زمودگری
بخشی از تولیدات آهنگران که یراق آلات درها و پنجره های سنتی و قدیمی را در گذشته تشکیل می دهد.
زمود گری پیشه ایست که در آن هر نوع الصاقات فلزی که برای در و پنجره های سنتی و قدیمی به کار می رفته، ساخته می شده است. یراق٬یراق الات سنتی٬یراق سنتی٬
زمود گری ، چلنگری ، طراحی و تولید یراق قدیمی به روش سنتی
زمود گری ، چلنگری ، طراحی و تولید یراق قدیمی به روش سنتی
زمود گری ، چلنگری ، طراحی و تولید یراق قدیمی به روش سنتی
زمود گری
به بخشی از تولیدات آهنگران که یراق آلات درها و پنجره ها را تشکیل می دهد “زمودگری” می گویند. به عبارتی دیگر زمود گری پیشه ایست که در آن هر نوع الصاقات فلزی که برای در و پنجره های سنتی و قدیمی به کار می رفته، ساخته می شده است.به احتمال زیاد زمودگران مهارت زیادی در طراحی و نقاشی داشته اند، چرا که زمود در لغت به معنی نقش و نگار کردن، تزیین کردن و همچنین اجزای الحاقی و تزیینی بنا آمده است. رایج ترین ماده برای زمود گری آهن است.
زمود گری ، چلنگری ، طراحی و تولید یراق قدیمی به روش سنتی
در ابتدای کشف آهن ازآن برای ساخت زیور آلات استفاده می کردند ولی هنگامی که انسان دریافت آهن جسمی سخت ، با دوام وبا استحکام بالاست ، علاوه بر استفاده در ساخت ابزار و وسایل آهنی مربوط به کشاورزی ، جنگ افزار ها و وسایل خوراک پزی ، از آن به صورت پوششی به منظور افزایش استحکام مواد آسیب پذیر نیز سود جستند که به جز پوشش بدن به هنگام نبرد ،پوشاندن دروازه های چوبی را نیز شامل می شد.
کلون بزرگ و کوچک :
در زمان گذشته دو نوع درکوب بر روی درب ها نصب میشد ، یکی کوچک و یکی بزرگ ، حتی اگر اندازه هم نصب میشد اما صدای یکی بم و یک صدای زیر داشت و طبق آداب و رسومی که وجود داشت ، خانم ها با کلون کوچک تر در میزدند و وقتی صدای آن را میشنیدند اهل خانه متوجه میشدند که خانمی پشت درب است .
زمود گری ، چلنگری ، طراحی و تولید یراق قدیمی به روش سنتی
در اثاری که از حفاری های گورستان لیخ شیران اردبیل مربوط به هزاره اول قبل از میلاد به دست آمده قطعات چوبی را با ورقه وگلمیخ های فلزی پوشش داده بودند. روکش یا آهن کوب کردن درهای بزرگ چوبی قلعه ها از دوره ماد مرسوم بود و تا دورههای بعد نیز دروازه ها بدین گونه پوشش داده می شد.از دوره هخامنشی و ساسانی ،بقایای در و پنجره ای در دست نیست تا بتوان چگونگی آنها را دریافت ولی در دروازه تخت جمشید جای پاشنه و پاشنه گرد درها ،که در سنگ فرو رفته ،نشان از آن دارد که بر این دروازه ها ،درهای سنگین دو لته با روکش آهن کوب ،زر کوب ویا سیم کوب وجود داشته است. می دانیم که در دوره هخامنشی علاوه برچوب سرو وکاج ،چوب های سخت دیگری را از راه های دور برای تکمیل کاخ ها وساختن در وپنجره به مراکز حکومتیمی آوردند .
زمود گری ، چلنگری ، طراحی و تولید یراق قدیمی به روش سنتی
درباره چگونگی ساختمان های کاخ داریوش در کتیبه های شوش چنین آمده است :
زمود گری ، چلنگری ، طراحی و تولید یراق قدیمی به روش سنتی
“…..پرده ها از پارچه های گران بها کف تالار از سنگ های سیاه و سفید ،تیر های سقف از چوب سدر وصنوبر هندی یا ارز و آبنوس پوشیده با روکش طلا بود که با عاج و جواهراتی چون یاقوت و زمرد ترصیع شده بود . اشکال زیبای حیوانات برروی درهای برنزی و آهنی نصب شده شده بود وحتی روی بعضی از دیوار ها را با ورقه های طلا پوشانده بودند “. برخی از الوارهای ستون و سقف با ورقه های ضخیم فلزات گرانبها روکش شده بود تا با تابیدن نور ، باز تاب و درخشش زیبایی داشته باشد و بر روحانیت فضا بیفزاید. گلهای چند پر یا روزت (انگور) نقش مایه ای است که در ساخت برخی از یراق آلات تزیینی پوشاک انسان ، دهنه ومال بند اسب ، ودروازه ها استفاده می شده است.
زمود گری ، چلنگری ، طراحی و تولید یراق قدیمی به روش سنتی
منبع : سایت
زمود گری ، چلنگری ، طراحی و تولید یراق قدیمی به روش سنتی
چاقو سازی:
ابزار و ادوات برنده از جمله ابتدایی ترین تولیدات بشر برای شکار می باشد و جوامع مختلف از این صنعت به طرق متفاوت بهره مند گشته اند. در شهرستان مهریز استان یزد صنعت چاقو سازی با گذشته ای چند صد ساله و درخشان از صنایع پر طرف دار بوده است.که متاسفانه در حال حاضر چراغش سوسو می زند. استفاده از تیغه های فولادی آبکاری شده با دسته های فلزی مهمترین ویژگی چاقو های مهریز می باشد.
مسگری:
هنر صنعتی که در گذشته به منظور تولید ظروف مسی کاربرد داشته و بر اثر ضربات چکش به طور مستقیم بر روی مس خلق می شده است. این هنر از دیر باز جهت تولید سینی،کماجدان،لگن،ملاقه،کف گیر و …. در استان یزد تولید می شده است. بازار مسگر ها در یزد از جمله بازار های معروف می باشد.
زیور آلات سنتی:
ساخت انواع زیور الات با دست و ابزار دست ساز با گذشته ای درخشان در اقصی نقاط کشور و همچنین استان یزد رواج داشته است.
زیور آلات یزد به لحاظ داشتن عیار بالا، تنوع طرح،ظرافت در اجرا و …. زبانزد می باشد. از جمله تولیدات سنتی این استان را می توان به النگو،گوشواره،زنجیر جینابی،زنجیر هل و گل،تاج ،شانه و …. اشاره نمود. جوم کاری از جمله هنر هایی در این هنر صنعت است که به صورت انحصاری در کنار تولید قاب قرآن ،قلم زنی روی طلا،قینات کاری،برشکاری و … در استان یزد انجام می گیرد.
چلنگری:
چیلان به معنی آلات و ادواتی است که از آهن می سازند مانند زنجیر،حلقه های کوچک،یرق و …. و از جمله شاخه های مرتبط با چلنگری زمود گری می باشد که پیشه ای استکه در آن از الصاقات فلزی درب و پنجره های سنتی و قدیمی ساخته می شود. این هنر با سابقه ای طولانی در استان یزد از جمله هنر هایی می باشد که همچنان در اکثر شهرستان های استان علاقه مندانی دارد که مهمترین آنها شهرستان های یزد،اردکان و مهریز هستند.تولید انواع فرفوژه از جمله محصولات فعلی این هنرمندان می باشد.
قفل سازی:
دهخدا از قفل به کلیدانه یا آنچه در را با آن بندند یاد کرده است. این محصول از فعالیت روی آهن و فولاد خشک پدیده می آید .
قفل نمودی از تاریخ ایرانی و بیان حدیث رمزهاست. قاجاریه دوره اوج قفل سازی در ابرکوه یزد بوده است. قفل های ماسوله ای،کتابی،قلبی،بقجه ای،نافی و طرح حیوانات از جمله تولیدات هنرمندان ابرکوه می باشد که هم اکنون تعداد آنها انگشت شمار گشته است.
منبع : سایت
مقاله ای دیگر
آشنایی با رشته های مختلف صنایع دستی ایران
صنایع دستی را در یک تعریف ساده و در عین حال گویا می توان چنین توضیح داد: صنایع دستی هم حالت کارگاهی و هم خانگی و قابلیت استقرار در شهر و روستا را دارد و بدون نیاز به تکنولوژی پیشرفته بیشتر متکی به تخصص های بومی و سنتی است و قسمت اعظم مواد اولیه مورد مصرف آن از داخل کشور قابل تهیه و تأمین است، صنایع دستی دارای ویژگی های هنری و مصرفی به طور توأمان بوده و علاوه بر داشتن جنبه های مصرفی قوی، برخوردار از بینش، ذوق، اندیشه و فرهنگ تولید کننده نیز هست و در مجموع می توان آن را یک هنر – صنعت نامید.
هنرهای سنتی و صنایع دستی از دیرباز و پیش از صنعتی شدن زندگی بشر، به بسیاری از نیازهای زندگی انسان پاسخ می گفتند و زیستن را برای او تسهیل می کردند. در گذشته های نه چندان دور سفالگری و ظروف سفالی پاسخگوی نیاز بسیاری از مردم کشور ما به ظروف خانگی را پاسخ می گفت و یا تا اواسط دوره صفوی و پیش از آنکه دفاتر بازگانی انگلیسی و هلندی در ایران فعالیت خود را آغاز کنند و واردات انواع پارچه را متداول سازند، پوشاک مردم ما از پارچه های محصول کارگاه های کاشان و یزد، تهیه و دوخته می شد، ولی رفته رفته با صنعتی شدن زندگی، پارچه هایی نظیر ترمه و ابریشم و مخمل، به فراموشی سپرده شد و پته کرمان و مخمل کاشان را دیگر تنها در صندوق های مادربزرگ ها می شد یافت.
صنایع دستی چنان که گفته شد بخشی از صنایع اولیه است و چون دیگر صنایع می تواند دارای اثرات بسیار مثبت اقتصادی واجتماعی باشد از جمله:
نقش صنایع دستی در بالا بردن سطح اشتغال –
-نقش صنایع دستی در ازدیاد درآمد سرانه
-نقش صنایع دستی در تولید ملی
-نقش صنایع دستی در توسعه گردشگری و مبادلات فرهنگی
-نقش صنایع دستی در توسعه صادرات.
هم اکنون بر اساس گزارش سازمان صنایع دستی 253 شاخه هنرهای سنتی وصنایع دستی در کشور به ثبت رسیده است که از نظر میزان فعالیت به شاخه های زیر تقسیم می شود:
الف- رشته های در حال تولید و فعال صنایع دستی(شامل217 رشته)
ب- رشته های کم رونق صنایع دستی(شامل 11 رشته)
ج- رشته های منسوخ شده صنایع دستی(شامل 26 رشته)
………………………………………………………………………………………………………………………..
الف: رشته های در حال تولید و فعال شامل :
– تراش شیشه- شیشه گری فوتی قالبی- معرق شیشه- نقاشی روی شیشه- هم جوشی شیشه (فیوزگلاسی)- ابریشم بافی احرامی بافی- انواع پارچه های سنتی- بافتنی های سنتی- پلاس- پن بافی (نوار بافی)- جاجیم بافی (ماشته، موج بافی) جیم بافی- چادر شب بافی- چپری- چفیه بافی- چنته- حمام سری- زری سری- ساچیم بافی- سجاده بافی- سرانداز بافی- سیاه چادر بافی- شعر بافی- شک بافی- شمه بافی- فرت بافی- قراقی- قلاب بافی- گزی بافی- گلیمچه (متکازین)- متقال- مداخله بافی- وریس بافی- جل اسب- خورجین بافی- زیلو- قالی گل برجسته- قالیبافی – گبه بافی- گلیم دورو- گلیم گل برجسته- گلیم یک رو – گلیم مسند- مفرش- البسه محلی- باشلق- برقع- پوشین دوزی- چوغا- عروسک محلی- گیوه بافی- گیوه دوزی- چاپ قلمکار- چاپ کلاقه ای (باتیک) – قلمکار نقاشی- نقاشی روی ابریشم- تسمه دوزی- تفرشی دوزی- توربافی با سوزن- تور دوزی- چشمه دوزی- چهل تکه دوزی (خاتمی دوزی)- حاشیه دوزی- خامه دوزی- خامه دوزی سیستان- خوس دوزی- درویش دوزی- دکمه دوزی- دور دوزی- ده یک دوزی- زرک دوزی- زغره دوزی- زمینه دوزی- زنار دوزی- ژور دوزی- ستاره دوزی- سجاف دوزی- سرافی دوزی- سرمه دوزی- سکه دوزی- سنگ دوزی- سوزن دوزی- سوزن دوزی بلوچ- سیاه دوزی ترکمن- شرابه دوزی- شمسه دوزی- صدف دوزی- ظریف دوزی- فتیله دوزی- قلاب دوزی رشت- قیطان دوزی- کتیبه دوزی- کردی دوزی- کم دوزی- گبر دوزی (زرتشتی دوزی) -گلابتون دوزی(بندرعباسی) – گلدوزی اصفهان- گندمی دوزی- سمانه زنبور دوزی- سمایه دوزی- لچک دوزی- لمه دوزی- مخمل دوزی- مرصع دوزی- مروارید دوزی- مشبک دوزی- مضاعف دوزی- مغزی دوزی- ملیله دوزی- ممقان دوزی- منجوق بافی با سوزن- منجوق دوزی- منگوله دوزی- نقره دوزی- نقش دوزی- یراق دوزی- قلاب دوزی اصفهان- نوار دوزی- آجیده دوزی- آویز دوزی- آینه دوزی- ابریشم خام دوزی- ابریشم دوزی نقش زری- اشرفی دوزی- اشک دوزی- ایلگه دوزی (برودری دوزی)- بادبزن بمپور- بادله دوزی- بخارا دوزی- برجسته دوزی- بلیش دوزی (قزاق دوزی)- بندری دوزی- پنه دوزی (سلسله دوزی)- پریوار دوزی- پولک دوزی- پیله دوزی- تخمک دوزی- خرمهر سازی- سفال با نقاشی رو لعابی- سفال با نقاشی زیر لعابی- سفال لعاب دار (سرامیک)- سفالگری- کاشی معرق- کاشی معقلی- کاشی هفت رنگ- چارق – چموش- سراجی- نقاشی روی چرم- افزار فلزی- جُنده کاری- چاقو سازی- چلنگری- حکاکی روی فلز- دواتگری- ریخته گری- زرگری (طلا سازی)- زیور آلات محلی- ضریح سازی- علامت سازی- قلمزنی- کوفته گری- گرگور بافی- مسگری- مشبک کاری روی فلز- ملیله سازی-مینای پنجره ای (مشبک)- مینای خانه بندی- مینای مرصع- مینای نقاشی- آجر کاری- آینه کاری- کاربندی- کاشی کاری (سنتی)- گچبری- نقاشیسنتی دیواری- بامبو بافی- چیق بافی- حجم بافی چوبی- حصیر بافی (بوریا بافی)- خاتم- خراطی- سازهای سنتی- سوخت روی چوب- کپوربافی- کنده کاری روی چوب- گره چینی-معرق – مروار بافی (ارغوان بافی)- مشبک چوب- معرق چوب- معرق منبت- منبت – نازک کاری- نقاشی روی چوب-صنایع دستی دریایی- نقاشی روی صدف- تراش سنگهای قیمتی و نیم قیمتی- حجری (سنگ تراشی)- حکاکی روی سنگ- خراطی سنگ- فیروزه کوبی- مجسمه سازی با سنگ- مرصع سنگ- مشبک سنگ- معرق سنگ- موزائیک کاری سنگ- تذهیب – تشعیر- جلد سازی- خوشنویسی – طراحی سنتی- کاغذ سازی دستی-نگارگری (مینیاتور) – تن پوش نمدی (کپنک)- زیرانداز نمدی- کلاه نمدی
ب- رشته های کم رونق صنایع دستی
– دارایی بافی(ایکات)- عبابافی،- کاشی مینایی،- حکاکی روی چرم،- نقشاندازی ضربی،- ورشو سازی،- قواره بری،- پاپیه ماشه،- نقاشی گل و مرغ،- نقاشی لاکی،- زری بافی.
ج- رشته های منسوخ شده صنایع دستی
– ارمک بافی- اهرامی- برک بافی- پتوبافی- پرده بافی- ترمه بافی- حوله بافی- شال بافی- عریض بافی- قناویز- کرباس بافی
-( مخمل بافی (مخمل گل برجسته)- نمکدان بافی-گره خورد (دندانی- کاشی زرین فام- سوخت روی چرم- معرق چرم- اسلحه سازی- قفل سازی- آهک بری- ارسی سازی- زمود گری- چاپ سنگی روی کاغذ- صحافی سنتی- قطاعی (کاغذبری)- نقاشی قهوه خانه ای
اطلاعات دریافت شده از بخش تحقیق و توسعه راهبردی سازمان صنایع دستی
آشنایی با هنر زمودگری
مجموعه: هنرهای دستی و ترسیمی
هنر زمودگری, آهنگری, پنجره های سنتی
به بخشی از تولیدات آهنگران که یراق آلات درها و پنجره ها را تشکیل می دهد “زمود گری” می گویند. به عبارتی دیگر زمود گری پیشه ایست که در آن هر نوع الصاقات فلزی که برای در و پنجره های سنتی و قدیمی به کار می رفته، ساخته می شده است.به احتمال زیاد زمودگران مهارت زیادی در طراحی و نقاشی داشته اند، چرا که زمود در لغت به معنی نقش و نگار کردن، تزیین کردن و همچنین اجزای الحاقی و تزیینی بنا آمده است. رایج ترین ماده برای زمود گری آهن است.
در ابتدای کشف آهن از آن برای ساخت زیور آلات استفاده می کردند ولی هنگامی که انسان دریافت آهن جسمی سخت،با دوام وبا استحکام بالاست ،علاوه بر استفاده در ساخت ابزار و وسایل آهنی مربوط به کشاورزی ،جنگ افزار ها و وسایل خوراک پزی ،از آن به صورت پوششی به منظور افزایش استحکام مواد آسیب پذیر نیز سود جستند که به جز پوشش بدن به هنگام نبرد ،پوشاندن دروازه های چوبی را نیز شامل می شد.
در اثاری که از حفاری های گورستان لیخ شیران اردبیل مربوط به هزاره اول قبل از میلاد به دست آمده قطعات چوبی را با ورقه وگلمیخ های فلزی پوشش داده بودند. روکش یا آهن کوب کردن درهای بزرگ چوبی قلعه ها از دوره ماد مرسوم بود و تا دورههای بعد نیز دروازه ها بدین گونه پوشش داده می شد.
هنر زمودگری, آهنگری, پنجره های سنتی
از دوره هخامنشی و ساسانی ،بقایای در و پنجره ای در دست نیست تا بتوان چگونگی آنها را دریافت ولی در دروازه تخت جمشید جای پاشنه و پاشنه گرد درها ،که در سنگ فرو رفته ،نشان از آن دارد که بر این دروازه ها ،درهای سنگین دو لته با روکش آهن کوب ،زر کوب ویا سیم کوب وجود داشته است. می دانیم که در دوره هخامنشی علاوه برچوب سرو وکاج ،چوب های سخت دیگری را از راه های دور برای تکمیل کاخ ها وساختن در وپنجره به مراکز حکومتی می آوردند .
درباره چگونگی ساختمان های کاخ داریوش در کتیبه های شوش چنین آمده است :
“…..پرده ها از پارچه های گران بها کف تالار از سنگ های سیاه و سفید ،تیر های سقف از چوب سدر وصنوبر هندی یا ارز و آبنوس پوشیده با روکش طلا بود که با عاج و جواهراتی چون یاقوت و زمرد ترصیع شده بود.اشکال زیبای حیوانات برروی درهای برنزی و آهنی نصب شده شده بود وحتی روی بعضی از دیوار ها را با ورقه های طلا پوشانده بودند “.
برخی از الوارهای ستون و سقف با ورقه های ضخیم فلزات گرانبها روکش شده بود تا با تابیدن نور ، باز تاب و درخشش زیبایی داشته باشد و بر روحانیت فضا بیفزاید.گلهای چند پر یا روزت(انگور) نقش مایه ای است که در ساخت برخی از یراق آلات تزیینی پوشاک انسان ، دهنه ومال بند اسب ، ودروازه ها استفاده می شده است.
منبع:irandeserts.com
هنر زمودگری
هنر زمودگری
هنر زمودگری
زمودگری
هنر زمودگری
به بخشی از تولیدات آهنگران که یراق آلات درها و پنجره ها را تشکیل می دهد “زمود گری” می گویند. به عبارتی دیگر زمود گری پیشه ایست که در آن هر نوع الصاقات فلزی که برای در و پنجره های سنتی و قدیمی به کار می رفته، ساخته می شده است.به احتمال زیاد زمودگران مهارت زیادی در طراحی و نقاشی داشته اند، چرا که زمود در لغت به معنی نقش و نگار کردن، تزیین کردن و همچنین اجزای الحاقی و تزیینی بنا آمده است. رایج ترین ماده برای زمود گری آهن است.
در ابتدای کشف آهن از آن برای ساخت زیور آلات استفاده می کردند ولی هنگامی که انسان دریافت آهن جسمی سخت،با دوام وبا استحکام بالاست ،علاوه بر استفاده در ساخت ابزار و وسایل آهنی مربوط به کشاورزی ،جنگ افزار ها و وسایل خوراک پزی ،از آن به صورت پوششی به منظور افزایش استحکام مواد آسیب پذیر نیز سود جستند که به جز پوشش بدن به هنگام نبرد ،پوشاندن دروازه های چوبی را نیز شامل می شد.
در اثاری که از حفاری های گورستان لیخ شیران اردبیل مربوط به هزاره اول قبل از میلاد به دست آمده قطعات چوبی را با ورقه وگلمیخ های فلزی پوشش داده بودند. روکش یا آهن کوب کردن درهای بزرگ چوبی قلعه ها از دوره ماد مرسوم بود و تا دورههای بعد نیز دروازه ها بدین گونه پوشش داده می شد.
هنر زمودگری
از دوره هخامنشی و ساسانی ،بقایای در و پنجره ای در دست نیست تا بتوان چگونگی آنها را دریافت ولی در دروازه تخت جمشید جای پاشنه و پاشنه گرد درها ،که در سنگ فرو رفته ،نشان از آن دارد که بر این دروازه ها ،درهای سنگین دو لته با روکش آهن کوب ،زر کوب ویا سیم کوب وجود داشته است. می دانیم که در دوره هخامنشی علاوه برچوب سرو وکاج ،چوب های سخت دیگری را از راه های دور برای تکمیل کاخ ها وساختن در وپنجره به مراکز حکومتی می آوردند .
درباره چگونگی ساختمان های کاخ داریوش در کتیبه های شوش چنین آمده است :
“…..پرده ها از پارچه های گران بها کف تالار از سنگ های سیاه و سفید ،تیر های سقف از چوب سدر وصنوبر هندی یا ارز و آبنوس پوشیده با روکش طلا بود که با عاج و جواهراتی چون یاقوت و زمرد ترصیع شده بود.اشکال زیبای حیوانات برروی درهای برنزی و آهنی نصب شده شده بود وحتی روی بعضی از دیوار ها را با ورقه های طلا پوشانده بودند “.
برخی از الوارهای ستون و سقف با ورقه های ضخیم فلزات گرانبها روکش شده بود تا با تابیدن نور ، باز تاب و درخشش زیبایی داشته باشد و بر روحانیت فضا بیفزاید.گلهای چند پر یا روزت(انگور) نقش مایه ای است که در ساخت برخی از یراق آلات تزیینی پوشاک انسان ، دهنه ومال بند اسب ، ودروازه ها استفاده می شده است.
هنر زمودگری
کوبه درب قدیمی
کوبه درب قدیمی
فربد حیدری مدرس هنرهای سنتی : در گذشته نچندان دور زمودگران ،چلنگران و درودگران بوسیله چوب و فلز دربهایی زیبا محکم و بادوام برای ایرانیان میساختند .
اکنون دیگر از آن صنعتگران چند نفری بیش نمانده و بدلیل حمایت نکردن مردم از هنر سنتی ایران زمین ، آنان نیز به کاری دیگر مشغول شده اند .
بسیار سپاسگزارم از مطالب ارزشمند ارائه شده در سایت.
با تشکر از شما