چه اسم سنگینی است
آنقدر سنگین که این روزها از شانه ی بیشتر صاحبانش سر میخورد و می افتد!
و راحت تبدیل میشود به نامردی!
متاسفانه جامعه ایران و بخصوص در شهرهای بزرگ ارزشها تغییر کرده اند . مردانگی تبدیل شده به زور گویی و صفات حیوانی . اینکه هرکسی قلدرتره میره جلو صف و هیچ کسی نمیتونه حرفی بزنه .
مردونگی یعنی اگر پول داری رئیس بانک به کار شما جدا و با اولویت بالا رسیدگی میکنه .
مردونگی یعنی ماشین شاستی بلند و از این حرفها .
بعد از چند سال جامعه ای بوجود میاد که اگر همون پولداره توش زمین بخوره دیگه نمیتونه بلند شه .
من اعتقاد داشتم افرادی که اینطور حق مردمو زیر پا میزارن ایرانی نیستند . ولی متاسفانه اغلب میبینم این رفتار به ایرانی یا ایرانی نبودن بستگی نداره ، بلکه به جثه ، پول و جایگاه اجتماعی بستگی دارد .
میگویند:
برای کلبه کوچک همسایهات،
چراغی آرزو کن،
قطعأ حوالی خانه تونیز،
روشن خواهد شد.
من خورشید را
برای خانه دلتان آرزو میکنم
تا هم گرم باشد وهم سرشار
از روشنایی.
شبتون نورانى …
هر روش برنامه ریزی مانند یادگیری, هر مهارت عملی دیگری زمانبر و نیازمند اندکی حوصله است می دانید که یاد گرفتن رانندگی با ماشین در ابتدا وقت گیر است اما بعد از اینکه فرد این فن را یاد گرفت از آن به بعد با به کارگیری این فن وی را از نظر زمانی بسیار جلو می اندازد
۱) یادگیری و بهکارگیری
هر روش برنامهریزی مانند یادگیری، هر مهارت عملی دیگری زمانبر و نیازمند اندکی حوصله است. میدانید که یاد گرفتن رانندگی با ماشین در ابتدا وقتگیر است اما بعد از اینکه فرد این فن را یاد گرفت از آن به بعد با بهکارگیری این فن وی را از نظر زمانی بسیار جلو میاندازد. پس باید در بهکارگیری هر شیوهٔ برنامهریزی اندکی صبر و حوصله به خرج داد تا بتوان زمینههای موفقیت در این روش را فراهم نمود.
۲) روش برنامهریزی چهارپلهای، بهصورت مرحله به مرحله قابل اجراء است. یعنی اگر شما بتوانید هر یک از مراحل اینو را بهکار ببرید، میتوانید مطمئن باشید که با اجراء این مرحله پیشرفت قابل ملاحظهای حاصل شده است. خیلی از افراد فکر میکنند یا باید برنامهریزی صددرصد انجام دهند و یا فراموشش کنند! اما این تفکر کاملاً اشتباه است. برنامهریزی چهارپلهای به شما یاد میدهد که برنامهریزی صددرصد هدفی است که در بسیاری از مواقع امکانپذیر نیست! لذا اگر در شرایطی نتوانستیم تمامی مراحل برنامهریزی را طی کنیم اجراء پلههای اولیه نیز بسیار تأثیرگذار خواهد بود.
اکنون به برسی چهارمرحلهٔ پیشنهادی ما برای برنامهریزی موفق برای کنکور میپردازیم.
الف) پله اول
ثبت زمانهای مطالعه و ساعات زیستی: مهمترین کاری که یک دانشآموز برای اجراء یک برنامهریزی صحیح باید انجام دهد این است که حتماً زمان کارهائی را که در طول روز انجام میدهد ثبت نماید. ثبت ساعات مطالعه فایدههای بسیاری دارد که از آن جمله میتوان موارد زیر را برشمرد.
۱) وقتی از دانشآموز سؤال میشود که چند ساعت در روز درس میخواند و سپس از او خواسته میشود زمان واقعی مطالعه روزانه خود را ثبت نماید. عموماً بین زمان اعلام شده اولیه و مدتیکه در واقع برای مطالعه صرف شده اختلاف زیادی وجود دارد. ثبت زمان مطالعه روزانه موجب میشود شما تخمین صحیحی از وضعیت کنونی خود داشته باشید.
۲) تعهد به ثبت زمانهای مطالعه روزانه، انگیزه شما برای مطالعه را افزایش داده و شما را به تلاشی بیشتر ترغیب میکند وقتی در انتهاء روز جمع ساعات مطالعه خود را حساب کردید و از پیشرفت و زیاد شدن آن احساس رضایت و از کم بودن آن احساس ناراحتی نمودید. وجدان درسی شما بیدار خواهد شد و شما را به مطالعه بیشتر تشویق خواهد کرد.
۳) ثبت زمانهای مطالعه به این علت که میزان اتلاف زمانی را مشخص میسازد شما را از وضعیت خود آگاه ساخته و به حل مشکلات وادار میسازد، وقتی که شما در انتهاء روز در برنامهٔ ثبت شده خود مشاهده مینمائید که همان چند دقیقهای که برای خوردن آب از سر جای خود بلند شدید یا یک تماشای تلویزیون کوتاه! به نیم ساعت اتلاف زمان بدل شده است. روزهای بعد تلاش خواهید کرد که دقت بیشتری در مورد زمانهای علافی! روزانه خود داشته باشید.
۴) ثبت زمانهای مطالعه، شما را به رقابت با خود تشویق میکند. اگر زمانهای مطالعه خود را در طی روزهای مختلف و در هفتههای متوالی ثبت نموده و نگهداری کنید سعی به بهبود زمانهای مطالعه و بهاصطلاح رکورد زدن موجب ایجاد یک رقابت سالم با بهترین رقیب موجود برای شما یعنی خود شما میشود.
برای ثبت زمانهای مطالعه روزانه میتوانید از یک تقویم کوچک رومیزی و یا حتی برگههای کوچک کاغذ سفید استفاده نمائید. بهترین روش برای ثبت زمان مطالعه، ثبت زمان شروع مطالعه در هنگام شروع آن و ثبت زمان خاتمه هرگاه که در جای خود بلند میشویم و ثبت مجدد زمان شروع بعدی بعد از برگشت به سر کار میباشد.
منظور از ثبت ساعات زیستی نیز، نوشتن زمانهای استراحت روزانه و شبانه و صرف صبحانه، نهار و شام است اگر بتوانید ساعات زیستی خود را در طول هر روز ثبت کنید آنگاه خواهید توانست کم کم زمانهای ثابتی برای این فعالیتها (خوابیدن، بیدار شدن، گرسنه شدن! و …) در نظر بگیرید و زمان انجام آنها را ثابت نمائید. در این شرایط عملکرد بدن شما جوری تنظیم خواهد شد که بهراحتی از خواب بیدار شوید. به موقع گرسنه شوید و به موقع خسته شوید و بخوابید. در مورد فواید دیگر این کار در مبحث ساعات زیستی به تفصیل سخن خواهیم گفت.
همانطور که ابتدا اشاره شد اگر یک دانشآموز از چهار پلهای که در اینجا برای برنامهریزی معرفی میشوند تنها همین مرحله را اجراء کند پیشرفت قابلملاحظهای کرده است اما به یاد داشته باشید که هر تغییر رفتاری در ابتدا نیازمند صبر و حوصله و صرف زمان است. پس همت کنید و حداقل همین مرحله را بهطور کامل اجراء نمائید.
برنامهریزی دقیق/ لیست زمانی/ لیست کاری/ ثبت
ب) پله دوم
▪ تهیه لیست کاری
قدم دوم در تهیه و اجراء یک برنامهریزی موفق، اطلاع کامل از کارهائی است که میبایست در روزها و هفتههای آینده انجام شوند. دوستان عزیز سعی کنید در برنامهریزی هیچگاه به حافظه خود اطمینان نکنید. حافظه انسان برای اجراء کارهای روزانه فضای محدودی دارد (مانند فضای روی میز مطالعه شما) اگر شما این فضای محدود را پر و شلوغ نمائید دیگر نخواهید توانست استفاده مناسبی از آن بکنید و کارهای شما آشفته و نامرتب خواهند شد پس سعی کنید بهجای استفاده از فضای محدود حافظه اجرائی خود در برنامهریزی روزانه و هفتگی از کاغذ و قلم استفاده نمائید. کارهائی که قرار است انجام دهید را روی یک برگه کاغذ ثبت نمائید و بهجای فشار آوردن به ذهن خود از روی لیست کارهائی که نوشتهاید برنامهریزی نمائید. تهیه لیست کاری یکی از مهمترین پلههای برنامهریزی میباشد و اگر شما تنها و تنها این مرحله از برنامهریزی را انجام دهید باز هم کلی در زمانبندیهای روزانه جلو خواهید افتاد.
تهیه لیست کاری فواید زیر را برای شما به دنبال خواهد داشت:
۱) شما از روی لیست کاری نوشته شده میتوانید اولویت وظایف خود را مشخص نمائید و آنها را به ترتیب اهمیت انجام دهید.
۲) ذهن شما از فشار به یاد داشتن مطالب مهم و غیرمهم راحت خواهد شد و لذا به شما امکان برنامهریزی برای آینده را خواهد داد.
۳) دیگر کاری فراموش نخواهد شد و از قلم نخواهد افتاد.
۴) لیست کاری، ماده خام برنامهریزی میباشد یک لیست کاری دقیق و به روز میتواند شما را برای یک برنامهریزی دقیق آماده سازد.
۵) تهیه لیست کاری از قرار گرفتن مجموعه وظایف در پیش چشم با ایجاد استرس نسبت به کارهائی که میبایست انجام شوند انگیزه را برای مطالعه افزایش داده، اتلاف زمان را کاهش میدهد.
ج) پله سوم
تهیه لیست زمانی یک یاز اصول مهم برنامهریزی این است که شما از زمانهائی که برای کارهای مختلف دارید مطلع باشید مثلاً بدانید در طی هفتهای که پیشرو دارید چند ساعت وقت خالی برای مطالعه، چند ساعت کلاس درسی و حتی چند ساعت زمان برای استراحت و تفریح در اختیار دارید.
مجموعه اطلاع از زمانهای خالی به همراه در اختیار داشتن لیست کاری میتواند زمینهای مناسب برای آخرین مرحله، یعنی برنامهریزی دقیق آماده سازد. آیا تاکنون محاسبه کردهاید که با توجه به کلاسها، زمانی که برای رفتوآمد، شام و نهار و … صرف میشود چقدر زمان خالی در روزهای مختلف در اختیار دارید که میتوانید از آنها برای مطالعه استفاده نمائید؟ لیست زمانی یعنی ثبت اتفاقاتی که در طی هفته قرار است در طی ۲۴ ساعت روز و شب روی میدهد. ساعت چند باید از خواب بیدار شوید؟ چه ساعاتی چه کلاسهائی دارید؟ چه ساعتی را صرف نهار خوردن میکنید؟ چه زمانی را در عصرها میخوابید؟ از چه زمانی و تا چه زمانی مطالعه مینمائید؟ کی شام میخورید و کی میخوابید؟ البته این جدول زمانی باید منطقی، واقعی و البته تقریبی باشد. مهمترین بخش این جدول زمانهای خالی مشخص شده در طی روز برای مطالعه میباشد.
مقایسه لیست ثبت شده از کارهائی که در طول هفته انجام دادهاید یا جداول زمانی، وقتهائی را که توسط شما تلف شدهاند نشان خواهد داد. یک دانشآموز دبیرستانی که ۶ روز از هفته سر کلاس میرود بهطور متوسط حداقل ۴۰ ساعت وقت خالی مفید در طول هفته در اختیار دارد اما حتی بسیاری از دانشآموزان خوب، کمتر از ۶۰ تا ۷۰ درصد این زمانها را صرف مطالعه مفید مینمایند. به همین علت است که توصیه من به دانشآموزان این است که بهجای سعی در کاهش مقدار خواب سعی کنند راندمان استفاده از زمانهای روز خود را افزایش دهند و مقدار ساعت واقعی ثبت شده مطالعاتی خود را به میزان ساعات خالی روز نزدیکتر نمایند. تجربه نشان داده است که یک خواب کافی به همراه کاهش زمان اتلافی روزانه، موفقیت شما را تضمین مینماید.
د) پله چهارم: برنامهریزی دقیق زمانی – محتوائی
بسیاری از دانشآموزان تلاش میکنند بدون طی پلههای ۱ و ۲ و ۳ یک راست بیایند سراغ پله چهارم یعنی برنامهریزی! این دوستان کمی خوش خیال هستند! و طبیعتا نمیتوانند یک دفعه روی پله چهارم بپرند و به سرعت زمین میخورند. برای برنامهریزی صحیح و موفقیت در اجراء آن میبایست چهار پله بهصورت زیر بهکار گرفته شود:
ثبت فعالیتهای روزانه/ پله اول
تهیه لیست کاری / پله دوم
زمانبندیهای روزانه/ پله سوم
برنامهریزی زمانی – محتوائی/ پله چهارم
نکته مهم اینجا است که اگر در این مسیر حتی تنها یکی از سه پله اول را طی نمائید باز هم قدمهای مهمی برای موفقیت خود در استفاده از زمان برداشتهاید.
دوستان عزیز شما اگر پلههای سهگانه اولیه را طی نمائید یعنی اولاً بدانید در روز واقعاً چقدر درس میخوانید ثانیاً بدانید که چه کارهائی را باید انجام دهید و ثالثاً چقدر زمان در اختیار دارید بهراحتی خواهید توانست یک برنامهریزی دقیق، حسابشده و انعطافپذیر انجام دهید و برحسب تغییر شرایط در موقع لزوم آن را اصلاح نمائید.
● در هنگام برنامهریزی به نکات زیر دقت نمائید:
۱) یک برنامهریزی صحیح باید واقعبینانه باشد. یعنی اگر شما در مجموع در هفتههای گذشته هفتهای ۱۵ ساعت درس میخواندهاید در این هفته برنامه خود را برای ۴۰ ساعت تنظیم نکنید. بلکه سعی کنید یک برنامهریزی منطقی و قابل اجراء انجام دهید در غیر اینصورت چند بار شکست در برنامهریزی شما را از ادامه این مسیر منصرف خواهد ساخت.
۲) برنامهریزی شما باید انعطافپذیر باشد یعنی باید بتوانید در طی روزهای هفته در صورت لزوم برنامه خود را برحسب وضعیتهای جدیدی که پیش میآید اصلاح نمائید.
۳) در برنامهریزی خود سعی کنید از کل به جزء حرکت نمائید یعنی اول برنامه کلان خود را برای طول سال مشخص کنید سپس برنامه کلان این ماه خود را دقیقتر معلوم کنید پس از آن برنامه کلی روزهای هفته پیش رو را تعیین کنید و سپس برای هر روز برنامهریزی دقیق ساعتی انجام دهید. افرادی که یک دفعه برای یک هفته یا یک ماه خود برنامهریزی دقیق ساعتی میکنند عموماً موفق نیستند.
۴) در برنامهریزی خود سعی کنید همیشه زمانهائی را برای جبران عقبافتادگیها در نظر بگیرید. یعنی در انتهاء برنامه روزانه هفتگی و ماهانه خود ساعاتی را برای انجام وظایفی که قرار بوده انجام شوند (ولی در ساعات در نظر گرفته شده انجام نشدهاند) در نظر بگیرید این زمانهای جبران باعث میشوند بروز یک مشکل کوچک، کل برنامهریزی شما را بر هم نزند.
چیزی که سرنوشت انسان را می سازد “استعدادهایش” نیست،
“انتخابهایش” است …
برای زیبا زندگی نکردن، کوتاهی عمر را بهانه نکن؛ عمر کوتاه نیست ، ما کوتاهی می کنیم …
هنگامی که کسی آگاهانه تورا نمی فهمد خودت را برای توجیه او خسته نکن…
تحمل کردن آدمهایی که ادعای منطقی بودن دارند سخت تر از تحمل آدمهای بی منطق است …
موانع آن چیزهای وحشتناکی هستند که وقتی چشممان را از روی هدف بر میداریم به نظرمان میرسند !…
اگر میخواهی دروغی نشنوی ، اصراری برای شنیدن حقیقت مکن …
موفقیت دستیابی به موفقیت دردناک است، علاوه بر شجاعت، استراتژی می خواهد!
امید و موفقیت
لحظه ها
تنها پرندگان مهاجری هستندکه
هرگز به آشیانه بر
نمیگردند
دریابیم لحظه لحظه
زندگی را
لحظه های زندگیتون
توام با شادی ونشاط…
تصویر سعود از سخت ترین صخره
تصویر:صعودی دشوار تنها بااستفاده از یک ترک روی صخره
نکته: افرادموفق برای پیشرفت ازکوچکترین روزنه ها استفاده میکنند
سوال: روزنه کوچک زندگی شماکجاست که تابحال به آن اهمیت نداده اید… امید یعنی چه ؟
امید یعنی بدانی تا هستی می توانی تغییر کنی و دنیا را تغییر بدهی.
امید یعنی بدانی خداوند دوستت دارد و اگر به تو زمان داده معنیش این است که در این فرصت می شود یک کارهایی کرد.
امید یعنی همیشه بخشش خداوند را از اشتباه خود بزرگتر بدانیم.
امید یعنی اگر دانۀ زندگی صدبار از دستمان رها شد، باز هم برای برداشتن و به مقصد رساندن آن به ابتدا برگردیم این بار محکمتر گام برداریم. امیدوار و قوی باش. (بیشتر…)
بیل گیتس موفقترین و ثروتمندترین فرد نسل خود است. اما مهمتر از آن؛ او با کمکهای خیریه سخاوتمندانهاش، تلاش بیوقفهای را برای بهبود زندگی و جلوگیری از مرگ و میر انسانها انجام داده است. نام او دائماً به عنوان ثروتمندترین مرد جهان در فهرست فوربس قرار میگیرد. وی یکی از شناختهشدهترین کارآفرینان در انقلاب رایانههای شخصی است. او پس از بازنشستگی از سمت مدیرعاملی شرکت مایکروسافت، تمام وقتش را در بنیاد بیل و ملیندا گیتس صرف کارهای انسان دوستانه نموده است.
1- هدفگذاریهای بلند
شاید عده کمی بدانند که موفقیت بزرگ مایکروسافت از یک دروغ بیل گیتس شکل گرفت. در سال 1975، بیل گیتس با شرکت کامپیوتری MITS تماس گرفت و به آنها گفت که یک مفسر بیسیک برای ریزکامپیوتر آنها ساخته است. MITS مشتاق شد تا این نرمافزار را ببیند، اما گیتس و دوست برنامهنویسش پل آلن هنوز به طور واقعی این نرمافزار را توسعه نداده بودند. به همین دلیل گیتس و آلن مجبور شدند به سرعت این نرمافزار را توسعه دهند تا بتوانند ظرف چند هفته آن را به شرکت MITS تحویل دهند و همین اولین فروش آنها را رقم زد. مایکروسافت یک ماه پس از این موضوع تاسیس شد و گیتس را وادار کرد بیشتر از توانش کار عرضه کند.
2- همیشه جلوتر فکر کنید
بیل گیتس همیشه چشماندازی به آینده داشت و این که چگونه میتواند این چشمانداز را بهتر و بزرگتر کند، این ویژگی در تمام تلاشهایش مشهود بود. مایکروسافت سالها توانست رقبایش را از میدان بدر کند، چون همیشه یک قدم جلوتر از آنها و به دنبال چیزهای بزرگتر بود. بیل گیتس حتی زمانی که در سال 2008 از مایکروسافت بازنشسته شد، هنوز هم به آینده فکر میکرد. وی تمام تمرکزش را روی تلاشهای بشردوستانه گذاشته است، بطوری که بنیاد بیل و ملیندا گیتس در حال حاضر تاثیر بسیار مثبتی در جهان دارد.
3- نگذارید موفقیت شما را اغفال کند
یکی از بزرگترین درسهایی که ما میتوانیم از بیل گیتس یاد بگیریم، توانایی او در فراموش کردن و پشت سر گذاشتن موفقیت است. وی میگوید:” موفقیت یک معلم پست و بدجنس است که این ذهنیت را در افراد باهوش ایجاد میکند که آنها شکستناپذیر هستند” ضمن این که باید موفقیتهای خود را به خاطر بسپارید، اما باید مطمئن شوید که این موفقیتها روی قضاوت شما سایه نمیاندازند و اعتماد به نفس کاذب در شما ایجاد نمیکنند. گیتس باور دارد که ما نباید الگوهای اولیه موفقیت خود را نادیده بگیریم، اما اگر تمام تلاشمان را صرف این موضوع کنیم که چرا این موفقیت رخ داده است، آمادگی خود برای رویارویی با چالشهای آینده را از دست خواهیم داد.
4- قدر زمان را بدانید
گیتس میگوید” مهم نیست که چقدر پول دارید، نمیتوانید با پولتان زمان بخرید.” بیل گیتس اهمیت استفاده عاقلانه از زمان را میداند و کارها را براساس اهمیت آنها الویتبندی میکند. اگر باور داشته باشد که نیاز نیست در یک جلسه شرکت کند، در آن جلسه حضور پیدا نخواهد کرد. از سوی دیگر، برای معاشرت با افرادی که با او صمیمی هستند وقت میگذارد و مطمئن میشود که این وقت صرف تعهدات مهم میشود.
5- کنترل کیفیت از واجبات است
با رشد شرکت مایکروسافت، تعداد برنامهنوسان استخدامی بیشتر و بیشتر شد. گیتس سمت مدیرعامل این شرکت را داشت و شغل او ایجاب نمیکرد که برنامهنویسی کند. اما این کار مانع بازبینی و اغلب بازنویسی تک تک کدهایی که این شرکت منتشر کرده بود، نمیشد. چشمان باز بیل گیتس برای دیدن جزییات، کیفیت نرمافزار عرضه شده توسط مایکروسافت را تضمین میکرد و نشان میداد که او پیگیر کارهای تیم خود است و همیشه با محصولات مایکروسافت از نزدیک آشنا بود.
6- ایدههای تحولآفرین باید نشان داده شوند، نه گفته شوند
در اوایل دهه 80، بیل گیتس و استیو بالمر به دور و اطراف سفر میکردند تا سمینارهایی را در مورد این که چگونه رابطهای گرافیکی سیستمعاملهای آینده خواهند بود، برگزار کنند- اما هیچکس آنها را باور نمیکرد. زمانی که اپل در سال 1984 مکینتاش را راهاندازی کرد، دیدگاهها به سرعت تغییر کردند. مکینتاش اولین کامپیوتر موفق تجاری با رابط کاربر کرافیکی (GUI) بود.
مایکروسافت توانست در سال 1985 ویندوز 1.0 را منتشر کند، درست یک سال پس از موفقیت مکینتاش. اگر ایده تحول آفرینی دارید، نگران نشوید که دیگران متوجه آن نمیشوند. آن را توسعه دهید، در این صورت وقتی زمان آن فرا برسد، آماده خواهید بود.
بیل گیتس
7- دیدگاهتان را با تیم خود به اشتراک بگذارید
همانطور که بیل گیتس ظهور رابط گرافیکی را سالها قبل پیشبینی کرده بود، اهمیت اینترنت را نیز مدتها قبل از آن که افراد معمولی ارتباط از طریق شمارهگیری را در اختیار داشته باشند، پیشبینی کرد. در ماه می 1995، گیتس متقاعد شده بود که اینترنت آینده مایکروسافت است، به همین دلیل مجبور شد یک یادداشت بسیار بسیار طولانی برای شرکتش بنویسد. وی اینطور نتیجهگیری کرد:
“اینترنت یک موج جذر و مد دار است. اینترنت یک فرصت باورنکردنی و همچنین یک چالش باورنکردنی است. من به دنبال اطلاعات شما هستم تا در مورد این که چگونه میتوانیم استراتژی خود را برای ادامه موفقیتهای باورنکردنی خود بهبود ببخشیم.”
گیتس برای نوشتن این یادداشت وقت گذاشت چون تشخیص داد که این مسئله برای تمام تیمش چقدر مهم است که در این ماموریت با مایکروسافت همراه باشند. نتیجه: «ویندوز 95 همراه با اینترنت اکسپلورر عرضه شد.»
8- از مشتریان ناراضی درس بگیرید
با گذشت سالها، بیل گیس آدمهای زیادی را از خود ناراضی کرده است. هر کس که نگاهاش به ” صفحه آبی مرگ” میافتد میفهمد چرا. اما به همان اندازه که مردم علاقه دارند از ویندوز انتقاد کنند، همچنان از آن استفاده میکنند. از سال 1990، ویندوز سیستمعامل اصلی جهان است و از آگوست 2011، 82.5 درصد سهم بازار را در دست دارد. دلیلاش ساده است:” مایکروسافت همچنان به بازخورد مشتریان پاسخ میدهد و محصولاتش را ارتقاء میبخشد. این دیدگاه با بیل گیتس آغاز شد: “مشتریان ناراضی شما، بزرگترین منبع یادگیری شما هستند.”
بیل گیتس
9- از موقعیت خود برای بازگرداندن استفاده کنید
رهبران قدرتمند اهمیت کسب موفقیت و به کارگیری آن در جهت جلب توجه نیازمندان را میدانند و الگوی کسانی میشوند که در موقعیتی شبیه به موقعیت آنها هستند. با وجود بنیاد بیل و ملیندا گیتس و وقف مقدار قابل توجه 42 بیلیون دلار، خانواده گیتس در واقع وقت خود صرف کمکرسانی به نیازمندان در سراسر دنیا کردهاند، بخصوص این که در زمینههای تقویت آموزش، سلامت عمومی و امکان دسترسی به تکنولوژی ارزان بسیار پرشور و پررنگتر عمل میکنند.
10- زیاد مطالعه کنید
این که بیل گیتس را کرم کتاب میخوانند ، ممکن است چندان جدی گرفته نشود. گیتس در وبلاگ خود بخشی دارد که آن را به کتابهایی که میخواند اختصاص داده است و سال گذشته کتابهایی را برای مطالعه در تابستان و تا آخر سال پیشنهاد کرد. یک رهبر موفق میداند که باید تمام نقطه نظرات و دیدگاهها را در نظر داشته باشد و میداند که الهامات و افکار بکر میتواند از هر جایی به سراغ انسان بیاید.
به نظر من عشق و علاقه زياد به تداوم در امر يادگيري عامل بسيار مهمي است. من در دوران كودكي آموختم كه زياد كتاب بخوانم. بیل گیتس
خيلي جالب است كه امروزه مي توان در باره موضوعات مختلف مورد علاقه به سراغ كامپيوتر رفت. با وجود كامپيوتر به دست آوردن اطلاعات مورد علاقه و توجه به صورت آنلاين بسيار ساده تر شده است. من معتقدم كه داشتن اين نوع كنجكاوي درباره جهان به هركسي كمك مي كند پيشرفت كند. فرقي نمي كند تصميم داشته باشي چه كاري را دنبال كني.بیل گیتس
سخنان بیل گیتس درباره موفقیت
هر گاه خبرهای بد را به عنوان یك نیاز به تغییر و نه یك خبر منفی پذیرفتید، شما از آن شكست نخورده اید، بلكه چیزهای تازه ای از آن آموخته اید. بیل گیتس
در زندگی، همه چیز دادگرانه نیست؛ بهتر است با این حقیقت كنار بیایید. بیل گیتس
یكی از داراییهای شركت ما، “پندار آدمی” است. اگر شما همهی ساختمانها و زمینها و انبار لوازم سختافزار و سایر لوازم گرانبهای دیگر و هر آنچه لمس كردنی باشد را از ما بگیرید، هیچ پیشامدی برای ما رخ نخواهد داد؛ چرا كه ارزش شركت ما به نیروی اندیشهی آدمی بستگی دارد و دیگر هیچ! بیل گیتس
سخنان بیل گیتس درباره موفقیت
ثروتمندترین مرد دنیا دارنده ی چیزهای ملموس نیست. نه زمین دارد، نه طلا، نه نفت، نه كارخانه، نه فعالیت صنعتی دیگر و نه ارتش و نه سپاهی. این نخستین بار در تاریخ بشر است كه ثروتمندترین مرد دنیا تنها دانش دارد و بس. بیل گیتس
بهترین كاری كه می كنم این است كه اشتیاق ام را با دیگران قسمت می كنم. بیل گیتس
سخنان بیل گیتس درباره موفقیت
پیش از آنكه شما متولد بشوید، پدر و مادر شما هم جوانان پرشوری بودند و تا به آن اندازه كه اكنون به نظر شما می رسد، موجب آزردگی خاطر نبودند. بیل گیتس
اگر در كارتان موفق نیستید، پدر و مادر خود را سرزنش نكنید، از نالیدن دست بكشید و از خطاهای خود درس بگیرید.بیل گیتس
آشپزی در رستورانها با غرور و شأن شما در تضاد نیست. پدر بزرگ های ما در مورد این كار نظر دیگری داشتند، از نظر آنها این كار، یك فرصت بود. بیل گیتس
اگر فكر می كنید آموزگارتان سخت گیر است، بسیار در اشتباه هستید. پس از استخدام شدن متوجه خواهید شد كه رئیس شما خیلی سخت گیرتر از آموزگارتان است؛ چون امنیت شغلی آموزگارتان را ندارد. بیل گیتس
مشتریان ناراضی همیشه موجب نگرانی هستند. آنها در عین حال فرصت طلایی شما هستند. بیل گیتس
پس از فارغ التحصیل شدن از دبیرستان و استخدام، كسی به شما رقم بسیار زیادی پرداخت نخواهد كرد. به همین ترتیب، پیش از آن كه بتوانید به مقام معاون ارشد، با خودرو مجهز و تلفن همراه برسید، باید برای مقام و مزایایش زحمت بكشید. بیل گیتس
دنیا برای شرافت شما اهمیتی قائل نیست. در این دنیا از شما انتظار می رود كه پیش از آن كه نسبت به خودتان احساس خوبی داشته باشید، كار مثبتی انجام دهید. بیل گیتس
بیل گیتس
دیگر کمتر کسی است که بیل گیتس را نشناسد .فردی که تحولی در دنیای فناوری و تکنولوژی دنیا به وجود آورد فردی که نام ویندوز را بر سر زبان ها بیندازد.
در حال حاضر مایکروسافت با بیش از چهل هزار کارمند در شصت کشور جهان و با درآمد خالص ۲۵٫۳ میلیارد دلار در پایان سال مالی ۲۰۰۱ یکی از موفقترین شرکتهای ایالات متحده امریکا و یکی از راهبران صنعت کامپیوتر بوده است.
حال بد نیست نگاهی به زندگی نامه این فرد مشهور بیندازیم :
زندگی نامه بیل گیتس
سخنان بیل گیتس درباره موفقیت
ویلیام هنری گیتس سوم مشهور به بیل گیتس (Bill Gates) رئیس و موسس شرکت مایکروسافت.
بیل گیتس در ۲۸ اکتبر سال ۱۹۵۵ در یک خانواده متوسط در شهر سیاتل امریکا متولد شد.پدر بیل , ویلیام هنری گیتس دوم وکیل دادگستری و یکی از سرشنایان شهر سیاتل است و مادر او آموزگار مدرسه و یکی از اعضا هیئت مدیره United Way International بود که در امور خیره نیز فعالیت داشت. بیل گیتس در این خانواده و در کنار دو خواهر خود رشد کرد.گیتس در کودکی بیشتر وقت خود را در کنار مادربزرگ خود گذراند و از او تاثیر بسیار گرفت. او از همان دوران کودکی خود روحیه رقابت طلبی خود را نشان داد و سعی می کرد تا در هر زمینه ای از دوستان خود پیش باشد.
گیتس تحصیلات ابتدای خود را در مدرسه عمومی Lakeside پشت سر گذاشت و در آنجا بود که با کامپیوتر آشنا شد.در آغاز یکی سالهای تحصیلی مسئولان مدرسه Lakeside تصمیم گرفتند با کمک خانواده دانش آموزان, یک ترمینال کامپیوتر اجاره کنند و در اختیار دانش آموزان قرار بدهند. در این هنگام بیل گیتس با کامپیوتر آشنا شد و به سرعت در استفاده از آن مهارت کسب کرد و در سیزده سالگی اولین نرم فزار خود را که یک بازی ساده بود نوشت. گیتس به همراه دوست خود پل آلن (Paul Allen ) که دو سال از گیتس بزرگتر بود و در زمینه سخت افزار کامپیوتر هم مهارت داشت , بیشتر وقت خود را به برنامه نویسی در اطاق کامپیوتر Lakeside میگذراند.
گیتس در سال ۱۹۷۳ وارد دانشگاه هاروارد شد و در آنجا با استیو بالمر (Steve Ballmer) که در حال حاضر رئیس قسمت اداری مایکروسافت است آشنا شد. گیتس زمانی که در هاروارد بود یک نسخه از زبان BASIC را برای کامپیوتر MITS Altair طراحی کرد.
بیل گیتس در سال ۱۹۷۵ به همراه دوست دوران کودکی خود پل آلن شرکت کوچکی بنام Microsoft با شعار “در هر خانه یک کامپیوتر” ایجاد کرد.مایکروسافت انواع زبانهای برنامه سازی را برای کامپیوترهای مختلف تولید میکرد. در آن زمان مایکروسافت فقط ۴۰ کارمند داشت که شبانه روز بشدت کار میکردند و کل فروش آن فقط ۲٫۴ میلیون دلار در سال بود.
در سال ۱۹۸۰ شرکت IBM برای اینکه از بازار کامپیوترهای شخصی عقب نماند تصمیم گرفت تا کامپیوتر خود را که PC نام گرفت و کامپیوترهای امروزی نیز مبتنی بر آن هستند , بسازد و وارد بازار کند. IBM تصمیم گرفت تا کار نرم افزار آن را به عهده شرکت دیگری بگذارد. این بود که شاهین خوشبختی بر دوش مایکروسافت نشست و IBM قراردی با شرکت کوچک مایکروسافت بست تا نرم افزارهای سازگار با کامپیوترهای شخصی IBM تولید کند.کامپیوتر های جدید IBM از پردازنده های ۱۶ بیتی ۸۰۸۸ شرکت اینتل استفاده میکرد.
بنابراین مایکروسافت برای فروش زبانهای برنامه سازی خود به یک سیستم عامل ۱۶ بیتی نیاز داشت.در آن زمان شخصی بنام تیم پاترسون در کارگاه خانه خود یک کامپیوتر ۱۶ بیتی کوچک ساخته بود و برای آن یک سیستم عامل ساده ۱۶ بیتی نوشت که نام DOS 86 را برای آن انتخاب کرده بود. بیل گیتس کلیه حقوق سیستم عامل DOS 86 را با قیمت ۷۵ هزار دلار بدست آورد. بیل گیتس و پل آلن سیستم DOS 86 را متناسب با کامپیوتر های شخصی IBM تغییر دادند و امکانات بیشتری را به آن افزودن و از آن یک سیستم عامل قوی ۱۶ بیتی ساختند.
مایکروسافت این سیستم عامل را MS-DOS نامید. MS-DOS برروی کامپیوترهای شخصی IBM جای گرفتند و IBM درصدی از فروش کامپیوترهای PC خود را برای استفاده از MS-DOS به مایکروسافت می پرداخت. و رفته رفته امپراتوری آقای بیل گیتس بر روی MS-DOS بنیان نهاده شد. بعدها مایکروسافت با تولید سیستم عامل گرافیکی Windows و محصولات موفق دیگر گامهای بزرگتری بسوی موفقیت برداشت.طبق آخرین آمار بیش از ۹۵ درصد از دارندگان کامپیوترهای شخصی در سراسر جهان از محصولات مختلف مایکروسافت استفاده میکنند.
درحال حاضر بیل گیتس با بیش از ۵۰ میلیارد دلار, ثروتمندترین مرد دنیا شناخته شده است.او این مقام را چندین سال است که حفظ کرده. یکی از دلایل موفقیت مایکروسافت به گفته خود گیتس استخدام افراد با هوش در این شرکت است.گیتس زمانی که فقط ۱۹ سال داشت مایکروسافت را مدیریت میکرد.او بقدری کار میکرد که حتی گاهی چند روز محل کار خود را ترک نمی کرد و به همراه کارمندان خود بسختی برروی پروژه های مختلف و سفارش مشتریان کار میکرد.
گیتس در سال ۱۹۹۴ با ملیندا فرنج گیتس ازدواج کرد که حاصل آن یک دختر (متولد سال ۱۹۹۶) و یک پسر (متولد سال ۱۹۹۹) بوده است.بیل گیتس راه مادر خود را ادامه داد و بهمراه همسر خود چندین موسسه خیره در سراسر دنیا تاسیس کرد.هم اکنون بیل گیتس همراه همسر و فرزندان خود در شهر سیاتل ساکن است.
پس از اینکه زندگی نامه بیل گیتس را مشاهده کردید حال وقت آن رسیده است که چندین جمله قصار از بیل گیتس را برای شما دوستدارن ویندوز فونی قرار دهیم .
سخنان بیل گیتس درباره موفقیت
برخی از جملات قصار و شنیدنی بیل گیتس
صبر، کلید موفقیت است.
موفقیت، معلمی بسیار بد است. او مردم باهوش را با فکر اینکه “شکست نخواهند خورد” گمراه میکند.
اگه نمی تونی خوب بسازیش، حداقل کاری کن که خوب به نظر برسد.
اغلب مشتریان ناراضی و ناراحت شما، منبع یادگیر شما هستند.
اگه فکر میکنی که معلمت خیلی سختگیره، صبر کن تا فقط یه رئیس پیدا کنی.
زندگی مثل مدرسه به نیمسال تقسیم نمیشود، در زندگی شما تعطیلات تابستانی ندارید، عده ی بسیار کمی در زندگی مایل به کمک به شما هستند. پس خودتو پیدا کن
همانطوری که ما به قرن آینده نگاه کنیم در میابیم که افراد بزرگ کسانی هستند که دیگران را به قدرت میرسانند.
ما نیاز به مقدار بسیار زیادی پول داریم تا فقط رفتار و اخلاق را تغییر دهیم.
جشن پیروزی گرفتن بسیار خوب است، ولی مهمتر از آن این است که قوانین شکست را نیز مد نظر داشته باشیم.
مردمی هستند که کاپیتالیزم را دوست ندارند، عده ی دیگری نیز هستند که از کامپیوتر خوششان نمی آید. ولی هیچ شخصی نیست که کامپیوتر را دوست داشته باشد ولی مایکروسافت را دوست نداشته باشد!!
هیچ رازی در کار من وجود ندارد …خیلی ساده ؛ من طرحم را به ۱۲۰۰ نفر نشان دادم ،نهصد نفرشان قاطعانه گفتند : نه!و سیصد نفر به آن توجه کردند ،
هشتاد و پنج نفرشان نظر مثبتی داشتند ولی در عمل هیچ کاری نکردند ،
سی نفر از آنان طرح را جدی گرفتند،
و یازده نفرشان با سرمایه گذاری در طرح من را مولتی میلیاردر کردند …
اگر من شخصی بودم که فقط میخواست برنده شود، تاکنون باید وارد عرصه دیگری می شدم. فکر نمی کنید که اگر من در ذهنم خط پایانی را متصور بودم، سالها پیش می بایست از آن گذر کرده باشم؟ (مصاحبه با مجله Playboy ـ ۱۹۹۴)
ما همیشه درباره اتفاقاتی که در دو سال آینده رخ خواهد داد، اغراق می کنیم، اما آنچه که در ۱۰ سال آینده رخ خواهد داد را خیلی کم تخمین می زنیم. هرگز اجازه ندهید که رکود و سکون به سراغتان بیاید.(کتاب «راه پیش رو» ـ انتشارات پنگوئن ـ ۱۹۹۶)
آرزو دارم که فرصتی برای نوشتن کدهای بیشتری بدست آورم. دور و برم خیلی شلوغ شده است. اجازه نمی دهند که کدهای من در محصولات نهایی منتشر شود. هشت سال است که این کار را با من می کنند! هر وقت که به آنها می گویم در تعطیلات آخر هفته روی این کد کار خواهم کرد، آنها آنطور که باید و شاید حرف مرا جدی نمی گیرند!» (سخنرانی در سانتیاگو ـ ۱۹۹۷)
خوب، یادتان باشد که من مالک دلارها نیستم. من فقط مالک سهامی در مایکروسافت هستم. بنابراین این ارقام وحشتناکی که شما نقل می کنید، تنها از طریق ضرب کردن بدست می آیند! (مصاحبه با مجله Playboy ـ ۱۹۹۴)
آرزو داشتم که ثروتمند نبودم. چون از آن چیزهای خوبی بعمل نمی آید. (سخنرانی در سیاتل ـ ۲۰۰۶)
منصفانه است اگر آنچه که امروزه ابداع می شوند را با اختراع ماشین چاپ، تلفن و رادیو یکسان بدانیم. این ابزارهای ارتباطی تاثیرات شگرفی دارند. آنها جهان را به مکان کوچکتری بدل می کنند. آنها به علم کمک می کنند تا شایسته تر پیش رود. آنها به سیاست کمک میکنند تا گام در مسیر جدیدی بگذارد. حالا کامپیوترهایی که به اینترنت متصل می شوند، از همه ابزارهای ارتباطی موجود، قدرتمندتر عمل می کنند. (کنفرانس «جوامع اینترنتی» ـ دانشگاه هاروارد ـ ۱۹۹۶)
کامپیوترهای شخصی و اینترنت میروند که بعنوان ابزارهای پایه ای و اساسی درآیند. گرچه هنوز به آن درجه نرسیده اند اما ما در مسیر رسیدن به این هدف قرار داریم. درست مثل اینکه سوار اتومبیلی برای رسیدن به مقصد باشیم. (کنفرانس «عرضه Windows 98» ـ سانفرانسیسکو ـ ۱۹۹۸)
می دانید که بسیاری از مردم تصمیم می گیرند تا دارایی هایشان را به فرزندانشان ببخشند، و البته برای این انتخاب یک مشروعیت کاملاً قانونی دارند. اما در مورد من، فکر میکنم که برای جامعه و برای فرزندانم بهتر باشد تا قسمت بزرگی از دارایی هایم به انجمنهای خیریه مهمی واگذار شود تا در چیزهایی مثل تکنولوژی، تحصیلات، تحقیقات پزشکی، خدمات اجتماعی و خیلی موارد دیگر مصرف شود. (مصاحبه با چارلی رز ـ ۱۹۹۸)
یکی از مزایای موفقیت در این کشور، درگیر شدن با رسیدگیهای دولتی است، که کار بسیار ارزشمندی است. ما صنعت بسیار شهوت انگیزی داریم. اگر شما کارمند دادگستری باشید، مشتاقید که به کدام مورد رسیدگی می کنید: نان یا نرم افزار؟ ما همیشه با دادگستری سر این موضوع بحث داریم که آیا باید نرم افزارهایمان را ناقص کنیم یا نه! برای نمونه آیا میتوانیم یکی از محصولاتی را که بصورت جداگانه تولید کرده ایم با سیستم عاملمان ادغام کنیم. مثلاً مرورگر اینترنت، یا رابط گرافیکی یا چیزهای دیگری را که تولید کرده ایم روی سیستم عاملهایمان بگذاریم تا مردم مجبور نباشند برای خرید جداگانه آنها پول بپردازند و یک محصول کامل داشته باشند…. خوب ما در Windows 98 چیزی را تغییر ندادیم، اما متاسفانه آنها از ما خواستند که محصولی ناقص تولید کنیم، و این خیلی بد است. این موجب می شود که عقبگرد کنیم. اما ما مطمئنیم که چنین اتفاقی نخواهد افتاد. (سخنرانی در دانشگاه استانفورد ـ ۱۹۹۸)
من به شدت ایمان دارم که هر ابزاری که ارتباطات را افزایش می دهد، تاثیر شگرفی روی روشهای یادگیری مردم از یکدیگر می گذارد. و بدین ترتیب آنها می توانند به آزادی ای که به آن علاقمندند دست یابند. پست الکترونیک در روسیه ابزار بسیار کلیدی ای بود برای اینکه مردم با هم در ارتباط باشند و صحبت کنند درباره اینکه آیا می خواهند به سبک حکومت قبلی بازگردند یا نه. شما میتوانید در هر کشوری، تفاوتی را که این ابزارها بوجود آورده اند را ببینید.
از وقتی که احساس بشردوستی در من بوجود آمد، به عقب نگاه کردم تا ببینم چه بنیادهایی در تاریخ بنا نهاده شده اند. و به اینکه چه ابزارهایی می توانند تغییر ایجاد کنند. و اولین چیزی که نظر من را به خود جلب کرد موضوع رشد جمعیت بود. خانواده ها اطلاعاتی در زمینه کنترل جمعیت بدست آورده بودند و اطمینان حاصل کردند که اگر رشد جمعیت کمتر باشد آنها می توانند تغییرات زیادی بوجود آورند. و در نتیجه این تصمیم منابع بیشتری برای تحصیل کردن، و کلاً بهتر زندگی کردن در دسترس قرار گرفت. این یکی از پایه های اساسی و مفیدی بود که بنا نهاده شد. (کنفرانس «مزیتهای دیجیتالی شدن» در سیاتل ـ ۲۰۰۰)
یکی از دلایل اینکه امروز ایالات متحده رهبری جهان را در دست دارد، به ۲۰ سال پیش برمیگردد که ما فروتنی و تواضع زیادی داشتیم. ما به ژاپن نگاه می کردیم و با خودمان می گفتیم «واو! مدل برتری هم وجود دارد؟ آیا مدلی وجود دارد که از مدل ما قویتر باشد؟» و همه این دلایل موجب اوج گرفتن ما شد. اگر در طی این سالها ما تواضع نمی داشتیم به کشورهای دیگر توجه نمی کردیم، و از آنها یاد نمی گرفتیم، سیر پیشرفتمان نزولی می شد. (کنفرانس «مزیتهای دیجیتالی شدن» در سیاتل ـ ۲۰۰۰)
تا هنگامی که ما به هر کودکی، به بهترین روش آموزش می دهیم، و تا هنگامی که شهر درونمان را پاکیزه می کنیم، در کارهایی که انجام می دهیم، کوچکترین نقصی وجود ندارد. (مصاحبه با مجله Playboy ـ ۱۹۹۴)
دیروز یکی از بهترین همکارانم، اسکات مک نلی (Scott McNealy) اینجا بود و درباه بازار دیجیتالی حلقه ای (Digital Market Ring) صحبت می کرد. همه همیشه می گویند که Microsoft سعی دارد تا همه کار انجام دهد. اما الان من بطور رسمی می خواهم اعلام کنم که این بازاری است که Microsoft نمی خواهد وارد آن شود. (نمایشگاه ابزارهای الکترونیکی در لاس وگاس ـ ۱۹۹۸)
تمام صنعت کامپیوترهای شخصی پیرامون این دستاورد گرد آمده اند. Windows XP قدرتمندترین، سریعترین، و مطمئن ترین سیستم عاملی است که ما تاکنون تولید کرده ایم. اینطور بگویم که ما میلیونها دلار توسعه در این محصول جدید ریخته ایم! ما از طریق فیدبکهای مشتریانمان و بر پایه این نگاه که کامپیوترهای شخصی را به انجام دادن کارهای جدیدی واداریم، به این محصول دست یافتیم. برای ما امنیت و حفاظت از حریم خصوصی، خیلی مهم بود. در سیستم تبادل پیام فوری، اساس نوینی را بنا نهادیم. این تجربه شخصی جدیدی از دنیای دیجیتال است. Windows XP و Office XP دو ابزار جدیدی هستند برای دنیای تجارت آینده. (کنفرانس «عرضه Windows XP» ـ نیویورک ـ ۲۰۰۱)
ما در دوره شگفت انگیزی زندگی می کنیم. اگر با نیازهای فرودستان آشنا شویم، می توانیم از طریق تخصیص دادن درآمدها، و ساختن تجارتهای جدید، فقر را ریشه کن کنیم. این کار بی انتهاست و هرگز به پایان نمی رسد. احساس خاتمه دادن به این چالش، موجب می شود که با اشتیاق جهان را تغییر دهیم. و من خیلی خوشحالم که جزئی از این مسیر هستم. (سخنرانی در مجمع جهانی اقتصاد ـ سوئیس ـ ۲۰۰۸)
در حالی که تکنولوژی های جدیدی در حال عرضه شدن هستند، والدین این نگرانی را دارند که این تکنولوژی ها چگونه استفاده می شوند. و اینترنت در بالای این لیست قرار دارد. شما میدانید که بزرگترین فرزند من ۱۱ ساله است. و ما هنوز به سالهای سخت وارد نشده ایم. مثلاً داشتن حساب Facebook یا صرف حجم زیادی از وقت در مسنجرها. اما من مطمئنم که این اتفاق در پیش خواهد بود. ما مراقب هستیم که کامپیوترهای خانه مان آزاد نباشد. بنابراین فرزندانمان می دانند که هر کاری که روز کامپیوتر انجام میدهند، ما در جریانش خواهیم بود. البته ما از اعمال محدودیتهای زیاد، مثلاً محدودیت در تخصیص زمان یا چیزهای ویژه، دوری می کنیم. ما فقط نگاه می کنیم که اوضاع چطور پیش می رود و چه صحبتهایی رد و بدل می شود. (سخنرانی در کمیته علوم و تکنولوژی ایالات متحده ـ ۲۰۰۸)
هنگامی که من به دبیرستان می رفتم، کامپیوتر، چیز وحشتناکی محسوب می شد. مردم درباه کارتهای پانچ و دستگاه شیطانی که صورتحسابهای اشتباهی برایشان می فرستاد سخن می گفتند. هیچکس تصور نمی کرد که روزی همه کارها به این ماشین واگذار شود. (سخنرانی در دانشگاه الینویز _ ۲۰۰۴)
اگر بخواهم درباره چیزی که بهترین احساس را به من القا می کند، صحبت کنم، از بودن در جریان انقلاب نرم افزاری و نتایجی که از آن ناشی می شود، خواهم گفت. شما می توانید به سراسر جهان بروید و در تمام مدارس و بیمارستانها این کامپیوترها را ببینید که مورد استفاده قرار می گیرند. و خواهید دید که چگونه این ابزارها برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات و در نتیجه بوجود آوردن جهانی بهتر و آزادتر بکار گرفته می شوند. (سخنرانی در دانشگاه استانفورد ـ ۲۰۰۲)
۳۰ سال پیش، زمانی که پل آلن (Paul Allen) و من Microsoft را تاسیس کردیم، آرزوهای بزرگی درباره نرم افزارها در سر داشتیم. ما آرزوهایی از تاثیراتی که کامپیوترها می توانند در زندگی داشته باشند، داشتیم. ما رویای وجود کامپیوتر بر روی هر میز، و در هر خانه را در سر می پروراندیم. این خیلی شگفت انگیز است که می بینیم بسیاری از آن آرزوها به واقعیت بدل شده اند و ما می توانیم آنها را احساس کنیم. من هیچگاه تصور نمی کردم که کمپانی ما بتواند بر پایه آن رویاها چنین جهشی کند. (کنفرانس خبری درباره کار تمام وقت در زمینه خیریه و کار نیمه وقت در مایکروسافت – ۲۰۰۶)
سخنرانی بیل گیتس در یکی از دبیرستان های آمریکا هم بسیار جالب بوده است که گفته میشه «بیل گیتس»، رئیس «مایکروسافت»، در یک سخنرانی در یکی از دبیرستانهای آمریکا، خطاب به دانشآموزان گفت:
«در دبیرستان خیلی چیزها را به دانشآموزان نمیآموزند»
او هفت اصل مهم را که دانشآموزان در دبیرستان فرا نمیگیرند، بیان کرد.
این اصول به شرح ذیل است:
اصل اول: در زندگی، همه چیز عادلانه نیست، بهتر است با این حقیقت کنار بیایید.
اصل دوم: دنیا برای عزت نفس شما اهمیتی قایل نیست. در این دنیا از شما انتظار میرود که قبل از آن که نسبت به خودتان احساس خوبی داشته باشید، کار مثبتی انجام دهید.
اصل سوم: پس از فارغالتحصیل شدن از دبیرستان و استخدام، کسی به شما رقم فوقالعاده زیادی پرداخت نخواهد کرد. به همین ترتیب قبل از آنکه بتوانید به مقام معاون ارشد، با خودرو مجهز و تلفن همراه برسید، باید برای مقام و مزایایش زحمت بکشید.
اصل چهارم: اگر فکر میکنید، آموزگارتان سختگیر است، سخت در اشتباه هستید. پس از استخدام شدن متوجه خواهید شد که رئیس شما خیلی سختگیرتر از آموزگارتان است، چون امنیت شغلی آموزگارتان را ندارد.
اصل پنجم: آشپزی در رستورانها با غرور و شأن شما تضاد ندارد. پدر بزرگهای ما برای این کار اصطلاح دیگری داشتند، از نظر آنها این کار « یک فرصت» بود.
اصل ششم: اگر در کارتان موفق نیستید، والدین خود را ملامت نکنید، از نالیدن دست بکشید و از اشتباهات خود درس بگیرید.
اصل هفتم: قبل از آنکه شما متولد بشوید، والدین شما هم جوانان پرشوری بودند و به قدری که اکنون به نظر شما میرسد، ملالآور نبودند
چند داستان و سوال جالب از بیل گیتس بنیانگذار شرکت مایکروسافت از بیل گیتس پرسیدن از تو ثروتمند تر هم هست؟
در جواب گفت بله فقط یک نفر. پرسیدن ک…ی؟
در جواب گفت سالها پیش زمانی که از اداره اخراج شدم و تازه اندیشه ی طراحی مایکروسافت و تو ذهنم پی ریزی می کردم،در فرودگاهی درنیویورک قبل از پرواز چشمم به این نشریه ها و روزنامه ها افتاد. از تیتر یک روزنامه خیلی خوشم اومد،دست کردم توی جیبم که روزنامه رو بخرم دیدم که پول خورد ندارم و اومدم منصرف بشم که دیدم یک پسر بچه سیاه پوست روزنامه فروش وقتی این نگاه پر توجه من و دید گفت این روزنامه مال خودت بخشیدمش به خودت بردار برای خودت.
گفتم آخه من پول خورد ندارم گفت برای خودت بخشیدمش برای خودت.
سه ماه بعد بر حسب تصادف توی همون فرودگاه و همون سالن پرواز چشمم به یه مجله خورد دست کردم تو جیبم باز دیدم پول خورد ندارم باز همون بچه بهم گفت این مجله رو بردار برا خودت ،گفتم پسرجون چند وقت پیش یه روزنامه بهم بخشیدی.هرکسی میاداینجا دچار این مسئله میشه بهش میبخشی؟! پسره گفت آره من دلم میخواد ببخشم از سود خودمه که میبخشم
به قدری این جمله و نگاه پسر تو ذهن من مونده که خدایا این برمبنای چه احساسی اینا رو میگه.
زمانی که به اوج قدرت رسیدم تصمیم گرفتم این فرد و پیدا کنم و جبران گذشته رو بکنم گروهی تشکیل دادم بعد از ۱۹ سال گفتم که برید و اونی که در فلان فرودگاه روزنامه میفروخت و پیدا کنید.یک ماه و نیم مطالعه کردند و متوجه شدند یک فرد سیاه پوسته که الان دربان یک سالن تئاتره. خلاصه دعوتش کردن اداره.
ازش پرسیدم من و میشناسی. گفت بله، جناب عالی آقای بیلگیتس معروفید که دنیا میشناسدتون.
سالها پیش زمانی که تو پسر بچه بودی و روزنامه میفروختی من یه همچین صحنه ای از تو دیدم
گفت که طبیعیه. این حس و حال خودم بود گفتم میدونی چه کارت دارم، میخوام اون محبتی که به من کردی و جبران کنم گفت که چطوری؟ گفتم هر چیزی که بخوای بهت میدم (خود بیلگیتس میگه خود این جوونه مرتب میخندید وقتی با من صحبت میکرد) پسره سیاه پوست گفت هر چی بخوام بهم میدی؟ گفتم هرچی که بخوای گفت هر چی بخوام؟ گفتم آره هر چی که بخوای بهت میدم من به ۵۰ کشور افریقایی وام دادم به اندازه تمام اونا به تو میبخشم گفت آقای بیل گیتس نمیتونی جبران کنی پرسیدم واسه چی نمیتونم جبران کنم؟ پسره سیاه پوست گفت که :فرق من با تو در اینه که من در اوج نداشتنم به تو بخشیدم ولی تو تو اوج داشتنت میخوای به من ببخشی و این چیزی رو جبران نمیکنه
بیل گیتس میگه همواره احساس میکنم ثروتمند تر از من کسی نیست جز این جوان ۳۲ ساله مسلمان سیاه پوست
به صنایع چوب فن و هنر ( تاسیس 1340 تهران ) خوش آمدید .
طراح و سازنده ( رنگ کاری ) دکوراسیون چوبی سفارشی
بدلیل قطع پیام رسان واتساپ تصاویر و درخواست خود را روی ایمیل bestart2000@gmail.com ارسال کنید و با پیامک اطلاع دهید . ویا میتوانید از بخش کامنت ها پیام بگذارید . پیام رسان های ایتا ، واتساپ ، تلگرام، روبیکا در دسترس است .
افتخار همکاری صنایع چوب فن و هنر با هنرمندان و معماران برجسته و محبوب ایرانی آرشیتکت و معمار جناب فرزاد دلیری , از برترین معماران ایران و افتخار همکاری با ایشان در پروژه کوهسار و چندین پروژه دیگر
آرشیتکت فرزاد دلیری
بازیگر محبوب و هنرمند رضا کیانیان ( ساخت درب تمام چوب )
معمار موسی عبیر از بزرگان معماری ایران ( اجرای هندریل چوب راش )
معمار موسی عبیر
داستان فن و هنر ایران
هنرکده فن و هنر ایران زمین از سال 1340 در منطقه قلهک مشغول به کار بوده و در گذشت این سالیان توانسته تجارب و تجهیزات خود را برای ساخت نمونه های سفارشی و بسیار با کیفیت آماده کند . ما از ابتدا نمونه ساز بودیم و هیچ گاه تمایل به سری سازی نداشتیم . ما از اهالی قدیم منطقه قلهک هستیم , اصالتا یزدی هستیم . ... هم اکنون در تهران شهرک صنعتی خاوران مستقر هستیم و آماده ارائه خدمات نجاری , طراحی و مشاوره به مشتریان هستیم .