رستم آباد اختیاریه
رستمآباد از شمال به چیذر و فرمانیه، از جنوب به خیابان دولت، از شرق به میدان اختیاریه و پاسداران و از غرب به میدان پیروز و دیباجی جنوبی منتهی میشود.
اهالی رستمآباد را پنج طایفه اصیل شمیرانی تشکیل میدهند: طایفه عرب، طایفه محسنیان، طایفه نوریان وطایفه رکنی تهرانی و طایفه رحیمیان، که با یکدیگر پیوند خانوادگی دارند.
رستمآباد از سال۱۳۲۲ بهآبادی پر جمعیتی تبدیل شد و به سه منطقة رستمآباد پایین، رستمآباد وسط (ابتدای خیابان گرگانی تا ابتدای بزرگراه صدر) و رستمآباد بالا تقسیم شد.
از رستمآباد قدیم هنوز کوچههایی که عرض سه متر و کمتر از آن هم دارند باقیماندهاست از جمله، کوچههایی که در خیابان شهید فریدونخانی است. به طورکلی این منطقه تاحدی توانسته بافت شهری گذشته خود را حفظ کند.
در منطقه رستمآباد دو قنات وجود دارد: یکی در رستمآباد بالا (دیباجی شمالی) و دیگری در رستمآباد پایین (دیباجی جنوبی) که قنات رستمآباد بالا مهمتر و پرآبتر است و آب آن از باغی به مساحت ۱۰۰۰۰ متر مربع میگذرد و پس ازآن به چند شاخه تقسیم میشود، به گونهای که یکی از شاخهها به خیابان شهید گرگانی میرود و دیگری به سمت خیابان دیباجی جنوبی و سومی نیز به خیابان شهید فریدونخانی منتهی میشود.
رستم آباد ، اختیاریه ، شمیران ، تهران
تاریخچه رستم آباد
در مغرب اختیاریه و جنوب شرقی چیزر
دهکده رستم آباد در چهار کیلومتری جنوب شرقی امامزاده صالح و سه کیلومتری شرقی قلهک است و سکنه آن به 400 تن می رسد. این دهکده در دامنه و سردسیر و آبش از دو رشته قنات است و در بهار از رودخانه دارآباد استفاده می کند. محصولش غله و میوه هاست. یکصد باب دکان در آنجا به کار است و قسمتی ساختمانهای آن از برق سلطنت آباد استفاده می کند. در شمال این دهکده باغ فرمانیه واقع است که قناتی مخصوص دارد و ملکیت آن متعلق به سفارت ایتالیاست و محل تابستانی آن سفارتخانه است (فرهنگ جغرافیایی ایران).
دکتر حسین کریمان درباره رستم آباد می نویسد: رستم آباد در محدوده 5 ساله تهران قرار دارد و در شمال شرقی آن واقع است و جزء بخش حومه شهرستان شمیران است و در 4 کیلومتری جنوب شرقی تجریش و سه کیلومتری شمال شرقی قلهک افتاده است. جمعیتش در فرهنگ جغرافیایی ایران چهار هزار تن ذکر گردیده است. از دو رشته قنات و در بهار از آب رودخانه دارآباد مشروب می گردد. از آنجا غلات و انواع میوه به دست می آید. شغل اهالی زراعت و کسب و کارگری در مهمات سازی آرتش و باغبانی است. در حدود 100 باب مغازه های مختلف دارد جمعی از کارگران کارخانه مهمات سازی و افسران در آنجا اقامت دارند (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ص 98، کتاب اسامی دهات کشور ج 1 ص 259، فرهنگ آبادیهای ایران ص 225.).
اهالی رستم آباد را چهار طایفه تشكیل میدهند: طایفه عرب، طایفه محسنیان، طایفه رحیمیان. اهالی رستم آباد از تبار خوزستان هستند. از سال 1322 این منطقه به منطقهای آباد و پرجمعیت تبدیل شد و به سه منطقه رستمآباد پایین، رستم آباد وسط (ابتدای خیابان گرگانی تا ابتدای بزرگراه صدر) و رستم آباد بالا تقسیم شد.از رستم آباد قدیم هنوز كوچههایی كه عرض سه متر و كمتر از آن هم دارند، باقی مانده است؛ از جمله كوچههایی كه در خیابان شهید فریدون خانی است. به طور كلی این منطقه تا حدی توانسته بافت شهری گذشته خود را حفظ كند. در منطقه رستمآباد، دو قنات وجود دارد: یكی در رستم آباد بالا (دیباجی شمالی) و دیگری در رستم آباد پایین (دیباجی جنوبی).
تقی فکری درباره حدود و مشخصات رستم آباد می نویسد:
رستم آباد واقع است در جنوب شرقی چیزر و از شمال به فرمانیه و از جنوب به دروس و از مشرق به سلطنت آباد و اختیاریه و از مغرب به چیزر و قیطریه محدود می شود. این دهکده به دو محل به نام رستم آباد و رستم آباد پایین تقسیم می شود. یک رشته قنات در رستم آباد بالاست که آب زیادی دارد و یکی در رستم آباد پایین است که کم آب است. محصولات آن گندم و جو و نخود و باقلا و سر درختی آن: گیلاس، آلبالو، زردالو، سیب و گلابی و صیفی کاری ایشان شامل: خیار، کدو و بادمجان و ذرت و توت فرنگی است. سر درختی صیفی آن به تهران حمل می شود. جمعیت آن طبق سرشماری سال 1335 اداره آمار3511 تن مرد و 3211 تن زن است. این جمعیت از دو دسته است. دسته اول بومیها که در دهکده قدیمی زندگی می کنند دسته دوم تازه واردان که در آنجا زمین خریده و خانه ساخته اند (ستوده، 1371: 443).
رشته تپه های شرق رستم آباد پائین«تپه شغالان» خوانده می شود رستم آباد مساجدمتعدد دارد به این شرح:
1- مسجد حاج اسماعیل که روبروی آن درخت کهنسال چناری است در میدان رستم آباد.
2- مسجد کوچک به نام «مسجد حاج علی»
3- مسجد جامع در رستم آباد بالا.
4- مسجد نوساز مهدیه میان دو محل بالا و پائین.
آخوند رستم آبادی که در پاکی و تقوی بی نظیر بوده است در این دهکده به خاک سپرده شده است. دو دبستان در این دهکده هست یکی دبستانی اسلامی 6 کلاسه به نام «قائمیه» که دارای 104 تن دانش آموز است. دبستان دیگری به نام «نادر افشار» که دارای 462 تن دانش آموز است(رساله تقی فکری،1342).
رستم آباد بالا، پایین و چیذر
در حال حاضررستم آباد بالا در محدوده منطقه یک قرار گرفته و مجاور با قیطریه و چیذر است. سابقا این محلات در کنار هم قرار گرفته و مراودات بسیار زیزیادی با یکدیگر داشتند.
خت
اختیاریه فعلی در اراضی رستم آباد توسط صاحب اختیار احداث گردید. بدین شرح که:
اختیاریه نام منطقهایست قدیمی در منطقه ۱ و منطقه ۳ شهر تهران که نام آن از صاحب اختیار، مالک سراسر منطقه در گذشته.، برگرفته شدهاست.
این محله در نزدیک سلطنت آباد (پاسداران) قرار دارد و دارای یک میدان اصلی با همین نام میباشد. این میدان از نظر طولی بین خیابان سلطنت آباد (پاسداران) و خیابان کامران (دیباجی جنوبی) و از نظر عرضی بین خیابان شهید لواسانی و خیابان دولت (شهید کلاهدوز) واقع است.محلههای اختیاریه نیز شامل ده رستم آباد در غرب شغال آباد و کف دره در شرق میباشند. خیابان اختیاریه جنوبی از خیابان سلطنت آباد روبروی گلستان ششم شروع شده و پس از قطع خیابان دولت در چهار راه دلبخواه به میدان اختیاریه ختم میشود. میدان اختیاریه و خیابان اختیاریه جنوبی (فقط حد فاصل چهارراه دلبخواه و میدان اختیاریه) یکی از مناطق تجاری شمال شهر تهران محسوب میشود که دارای کسب و کار بسیار پررونقی میباشد.
نام سابق اختیاریه حسینیه وبه قولی حسین آباد بود و ده نبود
اختیاریه، نام امروزین زمینهایی است که در میانه راه روستاهای حسینآباد لویزان و رستمآباد در شمال دروس قرار داشت. این ملک ابتدا به محمودخان قائممقام تعلق داشت. او یک و نیم دانگ از ملک مزبور را وقف کرد و مابقی اراضی توسط صاحباختیار خریداری شد. او نام منطقه را به اختیاریه تغییر داد و اقدام به آبادی آن نمود و ازجمله آن منطقه را مجهز به مکتبخانه نمود.
باغ و کاخ زیبای صاحب اختیار، در شمال شرق اختیاریه اغلب اقامتگاه مشیرالدوله بودهاست. از دیگر اتفاقات مهمی که در این باغ افتاد، تشییع جنازه مستوفیالممالک از این باغ بود.اختیاریه دارای یک رشته قنات و یک گورستان قدیمی است و قسمتی از آن وقف است که در تصرف صاحب اختیار(غلامحسین غفاری) بود
که او خیابان اختیاریه را در بین این زمین هایش احداث کرد .و آنرا آباد کرد.
كاخ سلطنتآباد، قریه رستمآباد، تهران
این کاخ در سال ۱۳۰۵ قمرى به فرمان ناصرالدین شاه در قریهٔ رستمآباد ساخته شد. کاخ سلطنتآباد شامل یک بناى دو طبقهٔ بزرگ است که حوضخانهٔ وسیعى در وسط دارد و اتاقها، پلکانها و راهروهاى متعددى گرداگرد آن ساخته شده است. سقف زیرین حوضخانه، اتاقهاى دیدار و راهروهاى آن آراسته به گچبرىهاى زیباى عهد قاجار است. گوى زرینى که نشانهٔ کاخ سلطنتى است، بر فراز بلندترین نقطهٔ شیروانى بام جاى داده شده است. معمارى و سبک ساختمان کاخ و تزئینات گچبرى آن که معرف هنر دورهٔ قاجار است، حائز اهمیت است.
اختیاریه
اختیاریه در گوشه شمال شرقی سلطنت آباد است. اراضی آن جزء اراضی دروس بود و حسین آباد خوانده می شد. پس از اینکه صاحب اختیار اراضی حسین آباد را خرید و آباد کرد، آبادی تازه را به نام خود “اختیاریه” خواند. اسداله خان پسر مشارالملک چند تابستان را در اختیاریه گذرانده است. تابستانی را عبدالحسین فخرالملک معروف به کفری در دروس می گذرانید و امین السلطان چند روزی مهمان او بود. محمد حسن خان اعتماد السلطنه در حسین آباد (= اختیاریه) چادر زده بود. برای استفاده از آب قنات حسین آباد و ریخت و پاش آن، نامه ای به عبدالحسین خان می نویسد و کسب اجازه می کند.
امین السلطان می گوید در جواب بنویس:
گرآب چاه نصرانی نه پاک است جهود مرده می شوید چه باک است
صاحب اختیار لقب دو شخص است: یکی سلیمان خان افشار که پنجشنبه شانزدهم ماه رمضان سال 1309 قمری درگذشت و دیگری غلامحسین غفاری کاشانی که هفتم ماه جمادی الاولی سال 1366 قمری فوت شد.
در کتاب معابر شهر تهران نیز آمده است: خیابان اختیاریه یکی از طولانی ترین خیابان های قدیمی شمال تهران، خیابان اختیاریه است. این خیابان که از میدان اختیاریه به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم می شود، در دو منطقه 1 و 3 شهرداری واقع شده است.
در دوران مظفرالدین شاه قاجار، شخصی به نام غلامحسین غفاری کاشانی که به او صاحب اختیار می گفتند، تصمیم گرفت مقداری از زمین های بین رستم آباد و سلطنت آباد را بخرد و آن را با ایجاد باغ، آباد نماید. صاحب اختیار نام زمین های خریداری شده را “اختیاریه” گذاشت. این زمین ها در گذشته به حسینیه یا حسین آباد معروف بوده است.
به نوشته دوستعلی خان معیر الممالک، صاحب اختیار (غلامحسین غفاری) باغ چیذر متعلق به خود را به شاهزاده شعاع السلطنه پسر مظفرالدین شاه فروخت و در حوالی سلطنت آباد زمینی خرید و به احداث باغی دیگر همت گماشت و آن را اختیاریه نام نهاد (رجال عصر ناصری، 138).
وقایع اختیاریه
از جمله وقایع تاریخی اختیاریه- منزل ییلاقی صاحب اختیار- حضور میرزا حسن خان مستوفی است در اینجا و از اینجا که به امامزاده قاسم رفت در آنجا سکته کرد.
دیگر فرمان محمد رضا پهلوی به تاریخ بیست و سوم مرداد ماه 1332 شمسی دائر بر انتصاب سپهبد فضل اله زاهدی به سمت نخست وزیری و فرمان عزل دکتر مصدق از نخست وزیری در کاخ سلطنتی کلاردشت به توشیح شاه رسید.
فرمان سپهبد زاهدی در باغ مصطفی مقدم در اختیاریه سلطنت آباد به وی ابلاغ گردید )یادداشتهای مهندس اردشیر زاهدی به نقل از تاریخ قسمت شمالی تهران تألیف حجت بلاغی ص 21 و 22).
اطلاعات دیگری درباره اختیاریه:
اختیاریه در شرق رستم آباد و تقریباً متصل به آن است. ملک شش دانگی آقای میرزا محمود خان قائم مقام بود. یک دانگ و نیم این ملک را خود قائم مقام وقف کرد و بقیه را صاحب اختیار خرید و به نام خود کرد.
مهدی بامداد نیز از اختیاریه یاد کرده و نام قدیم آن را “حسین آباد” نوشته است (رجال ایران ج 4 ص 324( .
در کتاب بلاغی نیز آمده است که نام سابق اختیاریه، حسینیه است و قسمتی از آن وقف است که در تصرف صاحب اختیار است (بلاغی، 1386: 125).
در گورستان اختیاریه فتح اله مقدم مراغه ظفر الدوله سردار موید متولد 1224 شمسی فرزند اسکندرخان در سال 1306 شمسی در سن 82 سالگی در تهران درگذشت و در گورستان اختیاریه مدفون شد (رجال ایران ج 5 ص 173).
بافت اجتماعی و فرهنگی محله هم اکنون
بافت اجتماعی و فرهنگی سنتی و مذهبی حاکم است. افراد عموما همدیگر را می شناسند و نسبت به محله شان تعصب دارند و با وجود تغییرات زیادی که در شهر رخ داده است ایمن محله تاکنون توانسته است بافت سنتی و مذهبی و اصیل خود را حفظ نماید(مصاحبه با آیت اله مرعشی، 1388).
از جمله فعالیتهایی که در ده سال گذشته در محله رخ داده است می توان به موارد زیر اشاره نمود:
سروسامان دادن به موقوفات گسترده محله رستم اباد و اختیاریه با همکاری اداره اوقاف
اسناد مسجد را که تا ده سال پیش به نام افراد بود تبدیل به سندهایی به نام مسجد شد و در حال حاضر سند واحد دارد.
در این دفتر قرار است کتابخانه ای تاسیس شود با نزدیک به 20 هزار جلد کتاب که دارای سندهای خطی و کتاب های خطی نفیس و ارجمند که دارای ارزش تاریخی و فرهنگی و مذهبی هستند(مصاحبه با آیت اله مرعشی، 1388).
منبع : وبسایت شهرداری
تهران در گذشته
تهران در گذشته یکی از روستاهای ری بودهاست، ری مادر تهران است. پیشینهٔ سکونت در ری به ۵۰۰۰ سال پیش از میلاد بازمیگردد. در دی ماه ۱۳۹۳ اسکلت یک انسان در منطقه مولوی تهران متعلق به حدود ۷۰۰۰ سال پیش کشف گردید. اسکلت هفت هزارساله یک زن که در حفاری فاضلاب در محله مولوی تهران کشف و به وسیله رایانه تصویر سازی شد، گمانه زنیها در مورد تاریخ تهران را دچار تحول کرد.
ری که در تقاطع محورهای قزوین، خراسان، مازندران، قم، گیلان و ساوه واقع شده به سبب مرکزیت مهم سیاسی، بازرگانی، اداری و مذهبی از قدیم مورد نظر بوده و مدعیان همواره این مرکزراهبردی را مورد تهاجم و حمله قرار میدادهاند.
روستای تهران به واسطه برخورداری از مغاکها و حفرههای زیر زمینی و مواضع طبیعی فراوان و دشواری نفوذ در آنها پناهگاه خوبی برای دولت مردان و دیگر اشخاصی بوده که احتمالاً مورد پیگرد مدعیان قرار داشتهاند.
تاریخچه سیاسی
کاروانسرایی در تهران، سال ۱۳۰۳
در مقطعی کاروانهای بزرگ که از محورهای مورد بحث عبور میکردند شکارهای سودمندی بودند و بعضاً مورد حمله چپاول راه زنان واقع میشدند. در این بین بخشی از روستای تهران کانون چپاولگران و نهانگاه کالاهای دزدیدهشده بود و این وضع تا زمان شاه تهماسب صفویکه قزوین را به عنوان پایتخت خود انتخاب نمود ادامه داشت.
تهران در برابر حملهٔ افغانها (پشتونها) ایستادگی زیادی کرد و به همین خاطر آنها پس از تصرف تهران این شهر را ویران کردند و باغها و تاکستانهای آن را از میان بردند. در زمان نادرشاه تهران دوباره نام و نشانی یافت و در همین شهر بود که نادرشاه رهبران بزرگ شیعه و سنی را گرد هم آورد و پیشنهاد اتحاد اسلامی و رفع اختلافها را به آنها داد.
تا پیش از کشف تمدّن قیطریّه و هم چنین کشف آثاری در تپّههای عباسآباد، گمان میرفت پیشینهٔ تاریخی نواحی محدوده این شهر به آثار یافتشده در شهر ری محدود میشود، ولی اکتشافات باستانشناسی در تپّههای عباسآباد، بوستان پنجم خیابان پاسداران و درّوس، نشان داده آبادیهای ناحیهٔ تاریخی قصران، دورهای درخشان از استقرار اقوام کهن و خلّاقیّتهای فرهنگی را پشت سر گذاردهاند. در فارسنامهٔ ابن بلخی نیز که مربوط به سالهای ۵۰۰ تا ۵۱۰ هجری قمریاست. از شهر تهران به دلیل انارهای مرغوبش یاد شدهاست. اگرچه در آثار مکتوب کهن از تهران پیش از اسلام نام برده نشدهاست، امّا حفّاریهای باستانشناسی ۱۳۲۱ خورشیدی در روستای درّوس شمیراننشان میدهد که در این ناحیه، در هزارهٔ دوّم پیش از میلاد، مردمی متمدّن زندگی میکردهاند. تهران در قدیم روستایی نسبتاً بزرگ بود که بین شهر بزرگ و معروف آن زمان، شهر ری و کوهپایههای البرز قرار داشت. نخستین بار نام آن در ذکر زندگینامهٔ ابوعبدالله حافظ تهرانی متولد ۱۸۴ خ. آمدهاست. پس از حملهٔ مغولان به ری و تخریب این شهر، تهران بیش از پیش رشد یافت و عدّهای از اهالی آوارهٔ ری را نیز در خود جای داد و مساحتش در این دوران به ۱۰۶ هکتار رسیده بود.
در ۸۰۵ق/ ۱۴۰۴م، سفیر پادشاه کاستیل، کلاویخو، در راه سمرقند و به مقصود دیدن امیر تیمور گورکانی، از تهران گذر میکند. به گفته او: “… تهران شهری است بسیار بزرگ بدون دیوار و بارو. منزلگه ایست بسیار لذت بخش با تمام وسایل راحتی. میگویند هوایش برای سلامتی خوب نیست و تابستانهایش بسیار گرم است…” این منطقه در زمان سلسله صفوی به علّت اینکه بقعه سید حمزه جدّ اعلای صفویه در نزدیکی حرم شاهزاده عبدالعظیم قرار داشت و تهران نیز دارای باغهای خوش آب و هوا بود، مورد توجّه قرار گرفت.
نخستین بار، شاه طهماسب اول صفوی در ۹۱۶ خ. هنگام گذر از تهران باغ و بوستان فراوان این شهر را پسندید و دستور داد تا بارو و خندقی به دورش بکشند، این بارو که ۱۱۴ برج به عدد سورههایقرآن و چهار دروازه رو به چهار سوی دنیای پیرامون داشت، از شمال به میدان توپخانه و خیابان سپه، از جنوب به خیابان مولوی، از شرق به خیابان ری و از غرب به خیابان وحدت اسلامی (شاپور) محدود میشد، مساحت تهران در این دوران به ۴۴۰ هکتار رسید. در دورهٔ شاه عبّاس اول (۹۶۶ تا ۱۰۰۷ خ) پل، کاخ و کاروانسراهای زیادی بنا شد، در بخش شمالی برج و باروی شاه تهماسبی، چهارباغ و چنارستانی ساخته شد که بعدها دورش را دیواری کشیدند و به صورت کاخ (کاخ گلستان) و مقرّ حکومتی درآوردند.
کریمخان زند به مدّت ۴ سال تهران را مرکز حکومت خود قرار داد و در محوّطهٔ ارگ بناهای جدیدی احداث نمود.
آغا محمدخان برابر نوروز ۱۱۶۴ خ. تهران را به پایتختی برگزید و در همین شهر تاج گذاری کرد. با گزینش این شهر به پایتختی روند گسترش کمّی و کیفی آن متحول شد و در مدّت ۲۲۰ سال جمعیّت آن از حدود ۱۵۰۰۰ نفر در سال ۱۱۶۴ خ. به بیش از ۷ میلیون نفر در سال ۱۳۸۴ رسید و وسعتش از حدود ۴٫۴ کیلومتر مربّع به بیش از ۷۳۰ کیلومتر مربّع افزایش یافت.
در دورهٔ حکومت آغامحمدخان قاجار، تهران به پایتختی برگزیده شد، روز یکشنبه ۱۱ جمادیالثانی ۱۱۶۴ خ. همزمان با عید نوروز آغا محمد خان قاجار در خلوت کریمخانی تاج سلطنت ایران را بر سر گذارد و تهران را به عنوان پایتخت این کشور معرفی کرد. در دههٔ ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ شهر اساساً نیاز به گسترش و تغییر داشت. این تغییرات در زمان رضا شاه پهلوی آغاز شد. در دوره او برخی بناهای قدیمی با یک اسلوب معین تخریب شدند و ساختمانهای مدرن با سبکهای ایرانی پیش از اسلام، از جمله بانک ملی، ساختمان امنیّه، ساختمان تلگراف و تلفن و دانشکدهٔ نظامی در جاهای مشخّص به خودشان ساخته شدند. بازار تهران نیز در راستای این خطّ مشی به دو نیم تقسیم شد و بسیاری از ساختمانهای تاریخی به منظور ایجاد راههای درون شهری در پایتخت تخریب شدند. نمونههای بسیاری از باغهای ایرانی نیز با توجه به مدرن سازی و ایجاد شبکه جادهای در شهر مشمول این طرح شدند.
تهران برای نخستین بار توسّط ایل قاجار پایتخت ایرانشد. تصویر کتیبهٔ فتحعلی شاه، روی تپّهٔ سنگی چشمه علی واقع در شمال شهر ری منطقه ۲۰ تهران
در خلال جنگ جهانی دوم، نیروهای نظامی بریتانیا و شوروی وارد شهر تهران شدند. در سال ۱۹۴۳ تهران محلّ برگزاری کنفرانس تهران بود. در دههٔ ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ (دورهٔ محمدرضا شاه پهلوی)، تهران به سرعت توسعه پیدا کرد و طرحهای زیادی ریخته شد. ساختمانهای جدید، کمکم بیشتر و بیشتر شدند و خیابانها گسترش پیدا کردند. طرحهای دورهٔ محمدرضا شاه پهلوی با انقلاب ۱۳۵۷ ایران تقریباً متوقّف شد. در طول جنگ ایران و عراق، تهران بارها مورد حملات موشکی و هوایی قرار گرفت و بسیاری از مردم تهران در نتیجهٔ این حملات کشته و مجروح شدند. پس از هر حملهٔ هوایی، مواضع تخریب شده بازسازی میشدند.
پس از جنگ ایران و عراق، رشد عمرانی تهران از سرگرفته شد. در زمان غلامحسین کرباسچی شهردار تهران، فعّالیّتهای متعدّدی در عمران شهری صورت گرفت. مترو تهران در این دوره حفّاریهای گستردهای داشت و پروژههایی نظیر پروژهٔ خیابان نواب صفوی، در این دوره تکمیل شد. در زمان تصدّی شهرداری توسط محمدباقر قالیباف نیز توسعه رو به افزایش بود، تونل توحید، پل جوادیّه و برج میلاد در این دوره افتتاح شدند.
پیشرفت
به عبارتی دیگر تهران ترقی و حرکت سریع خود به سوی پیشرفت را از سال انتقال پایتخت به قزوین آغاز کرد و شاه تهماسب صفوی به دلیل آنکه سید حمزه، جد اعلای صفویه در شهر ری و در جوار مرقد حضرت عبدالعظیم مدفون بود گاه به زیارت میرفت. او با افزایش رفتوآمدهایش دستور داد پیرامون آن باروی محکمی برای وی بسازند. همچنین دستور داد بناهای جدید بسازند که درسال ۹۷۱ ه- ق با ایجاد ۱۱۴ برج (به تعداد سورههای قرآن) در تهرن آغاز شد و وی دستور داد در زیر هر برج یکی از سورههای قرآن را دفن کنند.
حصاری که دور تهران کشیده شد شش هزار قدم طول داشت و برای ساختمان آن و برجهایش از دو نقطه خاک برداری کردند که بعدها یکی از دو محل به «چالهمیدان» و دیگری به «چالهحصار» معروف شد.
پس از انقراض صفویه، نادر شاه افشار در سال ۱۱۵۴ ه- ق تهران را به رسم تیول به پسر خود رضا قلی داد و پس از افشاریه، کریم خان زند به علت درگیری و نزاع با آغا محمد خان قاجار و از آنجا که تهران در نزدیکی طبرستان (یعنی مقر اصلی آغا محمدخان) قرار داشت صلاح خود را در اقامت در تهران دید.
تهران دارالخلافه شد
بعد از مرگ کریمخان زند، آغا محمد خان قاجار در سال ۱۲۰۰ ه- ق در اول فروردین بر تخت سلطنت نشت و تهران را بهعنوان پایتخت برگزید و «دارالخلافه» نامید.
انتخاب تهران به عنوان پایتخت از سوی خان قاجار چند علت داشته که مهمترین آنها نزدیکی به اراضی حاصل خیز ورامین و مجاورت آن با محل استقرار ایلات ساوجبلاغ بودهاست، مضافاً ایلات غرب ساکن در ورامین، یعنی هواخواهان وی در حوالی تهران اقامت داشتند و جز این، تهران با استرآباد و مازندران که در حقیقت ستاد اصلی نیروهایش بود فاصله چندانی نداشتهاست.
در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار بر اثر موج حرکت ایران به سوی غرب، تهران بیش از پیش آباد گردید. از جمعیت تهران در دوره فتحعلی شاه اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی به طوری که در کتاب جام جم معتمدالدوله فرهاد میرزا آمدهاست جمعیت تهران در زمان ناصرالدین شاه، صد و پنجاه هزار نفر رسیده بود.
ناصر الدین شاه دو نفر را مأمور کرد که محدوده و نقشهای برای پایتخت در نظر بگیرند و با وسعت بیشتری به حفر خندقهای جدیدی در اطراف تهران بپردازند.
دروازهها و محلات تهران
نوشتار اصلی: دروازههای تهران
نخستین باروی تهران در زمان شاه طهماسب ساخته شد. پس از آن در زمان ناصرالدین شاه ساختمان حصار و حفر خندقهای جدید تهران قریب به ده سال طول کشید و شهر تهران چندین برابر توسعه یافت و مساحت آن به سه فرسخ و نیم رسید و از طریق ۱۲ دروازه به محیط بیرون خود ارتباط یافت. این دروازهها که هم اینک نیز، اگر چه ساختمان آنها از بین رفته، اما اسمشان باقی است. عبارتاند از:
دروازههای دولت، یوسف آباد و شمیران (در شمال شهر)
دروازههای خراسان، دولاب و دوشان تپه (در شرق شهر)
دروازههای باغشاه، قزوین و گمرک (در غرب شهر)
دروازههای غار، خانیآباد و حضرت عبدالعظیم (در جنوب شهر)
در واقع حدود جغرافیایی تهران به شرح ذیل بود:
شمال: طول خیابان انقلاب فعلی، از حدود پیچ شمیران تا کمی بعد از چهار راه کالج که به شکل مایل به طرف غرب و خیابان سی متری (کارگر کنونی) امتداد داشت. غرب: از حدود چهار راه جمهوری کنونی تا حوالی میدان گمرک جنوب: خیابان شوش، از حدود میدان راه آهن تا حوالی میدان گمرک. شرق: خیابان شهباز(۱۷ شهریور فعلی) تا بعد از میدان شهدای کنونی.
و محلاتی که در داخل این محدوده قرار داشتند و هنوز بسیاری از آنها با همان اسم و رسم قدیم وجود دارند. محله دولت که به دلیل نزدیکی با کاخهای سلطنتی به این نام خوانده میشد، خیابانها و محلههای لالهزار، خیابان شاهآباد، چهار راه سید علی، خیابان اسلامبول، خیابان علاءالدوله، (فردوسی)، خیابان لختی (سعدی)، خیابان واگنخانه، (خیابان اکباتان) عین الدوله، دوشانتپه، (ژاله)، نظامیه (بهارستان) و دروازه شمیران را شامل بود.
محله عودلاجان (اودلاجان) تشکیل میشد از خیابان جلیلآباد (خیام) کاخ گلستان تا ناصریه (ناصر خسرو) و حدود مسجد شاه و شمال بوذرجمهری شرقی و پامنار و جنوب خیابان چراغ برق (امیر کبیر) و میدان توپخانه، که محله کلیمیان و و زرتشتیان مقیم تهران بودهاست.
محله سنگلج که بخش اعظم و عمده آن را امروزه پارک شهر تشکیل میدهد، در گذشته یکی از مراکز مهم سیاسی بود و با اینکه در حال حاضر تقریباً از بین رفته ولی هنوز اشتهار تاریخی خود را از دست نداده.
چاله حصار یکی دیگر از محلات جنوب تهران بود که چون آن را خاکبرداری و خاکش را به مصرف حصار کشی تهران رسانده بودند، مقدار زیادی چاله گود مانند داشت، بعدها برای تخلیه زبالههای شهر از آنجا استفاده میکردند.
چاله میدان نیز که قبلاً در دوره صفویه خاک آن را به مصرف حصارکشی تهران رسانده بودند، وضعی تقریباً مشابه چاله حصار داشت و محل تخیله زباله تهران به حساب میآمد، این محله محدود به جنوب بازار چهل تن و امامزاده سید اسماعیل و میدان مال فروشها، میدان امین السلطان، گمرک، خانی آباد، دروازه غار و پاقاپوق (اعدام) بود.
ترابری
نخستین خودرو تهران
به دنبال کالسکههایی که با بخار و آتش حرکت میکردند اولین اتومبیلهایی که به ایران وارد شد. سواریهای فورد کروکی کلاچی با لاستیک توپر بود. اتومبیلهایی نیز شبیه وانت امروزی وارد تهران شد که به آنها ماشین لاری میگفتند و هم چنین اتومبیلهای دورسیمی که برای حمل بار و مسافر میآمدند. به هر جهت نخستین اتومبیل در زمان مظفرالدین شاه وارد تهران گردید.
نخستین خط آهن (ماشین دودی)
نخستین خط آهن ایران، خط آهن تهران به شهرری بود که در سال ۱۲۶۱ هجری شمسی و ۱۸۸۳ میلادی امتیاز آن را یک نفر مهندس فرانسوی به نام مسیوبواتان از ناصرالدین شاه گرفت. ماشینهای که در این خط به کار افتادند نام ترن نداشتند بلکه در دارالخلافه آنهار را ماشین دودی میگفتند.
دلیجان
دلیجان کالسکهای هشت نفره بود با اتاق و پشتی باربنددار با دور چرخهایی از آهن که از درشکه و کالسکه که چرخهایش رزین دار، سختتر و از گاری فنر نداشت راحت تر بود.
کجاوه، پالکی و هودج
سه وسیله نقلیه ساخته شده از چوب بودند که بر روی قاطر، الاغ، اسب و یا شتر حمل میکردید هر کجاوه و پالکی و هودج فقط جای یک نفر بود و بر مرکب از هر نوع دو تا از این جایگاهها قرار میگرفت که تعادل آن برقرار گردد.
واگن اسبی
واگن اسبی در تهران – دهه ۱۹۲۰ میلادی
واگن اسبی به وسیله دو یا چهار اسب بر روی ریل حرکت میکرد و تقریباً بیشتر خیابانهای اصلی شهر را به هم وصل میکرد. این واگن یا تراموای، دارای چند قسمت بود. قسمت اول محوطه کوچکی بود مخصوص فرار گرفتن سورچی و قسمتهای دیگر اختصاص به مسافرانی داشت که بر روی نیمکتهایی که در دو طرف واگنها تعبیه شده بود، قرار میگرفتند. خطوط مختلف واگن اسبی در خیابانها به قرار زیر بود: اول، خط بازار که تا آخر خیابان لاله زار نزدیک خیابان رفاهی رفتوآمد میکرد. دوم، خط خیابان شاهزاده عبدالعظیم که از بازار به راه میافتاد و خیابان ناصریه و خیابان ناصریه و خیابان چراغ گاز را طی میکرد و از خیابان ری میگذشت و به کار ماشین دودی میرسید. سوم، خط باغ شاه که از بازار حرکت میاکرد و بعد از شش دو راهی به دروازه باغشاه میرسید.
رسوم سنتی و باورها
تهران کهن
تهران در شمال شهر ری واقع است و دارای باغهای فراوان و میوههای متنوع ودرختان زیبا میباشد و همچنین آب و هوای خوش دارد. پس از آنکه شهر ری دو بار مورد حمله مغولان قرار گرفت اهالی آن رو به بلاد دیگر منجمله تهران نهادند. کهنترین سند فارسی موجود دربارهٔ نام تهران نشان دهنده این مطلب است که تهران پیش از سده سوم هجری قمری وجود داشتهاست و همچنین در نوشتههای تاریخنگارانی چون ابن اسفندیار، عمادالدین زکریای قزوینی و حمدالله مستوفی و برخی دیگر همگی معترفند که تهران دارای محلاتی بوده که در زیرزمین ساخته شده بود و اهالی آن در زیرزمین بیتوته میکردند.
تهران افشاریه
پس از فروپاشی صفویه و به روی کارآمدن افشاریه و به خصوص در زمان نادرشاه که پادشاهی خود را مشهد و خراسان قرار داده بود. تهران اهمیتی ثانوی یافت و شاه حکومت تهران را در سال ۱۲۵۳ه.ق به پسر ارشدش رضاقلی میرزا سپرد.
تهران در عصر ایلخانیان مغول
در زمان حمله مغول شهر ری ویران شد و انبوهی از جمعیت آن قتلعام شدند. سپس گروهی از مردم این شهر به سوی قریه تهران مهاجرت کردند. کوششهایی که ایلخان غازان (۷۰۳–۶۹۴ه-ق) برای عمران شهر ری انجام دادند با شکست مواجه شد و ورامین نیز سرانجام به صورت تلی از خاک درآمد. اما تهران در قرن هشتم و نهم قمری از این رویداد به تدریج سود برد. سفیر اسپانیا نخستین جهانگرد غربی که از تهران یاد کردهاست در حالیکه برای ملاقات تیمور لنگ در سفر به سمرقند از تهران گذر میکرده شهر را بسیا وسیع و دلپذیر یافته و نوشتهاست که در یک قصر به او مسکن دادهاند. این بنا بزرگترین ساختمان شهر بوده و تیمور لنگ هنگام عبور از تهران در این مکان فرود میآمدهاست. این قصر نخستین بنای معظم تهران است که در متون از آن یاد شدهاست. منتهیالیه جنوب شرقی تهران در قرن نهم تقریباً در نزدیکی محلی بود که در حال حاضر بقعه سید اسماعیل در آن قرار دارد. محله چاله میدان فعلی به همراه امامزاده یحیی مرز شمال شرقی شهر را تعیین میکردهاست. اقامت گاههای زیرزمینی، خانهها و بستانها با گردش به سمت غرب، تا آن سوی امامزاده یحیی امتداد مییافتند و تا محل کاخ کنونی گلستان پیش میرفتند. این بخش ضلع شمال غربی مجتمع شهری عصر تیموریان را تشکیل میدادهاست.
تهران صفوی
تهران در دوران صفویه و اوایل قاجار – اولین نقشه شهر که در سال ۱۲۳۷ تهیه شدهاست
اهمیت و آبادانی و رونق تهران از زمان دودمان صفوی آغاز گردید. چون نیای بزرگ صفویان بنام سید حمزه در شهر ری مدفون بوده و هم به جهت وجود باغهای وسیع و آب گوارا و چنارهای بلند و زیبا، شاهان صفوی هر چند یک بار بدانجا روی میآوردند و بدین ترتیب تهران مورد توجه پادشاهان صفوی بویژهشاه تهماسب یکم واقع گردید و وی دستور ساختمان بارویی به دور شهر را داد که دارای چهار دروازه و ۱۱۴ برج به تعداد سورههای قرآن بود و برای بنای حصار شهر از دو منطقه داخل شهر خاکبرداری انجام شد که بعدها این دو منطقه به چاله حصار و چاله میدان معروف شدند. حدود تقریبی نخستین حصار شهر تهران از جنوب به خیابان مولوی و حاج ابوالفتح، از سوی شرق به خیابان ری، از غرب به خیابان شاهپور (وحدت اسلامی) و از شمال به امیرکبیر و سپه (امام خمینی) محدود میشد و محوطه ارگ تهران در میانه شمالی شهر قرار داشت و خندقی نیز به دور حصار کشیده شده بود و محلههای عمده درون حصار شامل بازار، عودلاجان، سنگلج، ارگ، چالهمیدان و چالهحصار میشدهاست. محدوده درون حصار حدود ۴ کیلومتر مربع بوده و درازی باروی دور آن در کتابهای معتبر حدود ۶ هزار گام نگاشته شدهاست و فضای بیرون از حصار شامل باغها و کشتزارهای پهناوری بوده که امروزه همگی به محدودههای شهری تهران مبدل گردیدهاند. پس از استقرار خاندان صفوی در قزوین و سپس در اصفهان، تهران از رشد و گسترش بازمانده و بیتوجهی شاه عباس اولبه تهران نیز خود به این مسئله افزود زیرا که وی در سال ۹۹۸ (هجری قمری) که رهسپار جنگ با عبدالمومن خان ازبک شد در تهران به سختی بیمار گردید و ناگزیر از سرکوبی به موقع ازبکان بازماند و در نتیجه ازبکها مشهد را گرفتند بدان جهت خاطره تلخی از تهران به دل گرفت و نسبت به پیشرفت و رشد آن بیتوجه ماند.
در روزگار واپسین پادشاهان صفوی برخی اوقات تهران مقر موقتی دربار گردید و حتی شاه سلیمان در آنجا کاخی بنا نهاد و در زمان سلطان حسین صفوی که همزمان با حمله افغانها در تهران بسر میبرده برابر یورش افغانها به سختی ایستادگی نموده و تلفات سنگینی را به نیروهای اشرف افغان وارد ساخت اما سرانجام تهران سقوط نمود و افغانها نیز به جهت گرفتن انتقام شهر را ویران کردند و بعدها پس از راندن افغانها، شاه تهماسب دوم به تهران بازگشت و در زمان نادرشاه افشار تهران ازنو نام و نشانی یافت و وی فرمان داد که انجمنی از همه دین شناسان شیعه و سنی در آنجا تشکیل شود و آنان اختلافات دیرینه خویش را کنار گذارند و موجبات یکپارچگی اسلام را فراهم آورند.
تهران قاجاری
عکسی از آنتوان سوروگین از یک گدای اهل تهران در دوره قاجار (۱۸۸۰ میلادی)
کاخ گلستان در تهران
بعدها با سرنگونی افشاریان، تهران در گستره نفوذ قاجارها که رقیب کریمخان زند بودند درآمد و در طی جنگ و کشاکش میان خان قاجار و کریمخان لشکر قاجار تارومار شد و کریمخان با لشکر خویش وارد تهران گردید و ظاهراً قصدش این بود که تهران را پایتخت خویش کند بدان سبب که ساختمان دیوانی را در آنجا بنا نهاد و به فرمان او برج و باروی شهر تعمیر گردید و ارگ سلطنتی نیز بازسازی شد.
پس از مرگ کریمخان زند آقا محمدخان پس از نبرد سختی که با لطفعلی خان زند داشت بر کشور چیره گردید و تهران را در آغاز سده سیزدهم و به سال ۱۰۲۴پایتخت خویش قرار داد و از آن پس تهران دارالخلافه (به معنی پایتخت) نامیده شد و سران طایفه زند به یافت آباد در جنوب دارلخلافه تبعید شدند.
در طول روزگار قاجاری تهران گسترش زیادی یافت و ساخت و سازهای فراوانی در آن انجام گرفت و در دوره سلطنت فتحعلی شاه محلات تازه و ساختمانهای چندی در تهران ایجاد گردید که از آن جمله مسجد امام خمینی (شاه)، مسجد سید عزیزالله، مدرسه مروی، قصر قاجار باغ نگارستان و لالهزار را میتوان نام برد. همچنین طول باروی شهر به ۵/۷ کیلومتر افزایش یافت و با ۶ دروازه به بیرون از شهر پیوسته گردید.
در زمان محمدشاه قاجار گسترش و رونق تهران همچنان ادامه یافت و دو کوی تازه، یکی بنام عباسآباد و دیگری محمدیه به محلات تهران افزوده گشت و آبرودخانه کرج بنام نهر کرج به تهران انتقال یافت که آب روان میان بلوار کشاورز یادگار همان زمان است.
در آغاز پادشاهی ناصرالدین شاه به جهت افزایش چشمگیر جمعیت دیگر فضایی برای ساخت و ساز درون حصار قدیمی باقی نمانده بود بنابراین ایجاد محلات در بیرون از حصار قدیمی انجام یافت که از آن جمله کاخهای شاهی، کوشکهای اعیانی، سفارتخانهها و منازل خارجیان همگی در بیرون از حصار ساخته شد و به کوشش اصلاحگر بزرگ ایران، امیر کبیر نهادهای چندی از جمله مدرسه دارالفنون، بازار امیر، بازار کفاشها و سرای امیر پدید آمد که خود در گسترش مکانی شهر تهران بی تأثیر نبودهاست.
جمعیت تهران در این دوره بیش از ۱۵۰ هزار نفر نگاشته شدهاست. در همین زمان نیاز به تعیین محدوده تازه شهر تهران احساس میشد و این کار نیازمند تهیه نقشهای از تهران بود. از این رو در سال ۱۲۷۵ گروهی به سرپرستی اعتضادالسلطنه با همکاری موسیو کرشیش سرتیپ و آموزگار توپخانه و دستیاری چندین نفر از شاگردان دارالفنون نقشهای از تهران تهیه کردند و این نخستین نقشه دارالخلافه تهران به مقیاس ۱:۱۰۰۰ بودهاست و از آنجایی که امکانات و وسایل فنی در اختیار هیئت تهیه نقشه نبوده از اینرو فاصلهها با گام و زاویهها با تقریب اندازهگیری میشدهاست، بر این پایه نقشه مزبور از جهت نشان دادن شکل و موقعیت شهر و محلههای درون آن و دروازهها در نوع خود نقشه موفقی بوده و چهره تهران قدیم را کاملاً در برابر دیدگان مجسم میسازد.
آمار شهر
پس از تهیه نخستین نقشه تهران، از نو در سال ۱۲۸۴ با همکاری مهندس هلر فرانسوی و تعدادی از مهندسان و معماران ایرانی نقشه دیگری از تهران طرحریزی شد که در آن پیرامون شهر را به وسیله خندقها و باروهای نو به شکل هشت ضلعی و با ۱۲ دروازه محدود ساختند که ارتباط داخل و خارج شهر از طریق این دروازهها صورت میپذیرفتهاست. دروازههای مزبور به ترتیب شمیران، دولت، یوسف آباد، دوشانتپه، دولاب، خراسان، باغشاه، قزوین، گمرک، حضرت عبدالعظیم، دروازه غار و خانیآباد نامیده شدند. مقارن سال ۱۳۰۵مهندس عبدالغفار نجم الملک معلم ریاضیات مدرسه دارالفنون با دستیاری عدهای از معلمان دیگر و بیست نفر شاگردان مدرسه مزبور از شهر جدید به مقیاس ۱:۲۰۰۰ نقشهبرداری کردند و محیط شهر را به میزان ۱۹۲۰۰ متر اندازهگیری کرده و جمعیت تهران را در حدود ۲۵۰ هزار نفر سرشماری نمودند. هیئت نامبرده برای تهیه نقشه ۴ سال وقت صرف نمودند و بالاخره در سال ۱۳۰۹ نقشه تهران جدید به چاپ رسید که در سنجش با نقشههای قبل از دقت بیشتری برخوردار بودهاست.
از نخستین مهاجرانی که به تهران آمدند، افراد ایل قاجار از گرگان، آذربایجانیها، مردم قم، اراک، تفرش، آشتیان، اصفهان، کاشان و یزد بودند.
پیشهها در دوران اولیه تقریباً بدینگونه میان مهاجران تقسیم شدهبود: در امور اداری و دبیری و دفتری بیشتر مردم آشتیان و تفرش و اراک، بناها قمی و یزدی، فرشفروشها آذربایجانی و کاشی و قمی، دباغها همدانی، گرمابهدارها مازندرانی، سلمانیها گیلانی، شیرینیپزها آذری و یزدی، صیفیکارها قمی و یزدی و اصفهانی غیره
امروزه بخش بزرگی از مردم تهران از مهاجران تشکیل شدهاست. اکثریت مهاجرین به تهران ایرانی هستند و درصد کمی از مهاجرین را مهاجرین از کشورهای دیگر هم چون افغانستان – عراق – یوگوسلاوی – بوسنی و روسیه تشکیل میدهند.
تهران پهلوی
عکسی از میدان شهیاد پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران
بیگمان دگرگونیهای بنیادین در تهران از سال ۱۳۰۰ به بعد ایجاد شدهاست که به چهار دوره کاملاً جدا تقسیم میشود. سال ۱۳۰۰ تا۱۳۲۰ که در پی آن خندقها و دروازهها از میان برداشته شد و شهر از چهار سوی رو به گسترش نهاد و اندکی شکل منظم و هندسی یافت. همچنین ساختمانها و تأسیسات بانک ملی (از آن میان ساختمان صندوق بانک ملی ایران)، وزارت امور خارجه، شهربانی کل کشور،ایستگاه راهآهن، دانشگاه تهران، ایستگاه فرستنده رادیو تهران، باشگاه افسران و چند بیمارستان مربوط به این دوره میباشد.
سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ که همزمان با جنگ جهانی دوم بوده و به دلیل پیامدهای ناشی از جنگ جهانی و مسائل و مشکلات سیاسی برآمده از آن تغییرات چشمگیری در کشور پدید نیامد.
سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷ که طی آن شهر تهران به سرعت توسعه یافت و ساختمانها ی پیشرفته و شهرکها و باغراهها (بلوارها) ی تازهای ساخته شد در سال ۱۳۴۸ قرار بود یک مجموعه بزرگ شهری به نام شهستان پهلوی در تپههای عباسآباد تهران ساخته شود، در این مجموع قرار بود ساختمانها و برجهای بلندی مانند برج شیر و خورشید ساخته شود و پس از ساخت میتوانست به بزرگترین و پیشرفتهترین در آسیا تبدیل شود. پیشرفت تکنلوژی تهران به گونه ای بود که گردشگرهای خارجی، تهران را توکیو دوم آسیا خطاب میکردند، در سال ۱۳۵۵ تهران به عنوان یازدهمین شهر پیشرفته دنیا از نظر ساختمان سازی و تکنلوژِی مدرن رونمایی شد. جمعیت شهر بر پایه آمار سال ۱۳۵۵ به ۴٫۳۵۰٫۰۰۰ نفر بالغ گردید.
تهران پس از انقلاب
دوره چهارم سال ۱۳۵۷ که همزمان با انقلاب ۱۳۵۷ خورشیدی، تغییر رژیم سیاسی کشور و حاصل آن تغییر چشمگیر در همه ابعاد جامعه بودهاست، گسترش تهران در طی این سالها مربوط به عوامل چندی از جمله جنگ ایران و عراق و مسئله جنگزدگان، تمرکز همه امکانات آموزشی و بهداشتی، درمانی و رفاهی در تهران موجبات گسترش بیرویه جمعیت در این شهر گردیدهاست[نیازمند منبع] و دقیقاً همین امر سبب ایجاد معضلات اجتماعی و اقتصادی بیشماری را برای شهروندان تهرانی در پی داشتهاست که از آن جمله به اختصار میتوان آلودگی محیط زیست، راهبندانها و مشکلات ترابریشهری، پیشههای کاذب و بسیاری مسائل اقتصادی و زیستی را برشمرد.
تهران مرکز همه وزارتخانهها و ادارات و بیشتر مراکز علمی کشور میباشد؛ و هم اکنون نمایندگیهای سیاسی بیش از ۹۰ کشور جهان در تهران جای گرفتهاست. از مناطق دیدنی تهران میتوان بهموزه ایران باستان، کتابخانه ملی، مجموعه کاخهای پیشین، بوستانها و فضای سبز و موارد دیدنی دیگر نام برد.
نکاتی جالب در مورد تهران قدیم
سابقاً در تهران خانههایی بود که به «خانههای قَمر خانُمی» معروف بودند. دورتادور خانه اتاق بود، با حیاطی نسبتاً بزرگ که در هر یکی دو اتاق آن خانوادهای زندگی میکردند.
منبع : ویکی پدیا
مطالب مرتبط با موضوع تهران :
- چهارراه سرچشمه: گذرگاه تاریخ و تجارت در قلب تهرانچهارراه سرچشمه یکی از قدیمیترین و شلوغترین چهارراههای تهران است که در مرکز این شهر واقع شده است. این چهارراه در تقاطع خیابانهای امیرکبیر و مصطفی خمینی قرار دارد.
- پل چوبی تهران: گذرگاه تاریخ و مدرنیتهپل چوبی پلی در مرکز شهر تهران است. این پل در تقاطع خیابان انقلاب و خیابان عشرت آباد در جهت شمالی-جنوبی قرار دارد و دسترسی میدان عشرت آباد به میدان بهارستان را امکان پذیر می کند.
- سفری به یافتآباد قدیم | از کلاه پهلوی تا سواریهای فورد ( تهران قدیم )این صفحه قرار است شما را ببرد به یافتآباد قدیم؛ میان مردمانی که به شکل خاصی لباس میپوشیدند و با مشاغل خاصی پول درمیآوردند
- طرح ترافیک جدید تهران آغاز شد + نقشهنقشه طرح ترافیک تهران
- برج رولکس فرمانیه + عکس ( تهران کامرانیه ) 2019برج رولکس فرمانیه , علی دایی و کریم باقری در برج رولکس فرمانیه، آدرس برج رولکس فرمانیه : تهران خیابان کامرانیه برج دو قلوی رمارزیدنت معروف به برج رولکس .