شرکت اپل ( سال 1998 )
در سال ۱۹۹۸ نماد اپل تک رنگ شد بدون اینکه رنگ خاصی برای آن به کار رود، برای مثال سیب بر روی PowerMac G۵ و Apple iMac خاکستری است، در Mac OS X به صورت پیش فرض آبی است. در صفحه بوت OS X ۱۰٫۳ و OS X ۱۰٫۴ رنگ کرمی دارد و بر روی iBook و PowerBook G۴ وMacBook Pro سفید است.
نماد اپل یکی از شناخته شدهترین نمادها در جهان است و به طور برجسته در تمامی محصولات اپل و فروشگاهها دیده میشود. کامپیوتر اپل سازنده عمده کامپیوترهای شخصی واقع در ایالت کالیفرنیای آمریکا که کامپیوترهای غیر سازگار با آیبیام تولید میکند.
خدمات اپل در ایران خدمات فروش و پشتیبانی محصولات شرکت اپل در ایران به صورت رسمی غیرمجاز بود و تا تاریخ ۲ شهریور ۱۳۹۲ شرکت اپل از ارائهٔ خدمات فروش رسمی و خدمات پس از فروش به مشتریان ایرانی امتناع میکرد و پس از اعلامیهٔ دفتر کنترل داراییهای خارجی که زیرمجموعه وزارت خزانهداری ایالات متحده آمریکا است، مبنی بر عدم تحریم خدمات ارتباطی به ایران، شرکت اپل بعد از سه ماه تأخیر در تاریخ ۲ شهریور ۱۳۹۲ در وبسایت رسمیاش ایران را از فهرست کشورهای مورد تحریم حذف کرد.
درآمد و سود اپل در سه ماهٔ آخر سال ۲۰۱۴ اپل با سود ۱۸ میلیارد دلاری در سه ماهٔ آخر سال ۲۰۱۴، رکوردی بیسابقه را به ثبت رساند که تاکنون هیچ شرکتی در یک دوره سهماهه به آن نرسیده است. مقایسه فروش محصولات اپل با فروش نفت ایران در سال ۱۳۹۲ درخور توجه است: بنا بر گزارش بانک مرکزی ایران، در سال ۱۳۹۲ مجموع درآمدهای نفتی ایران ۶۴ میلیارد و ۷۸۹ میلیون دلار بوده است. درآمد اپل تنها در سهماهه پایانی سال ۲۰۱۴ بالغ بر ۷۴/۶ میلیارد دلار بود که سود ۱۸ میلیارد دلاری را برای این شرکت در پی داشت. تا پیش از انتشار گزارش مالی سهماهه آخر سال ۲۰۱۴ اپل، بیشترین سودها به نام کنسرنهای بزرگ انرژی به ثبت رسیده بود. برای نمونه گازپروم؛ این کنسرن انرژی در سه ماه نخست ۲۰۱۱ سودی برابر با ۱۶/۲۴ میلیارد دلار به دست آورده بود که تا انتشار گزارش مالی جدید اپل، رکورددار بود.
نقض حقوق کارگران بنابه گزارشی در سال ۲۰۰۶ میلادی، ۲۰۰ هزار کارگر در یک کارخانه تولیدکننده محصولات اپل در چین، واقع در ۳۲ کیلومتری هنگ کنگ، هم کار می کردند و هم در آنجا می خوابیدند. هر صد نفر از آنها تنها در یک اتاق زندگی می کردند و هر نفر حداقل لوازم شخصی را به همراه خود داشت و یک سطل برای شستوشوی لباس هایش. یک کاگر ۲۱ ساله چینی که روزانه ۱۵ ساعت به مدت یک ماه برای اپل کار کرده بود، تنها ۲۷ پوند (حدوداً برابر با ۱۲۵ هزار تومان در اواخر شهریور ۹۴) حقوق دریافت کرد. شرایط وخیم کاری در کارخانههای چین در سال ۲۰۱۰ به دنبال خودکشی ۱۴ کارگر درفاکسکان، بزرگترین تولید کننده محصولات اپل، در صدر خبرها قرار گرفت. در سال ۲۰۱۴ بر اساس تحقیق پنهانی برنامه پانورامای بیبیسی از شرایط بد کارگران در کارخانههای تولیدکننده محصولات اپل در چین ثابت شد که شرکت اپل در محافظت از کارگرانش کوتاهی کرده است.
یافتههای برنامه پانورامای بیبیسی نشان میدهد که استانداردهای مربوط به ساعت کار کارگران (شیفتهای ۱۲، ۱۶ و حتی ۱۸ ساعته)، کارت شناسایی، محل اقامت کوچک سهیم شده با تعداد زیادی از پرسنل، جلسات کاری اجباری پیش و پس از ساعت کاری، اضافه کاری اجباری و بهرهگیری از کارگران خردسالدر کارخانههای پگاتورن در حاشیه شانگهای نقض شده است. همچنین در سال 2011 اپل کارگران واحدهای تولیدیاش در چین را ملزم به دادن تعهدنامهای کرد که در آن کاگران متعهد میشدند دست به خودکشی نزنند و چناچه کارگری خود کشی کند، خانوادهاش تنها می تواند حداقل میزان غرامتی که قانون تعیین کرده را دریافت کند همچنین برنامه پانوراما در جزیره بانکا در اندونزی شواهدی یافته است که نشان میدهد مقادیری قلع که از معادن غیرقانونی بهرهبرداری میشود به چرخه تولید محصولات این شرکت راه پیدا کرده است.
در این معادن کودکان با دست و در شرایطی بسیار خطرناک که در صورت فرو ریزی دیوارهای شنی یا گلی آنها معدنکاران زنده زنده دفن خواهند شد، سنگ معدن قلع را بیرون میکشند. طی چهل سال اخیر، اپل تیتانیوم مورد نیاز برای ساخت انواع محصولات خود را با غارت منابع قاره آفریقا به کمک گروههای مسلح و به بردگی کشاندن مردم بومی مناطق مختلف بدست آوردهاست. برخی خدمات و محصولات شرکت اپل
اپل,اپل گوشی,اپل قیمت,اپل ایران,اوپل ,apple id ,فروشگاه اپل اخبار سال 1395 درباره شرکت اپل
آسیبپذیری سیستم عامل اپل، نرمافزارهای آیفون را مختل کرد
وجود یک آسیبپذیری در سیستم عامل iOS 9.3 باعث از کار افتادن برنامهها و نرمافزارهای مختلفی در آیفون و آیپد میشود. این مشکل به ویژه در زمان باز کردن لینکها در مرورگر سافاری و دیگر برنامهها رخ میدهد.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از ان دی تی وی، اپل به وجود چنین مشکلی در مرورگر سافاری اذعان کرده ولی در مورد علت تداوم آن در برنامه ها و نرم افزارهای ثالث اظهارنظری نداشته است. اپل iOS 9.3 را هفته گذشته عرضه کرد. کاربران می گویند احتمال وقوع مشکل زمانی افزایش می یابد که افراد بر روی لینک مورد نظرشان کلیک کرده و آن را برای مدت طولانی نگهدارند. در صورتی که کاربر بخواهد از درون محیط یک برنامه هم بر روی لینکی کلیک کند، احتمال وقوع مشکل یاد شده وجود دارد.
زندگینامه ”استیو جابز“ مدیر ارشد عملیاتی شرکت رایانهای اپل
زندگینامه ”استیو جابز“ مدیر ارشد عملیاتی شرکت رایانهای اپلاستیون پاول جابز (Steve Jobs) متولد ۲۴ فوریه ۱۹۵۱ مدیر ارشد عملیاتی شرکت رایانهای اپل و یکی از چهرههای پیشرو در صنعت رایانه است. او (به همراه استیو وزنیاک Steve Wozniak) یا بنیان گذاشتن شرکت اپل در سال ۱۹۷۶ و ارائهٔ رایانهٔ اپل II و برای مورد پسند عام قرار گرفتن مفهوم رایانهٔ خانگی کمک بسیار کرده است.
بعدها، او یکی از اولین افرادی بود که به ارزش تجاری بالقوهٔ رابط گرافیکی کاربر و موشوارهای که در مرکز تحقیقات شرکت زیراکس در پالوآلتو ساخته شده بود، آگاه گشت و بر افزوده شدن این فناوریهای نوین به رایانهٔ اپل مکینتاش نظارت کرد. امروزه، بهعنوان مدیر ارشد عملیاتی شرکت اپل، جابز به نجاتدهنده اصلی این شرکت معروف شده است. خصوصاً پس از به نتیجه رسیدن ایدهای که وی اصرار و علاقهای شخصی به آن داشته است؛ آی پاد. همچنین او نائبرئیس و مدیرعالم استودیوی پویانمائی پیکسار نیز هست. این شرکت یکی از شرکتهای پیشرو در زمینهٔ تولید محصولات سینمائیای است که از پویانمائی رایانهای استفاده میکنید.
در ۲۴ ژانویه ۲۰۰۶، شرکت والت دیزنی اعلام کرد که در مورد خرید شرکت پیکسار به قیمت ۷,۴ میلیارد دلار (به شکل سهام در دیزنی) به توافق رسیده است. انتظار میرود که انجام مراحل این معامله تا تابستان سال ۲۰۰۶ به اتمام رسد. این تراکنش بینشرکتی، استیو جابز را که عمدهترین سهامدار پیکسار (با ۵۱ ردصد کل سهام) است، به بزرگترین سهامدار حقیقی شرکت دیزنی (با حدود ۶ درصد کل سهام این شرکت) تبدیل مینماید. او همچنین در هیئتمدیرهٔ این شرکت نیز حضور خواهد یافت.
● سالهای ابتدائی زندگی
او فرزند ”جوآنی سیمپسون“ و پدری سوری بهنام ”عبدالفتاح (”جان“) جَندَلی“، استاد دانشگاه در زمینهٔ علوم سیاسی، است. او در شهر گرینبِی در ایالت ویسکانسین ایالات متحده به دنیا آمد. بهدلیل اینکه پدر و مادر او زوجی ازدواج نکرده بودند و در آن زمان داشتن فرزند برای چنین زوجی از نظر جامعه قابل قبول نبود، استیون پاول برای پذیرفتن به فرزندخواندگی از سوی زوجی دیگر معرفی شد. خیلی زود پس از تولد، زوج دیرگی بهنام ”پاول و کلارا جابز“ از اهالی شهر مانین ویو در سانتاکلارای کالیفرنیا، او را به فرزندی پذیرفتند.
این زوج وی را ”استیون پاول“ نام گذاشتند. پدر و مادر اصلی او بعدها ازدواج کردند و خواهر تنی جابز را به دنیا آوردند. وی مونا سیمپسون نام دارد و رماننویس است. ازدواج پدر و مادر تنی جابز چند سال بعد با طلاق پایان گرفت. تا به امروز جابز از اینکه پاول و کلارا جابز را والدین ناتنیاش بخوانند، بیزار است و ترجیح میدهد که ایشان تنها بهعنوان ”والدین“ او خوانده شوند.
در سال ۱۹۷۲، جابز از دبیرستان ”هوستید“ در هشر کاپِرتینو در کالیفرنیا فارغالتحصیل شد و در کالج رید در شهر پورتلند ایالت اورِگُن ثبتنام کرد اما بعد از یک نیمسال تحصیلی انصراف داد. سالها بعد زمانی که در یک مراسم فارغالتحصیلی در سال ۲۰۰۵ در دانشگاه استفورد سخنرانی میکرد گفت که حتی پس از انصرافش از ادامه تحصیل در کالج رید باز هم سر کلاسها – از جمله کلاسی درباره خوشنویسی حاضر میشده است. او در مورد این کلاس گفت: ”اگر گذر من به این یک کلاس در کالج نمیافتاد، مَک [رایانهٔ مکینتاش] هیچوقت قلمهای رایانهای متفاوت و دارای فاصلههای مناسب نسبی نمیبود“.
در زمستان ۱۹۷۴، او به کالیفرنیا بازگشت و به همراه استیو وزنیاک، حضور در جلسات ”انجمن رایانهٔ هوم بِرو“ را آغاز کرد. جابز شغلی بهعنوان یک تکنسین در شرکت آتاری، سازنده رایانه و دستگاه بازی رایانهای که آن روزها محبوب بود، یافت. در طی این دوران، این مسئله برای بعضی افراد علاقمند آشکار شده بود که با ایجاد تغییر اندکی در صدای نوعی سوتسونک که بهعنوان اسباببازی در جعبههای کورن فلکس موجود بود، شخص میتوانست فرکانسی ۲۶۰۰ هرتزی را ایجاد کند.
این فرکانس صوتی خاص نویع پیام صوتی استفاده شده جهت مسائل نظارت بر شبکهٔ تلفن شرکت ای تی و تی (AT&T) بود که با تقلید آن بهوسیله دمیدن سوت در گوشی تلفن، امکان انجام دادن مکالمات راه دور به شکل رایگان ممکن میشد. در سال ۱۹۷۴ جابز و وزنیاک برای مدت کوتاهی وارد کس بو کار تولید و فروش ”جعبهٔ آبی“ مبتنی بر این ایده شدند. با استفاده از این جعبه مکالمات راه دور رایگان ممکن میشد.
پس از سفر معنوی استیو به هند، وی با سری تراشیده و با جامهٔ سنتی هندی بر تن، به آمریکا بازگشت. او سر کار پیشیناش در آتاری بازگشت اما برای پیشگیری از ایجاد مزاحمت از سوی او برای دیگر کارمندان، تنها پس از ساعت کاری که طراحان دیگر رفته بودند میتوانست سر کارش بیاید. وظیفهٔ او ساختن یک صفحهٔ مدار الکترونیکی برای یک بازی شرکت آتاری – بهنام Breakout- بود. بر طبق گفتهٔ نولان بوشنل – بنیانگذار آتاری – جایزهای ۱۰۰ دلاری بهازاء هر تراشهای که در فرآیند طراحی از دستگاه اصلی حذف میشد داده میشد.
استیو که علاقه و دانش اندکی در طراحی صفحه مدارهای الکترونیکی داشت، با استووزنیاک قول و قراری گذاشت که اگر ”واز“ (Woz – مخفف Wozniak) بتواند صفحهٔ مداری با حداقل تعداد تراشهها طراحی کند، جایزهای که از آتاری دریافت میکنند را بین خودشان تقسیم نماید. این پروژه انجام شد و با وجود حیرت فراوان مسئولین آتاری، وزنیاک توانست که تعداد تراشههای استفادهشده در دستگاه نهائی را ۵۰ عدد کاهش دهد.
متأسفانه، وزنیاک طراحی را به حدی فشرده انجام داده بود که تولید دستگاه نهائی بر روی خط مونتاژهای آن دوران ممکن نبود با وجود این، جابز به وزنیاک گفت که آتاری تنها ۵۰۰ دلار جایزه پرداخت شده بود) و پیشنهاد کرد که وزنیاک نیمی زا آن را برای کاری که انجام داده بود بردارد. سالها بعد، زمانیکه استیو وزنیاک مبلغ واقعی جایزه را فهمید، نتوانست بر احساسات خود غلبه کند و گریست. او گفت که میخواسته است که لطفی در حق یک دوست خوب بکند و اگر جابز از او خواسته بود که آن کار را مجانی هم انجام دهد، فقط بهدلیل جالب بودن همکاری با آتاری و به خاطر خود بازی Breakout، حتماً انجامش میداد. اما در حالتی که پیش آمده بود، احساس میکرد که به او خیانت شده است.
استیو جابز بقیه آن مبلغ را رای آغاز شرکت اپل سرمایهگذاری کرد و آن دو در این شرکت سهیم شدند، اما دوستی آنان هیچگاه به شکل گذشته بازنگشت. البته خود وزنیاک در پاسخ به پرسشی در این باره گفته است که این مسئله آنقدر قدیمی است که میتوان آن را فراموششده دانست و او نیز مایل است آن را فراموش کند. بهعلاوه او گفته است که این مسئله ممکن است اشتباهی از سوی آتاری بوده باشد که بعدها آن مبلغ را ۵۰۰۰ دلار اعلام کردهاند.
در سال ۱۹۷۶، وقتی جابز ۲۱ ساله و وزنیاک ۲۶ ساله بودند، شکرت رایانهای اپل را در پارکینگ خانوادهٔ جابز، بنیان گذاشتند اولین رایانهٔ شخصیای که جابز و وزنیاک به بازار معرفی کردند اپل I نام داشت. قیمت این رایانه ۶۶۶ دلار و ۶۶ سنت بود.
در سال ۱۹۷۷، جابز و وزنیاک رایانهٔ اپل II را معرفی کردند که این رایانه به موفقیتی عظیم در بازار رایانههای خانگی تبدیل شد و شرکت اپل را به یکی از بازیگران صنعت در حال تولد رایانههای شخصی تبدیل کرد. در دسامبر ۱۹۸۰، شرکت رایانهای اپل به شرکت سهامی عام تبدیل شد و با شاخص ابتدائی عرضهٔ عمومی (IPO) بالائی که کسب نمود، قدرت و نفوذ جابز بیش از پیش افزوده گشت. در همان سال، شرکت اپل، رایانهای اپل III را معرفی کرد که این رایانه با موفقیت کمتری در بازار مواجه شد.
همزمان با رشد اپل، این شرکت جستجوئی را برای یافتن مدیران مستعد که بتوانند آن را در مدیریت توسعه و گسترش کمک کنند، آغاز کرد. در سال ۱۹۸۳، جابز با به چالش طلبیدن جای سکولی که یکی از مدیران پیسی کولا بود، او را تطمیع کرد که بهعنوان مدیر عامل اپل کار کند. جابز به او گفته بود: ”میخواهی که باقی زندگیات را صرف فروختن آب – شکر بگذرانی، یا میخواهی شانس این را داشته باشی که دنیا را عوض کنی؟“. در همان سال شرکت اپل، رایانهای اپل لیزا را معرفی کرد که با وجود پیشرفته بودن از نظر فناوری از بابت تجاری ناموفق از آب درآمد.
سال ۱۹۸۴ سال معرفی رایانهٔ مکینتاش بود. این رایانه اولین رایانهای بود که رابط گرافیکی کاربر داشت و از نظر تجاری به موفقیت دست یافت. تولید و توسعه مک توسط جف راسکین آغاز شده بود و گروه تولی و توسعه این رایانه در اپل تحتتأثیر فناوریای بودند که توسط آزمایشگاههای زیراکس در پالوآلتو تولید شده بود ولی هنوز به شکل تجاری ارائه نشده بود. موفقیت رایانهٔ مکینتاش شرکت اپل را متقاعد کرد که تولید رایانهٔء اپل II را به نفع خط تولید جدید مکینتاش متوقف کند که این مسئله تا به امروز ادامه یافته است.
● جدائی از اپل و بنیانگذاری شرکت نِکْسْت
در حالیکه جابز یکی از شخصیتهای پیشبرنده و رهبران معنوی اپل بود، منتقدین این مسئله را نیز مطرح کردهاند که او مدیری دمدمی مزاج و شلوغ بوده است. در سال ۱۹۸۵، پس از یک کشمکش بر سر قدرت در درون این شرکت، هیئتمدیره جابز را از مسئولیتهایش خلع کرد و او نیز از این شرکت استعفاء داد. با این تفاسیر باید توجه داشت که جابز بهدلیل سهامدار بودن در شرکت، رئیس هیئتمدیرهٔ شرکت باقی ماند.
پس از ترک اپل، جابز شرکت رایانهای دیگری را با نام نِکْسْت بنیان گذاشت. ”ایستگاه کاری نکست“ (یکی از اولین محصولات این شرکت) نیز مانند رایانهٔ لیزا از نظر فناوری پیشرفته بود اما بهدلیل هزینههای بالای فناوری، هیچوقت قادر به ورود به جریان اصلی بازار نشد. برای کسانیکه میتوانستند هزینههای بالا را بپردازند خدمات این شرکت مطلوب بود و معمولاً پس از ارائه شدن به بازار باعث پیروی دیگر شرکتها در آن زمینهٔ خاص نیز میگشت.
بهعنوان مثال یکی از مهمترین موفقیتهای این شرکت سامانهٔ تولید و توسعهٔ نرمافزار مبنی بر روشهای شیءگرا بوده است. جابز معمولاً برای بازاریابی محصولات نکست به حوزههای دانشگاهی و علمی روی میآورد. چرا که فناوریهای نو موجود در این محصولات بدیع و آزمایشی بودند (و هنوز به شکل نهائی و بالغ نرسیده بودند). از این محصولات میتوان به هستهٔ ماخ (Mach Kemel)، ترانهٔ پردازش سیگنال دیجیتال (DSP) و پورت اینترنت توکار (Built-in) اشاره کرد.رایانهٔ تکست کیوپ (Next Cube) پیادهسازی ایدهٔ فلسفی جابز دربارهٔ یک رایانهٔ ”بین شخصی“ (Interpersonal) بود که بهنظر او بهعنوان قدم بعدی پس از رایانههای ”شخصی“ مطرح میشد. این ایده به این معنا بود که اگر رایانه ارتباط افراد با یکدیگر و همکاری و همفکری را به سادگی ممکن میساخت، بسیاری از مشکلاتی که رایانههای – شخصی – ناتوان از حل آنها بودند، حل میشد.
پیش از این جابز بهدلیل در نظر نگرفتن امکانات ارتباط با شبکه در رایانهٔ مکینتاش بسیار نقد شده بود و اکنون سعی میکرد که آن اشتباه را تکرار نکند. در زمانیکه رایانه برای اکثر افراد معنی متن سادهٔ رایانهای را داشت جابز با علاقهٔ فراوان سامانهٔ رایانامهای تکست – نکست میل – را بهعنوان نمونهای از فلسفهٔ – بینشخصیاش- به نمایش گذاشت. این سامانه از اولین سامانههائی بود که امکانات قرار دادن نگارههای قابل لیک و قابل نمایش بر روی تمام رایانهها در متن رایانه را در خود داشت.
جابز شرکت نکست را با وسواس کمال و عالی بودن به هر بهاء ممکن اداره میکرد. این توجه فراوان به جزئیات در نهایت باعث نابودی بخش سختافزار این شرکت شده اما از سوی دیگر، به دنیا نشان داد که جابز میتواند یک رایانهٔ مکینتاش را طراحی کند که از نمونهٔ اصلیاش (که توسط اپل طراحی و ساخته شده بود) بهتر باشد. جعبهٔ رایانهٔ نکست کیوپ از فلز منیزیم بود که با لیزر برش داده میشد، در دید عموم نمونهای از تلاش برای رسیدن به کمال به هر بهائی ذکر میشود.
همانطور که جابز در اپل به آیبیام حمله میکرد، در زمان مدیریت شرکت نکست هم آغاز به سرزنش شرکت سان مایکرو سیستمز بهعنوان رقیبی بزرگ، نمود. بعدها، پس از تعطیل شدن بخش سختافزار شرکت نکست، جابز و اسکات مکنیلی از مدیران سان مایکرو سیستمز، محصولی مشترک با نام اُپن اِستپ را ارائه کردند. با وجود اینکه کتابهای تاریخی، زمان کوتاهی که جابز مدیریت نکست را بهعهده داشت بهطور غلوآمیز و اغراقشدهای درخشان توصیف میکنند، ولی آثار و نتایج مدیریت وی بر این شرکت دو رویداد عظیم را برای جهان رایانه به ارمغان آورد:
۱) وب جهان پهنا، تیم برنرزلی در مرکز تحقیقات هستهای اروپا (CERN)، سامانهٔ اصلی وب جهان پهنا را بر روی یک ایستگاه کاری رایانهٔ نکست ایجاد کرد. تأکید جابز بر این نکته که افراد عادی هم باید بتوانید برنامههای کاربردی ”پراهمیت“ (Mission-Critica) بنویسند، بنیان برنامهای کاربردی بهنام ”سازندهٔ رابط کاربر“ (Interface Builder) گشت که برنرزلی با استفاده از آن نتوانست برنامهای با نام (WorldWideWeb ۱.۰) را بنویسد.
۲) بازگشت شرکت رایانهای اپل. اتکاء اپل به نرمافزارهای کهنه و سوءمدیریت درونی در شرکت بهخصوص در مورد ناتوانی آن برای انتشار نسخهای به روز سان عمده برای سیستم عامل رایانههایش، در اوایل و میانهٔ دههٔ ۱۹۹۰ میلادی این شرکت را به ورشکستگی نزدیک نمود. ایدههای مترقی جابز در مورد تکیه کردن به بنیانهای یونیکس در دههٔ ۱۹۸۰ میلادی جاهطلبی بزرگی پیش نبود و حتی نوعی بازگشت به عقب محسوب میشد. اما این انتخاب در نهایت شالودهٔ محکم و بسطپذیری برای یک سیستم عامل گشت. بعدها، اپل از این روش استفاده کرد و تحت رهبری جابز تولید دوباره را تجربه نمود.
فناوریهای تولیدی شرکت نکست نیز به پیشرفت بسیاری از فناوریهای دیگر مانند برنامهنویسی شیءگرا، نمایش پست اسکریپت و دستگاههای نور مغناطیسی کمک نمود.
۳) بازگشت به اپل
۴) در سال ۱۹۹۷ (میلادی)، اپل شرکت نکست را به قسمت ۴۰۲ میلیون دلار خرید و جابز به شرکتی که خود تأسیس کرده بود بازگشت. در سال ۱۹۹۷ یا از بین رفتن اطمینان هیئتمدیره به جیل آملیو مدیر ارشد عملیاتی اپل در آن زمان، جابز مدتی بهعنوان مدیر موقت برگزیده شد. بههنگام بازگشت به اپل و بهدست گرفتن مجدد رهبری این شرکت جابز از عنوان “iCED” که در آن CEO در زبان انگلیسی مخفف ”مدیر ارشد عملیاتی“ است، استفاده کرد. در ماه مارس سال ۱۹۹۷ جاز بهطور ناگهانی تعدادی از پروژهها مانند اپل نیوتن، سایبر داگ و اُپن داک را لغو کرد. در ماههای بعدی، بسیار از کارمندان دچار این ترس شدند که در صورت برخورد کردن به جابز در آسانسور شرکت ”ممکن است وقتی در آسانسور باز میشود بیکار شوند. واقعیت این بود که تعداد افرادی که عذرشان توسط اسیو از شرکت خواسته میشد اندک بود، ولی چند نفر قربانی کافی است تا ترس به دل کل اهالی شرکت بیفتد“.
۵) با خریدن شرکت نکست توسط اپل، اکثریت فناوریهای آن نیز به محصولات اپل راه یافت و از میان آنها ”نکست استپ“ از همه قابلتوجهتر است که در طول زمان رشد یافته و به مَک او اِس تِن تبدیل شده است. اپل تحت رهبری جابز با معرفی رایانهٔ آی مَک فروشاش را به شکل قابل توجهی افزایش داد. از آن زمان، طراحی جذاب و معروفیت نام اپل محصولات این شرکت را محبوب ساخته است.
در سالهای اخیر، این شرکت با گسترش در حیطههای مختلف مواجه بوده است. با معرفی دستگاه قابل حمل پخش موسیقی آیپاد، نرمافزار موسیقی دیجیتال آی تیونز و فروشگاه موسیقی آی تیونز، شرکت اپل تاخت و تازی در زمینهٔ دستگاههای شخصی الکترونیکی و موسیقی بر خط به راه انداخته است. همراه با قدرت بخشیدن به نوآروری، جابز به کارمندانش گوشزد میکند که ”هنرمند واقعی بستهبندی و ارسال میکند“ (Real artists ship) که منظور او از این حرف این است که تحویل محصول کارا در زمان مشخص شده همانقدر مهم است که نوآوری و طراحی محشر اهمیت دارند.
جابز سالها است با حقوق یک دلار در سال برای اپل کار میکند و این باعث شده است که نام او بهعنوان ”کمحقوقترین مدیر ارشد عملیاتی“ در کتاب رکوردهای جهانی گینس ثبت شود. در سخنرانی افتتاحیهٔ نمایشگاه ”مک ورلد اکسپو“ در سانفرانسیسکو، حذف عنوان ”موقت“ از عنوان اداری جابز اعلام شد. با وجود اینکه حقوق فعلی او در اپل به شکل رسمی همان مقدار یک دلار در سال باقی مانده است، او تعدادی هدیهٔ پربهاء از طرف هیئتمدیرهٔ شرکت دریافت کرده است. از جمله این هدایا میتوان به یک هواپیمای جت ۹۰ میلیون دلاری و کمتر از ۳۰ میلیون سهام شرکت اشاره کرد که اولی در سال ۱۹۹۰ و دومی در سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ به او اعطاء شدهاند. بنابراین با وجود حقوق یک دلار در سال، از زحمات او در این شرکت بهخوبی قدردانی شده است.
جابز برای توانائیهای خارقالعادهاش در بازاریابی و کسب رضایت مشتریان، همزمان تشویق و نقد شده است و حتی به این توانائیها، عنوان ”حوزهٔ تحریف حقیقت“ دادهاند که مخصوصاً در زمان سنخنرانیهای افتتاحیه در همایشها و نمایشگاههای مک ورلد بارز میشوند. این مسئله – حوزهٔ تحریف حقیقت – از جنبهای دیگر به قیمتگذاری غیررقابتی محصولات اپل (مانند قیمت بالای رایانهٔ G۴) و اتخاذ تصمیماتی خارج از نیازهای بازار (مانند حذف رایانههای خانوادهٔ مکینتاش) نیز اشاره دارد.
تمام تصمیمات جابز موافقت عام را کسب نکردهاند، بهعنوان مثال تلاشهای اپل برای بازاریابی محصولاتش در دههٔ ۸۰ میلادی با وجود کیفیت عالی فناوری برای خریداران سهام غریبه بود و آنها به خرید سهام شرکت ”آی بیام“ روی آوردند و سهام اپل با افت قیمت مواجه شد. بعدها نیز شرکت مایکروسافت با تولید و توسعهٔ رابط گرافیکی کاربر ویژهٔ خود، ویندوز، به سلطهٔ اپل بر این حیطه پایان داد.
در سال ۲۰۰۵ جابز در پاسخ به انتقاداتی پیرامون برنامههای ضعیف شرکت اپل در مورد بازیافت زبالههای الکترونیکی، در گردهمائی سالانهٔ اپل که در آوریل این سال در کاپرتینو برگزار شد، نسبت به این انتقادات مدافعین محیط زیست عکسالعملی تند نشان داد. در این جلسه زمانی که یکی از نمایندگان برنامههای سرمایهگذاری مسئولانهٔ اجتماعی از وی پرسید که به چه دلیل برنامههای شرکت اپل در مورد بازیافت نتوانسته است به سطح برنامههای شرکتهای دیگر رایانهای چون دل و اچپی برسد، جابز با ”چرت و پرت“ خواندن گلایههای مدافعین محیط زیست، منتقد مذکور را از میدان به در کرد.
با وجود این، چند هفتهٔ بعد اپل اعلام کرد که آیپادهای خراب که باید بازیافت شوند را به رایگان از طریق فروشگاههای خردهفروشیای جمعآوری خواهد کرد. جمعیتی فعال در زمینهٔ بازیافت زبالههای الکترونیکی که با نام ”Computer TakeBack Campaign“ مشهور است، به این تصمیم شرکت اپل با برافراشتن پرچمی به یک هواپیمای در حال پرواز بر فراز محل برگزاری مراسم فارغالتحصیلی دانشجویان دانشگاه استانفورد – که سخنران افتتاحیهٔ آن جابز بود – عکسالعلم نشان داد. روی پارچهٔ بستهشده به هواپیما نوشته شده بود: ”استیو! بازیگر کوچکی نباش. همهٔ زبالههای الکترونیکی را بازیافت کن!“ (Steve – Don&#۰۳۹;t be a mini – Player recycle all e-waste).
● پیکسار و دیزنی
در سال ۱۹۸۶ جابز و اِدوین کَتمول با همراهی هم استودیوی پویانمائی پیکسار را بنیان نهادند. این شرکت که در زمینهٔ پویانمائی رایانهای فعالیت میکند در کالیفرنیا قرار دارد. این شرکت حولبخش گرافیک رایانهای لوکاس فیلم شکل گرفت. این بخش را جابز به یکسوم قیمت مشخص شده به مبلغ ۱۰ میلیون دلار از جرج لوکاس خریده بود. پیکسار یک دهه بعد با ساخت فیلمهای پیشروئی مانند ”داستان اسباببازی“ معروف و موفق گردید. از آن زمان به بعد این شرکت فیلمهای پویانمائی دیگری مانند ”زندگی یک حشره“ (۱۹۹۸). ”داستان اسباببازی ۲“ (۱۹۹۹۹)، ”شرکت هیولاها“ (۲۰۰۱)، ”در جستجوی نیمو“ (۲۰۰۳) و ”اُعجوبهها“ (۲۰۰۴) را ساخته است که همهٔ آنها برندهٔ جوایزی بودهاند. سهام جابز در این شرکت هماکنون در حدود یک میلیارد دلار ارزش دارد. فیلم بعدی ساخته شده در این شرکت خودروه (Cars) نام دارد و در سال ۲۰۰۶ نمایش داده خواهد شد.
”در جستجوی نیمو“ و ”اُعجوبهها“ هر یک جایزهٔ بهترین فیلم پویانمائی از آکادمی اُسکار را دریافت کردهاند.
در ۲۴ ژانویه ۲۰۰۶ شرکت والت دیزنی – پخشکنندهٔ تمام فیلمهای پویانمائی ساخته شده توسط پیکسار، معاملهای را که برای خریدن پیکسار در جریان است، آشکار کرد. خبر این معامله که هنوز در جریان است، پس از تأیید هئیتمدیرهٔ شرکت دیزنی اعلام شد. بر طبق مفاد این معامله، ۷,۴ میلیارد دلار از سهام دیزنی را تشکیل خواهد داد. جابز، بهعنوان عمدهترین سهامدار پیکسار، پس از این معامله، بزرگترین سهامدار دیزنی خواهد شد که در حدود ۶ درصد از کل سهام این شرکت متعلق به او خواهد بود.
همچنین جابز در هیئتمدیرهٔ دیزنی عضویت خواهد یافت.
سهام جابز در دیزنی از سهام مدیر ارشد عملیاتی پیشین این شرکت آیزنر – که هنوز ۱,۷ درصد از سهام دیزنی را در دست دارد، بیشتر خواهد بود. مدیرعامل دیزنی – روی آی. دیزنی – (دارای حدود ۱ درصد سهام شرکت)، آیزنر را بهدلیل برخی مسائل از این شرکت اخراج نمود و بهنظر میرسد معاملهای خرید پیکسار به این مسئله سرعت بخشیده است.هماهنگی این معامله باید با قوانین سازمانهای ناظر بر اجراء قوانین مربوط به ائتلاف شرکتها برای جلوگیری از ایجاد تراست (Anti Trust) که از قوانین تجاری کشور آمریکا است، بررسی گردد، اما پیشبینی میشود که از نظر قوانین مشکلی برای آن نباشد و انتظار میرود که پذیرفته شود.
● زندگی شخصی
جابز با ”لورن پاول“ در تاریخ ۱۸ مارس ۱۹۹۱ ازدواج کرده است و این زوج دارای سه فرزند هستند. همچنین، او دختری به نام ”لیزا بِرِنان جابز“ از نامزد سابقاش – ”کریس بِرِنان“ – که هیچوقت بهطور رسمی با هم ازدواج نکردند، دارد.
در کتاب ”دومین امید استیو جابز در راه موفقیت“ (The Second Coming of Steve Jobs) نویسندهٔ این کتاب – ”آلن دویْستْچمَن“ – راجع به ملاقاتهای عاشقانهٔ جابز با خواننده زن آمریکائی چون بائز مینوسید. دویستچمن با نقل قول آوردن از ”الیزابت هولمز“ که یکی از دوستان جابز در کالج رید بوده است، مینویسد: ”من اعتقاد داشتم که جابز بیشتر به این دلیل عاشق جون بائز شده که این زن زمانی معشوقهٔ (باب) دیلَن بوده است“.
در کتاب استیو جابز؛ تمثال (iCon Steve Jobs) نوشتهٔ ”جِفری اس. یانگ“ و ”ویلیام اِل. سیمون“، نویسندگان به این مسئله اشاره میکنند که جابز ممکن بود با جون بائز ازدواج کند اگر سن بائز (۴۱ سال) در آن زمان باعث این نمیشد که امکان بچهدار شدن برای آنها وجود نداشته باشد. احتمالاً بائز و جابز دوست باقی ماندند. بائز در بخش سپاسگزاریهای کتاب خاطراتی که در سال ۱۹۸۷ با نام ”صدائی برای خواندن“ منتشر کرد، از جابز نام برده است.
جابز، برخلاف ادعای برخی، با وجود اینکه گوشت قرمز نمیخورد، گیاهخوار نیست، ولی گاهی غذایش از گوشت ماهی است.
در سال ۱۹۸۲ میلادی، جابز آپارتمانی را در سان ریموی نیویورک، جائی که شاهزاده خانم یاسمین آقاخان – دختر رینا هَی وُرث – هم آپارتمانی در آنجا دارد، خرید. این مجموعهٔ آپارتمانی در آن زمان و بیشتر محل کار و زندگی گروهی از افراد بود که به پیشرو و ترقیخواه معروف بودند. جابز، با کمک آی. ام. پی (معمار معروف چینی که یکی از موفقترین معماران قرن بستم نام گرفته است)، سالها وقت صرف کرد که این آپارتمان قرار گرفته در دو طبقهٔ فوقانی بُرج شمالی این مجتمع را بازسازی کند. اما با تمام این احوال، او و خانوادهاش هیچوقت به این آپارتمان نقل مکان نکردند و در نهایت بیست سال بعد آن را به خوانندهٔ گروه یوتو – بونو – فروخت.
در سال ۱۹۸۴ جابز یک عمارت مستعمراتی اسپانیائیها که ۱۶۰۰ متر مربع وسعت و ۱۴ اتاق خواب داشت را خرید. این عمارت بهدست جورج واشنگتن اسمیت طراحی شده و در وودساید، کالیفرنیا قرار دارد. جابز ده سال در این عمارت در حالت تقریباً بدون اثاثیه زندگی کرد و در سال ۱۹۹۸ جابز به بیل کلینتون اجازه داد که برای مدتی از آن استفاده کند (دختر کلینتون در انشگاهی در آن حوالی تحصیل میکرد). اما با وجود اینها ساختمان این عمارت بهدلیل بیتوجهی به وضعیت نامناسبی درآمده است. جابز که تصمیم به تخریب عمارت و ساخت خانهای کوچکتر روی آن زمین داشت، با مخالفتهائی از جانب علاقمندان حفظ میراث فرهنگی مواجه شد. در ژوئن ۲۰۰۴، شورای شهر وودساید به جابز اجازهٔ تخریب این ملک را داد مشروط بر اینکه به مدت یک سال آگهیهائی را منتشر کند تا مشخص گردد که کسی علاقمند به خرید و بازسازی این ساختمان هست یا خیر. تعدادی از اشخاص تمایل خود را به این مسئله اعلام کردهاند که در میان آنها میتوان به ریچارد پیونیکا – وکیل – اشاره کرد که پیش از این نیز تجربیاتی در زمینهٔ بازسازی املاک کهن داشته است.
در ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۴ جابز برای خارج کردن یک تومور از لوزالمعدهاش تحت عمل جراحی قرار گرفت. او به یکی از اشکال بسیار نادر سرطان لوزالمعده به نام ”تومور Slet cell neuroendocrine“ دچار شده بود که نیازی به شیمیدرمانی یا پرتودرمانی ندارد. در غیاب او، ”تیم کوک“، مسئول عملکرد و فروش جهانی شکرت اپل، کمپانی را اداره میکرد.
در سال ۲۰۰۵ میلادی، جابز در عکسالعمل به چاپ شدن یک زندگینامهٔ غیرتأیید شده توسط او بهوسیله انتشارات جان وایلی (بهنام ”استیو جابز؛ تمثال“ که قبلاً به آن اشاره شد) فروش تمام کتابهای چاپ شده توسط این انتشارات را در فروشگاههای خردهفروشی شرکت اپل ممنوع کرد.
در مصاحبهای با نام آنچه موش زمستان خواب گفت؛ چگونه پادفرهنگ دهه ۶۰ رایانههای شخصی را شکل داد در این کتاب، استیو جابز راجعبه این مسئله صحبت میکند که چگونه مصرف ال اس دی یکی از تأثیرگذارترین تجربههای زندگیاش بوده است.
● اختلافنظرها در مورد جابز
▪ راجع به شخصیت سلطهجو و متوقع استیو جابز بسیار صحبت و نوشته شده است و تعدادی زندگینامهٔ غیرتأیید شده توسط او نیز موجود است:
معرفی کتاب
– قلمرو پادشاهی کوچک (The Little Kingdom) نوشتهٔ مایکل مورنیز.
– استیو جابز: سفر همان پاداش است (The Joumey is the Reward) نوشتهٔ جفری اِس. یانگ.
دومین امید استیو جابز در راه موفقیت (The Second Coming of Steve Jobs) نوشتهٔ آلن دویستْچمَن.
– استیو جابز ؛ تمثال (iCon Steve Jobs ) نوشتهٔ جفری اس. یانگ و ویلیام ال. سیمون.
در کتاب استیو جابز؛ تمثال، نویسندگان به این مسئله اشاره میکنند که شخصیت پل جابز – پدرخوانده استیو – بهعنوان دلیل سلطهجوئی وی شناخته میشود:
– ”پل در ابتدا بهعنوان شَرخَر یک شرکت مالی فعال در زمینهٔ وام خودرو استخدام شد. وظیفهٔ او این بود که با قدرت بدنیای که داشت به این شرکت در راستای جمعآوری وامهای عقبمانده و پرداختنشده کمک کند. جثهٔ بزرگ و شخصیت سلطهجوی او با این شغل خطرناک سازگاری داشت و از سوی دیگر توانائیهای مکانیکی خودرو که داشت به او کمک میکرد که در صورت نیاز قفل خودروهائی که وام آنها پرداخت نشده بود را باز کند و آنها را بدون کلید راهاندازی کند“.
در فیلم مستند ”Triumph of the Nerds“ قضیهٔ مشهور اخراج جاز از شرکت رایانهای اپل وسط مدیرعامل وقت آن شرکت – جان سکولی – و هیئتمدیرهٔ اپل از دید اشخاص متفاوت بررسی شده است:
– کریس اسپینوزا: ”نقشههای پر آب و تابی که برای (رایانهٔ) مکیناش کشیده شده بود بهدلیل وضعیت این محصول در بازار، کم کم داشت نقش بر آب میشد. و حقیقت این بود که وضعیت این محصول در بازار وحشتناک نبود، میشد که این محصول را نجات داد. اما شکافی که بین این و آن نقشههای پرزرق و برق و وضعیت محصول در آن زمان ایجاد شده بود، آنقدر باورنکردنی بود که کسی باید کاری میکرد و این شخص جان سکولی بود“.
– جان سکولی: ”هیئتمدیره باید انتخابی را انجام میداد و من گفتم ”ببینید، این شرکت استیو است، من را اینجا آوردهاند که کمک کنم. اگر میخواهید که او باز هم شرکت را اداره کند، از نظر من مشکلی ندارد ولی دست کم باید تصمیم بگیریم که چه میخواهیم بکنیم و همگی آن هدف را پشتیبانی کنیم…“ و در نهایت پس از اینکه هیئت مدیره با استیو صحبت کرد و با من هم صحبت کرد، تصمیم بر این شد که برنامههای من را ادامه دهیم و استیو شرکت را ترک کرد .
– استیو جابز : ”چه میتوانم بگویم؟ من شخص اشتباهی را استخدام کردهام. او همه چیز را که من برایش ۱۰ سال زحمت کشیده بودم از بین برد و با کنار زدن خود من هم شروع کرد. اما این غمانگیزترین بخش قضیه نیست. اگر اپل تبدیل به آن چیزی شده بود که من در نظر داشتم با خوشحالی این شرکت را ترک میکردم“.
– لاری تِسلِر: ”کارمندان شرکت احساسات متناقضی در مورد این قضیه داشتند، همه زمانی دور یا نزدیک مرعوب استیو جابز شده بودند و آسودگی قطعی در این بود که مرعوبکننده برود.
و از سوی دیگر همان کارمندان مرعوبشده احترام زیادی برای استیو جابز قائل بودند، و همهٔ ما نگران این مسئله بودیم که برای این شرکت بدون قدرت تصور، بدون بنیانگذار و بدون جذبه (کاریزما) چه اتفاقی خواهد افتاد“.
– آندی هِرتزفِلد: ”او (جابز) این مسئله را بهعنوان یک حملهٔ شخصی محسوب کرد و بهعنوان مقابله به مثل، شروع کرد به جمله کردن به سکولی؛ حملهای به شکل یک عقبنشینی گوشهگیرانه، چون مطمئن بود که هیئتمدیره طرف او را خواهد گرفت و از سکولی پشتیبانی نخواهد کرد… از دست دادن استیو برای اپل دردی بود که هیچوقت بهبودی پیدا نکرد؛ او قلب و روح و نیروی پیشروندهٔ شرکت بود. اپل امروزه جائی بسیار متفاوت خواهد بود؛ آنها روحشان را از دست دادند…“.
● گفتارها
”وقتی که جوان بودم، نشریهٔ جالبی یود بهنام ”فهرست تمام زمین“ که یکی از کتابهای مقدس نسل من بود. این کتاب بهوسیله مردی به نام استوارت بِرنَد در محلی نه چندان دور از اینجا در ”مِنلو پارک“ تهیه میشد. و دید شاعرانهٔ او به این نشریه زندگی میبخشید. این مسئله مربوط به اواخر دههٔ ۱۹۶۰ است. یعنی پیش از رایانههای شخصی و نشر رومیزی. بنابراین تمام این نشریه با استفاده از ماشین تحریر، قیچی و دوربینهای فوری (پولاروید) درست میشد. سیو پنج سال پیش از بهوجود آمدن گوگل، این نشریه مانند یک گوگل کاغذی بود؛ کاملاً ایدهآلگرایانه و سرشار از ابزارهای خوب و اندیشههای بزرگ“. سخنرانی استیو جابز در جشن فارغالتحصیلی دانشجویان دانشگاه استانفورد، ۱۲ ژوئن ۲۰۰۵ (نقل شده در نشریه برخط (گزارش استانفورد“ در تاریخ ۱۴ ژوئن ۲۰۰۵)
● منابع
Young, Jeffrey S.and William L.Simon (۲۰۰۵).
iCon Steve Jobs: The Greatest Second Act in the History of Business, Wiley, Trade Cloth
Hertzfeld, Andy. (۲۰۰۴). Revolution in The Valley.
O&#۰۳۹;Reilly, Sebastopol,CA
Kahney, Leander. (۲۰۰۴). The Cult of Mac.No Starch Press, Inc., San Francisco,CA.
Deutschman, Alan (۲۰۰۱).The Second Coming of Steve Jobs Broadway
Freiberger, Paul Swaine, Michael (۱۹۹۹). Fire in the Valley: The Making of The Personal Computer McGraw-Hill Trade
Malone Michael S.(۱۹۹۹) Infinite Loop ISBN
۱۸۵۴۱۰۶۳۸۴ (Aurum Press Ltd, London), (Bantam Doubleday Dell Publishing Group)
Levy, Steven, (۱۹۹۴) Insanely Great: The Life and Times of Macintosh, the Computer that Changed Everything, Penguin Books, NewYork, NY
Stross, Randall E (۱۹۹۳) Steve Jobs and The next Big Thing, Atheneum Books, NY
Denning Peter J.and Karen A.Frenkel. (Aprill ۱۹۸۹). “A Conversation with Steve Jobs, Comm. ACM,Vol. ۳۲, No.۴, pp. ۴۳۷-۴۴۳
Young, Jeffrey S. (۱۹۸۸) Steve Jobs: The Jounney is the Reward, Scott, Foresman and Co.Glenview IL.
Slater, Robert. (۱۹۸۷). Portraits in Silicon, Mit Press, Cambridge MA, Chapter:۲۸
Caddes, Carolyn. (۱۹۸۶). Portraits of Success:
Impressions of Silicon Valley Pioneers, Tioga Publishing Co., Palo Alto CA
Levy, SSteven, (۱۹۸۴ Hackers: Heroes of the Computer Revolution, Anchor Press/ Doubleday, Garden City. NY
منبع : مجله بازیهای رایانهای
گرداوری : فن و هنر ایران زمین