جنگلها و درختان به این شکل از آدمها در مقابل سیل محافظت میکنند

درباره محیط زیست اطراف ما انسانها

مشهورترین عکس سال ۲۰۱۴ از ونیز که در جهان کلی سرو صدا کرد.

مشهورترین عکس سال ۲۰۱۴ از ونیز که در جهان کلی سرو صدا کرد.

مشهورترین عکس سال ۲۰۱۴ از ونیز که در جهان کلی سرو صدا کرد.

ناحیه‌ای که از درختهای انبوه پوشیده باشد را جنگل می‌نامند. در جنگل طبیعی معمولاً درختان کوچک و بزرگ و تنومند بطور نامنظم و همچنین علف‌هایخودرو فراوانند. جنگل مجموعه‌ای از درختان، درختچه‌ها، پوشش گیاهی، جانوران و میکروارگانیسم‌ها (قارچها، باکتریها و ویروسها) است که به همراه عوامل طبیعی غیر حیاتی مانند خاک، آب، دما، باد و… محیط و رویشگاه و زیستگاه مشخص و معلومی را به وجود آورده‌اند. منبع ویکی پدیا ( درباره جنگل )

 

روز درختکاری ، روزی جهانی و فرامرزی است که رنگ و لعاب نژاد و دین و سیاست را به خود نمی گیرد.

روز درختکاری

بسیاری از کشورها در اواخر زمستان هرسال روزی را به حرمت درخت اختصاص داده اند و در آن هرکس نهالی می کارد.در ایران 15 اسفند برابر با 5 مارس ، روز درخت کاری معین شده است.فایده های درخت ، برکسی پوشیده نیست.پاکیزگی هوا،زیبایی محیط زیست، حفظ خاک، تولید چوب و صدها فایده ی دیگر را درختان با خود به ارمغان می آورند.خاصه در عصر سیمانی و آهنی امروز، درخت ها به مثابه ی سرپناه و تکیه گاه باقیمانده از روزگار سپری شده آدم هاست.در این طوفان توسعه و تورم و تنهایی، هنوز آدم های شهرنشین این امکان را دارند که از زیرسقف آپارتمان های تنگ وتاریک خود را بیرون بکشند و در سایه سار درخت های نزدیک ترین پارک، آرام گیرند.اگردرخت ها نبودند،اکسیژن مورد نیاز حیات تامین نمی شد و آدم های فرورفته در این همه دود و دم وغبار، خفه می شدند.برای همین است که از درختان به عنوان «ریه سبز»شهرها یادمی شود.درخت ها سیمای شهرها را دل انگیز می سازند.آب و هوای اطراف را در خود ذخیره می کنند و گرد وغبارهای موجود را از بین می برند.جمعیت درختان، جنگل را به وجود می آورند و جنگل ها سبب حفاظت از خاک در برابر سیل و بلایای طبیعی می گردند.هیبت و حرمت درخت شاید برای مردم جنگل نشین چندان به چشم نیاید اما این خیل عظیمی که گاه و بیگاه از میان مناطق مختلف میهن، خود را به استان های شمالی می رسانند، قبل از هرچیز به خاطروجود درخت ها و جنگل است که در باورشان رویایی و روایتگر بهشت موعوداست.

روز جهانی محیط زیست ، روز درخت کاری

روز جهانی محیط زیست ، روز درخت کاری

آدمی درخت را در خاک می نشاند و درخت آدمی را به افلاک می رساند.به راستی اگردرخت نبود، قلم وکاغذ هم در میان نبود تا آدمی دانش و تجربه اش را به یادگار بگذارد.اگر درخت نبود، تار و نی هم در میان نبود تا آدمی دلتنگی هایش را جاربزند.اگر درخت نبود،آدم ابوالبشر می ماند که در برابرگناه خوردن میوه ممنوعه، چگونه شرمندگی اش را تاب بیاورد.اگردرخت نبود، میوه ای هم در میان نبود تا کامی شیرین شود.اگر درخت نبود، برای آدمی تصوری از بهشت میسرنبود تا برای رسیدن به بهشت و بهشتی شدن، خوب بودن را تمرین و تکرارکند.

 

 

اگردرخت نبود، آدمی تنهاتر از این می شد که هست.درخت ، بخشنده و بی توقع است.قدیمی ترین همنشینی است که آدمی می تواند زیرسایه اش بنشیند، روی شاخه هایش تاب بازی کند، از میوه هایش بخورد، ازچوبش در و پنجره بسازد و حتی روی کنده ی آن بنشیند و خستگی از تن بیرون کند.درخت،حلقه وصل دنيا و بهشت است. نشان به آن نشان كه پس از خلقت انسان و در پي حرمت شكني او در سايه سار آن درخت ممنوعه،ما نسل اندر نسل در هرم يك هبوط ناخواسته سوخته ايم و ساخته ايم.اكنون شايد براي همين است كه سخت دلباخته ی تمام درخت هاي روي زمينيم و هر جا تك درختي مي بينيم،عجيب شورمان مي شكفد وخسته از تمام روزمرگي ها، ساعتي در زير سايه ی روح افزا ی آن مي آراميم.در خيال ما درخت ها چشم وچراغ هاي طبيعتند و هر درخت، سنگ نشانيست براي آنكه راه آسمان گم نشود وامكان شاهد قدسي شدن از ذهن انسان بدر نرود.ما با درخت و براي درخت زنده ايم.مهر درخت، مثل مهر مادر است. درختها ديريست بي مزد ومنت زير گرماي تابستان وباد وبوران زمستان ،نگران وصبور بر پاي ايستاده اند وغم اين چند فرزند خفته آدمي،هماره خواب را در چشم تر وسبزشان شكسته است. درختان، دختران خدا در زمينند كه چادري سبز برسردارند وسر آن دارند ومي توانندكه براي اين جماعت پرنياز ناز نمايند؛اگر چه ديريست كسي نازشان را نمي خرد. درختان سخنگويان بي واسطه خداوندند.پيامبراني زميني كه به فرموده ی مولانا،با زباني سبز و دستهائي بر كنده از خاكدان،رازهاي پنهاني در ضمير خاك را براي ما روايت مي نمايند:

ساحل زیباو عکس یک جزیره با چهار نخل

ساحل زیباو عکس یک جزیره با چهار نخل

اين درختانند همچون خاكيان/ دستها بر كنده اند از خاكدان

با زبان سبز و با دست دراز/ از ضمير خاك مي گويند راز

درختان تا آنجا كه به ياد مي آورند، دربرابر بادها ايستاده اند واز اينكه توانسته اند حمله بادها رااز خود دفع كنند،با غرور تمام به خود مي بالند.درخت،تصوير قامت خداست.درخت،قبله است.كعبه است.كندة خشك درخت،يك حجرالاسود است.درخت مصحفي سبز،آسماني وسرشار از حرفهاي سبزتري است كه ما را به ماندن وبودن در اين خاكدان اميدوار مي سازد.درختان به گفتة جبران خلیل جبران،:«گوئي اشعار زمينند كه خاكشان به‌آسمان مي نگارند.ولي ما اين سرودهاي سبز را قطع مي كنيم وازآنها كاغذ مي سازيم تا تهي بودنمان را در آن به ثبت رسانيم.»

درختان بهترين آوازه خوانان عالم هم هستند. به راستي اگر درختان نبودند،آيا باز هم تار و تنبور ها بر روي زانوي نوازنده ها مي نشستند تا بانگ گردشهاي چرخ رابرايمان روايت نمايند.درختان هشدار دهنده وبيدار كننده اند.از يك نگاه سبز ؛« همچنان كه بهار تعجب سبزي است درچشم هاي خاك،درختان نيز تجسم استفهامي سبزند كه سال را چگونه بر آوردي؟»درختان ،بخشنده اند وخواستار آرامش.با همان دستها كه به نشانه دعا به سمت آسمان گرفته اند،خداخدامي كنند كه آسمان دل اين خلق بي شمار نيز هماره آبي بماند واز آنها هرچه كه مي خواهند بسازند اما دسته تبر نسازند.به درخت هميشه سلامي دوباره بايد داد. پس ديگر بار «سلام بر درخت كه تا زنده است،از او قنداق تفنگي نمي توان ساخت.»

این همه گفتیم و نگفتیم که اگر درخت ها نبودند، ما به این نقطه ای که هستیم، نمی رسیدیم.بنابراین اگردرخت ها نباشد، فرزندان ما نیز به فردایی روشن نخواهند رسید.ما به اندازه ای که با پس انداز کردن پول و سرمایه ، نگران آینده آنها هستیم، چرا نباید نگران محیط زیست و طبیعت اطراف آنها باشیم؟جانب انصاف را باید نگاه داشت.اکنون که دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما نیز باید بکاریم تا دیگران بخورند./

درباره سیل و نحوه جلوگیری 

طغیان یک رودخانه در ایالت واشنگتن در آمریکا

طغیان یک رودخانه در ایالت واشنگتن در آمریکا

سیل به معنی طغیان کردن آب، زیر آب رفتن گستره‌ای از زمین و طوفانی شدن می‌باشد. در معنای «آب جاری شده»، کاربرد این واژه بر ریزش جریاندلالت داشته و مخالف معنی عدم ریزش یا «فرونشینی» است. «سیل»، طوفان جهانی افسانه و احتمالاً” تاریخ، بعنوان طوفان در اساطیر بکار رفته‌است. در خلال یا پس از یک بارندگی شدید، مقدار دبی رودخانه به سرعت افزایش یافته و درنتیجه آب از بستر عادی خود سر ریز و دشت سیلابی و مناطق اطراف را دربر می‌گیرد. با بررسی دشت سیلابی قدیمی و آبرفتهای آن، شاید بتوان با درجه‌ای از تقریب احتمال وقوع و بزرگی سیلهای آتی منطقه را مشخص کرد. اصولاً بزرگی سیلها و تکرار آنها در طول زمان تابع شدت بارندگی، نفوذپذیری زمین و وضع توپوگرافی منطقه است.

البته امروزه به دلیل دخالتهای بی رویه در بسیاری نقاط که قبلاً سیل نمی‌آمده، طغیانهای بزرگی مشاهده می‌شود. فعالیت بشر به چند صورت احتمال وقوع سیل را افزایش می‌دهد. از آن جمله می‌توان به ساختمان سازی در دشت سیلابی رود که مستلزم اشغال بخشهایی از آن است و باعث کاهش ظرفیت طبیعی رود می‌شود، اشاره کرد. به این ترتیب محدوده‌ای از دشت سیلابی که در زمان طغیان زیر آب می‌رود،گسترده‌تر می‌گردد.

شهرسازی‌ها و حذف گیاهان باعث کاهش مقدار آب نفوذی و افزایش آب سطحی می‌شود. حجم زیاد آب از یک طرف بر برزگی طغیان می‌افزاید و از طرفی با افزایش فرسایش، رسوباتی به وجود می‌آورد که با برجای گذاشتن آنها ظرفیت بستر اصلی رود کاهش می‌یابد. موارد پیش معمولاً تاثیر تدریجی دارند، ولی سیلهای ناگهانی و فاجعه آمیز اغلب بر اثر تخریب سدها و بندها، ایجاد می‌شوند.

جنگل

دکوراسیون و نمای ساختمان ترمووود , قیمت ترمووود , ترمووود چیست , قیمت نمای چوب ترمووود , ابعاد چوب ترمووود

جنگل صنوبر و کاج

جنگل چوب کاج

جنگل چوب کاج

جنگل های امازون برزیل

جنگل های امازون برزیل

جنگل‌ها زیستگاه‌های مهم جهان هستند که حدود یک سوم سطح خشکی‌های زمین را اشغال می‌کنند.

در حدود ۴۲۰ میلیون سال پیش در طی دوران سیلورین، گیاهان کهن و بندپایان باستانی شروع به انتشار در کره زمین کردند و طی میلیون‌ها سال با زیستگاه‌های گوناگون جهان سازگاری یافتند. در اولین جنگل‌ها، دم اسبیان عظیم‌الجثه، خزه‌های غول پیکر و سرخس‌هایی با ارتفاع بیش از ۱۲۲ متر غلبه یافته بودند. حیات روی کره زمین به تکامل خود ادامه داد و در اواخر پالئوزوئیک، بازدانگان پدید آمدند. تا دوره تریاسیک (۲۰۸–۲۴۵۵ میلیون سال پیش) بازدانگان قسمت اعظم جنگل‌های زمین را اشغال کردند. در دوره کرتاسه (۶۵–۱۴۴۴ میلیون سال پیش) اولین نهاندانگان (گیاهان گلدار) ظاهر شدند. آنها با حشرات، پرندگان و پستانداران، تکامل توأم یافتند و به سرعت انتشار یافتند، به طوری که تا پایان دوره کرتاسه بیشتر چشم‌اندازهای زمین را پوشاندند. چشم‌انداززمین طی عصرهای یخبندان پلئیستوسن مجدداً تغییر یافت، سطح کره زمین که طی میلیون‌ها سال عمدتاً توسط جنگل‌های گرمسیری پوشیده شده‌بود، تغییر کرد و جنگل‌های معتدله در نیمکره شمالی گسترش یافتند.

جنگل‌ها در آیین‌ها و رسوم سنتی، تکریم و تقدیس می‌شدند و در ادیان باستانی مورد پرستش قرار می‌گرفتند، ولی متأسفانه امروزه عمده‌ترین قربانیان تمدن بشری و صنعتی شدن، هستند و همان‌طور که جمعیت انسان طی چند هزار سال گذشته افزایش یافته‌است جنگل زدایی و آلودگی جنگل‌ها با روندی سریع پیش رفته‌است.

جنگلها در تمام نواحی زمین که قابلیت رشد درخت در آنها وجود دارد و از نظر ارتفاع در زیر خط درخت قرار دارند یافت می‌شوند، مگر اینکه بارش باران در آنجا کم بوده، یا تناوب آتش‌سوزیهای طبیعی زیاد باشد. جنگلها عمدتاً شامل تعداد زیادی از گونه‌های درختان با ارتفاع مختلف می‌باشند، و در کنار اینها درختچه‌ها و درختان جوان رشد می‌کنند، که سبب استفاده بهینه از نور آفتاب می‌شود. یک جنگل به شکل طبیعی اش، محل زندگی بسیاری از جانوران و گونه‌های گیاهی می‌باشد، و زیست توده آن در هر واحد سطح، در مقایسه با بیشتر زیست‌بومها زیادتر می‌باشد. از دیدگاه بوم‌شناختی، ممکن است یک جنگل از یک درختزار متمایز باشد. جنگل کم و بیش، تاج‌پوشی متراکم دارد، و شاخ و برگ درختان به هم می‌رسند یا این که در هم تنیده می‌شوند؛ یک درختزار عمدتاً تاج‌پوش (سایبان) بازی دارد، که مقداری نور خورشید از بین درختان نفوذ می‌کند. بیشتر از تمام مناطق دنیا جنگلهای برگ ریز معتدل بر اثر فعالیتهای انسان تحت تأثیر قرار گرفته‌اند. در اکثر مناطق معتدل، نواحی وسیعی از جنگلها برای احداث راه‌های کشاورزی از بین رفته‌اند. این فرایند چندین قرن پیش در اروپا آغاز شد و منجر به باقی‌ماندن تعداد کمی از جنگلهای خالی از سکنه شد. در شرق آمریکای شمالی، جنگل زدایی با ورود مهاجران اروپایی آغاز شد اما هنوز به وسعت آنچه در اروپا رخ داده، نرسیده‌است.

انسان آغازین تنها در پناه جنگل توانست به حیات و تولید نسل خود ادامه دهد، او نیازمندیهای روزانه خود را از جنگل بدست می‌آورد. بدین سان احترام به درختان و احساس دوستی نسبت به آنها پدیده‌ای است که منشأ بسیار دیرین در پندار انسانها دارد و افسانه‌های کهن اقوام و ملل مختلف جهان، سرشار از اساطیر گیاهی است.

فروپاشی جنگل
تهران- ایرنا- روزنامه وقایع اتفاقیه درباره نقش جنگل ها و اکوسیستم به گفت و گو با هادی کیا‌دلیری پرداخت و نوشت: جنگل، فقط درخت نیست و این اکوسیستم، نقش بسیار مهمی در حفظ منابع آبی دارد، این در شرایطی است که ایران دارای پوشش جنگلی کمی است؛ جنگل‌ها در ایران کمتر از 11 درصد سطح سرزمین را پوشانده‌اند و گفته می‌شود که روسیه، استرالیا، برزیل، کنگو، کانادا، اندونزی، آمریکا، پرو، هند و چین، 75 درصد کل جنگل‌های جهان را در اختیار دارند.

در ادامه این گزارش که با رئیس انجمن جنگلبانی ایران انتشار یافت، می خوانیم: بااین‌حال، جنگل‌ها بخش عمده‌ای از تنوع زیستی کشور را دربر می‌گیرند. آمار‌های ارائه‌شده مستند به گزارشات سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور و فائو نشان می‌دهد که تقریبا یک‌سوم جنگل‌های کشور از بین رفته است و این فرایند می‌تواند به کاهش منابع آبی منجر شود.

اینکه جنگل چه نقشی در حفظ منابع آبی ایفا می‌کند، شامل چه عناصری است و تخریب هر کدام از عناصر چه بر سر جنگل خواهد آورد، سؤالاتی است که از هادی کیا‌دلیری، رئیس انجمن جنگلبانی ایران پرسیده‌ایم. او در این مصاحبه تفصیلی به صورت مختصر، عناصر جنگل را معرفی و کارکرد آن را تبیین می‌کند. به اعتقاد این کارشناس منابع طبیعی، در یک اکوسیستم جنگلی، هر کدام از گونه‌ها نقش خاص خود را ایفا و گونه‌های اساسی اکوسیستم جدید را احیا می‌کنند.

کیادلیری در بخشی از این مصاحبه با تأکید بر اینکه جنگل‌های شمال (هیرکانی) را به‌عنوان میراث تدریجی جهان می‌شناسند، گفت «این جنگل‌ها ویژگی‌هایی دارند که نه‌تنها در ایران بلکه در سطح جهانی متمایز و خاص هستند.» باوجود غنا و تنوع زیستی بالا در جنگل هیرکانی، بین سال‌های1334- 1305، این جنگل‌ها تقریبا نصف شدند (از 3,4 میلیون هکتار به 1,51میلیون هکتار.)

این امر موجب کاهش شدید تنوع زیستی البته نه‌تنها به موجب تغییر کاربری و از‌دست‌رفتن زیستگاه‌ها، بلکه به‌دلیل تخریب جنگل و پارگی زیستگاهی شده است. به گفته کیا‌دلیری، اهمیت جنگل و ارزش‌های اقتصادی آن، همچنان از سوی دولت درک نشده و هزینه‌ای که برای جنگل‌ها در ایران می‌شود، اندازه هزینه یک تیم فوتبال هم نیست و این درحالی است که حدود یک میلیون هکتار از جنگل‌های زاگرس و 40 هزار هکتار از شمشادهای شمال کشور در چند سال اخیر از دست رفته است.

** عناصر جنگل را به‌عنوان یک اکوسیستم به صورت مختصر توضیح دهید؛ تخریب هرکدام از عناصر اصلی چه آسیبی به محصولات یا منابع جنگل می‌رساند؟
جنگل، شامل موجودات بسیار‌بسیار کوچکی مشابه میکرو‌ارگانیسم‌ها هستند که درکف جنگل و خاک آن زندگی می‌کنند و حیوانات غول‌پیکر، درختان و مجموعه‌ای از حشرات و قارچ‌ها اکوسیستم را تشکیل می‌دهند. جنگل‌ها، صرفا درختان نیستند. واژه اکوسیستم، به معنی سیستم هدفمندی است که تمام اجزای کوچک و بزرگ آن به‌طور هدفمند، مثل اتومبیل در ارتباط با یکدیگر کار می‌کنند.

تعداد بسیار زیادی از موجودات به هم مرتبط، در جنگل‌ها وجود دارند که اگر هر کدام دچار آسیب شوند، تمام عناصر دیگر هم بی‌ارزش و درواقع به مشکل بر خواهند خورد. اینکه درخت را مساوی با جنگل می‌دانند در ظاهر یک نگاه غیر‌تخصصی است چون درخت، خود به‌تنهایی یک اکوسیستم است. با این همه، اگر بخواهیم جنگل را از قول فائو تعریف کنیم، باید بگوییم نیم‌هکتار زمین که درصد تاج‌پوشش درختان آن به سطح زمین بیش از 10 درصد باشد، جنگل نامیده می‌شود.

در یک اکوسیستم جنگلی، هر‌کدام از گونه‌ها نقشی ایفا می‌کنند. از نظر علمی برخی گونه‌ها کلیدی و در انگلیسی «Keystone Species» شناخته می‌شوند؛ این‌گونه‌ها درواقع از آن اکوسیستم حفاظت می‌کنند. برخی گونه‌ها، پایه‌ای و اساسی است که در واقع اکوسیستم جدید را احیا کرده و همچنین گونه‌هایی تثبیت‌کننده ازت و نیتروژن هستند که خاک را غنی می‌کنند. درختانی که خود محل زندگی انواع حشرات و گونه‌ های مفید دیگر مانند حشراتی که به‌عنوان کنترل‌کننده‌های بیولوژیک در طغیان آب‌ها کارایی دارند، هستند، به‌عنوان گونه‌های دیگر از عناصر اصلی جنگل به حساب می‌آیند.

** رابطه آب و جنگل چیست؟ جنگل چه نقشی در حفظ منابع آبی دارد؟

در جنگل‌های شمال کشور، 700 تا هزار متر محل باران‌های سیل‌آساست. هنگامی که باران بر برگ درختانی که بر زمین ریخته‌اند، می‌ریزد، تشکیل لاشبرگ می‌دهد. گاهی عمق این لاشبرگ‌ها تا زانوی انسان است و جالب اینکه حکم اسفنج یا یک ابر را بازی می‌کنند. لاشبرگ‌ها، آب باران سیل‌آسایی که می‌بارد به خود می‌گیرند و به‌طورتدریجی آن را آزاد می‌کنند.

آزادشدن تدریجی آب باران سیل‌آسا، دو حسن دارد: نخست، اینکه به زمین‌ها فرصت بیشتری برای جذب آب می‌دهد؛ به‌همین‌دلیل بوده که نفوذ آب در جنگل‌ها 40 برابر زمین‌های کشاورزی است؛ دوم، اینکه رهایی تدریجی آب از سیل جلوگیری می‌کند و رودخانه‌ها به صورت دائمی آب دارند. این فرایند به حفظ آب کمک می‌کند.

ارتباط دیگر جنگل و آب چیست؟ تاج درختان که در بالا به یکدیگر نزدیک می‌شوند، تشکیل یک سپر می‌دهند و مانع برخورد ضربات مستقیم قطرات باران با زمین می‌شوند. هنگامی که قطرات باران مستقیم به زمین می‌خورند، پیوند چسبندگی خاک شکسته می‌شود؛ پس از شکسته‌شدن این پیوندها، منافذ خاک پر خواهد شد و آب به خاک نفوذ نخواهد کرد.

در این صورت، آب باران به صورت سیل‌آسا حرکت می‌کند و زمین‌های لخت اطراف تهران و دامنه جنوبی دچار هرزآبی می‌شوند و خسارت می‌بیند. یکی دیگر از شیوه‌های حفظ آب توسط جنگل، به این صورت است که ریشه‌های درختان مانند آرماتور یا میل‌گردهایی که کف پله‌ها ساخته می‌شوند، ریشه خاک را نگه می‌دارند و نمی‌گذارند خاک بر اثر باران شکسته شود، گرانش ایجاد و سپس حرکت کند.

این تنها بخشی از نقشی هستند که جنگل در حفظ آب ایفا می‌کند. برآوردها نشان می‌دهد که گیاهان می‌توانند آب را تا دوهزار مترمکعب در هر هکتار درون خود حفظ کنند.

** جنگل‌های شمال یا به تعبیری جنگل‌های هیرکانی، به‌لحاظ اکوسیستم چه تفاوتی با جنگل‌های زاگرس دارند و کدام نقش مهم‌تری در حفظ منابع آبی ایفا می‌کنند؟
اینکه کدام‌یک نقش مهم‌تری ایفا می‌کنند، درست نیست. هرکدام باتوجه با شرایطی که دارند، نقش فوق‌العاده‌ای بازی می‌کنند اما جنگل‌های زاگرس متأسفانه جنگل‌های نابود‌شده‌ای هستند. این جنگل‌ها فشار بسیاری تحمل کرده و مورد بهره‌برداری‌های مضاعف قرار گرفته‌اند و از کارایی اصلی خود بازمانده‌اند اما اوضاع جنگل‌ها در شمال کشور نسبت به زاگرس بهتر است. جنگل‌های شمال، حسن دیگری که دارند و آن را در ایران و جهان خاص کرده، این است که این جنگل‌ها درواقع بازمانده جنگل‌های باستانی دنیا و مربوط به چندین میلیون سال قبل هستند.

هنگامی که عصر یخبندان اتفاق می‌افتد، فقط عرض جغرافیایی شمال کشور جان سالم به در برده است. گونه‌هایی که می‌مانند، گونه‌های چندین سال قبل و خاص هستند و ممکن است برخی از آنها در جنگل‌های دیگر دیده نشوند. هنگامی که این‌گونه‌ها منقرض می‌شوند، یعنی بشریت، آنها را از دست داده است؛ مانند ببر مازندران یا شمشادهای ایرانی. به‌همین‌دلیل، جنگل‌های شمال را به‌عنوان میراث تدریجی جهان می‌شناسند؛ به این معنا که اگر اروپایی‌ها بخواهند جنگل‌های چند هزار سال قبل خود را ببینند که چطور بوده است، باید از جنگل‌های هیرکانی دیدن کنند.

علاوه بر همه این موارد که از ویژگی‌های مهم جنگل‌های شمال هستند، باید در نظر داشت که کل این جنگل‌ها حدود یک درصد خاک ایران است؛ این وسعت حتی شاید به اندازه یک پارک ملی درکشورهای کانادا و… کشورهایی که دارای جنگل هستند، نباشد.

** چگونه می‌توان جنگل‌های شمال را که میراث طبیعی است، حفظ کرد و نقش قانون در حفظ جنگل‌ها چیست؟
ابتدا باید اهمیت جنگل را درک کرد. اگر اهمیت جنگل درک شود، آن هنگام دغدغه ایجاد می‌شود اما به ظاهر، همچنان اهمیت جنگل‌ها درک نشده است، در حالی‌ که اگر درباره اهمیت این اکوسیستم اطلاع‌رسانی شود و همه بدانند با چه سرعتی رو به نابودی است، می‌توان بهتر در راستای حفظ آن عمل کرد.

گام اول ایجاد دغدغه است؛ دغدغه‌ای که باعث جریان شود، یعنی دولت به‌فکر اهمیت جنگل باشد. من اعتقاد دارم دولت هنوز دغدغه‌ای را که بایسته و شایسته است، ندارد، گرچه گاهی شعارهای زیست‌محیطی‌ای مطرح می‌شود. هنگامی که آتش‌سوزی اتفاق می‌افتد، همه دعا می‌کنیم باران ببارد؛ این نشان می‌دهد ما هیچ چیز برای خاموش‌کردن آن‌ نداریم. کل هزینه‌ای که برای حفظ جنگل‌های شمال می‌شود، به‌اندازه هزینه یک تیم فوتبال هم نیست.

بر‌این‌اساس، باید تمام عوامل تخریب حذف شود. متأسفانه 80 درصد جنگل‌های ایران به‌شدت درگیر تخریب دام هست. ویلا‌سازی و شهرک‌سازی‌ها، توسعه بی‌قاعده، ساخت بزرگراه‌هایی که بعضی از آنها ضرورت ندارد و ساخت جاده‌های درون جنگل که اصلا ضرورت ندارد، از جمله عوامل تخریب برای دسترسی به مناطق بکر و کوچکی هستند که در آن باارزش‌ترین منابع کشور قرار دارد. بیش از 500 معدن در این جنگل‌ها وجود دارد که آن را نابود می‌کند. بحث زباله‌ها کاملا مطرح است.

شما وقتی به‌سمت بعضی از جنگل‌های شمال می‌روید، نمی‌توانید تصور کنید وارد جنگل شده‌اید، بعد از دیدن چند تپه، ویلا‌سازی‌هایی انجام شده که صاحبان آنها تعدادی آدم خوشنشین هستند و شاید سالی دو بار به ویلایشان سر بزنند و چراغ خانه‌ها روشن شود. همه این مسائل جنگل‌ها را از بین می‌برند، در ضمن معماری روستاها را آسیب می‌زنند و فرهنگ روستایی را تحت ‌تأثیر خود قرار می‌دهند.
در کنار همه این دستکاری‌های بشری، باید تغییر اقلیم را هم دید. برای مثال، خشکسالی‌ها اضافه شده است.

نتیجه و پیامد همه این موارد، به‌صورت طغیان آب، بیماری‌ها در سطح بسیار وسیع و مرگ‌و‌میر 40 میلیون اصله درخت 300 ساله بومی به اسم ویلاسازی در شمال ایران، خود را نشان می‌دهد. همه این علائم، نشان‌دهنده فروپاشی جنگل‌ها‌ست؛ بنابراین در کنار نشانه‌های تخریبی، باید بر بستر فرهنگی کار کرد که درواقع، حس تجاوز و حس تخریب پسندیده نباشد و باید این رویکرد را از بین برد. در کنار آموزش، قانون نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند، گاهی برخی قوانین اشتباه، خود ترویج‌کننده فرهنگ غلط است.

به‌ عنوان مثال، قانونی که داشت وضع می‌شد و خوشبختانه نشد؛ بر‌اساس این ‌قانون هر کس تا سال 65 به جنگل تجاوز کرده بود، بخشیده شده و در این قانون بنا بود این بازه زمانی تا سال 1385 هم ادامه پیدا کند، به این معنا که هر کس تا این سال به اراضی جنگلی تجاوز کرده هم بخشیده شود. واگذاری اراضی به اسم تولید و سبز‌کردن، به‌نوعی تجاوز به اراضی و گرفتن این اراضی است. در کنار این بستر قانونی و فرهنگی، برطرف‌کردن مشکل اشتغال مردم روستا و جنگل‌نشینان هم اهمیت دارد و باید نیاز آنان از طریق معیشت جایگزین برطرف شود.

آیا اجرای «طرح تنفس»، می‌تواند برای حفاظت از جنگل‌های شمالی مفید واقع شود؟
«طرح تنفس»، نباید صرفا در بهره‌برداری از چوب خلاصه شود، گرچه بهره‌برداری از چوب، یکی از عوامل تخریب است اما فقط عامل اصلی نیست. این طرح، در صورتی که اجرائی شود باید بر مسئله دام، زباله و دیگر عوامل تخریب تمرکز کند. در این موقعیت است که می‌توان گفت اکوسیستم تنفس می‌کند.

یک مثال بارز و روشن، جنگل‌های زاگرس است اما باید به‌سمت توقف کامل بهره‌برداری از جنگل‌های شمال برویم؛ اگر تنفس به این معنا باشد که می‌خواهیم 10 سال دیگر دوباره بهره‌برداری را شروع کنیم، اشتباه است زیرا 200 سال فرصت نیاز است جنگل‌های کشور به شرایط پیش از تخریب بازگردد. جنگل‌های شمال کشور توان تولید چوب ندارد. امروز در زاگرس بهره‌برداری چوب انجام نمی‌شود…

** اما تخریب ادامه دارد.
دقیقا، اشکال مختلف فشار و تخریب در آنجا دیده می‌شود؛ البته این شیوه جلوگیری از بهره‌برداری، استراحت و تنفس نیست. استراحت و تنفس به این معنا‌ست که تک‌تک مشکلات به صورت موازی با‌هم حل شود. بله، من اعتقاد دارم طرح تنفس، نقش زیادی در حفاظت از جنگل دارد چون آن تاکنون به‌عنوان یک کارخانه تولید چوب دیده شده است. در ارتباط با جنگل، باید رویکرد اقتصادی، اکوسیستمی و اکولوژیک داشت و آن هنگام درباره حفظ ارزش‌های اقتصادی آن حرف زد.

** ارزش اقتصادی جنگل علاوه‌بر چوب، چیست؟
حفظ آب، تولید اکسیژن، تلطیف هوا، جذب گردو‌غبار و تعدیل دما یا متعادل‌کردن آن از ارزش‌های اقتصادی جنگل است. هر کدام از اینها، آمار و ارقام دارند. برای مثال، هر هکتار جنگل تا 70تن، گردوغبار جذب کرده، تا 5,4 درجه سلسیوس در مرداد کاهش دما ایجاد می‌کند، دو هزار مترمکعب آب در خود حفظ و تولید اکسیژن و جذب دی ‌اکسید‌کربن می‌کند. بحث ذخیره کربن، بسیار حائز اهمیت بوده آن هم در کشوری که جزء 10 کشور آلوده جهان است. گردشگری، حیات وحش، گیاهان دارویی و کنترل بیولوژیک، از دیگر ارزش‌های اقتصادی جنگل است اما متأسفانه علم ما در‌این‌زمینه، بسیار محدود بوده، از طرفی روش ارزش‌گذاری سخت و گاهی ناشناخته است.

** باتوجه به اینکه ایران جزء کشورهایی با پوشش جنگلی کم است، نظرتان درباره توسعه جنگل چیست؟
مرحله اول هر نوع توسعه‌ای حتی اقتصادی، جلوگیری از هزینه‌ها و خسارت‌ها‌ست. مرحله دوم این است که منابع افزایش پیدا کند. ابتدا نباید جنگل‌های شمال را از دست داد چون 400،300 مترمکعب موجودی چوب دارد.

این درحالی است که اگر جنگل‌کاری شود، هر 10 مترمکعب، دو مترمکعب موجودی چوب خواهد داشت و باید 150 برابر جنگل‌کاری شود تا یک هکتار جنگل از‌دست‌رفته را جایگزین کرد. متأسفانه اعتباری برای این مراحل وجود ندارد و اگر هم باشد، بسیار ناچیز است. بیشتر مناطق جنگل‌کاری‌شده به‌علت نبود اعتبار رها شده و در حال خشک‌شدن است.

در مراحلی، شرایط تا آنجا سخت می‌شود که نگهداری گونه‌ها بدون مراقبت و هزینه‌کردن امکان‌پذیر نیست. توصیه من این است جنگل‌هایی را که هست، حفظ کنیم و مورد بهره‌برداری قرار ندهیم و سپس درباره جنگل و توسعه آن اقدام کنیم.
*منبع: روزنامه وقایع اتفاقیه 1395.9.7
**گروه اطلاع رسانی**9117**9131**انتشاردهنده: شهربانو

 

WhatsApp us