تماس داشته باشید.
تاثیر رنگ در دکوراسیون
رنگ اثر عمیق و موثری بر ذهن شما دارد . حتی نگاه کردن به رنگها احساسات متفاوتی را در ما ایجاد می کند ، بنابراین در انتخاب رنگ برای اتاق خوابتان حساس باشید .
قرمز رنگ عاشقانه و رویایی می باشد . استفاده از روتختی یا کوسن های قرمز در اتاق خواب به ایجاد محیط عاشقانه کمک می کند . البته اگر انسان عصبی مزاجی هستید از رنگ قرمز دوری کنید چون علاوه بر عشق ، قرمز تحریک کننده عصبانیت نیز می باشد.
سبز و ابی ، رنگهای خودمانی و ارامش بخشی هستند و در اتاق خواب ایجاد حس راحتی می نمایند . سبز رنگ سنتی ازدواج و باروری است .
رنگ هایی که چندان مناسب یک اتاق خواب رمانتیک نمی باشند عبارتند از : سفید ، خاکستری ، صورتی و زرد …
البته استفاده از انها در بعضی وسائل موردی ندارد اما به عنوان رنگ اصلی ایده جالبی نمی باشند . سفید و خاسکتری رنگ های بسیار ساده ای هستند و نوعی احساس خلسه و بی حالی ایجاد می کنند رنگ زرد به مقدار زیاد ، چشم را اذیت کرده و حس عصبانیت را برمی انگیزد . رنگ صورتی باعث ارامش و شادیست اما در نظر عموم این رنگ بسیار دخترانه است و ممکن است مرد از این موضوع احساس نارضایتی کند .
تاثیر رنگها برکیفیت تمرینات ورزشی
تاثیر رنگ ها بر کیفیت تمرینات ورزشی
اغلب مواقع انسانها به محیط اطرافشان کم توجه هستند . سالهاست که در کشورهای پیشرفته به تاثیر رنگها بر روحیات و میزان انرژی محیط و همان طور بر کیفیت زندگی پی برده اند و در این زمینه پژوهش ها و تحقیقات زیادی انجام شده است البته پیشرفت های گسترده ای نیز در این زمینه صورت گرفته است…
این علم ریشه چندین هزار ساله دارد. براساس کاوش باستان شناسان و تحقیقات انجام شده در این زمینه پی به فلسفه استفاده از رنگهای خاص در مواقع خاص توسط قبایل بومی امریکا و امریکای لاتین برده اند . به طور مثال آنها در زمان وقوع جنگ در بین قبایل به استفاده از رنگ سرخ بدست آمده از نوعی خاک رس که در آن مناطق یافت می شد ، استفاده می کردند و با این کار باعث ایجاد ترس و رعب در وجود حریف می کردند.
همین طور در بعضی از مراسم های خاص مذهبی به استفاده از رنگ های بدست آمده از نوعی از لجن ( به عنوان رنگ سیاه) و نوعی خاک معدنی (جهت رنگ سفید) و تلفیق آنها و بدست آمدن صورتها و بدن های سیاه و سفید می شد. در بعضی از آثار به جا مانده از تمدنهای گذشته تصاویری بدست آمده که تا به حال به فلسفه آن پی نبرده اند.
این موضوع در عصر حاضر نیز به حدی جالب توجه بوده که حتی در زمینه های مختلف نظامی نیز در این زمینه تحقیقات فراوانی صورت گرفته است. برای مثال در ارتش امریکا بر روی نوع رنگها و تاثیراتشان بر روی رفتار سربازان تحقیقات فراوانی صورت گرفته است.
براساس این تحقیقات ثابت شد که رنگ سبز بر روی نوع تصمیم گیری ها در مواقع ضروری تاثیر مثبت می گذارد. جالب اینجاست که طی این تحقیقات رنگ قرمز بر روی میزان خشونت سربازان تاثیرات نامطلوب می گذارد . همان طور که می دانید یک سرباز حرفه ای باید در شرایط بسیار بحرانی بر روی عملکرد و همین طور تصمیماتی که اخذ می کند تسلط زیادی داشته باشد وگرنه یقینا دچار مشکل خواهد شد .
این زمینه این قدر گسترده است که به شکل حرفه ای در بخش تحقیقات و پژوهش های آکادمیک ، رشته هایی با گرایش روانشناسی رنگها در مقاطع دکترا در کشور های پیشرفته وجود دارد.
حال به دلیل گستردگی این بحث تنها به صورت اجمالی به تاثیر رنگها بر روند کیفیت و راندمان تمرینات ورزشی خواهیم پرداخت . البته به شکل کلی و عمومی توضیح داده خواهد شد که برای عموم قابل فهم و درک باشد.
رنگبندی در محیط پیرامون تمرین یک ورزشکار بسیار حائز اهمیت است . اگر آن ورزشکار به شکل حرفه ای تمرین کند این نیاز دو چندان محسوس است.
ارکان تاثیر گذار بر روند تکامل کیفی تمرینی یک ورزشکار به شکل ساده عبارتند از:
· وسعت مکان تمرین (بسته به نوع رشته ورزشی)
· کیفیت کف پوش ، تاتامی ، تشک و… . همین طور رنگبندی آن
· رنگ لباس ورزشکار
· نوع لباس و کفش ورزشکار و میزان آزادی عمل
· استفاده از آینه ها برای رشته های خاص
· تهویه مناسب محل تمرین
· رنگ دیوارها
· ارتفاع سقف
· میزان وکیفیت نور
· موسیقی پخش شده در محیط
البته موارد بسیار زیادی هستند که بر روال تمرین تاثیرات مثبت و منفی می گذارد.
به علت تخصصی بودن این پایگاه تنها به رشته های رزمی خواهیم پرداخت.
در رشته های آزاد همانند : دابل فول کنتاکت ، کیک بوکسینگ ، فول کنتاکت و…
باید از رنگبندی خاصی استفاده نمود. اگر شما مربی یا حتی هنرجو هستید با مطرح کردن این موضوع کیفیت تمرینات خود را با استفاده از ایجاد تغییرات در محیط تمرینی خود بالا ببرید. اگر در یک محیطی فعالیت می کنید که فضای آن محیط زیاد است و نور در آن به میزان کافی وجود دارد ، با استفاده از رنگهای گرم مثل نارنجی یا قرمز روشن هیجان و سرزندگی را به هنرجویان هدیه کنید.
اگر در یک محیط محدود با ارتفاع کم سقف و احیانا ستون های فراوان تمرین می کنید می توانید که ستون ها را با عایقی مناسب به طور مثال: فوم چند لایه روشن و رنگبندی دیوارها به وسیله رنگ قرمز روشن و سفید در نظر بگیرید البته باید نور کافی در محیط وجود داشته باشد که باعث سر درد و تحریک بینایی ورزشکاران نشود حال به دلیل نور زیاد و یا به دلیل نور کم.
تمرین در نور کم باعث ایجاد دلهره ، اضطراب و همین طور ایجاد حس بی هدفی و گاه ناامیدی می شود، پس از این کار به شدت پرهیز کنید.
تاثیر رنگ قرمز ، نارنجی و زرد بر افزایش راندمان تمرینی ثابت شده است . حال تنها نکته قابل ذکر این است که ترکیب رنگها در یک محیط بسیار حائز اهمیت است. هیچگاه از کنار هم قرار دادن رنگهای روشن و تیره استفاده نکنید . زیرا باعث ایجاد تنش های روحی در دراز مدت می شود. همین طور از رنگهای سرد استفاده نکنید . در رشته های رزمی حتی رنگ موجود در محیط باید تاثیر مثبت بر هیجان و روحیه ورزشکار بگذارد.
توجه کنید که محیط را از رنگهای متنوع پر نکنید زیرا باعث تحریک اعصاب بینایی شده و باعث بوجود آمدن فشار بر اعصاب ورزشکار می شود . ترکیب رنگ باید هارمونی زیبایی داشته باشد و با یکدیگر تناسب داشته باشد. رنگ کف پوش و دیوار و سقف باید مکمل هم باشند نه در تضاد هم.
ورزشکاران باید سعی کنند که در حین تمرین از لباس هایی با رنگ روشن استفاده کنند که باعث شادابی روح وتفکرشان شود.
بر روی دیوار و در قاب های بزرگی از جملات الهام بخش بزرگان رزمی استفاده کنید تا در حین تمرین باعث درگیر شدن ذهن ورزشکار با مطالب وسیع تر از تمرین شود.
در مقالات بعدی به نوع تمرینات و همین طور به نوع موسیقی نیز اشاره خواهد شد و به شکلی مفصل به آن خواهیم
تاثیر رنگها در خانه
تاثیررنگها درخانه
رنگها میتوانند آرامش بخش، خوشحالکننده یا حتی اشتها آور باشند. از سوی دیگر، رنگها ممکن است کسلکننده باشند و یا حتی به تنشهای عصبی منجر شوند. برای ایجاد محیطی آرام و دلپذیر معمولا از رنگهای روشن استفاده میشود. در محیطهایی که بیشتر با آنها سر و کار داریم و همچنین در مکانهای پررفتوآمد، از رنگهایی استفاده میشود…
که ته رنگ سفید دارند؛ به این معنا که هر رنگی همراه با مقدار محسوسی از رنگ سفید به کار گرفته میشود تا رنگ نهایی، رنگ روشنی باشد. از دیدگاه روانشناسی رنگ، رنگهای روشن و رنگهای دارای ته رنگ سفید در درازمدت باعث خستگی و یکنواختی نمیشوند و القاکننده حسی خوب و دلپذیر هستند.اما در کنار رنگهای آرام و روشن، رنگهای دیگری هم هست که القا کننده حس خوبی نیست و ممکن است در دراز مدت بسیار خسته کننده وکسالتآور باشد و حتی بر روابطه مان تاثیر بگذارد. این دسته از رنگها، رنگهایی هستند با ته رنگ مشکی.
رنگ سبز
رنگ سبز در زیر مجموعه رنگهای سرد قرار دارد. این رنگ نماد تولد، زندگی و بخشندگی است. کارشناسان بر این باورند که این رنگ برای اتاقهای آفتابگیر یکی از بهترین گزینههاست. اگر محیطهای شلوغ و نامنظم با روحیه شما سازگاری ندارد از این رنگ برای تعدیل فضا و آرام کردن محیط استفاده کنید. رنگ سبز میتواند حس تعادل، هماهنگی، ایمنی، شور و نشاط را در محیط برقرار کند. اگر میخواهید خانهای آراسته، آرام و وسیع داشته باشید بهتر است از این رنگ استفاده کنید. اگر آدمی گوشهگیر و منزوی هستید بهتر است رنگ سبز را برای خانهتان انتخاب کنید، زیرا که بسیاری از کارشناسان بر این باورند که رنگ سبز در بهتر شدن روابط عمومی تاثیرگذار است. البته باید در نظر داشته باشید که تاثیر این رنگها در زمان طولانی مشخص میشود. این رنگ را میتوانید در اتاق نشیمن، اتاق خواب و اتاق پذیرایی استفاده کنید. استفاده از رنگ سبز روشن همراه با بافتهای چوبی خود رنگ در محیطهای کار بسیار توصیه میشود، زیرا علاوه بر برقراری آرامش برای کارکنان، باعث خلق فضای آرام نیز میشود. اگر از آن دسته افرادی هستید که شخصیتی محافظهکارانه دارید و میخواهید که اعصابی قوی و محکم داشته باشید بهتر است این رنگ را در مکانی که بیشتر وقت خود را در آنجا سپری میکنید استفاده کنید، چرا که این رنگ باعث تشدید برخی از خصوصیات شخصیتی و حسهای شما میشود. اگر دچار یکنواختی و روزمرگی هستید، بهتر است با تغییر رنگ اتاق خوابتان به رنگ سبز سرزندگی و شادابی را دوباره به خودتان هدیه کنید. یکی از مثالهایی که تاکیدی بر آرامشبخشی رنگ سبز دارد این است که بازیگرهای معروف دنیا قبل از اینکه روی صحنه به بازیگری مشغول شوند ساعتی را در اتاق سبز رنگ برای گریم، استراحت و تمرین میگذرانند تا از اضطراب و استرسشان کاسته شود.
رنگ نارنجی
نارنجی از دسته رنگهای گرم است. این رنگ نماد فراوانی، تحرک، شجاعت، نشاط و خوشآمدگویی است. اگر به دنبال فضایی صمیمی، سرگرم کننده و پر از آسایش میگردید بهتر است این رنگ را برای فضای زندگیتان انتخاب کنید. یکی از مهمترین آثار این رنگ در طولانی مدت بر افراد این است که بهبود دهنده رفتارهای اجتماعی و کاهش دهنده خصومت است. این رنگ علاوه بر نشاط بخش بودن ضد افسردگی هم است، تا آنجا که بسیاری از روانشناسان پوشیدن لباسهای نارنجی و تغییر رنگ فضای زندگی به نارنجی را توصیه میکنند. این رنگ از دسته رنگهای پیشرونده است یعنی استفاده از این رنگ در فضاهای بزرگ و وسیع باعث میشود که آن فضا کوچکتر و صمیمیتر به نظر رسد. استفاده از این رنگ در راهروهای ورودی خانه، اشاره به مهماننوازی شما دارد چرا که این رنگ برای خوشآمدگویی بهترین گزینه است. استفاده از این رنگ در اتاق خواب و اتاق ناهارخوری فضای عاطفی و پرنشاطی را خلق میکند.
رنگ آبی
رنگ آبی از دسته رنگهای سرد است. این رنگ نماد تازگی، صلح، آزادی، آرامی و سلامت است. این رنگ برای آن دسته از خانههایی که به شدت آفتابگیر هستند بسیار توصیه میشود چرا که با القای حس سرما، دمای اتاق تعدیل میشود و فضایی با دمای متعادل به وجود میآید. این رنگ میتواند کاهنده تعداد تنفس باشد به همین دلیل به کسانی که دارای استرس و فشارهای عصبی هستند، توصیه میشود که از این رنگ در فضای خانه و محیطهای کاری استفاده کنند. اگر از آن دسته افرادی هستید که خانهای وسیع، آرام و خلوت را دوست دارید به شما توصیه میشود که از این رنگ در فضای خانه استفاده کنید. به طور معمول طرفداران این رنگ افرادی زیرک، وفادار، برونگرا و صادق هستند. استفاده از رنگ آبی روشن برای اتاق کودکان و اتاق خواب بسیار توصیه میشود چرا که این رنگ به شدت آرامشبخش است. اگر در مکانی از خانه از رنگ قرمز استفاده کردید که میخواهید مقداری از میزان شدت آن کاسته شود، فقط کافیست که در کنار آن از رنگ آبی استفاده کنید
رنگ قرمز
قرمز از دسته رنگهای گرم است. این رنگ نماد هیجان، توانگری، عشق و افراط است. این رنگ میتواند به هضم مواد غذایی کمک کند به همین دلیل در رستورانها و فستفودها از این رنگ استفاده میشود. شما هم میتوانید از طیف رنگهای قرمز برای فضای ناهارخوریتان استفاده کنید. قرمز رنگی انرژیزا و نیرو بخش است. تحقیقات نشان دادهاست که استفاده طولانیمدت از این رنگ باعث بروز پرخاشگری و ایجاد حرکات تکانهای در افراد میشود. این رنگ میتواند آثاری مانند افزایش تعداد تنفس در افراد به وجود آورد. رنگ قرمز در کنار نورپردازی زرد میتواند تشدید کننده رنگ پوست باشد. اگر میخواهید فضایی گرم و صمیمی و پر از هیجان داشته باشید کافیست که تنها یکی از دیوارهای فضای نشیمن و یا اتاق خواب را به این رنگ در آورید
رنگ زرد
زرد از دسته رنگهای گرم است. این رنگ نماد خلاقیت، امیدواری، مثبتگرایی و احتیاط است. اگر اتاق کوچک و تاریکی دارید رنگ زرد یکی از بهترین گزینههایی است که میتوانید برای روشن ساختن و وسیعتر نمایان کردن این فضا استفاده کنید. رنگ زرد در کنار هر منبع نور دیگری میتواند منبع نور جداگانهای محسوب شود. بر اساس پارهای از تحقیقات کارشناسان به این نتیجه رسیدند که قرار گرفتن طولانی مدت در کنار رنگ زرد باعث تقویت حافظه و تحریک گردش خون میشود. این رنگ به شدت اشتها آور است. اگر فضایی گرم، پر از انرژی و شادیبخش میخواهید بهتراست این رنگ را انتخاب کنید. این رنگ برای آشپزخانهها و راهروها یکی از بهترین گزینههای انتخابی است. قرار گرفتن در کنار رنگ زرد برای مدت طولانی میتواند به مثبتگرایی و خوشبینی شما کمک کند.
استفاده از رنگ ذهن را تحت تاثیر قرار می دهد
استفاده از رنگ ، ذهن را تحت تاثیر قرار میدهد
مساله سادهای مثل مقدار یا شفافیت یک رنگ میتواند احساس کاملا متفاوتی روی افراد مختلف داشته باشد. این مساله تا حدی است که در یک فرهنگ، یک رنگ نشاندهنده شادی و در فرهنگی …
دیگر، نشاندهنده غم است.
استفاده از رنگ در طراحی، ذهن را تحت تاثیر قرار میدهد، بهطوری که عکسالعمل افراد در برابر دیدن اشیا، منحصربهفرد است. تئوری رنگها، خود یک علم است و نتیجه مطالعه تاثیر
رنگها روی افراد مختلف نشان میدهد که بسیاری، کارهای خود را بر اساس این رنگها انجام میدهند. مساله سادهای مثل مقدار یا شفافیت یک رنگ میتواند احساس کاملا متفاوتی روی افراد
مختلف داشته باشد. این مساله تا حدی است که در یک فرهنگ، یک رنگ نشاندهنده شادی و در فرهنگی دیگر، نشاندهنده غم است.
در این بخش نخست تصمیم داریم معنی و مفهوم پشت سر هر رنگ را نشان دهیم:
الف) رنگهای گرم
رنگهای گرم شامل قرمز، نارنجی، زرد و خانوادههای این رنگها است. این رنگها، رنگهای آتش، پاییز و طلوع هستند که انرژیدهنده، پرحرارت و مثبتند.
قرمز و زرد (بههمراه نارنجی که بین این دو است) از رنگهای اصلی هستند که گرما را تداعی میکنند. استفاده از این رنگهای گرم در طراحی بهمنظور بالابردن حس اشتیاق، شادی،
وجد و انرژی است.
قرمز (رنگ اصلی)
قرمز، رنگ بسیار گرمی است که با آتش، خشونت و جنگ همراه است. همچنین بهمعنی عشق و اشتیاق، و در تاریخ نشانه شیطان و خدای عشق است. همچنین این رنگ میتواند تاثیر
فیزیکی روی افراد بگذارد (فشار خون را بالا میبرد و …) قرمز، معنی خشونت و اهمیت را هم بهدنبال دارد. خطر را نیز باید از معانی رنگ قرمز دانست.
در فرهنگ چین رنگ قرمز، رنگ شادی و رفاه، در آفریقای جنوبی، رنگ صبح، رنگ کمونیسم، و در آفریقا نشانه ایدز است.
در طراحی، قرمز میتواند قدرت زیادی از خود نشان دهد و اگر از آن بیش از حد استفاده شود میتواند کاربر را دستپاچه کند. قرمز، رنگ خوبی برای زمانی است که میخواهیم قدرت یا
اشتیاق را در طراحی نشان دهیم. این رنگ، همهکاره است طوری که طیفهای روشن آن، انرژیدهنده است و طیفهای تیره آن نشاندهنده قدرت و ظرافت.
نارنجی (رنگ ثانویه)
نارنجی بسیار پرجنب و جوش و انرژیدهنده است. این رنگ، بهخودی خود، زمین و پاییز را نشان میدهد. به این دلیل که این رنگ با تغییر فصول همراه است، میتواند حرکت و جنبش
را در کل تداعی کند. در طراحیها، نارنجی توجه را جلب میکند، بیشتر دوستانه و کمتر تهاجمی است.
زرد (رنگ اصلی)
زرد روشنترین و انرژیدهندهترین رنگ، در بین رنگهای گرم است. شادی و طلوع خورشید از معانی آن است و نشاندهنده فریب و نامردی نیز هست. در برخی فرهنگها، زرد نشانه
امید است و زمانیکه فرد دوستداشتنیای از جنگ برمیگردد نواری زرد، به مناسبت ورود او نصب میکنند. خشم نیز میتواند از نشانههای آن باشد ولی نه بهقدرت قرمز. در مصر، زرد
نشانه صبح، در ژاپن، نشانه شجاعت و در هند، نشانه یک تاجر موفق است.
در طراحیها، زرد روشن حس شادی و سرور را القا میکند. اگر زرد روشنتر شود، برای کودکان استفاده بیشتری دارد. زرد تیرهتر و طلایی، بعضیوقتها آنتیک بهنظر میرسد و
برای طراحیهایی که میخواهند حس دوام را به کاربر القا کنند، بهکار میرود.
ب) رنگهای سرد
رنگهای سرد شامل سبز، آبی و بنفش است که از رنگهای گرم آرامترند. این رنگها، رنگهای شب، آب و طبیعت هستند که حس آرامش را به بیننده میدهند. رنگ آبی اصلیترین رنگ،
در طیف رنگهای سرد است. بهاین معنی که بقیه رنگهای سرد از ترکیب آبی با یک رنگ گرم ساخته میشوند (ترکیب با زرد، رنگ سبز میدهد و ترکیب با قرمز، رنگ بنفش). از
رنگهای سرد برای القای حس آرامش یا حرفهای بودن، در طراحی بهکار میروند.
سبز (رنگ ثانویه)
سبز، نزدیکترین رنگ به رنگ زمین است و میتواند شروع جدید و رشد را نشان دهد. این رنگ، از آبی، شادی و از زرد، انرژی را به ارث برده است. رنگ سبز در طراحی تاثیرات
هارمونیک و توازنی دارد و بسیار پایدار است.
آبی (رنگ اصلی)
آبی در زبان انگلیسی با اندوه همراه است و همچنین برای نشان دادن حس آرامش و مسئولیتپذیری بهکار میرود. در بسیاری از فرهنگها، آبی نشاندهنده صلح، معنویت و مذهب است.
در طراحی، معنی آبی براساس مقدار رنگ و سایه آن تغییر میکند. مثلا آبی روشن برای سایتهای شرکتهای رسمی و برای جایی که قدرت و اطمینان مهم است بهکار میرود.
بنفش (رنگ ثانویه)
بنفش، ترکیب رنگ آبی و قرمز است و خصوصیات هردو را به ارث بردهاست و تخیل، از دیگر معانی آن است. بنفش تیره، رنگ ثروت است درحالیکه بنفش روشنتر و بیشتر رنگ عاشقانه
است. در طراحی، بنفش تیره، حس لوکس بودن و تجملگرایی و بنفش روشن، ملایمبودن و حس عشق را تداعی میکند.
رنگهای خنثی
در طراحی، رنگهای خنثی، برای زمینه استفاده میشوند و معمولا با رنگهای روشنتر ترکیب میشوند، ولی باید در طراحیهای مخصوص بهخود استفاده شوند. در این حالت طرحبندیهای
بسیار پیچیده و زیبا را به طراح میدهند. رنگهای خنثی، سیاه، سفید، خاکستری، قهوهای، بژ و کرم هستند. در کنار هر رنگ، باید از رنگ خنثی استفاده شود تا آن رنگ، بیشتر به چشم بیاید.
تست روانشناسی رنگها
تست روانشناسی رنگ ها : پرنده آبی
روزی پرنده ای آبی رنگ ناگهان از پنجره وارد اتاق شما میشود و در آنجا به دام می افتد ، چیزی در این پرنده است که شما را به خود جذب میکند و تصمیم میگیرید آن را نگه دارید اما روز بعد در عین شگفتی متوجه میشید رنگ پرنده از آبی به زرد تغییر کرده است.
این پرنده استثنایی دوباره تغییر رنگ میدهد و در صبح روز سوم به رنگ قرمز روشن در می اید و در روز چهارم سیاه رنگ است…
روز پنجم است ، وقتی از خواب بر میخیزید فکر میکنید این پرنده چه رنگی شده است ؟ یک رنگ را انتخاب کنید …
۱. پرنده تغییر رنگ نمیدهد و سیاه باقی میماند.
۲. پرنده به رنگ آبی که در ابتدا داشت باز میگردد.
۳. پرنده سفید میشود.
4. پرنده طلایی میشود.
پرنده ای که در اتاق شما بدام افتاد ، نماد خوشبختی است اما ناان تغییر رنگ داد و در شما دلهره و اضطرابی نسبت به ناپایداری خوشی و شادمانی بوجود آورد ، عکس العمل شما در این وضعیت نشان دهنده پاسخ شما به مشکلات و بلاتکلیفی ها در زندگی واقعی است…
1. کسانی که گفتند پرنده سیاه باقی میماند دیدگاهی بدبینانه دارند
آیا شما باور دارید اوضاع هیچ وقت بهبود نمیابد؟ اما به یاد داشته باشید همیشه پایان شبه سیه سپید است…
2. کسانی که گفتند پرنده دوباره آبی میشود خوش بین و عمل گرا هستند …
شما باور دارید زندگی ترکیبی از خوب و بد است و مقابله کردن و سرسختی نشان دادن در برابر این واقعیت سودمند نیست ، مشقات و ناملایمات را با خونسردی میپذیرید و اجازه میدهید زندگی روال طبیعی خود را طی کند و این دیدگاه باعث میشود از تلاطم ناملایمات و سختیها با موفقیت بیرون آیید.
3. کسانی که گفتند پرنده سفید میشود در برابر فشارهای زندگی مصمم و خونسردند …
شما در زمان بحران وقت خود را در تردید و دودلی تلف نمیکنید ، اگر وضعیت بغرنج شود ترجیح میدهید جلوی ضرر را بگیرید و به دنبال راه دیگری برای رسیدن به هدفتان میگردید و در غم و اندوه گرفتار نمیشوید ، این روش محتاطانه بدین معنی است که اوضاع بطور طبیعی بر وفق مراد شما پیش خواهد رفت.
4. کسانی که گفتند پرنده طلایی میشود ، بی باک و نترس هستند …
شما معنی بحران را نمیدانید برای شما هر بحرانی ، یک فرصت است اما مواظب باشید این اعتماد به نفس زیاد ، مرز بین شجاعت و حماقت را از بین نبرد
تاثیر رنگها بر تفکر وخلاقیت
رنگ در خلاقیت,تاثیر رنگ در تفکر,رنگی بودن جهان
ما در دنیای رنگها زندگی میکنیم و تا حد بسیار زیادی به رنگها خو گرفتهایم. رنگی بودن جهان یکی از بزرگترین موهبتهای الهی است که باعث شادی و نشاط انسانها شده و موجب رسیدن به امید و آرامش در آنان میشود.
همه ی ما از وجود رنگها آگاهیم امّا آیا از تأثیر آنها بر روح ، روان ، ذهن و اندیشهمان نیز باخبریم؟ روانشناسان دریافتهاند که رنگها تأثیرات معجزه آسایی بر روح و روان انسانها داشته و علاقه به رنگهای خاص نیز گویای بسیاری از ناگفتههای ذهن و روح آنهاست.
آنچه سبب شد در این مقاله به تأثیر رنگها بپردازیم، بررسی اثرات رنگها بر خلاقیت فکری و ذهنی کودکان و رشد تفکر در آنها ست ؛ چرا که میتوان از رنگها بعنوان ابزاری در خدمت رشد تفکر بچهها استفاده کرد. قبل از هر چیز لازم است بدانیم که رنگها چطور تعریف میشوند؟ رنگ به کیفیتی گفته میشود که با آن میتوانیم اسمی برای آنچه در طیف میبینیم مثل سبز، زرد، قرمز، نارنجی و … بگذاریم.
ته رنگ نیز وقتی ایجاد میشود که به رنگ موردنظر کمی رنگ سیاه اضافه شود و تون وقتی ایجاد میشود که به رنگ مورد نظر کمی خاکستری اضافه شده باشد.حال در اینجا به بررسی تأثیر رنگهای مختلف بر خلاقیت افراد میپردازیم:
رنگ قرمز:
رنگ قرمز یکی از سه رنگ اصلی است که بسیار هیجانانگیز و اعتمادآفرین ـ آور است و اغلب، خطر و آتش را تداعی میکند. در ضمن حواس را تحریک کرده و انرژیهای متمرکز، جاهطلبی، شهامت و اشتها را افزایش میدهد.
قرمز، رنگی است هیجانی و ذهن منطقگرا را به زانو در میآورد. این رنگ، انرژی مهار نشده ای است که موجب افزایش خلاقیت، انرژی و شادابی در زندگی میگردد.
چکیده ویژگیهای رنگ قرمز
مثبت
پر انرژی
با اعتماد به نفس
پر شور
روراست
اقدام کننده
کاوشگر
اخلاقگرا
منفی
خسته کننده
پرخاشگر
ناراضی
عجول
بیتاب
بیش از حد مغرور
توجه: رنگ قرمز در معماری کلاسهای درس، کاربردی ندارد؛ زیرا دیوارهای قرمز کودکان را آشفته حال و بَد خلق میکند و به علت روح هیجانی که در این رنگ نهفته است، کودک را از حالت آرام خارج کرده و به جنب و جوش و ناآرامی میکشاند و از تمرکز او جلوگیری میکند؛ لذا بهتر است از رنگ قرمز در فضای کلاسی استفاده نشود اما میتوان از این رنگ در محیطهای بازی ، نمایش و ورزش استفاده کرد.
زرد
در میان رنگها، زرد بالاترین بازتابش را داشته و محرک فکر است. این رنگ، سمبل طبیعی آگاهی و روشنی است و روی ضمیر انسان، خلاقیت و مثبت اندیشی اواثر میگذارد بطوری که مثبت بودن را تداعی میکند؛ ولی در عین حال، معانی منفی زیادی دارد.
زرد یکی از رنگهای اصلی است که با فعالیتهای ذهنی تداعی دارد و هوش و کنجکاوی فرد را تقویت میکند. بنابراین با نماد سرعت، بویژه سرعت تفکر و تصمیمگیری در ارتباط است و تمرکز حواس را بالا میبرد.
لیمویی
لیمویی یکی از رنگهای خانوادة زرد میباشد که نشاندهندة شخصیت مثبت و زود فهمی است. در ضمن ترکیب آن با آبی آسمانی نشانگر ذهن باز، فهم زیاد و درک بسیار شفاف است.
لازم به تذکر است که رنگ زرد Contrast یا تقابل ویژهای با خاکستری که رنگ خنثی است دارد، لذا برای حذف معانی منفی آن، از رنگ خاکستری و خانواده آن استفاده میشود.
توجه: رنگ زرد در دکوراسیون داخلی، فضا را روشن و شاد میسازد ولی مشاوران و مددکاران اجتماعی که سر و کارشان با کسانی است که از لحاظ احساسی، آسیب پذیرند باید در انتخاب این رنگ با احتیاط عمل کنند؛ زیرا این رنگ هم برای احساسات خوب و هم برای احساسات بد بسیار تحریک کننده است. لازم به ذکر است که طراحان اتاقهای آموزشی هم از این امر مستثنی نبوده و باید در انتخاب رنگ فضای آموزشی توجه لازم را داشته باشند.
نارنجی
رنگ نارنجی، مخلوطی از قرمز و زرد است و گفته شده شوق را با استعداد ترکیب میکند. در ضمن رنگ یادگیری، آزمایش، قضاوت، پذیرش یا رد مطلب هم هست. نارنجی احساسات متلاطم و هیجانی را تسکین میدهد و برای رسیدن به آرامش بسیار مؤثر است؛ چرا که قسمت زرد آن، با خنثی کردن انرژی و هیجان رنگ قرمز، انجام این فرایند را به صورت عقلانی و منطقی تضمین میکند.
قرار گرفتن در محیط نارنجی، افق دید و فکر را وسیعتر کرده و رنگی انقلابی بشمار میرود، چرا که پشتکار و پروژههای رسیدن به گامهای موفقیت آمیز را ترسیم میکند.
در ستارهشناسی، نارنجی با علامت شیر (مرداد) ارتباط خاصی دارد و به تقویت ایدهآلهای دوستانه و اجتماعی، خلاقیت و خودشکوفایی کمک میکند.
در رنگ نارنجی، حسی مستتر شده که میتواند بر حملههای غیرمنطقی و فوبیها (ترسها) پایان دهد.
استفاده از رنگ نارنجی در محیط آموزشی
رنگ نارنجی، رنگی زنده و قوی است و بهتر است با رنگهایی همچون رُسی یا زردآلویی مخلوط شود تا اتاق را از حالت پرتنش خارج کرده و به محیطی آرام و دوستانهتر تبدیل کند. از آنجا که نارنجی رنگی است محرک ، برای فضای آموزشی در مقطع دبستان بسیار ایدهآل است؛ چرا که از یک طرف دانش آموزان را سرزنده، نیروبخش، گرم و آرامش طلب میکند و از طرف دیگر از خواب آلودگی و بی علاقگی کودک مخصوصاً در ساعات اولیه صبح جلوگیری میکند.
سبز
رنگ سبز میتواند در درون ساختار روانشناختی ما تعادل کامل ایجاد کند و در بین همه رنگها از همه آنها خوشایندتر است، زیرا چشم برای تمرکز کردن روی آن هیچ نیازی به تنظیم شبکیه ندارد.
روانشناسان بر این عقیدهاند که سبز حالتی از نگرش ذهنی مثبت را ایجادکرده و چون با رنگهای طبیعت، بیشتر سر و کار دارد احساس ثبات و امنیت را در ما تقویت میکند. البته رنگ سبز در تُنهای متفاوت، نمادی متفاوت دارد.
رنگ سبز در تُنهای متفاوت:
سبز یشمی
در این رنگ، آرامش روحی نهفته شده و فراست و هشیاری فرد را بالا میبرد. سبز به انسان کمک میکند تا اسرار نهان جهان هستی را بهتر درک کرده و به او بینش فلسفی همراه با عقل سلیم عطا کند. کسانیکه سبز یشمی را دوست دارند بطور ذاتی روشنبین و منطقی هستند.
سبز تیره
سبز تیره نشاندهنده قابلیت اعتماد (اعتماد پذیری) است و فردی که این رنگ را دوست دارد، دارای شخصیت با ثباتی است که در بحرانها میتواند بدون دستپاچگی کنترل اوضاع را در دست گیرد. در چنین اشخاصی عقل، منطق و ذهنیت واقعبین از خصوصیات درونی آنها زاییده شده است.درضمن اختلاط سبز تیره با آبی آسمانی، آزادی اندیشه و خلاقیت را نشان میدهد.
استفاده از رنگ سبز در فضای آموزشی
سبز، یک رنگ ثانویه است که از ترکیب دو رنگ متضاد زرد و آبی بدست میآید. این رنگ چون با طبیعت در ارتباط است، رنگی متعادل محسوب میشود و به آرامش روحی و اعصاب کمک کرده و محیطی آرامشبخش را ایجاد میکند.
سبز برای دکوراسیون اتاقهای مطالعه، فضاهای آموزشی و مکانی که به تمرکز احتیاج دارد با اهمیت بوده و رنگ ایدهآلی محسوب میشود. این رنگ به اتاق و کسانیکه در آن فضا قرار دارند، آرامش متعادلی میدهد. اگر سبز را با انواع کرم و سفید مخلوط کنیم و در رنگآمیزی اتاق و فضای آموزشی بکار بریم، فضای آرامبخش و تفکر آمیزتری خواهیم داشت و اگر با رنگ قرمز ترکیب شود، به شکوفایی خلاقیت افراد در آن فضا پرداخته وازخود ترکیبی قوی میسازد.
رنگ آبی با رنگ سبز ترکیبی دلنشین و هماهنگ دارند که در طبیعت به صورت گلهای آبی در میان شاخ و برگهای سبز نمودار شده است. این دو رنگ به کلاس ، فضایی متعادل و آرام داده و به تقویت تمرکز افراد میانجامد که برای اتاقهای مطالعه بسیار ایدهآل است. بطور کلی تلفیق این دو رنگ، آرامبخش و متمرکز کننده حواس است.
تونالیتههای قرمز، صورتی و زرد، هم در ترکیب رنگی با آبی، همراهان بسیار عالی محسوب میشوند و میتوانند هر کدام از سردی رنگ آبی بکاهند.
آبی
آبی، یکی از رنگهای اصلی است که به رنگ حقیقت شهرت دارد. این رنگ نشانگر ذهن عالی و هوش سرشار است و با احساسات و معنویت در ارتباط است. این رنگ، آرام، آرامشبخش و تسلیدهنده است.
اگر کسی بیش از حد احساس ناراحتی کرده و در آستانه خشم و اضطراب قرار داشته باشد پوشیدن لباس آبی، آرامش و هماهنگی ذهن او را افزایش داده، باعث بالارفتن تفکر او میشود . بالأخره توانایی آرام کردن روح مشوش راداشته و آرامش خیال او را فراهم میآورد. (مانند حالتی که در اثر نگاه به آسمان برای فرد حاصل میشود).
هنگامی که آبی به دو قسمت رنگهای تیرهتر و روشنتر تقسیم می شود، نشاندهنده نوعی شخصیت در فرد است. فردی که به آبی تیره علاقمند است، قابل اعتماد، عاقل و جسور خواهد بود و چون با تمرکز شدید روی عقل و منطق حرکت میکند ، ممکن است احساساتش تحتالشعاع قرار گرفته، آن را از دست بدهد و یا ضعیفتر عمل کند. بر عکس، افرادی که به آبی روشن علاقمندند،ذاتا هنرمند و فرهیخته هستند. این تیپ افراد را بیشتر افراد هنرمند، طراح، نویسنده و هنرپیشه تشکیل میدهند که در فعالیتهای خلاقانه شرکت دارند. رنگ آبی، تخیل فعال و حتی در بعضی موارد بیش از حد خلاق را القا میکند.
استفاده از رنگ آبی در فضای آموزشی:
از آنجا که رنگ آبی، کیفیتی سرد و رسمی دارد، فضا را به آرامش میکشاند و البته از حالت دوستانه و گرمیبخش دور میکند. لذا بهتر است در فضاهای آموزشی و کلاس، این رنگ را با تلفیق رنگهای دیگر استفاده کرد.
بنفش و ارغوانی
بنفش، ترکیبی از رنگ قرمز و آبی است که یکی از معنویترین رنگها بشمار میآید و نشانگر هماهنگی بین عقل و احساسات و مرز بین معنویات و مادیات محسوب میشود. این دو رنگ در سمبولیسم رنگها تفاوت چندانی ندارند به همین منظور در یک قسمت قرار میگیرند.این دو رنگ با تفکر عالی، درک روحی و تواناییهای روانی مرتبط هستندو در تلفیق این دو رنگ، تُنهای مختلفی بچشم میخورد که هر کدام بیانگر خصوصیت روحی افراد است.
ارغوانی مایل به آبی
این رنگ کمال گرایی، ایدهآلیسم، انسانگرایی و تفکر فلسفی را تقویت میکند. کسانیکه این ترکیب را دوست دارند افرادی پر احساس و خوش فکرند و دارای حس ششم قویای هستند. ارغوانی روشن، رنگی است که در تصمیمگیری با تفکر و منطق در ارتباط است.
طراحی رنگ بنفش در فضای آموزشی:
همانطوری که گفته شد عناصر تشکیلدهندة رنگ بنفش، قرمز و آبی هستند. امتزاج این دو رنگ با بنفش، سردی و گرمی خاصی را در محیط ایجاد کرده که رنگ قرمز، گرمی فضا و رنگ آبی سردی آن را بیشتر میسازد؛ لذا طیفهای کم رنگ بنفش به فضا و محیط آموزشی؛ آرامش ، روحیه و شادابی را تلقین میکند، ولی لازم به ذکر است که قرار گرفتن به مدت طولانی در فضای صرف بنفش،سبب افسردگی میشود، زیرا انرژیهای آن به قدری قوی است که ذهن نمیتواند بار اضافی آنرا تحمل کرده و از خود واکنش نشان میدهد.پس بهتر است در طراحی فضای آموزشی، رنگ بنفش را با رنگهای سفید، سبزو یاسی ممزوج کرد.
شایان ذکر است که بدانیم غریزه ایجاد هارمونی و هماهنگی در استفاده از رنگها، هدیهای است که در برخی افراد،از بدو تولد بطور ذاتی نهاده شده است؛ ولی کسانی که از این خصوصیت برخوردار نیستند هم میتوانند قوانینی را در مورد مدیریت رنگها بیاموزند و بکار گیرند.برای مثال سایهها، توناژها و ته رنگها به خاطر ارتباط تصویری طبیعیشان در کنار هم مینشینند و قوانین سادهای را به وجود میآورند که میتوان آنها را با هم مخلوط و هماهنگ کرد. دنیای رنگها، آنقدر وسیع و پرجاذبه است که مورد توجه و استفاده همگان قرار میگیرد
روانشناسی رنگها در طراحی وب
روانشناسی رنگها در طراحی وب
مطلوبی است که کاربران بتوانند بر اساس اصل سهولت و جذابیت صفحه ، به مشاهده مطالب آن بپردازند.
این که چه رنگی متناسب سایت های وب است ، پرسشی است که کارشناسان وب ، خیلی پاسخ جامع و کاملی برای ان ارایه نکرده اند و
کم تر متخصصات طراحی وب به مسیله روان شناسی رنکها در طراحی سایت، توجه کرده اند. …
اما به هر حال یکاصل کلی وجود دارد که می گوید: در رنگ بندی یکصفحه، باید به این موضوع توجه شود که این رنگ قرار است در چه
صفحه ای و با چه موضوعی به کار رود. یعنی اصل توجه به عملکرد و موضوعیت سایت، در رنگ بندی مطالب مهم است. سایت های
دولتی و به طور کل، سایت هایی با بازدیدکننده بسیار بالا، معمولا از رنکسفید برای زمینه صفحات و رنگ آبی برای لینکهای صفحه و رنگ
بنفش برای لینکهای مشاهده شده که به عنوان default برنامه Front Page نیز به کار می رود، استفاده می کنند.
سایت هایی که بیش تر جنبه شخصی دارند، از رنگ های مکمل استفاده می کنند. مثلا رنگ سبز پر رنگ در کنار سرمه ای، جذابیت خاصی به
سایت هایی با موضوعیت بازرگانی می دهد. و یا در طراحی سایت های کودکان، از رنگ های خیلی شاد استفاده می شود.
به هر حال توجه به کارکرد کد رنگ ها در طراحی صفحات وب از اهمیت مهمی برخوردار است. در ادام این مطلب، فقط قصد یادآوری نوع
روان شناسی هر رنگ درمخاطبان از دید روان شناسان داریم و فعلا در مورد این که چه نوع رنگی برای چه سایتی مناسب است، صحبت
نمی کنیم. اگر چه این توضیحات، خود نیز بیان گر استنتاجات خوبی هستند که وب مسترها را در گرافیکسایت ، به خوبی هدایت می کند.
● یکبهترین رنگ نداریم!
در مدیریت نوین یکاصل پذیرفته شده وجود دارد که یکبهترین شیوه مدیریت در کار وجود ندارد. ترکیب و هماهنگی و استقرار یکنظام در
رنگ بندی صفحات وب نیز، چنین رویکردی دارد. تجربه و نوع علاقه و هنر web designer هست که سایتی را برای ما جذاب و سایتی
دیگر را next می کنیم. نکاتی که می بایست در زمان طراحی گرافیکی سایت در نظر داشته باشیم به شرح زیر هستند:
● اثر روان شناسی رنگ
قابلیت خواندن متون صفحات سایت. مثل سایت: (http://www.irna.com)
رنگ متمم رنگهای انتخابی برای پس زمینه، گرافیکها، لینکها و متون ( مثل سایت http://www.HiGrade.ir )
وجود تطبیق رنگی بین لوگوها و آرم های صفحات با رنگ بندی متون و مطالب به کار گرفته شده (مثل سایتhttp://www.karvarz.com )
وجه به نوع مخاطب و بازدیدکننده بخش های مختلف سایت.
سایتی مانند یاهو، که روزانه میلیون ها مخاطب دارد و از صدها بخش متنوع تشکیل شده است، برای هر بخش خود از یکچیدمان و رنگ
بندی خاصی در طراحی صفحات فعال، استفاده کرده است. مثلا بخش کودکان یاهو با بخش بازرگانی ان بسیار تفاوت دارد
● ۵ اصل مهم
۱) لیست زیر مشخصه هایی از رنگ ها را که هنگام طراحی باید مدنظر داشته باشید بیان میکند:
۲) رنگ ها اثر زیادی روی احساسات ما در ۹۰ ثانیه اول دیدن میگذارند.
۳) اثر رنگ میتواند بیننده را ترغیب به خرید یکجنس از شما کند.
۴) رنگ ها رفتار ما را در برابر یکموضوع فقط تشدید نمیکنند، بلکه اثر خود را کاملا در رفتار ما نشان میدهند.
ـ اثر گذاری رنگ در فرهنگ های مختلف گوناگون است!
۵) هر رنگ به تنهایی یکپیام مخصوص به چشم بیننده میفرستد.به قول مکلوهان، رسانه همان پیام است
● روان شناسی رنگ ها
به طور کل، رنگ ها دارای خصیصه های خاصی هستند که در زیر به بخشی از این مولفه های موجود در رنگ ها اشاره شده است:
▪ سفید:
اشاره دارد به صداقت، پاکیزگی، صمیمیت، ملایمت و معاصر بودن چیزی. سفید بهترین رنگ برای پس زمینه وب است. در تجارت سفید
رنگ خستگی گیر و انرژی بخش است.
▪ سیاه:
اشاره دارد به ظرافت، قدرت، دلیری، شهامت، فریبندگی، شیطان، مهارت و باستان. مشکی برای رنگ متن روی یکپس زمینه روشن ایده آل
است. این رنگ بعنوان رنگ پس زمینه چشم را خسته میکند .
▪ قرمز:
توانایی، هیجان، احساسات شدید، سرعت، خطر و تهاجم. این رنگ از بیننده توجه به خود را طلب میکند. در تجارت بمعنی وام و بدهی است.
این رنگ شدید ترین رنگ احساس است و ضربان قلب و تنفس را تسریع میکند.
▪ آبی:
امنیت، اعتماد، مسیولیت پذیری، سرما، ایمان، وفاداری، وابستگی وجاه و جلال. آبی دومین رنگ عوام پسند است. در تجارت بمعنای ضمانت
مالی است.
▪ سبز:
تندرستی، فراوانی، حاصلخیزی، آزادی، شفا و بهبودی، طبیعت، پیشرفت، حسادت و خونسردی. در تجارت بیانگر مقام و ثروت است. این
رنگ در چشم ها راحت تر از همه دیده میشود.
▪ قهوه ای:
تاثیر گذاری، متانت، توانگری مالی و کمککننده بودن. قهوه ای رنگ کره خاکی ماست و در طبیعت بسیار فراوان است.
▪ خاکستری:
صمیمیت زیاد، اعتبار و نفوذ و عملی بودن. در تجارت بمعنای سنت گرایی است.
▪ صورتی:
ملایمت، شیرینی، ظرافت و زنانگی، خوب بودن، بی گناهی و پرورش کودک.
▪ بنفش:
وقار، معنویت، شاهانه بودن، عیش و نعمت، دارایی، اعتبار و نفوذ، سوگواری و مهارت. در تجارت بزرگ نشان دادن است. بنفش طرفداری
از سبکهای هنرمندانه است.
▪ نارنجی:
سرزندگی و شوخی، لذت و خوشگذرانی، تعادل گرمایی، تشویق کردن، چالاکی و نیرو، تحمل و بلند همتی.
▪ زرد:
نور خورشید، گرمی، خوشی، نامردی، ترسویی و حسادت. در تجارت درخواست از نوع روشنفکرانه است و برای تاکید نیز خوب است.
زرد باعث افزایش تمرکز شده، سوخت و ساز را زیاد میکند و سخت ترین رنگ برای چشم هاست.
▪ طلایی:
نشانگر گران بودن و پرستیژ است.
▪ نقره ای:
سرما، علمی بودن و اعتبار و پرستیژ است.
پس وقتی میخواهید رنگی انتخاب کنید باید درباره بازار نهایی کار خود بیاندیشید. چه احساساتی را میخواهید برانگیخته کنید؟ اول کمی
درباره چشم انداز احساسی هدفتان فکر کنید و نیز پیامی که از راه دید میخواهید منتقل کنید.
بعد رنگ خود را انتخاب کنید! توجه داشته باشید که گرافیکصفحات وب، امروزه نقش زیادی را در ارایه دکترین رفتار سازمانی الکترونیکی
مراکز رسانه ای غرب به مخاطبان در اختیار دارند و LOGO ،BANNER ،TIZER ها، فوق العاده در تحکیم مفاهیم به مخاطبان وبی موثر
تاثیر رنگ بر ارامش انسان
عقیده روانشناسان تمایلات انسان به رنگ های مختلف ظاهر کننده ژن مخفی اوست.
آنهایی که رنگ زرد راکه سمبل آفتاب است ،دوست دارند مردمانی فعال ، پرانرژی وسازنده هستند…
افرادی که رنگ آبی تیره سورمه ای که مظهرغروب است رامی پسندند آدم هایی آرام ،مهربان وعاطفی هستند.
رنگ قرمز نشان آدم های جنگجو ،انقلابی وکمی گستاخ است.
تمایل به رنگ سبز نشانه گرایش های معکوس است ،یعنی آلرژی داشتن به هرنوع تغییر وعناد ولجبازی وترس ازدگرگونی.
رنگ بنفش را آنهایی دوست دارندکه می خواهند ارزش خودرانزد دیگران بالا ببرند ودیگران راتحت تاثیرخودقراردهند.
آنهایی که رنگ قهوه ای رامی پسندند ،آدم های تنهایی هستندکه نیازشدیدی به دوستی واحساس امنیت دارند .
ودوستداران رنگ طلایی آدم هایی جاه طلب وزیاده خواه هستند.
رنگ ها تاثیرزیادی دررفتاروحالات ما دارند مثلا رنگ قرمزمحرک سیستم عصبی است وفشارخون راافزایش می دهد .
اما بدنیست بدانید که رنگ آبی اثرمعکوس دارد.
اگرمی خواهید منزل خود را رنگ بزنید حتما یک رنگ آرام بخش انتخاب کنیدو فراموش نکنیدکه همان قدرکه به رنگ آرامش بخش نیاز داریم به رنگ های محرک نیز احتیاج داریم.
مثلا دراتاقی که رنگ دیوارهایش زردباشدحتما بایداسباب واثاثیه آبی رنگ وجود داشته باشد تابادیدن آنها شاد ومتعادل باشیم .
می دانید که رنگ آبی مکمل رنگ زرد است همین طور دراتاق هایی که رنگ سبز زیاد به کار رفته باشد.
شناختن ترکیب رنگ ها واثر آنها روی روحیه انسان به شما کمک می کند تابا رعایت آنها وازاین راه به تقویت روحیه خود کمک کنید.
راستی شما چه رنگی رامی پسندید؟؟
رنگهای تیره ارزش یا عرف!!
رنگ های تیره؛ ارزش یا عرف؟
به سهولت می توان مشاهده کرد رنگ پوشش مردم کوچه و شهرتان عمدتا سرمهای، مشکی، قهوهای و کرم است و خبری از رنگهای شاد و روشن نیست.
شبکه ایران: جهانی را تصور کنید در حالی که در آن هیچ رنگی وجود نداشته باشد شما باشید و اشیا، شما و جهانی از تاریکی ها و روشناییها. چه احساسی از زندگی کردن در این جهان خواهید داشت؟…
سالیان سال تصور میشد که رنگها پدیده ای فیزیکی هستند که به خدمت انسان می آیند غافل از آنکه رنگها انسان را به خدمت گرفته و روح و روان او را تسخیر کردهاند. سالها بعد بررسیهای روانشناسان و متخصصان اعصاب نشان داد که رنگها تاثیری ماندگار به مغز و اعصاب انسان گذاشته و با ویژگیهای منحصر به فردشان هر شخصی را با شخصیتی متمایز مجذوب خود میکند.
اما همیشه ترجیح رنگها یک پدیده روانشناختی نبوده و سیاست، فرهنگ و سنت غالب در منطقهای تعیین میکند که افراد آن منطقه چه رنگی را بیشتر انتخاب و از پذیرش چه رنگهایی اجتناب کنند.
سید جواد آرامی روانشناس با اشاره به مطلب فوق میگوید: در کشور ما سیستمهای نظارتی تاثیری مستقیم بر نحوه پوشش افراد جامعه داشته است، علاوه بر این ها شرایط اقتصادی و طبقه اجتماعی افراد نیز بسیار موثر است به عنوان مثال افرادی که از تحصیلات بالاتری برخوردارند تحت تاثیر علایق شخصی خود دست به انتخاب لباس خود می زنند.
آرامی در ادامه می افزاید: این در حالی است که در مناطق روستایی رنگ و نحوه پوشش افراد تحت تاثیر نظر خانواده است و علایق شخصی افراد در این باره کمتر دخیل است.
وی در ادامه گفته های خود به موضوع عوامل موثر بر انتخاب لباس افراد میانسال در جامعه ما اشاره می کند و می گوید: باید در بررسی این موضوع به این مسئله دقت شود که نسل میانسال جامعه ما جوانان 30 سال گذشته هستند یعنی افرادی که دو مقطع جنگ و تغییر سیستم حکومت را پشت سر گذارده اند، این افراد ارزش های دقیق تری دارند و از سوی دیگر پایبندی آنان به ارزش ها محکم تر است به همین خاطر دیده می شود که تغییر پذیری کمتری در نحوه پوشش خود دارند.
آرامی همچنین در این باره می افزاید: وقتی نگرشی شکل می گیرد با گذشت زمان ممکن است آن نگرش در افراد تقویت شود ، از سوی دیگر فشارهای گروهی نیز باعث می شود تا افراد میانسال کمتر در شیوه زندگی خود تغییراتی را ایجاد کنند. همچنین بحث عدم تغییر و انعطاف پذیری نیز از دیگر مسائلی است که در زندگی افراد میانسال دیده می شود.
او در توضیح گفتههای خود می افزاید: ریسک پذیری عموما در میان افراد میانسال یک جامعه کمتر می شود، و وابستگی آنها با تفکرات گذشتهشان بیشتر میشود طوری که کنار گذاشتن عقاید برایشان با استرس و اضطراب همراه هست.
آرامی در ادامه در پاسخ به این سوال که چرا تمایل افراد جامعه برای استفاده از رنگ های متنوع در پوشش کم است، می گوید: پوشش در همه جوامع نماد و ویترینی است که نشان دهنده شخصیت، افکار و طبقه اجتماعی یک فرد است اما علاوه بر این مسائل در جامعه ما به این گونه است که افراد تمایل کمتری دارند تا به چشم آیند چرا که تصور می کنند این گونه بیشتر در معرض قضاوت دیگران قرار می گیرند.
رنگ های خنثی؛ ارزش یا عرف
نگاهی به رنگ پوشش افراد جامعه ما حاکی از آن است که رنگ های تیره و خنثی مانند مشکی، خاکستری و سرمه ای از عمده رنگ هایی است که طرفداران بسیاری بویژه در میان بانوان دارد، اما این موضوع حکایت از نگاهی ارزشی به این رنگها دارد و یا به مرور زمان در جامعه به موضوعی پذیرفته شده تبدیل شده است.
آرامی در این باره به شبکه ایران می گوید:عرف با ارزش دو مقوله متفاوت است، استفاده از رنگ های تیره و خنثی از جمله مسایل غیر رسمی است که به موضوعی پذیرفته شده تبدیل شده است، به عنوان مثال فردی که کت و شلوار با رنگی تیره می پوشد از توجه و احترام خاصی برخوردار است.
وی در این باره همچنین می گوید: اگر قرار باشد الگوی رنگ لباس در جامعه ما تغییر کند بهترین راه این است که این تغییر از بطن جامعه شروع شد و نه از بالا به جامعه دیکته شود.
او توضیح می دهد: به طور قطع نسل جدید در انتخاب رنگ ها تفکرات نسل گذشته را ندارد و اگر به دوران میانسالی برسند شاهد وضعیت کنونی نخواهیم بود.
پیری زودهنگام رنگ های شاد
رحیمی، استاد دانشگاه هنرهای زیبا در مورد پوشش زنان تحقیقات گسترده ای انجام داده است. او در این باره میگوید: طی یک قرن اخیر رنگ پوشش زنان و یا به طور کلی ترجیح رنگ از سوی زنان بسیار تیره تر شده است. در ایام گذشته لباس های سنتی زنان بیشتر رنگ زرشکی و قرمز داشته و گلدار بود ولی حالا این رنگها جان باخته و جای خود را به رنگ های تیره بنفش سیر، مشکی و قهوه ای داده است.
او می گوید: انسان ها به طور متوسط هر ۱۵ـ۱۰ سال تکامل شخصیتی می یابند و عقل، منطق، نظر و دیدگاه افراد نسبت به جهان متفاوت می شود. این پدیده را کار (decade) می گویند منجر به آن شده است که افراد برای انتخاب رنگ ها نیز اینچنین تکاملی را به خرج دهند. خصوصا این پدیده در کشور ما بیشتر دیده می شود. زنان دوست دارند که در سنین بالاتر از رنگ های سنگین تر استفاده کنند زیرا آنان دیگر خود را در این سن نیاز به مورد توجه واقع شدن نمی دانند و منطق جدیدی بر زندگی شان حکمفرماست.
پدیده decade در جامعه ما بسیار رایج است و تکامل رنگ در سنین مختلف به عنوان یک واقعیت در فرهنگ ما پذیرفته شده است اما این سوال بر ذهن حاکم می شود که چرا دختران جوان جامعه ما از رنگ های تیره استفاده می کنند رنگ هایی که روانشناسان معتقدند متناسب با سن و جنس آنان نیست.
روانشناسی رنگها در منزل
روانشناسی رنگها در منزل
اهمیت هر رنگ و کاربرد آن در محیط بر کاهش یا افزایش ادراکات افراد موثر می باشد. اگر به دنبال رنگ مناسبی برای منزلتان میگردید، این مطلب را بخوانید و بعد برای خرید رنگ اقدام نمایید…
رنگ قرمز این رنگ با ایجاد احساس هیجان در افراد، فعالیت امواج مغزی را تحریک کرده، ضربان قلب را زیاد و ناآرامی و بیقراری ایجاد میکند. اما به کاربردن مشتقات معتدلتر این رنگ مانند سرخابی و صورتی گرم، باعث آرامش عضلات و رفع گرفتگی و خستگی در افراد میشود. حتی به کارگیری رنگ قرمز به صورت نقطهای یا به مقدار محدود در محیط، خستگی در افراد را از بین میبرد.
رنگ آبی این رنگ ضربان قلب و فشار خون را کاهش میدهد و باعث آرامش، قدرت و سلامتی در افراد میشود. استفاده از رنگ آبی در اتاق خوابها، بهخصوص اتاق کودکان و مطبهای پزشکان بسیار مناسب است.
رنگ نارنجی این رنگ، رنگی صمیمی و گرم است و استفاده از آن به مقدار کم در محیط میتواند باعث رفع خستگی در افراد شود. این رنگ اشتها و دستگاه هاضمه را تحریک میکند و برای آشپزخانه و رستورانها بسیار مناسب است. اما استفاده زیاد از آن در محیط، حس بیقراری بهوجود میآورد. همچنین از این رنگ برای اعلام کاهش سرعت در جادهها و مسیرهای خروجی بهره میگیرند.
رنگ زرد این رنگ استفاده کم از رنگ زرد، نشاط و شادی در افراد بهوجود میآورد و تمرکز را تقویت میکند. اما استفاده زیاد از آن ایجاد خستگی و ترس میکند. در نتیجه بهتر است رنگهای ملایمتر و روشنتر نارنجی را بهکار بگیرید، مانند زرد هلویی که برای رستورانها مناسب است.
رنگ سبز این رنگ سبز آرامش و سکون در افراد بهوجود میآورد. اضطراب را دور میکند و موجب رفع تنش و گرفتگیهای عضلانی در افراد میشود. در نتیجه بیشتر در بیمارستانها، اتاقهای جراحی و حتی در مکانهای آموزشی شاهد این رنگ هستیم. البته بهتر است در محیطهای کاری به مقدار زیاد استفاده نشود، زیرا این فضاها نیازمند هوشیاری، نشاط و آرامش است. در فضای داخلی خانهها، بیشتر در اتاق خوابها رنگ سبز را میبینیم.
رنگ بنفش این رنگ هیجان رنگ قرمز و آرامش رنگ آبی را با هم دارد. بنفش نمادی از عرفان و حالات معنوی است و به طور کلی طیفهایی از این رنگ، اثری آرامکننده روی قلب دارد.
بیست راه استفاده از رنگها
بیست راه استفاده از رنگها
هنگامی که تصمیم به طراحی دکوراسیون خانه دارید ، به احتمال زیاد روش های مختلفی را پیش می گیرید. ممکن است اشیا و رنگ های ساده ای را انتخاب کنید یا از الگوها و زمینه های جذاب و با شکوه برای دکوراسیون خانه خود استفاده کنید.با این حال ، رنگ ، عنصر قدرتمندی در دکوراسیون داخلی است که می تواند بسیار الهام بخش باشد و برای فضایی ساده و معمولی حال وهوایی ویژه و جلوه ای جذاب ایجاد کند…
.به ویژه هنگامی که از رنگ ها در دکوراسیون داخلی و خارجی خانه استفاده می شود . روان شناسی رنگ ، راه بسیار خوبی برای ایجاد یک خانه سالم و زیباست . در اینجا۲۰ راه برای استفاده از روان شناسی رنگ ها در دکوراسیون خانه به شما معرفی می شود.
۱- ایجاد توهم در فضا با رنگ های روشن : اگر می خواهید خانه شما از آنچه واقعا هست بزرگتر به نظر برسد توصیه می کنیم از رنگ های روشن و پرجنب و جوش مثل زرد و پوست تخم مرغی برای وسعت بخشیدن به فضای داخلی وخارجی خانه خود استفاده کنید. به عنوان یک هشدار، لازم است به شما بگوییم که در این مورد از رنگ سفید استفاده نکنید؛ زیرا این رنگ هرچند که بر فضا می افزاید ، اما باز نمی تواند به اندازه رنگ های تینت (مایه های روشن از یک رنگ ) موثر واقع شود.
2- تاحد امکان سعی کنید به جای رنگ های ساده که اسم آنها تک کلمه ای است ، از رنگ های ترکیبی که اسمی دو قسمتی دارند و نوع آنها کاملا در اسمشان توصیف شده است ، استفاده کنید. در این صورت دکوراسیون خانه شما حرفه ای تر و منحصر به فرد به نظر خواهد رسید، برای مثال سبز جنگلی یا سفید پوست تخم مرغی
۳- در آشپزخانه خود با کمک رنگ قرمز ایجاد اشتها کنید: نشان داده شده است که قرمز در اکثر افراد ایجاد اشتها می کند و این یکی ازمهم ترین دلایلی است که اغلب رستوران ها از رنگ قرمز در قسمت های زیادی از دکوراسیون خود استفاده می کنند.از این رو توصیه می کنیم برای افزایش اشتهای فرزندان واعضای خانواده خود از رنگ قرمز در درکوراسیون آشپزخانه تان استفاده کنید؛ این رنگ را می توانید مثلا با کرکره پنجره و کابینت های بژ هماهنگ سازید.
4- رنگ آمیزی سالن انتظار و ورودی خانه را به نحوی با رنگ آمیزی دکوراسیون خارجی و داخلی خانه هماهنگ کنید؛ یکی از بهترین راه ها برای اینکه به میهمانان شما احساس شگفتی دست دهد ، این است که برای رنگ دکوراسیون ورودی خانه خود ، رنگ اصلی دکوراسیون خارجی منزل را با رنگ اصلی دکوراسیون داخلی خانه خود بیامیزید یا مقداری از رنگ اصلی دکوراسیون خارجی خانه را در دکوراسیون ورودی تان قرار دهید، این کار می تواند تاثیر بسیار خوبی روی افراد در هنگام ورود داشته باشد.
۵- در زمستان خانه خود را با رنگ ها گرم کنید: با استفاده از رنگ های قرمز ، نارنجی و زرد در طراحی دکوراسیون داخلی خانه خود ، به خصوص در زمستان ، فضای خانه خود را گرم و صمیمی سازید و از میهمانان خود به گرمی استقبال کنید. اگر قصد فروش خانه تان را در زمستان دارید، حتما این نکته را مد نظر داشته باشید و به آن عمل کنید.
6- فضای خانه را در تابستان با کمک رنگهای سرد خنک سازید.: در امتداد خطوط همان رنگ های گرم در پاییز ، رنگ های سرد به ویژه آبی می تواند خانه شما را در تابستان باطراوت ،خنک و تمیز نشان دهد.اگر در تابستان قصد انجام پروژه نقاشی خانه خود را دارید حتما استفاده از رنگ های سرد را در نظرداشته باشید.
۷- از رنگ هایی که از آنها خاطره دارید استفاده کنید: روان شناسان رنگ معتقدند که اگر افراد از رنگ هایی که آنها را یاد دوران کودکی شان می اندازد و از آنها خاطرات خوبی دارند در خانه به ویژه در آشپزخانه استفاده کنند، آن رنگ می تواند تداعی کننده خاطرات باشد و حال و هوا و احساس خوشایندی را برای آن فضا ایجاد کند.
اگر نمی توانید رنگهای موجود در خانه ای را که در دوران کودکی خود را در آن سپری کرده اید به یاد آورید بدانید که ترکیب قرمز و زرد می تواند ترکیب خوبی برای آشپزخانه شما باشد.
۸- از رنگ های آرامش بخش برای فضاهای استراحت استفاده کنید: رنگ های خنک و ملایم برای فضاهایی مثل اتاق خواب می تواند جوی راحت و تسکین دهنده ایجاد کند. برای چنین فضاهایی از طیف های مختلف رنگ آبی ،سبز و حتی بنفش برای به آرامش رسیدن خود استفاده کنید. اگر از این تکنیک استفاده می کنید باید بدانید هرچه رنگ انتخابی شما تیره تر باشد تاثیرش واضح تر خواهد بود.
9- با ترکیب حالات مختلف ،اتاق ورزشی جسور داشته باشید: اگرچه ممکن است رنگ قرمز رنگی پرانرژی و مناسب برای اتاق ورزش به نظر برسد اما درواقع استفاده از مقدار زیادی رنگ قرمز در اتاق ورزش می توان بیش ازحد فضا را گرم و آزار دهنده کند.توصیه می کنیم برای رنگ آمیزی دیوارهای اتاق ورزش ،از ترکیبی متعادل مانند ترکیب زرد و آبی استفاده کنید.همچنین اگر تمایل به داشتن فضایی خنک و تسکین دهنده در اتاق ورزش دارید ترکیب سبز – آبی می تواند گزینه مناسبی برای شما باشد.
10- اگر فشار خون بالا دارید رنگ قرمز را ازخود دور نگه دارید: گرچه قرمز در دکوراسیون آشپزخانه سبب افزایش اشتها می شود اما طیف های تیره تر آن سبب افزایش فشار خون نیز خواهد شد. به افرادی که دچار مرض فشار خون هستند استفاده از این رنگ به ویژه طیف های تیره آن توصیه نمی شود.چنین افرادی اگر علاقه زیادی به رنگ قرمز دارند بهتراست کمتر از طیف های روشن تر آن استفاده کنند.
۱۱- با استفاده از رنگی آشنا در سرویس بهداشتی ، خود را دوست داشتنی تر ببینید: توجه کنید که اگر رنگی وجود دارد که تمایل زیادی دارید اکثر لباس های خود را به آن رنگ بخرید، توصیه می کنیم ازهمان رنگ نیز برای سرویس بهداشتی استفاده کنید؛یا اگر از رنگی متنفرید هیچ لباسی به آن رنگ برتن کنید،هرگز از آن برای دکوراسیون سرویس بهداشتی نیز استفاده نکنید.مسلما شما انتظار دارید زمانی که در آینه سرویس بهداشتی به خود نگاه می کنید احساس خوبی به شما دست دهد و رنگی که در زمینه تصویر شما در آینه خودنمایی می کند ،می تواند بسیار در این احساس نقش داشته باشد.
۱۲- تمرکز در اتاق کار با رنگ سبز: رنگ سبز در دکوراسیون اتاق کار سبب می شود تمرکز شما بر کاری که انجام می دهید چندین برابر شود ودرنتیجه با سرعت بیشتری کار خود را به اتمام می رسانید و می توانید دقایق بیشتری را در کنار اعضای خانواده خود سپری کنید.دیوارها را با سبز ملایم رنگ آمیزی کنید و رنگ های هماهنگ دیگری را نیز در درکوراسیون جای دهید. مراقب باشید که با استفاده بیش ازحد از طیف های رنگ سبز،اتاق کار خود را به جنگل تبدیل نکیند.
۱۳- از رنگ اراغوانی محتاطانه استفاده کنید: اگرچه رنگ بنفش و ارغوانی سمبل سلامت و احساسات عاشقانه است ،اما از این رنگ به مقدار زیادی درطبیعت مشاهده نمی شود وتنها جنبه دکوراتیو و هنری دارد. اگر شما واقعابه وجود این رنگ در دکوراسیون خود تمایل دارید،تنها مقداری از آن را در کنار رنگ های طبیعی قوی مانند زرد و سبز استفاده کنید.
۱۴- برای ایجاد جلوه ای طبیعی در خانه ، از رنگ قهوه ای استفاده کنید: اگر جلوه چوب یا چرم رادوست دارید و می خواهید دکوراسیون خانه شما جلوه ای طبیعی داشته باشد از رنگ قهوه ای در دکوراسیون خانه تان استفاده کنید.البته رنگ قهوه ای ممکن است در برخی از افراد ایجاد افسردگی کند.
۱۵- رنگ مشکی تنها برای اتاق نوجوان مناسب نیست : شما می توانید در صورت تمایل از رنگ مشکی در کنار سفید برای هرفضایی درخانه استفاده کنید. تنها مشکل استفاده از رنگ سیاه در دکوراسیون این است که سبب می شود فضا تنگ تر به نظر رسد. یکی از ایده های زیبا برای دکوراسیون اتاق خواب با رنگ سیاه این است که سقف اتاق را با رنگ مشکی رنگ آمیزی کنید و از نور پردازی ستاره ای روی سقف استفاده کنید . در این صورت دکوراسیونی با زمینه و موضوع شب دراتاق خواهید داشت .
۱۶- استفاده از رنگ صورتی برای رسیدن به آرامش در اتاق مدیتیشن : اگر شما به اندازه کافی خوش شانس هستید که می توانید در خانه خود فضایی جداگانه را به اتاق مدیتیشن یا تمرکز اختصاص دهید،باید بگوییم بهترین و مناسب ترین رنگ برای این فضا رنگ صورتی است . اغلب باشگاه های ورزشی از این رنگ در رخت کن خود استفاده می کنند تا کمبود انرژی افرادی که پس از ورزش برای تعویض لباس به آن جا می روند جبران شود و آرام بگیرند.
۱۷- رنگ زرد،رنگ خوش بینی و نشاط : زرد رنگ خورشید است و می تواند فضا را به محیطی آفتابی و گرم تبدیل کند و همانطور که می توانید حدس بزنید، می توانید رنگ بسیار مناسبی برای اتاق آفتاب باشد . توصیه می کنیم از رنگ زرد حتما در دکوراسیون فضای ورودی خانه تان استفاده کنید تا استقبالی گرم از میهمانان شما به عمل آید و آنها بتوانند دیدی روشن و مثبت به خانه شما پیدا کنند.
۱۸- چرا اغلب وسایل حمام و سرویس بهداشتی سفیداست: سفید نه تنها نماد تمیزی و پاکیزگی است ،بلکه نظافت و تمیزکردن وسایل وعناصری که رنگ سفید دارند نیز بسیار آسان تر است .رنگ سفید هر گونه کثیفی را به سرعت نشان می دهد و شما می توانید آن را بدون ترس از بین رفتن رنگ وسیله بشویید و از بین ببرید و همواره سرویس بهداشتی تمیز و درخشانی داشته باشید.
۱۹- زمانی که از همه جا ناامید شدید به طبیعت بنگرید: هنگامی که برای نقاشی خانه خود از روان شناسی رنگ ها استفاده می کنید به یاد طبیعت باشید و از آن الهام بگیرید.رنگ های موجود در طبیعت می تواند بهترین راهنما برای انتخاب رنگ ها در دکوراسیوان داخلی برای شما باشد.
20- برای اتاق بیمار یا کودک مبتلا به آسم روی رنگ نارنجی حساب کنید: رنگ نارنجی می تواند سبب بهبود عملکرد ریه و افزایش انرژی شود. نارنجی ملایم برای کسانی که دوره نقاهت بعداز بیماری را می گذرانند یا دچار مشکلات ریوی هستند می تواند بسیار مفید باشد.
روانشناسی رنگها در یک نگاه
برخی از روانشناسان عقیده دارند رنگی که برگزیده و دلخواه کسی است میتواند گویای خصوصیات اخلاقی و روانشناسی او باشد. نوشتار زیر چکیده ای است که بر اساس این نظریه و پس از سالهای پژوهش نگاشته شده…
قرمز: خوش قلب اما خودپرست
این رنگ مظهر شدت و زیاده روی است که گاهی در جهت مخالف آن است. قرمز رنگ عشق و تنفر و فداکاری و خشونت و خون و آتش. کسی که به این رنگ علاقه دارد هرگز نمی تواند در زندگی بی تفاوت باشد.این گونه اشخاص تند و سرکش و در عین حال فعال و شجاع و کمی عجول هستند. احتمال شکست به خصوص در عشق برای آنها فراوان است.
قضاوتهای عجولانه و ناگهانی در مورد دیگران اغلب سبب از بین رفتن دوستی هایشان می شود، با آن که در عشق کاملاً فداکارند اما اگر روزی حوادث بر وفق مراد نباشد بدون تفکر و جویا شدن علت می جنگند.
دو عیب بزرگ خودپرستی و عدم کنترل، در نفس آنهاست و دو صفت ممتازشان خوش قلبی و حس بزرگ طلبی است. به طور کلی دوستداران رنگ قرمز دارای خصوصیات متضادی هستند.
صورتی: مورد علاقه دیگران
رنگ صورتی درواقع همان قرمز است که کمرنگ شده باشد. اگر به این رنگ علاقه دارید تمام صفات رنگ قرمز را کمی ملایمتر دارا می باشید، با گذشت هستید و در عشق، تندی نشان نمی دهید.
دیگران را خوب درک می کنید و با اطرافیان خود با ملایمت و لطف رفتار می کنید و به دلیل نشاط و شادابی تان مورد علاقه اطرافیان خود هستید. آنهایی که به این رنگ علاقه دارند اغلب شکستها، خشونتها و دشواری های زندگی را تحمل کرده اند و با مشکلات فراوان مواجه شده اند.
آبی: نظم، پشتکار، تنهایی
رنگ آبی از رنگهایی است که طرفداران زیادی دارد. اگر به این رنگ علاقه دارید، کاملاً می توانید هوس و احساسات و هیجانات خود را کنتر ل کنید.
ظاهر آرام شما دیگران را وادار می کند که به شما احترام بگذارند و دوست دارید پیوسته مورد احترام و ستایش دیگران قرار بگیرید.
در خرید و پوشش لباس قناعت می کنید و به علت شرم و حیا و گاه غروری که دارید میل دارید اغلب تنها باشید. حماقت و عدم فهم دیگران شما را کسل می کند و کسانی که از نظر هوش و فهم بر شما برتری دارند شما را ناراحت می کنند.
کارهای خود را از روی نظم و ترتیب و بر پایه قواعد معینی انجام می دهید. یکی از صفات مشخص شما پشتکار شماست
ارغوانی: رنگ عارفها و روانگران
رنگ اسرارآمیز و باشکوهی است. دوستداران این رنگ پیوسته مجذوب زیبایی ها و ظرافتها می شوند و مغرور و اجتماعی هستند. معاشرت با این دسته لذتبخش است که امور معنوی بیشتر می پردازند. ارغوانی رنگ مورد پسند عرفا نیز هست!
قهوه ای: قابل اعتماد
اگر رنگ قهوه ای را دوست دارید کاملاً می توان روی شما حساب باز کرد. باثبات و مقدس، شاعرپیشه وکمی فیلسوف مآب هستید.
به ندرت تغییر عقیده می دهید و با آن که کمتر تصمیم می گیرید اما هر بار که تصمیمی بگیرید آن را به مورد عمل می گذارید.
شما کاملاً در نگهداری پول و اسرار دیگران قابل اعتماد هستید. میل دارید پیوسته در عالم خودتان باشید و گاهی اوقات با اطرافیان خود رفتار خشونت آمیزی در پیش می گیرید. در عشق هرگز بدبین و تند نیستید.
خاکستری: احساس بی نیازی
این رنگ مظهر چشم پوشی از خوشی های دنیاست. کسانی که به این رنگ علاقه دارند اغلب در زندگی احساس رضایت می کنند، خاکستری رنگ عقلا است و جوانانی که به این رنگ اظهار علاقه می کنند درواقع خود را هم شأن و هم طراز اشخاص کهنسال میدانند و در زندگی احساس بی نیازی می کنند.
در عشق بر افراد مسن تر از خود تمایل دارند و اغلب کسانی که از نظر فکر و ایده به آنها برتری دارند خیلی آسان طرف توجهشان قرار خواهند گرفت.
پرتقالی: صداقت آری، هوسبازی هرگز
رنگی است ترکیبی و آنهایی که این رنگ را رنگ دلخواه خود می دانند متکی به نفس نیستند. اجتماعی و خوش خلقند و با مردم خوب رفتار می کنند.
نفوذ در این گونه افراد مشکل است کسی که آنها را دوست بدارد می تواند با او به آسانی ازدواج کند. هوسباز نیستند و اگر با کسی دوستی کنند صداقت و فداکاری دارند. اگر افراد این دسته با کسی که خصوصیات اخلاقی خودشان را داشته باشد ازدواج کنند سعادتمند می شوند.
سبز: کنجکاوی
رنگ سبز طبیعت وتازگی است. اگر به این رنگ علاقه دارید زندگی با شما آسان است. نقطه اشتراک فراوانی با افراد علاقه مند به رنگ پرتقالی دارید روابط شما با دیگران بر پایه ی اصول و قرارداد است.
دوست ندارید که در زندگیتان حوادثی به وقوع پیوندد اما کنجکاوانه به ماجراهای زندگی دیگران توجه دارید.
فیروزه ای: اسرارآمیز و پند ناپذیر
دوستداران این رنگ اسرارآمیزند و احساساتی و کارهای شخصی خود را به خوبی اداره می کنند. پشتکار دارند و باثباتند و به نصایح دیگران در مورد کارهای خود کمتر توجه دارند. فیروزه ای معمولا رنگ مورد علاقه ی خانمها است.
سیاه: خوش ذوقی و ظرافت طبعاین رنگ برخلاف عقیده ی همگان رنگ نومیدی و عزا نیست بلکه نشانه خوش ذوقی و ظرافت طبع است. اگر از دوستداران این رنگ هستید مسلماً به شخصیت اطرافیان خود احترام می گذارید و برای آن که دیگران را با ارزش و برجسته نشان دهید از هیچگونه کمکی به آنها دریغ نمی کنید و هرگز خود را به دیگران تحمیل نمی نمایید همچنین عقاید و نظریات دیگران را به آسانی می پذیرید.
یک نکته ی رنگی :
توجه و علاقه شما به رنگها در طی زمان تغییر می کند به دلیل آن که خصوصیات اخلاقیتان نیز در سالیان دراز تغییر خواهد کرد. اما اگر در مورد رنگی ناگهان عقیده خود را عوض کنید به علت ضعف شما و یا به علت نیازتان به تغییر محیط است.
نقش رنگها در زندگی
شفا آنلاين :حسي كه انسان از رنگها ميگيرد در روح و روان او تأثیر ميگذارد. تحقيقات روانشناسان نشان ميدهد كه رنگهاي مورد علاقه هر شخص نشان از روحيه و حالات رواني او دارد و ميتوان با كالبدشكافي رنگها به بيماريهاي روحي و رواني اشخاص پي برد. از سوي ديگر رنگها در درمان يا انرژي بخشي به انسان در گروههاي سني مختلف مؤثر هستند |
به گزارش شفاآنلاين روش تأثیرگذاري رنگها بر روحيه افراد بخشي مهم از رابطه آنان را با دنياي اطراف تشکيل ميدهد. رنگها حال و هواي خودآگاه و ناخودآگاه انسان را تغيير ميدهد. روانشناسان تأکید دارند بسياري از جنبههاي رواني و حتي جسمي فرد تحت تأثیر رنگهاي مختلف هستند. استفاده از رنگها براي بالا بردن انرژي زندگي و آرامش مقوله مهمي است كه روانشناسان و متخصصان ارگونومي بر آن تأکید دارند. |
اثرات رنگها بر زندگی
آشكار است كه رنگها به طرق گوناگون بر زندگی ما اثر میگذارند. همگی تشخیص میدهیم كه چقدر وابسته به رنگهای خاص در كفش، لباس، آرایش، لوازم خانگی و اسباب كار در محیط زندگی خود هستیم. رنگهای مو و ناخن و لب از پُر فروشترین تولیدات در سراسر دنیا هستند و نیازی نیست كه به نقش و اهمیت رنگ پوست انسان اشارهای كنیم. اما اگر تصور میكنید كه آن وابستگیها ربطی به خواص درمانی رنگها ندارند اشتباه میكنید، زیرا بنا به تأكید روانشناسان و مردم شناسان و كارشناسان روش رنگ درمانی، نقش رنگ در زندگی ما خیلی مهم تر از تنها قشنگتر كردن ظاهر چیزها یا ظاهر خویشتن است. متأسفانه این موضوع نیز چون بعضی دیگر رشتههای پزشكی مكمل، آنگاه كه مسئله ثابت كردن آن پیش كشیده میشود، وارد پهنه انرژیهای نادیدنی یا به قول شكاكان وارد پهنه ماوراءالطبیعه میشود و فهم آن برای غربیها دشوار میگردد.
گرچه رنگ درمانی یك روش درمانی باستانی است تا سال 1933 كتابی معتبر به یكی از زبانهای اروپایی درباره آن در دسترس نبود. در آن سال دانشمندی هندی به نام دینشاه قادیالی دایرهالمعارفی سه جلدی با عنوان the spectro chrometry encyclopidia چاپ كرد و شناخت رنگ درمانی و تعلیم و تربیت درمانگران این رشته به واقع پس از چاپ آن كتاب به زبان انگلیسی آغاز شد. او در دایرهالمعارف خود بر نكتهای مهم تأكید میكند؛ رنگها دارای نیروهای شیمیایی در فركانسهای عالی رتبه هستند و این نیروها چنان ظریف و نادیدنی هستند كه ما معمولاً به توان و كیفیت و آثار آنها دسترسی ادراكی نداریم. امروزه دانشمندان فیزیك و شیمی به یاری علم جدید طیف شناسی یا طیف نگاری توانستهاند برخی موضوعات كتاب دینشاه قادیالی را به شكلی قابل فهمتر توضیح دهند.
زمانی که عناصر شیمیایی در آتش میسوزند، هر عنصر رنگی خاص تولید میكند و این رنگ اساسی است كه قادیالی میگوید زمینه تندرستی است یا باید باشد. او میگوید نور به ظاهر سفید همه رنگهای طیف رنگها را با تعادلی هماهنگ دارد، اما هرگاه كه تواناییها و كیفیات طیف بدن را با افزودن رنگی نامناسب یا به قول او رنگی غلط تغییر میدهیم، باید انتظار پیدایش آشفتگی (بیماری) در بدن را داشته باشیم. او میگوید مواد غذایی، داروها، سموم و به طور كلی همه مواد شیمیایی، توانها و انرژیهای فعال دارند، زیرا اتمهای آنها دائماً در حال جذب و دفع و تغییر و تبدیلهای خاص هستند، بنابراین وارد كردن بیتوجه یا ناآگاهانه عناصر شیمیایی غیرآلی (داروهای مصنوعی و فلزات و شبه فلزات ودیگر مواد معدنی) درون دستگاهی آلی (بدن آدمی) مانند این است كه به طفلی براده فولاد بخورانیم كه او را قویتر كنیم.
قادیالی در دایرهالمعارف خود راه ساختن چراغهای رنگ افشان خاص و خواص رنگها را شرح میدهد و راهنمایی میكند كه برای هر درد و بیماری از چه نوع رنگی استفاده كنیم. او همچنین شرح میدهد كه چگونه آب یا تكهای ماده قندی لاكتوز را با افزودن رنگی خاص، دارای خواص درمانی برای یك بیماری خاص كنیم.
رنگ درمانی، نور درمانی و سنگ درمانی(سنگ كوارتز كریستال) كه رابطه نزدیك با آن دو دارد، در سی سال گذشته محبوبیت زیاد در ایالات متحده آمریكا یافتهاند و اینك صدها درمانگر آن سه روش در آن كشور انواع قابل تصور از آنها را به علاقمندان عرضه میكنند. اما تعداد رنگ درمانگران در كشورهای اروپایی آنچنان زیاد نیست.
رنگ درمانی بخشی مهم از طب آیورودا را شكل میدهد و استفادهای گسترده در هندوستان و كشورهای همسایه آن دارد. گرچه رنگ درمانی در كشورهای غربی هنوز مرحله طفولیت خود را میگذارند، وضعیت كنونی و محبوبیت فزاینده آن گویای آیندهای برجسته است، به ویژه اگر پژوهشهای بیشتر به دانشمندان شكاك نسبت به پزشكی مكمل ثابت كنند كه این روش درمانی واقعاً مؤثر و مفید است. خوشبختانه در چند سال اخیر در بین دهها كتاب كه درباره ویژگیهای گوناگون رنگها و خواص درمانی آنها چاپ و پخش شدهاند چند كتاب با اعتبار علمی وجود داشتهاند.
نقش رنگهها در زندگی
آيا برايتان پيش آمده هنگام انجام يك مصاحبه شغلي لباسي به رنگ قرمز بپوشيد و آن را عامل موفقيت خود بدانيد؟
آيا رنگهايي كه در لباس و دكوراسيون خانه شما به كار رفته اند مي توانند رفتار و سطح انرژي يا زندگي شما را بهبود بخشند؟ مي توانيد امتحان كنيد.
سبز ليمويي:
پوشيدن لباسي به اين رنگ يا استفاده از آن در تزيين و دکوراسيون منزل مي تواند توانايي منطقي و پيگير بودن شما را بيفزايد.سبز ليمويي به شما اين امکان را مي دهد که بفهميد براي پيشرفت بيشتر خود به چه چيزي نياز داريد.
سبز:
لباس يا دکوراسيون سبزرنگ کمک مي کند احساس نزديکي بيشتري با طبيعت داشته باشيد و نيز باعث مي شود به ديگران احساس راحتي و آرامش بيشتري ببخشيد.
استفاده از اين رنگ همانند يک خاک حاصلخيز باعث مي شود دنيايي پربار براي شما به وجود آيد. طبيعت ذاتي اين رنگ که نوعي توازن و تعادل در خود دارد، شما را تشويق مي کند به نجواي درون خود گوش دهيد و بفهميد براي اين که شما و ديگران از احساس راحتي بيشتري برخوردار باشيد به چه چيزي نياز داريد.
سبز كله اردكي:اين رنگ توانايي شما را در قدرت انتقال فکر افزايش مي دهد. همچنين باعث مي شود سياست بيشتري در زندگي تان داشته باشيد.
استفاده از اين رنگ که نوعي آبي آميخته با سبز است به شما اين باور را القا مي کند که مي توانيد با دست خود آينده اي دلخواه بسازيد.
آبي:
لباس و آرايش آبي رنگ ، شما را بيشتر رويايي مي کند و الهامات شما را افزايش مي دهد. اين رنگ بسيار آرامش بخش بوده و باعث متمرکز شدن افکارتان مي شود.
اثر آرامش بخش اين رنگ باعث مي شود برنامه ها و افکار مغشوش از ذهنتان خارج شوند و روياها و اهدافتان نظم و ترتيب بيشتري بگيرند.
نيلي:
رنگ لباس يا تزيينات و آرايشي که به رنگ نيلي باشد مي تواند قدرت خطرپذيري شما را افزايش دهد. نيلي اعتماد به نفس بيشتري به شما مي دهد تا به نقشه هايي که در سر مي پرورانيد جامه عمل بپوشانيد.
استفاده از رنگ نيلي که نوعي آبي آميخته با قرمز است ، کمک مي کند آينده اي خوب و برنامه ريزي شده را براي خودتان ايجاد کنيد.
اين رنگ به شما کمک مي کند دلواپسي هايتان را به کارهايي مثبت تبديل کنيد.
بنفش:
رنگ بنفش بر خيالپردازي شما مي افزايد و کمک مي کند احساس قدرت و اختيار بيشتري کنيد.اين رنگ همچنين سبب تقويت کردن عمق احساسات شما مي شود و شما را صاحب اراده اي مصمم تر مي کند و توانايي تان را در ارائه راهبردهاي جديد در زندگي افزايش مي دهد.
بنفش تيره:
اين رنگ اشتياق و خوشبيني شما را افزايش مي دهد. استفاده از اين رنگ به شما الهام مي کند بايد کاري جديد را آغاز کنيد.
اگر لباسي به اين رنگ بپوشيد يا در دکور منزلتان از اين رنگ بهره گيريد بد گماني شما را کاهش مي دهد و فرصتهاي جديدي را براي شما مي گشايد.
قرمز:
لباس و آرايش قرمزرنگ شما را بيشتر اهل عمل مي کند و پرمايه و مبتکر مي سازد. استفاده از قرمز آتشين به شما علم و قدرت اين را مي دهد که حرف دلتان را براحتي بزنيد و آنچه را دوست داريد به دنيا بگوييد.
نارنجي پررنگ:
استفاده از اين رنگ در لباس و دکور منزلتان کمک مي کند به شخصيت خود احترام بيشتري بگذاريد. نارنجي پررنگ شما را تشويق مي کند تا خودتان را قبول داشته باشيد و آنها را که دوستشان داريد، تحسين کنيد.
نارنجي:
رنگ نارنجي به شما احساس شهامت و بيباکي مي دهد. اين رنگ که گرمترين رنگ اتمسفر است نظم و ترتيبي را که نياز داريد تا انتظارات غيرواقعي را از خود دور کنيد به شما مي بخشد.
طلايي:
استفاده از رنگ طلايي در لباس و آرايش يا وسايل منزل باعث مي شود احساسات و سرزندگي شما بيدار شود. استفاده از رنگ طلايي به شما نيرويي مي بخشد تا آن چيزي را که باعث خرسندي و رضايت خاطرتان مي شود، پيدا کنيد.
زرد:
رنگ زرد باعث مي شود ذهنتان بيشتر باز شود. استفاده از رنگ زرد که روشن ترين رنگ در طيف است ذهني سيال تر و بازتر را براي شما خلق مي کند.
اين رنگ سبب مي شود نقطه نظرات ديگران را بهتر بفهميد و سياست بيشتري در زندگي خود اعمال کنيد.
سياه:
استفاده از اين رنگ باعث مي شود توانايي بيشتري در تمرکز کردن داشته باشيد. استفاده از رنگ مشکي ، يعني غيبت نور، ناشناخته ها را به شما نشان مي دهد.
در تاريکي ، افکار شما باطني و دروني شده و بهتر مي توانيد برروان و احساسات درست خود تمرکز کنيد.
قهوه اي:
لباس قهوه اي رنگ يا اتاقي که به اين رنگ تزيين شده باشد، آگاهي و هوشياري شما را افزايش مي دهد. اين رنگ به شما کمک مي کند واقعيت هر موقعيتي را بهتر دريابيد و بدانيد چه چيزي براي شما بهترين خواهد بود.
سفيد:
لباس يا دکوراسيون سفيدرنگ قدرت تحليل شما را افزايش مي دهد. استفاده از رنگ سفيد که اصل همه رنگهاست ، به شما احساس آزادي و رهايي بيشتري مي بخشد.
اين رنگ هر موقعيت يا ارتباطي را که باعث مي شود بتوانيد از حل مشکلاتتان برآييد براي شما روشن مي کند.
رنگ قرمز |
این رنگ نشان میل شدید نسبت به چیزی یا کاری و نمادی از حسرت، تمایل و اشتیاق است .قرمز رنگ عشق و خون است. قرمز رنگ جنگ و جرات و جسارت است. قرمز رنگ نفسانیات و اعلام خطر است و سمبل عشق و تحرک. در بسیاری از کشورها از جمله ستانهندو رنگ لباس عروسی قرمز است. وبسیاری از کشو رها هم رنگ قرمز را رنگ شادی میدانند. روانشاسی رنگ قرمز
انسانهایی که علاقه وافری به رنگ قرمز دارند در رده تیپ روانشاسی قرمز قرار میگیرند. قرمزها انسانهای قدرتمندی هستند و از انرژی سرشاری برخوردارند.به گونهای که ذخیره انرژی انها نا تمام به نظر میرسد. انها هیچگاه در ابتدا از سختی و سهولت کار پرسشی نمیکنند بلکه بی درنگ دست به کار میشوند. انان مدیرانی قوی، سر سخت، جاه طلب، حکم فرما و خواستار اولویت و ارجحیت هستند به گونهای که هیچ ایراد و انتقادی هر چند کوچک نمیپذیرند. سبک رهبری آنان سلطه جویانه، ارباب گونه، ریاست طلبانه و گاه ستیزه جویانه و تجاوز کارانه است. انسان قرمز با کمال علاقه مدیریت و رهبری را به دست گرفته و نقشی تعیین کننده ایفا میکند. در اجتماع رخدادها قرار میگیرد و این کار رانیز با علاقه و تمایل انجام میدهد . تیپ قرمز بسیار رک و صادق است. همسر مناسب این افراد. فردی از تیپ آبی است. یک زندگی خانوادگی آرام و هارمونیک برای این افراد تنها با تیپ آبی قابل درک است. چرا که آبیها عقب مینشینند و فرمان پذیری میکنند تیپ قرمز در درون خود تصور اثبات شده نادرستی دارد و گمان میکند که هیچ مشکلی با دیگران ندارد. دلیل این واقعیت پنهان است که او معمولاً به نظرها و عقاید اطرافیانش گوش نمیسپارد و علاقهای به شنیدن آنها ندارد. قانون زندگی قرمزها میگوید: انسان میتواند هر آنچه را میخواهد بدست آورد. و خواستن توانستن است. شعار قرمز هاست .
قرمز رنگ انسانهای تند خو و آتشین مزاج است که با کمی ناراحتی از کوره در میروند قرمز رنگ متولدین فرودین است. تعداد بسیار کمی از متولدین برج قوچ رنگ قرمز را رنگ مورد علاقه خود نمیدانند |
رنگ و نقش ان در هنر
خلاصه: رنگ چيست؟ صفات ويژه هر رنگ خوب ، تركيب رنگها ، بكارگرفتن رنگ ، نقش رنگ در هنر ايران و خواص رواني رنگها. |
رنگ و نقش آن در هنراحمد فداكاررنگ و هنرهاي مصور پيوسته در كنار هم بودهاند. هنر مصور بيوجود رنگ نمودي ندارد ضمن آنكه هنر مصور هر سرزمين براي خود رنگي ويژه دارد و هر هنرمند ، بنا به مقتضيات و تأثير عوامل پيرامون خود ، ديد مخصوصي در رنگ دارد و رنگهاي بخصوصي را بيشتر بكار ميگيرد و چهبسا كه از بكار بردن رنگهاي ديگري ، كه مورد علاقه هنرمندي ديگر است ، دوري ميكند. و از همين رهگذر شناخت آثار هنرمندان سرزمينهاي مختلف تا حدي ميسر ميگردد. رنگ چيست؟پيش از آنكه به بحث كلي درباره رنگ و هنر بپردازيم لازم است بطور مختصر ببينيم رنگ چيست. از نظر علمي ، رنگ عبارت است از امواج نور كه به كمك حس بينائي تشخيص داده ميشود. و يك شعاع نور ، از ارتعاش امواج مختلف طولي و عرضي تشكيل يافته است. اگر شعاعي از نور را از منشور بلوريني بگذرانيم امواج نور ، پس از عبور از منشور ، رنگهاي مختلف طيف نور را بهوجود ميآورد . . . هنگامي كه نور به سطحي ميتابد ، اگر اين سطح تمام امواج يا تمام رنگها را بطور مساوي منعكس نمايد چشم اين سطح را سفيد ميبينيد. ممكن است اين سطح همه رنگها يا امواج را جذب كند و فقط رنگ سبز را منعكس نمايد ، در اينصورت آن سطح را به رنگ سبز خواهيم ديد. و نيز ممكن است بعضي افراد در برابر رنگ معين كور باشند و يا عدهاي در برابر تمام الوان ضعف داشته باشند و جهان را فقط به رنگ سفيد و سياه ببينند و احتمالا ً،حد وسط سياه و سفيد ، يعني خاكستري را هم تميز بدهند . . . |
براي يك نقاش اطلاع از رنگ ، بهعنوان يك عامل هنري ، لازم است . . . اگر اين اطلاع چندان علمي هم نباشد به هر حال دانستن مطالبي پيرامون طبيعت نور ، تركيب رنگها ، و رابطه ميان آنها براي هنرمند ضرور است . . . سهلتر است كه رنگهاي طيف نور سفيد را ضمن دايره مدرجي نشان بدهيم: از اين رنگها سه رنگ غير قابل تجزيهاند كه رنگهاي اصلي ناميده ميشوند. اين سه رنگ عبارتند از: آبي ، قرمز و زرد. اگر رنگهاي اصلي تركيب بشوند رنگهاي تركيبي يا فرعي بهوجود ميآيند: تركيب آبي و زرد ، رنگ سبز را بهوجود ميآورد – تركيب زرد و قرمز ، رنگ نارنجي ، و تركيب قرمز و آبي رنگ بنفش را نتيجه ميدهد – اگر تركيب رنگها را ادامه بدهيم ، عده بيشماري رنگ بهوجود ميآيد. به دايرهاي كه نمودار رنگهاست نگاه كنيد ، ميبينيد كه رنگ قرمز مقابل سبز قرار دارد و رنگ نارنجي مقابل آبي است ، رنگهاي مقابل هم را رنگهاي متمم يا مكمل ميگويند – اگر رنگهاي تكميلي به هم آميخته گردند ، تندي يكديگر را خنثي مي كنند و اگر آنها را به مقدار مساوي با هم مخلوط كنند ، نتيجه يك رنگ خاكستري يا آبي كمرنگ خواهد بود. |
|||
اگر رنگهاي مكمل كنار يكديگر يا مقابل هم قرار بگيرند يكديگر را عميقتر جلوه ميدهند و در نتيجه ، تضاد شديد و يا درخشش را القاء ميكنند. رنگهاي نزديك به هم بر روي دايره رنگها ، رنگهاي مجاور ناميده ميشوند ( مانند رنگهاي آبي و آبي متمايل به سبز و خود سبز ). تقارب اين رنگها ايجاد همآهنگي مي كنند . . . اما بايد دانست كه فقط ارتباط رنگها مطمح نظر نقاش نيست. هر رنگ سه صفت يا خاصيت ويژه دارد كه عبارتند از : خود رنگ Couleur ارزش Valeur و شدت Intensité غرض از خود رنگ نامي است كه به رنگ داده اند مانند: آبي – قرمز – فيروزه اي – نارنجي و غيره. ارزش عبارت است از مقدار نوري كه بر طبق قواعد سايه و روشن به رنگي تابانيدهاند ، اين نور از روشني آغاز ميشود و به تيرگي ختم ميگردد ، مانند سبز روشن ، سبز كمرنگ ، سبز تيره. شدت ، يعني قوت و ضعف رنگ ، يعني به حد اشباع رسيدن رنگ ، يا خلاف آن ، مانند: زرد تند و زرد بسيار ملايم1 . . . [38] رنگهاي سرد و گرم« . . . خاصيت مهم ديگر كه مورد توجه (نقاشي) ميباشد ، سردي يا گرمي رنگ است. نارنجي و رنگهاي نزديك و مجاور آن ، رنگهاي گرم ناميده ميشوند آبي ، و رنگهاي مجاور آن ، رنگهاي سرد و سبز در كنار زرد رنگي است گرم و در كنار آبي رنگي سرد. بعلاوه سردي وگرمي رنگي باعث ميشود محرك ، و يا خاموش ، جلوه كند. حروف قرمز رنگ روي يك صفحه اعلان ، برجسته و محرك بهنظر ميآيند. بنابراين رنگ بالشخصه ميتواند عمق را نمايش دهد ، و اين خاصيت باعث شده است كه براي تزئينات داخلي بنا ، رنگ را برحسب هدفي كه دارند بكار ببرند ، يعني ، مثلاً براي آنكه وسعت و فضاي بيشتري را القاء كنند ، ديوارها و سقفها را به رنگهائي در ميآورند كه ما آنها را رنگهاي خاموش ميناميم. تركيب رنگهادر رنگ نيز مانند خط و سايه و روشن موضوع مهم ، همآهنگي و ارتباط ميان رنگهاست – نقشي كه با رنگهاي نزديك به هم رنگآميزي شده است يك نوع احساس آرامش و همآهنگي را بر ميانگيزد ، ممكن است چنين نقشي به نظر ضعيف و بيرنگ بيايد ، در اينصورت ، رنگ مكمل لازم است تا تضادي ايجاد نمايد و زندگي و جنبش را برساند . . از طرف ديگر اگر نقشي از رنگهاي مكمل تركيب يافته باشد غالباً براي تعديل خشونتي كه از تركيب رنگهاي مكمل بههم بكار برد ، بنابراين ، تركيب رنگها ، موجب شدت و ضعف موضوعها (يا تمها) ميشود. انتخاب رنگ به شخصيت هنرمند و موضوعي كه در دست تهيه دارد بستگي دارد – براي بيان هر انديشهاي رنگي مناسب است – براي نمايش يك موضوع آرام ، نميتوان محرك بكار برد ، و از تضاد رنگهاي مكمل استفاده كرد، . . . و همچنين براي يك موضوع محرك ، نميتوان از همآهنگي رنگهاي سرد و آرام استفاده كرد2 . . . بكار گرفتن رنگاز روي سفالهاي نقاشي شده و نقاشيهائي كه از ديوار غارهاي پيش از تاريخ بدست آمدهاست ميتوان حدس زد كه انسان رنگ را از دوران شكارچيگري به اينطرف بكار برده و به وسيله رنگهائي كه با يك نوع چربي آميخته شدهاند ، ديوارهاي غارهاي محل سكونت خود را نقاشي نمودهاست. البته اين دليل اين نيست كه انسان پيش از اين دوران رنگ را نميشناخته بلكه بايد گفت كه بشر از همان روزهاي نخستين زندگي ، از روزهائي كه هنوز در ميان شاخوبرگ درختان زندگي ميكرده ، رنگ را ميشناخته و آنها را تشخيص ميداده است و گاهگاه با مواد رنگي ، مانند گلها و خاكهاي رنگي كه بدست ميآورده بدن و سر و صورت خود را رنگين ميكرده است. اين رنگآميزي بدن ممكن است به تقليد از رنگ حيوانات و پرندگان و براي همآهنگ ساختن خود با محيط و طبيعت باشد و يا براي ارضاي زيباپرستي زيرا كه گروهي از دانشمندان عقيده دارند كه بشر از نخستين روزهاي زندگي تحتتأثير زيبائيهاي طبيعت زيباپرست شدهاست. بنابراين هنگاميكه بشر به داخل غارها پناهنده ميشود چون مدتها به رنگهاي گوناگون و زيباي طبيعت خو گرفته بودهاست به كشيدن نقش حيوانات مورد علاقه خود ميپردازد و گاه بسياري ماهرانه و استادانه نقش ميآفريند. رنگهائي كه درپارهاي از نقاشيهاي ديوار غارها بكاررفته ، هنوز بعد از هزاران سال ، جالب توجه جلوه ميكند. اين نقوش صرفنظر از مسئله رنگ ، از جهات گوناگون ديگر نيز قابل بررسي است زيرا كه بخشي از راز زندگي انسانهاي پيش از تاريخ را آشكار ميسازد. هنگاميكه انسان پيش از تاريخ ، بعد از گذراندن دورانهاي گردآوري خوراك و شكار ، وارد دوره كشاورزي و شهرنشيني ميگردد ديگر كاملاً با رنگ و انواع آن آشنا است و به راز ساختن رنگ و يا استخراج و بدست آوردن رنگهاي گوناگون پيبرده است و با اين آمادگي به ساختن سفال و نقاشي روي آنها ميپردازد. از آن پس ، رنگ ، بطور وسيع و دامنهدارتري ، در زندگي انسان وارد ميشود و با تكامل انسان ، تكامل مييابد و پيشرفت ميكند. بعدها با گسترش هنرهاي ديگر رنگ در هر هنري وارد ميشود و جلوهگري ميكند و بافندگي و معماري و صنايع گوناگون ديگر را در بر ميگيرد و بتدريج در تشخيص سرزمينها از يكديگر رنگ يك عامل شناسائي ميشود زيرا كه رنگهاي موجود در هر سرزمين و رنگهائيكه هنرمندان هر ناحيه از تركيب و آميختن آنها با يكديگر بدست ميآورند با هم تفاوت دارد. ساليان دراز تا نزديك به روزگار ما ، رنگها يا رنگهاي معدني بود يا گياهي و بيشتر اوقات خود هنرمند رنگ دلخواه خود را شخصاً ميساخت و آماده ميكرد اينگونه رنگها اصالت بيشتري در معرفي هنر و هنرمند دارد زيرا با بكاربردن رنگهاي گوناگون براي مصارف مختلف كه در دسترس همه قرار دارد بسياري از هنرهائي كه با رنگ سروكار دارند اصالت زيبائي خود را تا اندازهاي از دست دادهاند. رنگ در هنر ايرانرنگ در هنر ايران جلوهاي خاص و مقامي ارزشمند دارد.[39] هنرمند ايراني ، در دورههاي رواج هنرها ، در گزينش رنگ دقت و سليقهاي خاص بكار برده و ميشود گفت كه بيشتر هنرمندان سرزمين ما ، رنگ را آگاهانه برگزيدهاند وميدانستهاند كه كدام رنگ را در كجا به كار ببرند حتي در بعضي دورهها پارهاي از هنرمندان در آثار خود از رنگهاي غيرعادي استفاده كردهاند ، كه البته گاهي همين گزينشهاي غيرعادي زيبائي خاصي به آثار هنري داده و گذشته از آن باعث شناسائي راحت و آسوده اين آثار هنري گرديدهاست. ايرانيها ، از زمانهاي بسيار كهن ، پيوسته به رنگهاي روشن و درخشان توجه و علاقه داشتند و گرايش آنها به رنگهاي روشن و زيبا باعث زيبائي آثار ايراني گرديده است. رنگ آبي از رنگهائي است كه در هنر ايران ، بطوركلي در همه شئون زندگي ايراني ، جلوهگر است و مردم سرزمين ما در بكاربردن رنگ آبي و گروه رنگهاي وابسته بدان علاقه زيادي داشتهاند. پيداست كه گذشته از تأثير آسمان آبي ايران در بكارگرفتن رنگ آبي ، هنرمندان ايراني به جنبههاي رواني رنگها ،از آن جمله رنگ آبي ، آگاهي كامل داشته ميدانستند كه آبي رنگي است آرامشبخش. در اينجا لازم است مختصري هم به خواص رواني رنگها اشاره بشود. خواص رواني رنگهاامروزه با مطالعات دانشمندان خواص رواني رنگها تا حدي آشكار شده است و حتي در پارهاي از موارد از رنگها براي مداواي بيماران رواني استفاده ميكنند و يا آنكه با مطالعه و بررسي رنگ تابلوهاي نقاشي و ديگر آثار هنري بيماران رواني ، پي به نوع و شدت و ضعف بيماري آنان ميبرند. بنابراين اگر مجموع رنگهاي آثار هنري يك قوم يا يك ملت و سرزمين بدقت مورد مطالعه وبررسي قرار گيرد مسلماً ميتوان از نحوه انديشه و فعل و انفعالات رواني آنان آگاه شد. امروزه از بيش از دههزار رنگ در امور بازرگاني و تجارتي و هنري و معماري و غيره نام برده ميشود ولي بايد دانست كه ورزيدهترين ديدگان قادر نيست بيش از ششصد رنگ را تشخيص دهد. حيوانات از رنگ بهعنوان يك اسلحه و وسيلة دفاعي استفاده ميكنند و طبيعت هم در اين مورد آنها را كاملاً ياري كرده و رنگ دلخواه را در اختيارشان قرار داده است تا بدان وسيله به شكار بپردازند و يا از چنگ دشمنان خود فرار كنند. البته همه حيوانات قادر به تشخيص همه رنگها نيستند و گروهي از آنها نسبت به بعضي از رنگها كور هستند و نسبت به بعضي ديگر حساسيت فوقالعاده دارند. همه گاوبازان براي تحريك و به حركت درآوردن و حمله گاو از يك شنل سرخرنگ استفاده ميكنند. بهرهگيري از رنگ بصورت عملي در هنر ايران از سفالهاي دوران كهن تا به امروز همچنان در مسيرهاي گوناگون دنبال شدهاست. در دوره ايرانباستان هنرمند در بكاربردن رنگ دقت داشته و رنگ را بيهوده و بيجا بكار نميبردهاست و كوشش داشته كه بوسيله رنگ در هنر خود هماهنگي بوجود بياورد. گرچه هنرمند در گزينش رنگ كاملاً آزاد بوده ولي هيچگاه در بكاربردن رنگ ، پذيرشهاي اصولي را زيرپا نميگذاشته و اگر هم در بكار بردن رنگ تغييري ميداده اين تغيير از گروه آن رنگها بيرون نميرفته است. در دوران بعد از اسلام نيز هنرمندان ايراني ، نخواستند ، يا نتوانستند از سنتهاي رنگ هنر ايران زياد دور بشوند و تحتتأثير هنر ساساني در دايره رنگهاي معمول همان عصر به گردش پرداختند و در تمام مساجد و آرامگاهها و ديگر ساختمانهاي اساسي و تاريخي رنگ آبي و فيروزهاي و گروه رنگهاي آبي و سبز برتري خود را بر ديگر رنگها كاملاً حفظ كرد. كاشي و سفال و هنرهاي رنگين ديگر بيشتر داراي زمينه آبي شدند مگر فرش كه زمينه قرمز و لاكي پيدا كرد كه البته باز فرشهاي معروف هنري با زمينه آبي نيز بافته شد. در هنر نقاشي (مينياتور) ايران در دورههائيكه ، اين هنر در اوج خود بسر ميبرده ، از اواسط دوره مغول تا پايان دوره تيموري و بعد از آن در دوران صفوي رنگ نقش مهمي را بازي ميكند. براي تجسم طبيعت در چند دوره و مكتب از هنرنقاشي ايران از رنگهاي بسيار زنده و نزديك به طبيعت استفاده شده و هنرمند خواسته است كه در پارهاي موارد رنگهاي تابلوي نقاشي همانند رنگ طبيعت بشود ولي بيشتر موارد اين كوشش به اينجا پايان يافته كه رنگهاي استفاده شده در تابلو زندهتر و زيباتر از خود طبيعت شده و گاهي نيز اغراقآميز گرديده است. در پايان دوره صفوي ، به مناسبت تأثير هنر نقاشي غرب در هنر نقاشي ايران رنگ در هنر ايران به يك سرگرداني عجيبي كشيده شد و هنرمندان معدودي كه از آن پس به آفرينش ( اگر بتوان در اين مورد لغت آفرينش را بكار برد ) آثار هنري پرداختند در انتخاب و بكاربردن رنگ به انحطاط گرائيدند و اين كيفيت تا زمانيكه كمالالملك بار ديگر رنگ را در هنر نقاشي ايران زنده كرد ادامه يافت. |
نقش رنگها وتاثیرات انها در زندگی
رنگهای مورد علاقه هر شخص نشان از روحیه و حالات روانی او دارد و میتوان با کالبدشکافی رنگها به بیماریهای روحی و روانی اشخاصپی برد. از سوی دیگر رنگها در درمان یا انرژی بخشی به انسان در گروههای سنی مختلف مؤثر هستند .
روزنامه ایران -یوسف حیدری /حسی که انسان از رنگها میگیرد در روح و روان او تأثیر میگذارد. تحقیقات روانشناسان نشان میدهد که رنگهای مورد علاقه هر شخص نشان از روحیه و حالات روانی او دارد و میتوان با کالبدشکافی رنگها به بیماریهای روحی و روانی اشخاصپی برد. از سوی دیگر رنگها در درمان یا انرژی بخشی به انسان در گروههای سنی مختلف مؤثر هستند.
روش تأثیرگذاری رنگها بر روحیه افراد بخشی مهم از رابطه آنان را با دنیای اطراف تشکیل میدهد. رنگها حال و هوای خودآگاه و ناخودآگاه انسان را تغییر میدهد. روانشناسان تأکید دارند بسیاری از جنبههای روانی و حتی جسمی فرد تحت تأثیر رنگهای مختلف هستند. استفاده از رنگها برای بالا بردن انرژی زندگی و آرامش مقوله مهمی است که روانشناسان و متخصصان ارگونومی بر آن تأکید دارند.
شناخت ویژگیهای رنگهادکتر منصور ضیایی، متخصص ارگونومی وعضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه با بیان اینکه افراد باتوجه به سلایق مختلفی که دارند رنگهایی را که با روحیهشان سازگار است، بیشتر دوست دارند میگوید: رنگها در زندگی تأثیر بسیاری بر روحیه و روان انسان برجای میگذارد که منجر به آرامش و آسایش خیال او خواهد شد. همچنین بعضی از رنگها موجب تحریک روحی فرد یا منجر به تمرکز بیشتر میشود. همه اینها بسته به تأثیری که رنگها روی انسان دارد باهم تفاوتهایی دارند. اما به طور کلی افراد معمولاً به رنگهایی علاقه دارند که با چهره و رنگ پوستشان هماهنگتر است.
وی با تفکیک روانشناسی چند رنگ اصلی و استفاده مثبت از آنها گفت: مثلاً آبی رنگی آرامش بخش است و موجب کاهش هیجانات فرد میشود و فرد در سایه این رنگ هیجانات خود را بهتر کنترل میکند. آبی درواقع احساس سردی به فرد میدهد به همین علت رنگ اتاقهای خواب را باید به نوعی بین آبی و سبز انتخاب کرد تا موجب کاهش دمای بدن فرد شده و کاهش ضربان قلب را بهدنبال داشته باشد. این رنگ در محیطهای اداری نیز مفید است و کارایی پرسنل را بیشتر میکند. همچنین آرامش را حاکم میکند و کارمندان مجال بیشتری خواهند داشت تا بدون استرس و تنش کار کنند.
رنگ قرمز تقریباً در جهت مقابل رنگ آبی قرار داشته و موجب میشود به فرد احساس هیجان دست دهد. درواقع هیجانات افراد را برانگیخته میکند و به همین خاطرنباید در محیطهایی که نیاز به تصمیم گیریهای مهم است از این رنگ استفاده شود زیرا این رنگ قضاوتهای عجولانه را بهدنبال دارد. در فضاهایی که کار باید با سرعت و تلاش انجام بگیرد این رنگ مناسب است.
این متخصص ارگونومی ادامه داد: رنگ قهوهای رنگ اطمینان و اعتماد است و به افراد حس قدرت میدهد و در عین حال احساس امنیت و آسایش را در انسان تقویت میکند. این رنگ در دفاتر رئیس سازمان کارایی مؤثرتری برجا میگذارد.
آرامش رنگ سبز درکاهش کارهای پراسترس مفید است. این رنگ آرامش بخش است و دراتاق عمل که جراحیهای پر از استرس انجام میگیرد آرامش بخش و نشاطآور است. رنگ سبز رنگی شبیه رنگ آبی است. رنگ سبز روشن و رنگ کرم قابلیت خواندن را برای دانشآموزان در محیط مدرسه بالا میبرد و دانشآموزان میتوانند به راحتی مطلبی را یاد گیرند.
رنگ سفید بیشتر در دکوراسیون استفاده میشود و با اکثر رنگها تناسب دارد. رنگ سفید نشانه تمیزی است و پرستارها و پزشکها که باید احساس تمیزی داشته باشند از این رنگ استفاده میکنند. رنگ سفید احساس بزرگتر بودن فضا را به افراد تلقی میکند.
تفاوت روانشناسی رنگهاتأثیر روانی رنگها در افراد متفاوت از رنگ خانه و محل کار است. سبز به اتاق عمل، احساس آرامش میدهد و استرس محیط کار را کم میکند اما با رنگ سبزی که به تن میکنیم تفاوت دارد.
دکتر حسین ابراهیمی مقدم روانشناس و استاد دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه به جایگاه هر رنگ باید به صورت خاص و ویژه نگاه کرد گفت: بعضی از رنگها تأثیرات تحریک کنندگی دارند مانند رنگهای گرم که موجب هیجانات روانی و بالا رفتن تحریک و هیجانخواهی فرد شده و به همین خاطر کسانی که دچار ضعف هستند از این رنگها باید بیشتر استفاده کنند. همچنین بعضی از رنگها هستند که بیشتر خاصیت دلمردگی دارند. مثلاً کسانی که از رنگهای خاکستری و مشکی استفاده میکنند بیشتر حالتهای دلمردگی و افسردگی را تجربه خواهند کرد. و بعضی از رنگها هستند که اقتدار را در انسان تداعی میکنند مثلاً استفاده از رنگ سبز یشمی میتواند موجب شود که در برابر دیگران احساس اقتدار کنیم.
وی ادامه داد: مشخص شده است رنگها تا حدی با توجه به ویژگیهای اقلیمی و ویژگیهای فرهنگی و جامعه شناختی از گروهی به گروه دیگر فرق میکند. در کشور هندوستان فردی که عزادار باشد از البسه سفید استفاده میکند. در صورتی که در ایران فردی که عزادار است از لباسهای مشکی استفاده میکند. بسیاری از موارد فرهنگی با مبانی دینی در جامعه شناختی هماهنگی دارد و در برخی مواقع هم هماهنگی ندارد. پوشیدن رنگ مشکی در دین اسلام مکروه است ولی میبینیم عملاً در عزاداریها از رنگ مشکی استفاده میشود.
این روانشناس با اشاره به اینکه روانشناسی رنگ با روانشناسی نور تفاوت میکند گفت: وقتی دو رنگ مختلف را باهم داخل یک قوطی بریزیم و مخلوط کنیم یک رنگ سومی بهدست میآید ولی اگر روی دیوار سفید رنگ دوتا نور مختلف را بتابانیم نور سومی بهدست میآید نه رنگ جدید. این امرنشاندهنده این است که اصطلاحاً ترکیب رنگها یک ترکیب کاهشی وترکیب نورها یک ترکیب افزایشی است ولی آن نور و رنگی که بهدست آمده از دیدگاه روانشناسی مورد بحث است. این ترکیب رنگها احساس شادی یا دلمردگی را در افراد تداعی میکند. خوب است که از رنگ آمیزیها و نورپردازیها در مکانهای مختلف استفاده شود. مثلاً در شهر باکو یا مسکو از روانشناسی نور استفاده زیادی شده است و نورپردازی در اماکن مختلف موجب به وجد آمدن حسهای خوب در بیننده میشود.
دکتر ابراهیمی مقدم درباره اینکه آیا میتوان از رنگها در درمان بیماریهای روحی استفاده کرد گفت: رنگ به تنهایی برای درمانی کافی نیست ولی در کنار درمانهای دیگر مثلاً برای کسی که به افسردگی مبتلا است و روی او روان درمانی صورت میگیرد توصیه میشود از رنگهایی شاد استفاده کند و این کار در فرایند درمانش تأثیر مثبت برجا میگذارد. /
این سه رنگ اصلی در زندگی
تئوری رنگ [لینکها فقط برای اعضا نشان داده می شود. ] مفاهیم فراوان، تعاریف مختلف و شیوه های کاربردی متعددی را دربر میگیرد و این اطلاعات میتواند چندین کتاب را پر کند. آنچه در این مطلب بسیار مختصر میخوانید تنها چند مفهوم اولیه و مفید است.
دایره یا چرخه رنگ
یک دایره رنگ ابتدایی که در آن رنگهای قرمز، زرد و آبی وجود دارند، در واقع دایره رنگ سنتی در هنرهای تجسمی به شمار می آید. سر آیزاک نیوتون (Sir Isaac Newton) در سال ۱۶۶۶ اولین نمودار رنگ دایره شکل را به وجود آورد. از آن زمان تا کنون، دانشمندان و هنرمندان به مطالعه و طراحی نمونه های متنوع و مختلف این مفهوم اولیه بوده اند.
اختلاف نظرهای متعدد درباره صحت و برتری یک چیدمان نسبت به دیگری، مدام موجب بروز مناقشاتی در این جمع شده است، اما در حقیقت هر دایره رنگی که ترتیب منطقی رنگهای خالص در آن رعایت شده باشد، موثق و قابل استفاده خواهد بود.
رنگهای اصلی
در تئوری رنگ سنتی، قرمز، زرد و آبی رنگهای اصلی هستند زیرا دانه های رنگی تشکیل دهنده آنها از ترکیب هیچ رنگ دیگری به وجود نیامده و تمام رنگهای دیگر از ترکیبات مختلف این سه رنگ با یکدیگر به دست می آیند. رنگهای اصلی ، فرعی و ترکیبی رنگهای فرعی
سبز، نارنجی و بنفش رنگهایی هستند که از ترکیب رنگهای اصلی با یکدیگر حاصل میشوند. محل قرار گیری هر رنگ ثانویه در دایره رنگ، بین دو رنگ اصلی تشکیل دهنده اش است.
رنگهای ترکیبی
زرد- نارنجی، قرمز نارنجی، قرمز- بنفش، آبی – بنفش، آبی- سبز و زرد – سبز، این رنگها از ترکیب یک رنگ اصلی با یک رنگ فرعی به وجود می آیند و در اینجا هم، در میان دو رنگ تشکیل دهنده خود قرار میگیرند.
هماهنگی (هارمونی) رنگ
هماهنگی یا هارمونی به معنای”چیدمان مطبوع اجزاء یک کل” است و وجود آن در تمام مظاهر زندگی از موسیقی، شعر، رنگ یا حتا یک کیک زیبا، جلوه میکند.
از نظر دیداری، هماهنگی، در چیزی است که موجب لذت چشم میشود. این هماهنگی بیننده را مجذوب کرده و احساس نظم و تعادل را در او ایجاد میکند. هنگامی که چیزی ناهماهنگ است، یا خسته کننده است یا وحشتناک.
از طرفی هارمونی بیش از حد نیز به ترکیبی بسیار ملایم و نچسب تبدیل میشود و بیننده را آنطور که باید مجذوب و علاقمند نمیکند و بالعکس عدم حضور آن نیز تصویری به وجود می آورد که هیچ چشمی تحمل دیدن آنرا ندارد.
مغز انسان هر چیزی را که قابلیت سازماندهی نداشته و نامفهوم باشد، پس میزند. عمل دیدن به حضور یک ساختار منطقی نیاز دارد و هماهنگی رنگی میتواند این علاقه به دیدن و حس تعادل را به وجود بیاورد.
به طور خلاصه، یکپارچگی مفرط موجب تحریک ناپذیری و پیچیدگی مفرط موجب تحریک بیش از اندازه مغز میشود. تعادل پویا، نتیجه حضور هماهنگی است.
به هارمونی رنگها در در طبیعت دقت کنید. چند قاعده کلی در ایجاد هارمونی رنگی
همانطور که گفتیم، تئوریهای رنگ و هارمونی رنگی متعددی وجود دارند. ما در اینجا به معرفی چند فرمول ابتدایی در به کار گیری رنگها میپردازیم.
▪ چیدمان بر اساس همجواری رنگها
رنگهای همجوار (پیوسته) یا Analogous Colors، به هر دسته سه تایی از رنگهایی گفته میشود که در دایره رنگ کنار یکدیگر قرار گرفته اند. مانند زرد-سبز، زرد و زرد نارنجی. معمولا در چنین ترکیبهایی، یک رنگ از نظر مقدار، بر دو رنگ دیگر برتری دارد.
▪ چیدمان بر اساس رنگهای مکمل
رنگهای مکمل آنهایی هستند که در دایره رنگ، درست در مقابل یکدیگر قرارگرفته اند. مانند قرمز و سبز یا قرمز- بنفش و زرد – سبز. همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، درجات مختلف زرد – سبز در برگها، هماهنگی زیبایی با رنگهای قرمز-بنفش گل، ایجاد کرده اند. رنگهای مکمل بالاترین درجه تباین (کنتراست) و ثبات را به وجود می آورند.
▪ چیدمان بر اساس طبیعت
طبیعت، بهترین نقطه شروع برای درک و ایجاد هارمونی رنگی است. در تصویر بالا ملاحظه میکنید که زرد، سبز و قرمز چه نقش هماهنگی ایجاد کرده اند و این ترکیب متناسب، لزوما در دو مورد قبل نمیگنجد، اما زیبا و قابل اجرا است.
▪ رنگهای اصلی
در تئوری رنگ سنتی، قرمز، زرد و آبی رنگهای اصلی هستند زیرا دانههای رنگی تشکیل دهنده آنها از ترکیب هیچ رنگ دیگری به وجود نیامده و تمام رنگهای دیگر از ترکیبات مختلف این سه رنگ با یکدیگر به دست میآیند
▪ رنگهای فرعی
سبز، نارنجی و بنفش رنگهایی هستند که از ترکیب رنگهای اصلی با یکدیگر حاصل میشوند. محل قرار گیری هر رنگ ثانویه در دایره رنگ، بین دو رنگ اصلی تشکیل دهندهاش است
▪ رنگهای ترکیبی
زرد- نارنجی، قرمز نارنجی، قرمز- بنفش، آبی – بنفش، آبی- سبز و زرد – سبز، این رنگها از ترکیب یک رنگ اصلی با یک رنگ فرعی به وجود میآیند و در اینجا هم، در میان دو رنگ تشکیل دهنده خود قرار میگیرند.
▪ فیلمرنگ، رنگی است که در فاصلهای نامشخص نسبت به بیننده ظاهر میشود (مثلا ً رنگی که در طیف نما اسپکتروسکوپ میتوان دید، یا رنگ آسمان خاکستری یکنواخت). فیلمرنگ، بافت واضحی ندارد و گویی شخص میتواند کمابیش به درون آن رسوخ کند. همواره در تراز جلو به چشم میآید. فیلمرنگ را نمیتوان همچون کیفیتی در اشیاء و یا متعلق به رویه اشیاء دانست.
▪ حجمرنگ را در اشیای پشت نما میتوان دید (مثلا ً در یک استکان چای یا در بخار رنگین). حجمرنگ در فضای سه بُعدی که اشغال کرده است گسترش مییابد، ولی تراز متغیری نسبت به چشم بیننده ندارد.
▪ سطحرنگ، چنان به نظر میآید که روی سطح شیء قرار گرفته است (مثلا ً در یک کاغذ رنگی). بافت رویه شیء را به خود میگیرد و حایل غیر قابل نفوذ برای چشم ایجاد میکند. سطحرنگ را معمولا ً همچون کیفیتی در خود شیء میانگاریم.
از این سه کیفیت ظاهری که اشاره کردیم، نمودهای دیگری چون تلأ لو، فروغ و فلزنما ناشی میشوند. نقاشان با سطحرنگ سر و کار دارند ولی بخشی از صناعت آنان معطوف به ایجار نمودهای حجمرنگ، فیلمرنگ، تلأ لو و فروغ به وسیله رنگیزه است که در واقع چنین کیفیتهایی را ندارد. آن دسته از حجم سازان مدرن که با موادی چون پلاستیک کار میکنند ، از نمود حجمرنگ بهره میگیرند.
این سه رنگ اصلی
ین سه رنگ اصلی
مقالات مرتبط
مطالعه درباره رنگ ملاحظاتی را در زمینههای فیزیک، فیزیولوژی و روانشناسی پیش میآورد. علم فیزیک، توزیع انرژی طیفی نوری را که از یک سطح صادر و یا به وسیله آن منعکس میشود، بررسی میکند (شاخه خاصی از آن به مطالعه جنبههای شیمیایی رنگیزهها و رنگینهها، در ارتباط با خواص رنگ ساز این مواد میپردازد). فیزیولوژی، فرآیندهایی را که در چشم و مغز به هنگام تحریک ناشی از تجربه رنگ اتفاق میافتد، مورد مطالعه قرار میدهد. روانشناسی در مسائل آگاهی و ذهنیت نسبت به رنگ – همچون عنصری از تجربه بصری – بحث میکند. اشتراک اصطلاحات در این عرصهها، غالبا ً بر دشواری درک مفاهیم میافزاید. مطالعه هنری رنگ نیز مقولهای جدا از این ملاحظات نیست، و به خصوص رویکرد روانشناختی رنگ در این زمینه اهمیت دارد …
تئوری رنگ که مفاهیم فراوان، تعاریف مختلف و شیوه های کاربردی متعددی را دربر میگیرد و این اطلاعات میتواند چندین کتاب را پر کند. آنچه در این مطلب بسیار مختصر میخوانید تنها چند مفهوم اولیه و مفید است.
دایره یا چرخه رنگ
یک دایره رنگ ابتدایی که در آن رنگهای قرمز، زرد و آبی وجود دارند، در واقع دایره رنگ سنتی در هنرهای تجسمی به شمار می آید. سر آیزاک نیوتون (Sir Isaac Newton) در سال ۱۶۶۶ اولین نمودار رنگ دایره شکل را به وجود آورد. از آن زمان تا کنون، دانشمندان و هنرمندان به مطالعه و طراحی نمونه های متنوع و مختلف این مفهوم اولیه بوده اند.
اختلاف نظرهای متعدد درباره صحت و برتری یک چیدمان نسبت به دیگری، مدام موجب بروز مناقشاتی در این جمع شده است، اما در حقیقت هر دایره رنگی که ترتیب منطقی رنگهای خالص در آن رعایت شده باشد، موثق و قابل استفاده خواهد بود.
رنگهای اصلی
در تئوری رنگ سنتی، قرمز، زرد و آبی رنگهای اصلی هستند زیرا دانه های رنگی تشکیل دهنده آنها از ترکیب هیچ رنگ دیگری به وجود نیامده و تمام رنگهای دیگر از ترکیبات مختلف این سه رنگ با یکدیگر به دست می آیند. رنگهای اصلی ، فرعی و ترکیبی رنگهای فرعی
سبز، نارنجی و بنفش رنگهایی هستند که از ترکیب رنگهای اصلی با یکدیگر حاصل میشوند. محل قرار گیری هر رنگ ثانویه در دایره رنگ، بین دو رنگ اصلی تشکیل دهنده اش است.
رنگهای ترکیبی
زرد- نارنجی، قرمز نارنجی، قرمز- بنفش، آبی – بنفش، آبی- سبز و زرد – سبز، این رنگها از ترکیب یک رنگ اصلی با یک رنگ فرعی به وجود می آیند و در اینجا هم، در میان دو رنگ تشکیل دهنده خود قرار میگیرند.
هماهنگی (هارمونی) رنگ
هماهنگی یا هارمونی به معنای”چیدمان مطبوع اجزاء یک کل” است و وجود آن در تمام مظاهر زندگی از موسیقی، شعر، رنگ یا حتا یک کیک زیبا، جلوه میکند.
از نظر دیداری، هماهنگی، در چیزی است که موجب لذت چشم میشود. این هماهنگی بیننده را مجذوب کرده و احساس نظم و تعادل را در او ایجاد میکند. هنگامی که چیزی ناهماهنگ است، یا خسته کننده است یا وحشتناک.
از طرفی هارمونی بیش از حد نیز به ترکیبی بسیار ملایم و نچسب تبدیل میشود و بیننده را آنطور که باید مجذوب و علاقمند نمیکند و بالعکس عدم حضور آن نیز تصویری به وجود می آورد که هیچ چشمی تحمل دیدن آنرا ندارد.
مغز انسان هر چیزی را که قابلیت سازماندهی نداشته و نامفهوم باشد، پس میزند. عمل دیدن به حضور یک ساختار منطقی نیاز دارد و هماهنگی رنگی میتواند این علاقه به دیدن و حس تعادل را به وجود بیاورد.
به طور خلاصه، یکپارچگی مفرط موجب تحریک ناپذیری و پیچیدگی مفرط موجب تحریک بیش از اندازه مغز میشود. تعادل پویا، نتیجه حضور هماهنگی است.
به هارمونی رنگها در در طبیعت دقت کنید. چند قاعده کلی در ایجاد هارمونی رنگی
همانطور که گفتیم، تئوریهای رنگ و هارمونی رنگی متعددی وجود دارند. ما در اینجا به معرفی چند فرمول ابتدایی در به کار گیری رنگها میپردازیم.
▪ چیدمان بر اساس همجواری رنگها
رنگهای همجوار (پیوسته) یا Analogous Colors، به هر دسته سه تایی از رنگهایی گفته میشود که در دایره رنگ کنار یکدیگر قرار گرفته اند. مانند زرد-سبز، زرد و زرد نارنجی. معمولا در چنین ترکیبهایی، یک رنگ از نظر مقدار، بر دو رنگ دیگر برتری دارد.
▪ چیدمان بر اساس رنگهای مکمل
رنگهای مکمل آنهایی هستند که در دایره رنگ، درست در مقابل یکدیگر قرارگرفته اند. مانند قرمز و سبز یا قرمز- بنفش و زرد – سبز. همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، درجات مختلف زرد – سبز در برگها، هماهنگی زیبایی با رنگهای قرمز-بنفش گل، ایجاد کرده اند. رنگهای مکمل بالاترین درجه تباین (کنتراست) و ثبات را به وجود می آورند.
▪ چیدمان بر اساس طبیعت
طبیعت، بهترین نقطه شروع برای درک و ایجاد هارمونی رنگی است. در تصویر بالا ملاحظه میکنید که زرد، سبز و قرمز چه نقش هماهنگی ایجاد کرده اند و این ترکیب متناسب، لزوما در دو مورد قبل نمیگنجد، اما زیبا و قابل اجرا است.
▪ رنگهای اصلی
در تئوری رنگ سنتی، قرمز، زرد و آبی رنگهای اصلی هستند زیرا دانههای رنگی تشکیل دهنده آنها از ترکیب هیچ رنگ دیگری به وجود نیامده و تمام رنگهای دیگر از ترکیبات مختلف این سه رنگ با یکدیگر به دست میآیند
▪ رنگهای فرعی
سبز، نارنجی و بنفش رنگهایی هستند که از ترکیب رنگهای اصلی با یکدیگر حاصل میشوند. محل قرار گیری هر رنگ ثانویه در دایره رنگ، بین دو رنگ اصلی تشکیل دهندهاش است
▪ رنگهای ترکیبی
زرد- نارنجی، قرمز نارنجی، قرمز- بنفش، آبی – بنفش، آبی- سبز و زرد – سبز، این رنگها از ترکیب یک رنگ اصلی با یک رنگ فرعی به وجود میآیند و در اینجا هم، در میان دو رنگ تشکیل دهنده خود قرار میگیرند.
چگونگی متظاهر شدن رنگها از دیگر مباحث رنگشناسی است. در تجربه ، سه نمود مختلف در رنگها میتوان تشخیص داد: فیلمرنگ ، حجمرنگ و سطحرنگ
▪ فیلمرنگ، رنگی است که در فاصلهای نامشخص نسبت به بیننده ظاهر میشود (مثلا ً رنگی که در طیف نما اسپکتروسکوپ میتوان دید، یا رنگ آسمان خاکستری یکنواخت). فیلمرنگ، بافت واضحی ندارد و گویی شخص میتواند کمابیش به درون آن رسوخ کند. همواره در تراز جلو به چشم میآید. فیلمرنگ را نمیتوان همچون کیفیتی در اشیاء و یا متعلق به رویه اشیاء دانست.
▪ حجمرنگ را در اشیای پشت نما میتوان دید (مثلا ً در یک استکان چای یا در بخار رنگین). حجمرنگ در فضای سه بُعدی که اشغال کرده است گسترش مییابد، ولی تراز متغیری نسبت به چشم بیننده ندارد.
▪ سطحرنگ، چنان به نظر میآید که روی سطح شیء قرار گرفته است (مثلا ً در یک کاغذ رنگی). بافت رویه شیء را به خود میگیرد و حایل غیر قابل نفوذ برای چشم ایجاد میکند. سطحرنگ را معمولا ً همچون کیفیتی در خود شیء میانگاریم.
از این سه کیفیت ظاهری که اشاره کردیم، نمودهای دیگری چون تلأ لو، فروغ و فلزنما ناشی میشوند. نقاشان با سطحرنگ سر و کار دارند ولی بخشی از صناعت آنان معطوف به ایجار نمودهای حجمرنگ، فیلمرنگ، تلأ لو و فروغ به وسیله رنگیزه است که در واقع چنین کیفیتهایی را ندارد. آن دسته از حجم سازان مدرن که با موادی چون پلاستیک کار میکنند ، از نمود حجمرنگ بهره میگیرند.
غایت و هدف همه مجاهدت های هنری بیرون کشیدن و استخلاص ماهیت و سرشت معنوی فرم و رنگ و آزادی آنها از زندان دنیای مادی است.از چنین آرزو و سودایی است که هنر غیر مادی نشات میگیرد.دنیائی که امروز در آن زندگی میکنیم , به دنیای انسان در سالهای گذشته , شباهتی ندارد.دنیای ما با ابداع و خلاقیت شکل گرفته است.ما بناهائی میسازیم که محتوای آنها در عملکرد آنها نهفته است;در عین حال بناها سمبول افکار و عقاید نیستند ; بلکه تجسم افکاری هدف دار هستند.
رنگها روح دارند و زنده اند,رنگها کلمه اند و همچنین کلمات سخن میگویند:از نهان سبز جنگل ها,از راز آبی آسمان و دریاها,از شفافیت و زلالی قطرات باران و از پاکی سفید برف;بلی رنگها از روح آدمی و دنیای پر رمز و راز انسان سخن میگویند و رنگهایی که انسانها بدان می پوشند و می نگارند و نقش میزنند نیز حکایت از گوشه ای دیگر از درون ایشان دارد.
با گذشت زمان فکر انسان به اسرار پدیده های طبیعت چون رنگین کمان , رعد و برق , جاذبه و امثال آن پی برده است , با وجود این , پدیده ها هنوز هم در اسرار باقی مانده اند; رعد و برق ما می ترساند.ولی رنگهای رنگین کمان و نور ستاره شمالی روح را تعالی می بخشد و آن را تهذیب می کند.رنگین کمان سمبل صلح است.فقط کسانی که عاشق رنگ هستند می توانند زیبائی و کیفیت ذاتی آن را درک کنند.رنگ مواهب خود را به همه تقدیم می کند , ولی رموز و اسرار پنهان خود را فقط برای علاقه مندان واقعی آشکار می سازد.رنگ زندگی است زیرا جهان بدون رنگ برایمان مرده جلوه می کند , رنگ ها ایده آغازین و ثمره نور اصلی بدون رنگ هستند و مقابل آنها تاریکی بدون رنگ است.نور اولین پدیده در جهان است از طریق رنگ ها روح و طبیعت زنده جهان را برایمان آشکار می سازد.رنگها چنان افکار و احساسات عمیقی را القاء می کنند که حتی با چشم هم دیده نمی شوند.بلکه فقط با چشم دل احساس می شوند.لیکن قدم نهادن به این وادی نیز بدون عبادت خالق , نور آسمانها و زمین و اساسآ بدون انسان شدن میسر نیست.
کلمه و آوای آن,شکل و رنگ اش,رگه های اصلی از ذات فوق طبیعی است که ما تصویری اندک از آن داریم.همانطور که صدا,رنگ جلا به لفظ می بخشد,همینطور هم رنگ بطور طبیعی به فرم شکل خاصی میدهد.ماهیت اصلی رنگ طنینی از تصورات خیالی است و در این حالت رنگ موسیقی است.زمانی که اندیشه مفهوم, قاعده مندی,لمس رنگ و طلسم آن,شکسته است آنگاه در دستان خود جز جسم بی روح چیز دیگری نداریم.
گوته در ” فاربن لهر ” در مورد هماهنگی و کلیت رنگ می نویسد: وقتی چشم رنگی را می بیند , بلافاصله فعالیتش را شروع می کندو عملکردش چنان است که به شکلی نا خود آگاه و اجتناب ناپذیر , رنگ دیگری ایجاد می کند که با پیوستن به حلقه رنگها , ترتیب حلقه رنگ را کامل میکند و این تاثیر متقابل , احساسی از غنای رنگ به انسان می بخشد.مقصود از هماهنگی رنگ , هنر وسعت دادن به درون مایه ها و مضامینی از تناسبات اصولی رنگ است که می تواند بعنوان پایه ای برای کمپوزیسیون ( یا آفرینش هنری )به خدمت گرفته شود.
رنگها نیروها و انرژی های درخشنده ای هستند که چه آگاه و چه ناخود آگاه روی ما اثر مثبت و منفی خواهند داشت.هنرمندانی که شیشه های رنگین خلق می کنند از رنگ برای خلق چنان محیطی معنوی و اسرار امیز استفاده میکردند که اندیشه های پرستش کنندگان را بر دوش شاهین معنویت به پرواز درمی اورند.اثرات رنگ نه تنها از لحاظ بصری بلکه از جنبه های روان شناسی و روان شناختی نیز باید بررسی شوند.
یکی از ملاحظات روانشناختی رنگ که در کاربرد هنری رنگ اهمیت دارد ، بررسی تأثیر متقابل رنگ ها است . جلوه یا اثر هر رنگ در جوار رنگ دیگر تغییر می کند هر رنگ نسبت به دیگری میزان تیرگی یا روشنی ذاتی اش را می نمایاند . معکوس کردن این ترتیب طبیعی ، ناسازگاری رنگی به بار می آورد.هر رنگ دارای سه صفت یا سه بُعد دیداری مستقلا ً تغییر پذیر است : فام ، درخشندگی و پرمایگی
فام ، صفتی از رنگ است که جایگاه آن را در سلسله ی رنگی ( از قرمز تا بنفش) – معادل با نور طول موج های مختلف در طیف مرئی – مشخص می کند قرمز ، زرد و آبی را فام های اولیه می نامند و چون مبنای سایر فام ها هستند ، رنگ های اصلی نیز نام گرفته اند . فام های ثانویه عبارتند از : نارنجی ، سبز و بنفش که که از اختلاط مقادیر مساوی از دو فام اولیه حاصل می شوند . فام های ثالثه از اختلاط فام های اولیه و ثانویه به دست می آیند : زرد- نارنجی( پرتقالی) ، نارنجی- قرمز ، قرمز- بنفش ( ارغوانی) ، بنفش- آبی ( لاجوردی) ، آبی- سبز (فیروزه ای) ، سبز- زرد (مغز پسته ای) . دوازده فام نامبرده را با ترتیبی معین در چرخه ی رنگ ، نشان می دهند . در چرخه ی رنگ ، فام های ثانویه و ثالثه ای که بین یک زوج فام اولیه جای گرفته اند ، دارای روابط خویشاوندی هستند و در کنارهم ساده ترین هماهنگی رنگی را پدید می آورند .مادامیکه این رنگها با رنگهای خالص سفید و سیاه ترکیب شوندایجاد بیشماری از رنگها و سایه های مختلف مینمایند.
رنگهای درخشان به تنهایی جذاب هستند اما اگر در یک الگو یا ردیفی منظم قرارگیرند از نظر بصری تاثیر بیشتری خواهند داشت. این نوع آرایش یک ساختار ساده را بر این رنگها حاکم میکند و در نتیجه یک مفهوم و یا نوعی نظم را، ورای حضور محض رنگها، منتقل خواهد کرد.پدیده های بصری , معنوی و روانی در حیطه رنگ و هنرهای رنگ روابط مشترک زیادی دارند.وقتی که موضوعی در نظر مشترک گرفته شد , طرح باید از این موضوع اولیه و حاکم بر کار , پیروی نماید.اگر رنگ مهمترین وسیله بیان حالت و مفهوم باشد , ترکیب رنگ باید از سطوح رنگ شوع شود و این سطوح , خطوط را مشخص خواهند کرد.کسی که اول خطوط را رسم می کند و بعد رنگ را بدان می افزاید , هرگز نخواهد توانست یک اثر رنگی خوب و واضح به تصویر بکشد.رنگها , ابعاد و جهات مخصوص به خود را دارند و سطوح را به شیوه خود , ترسیم می کنند.
شاید به نظر عجیب برسد که در حوزه حس بصری رنگ حرارت را می توان تشخیص داد.به هر حال تجربه نشان داده است که بین دو آتلیه که یکی با رنگ سبز-آبی و دیگری با قرمز-نارنجی رنگ شده باشد , ۵ تا ۷ درجه اختلاف حرارت یا بودت از طریق ذهنی احساس می شود.به عبارت دیگر , کسانی که در آتلیه سبز هستند , در ۱۵ درجه سانتیگراد احساس سرما می کردند , اما در اتاقی که با رنگ قرمز نارنجی رنگ شده بود تا ۱۳-۱۱ درجه سانتی گراد نیز احساس سرما نمی کردند.حقیقت این است که رنگ آبی-سبز جریان خون را کند و رنگ قرمز نارنجی همانند داروی محرکی است که باعث حالت هیجانی و تسریع جریان خون در بدن می گردد.
این تاثیرات مختلف قدرت وسیع مفهومی و بیان حالت کنتراست سرد و گرم را نشان می دهد و از آن می توان برای ایجاد اثرات تصویری فوق الهاده زیبا استفاده کرد.مناظری که فاصله اشیاء در آن زیاد است , همیشه از لحاظ رنگ سرد تر بنظر می رسند , زیرا که در عمق هوا قرار دارند.پس کنتراست سرد و گرم وسیله مهمی است که اثرات پرسپکتیو و حجمی را نشان می دهد.
شکل ها نیز دارای خصوصیت گویا ومعنی دار نظام زیباشناختی خود هستند.در طراحی,این کیفیت های معنی دار شکل و رنگ می بایست با یکدیگر مطابقت داده شوند,یعنی شکل و رنگ در معنی دار بودن و مفهوم خود یکدیگر را تایید و اثبات نمایند.سه شکل اصلی مربع,مثلث و دایره نیز مانند سه رنگ اصلی قرمز,زرد و آبی دارای خصوصیات مفهومی و بیانی مشخص هستند.مربع,نمایانگر ماده,وزن و حدود مشخص است وحسی از کشش و امتداد و تجربه حرکت را القاء میکند.مربع با رنگ قرمز منطبق است و وزن حجم قرمز با شکل سنگین و ساکن مربع مطابقت دارد.مثلث با زوایای حاد و تند,تاثیر ستیزه جویی,پرخاش و تهاجم را ایجاد میکند.مثلث سمبل تفکر است و حالت وخصوصیت بی وزن آن با زرد روشن هماهنگی دارد.دایره بر عکس مربع,احساسات را ملایم و معتدل میکند و حس آرامش و حرکت آرام و آهسته را القاء مینماید.دایره سمبل روح است که در درون خود همواره در حال حرکت است.
تطابق و تناسب هر رنگ با شکل مربوط به خود مستلزم همانندی و توازن است.اگر رنگها و شکل ها در بیان مفاهیم و حالات توافق داشته باشند,تاثیرات آن دو چندان خواهد بود. مطالعه پیرامون احساس رنگ دقیقآ با اثرات رنگ در طبیعت آغاز می شود بدین معنی که تاثیر حسی حاصله از اشیاء رنگین روی حس بینائی خود را بررسی می کنیم.امروزه پیشرفت در صنعت شیمی رنگ , سبک و عکاسی رنگی , میزان علاقه عمومی به رنگ را افزایش داده است.ولی این علاقه موقتی به رنگ تقریبآ سراپا بصری و دارای ویژگی های مادی است و با دید معنوی و احساس بررسی نمی شود.این نوعی به بازی گرفتن سطحی و صوری نیروهای ماوراء طبیعت است و همچنین فقدان جهت گیری و برنامه ریزی در مورد لزوم آشنائی با اتود های طبیعت نقصی است که در مدارس هنر قابل بررسی است.اتودهای طبیعت در هنر نمی بایست کاری تقلیدی برگرفته از تاثیرات تصادفی باشد.بلکه باید تحلیلی و تحقیقی بوده و فرم ها و رنگ ها را که مختصات راستین هستند , ابداع نمایند.چنین اتود هائی تقلیدی نیستند بلکه تفسیرگرند.اگر بخواهیم این تفسیر بجا و شایسته باشد , باید پیش از آن , مشاهده دقیق و تفکر صحیح انجام شود.
نقش رنگ در زندگی
بشر مفهوم رنگ را از طبیعت و پدیدههای آن آموخته است، بنابراین شناخت رنگ همزمان با تاریخی است که بشر عناصر و ساختههای طبیعی را درک کرده است.
رنگ و نور، همواره در قالب بخشهایی اساسی از حیات ما روی کره خاکی مطرح بودهاند. یکی از نخستین آثار ثبت شده از نیروی جادویی رنگ را میتوان در غارهای لاسکو و آلتاهیرا مشاهده کرد. در این نمادها نقاشیهای تزیینی از انواع حیوانات، زینت بخش دیوارهای داخلی شده است.
رنگها پدیده قابل تحسینی هستند، چنان که امروزه برای همه افراد غیرممکن است که جهان را بدون رنگ تصور کنند چرا که پدیدهای است که همه جا حضور دارد و نقش بازی میکند و در نگاهی تمام ارتباطات به کمک رنگها انجام میشود. علاوه بر این، رنگها برای زندگی انسان ضروری به نظر میرسند و نقش مهمی در زندگی عاطفی و معنوی ما بازی میکنند. انسانهای اولیه کلبههای محقر خود را با انواع رنگها آراسته و همچنین وسایل مورد نیاز و تجهیزات و لباسها و غیره را با آن تزئین میکردند. انسان در تمام دوران با رنگ سرو کار داشته و به نحو شایستهای به آن توجه داشته و رموز آن را شناخته و از رنگ استفاده نموده است.
غایت و هدف همه مجاهدتهای هنری بیرون کشیدن و استخلاص ماهیت و سرشت معنوی فرم و رنگ و آزادی آنها از زندان دنیای مادی است. از چنین آرزو و سودایی است که هنر غیرمادی نشات میگیرد. دنیای ما با ابداع و خلاقیت شکل گرفته است. ما بناهایی میسازیم که محتوای آنها در عملکردشان نهفته است، در عین حال بناها سمبل افکار و عقاید نیستند، بلکه تجسم افکاری هدفدار هستند. امروزه انسان در زندگی روزمره، صنعتی و مدرن خود بسیار به عامل زیبایی نیاز دارد. بیشک یکی از مهمترین عوامل ایجاد زیبایی، عنصر رنگ است که تنوع لطافت و زیبایی کافی را به زندگی میبخشد.
رنگها روح دارند و زندهاند، رنگها کلمهاند و مشابه کلمات سخن میگویند: از سبز جنگلها، از راز آبی آسمان و دریاها، از شفافیت و زلالی قطرات باران و از پاکی سفید برف؛ باید گفت که رنگها از روح آدمی و دنیای پر رمز و راز انسان سخن میگویند. پژوهشگران، روانشناسان و هنرمندان بسیاری به مطالعه رنگ پرداختهاند، کاربردهای مختلف آن را بررسی کرده و از این پدیده عجیب و زیبا در زمینههای مختلف هنر و علم به نحواحسن استفاده میکنند.
پدیدهای چون رعد و برق ما را میترساند. ولی رنگهای رنگین کمان و نور ستاره شمالی روح را تعالی میبخشد و آن را تهذیب میکند. رنگین کمان، سمبل صلح است. رنگینکمان نشانگر تجربه ناب رنگی است. فقط کسانی که عاشق رنگ هستند میتوانند زیبایی و کیفیت ذاتی آن را درک کنند. نور اولین پدیده در جهان است که ازطریق رنگها روح و طبیعت زنده جهان را برایمان آشکار میسازد. لیکن قدم نهادن به این وادی نیز بدون عبادت خالق، نور آسمانها و زمین و اساسا بدون انسان شدن میسر نیست.
رنگها نیروها و انرژیهای درخشندهای هستند که چه آگاه و چه ناخودآگاه روی ما اثر مثبت و منفی خواهند داشت. اثرات رنگ نه تنها از لحاظ بصری بلکه از جنبههای روانشناسی و روانشناختی نیز باید بررسی شوند.
رنگ مثل صدا یک احساس است. یکی از ملاحظات روانشناختی رنگ که در کاربرد هنری رنگ اهمیت دارد، بررسی تأثیر متقابل رنگهاست که میبایست بعضی از عوامل اساسی (پارامترهای رنگ) را مد نظر داشت. جلوه یا اثر هر رنگ در جوار رنگ دیگر تغییر میکند. هر رنگ نسبت به دیگری میزان تیرگی یا روشنی ذاتیاش را مینمایاند. معکوس کردن این ترتیب طبیعی، ناسازگاری رنگی به بار میآورد. هر رنگ دارای سه صفت یا سه بُعد دیداری مستقلا تغییرپذیر است: فام، درخشندگی و پرمایگی. فام یا تن یا تونالیته صفتی از رنگ است که جایگاه آن را در سلسله رنگی (از قرمز تا بنفش) ـ معادل با نور طول موجهای مختلف در طیف مرئی ـ مشخص میکند قرمز، زرد و آبی را فامهای اولیه مینامند و چون مبنای سایر فامها هستند، رنگهای اصلی نیز نام گرفتهاند. اما بیان رنگی فقط متاثر از تونالیته نیست، بلکه تحتتاثیر اشباع و شدت هم قرار میگیرد. فامهای ثانویه عبارتند از: نارنجی، سبز و بنفش که از اختلاط مقادیر مساوی از دو فام اولیه حاصل میشوند.
اشباع، کیفیتی است که به خالص بودن رنگ مربوط میشود و معرف تناسبی است که در آن هرتن بهخاطر حضور گوناگون نورهای سفید کم و بیش به آخرین حد خالصی خویش نزدیک میگردد. شدت (روشنایی) نیز، قدرت رنگی را بیان میکند.
رنگهای درخشان به تنهایی جذاب هستند اما اگر در یک الگو یا ردیفی منظم قرارگیرند از نظر بصری تاثیر بیشتری خواهند داشت. این نوع آرایش یک ساختار ساده را بر این رنگها حاکم میکند و در نتیجه یک مفهوم و یا نوعی نظم را، ورای حضور محض رنگها، منتقل خواهد کرد. پدیدههای بصری، معنوی و روانی در حیطه رنگ و هنرهای رنگ روابط مشترک زیادی دارند. اگر رنگ مهمترین وسیله بیان حالت و مفهوم باشد، ترکیب رنگ باید از سطوح رنگ شروع شود و این سطوح، خطوط را مشخص خواهند کرد. کسی که اول خطوط را رسم میکند و بعد رنگ را بدان میافزاید، هرگز نخواهد توانست یک اثر رنگی خوب و واضح به تصویر بکشد. رنگها، ابعاد و جهات مخصوص به خود را دارند و سطوح را به شیوه خود ترسیم میکنند. شاید به نظر عجیب برسد که در حوزه حس بصری رنگ، حرارت را میتوان تشخیص داد.
شکلها نیز دارای خصوصیت گویا و معنی دار نظام زیباشناختی خود هستند. در طراحی، این کیفیتهای معنیدار شکل و رنگ میبایست با یکدیگر مطابقت داده شوند، یعنی شکل و رنگ در معنیدار بودن و مفهوم خود یکدیگر را تایید و اثبات نمایند. سه شکل اصلی مربع، مثلث و دایره نیز مانند سه رنگ اصلی قرمز، زرد و آبی دارای خصوصیات مفهومی و بیانی مشخص هستند. مربع، نمایانگر ماده، وزن و حدود مشخص است و حسی از کشش و امتداد و تجربه حرکت را القاء میکند. مربع با رنگ قرمز منطبق است و وزن حجم قرمز با شکل سنگین و ساکن مربع مطابقت دارد. مثلث با زوایای حاد و تند، تاثیر ستیزهجویی، پرخاش و تهاجم را ایجاد میکند. مثلث سمبل تفکر است و حالت و خصوصیت بیوزن آن با زرد روشن هماهنگی دارد. دایره برعکس مربع، احساسات را ملایم و معتدل میکند و حس آرامش و حرکت آرام و آهسته را القاء مینماید. دایره سمبل روح است که در درون خود همواره در حال حرکت است.
تطابق و تناسب هر رنگ با شکل مربوط به خود مستلزم همانندی و توازن است. اگر رنگها و شکلها در بیان مفاهیم و حالات توافق داشته باشند، تاثیرات آن دو چندان خواهد بود. مطالعه پیرامون احساس رنگ دقیقا با اثرات رنگ در طبیعت آغاز میشود بدین معنی که تاثیر حسی حاصله از اشیای رنگین روی حس بینایی خود را بررسی میکنیم.
نقش و رابطه رنگ وفوم در معماری
رنگها روح دارند و زنده اند,رنگها کلمه اند و همچون کلمات سخن ميگويند:از نهان سبز جنگل ها,از راز ابي اسمان و درياها,از شفافيت و زلالي قطرات باران و از پاکي سفيد برف;بلي رنگها از روح ادمي و دنياي پر رمز و راز انسان سخن ميگويند و رنگهايي که انسانها بدان مي پوشند و مي نگارند و نقش ميزنند نيز حکايت از گوشه اي ديگر از درون ايشان دارد.
رنگ زندگي است زيرا جهان بدون رنگ برايمان مرده جلوه ميکند,رنگها ايده اغازين و ثمره نور اصلي بدون رنگ هستند و مقابل انها تاريکي بدون رنگ است.نور اولين پديده در جهان است از طريق رنگها روح و طبيعت زنده جهان را برايمان اشکار ميسازد.
همچنين کلمه و اواي ان,شکل و رنگ اش,رگه هاي اصلي از ذات فوق طبيعي است که ما تصويري اندک از ان داريم.همانطور که صدا,رنگ جلا به لفظ مي بخشد,همينطور هم رنگ بطور طبيعي به فرم شکل خاصي ميدهد.ماهيت اصلي رنگ طنيني از تصورات خيالي است و در اين حالت رنگ موسيقي است.زماني که انديشه مفهوم, قاعده مندي,لمس رنگ و طلسم ان,شکسته است انگاه در دستان خود جز جسم بي روح چيز ديگري نداريم.
رنگ هاي نارنجي و ابي,رنگ هاي مکمل هستند و مخلوط اين رنگها,رنگ خاکستري بوجود مي اورد.وقتي ناظر در اين مکان قرار ميگيرد,نورهاي متفاوتي دريافت خواهد کرد که اين نورها متناوبآ با نارنجي و ابي است و ديوارها اين رنگها را با زواياي دائمآ متغير انعکاس ميدهد.اين تاثير متقابل احساسي از غناي رنگ به انسان مي بخشد.
رنگها نيروها و انرژي هاي درخشنده اي هستند که چه اگاه و چه ناخود اگاه روي ما اثر مثبت و منفي خواهند داشت.هنرمنداني که شيشه هاي رنگين خلق مي کنند از رنگ براي خلق چنان محيطي معنوي و اسرار اميز استفاده ميکردند که انديشه هاي پرستش کنندگان را بر دوش شاهين معنويت به پرواز درمي اورند.اثرات رنگ نه تنها از لحاظ بصري بلکه از جنبه هاي روان شناسي و روان شناختي نيز بايد بررسي شوند.
سطوح رنگ بايد شکل,وسعت و حدود خود را از خود رنگ و نوسان شدت ان (رنگ)کسب کند نه اينکه با خطوط از پيش معين شده باشد.
همچنين,شکل ها نيز داراي خصوصيت گويا ومعني دار نظام زيباشناختي خود هستند.در طراحي,اين کيفيت هاي معني دار شکل و رنگ مي بايست با يکديگر مطابقت داده شوند,يعني شکل و رنگ در معني دار بودن و مفهوم خود يکديگر را تاييد و اثبات نمايند.سه شکل اصلي مربع,مثلث و دايره نيز مانند سه رنگ اصلي قرمز,زرد و ابي داراي خصوصيات مفهومي و بياني مشخص هستند.
مربع,نمايانگر ماده,وزن و حدود مشخص است وحسي از کشش و امتداد و تجربه حرکت را القاء ميکند.مربع با رنگ قرمز منطبق است و وزن حجم قرمز با شکل سنگين و ساکن مربع مطابقت دارد.
مثلث با زواياي حاد و تند,تاثير ستيزه جويي,پرخاش و تهاجم را ايجاد ميکند.مثلث سمبل تفکر است و حالت وخصوصيت بي وزن ان با زرد روشن هماهنگي دارد.
دايره بر عکس مربع,احساسات را ملايم و معتدل ميکندو حس ارامش و حرکت ارام و اهسته را القاء مينمايد.دايره سمبل روح است که در درون خود همواره در حال حرکت است.
تطابق و تناسب هر رنگ با شکل مربوط به خود مستلزم همانندي و توازن است.اگر رنگها و شکل ها در بيان مفاهيم و حالات توافق داشته باشند,تاثيرات ان دو چندان خواهد بود.
مختصری بر نقش رنگ در معماری
يکي از ملاحظات روانشناختي رنگ که در کاربرد هنري رنگ اهميت دارد ، بررسي تأثير متقابل رنگ ها است . جلوه يا اثر هر رنگ در جوار رنگ ديگر تغيير مي کند هر رنگ نسبت به ديگري ميزان تيرگي يا روشني ذاتي اش را مي نماياند . معکوس کردن اين ترتيب طبيعي ، ناسازگاري رنگي به بار مي آورد.هر رنگ داراي سه صفت يا سه بُعد ديداري مستقلا ً تغيير پذير است : فام ، درخشندگي و پرمايگي
*
فام ، صفتي از رنگ است که جايگاه آن را در سلسله ي رنگي ( از قرمز تا بنفش) – معادل با نور طول موج هاي مختلف در طيف مرئي – مشخص مي کند قرمز ، زرد و آبي را فام هاي اوليه مي نامند و چون مبناي ساير فام ها هستند ، رنگ هاي اصلي نيز نام گرفته اند . فام هاي ثانويه عبارتند از : نارنجي ، سبز و بنفش که که از اختلاط مقادير مساوي از دو فام اوليه حاصل مي شوند . فام هاي ثالثه از اختلاط فام هاي اوليه و ثانويه به دست مي آيند : زرد- نارنجي( پرتقالي) ، نارنجي- قرمز ، قرمز- بنفش ( ارغواني) ، بنفش- آبي ( لاجوردي) ، آبي- سبز (فيروزه اي) ، سبز- زرد (مغز پسته اي) . دوازده فام نامبرده را با ترتيبي معين در چرخه ي رنگ ، نشان مي دهند . در چرخه ي رنگ ، فام هاي ثانويه و ثالثه اي که بين يک زوج فام اوليه جاي گرفته اند ، داراي روابط خويشاوندي هستند و در کنارهم ساده ترين هماهنگي رنگي را پديد مي آورند .ماداميکه اين رنگها با رنگهاي خالص سفيد و سياه ترکيب شوندايجاد بيشماري از رنگها و سايه هاي مختلف مينمايند
*
درخشندگي، دومين صفت رنگ است و درجه ي نسبي تيرگي و روشني آن را مشخص مي کند(غالبا ً نقاشان اصطلاح رنگسايه را نيز در همين معنا به کار مي برند) . معمولا ً درخشندگي رنگ هاي فام دار را در قياس با رنگ هاي بيفام مي سنجند . در چرخه ي رنگ ، زرد بيشترين درخشندگي (معادل خاکستري روشن نزديک به سفيد) و بنفش کمترين درخشندگي ( معادل خاکستري تيره ي نزديک به سياه) را دارد .
*
پرمايگي (اشباع)، سومين صفت رنگ است و ميزان خلوص فام آن را مشخص مي کند ( گاه واژه ي شدت را در اين مورد به کار مي برند ) . فام هاي چرخه ي رنگ صد در صد خالص اند ولي در طبيعت به ندرت مي توان فام خالصي يافت . همچنين ، کمتر رنگيزه اي حد اشباع فام مربوطه در چرخه ي رنگ را داراست .
رنگهاي درخشان به تنهايي جذاب هستند اما اگر در يک الگو يا رديفي منظم قرارگيرند از نظر بصري تاثير بيشتري خواهند داشت. اين نوع آرايش يک ساختار ساده را بر اين رنگها حاکم ميکند و در نتيجه يک مفهوم و يا نوعي نظم را، وراي حضور محض رنگها، منتقل خواهد کرد.
ديوارها و پيش زمينه هاي روشن
رنگ هاي سرد ، مختصر کاهش در دماي بدن نگرنده ايجاد مي کنند و رنگ هاي گرم باعث مختصر افزايش دماي بدن مي شوند . به لحاظ بصري ، رنگ گرم پيش مي آيد و رنگ سرد پس مي نشيند.
پنجره ها و مبلمان با زمينه رنگ و سايز متوسط
در مبلمان و پنجره هائي با سايز بزرگ شاهد ان خواهيم شد که رنگ انها با يکديگر مخلوط خواهد شد و از لحاظ تآثير گذاري بر محيط غالب خواهند شد ثبات از بين خواهد رفت و تلويحآ نوعي تکان بصري ايجاد خواهد نمود.با مبلمان وپنجره هاي متوسط و با رنگي متعادل و متوسط خواهيم توانست ترکيب بندي با ثبات داشته باشيم. هر ترکيب بندي را ميتوان کارآمد دانست به شرط اين که عناصر صحنه به طور موثر با بينندگان مورد نظر آن، ارتباط برقرار کند. در اغلب موارد، نکته اساسي در شناسايي عناصر کليدي صحنه نهفته است تا با نظم مبلمان و ميزان نور ، آنها را از دل ساير عناصر تصويري متفرقه، بيرون بکشيد. همين اشياء مزاحم، صحنه ها را مخدوش ميکنند و همچنين،بهتر است به جاي تمرکز زياد روي جزييات خيلي خاص، تنها روي ساختار کلي صحنه تمرکز کنيد. چرا که تاثير آنها در مقابل ترکيب بندي عمومي، بسيار سطحي است.
ملحقات تيره
از اين رو چشمان شما به سمت رنگ تيره تر کشيده ميشوند و شما در روشي قادر خواهيد بود ملحقات واثاثيه ها را نظم دهيد تا هادي ديد وکيفيت بصري روان باشند
مفهوم شکلهای هندسی و ارتباط انها با رنگ
ر علم طراحی وگرافیک قرار گرفتن هر شکل و فرم ،معنای ویژه ای را القا می کند
اشنا بودن به خواص شکل ها، باعث خواهد شد معنا ومفهومی که طراح از طریق زبان تصویر و هنرهای تجسمی قصد بیان انرا داشته ،را بهتر درک نماییم.
مفهوم اشکال هندسی در هنر های تجسمی
مربع □
مربع از لحاظ بصری ،شكلی است متعادل ،محكم و ایستاو نموداری از استواری ، مردانگی ، سكون ، منطق و معرف زمین است.این شكل در معماری اسلامی از اهمییت بسزایی بر خوردار است و در فرهنگ ایرانی جایگاه مخصوص و ویژه ای دارد.
چهار ضلع مساوی ان میتواند نماد:
چهار عنصر باد ، اب، خاك و اتش یا چهار جهت اصلی شمال ، جنوب، شرق و غرب یا چهار فصل یا چهار مرحله زندگی از كودكی تا جوانی و میانسالی و پیری و یا چهار طبع سردی ، گرمی ، خشكی و رطوبت باشد.
افلاطون مربع را زیبا به معنی مطلق میداند و ابو یعقوب عدد چهار را كاملترین رقم میشناسد زیرا به تعداد حروف الله است.
مربع را به رنگ ابی نسبت میدهند
دایره º
اگر قبول كنیم كه مربع نمادی از مكان است،دایره نمادی از حركت و زمان است همچنین نمادی از ارامش و تداوم است، زیرا كلیه نقاط پیرامون ان از یك ارزش برخوردارند واین امر تعادلی بین نیروی درونی و فضای بیرونی ایجاد میكند و باعث حركت چرخشی و دورانی می شود و مفهوم بی پایانی را القا میكند.
.در عین حال دایره نمادی است از اسمان ، عالم ملكوت ، حركت اجسام سماوی در حول محوری دوار و سیار و نیز نمادی است از جهان معنوی و متعال.همچنین:
مربع نمادی از سكون و دایره بیانگر حركت است.
مربع نمادی از مردانگی و دایره مبیین زنانگی و عنصر مونث است.
مربع نمادی از عقل و دایره نشانی از احساس است.
این شكل خصوصیات رنگ قرمز را داراست
.
مثلث Δ
اگرمثلث بر قاعده اش قرار گیرد نمادی است از ایستایی و توازن ،پایدارترین شكل هندسی است و مثل یك كوه استوار به نظر میرسدبه واسطه زوایای تیزی كه دارد سطحی مهاجم وشكلی ستیزنده به خود میگیردبه دلیل وجود نقطه رأس كه انرژی و نیروی شكل را به بیرون منتقل میكند،خطر و دلهره را سبب میشود. شعارهایی نظیر گفتار نیك ، پندار نیك ،كردار نیك در دین زرتشت و یا پدر ، پسر و روح القدس و یا سه رنگ قرمز، ابی و زرد در این رابطه قرار میگیرند. این شكل خصوصیات روانشناسی رنگ زرد را داراست.
دیگر سطح های هندسی
از تركیب سطح های اصلی بوجود میایندمانند
بیضی :خصوصیات مربع و دایره را داراست و به رنگ بنفش نسبت داده میشود.
ذوزنقه:از مثلث و مربع ایجاد شده و به نارنجی نسبت داده میشود
و اشكال دیگر مانند لوزی ،مستطیل و…
اینم تست روانشناسی
از كدوم شكل بدتون میاد؟
اشكال مستطیل شكل:
اگه از این شكل بدتون میاد نشون میده كه قدرت تصمیم گیریتون زیاد شده و اینقدر اعتماد به نفس پیدا كردین كه برتری خاصی رو نسبت به خودتون در مقابل بقیه پیدا كردین
درست در مدت زمان كوتاه میتونین به بهترین راه حل ها باسه مشكلاتتون فكر كنین و بهترین مشوقین باسه دوست و آشنا وفرزنداتون!
اشكال سه گوش:
این شكل نشون دهنده ی اقتدار و جاه طلبیه! افرادی كه از این شكل خوششون نمی یاد نسبت به داشته هاشون تو زندگی خیلی قانعن و با خوشبینی به همه چی نیگاه می كنن.
رفتار خوشبینانشون باعث میشه كه ترسشون از طوفان های زندگی كمتر بشه.
روانشناسان(!) میگن كه این نوع خوشبینی و هوش احساسی باعث میشه شخص معمولا تو زندگی فرد موفق و پیروزی باشه!
اشكال كروی:
شما فردی گوشه گیر و غیر اجتماعی هستین
دوست دارین دایره ی دوستیتون شعاعش كمتر باشه و محدودتر!
وفادار، متعهد، با گذشت.
دوستاتونو با دقت انتخاب می كنین و باسه همیشه باهاشون میمونین.
جوری رفتار می كنین كه انگار جزو خونوادتونن!
چهار گوش و مكعب:
كسی كه این شكل رو دوست داره(!) فردی منظم هستش و راهای رفته شده رو میره دوباره و به نتیجه هم می رسه و خیلی از این بابت خوشحاله.
ولی اگه بدتون میاد خلاق و مبتكر هستین و اجازه میدین كه تصورات ذهنتون فعال باشه .
با این طرز نگرش قادر به انجام همه كار هستین …چون جعبه ای ذهنتون رو درگیر نكرده.
خطوط كج و كوله:
عدم علاقتون معرف استقلال و خواست شخص باسه انتخاب راهیه كه علی رغم علاقه ی بقیست!
دوست دارین تمام اطرافیانتون خوشحال باشن و میتونین یه عده آدم ناشناس و جدید در یك جمع رو سرگرم كنین و ساعت ها به حرفاشون گوش بدین.
خالق هارمونی و هماهنگی هستین.
هیچ گاه تولد یا سالگرد ازدواج رو فراموش نمی كنین!
حقه های بصری با رنگ
گامی كه خانه ای را برای سكونت بر می گزینیم، حداكثر سعی و تلاشمان را جهت انتخاب مناسب ترین مكان، آن هم با توجه به شرایط موجود زندگی مان صورت می دهیم؛ اگرچه در این میان ممكن است پاره ای از نیازهای ضروری مان در انتخاب موجود بی پاسخ مانده باشند ولی برای برآورده نمودن برخی از آنها نیز راه های مختلفی وجود دارد. |
|
بازسازی و انجام تغییر و تحولات ساختاری در یك ساختمان، یكی از آن راه هاست. البته در مرحله بازسازی یك فضا، ممكن است با شرایط گوناگونی مواجه شویم: برخی از فضاها به گونه ای هستند كه امكان انجام تغییر و تحولات اساسی در آنها وجود داشته و پروژه های كلی مانند برداشتن دیوار بین دو فضا، تغییر محل پنجره، ایجاد سقف های كاذب و غیره در آن مكان ها عملی است. به این طریق دست برای برآورده نمودن نیازهای مربوطه افراد ساكن در آن مكان باز است ولی در صورتیكه به دلایل مختلف از قبیل موقعیت مكانی و خصوصیات معماری و نقشه كشی آن، شرایط مالی صاحب مكان برای انجام پروژه بازسازی، امكان انجام تغییر و تحولات اساسی را نمی دهد، باید به دنبال راهكار دیگری بود. در چنین شرایطی رنگ و حقه های بصری با رنگ به یاری ما می آیند.
رنگ ها نه تنها در حس روحی و روانی ما موثرند، بر دریافت حس فیزیكی ما از محیط نیز نقش بسزایی دارند. آنها حتی قالب فیزیكی و معماری فضا را به لحاظ ظاهری بر هم ریخته و محیط را به گونه ای دیگر به ببیننده القا می كنند. تاكنون نحوه نگرش همه ما به رنگ با در نظر گرفتن معیارهای ظاهری بوده است. اغلب ما رنگی را برای فضای اتاقمان بر می گزینیم كه تنها با لوازم دكوراسیونی موجود و همچنین نظر و سلیقه مان متناسب باشد ولی به نقش اصلی آن در معماری ساختمان و پیامدهایی كه كاربرد آن رنگ می تواند در محیط داشته باشد، كمتر فكر می كنیم. حال آنكه هر رنگ، گذشته از ظاهری كه از آن نمایان است، دارای خصوصیات مختلفی بوده و در همین راستا، تاثیرات گوناگونی نیز بر فضای اطراف و لوازم موجود در آن می گذارد كه با توجه به این مشخصات و نتایج حاصل از كاربرد آنها، انتخاب رنگی برای یك محیط با شرایط و موقعیت خاص خودش، نمی تواند تنها از روی احساسات و با معیارهای زیبایی ظاهری صورت گیرد، بلكه ابتدا باید مقاصدی را كه از كاربرد آن در محیط مد نظر است، مشخص كرد، سپس در راه دستیابی به هدف مورد نظر، به انتخاب نوع رنگ و روش به كارگیری آن پرداخته شود. در واقع در مبحث كاربردی رنگ دو موضوع اصلی مورد توجه قرار می گیرد: 1) نوع رنگ 2) روش استفاده از آن در محیط. همه ما می دانیم كه رنگ های روشن حتی از خانواده رنگ های گرم، فضا را روشن تر و بزرگتر جلوه می دهند و درست برعكس رنگ های تیره اگرچه از میان رنگ های سرد انتخاب شوند، فضا را كوچكتر می نمایانند و با جذب درصدی از نور آن محیط، از روشنایی موجود نیز می كاهند. گذشته از آن، نحوه به كارگیری هر یك از این رنگ ها با توجه به خواصی كه دارند و تاثیراتی كه بر محیط می گذارند نیز از جایگاه ویژه ای برخوردار است. از آنجا كه در یك اتاق بیشترین حضور رنگ و در واقع پس زمینه دیگر لوازم با رنگ ها و بافت های گوناگون، سطوح ثابت یك فضا هستند، ابتدا باید كلیه تدابیرمان را حول این موضوع متمركز سازیم. منظور از سطوح ثابت در یك فضا، سقف، كف و دیوارها هستند و با توجه به اینكه این سطوح و شرایط ظاهری آنها در هر زمانی كه اراده كنیم قابل تغییر نیستند، باید اهداف معماری- دكوراسیونی مان را در راستای انتخاب و نوع رنگ و روش به كارگیری آنها در نظر گیریم. در تصاویر زیر و توضیحات هر یك از آنها، شما با این موضوعات به طور ملموس تری مواجه می شوید:
|
تصویر 2: رنگ آمیزی یكی از دیوارها به رنگ تیره، آن دیوار را بزرگتر جلوه می دهد. این تاثیر می تواند از طریق به كارگیری رنگ های تیره بر روی دیوارهای انتهایی یك فضا دریافت شود؛ به این ترتیب از طول ظاهری فضا كاسته شده و به عرض آن افزوده می شود. این روش رنگ آمیزی برای فضاهای كم عرض و راهروها بسیار حایز اهمیت است.
نكته: البته به هنگام استفاده از رنگ های تیره برای چنین مكان هایی با هدف فوق، به میزان بهره مندی آن از نور طبیعی و حتی نحوه نورپردازی مصنوعی توجه لازم داشته باشید.
تصویر 3 : در این اتاق رنگ آمیزی با روش برعكس تصویر قبلی اتفاق افتاده است. همان طور كه ملاحظه می كنید، كلیه دیوارها و همچنین كف و سقف با رنگ تیره پوشیده شده اند، به این صورت دیوار روشن تحت فشار رنگ های تیره اطرافش كوچكتر جلوه می كند. از این خاصیت برای فضاهای مكعبی شكل و جلوگیری از ایجاد احساس جعبه از محیط، بسیار مناسب است.
تصویر 4: در این اتاق كلیه سطوح به جز كف به رنگ روشن رنگ آمیزی شده است ولی همین تیرگی كف سبب كوچكتر شدن ظاهری فضا می گردد. پس با وجود اتاقی كم وسعت، انتخاب كفپوشی تیره رنگ اگر چه دیوارها و كف به رنگ روشن باشند، ناصحیح است.
تصویر 5: اتاق های اغلب ساختمان های قدیمی از سقف های بلندی برخوردار بودند ولی امروزه با سیستم آپارتمانی خانه ها، ارتفاع سقف ها از حداكثر 290 سانتی متر تجاوز نمی كند. حال در صورتیكه اتاق شما نیز دارای چنین شرایطی است و می خواهید سقف آن را كمتر جلوه دهید، آن را به رنگی تیره تر از رنگ های به كار رفته در سطوح دیگر به خصوص دیوارها رنگ آمیزی كنید. این روش برای سه بعدی كردن اتاق بسیار مفید است.
|
تصویر 7: در فضایی كه دیوارها و سقف با رنگ تیره پوشیده شده اند، انتخاب یك كفپوش به رنگ روشن، از ایجاد احساس فشار در اتاق جلوگیری به عمل می آورد. به این ترتیب با وجود تیرگی سطوح دیگر، رنگ كف اتاق تا اندازه ای اعتدال رنگی محیط را برقرار می سازد.
تصویر 8: برای آنكه دیوارهای اتاقتان و در نهایت سقف بلندتر جلوه كند، دیوارها را به رنگی تیره تر از سقف رنگ آمیزی كنید. انتخاب رنگ تیره برای دیوارها، آنها را به هم نزدیك تر كرده و رنگ روشن سقف به آن عمق بیشتری می بخشد.
این راهكار رنگ آمیزی برای فضاهایی با سقف كوتاه مانند زیرزمین های مسكونی كه ممكن است حتی از وسعت كافی نیز برخوردار باشند ولی سقف كوتاه فشاری را از جانب بالا وارد می آورد، ایده آل است.
تصویر 9: اگر مشكل كوتاهی سقف با پیشنهاد ارایه شده در تصویر قبلی به طور كامل قابل حل نبود، درست برعكس تصویر 6 كلیه سطوح به جز سقف را با رنگ تیره بپوشانید با توجه به اینكه مقداری از رنگ روشن سقف را به رنگ تیره دیوارها نفوذ دهید. این خطاهای بصری، افزایش ظاهری سقف را تشدید می كند.
با رنگ های زنده بیشتر اشنا شویم
رنگ های زنده همواره رنگ هایی دوست داشتنی هستند. این رنگ ها به نحوی اغراق آمیز جاذب نگاه و توجه بیننده هستند و هرگز از نظر بیننده دور نمی مانند. رنگ های زنده ای كه انرژی و هیجان در فضا می پراكنند و برای افرادی كه دوست دارند هر روز صبح در فضایی پر انرژی و سرزنده چشم بگشایند و روزشان را با هیجان و سرزندگی آغاز كنند ایده آل هستند.
از آنجا كه اغلب ما بیشتر با رنگ های خاموش و خنثی در محیط زندگی مأنوس هستیم به كارگیری این رنگ ها نیازمند جسارت است. اما چنانچه این رنگ ها را در تركیبی مناسب به كار گیرید این جسارت بی پاداش نخواهد ماند و نتیجه فضایی درخشان، زیبا و فوق العاده جذاب خواهد بود. پیش از انتخاب چنین پالت رنگی برای فضای منزلتان به سلیقه خود نیز توجه كنید زیرا برای بسیاری از مردم زندگی در چنین فضاهای رنگینی برای مدت طولانی ممكن است آزار دهنده باشد. یكی از روش های ارزیابی سلیقه واقعی شما در انتخاب رنگ دقت در كمد لباس های شماست. اگر لباس های كمد شما از رنگ های بـِژ، كرم، قهوه ای و سیاه و سفید است و یا از سایر رنگ های خنثی و ملایم تشكیل شده است در فكر استفاده از رنگ های زنده در فضای منزلتان نباشید. چون خیلی زود از آنها خسته می شوید اما اگر در میان لباس هایتان رنگ های شادی مثل قرمز، نارنجی و بنفش زیاد به چشم می خورند احتمالاً از زندگی در فضایی با دكوراسیون برگرفته از رنگ های زنده لذت خواهید برد.
از نگاه طراحان دكوراسیون داخلی ، رنگ های زنده دارای ویژگی های فوق العاده ای هستند كه می تواند ویژگی های حاكم بر یك فضا را تنها با چند قوطی رنگ تغییر دهد.
پس از آن كه از تمایل و علاقه خود نسبت به این پالت رنگی مطمئن شدید نوبت به انتخاب رنگ های خاصی می رسد كه در این گروه می پسندید. هنگام انتخاب پالت رنگ های زنده باید به خاطر داشته باشید كه انتخاب این گروه به معنی به كارگیری این رنگ ها در سطوح بزرگ مثل دیوارهاست كه بلافاصله كاراكتر و حالت یك اتاق را دستخوش تغییری چشمگیر می سازد و نه تنها به معنی استفاده از یك كاناپه قرمز یا قفسه سبز در گوشه ای از یك اتاق نیست بلكه احاطه شدن در فضایی آكنده از رنگ های زنده و شاد در كلیه جوانب یك اتاق است.
فضاهایی كه با رنگ های زنده آراسته می شوند نیاز به نور فراوان دارند، به ویژه نور طبیعی. در شب نیز نور چراغ های هالوژن برای چنین فضاهایی مناسب تر است. ممكن است تصور كنید كه پالت رنگ های زنده فقط برای اتاق های بزرگ مناسب است در این صورت در اشتباه هستید. یك اتاق بسیار كوچك نیز می تواند با رنگ های زنده از نمایی ویژه برخوردار شود حتی اگر این رنگ ها رنگ هایی تیره باشند مثل آبی نیلی یا حتی سیاه. نكته جالب توجه دیگر درباره پالت رنگ های زنده این است كه شما می توانید این رنگ ها را در دكوراسیونی كاملاً مدرن و یا در دكوراسیون های سنتی و قدیمی با موفقیت به كار بگیرید.
از آنجا كه قدرت و ویژگی رنگ های زنده در سطوح رنگی بزرگ و ساده است هنگام كار با این پالت رنگی نیازی به استفاده از بافت اضافی بر روی دیوارها یا باقی سطوح وجود ندارد. در حقیقت در چنین دكوراسیونی هرچه سطح صاف تر و یك دست تر باشد نمای زیباتری خواهد داشت دیوارهایی كه با رنگ های زنده پوشانده می شوند باید از زیرسازی بسیار خوبی برخوردار باشند همه چیز در اتاق پیرو رنگ دیوارهاست و در طراحی یك دكوراسیون با این مجموعه رنگی دیوارها نقطه شروع هستند و سپس باید این رنگ ها در سایر اجزای اتاق تكرار شوند. تكرار این رنگ ها در اجزای دكوراسیونی، این رنگ ها را تكمیل می كند و به حداكثر میزان خود می رساند. در گروه رنگ های زنده ، تضاد رنگی و كنتراست های شدید نقشی اساسی ایفا می كنند و نتیجه ای جذاب و چشمگیر می آفرینند چنان كه تیره ترین سیاه در كنار درخشان ترین رنگ سفید یكی از تركیب های ویژه این گروه است. همچنین اتاق هایی كه با این رنگ ها تزیین می شوند باید متشكل از دكوراسیونی ساده با اجزایی معدود باشند. شلوغ كردن چنین فضایی با وسایل تزیینی متعدد از تأثیر مورد نظر رنگی خواهد كاست.
رنگ های زنده گرم جذاب ترین رنگ ها در این گروه هستند. سرخابی، نارنجی تند و زرد درخشان از گرم ترین رنگ های این پالت رنگی هستند كه در كنار یكدیگر یا هر یك به تنهایی همراه با سیاه چنان پرانرژی هستند كه احساس واقعی از هیجان را در بیننده زنده می كنند. جالب است بدانید این رنگ ها حتی رنگ سیاه را نیز تحت الشعاع قرار می دهند و سیاه در واقع همچون قابی این رنگ ها را كه از خودش قوی تر هستند در برمی گیرد چنان كه در كمتر رنگی چنین ویژگی وجود دارد. این رنگ های گرم و تند در كنار سفید خالص نیز جذاب و زیبا خواهند بود آن هم با نمایی تمیز كه حس پاكی و طراوت را به بیننده القا می كند. در حالی كه كمی رنگ طلایی جذابیت این تركیب را دوچندان خواهد كرد. به كارگیری تزیینات فلزی طلایی و نقره ای بر درخشش و زیبایی رنگ های این پالت می افزاید.
رنگ قرمز در این گروه رنگی درخشان و برجسته است كه از بارزترین ویژگی های این گروه رنگی است. بسیاری از مردم از به كارگیری این رنگ در دكوراسیون پرهیز دارند اما كمتر رنگی می تواند هیجانی برابر با تأثیر این رنگ ایجاد كند. تأثیرات این رنگ چنان چشمگیر و قوی هستند كه حتی نیازی به در برگرفتن سطوح بزرگی مثل دیوارها نیست. تنها به كارگیری آن در بخش هایی از دكوراسیون یك اتاق تأثیر به سزایی در نمای آن خواهد داشت. استفاده از رنگ قرمز در قالب اجزای دكوراسیونی مانند گل ها، فرش و یا انواع قاب عكس و از این قبیل ، روشی مناسب برای معرفی این رنگ قوی در یك دكوراسیون است.
قرمز در كنار سیاه یا خاكستری نمایی جذاب می یابد و همراه با سبز و كمی نقره ای نیز تأثیری خاموش تر خواهد داشت اما این رنگ چنان قوی و تأثیرگذار است كه همواره بیشترین اثر را بر بیننده دارد. آگاهی از تأثیرهای رنگ قرمز بر روی فضای یك اتاق می تواند سودمند باشد. به عنوان مثال رنگ قرمز در واقع مقداری از نور محیط را جذب می كند از این رو باید اتاق مورد نظر برای دكوراسیونی با این رنگ از نور كافی برخوردار باشد. همچنین دیوارهایی به رنگ قرمز جلوتر از فاصله واقعی خود به نظر می رسند و موجب می شوند اتاق كوچك تر به نظر برسد به همین دلیل استفاده از این رنگ برای دیوارهای اتاقی با ابعاد كوچك مناسب نیست بلكه در چنین فضاهایی اگر به جای رنگ آمیزی دیوارها با رنگ قرمز از این رنگ در سطوح كوچك تری مثل قاب پنجره ها و درهای اتاق بهره بگیریم نتیجه بهتری در بر خواهد داشت و به این ترتیب بدون قربانی كردن فضا ، از تأثیرهای مثبت این رنگ بهره مند خواهید شد.
فرستنده مقاله: منصوره میرحسینی
روانشناسی رنگ ها در طراحی وب سایت
عنوان : روانشناسی رنگ ها در طراحی وب سایت
صبغة الله و من احسن من الله صبغة ….
رنگ خدایی و چه رنگی زیباتر و بهتر از رنگ خدا …. سوره بقره / آیه 137
رنگ خدا ..
چقدر زیباست اگر رنگ زندگی ما رنگی خدایی باشد …
رنگی که خدا آن را بیشتر از همه رنگ ها دوست دارد … رنگی که زلال و پاک است … زلال مثل آینه و پاک مثل فرشته …
نه سرخ است و نه آبی … نه زرد است و نه سبز … اما او را می توان بهتر از همه این رنگ ها دید …
رنگ خدا ؛ آبی نیست اما شادتر از آبی است ، سرخ نیست اما گرمتر از سرخ ، زرد نیست اما شادتر از زرد و سبز نیست اما زنده تر از سبز است …
اما در این هزار راه زندگی که همه ما به هزاررنگ نیرنگ و دسیسه رنگ آمیزی شده ایم و هر دسیسه خود ، هزار رنگ بی اعتمادی بر چهره انسان ریخته است ، تنها جای یک رنگ خالی است … رنگ خدا …
یکی از اصول بسیار مهم و کلیدی در طراحی صفحات وب ، توجه به اصل رنگ بندی صفحات و استفاده از رنگ های مکمل و ترکیبی مطلوبی است که کاربران بتوانند بر اساس اصل سهولت و جذابیت صفحه ، به مشاهده مطالب آن بپردازند. این که چه رنگی متناسب سایت های وب است ، پرسشی است که کارشناسان وب ، خیلی پاسخ جامع و کاملی برای ان ارائه نکرده اند و کم تر متخصصات طراحی وب به مسئله روان شناسی رنک ها در طراحی سایت ، توجه کرده اند. اما به هر حال یک اصل کلی وجود دارد که می گوید : در رنگ بندی یک صفحه ، باید به این موضوع توجه شود که این رنگ قرار است در چه صفحه ای و با چه موضوعی به کار رود.برای استفاده به جا و مناسب از رنگ ها ابتدا باید رنگ ها را شناخت و دقت داشت که هر رنگ چه حسی را در بیننده ایجاد میکند.در این مقاله ما ابتدا به شناسایی رنگ ها و تجزیه آن می پردازیم و در مورد استفاده آن در وب سایت ها بحث می کنیم.
پیدایش و اهمیت رنگ ها
تا پیش از قرن نوزدهم ، فقط تعدادی رنگ و مواد رنگی شناخته شده بودند که بیشتر آنها ریشه آلی داشتند . گران نیز بودند ، به طوری که استفاده از پارچه های رنگی و مواد تزئینی فقط در انحصار ثروت مندان بود . صدها هزار حلزون زندگی را از دست دادند تا امپراطور روم بتواند ردای بنفش خود را به تن کند ، در حالی مه رعایای او ناگزیر بودند به پوشیدن پارچه های پنبه ای یا کتانی ساده ، پوست یا پشم حیوانات بسنده کنند .
رنگ و ارتباط :
مشهور است که اسکیموها ، برای رنگ سفید هفده لغت به کار می برند با این هفده لغت ، شرایط بارش و حالات بخصوص برف را که در زندگی مشکل آنها نقش اساسی دارد ، توصیف نموده اند .در فرهنگ مختلف ، رنگها معانی مختلف پیدا می کنند . مثلا در ژاپن یک گل میخک صد پر نشان مرگ است و در چین کلاه سبز به معنای خیانت یک زن به شوهرش معنی می دهد .رنگ چراغ های راهنمائی ، مطلب ویژه ای را بیان می کند . رنگ قرمز به عنوان سمبل خطر و رنگی گرم و آبی یا سبز به عنوان سمبل سکون و آرامش و رنگی سرد شناخته می شود . این گونه شناسائی رنگ ها یک قرار داد است . قرار دادی که امروزه در اغلب کشورهای جهان محترم شمرده می شود . اما باید توجه داشت ، شاید این بیان در کشوری با فرهنگ بخصوص صادق نباشد .« مثلا در چین درخشانترین رنگ ها به امپراتور یا « فرزند خدا » اختصاص داشت . هیچ کس نمی توانست جامه زرد بر تن کند . رنگ زرد نشانه فراست و روشنی افکار متعالی و والا بود .نیز هنگامی که چینی ها در مراسم عزا جامه سفید بر تن می کنند ، نشانه آن است که متوفی به قلمرو خلوص و بهشت عروج کرده است . رنگ سفید به مفهوم یک اندوه شخصی نیست بلکه نشانه ای برای هدایت مردگان به سوی کمال می باشد ؛ و بدین خاطر چینی ها جامه سفید به تن می کنند.»اگر یک سری معانی رنگ ها در اینجا ذکر شد و می شود ، منظور مفاهیم مسلط و همه پذیری است که در اکثر کشورهای جهان به یک صورت بکار گرفته می شود فرهنگ های ابتدائی با کلمه رنگ اشنایی چندانی نداشته اند.
روان شناسی رنگ ها در ارتباط تصویری :
این روزها روان شناسی رنگ برای روان شناسان بالینی ، مشاوران امور ازدواج ، پزشکان ، مهندسان معماری ، روان کاو ها ، جرم شناسان ، کارشناسان تعلیم و تربیت و صاحبان سرمایه و تولید کنندگان مهمتر شده است . شاید هنگامی که از روان شناسی رنگ در بازریابی ، هتلداری و تجارت سخن به میان می آید ، ارزش واقعی آن آشکارتر می شود .برای کشف دخالت نا محسوس این علم در امور تجاری سایر کشورها ، کافی است برانیم هیچ جعبه شکلاتی را سبز مطلق نمی بینیم ، این جور جعبه ها ، معمولا قرمز یا آبی اند یا یک تولید کننده شکر می داند که نباید محصول خود را در بسته سبز رنگ عرضه کند . درحالی که زیبائی های یک شیشه دهن گشاد قهوه ای رنگ حاوی شکر مدت ها درقفسه می ماند تا به فروش برسد .به خاطر همین ملاحظات است که یک تولید کننده باید تحقیق نماید تا مطمئن شود که ما خریداران ، جنس او را بر کالاهای مشابه ترجیح می دهیم . اگر محصول او شکر باشد ، در این صورت او می داند که باید شکر خود را در یک بسته بندی آبی رنگ و یا حداقل دارای یک زمینه آبی عرضه کند و به هیچ وجه از رنگ سبز استفاده نکند . ولی به احتمال زیاد دلیل انرا نمی دانند . دلیللش این است که احساس فیزیولوژی انسان در رابطه با رنگ آبی « شیرینی » است . از سوی دیگر رنگ سبز یک احساس گس را در انسان پدید می آورد . دیواره داخلی هیچ هواپیمائی زرد شبرنگی نیست . سمبل فروشگاه های معروف مواد غذائی ، ترکیبی از رنگ های سرخ و طلائی است . کسی دیوار بیمارستان های خصوصی را قرمز نمی کند یا ماشین های مدل بالایی که در تبلیغات از آنها استفاده می شود ، معمولا نقره ای یا سیاه و براقند .
رنگ – ارتباط تصویری انسان :
اگر به قول نجم الدین رازی هر آدمی نوری داشته باشد که به گذشت سالها و طی مراتب کمال تغییر کند ، پس می شود رنگ آدم ها را هم باور کرد . هر آدمی رنگی دارد . بعضی آبی اند ، بعضی ها قرمز . آدم می تواند سبز باشد ، قهوه ای ، فیروزه ای ، خاکستری ، سیاه یا طلائی . این رنگی ها صبح ها از کنار هم می گذرند و آنقدر بی هیچ و پوچ میدوند که رنگ شان می پرد ، همه چیز را جا می گذارند ، حتی از رنگ مورد علاقه شان هم یادشان نمی آید ، چه رسد بازی محبوبشان ، قصه هایی که زمانی با آنها به خواب می رفتند و هزار و یک خاطره دیگر . متخصصان معماری داخلی و گرافیست ها گاهی تمایل دارند از رنگ های ذهنی مورد علاقه خود بهره گیرند .این گرایش در مواردی که یک قضاوت ذهنی در برابر قضاوتی دیگر قرار می گیرد ، باعث ایجاد بحث و سوء تفاهم می شود . برای حل بسیاری از مسایل ، جنبه هایی عینی وجود دارند که مقدم بر اولویتهای ذهنی می باشند . مثلا یک فروشگاه گوشت را باید در مایه های سبز روشن و آبی – سبز رنگ آمیزی نمود تا گوشتهای مختلف تازه تر به نظر برسند .یا هنرمند تبلیغاتی می داند که در بطری که حاوی شربت است باید از رنگی شیرین ( برای مثال قرمز آلبالوئی و … ) استفاده کند و از رنگی که طعم گس دارد ( برای مثال سبز ، سبز – آبی و….) استفاده نکند یا در پوستری که برای کارخانه ماکارونی زده می شود نباید از نقطه های آبی رنگ برای این کار استفاده کند . زیرا این حالات رنگ و فرم با موضوع مغایرت دارد .کالایی که رنگ روشن و درخشان دارد نباید در معرض دید خریدار قرار گیرد زیرا ممکن است اثرات نیرومند پدیده همزمانی را به دنبال داشته باشد . پس یک طراح باید از مبانی کلی رنگ و فرم آشنایی کامل داشته باشد . او باید بتواند رنگ ها و مکمل های لازم را کشف نماید .
تاثیر و تاثر رنگها بر انسان :
از روزگاران بسیار دور ، رنگ ها همواره پیرامون بشر را احاطه کرده و وی را تحت نفوذ خود در آورده اند .به نظر می رسد که ادراک پیچیده انسان جزئی از وظایف پوسته مغزی ( کرتکس) است که بخش پیشرفته تر مغز را تشکیل می دهد. واکنش های ناشی از مشاهده و تجزیه رنگ ممکن است به درونی ترین مراکز بدن منتقل شده ، از آنجا به مراکز اصلی روانی ، ذهنی و عاطفی تاثیر می گذارد . بازرگانی ، مهمانانی رابرای شام دعوت کرد . مهمانان به هنگام ورود بوی اشتها آور غذا را که از آشپز خانه متصاعد بود استشمام کرده و همگی مشتاقانه منتظر شام بودند . وقتی این جمع شادان به دور میز آراسته از انواع غذاها نشستند ، میزبان آپارتمان را غرق در نور قرمز کرد . در نور قرمز گوشت ها اشتها آور جلوه کرد ، اما اسفناج سیاه و سیب زمینی ها قرمز روشن شدند ، پیش از آنکه مهمانان از حیرت به خود آیند ، نور قرمز به نور آبی تبدیل شد ، کباب منظره گندیده به خود گرفت ، و سیب زمینی ها کپک زده به نظر رسید . همه مهمانان یکباره اشتهای خود را از دست دادند ، اما وقتی نور زرد تابیده شد و رنگ نوشابه ارغوانی به رنگ زشت روغن کرچک تبدیل شد ، عده ای از بانوان نازک طبع برخاسته و به شتاب اتاق را ترک کردند. اگر چه همه میدانستند که این تغییرات فقط به دلیل تغییر رنگ نور است ، اما با وجود این کسی به فکر خوردن نبود . میزبان با خنده دوباره نور سفید را روشن کرد ، بزودی روحیه شاد قبلی به مجلس بازگشت . حال چه کسی میتواند در مورد تاثیر عمیق رنگ بر روی انسان شک و تردید وادارد ؛ چه از این تاثیر آگاهی داشته باشیم یا خیر !
بعضی از تاثیراتی که رنگها در انسان میگذارند عبارتند از: سرخ معمولا اشتها را تحریک می کند و در رستوران ها و اتاق های غذا خوری رنگی مفید است.زرد ، رنگی چشم گیر است ، به همین دلیل برای علامت گذاری راهروها و تالارها مورد استفاده قرار می گیرد.آبـی :ملکه با شکوه دنیا !!!مرا در آبی واگذار گنبد کبود اسرار تور ا می نماید . ( گوته )همانطور که میدانیم رنگ های سرد معمولا احساس آرامش ، آسودگی و صلح را به ارمغان میآورند.
سرانجام
رنگ ها در طراحی وب سایت
رنگ بر ادراک و عکس العمل های ما تاثیر می گذارد . یک بیننده با آگاهی از سایت مورد نظر وارد آن می شود . حال شما باید او را هم چنان سر شوق نگه دارید . گرافیست یک سایت باید در عرض 8 الی 10 ثانیه بیننده را از لحاظ بصری جذب کند .با استفاده از رنگ او ( طراح ) می تواند حس خوش آمد گوئی و راحتی و اعتماد را به بیننده منتقل کند .
سایت هایی که اصطلاحا سایت های رنگین کمانی هستند و از همه جور رنگ در هم استفاده کرده اند کمترین زمان بازدید توسط بیننده ها را دارند و بیننده خیلی سریع از این سایت ها خارج می شود ، زیرا چشم برای دیدن رنگ های گوناگون زوم های گوناگونی می کند و زود خسته می شود .( سایت هایی که رنگ سفید در آنها غالب است و مقدار خیلی کمی از دیگر رنگ ها در آن بخش های گوناگون دیده می شود جزو این دسته نمی شوند .) هر چه تعداد رنگ ها کم شود مدت زمان ماندن بازدید کننده در صفحه زیار می شود . یک نکته در استفاده از رنگ های گوناگون برای طراح این است که حداکثر از 5 رنگ استفاده کند و آنها را همگی از رنگ های گرم یا سرد استفاده کند و زمینه را سفید بگذارد . این کار چشم ها را خسته نمی کند و سایت های کودکان که می خواهند با استفاده از رنگ های گوناگون محیط شادی را ایجاد کنند اگر از این روش استفاده کند یازدید بهتری دارد . ایجاد یک سایت با دو رنگ آبی کم رنگ و قرمز کم رنگ ایده بسیار ضعیفی است . رنگ قرمز ملایم طولانی ترین طول موج را داراست و آبی ملایم کوتا ه ترین را . هنگام نگاه کردن انسان به این دو رنگ ، لنز چشم برای تنظیم زوم تغییر اندازه می دهد . اما چون فرکانس های رنگی این دو رنگ با هم خیلی تفاوت دارد باعث خستگی چشم و ایجاد سر درد برای بیننده می شود .طراحی که از سایه های گوناگون آبی یا رنگ آبی و سفید در سایت استفاده می کند بیشتر از بقیه ، مردم پسند به نظر می آیند چرا ؟ آبی آرامش ، استواری ، امید داشتن و دانایی و بخشندگی را عرضه می دارد . مردم ذاتا به سایت های آبی رنگ سریعتر اعتماد می کنند . متن های آبی رنگ بیشتر در ذهن مردم به یاد می ماند .خدا را شکر که سایت های زرد رنگ زیاد نیستند . با وجود اینکه رنگ زرد نشان از جمع شدگی و تمرکز است ، اما بسیار سخت و مشکل در چشم آنالیز می شود .رنگ اطاق را زرد کنید : نتیحه این می شود که بچه ها گریه بیشتری می کنند و بزرگتر ها سریعتر عصبانی می شوند . رنگ زرد یک رنگ حسی و چشم فریب است و استفاده آن در میزان کم بسیار جذاب و خوش دید خواهد بود .
همان طور که می دانیم رنگ های سرد آرامش بخش هستند و محبوبیت بیشتری نزد مردم دارند . طراحی یک سایت با رنگ های گرم و سرد باعث گیج شدن بیننده می شود و باعث می شود سایت شلوغ و بی نظم و غیر قابل اعتماد جلوه کند . طراحان سایت معمولا متوجه نمی شوند که ترکیب رنگ هایشان گرم و سرد است . استفاده از چرخه رنگ ها مفید است . دایره رنگ رنگ های اصلی ( آبی و قرمز و زرد ) و رنگ های ثانویه ( نارنجی و سبز و بنفش ) را نشان می دهد . ترکیب دو رنگ اصلی یک رنگ ثانویه می سازد تمامی رنگ ها از ترکیب سیاه و سفید با رنگ های اصلی بوجود آمده اند .
رنگ بندی سایت با توجه به موضوع
اصل توجه به عملکرد و موضوعیت سایت ، در رنگ بندی مطلب مهمی است . سایت های دولتی و به طور کل ، سایت هایی با بازدیدکننده بسیار بالا ، معمولا از رنک سفید برای زمینه صفحات و رنگ آبی برای لینک های صفحه و رنگ بنفش برای لینکهایمشاهده شده که به عنوان default برنامه فرانت پیج نیز به کار می رود ، استفاده می کنند. سایت هایی که بیش تر جنبه شخصی دارند ، از رنگ های مکمل استفاده می کنند. مثلا رنگ سبز پر رنگ در کنار سرمه ای ، جذابیت خاصی به سایت هایی با موضوعیتبازرگانی می دهد . و یا در طراحی سایت های کودکان ، از رنگ های خیلی شاد استفاده می شود. به هر حال توجه به کارکرد کد رنگ ها در طراحی صفحات وب از اهمیت مهمی برخوردار است .
یک قانون : بهترین رنگ نداریم!
در مدیریت نوین یک اصل پذیرفته شده وجود دارد که یک بهترین شیوه مدیریت در کار وجود ندارد. ترکیب و هماهنگی و استقرار یک نظام در رنگ بندی صفحات وب نیز ، چنین رویکردی دارد. تجربه و نوع علاقه و هنر web designer هست که سایتی را برای ما جذاب و سایتی دیگر را next می کنیم. نکاتی که می بایست در زمان طراحی گرافیکی سایت در نظر داشته باشیم به شرح زیر هستند :
1- اثر روان شناسی رنگ 2- قابلیت خواندن متون صفحات سایت . مثل سایت : (www.irna.com) 3- رنگ متمم رنگهای انتخابی برای بک گراند ، گرافیک ها ، لینک ها و متون : مثل سایت http://www.higrade.ir4-وجود تطبیق رنگی بین موضوع سایت و لوگوها (مثل سایت www.alamdar.info)
5- توجه به نوع مخاطب و بازدیدکننده بخش های مختلف سایت . سایتی مانند یاهو ، که روزانه میلیون ها مخاطب دارد و از صدها بخش متنوع تشکیل شده است ، برای هر بخش خود از یک چیدمان و رنگ بندی خاصی در طراحی صفحات اکتیو ، استفاده کرده است . مثلا بخش کودکان یاهو با بخش بازرگانی ان بسیار تفاوت دارد .
نتیجه گیری ؛ 5 اصل مهم
لیست زیر مشخصه هایی از رنگ ها را که هنگام طراحی باید مدنظر داشته باشید بیان میکند: 1- رنگ ها اثر زیادی روی احساسات ما در 90 ثانیه اول دیدن میگذارند . 2- اثر رنگ میتواند بیننده را ترغیب به خرید یک جنس از شما کند. 3- رنگ ها رفتار ما را در برابر یک موضوع فقط تشدید نمیکنند ، بلکه اثر خود را کاملا در رفتار ما نشان میدهند . 4- اثر گذاری رنگ در فرهنگ های مختلف گوناگون است ! 5- هر رنگ به تنهایی یک پیام مخصوص به چشم بیننده میفرستد .به قول مک لوهان ، رسانه همان پیام است !
مروری مجدد بر روان شناسی رنگ ها
به طور کل ، رنگ ها دارای خصیصه های خاصی هستند که در زیر به بخشی از این مولفه های موجود در رنگ ها اشاره شده است:
• سفید : اشاره دارد به صداقت ، پاکیزگی ، صمیمیت ، ملایمت و معاصر بود ن چیزی . سفید بهترین رنگ برای بک گراند های وب است . در تجارت سفید رنگ خستگی گیر و انرژی بخش است .
• سیاه : اشاره دارد به ظرافت ، قدرت ، دلیری ، شهامت ، فریبندگی ، شیطان ، مهارت و باستان . مشکی برای رنگ متن روی یک پس زمینه روشن ایده آل است. این رنگ بعنوان رنگ پس زمینه چشم را خسته میکند .
• قرمز : توانایی ، هیجان ، احساسات شدید ، سرعت ، خطر و تهاجم . این رنگ از بیننده توجه به خود را طلب میکند . در تجارت بمعنی وام و بدهی است . این رنگ شدید ترین رنگ احساس است و ضربان قلب و تنفس را تسریع میکند .
• آبی : امنیت ، اعتماد ، مسئولیت پذیری ، سرما ، ایمان ، وفاداری ، وابستگی وجاه و جلال . آبی دومین رنگ عوام پسند است . در تجارت بمعنای ضمانت مالی است .
• سبز : تندرستی ، فراوانی ، حاصلخیزی ، آزادی ، شفا و بهبودی ، طبیعت ، پیشرفت ، حسادت و خونسردی . در تجارت بیانگر مقام و ثروت است. این رنگ در چشم ها راحت تر از همه دیده میشود .
• قهوه ای : تاثیر گذاری ، متانت ، توانگری مالی و کمک کننده بودن . قهوه ای رنگ کره خاکی ماست و در طبیعت بسیار فراوان است .
• خاکستری : صمیمیت زیاد ، اعتبار و نفوذ و عملی بودن . در تجارت بمعنای سنت گرایی است .
• صورتی : ملایمت ، شیرینی ، ظرافت و زنانگی ، خوب بودن ، بی گناهی و پرورش کودک .
• بنفش : وقار ، معنویت ، شاهانه بودن ، عیش و نعمت ، دارایی ، اعتبار و نفوذ ، سوگواری و مهارت . در تجارت بزرگ نشان دادن است . بنفش طرفداری از سبک های هنرمندانه است
.
• نارنجی : سرزندگی و شوخی ، لذت و خوشگذرانی ، تعادل گرمایی ، تشویق کردن ، چالاکی و نیرو ، تحمل و بلند همتی .
• زرد : نور خورشید ، گرمی ، خوشی ، نامردی ، ترسویی و حسادت . در تجارت درخواست از نوع روشنفکرانه است و برای تاکید نیز خوب است . زرد باعث افزایش تمرکز شده ، سوخت و ساز را زیاد میکند و سخت ترین رنگ برای چشم هاست .
• طلایی : نشانگر گران بودن و پرستیژ است .
• نقره ای : سرما ، علمی بودن و اعتبار و پرستیژ است .
پس وقتی میخواهید رنگی انتخاب کنید باید درباره بازار نهایی کار خود باندیشید . چه احساساتی را میخواهید برانگیخته کنید ؟ اول کمی درباره چشم انداز احساسی هدفتان فکر کنید و نیز پیامی که از راه دید میخواهید منتقل کنید . بعد رنگ خود را انتخاب کنید ! توجه داشته باشید که گرافیک صفحات وب ، امروزه نقش زیادی را در ارائه دکترین رفتار سازمانی الکترونیکی مراکز رسانه ای غرب به مخاطبان در اختیار دارند و LOGO ، BANNER ، TIZER ها ، فوق العاده در تحکیم مفاهیم به مخاطبان وبی موثر هستند.
مختصری بر نقش رنگ در معماری
*
فام ، صفتی از رنگ است که جایگاه آن را در سلسله ی رنگی ( از قرمز تا بنفش) – معادل با نور طول موج های مختلف در طیف مرئی – مشخص می کند قرمز ، زرد و آبی را فام های اولیه می نامند و چون مبنای سایر فام ها هستند ، رنگ های اصلی نیز نام گرفته اند . فام های ثانویه عبارتند از : نارنجی ، سبز و بنفش که که از اختلاط مقادیر مساوی از دو فام اولیه حاصل می شوند . فام های ثالثه از اختلاط فام های اولیه و ثانویه به دست می آیند : زرد- نارنجی( پرتقالی) ، نارنجی- قرمز ، قرمز- بنفش ( ارغوانی) ، بنفش- آبی ( لاجوردی) ، آبی- سبز (فیروزه ای) ، سبز- زرد (مغز پسته ای) . دوازده فام نامبرده را با ترتیبی معین در چرخه ی رنگ ، نشان می دهند . در چرخه ی رنگ ، فام های ثانویه و ثالثه ای که بین یک زوج فام اولیه جای گرفته اند ، دارای روابط خویشاوندی هستند و در کنارهم ساده ترین هماهنگی رنگی را پدید می آورند .مادامیکه این رنگها با رنگهای خالص سفید و سیاه ترکیب شوندایجاد بیشماری از رنگها و سایه های مختلف مینمایند
*
درخشندگی، دومین صفت رنگ است و درجه ی نسبی تیرگی و روشنی آن را مشخص می کند(غالبا ً نقاشان اصطلاح رنگسایه را نیز در همین معنا به کار می برند) . معمولا ً درخشندگی رنگ های فام دار را در قیاس با رنگ های بیفام می سنجند . در چرخه ی رنگ ، زرد بیشترین درخشندگی (معادل خاکستری روشن نزدیک به سفید) و بنفش کمترین درخشندگی ( معادل خاکستری تیره ی نزدیک به سیاه) را دارد .
*
پرمایگی (اشباع)، سومین صفت رنگ است و میزان خلوص فام آن را مشخص می کند ( گاه واژه ی شدت را در این مورد به کار می برند ) . فام های چرخه ی رنگ صد در صد خالص اند ولی در طبیعت به ندرت می توان فام خالصی یافت . همچنین ، کمتر رنگیزه ای حد اشباع فام مربوطه در چرخه ی رنگ را داراست .
رنگهای درخشان به تنهایی جذاب هستند اما اگر در یک الگو یا ردیفی منظم قرارگیرند از نظر بصری تاثیر بیشتری خواهند داشت. این نوع آرایش یک ساختار ساده را بر این رنگها حاکم میکند و در نتیجه یک مفهوم و یا نوعی نظم را، ورای حضور محض رنگها، منتقل خواهد کرد.
دیوارها و پیش زمینه های روشن
رنگ های سرد ، مختصر کاهش در دمای بدن نگرنده ایجاد می کنند و رنگ های گرم باعث مختصر افزایش دمای بدن می شوند . به لحاظ بصری ، رنگ گرم پیش می آید و رنگ سرد پس می نشیند.
پنجره ها و مبلمان با زمینه رنگ و سایز متوسط
در مبلمان و پنجره هائی با سایز بزرگ شاهد ان خواهیم شد که رنگ انها با یکدیگر مخلوط خواهد شد و از لحاظ تآثیر گذاری بر محیط غالب خواهند شد ثبات از بین خواهد رفت و تلویحآ نوعی تکان بصری ایجاد خواهد نمود.با مبلمان وپنجره های متوسط و با رنگی متعادل و متوسط خواهیم توانست ترکیب بندی با ثبات داشته باشیم. هر ترکیب بندی را میتوان کارآمد دانست به شرط این که عناصر صحنه به طور موثر با بینندگان مورد نظر آن، ارتباط برقرار کند. در اغلب موارد، نکته اساسی در شناسایی عناصر کلیدی صحنه نهفته است تا با نظم مبلمان و میزان نور ، آنها را از دل سایر عناصر تصویری متفرقه، بیرون بکشید. همین اشیاء مزاحم، صحنه ها را مخدوش میکنند و همچنین،بهتر است به جای تمرکز زیاد روی جزییات خیلی خاص، تنها روی ساختار کلی صحنه تمرکز کنید. چرا که تاثیر آنها در مقابل ترکیب بندی عمومی، بسیار سطحی است.
ملحقات تیره
از این رو چشمان شما به سمت رنگ تیره تر کشیده میشوند و شما در روشی قادر خواهید بود ملحقات واثاثیه ها را نظم دهید تا هادی دید وکیفیت بصری روان باشند
جستاری بر نقش رنگ در معماری
جستاری بر نقش رنگ در معماری
رنگها روح دارند و زنده اند,رنگها کلمه اند و همچنین کلمات سخن میگویند:از نهان سبز جنگل ها,از راز آبی آسمان و دریاها,از شفافیت و زلالی قطرات باران و از پاکی سفید برف;بلی رنگها از روح آدمی و دنیای پر رمز و راز انسان سخن میگویند و رنگهایی که انسانها بدان می پوشند و می نگارند و نقش میزنند نیز حکایت از گوشه ای دیگر از درون ایشان دارد.
با گذشت زمان فکر انسان به اسرار پدیده های طبیعت چون رنگین کمان , رعد و برق , جاذبه و امثال آن پی برده است , با وجود این , پدیده ها هنوز هم در اسرار باقی مانده اند; رعد و برق ما می ترساند.ولی رنگهای رنگین کمان و نور ستاره شمالی روح را تعالی می بخشد و آن را تهذیب می کند.رنگین کمان سمبل صلح است.فقط کسانی که عاشق رنگ هستند می توانند زیبائی و کیفیت ذاتی آن را درک کنند.رنگ مواهب خود را به همه تقدیم می کند , ولی رموز و اسرار پنهان خود را فقط برای علاقه مندان واقعی آشکار می سازد.رنگ زندگی است زیرا جهان بدون رنگ برایمان مرده جلوه می کند , رنگ ها ایده آغازین و ثمره نور اصلی بدون رنگ هستند و مقابل آنها تاریکی بدون رنگ است.نور اولین پدیده در جهان است از طریق رنگ ها روح و طبیعت زنده جهان را برایمان آشکار می سازد.رنگها چنان افکار و احساسات عمیقی را القاء می کنند که حتی با چشم هم دیده نمی شوند.بلکه فقط با چشم دل احساس می شوند.لیکن قدم نهادن به این وادی نیز بدون عبادت خالق , نور آسمانها و زمین و اساسآ بدون انسان شدن میسر نیست.
کلمه و آوای آن,شکل و رنگ اش,رگه های اصلی از ذات فوق طبیعی است که ما تصویری اندک از آن داریم.همانطور که صدا,رنگ جلا به لفظ می بخشد,همینطور هم رنگ بطور طبیعی به فرم شکل خاصی میدهد.ماهیت اصلی رنگ طنینی از تصورات خیالی است و در این حالت رنگ موسیقی است.زمانی که اندیشه مفهوم, قاعده مندی,لمس رنگ و طلسم آن,شکسته است آنگاه در دستان خود جز جسم بی روح چیز دیگری نداریم.
گوته در ” فاربن لهر ” در مورد هماهنگی و کلیت رنگ می نویسد: وقتی چشم رنگی را می بیند , بلافاصله فعالیتش را شروع می کندو عملکردش چنان است که به شکلی نا خود آگاه و اجتناب ناپذیر , رنگ دیگری ایجاد می کند که با پیوستن به حلقه رنگها , ترتیب حلقه رنگ را کامل میکند و این تاثیر متقابل , احساسی از غنای رنگ به انسان می بخشد.مقصود از هماهنگی رنگ , هنر وسعت دادن به درون مایه ها و مضامینی از تناسبات اصولی رنگ است که می تواند بعنوان پایه ای برای کمپوزیسیون ( یا آفرینش هنری )به خدمت گرفته شود.
رنگها نیروها و انرژی های درخشنده ای هستند که چه آگاه و چه ناخود آگاه روی ما اثر مثبت و منفی خواهند داشت.هنرمندانی که شیشه های رنگین خلق می کنند از رنگ برای خلق چنان محیطی معنوی و اسرار امیز استفاده میکردند که اندیشه های پرستش کنندگان را بر دوش شاهین معنویت به پرواز درمی اورند.اثرات رنگ نه تنها از لحاظ بصری بلکه از جنبه های روان شناسی و روان شناختی نیز باید بررسی شوند.
یکی از ملاحظات روانشناختی رنگ که در کاربرد هنری رنگ اهمیت دارد ، بررسی تأثیر متقابل رنگ ها است . جلوه یا اثر هر رنگ در جوار رنگ دیگر تغییر می کند هر رنگ نسبت به دیگری میزان تیرگی یا روشنی ذاتی اش را می نمایاند . معکوس کردن این ترتیب طبیعی ، ناسازگاری رنگی به بار می آورد.هر رنگ دارای سه صفت یا سه بُعد دیداری مستقلا ً تغییر پذیر است : فام ، درخشندگی و پرمایگی
فام ، صفتی از رنگ است که جایگاه آن را در سلسله ی رنگی ( از قرمز تا بنفش) – معادل با نور طول موج های مختلف در طیف مرئی – مشخص می کند قرمز ، زرد و آبی را فام های اولیه می نامند و چون مبنای سایر فام ها هستند ، رنگ های اصلی نیز نام گرفته اند . فام های ثانویه عبارتند از : نارنجی ، سبز و بنفش که که از اختلاط مقادیر مساوی از دو فام اولیه حاصل می شوند . فام های ثالثه از اختلاط فام های اولیه و ثانویه به دست می آیند : زرد- نارنجی( پرتقالی) ، نارنجی- قرمز ، قرمز- بنفش ( ارغوانی) ، بنفش- آبی ( لاجوردی) ، آبی- سبز (فیروزه ای) ، سبز- زرد (مغز پسته ای) . دوازده فام نامبرده را با ترتیبی معین در چرخه ی رنگ ، نشان می دهند . در چرخه ی رنگ ، فام های ثانویه و ثالثه ای که بین یک زوج فام اولیه جای گرفته اند ، دارای روابط خویشاوندی هستند و در کنارهم ساده ترین هماهنگی رنگی را پدید می آورند .مادامیکه این رنگها با رنگهای خالص سفید و سیاه ترکیب شوندایجاد بیشماری از رنگها و سایه های مختلف مینمایند.
رنگهای درخشان به تنهایی جذاب هستند اما اگر در یک الگو یا ردیفی منظم قرارگیرند از نظر بصری تاثیر بیشتری خواهند داشت. این نوع آرایش یک ساختار ساده را بر این رنگها حاکم میکند و در نتیجه یک مفهوم و یا نوعی نظم را، ورای حضور محض رنگها، منتقل خواهد کرد.پدیده های بصری , معنوی و روانی در حیطه رنگ و هنرهای رنگ روابط مشترک زیادی دارند.وقتی که موضوعی در نظر مشترک گرفته شد , طرح باید از این موضوع اولیه و حاکم بر کار , پیروی نماید.اگر رنگ مهمترین وسیله بیان حالت و مفهوم باشد , ترکیب رنگ باید از سطوح رنگ شوع شود و این سطوح , خطوط را مشخص خواهند کرد.کسی که اول خطوط را رسم می کند و بعد رنگ را بدان می افزاید , هرگز نخواهد توانست یک اثر رنگی خوب و واضح به تصویر بکشد.رنگها , ابعاد و جهات مخصوص به خود را دارند و سطوح را به شیوه خود , ترسیم می کنند.
شاید به نظر عجیب برسد که در حوزه حس بصری رنگ حرارت را می توان تشخیص داد.به هر حال تجربه نشان داده است که بین دو آتلیه که یکی با رنگ سبز-آبی و دیگری با قرمز-نارنجی رنگ شده باشد , ۵ تا ۷ درجه اختلاف حرارت یا بودت از طریق ذهنی احساس می شود.به عبارت دیگر , کسانی که در آتلیه سبز هستند , در ۱۵ درجه سانتیگراد احساس سرما می کردند , اما در اتاقی که با رنگ قرمز نارنجی رنگ شده بود تا ۱۳-۱۱ درجه سانتی گراد نیز احساس سرما نمی کردند.حقیقت این است که رنگ آبی-سبز جریان خون را کند و رنگ قرمز نارنجی همانند داروی محرکی است که باعث حالت هیجانی و تسریع جریان خون در بدن می گردد.
این تاثیرات مختلف قدرت وسیع مفهومی و بیان حالت کنتراست سرد و گرم را نشان می دهد و از آن می توان برای ایجاد اثرات تصویری فوق الهاده زیبا استفاده کرد.مناظری که فاصله اشیاء در آن زیاد است , همیشه از لحاظ رنگ سرد تر بنظر می رسند , زیرا که در عمق هوا قرار دارند.پس کنتراست سرد و گرم وسیله مهمی است که اثرات پرسپکتیو و حجمی را نشان می دهد.
شکل ها نیز دارای خصوصیت گویا ومعنی دار نظام زیباشناختی خود هستند.در طراحی,این کیفیت های معنی دار شکل و رنگ می بایست با یکدیگر مطابقت داده شوند,یعنی شکل و رنگ در معنی دار بودن و مفهوم خود یکدیگر را تایید و اثبات نمایند.سه شکل اصلی مربع,مثلث و دایره نیز مانند سه رنگ اصلی قرمز,زرد و آبی دارای خصوصیات مفهومی و بیانی مشخص هستند.مربع,نمایانگر ماده,وزن و حدود مشخص است وحسی از کشش و امتداد و تجربه حرکت را القاء میکند.مربع با رنگ قرمز منطبق است و وزن حجم قرمز با شکل سنگین و ساکن مربع مطابقت دارد.مثلث با زوایای حاد و تند,تاثیر ستیزه جویی,پرخاش و تهاجم را ایجاد میکند.مثلث سمبل تفکر است و حالت وخصوصیت بی وزن آن با زرد روشن هماهنگی دارد.دایره بر عکس مربع,احساسات را ملایم و معتدل میکند و حس آرامش و حرکت آرام و آهسته را القاء مینماید.دایره سمبل روح است که در درون خود همواره در حال حرکت است.
تطابق و تناسب هر رنگ با شکل مربوط به خود مستلزم همانندی و توازن است.اگر رنگها و شکل ها در بیان مفاهیم و حالات توافق داشته باشند,تاثیرات آن دو چندان خواهد بود. مطالعه پیرامون احساس رنگ دقیقآ با اثرات رنگ در طبیعت آغاز می شود بدین معنی که تاثیر حسی حاصله از اشیاء رنگین روی حس بینائی خود را بررسی می کنیم.امروزه پیشرفت در صنعت شیمی رنگ , سبک و عکاسی رنگی , میزان علاقه عمومی به رنگ را افزایش داده است.ولی این علاقه موقتی به رنگ تقریبآ سراپا بصری و دارای ویژگی های مادی است و با دید معنوی و احساس بررسی نمی شود.این نوعی به بازی گرفتن سطحی و صوری نیروهای ماوراء طبیعت است و همچنین فقدان جهت گیری و برنامه ریزی در مورد لزوم آشنائی با اتود های طبیعت نقصی است که در مدارس هنر قابل بررسی است.اتودهای طبیعت در هنر نمی بایست کاری تقلیدی برگرفته از تاثیرات تصادفی باشد.بلکه باید تحلیلی و تحقیقی بوده و فرم ها و رنگ ها را که مختصات راستین هستند , ابداع نمایند.چنین اتود هائی تقلیدی نیستند بلکه تفسیرگرند.اگر بخواهیم این تفسیر بجا و شایسته باشد , باید پیش از آن , مشاهده دقیق و تفکر صحیح انجام شود.
رنگ در معماری هتل
کنتراست در رنگ
این دو در نظریه مونسل به نام کنتراست همزمان خوانده می شود
رنگی به نام ابی
تیره ترین نوع رنگ آبی، سورمه ای می باشد و پس از آن آبی با مخلوط بیشتری از رنگ قرمز می باشد. این رنگ ها غالبا در فضایی به همراه چوبهای تیره رنگ استفاده می شوند. این نوع رنگ آبی تیره از لحاظ حالت و بیان رنگ با طیف رنگ های آبی روشن کاملا متفاوت است. رنگ آبی روشن ممکن است در زمینه پرده های گلدار با رنگهای متضاد پدیدار شود. رنگ آبی تیره زمینه ای را فراهم می آورد که از طریق آن می توان یک اتاق ساده آرام پدید آورد و یا عناصر معماری پیچیده فضا بهتر نمایان کرد. انواع روشنتر رنگ آبی هم که به واسطه آنها می توان فضایی بهاری و یا در جکوزی ها فضا یی که نمایان گر آب می باشد، استفاده نمود.
رنگ آبی، رنگی ملایم و آزامش بخش است. بنابراین با استفاده از رنگ آبی روشن در زمینه اتاق می توان فضایی آرامش بخش ایجاد نمود. رنگ آبی سبز بیشتر برای فضاهایی مانند جکوزی و استخر و … استفاده می شود، زیرا جدای از آرامش بخش بودن آن، عمق فضایی بیشتر و بزرگتری را در ذهن مخاطب ایجاد می کند. استفاده از آن در دستشویی و حمام و یا اتاق خواب مناسب است. در این گونه فضاها می توان رنگهای مکملی چون صورتی، زرد و ناورنجی و … را نیز بکاربرد.
در سالن غذاخوری استفاده از رنگ آبی تیره و رنگ آبی کبالت و روکش چوب تیره برای دیوارها در حالیکه سقف سفید مات است، فضای مطبوعی را به همراه نورپردازیی مناسب ایجاد می کند.
در فضای نشیمن می شود از ترکیبی از رنگهای گرم و سرد استفاده نمود. به عنوان مثال ترکیبی از یک دیوار زرد و پرده هایی که گلهایی با رنگ گرم در زمینه آبی دارند را استفاده نمود. اما به هنگام ترکیب رنگها باید به این نکته توجه کرد، که هر رنگی بیانگر حالت به خصوصی است و ترکیب رنگها خود ایجاد کننده حس دیگری جدای از حالت هر رنگ به طور مجزا است.
زینا گلیز بروک طراح داخلی می گوید: ” فکر میکنم که همگی ما به طور غریزی شناختی از رنگ داریم و این شناخت با محل جغرافیایی ما مرتبط است. یعنی اینکه ما در کجا بزرگ شده ایم و در سنین بلوغ به دنبال جه آمال و اهدافی بوده ایم. به تصور من، رنگ مانند مد، کیفیتی مقطعی و مرحله ای دارد و ما نیز این مراحل را طی می کنیم.”
الکساندر استادارد طراح داخلی می گوید: “من رنگ آبی موجود در منزلم را به خاطر شباهت آن به رنگ آسمان و آب دوست دارم. کلیه رنگ هایی را که من از آنها استفاده می کنم از طبیعت الهام گرفته ام. من سعی میکنم تا به هر طریقی تاثیر طبیعت را به محل زندگی منتقل کنم زیرا معتقدم همگی ما تشنه این الهامات از طبیعت هستیم.”
کریسس کیسن مدن طراح، نویسنده و مجری برنامه HGTV می گوید: ” یک راه استفاده از رنگهای مختلف استفاده از کاغذ دیواری است. من قبلا در این مورد واهمه داشتم ولی اکنون متوجه شده ام که اگر بخواهم حالتی به خصوص را بیان کنم استفاده از کاغذ دیواری به طرق مختلف این امکان را به من می دهد.”
چرا از رنگ میترسیم!!!
به عنوان مثال یك اتاق باریك با سقف مرتفع بدون تناسب به نظر می رسد. در این مورد شاید نصب یك سقف كاذب یا استفاده از رنگ تیره در سقف، مناسب باشد.
گذشته نمونه هایی از تقسیم بندی فضایی را نشان می دهد كه ممكن است برای روشی كه ما امروزه زندگی می كنیم مناسب نباشد. در دهه های 1960 و 1970 پلاستیك و قطعات فلزی به وفور در محیط های داخلی به كار گرفته می شدند. امروزه، با توجه به اینكه اصل كلی همان است، روش برخورد با استفاده از پانلهای سبك، آجرهای شیشه ای، صفحات حصیری تاشو در رنگ بندی های خاص، تغییر كرده است.
رنگ، یكی از اثرگذارترین عناصر فضایی بر ذهن انسان است. نمود رنگ قرمز به عنوان القا كننده حرارت، آبی القا كننده سردی، سبز القا كننده سرزندگی و … نشان دهنده تأثیر بارز رنگ بر احساس و ذهنیت انسان است. روانشناسی رنگ و اینكه چگونه رنگ، رفتار انسان را تحت تأثیر قرار می دهد، امروزه به عنوان یك مبحث مهم موضوع مطالعه و تحقیق در دانشگاهها است. اتاق های بیمارستان، كلاس ها، رستوران ها و ادارات به گونه ای رنگ می شوند كه رفتار و حالات روانی كاربران این محیط ها را تحت تأثیر قرار دهند.
همانطور كه محصولات داخل قفسه های یك سوپر ماركت در رنگ هایی بسته بندی می شوند كه توجه خریدار را جلب كرده و او را تشویق به خرید كنند. بنابراین چرا افراد در مورد استفاده از رنگ در محیط خانه مردد هستند؟ چرا فضای بی رنگ و خنثی برای عموم مردم ایده آل شده است؟ چرا ما از رنگ می ترسیم؟
اولین گام برای كنار گذاشتن ترس در استفاده از رنگ، فهمیدن تأثیرات روانشناختی آن بر روی انسان است. رنگ قرمز به عنوان تحریك كننده اشتها شناخته شده، بنابراین یك رنگ عالی برای اتاق غذاخوری است. آبی و سبز، هر دو تازه و آرامش بخش هستند و رنگ هایی از طبیعت هستند كه می توانند بهترین انتخاب ها برای اتاق خواب باشند.
زرد و نارنجی مثل خورشید پرانرژی هستند بنابراین می توانند انتخاب های خوبی برای فضاهایی كه انسان نیاز به فعالیت و صرف انرژی دارد، مثل آشپزخانه باشند.
نارنجی در حالت كم رنگ برای یك اداره مناسب است و همان تأثیر پرانرژی قرمز و نارنجی را دارد، اما بدون جلب توجه است.
تكنولوژی معاصر از جمله تصاویر، مانیتورها، پوستر ها و… امتیاز استفاده از تركیب بندی شدید رنگ ها را بوجود آورده است، به عنوان مثال بنفش با سبز مغز پسته ای، فیروزه ای با نارنجی و… اما باید در انتخاب و تركیب رنگ ها با هم بسیار دقت كرد.
رنگ بنفش و سبز مغز پسته ای با هم همخوانی دارند، زیرا رنگ مكمل می باشند و در دایره رنگ در مقابل هم قرار دارند. رنگ فیروزه ای و نارنجی هم به همین ترتیب هستند. شاید تصور كنید كه نارنجی و سرخ متضاد هستند در حالی كه در دایره رنگ كنار هم قرار می گیرند و دارای هارمونی هستند. خریدن یك دایره رنگ، كه در آن نحوه ارتباط رنگ ها و چیدمان آنها و رنگ های مكمل مشخص شده است و در اكثر فروشگاه های لوازم هنری وجود دارد، با ارزش است تا قبل از خریدن زرد گریپ فوروتی و سبز زیتونی برای رنگ كردن اتاق خواب، نگاهی به آن بیندازید.
این به این معنا نیست كه رنگ های دراماتیك و ملایم هیچ جایگاهی در تركیب رنگ ما ندارند. تا كنون خانه های بسیاری به رنگ بژ و كرمی و تنالیته های آن رنگ آمیزی شده اند و رنگ استاندارد معمول برای خانه های جدید مگنولیایی است. دیوار هایی به رنگ های ملایم و نامحسوس مثل استخوانی، برای زندگی كردن بسیار مناسب هستند اما ایجاد كنتراست در آنها با انتخاب رنگ های خاص در لوازم جانبی منزل و روكش ها و رومبلی ها باعث روح بخشی به فضا می شود. قالیچه های چند رنگ،سرامیك ها یا شیشه های رنگی، نقاشی های رنگی و پر نشاط، كوسن های نرم با رنگ های درخشان و… باعث روح بخشی و عدم یكنواختی فضا می شوند. این تركیب بندی ها علاوه بر تغییر محیط نشاندهنده خصوصیات شخصی شما هستند.
رنگ های قوی و شدید بهترین انتخاب ها برای فضاهایی هستند كه كاربری كمتری دارند و شخص مدت زمان كمتری را در طول روز در آن می گذراند. راهرو ها و رختكن ها برای این مورد مناسب هستند و هیچ كس زمان زیادی را در این فضا ها نمی گذراند. صرفا به خاطر اینكه این فضا ها ممكن است كوچك یا باریك باشند، از استفاده از رنگ های تند نترسید. یك رختكن كوچك، یك رختكن كوچك است و رنگ سفید هیچ تغییری در آن به وجود نمی آورد، پس چرا از رنگ شرابی یا سرمه ای برای رنگ كردن آن استفاده نكنیم؟ یك رنگ صورتی با یك آبی كبود شیك به همراه مقدار كمی یشمی ممكن است بهترین انتخاب برای اتاق شما باشد. مهمترین چیز توجه به كمیت است. ابتدا رنگ اصلی خود را مشخص كنید و سپس مقدار رنگ های بعدی را تعیین كنید.
به بافت و زمینه رنگ مورد استفاده خود توجه كنید. یك اتاق غذاخوری به رنگ قرمز روشن می تواند با استفاده از لعاب های مختلف متعادل تر شود و از حرارت آن كاسته شود. به این ترتیب رنگ اصلی حفظ می شود و درجه روشنی آن تغییر می كند. همچنین رنگ ها می توانند برای القای تأثیرات غیرواقعی استفاده شوند. مثلاً یك مبلمان قدیمی ارزان قیمت، با تغییر رنگ روكش آن می تواند گرانقیمت به نظر برسد.
زمانی كه در جستجوی ایده برای تصمیم در مورد رنگ اتاق خود هستید، به مبلمان و اشیای موجود در آن توجه كنید. ممكن است نقاشی یا قالیچه ای داشته باشید كه الهام بخش شما باشد. بسیاری از طراحان داخلی تركیب رنگ های خود را از یك رنگ خاص الهام می گیرند. به اطراف خود نگاه كنید شاید یك گلدان ارغوانی قدیمی با پوشش قرمز قفسه كتاب های شما نقطه شروعی برای انتخاب رنگ شما باشند.
رنگ های شاد را انتخاب كنید و از آنها لذت ببرید.
کاربرد رنگ در معماری
روانشناسی در مسائل آگاهی و ذهنیت نسبت به رنگ – همچون عنصری از تجربه ی بصری – بحث می کند.
*هر رنگ دارای سه صفت یا سه بُعد بصری مستقلا ً تغییر پذیر است : فام ، درخشندگی و اشباع*
1.فام:
صفتی از رنگ است که جایگاه آن را در سلسله ی رنگی ( از قرمز تا بنفش) – معادل با نور طول موج های مختلف در طیف مرئی – مشخص می کند .گفته می شود که تقریبا ً 150 فام متفاوت را می توان تشخیص داد ، ولی همه ی اینها به طور مساوی در طیف مرئی توزیع نشده اند ، زیرا چشم ما برای تفکیک فام ها در طول موج های بلند تر توانایی بیشتری دارد . بلند ترین طول موج ها در منطقه ی قرمز و کوتاه ترین طول موج ها در منطقه ی بنفش هستند . فام را می توان مشخص کننده ی اسم عام رنگ ها تعریف کرد .
2.درخشندگی(والوور):
دومین صفت رنگ است و درجه ی نسبی تیرگی و روشنی آن را مشخص می کند(غالبا ً نقاشان اصطلاح رنگسایه را نیز در همین معنا به کار می برند).معمولا ً درخشندگی رنگ های فام دار را در قیاس با رنگ های بیفام می سنجند . در چرخه ی رنگ ، زرد بیشترین درخشندگی (معادل خاکستری روشن نزدیک به سفید) و بنفش کمترین درخشندگی ( معادل خاکستری تیره ی نزدیک به سیاه) را دارد . در سلسله ی رنگی ، هر فام نسبت به دیگری میزان تیرگی یا روشنی ذاتی اش را می نمایاند . معکوس کردن این ترتیب طبیعی ، ناسازگاری رنگی به بار می آورد (مثلا ً اگر بنفش روشن در کنار سبز زیتونی قرار گیرد) ، نوعی تکان بصری ایجاد می کند.
3.اشباع(پرمایگیفام):
سومین صفت رنگ است و میزان خلوص فام آن را مشخص می کند ( گاه واژه ی شدت را در این مورد به کار می برند ) . فام های چرخه ی رنگ صد در صد خالص اند ولی در طبیعت به ندرت می توان فام خالصی یافت . همچنین ، کمتر رنگیزه ای حد اشباع فام مربوطه در چرخه ی رنگ را داراست .
اگر فام ها به هم آمیخته شوند ، رنگ های شکسته به دست می آیند . اختلاط فام های خالص با یکدیگر یا با رنگ های بیفام ، باعث تغییر در پرمایگی و درخشندگی شان می شوند . به طور کلی ، هر فام قابلیت ایجاد رنگ های متنوعی را در حوزه ی خود دارد که به آن تلوّن(واریاسیون) می گویند ( مثلا ً انواع صورتی ، اُخرایی وقهوه ای) ، تلوّن در فام قرمز هستند.
دسته بندی رنگ ها(1):
بیفام (سیاه ، سفید و خاکستری ها ) ، و فام دار (قرمز ، زرد ، سبز)
.1رنگ های اصلی و درجه اول:
قرمز ، زرد و آبی را فام های اولیه می نامند و چون مبنای سایر فام ها هستند ،رنگ های اصلی نیز نام گرفته اند.
اگر به دایره رنگ بنگریم خواهیم دید که یک مثلث متساوی الضلاع به دست خواهیم آورد که رنگ قرمز در راس آن ، رنگ زرد در انتهای ضلع راست ورنگ آبی در انتهای ضلع چپ مثلث قرار میگیرد .
اگر سه رنگ با هم مخلوط شوند نتیجه کار رنگ خاکستری تیره فام دار (یا به قولی دیگر سیاه یا قهوهای) است.
.2رنگ های درجه دوم:
فام های ثانویه عبارتند از : نارنجی ، سبز و بنفش که که از اختلاط مقادیر مساوی از دو فام اولیه حاصل می شوند
در دابره رنگ متساوی الاضلاع معکوس، از سه رنگ نارنجی،زنگاریو بادمجانی وجود دارد، که در اولی قرمز و زرد، در دومی زرد و آبی و در سومی آبی و قرمز تقریبا به یک میزان جلوه میکند. این مثلث دوم معکوس را رنگهای درجه دوم مینامیم.
.3رنگ های درجه سوم:
فام های ثالثه از اختلاط فام های اولیه و ثانویه به دست می آیند : زرد- نارنجی (پرتقالی)
نارنجی– قرمز ، قرمز- بنفش ( ارغوانی) ، بنفش- آبی ( لاجوردی) ، آبی- سبز (فیروزه ای) ، سبز- زرد (مغز پسته ای) . دوازده فام نامبرده را با ترتیبی معین درچرخه ی رنگ ، نشان می دهند .
در چرخه ی رنگ ، فام های ثانویه و ثالثه ای که بین یک زوج فام اولیه جای گرفته اند ، دارای روابط خویشاوندی هستند و در کنارهم ساده ترین هماهنگی رنگی را پدید می آورند.
دسته بندی رنگ ها(2):
رنگهاي خنثي سياه، سفيد، خاكستري، بژ، قهوه اي رنگهاي خنثي رنگهايي هستند كه در طيف رنگي وجود نداشته و از تركيب رنگهاي ديگر بوجود مي آيند و مي توانـنـد اثرات مـثـبت يا منفي داشته باشند. سفيد واقعا” يك رنگ نيست بلكه عدم حضور رنگ بشمار ميرود و نـشـانگر خلوص و پاكي است. از طرف ديگر مشكي نشانه قاطعيت، الزام و رسميت مي باشد.
رنگهاي گرم قرمز، نارنجي، زرد، سبز چمني، ارغواني رنگهاي گرم محرك سيستم عصبي بوده و احساسات را تشديد مي كنند. اين دسته از رنگها بوضوح قابل رويت بوده و موجب جلب توجه مي گردند.
رنگهاي سرد آبي، بنفش، فيروزه اي، سبز مايل به آبي، سبز رنگهاي سرد رنگهايي ملايم هستند كه اثراتي آرام بخش دارند. آبي روشن مي تواند نشانه صلح و دوستي و آسـايش خاطر، و آبـي تيره نشـانگر قـابليت اعتماد و درستي باشد.
بررسی چرخه رنگ:
تمام رنگها از ترکیب سفید، سیاه و رنگهای اصلی ساخته شدهاند
چرخه رنگها بر اساس رنگهای رنگین کمان تنظیم شده است: قرمز – نارنجی – زرد–سبز – آبی – بنفش. با قرار دادن این طیفها در حول یک دایره ترکیب جدید قرمز- بنفش رنگی را نتیجه میدهد که در رنگین کمان وجود ندارد، ولی در چرخه رنگها یافت میشود. با استفاده از این چرخه رنگ فهمیدن ارتباط بین رنگهای مختلف آسانتر میشود.
پردهها و طیفهای گوناگونی از هر کدام از رنگهای اصلی نیز وجود دارند که با افزودن واژههای «روشن، تیره، تند، سیر، مات، کمرنگ، پررنگ، مایل به، باز، کدر، متالیک و …» نامگذاری میشوند.
مشاهده رنگها:
اشیا به دلیل نحوه انعکاس نور از روی آنها رنگی دیده می شوند . نور سفید خورشید یا لامپ برقحاوی همه رنگهای طیف نور است . وقتی نور سفید روی یک شی می افتد ، شیئ را تشکیل می دهند. مثلاَ یک شیئ سبز رنگ شیئ است که فقط پرتوهای سبز را منعکس و بقیه را جذب می کند. شیئ که همه رنگهای طیف نور را منعکس کند سفید دیده می شود . شیئ که هیچ رنگی را منعکس نکند سیاه دیده می شود.
*متظاهر شدن رنگ ها از دیگر مباحث رنگ شناسی است . در تجربه ، سه نمود مختلف در رنگ ها می توان تشخیص داد :
.1فیلمرنگ:
رنگی است که در فاصله ای نا مشخص نسبت به بیننده ظاهر می شود (مثلا ً رنگی که در طیف نما اسپکتروسکوپ می توان دید ، یا رنگ آسمان خاکستری یکنواخت) .فیلمرنگ ، بافت واضحی ندارد و گویی شخص می تواند کمابیش به درون آن رسوخ کند . همواره در تراز جلو به چشم می آید . فیلمرنگ را نمی توان همچون کیفیتی در اشیاء و یا متعلق به رویه ی اشیاء دانست .
.2حجمرنگ:
را در اشیای پشت نما می توان دید ( مثلا ً در یک استکان چای یا در بخار رنگین) . حجمرنگ در فضای سه بُعدی که اشغال کرده است گسترش می یابد ، ولی تراز متغیری نسبت به چشم بیننده ندارد .
.3سطحرنگ:
چنان به نظر می آید که روی سطح شیء قرار گرفته است ( مثلا ً در یک کاغذ رنگی) .بافت رویه ی شیء را به خود می گیرد و حایل غیر قابل نفوذ برای چشم ایجاد می کند . سطحرنگ را معمولا ً همچون کیفیتی در خود شیء می انگاریم.
از این سه کیفیت ظاهری که اشاره کردیم ، نمود های دیگری چون تلأ لو، فروغ و فلزنما ناشی می شوند . نقاشان با سطحرنگ سر و کار دارند ولی بخشی از صناعت آنان معطوف به ایجار نمود های حجمرنگ ، فیلمرنگ ، تلأ لو و فروغ به وسیله ی رنگیزه است که در واقع چنین کیفیت هایی را ندارد . آن دسته از حجم سازان مدرن که با موادی چون پلاستیک کار می کنند ، از نمود حجمرنگ بهره می گیرند .
تأثیر متقابل رنگ ها:
جلوه یا اثر هر رنگ در جوار رنگ دیگر تغییر می کند . اگر در شرایط روشنایی مناسب ، چند ثانیه به یک رنگ فام دار خیره شویم و بی درنگ بر سطحی سفید بنگریم ، مکمل آن رنگ را خواهیم دید . این پدیده را – که ناشی از واقعیت فیزیکی رنگ عینی نیست – پی انگاره می نامند . پی انگاره ی هر رنگ ، رنگ مجاورش را تحت تأثیر قرار می دهد و در نتیجه ، تفاوت کیفی آن دو رنگ بارزتر می شود ( مثلا ً قرمز در کنار سبز ، پرمایه تر به نظر می رسد و برعکس ) . تغییری که بدین سان در جلوه ی رنگ ها پدید می آید ، مشخص کننده ی تباین آنها است . اگر موقعیت دو حوزه ی رنگی مقایسه شده چنان باشد که تغییر جلوه ی رنگ ها با هم تلاقی کند ، اصطلاح تباین همزمانبه کار برده می شود .
به سخن دیگر ، در این مقوله ، رابطه ی رنگ های عینی با اثرات ذهنی شان مورد نظر است . رنگ هایی که حاوی مقدار زیادی آبی هستند ( از بنفش تا سبز) ، نسبت به رنگ هایی که زرد یا قرمز بیشتری در خود دارند (از مغز پسته ای تا ارغوانی) ، سردتر می نمایند . رنگ های سرد ، مختصر کاهش در دمای بدن نگرنده ایجاد می کنند و رنگ های گرم باعث مختصر افزایش دمای بدن می شوند . به لحاظ بصری ، رنگ گرم پیش می آید و رنگ سرد پس می نشیند . بسیاری از نقاشان از این کیفیت رنگ ها برای فضا سازی تصویری بهره گرفته اند . منشأ احساس هایی چون گرمی ، سردی ، پیش آیندگی ، پس روندگی ، وزن و اندازه ی رنگ ها – که اصطلاحاتی رایج در ادبیات هنرهای تجسمی اند) همانا سه صفت اساسی رنگ ، یعنی فام ، درخشندگی و اشباع است .
نقاشان قدیم بسیاری از نمودها و اثرات بصری رنگ را بدون شناخت علمی به کار می بستند ، ولی انتشار نظریه های رنگ ، نقاشان پُست امپرسیونیسم ،اُرفیسم و آپ آرت را بر آن داشت که امکانات بیانی و تزیینی رنگ را گسترش دهند و به راه حل های تازه ای در مسائل حجم ، فضا ، نور و حرکت دست یابند
نتیجه گیری: مطمئن باشید هنوز هم ترکیب تازهای وجود دارد و از آن رنگی متولد میشود که پیامی جدید داشته باشد. شاید که شما حامل این پیام باشید.
نقش رنگ در معماری
رنگها روح دارند و زنده اند,رنگها کلمه اند و همچنين کلمات سخن ميگويند…
از نهان سبز جنگل ها,از راز آبي آسمان و درياها,از شفافيت و زلالي قطرات باران و از پاکي سفيد برف;بلي رنگها از روح آدمي و دنياي پر رمز و راز انسان سخن ميگويند و رنگهايي که انسانها بدان مي پوشند و مي نگارند و نقش ميزنند نيز حکايت از گوشه اي ديگر از درون ايشان دارد.
غايت و هدف همه مجاهدت هاي هنري بيرون کشيدن و استخلاص ماهيت و سرشت معنوي فرم و رنگ و آزادي آنها از زندان دنياي مادي است.از چنين آرزو و سودايي است که هنر غير مادي نشات ميگيرد.دنيائي که امروز در آن زندگي ميکنيم , به دنياي انسان در سالهاي گذشته , شباهتي ندارد.دنياي ما با ابداع و خلاقيت شکل گرفته است.ما بناهائي ميسازيم که محتواي آنها در عملکرد آنها نهفته است;در عين حال بناها سمبول افکار و عقايد نيستند ; بلکه تجسم افکاري هدف دار هستند.
با گذشت زمان فکر انسان به اسرار پديده هاي طبيعت چون رنگين کمان , رعد و برق, جاذبه و امثال آن پي برده است , با وجود اين , پديده ها هنوز هم در اسرار باقي مانده اند; رعد و برق ما مي ترساند.ولي رنگهاي رنگين کمان و نور ستاره شمالی روح را تعالی می بخشد و آن را تهذیب می کند.رنگین کمان سمبل صلح است.فقط کسانی که عاشق رنگ هستند می توانند زیبائی و کیفیت ذاتی آن را درک کنند.رنگ مواهب خود را به همه تقدیم می کند , ولی رموز و اسرار پنهان خود را فقط برای علاقه مندان واقعی آشکار می سازد.رنگ زندگی است زیرا جهان بدون رنگ برایمان مرده جلوه می کند , رنگ ها ایده آغازین و ثمره نور اصلی بدون رنگ هستند و مقابل آنها تاریکی بدون رنگ است.
گوته در ” فاربن لهر ” در مورد هماهنگی و کلیت رنگ می نویسد: وقتی چشم رنگی را می بیند , بلافاصله فعالیتش را شروع می کندو عملکردش چنان است که به شکلی نا خود آگاه و اجتناب ناپذیر , رنگ دیگری ایجاد می کند که با پیوستن به حلقه رنگها , ترتیب حلقه رنگ را کامل میکند و این تاثیر متقابل , احساسی از غنای رنگ به انسان می بخشد.مقصود از هماهنگی رنگ , هنر وسعت دادن به درون مایه ها و مضامینی از تناسبات اصولی رنگ است که می تواند بعنوان پایه ای برای کمپوزیسیون ( یا آفرینش هنری )به خدمت گرفته شود.
رنگهای درخشان به تنهایی جذاب هستند اما اگر در یک الگو یا ردیفی منظم قرارگیرند از نظر بصری تاثیر بیشتری خواهند داشت. این نوع آرایش یک ساختار ساده را بر این رنگها حاکم میکند و در نتیجه یک مفهوم و یا نوعی نظم را، ورای حضور محض رنگها، منتقل خواهد کرد.پدیده های بصری , معنوی و روانی در حیطه رنگ و هنرهای رنگ روابط مشترک زیادی دارند.وقتی که موضوعی در نظر مشترک گرفته شد , طرح باید از این موضوع اولیه و حاکم بر کار , پیروی نماید.
اگر رنگ مهمترین وسیله بیان حالت و مفهوم باشد , ترکیب رنگ باید از سطوح رنگ شوع شود و این سطوح , خطوط را مشخص خواهند کرد.کسی که اول خطوط را رسم می کند و بعد رنگ را بدان می افزاید , هرگز نخواهد توانست یک اثر رنگی خوب و واضح به تصویر بکشد.رنگها , ابعاد و جهات مخصوص به خود را دارند و سطوح را به شیوه خود , ترسیم می کنند.
شاید به نظر عجیب برسد که در حوزه حس بصری رنگ حرارت را می توان تشخیص داد.به هر حال تجربه نشان داده است که بین دو آتلیه که یکی با رنگ سبز-آبی و دیگری با قرمز-نارنجی رنگ شده باشد , ۵ تا ۷ درجه اختلاف حرارت یا بودت از طریق ذهنی احساس می شود.به عبارت دیگر , کسانی که در آتلیه سبز هستند , در ۱۵ درجه سانتیگراد احساس سرما می کردند , اما در اتاقی که با رنگ قرمز نارنجی رنگ شده بود تا ۱۳-۱۱ درجه سانتی گراد نیز احساس سرما نمی کردند.حقیقت این است که رنگ آبی-سبز جریان خون را کند و رنگ قرمز نارنجی همانند داروی محرکی است که باعث حالت هیجانی و تسریع جریان خون در بدن می گردد.
این تاثیرات مختلف قدرت وسیع مفهومی و بیان حالت کنتراست سرد و گرم را نشان می دهد و از آن می توان برای ایجاد اثرات تصویری فوق الهاده زیبا استفاده کرد.مناظری که فاصله اشیاء در آن زیاد است , همیشه از لحاظ رنگ سرد تر بنظر می رسند , زیرا که در عمق هوا قرار دارند.پس کنتراست سرد و گرم وسیله مهمی است که اثرات پرسپکتیو و حجمی را نشان می دهد.
شکل ها نیز دارای خصوصیت گویا ومعنی دار نظام زیباشناختی خود هستند.در طراحی,این کیفیت های معنی دار شکل و رنگ می بایست با یکدیگر مطابقت داده شوند,یعنی شکل و رنگ در معنی دار بودن و مفهوم خود یکدیگر را تایید و اثبات نمایند.
سه شکل اصلی مربع,مثلث و دایره نیز مانند سه رنگ اصلی قرمز,زرد و آبی دارای خصوصیات مفهومی و بیانی مشخص هستند.مربع,نمایانگر ماده,وزن و حدود مشخص است وحسی از کشش و امتداد و تجربه حرکت را القاء میکند.مربع با رنگ قرمز منطبق است و وزن حجم قرمز با شکل سنگین و ساکن مربع مطابقت دارد.مثلث با زوایای حاد و تند,تاثیر ستیزه جویی,پرخاش و تهاجم را ایجاد میکند.مثلث سمبل تفکر است و حالت وخصوصیت بی وزن آن با زرد روشن هماهنگی دارد.دایره بر عکس مربع,احساسات را ملایم و معتدل میکند و حس آرامش و حرکت آرام و آهسته را القاء مینماید.دایره سمبل روح است که در درون خود همواره در حال حرکت است.
تطابق و تناسب هر رنگ با شکل مربوط به خود مستلزم همانندی و توازن است.اگر رنگها و شکل ها در بیان مفاهیم و حالات توافق داشته باشند,تاثیرات آن دو چندان خواهد بود. مطالعه پیرامون احساس رنگ دقیقآ با اثرات رنگ در طبیعت آغاز می شود بدین معنی که تاثیر حسی حاصله از اشیاء رنگین روی حس بینائی خود را بررسی می کنیم.
امروزه پیشرفت در صنعت شیمی رنگ , سبک و عکاسی رنگی , میزان علاقه عمومی به رنگ را افزایش داده است.ولی این علاقه موقتی به رنگ تقریبآ سراپا بصری و دارای ویژگی های مادی است و با دید معنوی و احساس بررسی نمی شود.
این نوعی به بازی گرفتن سطحی و صوری نیروهای ماوراء طبیعت است و همچنین فقدان جهت گیری و برنامه ریزی در مورد لزوم آشنائی با اتود های طبیعت نقصی است که در مدارس هنر قابل بررسی است.اتودهای طبیعت در هنر نمی بایست کاری تقلیدی برگرفته از تاثیرات تصادفی باشد.بلکه باید تحلیلی و تحقیقی بوده و فرم ها و رنگ ها را که مختصات راستین هستند , ابداع نمایند.چنین اتود هائی تقلیدی نیستند بلکه تفسیرگرند.اگر بخواهیم این تفسیر بجا و شایسته باشد , باید پیش از آن , مشاهده دقیق و تفکر صحیح انجام شود.
مبحث رنگ یکی از مهمترین عناصر موثر در هر نوع طراحی است. هنگامی که به یک جسم می نگریم در نگاه اول رنگ ان به چشم می اید و بعد و فرم ان و سپس بافت جسم را تشخیص می دهیم. همچنین رنگ مانایی بیشتری بر حافظه دارد چنانکه جسمی که به سرعت از کنار ما عبور میکند ممکن است فرم و بافت ان به خاطر فرد نماند اما رنگ ان معمولا در خاطر میماند.
پس لازم است بطور خلاصه به این مبحث بپردازیم و با تسلط کامل به مبحث رنگ و شناخت نحوه استفاده از انان به طراحی بک محوطه اقدام کنیم.
“رنگ حاصل بازتاب فیزیکی نور از سطح اشیاست که توسط چشم دریافت می شودو تاثیرات حسی گوناگونی را در افراد به وجود می اورد . چنانچه رنگهای روشن و پررنگ ،نشاط اور ،سرزنده و روح بخش هستند ،اما رنگهای تیره و کم رنگ ،عاری از نشاط ،سرزندگی و روح بخشی قلمداد می شوند
” رنگ یکی از از خاصیتهای نور است . ادراک رنگ ،نتیجه نور تابیده شده ،تغییرات در ان ، ویژگی های جذب کنندگی ،انعکاسی و انتقالی سطح ،رابطه سطح با رنگهای اطراف ان و ویژگیهای چشم می باشد.
رنگ در برانگیختن احساسات بیننده ،یعنی واکنش های ذهنی او موثر است. رنگ توانایی زیاد و منحصر به فردی در تهییج ،مضطرب ساختن و ارامش بخشیدن به بیننده دارد . رنگ می تواند احساس دلهره ،نگرانی یا بی خیالی را به بیننده منتقل سازد. توانایی کنترل رنگ برای برانگیختن احساسات و رفتارهای مناسب از سوی بیننده برای ایجاد موثر فضای خارجی بسیاری اهمیت دارد.
فضاها و عناصر موجود درانها دارای مفاهیم ذاتی هستند. میزان انتقال این مفاهیم به بیننده بستگی به میزان اگاهی بیننده از فضا و عناصر ان دارد . رنگ در به نمایش در اوردن ،تعادل و پنهان کردن این عناصر و مفاهیم انها می تواند بسیار موثر باشد.
رنگهای گرم
درچرخه رنگها ، رنگهایی که احساس گرما را به انسان منتقل می کنند مانند قرمز ،نارنجی ،زرد و… به نام رنگهای گرم خوانده می شود. رنگهای گرم در طراحی جلو می ایند و قبل از رنگهای دیگر به چشم می خورند و نزدیک تر از فاصله حقیقیشان به نظر می رسند.
– استفاده از رنگهای گرم ، محیط را کوچکتر نشان می دهد.
رنگهای سرد
رنگهای ابی ،سبز،بنفش و … نیز که احساس سرما را منتقل می کنندرنگهای سرد نامیده می شوند.رنگهای سرد در منظر عقب می نشیتنند و دورتر از فاصله حقیقیشان از چشم به نظر می ایند.
–استفاده از رنگهای سر د در هر نوع محوطه ،فضا را بزرگتر نشان می دهد.
نکته: با قرار دادن رنگهای سرد در پس زمینه و رنگ های گرم در پیش زمینه یک محیط در چشم بیننده بزرگتربزرگتر جلوه می کند. و برعکس این عمل برای کوچک نشان دادن یک محیط
دیوارها و پیش زمینه های روشن رنگ های سرد ، مختصر کاهش در دمای بدن نگرنده ایجاد می کنند و رنگ های گرم باعث مختصر افزایش دمای بدن می شوند . به لحاظ بصری ، رنگ گرم پیش می آید و رنگ سرد پس می نشیند.
پنجره ها و مبلمان با زمینه رنگ و سایز متوسط در مبلمان و پنجره هائی با سایز بزرگ شاهد آن خواهیم شد که رنگ انها با یکدیگر مخلوط خواهد شد و از لحاظ تأثیر گذاری بر محیط غالب خواهند شد ثبات از بین خواهد رفت و تلویحاًنوعی تکان بصری ایجاد خواهد نمود.با مبلمان وپنجره های متوسط و با رنگی متعادل و متوسط خواهیم توانست ترکیب بندی با ثبات داشته باشیم. هر ترکیب بندی را میتوان کارآمد دانست به شرط این که عناصر صحنه به طور موثر با بینندگان مورد نظر آن، ارتباط برقرار کند. در اغلب موارد، نکته اساسی در شناسایی عناصر کلیدی صحنه نهفته است تا با نظم مبلمان و میزان نور ، آنها را از دل سایر عناصر تصویری متفرقه، بیرون بکشید. همین اشیاء مزاحم، صحنه ها را مخدوش میکنند و همچنین،بهتر است به جای تمرکز زیاد روی جزییات خیلی خاص، تنها روی ساختار کلی صحنه تمرکز کنید. چرا که تاثیر آنها در مقابل ترکیب بندی عمومی، بسیار سطحی است.
ملحقات تیره از این رو چشمان شما به سمت رنگ تیره تر کشیده میشوند و شما در روشی قادر خواهید بود ملحقات واثاثیه ها را نظم دهید تا هادی دید وکیفیت بصری روان باشند.
رنگ زندگی است زیرا جهان بدون رنگ برایمان مرده جلوه میکند,رنگها ایده آغازین وثمره نور اصلی بدون رنگ هستند و مقابل آنها تاریکی بدون رنگ است.نور اولین پدیده در جهان است از طریق رنگها روح و طبیعت زنده جهان را برایمان آشکار میسازد.
همچنین کلمه و آوای آن,شکل و رنگ اش,رگه های اصلی از ذات فوق طبیعی است که ما تصویری اندک از آن داریم.همانطور که صدا,رنگ , جلا به لفظ می بخشد,همینطور هم رنگ بطور طبیعی به فرم شکل خاصی میدهد.ماهیت اصلی رنگ طنینی از تصورات خیالی است و در این حالت رنگ موسیقی است.زمانی که اندیشه مفهوم, قاعده مندی,لمس رنگ و طلسم آن,شکسته است انگاه در دستان خود جز جسم بی روح چیز دیگری نداریم.
رنگ های نارنجی و آبی,رنگ های مکمل هستند و مخلوط این رنگها,رنگ خاکستری بوجود می آورد.وقتی ناظر در این مکان قرار میگیرد,نورهای متفاوتی دریافت خواهد کرد که این نورها متناوباًبا نارنجی و آبی است و دیوارها این رنگها را با زوایای دائماًمتغیرانعکاس میدهد.این تاثیر متقابل احساسی از غنای رنگ به انسان می بخشد.
رنگها نیروها و انرژی های درخشنده ای هستند که چه آگاه و چه ناخود آگاه روی ما اثر مثبت و منفی خواهند داشت.هنرمندانی که شیشه های رنگین خلق می کنند از رنگ برای خلق چنان محیطی معنوی و اسرار آمیز استفاده میکردند که اندیشه های پرستش کنندگان را بر دوش شاهین معنویت به پرواز درمی آورند.اثرات رنگ نه تنها از لحاظ بصری بلکه از جنبه های روان شناسی و روان شناختی نیز باید بررسی شوند.
سطوح رنگ باید شکل,وسعت و حدود خود را از خود رنگ و نوسان شدت آن (رنگ)کسب کند نه اینکه با خطوط از پیش معین شده باشد.
همچنین,شکل ها نیز دارای خصوصیت گویا ومعنی دار نظام زیباشناختی خود هستند.در طراحی,این کیفیت های معنی دار شکل و رنگ می بایست با یکدیگر مطابقت داده شوند.
یعنی شکل و رنگ در معنی دار بودن و مفهوم خود یکدیگر را تایید و اثبات نمایند.سه شکل اصلی مربع,مثلث و دایره نیز مانند سه رنگ اصلی قرمز,زرد و آبی دارای خصوصیات مفهومی و بیانی مشخص هستند.
مربع,نمایانگر ماده,وزن و حدود مشخص است وحسی از کشش و امتداد و تجربه حرکت را القاء میکند.مربع با رنگ قرمز منطبق است و وزن حجم قرمز با شکل سنگین و ساکن مربع مطابقت دارد.
مثلث با زوایای حاد و تند,تاثیر ستیزه جویی,پرخاش و تهاجم را ایجاد میکند.مثلث سمبل تفکر است و حالت وخصوصیت بی وزن آن با زرد روشن هماهنگی دارد.
دایره بر عکس مربع,احساسات را ملایم و معتدل میکندو حس آرامش و حرکت آرام و آهسته را القاء مینماید.دایره سمبل روح است که در درون خود همواره در حال حرکت است.
تطابق و تناسب هر رنگ با شکل مربوط به خود مستلزم همانندی و توازن است.اگر رنگها و شکل ها در بیان مفاهیم و حالات توافق داشته باشند,تاثیرات آن دو چندان خواهد بود
رنگ در معماری
واقعیت، رنگ وجود ندارد! از نظر علم فیزیک چیزی وجود دارد که دارای جسم و یا ماده باشد و بتوان به آن شکل داد و آن را لمس کرد. شیء رنگی را می توان لمس کرد و یا به آن شکل داد؛ اما این خود آن شیء است که موجودیت خارجی دارد نه رنگ آن. رنگ تنها ظاهر دارد، چیزی که به صورت لحظه ای دیدهمی شود.
رنگ بازتابی از نور است که به شکلهای متفاوتی در میآید و این بازتاب مجموعهٔ وسیعی را شامل میشود.اگر یک ناحیه باریک از طول موجهای نور مرئی توسط ماده جذب شود رنگ بوجود میآید.
رنگ یکی از از خاصیتهای نور است.ادراک رنگ ،نتیجه نور تابیده شده ،تغییرات در آن،ویژگی های جذبکنندگی،انعکاسی و انتقالی سطح ،رابطه سطح با رنگهای اطراف ان و ویژگیهای چشم می باشد.
نقش رنگ در معماری
رنگها روح دارند و زنده اند,رنگها کلمه اند و همچنین کلمات سخن میگویند…
از نهان سبز جنگل ها,از راز آبی آسمان و دریاها,از شفافیت و زلالی قطرات باران و از پاکی سفید برف;بلی رنگها از روح آدمی و دنیای پر رمز و راز انسان سخن میگویند و رنگهایی که انسانها بدان می پوشند و می نگارند و نقش میزنند نیز حکایت از گوشه ای دیگر از درون ایشان دارد.
غایت و هدف همه مجاهدت های هنری بیرون کشیدن و استخلاص ماهیت و سرشت معنوی فرم و رنگ و آزادی آنها از زندان دنیای مادی است.از چنین آرزو و سودایی است که هنر غیر مادی نشات میگیرد.دنیائی که امروز در آن زندگی میکنیم , به دنیای انسان در سالهای گذشته , شباهتی ندارد.دنیای ما با ابداع و خلاقیت شکل گرفته است.ما بناهائی میسازیم که محتوای آنها در عملکرد آنها نهفته است;در عین حال بناها سمبول افکار و عقاید نیستند ; بلکه تجسم افکاری هدف دار هستند.
با گذشت زمان فکر انسان به اسرار پدیده های طبیعت چون رنگین کمان , رعد و برق , جاذبه و امثال آن پی برده است , با وجود این , پدیده ها هنوز هم در اسرار باقی مانده اند; رعد و برق ما می ترساند.ولی رنگهای رنگین کمان و نور ستاره شمالی روح را تعالی می بخشد و آن را تهذیب می کند.رنگین کمان سمبل صلح است.فقط کسانی که عاشق رنگ هستند می توانند زیبائی و کیفیت ذاتی آن را درک کنند.
رنگ مواهب خود را به همه تقدیم می کند , ولی رموز و اسرار پنهان خود را فقط برای علاقه مندان واقعی آشکار می سازد.رنگ زندگی است زیرا جهان بدون رنگ برایمان مرده جلوه می کند , رنگ ها ایده آغازین و ثمره نور اصلی بدون رنگ هستند و مقابل آنها تاریکی بدون رنگ است.
گوته در ” فاربن لهر ” در مورد هماهنگی و کلیت رنگ می نویسد: وقتی چشم رنگی را می بیند , بلافاصله فعالیتش را شروع می کندو عملکردش چنان است که به شکلی نا خود آگاه و اجتناب ناپذیر , رنگ دیگری ایجاد می کند که با پیوستن به حلقه رنگها , ترتیب حلقه رنگ را کامل میکند و این تاثیر متقابل , احساسی از غنای رنگ به انسان می بخشد.مقصود از هماهنگی رنگ , هنر وسعت دادن به درون مایه ها و مضامینی از تناسبات اصولی رنگ است که می تواند بعنوان پایه ای برای کمپوزیسیون ( یا آفرینش هنری )به خدمت گرفته شود.
رنگهای درخشان به تنهایی جذاب هستند اما اگر در یک الگو یا ردیفی منظم قرارگیرند از نظر بصری تاثیر بیشتری خواهند داشت. این نوع آرایش یک ساختار ساده را بر این رنگها حاکم میکند و در نتیجه یک مفهوم و یا نوعی نظم را، ورای حضور محض رنگها، منتقل خواهد کرد.پدیده های بصری , معنوی و روانی در حیطه رنگ و هنرهای رنگ روابط مشترک زیادی دارند.وقتی که موضوعی در نظر مشترک گرفته شد , طرح باید از این موضوع اولیه و حاکم بر کار , پیروی نماید.
اگر رنگ مهمترین وسیله بیان حالت و مفهوم باشد , ترکیب رنگ باید از سطوح رنگ شوع شود و این سطوح , خطوط را مشخص خواهند کرد.کسی که اول خطوط را رسم می کند و بعد رنگ را بدان می افزاید , هرگز نخواهد توانست یک اثر رنگی خوب و واضح به تصویر بکشد.رنگها , ابعاد و جهات مخصوص به خود را دارند و سطوح را به شیوه خود , ترسیم می کنند.
شاید به نظر عجیب برسد که در حوزه حس بصری رنگ حرارت را می توان تشخیص داد.به هر حال تجربه نشان داده است که بین دو آتلیه که یکی با رنگ سبز-آبی و دیگری با قرمز-نارنجی رنگ شده باشد , ۵ تا ۷ درجه اختلاف حرارت یا بودت از طریق ذهنی احساس می شود.به عبارت دیگر , کسانی که در آتلیه سبز هستند , در ۱۵ درجه سانتیگراد احساس سرما می کردند , اما در اتاقی که با رنگ قرمز نارنجی رنگ شده بود تا ۱۳-۱۱ درجه سانتی گراد نیز احساس سرما نمی کردند.حقیقت این است که رنگ آبی-سبز جریان خون را کند و رنگ قرمز نارنجی همانند داروی محرکی است که باعث حالت هیجانی و تسریع جریان خون در بدن می گردد.
این تاثیرات مختلف قدرت وسیع مفهومی و بیان حالت کنتراست سرد و گرم را نشان می دهد و از آن می توان برای ایجاد اثرات تصویری فوق الهاده زیبا استفاده کرد.مناظری که فاصله اشیاء در آن زیاد است , همیشه از لحاظ رنگ سرد تر بنظر می رسند , زیرا که در عمق هوا قرار دارند.پس کنتراست سرد و گرم وسیله مهمی است که اثرات پرسپکتیو و حجمی را نشان می دهد.
شکل ها نیز دارای خصوصیت گویا ومعنی دار نظام زیباشناختی خود هستند.در طراحی,این کیفیت های معنی دار شکل و رنگ می بایست با یکدیگر مطابقت داده شوند,یعنی شکل و رنگ در معنی دار بودن و مفهوم خود یکدیگر را تایید و اثبات نمایند.
سه شکل اصلی مربع,مثلث و دایره نیز مانند سه رنگ اصلی قرمز,زرد و آبی دارای خصوصیات مفهومی و بیانی مشخص هستند.مربع,نمایانگر ماده,وزن و حدود مشخص است وحسی از کشش و امتداد و تجربه حرکت را القاء میکند.مربع با رنگ قرمز منطبق است و وزن حجم قرمز با شکل سنگین و ساکن مربع مطابقت دارد.مثلث با زوایای حاد و تند,تاثیر ستیزه جویی,پرخاش و تهاجم را ایجاد میکند.مثلث سمبل تفکر است و حالت وخصوصیت بی وزن آن با زرد روشن هماهنگی دارد.دایره بر عکس مربع,احساسات را ملایم و معتدل میکند و حس آرامش و حرکت آرام و آهسته را القاء مینماید.دایره سمبل روح است که در درون خود همواره در حال حرکت است.
ساختار رنگ در چیدمان اتاق ها
بازرگانی میهمانی ترتیب داد و بانوان و آقایانی را به شام دعوت کرد. میهمانان هنگام ورود با بوی مطبوع غذا که از آشپزخانه به مشام میرسید، مواجه شدند و برای خوردن آن غذا مشتاق شدند. وقتی این جمع شاد دور میز انباشته از خوراکیهای لذیذ گرد آمدند، میزبان آپارتمان را غرق نور قرمز کرد. زیر نور قرمز گوشت بسیار خوشمزه و اشتهاآور جلوه کرد اما اسفناج سیاه و سیبزمینی، قرمز روشن به نظر آمد. قبل از اینکه میهمانان فرصت بیرون آمدن از حیرت این صحنه را داشته باشند، نور قرمز تبدیل به نور آبی شد. کباب حالت گندیده به خود گرفت و سیبزمینی حالت کپکزده به نظر آمد. تمام کسانی که مشغول شام خوردن بودند فورا اشتهای خود را از دست دادند. وقتی نور زرد وارد کار شد و رنگ قرمز شربتها را تبدیل به رنگ مهوع روغن کرچک کرد، میهمانان تبدیل به نعشهایی متحرک شدند. عدهای از بانوان که ظریفطبعتر بودند به شتاب برخاستند و اتاق را ترک کردند. با وجود اینکه میدانستند تغییرات بهوجود آمده صوری بوده و فقط ناشی از تغییر نور است. با این حال کسی دیگر به خوردن فکر نمیکرد. سپس میزبان با خنده چراغهای سفید را روشن کرد و خیلی زود میهمانان روحیه شاد خود را باز یافتند. راستی چه کسی میتواند منکر تاثیر عمیق رنگ بر ما شود. رنگها حامل نیروها و انرژیهای درخشندهای هستند که بر حسب اینکه از آنها آگاه باشیم یا نه بر ما اثرات مثبت و منفی خواهند گذاشت. مسلما هنرمندان برای خلق آثار اسرارآمیز و آسمانی خود از انواع رنگ استفاده میکنند که نهتنها از لحاظ بصری بلکه از جنبه روانشناسی نیز تاثیرات شگرفی بر آدمی میگذارد. در چین فروزانترین رنگها برای امپراتور یا فرزند خدا محفوظ بود. هیچکس حق نداشت جامه زرد بر تن کند، رنگ زرد نشانه دریایتو روشنی افکار برتر بود. همچنین وقتی چینیها در مراسم عزا جامه سفید بر تن میکنند، نشانه آن است که متوفی به قلمرو خلوص و بهشت مشایعت شده. رنگ سفید، به مفهوم یک اندازه شخصی نیست و برای هدایت درگذشتگان به سوی کمال پوشیده میشود. به طور کلی میتوان گفت تنها کسانی که عاشق رنگ هستند میتوانند زیبایی و کیفیت ذاتی آن را درک کنند. رنگ، مواهب خود را تقدیم همگان میکند ولی رموز نهانی خود را برای شیفتگان واقعی به جلوه درمیآورد. درجه روشنایی و تاریکی رنگها… بدون تردید انسانها از طریق حواس پنجگانه خود (لامسه، بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی) که خداوند رحمان به آنها عنایت کرده، نسبت به مسائل پیرامون محیط زیست خود شناخت و معرفت پیدا میکنند و از راه چشم با پدیدهای به نام رنگ آشنا میشوند. برداشت انسان از رنگها بستگی به طول موج آنها دارد و این موضوع را برای نخستینبار، اسحاق نیوتن- دانشمند معروف انگلیسی- با کشف علت رویت شدن رنگینکمان، در قرن هفدهم به اثبات رساند. رنگها به طور کلی به دو دسته تقسیم میشوند؛ رنگهای گرم و رنگهای سرد. رنگهای گرم موجب ایجاد هیجان و شادابی در روحیه انسان میشوند و حتی در شدت جریان خون نیز بیتاثیر نیستند. این نوع رنگها عبارتند از: زرد، نارنجی و قرمز که حالت پیشرویکننده دارند؛ به این معنی که در کوچکنمایی محیطهای بزرگ، نقش اساسی را ایفا میکنند. رنگهای سرد از هیجانات میکاهند و حالت پسروی دارند و در بزرگنمایی محیطهای کوچک مورد استفاده قرار میگیرند، همچنین این رنگها از شدت جریان خون میکاهند. بهتر است در مناطق گرمسیر از این نوع رنگها بیشتر استفاده شود تا از گرمای محیط تا حدودی کاسته شود. رنگهای سرد عبارتند از: سبز، آبی و نقرهای. رنگهای روشن و تیره از این قاعده مستثنا نیستند. وقتی که درجه روشنی یا تاریکی رنگ را تعیین میکنیم، صحبت از کمیت درخشندگی آن کردهایم. درخشندگی از دو راه میتواند تغییر یابد؛ راه اول، اختلاط یک رنگ با رنگ سفید، سیاه یا خاکستری و راه دوم، اختلاط یک رنگ با رنگی با درخشندگی متفاوت است. رنگهای روشن عبارتند از: آبی کمرنگ، صورتی کمرنگ، کرم، بژ، سبز کمرنگ و… رنگهای تیره عبارتند از: قهوهای، صورتی پررنگ، سرمهای، سبزتیره و… به عبارتی رنگهای روشن فضا را بزرگتر از حد معمول نشان میدهند و به وسعت فضا از لحاظ دید میافزایند. رنگهای تیره فضا را کوچکتر نشان میدهند و از وسعت فضا به لحاظ خطای بینایی میکاهند. دستهای دیگر از رنگها را رنگهای همخانواده (هارمونی) و رنگهای متضاد (کنتراست) تشکیل میدهند. این دو دسته از رنگها و استفاده از آنها در کنار هم به وجود میآیند. وقتی از هارمونی یا هماهنگی رنگها سخن میگوییم، اثرات قوام دو یا چندرنگ را ارزیابی میکنیم. ترکیب رنگهای بسیار مشابه (طیف وسیعی از خانواده آبی- سرمهای تا کمرنگترین درجه آن یعنی آبی کمرنگ یا آبیخاکستری) یا رنگهای متفاوت با سایههای یکسان (آبی- خاکستری، سبز- خاکستری، صورتی- خاکستری یا بنفش- خاکستری) را هارمونی رنگها میگویند. وقتی از کنتراست رنگها سخن میگوییم تفاوت بین دو اثر رنگ مقایسه میشود. وقتی این فرق و تفاوت به حد اعلای خود برسد، یعنی به تضاد رنگها رسیدهایم؛ مثل سفید- سیاه یا سرد و گرم. آبی – زرد، بنفش- زرد، سبز- قرمز، آبی- قرمز یا زرد- مشکی نمونههایی از کنتراست را به وجود میآورند. چکیده این مطلب سلسله اصول و قواعدی را به دست میدهد که میتوان با رعایت و به کارگیری آن، رنگی مناسب را برای چیدمان وسایل منزل یا محل کار انتخاب کرد. بهطور کلی میتوان گفت که طراحی و چیدمان یک محیط به تصمیمگیری در مورد رنگآمیزی آن نیز بستگی دارد، پس رنگها را خوب بشناسیم. |
ساختار بصری ترکیب بندی اثار<<احصایی>>نوعی معماری حروفی است
ساختار بصری تركيببندی آثار «احصايی» نوعی معماری حروف است |
گروه هنر: «احصايی روايت و خبر را از خط نوشته میگيرد و شكل حروف را دستمايه كار خود قرار میدهد و از اين راه به تركيببندیهای كاملا فردی كه ساختار بصری آن نوعی معماری حروف است، دست میيابد.» آنچه خوانديد بخشی از يادداشت «يعقوب آژند» استاد دانشگاه تهران، محقق و مدرس نقاشی، است كه با موضوع زندگينامه و آثار «محمد احصايی» در اختيار خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) قرارد داده و پيش از اين آن را در كتاب فرهنگ ناموران ايران به چاپ رسانده است. وی در ادامه اين يادداشت آورده است: «محمد احصايی خوشنويس و عضو هيأت علمی دانشگاه تهران در 3 تير 1318 در تهران متولد شد. تحصيلات ابتدايی را در قزوين گذراند و سيكل اول دبيرستان را در دبيرستان محمد قزوينی اين شهر به پايان برد. او سپس در تهران به تحصل پرداخت. پس از اتمام دوره دانشسرا در 1327 به خدمت وزارت آموزش و پرورش درآمد و در دبستانهای دولتی تهران و دبستان جهان تربيت، آموزگار ادبيات فارسی شد. از 1341 تا 1344 مدير گرافيك و خوشنويس سازمان جوانان شير و خورشيد سرخ ايران بود و در مؤسسات پاريس و گردونه امور مربوط به خوشنويسی را بر عهده گرفت. از ارديبهشت 1343 تا 1354 در سازمان كتابهای درسی ايران در زمينه امور گرافيك كتابهای درسی، تاليف و ويرايش كتابهای هنری اشغال داشت و حاصل تجربههای وی در اين دوره تاليف بخش خط كتابهای هنر دوره سه ساله راهنمايی و روش تدريس آنها بود. احصايی ضمن كار معلمی و اشتغال در سازمان كتابهای درسی و خطاطی در موسسههای پاريس و گردونه، برای تحصيل نقاشی وارد دانشكده هنرهای زيبايی دانشگاه تهران شد. در 1347- 1348 كه رشته گرافيك به گروه هنرهای تجسمی دانشكده افزوده شد او نيز از رشته نقاشی به رشته گرافيك منتقل گرديد. يكی از موارد درسی اين رشته، خطاطی بود كه در آن شيوههای سنتی خط فارسی و طراحی حروف مورد بحث قرار میگرفت، گروه هنرهای تجسمی در 1350 از احصايی دعوت كرد تا اين درس را تدوين كند. احصايی پس از اتمام تحصيلات دانشگاهی، همكاری خود را با گروه هنرهای تجسمی دانشكده هنرهای زيبا ادامه داد و در 1357 با انتقال از وزارت آموزش و پرورش به دانشگاه تهران، رسما از اعضای هيأت علمی اين دانشگاه شد. چندی بعد نيز به رتبه استادياری رسيد. او همزمان با تدريس در دانشگاه تهران به همكاری با بعضی مؤسسات فرهنگی ديگر هم پرداخت، از جمله از 1361 تا 1362 مشاور رييس موسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگی در بخش چاپ و انتشارات، از 1364 تا 1367 دو دوره عضو شورای عالی انجمن خوشنويسان ايران و شورای عالی تعيين شايستگی استادی، و از 1364 تا 1365 عضو كميته هنر شورای عالی انقلاب فرهنگی و فعال در برنامهريزی دروس بخش خط و گرافيك در اين شورا بود. احصايی در 1367 در شورای عالی هنرهای تجسمی كشور، در 1375 در هيأت امنای انجمن خوشنويسان ايران، در سال 1367 در هيأت موسس انجمن هنرمندان نقاشی ايران، در 1377 در شورای عالی صنف طراحان گرافيك ايران و از 1380 تا 1382 در هيدت سه نفره ميراث فرهنگی كشور برای ارزيای خط خوشنويسان ايران عضويت داشت. همچنين عضو هيأت انتخاب آثار و داوری نمايشگاههای متعدد و داوری در بیينالهای نقاشی، گرافيك و جشنواره نقاشی و خوشنويسی جهان اسلام بود. احصايی از كودكی به خوشنوييسی روی آورد و از همان ابتدا طرفه كاریهای او در خط، موجب شد تا او ساعتها را به مشق خط بپردازد. از اينها گذشته، ديدن هر روزه كتيبه سر در ورودی باغ عمارت عالی قاپوی قزوين كه از آثار دوره صفوی به خط عليرضا عباسی، خوش نويس زبردست اين عصر بود، او را هرچه بيشتر شيفته نرمش و زيبايی تركيب خطوط میكرد. او به تقليد خط سنگ قبرهای امامزاده حسين قزوين و تقليد خط ثلث كتبيههای مسجد سلطانی میپرداخت. در دانشسرای تهران تحت نظر يكی از استادان خط به تجارب جديدی دست پيدا كرد، به طوری كه در تابستان 1137 ش در زمره دانشآموزان ممتاز هنر سراسر كشور به اردوگاه هنری رامسر رفت و در اين گردهمايی هنری، در خوشنويسی به مقام نخست رسيد. اين واقعه پيوند او و استادش را عميقتر كرد و موجب شد تا استادش او را از آثار و احوال ميرزا رضا كلهر، خوشنويس برجسه دوره ناصری آگاه كند و هرچه بيشتر او را دلبسته خوشنويسی سازد. احصايی با آثار عمادالكتاب سيفی قزوينی هم آشنا شد و دفترچههای رسمالمشق عمادالكتاب را الگوی خود قرار داد. او به مشق خط شكسته نستعليق پرداخت و آثار ميرعماد و ميرحسين خوشنويسباشی هم در تكوين هنر احصايی مؤثر بود. احصايی پس از فارغالتحصيل شدن از دانشسرا حدود دو سال نزد سيد حسين ميرخانی، خطاط پرآوازه شاگردی كرد و از او فنون خطاطی آموخت. كار احصاصی در موسسه گرافيك و چاپ او را با تجربههای گرافيكی و نقاشی آشناتر كرد و موجبات وضع سبك نقاشیخط را در او فراهم ساخت. احصاصی و چند هنرمند ديگر، مثل رضا مافی (د 1361 ش)، فرامرز پيلآرام (د 1362 ش) حسين زندهرودی، نصرالله افجهای و جليل رسولی، از پيشگامان اين سبك بودهاند. به نظر احصايی، اين سبك از دوره قاجار آغاز شد كه بعضی از خطاطان مثل اسماعيل جلابر، حسن زرينقلم و ملكمحمد قزوينی خط را مینوشتند و كپی میكردند و سپس داخل خط يا متن صفحه را رنگ آميزی میكردند و گل و بته میانداختند. از ديد احصايی، نقاشیخط يعنی نقاشی با خط. ظاهرا آثار حسين زندهرودی و بعضی ديگر از هنرمندان مكتب سقاخانه در او مؤثر بوده است. او با انگيزههايی از كارهای اين نقاشان به تجربه نقاشی با خط میپرداخت و به خصوص از شيوه خط ثلث بيشتر بهره میگرفت. او بعدها با بهرهگيری از فن رنگ روغن روی بوم و نيز نقشبرجستههای سفالين و آجرهای لعابی، به نقاشیخط غنای بيشتری میبخشد. او روايت و خبر را از خط نوشته میگيرد و شكل حروف را دستمايه كار خود قرار میدهد و از اين راه به تركيببندیهای كاملا فردی كه ساختار بصری آن نوعی معماری حروف است، دست میيابد. از آثار چشمگير احصايی در نقاشیخط، طراحی و اجرای 450 متر مربع سفال نقش برجسته به سفارش دانشگاه تهران برای دانشگاه الهيات بود كه كار آن از 1354 تا 1357 طول كشيد. طراحی و اجرای 230 متر مربع سفال لعابدار نقشبرجسته سفارت خانه ايران در ابوظبی از 1367 تا 1370، نگارش پنچ قطعه كتبيه به قلم محقق برای مسجد الغدير تهران در 1359، نگارش و سفالگری نقش برجسته كتيبه ايوان ورودی موزه ملی ايران به قلم محقق در 1364، تحرير سی متر كتيبه به قلم محقق برای بخش روابط فرهنگی وزارت آموزش و پرورش در 1368، تحرير قرآن كريم به قلم ريحان از 1364 كه 10جزو آن به پايان رسيده و كار آن ادامه دارد، تحرير سوره يوسف و ديوان حافظ به قلم نستعليق كه از 1382 كار آن را شروع كرده است. احصايی در 1387 نوعی قلم شكستهنستعليق برای نرمافزار سينا طراحی كرد. او تاكنون آثار خود را در نمايشگاههای فردی و جمعی داخل و خارج از كشور به نمايش گذاشته كه از مهمترين آنها است: الف) نمايشگاههای فردی: گالری سيحون در تهران، 1352 انجمن فرهنگی ايران و امريكا در تهران، 1353 گالری ليتو در تهران، 1354 گالری سيرويس در پاريس، 1356 مروری بر آثار 1374 تا 1375 گالری زند در امارات متحده عربی، 1379 گالری زيبا در ونكور كانادا، 1380 برپايی مجدد همان نمايشگاه. ب) نمايشگاههای مهم جمعی: احصايی از 1374 تا 1382 در بيش از دويست نمايشگاه جمعی در ايران و جهان شركت كرده است كه اهم آنها عبارتاند از: به مناسب 25 سالگی هنر ايران در تالار نوبنياد موزه ايران باستان، 1354 ارائه اولين تابلوی نقاشیخط رنگ و روغن روی بوم در هتل هيلتون تهران، 1347 نخستين نمايشگاه هنری بينالمللی تهران، 1353 گروه آبی، 1354 جشنواره بينالمللی كانی سورمر در فرانسه، نمايشگاه جهانی بال سوئيس، 1355 نمايشگاه جهانی بولونيای ايتاليا، 1356نمايشگاه هنرمندان ايرانی درشانگهای چين، 1356 نمايشگاه جهانی بال سوئيس، 1357 نمايشگاه هنرمندان ايران سازمان ملل، يونسكو در پاريس، 1362 بیينال داكا در بنگلادش، 1363 هنر ايران در دوسلدورف آلمان، 1370 هنرمندان ايران در عربستان، 1378 نمايشگاه هنر ايران در مقر سازمان ملل در ژنو، 1379 نمايشگاه سه نفره در آفريقای جنوبی، پروتاريا و كيپ تاون، 1379 نمايشگاه هنر معاصر ايران در باربيكن لندن، 1380 نمايشگاه هنر معاصر ايران در تگزاس و فلوريدای امريكا، 1318-1382 نمايشگاه چهار نفره در فرهنگستان هنر چين، 1382 شركت در تمام بیينالهای نقاشی، گرافيك، خوشنويسی و نقاشی جهان اسلام از 1370 تا 1382. احصايی در 1347 نفر اول مسابقه نقاشی دانشجويان هنرهای تجسمی، در 1352 اولين نقاش برگزيده سال و در 1353 برنده جايزه ملی دولت فرانسه در جشنواره جهانی كانی سورر شد. در 1370 در قلمرو فعاليتهای هنری خويش از هيات داوران لوح قدردانی و افتخار گرفت. وی در 1387 به عنوان احياكننده قلم محقق، تحرير و طراحی صفحات متعدد قرآن كريم، هنرمند برگزيده خادم قرآن كريم شد. در 1379 نيز برای آثار نقاشیخط و بينش تازه و دستيابی به عنصر ناب خطاطی، تقديرنامه ويژه هيأت داوران را دريافت كرد. او در دی 1382 از طرف آيسسكو و نيز از طرف وزيران آموزش و پرورش 51 كشور مسلمان به مناسبت قعاليتهای پنجاه ساله هنری خود تقديرنامه بينالمللی دريافت كرد. با احصايی تاكنون مصاحبههای متعددی درباره آموزش خط و خوشنويسی انجام شده كه در نشريات داخلی به چاپ رسيده است وی در 1381 در مصاحبهای تلويزيونی از شبكه جهانی الجزيره درباره هنر خطاطی اسلامی و آثار و سوابق خود صحبت كرد. همچنين در چندين سمينار داخلی و خارجی در باب هنر ايران سخنرانی كرده است. احصايی كتابهای درسی راهنمايی معلمان و يك دوره سه ساله راهنمايی تحصيلی بخش خط و خوشنويسی را تاليف كرده است. وی در غالب فعاليتهای موزه هنرهای معاصر به عنوان عضو هيأت داروان نمايشگاههای متعدد در بیينالهای نقاشی، گرافيك و جشنواره نقاشی و خوشنويسی جهان اسلام حضور داشت و در دانشگاه هنرهای زيبا تاكنون صدها طرح تحقيقاتی دوره كارشناسی زير نظر او اجرا شده است. احصايی در نهمين جشنواره عكس و پوستر دهه فجر در 1369 جزو هيأت داوران بود.» |
مبانی سواد بصری و ترکیب بندی*مقیاس و پرسپکتیو
آشنایی ابتدایی با مقیاس، بُعد سوم و پرسپکتیو؛ در هنر های تجسمی
تمامی عناصر بصری می توانند تاثیر یکدیگر را تعدیل کنند و تغییر دهند. “اندازه ی شکل ها نسبت به یکدیگر را مقیاس می گویند “عنصری کوچک به نظر نمی رسد مگر آن که در مجاورت عنصر بزرگتری قرار گرفته باشد و میزان کوچکی آن بستگی به مقیاس آن با شکل های دیگردارد. مثلا حروفی که ممکن است روی پوستری کوچک به نظر برسند پشت جلد یک کتاب بسیار بزرگ جلوه می کنند. یکی از مهم ترین عواملی
که درتعیین مقیاس دخیل است اندازه های بدن انسان است.
بُعد سوم
نشان دادن بعد سوم در بسیاری از آثار بصری متکی بر ایجاد نوعی خطای باصره است. کلیه تصاویر دو بعدی مانند تصاویر تلویزیونی، نقاشی، طراحی، عکاسی و فیلم بُعد سوم را به طور مصنوعی و تلویحا القا می کنند. بهترین شیوه ی القای بعد سوم فن پرسپکتیو و همراه با آن چندین فن نظیر سایه زدن است که بر مبنای نحوه ی توزیع نور و سایه قرار گرفته است.
در فن عکاسی، پرسپکتیو عنصر غالب است. عدسی دوربین عکاسی بسیاری از کیفیات چشم را داراست، از جمله القای مجازی بعد سوم، ولی چشم آدمی دارای میدان دیدی به مراتب وسیع تر از عدسی دوربین عکاسی ست.
میدان دید دوربین عکاسی (Scope of field) تغییر پذیر است، این کار را با استفاده از عدسی هایی با فواصل کانونی مختلف انجام می دهند ولی دوربین عکاسی بدون عمل تحریف نمی تواند از حیث میدان دید با چشم انسان رقابت کند.
عدسی هایی که برای وسیع تر کردن میدان دید ساخته شده اند، نمای منظره را به حد قابل توجهی از حال طبیعی خارج می کنند، به طوری که تصویر مناظر به نظر محدب یا مقعر می رسند.
ساختار عدسی های تله فوتو به نحوی است که چشم انسان قادر به دیدن به آن شکل نیست. چون با محدود تر شدن میدان دید در این عدسی ها به نظر می آید که فاصله ی موضوع با ناظر کمتر می شود.
و هم چنین لنز های ماکرو در بین این گونه از لنز هاست که با استفاده از آن ها می توان تصاویری دقیق تر از اجزای کوچک بدست آورد و تصاویری زیبا خلق کرد.
در حقیقت سوژه یا منظره بزرگ تر و نزدیک تر از آنچه که هست به نظر می رسد.
عدسی های زاویه باز یا واید انگل. میدان دید را وسیع تر می کنند و اگر از نوعی استفاده کنیم که میدان دیدی معادل میدان دید چشم انسان داشته باشد، سوژه به حد زیادی از لحاظ پرسپکتیو مسخ می شود.
ژرف نمایی-پرسپکتیو
دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم سه بعدی است ولی ابزاری که هنرمند به کار می گیرد، به ویژه آن دسته از هنرمندانی که با طراحی، نقاشی و هنرهای چاپی و ارتباطات بصری از جمله عکاسی سرو کار دارند، دو بعدی (عدم وجود عمق یا ارتفاع) است.
اغلب هنرمندان هنرهای تجسمی در غرب به ویژه از اواخر سده چهاردهم تلاش نموده اند، تا با بهره گیری از روش های علمی گوناگون، به سطح دو بعدی کاغذ، بوم و یا تصویر جلوه ای سه بعدی ببخشند.
با این تدبیر تلاش شد تا ماهیت طبیعی فضایی که روی آن طراحی و یا ایجاد تصویر می نمودند نفی گردد و فضایی کاذب از محیط مصنئع و طبیعت اطراف در آن ایجاد شود.
پرسپکتیو از واژه لاتینی perspectiva گرفته شده است و نخستین بار توسط Boethius به هنگام ترجمه رساله “علم نور و بصر” ارسطو به کار گرفته شد. در دوره رنسانس پرسپکتیو معنی “دیدن از ورای صفحه ای شفاف” را به خود گرفت. دیدن از ورای صفحه ای شفاف، تکرار همان مفهوم فضا از ورای یک پنجره رنسانس بود که این بار به صورت علمی و هندسی مطرح می شد، بدین گونه که مدل را در مقابل چهارچوبی که شیشه در آن قرار داشت، می نشاندند و سپس با نصب کاغذ نازکی روی شیشه، با نقطه چین موضوع را به روی سطح دو بعدی منتقل می کردند.
انواع پرسپکتیو
1- مقامی) بدین صورت که هنرمند با توجه به شخصیت سوژه و یا اهمیت موضوع فضای بیشتری برای آن در نظر گرفته است و ترکیب مورد نظر را بر اساس آن شکل داده، که ساده ترین نوع ژرف نمایی است در نقاشی های قهوه خانه ای ایران در شمایل مذهبی همواره پیکره امامان معصوم بزرگتر و تنومند تر از سایر افراد ترسیم شده است.
2-پرسپکتیو با شدت بخشی به کنتراست) بسیاری ار هنرمندان با ایجاد اختلاف در میزان شدت تاریکی یا نور در سطح دو بعدی عمق و فضا ایجاد کرده اند، تراکم تاریکی در پلان اول موجب می شود که شبکیه چشم دریافت بیشتری از جسم، به نسبت دیگر اجزا کند و بدین ترتیب عمقی کاذب در سطح القا گردد.
3-اختلاف رنگ) دید انسان نسبت به طیف های رنگی خالص و شفاف حساسیت بیشتری نشان می دهد و این دسته از رنگ ها تاثیر بلاواسطه ای روی شبکیه چشم دارند، بر عکس به هر میزان از خلوص رنگ کاسته شود و یا مثلا با سفید و یا لایه های خاکستری ممزوج گردد، روی شبکیه چشم کمتر تاثیر می گذارند
4- ژرف نمایی با بهره گیری از صراحت و ابهام)
صراحت و ابهام در سطح دوبعدی می تواند ایجاد عمق نماید بدین معنی که هر قدر شی و یا موضوع در تصویر دارای صراحت باشد، جلوتر به نظر می آید و به عوض چنانچه از صراحت شکل کاسته شود، دورتر به نظر خواهد آمد.
5- ژرف نمایی با اختلاف اندازه و قطر خط) لازم به توضیح بیشتر نیست.
لوگوهای سیاه و سفید با طراحی های الهام بخش
تاریخچه چاپ
معرفی پوستر های تایپوگرافی
طرح جلد کتاب
ساختار بصری رنگ
کثر اوقات در طراحی آنقدر درگیر رنگ و تصویر میشویم که فراموش میکنیم به پایه و ساختار آن برسیم. در واقع ترکیب بندی یکی از اصولیترین مسائل در طراحی است که مانند پایه و ستون طرح عمل میکند. در این مبحث به بررسی ترکیب بندی، عناصر بصری و تاثیر آن در هدایت چشم کاربر به نقاط مهم و کلیدی میپردازیم.
ترکیب بندی چیست؟
ترکیب بندی در واقع همان ایجاد تعادل و هماهنگی بین فرم، رنگ و اجزای تشکیل دهنده طرح میباشد که چشم بیننده را در صفحه به سمت نقاط مهم هدایت میکند و باعث زیباتر شدن طرح میگردد.
در واقع مجموع این عناصر تشکیل دهنده و تاثیر گذار را “عناصر بصری” مینامند که عبارتند از: نقطه، خط، سطح، بافت، حجم و … که به بررسی آنها میپردازیم.
عناصر بصری در طراحی
استفاده درست و هماهنگ از این عناصر تاثیر چشمگیری در زیبایی و تاثیر گذار بودن سایت شما دارد.
نقطه
سادهترین عنصر در طراحی، نقطه است. اولین شکلی که از نقطه در ذهن ما پدید میآید گرد بودن آن است اما نقطه میتواند اشکال گوناگونی داشته باشد و بسته به شکل (دایره، مربع، مثلث و …) و اندازه آن، حس خاصی را انتقال دهد. اما به طور کلی نقطه یکی از قویترین عناصر بصری است و چشم بیننده را به خود جلب میکند، بنابراین میتوان از آن برای تاکید بر مهمترین بخش سایت و جلب توجه کاربر استفاده کرد.
در این طرح اسم سایت در قالب یک نقطه نمایان شده است که چشم را به سمت خود جذب میکند و پر انرژیترین بخش سایت است.
با استفاده از رنگ و سایز دایرهها تعادل در صفحه حفظ شده، و همچنین پراکندگی آنها در صفحه باعث حرکت چشم میشود.
سه موضوع کلیدی و مهم با سه نقطه رنگی مشخص شده تا بیننده به راحتی بخش مورد نظر خود را پیدا کند.
نقطه همیشه به صورت دایره نیست و میتواند اشکال مختلفی داشته باشد.
خط
دومین عنصر بعد از نقطه، خط است که از امتداد نقطه بر روی صفحه بهوجود میآید. خط دارای انرژی است و همیشه در حال حرکت است، این عنصر نقش هدایت چشم از محلی خاص به محل دیگر را دارد.
خط بسته به نوع آن (افقی، عمودی، منحنی، شکسته و …) مفهوم خاصی را منتقل میکند.
خطوط افقی: حس آرامش، سکون، تعادل، بیحرکتی و خواب است. حالت افقی بدن هنگام خواب یا خط افقی جدا کننده آسمان و دریا نمونه این خط در طبیعت هستند.
خطوط عمودی: متعادل و دارای استحکام، نیرومندی و ایستایی
خطوط مورب: خطی ناپایدار و دارای حرکت
خطوط منحنی: حرکتی نرم دارند و چشم را در صفحه میچرخاند و حس لطیفی به کار میدهد.
خطوط شکسته: بر خلاف خطوط منحنی عمل میکنند و خشونت و سرسختی را نشان میدهند زیرا دو خط با جهت خلاف یکدیگر به هم برخورد میکنند و انرژی آنها در نقطه تلاقی باعث ایجاد این نا آرامی میگردد؛ مانند خطوط زاویهدار مثلث.
در این طرح هر قسمت از سایت به وسیله خط به بخش دیگری وصل شده که چشم را هدایت میکند.
خطوط زیر لوگو چشم را به سمت نمونه کارهای پایین سایت میکشاند.
خطوط عمودی در وسط صفحه چشم را به سمت مرکز که محل قرارگیری مطالب است میآورد.
خطچین آبی مسیر کلی مطالب سایت را مشخص کرده که چشم، آنرا به راحتی دنبال میکند.
استفاده از خطوط مورب تعادل را در صفحه از بین برده است.
خطوط مثلثی شکل که نقاط مختلف در صفحه را به هم متصل کرده. این نقاط از پدر و پسر شروع میشود و در امتداد نگاه آنها به سمت بادبادک و لوگوی سایت هدایت شده و پس از آن دنباله بادبادک چشم را به سمت منوهای سایت میآورد.
سطح
سطح فضای دو بعدی است که از بسته شدن یک خط بهوجود میآید. سطوح مختلف به دو دسته تقسیم میشوند؛ سطوح هندسی مانند مثلث، دایره، مربع و … و سطوع غیر هندسی که به اشکال نامنظم گفته میشود و معمولا این اشکال از قانون خاصی پیروی نمیکنند.
با استفاده از این اشکال میتوان در تصویر، تعادل ایجاد کرد و حس خاصی را به بیننده انتقال داد.
اشکال گوناگون هم مانند خطوط، خصوصیات خاصی دارند. برای مثال دایره حس لطافت، حرکت، نرمی و آرامش را به طرح میدهد. مثلث با توجه به جهت قرارگیری ضلعهایش مفاهیم مختلفی دارد اما به طور کلی جنبش و حرکت را میرساند. استفاده از مربع نیز ثبات و پایداری را به طرح میبخشد.
استفاده از دایره حس حرکت و جنبش را در طرح ایجاد کرده است.
در این طرح استفاده از مربع باعث ایستایی و استحکام در ساختار طرح شده است.
مثلث بزرگ در مرکز کار و خطوط مورب چشم را در صفحه به حرکت در آورده و جهت نگاه را از بالای صفحه به سمت پایین و نوک مثلث هدایت میکند. نوع قرار گیری مثلث بر روی یکی از زاویهها، ناپایداری و عدم تعادل را القا میکند که البته طراح با استفاده از سطوح پایینی که مثلثی در خلاف جهت است کمی تعادل به آن بخشیده است.
استفاده از سطوح مورب و ایجاد ناپایداری و حرکت در صفحه
در این سایت از اشکال نامنظم و غیر هندسی استفاده شده که نوعی اغراق و نامنظمی را در کار بوجود آورده است.
بافت
بافت از دیگر عناصر بصری است که تاثیر زیادی بر بیننده و طرح میگذارد. این عنصر، رابطه مستقیم با حس لامسه دارد. هنگام دیدن یک بافت، مغز همان حسی را دریافت میکند که هنگام لمس آن به شما دست میدهد بنابراین میتوان مفاهیم زیادی مانند خشونت، لطافت، قدمت و … را از طریق بافت منتقل کرد.
در این سایت از بافت پارچه کنفی که پوششی سنتی برای قهوه محسوب میشود استفاده شده است.
ایجاد فضایی کهنه و قدیمی با استفاده از بافت کاغذ کاهی