روزگار ِ سیاه ِ خانه مشکی در اصفهان
ایراننامه- مهدی فقیهی: خانه تاریخی ابوالشفیع مشکی که در تاریخ 18/9/1354 به شماره 1156 در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است، در حالی که هنوز زندگی در آن جریان دارد، در اثر بی توجهی، عدم مرمت، تغییرات مداوم، و بلندمرتبه سازی همسایهها، به حالت نیمه ویرانه درآمده و به شدت در حال نابودی است. خانه مشکی اثری ارزشمند است که در بافت قدیمی و کوچههای درهم تنیده شهر اصفهان قرار گرفته و در صورت توجه مسئولان، قابلیت تبدیل شدن به یک موزه مردم شناسی را دارد. برای دسترسی به این بنای تاریخی، میتوان از ضلع جنوبی خیابان عبدالرزاق به کوچه شیخ الاسلام وارد شد. پیشینه خانه ابوالشفیع مشکی به دوران صفوی باز میگردد ولی در زمان قاجار دستخوش تغییرات زیادی گشته است. هنوز هم بخشهایی از این خانه تاریخی ساکنانی دارد و یکی از اتاقهای آن به کارگاه گیوهدوزی تبدیل شده است و هنوز در جایجایش به راحتی میتوان وسایل مختلف خانه و ابزارهای گوناگون قدیمی، و اسناد و مکتوبات خانوادگی را دید که ساکنانش سالهاست نگهداری کردهاند اما در زیر لایهای از گرد و غبار به فراموشی سپرده شدهاند.
سردر ورودی این خانه تاریخی که در گذر زمان و بی مهری اطرافیانش با حالتی نیمه مخروبه به سوی نابودی پیش میرود، با دیوارهای کاهگلی و درب دو لنگه چوبی کوچکش، بسیار ساده و بی آلایش درست همانند مالکان و ساکنان قدیمی خود میهمانان را به درون خانه دعوت میکند. با عبور از این در، کریاس(1) کوچکی در پیش روی پدیدار میشود که در عین کوچکی، بسیار موزون و شکیل به نظر میرسد. این هشتی(2) از سمت شمال شرقی به دستشویی، از غرب به ورودی پشت بام و از روبرو به راهروی طویل و کشیدهای منتهی میشود که ورودیهای میانه ضلع غربی و انتهایی آن به اندرونی و بیرونی خانه قدیمی ختم میشود.
این دو بخش از خانه در دوران متاخر از یکدیگر جدا شدهاند تا هر کدام میزبان خانوادهای مستقل باشند و درونگرایی مردمان گذشته را تاکید دوباره بخشند. راهروی یادشده که از ضرب آهنگی(3) زیبا برخوردار است، با ساختاری از قوسهای جناغی (4) و لنگه تاقهای کوچک گهوارهای (5) پوششی زیبا یافته که تاقنماهای متعدد دیوارههای دو سوی راهرو تکمیل کننده این زیبایی هستند.
با پیمودن این راهرو، از راه در چوبی غربی وارد نخستین بخش از خانه میشویم. در اینجا میانسرایی (6) وسیع و مستطیل شکل دیده میشود که حوضی با همین قاعده در کنار دو باغچه دارد و یادآور صدای گوشنواز شرشر آب، و صفا و سرسبزی این فضا در گذشتههای نه چندان دور است.
در اطراف این حیاط، فضاهای متعددی به چشم میخورد که در ضلع غربی، شامل دو اتاق نشیمن ساده در طرفین و اتاقی سهدری(7) ارسیدار (8) در میان میباشند. در این فضاها که به واسطه در و پنجرهها و کفشکنهایی به حیاط مرکزی مرتبط هستند، هیچ آرایه چشم گیر و درخوری به جز شومینه دیواری، و بالارونده(9) اتاق مرکزی دیده نمیشود.
در ضلع جنوبی میانسرا نیز اتاق شاهنشینی دیده میشود که اطراف آن را بالاتاقچههای (10) مقرنس(11) دار و شیبسـَرهای (12) منقوش رخبام (13) فرا گرفتهاند ولی ارسی زیبا و پُرکار آن از سوی دیگر با دیوار تیغهای(14) برای تفکیک این بخش با دیگر قسمتهای خانه مسدود شده است.
اما تاسف انگیزترین بخش از خانه را دو ضلع شرقی و شمالی تشکیل میدهند که به دلیل عدم تخصیص امکانات کافی و عدم حمایت لازم جهت نگهداری از سوی نهادهای مربوط، کاملا تخریب شده و به تلی از خاک بدل گشتهاند.
در اینجا ارکان و فضاهای ضلع شرقی دقیقا قرینه همتای ضلع غربی بوده اما در ضلع شمالی فضاهای سهگانهای دیده میشوند که در قسمت فوقانی دارای دو اتاق گوشواره(15) در دو طرف بودهاند. اتاق گوشواره ضلع شمال شرقی به عنوان وستاخ(16) «اتاق عروس» مورد استفاده بوده و پوشیده از تزئینات مختلف گچبری، نقاشی روی دیوار، آیینه کاری و دیگر تزییناتی است که اکنون مانند صاحبانشان به زیر خاک رفتهاند.
اما برای ورود به بخش دوم خانه، پس از طیکردن راهرو، با عبور از در چوبی دو لنگه انتهای آن و گذر از پیچی به سمت غربی، به فضای کوچکی بر میخوریم که با داشتن عناصری چون چاه آب و حوضچه سنگی (دستک)(17)، مطبخ را تداعی می کند.
با بازدید از این قسمت وارد میانسرای دوم خانه میشویم. در اینجا و در ضلع شمالی خانه، تالاری دیده میشود که دارای ارسی با در و پنجره بالاروندهای است که در دوران متأخر با بریدن و برداشتن گرهچینیهایش(18) به جای آن از شیشههای تخت و قدی استفاده کردهاند. برای ورود به این فضا از دو کفشکن جانبی استفاده میکنیم که در بالای آنها از گشودههایی(19) برای نوررسانی بهتر به فضاهای داخلی و زیبایی بیشتر نمای رو به حیاط سود جستهاند. اما با ورود به این تالار شاهنشین با حجم عظیمی از تزئینات گوناگون مواجه میشویم که از جمله آنها میتوان به گچبریهای اطراف قوسها، لنگه تاقهای پوشیده از مقرنسهای پلکانی، جرزهای آیینهکاری شده، تاقچههای مزین به خطوط تزئینی، قطاربندیهای (20) بالای تاقچهها، شبکهبری (21) و گرهچینیهای توپر (22) و مطبق (23) در ارسیها علاوه بر اینکه بر زیبایی این فضا افزودهاند نشان از ذوق و سلیقه معماران و هنرمندان دیروزی دارند.
در ضلع شمالی شاه نشین تالار نیز درهای چوبی دیده میشوند که ارسی مسدود شده این قسمت را دربرگرفتهاند و در دوران متأخر از فضای پشتی آنها برای نگهداری وسایل غیر ضروری استفاده میکردند. اما در دو گوشه ضلع شمالی این حیاط که طرفین اتاق شاهنشین نیز به شمار میآیند نشیمنهای کوچکی دیده میشوند که از یک سو با شش جفت در چوبی دو لنگه به تالار مرکزی، و از سوی دیگر به واسطه ایوانهای نه چندان بزرگ و در و پنجرههای سهگانه به میانسرای خانه ارتباط مییابند. در و پنجرههای مذکور، گشودههایی بر بالای خود دارند که جهت کسب نور بیشتر در این مکان قرار گرفتهاند.
زیرزمین این قسمت نیز دارای فضای چهارصفه ای(24) است که با ازارههایی (25) از آجر خشت و کاشی و تاقچههای متعدد همچنین آجرچینی نیمانیم (26)، ترکیبی از قوسهای هفت و پنج (27)، تاق عرقچین (28) و رسمیبندیهای (29)اطراف آن به علاوه پرتوهای نورانی که از روزنههای شباکهای (30) سنگی وارد این فضا میشوند، زیبایی خاصی به این فضا میبخشند.
از اینجا که بگذریم در ضلع شرقی این بخش از خانه سه اتاق سهدری دیده میشود که اتاق میانی آن با پوششی از قوسها، لنگه تاقهای چند گانه و ارسی شیشهدار درهم شکستهای از فضاهای جانبی خود متمایز است. اما در دو اتاق کناری که هر کدام به وسیله در و پنجرههایی به حیاط مرتبط هستند و به دلیل سقف کوتاهشان گوشوارههایی بر فراز خود دارند، به جز مقرنسهای چند وجهی گلویی(31) اطراف سقف و تاقچهها، تزئینات قابل توجه دیگری دیده نمیشود.
برای ورود به فضاهای این قسمت از راهروهای قرینهای سود برده اند که از قسمت ابتدایی آن به عنوان کفشکن و از بخش انتهایی آن جهت دسترسی به ارکان فوقانی و دیگر فضاها استفاده میشود. در این ضلع با طی کردن راهروی میانی به فضایی میرسیم که در اطراف آن مطبخ قدیمی، محل نگهداری حیوانات خانگی، چاه آب و پلکانی قرار دارد که راه رسیدن به گوشواره شمال شرقی، منبع آب و مکان ذخیره و نگهداری غلات را فراهم میسازد. اما در ضلع غربی که متأسفانه بر اثر بی توجهی و سهل انگاری بخش اعظم آن دچار تخریب شده و یا به خانههای مجاور ضمیمه گشته است به اتاق سهدری بر میخوریم که تنها باقیمانده از این قسمت میباشد. در ارکان جنوبی نیز وضع به همین منوال است چنان که علاوه بر ویرانی تمامی ارکان این ضلع، ساخت بناهای چند طبقه و بلند مرتبه روح و هویت این خانه تاریخی را از بین برده است.
این همه بی توجهی در حفظ این بنای ارزشمند و دخل و تصرف در آن و بلندمرتبه سازی در مجاورت آن و روند شتابان ویرانی آن درست در مقابل چشمان مالک خصوصی، شهرداری و سازمان میراث فرهنگی در حالی انجام می شود که طبق اسناد نصب شده در دالان ورودی خانه مشکی، این خانه در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده و باید طبق قانون حفظ شود و از دخالت غیر اصولی در آن خودداری شود. یکی از این اسناد، نامه زیر است که قاب شده و در دالان ورودی نصب شده است:
شماره: 4/9546
تاریخ : 4/11/1354
به: آقای میرزا شفیع مشکی.
از: اداره کل فرهنگ و هنر استان اصفهان ( وزارت فرهنگ و هنر).
موضوع : ثبت خانه تاریخی.
محترما به استحضار میرساند که خانه قدیمی شما از تاریخ 7/7/1354 ذیل شماره 1156 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. بنابراین از تاریخ فوق، مقررات قانون و آییننامه حفظ آثار عتیقه مصوب دوازدهم آبانماه 1309 شمسی درباره آن به اجرا گذاشته میشود. لازم به توضیح است که ثبت خانه قدیمی مزبور، در مالکیت جنابعالی خللی وارد نخواهد ساخت و فقط حفظ و حراست آن به سبک و شکل اولیه، طبق مفاد قانون عتیقات مورد توجه میباشد.
امضاء: سرپرست اداره کل فرهنگ و هنر استان اصفهان.
بر همین اساس، به روی تابلوی دیگری در ورودی خانه مشکی به دو زبان فارسی و انگلیسی نوشتهاند:
«این عمارت از نفایس معماری عصر صفوی و قاجار اصفهان به شمار می رود و در تاریخ در تاریخ 18/9/1354 به شماره 1156 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است لذا هرگونه دخل و تصرف در بنا پیگرد قانونی دارد».
توضیحات:
1. کریاس: فضای سرپوشیده پس از در ورودی که برای منتظر ماندن میهمان ساخته شده باشد.
2. هشتی: همان کریاس است.
3. ضرب آهنگ: وزن یا آهنگ بصری حاصل از توالی یا هم نشینی عناصر معماری مانند تاقها، حجره ها و پنجرهها.
4. قوس جناغی: نوعی قوس تیزه دار که نسبت ارتفاع به دهانه آن بیشتر باشد.
5. تاق گهوارهای: نوعی پوشش فوقانی کم خیز به شکل گهواره.
6. میانسرا: حیاط مرکزی در هر بنا.
7. اتاق سه دری: همان اتاق نشیمن.
8. ارسی دار: فضایی که دارای در و پنجره بالا رونده باشد.
9. بالا رونده: پنجرههای کشویی که با بالا کشیدن باز می شوند.
10. بالا تاقچه: تاقچه بالایی.
11. مقرنس: نوعی از کاربندی متشکل از آلتهای سه بعدی سوار بر هم.
12. شیب سر: عناصرغالبا چوبی یا فلزی بر لبه بالایی بام که برای جلوگیریاز ریزش آب باران به دیوارهها نصب می شود.
13. رخ بام: انتهای فوقانی دیوار (لبه بام).
14. دیوار تیغه ای: دیواری که چینش آن از سمت ضخامت آجر صورت می پذیرد.
15. گوشواره: بالا خانههای دو طرف تالار.
16. وستاخ: اتاق خصوصی.
17. حوضچه سنگی (دستک): حوضچههای کوچکی به مانند خزانه که در بعضی از خانهها و یا حمامها برای ذخیره آب از آن استفاده می کردند.
18. گره چینی: گره سازی با چوب که بیشتر در ساختمان مشبک به کار می رود.
19. گشوده: به پنجره ای گفته می شود که دارای دو دهانه از سمت خارج و داخل بنا باشد.
20. قطاربندی: نوعی مقرنس ریز و به هم پیوسته که در حواشی تاق و تاقچهها برای زیبایی بیشتر صورت میگیرد.
21. شبکه بری: آلات چوبی به هم پیوسته و میان تهی که غالباً در اشکال انتزاعی و برای سهولت بیشتر کار به جای گره چینی مورد استفاده بوده است.
22. گره چینی توپر: گره چینی مضاعف، نوعی از صنعت گره چینی که فضای خالی بین آلت و لغت در آن وجود نداشته باشد در این نوع گره چینی هر گونه عمل تزئینی مانند منبت کاری ، خاتم و … به روی قطعههای آلت و لغت صورت می پذیرد.
23. گره چینی مطبق: نوعی از صنعت گره چینی که در فواصل آلت و لغتهای آن فضای خالی وجود داشته باشد، در زمان صفویه و قاجار این فضاهای خالی غالبا با شیشه آراسته می شد.
24. چهار صفه: چلیپایی، بنایی که در اطراف دارای چهار ایوان باشد.
25. ازاره: پوششی که از پایین تا فاصله حداکثر یک و نیم متری دیوار را می پوشاند.
26. آجرچینی نیمانیم: روش آجر چینی که نیمی از یک آجر بر نیمه آجر دیگر قرار می گیرد.
27. قوس های هفت و پنج: نوعی قوس تیزه دار کم خیز.
28. تاق عرق چین: تاق مدور کم خیز که برش عمودی میانی آن از نیم دایره کم تر باشد.
29. رسمی بندی: نوعی از کار بندی متشکل از شبکه ای هندسی از قوس های متقاطع که معمولا بار بر نیـستند.
30. شباک: به مشبکهای تزیینی و زیبای سفالی، کاشی، سنگی یا گچی گویند که با طرح و نقشه زیبا به دست آمده باشد.
31. گلویی: عنصری گرد و دایره وار یا نیم دایره که معمولا پا تاق را به دیوارها و جرزها انتقال می دهد.
عکسها از: شاهین سپنتا، معصومه شهباز، مهدی فقیهی
|