سخن بزرگان
“; محبت همه چیز را شکست می دهد و خود شکست نمیخورد ” . تولستوی
” ما ندرتاً دربارۀ آنچه که داریم فکر می کنیم ، درحالیکه پیوسته در اندیشۀ چیزهایی هستیم که نداریم ” . شوپنهاور
” آنكه می تواند ، انجام می دهد،آنكه نمی تواند انتقاد می كند ” . جرج برنارد شاو
” لحظه ها را گذراندیم که به خوشبختی برسیم؛ غافل از آنکه لحظه ها همان خوشبختی بودند ” . علی شریعتی
” تمدن، تنها زاییده اقتصاد برتر نیست، در هنر و ادب و اخلاق هم باید متمدن بود و برتری داشت ” . لویی پاستور
” باید دنبال شادی ها گشت ولی غمها خودشان ما را پیدا می کنند ” . فردریش نیچه
” کمربند سلطنت ، نشان نوکری برای سرزمینم است نادرها بسیار آمده اند و باز خواهند آمد اما ایران و ایرانی باید همیشه در بزرگی و سروری باشد این آرزوی همه عمرم بوده است ” . نادر شاه افشار
اگر در اولين قدم، موفقيت نصيب ما مي شد، سعي و عمل ديگر معني نداشت. موريس مترلينگ
بهترین چیزها زمانی رخ می دهد که انتظارش را نداری. گابریل گارسیا مارکز
” لازم نيست گوش كنيد، فقط منتظر شويد . حتي لازم نيست منتظر شويد ، فقط بياموزيد آرام و ساكن و تنها باشيد. جهان آزادانه خود را به شما پيشكش خواهد كرد تا نقاب از چهرهاش برداريد انتخاب ديگري ندارد؛ مسرور به پاي شما در خواهد غلطيد ” . فرانتس كافكا
” گنجی که در اعماق نامحدود شما حبس شده است ، در لحظه ای که خود نمی دانید ، کشف خواهد شد ” . جبران خلیل جبران
اگر جانت در خطر بود بجای پنهان شدن بکوش همگان را از گرفتاری خویش آگاه سازی . ارد بزرگ
” كسي كه داراي عزمي راسخ است ،جهان را مطابق ميل خويش عوض مي كند ” . گوته
” پيروزی آن نيست که هرگز زمين نخوری، آنست که بعد از هر زمين خوردنی برخيزی” . مهاتما گاندی
” کسی به فرجام زندگی آگاه نیست ، خداوند هم نیازی به عبادت بنده ندارد ” . فردوسی خردمند
” تکامل و حرکت، مبنا و پیش فرض کل وجود است ” . انگلس
” بيشترين تأثير افراد خوب زمانى احساس مى شود كه از ميان ما رفته باشند ” . امرسون
” از ديروز بياموز. براي امروز زندگي کن و اميد به فردا داشته باش” . آلبرت انيشتن
” براي اداره كردن خويش ، از سرت استفاده كن . براي اداره كردن ديگران ، از قلبت ” . دالايي لاما
” انسان بايد از هر حيث چه ظاهر و چه باطن , زيبا و آراسته باشد ” . چخوف
” لحظه ای که به کمال رسیدم و منور شدم ، تمام هستی کامل و منور شد ” . بودا
” تمام افکار خود را روی کاری که دارید انجام می دهید متمرکز کنید . پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند نمی سوزانند ” . گراهام بل
“محبت همه چیز را شکست می دهد و خود شکست نمیخورد
جملات طلایی از دکتر شریعتی(قسمت دوم)
اگر می خوانم،می جویم،می یابم و می گویم،انگیزه ام دردی است که ریشه در جانم دارد و
اگر از اینهمه سر بتابم درد با جان یکی شده ،خواهدم کشت. بیماری مرگ آوری هست که به
تاریخ ، فرهنگ ، مذهب و مردممان هجوم آورده است و یک لحظه غفلت همه چیز را نابود
خواهد کرد . این است که آرام نمی یابم ، چرا که درد شدیدتر از آن است که فرصت
آرامشی دهد و بیماران ، به مرگ نزدیک تر از آن که بتوان به خوشایند و بدآیند دیگران
اندیشید…
شرافتِ مرد ، به بکارتِ زن ميماند! …
يکبار که لکه دار شود ، ديگر قابل جبران نخواهد بود!
مرا کسی نساخت٬ خدا ساخت٬ نه آنچنان که کسی می خواست که من کسی نداشتم ٬کسم خدا بود٬
ﮐس بی کسان !
او بود که مرا ساخت آنچنان که خودش خواست٬ نه از من پرسید٬ نه از آن “من دیگرم”!
نه من هرگز نمی نالم .. قرن ها نالیدن بس است .. می خواهم فریاد کنم ! اگر نتوانستم سکوت می کنم ..
خاموش مردن بهتر از نالییدن است !
…خدايا! …
رحمتی کن ،
تا ايمان ،
نام و نان برايم نياورد! …
قوتم بخش ،
تا نانم را ،
و حتی نامم را ،
در خطر ايمانم افکنم! …
تا از آنانی نباشم که ،
پول دين را می گيرند ،
و برای دنيا کار می کنند! …
بلکه از آنانی باشم که ،
پول دنيا را می گيرند ،
و برای دين کار می کنند! …
زندگی چيست؟! …
نان …
آزادی …
فرهنگ …
ايمان …
و دوست داشتن! …
اگر قادر نیستی خود را بالا ببری همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشهای را بالا ببری
دل های بزرگ و احساس های بلند، عشق های زیبا و پرشکوه می آفرینند
چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است
نمي نويسم , چون مي دانم هيچ گاه نوشته هايم را نمي خواني!
حرف نمي زنم , چون مي دانم هيچ گاه حرف هايم را نمي فهمي!
نگاهت نمي كنم , چون تو اصلاً نگاهم را نمي بيني!
صدايت نمي زنم , زيرا اشك هاي من براي تو بي فايده است!
فقط مي خندم …… چون تو در هر صورت مي گويي من
ديوانه ام…
در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی می کنند و بر حسینی می گریند که آزاد زیست…
وقتي عشق فرمان مي دهد،
“محال” سر تسليم فرود مي آورد …
آدم وقتي فقير ميشود خوبيهايش هم حقير ميشوند اما كسي كه زر دارد يا زور دارد عيبهايش هم هنر ديده ميشوند و چرندياتش هم حرف حسابي بحساب مي آيند.
مردان در صيد عشق به وسعت نامنتهايي نامردند گدايي عشق ميكنند تا وقتي مطمئن به تسخير قلب زن نشدند اما همين كه مطمئن شدند مردانگي را در كمال نامردي به جا مي آورند.
اگر حق را نمی توان استقرار بخشید می توان ثابت کرد
اگه تنها ترین تنهاییان شوم باز هم خدا است…..
خدایا
بگذار هرکجا تنفراست بذرعشق بکارم ، هرکجا آزادگی هست ببخشایم وهر کجا غم هست شادی نثار کنم
الهی توفیقم ده که بیش ازطلب همدلی همدلی کنم ، بیش از آنکه دوستم بدارند دوست بدارم
زیرا در عطا کردن است که ستوده می شویم و در بخشیدن است که بخشیده می شویم
انتظارانتظار یکی از زیباترین و عمیق ترین جلوه های روح فراری و بی آرام انسان است.
آدمیزاده هر چه انسان تر ، چشم به راه تر میشود.این یک حقیقت زیبایی است که همواره
می درخشد.
در انتظار چه ؟ که؟
پروردگارم ،مهربان من
از دوزخ این بهشت، رهایی ام بخش!
در اینجا هر درختی مرا قامت دشنامی است
و هر زمزمه ای بانگ عزایی
و هر چشم اندازی سکوت گنگ و بی حاصلی …
در هراس دم می زنم
در بی قراری زندگی می کنم
و بهشت تو برای من بیهودگی رنگینی است
من در این بهشت ،
همچون تو در انبوه آفریده های رنگارنگت تنهایم.
“تو قلب بیگانه را می شناسی ، که خود در سرزمین وجود بیگانه بودی”
“کسی را برایم بیافرین تا در او بیارامم”
دردم ، درد “بی کسی” بود
سخنان دکتر الهی قمشه ای+قسمت چهارم
قرب الهي
ما اگر مي خواهيم به خداوند نزديك شويم بايدصفات اوراپيداكنيم،خداجايي نيست كه آدم يواش يواش وسانت سانت به اونزديك شودبلكه خداونداوصافي داردوهرچه به آن اوصاف نزديك شويدبه او نزديك شديد
شب قدر
همه هستي ماوشان ومرتبه مادر گروي يك شب است ؛اگر اين شب رخ بدهددرزندگي ما،شاني پيدا مي كنيم ،اگررخ ندهد، درروزقيامت كه خواهندپرسيدشماچه مدت آنجابوديد؟مابايدبگوييم يك شب طولاني بدون معراج وبدون نوروبدون پروازوبدون رويت آيات الهي گذرانديم شب قدر يك سيروسفري است كه ما از عالم تاريكي به عالم نور مي رويم واين شب قدر درزندگي همه بزرگان بوده وهركس به مقامي رسيده وبراي بشريت هديه اي آورده معراج كرده ودرآنجامهمان پرودگاربوده وهرشب كه درآن، حادثه معراج رخ بدهد آن شب،شب قدراست
خشم
خشم ازجهل سرچشمه مي گيرد،هروقت آدم عصباني مي شود بخاطراينست كه يك چيزي هست كه بايد بداندولي نمي داندو فكرمي كندكه فلاني بايديك جورديگري مي گفت وحرف ديگري ميزدولي الان آنطورنگفته است؛اين فكربخاطرجهل شماست چون اگرپرونده آن آدم رابياوريد مي فهميد كه اين فرد مطالعات وتحقيقاتش وتربيت وپدرومادرواينها،اين رااينطوري بارآورده والان رسيده به اينجادرنتيجه نبايدعصباني بشويد؛ازدست هيچكس نبايدآدم عصباني بشودچون همه آدمهادريك مسيري بايك فضايي وبا يك ژنتيك خاصي وبايك وراثتي آمدندوارداين عالم شدندويك چيزهايي هم روي آنهااثرگذاشته،شمااگرمي توانيدآنهارابهترشان كنيدوگرنه عصبانيت معني نمي دهدوماهرچه بيشتربدانيم خلقمان بهترمي شود
فكراهريمني
اين فكركه عدالتي نيست وارتباطي نيست بين رفتارهاي ماونتايجش،اين فكر،فكراهريمني است واين فكر انگيزه هزارشرارت ودشمني در عالم است،واين فكرازجنگ جهاني اول تاهمين اواخركه يك بازگشتي ديده شد،بخش زيادي ازدنيا رابه خودش اختصاص داده است وهنرونقاشي ودلها وايمانهاراآشفته كرده است،ايمان به اينكه اگرالف رخ دادازجنس آن الف يك چيزي مثل ب رخ مي دهد
حسابداري كل
اين عالم حساب وكتاب داردوآن بالاحسابداري كل هست وفكرنكنيدكه دراين عالم كسي مي تواندحق كسي رابخورد،هيچ كس ذره اي نمي تواندحق كسي ديگررابخوردمگركه حق آن فردنبوده وخداونداراده كرده باشدكه ازاوگرفته بشود
معلم
خود معلم بايدمحبوب بشودتا آن درس محبوب بشود،معلم وقتي عاشق شدمحبوب مي شود،معلم بايد انيت ونفس خودش رابگذاردبيرون دروبيايددركلاس باچهره گشاده وشيرين به اميداينكه من اين فرشته هاراكه سپردنددست من،من دلشان راخوش كنم وبه آنهاعلم ومعرفت وچراغ راه بدهم،اين مهمترين توفيق براي معلم است، برعكس آنچه كه گفتند معلم بايد هيبت وجذبه داشته باشد،جذبه معلم عشق اوست،هيبت مال وقتي است كه آدم حاكميت بردلها ندارد،هيبت مي گيردبرخودش ،اما وقتي آدم عاشق شد شكوه عشق جايگزين آن جذبه وهيبت مي شودوطيف فضاي محبت همه را آرام مي كندودرآن فضاي مناسب براي تعليم وتعلم قرارمي گيردچون تعليم وتعلم جذبه وجاذبه است واگريك خللي ايجادبشوددراين رابطه بين معلم وشاگرداين جريان معرفت اصلا صورت نمي گيردآنچنان كه اگرشماكدورتي ازكسي دردلتان باشدحرفهاي اورابرمبناي اينكه چه جوابي خواهم دادمي شنويد،واصلا ارتباط تعليم وتعلم بعدازصاف شدن فضاي محبت وفضاي عاطفي بين معلم وشاگردصورت مي پذيرد
معماری
عالم بیرون ادامه وجود ماست ،مایک مکانی در وجودمان هست که آن رادربیرون ایجادمی کنیم ومابایدمعماری درونمان زیباباشد تا معماری بیرونمان هم زیبا شود،معماري ما بدليل اينكه توازن درآن نيست ما را كج خلق مي كندهرچيزي آدم را ياد مشابهت هاي خودش مي اندازدوشبيه خودش مي كنداگر ما دائماچشممان به هرچيزنازيبايي يبافتدبتدريج ذوق زيبايي از ما مي رودبعدهم خلقمان تنگ مي شود
قرباني
مردم همه اهل قرباني كردن هستند ولي اصل بر اينست كه چيزي را كه كمتراست راقرباني بيشتركنند ولي چقدر آدم بايد جاهل باشد كه وقت و عمرش را قرباني چيزهاي فاني كند ؛چيزي كه قراراست از شما بگيرند وبعدا فاني مي شود همين الان هم فاني وصفراست الان هست ولي بعدا نيست و حسرتش فقط بردل مي ماند پس عمرت را فداي نيست داري مي كني
ازخودمان بپرسيم كه عمرمان را قرباني مي كنيم براي كمتر يا كوثر؟
انفاس قدسي
آن نفسهاي قدسي كه فرمودند خودتان را در معرض آنها قرار دهيد نفس مولانا و شيخ محمودوبالاترازهمه اينهانفس انبياواولياست كه انشا الله همه ما در معرض آنها قرار بگيريم
قانون عالم
اين عالم قانون دارد و اينطور نيست كه انسان يك دروغي بگويد وبعد خيرات وبركات به او برسد
سلام
سلام خداوند با سين و لام و الف و ميم نيست بلكه يك حال خوشي است از رحمت وگشايش در دل انسان كه انسان به فراخناي ابديت بزرگ مي شود
بهار
بهاري كه قراراست بيايدوبرودبه چه دردمامي خورد؟شادي اي كه قراراست بيايدوبرودبه چه دردما مي خورد؟ثروتي كه مي آيدومي رود اعتباري نداردومال ما نيست ؛گلستان وبوستان باغي است كه دست خزان هيچگاه به آن نمي رسد؛حقيقت باغ اينجاست وآن باغي كه مي آيد ومي رود وخزان مي شود عكس باغ است اگر به حقيقت باغ بود وسبزي و خرمي وبهاري بود خزان نمي شد؛ از ديربازكساني كه هوشمند بودند گفتنديك باغي درست كنيم مثل گلستان و بوستان كه هميشه سرسبزباشد
سلامتي
ما درحال سلامت روح هست كه به سلامت جسم مي رسيم
تفسیرقرآن
بهترین تفسیرقرآن ادبیات است وتفسیراین نیست که بگویندابن عباس این مطلب را نقل کرده وتفسیرطبری فلان مطلب رانوشته ،بلکه بایدجان کلام بدست بیاید
اهل جهنم
محی الدین می گویدکه جهنمی هارابه زوربه جهنم نمی برندبلکه به دلیل سنخیتی که پیداکردندبا آنجاخودشان با شوق واشتیاق به جهنم می روندومی گوینددرهای جهنم بازاست ولی هیچکس ازجهنم فرار نمی کند چون شوق پیداکردند وبه طلب چیزی می آیند در جهنم
شهرهای بزرگ
الان توصیه بر اینست که شهرهای بزرگ را ازبین ببرندچون مایه مزاحمت است وانواع جنایات راشهرهای بزرگ تولیدمی کندبایدشهرهاکوچکترباشندتا آدمها به هم نزدیکترشوندومهربانتر شوند
بیماری قرن
بیماری قرن ما این است که زن بودن از مطلوبیت افتاده است وزن وسیله رفع پاره ای از نیازهای توهمی انسانها شده است وجمال ومعشوقی ونازواینها محبوب نیست،قدیم هامی شنیدیم که فلانی عاشق فلانی شده،ولی الان عشق ازبین رفته ودلی نمی تپدبرای کسی ؛اگرهم هست نگاه میکند که چه مصارفی داردوچه مزایایی داردکه می تواند از آنهااستفاده کند
جمال حق
این یک حقیقت است که اگر ششدانگ دنیا وآخرت را به شما بدهند آنقدر نمی ارزد که یک نفرپیدابشودوجمال اورابه شما نشان دهد ودل شماراببردوشماراعاشق او کند
شعرحافظ
علت اینکه شعرحافظ دلبری می کند اینست که درلابلای آن الفاظ حافظ تصویر آن جمال را قائم کرده است ومهمترین چیزی که درموردشعرحافظ و دیگر بزرگان بایددانست اینست که آنهااین اشعارراازخودشان درنیاوردندبلکه آنهاآن جمال رادیدندکه دارند این حرفهارا میزنند
تجلی خدا
ویلیام بلیک می گوید :خداوند برای کسانی که در ظلمت هستند ،نور است ولی برای کسانی که در نورند به شکل زن ظاهر می شود
روح
روح فوق العاده زیباست؛آنقدرزیباست که اگر کسی چشمش به اوبیفتد هیچگاه ازعشق اونمی تواند فارغ شود
عالم روح
روزقیامت خوبهارا،کسانی که می توانند با فرشتگان همراه شوندوسنخیت دارندبافرشتگان راجمع میکنند ومی برندوظالمین راهم می گذارند همانجابمانندواگرانسان به عالم روح نرسیده باشدآنوقت نمی تواندبافرشتگان حرکت کند
بدن
همه عمرتان راصرف این بدنی که قراراست سرآخرغذای کرمهاشودنکنید؛صرف یک چیزی بکنیدکه فرشتگان می خواهندبردارندوببرند
غسل
غسل اگرمیخواهید بکنیددرآب دیده ودرتوبه وبازگشت به خداوندغسل کنید
قصه
یک قصه ای ایجادکنیدکه هزاران هزارنفرقصه شما را بخوانندوزندگیتان راتبدیل به یک قصه کنید،فکرنکنیدکه من چندتانمایشنامه خواندم،اگرهمه نمایشنامه های دنیارابخوانیدبه این نمیارزدکه خودت یک قصه بشوی،قصه خودتان راثبت کنیددرعالم ووجودالهی خودتان رادرعالم متجلی کنید،بی سروصدانیاییددرعالم وبی سروصداهم بروید
جهنم
هیچ جهنمی بدترازاین که آدم به خودش نگاه کند وازخودش خوشش نیاید نیست، منتهاماازاین واقعه غفلت داریم وگاهي درخواب چشممان بازمي شودوخوك وسگ مي بينيم
کینه
کینه هیچکس رابه دلتان راه ندهید چون آدم را آلوده می کند؛کینه هیچکس دردلتان نباید باشد چون ماخبرنداریم که آن بیچاره چرا آن کارراانجام داده، مردم همه مظلوم هستند ازدزدوجانی گرفته تاهمه مراتب دیگر،اگرازدل اوباخبرشویدوبفهمیددرچه شرایطی قرارگرفته،دلتان براياوخواهدسوخت ،رحمه للعالمین باشید؛ مااگرکینه ای بخواهیم بورزیم باید به آن بدیهایی که دردرون خودمان هست کینه بورزیم
خانه تکانی
خانه تکانی یعنی که دیوهای حسدوخشم وانواع دیوها که دروجودمان هست را بیرون کنیم ودرمقابل فرشتگانی را
به درودیواروجودمان دعوت کنیم
دارو
عشق دارو و نوش داروی همه دردهاست چون همه دردها را در خودش حل می کند
سرما
اگر انسان در درون حرارت و شعله ای داشته باشد همه سرماهای بیرون را گرم می کند و این سرما های بیرون به یک جامه ای و به یک مختصر گرمایی گرم میشود ولی سرماهایی در دل انسانهاست که جز به نور عشق گرم نمیشود
سوال قيامت
در روز قیامت از نعمت هامیپرسند که این نعمت جمال و زیبایی و این ها را به تو دادیم تو این ها را چه کار کردی؟
و آن روزخداوند از انسان می پرسد که تو در فراق من چه می کردی، انسان باید یک گزارش آبرومندی داشته باشد بدهد که لا اقل اگر عذری هم می خواهد بیاورد بتواند آن عذر را بیان کندودرقیامت نمیشود درجواب این که چرافلان جادروغ گفتی وجمال زیبایی وخوبی راپایمال کردی،ازنشناختن خوبی وبدي صحبت کرد ؛چون روزالست خداوندبه همه ماتجلی جمال خودش را نشان داده است تاماهیچ عذری برای پایمال کردن خوبی وزیبایی نداشته باشیم
دوستی
این که گفتند: دوستی از عشق بالاتر است به خاطر این است که درعشق، عاشق و معشوق دوتااسم دارند ولی دردوستی هر دو یک اسم دارند و آن دوست است ودوستی نشان کمال اتحادوبرابری و یگانگی بین عاشق و معشوق است
ورزش
تنازعات و کشمکش ها یی که در بازی های ورزشی هست دون شان ماست و اصلا خوب نیست
عاشق
عاشق دراصطلاح اهل معرفت کسی است که نیت کرده هیچ کاری غیرازشرایط عاشقی که عشق ورزی به خوبی وزیبایی ودانایی هست را درمعبدعشق انجام ندهد ونیت کند که هر حرف زشت و کار زشت ونگاه پلید وغذای پلید را نخورد،این فرداست که پاک می شود
علم نجوم
منظوراز علم نجوم ارتفاع و اندازه ستاره ها واینها نیست افلاک و ستاره ها منظور اشتغال انسان به عالم برتراست وگرنه آنجا هم پایین است و فرقی نمی کند مثل همین طرف است، بالا و پایینی در عالم صورت وجود ندارد و امر اعتباری است و این کسانی که اشاره می کنند ما در نجوم فلان ستاره رادیدیم اینها اشاره به اشتغال انسان به عالم معناست ودر آن اشتغال بوده که آن ستاره را دیده اند
جمال
جمال به آدم اجازه فرمان صادر کردن می دهد وبزرگترین فرمانده در عالم جمال می باشد ،ولی همانطورکه سکه تقلبی هست جمال های تقلبی وظاهری هم هست ولی بازهم باید آن جمال تقلبی خودش را شبیه آن جمال حقیقی در بیاورد تا بتواندتحکم کند
ادبيات
ادبیات دل آلوده نشده ودل گردو غبار نگرفته ماست
قوانين الهي
تمام قوانین بازی شطرنج الهی و پیچ و خم هایش در دل ما نوشته شده است
گواهی دل
از کجا بفهمیم از چیز خوب داریم لذت میبریم یا نه؟یکی که دل انسان گواهی میدهد که خوب است یا نه یا با دل آدمهای خوب چک کنیم
انتخاب دوست
دوستان خوب انتخاب كنيد تا آنهايي كه خوب نيستند متوجه بشوندكه دارندكنارگذاشته مي شوندتابروندويك چيزخوبي يادبگيرندوخودشان رااصلاح كنند
انگیزه حرکت
تمام ذرات عالم آن معشوق را دیدند وگرنه هیچ وقت ذرات عالم شوق حرکت بسوی کامل شدن و انسان شدن ورسیدن به عالم وحدت را نداشتند
بندگی
معنی بندگی این است که ما به آن صفتی باشیم که خدا می خواهد
گفتار بزرگان
علت اینکه حافظ و دیگر بزرگان از خودشان تعریف می کنند و ما بدمان نمی آید این است که ما آرزو می کنیم که به آن مقام برسیم وحماسه آنها حماسه ماست و معشوقشان معشوق شخصی خودشان نیست که با خودشان به زیر خاک برود بلکه معشوقشان معشوق ماست وسخنانشان هم شرح حال ما را بیان می کند
اندوه گذشته و خوف آینده
ما در کفن این عالم و در گورستان خیالات باطل در فشار قرار گرفتیم وآن فشار قبر همین الان دارد ما را فشار می دهد و جان های مرده اندر گور تن هستیم و مار وعقرب هم افکار وخیالاتی هستند که دائما ما را می گزند ؛همه مردم گرفتار یک بندی هستند و بندشان هم ترسهایی است که از آینده دارند و خوف و اندوهی که از گذشته دارندکه مثل ماروعقرب ما را می گزند
روزه در سخن
روزه در سخن این است که انسان هر حرفی را که زدنش خیری بر کسی مترتب نمی کند وبیان نکردن آن هم شری ایجاد نمی کند، انسان از آن سخن امساک کند
ایرانیان باستان
ایرانیان باستان هیچ وقت آتش پرست نبودند بلکه آتش را فقط قبله کرده بودندو همه خداپرست بودند
جادو ومعجزه
فرق جادو ومعجزه این است که جادو دوام ندارد و دو روز رونقی پیدا می کند و بعد از بین میرود ولی معجزه دوام دارد
نگرانی
نگرانی جزو فرزندان خلف جرم است
ابلیس
تنها چیزی که بر انسانیت ما سجده نمی کند جوهر سرکشی است که در ماست و همان ابلیس است که در عین حال که می داند حق چیست ولی تسلیم حق نمی شود
سجده بر انسان
زمانی که خداوند به فرشتگان امر به سجده بر انسان کرد تنها فرشتگان سجده نکردند بلکه فرشتگان و تمام مخلوقات مادون فرشتگان سجده کردند از جمله آب و خاک و بادوآتش و این بدن هم تمام اجزایش بر انسان سجده کردند و اگر الان یکی از این اجزا نافرمانی کنند بدن به سمت تباهی میرود
تسليم حق
در دنیا هر چه فساد هست مال این نیست که حق را نمی شناسند بلکه مال اینست که تسلیم حق نمی شوند
تعلیم و تربیت
مهمترین عامل در تعلیم و تربیت تغییر نگاه است، اساس تعلیم و تربیت این است که ما تلاش کنیم آدمها لذت ببرند از چیزهای خوب واز چیزهای بد لذت نبرند
حق استعداد
ما نباید هیچ کدام از وجوه هستی خودمان را فراموش کنیم بعضی ها را باید کنترل کنیم بعضی هارا باید شکوفا کنیم هر کدام را باید حقش را ادا کنیم اگر در ما استعدادی هست باید حقش را ادا کنیم
خاصیت زیبایی
زیبایی خاصیتی داردکه شعاعی در دورواطراف خودش ایجاد می کند که هرچه زشتی باشد را دورمی کند وانسان را تزکیه می کند
ارتباط با زیبایی
همه ما بایدبه دنبال زیبایی حرکت کنیم همه باید در کار هنرباشندوبه نوعی ارتباط داشته باشند با عالم زیبایی ، اگر ارتباطتان راباعالم زیبایی قطع کنید بتدریج خلقتان تنگ می شود
داستان انسان
داستانی که گفتند که انسان اول میمون بوده ویا قورباغه بوده، اینها حرف زیادی است ونباید قبول کرد،انسان ازاول آدم بوده و رشک حوریان بهشت بوده و هزاران هزارفرشته بر اوسلام میکردندوتازه آدم وقتی این داستان را بداندمعنی اخلاق و انسانیت را می تواند درک کندوگرنه کسی که قورباغه است چرا کارخوب انجام دهد
تناسخ
یک عده از تنگ چشمی وتنگ نظری فکر می کنند خدا فقط دوتاعالم دارد ویک چندتا هم روح دارد که هی ازاین عالم به آن عالم می بردآنها را وباز از آن عالم در میاورد، میاورد به این عالم، درصورتی که اینطور نیست چون عالم بینهایت هست وتکرار لازم نیست انجام دهند ،تکرار مال آنهائی است که محدوداست کارشان ،اواطوارش نامتناهی است ولزومی ندارد که هی ببرد در آن عالم باز برگرداند تا تزکیه شوند ؛سیرمراتب طولی است یعنی عوالمی نامتناهی وجود دارد تا انسان برسد به آن کمالی که لایق حال خودش هست؛
دلایل اثبات خدا
ادله ای که برای اثبات ذات خداوندمی آورند که به این دلیل و آن دلیل خداوند وجود دارد، اینها ما را دورمی کنند ازاو،چون او آنقدر به ما نزدیک است که هرواسطه ای حجاب میشود بین ما و او
احساس
اگرچیزی علی الدوام وارداحساس ما بشود ما آنرا احساس نمی کنیم ،اگرقطع ووصل درسطح احساس باشد ما چیزی را می توانیم احساس کنیم ،آنچنان که اگر خورشیدطلوع و غروبی نداشت ما نور خورشید را احساس نمی کردیم،
وبه این دلیل است که ما خداوند را که اینقدرظاهر است را نمی توانیم ببینیم؛
عقل و عشق
عقل و عشق دوتاموجودنیستند بلکه عشق همان عقل است عقل متخصص اینست که حدچیزها را معین کند،عشق درعالم نامتناهی است،درحقیقت وقتی عقل به عشق برسدنامتناهی می شود ودست ازعقل بودن خودش برمی دارد،عقل که قبلش کمی محدود بوده وتجزیه وتحلیل می کرده وقتی ازاینها خلاص شد تبدیل به عشق می شود که عشق عالم نامحدود است
زشتی
زشتی اصلا وجود ندارد چون اوست که تجلی کرده درعالم ؛
وعلت اینکه ما زشتی می بینیم این است که ما از یک آئینه خاصی که پیچیده شده و مشوب شده و آلوده شده داریم می بینیم که زشتی می بینیم
عامل عشق
اگرشمامطمئن شدید یکی شما را دوست دارد ،عاشق اومی شوید اگربفهمیم یکی دلش درهوای ماست ،این خودش عامل عشق است ،به خصوص عشق حقیقی وقتی فهمیدیم خدا ما را دوست داردطبیعی است که عاشق او می شویم
دعا
هیچ دعائی بالاترازاین نیست که خدا ما را از خودش دور نکندوهیچ دردی هم بالاترازدردهجران نیست
شناخت
شناخت حقیقی سنخیت ایجاد می کند وبعدتبدیل ماهیت می کند یعنی اگر گل را بشناسید گل می شوید ،چون شناخت حقیقی وارد روح انسان می شود وشناسنده وشناخته شده یک چیز اندآنچنان که اگر کسی خدا را شناخت تجلی خداوند می شود
واجبات
یکی از واجبات اینست که ما به دنبال خدا باشیم و بدنبال وسیله ای باشیم که ما را به او برساند
علوم طبیعی
علوم طبیعی درمقابل علوم الهی شانی ندارند،شما ببینید که بزرگترین شخصیت انگلیس شکسپیر بوده یا نیوتن ؟مسلما شکسپیر بوده؛اگر شکسپیرها نباشند بشریت تبدیل به سبوعیت می شود؛اگر انسان دین نداشته باشد جوهر انسانیت در اومرده آدمی که دین ندارد وارتباطی با عالم برترنداردولذاتی ورای این لذات به او نرسیده چه امتیازی بر سایر حیوانات داردکه خودش را اشرف مخلوقات بداند
بسم الله الرحمن الرحیم
اینکه گفتند هرکه بسم الله الرحمن الرحیم را به خط حسن بنویسد بهشت بر او واجب می شودفقط معنای ظاهری کلمه هست، اما اگر کسی بسم الله الرحمن الرحیم را آنچنان حک کند بر صفحه دل که جدائی ناپذیر باشد از او،به کیفیتی که حضورش القائ معنای بسم الله الرحمن الرحیم را کند هرکس چنین خصلتی پیداکرداوتجسم معنی بسم الله الرحمن الرحیم است وبهترین مصداقش هم حضرت محمد است
خدا
خدای هر کسی درهمان هدف نهائی هر کسی است ؛ فکر نکنید که چه خدایی می پرستید، ایستگاه آخر شما هرجاهست خدای شماهم آنجاست به همین جهت اگر بگویند خدای بعضی ها دلار است ،حرف درستی است؛
تاثیرسخن
اگر می بینید سخنان کسی را متوجه نمی شوید علتش اینست که آن فرد شما را دوست ندارد
شهر بزرگ
شهربزرگ آنجائی است که یک انسان بزرگ آنجاست وآن دلیست که خدا آنجاست و آن انسانی است که دلش جام جهان نما شده و سرسویدا در او پیدا شده؛
ذكر
آنچه که ازنمازبالاتراست ذکراست،ذکریعنی یادآوردن ارتباطی که با خدا داشتیم وبافرشتگان داشتیم وباحوا داشتیم
ازدواج
ازدواج یک نهاد تکوینی عالم است وفقط یک نهاداجتماعی نیست ؛ازهرملاقات و دیداری فرزندی به دنیا می آید وهردیداری یک ازدواج است و هرپیوندی مثل پیوند دوستی ویا شاگرد و معلمی ذریاتی دارد وفرزندانی از خود به یادگار می گذارد حتی یک لبخند که شما می زنید ازاین لبخندیک چیزی تولید می شود و یکی حامله می شود با یک نگاه ،حامله به یک اندیشه میشود که بعد ازمدتی که در آن می ماندبعدازدوران بارداری به دنیا می آورد آن اندیشه را
نمازدائم
معنی الذین هم فی صلوتهم دائمون بدین معنی نیست که دائما انسان سر به مهر باشد واینکه گفتند بعضی بزرگان شب سرشان را بر مهر می گذاشتند و صبح بر می داشتند یا صبح سر به سجده می گذاشتند و شب بر می داشتند ، اینها همه کنایه است
شبیه الشعرا
شعرا را به جای اینکه تقسیم کنند به سبک خراسانی و عراقی و این قبیل سبکها باید تقسیم کنند به کسانی که شاعرند و کسانی که شاعر نیستند و شبیه الشعرا هستند؛فرق است بین کسی که یک باغی را نظاره می کند بعد برای شما گزارش می کند و شما می روید برای شخص ثالثی گزارش می کنید منتها به زبان خودتان،این شبیه الشعرا می شود،شاعر آن کسی است که از دیدار صحبت می کند وآن کسی که شبیه الشعرا است یک سخنانی را شنیده و نمی تواند هم تشخیص بدهد که آن کسی که اینها را گفته مقصودش از گل و گلزار همین ها بوده چون خودش ندیده آنجا چه خبر بوده است
تربت بزرگان
تربت بزرگان در این شهر و آن شهر نیست؛خاک سعدی شیراز در شیراز نیست، دیوان سعدی شیرازی است
قرآن هم از آسمان آمده زمین واین خاکش هست که می بینید شما بهمین جهت یک قدری که با هوی وهوس انسانها آمیخته بشود گردوخاک ایجاد می کند و جلوی حقیقت را می گیرد
عالم لفظ
باید بدون هوای نفس رفت سراغ عالم لفظ تا آن لفظ مضطرب نشود و خودش را به شما نشان دهد
سخن
هرحرفی می خواهید بزنید ببینید این حرف از کجا میاید، اگر دیدید از کینه میاید پس نزنید،مثلااگر می خواهید به کسی از روی محبت بگوئید که چقدر رنگت پریده اینرابه او نگوئید چون حالش بدتر میشود، اگر حرفی از عشق سرچشمه میگیرد و به عشق منتهی می شود خوب است،بدیها را خوب نیست که آشکار کنید هر چند که آگاه باشید ازآنها ؛وهر جاآدم از چیزی انتقاد میکند باید وجه اثباتش بچربد
لذت
اگر همه لذتها رابدون جهدوکوشش در اختیار ما می گذاشتند از ذوق و مطلوبیت می افتادند، این که آدم یک چیزهایی را ندارد و میخواهد به آنها برسد خودش خیلی خوب است
نوشابه
تمام این نوشابه های softdrinkبرای بدن ضرر دارند ولی اگر یکی پیدا بشودو در مورد مضرات همین نوشابه ها یک مقاله ای بنویسد،فرداش یا زیر کامیون میرود و یا با یک وسیله دیگری تصادف می کند وهیچ نوشابه ای هم بهتر از آب خالی نیست؛
تبلیغات
تبلیغات اثر سحر و جادو دارد و از جنس سحر و جادوست،خودتان را بر حذر بدارید از اینکه گوش به تبلیغات دهید
اهل کثرت
انسانها چون اهل کثرت هستند با خدایان بیشتر می توانند کناربیایند، چون در عالم کثرت هستند فکر می کنند که فلان نفر، فلان احتیاجشان را رفع می کند و بهمین جهت خدای ازدواج دارند خدای طلاق دارند و یک خدا ندارند که بدانند از کجا باید مدد بگیرند و به مرتبه ایاک نعبد و ایاک نستعین نرسیدند و اینها بیشتر خوش دارند با همین خدایان متکثر؛
عالم هجران
علت اینکه ما را به عالم هجران مبتلا کردند اینست که در دعوی عشق صادق نیامدیم واگر صادق باشیم، مارادرهمین عالم کثرت به وحدت سوق می دهند
رندی
رندی بدین معناست که انسان بفهمدکسی غیرازخدانیست
وپشت پا بزند به هرچه غیرازدوست هست و ماسوی الله راازنظرمحو کند
بالاترین مقام عالم
مقام ومرتبتی بالاترازمحب خدابودن در عالم نیست
سخنان دکتر الهی قمشه ای+قسمت سوم
اصل كمك
درمقابل تئوري تنازع براي بقا تئوري ديگري هست كه مي گويد اين عالم برمبناي اصل كمك استوارشده است يعني همه پيشرفتهامال اينست كه يكي به ديگري كمك كرده واين كمك ها وقتي بسيارپيچيده شده مي بينيم كه به كمال رسيده ، آنچنان كه مي بينيم هزاران هزار سلول وميلياردهاسلول باهم كارمي كنندوهمه درجهت اين كارمي كنند كه اين قلب بايد بزندوهركدام وظيفه شان رادرجهت كل انجام مي دهند واگريك كدامشان واقعه اي برايش رخ بدهد وشروع كندبه شرارت،سلول سرطاني پيدامي شودواين سلول مي خواهدبقيه رابخورد؛حالادرجامعه اي كه اصل كمك نيست سرطان مي گيردانسان واين سرطان را گرفته بشريت سرطان اينكه مشكل شمابه من ربطي ندارد كه بخواهم به شماكمك كنم،بايد آدمها به هم كمك كنندوهركسي احساس كندكه من دركل اين جامعه نقشي رابايدبازي كنم،اگرهركسي بخواهدبراي خودش كاركندآنطرف سقوط مي كندآن بچه ده ساله اي كه درخيابان آدامس مي فروشد اين يك كسي يك ظلمي كرده يك جايي كه اين اينطوري شده وگرنه اگر اصل كمك و تعاون باشد معنيش اينست كه بايد طوري تنظيم شود كه يك نفرديگري جاي اوكاركندواين بچه بايد به مدرسه بروديكي ازعناصروحدت اصل كمك است وماهرچه بيشتربه هم كمك كنيم وحدتمان بيشتر مي شود ،كثرت ايجادجنگ مي كند وجنگ ضايعات ايجادمي كند، ازاين بدن الگوبگيريدببينيدكه اگردراين بدن همكاري ووحدت نباشد ،چطورمضمحل ونابودمي شود،جامعه هم همينطوراست اگرالان همه دندانهاراتيزكردندبه زودي نابودمي شودبشريت، مگراينكه راه بازگشتي به دين وبه انبيا واوليا وبه وحدت پيداكنند
جمال مطلق
چه سعادتي بالاترازاين كه انسان چشمش به آن جمال مطلق بيافتد آن جمالي كه ديدارش جواب همه سوالهاست گاهي انسان هزارسوال درخاطرش هست هزارخلجان وانديشه وشبهه وشك وترديددردلش هست كه چرااوضاع عالم پريشان است؟يك جمالي به اونشان مي دهندكه درپرتوآن جمال جواب همه سوالهاي ازل تاابدرامي گيرد واين راتمام كساني كه آن جمال مطلق راديده اند معترفندبه اينكه وقتي ما آن جمال راديديم سرعالم برماكشف شدودرعرفان مامنتهااليه كمال وصول به عالم شهودوديداراست
رايحه ناخوش نفس
بسياري ازكتابهاوسخنهااظهارفضيلت است يعني درواقع بيان نفس است يعني بنگريدمراوحديث نفس مي كند ،اگرموسيقيدان است مي گويدبه من نگاه كنيد به همين جهت اين رايحه ناخوش نفس درهنروشعروموسيقي فردديده مي شود
حمد
خيلي خوب است كه انسان زيباييهاوخوبيهاراستايش كندوخوبيهاي مردم رابيان كند آنوقت اگراين ستايش براي خودحق باشد برمي گردد به حق ولي اگراين ستايش رابراي اين كردكه به يك چيز دني وحقيري برسد آنوقت اين ستايش مانع ميشود بين انسان وحق ونشانه دلبستگي به اين دنيا است
محبوب
محبوب مطلق فقط اوست وهرجامحبوبي هست بخاطراينست كه نشاني ازآن محبوب مطلق دراوهست
خاك دردوست
علت اينكه انبيا عالم شدندبه همه علوم ياحداقل علوم انساني وآنچه مايه سعادت بشراست درسخنان آنها هست اينست كه خاك دردوست شدند،هركس خاك دردوست شدچشمش بازمي شودبه يك نورديگري وبه يك روشنايي ديگري كه درآن روشنايي حقايق اشيا رابي كم وكاست مي بيند
ريا
ريايعني چيزي كه مافوق وبرتراست راوسيله چيزي قراربدهيدكه مادون است آنچنان كه نماز كه وسيله تقرب به خداست وقتي ريا درآن بيايدميشودوسيله تقرب به ميرزاحسن كه حاجي بازاراست واوست كه رزق وروزي اين شخص راتعيين مي كند ،هرچه اضافه شدنسبت به آنچه كه دردل هست آن رياست؛
شكر
شكريعني وقتي نعمتي به شمارسيدخودتان راشايسته آن نعمت ندانيد،هروقت ديديد يك نعمتي به شمارسيدوشرمنده شديدازآن نعمت وگفتيد مگرمن چه كردم كه اين لطف شامل حال من شده،اين شكراست؛
رحم
رحم مال آنجائي است كه حق با شماست وظاهرا حق باطرف مقابل نيست ،امابه چنددليل بايدرحم كرديكي اينكه انسانهااگردراين موردحقي ندارنددريك موردي حقشان گرفته شده،اگريك انساني هست كه حق نداردبه شماناسزابگويداماحق داشته ازتعليم وتربيت برخورداربشوداما نشده؛ماكجامي توانيم بگوييم كه اين خطاكاروغافل تمام حقوقش رابرخوردارشده منتهااينجاداردبه حق ديگري تجاوزمي كندوبه اين دليل بايدرحم كردچون اوهم ازحق خودش كاملا برخوردار نشده ،ثانيا وقتي شما رحم كرديد صفت رحماني حق در شماتجلي مي كندوهم به شمابركتي ميرسدوهم به او،واين ديده رحماني ونظرمحبت داشتن انسان راخيلي نزديك مي كندبه صفت رحماني خداوند؛
هارموني
الان روزگاري شده كه معني هارموني ازذهن مردم دورشده، چون مدعياني آمدند ومي گويند:ما درهنرمدرن باهارموني سروكارنداريم بلكه فقط باكنتراست سروكارداريم ويك پديده هاي ناموزوني ايجادمي كنند كه در موسيقي ونقاشي ديده مي شود آدم بايدمراقب باشد لااقل مزاجش به هم نخوردواگرگاهي هم ديس هارمونيك ميشود لااقل هارموني راقبول داشته باشد وبفهمدكه اين كاربدبودكه من كردم ،تاوقتي آدم مي فهمد كارش بدبوده بالاخره هارموني هست ولي يك وقت هست كه مي گويد چه كسي گفته اين كاربداست،افرادي هستندكه باحمله به فطرت، مي گويندفطرتي وجودندارد،معياري وجودندارد كه بخواهيم بگوييم براساس آن معيارها اين درست است وآن غلط است،درستي وغلطي اي وجودندارد،وحقيقت واخلاق نسبي است؛ واين بزرگترين دروغي است كه درقرن بيستم دارند مي گويند ومزاج دهررادارندتباه مي كنند همه عالم معني خوبي وزيبايي رامي فهمندوبااختلاف سليقه هم مشكلي بوجودنمي آيد
اشك
اي كاش مردم قدراشك رامي دانستند،منتها به اشك مي گويندآب ديده ؛ ولي بايد ديدچه ديده كه آن اشك راريخته ؟اگرچشمش به يك آب وعلفي خورده وآن اشك را ريخته،قيمت آن ديده هم معلوم است ولي اگركسي چشمش به آن معشوق ازلي افتاده وداردگريه مي كند هر دانه اش گنج است وهمه نعمتها ودولتها وخواسته هاوآرزوها رادرهمان نگاه به انسان مي دهند
طالب
اگرانسان يك عظمتي راطالب بشود نشانه عظمت روح خودش هست،هركس كه گفت من طالب مطلوبي هستم نشانه اينست كه قابليت واستعداد رسيدن به آن مطلوب راهم داردوحتما تلاش هم مي كندوحتماهم مي رسد،هرچه راطلب كرديدبدانيدكه به آن خواهيدرسيدفكرنكنيدكه چيزي بزرگترازآنست كه به آن برسيد
ميلاد
ميلاد رسول اكرم و همه بزرگان دو نوع است يكي ميلاد تقويمي وتاريخي است كه برحسب تعاريف اختلاف نظر هم است درتاريخش، اين يك تولداست كه البته مايه شادي وشعف ماست وضيافتي برپامي كنيم وجشني مي گيريم ولي حقيقت جشن رابايدزماني بگيريم كه اودرمامتولدبشودميلادمسيح زماني است كه يك مسيحايي درمازاده بشود؛يك شاعرانگليسي گفت اگرمسيح هزار باردربيت اللحم زاده بشودتوراچه سودكه همچنان ملول وافسرده ودلمرده باشي،توكه زنده نشدي ؛اگرمابه آن خلق محمدي نرسيم وبه آن رحمت نامنتهاي اوواصل نشويم وبهره مندنشويم ماراچه سودكه اومتولدشده است؛مايه سرشكستگي ماست كه باوجودتولدچنين بزرگواري از آن خلق وخوي وجمال وبركات وكمالات به ماچيزي نرسيده باشد
شفا
اگرماثروتمندشويم وشاد وخوش وخرم شويم شفا پيدامي كنيم، 99درصدبيماريهاي جسماني محصول بيماريهاي رواني است،عامل اصلي بيماري اينست كه آدم ازخودش راضي نيست وشب كه مي خواهدبخوابدباطنش از اومي پرسدكه امروزچه كار كردي ؟دل چه كسي راخوش كردي؟چه كسي راامروزشادكردي ؟خانم اميلي برونته مي گويدشب كه مي شود كارهايت را بگذارروي ميز،اگرديدي دربين آنها يك لبخندي هست كه مثل يك خورشيدتابيده ودل يكي گرم شده ،آن روزت راباطل نكردي؛دارايي انسان شاديهايي است كه توليدكرده وازآن شاديهاست كه به انسان شادي مي دهندولذت مي دهندوبركت پشت بركت به انسان مي رسد
محبوبيت
هيچ چيزدردنيابالاترازاين نيست كه انسان محبوب باشد،بالاترين نيازماازهرگرسنگي بيشتراينست كه مامحبوب بشويم ويكي مارادوست داشته باشد؛
مهرگياه
مهرگياه يك چيزهايي بوده كه به خيالات باطل مي خوردند تاهمه دوستشان داشته باشند،درصورتيكه انسان وقتي محب شدمحبوب مي شودونبايدانسان بگويدكسي قابل نيست ،بايدانسان عاشق باشدتامعشوق پيدا بشودازاطراف وحاضرباشد تاخودش رافداكند درراه عشق ووقتي عاشق شد تمام عالم براي او معشوق مي شوند؛
ترافيك
ترافيك ما زشت است ونماينده كامل خودخواهي ماست ونشان مي دهد كه تنهامن مطرح هستم وتواينجانباش ؛اين درروانشناسي ثابت شده كه همه آدمهايي كه جنايت مي كنند يك جاهايي بايك زشتيهاي خاصي برخوردكردندويك جايي مشكلي بازشتي داشتند،اين زشتيها روي هم اثرمي گذارندوتبديل به چيزهاي مشابه خودشان مي شوند،تبديل به غصه ونااميدي بداخلاقي وحرف بد مي شوند
بسم الله
بسم الله كليدكوك ماست همه هنرمندان وهمه انسانهايي كه كار بزرگي مي خواهندانجام دهند بايداول بسم الله بگويند چون بدون اين اسم ما كوك نمي شويم كوك ما اينست كه ما نباشيم هركس كه اسم خودش را فراموش كردواسم او رابرد اوكوك ميشود، كوك ما كوك عشق است عشق اقتضا مي كند كه مانباشيم واگر ما بخواهيم عالم را بفهميم بدون آن نام نمي توانيم بفهميم و بايدكوكمان راباكوك عالم يكي كنيم وكوك عالم اينست كه اوهست ،همه عالم مي گويند اوهست ومابايداسم خودمان رانبريم تاباعالم بيگانه نشويم
قناعت
قناعت به اين منظور نيست كه انسان بي عرضه شودوكارنكندودنياطلب نباشد،بلكه قناعت يك اختياراست وقانع كسي است كه درعين امكانات مي گويداينها مزاحم من است واينها رانمي خواهم وامكانات خودش راصرف خيروخوبي مي كند
دينارپرستي
يك كسي مي آيد و يك افكار شيطاني و يك نفس سمومي را در عالم پخش مي كندوبرگ وبال هزاران نفر را مي ريزد وجوانيشان رااز آنها مي گيردوالان دنياي دينارپرستي ودلارپرستي همين كارراميكند،جوانهاراوقتشان راميگيردويك مقداردلاربه آنهامي دهد كه بعدانمي دانند باآن دلارها چه كاركنند
سخاوت
مهمترين وصف الهي اينست كه مي بخشد وپس نمي گيردوهيچ انتظاري ازكسي نداردواين صفت بيش از هرچيزي مارابه اونزديك مي كند،وقتي ما مي بخشيم اين بخشش موهبتي است كه به ماداده شده ومنتي است كه برماگذارده شده چون ما چيزي نداريم كه بخواهيم ببخشيم و منتي بركسي بگذاريم وشاني براي خودمان قائل شويم ،بخشنده فقط اوست وبايد گيرنده ودهنده هردوناظررحمت الهي باشندونه كسي كه بخشيده ببيند كه او بخشيده ونه گيرنده ببيند كه اوگيرنده است بلكه هردوازدست اوبگيرندوببخشندودرقرآن هم اولين ظهورايمان سخاوت است
+ نوشته شده در شنبه چهارم اردیبهشت 1389ساعت 22:50 توسط ياسمين مرزوق فرحانی | یک نظر
سخنان دکتر الهی قمشه ای+قسمت دوم
شيطان
ماشخصا وظيفه اي نداريم كه با شيطان خصومتي داشته باشيم وكينه اي ازاوبه دل بگيريم فقط چون خداونداورالعن كرده ما هم اورالعن مي كنيم ؛وگرنه خيلي خوب است كه يكي هست كه ادعاهاي بي معني مارارسواكند ،شيطان الزام نمي كندبلكه افشا مي كندوكارشيطان افشاگري است ،شيطان يك مقدارعلف دستش مي گيردو مي آوردجلوي دهان آدمها ،اگركسي قاپ زدوعلف را خورد معلوم است كه خوداودرعالم بهايم بوده وگرنه اگرانسان باشد كه علف نمي خورد،شيطان قادرنيست كسي را اجباركند،نه نبي اجبارمي كندونه شيطان “لااكراه في الدين”ولي شيطان آشكارمي كند،شيطان مي آيدجلوي انسان ووسوسه مي كند ومعلوم مي كندكه تودروغ گفتي كه من خداپرستم ودلم پيش خداست بلكه دلت پيش غيرخداست ،توحيدت را نفي مي كندتامتوجه شوي موحدنيستي وبروي وتوحيدواقعي رابدست بياوري؛اين كه خداوندشيطان را گذاشته در عالم براي خيرماست تاماراهرلحظه متوجه كند،شما مي توانيدخودتان رالحظه به لحظه باشيطان آزمايش كنيد،آيا خيرانسان اين نيست كه يك دستگاهي داشته باشدكه نشان دهدفشارخون او بالاست يا پايين است وخطرمرگ براي انسان است،شيطان آزمون ومحك همه عالم هستي است،همه ادعاهاي باطل وبيخودي را رسوا مي كند،به همين جهت هم شيطان گفته كه بامخلصين كاري ندارم”الاعبادك الله المخلصين”چون عبادمخلص همه آزمايش هارا باموفقيت سپري كردندوقبول شدند
خبر
بزرگترين هديه اي كه پيغمبر براي ما آورد اين خبربود كه گفت تونخواهي مرد، اين بزرگترين نگراني ما رابرطرف مي كندخبري بالاترازاين درعالم نيست كه ايهاالناس مااين بدن نيستيم اين بدن ارتباطي باماندارداين يك دستگاهي است كه سپرده انددست ماوگفتندشمافعلابااينكامپيوتركاركنيد،اگر كامپيوترخراب بشودشماكه خراب نمي شويدشماكه كامپيوترنيستيدبلكه پشت كامپيوترهستيد،من كه دارم ميبينم چشم كه نمي بيند مغزهم كه نمي بيند ،من دارم مي بينم اين خبربزرگ راپيغمبرآوردكه توجانت محفوظ است ونگران جانت نباش
مرگ
بعضي هامعتقدندعامل همه بيماريهاي رواني ترس ازعدم است، مامي ترسيم كه نكندنيست شويم نگراني مرگ حرص توليدمي كندهزارمشكل توليدمي كنداين كه مامي ميريم وبعدش هم خبري نيست وبه كلي نابودمي شويم ،اين خودش عامل بيماري است. اول انسان ازپيري مي ترسدبه محض اينكه ازمرگ نگراني پيداكرد فكرمي كند كه زمان گذشت چه كاركنم دارم پيرمي شوم وبعدش هم مرگ مي آيد شروع مي كند ازپيري ترسيدن ازمقدمات وآثارمرگ شروع مي كندبه ترسيدن امايك مرتبه يك رسول گرامي اي مي آيدوآيه اي مي آوردكه” ام حسبتم اناخلقناكم عبثا “،چقدرساده لوحي است كه انسان فكركندخدااورابااين حكمت ومعرفت آفريده براي اينكه بزندوخرابش كند، مرگ فقط يك انتقال است ازيك جايي به جاي ديگر ، درهيچ جاي قرآن گفته نشده است كه انسان فنامي شودواين تفكرفناراشيطان درذهن انسان وسوسه مي كندومي گويد كه مرگ نزديك است بروهركاري كه مي خواهي بكن ومرگ رابه عنوان فنامعرفي مي كندوگرنه درقرآن اصلاچنين چيزي نيست وقتي كه صحبت از مرگ هست صحبت از انتقال است وگفته شده كه “مرگي كه ازآن فرارمي كنيد ملاقات مي كندشمارا” يعني شماهستيدومرگ را ملاقات مي كنيدو بامرگ سلام عليك مي كنيد؛يك شاعرانگليسي مكالمه اي رابيان كرده بين انسان ومرگ كه مرگ به انسان مي گويدخاك بشووبميرونابودبشووانسان جواب مي دهدكه قراراين نبوده بلكه اين قرارمربوط به خاك بوده كه خاك به خاك بايدبرگرددنه روح ولباس تن رادرمي آوردوپرت مي كندجلوي مرگ و مي رود
بخشش
گناه يعني نقصان ومحوكردن گناه يعني رسانيدن كسي از مرتبه نقصان به كمال؛
اگركسي راكه خطايي ازاو سرزده راخواستيدببخشيديك راه آن اين است كه به اوبگوييد تورابخشيدم واورارها كنيد،ولي يك راه ديگرآن اينست كه آن نقصاني كه دراوهست كه به سبب آن نقصان اين بي ادبي وظلم دراوحادث شده است راازاوبگيريد وتبديل به كمال كنيدواين بهترين راه بخشش است
موسيقي
هرموسيقي اي راكه مي خواهيد گوش دهيدببينيدازكجامي آيداگرازشهرت طلبي وبي بندوباري وپول طلبي مي آيدمعلوم است كه به همان جا هم شمارادعوت مي كند وبه همان جايي هم كه از آن مي آيد منتهي مي شود
صورت مطلق
يك صورتي هست كه مقصوداين صورت جسماني واين هيئت ظاهري است امايك صورتي به معناي ارسطويي هست كه ارسطووقتي مي گويد صورت درمقابل ماده است اينكه مااصطلاحامي گوييم صورت ومي گوييم اهل صورت نباش ارسطوبه اين مي گويدماده ،آنوقت صورت نزدارسطوهمان جان است وجهت وحدت هرچيزي به صورتش است هرچيزي كه تركيب شده ازماده،آن ماده جهت كثرت آن است چون به سبب آن ماده هزارچيزوصدملياردذره وبينهايت ذره است ،امابه سبب صورتش است كه مي گوييم يك قالي يا يك سمفوني،صورت عبارتست ازوحدت بخش عالم ماده پس كمال هرچيزي به صورت آن است وهمينطوراين كمالات تعالي مي گيرند تابرسندبه صورت مطلق،هرقدرماده كمترمي شود معلوم ميشود به كمال نزديكترشده است وقتي نقاش نقشي مي كشد بعلت غلبه عالم معنا وصورت ديگر كسي پول كاغذورنگ آنراكه همان ماده آن نقش است راحساب نمي كند وماده درصورت محومي شود،تاوقتي كه ماده هنوزهست معلوم است كه صورت هنوزصورت كاملي نيست، اگر يك تكه آهن را پيچي دهيدواين كارراتكراركنيد تاجايي كه ازآهن لطافت يك طره زيبارابيافريد آنوقت آن قطعه رامي گذارنددرترازووبجاي آن طلامي دهند؛ آن صورت مطلق راارسطو مي گويد خدا،خداكسي است كه ماده نيست چون جهت قابليت هرچيزي را مي گويندماده وجهت كمال آن را مي گويندصورت،چون اوكمال مطلق است هيچ ماده اي ندارد وهيولايي نداردوهيچ چيزي دراوبالقوه نيست وهمه چيزدراوبالفعل است، اگر انسان آن صورت مطلق را ببيندتمام مشكلات عالم برايش حل مي شود،فرض كنيديك مورچه اي روي يك قالي اي حركت مي كند هرلحظه برايش اشكال پيش مي آيدكه چرااينجاسفيداست و جاي ديگرسياه است؟اگرقراربودسفيدباشدچرااين طرفش سياه است اگرقراربودسرخ باشد چرا سفيداست؟اگرقراربودصاف باشدچرااينجاكج است اگراصل بركجي است چرابعضي جاها صاف است؟اگررنگ سفيدخوب است چرا اينجا سرخ است؟ولي وقتي آن يونيورسال فرم را ومجموعه اين قالي را مي بيند تمام اشكالاتش برطرف مي شودووقتي آن جان رامي بيندمي فهمدكه هركدام ازاينهادرجاي خودشان درست هستند
بازي دنيا
اين عالم عالم بازي هاست وعالمي است كه بيشترمردم به حقيقتش نمي رسندوبه بازي تاآخرش مشغول مي شوندوهركدام يك نوع بازي اي مي كنند، يك عده مذهب بازي مي كنند يك عده دوست بازي مي كنند يك عده هنربازي مي كنند يك عده عتيقه بازي مي كنند وهركدام به يك بازي اي مشغول هستند وبه حق مشغول نيستند ،حتي كتاب بازان هم “كمثل الحماريحمل اسفارا “كتاب مي خرند جلدمي كنندپهن مي كنند جمع مي كنند وكتاب باز هستند ؛حتي عده اي دين را وسيله بازي قرارمي دهند ودين بازودين فروش هستند و نه ديندارولي يك وقتي مي فهمند كه سوداي خام بوده وهيچ چيز نيست؛اما اگرخواستيدبازي كنيدبازي عشق را انتخاب كنيدكه به تعبيرهندي هايعني بازي آگاهي جهاني ونه اين آگاهي محدود وتيره كه درهمه انسانها هست،وصل بشويدبه آن آگاهي مطلق وبرسيدبه ديدارآن صورت جهاني؛
جهان عشق است وديگرزرق سازي همه بازي است الاعشق بازي
توبه
توبه حقيقي يعني عبورازيك مرتبه اي به مرتبه ديگر وتوبه اين نيست كه بگويي من فلان كارراديگرانجام نمي دهم
بلكه توبه اينست كه اگرآن گناه رابه خاطرآوردي ،ظلمي كرده بودي يا ناسزايي گفته بودي يا غيبتي كردي و به يادت آمداين مساله ، حلاوتش زير زبانت نيايد ، چون هرگناهي يك حلاوتي دارد و انسان وقتي يك گناهي مي كند به سبب حلاوتش آن گناه را انجام مي دهد، اگر آن گناه رابه يادآوردي وحلاوتش زيرزبانت نيامد بلكه مرارت وتلخي آن زيرزبانت آمد معلوم مي شود كه به يك درجه كاملتري رسيدي وذائقت درست شده به يك كمالي رسيده اي
استعداد
گنج وجودمااستعدادماست،استعدادراكم درنظرنگيريد،درست است است كه استعدادچيزي نيست جزقابليت ولي بسياري ازاوقات مهمترين ارزش هرچيزي به استعدادش وبه آن جاي خالي اش است، يك كوزه باوجوداينكه بيشترتوجه مي كنند به دسته وبه فرمش وبه رنگش اما مهمترين بخش كوزه كه به آن شان كوزه بودن را مي دهد همان خالي بودنش است وگرنه بقيه اش ارزشي ندارد ؛اين استعدادوقابليت براي قبول آن آب رحمت ،اين گنج وجودماست وما نبايد خودمان را از آب شور پركنيم وقابليت خودمان راازدست بدهيم تاروزي برسدكه بگوييم اي كاش خاك بودم، يعني صرف استعداد بودم چون آن استعدادراضايعش كردم ؛پس ظرفيت زياد گنج است وظرفيت نامتناهي گنج نامتناهي است واين گنج خازنش روح الامين ،يعني روح القدس است كه درمريم وجودماكه همان زهدان قابليت ماست ومي تواندعيسي هستي راوعيسي عشق را به دنيا بياورد،اين را آن روح الامين مي دمددروجودماوماصاحب آن گنج مي شويم
حقيقت انسان
،انسان ازنظركردن درذات خودش درك مي كندكه من اين بدن نيستم چون اكثراوقات ما غافليم ازبدن واصلاتوجهي نداريم به بدن بيشتراوقات مادرسوداهاي خودمان هستيم اگرشب است به خواب واگر روزاست به سوداي عالم گرفتاريم پس چطوراست كه خودمان را ادراك مي كنيم؟ اگرما اين بدن هستيم هرلحظه كه خودمان را ادراك مي كنيم بايدسروكله اين بدن پيدابشود چون نمي شودكه گل را كه حقيقتش چيزي نيست جز ساقه وگلبرگها وبرگها را تصوركنيدولي هيچ چيزي ازاجزايش نيايدجلوي نظرتان، شما گل را تصوركنيدمي بينيدكه به هرحال يا برگش مي آيد يا ساقه اش ميآيد يا گلبرگش ،چون گل غيرازاين چيزي نيست اگرشماهم غيرازاين بدن چيزي نيستيد،چرااين همه كه خودتان را ادراك مي كنيد ومي فهميد كه خوشبخت هستيد يا نه غمگين هستيد يا نه دردداريديا نه ،چرااينها هيچ كدام متضمن ادراك هيچ جزئي از اجزاي بدنتان نيست پس ازاين آيه كه وفي انفسكم افلا تبصرون خيلي چيزها درك مي كنيد ازجمله اينكه ما اين بدن نيستيم
عشق من
دراين عالم هرصدايي كه مي شنويد صداي عشق من است اگربلبل داردآوازمي خواندمي گويدعشق من،هرحركتي درعالم هست حركتش به طرف عشق من است واين راهم شماداريدميشنويدلحظه به لحظه وهم داريدمي گوييدمنتهامراتب عشق متفاوت است يك كسي عشق من اوهدف بلندي است يكي عشق من اوكتاب است ويكي يك محبوبي است ولي همه اين صداي عشق من را هم دارندمي گويند وهم مي شنوند، مهمترين چيزي كه آدم دراين عالم دلش مي خواهد بشنود،همان صداي عشق من است يعني دلش مي خواهد يكي به اوبگويدعشق من وضمناخودش هم دلش مي خواهديك معشوقي داشته باشدكه به اوبگويدعشق من ،اگرمابخواهيم همه هنرهابه كمال برسد اين دوكلمه را هم بايدبگوييم و هم بشنويم اگرمعشوقي نداشته باشدآدم كه صبح كه بلندميشودبه خاطرعشق او كار كند شكوفا نمي شودوتمام استعدادي كه دروجودش هست بارورنمي شود،وقتي آدم گوش مي كندوميبيندكسي نمي گويدبه اوعشق من خلقش تنگ مي شودچون محبوب ترين چيزنزدماهمين صداي عشق من است واگرآدم محبوب نباشدخوشبخت نيست واگربخواهدمحبوب شود بايد زيبايي وكمال كسب كند ودائماكاركندتاجمالي وكمالي كسب كند ومحبوبيت انسانهامال هارموني وتناسباتي است كه كسب مي كنند
سخنان دکتر الهی قمشه ای+قسمت اول
سخن نوشت
ازدواج آخر
همه بالاخره می گذارندومی روند،ماآخرسربایددست درآغوش خودمان کنیم؛ آخرین مشتری وآخرین کسی که بایدبااوازدواج کنیدخودتان هستیدسعی کنیدهیچ عیبی نداشته باشید،خیلی بایدزیباباشیدچون بایدخودتان راتحمل کنید
همسفرزندگی
چون عشق اشتراک درمسیراست هردونفری که می خواهندباهم ازدواج کننداولین سوالی که بایدازهم بپرسنداینست که توداری کجامیروی ؟اگرهردونفرگفتنددارندمیروندبسوی خداونداینهاعاشق هم میشوند، وفقط دراینصورت است که انسان دراین مسیر یارپیدامی کندوگرنه هرکدام دریک ایستگاهی پیاده می شوند،انسان بایدبرودتا برسدبه آن ایستگاه نهایی که دیدارپروردگاراست
افی الله شک
معنای آیه افی الله شک فاطرالسموات والارض این نیست که نباید در خدا شک کرد بلکه معنایش این است که خداوند آن مفهومی است که هیچ شکی نمی توان دراوکردو هروقت به یک معنایی دست یافتید که دیدید نمی توانیددر آن شک کنید، آن خداوندست
وحدت وجود
خداوندشبیه هیچ کس نیست چون وجود محض است ،وجود نمی تواند دوتاباشدولی ماهیت می تواند هزارتا چیز باشدچون عامل دویی ماهیت است نه وجود اگردوتاچیزداریم به خاطراینست که دوتاماهیت داریم اما وجودچون ماهیت ندارد نمی توانددوتاشود
شعر
شعر همه اش رمزاست وعلت اینکه بصورت رمز بیان شده است برای این است که اصلااین حقایق گفتنی نبوده واین ساده ترین صورتی بوده که امکان داشته این حقایق رابیان کنند
چمن
جمن ونزهتگاه اهل معرفت آنجایی است که سخن خداهست
گوشه چمن جایی است که انسان ازغوغای خلق وآشوب دنیافراغت داشته باشد ،این چمن می تواندخانه شما باشددوستان را دعوت کنید خانه تان وصحن خانه تان را بکنید صحن چمن وازمیخانه حافظ و مولانا واین بزرگان قرض کنیدوبرای دوستانی که اهل این معانی هستندشعربخوانید
گول خوردن
آدم فقط وقتي گول مي خورد كه صاف نيست وگرنه نمي شودكه انسان فرق دروغ باراست رانفهمدچون دروغ خيلي طعم وبوو مزه اش باراست فرق مي كند
بوي كبروبوي حرص و بوي آز درسخن گفتن بيايد چون پياز
آنچان كه اگر شامه ظاهري ماسالم باشد بوي پيازرامي توانيم تشخيص دهيم
اگرشامه باطني ما هم سالم باشدمي توانيم تشخيص دهيم و مي توانيم اطلاعات رابگيريم
احوال پرسي
احوال پرسي هاي ما بصورت تعارف درآمده وسريع تمام مي شودولي وقتي مي گوييم حال توچطوره؟ يعني واقعادلم مي خواهدبدانم ومي خواهم بيايم درزندگي تووبدانم چه نيازي داري؟ما اگرواقعاحال هم رابپرسيم خيلي ازمشكلات حل مي شود
دل
اگرروح ماوسعت بيشتري پيداكند تمام آنچه كه دردل تمام آدمها است را مي توانيم بگيريم ماگيرنده مان ضعيف است وگرنه قيافه آدمهاراكه نگاه كنيد مي فهميد كه دردل او چيست اينكه مي گويندازدل به دل روزنه اي هست يعني شبكه اتصالي هست ولي مابه دليل اشتغال دائم به خودمان ونفسانيات خودمان نمي توانيم ازدل هم باخبرشويم ما اگرصاف بشويم ازاحوال هم بي اطلاع هم باخبرمي شويم
اينترنت
امروزه تمام سلولهاي عالم پرازعلم ودانش وآگاهي شده است وفقط شمابايددستوربدهيدواطلاعات رابگيريد،ازطريق شبكه اينترنت تمام كتابهاي عالم دراختيارشماخواهدبوداكراتصال ما محدودباشد فقط هاردديسك خودمان خواهدبودوچندتا سي دي اي كه داريم ولي اگرمتصل شديم به شبكه اينترنت تمام اطلاعات دراختيارماخواهدبودولي يك شبكه اينترنت بزرگتري هست كه هنوزبه آن دسترسي پيدانكرده اندوآن شبكه اينترنتي است كه انبياواوليا وشعراي آسماني به آن شبكه متصل مي شوند،آنچنان كه شعراي آسماني مي گويندكه ما شعرنمي گوييم بلكه الهه شعررا صدامي كنيم واو مي آيدوشعروداستان راتعريف مي كندچون اوازعالم بالا به آن شبكه دسترسي دارد
دروغ
دروغ خودش جهنم است اگرشماعميق شويدمتوجه مي شويدكه همين الان دروغ آتش است به محض اينكه آدم دروغ مي گويدنظام فكري اش به هم مي خوردوتمركزحواسش راازدست مي دهدوكم حافظه مي شودوهزارعيب رواني پيدامي كندآدم هاي دروغگوازسلامت فكربرخوردارنيستندتمركزحواس كه عامل خلاقيت است درآنهاازبين مي رودچون آدم دروغگواضطراب داردچون مي داندكه دروغ خوب نيست ودلش هم نمي خواهدكه فاش بشودوهردروغ آدم رابه دروغ ديگري مي كشاندويك دوتادروغ انسان كه فاش شدهويت او زيرسوال مي رودهيچ چيز بدترازاين نيست كه وقتي انسان حرفي مي زندمردم نگاه كنندكه اين آقاراست مي گويديادروغ ،هيچ چيز بهترازاين نيست كه وقتي آدم حرفي زدهمه بگوينداين آقاوقتي حرفي زدراست است؛ بنابراين شخصيت اجتماعي انسان وحضورآدم درجامعه به هم مي خوردواين ادامه پيدا مي كندتاقيامت وبه شكلهاي ديگري ظهورپيدامي كندواينطورنيست كه شمارابه خاطردروغ مجازات كنندبلكه خوداين دروغ مجازات شماست
انسان الهي
ما چون يكي هستيم يك كارهم بيشترنكنيم صدتاكارنكنيم ويك كاربكنيم بعضي ها تقسيم مي كنندكارهارابه كاردنيوي مثل خوردوخواب وزن و بچه وكامپيوترومدرسه و… ويك كارهايي را هم مي گويندكاراخروي مثل نمازوروزه وكارهاي خيريه و… ؛درصورتيكه هم چنين چيزي نيست بلكه بايدانسانهاراتقسيم كردبه انسانهاي الهي وانسانهاي دنيوي،اگرانسان الهي شد،خوردوخواب او هم الهي مي شود چون به خاطرخدازندگي مي كندوبخاطرخداپشت كامپيوترمي نشيند وبه خاطرخداكتاب مي نويسدوهمه اش مي شودكاراخروي وعاشق خداونداصلاكاردنيوي نمي كند، انسان الهي بشويدوبرويددنبال دنيا وهزارتاكاربكنيدتاوجودتان منشا خيروبركت بشود وخلاقيت وسازندگي و آباداني ايجادبشود ؛انسان هست كه الهي مي شود يا دنيوي،اگردنيوي شديد همه كارهايتان دنيوي مي شودوحتي حج و نمازوزكاتتان هم دنيوي مي شود،وقتي روي آدم به طرف دنيا وهواهاي نفساني خودش بودديگرتفاوتي نمي كندكه به كدام طرف بايستدونمازبخواند چون به هرطرف بايستددراصل به طرف خودش ايستاده ونماز خوانده
http://ghomshei.ir/
رنج
گر چه بر روي زمين انبوه مردابها و رنجها هست، آن كه سبُك پاست بر سر گِل و لاي چنان مي دود و مي رقصد كه بر سر يخ هموار.((نيچه))
آرام باش اي دل غمگين! از شِكوه بس كن؛ پشت ابرها هنوز خورشيد مي درخشد؛ سرنوشت تو همان است كه ديگران دارند. در هر زندگي بايد بارانهايي فرو ريزد و برخي روزها تيره و حزن انگيز باشند.((هنري لانگ فلو))
اي ستاره ي نيرو، تو را مي بينم كه ايستاده اي و بر درد منلبخند مي زني؛ تو با دست فولادين خود اشاره مي كني و مننيروي خويش را باز مي بابم.((هنري لانگ فلو))
رنج هاي مشترك در پيوند با ما هستند و حقير اند، چون رنج ها حقير اند.((فرناندو پسوا))
رنج كشيدگان راستين گردهم نمي آيند و گردهمايي تشكيل نمي دهند. هركس رنج مي كشد، به تنهايي رنج مي كشد.((فرناندو پسوا))
اندوه تلاش گران سخت كوش بدترين نوع اندوه است.((فرناندو پسوا))
رنجور را چشم بر گرفتن از رنج خويش و به فراموشي سپردن خويش لذتي مستانه است.((نيچه))
هرگاه كه دردمندي را هنگام درد كشيدن ديده ام، از شرم اش شرمسار شده ام، زيرا به ياري برخاستن من غرور اش را پايمال كرده است.((نيچه))
شاعران و هنرمنداني كه از سينه تنگي [ = آسم ] رنج مي برند، كاري مي كنند كه قهرمانانشان بيش از همه نفس نفس بزنند: آنها چيزي از آرام و سبك نفس كشيدن نمي دانند.((نيچه))
كسي كه رنج هايش را بر صفحه ي كاغذ آورد، نويسنده اي اندوهگين مي شود: اما وقتي به ما بگويد از چه رنج مي بُرد و چرا اكنون در شادماني آرميده، نويسنده اي جدي به شمار مي رود.((نيچه))
پيمانها و قراردادها ي هنری همانا ابزارهاي هنري غالب براي دريافت شنوندگان هستند، زباني مشترك و فراگرفته با مشقت بسيار، كه با ياري آن هنرمند مي تواند به راستي خود را به كسي كه با او سخن مي گويد بشناساند.((نيچه))
بيش از همه، ظريفترين و كاري ترين حيوانات آماده ي رنج و سختي هستند.((نيچه))
آدمي مي خواهد [ بر آسيب رسان ] رنج و اندوه ببارد. به عكس، اندك نشاني از ايمن كردن خويش از زيان هاي بعدي، در منظر انتقامجو ديده نمي شود.((نيچه))
آه، بر چه ملال ها بايد چيره شد و چه مايه عرق بايد ريخت تا آدمي بتواند رنگهاي خودش، قلم موي خودش و بوم خودش را پيدا كند!((نيچه))
مرد بزرگوار هرگز كسي را شرمسار نمي كند و خود از ديدار دردمندان شرمسار نمي شود.((نيچه))
بينش
ناخوشي ها و بيماريهاي ما قادرند به گونه اي پيش بيني ناپذير به ما كمك كنند!((ويليام جيمز))
….
لازمه قضاوت، شكيبايي به هنگام شنيدن، انديشيدن به هنگام گفتن، بينش به هنگام رسيدگي و بيطرفي به هنگام قضاوت است.((سقراط))
….
درياي خروشان زندگي با طوفانها و موجهاي بزرگ همراه است. امواج سهمگين حوادث در مسير زندگي از پيشرفت مردان بزرگ جلوگيري مي كند. پيروزي از آن كساني است كه با داشتن عقل و تدبير، سينه حوادث را بشكافند و با كمك دانش و بينش بر مشكلات غلبه نمايند.((؟))
….
سرنوشت آينده ما از كوشش جسمي ما نيست، از طرز فكرها و ديدگاه هاي ما است.((برايان تريسي))
….
بينش حقيقي در قلب صورت مي گيرد؛ امور اساسي با چشم ديده نمي شوند.((آنتوان دوسنت اگزوپري))
….
بزرگي و كوچكي اختلاف آدمها در اين است كه نگرش آنها سازنده است يا تباه كننده.((جان ماكسول))
….
هر چه از كوه بالاتر رويم، چشم انداز گسترده تري را مي بينيم.((ويكتور هوگو))
….
خدا را شكر كنيد كه نعمتها و موهبت هايش به دليل بينش محدود ما متوقف نمي شود.((كاترين پندر))
سخنان بزرگان
انسان خوشبخت نمي شود، اگر براي خوشبختي ديگران نكوشد.((دوسن پير))
—
بهره من از دانش و حكمت تنها اين بود كه بر جهل خود دانا شدم.((بقراط))
خوشبخت ترين افراد كسي است كه دانش و حكمت ديگران را قدر بداند و از خوشبختي ديگران احساس خوشحالي كند.((گوته))
—
سه عادت از عادت نااهلان است : يكي خود را بي عيب پنداشتن، دوم ديگران را در مرتبه دانش از خود فروتر نهادن، سوم به علم خويش خرم بودن و خود را به قدم انتها دانستن و در غايب كمال پنداشتن. ((مرزبان نامه))
—
عشق، تاج زندگي و سعادت جاوداني است.((گوته))
—
بين شكست و پيروزي يك قدم بيشتر فاصله نيست و مردم از ترس شكست، شكست مي خورند.((ناپلئون بناپارت))
..
اگر در ميان مردم حتي يك آدم بيدار وجود داشته باشد، حقيقت هرگز نمي ميرد.((؟))
—
اگر در ميان مردم حتي يك آدم بيدار وجود داشته باشد، حقيقت هرگز نمي ميرد.((؟))
—
خيلي كم اتفاق مي افتد كه نسبت به آنچه داريم احساس رضايت و خشنودي كنيم و در عوض، هميشه براي آنچه كه نداريم تاسف مي خوريم و غصه دار هستيم.((شوپنهاور))
—
همه چيز چون بسيار شود، خوار و ارزان گردد، مگر علم و دانش كه هر چه بيشتر شود، عزيزتر گردد.((مثل چيني))
آنتوني رابينز
زماني مي انديشيم بهترين راه كمك به بيچارگان آن است كه الگوي خوبي براي آنها باشيم تا بدانند شيوه هاي بهتري نيز براي زندگي وجود دارد و به آنها كمك كنيم تا بتوانند خودشان زندگي خود را اداره كنند
ما دنيا را آنچنان كه هست نمي بينيم، زيرا ماهيت امور از نقطه نظرهاي گوناگون قابل تفسير است
اگر مغز خود را خوب به كار گيريد، عظمتي به زندگي شما مي دهد كه هرگز در رؤياهاي خود آن را نمي ديديد
از زندگي در بخشش است؛ سخاوت به زندگي انسان معنا مي بخشد
آنتوني رابينز
سخنان حکیمانه بزرگمهر
ستوده و نیک فرجام کسی است که دادگر و نیکنام و در کردار و گفتار به هنجار باشد . بزرگمهر بختگان
آنچه دلخواه همه است جز تن درستی نیست ، که اگر کسی روزی از آن محروم شد آرزویی جز بدست آوردنش ندارد . بزرگمهر بختگان
فر و شکوه زمانی فزونی می یابد که دانا نزدمان ارجمند باشد ، و کام بدخواه را به زهر بی اعتنایی بیالایم . بزرگمهر بختگان
برترین دانش ها یزدان پرستی است . بزرگمهر بختگان
دانایان روشندل می دانند که دوران زندگی دراز نیست ، تن آدمی از این جهان است و روان از سرای دیگر . بزرگمهر بختگان
دل در آرزوی آنچه دسترسی بدان متصور نیست نباید بست ، از آنکه مایه رنج تن و بلای جان است . بزرگمهر بختگان
کسی در شمار دانایان است که بر آنچه از دستش رفته افسوس نخورد ، از نایافته به رنج نباشد ، چون در طلب مرادی با سختی رویا رو شود سست نگردد و دل به ناامیدی نسپارد . بزرگمهر بختگان
خود را با هوس نزدیک مکن که خرد از تو روی بر می تابد . بزرگمهر بختگان
اگر خرسند و رضا باشی زندگی به دلخواه می سپاری . بزرگمهر بختگان
در آیین خرد در هر کاری اندیشه باید . بزرگمهر بختگان
برای آدمی دشمن دانا از دوست نادان بهتر است . بزرگمهر بختگان
دیو کین و دیو سخن چینی گزنده است . سخن چین هرگز جز به دروغ لب نمی گشاید . گفتارش همیشه بی فروغ است .دو روی و سخن چین از مهر یزدان بی بهره اند و از او در هراسند . بزرگمهر بختگان
هرکس گوش نصیحت نیوش داشته باشد ، و دل به آموختن بسپارد ، بسا سخنان سودمند که از دانایان بشنود . بزرگمهر بختگان
کسی که زبانش را از بد گفتن باز دارد ، و دل هیچ کس را به گفتن سخنان زشت نیازارد . بزرگمهر بختگان
به نزدیک خردمندان چهار چیز بر پادشاهان عیب است : ترسیدن در میدان جنگ ، گریز از بخشندگی ، خوار داشتن رای خردمندان ، شتابزدگی و نا آرامی و بیقراری در کارها . بزرگمهر بختگان
سخنی که سودی در آن نیست نگفتن بهتر ، چه سخن بی سود در مثل مانند، آتشی است که دودش بسیار و گرمی و فروغش سخت اندک باشد . بزرگمهر بختگان
برای نادان پیرایه ای سزاورتر و زیباتر از خاموشی نیست . بزرگمهر بختگان
فرخنده روزگار کسی است که اهرمن او را از راه راست بیرون نبرد و همواره بی گناه زندگی کند . بزرگمهر بختگان
کسی که به حکمت پروردگار معتقد و خستو باشد به بد ونیک روزگار نمی پردازد چنین بنده ای در پرستیدن یزدان بیشتر می کوشد و از بد سکالی و پیروی دیوان می پرهیزد ، ناکردنی نمی کند و از رنجه کردن بی گناهان بیزاری می جوید . بزرگمهر بختگان
نام جستن بی دلیری میسر نمی گردد ، و زمانه از بددلان بیزار است . بزرگمهر بختگان
اگر شاه به تو مهربان باشد دلیر و گستاخ مشو ، از آنکه طبع شاه چون آتش است و دل شیر از آن می هراسد . بزرگمهر بختگان
اگر کوه با همه سنگینی و عظمت و صلابت که وی راست فرمان شاه را سبک دارد تیره رای خیره سری بیش نیست . بزرگمهر بختگان
به هنگام نبرد هوشیار و نگهدار تن خویش باش . چون دشمن در برابر تو ایستاد بر آشفته مشو و تدبیر نیکو کن . بزرگمهر بختگان
دل کسی که خاطر شاه دادگر از او مکدر باشد جایگاه دیو است . بزرگمهر بختگان
هر کس را سرنوشتی مقدر است . یکی روز و شب در طلب سربلندی و سروری به جان می کوشد و بهر ه اش جز خستگی و فرسودگی و نامرادی چیزی نیست . به تعبیر دیگر در کنار چشمه روشن و گوارا تشنه می ماند. از سوی دیگر بی هنری بختیار ، بی آنکه تن به کار و کوشش بسپارد ، روزگار بر او می خندد و از همه گونه آسایش و آرامش برخوردار می گردد . پروردگار چنین خواسته و تدبیر بر تقدیر کارگر نمی افتد . بزرگمهر بختگان
دانش برترین داده های یزدان پاک است . خردمند همیشه سرور است ، بزرگمهر بختگان
هر که تن درست و نیرو دارد هرگز سخن نادرست نمی گوید . دروغگویان همه بیمار و ناتوان و زبون اند . بزرگمهر بختگان
آنکه طالب آسایش جان و تن است باید شکیبا و بردبار باشد ، در دوستی و داد و ستد با مردم کژی و کاستی و فریبکاری نکند . چون گناهی از کسی بیند و بر او دست یابد ببخشد ، و کینه خواه و تیز خشم و دشمن سوز و نا بردبار نباشد . بزرگمهر بختگان
آنکس بر خویشتن نگهبان دارد که برای رسیدن به هوس و آرزوهای کوچک قدر نیکخویی و جوانمردی را نشکند ، و اگر فزونی و کامیابی بد روزگار را دید تن به پستی و زبونی نسپارد . بزرگمهر بختگان
بخشنده نیکخوی آن کس است که به بخشش جانش را آراسته گرداند . دور از جوانمردی است که بخشنده بر آن کسی که چیزی به او داده یا خیری رسانده منت نهد . بزرگمهر بختگان
ده چیز بر ده گروه خاصه بر دانش پژوهان نکوهیده است : دروغ گفتن به فرمانروا ، سپهبدی که زر بر سپاه خویش نپراگند ، مرد سپاهی که از پیکار بهراسد ، دانشمندی که چون چیزی در نظرش مطبوع افتد دل به هوس سپارد و از گناه نترسد ، پزشکی که خود بیمار و دردمند شود . تنک مایه ای که به دروغ به سرمایه و دارایی خویش نازد ، سفله ای که بر هر کس که چیزی دارد رشک برد ، خردمندی که زود خشم بود ، و به چیز کسان طمع ورزد ، کسی که رهنمایی از نادان امید دارد ، و آنکه کارگاه و یا بنیادی سترگ را به کاهلی سپارد ، و بی خردی که خردجوی نباشد . بزرگمهر بختگان
آدمی باید از گناه بپرهیزد ، هر چه را به خویش نمی پسندد به دوست و دشمن خود روا ندارد . بزرگمهر بختگان
خرد بر سر جان چون افسری تابنده است و مدارا و مهربانی به قدر همسنگ خرد است . بزرگمهر بختگان
آنکه به خداوند پاک و مهربان بیش از دگران امید و بیم بسته است ، بیش از همه در خور ستایش است . بزرگمهر بختگان
روشندل و نکته دان کسی است که سخنان کوتاه و پر معنی بگوید . بزرگمهر بختگان
دل اهل دانش وقتی شاد می گردد که بردبار بوده و مردم بی شرم را به خویش نزدیک نکند . بزرگمهر بختگان
زورمندترین و پر گزنده ترین اهرمن آز است ، که دیوی است ستمکار و دیر ساز . بزرگمهر بختگان
خردمند هرگز غم آنچه را از دستش رفته نمی خورد ، حتی اگر عزیز ترین کسش مرد و وی را به خاک سپرد ، شکسته غم و درد نمی گردد ، دیگر آنکه مرد خردور از نادیدنیها چنان دل می کند که باد از بید می گذرد . بزرگمهر بختگان
پادشاهان مردم دوست برگزیدگان پروردگارند . بزرگمهر بختگان
مال هم مایه سربلندی و آسایش است ، و هم سبب خواری و پریشانی . اگر به آیین خرد صرف شود آفریننده شادی و برآورنده نام نیک است ، اما اگر بنهند و نخورند یا چنانکه باید بکار نبرند بهای سنگ و گوهر شاهوار یکی است . بزرگمهر بختگان
اگر امیدواری که رنجت بار نیکو دهد هرگز گفتار آموزگاران را خوار مدار و از فرمانشان سر مپیچ . بزرگمهر بختگان
توانگر کسی است که به آنچه خداوند توانا نصیبش کرده خرسند باشد . زیرا شوریده بخت تر و پراکنده خاطرتر از آزمند کسی نیست . بزرگمهر بختگان
بیدارترین ، هشیارترین ، و پسندیده ترین کسان ، دانای سالخورده ای باشد که دانش به تجربت آموخته است . بزرگمهر بختگان
آنکه در طلب کمال است باید خرد ور و با دانش باشد . بزرگمهر بختگان
به بسیار گفتن آبروی خود مبر . بزرگمهر بختگان
خوشا به حال پیمان منشانی که وجودشان به پیرایه پاکی و شرم آراسته شده . بزرگمهر بختگان
اگر پرسند کیستی باید هنرهای خویش را بشماری . بزرگمهر بختگان
باید پیوسته به پروردگار بی همتا رو آوریم ، در هر کاری او را بینا دانیم و باور کنیم که روزی ده مختار اوست . بزرگمهر بختگان
آز مایه نگرانی و تشویش خاطر است . بزرگمهر بختگان
در حق کسی که قدر نیکمردی نشناسد نیکی نشاید . بزرگمهر بختگان
گشاده دلان بختیارانند . بزرگمهر بختگان
آسوده حال کسی است که بردبار است . بزرگمهر بختگان
آن که آرزوی سروری دارد باید هنر بسیار داشته باشد. بزرگمهر بختگان
هرگز در کژی و کاستی نمی کوبد و جز ره رادی و راستی نمی پوید . بزرگمهر بختگان
هفت چیز نشان بی خردی است : خشم آوردن بر بی گناه ، بخشش به ناسزاوار ، ناسپاسی به یزدان ، پراکندن راز ، دست زدن به کار ناسودمند ، اعتماد به مردمان نا استوار ، لجاج و ستیهندگی در درغگویی . بزرگمهر بختگان
کسی که در انجمن خاموش بماند دل آسوده است . هوش و دل و جان از شنیدن و به خاطر سپردن سخن دانندگان توشه می یابد . بزرگمهر بختگان
هنر خردمند در این است که عیب خویش را دریابد و به رفع آن بکوشد . بزرگمهر بختگان
چون به کسی اجازه دادی که در حضورتو سخن بگوید بر او درشتی و تندی مکن و بمان تا سخنش را به پایان برد . بزرگمهر بختگان
چون دل راست اندیش و زبان راستگو باشد در کاستی و نادرستی بسته می شود . بزرگمهر بختگان
از دانش آموختن هیچ زمان ناآگاه ممان ، گرچه در این راه رنجها کشی ، مبادا که دلت از آموختن ناتوان و آشفته گردد . بزرگمهر بختگان
خرد ، آدمی را گرانبهاترین چیز است ، و خداوند خرد در هر دو جهان کامروا و سرافراز است . و اگر از خلعت خرد محروم بود دانش بجوید ، چه دانشور سرور سروران است . و اگر از آن هم بی بهره بود باید دلیر باشد و در میدان نبرد بی باک باشد تا در نظر پادشاه گرامی ، و پیوسته شاد و فرمانروا باشد .و اگر این نیز نداشت دیگر درخور زنده ماندن نیست ، و بهتر است که مرگ وی را دریابد . بزرگمهر بختگان
آنکه در آموختن جهد نمی کند هرگز نباید در انجمن دانایان لب به گفتار بگشاید . بزرگمهر بختگان
دوستان برای نخجیر دشمنان چون تیر و پیکان اند . بزرگمهر بختگان
در نظر خردمند شادیی که غم به دنبال دارد بی ارزش است . بزرگمهر بختگان
تن به تن آسانی و کاهلی نباید سپرد . کاری باش و از این راه شادی و آسایش فراهم کن . بزرگمهر بختگان
چون بخشنده ای با مستحق بخشش و کرم کرد در دل احساس شادی و فرح کند ، و ببالد . اما نیکی کردن به ناسزاوار روا نیست ، چه او هرگز قدر احسان را نمی شناسد و همچنانکه از خار خشک گل نمی روید ، ارج نهادن به نیکی را نمی داند . اگر از گنگی یا کری چیزی بپرسیم دور نیست که به گونه ای پاسخ گوید ، اما نشدنی است که نااهل و ناسزاوار قدر احسان را بشناسد و سپاس گوید . بزرگمهر بختگان
بد نژادان و بدگوهران اشتباه کار را باید از درگاه خویش براند تا نیکان از گزندشان در امان بمانند . بزرگمهر بختگان
شهریاری در خور آفرین است که مردمان راستگو و پرهیزگار از او گزند نیابند . و شراندیشان و بدان از بیمش اشتباه و گناه نکنند . بزرگمهر بختگان
رشک بردن زهر جان است ، و همنشینی و همزبانی با مردمان سخن چین و دو روی پر گزند . بزرگمهر بختگان
اگر کسی نه در وقت ضرورت سخن گفت قدرش شکسته می شود . بزرگمهر بختگان
خردمند به چیزی که اگر به دستش نیاید غمگین و دلازرده می شود ، هرگز دل نمی بندد . بزرگمهر بختگان
گرانبهاترین خلعت ایزدی خرد است . اگر زورمندی بی خرد باشد در حقیقت ناتوان و خوار و بی خریدار است . بزرگمهر بختگان
مرگ نادان به از زندگی اوست . بزرگمهر بختگان
اگر روزی به چیزی نیازمند شدی به ملک و مال و دیگر اسباب حشمت و بزرگی خویش مناز . به کار و پیشه ای بپرداز که نامت سبک و ننگین نشود . بزرگمهر بختگان
دوستی برای خود برگزین که به گاه سختی و درماندگی مددکارت باشد. بزرگمهر بختگان
در نظر مردم سخن سنج قدر سخن بیش از گنج است . بزرگمهر بختگان
کوشیدن به کار ناشدنی خلاف خرد است که در آهن به آب رخنه نتوان کرد . بزرگمهر بختگان
مبادا که از دشمن همزور بیم کنی ، اما اگر در نبرد سستی نمایی نگون بخت و شکسته می شوی . بزرگمهر بختگان
بیهوده گوی در نظر هیچ کس قدر ندارد . بزرگمهر بختگان
همرزمان هوشیار اختیار کن ، و اگر خصم بر تو تیز گردیداز او برمتاب . اما چون یقین کردی که در برابر او تاب پایداری نداری به جنگ مکوش و با خصم پر توان میاشوب . بزرگمهر بختگان
در خوردن اندازه نگهدار که پر خوردن مایه زورمندی نیست . بزرگمهر بختگان
چون دانستی که خدا از خاکت آفریده کردنکشی و خود رایی مکن . بزرگمهر بختگان
اگر بخردی هرگز گرد بدی مگرد ، که نیکوترین کسان آن بود که بیرون و دترونش پاکیزه و نیک باشد . بزرگمهر بختگان
دل آدمی بنده آرزوست ، سرشتها یکسان نیست ، هر کس خویی دارد ، و جویا و خواهان چیزی است . بزرگمهر بختگان
خرد در نظر گاه مردمان آزاده و نیکخو جهان پر از شادی و شکوه می نماید . بهره خردمندان و امید واران همیشه شادکامی است . بزرگمهر بختگان
دبیر اگر رایمند و هوشمند باشد ، خط نیکو بنویسد ، کم گو ، پارسا، شکیبا ، با دانش ، راستگوی، وفادار ، و تازه روی باشد شرف همصحبتی فرمانروا را می یابد . بزرگمهر بختگان
هر که را زر و سیم و خواسته است باید در خرج کردن اندازه نگهدارد ، نه چندان گشاده دست باشد که مدتی کوتاه بی چیز و بینوا گردد ، و نه چندان در نگهداری آن بکوشد و برخود سخت بگیرد که به مال اندوختن و خست طبع منسوب و معروف شود . بزرگمهر بختگان
هرگز سخنی که خرد نپسندد بر زبان میاور . بزرگمهر بختگان
دانا هرگز برده و زبون خواسته نمی شود ، و در راه اندوختن مال ، خویش را در تنگی و رنج نمی افگند .اما خصم خرد و روان روشن ، کردار بد است . بزرگمهر بختگان
شتاب زدگی از سبکساری باشد ، و هر که شتابزده باشد و آهستگی ندارد همواره پشیمان و غمناک باشد ، و مردم سبکسار در چشم مردمان حقیر باشد . بزرگمهر بختگان
فرو ریزی سلسله های بزرگ از آن جهت است که بر کارهای بزرگ کاردان خُرد و نادان گماشتند ، و دیگر آن که دانش را و اهل دانش را دشمن داشتندی . بزرگمهر بختگان
خردوران همیشه به راه آزادگان و راستان می روند . بزرگمهر بختگان
خود رایی و خودبینی ، همه کام و مراد خود طلبیدن و دیگران را نامراد و خوار و زبون خواستن ، راه اهرمن ، و دل به بهی و نیکی سپردن راه یزدان است . بزرگمهر بختگان
آنکه پیروی خرد است دل به هوس نمی سپارد . بزرگمهر بختگان
هر که را جان نگهبان تن باشد و خرد به او فرمانروایی کند زندگیش سراسر آسایش و روشنی است. بزرگمهر بختگان
توانگر راستین کسی است که آز در دلش راه نیافته است . بزرگمهر بختگان
شاه به دانایی و خاطر نگهداشتن مردمان نامبردار است نه به خودستایی و کبر و خودبینی و بیدادگری . بزرگمهر بختگان
پرحرف را که دشمن راستی و خصم روان پاک است هرگز نپذیر . بزرگمهر بختگان
بیزاری بجوی از کسی که دریغش می آید که کسی از نیکی و یاری کس دیگر بهره یابد ، نه دانشور است و نه می خواهد که از دانش دیگران سود جوید . بزرگمهر بختگان
دانای روشندل کسی است که به فرمان دیو از راه یزدان پاک جهان آفرین برنگردد. بزرگمهر بختگان
آنکه خشم بر او چیره نشود و بر گنهکار سخت نگیرد از گزند در امان است . بزرگمهر بختگان
دیو خشم چنان پر جوش و خروش است که هوش و خرد را زبون خویش می کند . دیوی پر آژنگ چهر که به هیچ مهربانی آرام نگیرد . بزرگمهر بختگان
هر کس از بند آز برهد ، و پیوسته بی نیاز بماند براستی نیکبخت است . بزرگمهر بختگان
ناسپاس رای و شرم ندارد . بزرگمهر بختگان
خرد در پیکار با دیوان برنده ترین سلاح ها ااست در برابر شمشیر تیز دیو ، خرد جوش است و جان بدان روشن . بزرگمهر بختگان
درگاه فرمانروا بسان دریاست ، جوینده ای از دریا ریگ به کف می آورد و دیگری دُر شاهوار . بزرگمهر بختگان
کسی که بنده گنج و درم نباشد هرگز پراگنده خاطر و دژم نمی گردد . بزرگمهر بختگان
هیچکس پر آوازه و به نیکی سمر نمی گردد مگر آنکه از بدیها بپرهیزد . بزرگمهر بختگان
برای رسیدن به هدف و مقصود بهترین راه آن است که از راه راست رو نگر داند و از گناه بپرهیزد ، بی گمان آرام ، و کام و نام نصیبش می شود . بزرگمهر بختگان
کسی که به آنچه دارد رضا و خرسند است هرگز رنج و تیمار و بدی در دلش راه نمی یابد . بزرگمهر بختگان
ارزش هر کس به قدر خرد اوست . بزرگمهر بختگان
مردم خوش منش خویشتن دار همیشه در نظر همگان گرامی اند . بزرگمهر بختگان
خردمندی که بخشنده و دانشور و دادگر و نژاده باشد هرگز بد خو نمی شود . بزرگمهر بختگان
گیتی همه فسانه و باد است ، و آنچه بر آدمی می گذرد سراسر خواب و خیال را ماند ، آنچنانکه آدم وقتی از خواب بیدار می شود از آنچه به خواب دیده اثر نمی یابد ، تلخیهای و شیرینی های زندگی نیز پایدار نمی ماند . بزرگمهر بختگان
سخنهای بلند و نیکو را فراموش مکن که سخن بر تخت شاهی تاج است . بزرگمهر بختگان
خرسندترین آدم کسی است که دل از مهر و موافقت گردان سپهر برگیرد . بزرگمهر بختگان
امید ، آهستگی و ملایمت زندگی را روشن و شیرین می کند ، خشم و تیزی مایه رنج و بلاست . آهسته رو از عیبجوی می گریزد و شرم و آهستگی را دوست می دارد . بزرگمهر بختگان
آن کس که به آموختن کوشاتر و گوشش به دانش نیوشاتر است ، امیدوارترین کسان است . بزرگمهر بختگان
کسی لیاقت سرفرازی و سروری را دارد که فروتن ، بخشنده باشد ، بکوشد ، بجوید ، با همراهان همدل در طلب دانش و تجربه سفر کند ، و همیشه با همه کس به مدارا و آهستگی رفتار نماید . بزرگمهر بختگان
کسی که دلش از بیم نداری و بینوایی نلرزد وجودش همیشه لبریز شادی است . بزرگمهر بختگان
بیهوده گویان پند آموزند ، زیرا هشیاران عیب ایشان را به دیده می نگرند و از بیهوده گویی می پرهیزند . بزرگمهر بختگان
بد خو چنان به رنج اندر است که از زندگانی و تندرستی و خواسته لذت نمی برد . بزرگمهر بختگان
سنگین ترین چیزها برای آدم بار گناه است . بزرگمهر بختگان
بهترین خو سازش و آشتی خواهی است . بزرگمهر بختگان
هر که نیک نهاد و پاک منش و کوشا باشد ، به آنچه سزاوار است می رسد . بزرگمهر بختگان
رنج در دیدگاه بزرگان
کار دلخواه برگزین تا رنج نبینی . کنفوسیوس
رنج هست، مرگ هست، اندوه جدایی هست،
اما آرامش نیز هست، شادی هست، رقص هست،
خدا هست.
زندگی، همچون رودی بزرگ، جاودانه روان است.
زندگی همچون رودی بزرگ که به دریا می رود،
دامان خدا را می جوید .
خورشید هنوز طلوع میکند
فانوس ستارگان هنوز از سقف شب آویخته است :
بهار مدام می خرامد و دامن سبزش را بر زمین می کشد :
امواج دریا، آواز می خوانند،
بر میخیزند و خود را در آغوش ساحل گم میکنند.
گل ها باز می شوند و جلوه می کنند و می روند .
نیستی نیست .
هستی هست .
پایان نیست.
راه هست.
تولد هر کودک، نشان آن است که :
خدا هنوز از انسان ناامید نشده است . رابنیندرانات تاگور
از بزرگان تنها رنجهاست که باقی می ماند . فردوسی خردمند
رنج منتهی به گنج را کسی خریدار نیست . فردوسی خردمند
سختی های بزرگ به آدمی نیرویی دو چندان می بخشد . ارد بزرگ
مستمند کسی است ، که دشواری و سختی ندیده باشد . ارد بزرگ
دانش ارزش آن را دارد که به خاطر آن رنج ها بکشی . فردوسی خردمند
آنکسی که از رنج زندگی بترسد ، از ترس در رنج خواهد بود . مثل چینی
آنکه آفریننده و با فر است در این جهان رنج های بسیار خواهد خورد . فردوسی خردمند
کسی که خرد ندارد همواره از کرده های خویش پشیمان و در رنج است . فردوسی خردمند
رنجدیده ! اگر بکوشی تا چیزی از مال خویش را به مردم بذل کنی بی تردید رستگاری . جبران خلیل جبران
دل در آرزوی آنچه دسترسی بدان متصور نیست نباید بست ، از آنکه مایه رنج تن و بلای جان است . بزرگمهر
نگاهت رنج عظیمی است، وقتی بیادم میآورد که چه چیزهای فراوانی را هنوز به تو نگفتهام . آنتوان سنت اگزوپری
از دانش آموختن هیچ زمان غافل ممان ، گرچه در این راه رنجها کشی ، مبادا که دلت از آموختن ناتوان و آشفته گردد . بزرگمهر
شاید من بهتر می دانم که چرا بشر تنها حیوانی است که می خندد.تنها انسان است که به شدت رنج می برد و مجبور است خنده را بیافریند. نیچه
بگذار شیطنت عشق چشمان تو را بر عریانی خویش بگشاید ، هر چند آنجا جز رنج و پریشانی نباشد اما کوری را به خاطر آرامش تحمل نکن . دکتر علی شریعتی
امید ، آهستگی و ملایمت زندگی را روشن و شیرین می کند ، خشم و تیزی مایه رنج و بلاست . آهسته رو از عیبجوی می گریزد و شرم و آهستگی را دوست می دارد . بزرگمهر
آن که گرفتار رنج و عذاب شده اما با ذاتش و هویتش همنواست همانند کشتی است که سکانش درهم شکسته و در اطراف جزایر و دریاها سرگردان است و از هر طرف محاط در خطرها ، ای بسا که غرق نشود و به قعر دریا فرو نرود . جبران خلیل جبران
به این زمین گرد که بسرعت می گردد بنگر که درمان ما در آن است و درد ما نیز ، نگاه کن و ببین که نه گردش زمانه آن را می فرساید و نه رنج و بهبودی حال بشر آن را به آتش می کشد ، نه آرام می شود و نه همچون ما تباهی می پذیرد . فردوسی خردمند
ما انسانها اینطور آفریده شده ایم که اگر بدانیم میلیونها سال در جهان باقی خواهیم ماند ولی قرین اندوه و بدبختی خواهیم بود راضی می شویم و حتی خوشحال می گردیم لیکن اگر بفهمیم که از بین می رویم و در عوض هیچ شکنجه و رنج نخواهیم کشید اندوهگین و مایوس می شویم !!! . موریس مترلینگ
در رنجی که ما می بریم ، درد نه تنها در زخم هایمان ، که در اعماق قلب طبیعت نیز حضور دارد.در تغییر هر فصل ، کوهها ، درختان و رودها ظاهری دگرگونه می یابند ، همانگونه که انسان در گذر عمر ، با تجربیات و احساساتش تحول می یابد. در دل هر زمستان ، تپشی از بهار و در پوشش سیاه شب، لبخندی از طلوع نمایان است . جبران خلیل جبران
قلب آدم ها گاهی شکوه می کند چرا که آدم ها می ترسند که بزرگترین رؤیاهایشان را متحقق کنند، چون یا فکر می کنند که لیاقتش را ندارند و یا اینکه نمی توانند از عهده آن برآیند. ما قلب ها از ترس می میریم. تنها از اندیشیدن به عشق های مدفون شده و یا لحظاتی که می توانستند خیلی زیبا باشند و نبودند یا گنج هایی که می توانستند کشف شوند ولی برای همیشه در زیر خاک مدفون ماندند چون اگر هریک از این اتفاق ها بیفتد ما رنج وحشتناکی می کشیم. «قلب من از رنج کشیدن می ترسد» *** همیشه به قلبت بگو: «که ترس از رنج از خود رنج بدتر است» (تاریکترین لحظه شب لحظه قبل از طلوع آفتاب است). پائولو کوئیلو
عشق در نگاه بزرگان
بزرگان در باره عشق چنین گفته اند…..
عشق در نگاه بزرگان
عشق میوه تمام فصل هاست و دست همه کس به شاخسارش می رسد. (مادر ترزا)
عشق نخستین سبب وجود انسانیست . (وونارگ)
عشق همچون توفان سرزمین غبار گرفته وجود را پاک می کند و انگیزه رشد و باروری روزافزون می گردد. (ارد بزرگ)
عشق ما را می کشد تا دوباره حیاتمان بخشد . (شکسپیر)
عشق مانند بیماری مسری است که هر چه بیشتر از آن بهراسی زودتر به آن مبتلا میشوی. (شانفور)
عشق برای روح عادی یک پیروزی و برای روح بلند یک فداکاریست. (کوستین)
عشق هنگامی که شما را می پرورد شاخ و برگ فاسد شده را هرس می کند . (جبران خلیل جبران)
عشق برای مرد از احساسات عمیق و غیر ارادی نیست ، بلکه قصد و عقیده است. (مادام دوژیرادرن)
عشق هوس محبوب شدن نزد معشوق است. (زابوتن)
عشق نخستین بخش از کتاب مفصل بیوفائی است. (ژرژسان)
عشق معجزه ایست . (امیل زولا)
عشق شیرینی زندگیست. ( مارسل تینر)
عشق مزیت دو فردیست که دائم سبب رنج و اندوه یکدیگر می شوند. (سنت بوو)
عشق یکنوع تب و حرارت شدید است. (استاندال)
عشق گل کمیابی است. ( آندره توریه)
عشق حادثه ایست. (کولارن)
عشق چیزیست که به هیچ چیز دیگر شباهت ندارد.(ریشله)
عشق ما را میکشد تا دوباره حیاتمان ببخشد . (بوبن)
عشق شاه کلیدی است که تمام دهلیزهای قلب را میگشاید . (ایوانز)
عشق این توانائی را می دهد که بگوئید ، پوزش می خوا هم. (کن بلانچارد)
عشق یعنی ترس از دست دادن تو . (مثل ایتالیائی)
عشق تاریخچه زندگی است…. اما در زندگی مرد واقعه ای بیش نیست . (مادام دواستال)
عشق همیشگی است این ما هستیم که ناپایداریم ،عشق متعهد است مردم عهد شکن، عشق همیشه قابل اعتماد است اما مردم نیستند. (لئوبوسکالیا)
عشق عبارت است از وجود یک روح در دو کالبد. عاملیست که دو تن را مبدل بفرشته ی واحدی می کند. (ویکتور هوگو)
عشق رمز بزرگیست. (افلاطون)
عشق تجارت خطرناکیست که همواره به ورشکستگی می انجامد. ( شانفور)
عشق نبوغ عقل است. (توسنل)
عشق دردیست که فقط سه دارو دارد: گرسنگی ، انتظار ، انتحار (کراتس)
عشق نمی دانم چیست و نمی دانم چگونه سپری می شود. ( مادموازل دوسگوری)
عشق دردیست شدیدتر از تمام دردهای دیگر ، زیرا در عین حال روح و قلب و کالبد را رنج می دهد. (ولتر)
عشق حیات عاشق را تشکیل می دهد و الا معشوق بهانه است . (آلفونس کار)
عشق ظالمی است که به احدی رحم نمی کند. (کرنی)
عشق ، خطای فاحش فرد در تمایز یک آدم معمولی از بقیه ی آدم های معمولی است. (برنارد شاو)
عشق چیزیست که بیعقلان را عاقل می کند و عاقلان را عاقلتر می نماید و آن ها را که بیش از اندازه عاقلند را کمی بی قید می سازد. (……)
عشق چیزیست که نخست به شما پرو بال می دهد تا بعد بهتر بتواند بدامتان بیندازد. (د. اسمیت)
عشق ، عشق می آفریند . عشق ، زندگی می بخشد . زندگی ، رنج به همراه دارد . رنج ، دلشوره می آفریند . دلشوره ، جرات می بخشد . جرات ، اعتماد می آورد . اعتماد ، امید می آفریند . امید ، زندگی می بخشد . زندگی ، عشق به همراه دارد . عشق ، عشق می آفریند. (مارکوس بیکل)
عشق خوشبختی است که دو طرف برای هم ایجاد می کنند. (ژرژسان)
سخنان حکیمانه
انسان اگر ناخوش باشد و کار کند بهتر از این است که سلامت باشد و بیکار بنشیند . کازوبون
انسان با استقامت قدرت و نفوذ تعقل واستدلال میتواند حتی بر وبا و طاعون غلبه کند . ناپلئون بناپارت
بن و ریشه هستی مانند گردونه ای دوار است که همه چیز را گرد رسم کرده است برسان : گردش روزها ، چرخش اختران و ستارگان ، چرخش آب بر روی زمین ، زایش و مرگ ، نیکی و بدی ، گردش خون در بدن ، حرکت اتم و … ارد بزرگ
به گرسنگی مردن بهتر که نان فرو مایگان خوردن . سعدی
ما در رویدادهای زندگی خود نقشی نداریم، اما در اینکه چگونه آنها را تعبیر کنیم، مؤثر هستیم . نیچه
نفرت به همان اندازه دوست داشتن ، خوب است . یک دشمن می توان به خوبی یک دوست باشد . برای خود زندگی کن، زندگیت را بزیی، سپس به راستی دوست انسان خواهی شد .جبران خلیل جبران
هرکس همان گونه است که فکر می کند پس مراقب افکار خود باشید . ذهن همچون ساعتی پیوسته درحال کار کردن است و باید هر روز با اندیشه های خوب آن را کوک کرد . جی.پی.واسوانی
میان دانستن و دریافت کردن فاصله زیادی است. دانستن دشوار نیست اما دریافت کردن دشوار است. شو کینگ
دشمن چون از همه حیلتی فرو ماند سلسلۀ دوستی بجنباند . پس آنگه به دوستی کارها کند که هیچ دشمنی نتواند . سعدی
یک آموزگار خام می تواند مدتها شاگردان خویش را سرگردان کند . ارد بزرگ
بی خردی اسارت بدنبال دارد .و خرد موجب آزادی و رهایی است . فردوسی خردمند
موفقیت تنها یک چیز است این که : زندگی را به دلخواه خود بگذرانید. کریستوفرمورلی
هستی ما به ناپایداری ابرهای پاییز تماشای تولد و مرگ موجودات همچون نظاره شعلههای آتش یک عمر مانند جرقه رعدی در آسمان چون سیلابی پر شتاب و روان از سراشیبی کوهی . گواتما بودا
هیچ کس نمی تواند ما را بهتر از خودمان فریب دهد .گوته
زندگی بخت آزمایی بزرگی است که فقط بلیط های برنده را می توان دید» ضرب المثل سانسکریت درختان بارور خم می شوند و مردان بزرگ متواضع میگردند، اما شاخه های خشک و مردم نادان می شکنند وخم نمی شوند. یوستین گوردر
انسان وقتی تمام عیار، وحدت یافته، آرام، بارور و شادمان می شود که فرآیند فردیت کامل شود، وقتی که ؛ خودآگاه و ناخودآگاه او بیاموزند در صلح و صفا با هم زندگی کنند و مکمل یکدیگر باشند . ک.گ.یونگ
هنگامه رهایی اهریمن ، هنگام دربند شدن توست . ارد بزرگ
جامعه وجود ندارد جوامع وجود دارد . کوروش
بهترین بخشی را در هر فرد جست وجو کن و این را به او بگو. همه ما به چنین محرکی نیازمندیم، هر بار که از کار من ستایش می شود، فروتن تر می گردم چون احساس نادیده گرفته شدن یا ناخوشایند بودن نمی کنم. نگریستن به عظمت همسایه ات را بیاموز و عظمت خودت را نیز بنگر. جبران خلیل جبران
موفقیت روی ستون های شکست شکل می گیرد . سری چینموی
اگر می خواهید حقیقتاً زندگی کنید، ابتدا مردن را بیاموزید! . توکارام
از آه و نفرین بزرگان و ریش سفیدان هر ایلی باید ترسید . ارد بزرگ
بعضی صلیب را روی گور خود می گذارند و برخی آنرا لنگر کشتی می سازند . کولستون
وجود شما چنان صدای رسایی دارد که نمی توانم سخنانتان را بشنوم. امرسون
عجیب است که ما انسان ها از هر جهت تا به این حد هوشمند هستیم. فضا و ساختمان اتم را کشف می کنیم اما از ماهیت خودمان اطلاعی نداریم یا درک درستی نداریم . یوستین گوردر
مهم نیست که چقدر منزوی هستید و چه مایه احساس تنهایی می کنید، اگر کار خود را حقیقتاً و خودآگاهانه انجام دهید، یاران ناشناخته می آیند و شما را طلب می کنند. میگوئل سرانوی
ما انتخاب کرده ایم که به بخش هایی از وجود خود اجازه بودن ندهیم و درنتیجه مجبور هستیم انرژی روانی بسیاری را صرف پنهان نگه داشتن آنها بکنیم. دبی فورد
ناتوان ترین آدمیان، آنانی هستند که نیروی بدنی خویش را به رخ دیگران می کشند . ارد بزرگ
مبارزه است که قدرت می آورد نه استراحت. استائل
کسی که زیاد سفر می کند قصدش فرار از مبدأ است نه رسیدن به مقصود . میگوئل د اونامونو
لازم نیست گوش کنید، فقط منتظر شوید. حتی لازم نیست منتظر شوید، فقط بیاموزید آرام و ساکن و تنها باشید. جهان آزادانه خود را به شما پیشکش خواهد کرد تا نقاب از چهرهاش بردارید انتخاب دیگری ندارد؛ مسرور به پای شما در خواهد غلطید . فرانتس کافکا
«کارما» گواه جاودان آزادی انسان است اندیشهها و گفتار و کردارمان تارهای پیلهای است که پیرامون خود میتنیم . سوامی ویو کاناندا
دانای فرزانه بیآنکه گام سپارد، میداند بیآنکه بنگرد، میبیند بیعمل، سامان میدهد . لائو تسه
اگر شیفته کارت نباشی ، روانت بیمار می شود و در نهایت پیکرت از پای در خواهد آمد . ارد بزرگ
بیشتر کسانی موفق شده اند که کمتر تعریف شنیده اند . امیل زولا
دو اشتباه بسیار بزرگ یکی این است که قبل از موعد اقدام به عمل کنیم و دیگری این است که فرصت مناسب را از دست بدهیم . کوئیلو
آنکه کارهایم به دست اوست، یار وفادار من است، از هر تعلق و دلبستگی بری است و به هر موجودی مهر می ورزد. او به سویم می آید . اگاواد گتیا
اگر غذایی نامطبوع بخوری، آبی ناگوار بنوشی و بر خم بازوانت بالین بسازی، هنوز می توانی سرور و شادمانی را بیابی . کنفسیوس
غفلت بورزید تا سرگشته بمانید. بجویید تا بیابید! . منسیوس
هر قدر به دیگران احترام بگذاریم ، به ما احترام خواهند گذاشت . ارد بزرگ
آنگاه که هنر خوار می گردد جادو ارجمند می شود . فردوسی خردمند
اندیشه کردن به این که چه بگویم، بهتر است از پشیمانی از این که چرا گفتم. سعدی
سکوت دردناک است. اما در سکوت است که همه چیز شکل می گیرد و در زندگی ما لحظه هایی هست که تنها کار ما باید انتظار کشیدن باشد. درون هر چیز در اعمال هستی، نیرویی هست که چیزی را می بیند و می شنود که هنوز قادر به درکش نیستیم، هر آنچه امروز هستیم، از سکوت دیروز زاده شده است. جبران خلیل جبران
به راستی که شماری بسیار از مردم با یاوه گویی های خود نشان می دهند که میان تهی هستند اما اندکی از آنان نیز با سکوت خود نشان می دهند که الهی هستند. تاولر
فصیح ترین زبان عمل است . شکسپیر
از دیروز بیاموز برای امروز زندگی کن و امید به فردا داشته باش . آلبرت انیشتن
آدمهای پاک نهاد درهای وجودشان را پس از ناسپاسی می بندند نه پیش از آن . ارد بزرگ
ای سالک ، یکی یکی ، قدم به قدم . راهی نیست . راه با پیمودن پدید می آید . با پیمودن است که راه را می سازی ، و اگر واپس بنگری ، هر آن چه میبینی ، فقط رد گام هایی است که روزی پاهایت دوباره آنها را می پیماید . ای سالک ، راهی نیست ، راه با پیمودن پدید می آید . آنتونیو ماچادو
تنها نشان زندگی رشد کردن است . جان هنری
صداقت نخستین فصل دفتر دانایی است . تامس جفرسن
کسی که می تواند انجام می دهد و کسی که نمی تواند به دیگران یاد می دهد . جرج برنارد شاو
آنچه سبب امنیت روح می شود ایمان است . گارودی
صدها راه برای پند و اندرز دادن وجود دارد اما بیشتر بدترین گونه آن ، که همان رو راست گفتن است را برمی گزینیم . ارد بزرگ
هرچه بیشتر دعا کنید خداوند بیشتر دوستتان خواهد داشت . امام صادق(ع)
غیر ممکن ها را انجام دادن نوعی لذت است . والت دیسنی
انسانیت نیازمند حقیقت است . بیکن
تنها زندگی ارزشمند است که صرف دیگران شود . آلبرت انیشتن
رُلهایی که در صحنۀ زندگی به عهدۀ ما واگذار شده است به انتخاب و اختیار ما نبوده و تنها وظیفۀ ما این است که آنها را به خوبی بازی کنیم . اپیکتت
کسی که چند آرزوی درهم ورهم دارد به هیچ کدام از آنها نمی رسد مگر آنکه با ارزشترین آنها را انتخاب کند و آن را هدف نهایی خویش سازد . ارد بزرگ
برای کوبیدن یک حقیقت ، خوب به آن حمله مکن ، بد از آن دفاع کن . علی شریعتی
چاره ترس روبرو شدن با چیز ترس آور و تماشای آن است . روتر فورد
بیم و امید همیشه توام با هم هستند . لاروشفوکو
ای بشر بی شعوری که نمیتوانی کرمی را بیافرینی …. با این وجود یک دو جین خدا میسازی . مونتنی
هرگز با پو ل نمیتوان یک سرباز خوب ، معلم خوب ، هنرمند خوب، یا یک کارگر خوب ساخت .. . جان راسکین
سعادت مثل پروانه ایست که روی برگهای گل به خواب رفته باشد . به مجرد اینکه نزدیکش بروی بالهای خود را باز کرده و در فضا پرواز می کند . آندره تواید
سکوت بهترین تحقیر است. برنارد شاو
خود را فدا کنیم بهتر است تا دیگران را نابود کنیم. گاندی
یک خانواده خوشحال چیزی جز یک بهشت زود رس نیست. برنارد شاو
آن که از مرگ می ترسد از خودش می ترسد. حسن زاده آملی
فرمانرویانی که گوش به فرمان مردم دارند در زندگی جز رامش و آوای نوش نخواهند شنید . فردوسی خردمند
آیا از بخشندگی و مهربانی که نخستین حالات خداوند است ، در ما نشانی هست ؟. ارد بزرگ
نگذاریم تقویم وساعت ، این حقیقت را یادمان ببرد که لحظه لحظه زندگی ، یک معجزه است و در پس آن ، حقیقتی . اج – جی – ولز
بیشتر مردم دعا نمی کنند فقط التماس می کنند. برنارد شاو
به تجربه آموختم که انسانها هرگز از تجربه چیزی نمی آموزند. برنارد شاو
هر که احسان های خود را بشمارد خود را از بین برده است. امام حسین (ع)
بهترین سیاست صداقت است. سروانتس
هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند مانع پویندگی ما شود . ارد بزرگ
برکت عمر را در روشنایی چشم و فرح دل را در مشاهده نیکوان دانید . عبید زاکانی
زندگی یعنی جستجوی دائم . لامارتین
تنهایی در بهشت هم ارزشی ندارد . برنارد دوسن پیر
هیچ تنهایی وحشتناک تر از خود پسندی نیست. امام حسین (ع)
هرگاه بتوانم بعد از هر شکست لبخند بزنم شجاع خواهم بود. ناپلئون بناپارت
نمی توان امید داشت ، آدم های کوچک رازهای بزرگ را نگاه دارند. ارد بزرگ
برای انسان تیره بخت، مرگ تخفیف در مجازات زندان زندگی است . الکساندر چیس
طبیعت هنر خداوند است. دانته
از دیروز بیاموز. برای امروز زندگی کنو امید به فردا داشته باش. آلبرت انیشتن
رقابت تا زمانی پسندیده است که کار به حسادت نکشد. دکارت
دوستس مسئولیتی شیرین است. نه یک فرصت. جبران خلیل جبران
بدگویی ، رسوایی در پی دارد . ارد بزرگ
اگر دوستت را در تمامی شرایط درک نکنی. او را هرگز درک نخواهی کرد. جبران خلیل جبران
زمان استادبزرگی است که بسیاری ازمشکلات را حل می کند. کرنی
ثروتمند واقعی کسد است که بخششی داشته باشد. کسی که از این عمل امتناع کند مسکینی بیش نیست. سوجین
نیرومندترین مردم کسی است که خشم خویش نگه دارد. افلاطون
خـدایا تـو چگونه زیـسـتـن را به مـن بـیاموز مـن خـود چگونه مُـردن را خـواهـم آموخـت . علی شریعتی
با ولخرجی تنها مال نمی رود ، زمان ارزشش فراتر است ، و آن هم نابود می شود . ارد بزرگ
ابلیس مانند نیکخواهان پیش می آید ، ابتدا عهد و پیمان می گیرد ، سپس راز می گوید . فردوسی خردمند
دوستت دارم ؛ نه به خاطر شخصیت تو ؛ بلکه به خاطر شخصیتی که در هنگام با تو بودن پیدا می کنم . گابریل گارسیا مارکز
از شاعر نخواهید خودش را شرح دهد، نمى تواند. افلاطون
بیشترین تأثیر افراد خوب زمانى احساس مى شود که از میان ما رفته باشند. امرسون
ستایش گران میهن ، زنان و مردان آزاده اند . ارد بزرگ
زود پاداش دادن، کمال بزرگوار است. امام على (ع)
تاریخ تکرار بى پایان خطاهاى زندگى است. لورنس دورل
سرانجام کشف شد که صاحب بیمارترین افکار و خشن ترین قلبها مردانی هستند که زود به زود عاشق می شوند. روسکین
بیچاره مردمی که فرمانروایانش رایزن ! ، و رایزنانشان فرمانروا هستند . ارد بزرگ
هنوز خنجر خون آلود قاتلی پهلوی مقتولش نیامده که پنجۀ ثالثی گلویش را می فشارد . محمد مسعود
گوش شنونده همیشه در جست و جوی سخن خردمندانه و حکیمانه است . فردوسی خردمند
سربر گریبان فرو بر، از دل خویش بپرس آنچه را که مى داند. شکسپیر
دوستی تنها برآیند نیاز ما نیست از خودگذشتگی نخستین پایه دوستی ست . ارد بزرگ
هیچ کس به خرد غایى نرسد، مگر آن را در خود جست وجو کند. اینشتین
تاریخ حقیقتى است که سرانجام به افسانه و افسانه دروغى است که سرانجام به تاریخ مى پیوندد.جین کاکتیو
انسان تنها یکبار زندکی میکند درنتیجه , امکان آن بسیار کم خواهد بود که چیزی را دوبار تجربه کند که بیشترین شوق و هیجان را باو میداد!!! . لانگه لونینگ
از آنجایی که می توانیم آینده را کنترل کنیم نباید آن را پیش بینی نماییم ( درست همانطوری که هوای درون خانه را پیش بینی نمی کنیم زیرا آن را کنترل می کنیم).تا آنجایی که می توانیم به تغییراتی که نه برآنها کنترل داریم نه انتظارشان را داریم (مثل راندن اتومبیل) واکنش فوری و موثر نشان دهیم ، به پیش بینی آن نیازمند نیستیم.هرچه بیشتر بتوانیم خود را با چیزی که کنترلی بر آن نداریم سازگار کنیم ، نیازمان به کنترل آن کمتر می شود. راسل ایکاف
شهامت گله ، ناشی از چوپان بیدار است . ارد بزرگ
اگر قرار است قانونی برای شاد بودن داشته باشید، بگذارید این باشد: برای شاد بودن من لازم نیست حتما چیزی در زندگی ام رخ دهد. من شادم برای این که زنده ام! زندگی موهبتی است که به من داده شده و من از آن لذت می برم.” مجله سبز
اگر آماده نباشیم ارزشمندترین زمان ها را نیز از دست خواهیم داد ، و کسی که آماده نیست بخت کمتری برای پیروزی خواهد داشت ، آمادگی یعنی بروز بودن در هر حرفه و کاری . ارد بزرگ
آرامترین کلماتند که طوفانی را با خود به همراه می آورند . افکاری که با پای کبوتران پیش می آیند جهان را مسخر می سازند . نیچه
مسلم است که در زندگی بسیار ساده تر است که انسان به داخل شهر رفته در رستورانی ساکت وآرام به آسوده گی بنشیندونوشیدنی خود را بآرامی بنوشد در زمانیکه اساس زندگی بر پایهء تلاش جهد وسازنده بنا شده است!!! . آریلد نیگوست
من فکر میکنم هیچ احساسی رهائی و آزادی بیشتری را به کسی نخواهد داد وقتی که جرأت کنی در زندگی بمانند یک اتومبیل مجدد بچرخی و دور بزنی!!! . ماریه بونه ویس
پادشاهی که مردمش از او فروتر بنشینند در فزونی و برتری نیست او در ته چاه کبر و خود بینی فرو افتاده است . ارد بزرگ
من احساس میکنم همواره بدنبال چیزی هستم که هرگز نخواهم یافت!!! . أوله نوئرر
اگر شغلی داری که هیچ سختی در آن نیست پس بدان که اصلاً شغل نداری. ماکلوم اس فوربس
بسیاری افراد زمان زیادی را صرف می کنند تا زندگی خود را بسازند بی آنکه بدانند در این جستجو هرلحظه در حال زندگی کردن هستند!!! . پئر بُورتن
بزرگترین اشتباه و چاله زندگی یک زیاده خواه ، در آنست که پیش از کسب آمادگی لازم پشت میز مدیریت بنشیند . ارد بزرگ
برای من سفر مانند مجازاتی ست که بخود می دهم در زمانی که زندگی در نگاهم بسیار آزار دهنده و تلخ می شود!!! . برگلیوت هوبک هاف
پول در تمامی دنیا مانند یک بیماری ویروسی است که مردم دنیا نمی توانند از شر آن خلاص شوند!!! . جورج آپنس
رابطه من با پول ، این گونه است که من هرگز اهمیتی به آن نمی دهم . اینگوارد آمبیورسن
سعی نکنیم بهتر یا بدتر از دیگران باشیم، بکوشیم نسبت به خودمان بهترین باشیم. مارکوس گداویر
اندوخته ای با ارزشتر از تندرستی ، نمی شناسم . ارد بزرگ
بیشتر بدبختی های ما قابل تحمل تر از تفسیرهایی است که دوستانمان دربارۀ آنها می کنند . کولتون
برای من بزرگترین مسئله دو جانبه در زندگی این است که عاشق کسی باشم که عاشقانه دوستم دارد! . ماریا مُراستُود
داشتن یا بدست آوردن کسی آنقدر ها مهم نیست آنچه مهم است این است که عاشقانه یکدیگر را دوست داشته باشند ! . اوآ سی دبرِرگ
من فکر میکنم همه زندگی رویائی ست از عشق! . أوله پاسه
من میدانم که من زیباترین عشق خود را در یک کتابخانه ملاقات خواهم کرد! . هاوارد سیلته
جز نامیدی و افسردگی هیچ بن بستی در زندگی آدمی نیست . ارد بزرگ
جز مرگ را ، هیچ کسی از مادر نزاد . فردوسی خردمند
اگر بکوشی و در پی نصیبی حتی برای خود باشی بدان که صالحی . جبران خلیل جبران
در میان ملکات ذهنی ، حافظه بیش از همه می شکفد و پیش از همه می میرد . کولتون
پیشرفت تنها در سایه آمادگی همیشگی ما بدست می آید . ارد بزرگ
خوشبختی میان خانه ی شماست، بیهوده آن را در میان باغ دیگران می جویید. مارک اورل
راز خوشبختى در این است که بدانید دیگران دلیل خوشبختى شما هستند. لرد تنیسون
آدم های حقیر،انسانهای والا را دیوانه میپندارند. چرا که این انسانها سرشت نامعقول تری داشته و به سمت چیزهای استثنائی جذب میشوند:چیزهایی که هیچ جذابیتی برای بسیاری از مردم ندارند . فردریش نیچه
هرکسی درس مخصوص به خود را می گیرد. ما می توانیم به سه طریق واکنش نشان دهیم
زندگی من مجموعه ای از درسهایی است که به آن نیاز دارم، درسهایی با نظم و ترتیب تمام در زندگی ام روی می دهد.( این سالمترین برخورد است و حد اکثر آرامش ذهن را تامین می کند.)
زندگی یک مسابقه بخت آزمایی است اما من از هر اتفاقی که در زندگی روی می دهد نهایت استفاده را می برم (این دومین انتخاب خوب است و کیفیت متوسطی را به زندگی می بخشد)
چرا همیشه همه بلاها سر من می آید؟ (این طرز برخورد نهایت ناکامی و بدبختی را تضمین می کند)
ما در زندگی مرتبا با درسهای تازه ای روبرو می شویم و تا زمانی که درسی را یاد نگیریم مجبور به گذراندن دوباره آن هستیم. آندرو متیوز
ارزش استاد را دانستن هنر نیست ، بلکه بایستگی و وظیفه است . ارد بزرگ
در زندگی هیج چیز مهم تر از این نیست که با قلب خود در صلح باشی. نینا کارین مونسن
من هرگز اجازه نخواهم داد پول مانع کاری شود که می خواهم انجام دهم!!! . کارستن ایس شن
در کار یک سیاستمدار عشق بایدنقطه یا نشانه هر هدف باشد!!! . رئول استین
این کمکی نیست که تو مداوم کاری را انجام دهی که از عهده ء آن بر میائی مهم این است کاری را بتوانی انجام دهی که تاکنون نمی توانستی و یاد نگرفته بودی!!! . بیانجار هُوُف
آدمیانی اندک ، تنها به هدف می اندیشند ! و بسیار کسان که هدفشان جز خانه نشین کردن همان گروه و دسته کوچک نیست . ارد بزرگ
ایمان و باور ما در ابتدای هر مسئولیت دشواری تنها عاملی است که موفقیت نهایی مان را تضمین می کند.
وقتی انتظار بهترین پیشامد را دارید نیروی مغناطیسی از مغزتان خارج می شود که بهترین ها را جذب می کند .
اگر انتظار بدترینها را داشته باشید از مغز قدرت دافعه ا ی رها می کنید که سبب می شود بهترینها از شما بگریزد حیرت انگیز است . ویلیام جییمز
آن که در طلب کمال است باید خرد ور و با دانش باشد . بزرگمهر
تولد و مرگ اجتناب ناپذیرند ، فاصله این دو را زندگی کنیم . سانتا بان
و کدامین ثروت است که محفوظ بدارید تا ابد؟
آنچه امروز شما راست ، یک روز به دیگری سپرده شود.
پس امروز به دست خویش عطا کنید ، باشد که شهد گوارای سخاوت ، نصیب شما گردد ، نه مرده ریگی وارثانتان. جبران خلیل جبران
خویشتن و مردم را هنگامی می شناسی ، که تنها شوی . ارد بزرگ
از ابرانسان است که انسان های برتر دلگرمی و شجاعت می گیرند . فردریش نیچه
تغییر آن چیزی نیست که می آموزیم آن چیزهائی ست که از دست می دهیم . جوستین گاردر
دنیا پر از مشکل گشاهائی ست که بدنبال مشکل ها می گردند!!! . پئر اسلاکرتس وُوگ
ابله ترین آدمیان آنانیند که با مسخره نمودن شایسته گان شاد می گردند . ارد بزرگ
انسان نمیتواند کیف پول خود را در قلب خود داشته باشد!!! . تئو کوریت زینسکی
یک ریاضی دان کسی است که به تنهائی می نشیند وسعی می کند مشکلی را حل کند که حتی خودش هم نمی دانست چنین مشکلی وجود دارد!! . آتله سربرگ
غذایی را بخور که می پسندی ,لباسی را پبوش که مردم می پسندند. ادیبان
اول اندیشه، وانگهی گفتار . لائوسته
اولین درسی که والدین باید به فرزندان خود بیاموزند، صداقت است. شوپنهاور
اگر سخن چون نقره است، خاموشی چون زر پربهاست. لقمان
در پشت هیچ در بسته ای ننشینید تا روزی باز شود . راه کار دیگری جستجو کنید و اگر نیافتید همان در را بشکنید . ارد بزرگ
ازدواج چیزی جز یک دوستی که به تصویب پلیس رسیده است نیست . سارا برنار
دانش اقتصادی چیز شیرینی است اما برای اقتصادانان در این معقوله هیچ دینامیت هیجان یا کششی در آن پیدا نمی شود بخصوص در مقابل آنانی که بدنبال رویا و آرزوهای بزرگ می روند و سعی می کنند آنرا انجام داده و کنترل کنند!!! . فرانس ویدربئرگ
در تصور من زندگی مانندنقطه ای روشن در تاریکی ست . شل استاه
این نظر شخصی من است : شاد بودن مهمترین کاری ست که یک انسان می تواند انجام دهد!!! . تیرین لیسه
هیچ گاه برای آغاز دیر نیست ، همین بس که به خود بگویم این بار کار نا تمام را پایان می دهم . ارد بزرگ
آن که به خداوند پاک و مهربان بیش از دگران امید و بیم بسته است ، بیش از همه در خور ستایش است . بزرگمهر
اینکه کسی تبهکار اجتماعی باشد مانند این است که هفت سال با کوشش و سختی در دانشگاه تحصیل کرده باشد اما هیچ چیز نیآموخته باشد!!!. أوله جیمز اوناستاد
آزادی باجی به مردم نیست ! چرا که مال و داشته آنهاست. ارد بزرگ
جوان بودن مانند رها بودن در باد است که سریع نیز می گذرد! . نیلسه أوله أفته بُرو
هر انسان یک جزیره است درمیان دریای عشق و محبت ، که انسانها را بهم وصل می کند!. أوسه ریتر ایویدسن
انسان! خودت به یاری خود برخیز! . بتهوون
میهن دوستی ، دسته و گروه نمی خواهد ! این خواستی است همه گیر ، که اگر جز این باشد باید در شگفت بود . ارد بزرگ
اگر به عمق اعتقادات نفوذ کنیم، درخواهیم یافت که تمام ارزش ها بی پایه و عقل ناتوان است. هر اعتقاد به صحت و درستی هر چیز ضرورتاً نادرست است. چون جهان حقیقی وجود ندارد. والاترین ارزشها خودشان را نابود میکنند و هدفی در کار نیست، چرا که هیچ وقت پاسخی نمی یابند . فردریش نیچه
این کودکان فرزندان شما نی اند ، آنان پسران و دختران اشتیاق حیاتند و هم از برای او .از شما گذر کنند و به دنیا سفر کنند ، لیکن از شما نیایند . همراهی تان کنند ، اما از شما نباشند. جبران خلیل جبران
گاهی بی رنگی از هر رنگی زیباتر و مفیدتر است. شاتو بریان
ارزش هر کس به قدر خرد اوست . بزرگمهر
پیدا کردن شیطان کاری بسیار ساده است کافی ست باطراف خود بنگریکمی نخواهد پائید که اثری از او پیدا خواهی کرد! . آندریاس شارت,وورد
من خداوند را باور و قبول دارم مشکل اینجاست که آیا او هم مرا قبول دارد؟! . أوله پأئوسه
جهان همواره در حال دگرگونی و رشد است نباید این پویندگی را زشت دانست ، باید همراه بود و سهمی از این رشد را بر عهده داشت . ارد بزرگ
در هر یک نفسی که می کشی هم آسمان موجود است هم زمین! . لایف أوترسن
تا زمانی که احساس می کنم نقاشی ونقش اصلی را نیافته ام به کشیدن ادامه خواهم داد! . پئر کلیوا
وقایع خوش زندگی مثل درختان سبز و خرمی است که وقتیکه از دور نظاره شان می کنیم خیلی زیبا به نظر می رسند ولی به مجرد آنکه نزدیکشان شده و در داخلشان می رویم زیبائیشان هم از بین می رود ، شما در این موقع نمی توانید بفهمید زیبائیش به کجا رفته ، آنچه می بینید چند درخت خواهد بود و بس. شوپنهاور
گریه چرا ؟ فتح را آرزو کنید. استفن گرین
داروهای تلخ را با روپوش شیرین می پوشانیم چرا حقیقت و اخلاق را نیز با لباسهای زیبا نپوشانیم ؟ . شامفورت
اگر می خواهی بزرگ شوی ، از کردار نیک دیگران فراوان یاد کن . ارد بزرگ
سخت ترین مأموریت که گرفتم این بود که پرنده ای را شاد بسازم با وجود داشتن پرنده های در یخچال اینکار بسیار سخت بود!!! . فاین هالد
در واقعیت امر همهء انسانهای بالغ بمانند کودکانی در پشت نیمکت مدرسه در ماه اگوست(مهر در ایران)هستند! . جانیکن إورلاند
اندیشه همه گیر مردمی همیشگی نیست زیرا همواره دستخوش دگرگونی بدست جوانان پس از خود است ورود جوانان به آرامی ، آرمانهای نو پدید می آورد ، و اگر آرمان گذشتگان نتواند خود را بازسازی کند ناگریز نابود می گردد . ارد بزرگ
بسیارند کسانی که قادر به انجام کاری هستند اما نمی توانند بیشتر از این که هستند باشند!!! . جاکوب ولمان
هیچ دلیلی ندارد شاگردی را عصبانی وپریشان کنیم و سپس به تماشای او بنشینم! . ماریا بن ست واگارد
از فلاسفه می خواهم که به دنبال حقیقت نروند چون حقیقت نیاز به پشتیبان ندارد . فردریش نیچه
اراده ی مرد عامل خوشبختی اوست. شچدرین
آنکس بر خویشتن نگهبان دارد که برای رسیدن به هوس و آرزوهای کوچک قدر نیکخویی و جوانمردی را نشکند ، و اگر فزونی و کامیابی بد روزگار را دید تن به پستی و زبونی نسپارد. بزرگمهر
بهترین لحظات زندگی من لحظاتی بود که در خواب گذراندم. بتهوون
خوارترین کارفرما کسی است که با ندادن و یا کم کردن دستمزد زیر دست فرمانروایی می کند . ارد بزرگ
اشکهای دیگران را مبدل به نگاههای پر از شادی نمودن بهترین خوشبختی هاست . بودا
هدف زندگی باید براساس این باشد :که درپیری با سلامت از دنیا بروی اما یک عمر قلبی جوان داشته باشی!!! . اوسه ریتر اویدسن
کلمه مانند آب روان است که براحتی جاری میشود! . توالد استول تندبئرگ
هرگز کسی که استعداد خوبی در تایپ کردن دارد پروفسور نخواهد شد!!! . لوسی اسمیت
بدی را با عدالت پاسخ دهید، مهربانی را با مهربانی. کنفوسیوس
در پشت هیچ در بسته ای ننشینید تا روزی باز شود . راه کار دیگری جستجو کنید و اگر نیافتید همان در را بشکنید . ارد بزرگ
اگر قرار است انسان روزی تعادل روحی خود را از دست بدهد و بشکند بهتر آن است که در جوانی باشد چرا که بعد از آن محکمتر وقدرتمند تر زندگی خواهیم کرد! . آرید هالاند
انسان آن چیزی خواهد شد که خود باور دارد! . أودنه ساندروُل
هر چیزی که بیرون از محدوده آبرو باشد جز شکست وتباهی نتیجه ای نخواهد داشت!! . سامر سومروم
اگر می خواهی بزرگ شوی ، از کردار نیک دیگران فراوان یاد کن . ارد بزرگ
پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آنست که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی. مهاتما گاندی
از ابرانسان است که انسان های برتر دلگرمی و شجاعت می گیرند . فردریش نیچه
ناراستی ها یمان را بپذیریم چرا که بهانه آوردن ، دو چندان آنها را سنگین می کند . ارد بزرگ
رنجدیده ! اگر بکوشی تا چیزی از مال خویش را به مردم بذل کنی بی تردید رستگاری . جبران خلیل جبران
برای کوبیدن یک حقیقت ، خوب به آن حمله مکن ، بد از آن دفاع کن . علی شریعتی
اولین درسی که والدین باید به فرزندان خود بیاموزند، صداقت است. شوپنهاور
آرمان ما نباید موجب نابودی دیگران گردد آرمانی ارزشمند است که بهروزی ما و دیگران را در پی داشته باشد . ارد بزرگ
چون دل راست اندیش و زبان راستگو باشد در کاستی و نادرستی بسته می شود . بزرگمهر
بدون باختن برنده نمی شوی. مثل روسی
انسان فرزند کار و زحمت خویش است. داروین
جریان های آلوده به مرداب خواهند رسید سخن گفتن از آنها، زندگیمان را تباه می سازد . ارد بزرگ
مردم پست و دون همانند سراب مانند که چون کمی به آنان نزدیک شوی به زودی پستی و ناچیزی خود را بر تو آشکار سازند. گوته
در همه چیز همه چیز هست!!! . ضرب المثل فرانسوی
اینکه من چیزهائی خوبی آموختم که هیچ جوابی برآن پیدا نمی شود! . هلگه توُروُند
بهترین چیزهائی که همیشه منظور من بوده است, آرزو می کردم که مد نظرم نبود!!! . فرانس ویندر بررگ
وسرانجام اینکه من از حماقت های خود در زندگی پخته شده ام! . الینُور فلور
جایی که شمشیر است آرامش نیست . ارد بزرگ
هرگز نمی توانیم صفت خوبی را در دیگران بشناسیم مگر اینکه از آن بویی برده باشیم . چینگ
رسیدن به راستی و درستی چندان سخت و پیچیده نیست کافیست کمی به خوی کودکی برگردیم . ارد بزرگ
اگر امروز حتی یک کلمه از دیروز بیشتر بدانید مسلماً شخص دیگری هستید . چاحیت
از دشتمن خودت یکبار بترس و از دوست خودت هزار بار. چارلی چاپلین
علت هر شکستی عمل کردن بدون فکر است. الکس مکنزی
هیچ رخدادی از اندیشه ما پاک نخواهد شد چه زشت و چه زیبا . تنها گذر زمان است که آنها را کم رنگ می کند . ارد بزرگ
بدبختی انسان از جهل نیست از تنبلی است. دیل کارنگی
آنچه ما بکاریم درو می کنیم و سرنوشت ما را به جزای کارهایمان خواهد رسانید. اپیکوس فیلسوف
در این روزگار ما به خاطر اندیشه ها می جنگیم و روزنامه ها سنگرهای ما هستند . هاینه
اگر به سخنی که گفته اید با تمام وجود پایبند هستید، دیگر نیازی نیست برای آن پوزش بخواهید . ارد بزرگ
سرچشمه همه فسادها بیکاری است، شیطان برای دست های بیکار، کار تهیه می کند. پاسکال
در مملکتی که فقط دولت حق حرف زدن دارد، هیچ حرفی را باور نکنید . دکتر علی شریعتی
کار و کوشش ما را از سه عیب دور می دارد، افسردگی، دزدی و نیازمندی. ولتر
بیش از حد عاقل بودن، کار عاقلانه ای نیست. مثل فرانسوی
جواهر بدون تراش و مرد بدون زحمت ارزش پیدا نمی کنند. مثل چینی
آنکه از دشمن داشتن می ترسد ، هرگز دوست واقعی نخواهد داشت . هزلت
حسد همچون مگس است که همه جای بدن سالم را رها می کند و بر روی زخمهای آن می نشیند . چایمن
ریشه کارمند نابکار ، در نهاد سرپرست و مدیر ناتوان است . ارد بزرگ
شاید بتوانید دست و پای مرا به غل و زنجیر کشید و یا مرا به زندانی تاریک بیافکنید ولی افکار مرا که آزاد است نمی توانید به اسارت در آورید. جبران خلیل جبران
زاد روز ما با تاری نادیدنی به هزاران زاد روز دیگر گره خورده است ، مرگ هم زاد روزیست همانند زاده شدن که بدرودی است به جهانی دیگر…ارد بزرگ
چون دانستی که خدا از خاکت آفریده کردنکشی و خود رایی مکن . بزرگمهر
شاخ پربار سر بر زمین می نهد و عظمت آن هم چنان در فروتنی او جلوه گر است. گاندی
تولد و مرگ اجتناب ناپذیرند، فاصله این دو را زندگی کنیم. سانتابان
عشق همچون توفان سرزمین غبار گرفته وجود را پاک می کند و انگیزه رشد و باروری روزافزون می گردد . ارد بزرگ
همت آن است که هیچ حادثه و عارضه ای، مانع آن نگردد. ابن عطا
مرد بلند همت تا پایه بلند به دست نیاورد از پای طلب ننشیند. کلیله و دمنه
صاحب همت در پیچ و خم های زندگی، هیچ گاه با یاس و استیصال رو به رو نخواهد شد. ناپلئون
بعضی ها طوری هستند که دوستانشان هرقدر از آنها پایین تر باشند بیشتر دوستشان دارند . چترفیلد
برای پویایی و پیشرفت ، گام نخست از پشت درهای بسته برداشته می شود . ارد بزرگ
باری ؛ زرتشت در مردم نگریست و حیران بود. سپس چنین گفت :
انسان بندی است بسته میان حیوان و ابر انسان ؛ بندی بر فراز مغاکی.
فرارفتنی ست پر خطر ؛ در – راه – بودنی پر خطر ؛ واپس نگریستنی پر خطر ؛ لرزیدن و درنگیدنی پر خطر.
آنچه در انسان بزرگ است این است که او پل است نه غایت ؛ آنچه در انسان خوش است این است که او فراشدی ست و فروشدی . فردریش نیچه
نوابغ بزرگ زندگی نامه بسیار کوتاهی دارند. امرسون
نه ترن، نه ریل ها، اصل نیستند، اصل حرکت است. ژیلبر سیسبرون
مصمم به نیک بختی باش، نیک بخت می شوی. لینکلن
بدی را با عدالت پاسخ دهید، مهربانی را با مهربانی. کنفوسیوس
اگر می خواهی در برابر قاضی نایستی، قانونمند زندگی کن. ولتر
جهان را نگه دارید، می خواهم پیاده شوم . اوبالدیا
دشمنی و پادورزی ، به آدم خردمند انگیزه زندگی می دهد . ارد بزرگ
کسی که حق اظهار نظر و بیان فکر خود را نداشته باشد، موجودی زنده محسوب نمی شود. مونتسکیو
زندگی دشمن شما نیست، اما طرز فکرتان می تواند دشمن شما باشد. ریچارد کارسون
در عشق ، یک و یک می شود یک . ژان پل سارتر
انسان محکوم است که آزاد باشد ، چرا که به محض پرتاب شدن به این دنیا ، مسئول کرده های خویش است . ژان پل سارتر
همه چیز کشف شده است مگر چگونه زیستن . ژان پل سارتر
لجن عذاب آب است . ژان پل سارتر
وقتی ثروتمندان جنگ به پا می کنند ، این فقرا هستند که می میرند . ژان پل سارتر
لحظه ای که ( توهم جاودان بودن ) را از دست بدهی ، زندگی هم معنایش را از دست می دهد . ژان پل سارتر
خدا دایره ای است به مرکز همه جا و محیط هیچ جا . امپدوکلس
آدمی از بخت و اقبال بت ساخته است تا بی قیدی و بی توجهی خود را توجیه کند . دموکریت
در این هستی هیچ چیز وجود ندارد مگر اتم و فضای خالی ، هر چیز دیگری پندار آدمی است . دموکریت
من داناترین انسان ها هستم ، زیرا یک چیز می دانم که دیگران نمی دانند ، و آن این که هیچ چیز نمی دانم . سقراط
در دوستی درنگ کن ، اما وقتی دوست شدی ثابت قدم و پایدار باش . سقراط
دانش حقیقی این است که همه بدانیم که نادانیم . سقراط
زندگی بدون تحقیق و جستار ارزش زیستن ندارد . سقراط
آنگونه باش که می خواهی به نظر برسی . سقراط
باید بخوری تا زنده باشی ، نه آنکه زنده باشی تا بخوری . سقراط
نمی توانم چیزی به دیگران بیاموزم ؛ فقط می توانم وادارشان کنم که بیندیشند . سقراط
فلسفه متعالی ترین موسیقی هاست . افلاطون
با سرانگشت عشق هر کسی شاعر می شود . افلاطون
دانایان حرف می زنند چون چیزی برای گفتن دارند . احمق ها حرف می زنند چون باید چیزی بگویند . افلاطون
سگ ، همان روحی را دارد که فیلسوف . افلاطون
چیزی در جهان بهتر از دوست واقعی نیست . آکویناس
چیزی که همیشه پیرو چیز دیگر باشد ، مرده است . آکویناس
مسافرت چیزی است ، تقریبآ مثل حرف زدن با آدمیان قرن های قبل . دکارت
فراغت ما در فلسفه است . توماس هابز
بی نوایان دارویی جز امید ندارند . نیچه
نیکی و سود خویش را در زیان دیگران مخواه . زرتشت
انسان، دنیایی از عجایب است . ارسطو
امروز به شمار نویسندگان وب نوشتهای اینترنت بنگاه سخن پراکنی و خبرگزاری ایجاد شده است پنهان سازی خبری در جهان امروزین بسیار خنده آور و کودکانه است . ارد بزرگ
آن کس که همیشه شاگرد باقی می ماند، زحمات آموزگارش را به خوبی جبران نمی کند . نیچه
سرنوشت یک ملت غالبا بستگی داشته است به خوب کار کردن و خوب کار نکردن جهاز هاضمه نخست وزیران ملت . ولتر
هستی ما به ناپایداری ابرهای پاییز تماشای تولد و مرگ موجودات همچون نظاره شعلههای آتش یک عمر مانند جرقه رعدی در آسمان چون سیلابی پر شتاب و روان از سراشیبی کوهی . گواتما بودا
یک ساعت کوهنوردی از یک قدیس و یک ابلیس ، دو برادر می سازد . نیچه
عجبا ! این خانم اثری از عقل و هوش دارد ؛ از کجا این دو را آورده است ؟ . نیچه
میان دانستن و دریافت کردن فاصله زیادی است. دانستن دشوار نیست اما دریافت کردن دشواراست. شو کینگ
با کودکان بازی کن ، آنان بزرگترین معلمان تو هستند . شریل ریحاردسون
برنامه ریزی لزوما بد نیست اما عاشق شدن طبق برنامه دیوانگی محض است . وین دایر
رسانه تنها می تواند پژواک ندای مردم باشد نه اینکه به مردم بگوید شما چه بگوید که خوشایند ما باشد . ارد بزرگ
عجیب است که ما انسان ها از هر جهت تا به این حد هوشمند هستیم. فضا و ساختمان اتم را کشف می کنیم اما از ماهیت خودمان اطلاعی نداریم یا درک درستی نداریم . یوستین گوردر
هرگز نمیتوان با آدمهای کوچک کارهای بزرگ را انجام داد . سیسرون
چنان باش که بتوانی به هر کس بگوئی مثل من رفتار کن . کانت
وقتی ناگهان رخداد مهمی از درون دستگاه اداری کشور به رسانه ها کشیده می شود ، نکته بسیار مهم تری از دید رسانه ها پنهان می گردد . ارد بزرگ
میان دانستن و دریافت کردن فاصله زیادی است. دانستن دشوار نیست اما دریافت کردن دشوار است. شو کینگ
هرکس همان گونه است که فکر می کند پس مراقب افکار خود باشید . ذهن همچون ساعتی پیوسته درحال کار کردن است و باید هر روز با اندیشه های خوب آن را کوک کرد . جی.پی.واسوانی
یکی از بهترین راه های استفاده از وقت این است که قابلیت های خود را در زمینه هایی که نتایج کلیدی را برای شما به بار می آورد افزایش دهید . برایان تریسی
خوشبختی شکل ظاهری ایمان است ،تا ایمان و امید و سخت کوشی نباشد ،هیچ کاری را نمی توان انجام داد . هلن کلر
بنگاه های سخن پراکنی بر این باورند که می توان با موج سازی سوار بر افکار همگانی گشت حال آنکه ریشه و بن رویدادها از درون افکار اندیشمندان آغاز می گردد و در این حالت رسانه ها تنها پژواک صدای آنها هستند نه سکان دار رخدادهای همگانی … ارد بزرگ
یکی از مهمترین راههای خوشبختی حقـیر شمردن مرگ است . لوبون
تولد و مرگ اجتناب ناپذیرند ، فاصله این دو را زندگی کنیم . سانتا بان
جامعه وقتی فرزانگی و سعادت میابد که خواندن کار روزانه اش باشد . سقراط
آزادی در بی آرزویی است . بودا
ازدواج یعنی نصف کردن حقوق و دو برابر کردن وظایف . شوپنهاور
به جز خانم های خانه دار بردۀ قانونی دیگری وجود ندارد . جان استوارت میل
انسان ظالم ترین حیوان است . نیچه
نوابغ بزرگ زندگی نامه خیلی کوتاهی دارند . امرسون
اهل سیاست پاسخگو هستند ! البته تنها به پرسشهایی که دوست دارند !!!. ارد بزرگ
ما انتخاب کرده ایم که به بخش هایی از وجود خود اجازه بودن ندهیم و درنتیجه مجبور هستیم انرژی روانی بسیاری را صرف پنهان نگه داشتن آنها بکنیم. دبی فورد
اگر در اولین قدم، موفقیت نصیب ما می شد، سعی و عمل دیگر معنی نداشت. موریس مترلینگ
اگر آینه نبود، من همیشه خود را جوان می دانستم . پیکاسو
شاید زندگی آن جشنی نباشد که آرزویش را داشتی اما حال که به آن دعوت شدی تا میتوانی زیبا برقص . چارلی چاپلین
کسی که زیاد سفر می کند قصدش فرار از مبدأ است نه رسیدن به مقصود . میگوئل د اونامونو
اهل بازار بر این باور اشتباهند که فرهنگ را هم می شود با زمان بندی دگرگون ساخت !. ارد بزرگ
وقتی ارتباط عاشقانه ات به انتها میرسد ، فقط به سادگی بگو«همه اش تقصیر من بود . جکسون براون
اگر به مهمانی گرگ می روید ، سگ خود را به همراه ببرید . گوته
اگر امروز حتی یک کلمه از دیروز بیشتر بدانید مسلماً شخص دیگری هستید . چاحیت
مرد بزرگ , غمخواری و تشویش نشان نمی دهد , عاقل است و تردید ندارد , شجاع است و نمی ترسد . کنفوسیوس
زندگی یعنی جستجوی دائم . لامارتین
آدمهای پلیدی هستند که با زمان سنجی مناسب ، از نگرانی های همگانی بهره می برند و خود را یک شبه ناجی مردم معرفی می نمایند . ارد بزرگ
مهارت دریانورد در طوفان و شجاعت سرباز در میدان جنگ، ظاهر می گردد، باطن و سیرت مردم را در حین بدبختی و مصیبت آنها، می توان شناخت. دانیال حکیم
یک امروز، ارزشِ دو فردا را دارد. بنجامین فرانکلین
آنکه «چرا»یی برای زیستن دارد، هر «چگونه»ای را میتواند تحمّل کند. نیچه
هیچ عشقی صادقانهتر از عشق به غذا نیست. جرج برنارد شاو
حاضر نیستم در راهِ اعتقاداتم کشته شَوَم، چون ممکن است برخطا باشم. برتراند راسل
کسی چه میداند؛ شاید این جهان جهنّم سیّارهای دیگر باشد. آلدس هالسکی
آنقدر جوان نیستم که همهچیز را بدانم. اسکار وایلد
همیشه آن که با شما هم آوا می شود و سخن شما را تکرار می کند نمی تواند هم فکر شما نیز باشد . ارد بزرگ
ما همگی رزم آوران پیکار زندگی هستیم ،اما برخی پیشرویم و برخی دنباله رو . جبران خلیل جبران
تمام حقایق بزرگ در آغاز کفر بهنظر میرسند. جرج برنارد شاو
هیچکس آنقدر ثروتمند نیست که بتواند گذشتهی خود را بخرد. اسکار وایلد
تفکر، جوهر نبوغ است . ژان پل سارتر
چه بسیار آدمیان نادانی که مهربانی شایستگان را بر نمی تابند آنها در نهایت یا به بردگی تیزدندانان گرفتار آیند و یا چهره زشت تنهایی را آشکارا ببینند . ارد بزرگ
هر آنچه را که می توانید انجام دهید ، و یا در رؤیای خود می بینید که قادر به انجام آن هستید شروع کنید ، جسارت در بطن خود، نبوغ و قدرت جاودانه ای را نهفته دارد. گوته
مهم این نیست کهدر کجای جهان ایستاده ایم مهم این است که در چه راستایی قدم برمی داریم. الیور وندل هولمز
عاقل همان کاری را ابتدا انجام می دهد که نادان در آخر. مثل هندی
ما نادان هستیم و شاید تا ابد نادان بمانیم . ولی تدریجا چیزهایی میآموزیم که به ما نشان میدهد حقیقتا نادانیم . موریس مترلینگ
هیچکس حق ندارد وظایف خود را فدای تمایل دل خویش کند، اما دست کم باید این حق را به دل داد که هنگام عمل به وظایف خویش خوشنود نباشد. رومن رولان
نگاه مردان کهن ایستا نیست آنها دورانهای آینده را نیز به خوبی می بینند . ارد بزرگ
مهم نیست که چقدر منزوی هستید و چه مایه احساس تنهایی می کنید، اگر کار خود را حقیقتاً و خودآگاهانه انجام دهید، یاران ناشناخته می آیند و شما را طلب می کنند. میگوئل سرانوی
لازم نیست گوش کنید، فقط منتظر شوید. حتی لازم نیست منتظر شوید، فقط بیاموزید آرام و ساکن و تنها باشید. جهان آزادانه خود را به شما پیشکش خواهد کرد تا نقاب از چهرهاش بردارید انتخاب دیگری ندارد؛ مسرور به پای شما در خواهد غلطید . فرانتس کافکا
عشق همچون توفان سرزمین غبار گرفته وجود را پاک می کند و انگیزه رشد و باروری روزافزون می گردد . ارد بزرگ
پلی که خنده را به گریه وصل می کند زیاد دراز نیست. مثل امریکایی
پیشروان انسانهایی هستند که برای رسیدن به مطلوب خویش بپا میخیزند واگر بدان دست نیابند به ساختن آن همت میگمارن . جرج برنارد شاو
آنکه از دشمن داشتن می ترسد ، هرگز دوست واقعی نخواهد داشت . هزلت
موی سر احمق هیچ گاه سفید نمی شود. مثل تازی
+ نوشته شده در یکشنبه یکم دی 1387ساعت 15:33 توسط ياسمين مرزوق فرحانی | آرشیو نظرات
امید در نگاه بزرگان
امید، نان روزانه آدمی است . رابیندرانات تاگور
امید قوه محرک زندگی است. ساموئل اسمایلز
امید همچون خون در روان آدمیست که اگر نباشد گامی به پیش نمی رود و اگر باشد جهانی را دگرگون می سازد . ارد بزرگ
امید با مرگ هم به گور نمی رود . فردریک شیلر
امید نصف خوشبختی است. ضرب المثل ترکی
امید ، آهستگی و ملایمت زندگی را روشن و شیرین می کند ، خشم و تیزی مایه رنج و بلاست . آهسته رو از عیبجوی می گریزد و شرم و آهستگی را دوست می دارد . بزرگمهر بختگان
آدمی ساخته ی افکار خویش است فردا همان خواهی شد که امروز اندیشیده ای
سخن بزرگان