منطقه در گذر زمان
تهران امروز که یکی از بزرگترین شهرهای دنیای اسلام است در قیاس با شهرهای کهن تاریخی سرزمین ایران شهری نوپاست. این شهر در طول دو قرن حیات خود به عنوان پایتخت ایران دستخوش تحولات گوناگونی شده است . روستائی کهن واقع در شمال شهر تاریخی ری که در آستانه به قدرت رسیدن صفویان ، ده تا پانزده هزار سکنه رادر خود جای داده بود به دستور شاه طهماسب صفوی در حصاری با چهارده دروازه و114 برج به عدد سوره های قرآن محصور شد
در پی تصویب قانون شهرداریها در سال 1334 و گسترش وظایف شهرداری ومحدوده خدمت رسانی آن در همه جهات از یکسو و لزوم سکونت پادشاه در پایتخت کشور از سوی دیگر، شهرداری تهران محدوده شهر تجریش وآبادی های حدفاصل آن تا بافت کالبدی شهر تهران را نیز تحت پوشش خدمت رسانی خود قرار داده و به این ترتیب برای اولین بار محدوده کنونی منطقه3 شهرداری تهران به عنوان محدوده شهری شناخته می شود .
نقشه های در دسترس در زمینه تحول کالبدی شهر نشان می دهد که قسمت عمده ساخت وسازدر محدوده کنونی منطقه3 شهرداری از سال 1340 به بعدآغاز می شود که بافت ارگانیک آبادیها و روستاها تدریجا نوسازی شده و بافت شطرنجی در اراضی کشاورزی توسعه می یابد. مالکیت عمومی دو پهنه بسیار بزرگ ازاین منطقه ( اراضی نظامی و تپه های عباس اباد در جنوب و محدوده نمایشگاه بین المللی و صداوسیما در شمال ) در کنار مالکیت های کوچک و عمدتا خصوصی واقع در میانه این دودر کنار ضوابط و مقررات و دستورالعمل های جاری وصادر شده برای آنها مشکل کنونی فضای کالبدی منطقه را رغم زده و باغ ها و کوچه باغ ها و نیز خانه های ویلائی واقع در این محدوده را تدریجا از بین برده و تنها تصویر وخاطره آنها را بر جای گذاشته است .
بافت این منطقه از سال1335 شکل گرفته است این بافت حول سکونتگاههای روستائی از جمله ده ونک در غرب ، قلهک و زرگنده در شمال مرکزی ، رستم آباد واختیاریه در شمال شرقی که در اراضی پیرامون آن باغداری و کشاورزی رواج داشته است شکل گرفت . این منطقه بخشی از شمیران محسوب می شود تاریخ شمیران وآبادیهای آن از گذشته های دور همواره متاثر از تاریخ شهر ری وبعد از آن تهران بوده است. شمیران آسایشگاه تابستانی مردم ری بوده وبعدها بعلت تقاطع کوهستانی صعب العبور دارای اهمیت زیادی شد و استحکامات متعددی در آنجا ساخته شد در سال 1355 حدود 100 هکتار باغ وزمین زراعی در این محدوده وجود داشت که 4 هکتار آن به باغ میوه و حدود 5 هکتار به گندم کاری دیم و4 هکتاردیگر به باغ وقلمستان اختصاص داشته است.ساختار جمعیتی این روستا با مهاجرت ارامنه به این منطقه تغییر کرده وارامنه در محدوده جاده سئول فعلی که در گذشته به جاده ارامنه معروف بوده است مسکن گزیده بودند وقلعه معروف ارامنه نیز در همین محل است .
با آزاد شدن حدود حدفاصل محدوده پنجساله خدمات شهری ومحدوده 25 ساله و تحول تقسیمات شهری 10و12 ناحیه ای به تقسیمات 20 منطقه ای شهر در سال 1358 منطقه3 کنونی شهرداری تهران به عنوان یکی از تقسیمات خدمات شهری ایجاد شده و تحولات کالبدی آن تابع نقشه طرح تفصیلی تعیین شده برای این محدوده ونیز دستورالعمل های کلی وموردی نهادهای ذیربط مانند کمسیون ماده5 ، شورای طرح وبررسی ،شورای هماهنگی ، شورای نظارت بر گسترش شهرتهران و…قرار گرفت . موقعیتی که با اضافه شدن تعداد مناطق شهر به 22 منطقه نیز کماکان پابرجا ماند.
منطقه شمال تهران قلهک و شمیران
منطقه 3 با وسعتی معادل 3/2945 هکتار در پهنه شمال شرقی شهر واقع می باشد محدوده جغرافیائی این منطقه از شمال بزرگراه شهید چمران از تقاطع سئول تا خیابان ولیعصر ، بزرگراه شهید مدرس تا تقاطع صدر ، بزرگراه صدر تا تقاطع خیابان پاسداران. از شرق خیابان پاسداران از تقاطع شهید مدرس تا سه راه ضرابخانه ، خیابان شریعتی از تقاطع سه راه ضرابخانه تا بزرگراه رسالت . از جنوب بزرگراه رسالت از تقاطع خیابان شریعتی تا تقاطع بزرگراه شهید مدرس ، بزرگراه شهید مدرس تا تقاطع بزرگراه شهید همت ، بزرگراه شهید همت تا تقاطع بزرگراه شهید چمران . از غرب بزرگراه شهید چمران از تقاطع بزرگراه شهید همت تا تقاطع سئول می باشد.
این منطقه دارای 6 ناحیه و12 محله است وجمعیتی تقریبی معادل 290726 نفر را در 91981 خانوار در خود جای داده است که از این تعداد 141186 نفر مردان و 149540 نفر زنان می باشند . نرخ رشد جمعیت منطقه 57/1 درصد نرخ باسوادی معادل 5/95 درصد و میزان اشتغال در آن معادل 5/95 درصد می باشد . این منطقه جزء مناطق شاخص به جهت درصد بالای باسوادان به حساب می آید . بر اساس آمار سال 1385 (ه ش ) مرکز آمار ایران مساحت بوستانهای منطقه 1161106 مترمربع است وسرانه فضای سبز آن به 21 متر مربع برای هر نفر می رسد که با توجه به استانداردهای بین المللی و استاندارد غالب در شهر تهران در موقعیت بسیار مطلوبی قرار دارد . وجود 66 سفارتخانه ومرکز اقامت سفرا این منطقه را به صورت منطقه دیپلمات نشین شهر درآورده است . در حال حاضر در سطح منطقه 100774 واحد مسکونی و 18341 واحد تجاری قرار گرفته است و بیشترین فراوانی زیر بنا در سطح منطقه در متراژ 101 تا 150 متر مربع می باشد وجود مراکز عمده تجاری ، اقتصادی ، موسسات دولتی ، ادارات صداوسیما ، مراکز آموزش عالی ، بوستانهای فرامنطقه ای ( ملت، بهشت مادران ، طالقانی) کتابخانه و مراکز تفریحی وفرهنگی ( سینما فرهنگ ، باغ موزه آب ، موزه پول ، دفینه، امام علی ، تماشاگه راز ، فرهنگسرای هنر ، طبرستان، پایداری ) مراکز ورزشی ( کوثر، انقلاب ، استقلال ، سالن تیر اندازی سئول ) بیمارستانهای فوق تخصصی ( خاتم الانبیاء ، بقیه اله اعظم ، کودکان مفید، علی اصغر ، سوانح وسوختگی ) مساجد وحسینیه ها ( قبا ، الغدیر ، حسینیه ارشاد ، آستان مقدس امامزاده اسماعیل ، امام زاده قاضی الصابر ) همچنین استقرار گذرگاههای وسیع شهری همچون بزرگراه شهید صدر ،شهید مدرس ، شهید چمران ، شهید همت ، رسالت میادین اصلی ونک ، مادر واحتشامیه ضمن اتصال قسمت شمالی به جنوبی شهر روزانه سیل عظیم جمعیت شناور را به درون این منطقه کشانده که این امر موجب ایجاد ترافیک سنگین در این محدوده می گردد . وجود وسائل حمل ونقل عمومی ومترو شهید حقانی به تخفیف بار ترافیک در این محدوده از شهر تهران کمک می کند.
از جمله عناصر طبیعی منطقه را پستی وبلندی زمین ، مسیلهای زرگنده ، غیاثوند، شهرزاد ، نیل، مجتبائی، پاکروان و نیز احجام سبز در بر گیرنده پارکها ، باغها ونیز نوار سبز مجراها تشکیل می دهند ، حجم سبز با دو الگوی پهنه ای و خطی نمای چشمگیری به منطقه بخشیده است .
گشت وگذاری در کوچه باغهای خاطرات
( نگاهی به محله های منطقه)
محله رستم آباد
رستم آباد از شمال به چیذر و فرمانیه، از جنوب به خیابان دولت ، از شرق به میدان اختیاریه وپاسداران و از غرب به میدان پیروز و دیباجی جنوبی منتهی می گردد. اهالی رستم اباد را چهار طایفه تشکیل می دهند ، طایفه عرف ، طایفه محسنیان ، طایفه نوریان ، و طایفه رحیمیان . اهالی رستم آباد از تبار خوزستان هستند. از سال 1322 این منطقه به آبادی پر جمعیتی تبدیل شد و به سه منطقه رستم اباد پائین، رستم آباد وسط و رستم آباد بالا تقسیم شد . از رستم آباد قدیم هنوز کوچه هائی که عرض سه متر وکمتر از آن دارنداز جمله کوچه های واقع درخیابان شهید فریدون خانی باقی مانده است وبطور کلی این محدوده تا حد زیادی توانسته بافت قدیمی خود را حفظ نمایدو جزء یکی از پر جمعیت ترین و قدیمی ترین محلات تهران به شمار می رود که ساکنانی نجیب، متدین ویاری رسان در آن سکونت دارند. مقبره آخوند رستم آبادی که یکی از علمای به نام روزگار خود بوده است در این محله قرار دارد . درختان کهن ، خانه های قدیمی و کوچه پس کوچه های آن نشانگر قدمت این محله است جمعیت این محله 31379 نفر می باشد.
محله چالهرز
این محله از محلات منطقه شمیران در شمال شهر تهران است . در گذشته های دور محله چالهرز گودالهای بزرگ و دره شکلی بوده که هرزه آبها به آنجا سرازیر می شده و به این سبب نام چالهرز را به خود گرفته است . با گذشت زمان وتخلیه خاک ، از عمق گودال کاسته شده و به کشت گندم درآمده و کم کم کاربری مسکونی پیدا کرده است . چالهرز محله ای جذاب و با طراوت است که مسیل شهرزاد و درختان بلند به زیبائی های این محله جلوه بیشتری بخشیده است . حسینیه ارشاد ازجمله ابنیه تاریخی ومهم این محله می باشد . این محله با 12هزارو 91 نفر محله ای مرفه نشین ، با مردمانی دارای تحصیلات بالا می باشد.
محله داوودیه
محله داوودیه محله ای با سابقه دیرین است که یکی از شاخصه های معروف آن بلوار میرداماد می باشد . میرزا آقا خان نوری صدر اعظم، این اراضی را برای پسرش میرزا داوود خان خریداری وآن را توسعه داد این محله در ابتدا ارغوانیه نام داشت و بعدها به دلیل ذکر شده داوودیه نام گرفت . هرچند بسیاری از اراضی داوودیه مسکونی شده است اما هنوز بخشهائی از تپه های آن به صورت جنگل کاری مورد استفاده ورزشی شهروندان می باشد . مراکز خرید و فروشگاههای آن در تهران مشهورند و از نظر ساخت وساز از تراکم بالائی برخوردار است . بیشتر ساکنان 39 هزار نفری آن از قشر مرفه با تحصیلات عالی هستند . مراکز بزرگی از جمله کتابخانه ملی ایران ، ساختمان بانک مرکزی ، 5 هتل ، 10 مجتمع تجاری ومرکز خرید و… در این محله قرار دارد .
محله زرگنده
زرگنده محله ای قدیمی است که در گذشته های دور یکی از ییلاقهای خوش آب وهوای تهران بوده و وجود قنوات و آب های زیرزمینی نشانگر روزهای شادابی و طراوت این محله است . زرگنده در 3 کیلومتری تجریش و در غرب بزرگراه آیت ا… صدر و جنوب غربی الهیه واقع شده وتا حسن آباد ادامه می یابد . از بدو استقرار سفارتخانه ها در تهران عمارت تابستانی کارکنان سفارت روسیه در انتهای شمالی این محله قرار داشته و به دلیل مجاورت این محله با سفارت روسیه ییلاق کارکنان روس محسوب می شده است . وجه تسمیه زرگنده به کشف سکه و کوزه های با ارزش موجود در تپه های آن برمی گردد . وجود قنوات وآبهای زیرزمینی ومسیل زرگنده نشانگر روزهای شادابی و طراوت این محله می باشد . محله دارای بافت فرسوده و ساکنان آن شامل دو گروه می باشند : گروهی که همان ساکنان قدیمی و بومی روستای حسن آباد زرگنده بوده اند و گروهی که از شهرهای دیگر به این محله خوش آب و هوا مهاجرت کرده اند . آستانه مبارک امامزاده اسماعیل (ع) و محوطه کارخانه رنگ سازی جزء ابنیه تاریخی این محله محسوب می شوند.در زمان جنگ تحمیلی جوانان دلیر بسیاری ازاین محله 31 هزار نفری به مقام رفیع شهادت نائل شدند.
محله سیدخندان
این محله که بافت مسکونی آن به تجاری واداری آمیخته شده است از محله های قدیمی تهران است و جمعیت شناور بسیاری را در طول روز به سمت خود می کشاند . این محله را به این دلیل سیدخندان می خوانند که پیرمردی روشن ضمیر و دانا که از آینده مطلع و پیشگوئی های او زبانزد مردم بود در این محل سکونت داشت این سید چند حلب آب سرد داشت که داخل رادیاتورهای ماشین هایی که موتور آنها گرم بود می ریخت . سیدخندان یکی از محلات مرزی منطقه محسوب می شود که با مناطق 4و7 همجوار است و 26هزارو 460 نفر جمعیت دارد.
محله ونک
ونک از آبادیهای پهنه ری باستان است و به مناسبتهای مختلف از آن در منابع تاریخی یاد شده است . این ده در دوره ناصرالدین شاه جزء آبادیهای خالصه بوده که میرزا یوسف مستوفی الممالک آن را از شاه خرید و با حفر چند رشته قنات در آبادانی آنجا کوشید. ساکنان قدیمی این محله معتقدند علت نامگذاری ونک به این نام به دلیل وجود درختان ون(زبان گنجشک) بسیاری بوده که در سطح باغات این محله به چشم می خورد . همچنین به روایتی ونک را محلی در اطراف شیراز می دانند که در قدیم ساکنان آن به تهران مهاجرت کرده و در این محله خوش آب و هوا سکنی گزیدند. محله ونک دارای دو بافت قدیمی وجدید است بافت قدیم که شامل ده ونک می شود یکی از تفرجگاههاو ییلاق های اطراف تهران بوده که در حال حاضر نیز قسمتی از توتستانهای آن حفظ شده است و اغلب ساکنان آن بومی اند. آستانه مبارک امامزاده قاضی الصابر (ع) ، باغ مستوفی الممالک و کارخانه لاستیک سازی از ابنیه تاریخی این محله قدیمی به شمار می رود . در بافت جدید نیز که شامل خیابانهای ملاصدرا، شیراز و… است مراکز اداری وتجاری بسیاری وجود دارد و ساکنان آن از توان مالی و تحصیلات نسبتا بالائی برخوردارند بافت مسکونی در این محله هنوز حالت قدیمی خود را حفظ کرده بطوری که اکثر خانه ها بصورت ویلائی می باشد. وجود 16 باشگاه ورزشی و 8 مجتمع تجاری و مرکز خرید وباشگاه آرارات از ویژگی های این محله 42هزارو520 نفری می باشد.
محله احتشامیه
این محله در ضلع جنوبی اختیاریه در امتداد پاسداران ودر مجاورت محله دروس قرار گرفته است . احتشامیه که از تراکم جمعیتی کمتری نسبت به قسمتهای دیگر منطقه برخوردار است اعیان نشین وجزء یکی از محلات قدیمی تهران می باشد از ابنیه تاریخی آن می توان به بیمارستان هدایت ، از موقوفات مرحوم مخبرالسلطنه هدایت و مقبره وی که در محوطه مسجد هدایت قرار دارد اشاره نمود. به دلیل اینکه در حدود صد سال پیش دکتر احتشام در این منطقه دارای زمین زراعی ، خانه و حسینیه بوده است این محله بنام احتشامیه خوانده می شود . جمعیت این محله 19 هزار نفر است .
محله اختیاریه
این محله در گذشته حسین آباد نامیده می شدوهنوز هم در این محله میدانی به همین نام مشهور است . اختیاریه در گذشته ملک شش دانگی میرزا محمود خان قائم بود که یک نیم دانگ آن را وقف کرد وبقیه را در سال 1335 (ه ق) عبدالحسین خان غفاری ملقب به صاحب اختیار وزیر دربار قاجار از وی خریداری کرد و این محل را به نام صاحب خودیعنی صاحب اختیار تغییر نام داد. در گذشته اهالی آن کشاورزان وباغدارانی بودند که بعدها با تاسیس اداره مهمات سازی به استخدام این اداره درآمدند ومنطقه ازوضعیت کشاورزی خارج شد . امروزه بافت مسکونی آن اغلب ویلائی بوده و با وجود خیابان های عریض و کوچه های منظم یکی از محلات اعیان نشین محسوب می شود.
محله کاووسیه
این محله دارای بافت مسکونی واداری است و منازل ویلائی در کنار برج ها نشانگر شکل گذشته و ظاهر جدید این محله است که با یکدیگر تلفیق شده اند. ساکنان آن اکثرا از میزان تحصیلات بالائی برخوردارند و از نظر اقتصادی و میزان درآمد در وضعیت مناسبی به سر می برند . برج های معروفی از جمله اسکان ، پردیس آناهیتا و… در این محل قرار دارد والبته وجود 12 سفارت در این محله 19هزارو 500 نفره از ویژگی های آن به شمار می رود.
محله امانیه
به جرات می توان گفت محله امانیه یکی از بهترین محلات تهران از نظر حفظ بناهائی با قدمت دیرین است که مراکز و اداراتی شاخص وعظیم از جمله صداوسیما ،نمایشگاه بین اللملی ، مجموعه ورزشی انقلاب ، پارک ملت ، موزه امام علی (ع) و سفارت خانه های بسیاری را در خود جای داده است . این محله همچنین به داشتن رستورانها ومراکز خرید گران قیمت وشیک مشهور است . اکثر شهروندان سطح این محله فرهیخته واز میزان بالای تحصیلات برخوردارند واز نظر اقتصادی مرفه نشین هستند. مراکز تجاری واداری با بافت مسکونی در این محله آمیخته شده و بخشی از خیابان ولیعصر (عج) به عنوان یکی از قدیمی ترین وزیباترین خیابانهای تهران در محدوده این محله قرار گرفته است . محله 27هزارو8 2 نفر جمعیت را در خود جای داده است.
محله درب دوم
این محله جزء یکی از ییلاقهای خوش آب وهوای تهران به شمار می رود و به دلیل قرار گرفتن درب دوم باغ سفارت انگلیس در این خیابان به محله درب دوم شهرت یافته است . بخشی ازاین محله دارای بافت فرسوده است که ساکنان آن از سالیان دور به این محله خوش آب و هوا مهاجرت کرده اند و اکثریت سکنه آن با یکدیگر نسبت خویشاوندی دارند. بخش دیگر این محله با بافت جدید است . این محله 12هزارنفر جمعیت را در خود جای داده است .
محله دروس
دروس از قدیم تا کنون در شرق قلهک واقع می باشد و در قدیم دهکده ای بود ارمنی نشین که مردم به کشاورزی در اراضی آن مشغول بودند . ساکنان ده در قلعه ای که در آن حدود بود زندگی می کردند مالکیت ده در اختیار حاج مخبر السلطنه هدایت نویسنده کتاب خاطرات و خطرات بود که هم اکنون نیز مقبره خانوادگی او در آنجا قرار دارد . مخبر السلطنه بیمارستانی نیز با نام خود درآن اراضی بنا کرد که هنوز هم به فعالیت مشغول است . دو رشته قنات در این ده جاری بود یکی قنات نصرت در محل چهارراه قنات فعلی ودیگری در مشرق دروس بنام قنات شیمیائی که هر دو کماکان جاری اند. از جمله حوادث تاریخی دروس یکی بمباران شدن آن توسط هواپیماهای روسی در ابتدای جنگ جهانی دوم به سبب نزدیکی این محله با کارخانه اسلحه سازی سلطنت آباد ودیگری مرکزیت تبلیغات حزب توده در سال 1321 شمسی است. ساکنان این محله اکثرا از قشر مرفه جامعه به شمار می روند وهنوز مراکز اداری وتجاری نتوانسته اند به داخل این محله رسوخ کنند.
محله قلهک
منطقه قلهک بطور خاص به کوچه سجاد معروف است که پیش از این به کوچه ده نام داشت . قلهک از نظر تاریخی اهمیت بسیاری دارد.در سال 1251(ه ق) که سرجان کمپل وزیر مختار بریتانیا در ایران بود محمد شاه تمامی اختیارات منطقه قلهک را به دولت انگلستان که سفارت ییلاقی خود را در آن بنا کرده بود واگذار کرد اما اتباع انگلیسی از حقوق خود تجاوز کردند و هر گونه دخل وتصرفی را به عنوان منطقه مسکونی در آنجا به عمل آوردند اما چندی بعد بالغوکاپیتولاسیون تمام امتیازات آنها از بین رفت وفقط باغ سفارت در اختیارشان باقی ماند . قلهک محل مجادلات سیاسی وتحصن آزادی خواهان خصوصا در زمان مشروطیت بوده است . عقیده اهالی براین است که به دلیل اهمیت آبادی قلهک که سه راه گذرگاههای لشکرک ، ونک وشمیران بوده به آن (قله – هک ) گفته شده است .
محله یخچال
سر یخچال تا ابتدای دروس خیابان فکوریان یا نشاط سابق
سابقه محله یخچال به دهه 1330 برمی گردد که اتصال دهنده دو محله قلهک و زرگنده بوده است . اهمیت این خیابان به دلیل وجود کارخانه یخ سازی که هم اکنون دانشگاه آزاد اسلامی جای آن را گرفته است بوده است . ( البته این اینجا اشتباه درج شده ، هنوز کارخانه یخ وجود دارد و مثل قدیم کار میکند ) از ویژگی های این محله می توان به باغ های قدیمی آن اشاره کرد که اکنون فقط تعدادی از آنها باقیمانده است از جمله باغ ورجاوند ، باغ بانک و باغ قوام . اهالی دو محله قلهک وزرگنده آب خنک ویخ مورد نیاز خود را از چشمه های ( هفت چشمه قلهک ) خیابان یخچال تامین می کردند به این صورت که در زمستانها جوی های آب این خیابان را کانال کشی کرده و برف ها را روی آن می ریختند وسپس آنها را به سردخانه منتقل می کردند ، سپس در فصل بهار و تابستان یخ ها را می فروختند . باغ موزه آب از جمله بناهای منطقه است که بیش از هشت متر مربع مساحت وقدمتی 60 ساله دارد . این باغ جزئی از باغ قوام بوده و در سال 1376 توسط شهرداری به بوستان تبدیل گردید.
نمای قله دماوند از خیابان فاطمی در سال 1340
عکسی دیدنی از شهر تهران
به گزارش تجارت امروز ، در عکس دیدنی از شهر تهران در سال ۱۳۴۰ و نمایان بودن قله زیبای دماوند از خیابان دکتر فاطمی، به دلیل تمیزی هوای تهران و همچنین ساخته نشدن برجها و ساختمانهای بلندمرتبه امروزی.
پذیرایی از عزاداران با آداب آیتالله
نویسنده: نگار حسینخانی
بالاتر از کوچه سجاد، در خیابان شریعتی، روزی مردی زندگی میکرد که اهالی محله قلهک نه تنها او را به خوبی به خاطر میآورند که درسهای بزرگی از او گرفته و همچنان به نیکی از او یاد میکنند…
1395/07/17 بالاتر از کوچه سجاد، در خیابان شریعتی، روزی مردی زندگی میکرد که اهالی محله قلهک نه تنها او را به خوبی به خاطر میآورند که درسهای بزرگی از او گرفته و همچنان به نیکی از او یاد میکنند. بارها در همصحبتی با اهالی محله، نام مردی برده شد که تا امروز مجال آن نبود بیشتر با او و سبک زندگیاش و خدمتی که به محله کرده بود آشنا شویم. حاج آقا مشکوری پیشنماز مسجد قلهک و مؤسس مسجد اعظم که نام نیکش همواره ورد زبان آنهایی است که حتی یکبار او را از نزدیک ملاقات کردهاند. مردی با صورت گرد و محاسن سفید که احترام به دیگران صفت اول و سیره مستمر زندگیاش بوده و تا آخرین روز حیات نه چندان طولانیاش، با مردم و همراه آنان و در کنارشان قدم برداشته است. آیتالله مشکوری از خاندان بزرگ و نامدار مشکوری است که زندگی درست و نظم آمیخته با آموزههای دینی را به مردم محلهاش آموخته است. دوستدارانش میگویند او یکی از عاشقان اباعبداللهالحسین(ع) بود و ما در دهه نخست محرم به پاس زحماتی که این عالم ربانی برای محلهاش کشیده است و ارادتی که به سید شهیدان داشته، به گوشهای از سبک زندگیاش و خدماتی که به قلهک و اهالی آن کرده، پرداختهایم. جالب آن است که با تغییر و تحولات و جابهجاییها در محله هنوز بسیاری هستند که بتوانند از او بگویند. محمدحسین مشکوری، نوه آیتالله مشکوری یکی از کسانی است که با او در این گزارش همراه شدیم و او ما را در مطالعات و جمعآوری خاطرات و مستندات از پدربزرگش شریک کرد.
ورود به قلهک و تأسیس حسینیه
آیتالله حاج شیخ عباس مشکوری سال 1322 متولد شد. او فرزند مرحوم آیتالله حاج شیخ مشکور حولاوی صغیر (رحمتاللهعلیه) بود؛ از فقها و مدرسان و از ائمه جماعت صحن مطهر حرم حضرت امیرالمؤمنین(ع) که نمازهای جماعتش در حرم مطهر حضرت امیر شهره بود. جد حاج شیخ عباس مشکوری، مرحوم آیتالله حاج شیخ محمدجواد مشکوری است. او نیز از فقیهان بزرگ و امام جماعت حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین(ع) بود. از مهمترین رویدادهای سیاسی زمان پدر آیتالله حاج شیخ عباس مشکوری، فتوای معروف و انقلابی تحریم تنباکوی میرزای شیرازی بود. فتوایی که پدر نیز در نجف و در جریان تغییر جهت سیاسی آن، نقش مهمی برعهده داشت. شیخ عباس سالها در نجف زندگی میکرد. اما وقتی به تهران آمد، در محله قلهک ساکن شد. از همان ابتدا نیز تأسیس پایگاهی برای اجتماع مردم و ترویج احکام دین همه فکرش را به خود مشغول کرده بود. همین امر هم باعث شد به فکر ساختن مسجد و حسینیهای در قلهک بیفتد.
مشکوری از تأییدات مراجع بزرگی چون آیتالله حاج سید ابوالحسن اصفهانی و آیتاللهالعظمی حاج سید محسن حکیم بهرهمند بود و مردم متدین او را بهعنوان رهبر دینی خود برگزیده بودند. اهالی قلهک از او حمایت میکردند، همین امر باعث میشد او نیز در این راه برای بنای مسجد از هیچ خدمتی دریغ نکند. آیتالله مشکوری میدانست که در ساختن بنای مسجد با دست خالی، مشکلات زیادی خواهد داشت، اما در این راه از بذل مال و آبروی خود دریغ نکرد و زحمات شبانهروزی او بود که مسجد و حسینیه ساخته شد. او با کودتای 28 مرداد که مجدداً کشور را استعمار زده کرده بود، سعی کرد جامعه اطراف خود را از این بلای بزرگ مصون و حفظ کند.
به ساخت حسینیه ایمان داشت
آیتالله مشکوری جز مسجد قلهک در تأسیس مساجد و تکایا شهرت خاصی داشت. طوری که از شهرهای مختلف برای این منظور خاص از ایشان کمک میگرفتند. یکی از این نمونهها، کمک به ساخت حسینیهای در افجه بود. ساخت این حسینیه زمانی بود که هنوز کار ساخت مسجد و حسینیه اعظم قلهک ناتمام بود. با این حال او که شوق این کار را در سر داشت راهی افجه شد و برای این امر مبلغ 30 هزار تومان (که آن زمان پول زیادی به حساب میآمد) هزینه کرد. اما به گفته نوه آیتالله مشکوری به علت مشکلاتی پیرامون ساخت مسجد اعظم، نتوانست چندان در آن شهر بماند و مجبور شد به قلهک بازگردد.
محمدحسن مشکوری، فرزند حاج شیخ عباس درباره اهمیت ساخت مسجد اعظم قلهک برای پدرش میگوید: «روزی حاج آقا عجیب خوشحال بود، طوری که تا آن روز کسی او را در آن حالت ندیده بود، علت را از ایشان جویا میشوند، جواب میدهد امروز پیرزنی پیش من آمد و 3 تومان به من داد. در آن موقع 3 تومان خرج دستمزد کارگری ساده بود. پیرزن به پدرم گفته بود هر روز پسرش 3 قِران به او خرجی میدهد و او با یک قِران، نان و یک قِران، پنیر و با قِرانی دیگر چای میخرد و امرار معاش میکند. یک ماه بود که قِران پنیر را پسانداز کرده و پنیر نخورده بود، و پول آن را جمع کرده بود تا 3 تومان شود. پیرزن برای مخارج مسجد این پول را آورده بود تا در ساخت مسجد سهمی داشته باشد. حاج آقا میگفت من هم به خاطر این کار پیرزن و خلوص عمل او فهمیدم که کار ساخت این مسجد قطعاً تمام میشود و همه خوشحالیام از این است». این بود که در اوج ناباوری برخی از اهالی، کار مسجد تمام شد و تا امروز این مسجد بر پا و برقرار است.
مسجد قلهک و سالها خاطره
سال 1342 بود که مسجد اعظم به دست حاج شیخ عباس مشکوری ساخته شد. مسجدی که 2هزار مترمربع زیر بنا دارد؛ 700 مترمربع آن مسجد، 400 مترمربع آن حیاط و 900 مترمربع آن حسینیه است. سازندگان و معماران آن نیز مهندس سیدحسین مظلوم و حاج محمد رضاقلی از اهالی محله قلهک بودهاند. 52 سال پیش حاج شیخ عباس مشکوری در مسجد امام رضا(ع) در قلهک نماز اقامه میکرد. این شروع حضور مردی در منطقه بود که با گذشت سالها هنوز بین اهالی آوازهای خوش داشته و به نیکی شهره است. اهالی میگویند که مشکوری در همان سالها در قلهک باغی خرید و به کمک اهالی محله و خیّران شروع به ساخت مسجدی در آن باغ کرد. این مسجد قرار بود کمی بزرگتر از آنچه امروز است، باشد تا همه مردم محله در آن به نماز بایستند و مشکلات مسجد کوچک امام رضا(ع) را نیز نداشته باشد. حاج آقا مشکوری همه تلاش خود را کرد و پس از فوت او بود که حاج شیخ حسن مقدس، به امامت جماعت مسجد برگزیده و بالکن و حیاط و… در دوره او ساخته شد. معماری داخل مسجد با مهندس قلیچ باقلیان بود که کاخ دادگستری را نیز ساخته بود و خانهای در قلهک داشت و در دوره سالخوردگی میخواستکاری برای محلهاش انجام دهد. اما طراحی حیاط مسجد با مهندس سیدحسین مظلوم بوده که معمار مسجد الغدیر است و سردر و حیاط و… از طراحیهای اوست. این بنا اکنون 38 ساله است و به همان شکل قبلی باقی مانده و تغییری نکرده. همه این اطلاعات در سر درِ مسجد و روی سقف آن آورده شده است. از مسجد راهی به حسینیه باز است. حسینیهای که دری در کوچه پشت مسجد دارد و در ماه محرم و صفر میزبان نمازگزاران و عزاداران است. این حسینیه 35سال طول کشید تا ساخته شود و عمر بانی آن؛ حاج آقا مقدس نیز به تکمیل مسجد حسینیهدار قد نداد و در آخر پسرش و اهالی آن را به پایان رساندند.
محراب مسجد و داستان یک خواب
اهالی قلهک به خوبی حاج آقا مشکوری را به خاطر دارند. مخصوصاً آن دسته که روزگار جوانی خود را با او گذراندهاند. میرطاهری، از اهالی قلهک یکی از کسانی است که خاطرات بسیاری با نمازگزار مسجد اعظم قلهک دارد. او میگوید مدتی بود که آیتالله مشکوری در مسجد میماند و جایی نمیرفت. از او که علت را پرسیدم، گفت: «تا محراب مسجد درست نشود، از مسجد بیرون نمیروم». قرار بود جای محراب تغییر کند و کارگران مشغول تغییر جای محراب بودند، در حالی که عدهای مخالف بودند و مانع میشدند.
میرطاهری پس از دیدن این حال حاج آقا خوابی میبیند. او خواب دیده بود که مسجد اعظم قلهک را سرتا سر چراغانی کرده و پرده سبزی دور تا دور را پوشاندهاند. جلو محراب امروز مسجد، تختی گذاشته شده بود و گرداگرد تخت پر از گلدان بود و روی زمین با انواع شیرینیها پر شده بود. همه علمای بزرگ آن زمان دور تا دور تخت نشسته بودند و روی تخت مقابل محراب، سیدی جلیلالقدر با عمامه مشکی تکیه زده بود و حاج آقا مشکوری مقابل او چَشم گویان، اطاعت امر میکرد. وقتی ماجرای خواب را برای حاج آقا نقل میکند، او در جواب میگوید: «پسرم! تغییر محراب مسجد مورد تأیید حضرت بوده است. این همان محرابی است که امروز اهالی قلهک رو به آن سو نماز میگذارند.
آیتالله شیخ عباس مشکوری
تولد: 1281 نجف
وفات: 1351 قلهک
ورود به قلهک: 1340
ساخت مسجد اعظم قلهک: 1342
منبع : محله همشهری http://mahaleh.hamshahrilinks.org
باغ معروف پایتخت در طول زمان دستخوش چه حوادثی شده است؟
سـایه روشـن های نگــین قلهـک
لیلا باقری- تهران تابستانها گرم میشد و گنداب بخار شده از چالههای آب، بوی بدی در هوا پراکنده میکرد. همراه با این بوی بد بیماریهایی مثل وبا هم اوج میگرفت. همین میشد که هرکسی که دستش به دهنش میرسید اسباب و اثاث مختصری بار الاغ و قاطر میکرد و راهی شمال تهران میشد. قلهک هم از نزدیکترین روستاها به تهران بود و پر از باغ و عمارت. اشراف که برای خودشان باغ و عمارت داشتند و بقیه هم اتاق و خانهای اجاره میکردند تا از تابستان تهران در امان باشند.
نام قلهک از کجا آمد؟
قلهک از آن قریههای باب طبع ناصرالدینشاه بود و وقتی به آنجا میرفت دیگر دل نمیکند. در روزنوشتهای عهد قاجار آمده است: «صبح اطلاع دادند که شاه سوار شده شمیران گردش میروند… بعد از ساعتی از بیرون تشریف آوردند، راندند به داودیه. ناهار صرف فرمودند… از آنجا باغ مخبرالدوله در قلهک. صد تومان پیشکش داده شد… از آنجا به عمارت ییلاقی انگلیس، از آنجا به باغ ساعدالدوله، از آنجا به باغ مرحوم حشمتالدوله، از آنجا خانه ییلاقی عثمانیها، از آنجا سلطنتآباد…»
«قلهک» از «قله» و «ک» تشکیل شده است. شکل اولیه کلمه قله هم «قلا» بوده که معرب آن «کلا» است، مخفف کلات و به معنی قلعه. این کلمه با پسوند «ک»، به «قلاک» یا «قلاهک» به معنی قلعه کوچک تبدیل میشود. پس قلهک به معنی قلعه کوچک است. مرتضی رازفر، هنرمند و ساکن قدیمی محله میگوید: «در کنار جاده قدیم شمیران (شریعتی کنونی) که بسیار باریک بود محله قلهک کنونی وجود داشت که سکنه بسیار کمی داشت و قلعه کوچکی آنجا بود. بر این اساس به محله این قلعه کوچک، قلعهک میگفتند که بعد از مرور زمان به قلهک تبدیل شد. مدارکی نیز در حسینیه قلهک در مسجد اعظم قلهک وجود دارد که این موضوع را تأیید میکند؛ مثلاً بر روی خیلی از بناها و ستونها حک شده است قلعهک. «قلهک» به معنای قلعه کوچک است. مکانهایی چون مسجدجامع، مسجد اعظم، باغ سفارت انگلیس، کارخانه یخسازی، حمام مخروبه، سقاخانه، حسینیه یزدیها، باغموزه آب، خانه شاعران ایران و فرهنگسرای کودک، در این محله قرار دارند.
هسته اولیه این محله باصفا
«کوچه سجاد» هسته اصلی تشکیل محله قلهک است. کوچهای که هنوز هم حال و هوای روزگار قدیم را در خودش دارد. هرچند که خانههای نوساز و آپارتمانی جابهجا سبز شده باشند. اما سری که به کوچه بزنید کاسبانی قدیمی را میبینید. خانههای کوچک دوطبقه با درهای قدیمی دولنگه آهنی که هنوز عقبنشینی نکردهاند و کمی جلوتر از آپارتمانهای تازهساز خودنمایی میکنند. این کوچه در گذشته اصلیترین گذر روستای قلهک در بین باغها بوده است. اواسط دهه 40 شمسی، 70 باب مغازه در قلهک ثبت شد. چون آن زمان سفارت انگلیس در باغ قلهک بود و همین آنجا را از نظر سیاسی و تجاری مهم میکرد. برای همین قلهک و کوچه سجاد زودتر از بقیه روستاهای شمیران روی آبادی و وسعت گرفتن را به خودشان دیدند و دولتمردان و کسانی که دستشان به دهانشان میرسید یکی یکی سر و کلهشان در قلهک پیدا شد. قدیمیترین بناهای این کوچه هم که حالا هستند و برخی هم نیستند، «مسجد اعظم» است در ضلع شمالی، «مسجد امام رضا(ع)» و «حمام قدیمی» در ضلع شرقی کوچه. این کوچه قدیمی هم از شریعتی قابل دسترسی است و هم از دولت.
200 سال پایتختی تهران گذشته بود که نزدیک به 100آبادی در آن ایجاد شد و مهمترینهایش هم دولاب، مهران، لویزان، حصاربوعلی، نیاوران، دروس، چیذر، دزاشیب، تجریش، زرگنده، قلهک، اوین، ونک، فرحزاد، طرشت، کن، سولقان، علیآباد، و دولتآباد هستند. طبق گفته کتاب «محله ما» سال 1301 ولایت تهران 13 ناحیه و بلوک داشت و روی هم 1230آبادی را در بر میگرفت.
جایی برای فرار از گرمای تابستان
تاریخ شمیران و آبادیهایش همیشه متأثر از تاریخ ری و بعدش تهران بودند. قبل از اسلام ری یکی از بزرگترین شهرهای ایران بود و شمیران هم جایی برای تفرج تابستانی مردم. بعد از اسلام شمیران به دلیل نقاط کوهستانی و صعبالعبور جای خوبی برای ساختن استحکامات بود. شمیران همیشه جای تفرج بود اما وقتی نخستین باغها و عمارتهای اشرافی ساخته و راهها امن شد کمکم باغهای دیگری هم ساختند. قلهک هم یکی از همین آبادیهای خوش آب و هوا و تابع شمیران بود که سر راه تاریخی تهران به شمیران قرار داشت.
در «فرهنگ جغرافیای ایران» آمده «قلهک بر سر راه قدیم شمیران است. 6 هزار تن سکنه و آب و هوایی خوش دارد. دارای 7 رشته قنات است و در بهار از آب بهاره دربند، حقابه دارد. محصولاتش غلات و سبزی و میوه است. 70 باب دکان دارد و از برق سلطنتآباد استفاده میکند. محل ییلاقی سفارت انگلیس در شمال این دهکده است.»
این محدوده با آب فراوان و هوای خوش و باغهای جذابش مورد توجه غربیها هم بود. در سفرنامه ژاک هردوان جهانگرد فرانسوی آمده که «پس از پایان بهار، آفتاب گرم تابستان تمام مردم تهران را به سوی باغهای ییلاقی شمیران میراند. شمیران در 15 کیلومتری شهر در دامنه توچال واقع و شامل باغستانهای مصفاست. اروپاییان، ایرانیان ثروتمند و کارمندان عالیرتبه در شمیران دارای خانه یا باغی هستند. مردم از باد گرم تهران فرار کرده به دامن ییلاقهای باصفا و سایه درختهایی که در میان شاخههای آن بلبل صدا میکند و از صبح تا شب در زیر سایه آنها جیرجیرکها غوغا میکنند پناهنده میشوند.»
از نوشته سیاحان ایرانی همچنین مشخص میشود که در منطقه شمیرانات، قلهک اهمیت ویژهای داشته و زودتر از دیگرآبادیهای اطراف شهر دارای تأسیسات شهری میشود. خوشاقلیمی این منطقه باعث شده بود بیشتر اهالیاش از راه کشاورزی و باغداری روزگار بگذرانند.
باغهایی که حالا تنها نامشان مانده
رودخانه شمیران یا دربند از درههای دربند و گلابدره سرچشمه میگرفت، نزدیک میدان قدس یکی میشد از زیر پل رومی میگذشت و به سمت زرگنده و قلهک جاری میشد و از قلهک مستقیم به سمت تهران سرازیر میشد. در مسیر این رودخانه در زرگنده و قلهک تا حدود عباسآباد، چندین آسیاب آبی کار میکردند. در اواخر دوران قاجار و اوایل دوران پهلوی، آب این رودخانه فقط تا حدود باغ صبا ادامه داشت و آنجا خشک میشد.
چیزی که قلهک را جذاب و پراهمیت میکرد باغهای پربار و زیبایش بود که حالا فقط اسمی از آنها مانده است. اما بیشتر سیاستمداران و حکومتیها آن زمان در قلهک باغی داشتند. مانند؛ باغ قوام، باغ محمد دانشور، باغ سفارت انگلیس، باغ کلیسا، باغچه هادی دولتآبادی (پدر یحیی دولتآبادی)، باغ ساعدالدوله، باغ حشمتالدوله، باغ سفارت عثمانی و باغ دادیان که از باغهای مهم قدیمی قلهک بودند. ولی کمکم با رشد شهرنشینی باغها جایشان را به کوچهها و خیابانها و خانهها دادند. وقتی رابطه با کشورهای خارجی بیشتر شد قلهک بیشتر از جاهای دیگر مورد توجه آنها قرار گرفت تا باغ و سفارتشان را برپا کنند. روسها زرگنده را برای سکونت در تابستان گرم انتخاب کردند و انگلیسیها قلهک را. دوستعلیخان معیرالممالک (نوه دختری ناصرالدینشاه) دراینباره مینویسد: «امروز 12 مهر 1290 شمسی، چون اسبدوانی فرنگیهاست در قلهک، بنا بر عادت معهودی که دارند و شرح آن در کتب مکرر ذکر شده است… راهی قلهک گردیده تا به میدان اسبدوانی رسیدیم. ازدحامی از هر قبیل بود. حتی مخدرات ایرانی، آنان که کر و فری داشتند، با درشکه و کالسکه آمده و ایستاده بودند و سایرین در کنار تماشاگاه نشسته بودند… غالباً دکتر اشتوپ دندانساز بیرق میبرد. آخر هم ظروفی که برای برندگان بیرق حاضر کرده بودند روی میزگذارده، زن وزیر نام برندگان را میخواند. آنها آمده و جایزه خود را میگرفتند.»
یکی از باغهای اعیانی اطراف تهران که ناصرالدینشاه گهگاه برای گردش به آنجا سر میزد، باغ علیقلیخان مخبرالدوله (وزیر علوم وقت) بود که در قلهک قرار داشت.
حاتم بخشی شاهان قجر به انگلیسها!
«علیرضا زمانی» نویسنده و پژوهشگر درباره چگونگی اعطای باغ قلهک به انگلیسیها میگوید: «در سال 1214 شمسی که «سر جان کمپل» وزیرمختار انگلیس در ایران بود، محمدشاه، ملکی را در قلهک به دولت انگلستان اجاره داد که بخشی از تیول شاهی بود. انگلیس هم سفارتش را در آنجا بنا کرد. پس از چندی، شاه از درآمد اجاره آن هم صرفنظر کرد و این محل را رایگان در اختیار هیئت انگلیسی قرار داد. اجاره این باغ در آن زمان ماهی 30 هزارتومان یا 15 لیره بیشتر نبود. ولی این مرحمت شاهانه اعتبار فراوانی برای وزیر مختار انگلیس آورد و شخصیت او در میان عوامل کشورهای خارجی دیگر در ایران بالا رفت. پس از مدتی، اتباع انگلیسی مرحمت شاهانه را فراموش کردند، پا را از حد خود فراتر گذاشتند و اجازه هر دخل و تصرفی را با عنوان «منطقه مسکونی» در این محل به خود دادند. در آن روزها انگلیسیها با استفاده از شرایط ویژه آن دوران و ناآرامیهای ملی، دستدرازیشان را به حدی رساندند که عملاً حاکمیت خود را بر سراسر روستای قلهک گسترش دادند و با زیرکی، حاکم بیچون و چرای قلهک شدند و از انجام هیچکاری در منطقه پرهیز نکردند. اینکه در اقامتگاه اسرارآمیز انگلیسیها در قلهک چه خبرها بوده برای خیلیها جای سؤال است. زمانی که ساختوساز در این ملک آغاز شد، یک باغبان آلمانی 1500 اصله نهال چنار در آن کاشت. این نهالها از جویهایی سیراب میشدند که آبشان از قنات پررونق سفارتخانه تأمین میشد. چیزی نگذشت که آن مکان، بیشهای زیبا و سرسبز شد. عمارت وزیرمختار در زمین پستی در این باغ واقع شده بود که از پشت درختان انبوه تنها بن آجری آن مشخص بود.
مراسم سالگرد تولد ملکه ویکتوریا هرسال در آنجا برگزار میشد و وزیرمختار ضیافت رسمی سفارت را زیر چادر برپا میکرد. بیشتر انگلیسیها هم سعی میکردند نزدیک سفارت کشورشان خانهای برای خود پیدا کنند. ناصرالدینشاه هم بذل و بخشش خود را تکمیل کرد و در سال 1241 شمسی به پاس کارهایی که چارلز الیسن انجام داده بود، تمام منطقهای را که سفارت انگلیس در آنجا بود، به دولت انگلیس بخشید. در آن زمان، قلهک دهکدهای کوچک بود در میان تپههایی در فاصله 11 کیلومتری شمال تهران. از آنجا که سفارتخانهها در هر کشوری ملک دولتهای خارجی محسوب میشوند، انگلیسیها هم تمام روستای قلهک را ملک خود اعلام کردند.
وقتی قلهک ملک انگلیسها شد
علیرضا زمانی ادامه میدهد که نفوذ آنها در اداره روستای قلهک به حدی بود که کدخدا انتخاب میکردند و در تمام کارها و اتفاقهای آنجا دخالت میکردند. جز اتباع ایران و انگلیس کسی حق نداشت در قلهک صاحب ملک شود. حتی خارجیهای مقیم قلهک باید برای بالا بردن پرچم خود از دولت انگلیس اجازه میگرفتند. مکانی که حالا سفارت انگلیس در آن است، منطقه باستانی با قدمت 3 هزار ساله است. در حدود 100 سال پیش آثاری از جنس سفال خاکستری مربوط به آریاییها در منطقه قیطریه و باغ سفارت انگلیس که توسط خود آنها حفاری شده بود، کشف شد و این امر را ثابت کرد. واگذاری این تیول به سفارت انگلیس سبب شد برای تمام ساکنان روستا که 100 خانوار بیشتر نبودند نوعی مصونیت و امنیت به وجود بیاید و از مزایای ویژهای بهرهمند شوند. آنها از سرباز دادن یا تهیه جا و غذای ستور برای قشون معاف شدند و عوارض خود را به دولت انگلیس میدادند که مقدارش را وزیرمختار مشخص میکرد. دیگر مالیاتچیها معترض آنها نمیشدند. سربازان قشون حق نداشتند در منازلشان جا خوش کنند و مأموران حکومت نمیتوانستند مقررات سربازگیری را در میان آنان اجرا کنند. همچنین دعواهای جزئی آنها را کدخدایی حل میکرد که منصوب وزیرمختار بود و این کدخدا در برابر سفارت مسئول بود. با مصونیتی که دولت بریتانیا در قلهک ایجاد کرده بود، ارزش زمینهای آن بالا رفت و مورد توجه بیشتری قرار گرفت. عدهای از مردم تهران مصمم شدند برای بهرهمندی از آن امتیازات، خانههایی در این محدوده بنا کنند. اما گویا خود انگلیسیها به اندازه دلخواه از مواهب آن استفاده نکردند. یکی از اعضای مقیم باغ سفارت به شکایت مینویسد: «نمیدانم چطور بود که تیول روستای قلهک برای ما منافع زیادی به بار نمیآورد و خوابهای طلایی که دیگران در اینباره داشتند، در مورد ما به خوبی تعبیر نمیشد و دلیل آن شاید این بود که هرسال، هنگام اجرای مراسم تعزیه، هدیهای برای کدخدا از ما میگرفتند.» این گرفتاری البته اگر بشود نامش را گرفتاری گذاشت، به خاطر سنتی بود که از قدیم در منطقه رواج داشت و طبق آن، مالک هر روستا برای تعزیه، چیزی مثلاً قند و چای یا لباس به کدخدای محل میداد. اما گویا دادن یک دست لباس به کدخدای قلهک برای دولت انگلیس کار سختی بوده است. امروز اقامتگاه تابستانی سفارت انگلیس، باغی باشکوه با استخر عالی و عمارتی زیبا، یک باشگاه محلی برای انگلیسیهاست. در جنوب آن نیز گورستان باغ قلهک قرار دارد که در میان اهالی محل به «گورستان دولت» نیز معروف است. بیشتر گورها برای سربازان انگلیسی کشته شده در جنگ جهانی دوم است.
1214 شمسی محمدشاه باغی بزرگ در قلهک به دولت انگلستان اجاره داد.
1241 شمسی ناصرالدینشاه تمام منطقهای را که سفارت انگلیس در آن قرار داشت به دولت انگلیس واگذار کرد.
1285 شمسی مشروطهخواهانی مانند تقیزاده، دهخدا، بهاءالواعظین و… در عمارت ییلاقی سفارت بریتانیا متحصن شدند.
1310 شمسی جاده قدیم شمیران گسترش یافت و دسترسی به روستاهای شمیران آسانتر شد.
1323 شمسی حاج عبدالله آشتیانی مسجدجامع قلهک را ساخت.
1328 شمسی کلیسای انجیلی آلمانیزبان در خیابان یخچال ساخته شد.
1330 شمسی کمکم خیابان دولت شکل گرفت.
1336 شمسی قلهکیها صاحب خطوط تلفن شدند.
1340 شمسی قلهک کاملاً در محدوده شهری تهران قرار گرفت.
1342 شمسی به همت شیخ عباس مشکوری بنای مسجد اعظم قلهک ساخته شد.
1348 شمسی سینما سیلور سیتی یا همان سینما فرهنگ تأسیس شد.
1353 شمسی بخشهای شمالی خیابان دولت هم شکل گرفت.
1360 شمسی بزرگراه شهید صدر که مرز شمالی محله قلهک است، ساخته شد.
1378 شمسی خانه شاعران معاصر ایران افتتاح شد.
1380 شمسی موزه آب به بهرهبرداری رسید.
1388 شمسی ایستگاه مترویی در این محله افتتاح شد.
منبع: همشهری محله
عالییییی مرسی