موتور آب سراسیاب

محله سرآسیاب دولاب

محله سر اسیاب دولاب

محله سر اسیاب دولاب

محله موتور آب

سرآسیاب از محلات قدیمی شهر تهران است که هنوز در محله های آن می توان بافت قدیمی شهر را به خوبی دید. بازارچه ‌ ها و میدان میوه وتره بار آن همچنان به ‌شکل سنتی برقرار است‌. پیشتر در محل فعلی این منطقه‌، زمین‌های کشاورزی قرار داشت‌.

درمحلی که امروز به نام میدان سرآسیاب خوانده می شود ، آسیاب بزرگی برای آردکردن گندم وجودداشت‌. همچنین موتورآبی که آب ااین زمین‌ها را تأمین می کرد وحدود 150 سال قدمت دارد، هنوز در محل باقی است‌. مراکز پرورش گل وگیاه فراوان دراین منطقه‌، به علت خاک مطلوب کشاورزی این زمین‌ها است.از حسینیه های این محله میتوان به حسنیه مکتب الزهرا اشاره کرد که در بخش های اجتماعی و فرهنگی و پزشکی بسیار فعال است.از مشاهیر این محله میتوان بهمرحوم حاج اسماعیل دولابی اشاره کرد. گذر اتوبان امام علی (ع) از بخشی از محله مذکور ضمن کمک به رفاه و رونق محله باعث دو پارگی هویت محله مذکور گردیده است. تعداد شهدای محله 70 نفر میباشد که در راه تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی و دفاع از میهن به فیض عظمای شهادت نایل شدند.
موقعیت جغرافیایی محله :

از شمال : خیابان نیکنام

از جنوب : انتهای خیابان های پاسدار گمنام و شهید ا… دادی

از غرب : بزرگراه امام علی (ع) خ شکوری خ معارفی

از شرق : خیابان شهید کندی

منبع : http://region14.tehran.ir/Default.aspx?tabid=89

تاريخچه محله موتور آب به زبان اهالي
ديگر صداي تق تق موتور خانه نمي‌آيد
هنوز صداي تق تق موتور خانه در گوش اهالي مي‌پيچد. صدايي كه اگرچه دلنشين نبود اما براي قديمي‌هاي اين محله يادآور خاطرات خوش است. صدايي كه براي اهل محله نويد آب و‌‌ آباداني را مي‌داد. شايد به همين علت است كه نام اين محله از گذشته تا به حال به آب موتور معروف است چراكه حضورش در محله يعني رونق! محله سرآسياب پر است از خاطرات و بناهايي كه به منطقه ما هويت داده است. ميدان آب موتور يكي از آنهاست. كافي است خودت را به خيابان حاجي قرباني برساني! البته خيلي وقت است نامش تغيير كرده اما هنوز قديمي‌ها خيابان را با همين نام می‌شناسند. آن وقت با چشمانت به دنبال موتورخانه‌اي مي‌گردي كه نامش بر اين محله مانده است.
كشاورزي در موتور آب

خيلي از ما هر روز در ميدان سرآسياب سر خيابان كندي مي‌ايستيم و با اشاره رو به پايين به تاكسي‌هاي گذري مي‌گوييم «موتور آب» قديمي‌ها خوب مي‌دانند چرا اين محله را با اين نام مي‌شناسند اما جوان‌ترها بعيد است سراغ تاريخچه محله خود بروند چراكه براي تهيه اين گزارش هيچ‌كدام از جوان‌ها اطلاعات اندكي هم از گذشته اين محله نداشتند. نشاني «‌داود زرين‌كمر» را به ما مي‌دهند. پيرمردي كه متولد محله آب موتور است و سال‌هاي زندگي‌اش را در اين محله گذرانده است. پيدا كردن نشاني‌اش كار سختي نيست. نام او براي اهالي آشنا است. وقتي به سراغش مي‌رويم با روي باز از ما استقبال مي‌كند. مي‌خواهيم از گذشته اين محله برايمان بگويد. در فكر فرو مي‌رود و از آنجايي شروع مي‌كند كه اين محله يك زمين كشاورزي بيشتر نبود. «اينجا و تمام محله‌هاي اطراف تا چشم كار مي‌كرد زمين‌هاي زراعي بود. خيار، بادمجان و كدو هر چيزي مناسب با فصلش كاشته مي‌شد. همه كشاورز بودند. شايد در محله‌هاي ديگر افرادي با مشاغل مختلف زندگي مي‌كردند اما در دولاب همه كشاورز بودند. در خانه‌هاي خشتي زندگي مي‌كردند و سر زمين‌هايي كه همه متعلق به حاجي قرباني‌ها بود كار مي‌كردند.» پيرمرد ادامه مي‌دهد: «كشاورزان اوضاع خوبي نداشتند. از طلوع آفتاب تا غروب كار مي‌كردند اما نه سر زمين‌هاي خودشان. اين موضوع ناخوشايند بود. زن و مرد، پير و جوان كار مي‌كردند تا زمان برداشت محصول برسد. آن وقت ارباب‌ها سود اصلي را مي‌بردند چراكه محصولات را اغلب به ميدان شوش مي‌بردند و سود زيادي به دست مي‌آوردند. البته با گذشت زمان خيلي از كشاورزان خودشان صاحب زمين كشاورزي شدند.» او ادامه مي‌دهد: «‌‌رونق و توسعه در محله سرآسياب زودتر از محله‌هاي ديگر شروع شد چراكه زودتر از ديگر محله‌ها پاي قهوه‌خانه و گرمابه و مسجد به اين حوالي باز شد همين 3 شاخصه كافي بود تا يك محله رونق بگيرد. او مي‌گويد: «‌‌يادم مي‌آيد نزديك‌ترين قهوه‌خانه به محله ما در ميدان سرآسياب بود. كشاورزان بعدازظهرها آنجا جمع مي‌شدند و اين تنها دلخوشي مردم در آن روزگار بود.»

تاريخچه آب موتور يا موتورآب

در كوچه‌پسكوچه‌هاي اين محله ردپايي از تاريخ را مي‌تواني ببيني. از خانه‌هايي كه هنوز شكل و شمايل قديمي دارند و درهاي چوبي آنها با كلون‌هاي مردانه و زنانه خودنمايي مي‌كند، تا مغازه‌هايي كه مشتري‌هاي آن حساب دفتري دارند و صاحب مغازه همه را به نام مي‌شناسد. سراغ پيرمردي مي‌رويم كه روي صندلي مقابل مغازه‌اش نشسته و با نگاهش عابران را بدرقه مي‌كند. 75 يا 76 ساله به نظر مي‌رسد اما خودش را «مهدي مرداني» معرفي مي‌كند و مي‌گويد 69 سال بيشتر ندارد. مي‌خواهيم از تاريخچه آب موتور در اين محله تعريف كند. كمي در فكر فرو مي‌رود و مي‌گويد: «‌‌اول بگويم اين محله سال‌ها بي‌نام بود و مردم براي نام بردن از آن بزرگ‌ترين شاخص آن را به زبان مي‌آوردند كه همان موتورآب بود. از همان زمان اين محله به آب موتور يا موتور آب معروف است.» مي‌گويد هرچه مي‌گويم از زبان پدرم است كه برايم تعريف كرده چون خودم به‌خاطر ندارم و ادامه مي‌دهد: «اين محله كه حالا پر است از آپارتمان، خانه و ماشين؛ يك روز فقط باغ و مزارع بود. آن زمان اربابان و مالكان براي رونق كشاورزي خود تصميم گرفتند چاه عميقي در انتهاي خيابان درختي كه حالا به كندي معروف است، حفر كنند. آن‌طور كه مي‌گويد مردي به نام «رضا گيوي» كه يكي از كارمندان شهرداري آن زمان بوده اين چاه را حفر كرده است و بعد از آن موتوري براي بالا كشيدن آب روي آن نصب كردند.» او ادامه مي‌دهد: «آمدن موتورخانه به اين محله يعني رونق! اما طبيعي است كه دردسر‌هايي هم داشته باشد. كشاورزان بر سر آب با هم درگير مي‌شدند. يادم مي‌آيد تنها يك روز در هفته موتور خانه آب شرب به مردم مي‌داد. صف عريض و طويلي دم در آب موتور بسته مي‌شد و هفته‌اي نبود كه این موضوع بدون درگيري تمام شود. البته موتور خانه 24 ساعته كار مي‌كرد و تنها در روز جمعه براي 3 يا 4 ساعت تعطيل مي‌شد كه آن هم براي تعويض روغن بود.» كمي مكث مي‌كند و ادامه مي‌دهد: «نخستين و تنها موتورچي موتور آب «حاج احمد زاهدي» بود كه به همراه خانواده‌اش در اتاقك‌هاي اطراف موتور خانه زندگي مي‌كردند. آقاي زاهدي مردمؤمن و خدا ترسي بود و هيچ‌وقت براي تقسيم آب بي‌انصافي نمي‌كرد. حالا كه به آن زمان نگاه مي‌كنم مي‌بينم اين موتورخانه وضع اقتصادي اهالي اين محله را تغيير داد. كشاورزي رونق گرفت و كشاورزان به دسته مالكان پيوستند.» از سرنوشت موتورخانه مي‌پرسم. با افسوس سري تكان مي‌دهد و مي‌گويد: «‌‌مثل همه چيزهاي ديگر موتورخانه هم از رونق افتاد. زمين‌هاي كشاورزي خراب شدند. حتي خانه‌هايي كه بعد از آنها هم ساخته شدند را خراب كردند و حالا همه در خانه‌هاي آپارتماني زندگي مي‌كنند. خانه‌هايي كه نه خورشيد را مي‌توانيم ببينيم و نه ماه را!» ادامه مي‌دهد: «‌‌موتورخانه به دست پسران آقاي زاهدي افتاد كه آن را تبديل به كارواش كردند. البته خيلي‌ها نمي‌دانند اين كارواش همان موتور آب است كه نامش بر اين محله مانده است.» كمي مكث مي‌كند و مي‌گويد: «البته آن موتور هندلي كه صداي تق تق مي‌داد سال 1363 آتش گرفت و از بين رفت.»

حسينیه مكتب‌الزهرا(س) چشم و چراغ محله

در خيابان‌ها و كوچه‌ پس كوچه‌هاي اين محله پر است از هيئت‌هاي قديمي. تكيه‌هايي كه تا روز اربعين بر پا است و عزاداري‌هايي كه عزاداران زيادي از گوشه و كنار پايتخت را اينجا جمع مي‌كند. شايد اين روزها همه محله موتور آب را با حسينیه مكتب‌الزهرا(س) بشناسند. حسينیه‌اي كه بناي آن را دولابي‌ها گذاشته‌اند. براي پرسيدن تاريخچه اين حسينیه بايد به سراغ حاج حسين حاجي قرباني بروي! كسي كه به سختي مي‌توان او را پيدا كرد اما وقتي مهمانش مي‌شوي با روي خوش از تو استقبال مي‌كند. از تاريخچه محله مي‌پرسيم كه مي‌گويد: «‌‌اين محله از اراضي كشاورزي بوده كه اكثر مالكان آنها از حاجي قرباني‌ها بودند. حاجي قرباني‌ها طايفه‌ای هستند كه به اين محله آمدند و بيشترين خدمات را هم به اين محله رسانده‌اند.» او ادامه مي‌دهد: «اين خياباني كه امروز به پاسدار گمنام معروف است در گذشته با نام خيابان حاجي قرباني شناخته مي‌شد و البته هنوز قديمي‌ها با همان نام صدايش مي‌كنند البته به واسطه خدمت‌رساني اين طايفه به مردم اين محله آنها هم احترام زيادي به حاجي قرباني‌ها مي‌گذارند.» او از ساخت حسينیه مكتب‌الزهرا(س) مي‌گويد: «‌‌اين حسينیه در اصل منزل حاج اسماعيل دولابي بزرگ بوده است كه بعد از فوت ايشان فروخته شد. مردم و خيّران محله آن را از مالك جديد خريداري كردند و بلافاصله مراحل ساخت حسينيه آغاز شد تا اينكه سال 1362 حسينیه مكتب‌الزهرا(س) در اين محله برپا شد. از آن سال تا به حال اين حسينيه چشم و چراغ محله آب موتور است و در ماه محرم افراد زيادي از محله‌هاي مختلف را به اينجا مي‌كشاند.» او ادامه مي‌دهد: «‌‌حسينیه مكتب‌الزهرا(س) در تمام روزهاي ديگر به جز ايام محرم فعاليت‌هاي زيادي دارد. از برگزاري كلاس‌هاي آموزشي گرفته تا برگزاري مراسم‌های مختلف! به‌ويژه اينكه حسينیه محلي براي جمع شدن قديمي‌ها و پيرغلامان منطقه ما شده است.»

گرمابه محله ويران شد

اگر در تاريخچه اين محله سركشي كني جاي خالي مكان‌هايي را مي‌بيني كه ديگر نام و نشاني از آنها نيست و آپارتمان‌های سر به فلک کشیده به جاي آنها خودنمايي مي‌كند. گرمابه روشن يكي از آنهاست. گرمابه‌اي كه درست روبه‌روي موتورخانه جاخوش كرده و متعلق به مردي به نام روشن بود.» «سيدرضا اكبري» يكي ديگر از اهالي قديمي محله است. او برايمان از مسجد محمدتقي مي‌گويد و حمام روشن! «‌‌روشن مرد خوبي بود اگر به دنبال آدم‌هاي خيّر و معروف آن زمان‌ها مي‌گردي يكي از آنها روشن، صاحب گرمابه محله بود. آن زمان‌ها بيشتر بچه‌ها مريض مي‌شدند و آن هم به سبب رعايت نكردن بهداشت بود. يادم مي‌آيد روشن در خانه‌ها را مي‌زد و مي‌گفت بچه‌ها مجاني بيايند حمام! به غير از آن اگر كسي مشكل مالي داشت در حمام به رويش باز بود. حمام روشن سال‌ها بعد از مرگش هم سر پا بود تا اينكه ديگر كسي وارد آن نشد و خانواده‌اش آن را فروختند. حمام جلو چشم اهالي خراب شد و جاي آن خانه ساختند.» از مسجد محمدتقي مي‌پرسم كه مي‌گويد: «‌‌من متولد 1339 هستم كه در همين محله هم به دنيا آمده‌ام راستش را بخواهي از زماني كه به یاد دارم اين مسجد در اين محله است هر چند بارها آن را بازسازي كرده‌اند اما شكل و شمايل قديمي خودش را هم حفظ كرده است. البته نمي‌توانيم بگوييم قديمي‌ترين مسجد محله سرآسياب است. چراكه در اين محله مسجد قديمي‌تر هم وجود دارد اما به جرئت می‌توان گفت که قديمي‌ترين مسجد محله موتور آب است.» او از هيئت خميني‌ها برايمان تعريف مي‌كند و مي‌گويد: «‌‌قديم‌ها مثل حالا اين‌طور نبود كه همسايه، همسايه را نشناسد. اكثر محله‌ها به‌خصوص سرآسياب و دولاب مردم طايفه‌اي زندگي مي‌كردند. مثلاً طايفه دولابي‌ها، طايفه حاجي قرباني و غیره. طايفه خميني‌ها هم يكي از این طایفه‌ها بودند كه همه از شهر خمين به اين محله آمده بودند. يادم مي‌آيد كه هيئتی داشتند که شب‌هاي عاشورا تا صبح عزاداري مي‌كردند و عزاداري‌هايشان در اين محله معروف بود. شايد اين هيئت هم يكي از قديمي‌ترين هيئت‌هاي منطقه ما باشد.» او برايمان از روزهاي جنگ تحمیلی در محله موتورآب تعريف مي‌كند و مي‌گويد: «‌‌اهالي اين محله به شجاعت و غيرت زبانزد هستند. وقتي جنگ تحمیلی شروع شد جز زن‌ها و بچه‌ها و پيرمردها كس ديگري در محله نبود. همه به جبهه رفته بودند حتی كساني كه به لات‌ها معروف بودند هم براي دفاع از ناموس و خاك خودشان راهي جنگ شدند. خيلي از جوان‌ها ديگر برنگشتند. جوان‌هايي كه گاهي بسيار كم‌سن و سال بودند. خانواده واعظي‌فر يكي از خانواده‌هايي است كه 3 فرزند خود را تقديم انقلاب اسلامی كرده است.»

منبع وبسایت

آشنایی با بزرگراه شهیدمحلاتی – تهران

بزرگراه شهید محلاتی یکی از معابر اصلی جنوب‌شرق تهران است که یکی از ورودی و خروجی‌های اصلی پایتخت به بازار بزرگ تهران نیز به شمار می‌رود.
این بزرگراه که به یاد شهید فضل‌الله محلاتی نام‌گذاری شده است از خیابان پانزده خرداد آغاز و به بزرگراه بسیج مستضعفین ختم می‌شود.  این بزرگراه در دو منطقه 12 و 14 شهرداری تهران واقع شده است.

اهمیت این بزرگراه:

بزرگراه شهیدمحلاتی از آنجا که یکی از ورودی و خروجی‌های اصلی پایتخت به بازار بزرگ تهران است، اهمیت خاص و ویژه‌ای دارد. این بزرگراه هرروز زیر بار ترافیکی هزاران خودرو شخصی، وانت بار، تاکسی و…می‌رود.

از سوی دیگر  ارتباط این بزرگراه به سایر خیابان‌های اصلی و مرکزی پایتخت دار که بر اهمیت آن اضافه می‌کند. بزرگراه شهید محلاتی به خیابان امین‌حضور (محل اصلی و عمده فروشی لوازم خانگی در تهران و سایر نقاط کشور) و خیابان 177 شهریور( محل اصلی تعمیرات خوردو و فروشگاه‌های اصلی موتور سیکلت و خودرو) دسترسی دارد.

مشخصات فنی:

این بزرگراه دارای دو باند رفت و برگشت و سه خط سرعتی است و سه پل مهم از روی آن قرار دارد که پل‌های 7گانه شهید محلاتی از اصلی‌ترین و مهم‌ترین آنهاست.

در اردیبهشت سال 1392 عملیات احداث پل‌های 7 گانه شهید محلاتی که یکی از تقاطع‌های اصلی این بزرگراه با بزرگراه امام علی(ع) است به پایان رسید و بهره برداری شد.

تقاطع غیرهمسطح بزرگراه امام علی(ع) با بزرگراه شهید محلاتی شامل 2 پل در مسیر غرب به شرق و شرق به غرب بزرگراه شهید محلاتی، یک پل در امتداد مسیر جنوب به شمال بزرگراه امام علی(ع) و همچنین 4 پل جهتی به منظور تامین دسترسی‌های غرب به شمال، شرق به جنوب، شمال به شرق و جنوب به غرب است.

مجموعه این 7 پل همانند یک ساختمان چندطبقه در 4 تراز مختلف ارتفاعی قرار گرفته است به طوری که پل‌های شرق به غرب و غرب به شرق بزرگراه شهید محلاتی در تراز صفر احداث شده اند، مسیر شمال به جنوب بزرگراه امام علی(ع) در تراز منهای یک قرار گرفته اند و مسیر جنوب به شمال این بزرگراه نیز در تراز مثبت 2 واقع شده است. در نهایت تراز مثبت یک این تقاطع چند سطحی محل احداث 4 پل جهتی است که با اجرای آنها تمام دسترسی‌های موردنیاز در محل تقاطع تامین شده است.

عرشه بتنی این پل ها در مجموع 3.1 کیلومتر طول دارد. طول کلی این سازه‌های ترافیکی با احتساب 8.3 کیلومتر رمپ و لوپ، به 1.5 کیلومتر می‌رسد.

به جز پل‌های 7گانه شهیدمحلاتی، دو پل قدیمی و مهم ری و هفده شهریور نیز از روی بزرگراه شهید محلاتی عبور می‌کنند.

راه‌های ارتباطی:

مهم‌ترین ورودی و خروجی‌های بزرگراه شهید محلاتی از غرب به شرق عبارتند از: خیابان پانزدهم خرداد، خیابان ری، خیابان 17شهریور، دوربرگردان خیابان امین‌حضور، خیابان عارف‌ جنوبی و شمالی، خیابان مخبر جنوبی و شمالی(مینا)، خیابان ارجمندی راد(شاهین)، خیابان شهید اکبرآبادی جنوبی و شمالی(انوشیروان)، خیابان فرشته‌آزادی، چهارراه میثم، بلوار دهم‌فروردین، خیابان قیام، بلوار نبرد جنوبی و نبرد شمالی، پل سوم بلوار ابوذر، بزرگراه بسیج مستضعفین.

همچنین پل 7 گانه شهید محلاتی بعد از خیابان شهید اکبرآبادی دسترسی‌ به خیابان‌های خاوران و پیروزی را از طریق بزرگراه امام علی(ع) فراهم کرده است.

دسترسی عمومی:

به علت تلاقی این بزرگراه با بازار بزرگ تهران، خطوط ویژه تاکسیرانی و اتوبوسرانی در آن فعال هستند. خط ویژه تاکسی ابتدای بزرگراه شهید محلاتی-چهارراه مصطفی خمینی(سیروس)، ابتدای بزرگراه شهیدمحلاتی-میدان امام خمینی، ابتدای بزرگراه شهید محلاتی-میدان هفت تیر از خطوط همیشه فعال تاکسیرانی هستند که از طول این بزرگراه عبور می‌کنند.

همچنین پارک‌سوار اتوبوسرانی شهید محلاتی نیز در حاشیه این بزرگراه قرار دارد که به مقصد میدان هفت‌تیر، میدان راه‌آهن خطوط جداگانه اتوبوسرانی دارند. همچنین خط اتوبوسرانی بلوار ابوذر-بهارستان، بلوارابوذر-سعدی(بازار) از طول این بزرگراه عبور می‌کنند.

خط 7 مترو تهران نیز در چهارراه میثم در حال احداث است.

اماکن عمومی حاشیه بزرگراه:

در حاشیه بزرگراه شهید محلاتی اماکن بازرگانی، رفاهی، تفریحی، علمی، مذهبی و هنری مختلفی هست که از سمت غرب به شرق عبارتند از : بازار بزرگ تهران، مسجد امام حسن،بیمارستان بازرگانان، موسسه فرهنگی و مذهبی انصارالحسین (ع)،  موسسه خیریه حضرت فاطمه‌الزهرا، درمانگاه خیریه ولی‌الله،درمانگاه شهرداری منطقه 14، مسجد شهدا،مجموعه ورزشی شهید‌سعیدی، مقبره باستانی چهل تن و شهدای گمنام، محله دولاب، تکیه‌چال، مقبره ارامنه تهران، حسینیه و مسجد‌جامع قاسم‌ابن‌الحسن،ورزشگاه برادران پورزند، دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه آزاد(واحد تهران جنوب)، بوستان نارنج، ساختمان شهرداری منطقه 14، خانه فرهنگ ابوذر، شهربازی بسیج.

همچنین بازار گل شهید محلاتی نیز  که یکی از مهم‌ترین مراکز گل و گیاه کشور است در حاشیه این بزرگراه قرار دارد.

محله‌های حاشیه بزرگراه:

بزرگراه شهید محلاتی به دلیل عبور از بافت قدیمی شهر تهران از محله‌های مهم و البته قدیمی و بعضا تاریخی عبور می‌کند، ری، عارف، مخبر(مینا)، ارجمندی‌راد(شاهین)، موتورآب، سرآسیاب، اصفهانک، میثم و اباذر از جمله محله‌های اصلی حاشیه این بزرگراه هستند.

منبع : همشهری انلاین   شهر > شهری – همشهری آنلاین – فهیمه سادات طباطبایی:

 

WhatsApp us