توماس چیپندیل در ژوئن 1718 در اوتلی در “غرب یورکشایر انگلیس” متولد شد. وی در لندن به کابینت سازی مبلمان در سبک های میانه گرجی ، روکوکو انگلیسی و نئوکلاسیک طراحی کرد
چیپندیل نام یک گروه رقص و اواز هم هست :
به نقل از گوگل : Chippendales یک گروه رقص است که بیشتر به خاطر اجرای موسیقی استریپ تیش مردانه و لباس مجلسی فوقانی اندام رقصنده هایش از پاپیون ، یقه و دکمه های سرآستین پیراهن که در یک تنه غیر لخت پوشیده شده است ، شناخته می شود.
توماس چیپندیل (179-1718) در ژوئن 1718 در اوتلی در غرب یورکشایر انگلیس متولد شد. وی در لندن به کابینه سازی مبلمان در سبک های میانه گرجی ، روکوکو انگلیسی و نئوکلاسیک طراحی کرد. در سال 1754 او کتابی از طرح های خود را منتشر کرد ، با عنوان آقای نجیب زاده و مدیر کابینت ساز ، که به موجب آن موفقیت مشهور شد. این طرح ها نمایانگر مد فعلی بریتانیا برای مبلمان آن دوره هستند و اکنون در سطح جهان تولید می شوند. طبق تاریخ ثبت شده در سنت مارتین در فیلدها ، وی در 16 نوامبر 1779 در قبرستان از زمان ساخت گالری ملی به خاک سپرده شد. مبلمان چیپندیل بسیار ارزشمند است. یک کابینت پادوک که در طی سال 2008 به حراج عرضه شد ، به قیمت 2،729،250 پوند فروخته شد.
پسر نجار ، چیپندیل ، ترجیح داد با چوب قرمز (صیقلی یا بدون رنگ) کار کند. در سال 1752 او کارگاه خود را در لندن افتتاح کرد ، حدود 20 کارگر استخدام کرد ، با تأکید بر ساختار و عملکرد آنها با تزئینات مختلف روبان ، شروع به تصفیه و بازسازی طرح های مبلمان موجود کرد. وی همچنین از انگیزه های سبک های چینی -گاتیکی جدا نمی شود.
چیپندیل تنها فرزند جان چیپندیل (1668–1768) ، وصال ، و همسر اولش ماری (نیاو Drake) (1693–1729) متولد شد.
خانواده Chippendale مدت ها درگیر تجارت چوبی بودند و بنابراین او احتمالاً آموزش های اولیه خود را از پدرش دیده بود ، هرچند اعتقاد بر این است که قبل از اینکه دوباره به لندن برود ، وی نیز توسط ریچارد وود در یورک آموزش دیده بود .
در 19 ماه مه 1748 کاترین Redshaw در چپل، سنت جورج ازدواج میفیر و آنها پنج پسر و چهار دختر داشت.
در دهه 1760 ، تحت تأثیر رابرت آدام ، توماس به ( ساختار یا شکل های ) عملکردی روی آورد که با زیبایی شناسی کلاسیک متمایز بود ، به ویژه ، او فضا های داخلی را طراحی می کرد و کاخ هاروود در نزدیکی لیدز را مبلمان کرد . در اواخر عمر ، او دیگر تجارت را متوقف کرد و مدیریت کارگاه را به پسرش که نام او را بر دوش داشت ، سپرد.
ادامه در انتهای صفحه ..
گالری تصاویر
تخت خواب , “طرحی برای تختخواب دولت” از کارگردان ، 1762. چیپندیلصندلی بازو ، (یکی از مجموعه ها) ، ج. 1771 ، چوب ، چرم زرد مراکش – Harewood Houseصندلی راحتی ، 1773 ، گیلت وود ، اتاق خواب ایالتی – Harewood Houseکابینت ، دهه 1700 ، ماهاگونی – اتاق نشیمن لرد هاروود – خانه هاروودصندلی (یکی از سوئیت ها) با تاج Lascelles ، دهه 1700 – سالن ورودی – Harewood Houseیک میز Chippendale چینیجا لباس ، دهه 1700 – دکوراسیون اتاق خواب شرقی – Harewood HouseCommode ، دهه 1700 – اتاق خواب شرقی – Harewood Houseدیانا و مینروا کمود ، 1773 ، چوب ماهون و جنگل های عجیب و غریب ، اتاق خواب دولتی – Harewood Houseکابینت ژاپنی ، (یکی از جفت ها) – اتاق نقاشی دارچین – Harewood Houseآینه (یکی از جفت ها) ، ج. 1778، giltwood – گالری – Harewood Houseآینه (یکی از جفت ها) ، 1773 ، گیلت وود ، اتاق خواب ایالتی – Harewood Houseپایه و کوزه (یکی از جفت ها) ، اواسط دهه 1700 ، برای استفاده به عنوان گرم کننده صفحه – اتاق ناهارخوری ایالتی – Harewood Houseمیز Pembroke توسط Chippendale برای Paxton House ، 1775.Secretaire ، دهه 1770 ، اتاق خواب دولتی – خانه Harewoodتختخواب سلطنتی ، 1773 ، چوب های منبت کاری شده و حکاکی و مروارید ، داماس ابریشم ، اتاق خواب سلطنتی – Harewood Houseکمد لباس با سه لطف ، اواخر دهه 1700 ، تزئینات روی چوب ساتن با معرق گل محمدی – اتاق نقاشی زرد – خانه هاروود“دو قفسه کتاب” ، از مدیر ، 1754.تختخواب دیوید گاریک ، c.1775 ، تختخواب در سال 1860 از یک تخت به یک تخته کاهش یافت ، اکنون در موزه V&A استمیز کنسول ، مبدا ناشناخته ، با سلارت توسط توماس چیپندیل ، ج. 1771 ، چوب گل محمدی و اورملو – اتاق ناهارخوری سلطنتی – Harewood Houseمیز تحریر چیپندیلصندلی چیپندیل سبک استانی با استادانه درست شده “سبک گوتیک” تزئينات و نقش و نگار پنجره ای گوتیك میله تزئيني پشت صندلی تماسپلاک آبی به یاد چیپندیل در محل تولد ویمیز کنسول و آینه (یکی از یک جفت) ج. 1779 ، تخته سنگ مروارید با روکش مرمر و گلدان – گالری – خانه هاروود
در طی سال 1749 چیپندیل خانه ای متوسط در دادگاه كودویت ، نزدیك كاون گاردن اجاره كرد . در سال 1752 مجدداً به دادگاه سامرست ، واقع در خارج از رشته رفت . در سال 1754 Chippendale به 60-62 St Martin’s Lane در لندن نقل مکان کرد ، جایی که برای 60 سال آینده تجارت خانوادگی در آن فعالیت می کرد ، تا اینکه در سال 1813 پسرش ، توماس Chippendale (جونیور) به دلیل ورشکستگی اخراج شد. در طی سال 1754 او همچنین با جیمز رانی ، یک بازرگان ثروتمند اسکاتلندی ، مشارکتی را آغاز کرد ، که همزمان با تولید چاپ اول مدیر Chippendale ، پول را به تجارت می پرداخت.. راني و دفتردار او ، توماس هيگ ، احتمالاً از نظر مالي اين تجارت مراقبت مي كردند. همسر وی ، کاترین ، در سال 1772 درگذشت. پس از مرگ جیمز رانی در سال 1766 ، به نظر می رسد توماس هیگ 2000 پوند از بیوه رانی قرض گرفته است ، که او برای تبدیل شدن به شریک زندگی چیپندیل استفاده کرد. هنری فرگوسن ، یکی از مجریان رانی ، شریک سوم شد و بنابراین تجارت در Chippendale ، Haig و Co. توماس Chippendale (جونیور) مدیریت تجارت را در سال 1776 به عهده گرفت و به پدرش اجازه بازنشستگی داد. او دوباره به محلی که آن زمان Lob’s Fields (امروزه به عنوان خیابان دری معروف است) در کنزینگتون نقل مکان کرد. چیپندیل در 5 آگوست 1777 با الیزابت دیویس در کلیسای Fulham Parish ازدواج کرد. وی صاحب سه فرزند دیگر شد. در سال 1779 Chippendale به Hoxton نقل مکان کرد و در آنجا بر اثر بیماری سل درگذشت و در آنجا به خاک سپرده شدSt Martin-in-the-Fields در 16 نوامبر 1779.
یک تندیس و پلاک یادبود اختصاص یافته به چیپندیل در خارج از گالری مدرسه گرامر قدیمی در میدان مانور ، در شهر زادگاه اوتلی ، نزدیک لیدز ، یورکشایر وجود دارد . در نمای موزه ویکتوریا و آلبرت ، لندن ، یک شکل مجسمه سازی شده در اندازه کامل از توماس چیپندیل وجود دارد .
متاسفانه کتاب اصلی چیپندیل را نتوانستیم دانلود کنیم ولی یک برداشت و موشکافی در 16 صفحه را از این کتاب برای شما درج میکنیم .
وی پس از کار به عنوان سازنده کابینت سفر در لندن ، در طی سال 1754 ، اولین کابینت ساز بود که کتابی از طرح های خود را منتشر کرد ، با عنوان آقای و مدیر کابینت ساز . سه نسخه منتشر شد ، اولین بار در 1754 ، به دنبال آن چاپ مجدد مجازی در 1755 ، و سرانجام یک نسخه اصلاح شده و بزرگ در 1762 ، که در آن زمان طرح های مصور Chippendale نشانه هایی از نئوکلاسیسیسم را نشان می داد . چیپندیل در طول سالهای فعالیت خود رقابت قابل توجهی داشت ، به ویژه توسط اینس و میهو .
آثار برجسته
چیپندیل چیزی فراتر از فقط یک کابینت ساز بود ، او یک طراح داخلی بود که به جنبه های دیگر دکوراسیون مانند مبلمان نرم و حتی رنگی که باید در یک اتاق رنگ آمیزی کرد ، مشاوره داد. در طول بزرگترین موفقیت شرکت ، پس از انجام ساخت و ساز اصلی ، می تواند مانند یک طراح داخلی مدرن که با متخصصان دیگر کار می کند و برای تهیه اتاق های کاملاً تزئین شده و مبله یا خانه های کامل قرارداد منعقد کند. چیپندیل اغلب از مشتری های اشرافی پورسانت های کلانی دریافت می کرد. 26 کمیسیون از این تعداد مشخص شده است. در اینجا مبلمان Chippendale هنوز دیده می شود. مکانها عبارتند از:
یک میز Chippendale چینی نوستل پریوری ، یورکشایر ، برای سر رولند وین ، Bt (85-1766) ؛ قلعه بلر ، پرتشایر ، برای دوک آتول (1758) ؛ خانه ویلتون ، برای هنری ، دهمین ارل پمبروک (c 1759–1773). مرشام لو هاچ ، کنت ، برای سر ادوارد ناتکبول ، Bt (797-1767) ؛ دیوید گریک هم در شهر و هم در ویلای خود در همپتون ، میدلکس نورمنتون هال ، راتلند و دیگر خانه های سر گیلبرت هیتکوت Bt (1768–78) که شامل مدیریت مراسم تشییع جنازه لیدی بریجت هیتکوت ، 1772 بود. خانه هاروود ، یورکشایر ، برای ادوین لاسل (1767–78). نیوبی هال ، یورکشایر ، برای ویلیام ودل (حدود 1772–76) ؛ معبد نیوزام ، یورکشایر ، برای لرد اروین (1774) ؛ خانه Paxton ، Berwickshire ، اسکاتلند ، برای خانه Ninian (1774–91) ؛ Burton Constable Hall ، Yorkshire for William Constable (1768–79) خانه پتورث ، ساسکس و دیگر خانه های جورج ویندام ، سومین ارل اگرمونت (797-1777). Dumfries House ، آیرشایر ، اسکاتلند ، برای 5 Earl of Dumfries.
صندلی چیپندیل سبک استانی با استادانه درست شده “سبک گوتیک” تزئينات و نقش و نگار پنجره ای گوتیك میله تزئيني پشت صندلی تماس چیپندیل در تهیه مبلمان داخلی طراحی شده توسط رابرت آدام و در بروکت هال ، هرتفوردشایر و ملبورن هاوس ، لندن ، برای لرد ملبورن ، با سر ویلیام چمبرز (حدود 1772–75) همکاری کرد.
ثروتمندترین افراد روی کره زمین در برابر ویروس کرونا ایمنی ندارند. با افزایش همه گیر این بیماری در اروپا و آمریکا ، بازارهای جهانی سهام منفجر شدند و ثروتهای زیادی را از بین بردند. از 18 مارس ، هنگامی که ما این لیست را نهایی کردیم ، فوربس 2،095 میلیاردر شمارش کرد ، 58 نفر کمتر از یک سال پیش و 226 کمتر از فقط 12 روز زودتر ، وقتی که ابتدا این ارزش های خالص را محاسبه کردیم. از میلیاردرهای باقی مانده ، 51 درصد فقیرتر از سال گذشته هستند. به طور خام ، میلیاردرهای جهان 8 تریلیون دلار ارزش دارند که نسبت به سال 2019 700 میلیارد دلار کاهش یافته است.
جف بزوس , ثروتمندترین افراد جهان
جف بزوس ثروتمندترین فرد جهان برای سومین سال پیاپی است ، با وجود دادن 36 میلیارد دلار ارزش سهام آمازون به همسر سابق خود مک کنزی بنزوس به عنوان بخشی از حل و فصل طلاق آنها در تابستان گذشته. وی 113 میلیارد دلار ارزش دارد که با افزایش 15 درصدی سهام آمازون از لیست سال 2019 ما خریداری شده است. غول تجارت الکترونیکی که او اداره می کند ، در میان همه گیری ها در کانون توجه قرار داشته است. استخدام 100000 کارگر تمام وقت و نیمه وقت برای کمک به افزایش تقاضای مصرف کنندگان در خانه و خرید آنلاین می باشد.
بیل گیتس جایگاه خود را به عنوان ثروتمندترین شماره ها نگه می دارد و پس از آن ، برنارد آرنو ، دزد دریایی کالاهای لوکس ، که از وارن بافت خواستار شد تا برای اولین بار در مکان شماره سه حرکت کند. آلیس والتون ، وارث ثروت والمارت ، ثروتمندترین زن است که با 54.4 میلیارد دلار در رتبه نهم قرار گرفت. در مجموع ، 241 زن در این لیست قرار گرفتند ، از جمله 7 نفری که با همسر ، خواهر و برادر یا فرزند خود ثروت دارند.
بزرگترین سودآور از نظر دلار ، شین یینگلین ، ثروتمندترین پرورش دهنده خوک جهان است. وی در رتبه 43 قرار دارد و 18.5 میلیارد دلار ارزش دارد – از زمان لیست سال 2019 ، 14.2 میلیارد دلار افزایش قیمت ، پس از سهم سهام غذاهای خود با نام Shenzhen Muyuan Food تقریبا سه برابر شد زیرا آنفولانزای خوکی آفریقا باعث کاهش عرضه خوک ها و افزایش قیمت ها شد.
درمجموع ، 267 نفر که لیست سال گذشته را تشکیل داده اند ، به دلیل کمبود مشاغل ، از کار افتادند. در میان قابل توجه ترین ترک ها ، آدام نویمان از WeWork است. 21 نفر دیگر درگذشت. با این وجود ، فوربس 178 تازه وارد را از 20 کشور در حال تعقیب یافت ، از جمله برخی ، مانند بنیانگذار و مدیر عامل شرکت زوم ویدئو ارتباطات ، که در میان واقعیت فعلی پناهگاه در محل ما ، خدماتش رونق می گیرد. ایالات متحده با 614 کشور با بیشترین میلیاردرها با 456 کشور و پس از آن چین بزرگ (از جمله هنگ کنگ و ماکائو) با 456 کشور باقی مانده است.
برای خالص روزانه ارزش خالص هر 2،095 میلیاردر ، به سایت forbes.com/real-time-billionaires بروید
یوهان ولفگانگ فون گوته ( / ɡ ɜːr تی ə / ؛ آلمانی: [یوهان vɔlfɡaŋ fɔn ɡøːtə] ( گوش دادن ) ؛ 1749 اوت 28 – 22 مارس 1832) یک نویسنده و آلمانی بود دولتمرد . آثار او شامل چهار رمان است. شعر حماسی و شعر ؛ پروس و آيات درام؛ خاطرات؛ یک زندگینامه انتقاد ادبی و زیبایی شناسی ؛ و رساله های گیاه شناسی ، آناتومی و رنگ. علاوه بر این، قطعات متعددی از ادبیات و علمی وجود دارد، بیش از 10،000 نامه، و نزدیک به 3000 طراحی شده توسط او وجود دارد.
یوهان ولفگانگ فون گوته (به آلمانی: Johann Wolfgang von Goethe) (زادهٔ ۲۸ اوت ۱۷۴۹ در فرانکفورت – درگذشتهٔ ۲۲ مارس ۱۸۳۲ در وایمار)شاعر، ادیب، نویسنده، نقاش، محقق، انسانشناس، فیلسوف و سیاستمدار آلمانی بود. او یکی از کلیدهای اصلی ادبیات آلمانی و جنبش وایمار کلاسیک و همچنین رمانتیسیسم بهشمار میرود. وی یکی از مردان بزرگ فرهنگی قرون ۱۸ و ۱۹ اروپا و یکی از افراد برجستهٔ ادبیات جهان محسوب میشود. گوته آلمانی، شکسپیر انگلیسی، هومر یونانی، و دانته ایتالیایی را چهار رکن ادبیات اروپا میدانند.
آلفرد روزنبرگ (ایدهپرداز اولیه نازیسم) نظرات خود را مرهون و برگرفته از آموزههای گوته میداند و او را «جوهر روح خود» نامیدهاست.
خانه یوهان ولفگانگ فون گوته در مجموعه سنتگرایی وایمار قرار دارد.
یوهان ولفگانگ فون گوته (به آلمانی: Johann Wolfgang von Goethe) (زادهٔ ۲۸ اوت ۱۷۴۹ در فرانکفورت – درگذشتهٔ ۲۲ مارس ۱۸۳۲ در وایمار)شاعر، ادیب، نویسنده، نقاش، محقق، انسانشناس، فیلسوف و سیاستمدار آلمانی بود. او یکی از کلیدهای اصلی ادبیات آلمانی و جنبش وایمار کلاسیک و همچنین رمانتیسیسم بهشمار میرود. وی یکی از مردان بزرگ فرهنگی قرون ۱۸ و ۱۹ اروپا و یکی از افراد برجستهٔ ادبیات جهان محسوب میشود. گوته آلمانی، شکسپیر انگلیسی، هومر یونانی، و دانته ایتالیایی را چهار رکن ادبیات اروپا میدانند.
آلفرد روزنبرگ (ایدهپرداز اولیه نازیسم) نظرات خود را مرهون و برگرفته از آموزههای گوته میداند و او را «جوهر روح خود» نامیدهاست
خانه یوهان ولفگانگ فون گوته در مجموعه سنتگرایی وایمار قرار دارد.
پدر گوته، یوهان کاسپار گوته (۱۷۱۰-۱۷۸۲) همراه با خانوادهاش در یک خانهٔ بزرگ در فرانکفورت زندگی میکرد، که آن زمان قسمتی از امپراتوری مقدس روم بود. مادر گوته نیز «کاترینا الیزابت گوته» (تِکستور سابق) از خانوادههای سرشناس فرانکفورتی بود.
یوهان ولفگانگ در کنار پدر و معلم خصوصیاش بسیاری از معلومات را، از جمله زبانهای لاتین، یونانی، فرانسوی، انگلیسی و عبری فرا گرفت.
او بین سالهای ۱۷۶۵-۱۷۶۸ در لایپزیگ به تحصیل حقوق پرداخت و در آنجا به اشعار کریستین فورشتگوت گلرت علاقه پیدا کرد. پس از سال ۱۷۶۸، گوته به زادگاهش بازگشت و مدتی نیز در دارمشتات بود.
گوته پس از این که تعدادی از آثار بزرگش را به پایان رساند، سال ۱۷۷۵ به وایمار رفت و در آنجا بین سالهای ۱۷۷۶-۱۷۸۶ (حدود ۱۰ سال) وزیر حکومتشد. سپس او تا سال ۱۷۸۸ به ایتالیا رفت و در آنجا به تحصیل هنر و مجسمهسازی باستانی پرداخت. او خود را با کارهای میکل آنژ و رافائل مشغول کرد.
سال ۱۷۸۸، گوته به وایمار بازگشت و تقریباً باقی عمرش را در آنجا گذرانید، هرچند که زندگی او در آنجا با جنگهای ناپلئونی روبهرو شد. گوته در وایمار به تحصیل زبانهای فارسی و عربی و همچنین قرآن پرداخت و شیفتهٔ اشعار حافظ شد. وی علاقه ویژهای نیز به شهر ایلمناو در نزدیکی وایمار داشتهاست. در کوه کیکل هان در نزدیکی شهر ایلمانو کلبهای از وی به یادگار ماندهاست.
سِر ایزاک نیوتن (به انگلیسی: Sir Isaac Newton); زاده ۲۵ دسامبر ۱۶۴۲ – درگذشته ۲۰ مارس ۱۷۲۷) فیزیکدان، ریاضیدان، ستارهشناس،فیلسوف و شهروند انگلستان بودهاست.∗
نیوتون در سال ۱۶۸۷ شاهکار «اصول ریاضی فلسفهٔ طبیعی» را به نگارش درآورد. در این کتاب، او مفهوم گرانش عمومی را مطرح ساخت و با تشریح قوانین حرکت اجسام، علم مکانیک کلاسیک را پایه گذاشت. از دیگر کارهای مهم او بنیانگذاری حساب دیفرانسیل و انتگرال است. نام نیوتن با انقلاب علمی در اروپا و ارتقای نظریهٔ خورشید-مرکزی پیوند خوردهاست. او نخستین کسی است که قواعد طبیعی حاکم بر گردشهای زمینی و آسمانی را کشف کرد. وی همچنین توانست برای اثبات قانونهای حرکت سیارههای کپلر برهانهای ریاضی بیابد. در جهت بسط قوانین نامبرده، او این جستار را مطرح کرد که مدار اجرام آسمانی مانند دنبالهدار، لزوماً بیضوی نیست، بلکه میتواند هذلولی یا شلجمی نیز باشد. افزون بر اینها، نیوتن پس از آزمایشهای دقیق دریافت که نور سفید ترکیبی از تمام رنگهای موجود در رنگین کمان است. او فرضیهٔ موجی کریستیان هویگنس را دربارهٔ نور رد کرد. از دیدگاه نیوتن نور جریانی از ذرات است که از چشمهٔ نور به بیرون فرستاده میشوند.
نیوتن دیدگاهی نزدیک به دئیسم داشتهاست و بسیاری از پژوهشگران و زندگینامه نگاران از او را به عنوان یک دئیست نزدیک به مسیحیت یاد میکنند
آیزاک نیوتن در نیمه شب عید سال نو ۱۶۴۲ به دنیا آمد. او کودکی زودرس و بقدری نحیف بود که پزشکان به زنده ماندنش امید چندانی نداشتند . پدر وی که کشاورزی مرفه بود سه ماه پیش از تولد او از دنیا رفته بود و هانا مادر آیزاک مجبور بود این کودک رنجور را به تنهایی بزرگ کند. خانهٔ مادری او در وولزثروپ بزرگ و راحت بود. آنها فقیر نبودند، اما بزرگ کردن آیزاک که کودکی رنجور و نحیف بود برای مادری تنها آسان نبود.
مدال فیلدز یا نشان فیلدز (به انگلیسی: Fields Medal) جایزهای است که هر چهار سال یکبار به ابتکار ریاضیدان کاناداییجان چارلز فیلدز در جریان کنگره اتحادیه جهانی ریاضیات به ریاضیدانان جوان (کمتر از چهل سال) که کار ارزندهای در ریاضی انجام داده باشند، داده میشود.
جایزه فیلدز به طور رسمی از سال ۱۹۵۴ اهدا میشود. این جایزه را «نوبل ریاضیات» میخوانند (جایزه نوبل در رشته ریاضی اهدا نمیشود). این جایزه در واقع یک مدال (یا سکه) به همراه ۱۵٬۰۰۰ دلار کانادا است. سکه از طلا ساخته شده روی آن تصویر نیمرخ ارشمیدس حکاکی شدهاست. نکتهٔ مهم دربارهٔ این جایزه این است که این جایزه تنها به افراد زیر چهل سالی اعطا میشود که کشف مهمی در ریاضیات کرده باشند.
منبع ویکی پدیا
این مدال برای اولین بار به دو دانشمند ریاضیدان لارس آلفُرس و جسی داگلاس داده شد.
اَرَسطو یا ارسطاطالیس زبان یونانی: Ἀριστοτέλης، تلفظ: آریستوتِلِس، زادهٔ ۳۸۴ ق.م. -درگذشتهٔ ۳۲۲ ق. م) از فیلسوفان یونان باستان بود. او یکی از مهمترین فیلسوفان غربی به حساب میآید. در هجده سالگی به آکادمی افلاطون راه یافت و به مدت بیست سال در مکتب افلاطون کسب دانش کرد و آموزگار اسکندر مقدونی بود. نوشتههای او در زمینهها و رشتههای گوناگون از جمله فیزیک، متافیزیک، شعر، زیستشناسی، منطق، علم بیان، سیاست، دولت و اخلاق بودهاند. ارسطو به همراه سقراط و افلاطون از تأثیر گذارترین و بزرگترین فیلسوفان یونان باستان بودهاست. این سه تن فلسفه غربی را بر اساس فلسفه پیش از سقراط یونان بنیاد نمودند. ارسطو فلسفه را بهعنوان «دانش هستی» تعریف میکرد . منبع ویکی پدیا – گرداوری گروه فن و هنر ایران زمین
مبانی نظری معماری
7 آذر 1390 – جلسه نهم
مراجع این قسمت کتاب های « تاریخ فلسفه غرب» برتراند راسل به ترجمه نجف دریا بندری، « حقیقت و زیبایی» بابک احمدی، « معماری غرب » امیر بانی مسعود و وبلاگ آقای ایمان رئیسی هستند.
ارسطو Aristotle
ارسطو گویا در 384 ق.م در در شهر استاگیرا واقع در نزدیکی المپیای کنونی به دنیا آمد. پدرش مقام پزشک خاص پادشاه مقدونیه را به ارث برده بود. ارسطو در هجده سالگی به آتن رفت و شاگرد افلاطون شد و تا هنگام مرگ وی در 7-348 ق.م. در آکادمی به سر برد. آکادمی که در ورزشگاهی بیرون شهر آتن بود، در ابتدا مکانی مقدس و طبیعی در میان بیشه ای با درختان زیتون و هبه شده به الهه خرد و فرزانگی، آتنا بود، که سپس افلاطون در آن با شاگردانش به بحث فلسفی می پرداخت و بعد آن مباحث را به شیوه ای روشمند برای آموزش فلسفه تبدیل کرد. ( 387 ق.م. )
ارسطو از سیزده تا شانزده سالگی آموزگار اسکندر بود ولی به نظر می رسد تاثیر این دو بر یکدیگر بسیار اندک بوده است. از آن پس تا مرگ اسکندر، ارسطو در آتن می زیست و مکتب خود را بنیان نهاد و کتب خود را نوشت تا با مرگ اسکندر یونانیان طغیان کردند و به دشمنی وی و دوستانش برخاستند و ارسطو را به بدبینی متهم کردند و ارسطو فرفر را بر قرار ترجیح داد و سال بعد یعنی 322 ق.م. از جهان رفت. ارسطو اولین فیلسوفی است که معلم وار به تدوین اندیشه های خود پرداخت.
ǂ اخلاق ارسطو
از نظر ارسطو فضیلت بر دو گونه است:
عقلی و اخلاقی.
فضائل عقلی از آموختن حاصل می شوند و فضایل اخلاقی از عادت. وظیفه قانونگذار است که با پدید آوردن عادت های خوب، شهروندان را خوب سازد. وی می پندارد که اگر ما را به کسب عادت های خوب وادار کنند زمانی خواهد رسید که از انجام دادن کارهای خوب لذت خواهیم برد. هر فضیلتی حد وسط افراط و تفریط است، که هرکدام در جای خود رذیلتند اشتباه تایپی ( باید باشد) و این نظریه معروف میانه روی ارسطو است.
ǂ فلسفه سیاسی ارسطو
کتاب سیاست با یادآوری اهمیت دولت آغاز می شود، دولت عالیترین نوع جامعه است و هدف آن والاترین خوبی ست. به ترتیب زمانی نخست خانواده قرار دارد که بر دو نوع رابطه طبیعی زن و مرد و ارباب و برده استوار است. سپس چند خانوار که کنار هم قرار می گیرند یک دهکده پدید می آید و چند دهکده یک دولتند، اگر بتوانند نیازمندی های خود را تامین کنند. د.لت گرچه از لحاظ زمانی پس از خانواده قرار دارد اما بر آن و حتی فرد مقدم است مانند بدن بر دست. و هر کل که بر جزء مقدم است. دولت تنها عبارت از اجتماعی برای تبادل کالا و جلوگیری از وقوع جرم نیست، بلکه مقصود از آن زندگی خوب استو زندگی سعاتمندانه و محترمانه.
قسمت اعظم بحث صرف خانواده و از آن هم صرف بردگی شده است، بردگان جزء خانواده ولی طبیعتا پایینتر از صاحب خود و نه یونانی، بلکه از نژاد پست تر و دارای روحی کوچکتر!!! هستند. پیشه وری فن ثروت اندوزی نیست و راه طبیعی ثروت اندوختن اداره کردن خانه و زمین است. از این راه ثروت محدود به دست می آید ولی تجارت ثروت نامحدود می آفریند و ربا خواری منفور است.
نظام اشتراکی افلاطون و از بین بردن خانواده برای ارسطو ناگوار است و معتقد است فرزندان باید والدین خود را بشناسند و برعکس تا توجه کافی دریافت کنند و اگر بنیان خانواده نباشد، کدام زن باید خانه را اداره کند؟ او معتقد است نظام مالکیت اشتراکی مین نیز مردان را تنبل بار می آورد ولی باید مردم را به گونه ای تربیت کرد که مال خود را تا اندازه زیادی در اختیار دیگران بگذارند… ( برای مطالعه بیشتر به کتاب تاریخ فلسفه غرب مراجعه نمایید )
ǂ زیبایی و تقلید در کتاب ارسطو
در سده های میانه می پنداشتند که ارسطو جلد دومی برکتاب پوئتیک درباره کمدی نوشته است که از خنده آغاز می شود و گم شده است، بحث درباره آثار گم شده ارسطو زیاد است از جمله کتابی درباره زیبایی. البته به نظر می رسد کتاب پوئتیک موجود بخشی از کتاب مفصلی بوده است اما مدرکی در دست نیست که باور کنیم این کتاب در باره زیبایی بوده است و جای این بحث در آثار ارسطو خالی است.
بنا به مباحث کتاب پوئتیک آشکار می شود که ارسطو نیز با افلاطون در مورد اهمیت توجه به هنر از دیدگاه کارکردی هم نظر بوده است. اما در حالیکه افلاطون بیشتر به کارکردهای اجتماعی هنر هنر می اندیشید و دیدیم که دیدگاه سختگیرانه و حتی می توان گفت استبدادی در مورد هنر نیز از اینجا ریشه می گرفت، ارسطو به کارکردهای فردی، درونی و ژرف هنر فکر می کرد و آن ها را با واژه ی ” کاتارسیس” یعنی پالایش یا تطهیر مشخص می کرد. نزد او این واژه به این معنا بود که هنر روح و جان آدمی را می پالاید، از بدی ها پاک می کند و اسباب تزکیه نفس را فراهم می آورد. این دیدگاه موجب می شود که ارسطو نه از هنر فاسد و تاثیرهای ویرانگر آن، بل از هنر همچون اسباب پیشرفت و سازندگی روحح آدمی یاد کند و می توان برداشت وی را تا حدودی روانشناسانه نیز دانست. وی بیان می کند که تراژدی شفقت و هراس را بر می انگیزد تا سبب پالایش و تطهیر نفس انسان از این عواطف و انفعالات گردد. پیداستت که گوینده چنین نظری آنجا هم که حکم به کارآیی یا ناکارآیی اثر هنری بدهد، باز فرمان اخراج هنرمند از کشور را صادر نمی کند. می توان دید که نظر ارسطو در تقابل با دیدگاه افلاطون قرار دارد که هنر را جزء فرودست نفس می دانست.
در فصل هفتم کتاب پوئتیک می خوانیم که ” امر زیبا، ناچار باید که بین اجزاء آن نظم و ترتیبی وجود داشته باشد و همچنین باید حدی و اندازه ای معین داشته باشد … ” موضوعی که ذهن افلاطون را به خود مشغول داشته بود و سده ها بعد، نظریه پردازان رمانتی سیسم آلمانی در تعریف زیبایی از آن سود بردند.
بسیاری از خوانندگان پوئتیک از بحث آن در مورد هنر همچون تقلید واقعیت به نتیجه ای نادرست رسیده اند. به گمان آن ها ارسطو هنر را تقلید دقیق، کامل و جزء به جزء طبیعت می دانست. در آغاز کتاب ارسطو گفته است که تمامی هنرها در حکم تقلید هستند. در فصل دوم آمده است: ” کسانی که تقلید می کنند، کارشان توصیف افعال اشخاص است”، البته مقصودش در گستره هنرهای نمایشی است. ارسطو شرح می دهد که می توانن کردار افراد را یا بهتر از آنچه به راستی هست نشان داد یا بدتر از آن. پس روشن است که بحث بر سر تقلید صرف نیست. وی می گوید همانطور که نقاشان اندازه های واقعی را رعایت نمی کنند، هنرهای نمایشی هم افعال و کردارها را با تفاوت هایی نمایش می دهد و همین تفاوت است که تراژدی را از کمدی جدا می کند، زیرا این یکی مردم را پست تر از آن چه در واقع هستند تصویر می کند و آن دیگر مردم را از آن چه در واقع هستند برتر و بالاتر نشان می دهد. پس می توان گفت که تقلید هنری لزوما تقلید از امر واقعی نیست، بل استوار است به برداشت ذهنی از واقعیت.
افلاطون می گفت که هنر و نمایش عواطف و هیجان را به جان آدمی بیدار می کنند و از این رو روح را دستخوش آشفتگی و آشوب می سازند. ارسطو برعکس می گفت که اگر روح مستعد این آشوب باشد، از راه های دیگری جز هنر نیز به این آشفتگی گرفتار خواهد آمد. اما نکته اینجاست که هنر و نمایش با ایجاد امکان ظهور این عوامل آشوب، در واقع روح را آرام می کنند و می پالایند.
ǁ مارکوس ویتروویوس
در عهد باستان نقد معماری پیش رفتی بسیار کمتر از نقد در عرصه نگارگری و پیکرتراشی داشت. این وضعیت در طول سدههای بعد نیز ادامه یافت. به نظر میرسد که علت عمدة این پدیده، دشواری شناخت تمایز بین فعالیتهای معماری و ساختمان سازی باشد.
ارسطو معماری را هنری مفید میشناسد، زیرا خانه که به طوری عادی محصول معماری است، انسان را از ناملایمات طبیعی مصون میدارد. تقلیدی نبودن معماری باعث شده است که همچون نگارگری و پیکرتراشی هنر تلقی نشود. حداکثر چنین درک شده است که در معماری به اثر مفید، ارزش زیبایی تزئین نیز افزوده شده است.
ارسطو میان عناصر، علل و اصول تمایز قایل بود. برای تعیین اصول معماری خوب راه منطقی این خواهد بود که اول عناصر معماری را تعریف کنیم، دوم اینکه علمی که خوب بودن را شکل میدهد، کشف کنیم و پس از آن است که با ترکیب این دو مورد آنها را بعنوان اصول معماری خوب کنار هم قرار میدهیم.
ویتروویوس با بستری که از اندیشه های فیلسوفان یونانی از جمله افلاطون و ارسطو بوجود آمده بود، به تدوین نظریه معماری پرداخت. او در قرن اول بعد از میلاد کتاب «ده کتاب معماری» را نوشته است که در نوع خود بسیار واجد اهمیت است.
ویتروویوس ضمن تصدیق نوشته های معماران یونانی بویژه پیتیوس و هرموژنه در تدوین دیدگاههای او در خصوص معماری، بر اهمیت آموختن فلسفه و موسیقی توسط معماران بسیار تائید کرد. او ضمن بیان آشنایی خود با آثار سیسرو، لوکرتوس و دارو اشارهای داشت بر اینکه این نویسندگان رومی در ارائه آثار خود بطور آشکار از ادبیات یونانیان الگوبرداری کردند. در سراسر کتاب ویتروویوس به نظرات فیثاغورث، دموکریتوس، افلاطون و ارسطو اشاره شده است
ویتروویوس- در کتاب «ده کتاب معماری» آورده است : “من قوانین مشخصی را تنظیم کردهام که شما با مطالعة آنها میتوانید کیفیت ابنیهای را که تاکنون احداث کردهاید و همچنین آنهایی را که قرار است احداث کنید، مورد قضاوت قرار دهید؛ چرا که من در این رساله اصول معماری را ارائه دادهام.”
این کتاب که از ده فصل تشکیل شده، هر فصل رایک کتاب نامیده که دارای مباحثی به شرح زیر است:
– کتاب اول: آموزش معمار، قواعد کلی تکنیکی و زیبایی شناسی پایه. بخش های فرعی معماری، مکان یابی شهر، دیوار های شهر، جهت یابی خیابان ها با توجه به باد ها و … .
– کتاب دوم: منشا خانه ی مسکونی، مصالح ساختمانی.
– کتاب سوم: ساخت معبد.
– کتاب چهارم: انواع معبد: نظامهای ستون گذاری، نظریة تناسب .
– کتاب پنجم: ابنیة عمومی، با اشارة خاص به تئاترها.
– کتاب ششم: خانه های شخصی.
– کتاب هفتم: کاربرد مصالح ساختمانی، نقاشی دیوار و رنگها.
– کتاب هشتم: آب و تدارک برای ذخیرة آب.
– کتاب نهم: ساعتهای خورشیدی و آبی.
– کتاب دهم: ساخت ماشین آلات
ویتروویوس در بخش اول کتاب دوم، نظریة خود را در مورد اصول معماری ارائه داده است: “نخستین خانه ها نمونه برداری از اشکال طبیعی (پناهگاه، لانه پرندگان و غارها) بودهاند، چرا که بشر از طبیعت پیروی میکند و از طبیعت میآموزد. او معتقد است که معماری اولین هنر و علمی است که ایجاد شده است و از این رو برتری خاصی در میان سایر هنرها دارد. ” در بخش اول کتاب نهم، وی گیتی و سیارات و جهان را به صورت طرحی معماری توصیف می کند که در آن قوانین گیتی و معماری به طور آشکار و به صورت همانند و یکسان مورد ملاحظه قرار گرفتهاند. این دیدگاه اساس و پایة بیانات بعدی در باب معماری و خداوند- به عنوان معمار جهان- فرض شده است: «دوس آرکیتکوس ماندی» به عنوان خداوند و معمار به عنوان خدای دوم «آرکتیکوس- سکندوس دوس» مطرح شده است.
او در بخش اول کتاب نخست خود، معمار را همانند صنعتگر مینگرد و معتقد است که معمار باید در صناعت و نظریه پردازی استاد باشد. صنعت ایدهای است که به واسطة مفاهیم عملی تشخیص داده میشود. ویتروویوس تحصیلات وسیع و متنوع را برای معمار ضروری میداند. این تحصیلات در زمینههایی هستند که مشاغل مختلف مربوط به معماری اقتضا میکند.” اما مهمترین نظریه ی ویتروویوس که از آن زمان تا کنون، به روش های مختلف مورد بحث قرار گرفته، مطرح کردن سه اصل آسایش(Firmitas )، استحکام (Utilitas )و زیبایی(Venustas)، به عنوان اصول معماری است. او در فصل سوم کتاب اول بیان میکند، معماری باید به این سه اصل وفادار بماند.
مقولة اصلی زیبایی به شش نظریة عمده تقسیم میگردد، که از میان آنها فقط دیستریبیوتیو در زمره ی کارایی نیز میآید. ویتروویوس برخی مواقع به این ایدهها اسامی لاتین میدهد و بعضی مواقع وقتی مترادف مشخص لاتین ندارد، از اسامی یونانی استفاده کرده است:
1) اوردیناتیو (ordinative)
2) دیسپوزیتیو(dispositive)
3) اوریتمیا(orythmia)
4) سیمتریا(semmetria)
5) دکور(décor)
6) دیستریبیوتیو (disturbutive)
برخی از تعاریف ویتروویوس که در درک این نظریات مشکلاتی را ایجاد میکند، با شرح و تفسیر در زیر آورده شدهاند:
اوردیناتیو: متناسب کردن جزئیات در بخشهای جداگانه ساختمان، و خارج از تناسبات است.
اوریتمیا : که حاصل تناسبات معقول و تأثیر تناسبات در نقطه دید ناظر است. این مورد کمابیش به مفاهیم مدرن هارمونی و هماهنگی ارتباط پیدا میکند.
سیمتریا: تقارن، عبارت از هارمونی ناشی از بخشهای تشکیل دهندة ساختمان است و عبارت است از مجموعه بخشهای مجزای ساختمان که به فرم، کلیتی متناسب و پایدار میبخشد. مفاهیم اوردیناتیو، اوریتمیا و سیمتریا جنبه های متفاوتی از پدید ه ی زیباشناسی ساختمان هستند. ارودیناتیو به عنوان اصل اولیه، سیمتریا به عنوان نتیجه و اوریتمیا به عنوان تأثیر توصیف میشود.
دکور: ظاهر صحیح ساختمان، بدین معنی که ساختمان با کاربردی که دارد، متناسب باشد؛ بخصوص در ساخت معبد، دکور به اقتضای فرم و محتواست، نه آرایشها و تزئینات بکار رفته. به کارگیری دستورالعمل ها نیز تحت همین نظام صورت میگیرد.
دیستریبیوتیو: عبارت است از ادارة ممتاز مصالح و سایت همراه با دقت و اقتصاد در محاسبه هزینه های ساختمان و نظایر آن. دیستریبیوتیو ساختمان ها باید به گونهای طراحی گردند که متناسب با نیازهای ساکنان آنها باشند.
شش ایده بنیادین ویتروویوس به سه دسته تقسیم میشود:
اوردیناتیو، اوریتمیا، و سیمتریا: جنبه های متفاوت تناسبات ساختمان را مشخص مینمایند.
دیسپوزیتیو: مربوط به طرح هنری است که انعکاس و ابداع لازمة آن هستند.
دکور و دیستریبیوتیو: به کاربرد مقتضی دستورالعمل و ارتباط بین خانه و ساکنان مربوط میباشند.
جملات کلیدی ویتروویوس در باب تناسب در فصل اول کتاب سوم آمده است که در آن، موضوع ساخت معبد را برای نخستین بار مطرح میکند. طراحی معابد بر پایة تقارن است و معماران باید از این قانون تبعیت کنند. این امر از تناسب که یونانی ها به آن انالوجیا میگویند، ناشی میشود. وقتی همه ی بخش های ساختمان در کل بر پایه ی یک واحد منتخب واقع شده باشند، که به عنوان پیمون (مدول) مورد استفاده قرار گیرد، تناسب ایجاد میشود. تقارن از این جا محاسبه میشود و استنباط میگردد. چرا که بدون تقارن و تناسب هیچ معبدی نمیتواند طرحی مستدل و منطقی داشته باشد. مگر اینکه ارتباط دقیقی بین بخش های آن همانند ارتباط بین اجزاء بدن انسان وجود داشته باشد. در این بخش کتاب، تناسب معماری به سه شیوه تعریف شده است:
1) به واسطة ارتباط بخش ها با یکدیگر 2) به واسطة ارجاع همة اندازه گیری ها به یک مدول رایج 3) به واسطه قیاس با تناسبات بدن انسان
این تعاریف که دو جنبه از مفهوم تناسب را نشان می دهند، از زمان ویتروویوس تاکنون عمدتآً باعث ایجاد بحث نظریة معماری شدهاند: یکی تناسب به عنوان ارتباط اعداد مطلق، و دیگری تناسب ناشی از مقایسه با بدن انسان. ویتروویوس سپس قوانین بنیادی تناسب را برای بدن انسان وضع مینماید.
طول پیشانی یک سوم طول صورت را به عنوان مدول فرض میکند. او این تناسبات انسانی را برای نقاشی و مجسمه سازی به کار میبندد ولی فوراً ادامه میدهد: “به طور مشابه بخش های معابد باید با کلیت آن در تناسب و هماهنگی باشد.” ویتروویوس در جملات بعدی، تلاش میکند تا بدن انسان را با فرمهای مربع و دایره ترکیب کند و به این طریق ارتباطی بین انسان، هندسه و عدد به وجود آورد. در این بخش از کتاب،« مرد ویتروویوسی» توصیف میشود. نقطة مرکزی در بدن انسان ناف است، چرا که اگر انسان به پشت دراز بکشد و بازوها و پاهای خود را دراز کند و دایرهای به مرکز ناف وی زده شود، انگشتان دست و پای وی روی محیط دایره واقع خواهند شد. به این ترتیب همان طور که دایره تشکیل میشود، مربع نیز ایجاد میگردد، چرا که اگر از کف پا تا بالای سر اندازه گرفته شود و این اندازه با فاصله بین بازوها مقایسه گردد، میتوان دریافت که عرض و ارتفاع با هم برابرند.” .(مرد ویتورین که توسط داوینچی کشیده شده و تناسبات بدن انسان را نشان می دهد براساس نوشته های ویتروویوس است)
” ویتروویوس به منظور اثبات رابطة بین تناسبات بدن انسان و اعداد، مدعی است که همة اندازه ها (انگشت، کف، دست، پا و بازو) از تناسبات بدنی انسان فسخ شدهاند و اینکه در نهایت عدد صحیح ده و سیستم اعشاری، مربوط به تعداد انگشتان دست است. (همچنین باید به این واقعیت توجه داشت که تعداد رسالههای ویتروویوس ده تا هستند.) ویتروویوس عدد 6 را به عنوان عددی صحیح در نظر میگیرد. حاصل جمع این دو عدد یعنی 16، از نظر ویتروویوس صحیح تر از هر دوی این اعداد (6 و 10) است.”
“ویتروویوس در هیچ جا نظریة عمومی در باب تناسب با مقادیر عددی ارائه نمیدهد. فقط وقتی که در مورد انواع معابد توضیح میدهد، اعداد نسبی واقعی را که با قیاس ستون با بدن انسان استدلال میشوند، ارائه میدهد. از این رو تصور میشود که ستون دوریک با بدن انسان مذکر ارتباط داشته باشد. این ستون با 6 فوت (حدود 828/1 متر) بلندی است. بنابراین بلندی ستون دوریک با احتساب سر ستون باید 6 برابر کمترین قطر آن باشد. بدین ترتیب، او با الهام از تناسبات بدن انسان مؤنث، نسبت 1 به 8 (کمترین قطر به ارتفاع) را برای ستون یونیک پیشنهاد میدهد.”
او در جای دیگری بطور خلاصه، روند فعالیت معماری را توضیح داده است :” لازم نیست که یک معمار به چیزی جز اندازه ی نسبت های دقیق ساختمان توجه نماید. در مرحله بعد کار، عاقلانه این است که ماهیت و مشخصات محل را در نظر بگیرد، یا به کاربرد و زیبایی توجه کند.”
ویتروویوس کتاب سوم را با این جملات ادامه داد:
“همه ساختمان ها باید با توجه لازم به استحکام، آسایش و زیبایی ساخته شوند.” استحکام به پی و مصالح بستگی دارد، آسایش به ترتیب آپارتمان ها بستگی دارد، بطوریکه هیچ مانعی بر سر راه استفاده از آنها وجود نداشته باشد و زمانی که ظاهر کار خوشایند و نشانی از سلیقة خوب باشد و آنگاه که اجزاء ساختمان با توجه به اصول صحیح تقارن در تناسب کامل باشند.
ǁ لئون باتیستا آلبرتی
نویسنده، هنرمند، معمار، شاعر و فیلسوف دوره رنسانس، متولد 14 فوریه 144 و درگذشته به تاریخ 25 آوریل 1472 خانواده او به دلیل مشکلات سیاسی از فلورانس به جنوا تبعید شده بودند و آلبرتی در آنجا متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در علوم انسانی و در حالی که نوجوان بود، طی کرد. سپس به تحصیل حقوق، فیزیک و ریاضیات پیوست و در سال 1428 با درجه دکتری در حقوق فارغالتحصیل شد. در همین سالها چند کتاب منتشر کرد، از جمله “دی پیکتورا” که درباره نقاشی است و از اولین مطالعات علمی به روی پرسپکتیو به حساب میآید. در سفرهایی که با روحانیون آن دوران به نقاط مختلف داشت، با برونلسکی و دوناتلو آشنا شد. در سال 1452 کتاب ده جلدی “درباره معماری” را نوشت. در 25 سال آخر زندگیاش به طور جدی به معماری پرداخت و کتابهایی در ریاضیات، زیبایی شناسی و ادبیات منتشر کرد.
ǂ برخی دیدگاه های آلبرتی
آلبرتی متاثر از دیدگاههای ارسطو در زمینه هنر و زیبایی بود، زیبایی را نمودی از عالم مثل میدانست، به همین جهت معتقد بود برای زیباتر شدن باید هرچه بیشتر به طبیعت نزدیک شد. چرا که طبیعت نمودی از عالم مثل و نشانهای از زیبایی است.
ریاضی را پایه مشترک علم و هنر میدانست و معتقد بود هدف نهایی هنرمند که تقلید از طبیعت است، باید به کمک ریاضیات و استفاده از آن برای ایجاد هماهنگی صورت گیرد.
کتاب “درباره معماری” او، در محتوا و قالب تا حدی تحت تاثیر کتاب ویتروویوس بود که حدود 1500 سال قبل از آن نوشته شده بود، اما با این حال به آن کتاب با دید انتقادی نگریسته بود. تقسیم بندی کتاب بر اساس همان سه اصل ویتروویوس (فیرمیتاس، یوتیلیتاس و ونوستاس) انجام گرفته بود، اما به دلیل ارجحیت کارکردی بودن هنر (تحت تاثیر دیدگاه افلاطون و ارسطو) ، تقسیم بناها بر اساس عملکرد در آن نقش پررنگی دارد.
کتاب اول: تعاریف (طراحی)
کتاب دوم و سوم: فیرمیتاس (مواد و ساختار)
کتاب چهارم و پنجم: یوتیلیتاس (انواع ساختمان و کاربرد آن)
کتاب ششم تا نهم: ونوستاس (تزئین، ساختمانهای مقدس، بناهای عمومی و خصوصی، نظریه تناسب)
کتاب دهم: نتایج کلی
آلبرتی معتقد بود معمار کسی است که با هنر و روش اعجاب انگیزش قادر است با تفکر و ابداع، تدبیر کند و با درایت تمام کارها را به انجام برساند.
بر اساس کاربرد گونههای مختلف، بناها را به سه دسته تقسیم میکند (که یادآور هرم نیازهای مازلو ست)
تامین نیاز: ساختمانهایی که صرفا نیازهای انسان را برآورده میکنند
آسایش: ساختمانهایی که به منظوری مشخص به کار میروند
لذت: ساختمانهایی که برای لذت، خوشی و تفریح ساخته میشوند
ترکیبی زیباست که دیگر نتوان به آن چیزی اضافه یا از آن کم کرد.
همچنین به استفاده از اعداد (زوج و فرد) برای ایجاد تناسب و هماهنگی اعتقاد داشت.
پروژهها
– قصر روچلای ، تبحر آلبرتی، ترکیب طرحهای قدیمی و به دست آوردن یک طرح جدید از آنها بود، خود درباره این طرح گفته است: “من از هشت خانه، یک خانه ساختم”.
لئون باتیستا آلبرتی
نقاش
لئون باتیستا آلبرتی نقاش، هنرمند، معمار و نویسنده ایتالیاییاست. متولد ۱۴ فوریه ۱۴۰۴ در ایتالیا و مرگ او در ۲۵ آوریل ۱۴۷۲ بود. ویکیپدیا
تاریخ تولد: ۱۴ فوریهٔ ۱۴۰۴، جنوا، ایتالیا
تاریخ مرگ: ۲۵ آوریل ۱۴۷۲، رم، ایتالیا
آموزش: دانشگاه بولونیا
کتابها: De Re Aedificatoria، On the Art of Building in Ten Books، بیشتر
والدین: لورنزو آلبرتی، Bianca Fieschi
http://en.wikipedia.org/wiki/Palazzo_Rucellai
– طراحی نمای کلیسای سانتاماریا نوولا
http://en.wikipedia.org/wiki/File:Santa_Maria_Novella.jpg
– کلیسای سن فرانچسکو
http://en.wikipedia.org/wiki/File:Tempio_Malatestiano_Rimini.jpg
– کلیسای سن آندریا، آلبرتی در این پروژه که از بزرگترین بناهای دوره ابتدایی رنسانس است، عناصر معماری قدیمی کلیسا را با طاق نصرت ترکیب کرده و به طرح جدیدی رسیده است.
به صنایع چوب فن و هنر ( تاسیس 1340 تهران ) خوش آمدید .
طراح و سازنده ( رنگ کاری ) دکوراسیون چوبی سفارشی
بدلیل قطع پیام رسان واتساپ تصاویر و درخواست خود را روی ایمیل bestart2000@gmail.com ارسال کنید و با پیامک اطلاع دهید . ویا میتوانید از بخش کامنت ها پیام بگذارید . پیام رسان های ایتا ، واتساپ ، تلگرام، روبیکا در دسترس است .
افتخار همکاری صنایع چوب فن و هنر با هنرمندان و معماران برجسته و محبوب ایرانی آرشیتکت و معمار جناب فرزاد دلیری , از برترین معماران ایران و افتخار همکاری با ایشان در پروژه کوهسار و چندین پروژه دیگر
آرشیتکت فرزاد دلیری
بازیگر محبوب و هنرمند رضا کیانیان ( ساخت درب تمام چوب )
معمار موسی عبیر از بزرگان معماری ایران ( اجرای هندریل چوب راش )
معمار موسی عبیر
داستان فن و هنر ایران
هنرکده فن و هنر ایران زمین از سال 1340 در منطقه قلهک مشغول به کار بوده و در گذشت این سالیان توانسته تجارب و تجهیزات خود را برای ساخت نمونه های سفارشی و بسیار با کیفیت آماده کند . ما از ابتدا نمونه ساز بودیم و هیچ گاه تمایل به سری سازی نداشتیم . ما از اهالی قدیم منطقه قلهک هستیم , اصالتا یزدی هستیم . ... هم اکنون در تهران شهرک صنعتی خاوران مستقر هستیم و آماده ارائه خدمات نجاری , طراحی و مشاوره به مشتریان هستیم .