گروه معماری و دکوراسیون داخلی
دوشنبه 7 خرداد 1397 هنوز حسابی از طرف این افراد پرداخت نشده . پشت دستمو داغ میزارم تا به هیچ همکار یا ایرانی اعتماد نکنم .
امروز ناصر ملک مطیعی درگذشت و کلی آدم در ضایع شدن حق این مرد حرف مفت زدند . دلم میخواست قدرتی داشتم که میتوانستم داد بزنم خفه شوید . اقایانی که میتونستید کاری کنید و نکردید . اقایان هنربند که معلوم نیست به کجا بندید . روزی همه تقاص می دهند . ما که به حق در این دنیا شک کردیم ولی بلاخره یه قانونی در این جهان هست که حق را جواب می دهد . شاید هم ندهد .
——————————————– ——————————————-
این سرگذشت از تاریخ 15 اسفند 96 تا 22 فروردین 97 است . احساس خوبی ندارم چون مدیریت این شرکت تازه تاسیس به درستی و سلامت گروه سونا سازان و مجموعه بزرگ فن و هنر توهین کرد .
امروز پنج شنبه 23 فروردین سال 1397 است . دقیقا دیروز کار سونای خشک گروه معماری ظفر به پایان رسید , ولی ؟
از تاریخ 96/12/15 که اولین برگه پیش فاکتور را برای ایشون ارسال کردم . در ابتدا پایین ترین قیمت های ما را برای ساخت سونا گرفتند . این قیمت ها شامل :
اجرا سونا با چوب روسی
اجرای سونا با چوب ترمووود
اقای طوفان نامدار پیمانکار سونای خشک , بلوک c شهرک باغ بهشت – در حال کار : ایشان هم گفت : زمانی که قرار شد زهوارهای سونا را از چوب نیمکتی درست کنم . در حالی که یک بال نبشی 3 میلیمتر بود و برش ان خطرناک بود وقتی اقای ظفرمند قرار ش 200 هزار تومان مزد بدهد ، آن کار را انجام دادم ولی زمان پرداخت گفتند مشکل اینترنتی دارم و بعدا میزنم به حساب ، دقیقا کاری که زمان تسویه با اقای حیدری برادر من کردند . و الان با گذشت 24 ساعت هنوز هیچ پرداختی انجام نشده .
در مرحله منتظر پرداخت بودیم که کار شروع شود و ایشان اعلام کردند در قرارداد درج شود چوب ترمووود slp و از انجایی که قرار ما بر روی چوب slp نبود این مجموعه اعلام کرد ما میخواهیم خودمان چوب را تهیه کنیم . از انجایی که زمان ما برای تحویل 15 روز بود و تهیه چوب اس ال پی فنلاندی زمانبر بود کار ساخت سونا برای شرکت معماری ظفر یک هفته عقب افتاد . حال یک هفته با تحویل سال زمان داشتیم . و به ما اعلام کردند صبح روز 5 شنبه ساعت 9 چوبها از انبار slp ارسال می شود . بدلیل اینکه ما با ساختار شرکت slp از قبل اشنا بودیم کار را برای شنبه گذاشتیم و در این مرحله مدیران این شرکت از ما بسیار ناراحت شدند و بارها تماس گرفتند بطوری که یکی از تماسهای ایشان به یک ساعت مذاکره طول کشید . شرکت slp اگر میخواست ساعت 9 بار را ارسال کند این بار زودتر از ساعت 11 به دست ما نمی رسید و ماهم نمی خواهیم کارگرانمانمان و استادکارانمان بیکار باشند . قرار ماهم از ابتدا این بود چوب ها در محل ساختمان یعنی جایی که سونا می خواهد ساخته شود تحویل پیمانکار که شرکت سوناسازان است تحویل شود . ولی مدام تیم معماری ظفر تماس میگرفت و میگفت چرا شما کار ما را شروع نمی کنید .
در بخش سوم . روز شنبه یعنی زمانی که ما 3 روز تا عید زمان داریم اقای نامدار استاد کار مجموعه – اقای رزاقی سهامدار و طراح شرکت و اقای حیدری برادر بنده در محل حاضر شدند . قرار ساعت 8.30 دقیقه صبح . طبق قرار ایشان باید برگه های ورود را برای ما میگرفتند تا ما بتوانیم وارد شهرک شویم .
لازم است بگویم به ما درباره کار و محل اجرا هیچ اطلاعاتی نداده بودند . این ساختمان در طبقه 12 بلوک c متعلق به اقای عضدی بودی . از ابتدا بیشتر بر روی قدرت و نفوذ اقای عضدی تبلیغ میشد که ایشان اصلا برایش پول اهمیت ندارد و اگر شما کم کاری کنید خیلی ادم پر نفوذی است و به نوعی بارها ما را از این ادم میترساندن .
روز شنبه اقای فراتی حداقل 2 ساعت تیم ما را جلو درب کاشت . اقای حیدری کارهای برگه عبور را انجام دادن و در نهایت فقط اجازه ورود با پای پیاده به ایشان داده شد و تیم ما مجبور شد ابزارها را با دست و پای پیاده تا بلوک c حمل کند و این عمل باعث درگیری لفظی اقای حیدری و نگهبان جلو درب شد . نزدیک به ظهر بچه های ما رسیدن طبقه 12 و در نهایت هنوز چوبها در محل نبودند . تخته های 4 متری که در پایین این 12 طبقه رها شده بودند . بعد از برش و بردن چوبها به طبقه 12 پیمانکار تماس گرفت و اعلام کرد محیط متعلق به یک حمام است و نمیشود کارد کرد و کارفرما اجازه برشکاری در واحد را نمی دهد .
یعنی در فضایی که نهایتا 2 در 2 متر بود یک وان عرض 70 بطول دو متر و 113 سانت در 2 متر هم سونا بود . و متوجه شدیم یک دوبین فیلمبرداری بصورت سه پایه هم برای اقای نامدار گذاشتند تا فیلمبرداری شود .
در همین حدود پیمانکار برای بستن زیرسازی باید سرامیک را سوراخ میکرد . سازه ای تو خالی با رویه سرامیک . اگر کننده باشید میدانید لعاب پرسیلان سرامیک به راحتی با مته سوراخ نمی شود و باید شما دریل هیلتی داشته باشید . در هنگام سوراخکاری دیواره سونا، چند سرامیک شکست . سرامیک هایی که پشت دیوار چوبی سونا و عایق بندی دیده نخواهند شد . ولی کارفرما چنان سر و صدایی راه انداخت که پیمانکار باید وسایلش را جمع کند و برود . پیمانکار باید سرا میک ها را ترمیم کند . چوب زیر کار پیمانکار بدرد نمی خورد . و متاسفانه زمانی متوجه شدم که اقایان کارفرما هیچ چیزی در باره سونا و حتی ساختمان نمی دانند که شروع کردند به ترک چوبها که مشخص کننده خشک بودن چوب های روسی بود ، گیر دادند و گفتند باید زیر سازی هم عوض شود .
در یک دیوار نمای 2*2 شما باید چهارطرف این دیوار را صاف کار کنید یعنی کف و سقف و دو بغل . پیمانکار ما باچوب زیرسازی 4 سانتی دیوار را ساخت تا بعد دو سانت رویه و دو سانت پشت کار را لمبه کند . قانونا چوب slp نباید کج کند ولی متاسفانه این چوب کج کرد و باعث شد برای ساخت و رگلاژ در چوبی کلی بچه ها به زحمت بیفتند .
این مجموعه بطور کامل نگذاشتند ما کارمان را انجام دهیم .
از ابتدا تمام سیستم ما را زیر سوال بردند . توهین کردند . من میخواستم یه باکس چوبی قوی برای درب بسازم با چهارچوبی به قطر 10 سانت ولی ایشان اجازه ندادند . حتی برای زهوار شیشه به ما چوب ندادند و اقای نمدار را با وعده و وعید مجبور کردند از یک چوب 2.5 سانت زهوار شیشه بسازد . منظورم از وعده و وعید 200 تومان مزد اقای نامدار بود که خیلی راحت حقش خورده شد . درمورد اقای نامدارد عید امسال اقای نامدار ازدواج کرد . اقای نامدار 40 سال سن دارد و حداقل 15 سال است با تیم سوناسازان کار میکند . عید امسال ماه عسل ایشلن بود از 6 فروردین سال 97 مستقیم با اقای نامدار تماس گرفتند و برای 10 فروردین مجبورش کردند که به تهران و محل پروژه بیاید ولی وقتی این انسان زحمت کش از تبریز به تهران امد به او گفتند کسی داخل ساختمان نیست و کاری با او ندارند .
شرکتی که ادعای معماری دیجیتال و .. دارد چرا کار را به کاردان نمی سپرد . سوناسازان حداقل 25 سال سابقه کار دارد . من بر اساس سن کوچکترین عضو این سازمان حساب کردم . وگرنه پدرم از سال 1340 در تهران در ساختمانهای مهم مشغول به کار چوب و دکوراسیون بوده . حال یک شرکت نوپا میاد و قراردادی به مبلغ 7 میلیون تومان با ما می بندد و از انجایی که ما ذاتا ادم های متعهدی هستیم ، مارا به چینین استرس و دردسری می اندازند . لازم بذکر است ما یزدی هستیم ، یزدی ها قول نمی دهند ولی اگر بدهند تا اخر پای کار هستند .
نکات منفی در این پروزه زیاد است . 1 – بی تجربگی گروه معماری ظفر . 2 – ارزش قائل نشدن برای وقت انسانها 3 – دخالت در مورد کاری که در ان تخصص ندارند . 4 – دروغ و دروغگویی و کوچک نمایاندن کارها .
دروغ گویی :
چرا من مجبور شدم این متن را بنویسم . من فربد حیدری موسس سایت های گروه فن و هنر هستم و از سال 80 در حال وب نویسی هستم . من یک نویسنده ، طراح و معلم هنر های سنتی چوبی هستم . من ادمی نیستم که اهل حرف زدن باشم . من نوشتن را بلدم .
از چند روز پیش که کار ساخت سونا تمام شد اقای ظفرمند شروع کردند به زنگ زدن کاری که روز های اول اقای فراتی با ما کرد و گفتند باید هیتر را نصب کنید . کار نجاری سونا تمام شده و این شرکت باید تسویه میکردند ولی حاضر به تسویه نشدند . به ما گفتند چک در محل پروژه دست بچه ها است و ما هیتر را نصب کنیم چک را تحویل می گیریم . از قبل عید هیتر 4.5 کیلو وات هلو در بازار موجود نبود . و بعد از عید هم گران شدن دلار باعث شد تا وارد کنندگان هیتر 4.5 وارد نکنند . ما مجبور شدیم هیتر 9 کیلوات هلو فنلاندی را به قیمت 2.5 میلیون تومان بخریم و بردیم نصب کردیم .
در زمان نصب هیتر سونا :
اقای عضدی امد و بیش از یک ساعت در مورد کیلووات هیتر ما را سوال و جواب کردند و وقتی فهمیدن ما هیتر را سری نکردیم و فقط یک المنت حذف شده با یک استاد دانشگاه تماس گرفتند و عکس های کاتالوگ را ارسال کردند . و بعد از یک ساعت بلاخره به این نتیجه رسیدند ما کار درست را انجام داده ایم . بلاخره اجازه دادند ما چک را بگیریم .
دروغگویی :
ما از صبح ساعت 10 در محل ساختمان باغ بهشت بودیم و بارها قطعی برق باعث شد کارمان تا ساعت 13 و بعد یک ساعت اقای عضدی صحبت کردو بعد یک ساعت منتظر اقای ظفرمند شدیم و در نهایت پولی دست ما را نگرفت .
شرح ما وقع :
به اقایی که انجا بود گفتیم اقای ظفرمند گفته اند چک دست شما است .
ایشان در جواب گفتند: چک دست من بوده و من خانه جا گذاشتم . اقای ظفرمند پشت موتور هستند و در حال امدن به اینجا هستند .
ایشان بارها قسم خوردند و به ما قول شرف دادند که ما هیتر را بیاوریم حساب ما را تسویه می کنند .
در نهایت ایشان که جوانی قد بلند با سر تاس و ریش پر پشت بود وارد شدند . گفتند شماره عابر بدهید الان واریز میکنم . دو بار شماره عابر را خیلی سریع داخل گوشی زدند و در نهایت گفتند ایراد اینترنت است من اولین عابر بانک واریز میکنم .
و الان ساعت 8:45 دقیقه صبح روز پنج شنبه است . اقای نامدار پول کار کردش را میخواهد . ولی احتمالا هنوز هیچ حرکتی انجام نشده . البته مبلغ سه میلیون برای شرکتی مثل ما اصلا رقمی نیست . ولی تلاشی که ما دیروز انجام دادیم و دروغ و اهانتی که به ما شد سنگین است . به همین خاطر این صفحه را ساختم تا ابد افراد بد حساب در صفحه افراد و شرکت های بد حساب خواهند ماند تا بلکه اگر روزی شخصی خواست کاری به انان بدهد , اگر خدا بخواد در این دنیای شلوغ و خالی از انسانیت ، شاید ببیند و از تصمیم خود منصرف بشود . من خودم قبل از کار با هر شخصی اول یه سرچ تو اینترنت میکننم .
درس اخلاقی :
باید از انسانهای دانای نادان دوری کرد ، یعنی کسانی که ادعای دانش و تجربه دارند ولی هنوز نمیتونند تراز دست بگیرند .
من این گفته ارشیتکت فرزاد دلیری را طلا میگیرم و اگر روزی صاحب قدرت شدم در یکی از میدانهای شهر ان را در معرض نمایش عموم میگذارم :
ایشان می فرمایند اغلب کارفرمایان و ساختمان سازان از این دو دسته هستند : آهن فروشان که خود بنده حقیر هم همین نظر را دارم یا کارخانه دار والبته این ملاک نیست . ملاک تیپ شخصیت انسانها است
نمی توانم پیش بینی کنم بهتر می شد یا بدتر. من معتقدم ما با دو-سه تیپ آدم درست کار می کنیم؛ آدم هایی که نمی دانند و میدانند که نمی دانند، ما با آنها راحت کارمی کنیم. چون می گویند ما اصلا بلد نیستیم. خوب، کار با این قشر راحتر است تا کار با کسی که خودش اظهار نظر می کند. قشر دوم برای رسیدن به مرحله ی باور زمان زیادی را می طلبند. به قول شما اطمینان کردن به معماری که می خواهد کار کند لازم است
در نهایت امر این موضوع را میخواهم بیان کنم . برخی افراد به صرف توانایی در زبان بازی ، ایراد گیری و منفی گرایی در این کشور به مدیریت و عرصه کار می رسند . و وقتی به سراغ ادم میان به راحتی نمی شود تفاوت بین یک انسان فهیم یا … را شناخت . من باید از همان اول که گروه معماری ظفر به ما زنگ زدن میفهمیدم . وقتی میبینم طرف سیریش میشه باید بفهمم این ادم قابل اعتماد نیست . البته تماس های مکرر خود را بر این پایه میگذاشتند که ما خیلی عجله داریم .
خلاصه این افراد تا جایی که توانستند مارا ازار دادند ، ولی دیگر نخواهند توانست و این رزومه لکه سیاهی است که بر نام سه انسان در این گوشه تاریک اینترنت ثبت می شود . و من همیشه سعی میکنم انسانهای خوب را از این شاخص های شخصیتی دور کنم تا دچار سردرد دیشب من نشوم .
دیشب به خانه امدم : قرار ما این بود که به رستوران برویم و غذا بخوریم ، تمام راه پسر من اشکان که 10 ساله است به مادرش میگفت چرا بابا اینقدر ناراحته , از انجایی که عادت به حرف زدن ندارم ، هیچ نگفتم و تو خودم ریختم . دو سه بار از من سوال کردند و من جواب ندادم . تو رستوران دو لقمه غذا خوردم رفتم بیرون تو هوای ازاد ، احساس میکردم داغ شدم ، همش به این فکر میکردم چطور باید این اهانت را جواب بدهم . با توجه به قرارهایی که کنسل شدند ، دیروز برای ما خیلی گران تمام شد . خلاصه خیلی حالم بد شد .
Zafar group Architectural & interior design
گروه معماری و دکوراسیون ظفر
97/07/25 امروز 50% از مبلغ بدهی به حساب مدیریت واریز شد .
50% باقی را میگویند نمی دهیم . این مبلغ 1.700
