شهرستان یزد:
شهر یزد:
یزد مرکز استان در فاصله ۶۷۷ کیلومتری تهران قرار دارد. شهر یزد یکی از هفت کلانشهر ایران (تهران، مشهد، اصفهان، تبریز، شیراز، یزد و اهواز) است. یزد به شهر بادگیرها معروف است. به «شهر دوچرخهها» و «شهر شیرینی» نیز شهرت دارد.
یزد از شهرهای قدیمی ایران و از بهترین نمونه های شهرهای کویر به شمار میرود. در این شهر همه چیز حکایت از حرکت و زنده بودن محیط اجتماعی دارد. نام یزد معمولاً یادآور آثار هنری و اصیل است. تولیدات صنایع دستی یزد تا قبل از دوره ماشینی شدن صنایع، به دلیل کیفیت و برخورداری از اصالت هنری دارای شهرت جهانی و هنوز هم به طور نسبی از کیفیت خوبی برخوردار است. ظرافت های به کار رفته در ساخت آثار هنری و معماری این منطقه در نوع خود بی نظیر بوده و از همین جهت دارای ارزش هنری فراوانی می باشد.
شهر يزد اينك در هزاره سوم ، همسو با گسترش شهرسازي در عين حفظ سنت هاي معماري باستاني و بافت قديم ، اندك اندك در دشت يزد ، اردكان وسعت يافته است و به شهري با صنايع مدرن، پيشرفته و معادن بزرگ و موثر در توسعه كشور تبديل شده است كارخانه عظيم فولاد آلياژي، فيبر نوري شهيد قندي، كارخانجات ماشينهاي نساجي غدير، بيمارستانهاي مجهز و متعدد و نيروي انساني معتقد و متخصص، سرمايه هاي معنوي و مادي يزد هستند كه ضمن حفظ سنت گذشته، شهر يزد را در دل كوير، آباد و توانمند، پويا و در گستره توسعه حفظ مي كنند.
درباره یزد:
جغرافيا و اقليم:
آب و هوای یزد به علت قرار داشتن بر روی کمربند خشک جهانی دارای زمستانهای سرد و نسبتاً مرطوب و تابستانهای گرم و طولانی و خشک است.
وضعيت اجتماعي:
به لحاظ شرایط اقلیمی یزد وضعیت کشاورزی در این منطقه مطلوب نیست و امکان بهره برداری از آبهای سطحی در کشاورزی بسیار کم است. شرایط خاص مناطق حاشیه کویر نظیر میزان اندک باران حرکت ماسه های روان، پدیده کویرزایی مراتع فقیر کمبود منابع تأمین آب موجب شده تا 28 درصد وسعت استان یزد فاقد بهره دهی اقتصادی باشد.
سوابق و پيشينه تاريخي:
مورخین یونانی شهر کهن و باستانی را «ایساتیس» خواندهاند که احتمالاً بعد از ویرانی شهر کهن «کثه» پدید آمده است. پس از ظهور اسلام و گرایش مردم ایران به دین اسلام به یزد لقب «دارالعباده» داده شده است. این ناحیه همواره در دوره هخامنشیان از راههای معتبر مؤسسههای راهداری، مراکز پستی و چاپاری برخوردار بوده است.
راهداری در یزد قدیم چندان اهمیتی داشت که خاندان آل مظفر از منصب راهداری ناحیه میبد به پادشاهی رسیدند. در طی قرون متمادی آبادیهای کوچک و بزرگ متعددی در این سرزمین پدید آمده و از میان رفته است. آنچه اینک سر افراز از میان ریگهای روان اعصار، مصون از رخدادهای مخرب تاریخی بر جا مانده، یادگارهای گویا از سرنوشت تاریخی این سرزمین و نشانگر فرهنگ و تمدن پر بار است. گرچه قدمت آبادی نشینی و تمدن در این سرزمین از هزاره جلگههای یزد تکوین یافته است، منابع مکتوب پیدایش را به عهد پیشدادیان نسبت دادهاند.
استان یزد از سرزمینهای قدیمی و تاریخی است و در میان ایالتهای قدیمی و بزرگ پارس، اصفهان، کرمان و خراسان قرار داشته است. این سرزمین از معابر و گذرگاههای مهم در ادوار تاریخی محسوب میشده است.
این استان از درگیریها و جنگهای سیاسی تاریخ کشور ایران تا حدودی ایمنی داشته است. از طرفی صعب العبور بودن راهها به همراه محدودیت منابع آبی و غیره مانع عمده تسخیر این منطقه توسط بعضی از حکومتهای بزرگ و کوچک حاشیه و پیرامون این منطقه در طول تاریخ بوده است. با توجه و گواهی گرفتن از منابع تاریخی، آبادی نشینی در این منطقه از قدمت طولانی برخوردار است. از مظاهر فرهنگ مادی و معنوی که مردم این خطه از خود به جای گذاشتهاند و میراث تاریخی آنها در دورههای قدیمی به حساب آمده و نشانههایی از مهر و آناهیتا، ایساتیس و هخامنشی و زندان اسکندر و برج و بارو و کهن دژهای بزرگ و عظیم و پناهگاههای متعدد و موبدان و سران ساسانی و ابنیه و یادگارهایی بعد از اسلام نظیر مساجد و امامزادهها و مزارها و… نشانگر فرهنگ و تمدن مردم چه قبل و چه بعد از دوره اسلامی بوده است.
وجه تسميه:
در پاره ای از متون قدیمی، یزد را “دارالعباد” نیز گفته اند. “احمد کاتب” مورخ یزدی قرن نهم هجری قمری نوشته است که : “در سال 504 هجری قمری ملکشاه سلجوقی حکومت یزد را به “علاء الدوله کالنجار” واگذار کرد و آن را “دارالعباده” نامید.
در کتب:
معین الدین نطنزی مورخ قرن 9 هجری میگوید: “خطه یزد را ضحاک ساخت و آن را زندان ضحاک خوانند”.
سفرنامه مارکوپولو:
يزد شهر بزرگی است که از لحاظ تجارت و رفت و آمد نقطه مهمی بشمار می رود يک نوع پارچه ابريشمی و طلايي در آنجا بافته میشود که موسوم است به پارجه ابريشمی و طلايي در آنجا بافته می شود که موسوم است به پارچه يزدی و به همه جای دنيا صادر میشود.
کلنل سی ای مک گرگر:
ازنشانه های چشم گير يزد بادگيرها، سردابه ها و زير زمين هاي آن است که اين هر سه با يکديگر هماهنگی دارد و وجود اينها نشان دهنده آن است که آب و هواي يزد از نقاط ديگر ايران گرمتر است.
سفرنامه سرپرسی سيکس:
مناره ها و بادگيرهاي شهر يزد از دور انسان را به ياد کتاب هزار و يک شب می اندازد.
فرد ريچاردز:
احساسات مذهبی در شهر يزد خيلی جدی تر از اغلب شهرهاي ايران است.
يزد شهر باد گيرها، جلال آل احمد:
يزد گويا نه در حمله اعراب لطمه اي ديده است و نه در يلغار مغول. اين اولين مطلبی است که در مورد يزد به خاطر داشت درست است که اين مصونيت از خرابی های گذشته را در پيشانی شهر نمیتوان ديد (چرا که خيابان بندي های جديد بلايي کمتر از آنچه مغول به بار آورده است نيست) اما در لفاف آداب و رسوم مردم میتوان در اينكه زرتشتی و مسلمان براحتی با هم بسر می برند، در اينکه دزد و گدا بسيار کمتر دارد، در اينکه در کوچه و بازار کمتر فحش می شنويد و دعوا و در خيلی چيزهاي ديگر
مجله سفر، فروغ پوريا وری:
وقتی به يزد سفر می کنی تنها درپهنه چغرافيا جابجا نشده اي که در عمق تاريخ ، به هزار توهی افسانه اي خزيده اي و تاريخ و افسانه در اين شهر کويری چندان بهم آميخته اند که باز شناختشان ناممکن است
يزد بافتی ديگر، مردمی ديگر و اساسا جنس ديگری دارد. صفا و محبت مردم يزد را در کمتر جيی می توان سراغ کرد.
دکتر محمد کريم پيرنيا:
شهر ما گنجينه هنر است ، هر ويرانه اش دفتری است پر از زيبايي که در برابر چشم شيفتگان هنر گشاده است.
در شهری که در جویهايش آب روان ، ريگ روان است مردم بزرگوار و پرتلاشی بودند که توانستند از سده های دوراين شهر را بعنوان يکی از مراکز بزرگ تمدن ايران نگه دارند و نظيرش هيچ جاي دنيا نيست.
در يزد نشانه هاي عالی اخلاقی و معماری و باستان شناسی با هم در آميخته اند و جزء فرهنگ جدايی ناپذير اين مردمند.
مسجد جامع کهن فهرج تنها مسجدی است که در جهان اسلام ، ساختمان آن از ابتدا تا به امروز تغيير نکرده است.
دکتر علی سيدی:
شهر بزرگ و تاريخی يزد نگينی است درخشان در قلب سرزمين پهناور ايران و دژی است استوار در کوير. نشانه پيروزی و سپيدی و پاکی و سر سبزی و آبادی بر اهريمن تيرگی و خشکی و ويرانی.
پروفسور کازولا:
يزد از نظر بنايی خشتی و گلی در دنيا بی نظير است.