کافور (درخت کافور)
نام مشترک (ها): کافور، کافور لورل
نام علمی: دارچین کافور
توزیع: بومی آسیای جنوب شرقی، به طور گسترده ای در سراسر مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری کشت در سراسر جهان
اندازه درخت: 65-100 فوت (20-30 متر)، 2/4 فوت (0.6-1.2 متر) قطر تنه
به طور متوسط وزن خشک: 33 پوند / FT3 (520 کیلوگرم / M3)
وزن مخصوص (عمومی، 12٪ MC): 0.43، 0.52
سختی چوب : 950 پوند (4440 N)
مدول پارگی: 11،670 پوند / IN2 (80.5 مگاپاسکال)
مدول الاستیک: 1،676،000 پوند / IN2 (11.56 معدل)
قدرت چوب : 5820 پوند / IN2 (40.1 مگاپاسکال)
انقباض: یاطاقان: 3.1٪، مماسی: 5.4٪، حجمی: 8.7٪، T / نسبت R: 1.7
رنگ / ظاهر: رنگ می تواند بسیار متغیر بسته به گونه و شرایط رشد؛ به طور کلی یک قهوه ای روشن، اغلب با سایه های سبز خاکستری، قرمز، و یا زیتونی رنگ . گزاهی اوقات شامل رگه های تیره تر است. برون چوب کمرنگ است که همیشه به وضوح از درون چوب تمایز نیست. Burls نیز معمولا دیده می شود، و به شدت تزئینی در نظر گرفته.
دانه / بافت: دانه می تواند مستقیم، قفل و / یا مواج. بافت متوسط یکنواخت با یک درخشش طبیعی بالا و احساس کمی چرب.
Endgrain: نیمه حلقه متخلخل و یا منتشر متخلخل؛ انفرادی و شعاعی تقسیم عددی بر مضرب؛ متوسط تا منافذ بزرگ (دو اندازه مشخص در نمونه نیمه حلقه متخلخل) در هیچ ترتیب خاص، چند. tyloses گاهی اوقات در حال حاضر، پارانشیم vasicentric، همریز؛ اشعه متوسط عرض، فاصله طبیعی است.
مقاومت پوسیدگی: امتیاز به عنوان با دوام، با مقاومت مخلوط حملات مختلف حشرات.
کارایی: چگالی متوسط کافور را آسان می کند به شکل و ماشین آلات با حداقل تلاش. مناطق دانه قفل ممکن است tearout مسائل شود، اما عوارض معمولا کم است. چسب و پس از اتمام است.
بو: کافور دارای بوی بسیار مشخصه، که برای آن درخت است نام برد. این محصول قابل تشخیص ترین است که شامل عصاره کافور هستند پاک قفسه سینه، که عطر و بوی متمایز همان دارو.
آلرژی / سمیت: کافور گزارش شده است که باعث پوست و تحریک دستگاه تنفسی، و همچنین تعدادی از اثرات دیگر، مانند سردرد، سرگیجه، و علائم آسم است . برای اطلاع بیشتر به بخش الرژی و حساسیت چوبها مراجعه فرمایید .
قیمت گذاری / در دسترس بودن:
تا بحال در ایران این چوب وارد نشده است و این چوب به ندرت برای مصارف ساختمانی استفاده میشود .
بیشترین مصرف آن بصورت قالب های صابونی برای فرار بید میباشد . که باتوجه به فرار بودن بوی این چوب برای فضای کوچک مفید است .
در گذشته این چوب مصرف بالایی برای مجسمه سازی و مبلمان داشت .
به ندرت، اگر تا کنون صادر شده، در شکل چوب، ترین کافور از آسیا به عنوان روکش معرق کاری صادر می شود. چوب، شاهد تبدیل، و ورود بخش گاهی اوقات برای فروش از منابع داخلی که در آن درخت معرفی شده است و برداشت به صورت محلی دیده می شود. قیمت برای EXOTICS “داخلی” معمولا در حد متوسط به سایر پهن برگان وارد مقایسه شده است. burls جامد و ورق های روکش بسیار گران تر.
پایداری درخت کافور : کافور در ضمائم CITES و در فهرست قرمز IUCN از گونه های در معرض خطر ذکر نیست، اگر چه تعداد کمی از گونه های مرتبط، (balansae دارچین از ویتنام، C. mercadoi از فیلیپین، و C. osmophloeum از تایوان)، به عنوان اسیب پذیر آمده اما با محدود کردن جنگلها و استثمار منابع طبیعی بسیاری از این گونه ها به زودی به لیست قرمز اضافه میشوند .
کاربردهای رایج: چوب روکش شده، ساخت دکوراسیون چوبی منزل ، کابینت و مبلمان.
نظرات: شاید بیشتر معروف برای burls زیبا آن شناخته شده است، کافور نیز برای روغن های معطر آن، که در انواع برنامه های کاربردی آشپزی و دارویی استفاده می شود کشت میشود . علاوه بر ارزش دارویی آن، بوی کافور برای فراری دادن پروانه و بید موئر است . احتمال اینکه برای جلادادن به نقره نیز استفاده میشده است .از این چوب برای اشیاع با ارزش نیز استفاده میشود .
به گزارش یک سایت ناشناس : چوب کافور سخت، عطر، لباس و اقلام دیگر ساخته شده از ذخیره سازی کمد لباس، می توانید پوسیدگی، قالب و عقیم سازی. با این حال، اگر طولانی مدت در اتاق خواب آن را نیز برای سلامتی مضر.
در سایت پارسی ویکی درج شده است : کافور کاسه . [ رِ س َ / س ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آب غلیظ چوب کافور است که پس از جوشانیدن آن بدست آید. در فلاحت نامه آمده است : چون چوب کافور بجوشانند هر چه کف آن است کافور رسیده ٔ بغایت سبک و نیکو باشد و آنچه میانه است هم نیکو باشد و آنچه آب زیرین آن است و غلیظتر است کافور کاسه ای گویند. (از فلاحت نامه ). رجوع به کافور عملی شود.
در وبلاگ ایران مدیکال درج شده است :
Cannamomum camphora(L.)
آلمانی:Japanischer kumferbaum
انگلیسی:Camphor tree، Common camphor of china
فارسی: درخت کافور- عربی: کافور.
مشخصات گیاهشناسی:
درختی است بسیار زیبا و دارای برگهای سبز که دائمی که ارتفاع آن در نواحی مساعد به 40 تا 50 متر و قطر تنه آن به 2 متر می رسد. به حالت وحشی و فراوان در جنگلهای نواحی شرقی آسیا ، مناطق کوهستانی نقاط شرقی هند، تایوان، جاوه، سوماترا، چین، ژاپن و فرمز می روید به علاوه در بسیاری از نواحی پرورش می یابد.
درخت کافور دارای تنه استوانه ای و شاخه های متعدد مخصوصاً در قسمت انتهایی ساقه است. برگهای آن متناوب ، بیضوی ، نوک تیز با کناره موج دار ، نسبتاً چرمی ، به رنگ شفاف در سطح فوقانی پهنک و دارای بوی مخصوص (پس از مالش دادن) است. گلهای آن که در فاصله ماههای خرداد و تیر ظاهر می شود ، به صورت دسته هایی مرکب از 15 تا 18 گل نر ، ماده و یا نر- ماده می باشد. مادگی گلهای آن شامل تخمدان یک خانه است و پس از آمیزش گل و رسیدن ، به میوه ای به صورت سته و به رنگ ارغوانی مایل به سیاه تبدیل
می گردد.قاعده آن محصور در نهنج پایا و سخت باقی می ماند.
دانه اش گوشتدار و روغندار است.در کلیه اعضای درخت کافور ، سلولهای ترشح کننده مخصوص و محتوی نوعی اسانس پراکنده است که از اکسید شدن قسمتی از این اسانس ، کافور نتیجه می شود.
طبق بررسی های Tschirch و Shirasawa که در سال 1903 صورت گرفت ، سلولهای جوان ترشح کننده ساقه درخت کافور ابتدا دارای یک ماده رزینی داندان می گردند بطوری که با دارا شدن این ماده به خوبی از سلولهای مجاور خود تشخیص داده می شوند سپس در داخل جدار سلولهای مذکور ، یک قشر مولد رزین (Couche resinogone) و درون سلولها ، قطرات کوچک و زرد رنگ اسانس بوجود می آید. قسمتی از این قطرات بسیار کوچک ، در طی سالهای متمادی به صورت کافور بیرنگ تغییر شکل حاصل نموده و تدریجاً در کلیه اعضای گیاه عمومیت پیدا می کند و گاهی نیز به صورت متبلور و به مقدار بسیار زیاد در شکاف درخت نمودار می گردد. در هر حال باید گفت که کافور از تغییر شکل اسانس موجود در سلولهای ترشح کننده ای که در بافت پارانشیمی مختلف درخت پراکنده است منشاُمیگیرد.
مطالعات جدیدتر که توسط یکی از محققین ژاپنی به نام T.Yagahazi
در سال 1939 صورت گرفت نشان داد که پیدایش اسانس و تشکیل کافور در بافتهای جوان و فعال ، تحت اثر پراکسیدازی که جدار سلولهای مذکور ترشح می نماید ، صورت می گیرد. آب و هوا و شرایط محیط زندگی نیز در ایجاد و وفور عناصر ترشح کننده ماده مذکور مؤثر تشخیص داده شده است.
علاوه بر درخت مذکور ، درختان دیگری نیز باظاهر کاملاً مشابه با درخت کافور وجود دارد که تولید کافور نمی نمایند و تشخیص آنها نیز از گونه اصلی بسیار مشکل می باشد. در اعضای این گیاهان ، اسانسی تولید می گردد که به تفاوت ممکن است مرکب از سیترونل لول ، ژرانیول ، ترپینئول و سافرول یا سینئول و یا لینالول باشد و یا آنکه مقدار کمی نیز کافور همراه داشته باشد.
تجارب مختلف نشان داده است که دو سمت درخت کافور ممکن است از نظر دارا بودن این ماده با یکدیگر فرق داشته باشند یعنی چوب درخت ممکن است
دارای مقدار زیادی کافور باشد در حالی که در سمت دیگر منحصراً اسانسی
مرکب از لینالول و سینئول تشکیل گردد.
تاریخچه:
کافور مدتها دور از شناسایی ملل غرب و طبابتهای یونان قدیم قرار داشت. اعراب نخستین ملتی بودند که از وجود کافور در قرن ششم میلادی اطلاع داشته و آن را به مصارف مختلف می رسانیده اند. در این زمان بیشتر به آن به صورت یک ماده معطر نادر می نگریسته ، آنرا غالباً یک هدیه گرانبها جهت اعطاء به شخصیتها و افراد مهم می دانسته اند. نام کامفر(Camphre) از زبان سانسکریت ریشه گرفته است و بطوریکه در این باره آمده از کلمه Karpura
به معنای سفیدی نور ماه مشتق شده است و این نام نیز به علت رنگ سفید صدفی کافور ، به آن داده شده است.
مارکوپولو جهانگرد معروف در طول مسافرت های خود در قرن سیزدهم میلادی به درختان مولد کافور برخورد داشته بطوریکه در سفرنامة خود از دو نوع کافور ، یکی متعلق به جنوب شرقی چین و دیگری متعلق به سوماترا یاد کرده است. در این زمان طبق اظهار Barbox کافور چین به ارزش 100 برابر کمتر از کافور بورنئو بوده است.
در اواسط قرن 12 بازرگانان هلندی کافور خام را به بازارهای اروپایی وارد
می کردند و در آنجا اقدام به تصفیه این ماده می نمودند. امروزه کافور از درختان جنگلهای فرمز که متجاوز از نیم قرن سابقه بهره برداری دارند تهیه
می شود و به بازارهای داروئی جهان عرضه می گردد.
پرورش درخت کافور:
پرورش درخت کافور در غالب نواحی مساعد مخصوصاً در ژاپن و فرمز انجام می گیرد.اراضی رسی- ماسه ای ، مرطوب و دارای خاکبرگ کافی و همچنین آب و هوای گرم با درجه ثابت برای پرورش آن مناسب است. درخت کافور معمولاً در سواحل و در پناه درختان ، پرورش داده می شود. تکثیر آن از طریق دانه صورت می گیرد و برای این کار نیز باید دانه های مرغوب انتخاب گردد. در برخی از نواحی به وسیله خوابانیدن شاخه ای از درخت در فصل پائیز اقدام به تکثیر می نمایند.
بهره برداری:
بهره برداری معمولاً از درختان 40 تا 50 ساله شروع می شود ولی در مواردی که بخواهند از برگ درخت کافور استخراج نمایند می توان از سال پنجم
شروع به این عمل کرد زیرا از سال پنجم تا دهم برگها دارای حداکثر مقدار ماده مذکور می گردند.
برای بهره برداری از اعضای چوبی گیاه معمولاً درخت را قطع نموده چوب ناحیه پوست تنه درخت و شاخه های ضخیم آنرا به صورت قطعات کوچک در آورده در دستگاههای ساده با بخار آب تقطیر می نمایند. بخار آب دستگاه قطعات چوب را گرم کرده مواد فرار آنها را به کندانسور هدایت می کند. در حین انجام عمل تقطیر مرتباً از لوله واقع در جدار جانبی دستگاه آب وارد آن می سازند و قطعات چوب درخت را نیز که در دستگاه جای دارد تعویض
می کنند. با این ترتیب منحصراً مقدار کمی کافور خالص در سقف کندانسور جمع می شود که رنگ سفید دارد ولی حاصل عمل تقطیر کافوری است به صورت توده ای دندان که رنگ زرد قهوه ای دارد. در سطح آن نیز مقداری اسانس کامفر به رنگ زرد قهوه ای تیره مخلوط با کافور دندان وجود دارد که با سانتریفیوژ و یا عبور دادن آن از یک قشر کاه از هم جدا می گردد. کافوری که با این روش در دستگاههای تقطیر فراهم می شود به کافور خام موسوم است و باید پس از تصفیه شدن مورد استفاده قرار گیرد.
عمل تصفیه سابقاً در اروپا و یا امریکاصورت می گرفت ولی قسمت اعظم آن امروزه در ژاپن انجام می شود. برای این کار در ظروف شیشه ای نازک با شکل ظاهری خاص که بدنه آن به یک گردن دراز ختم می گردد مخلوطی از کافور خام ، ذغال ، آهک و برلده آهن می ریزند و این ظرف را در گرمابه شنی فرو برده و در جه حرارت را به 120 تا 150 و بعداً تا 240 درجه بمدت 24 ساعت می رسانند. سپس دهانه ظرف را باز می کنند تا با این عمل کافور به صورت توده ای با ظاهر عرقچین مانند که در وسط آن سوراخی منطبق با سوراخ امتداد گردن ظرف تشکیل می گردد جمع می شود.
با وارد کردن بخارات کافور در اطاقهای بزرگ و سرد نیز می توان آنرا به صورت ذرات بلوری کوچک به دست آورد. کافوری که به اینصورت به دست می آید به همان حالت و یا پس از آنکه تحت اثر فشار به صورت قطعات کوچک و مسطح در آمد در معرض استفاده قرار می گیرد.
کافور طبیعی و تصفیه شده به صورت قطعاتی شبیه قطعات نان و به وزن 1 تا 3 کیلوگرم به بازارهای داروئی عرضه می شود. حالت توده ای ، بی رنگ ، شفاف ، خرد شدن و تبدیل به ذرات کوچک دارد. با ناخن خط بر می دارد.
در محل شکستگی شفاف جلوه می کند و اصولاً ظاهری متبلور دارد. بوی آن نافذ و قوی و مشخص و طعم آن گرم سوزاننده است. وزن مخصوصی برابر 922/0 در گرمای 15 درجه دارد. در حرارت 175 درجه ذوب می شود ضمناً در گرمای معمولی تبخیر می گردد و پس از مرطوب شدن با الکل نیز به سهولت به صورت ذرات ریز در می آید.
اثر فیزیولوژیکی و خواص درمانی:
کافور دارای اثر ضد عفونی کننده است ولی حشرات و حیوانات پست در مقابل سمیت بخارات آن حساسیت دارند. کافور اگر بر روی بدن اثر داده شود موجب فراخ شدن عروق سطحی و ایجاد قرمزی در پوست بدن شده باعث تسکین می گردد.
کافور از کلیه راهها منجمله مخاطها و پوست بدن جذب می شود و اثر آن بیشتر بر روی سلسله اعصاب و قلب است ضمناً درجه گرمای بدن را چه در اشخاص سالم و یا تب دار پائین می آورد. کافور ترشحات غدد عرق را زیاد کرده موجب کاهش ترشحات شیر می شود. بر روی غدد فوق کلیه نیز تاُثیر کرده و ترشحات آنها را افزایش می دهد. کافور انقباض عضلات مخطط را کم نموده موجب فلج آنها می گردد. با آنکه مصرف کافوربه عنوان کاهش دهنده اشتهای جنسی در موارد نعوظ های دردناک توصیه گردیده است معهذا اثر مسکن آن را از این نظر چندان مورد تائید قرار نگرفته و مشکوک یا لااقل ناپایدار تلقی شده است.
کافور اثر ضد عفونی کننده ضعیف دارد از این جهت در استعمال خارج به عنوان ضد عفونی کننده ، رفع خارشهای جلدی ، پانسمان شانکرها و همراه بانافتول وسالول در مداوای آبسه های سرد به کار می رود.
منبع : ايران مديسينال