مسجد جامع و آرامگاه شيخ عبدالصمد در نطنز – اصفهان

بقعه شیخ عبدالصمد نطنزی ,

از شاهکارهاي دوره ايلخانيان , شیخ عبدالصمد اصفهانی صوفی مشهور عصر ایلخانان در سده ۱۳ میلادی بود.

بنابر گزارش‌ها وی در سال ۱۲۹۹ میلادی در نطنز فوت کرد.

پس از فوت وی، حرمی در نطنز به افتخار شیخ بوسیله مرید وی، زین‌الدین مستری وزیر ایلخانی ساخته شد.

عکسهایی از مسجد جامع نطنز و بقعه شیخ عبدالصمد اصفهانی

یک مدت بود دنبال عکسهای خوب و با کیفیت از بناهای قدیمی ایرانی بودم که متأسفانه در خیلی از موارد یا عکس با کیفیت پیدا نمیشد ویا عکس به دست آمده با کلمه مورد جستجو یکی نبود.

البته در مورد بناهایی که توریستهای خارجی زیاد بهشون سر میزنند این مورد کمتر پیش میاد. چون اکثراً عکسهاشون رو روی اینترنت قرار میدن. ولی بعضی از بناها خیلی مظلومند.

یکی از این بناها مسجد جامع نطنز و بقعه شیخ عبدالصمد اصفهانی است.

این هم چند عکس از این بنا که خودم گرفتم:

آپلود عکس  ایوان داخلی مسجد – سمت قبله

  آپلود عکس تزئینات کاشیکاری (کاشی معرق – لعاب پران) – بیرون بقعه

 آپلود عکس رکاشی مهری و لعاب پران در نرکیب معرق

آپلود عکس   آپلود عکس دیوار بیرون مسجد

آپلود عکس    آپلود عکس بخشی از تزئینات ایوان بیرونی بقعه شیخ عبدالصمد


 

معرفي

پيرامون کرکس کوه يکي از نواحي خوش آب و هواي اصفهان بنام نطنز قرار دارد که از شمال به آران و بيدگل و کاشان و از جنوب به اصفهان و از شرق و شمال شرقي به اردستان و از مغرب به قمصر و جوشقان و ميمه محدود مي باشد.
در وراي باغستان هاي سرسبز مرکز شهر مناره اي سر به فلک کشيده و گنبدي هرمي شکل در کنار آن قرار دارد. اين مناره بخشي از مجموعه مسجد جامع و آرامگاه عالم رباني و عارف سده هشتم هجري قمري شيخ نورالدين عبدالصمد اصفهاني نطنزي و سردر خانقاه او مي باشد و آثار بجاي مانده در نوع خود بي همتاست. اين مجموعه که شامل شبستان هشت ضلعي گنبدار مسجد و آرامگاه شيخ عبدالصمد و سردر خانقاه و مناره مرتفعي است به استثناي شبستان کنبدار که از بناهاي دوره ديلمي است. بقيه مربوط به دوره ايلخانان مغول مي باشد که در فاصله سالهاي 407 تا 527 هجري قمري بنا گرديده است.
در مجموعه ناصري نسخه خطي (2) پس از آوردن شرحي درباره اوضاع طبيعي و جغرافيايي نطنز از مسجد جامع يا مسجد جمعه چنين ياد کرده است.
از آثار قديم نطنز مسجدي دارد بنام مسجد جامع که در دالان مسجد مناري ساخته شده که در اغلب شهرهاي ايران چنين مناري ساخته نشده و در سفرنامه تهران به شيراز نظام الملک (3) نيز شرحي درباره اين مجموعه مندرج است. نظام الملک و همراهان روز 21 شوال 6131 هجري قمري با کالسکه از تهران حرکت و پس از پانزده روز جمعه 72 شوال به ده آباد نخستين آبادي نطنز وارد مي شوند و از آنجا به خالدآباد و بادرود مي روند. صبح شنبه 82 شوال از بادرود به خفر و تصميم مي گيرند که از شهرستان نطنز بازديد نمايد و از مجموعه مسجد جامع بازديد مي نمايند.

وضع کنوني مسجد جامع

مسجد کنوني از شبستان هشت ضلعي گنبد داري که بر صحن است و چهار ايوان اصلي و نمازخانه و دهليزهايي که اضلاع صحن را به يکديگر مي پيوندند تشکيل گرديده و مصالح بکار رفته در آن، آجر و آهک و پوشش گچ مي باشد.
مسجد داراي سه ورودي است. يکي جنوبي و دو شمالي که ورودي هاي شمالي حياط بوده ولي وروديهاي جنوبي دالان به نسبت وسيعي است به طول 28 / 61 که با دوازده پله وسيع به سطح کوچه جنوبي مي رسد و اين اختلاف سطح موجب گرديده که بخش جنوبي مسجد در گودي قرار گيرد.
مسجد به سال 407 هجري قمري به دستور خليفه فرزند حسين ماستري و به کوشش شمس الدين محمد بن علي نطنزي بنا گرديده است. ورودي جنوبي مسجد داراي طاق يا سردر نسبتا مرتفعي است که علاوه بر ورودي طرفين آن را دو طاقنماي تزئيني فراگرفته و کتيبه مورد اشاره به طور کمربندي بالاي در ورودي و دو طاقنماي مذکور قرار گرفته است. ستونهاي دو طرف سردر که آجري است و بخشي از آن مورد مرمت قرار گرفته شامل دو طاقنماي تزئيني در دو طبقه است که در فاصله بين طاقنماهاي زير و رو سنگ نبشته اي نصب شده است. سنگ نيشه سمت چپ فرمان شاه عباس اول و سمت راست دستوري است از شاهزاده حسام السلطنه قاجار و سردر داراي در چوبي منبت کاري است که به سوي پاکان ها و راهروي وسيع پشت آن باز مي شود و در اثر تماس با آفتاب و ساير عوامل جوي بيشتر نقوش منبت و خطوط آن محو يا ريختگي پيدا کرده است و راهرو ورودي جنوبي از سطح کوچه پايينتر و با 10 پله به کف آن مي رسند. دالان ورودي جنوبي از طريق پلکاني از يک سو به بام و از سوي ديگر به اطاق پشت آرامگاه شيخ نورالدين عبدالصمد و توسط راهروهاي فرعي به شبستان بزرگ آرامگاه شيخ نورالدين عبدالصمد و توسط راهروهاي فرعي به شبستان بزرگ آرامگاه شيخ عبدالصمد و حياط مسجد و حياط خلوت اتصال دارد.
صحن مسجد فضاي مربعي شکل به طول60 / 41متر که در چهار سوي آن چهار ايوان بزرگ شبستان هاي بزرگ و کوچک و راهروهايي چند بنا گرديده است.
در ميان فضاي گودي است که با هشت پله وسيع به کنار قنات آبي پايان مي گيرد که نه تنها آب مورد نياز ساکنين پيرامون مسجد را در سابق تأمين مي نمود بلکه با وجود پيدايش و گسترش شبکه آب لوله کشي هنوز نيز آب اين قنات جهت آشاميدن مورد استفاده مي گيرد. ايوان هاي مسجد داراي طول و عرض مساوي نبوده و اين اختلافات بستگي به موقعيت آن ها در طرح بنا دارد.

مناره مسجد

مناره بلند و زيباي مسجد  ( هنر اسلامی و ایرانی ) به واسطه سبک جالب و تزئينات کاشي به ويژه کتيبه فيروزه اي آن بسي ارزشمند و قابل توجه مي باشد. اين مناره که به ارتفاع 02 / 73 متر (تا سطح بام) و محيط متر و داراي 811 پله مارپيچي است که مابين در سفيد مسجد و سردر کبود خانقاه بنا شده است و به وسيله شبستان طاق داري که سطحش با آرامگاه شيخ عبدالصمد مساوي است به ساير بناها متصل گرديده است. اين شبستان در اواخر قرن چهارم هجري (4) بنا شده است.
چون محور آرامگاه نسبت به مسجد انحراف داشته است براي اينکه بتوانند پله هاي ورودي بام را که از جهتي پله هاي مناره نيز محسوب مي گردد بسازند ناچار شبستان منحرف شده است. مهمترين زيبايي آن در رنگ آميزي است مخصوصا در وسط اين ابنيه يعني در روي تنه منار کتيبه تاريخي قشنگي به خط ثلث برجسته بر قطعه اي از کاشي فيروزه اي نقش بسته است. (5) در انتهاي ايوان جنوبي دو ورودي تعبيه که ايوان را به شبستان آن متصل مي کند. اين شبستان هشت ضلعي که گنبدي آجري بر آن استوار گرديده جزئي از مجموعه احداثي دوره ايلخانان مغول است.
سازمان ملي حفاظت آثار باستاني دفتر فني استان اصفهان در گزارش (6) خود گنبد آجري مسجد جامع چنين آورده است.
درباره گنبد آجري بزرگ مسجد جامع نطنز به دو موضوع بسيار مهم اشاره مي شود.
1- اين گنبد در سال 983 هجري بنا شده است و قديمي ترين گنبد تاريخ دار در منطقه به شمار مي آيد.
2- اينکه به احتمال زياد گنبد داراي رواقي بوده است که اطراف آن داشته است و ساختمان گنبد و رواق به صورت منفرد بنا گشته است.

آرامگاه شيخ عبدالصمد

در سمت غرب دهليز ورودی در چوبی نوسازی به چشم مي خورد که حدفاصل راهرو و شبستان نوسازي است که بر خرابه هاي پشت سر در خانقاه بنا گرديده است. پس از ورود به شبستان مذکور در سمت چپ در چوبي مشبکي است که در پشت آن آرامگاه شيخ عبدالصمد عارف بلند يا قرن هفتم هجري قرار دارد.
آرامگاه شيخ مکاني مربع شکل به اضلاع 09 / 5 متر با چهار طاقچه عميق مستطيلي با عرض 41 / 2 و عمق 86 / 0 متر در چهار سمت بر محور بنا و طاقچه هاي کم عمق کوتاه و مستطيلي در مجاورت زواياست. قسمت پايين تر ديوار از کاشي به ارتفاع حدود 5 / 1 متر پوشانده که اکنون جز تعدادي کاشي ساده چيز ديگري به جاي نمانده است. با توجه به شکل جاي کاشي ها معلوم مي گردد که آن ها ستاره اي شکل بوده و به گفته پروفسور گدار ازاره مقبره پوششي از ستاره شکل با تلالو فلزي داشته که يک در ميان کاشي فيروزه فام ساده در آن بکار برده بوده اند. (7)
از نکات فني قابل توجه اين آرامگاه که به سال 707 هجري قمري پايان گرفته است متوازي نبودن محور اصلي بقعه با محور مسجد است که در حدود ده درجه انحراف دارد و به گفته پروفسور گدار اين انحراف به قدري است که نمي توان آن را منسوب به اشتباه طرح ريزي دانست. از آنجا که هيچ سبب مادي نمي توان براي وقوع اين انحراف غير طبيعي يافت بايد تصور کنيم که قبله شناسي در آغاز ساختمان مسجد با قبله شناسي در موقع بناي مقبره متفاوت بوده است. بعلاوه براي دخول به مقبره مذکور بايد از مدخلي کج و معوج و تنگ گذشت.
در مقابل جاي محراب کاشي ضريح چوبي مشبک نسبتا بلندي قبر شيخ عبدالصمد را احاطه کرده که بر پيشاني شمالي آن کتيبه اي درج گرديده است (8) . روي قبر برجسته شيخ الصمد را پوششي از کاشي هاي خشتي فراگرفته که تعدادي از آن ريختگي پيدا کرده است. بر لوح سنگي نصب شده در سمت بالاي قبر به خط نستعليق برجسته کنده کاري شده است: «هوالغفور الرحيم الرحمن» و در ذيل آن صلوات چهارده معصوم.

خانقاه شيخ عبدالصمد

زيباترين بخش مجموعه را سردري با پوشش کاشي داري نقوش و طرح هاي گوناگون به نام سردر خانقاه تشکيل مي دهد و چنين به نظر مي رسد که پس از ساختن مسجد به سال 407 و بقعه شيخ عبدالصمد به سال 707 کار بنايي را ادامه و به ساختن خانقاهي پرداخته اند که متأسفانه جز درگاه با سردري که به ساختمان مسجد اتصال دارد اثر ديگري از آن بجاي نمانده است که اين سردر از آجر ساده ساخته شده و در بعضي قسمت ها کاشي با لعاب فيروزه و لاجورد به کار برده اند و نمونه زيبايي از بناهاي کبود رنگ دوره مغولي است. کتيبه بزرگي به عرض 54 سانتي متر به خط ريحان دارد که بطور برجسته بر متن کاشي هاي فيروزه اي به دور درگاه مي گردد.

نقش کاشي هاي مناره و کتيبه پايه آن

1- مناره داري نقش لوزي از کاشي معقلي است که تمام سطح بدنه مناره با استثناي کتيبه هاي کمربندي و نعلبکي هاي اول و دوم را فراگرفته است.
2- نعلبکي نخستين داراي نقش مقرنس نيم کاسه و نعلبکي انتهايي که با فاصله اي محاط در نعلبکي نخستين است نيز داراي نقش مقرنس است. (9)
3- پشت نعلهاي طاق نماي حاوي کتيبه مناره نقش ش و چهار ضلعي (10)
4- زير کتيبه صديق اکرم نقش سوسن.
5- حاشيه کمربندي که زير نقش سوسن تا بالاي کتيبه صديق اکرم يعني لبه نماي هلالي را احاطه نموده نقش چهار لنگ گردان (11)
6- زير کتيبه کمربندي که به صورت لچکي يا پشت بغل است نقش شش و تکه (12)
7- ذيل لچکي هاي فوق که طرح درگاهي را جلوه گر ساخته و دو لوحه کاشي يکي به مضمون اميرکبير جلال الدين عبداله عزه اله و ديگري بمساعي …….. اللهم کمال الدين محمد جزاء الله خيرا در متن آن جاسازي شده نقش شش و طبل
8- دو ستون کاشي استوانه مانند طرفين کتيبه کمربندي، نقش هشت و طبل چهار لنگه دار
9- سر ستون هاي دو ستون فوق الذکر نقش طرح سرمه دان
اين سر ستون ها علاوه بر نقش طرح سرمه دان در بخش بالاي يخي آن سه کلمه الله و در ذيل يخي در طرفين دو کلمه علي و در وسط کلمه محمد به چشم مي خورد.

تزئينات بناهاي مجموعه مسجد جامع و آرامگاه شيخ عبدالصمد

مسجد و آرامگاه شيخ الصمد که به فاصله زماني کمي (407 و 707 هجري قمري) ساخته شده اند. با تمام عظمتي که واجد آن مي باشند تماما از گچ اندود شده اند و فاقد هر گونه تزئينات کاشي کاري مي باشند و تزئينات آن ها منحصر به تعدادي نوشته روي گچ و يا گچ بري ها مي باشد و در حال آن که قسمت بيروني اين مجموعه يعني سردر خانقاه و مناره و پايه آن که در فاصله سالهاي 617 تا 527 ساخته شده اند. سراسر از آجر کاشي آن هم به طرز بديع و شگفت انگيزي پوشيده شده است. در حال حاضر اين بناي عظيم تاريخي احتياج به حفظ و مرمت و احيا دارد.

پي نوشتها :

 

1) مدير امور فرهنگي
2) نوشته حسين بن محمد ابراهيم خان اصفهاني مشهور به تحصيلدار به سال 1294 هجري قمري – صفحه 644 نسخه موجود در کتابخانه کاخ گلستان
3) به نقل از جلد 13 فرهنگ ايران زمين صفحه 188
4) در زمان ابوجعفر علاالدوله کاکويه حاکم اصفهان کرده است.
5) کتاب آثار ايران جلد اول صفحه 38 (ترجمه رشيد ياسمي)
6) گزارش سال 1353 هجري شمسي
7) جلد اول کتاب آثار ايران ترجمه رشيد ياسمي صفحه 41
8) اکثر مورخين در گذشته شيخ نورالدين را سال 699 هجري قمري ذکر کرده اند
9) قطارهاي نعلبکي اول و دوم مناره سال ها پيش بتدريج فروريخته بود و هر سال در اثر فرسايش و نفوذ آب باران و برف صدمه بيشتري مي ديد. ولي در سال 1356 توسط دفتر فني سازمان حفاظت آثار باستاني اصفهان مرمت گرديد.
10) shesh vatchahreh soli
11) tchaharlangeh garden
12) shesh vatokke
13) به نقل از گفته هاي آقاي محمود ماهر النقش در روز يکشنبه 14 / 3 / 1357
14) کتاب ميراث فرهنگي نطنز – اثر سيد حسين اعظم واقفي

منابع:
1- آثار ايران مقدمه درباره نطنز نقل از رساله پايان نامه دکتر سيد مهدي غروي نطنزي صفحه 105
2- کتاب آثار تاريخي کاشان و نطنز تأليف آقاي حسن نراقي
3- کتاب ميراث فرهنگي نطنز تأليف سيد حسين اعظم واقفي صفحه 51
4- جلد اول کتاب آثار ايران تأليف آندره گدار ترجمه رشيد ياسمي
5- کتاب اصول عملي ساختمان نوشته محمود ماهر النقش
6- کتاب معماري اسلامي ايران در دوره ايلخانيان نوشته دونالد ويلبر و ترجمه عبداله فريار
منبع: مجله ي فرهنگ اصفهان شماره 36 – نويسنده:عباسعلي جهانبانی – گرداوری گروه فن و هنر ایران زمین وبسایت خبری : www.woodnews.ir 


 

مسجد جامع نطنز

 

شهرستان مصفای نطنز مانند اردستان و زواره در حاشیه غربی کویر مرکزی ایران واقع شده است ، از اصفهان به طرف نطنز جاده ابتدا از اراضی خشک و بایر می گذرد و سپس به پیچ و خم کوهستانهای کم ارتفاع اطراف نطنز می رسد و ناگهان منظره باغهای این شهر و مناره و گنبد خانقاه شیخ عبد الصمد از قرن هشتم هجری پدیدار می شود.
کتیبه سر در مسجد جامع نطنز که متصل به خانقاه است بخط ثلث برجسته با کاشی فیروزه ای بر زمینه آجری و مورخ به سال 704 هجری بشرح زیر است :

” بسم الله الرحمن الرحیم امر بالعمارت المستحده فی المسجد المولی المعظم الصاحب الاعظم دستور ممالک العالم ممهد قواعد الخیر و کرم خواجه زین الدنیا والدین خلیفه ابن الحسین الماستری بمساعی الصدر المعظم شمس الدین محمد بن علی نطنزی فی سنته اربع و سبعمائه ”

مسجد نطنز درب قدیمی جالبی دارد که دارای کتیبه است و قسمتی از آن به مرور زمان ساییده و محو شده است. خطوط بر جای مانده درب مزبور و تاریخ آن بشرح زیر می باشد :

” …… بن یحیی النطنزی تقبل الله عمل استاد………… الاصفهانی فی رمضان سنته خمس و عشرین و ثمانمائه ”

کتیبه ایوان شمالی

در ایوان شمالی مسجد جامع نطنز به خط ثلث سفید بر زمینه آبی آیات 9 و 10 سوره جمعه و آیه 114 سوره هود نقاشی شده و دنباله کتیبه به عبارات زیر ختم می شود :

” قال النبی صلی الله علیه و آله یا علی الائمه بعدی اثنی عشر اولهم انت و آخرهم القائم الذی یفتح الله علی یدیه مشارق الارض و مغاربها قال من کان القرآن حدیثه و المسجد بیت نبی الله له بیتاً فی الجنته کتبه محمد رضا الامامی ”

کتیبه گج بری هلال دلخل ایوان شمالی شامل آیه 18 و 19 سوره توبه است و قسمت آخر کتیبه به تاریخ سبع و سبعمائه یا همان 707  هجری قمری ختم می شود. در آرایشهای گچبری آخر این کتیبه نام حیدر نیز ذکر شده است که یقیناً نام استاد گچ بر این کتیبه است ضمناً در آرایشهای گچبری محراب مسجد اولجایتو در مسجد جمعه اصفهان مورخ به سال 710 هجری نیز که سه سال پس از اتمام گچبری های مسجد جامع نطنز به انجام رسیده نام این استاد ذکر شده است.
اشعار فارسی در ایوان شمالی

 

در قسمت فوقانی یکی از مداخل ایوان شمالی که این ایوان را به ساختمانهای مجاور آن اتصال می دهد اشعار زیر به خط نستعلیق سفید بر زمینه قهوه ای گچ بری شده است :
صفه روح فزائی که هر آنکس دیدش     دل زکیفیت آن صافی و نورانی شد
کرده گچ کاری این ابن غظنفر مهدی     آن که توفیق حقش ….. ارزانی شد
همتش کرد سفید از ره اخلاص چنان     که نجاتش دو جهان رحمت سبحانی شد
تازه ابر کف دستش گهر فیض چکید     قدر و قیمت ز در و گوهر عمانی شد
فکرت و ذهن امامی پی سال و تاریخ     چون گدایان به در موسی عمرانی شد
پنج پنجه بفکند از ید بیضا و بگفت     رو سفیدی وی از مهدی کاشانی شد

کاشیکاری کف ایوان شمالی کتیبه ای بشرح زیر دارد :

“کارخانه حسن اسلامی نطنزی 1326 ”
“ساعی و بانی کاشیکاری این مسجد حضرت آقای حاج سید نعمت الله مرتضوی امام جماعت نطنز”
“رقم کریم پور نطنزی 1326 – 1366 ” سالهای هجری قمری و شمسی

کتیبه یک در قدیمی

در قدیمی مسجد جامع نطنز که به کوچه مجاور شمالی باز می شود دارای کتیبه هایی بشرح زیر است ”

” اللهم صل علی النبی و الوصی و البتول و السبطین و زین العابدین و الباقر و الصادق و الکاظم و الرضا و التقی و النقی و العسکری و المهدی صلوات الله و سلامه علی نبینا و علیهم اجمعین ”

بر در قدیمی مزبور بخط نستعلیق تاریخ اتمام و نصب آن بشرح زیر منقور است :

” اتمام این در تاریخ سنه اثنی و سبعین و تسعمائه شد و نصب این در در تاریخ شهر ذی الحجه الحرام سنه اثنی عشر و الف شد”

در پایین در به خط ثلث برجسته عبارت زیر نوشته شده است :

” وقف کرد استاد علی ابن استاد حسین نجار نطنزی به سعی و عمل خود این در را مع چهار حبه از جمله سی و شش حبه عصار خانه واقعه در جنب چهار سوق جنب بلده مزبوره بر مسجد جامع بلده که اجاره آن صرف روشنایی مسجد شود.”

الواح تاریخی بر نمای ایوان جنوبی

برلوح سنگی منصوب به جرز چپ ایوان جنوبی مسجد جامع نطنز به طول 50 و عرض 25 سانتی متر به خط نستعلیق برجسته کتیبه ذیل حجاری شده است :

” بنای تعمیر و سفید نمودن مسجد جامع به سعی عالی حضرات فضیلت و افادات پناه مولانا محمد باقرا دماوندی و سلاله السادات و النجبایی حاجی میر ابراهیم الحسینی النطنزی به اتمام رسید به تاریخ شهر ذی القعده الحرام سنه 1178 کتبه محمد علی ابن محمد سعید الحسینی النطنزی”

کتیبه لوح سنگی منصوب بر جرز راست ایوان جنوبی به خط نستعلیق برجسته و مورخ به سال 1103 هجری به شرح زیر است:
” هوالواقف”
“بسم الله الحمن الرحمن الرحیم بتوفیق حضرت جبار استاد حیدر نجار ولد مظفر نطنزی بشرح وقفنامچه علیحده تمامت سه طاق از ممر قناتین دستجرده نطنز و باغ و ملک تابعه آنرا وقف مسجد جامع نطنز نمود که متولی آن هر ساله  خاصل آنرا بعد از وضع موضوعات در وقفنامچه مزبوره صرف تعمیر بر بوریا و روشنایی مسجد مذکور نماید و خلاف کننده به لعنت خدا گرفتار گردد و کان ذلک فی ثامن شهر رجب سنه ثلاث و مائه و الف کتبه العبد الراجی اسنکدر ابراهیم آبادی النطنزی ”

مضمون لوح سنگی دیگری بر جرز چپ ایوان جنوبی وقف دو روز آب قناتین دستجرده نطنز مورخ شوال 1259 هجری است.

 


مسجد و منار برسيان

از جمله آثار تاريخي موجود در خارج از شهر اصفهان مسجد و مناره برسيان است. برسيان يا بارسيان كه به احتمال قوي در اصل پارسيان بوده دهكده ايست كه در فاصله 42 كيلومتري مشرق اصفهان در شمال بستر زاينده رود واقع شده و حد فاصل بين بلوك براآن و رودشتين است. ساكنين دهكده نام محل سكونت خود را بيسيون تلفظ نيز كرده اند.

در حال‌ حاضر مسجد برسيان‌ بر پهنه‌اي‌ به‌ وسعت‌ تقريبى‌ 68 در 53 متر گسترده‌ شده‌، و شامل‌ِ مجموعه‌اي‌ است‌ از گنبدخانة مسجد عصر سلجوقى‌ و منار واقع‌ بر گوشة جنوب‌ غربى‌ آن‌ و نيز صحنى‌ واقع‌ در بخش‌ شمالى‌ آن‌ كه‌ بقاياي‌ آثاري‌ از معماري‌ عصر صفوي‌ را بر 4 جانب‌ خود دارد. يك‌ كاروانسراي‌ صفوي‌ نيز به‌ ابعاد 40 در 51/5 متر در كنار مسجد قرار گرفته‌ است

مسجد جمعه برسيان به استناد كتيبه موجود تاريخي محراب آن كه مورخ به سال 498 هجري است و كتيبه مناره آن كه مورخ به سال 491 هجري مي باشد كه در دوره پادشاهي سلطان بركيارق بن ملكشاه سلجوقي ساخته شده است.

ارتفاع منار برسيان در حدود 35 متر و ميله اي منفرد و مدور است. قسمت پايين آن آجر چيني ساده است ولي قسمتهاي بالاي آن داراي تزئينات آجري مي باشد كه در آجر كاريهاي دوره سلجوقي معمول بوده و تا دوره مغول در ايران ادامه داشته است. تزئينات تاج مناره با بدنه آن تفاوت دارد و در اين قسمت است كه كتيبه مناره به خط كوفي ساده و با آجر كه سال ساخت مناره را تعيين مي كند به شرح زير نوشته شده است :
” و اركعو و اسجدوا و اعبدوا ربكم و افعلوا الخير لعلكم تفلحون سنه احدي و تسعين و اربعمائه ”

كه آيه 77 از سوره شريفه حج به اين شرح است :
يا ايها الذين آمنوا اركعو و اسجدوا و اعبدوا ربكم و افعلوا الخير لعلكم تفلحون.
گنبد مسجد برسيانسبك ساختمان و تزئينات داخل محوطه و پوشش داخلي گنبد برسيان بسيار شبيه به گنبد تاج الملك در شمال مسجد جمعه اصفهان است كه اين دومي در سال 481 هجري بنا شده و از لحاظ معماري براي گنبد برسيان كه در تاريخ 491 هجري بنا شده نمونه و سر مشق بوده است.

كتيبه داخل گنبد به خط كوفي ساده آجري از ابتداي سوره فتح سوره مي شود و آياتي چند از اين سوره ذكر مي گردد.

به حساب دقيق مي توان گفت به طور جسته و گريخته نصف كتيبه كوفي آجري دور گنبد ريزش كرده و نصف آن فعلاً باقي است و متاسفانه در نصف باقي مانده سال اتمام گنبد ديده نمي شود و در اثر عدم توجه به تعمير آن ريزش كرده است.

محراب مسجد برسيانمحراب مسجد برسيان مورخ به سال 498 هجري از نمونه هاي بسيار جالب هنر آجر تراشي و گچ بري دوره سلاجقه است. كتيبه اطراف اين محراب به خط كوفي برجسته آجري بر زمينه تزئينات گچي گل و بوته دار به شرح زير است:

” بسم الله الرحمن الرحيم انعما يعمر مساجد الله من آمن بالله و اليوم الاخر و اقام الصلوه و آتي الزكوه و لم يخش الا الله فعسي اولئك ان يكونو من المهتدين في شهر الله المبارك رمضان سنه ثمان و تسعين و اربعمائه ”

در داخل مقرنسهاي آجري محراب مسجد برسيان به خط كوفي ساده آجري بر زمينه گل و بوته گچ بري شده جملات زير نوشته شده است:

در يك شمسه وسط محراب  :

” الحمد الله ”

جملات رديف اول قطار يا مقرنس محراب ، شش طاس كه طاس و شمسه و سوسن و مانند اينها از اصطلاحات قديمي كاشيكار ها است به شرح زير است :

” الملك لله ”    ” العظمه لله ”   ” القدره لله ”   ” القوه لله ”     ” المنه لله ”    ” العزه لله ”
در رديف دوم نيز چهار طاس است كه يكي از آنها ريزش كرده و سه طاس ديگر شامل جملات زير است :

” الله الخبير ”    ” قدير الكبير ”    “فلله الحمد ”

و اين جملات :
” يا حنان ”        ” يا منان ”        ” يا سبحان ”    ” يا ديان ”
نيز به خط ثلث با آرايش گل و بوته گچ بري شده است.
بر ازاره هاي وسط محراب اين جملات نقش بسته است :
” بسم الله الرحمن الرحيم ”    ” و هوالسميع البصير ”

در شمسه هاي هلال وسط محراب نيز به خط كوفي مشبك با آرايش گل و بوته جملات زير گچ بري شده است :
” يا حنان ”        ” يا منان ”        ” يا سبحان ”     ” يا الله ”        ” يا ديان ”
در محور محراب و مناره مسجد برسيان در ضلع شمالي آن و خارج از گنبد سلجوقي در دوره صفويه نيز الحاقاتي بعمل آمده است و قسمتي از يك كتيبه معرق نفيس كاشيكاري و ديوار ها و هلال هايي از آن الحاقات هنوز موجود است. از كتيبه خط ثلث كاشيكاري معرق اين قسمت بيش از چند كلمه زير باقي نمانده است :
” ……… الاعظم ………. الافخم و زوجته …………… ”

روي اين كتيبه يك رسم فني پنج پر كه به اصطلاح كاشيكار ها كند دو پنج ناميده مي شود در شمسه آن كه ده ترك مي باشد موجود است و در يك دايره به خط ريحان جز كلمات :
” ………. الشهيد بكربلا و علي بن ………… ”

چيز ديگري باقي نمانده است. وجود كلماتي مانند الشهيد بكربلا و علي بن مي رساند كه از چهارده معصوم ذكر شده بوده و يقيناً اين قسمت از بر جاي مانده هاي دوره صفويه در بناي تاريخي مزبور است.


مسجد شيخ لطف الله

يكي از زيباترين آثار تاريخي اصفهان كه هر بيننده اي را خيره مي كند و نسبت به هنرمنداني كه در انجام آن دخيل بوده اند به اظهار تحسين و اعجاب وا مي دارد مسجد شيخ لطف الله است كه در ضلع شرقي ميدان نقش جهان مقابل عمارت عالي قاپو (دولتخانه مباركه) واقع شده و بواسطه كاشيكاري هاي معرق داخل و خارج گنبد و كتيبه هاي عالي كه مقداري از آنها بخط عليرضاي تبريزي عباسي است از زيبايي و ظرافت كمتر نظير دارد. اين مسجد كه شاهكاري از معماري و كاشيكاري ايران در نيمه اول قرن يازدهم هجري است به فرمان شاه عباس اول ساختمان آن شروع شده و سر در زيباي آن در سال 1012 هجري به پايان رسيده و سال اتمام ساختمان و تزئينات كاشيكاري آن 1028 هجري قمري است. سال اتمام سر در مسجد بموجب كتيبه اي كه بخط ثلث با كاشي سفيد معرق بر زمينه لاجوردي نوشته شده بشرح زير است :

” امر بانشاء هذا المسجد المبارك السلطان الاعظم و الخاقان الاكرم محيي مراسم آبائه الطاهرين مروج مذهب الئمه المعصومين ابوالمظفر عباس الحسيني الموسوي الصفوي بهادرخان خلد الله تعالي ملكه و اجري في بحار التاييد فلكه بمحمد و آله الطيبين الطاهرين المعصومين صلوات الله و سلامه عليه و عليهم اجمعين كتبها علي رضا العباسي 1012 ”

لازم به توضيح است كه بر يك قطعه از كاشيهاي قديمي اين مسحد كه در شبستان زير بنا نصب شده سال 1011 نوشته شده و ظاهراً سال شروع ساختمان مسجد شيخ لطف الله است و سال اتمام ساختمان مسجد (1028ه.ق) در داخل محراب كاشيكاري معرق بي نظير آن در دو لوحه بخط نستعليق سفيد بر زمينه كاشي لاجوردي بشرح زير آمده است:

“عمل فقير حقير محتاج برحمت خدا محمد رضا بن استاد حسين بناء اصفهاني 1028 ”

در يك لوحه بخط نستعليق سفيد بر زمينه لاجوردي در بالاي پنجره كاشيكاري زيباي سر در بخط عليرضاي عباسي نوشته شده است :
” مايه محتشمي خدمت اولاد علي است. ”
وجه تسميه مسجد شيخ لطف الله

شيخ لطف الله بن عبد الكريم بن ابراهيم اصلاً از مردم ميس از قراي جبل عامل يعني لبنان فعلي بوده و خاندان او همه از فقهاي اماميه بوده چنانكه پدر و جد و جد اعلا و پسرش همه به اين عنوان اشتهار داشته اند. به مناسبت سعي بي اندازه پادشاهان صفوي در ترويج احكام مذهب تشيع و تشويق و اكرام فقهاي آن شيخ لطف الله ميسي عاملي نيز مانند جمع كثير ديگري از علماي بحرين و جبل عامل در اوايل عمر از موطن خود بمقصد ايران عازم و ابتداء در مشهد مقدس مقيم شد و در آنجا پس از استفاضه از محضر علماي ارض اقدس از جمله ملا عبدالله شوشتري از جانب شاه عباس بزرگ به خدمت آستانه رضوي برقرار گرديد و تا تاريخ فقته ازبكان و دست اندازي ايشان بر مشهد در آن شهر مقيم بود سپس از شر ايشان به قزوين پناه جست و در آنجا بكار تدريس مشغول شد. شاه عباس او را از قزوين به اصفهان آورد و در سال 1011 در جنب ميدان نقش جهان مدرسه و مسجدي را كه هنوز هم بنام او شهرت دارد براي محل تدريس و اقامت و امامت او پي نهاد و انجام اين كار تا 1028 طول كشيد و در حين اتمام همين ساختمان بود كه شاه عباس در قسمت جنوبي ميدان نقش جهان طرح انشاء مسجد جامع عباسي را ريخت.

بعد از آنكه مدرسه و مسجد شيخ لطف الله براي تدريس و نمازگزاري شيخ مهيا گرديد اين مرد جليل محترم در آن مدرسه مقيم و در آن مسجد و مدرسه به امامت و تدريس مشغول گرديد و شاه براي وجه معاش او وظيفه اي معين و مقرر داشت. شيخ در مسائل قديمي و فتاوي شرعي بعضي آراء و عقايد خاص داشت و به گفته مولف رياض العلماء با علماي هم عصر خويش در سر پاره اي از اين مسايل بغير حق مناقشه مي كرد. شيخ لطف الله از علوم ادبي نيز بي نصيب نبود و گاهگاهي هم به گفتن شعر طبع آزمائي مي كرد.
تاريخ وفات شيخ لطف الله را مولف كتاب مجمل التواريخ در سال 1032 يعني در همان سالي كه بغداد به تصرف شاه عباس در آمده است مي نويسد.

 
كتيبه و خطوط نماي خارجي گنبد مسجد شيخ لطف الله

كتيبه خارجي گنبد مسجد بخط ثلث با كاشي سفيد معرق بر زمينه لاجوردي بترتيب شامل سوره هاي شمس و دهر و كوثر است و در آخر به اين عبارت ختم مي شود :

” قال الله و ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احداً ”

كه اين كتيبه در سال 1315 شمسي توسط اداره باستان شناسي اصفهان به خط علي مسمي پرست تعمير شده است.

در يك حاشيه يك سطري بخط نستعليق ريز ، سال اتمام تعميرات گنبد بشرح زير ذكر شده است:

” در سال هزار و سيصد و پانزده خورشيدي تعمير شد. ”

در لوحه ديگري بخط نستعليق سفيد بر زمينه كاشي خشت لاجوردي در بالاي پنجره مشبك كاشيكاري سر در مسجد نيز از تعميرات مسجد در دوره سلطنت سر دودمان سلسله پهلوي بشرح زير ياد شده است:

” در عهد سلطنت اعليحضرت اقدس هميون شاهنشاه رضا شاه پهلوي خلد الله ملكه و سلطانه تعمير شد آبان 1307 ”

بر گردنه گنبد بخط بنائي سه رگي (دو مشكي در طرفين و يك سفيد در وسط) بر زمينه فيروزه اي جملات (ياكريم) ، (يا الله) ، (يا رحمن) ، (يا رحيم) تكرار شده است.

در شمسه هاي پائين گردنه گنبد بخط بنائي مشكي بر زمينه سفيد كلمات و جملات : (الله اكبر) ، (الملك لله) ، (الحكم لله) ، (الحمد لله) ، (الله) و (محمد و علي) تكرار شده است.
كتيبه هاي فوقاني داخل گنبد مسجد شيخ لطف الله بخط عليرضا عباسي مورخ به سال 1025 هجري

خطوط كتيبه هاي داخل مسجد را دو نفر خطاط نوشته اند يكي عليرضا عباسي خطاط مشهور دوره شاه عباس اول و ديگري باقر بنا خطاط گمنامي كه كتيبه هاي اطراف زواياي داخل گنبد را نوشته شده است و بحدي شبيه خط عليرضاي عباسي كار كرده كه كار او ضميمه كار عليرضا شده و نام او تحت الشعاع نام آن خطاط مشهور قرار گرفته و با آنكه در آخر كتيبه هائي كه به قلم او مي باشد نام او مانند عليرضا صريحاً نوشته شده است معذلك اسم او به فراموشي سپرده شده و كمتر از او ياد كرده اند.

دو كتيبه فوقاني داخل مسجد شيخ لطف الله بخط عليرضاي عباسي است و از بالا به پائين كتيبه اول بخط ثلث با كاشي سفيد معرق بر زمينه لاجوردي رنگ كه نام خطاط آن عليرضا و سال آن 1025 هجري را در آخر كتيبه در بر دارد بشرح زير است :

“عن النبي صلي الله عليه و آله انه قال من توضا ثم خرج الي المسجد فقال حين يخرج من بيته بسم الله الذي خلقني فهو يهدين هداه الله الي الصواب و الايمان و اذا قال و الذي هو يطعمني و يسقين اطعمه الله من طعام الجنه و سقاه من شرابها و اذا قال و اذا مرضت فهو يشفين جعل الله كفاره لذنوبه و اذا قال و الذي يميتني ثم يحيين اماته الله الشهداء و احياه حيوه السعداء و اذا قال و الذي اطمع ان يغفر لي خطيئتي يوم الدين غفر الله له خطأه كلهو ان كان كزبد من البحر و اذا قال رب هب لي حكماً و الحقني بالصالحين وهب الله له حكماً و علماً و الحقه بصالح من مضي و صالح من بقي و اذا قال و اجعل لي لسان صدق في الاخرين كتب الله في ورقه بيضاء ان فلان بن فلان من الصادقين و اذا قال و اجعلني من ورثه جنه النعيم اعطاه الله منازل في جنته النعيم و اذا قال و اغفر لابي غفر الله لابويه. عن ائمه اهل البيت سلام الله عليهم اجمعين ادا دخلت المسجد فقدم رجلك اليمني و قل بسم الله و بالله و من الله و الي الله و خير الاسماء كلها الله توكلت علي الله و لاحول و لاقوه الا بالله الهم صل علي محمد و آل محمد و افتح لي ابواب رحمتك و توبتك و اغلق عني ابواب معصيتك و اجعلني من زوارك و عمار مساجدك و ممن يناجيك في الليل و النهار و ادحر عني الشيطان الرجيم و جنود ابليس اجمعين. و قال الامام ابو عبدالله جعفر بن محمد الصادق عليه السلام من مشي الي المسجد لم يضع رجلا علي رطب و لا يابس الا سبحت له الارض الي الارض السابعه صدق رسول الله صلي الله عليه و آله كتبها علي رضا العباسي في 1025.”

كتيبه دوم قسمت فوقاني داخل گنبد مسجد شيخ لطف الله كه در زير پنجره هاي مشبك اطراف گنبد نصب شده است بخط ثلث با كاشي سفيد معرق بر زمينه لاجوردي به قلم عليرضاي عباسي شامل تمام آيات سوره هاي جمعه و نصر است و قسمت آخر آن به عباراتزير ختم مي شود :

“سبحان ربك رب العزه عما يصفون و سلام علي المرسلين و الحمد الله رب العالمين صدق الله العظيم و صدق رسوله النبي الكريم و نحن علي ذلك من الشاهدين و الحمد الله رب العالمين كتبها علي رضا العباسي غفر الله ذنوبه.”

خطوط بنائي در داخل مسجد شيخ لطف الله
در زير كتيبه دوم كمربندي داخل گنبد در هر گوشه در دو لوزي مانند به خط بنائي با كاشي مشگي بر زمينه سفيد سوره هاي شريفه قدر ، همزه ، كافرون ، انشراح ، فيل ، ماعون ، تين و فاتحه نوشته شده است. صفحات كاشيكاري كه در هر يك از آنها به خط بنائي يكي از سوره هاي مذكور نوشته شده است از قسمتهاي بسيار جالب و پر حالت تزئينات داخل گنبد مسجد شيخ لطف الله است.

 
كتيبه هاي خط ثلث در چهار گوشه داخل مسجد شيخ لطف الله

در گوشه جنوب غربي محوطه داخل گنبد مسجد به خط ثلث سفيد با كاشي سفيد معرق بر زمينه لاجوردي سوره انفطار نوشته شده و بعد از آن با عبارت زير خاتمه مي  يابد:

“صدق الله العظيم الكريم. عن ابي عبدالله عليه السلام اذا كان ليله الجمعه انزل من السماء ملئكه بعدد الذر في ايديهم اقلام الذهب و قراطيس الفضه لايكتبون الي ليله السبت الا الصلوه علي محمد و آل محمد فاكثروا منها قال ان من السنه ان تصلي علي محمد و اهل بيته في كل جمعه الف مره و في ساير الايام مأته مره.”

در گوشه جنوب شرقي به خط ثلث سفيد معرق بر زمينه كاشي لاجوردي سوره ليل نوشته شده و آخر كتيبه به عبارات زير ختم مي شود :

“صدق الله العلي العظيم و صدق رسوله الكريم. عن جابر عن ابي جعفر السلم قال النبي صلي الله عليه و آله لجبريل عليه السلام و اي البقاع احب الي الله تعالي قال المساجد و اهلها احب الي الله اولهم دخولا و آخرهم خروجاً منها صدق نبي الله.”

در گوشه شمال غربي به خط ثلث با كاشي سفيد معرق بر زمينه لاجوردي سوره بينه نوشته شده و آخر كتيبه به عبارت زير ختم مي شود :

“صدق الله العلي العظيم و صدق رسوله الكريم و نحن علي ذلك من الشاهدين و صلي الله علي خير خلقه محمد و آله الطبين الطاهرين و سلم تسليماً كثيراً كثيراً برحمتك يا ارحم الراحمين و يا اكرم الاكرمين.”

در گوشه شمال شرقي به خط ثلث سفيد معرق بر زمينه لاجوردي سوره شمس نوشته شده و در قسمت آخر كتيبه به عبارت زير خاتمه مي يابد :

“و قال الله تبارك و تعالي و ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احداً صدق الله العظيم و صدق رسوله الكريم و نحن علي ذلك من الشاهدين برحمتك يا ارحم الراحمين. عن ابي جعفر عليه السلام قال لما اسري برسول الله صلي الله عليه و آله الي السماء فبلغ البيت المعمور فحضرت الصلوه فاذن جبريل عليه السلام و اقام فتقدم رسول الله صلي الله عيله و آله صف الملئكه و النبيون خلف محمد صلي الله عليه و آله.”

 
كتيبه هاي دو ضلع شرقي و غربي مسجد شيخ لطف الله به خط باقر بنا

كتيبه هاي دو ضلع شرقي و غربي داخل گنبد مسجد به خط ثلث با كاشي سفيد معرق بر زمينه لاجوردي شامل اشعاري است به زبان عربي مشتمل بر اسامي چهارده معصوم عليه السلام و عباراتي كه قسمت آخر آنها جمله ” كتبها باقر بنا ” ختم مي شود. ظاهراً سراينده اين اشعار شيخ بهائي عالم معروف دوره شاه عباس اول بوده است كه در مصراع “بهائك المذنب المستهام” به نام خود هم اشاره نموده. كتيبه به شرح زير است :

“الهي بحق نبي الانام                 شفيع الذنوب بيوم القيام
الهي الهي بنفس الرسول        قسيم الجنان و زوج البتول
الهي بحق الزكي الحسن        بحق الحسين اسير المحن
الهي الهي بزين العباد               و بالباقر الطهر كرالرشاد
الهي و بالصادق المقتدا             و بالكاظم الغيظ بحر الندا
الهي بحق الامام المبين             علي الرضا قبله الطالبين
الهي الهي بحق التقي               الهي الهي بجاه النقي
الهي و بالعسكري الحسن           الهي و بالقائم المؤتمن
بلطف بعفوك يا ذالجلال       علي هائم في مهاوي الضلال
بهائك المذنب المستهام            غريق بحار الخطايا العظام
واعتقه يا رب يوم الورود              عليك من النار دأب الورود
و يسر له كل امر عسير            فانت علي كل شئي قدير
باربعه و عشره اعتضادي      هم شفعاي في اليوم العبوس
بطيبه و الغري و كربلا                 و سامرا و بغداد و طوس

عن جابر قال دخلت علي فاطمه عليها السلامو بين يديها لوح فيه اسمأ الاوصياء من ولد فعددت اثني عشر احد هم القائم ثلثه منهم محمد و اربعه منهم علي عليهم السلم كتبها باقر بنا.”

 
نام شيخ لطف الله و باقر بنا در كتيبه هاي دو جانب شمالي و جنوبي

كتيبه هاي دوجانب شمالي و جنوبي داخل مسجد نيز يكسان است. اين دوكتيبه كه نام شيخ لطف الله و باقر بنا را در بر دارد به خط ثلث با كاشي سفيد معرق بر زمينه لاجوردي به شرح زير است :
“الهي بحق الهاشمي محمد                   حبيبك طه شافع العرصات
بحق علي نفسه و وصيه                ابي ولده و الصهر ذي الحسرات
و فاطمه الزهراء قره عينه                      مجسمه الاحزان و العبرات
و مسموم اولاد الزنا الحسن الذي         رمي الكبد الحري جفاً قطعات
و مقتول اولاد البغايا بكربلا               الحسين شهيد الله في الفلوات
وزين عبادالله ذي الحزن و البكا               علي ابي الاوصاب و الزفرات
و باقر علم الاولين محمد                    شبيه رسول الله ذي الدرجات
و مظهر دين الصدق و الحق جعفر          و مظهره في الجهر و الخلوات
و موسي شهيد الاشقياء و نجله      علي الرضا المسموم في العنبات
و معدن تقوي الله الجواد و ابنه                     محمد المحبور بالنعمات
و هادي الوري نجل التقي معدن النقي     لي خفير الخلق في القفرات
و بالحسن الاصل الاصيل بعسكر             ابي العز و الخيرات و البركات
بصاحب هذا العصر اعني محمداً             اي الخاتم الثاني لخير و صات
انلني انلني بغيتي بولائهم                     و صل عليهم افضل الصلوات
و شفعهم في عبد عبد عبيدهم            عبيدك لطف الله في العرصات
و بالباقر البناء كاتب هذه الحروف                     و قاه الباري العثرات.”

در نهايت از اينكه من را با نظرات و پيشنهادات خود ياري و همراهي مي كنيد سپاسگزارم.

 


مسجد آقا نور

در محله دردشت اصفهان مسجدي قرار دارد که طبق سنتهای معماری ايران به صورت چهار ايوانه طراحي شده است. وروديهاي مسجد آقانور در ضلع شمالي و شرقي مسجد قرار گرفته که توسط کوچه هاي اطراف به بازار دردشت و محله اي به همين نام مربوط مي شود. باني مسجد ” نورالدين محمد اصفهاني ” از افراد خير و نيکوکار روزگار خويش است.

اين مسجد مانند بقعه بابا ركن الدين از بناهايي است كه در دوره پادشاهي شاه عباس اول ساخته شده و در اولين سال سلطنت شاه صفي باتمام رسيده است و بدين مناسبت در كتيبه اصلي مسجد ، در سر در شرقي نام هر دو پادشاه آمده است. اين كتيبه كه بخط ثلث سفيد بر زمينه كاشي خشت لاجوردي رنگ نوشته شده ، حاكي از آنست كه بناي مسجد بوسيله نور الدين محمد اصفهاني در دوره پادشاهي شاه عباس كبير شروع شده و در سال اول سلطنت جانشين او شاه صفي باتمام رسيده است. كتيبه اين سر در كه بخط محمد رضاي امامي و مورخ به سال 1039 هجري مي باشد بشرح زير است :

” قال الله تعالي انما يعمر مساجد الله من آمن بالله و اليوم الاخر و اقام الصلوه و آتي الزكوه . در ايام دولت جاويد مدت كلب آستان علي ابن ابي طالب 1291 صلوات الله و سلامه عليه عباس حسيني و در اول جلوس پادشاه عادل شاه صفي بهادرخان خلد الله ملكه و سلطانه و افاض علي العالمين بره و عدله و احسانه توفيق يافت نور الدين محمد اصفهاني باتمام عماره اين مسجد خالصاً لوجه الله تعالي كتبه محمد رضا الامامي 1039″

در ذيل جمله علي ابن ابي طالب در كتيبه فوق الذكر سال 1291 نوشته شده است و چنين به نظر مي رسد كه اين سال معرف يكي از سالهاي تعميراتي مسجد باشد.

در دو پشت بغل سر در بخط بنائي سه رگي شطرنجي مشكي بر زمينه آجري ، سوره اخلاص نوشته شده و در طرفين سر در ، در دو شكل مربع بزرگ ، تكرار كلمه محمد ، تزئينات دو جانب سر در را تشكيل داده است.
خطوط و تزئينات كاشيكاري ايوان جنوبي مسجد آقا نور
كتيبه ايوان جنوبي مسجد آقا نور بخط ثلث سفيد بر زمينه كاشي خشت لاجوردي رنگ به قلم محمد باقر شيرازي و مورخ به سال 1258 در زمان محمد شاه قاجار مي باشد و در آخر كتيبه با كاشي طلائي رنگ سال 1279 اضافه شده است.

در اشكال مربع بزرگ داخل ايوان بخط بنائي ساده لاجوردي بر زمينه آجري اسامي : محمد ، علي ، حسن ، حسين نوشته شده و در طرفين نماي خارجي ايوان ، در دو شكل مربع بخط بنائي ساده عباراتي بشرح زير نوشته شده است :

حاشيه مربع سمت غربي بخط بنائي حنائي بر زمينه فيروزه اي شامل عبارات ” بسم الله الرحمن الرحيم قل هو الله احد الله صمد ” است و متن آن بخط لاجوردي رنگ بر زمينه آجري جمله ” سبحان الملك و الملكوت ” است.
حاشيه مربع سمت شرقي بخط بنائي حنائي رنگ بر زمينه فيروزه اي شامل عبارت ” لم يلد و لم يولد و لم يكن له كفواً احد ” است و در متن آن بخط بنائي لاجوردي رنگ بر زمينه آجري جمله ” سبحان الحي الذي لايموت ” نوشته شده است. در نماي خارجي ايوان غربي مسجد در دو شكل مربع بخط بنائي ساده لاجوردي رنگ بر زمينه آجري سوره اخلاص نوشته شده است.

اشعار فارسي در ايوان شرقي مسجد آقا نور
در داخل ايوان شرقي مسجد آقا نور در يك حاشيه كاشيكاري بر متن زرد رنگ ، در ده لوحه بخط نستعليق سفيد بر زمينه كاشي خشت لاجوردي رنگ اشعار زير نوشته شده است :

صاحب خلق و فيض آقا نور (1)           كه چو خورشيد مهربان علمست
مسجدي ساخت در كومكي(2)                     كه بگيتي يگانه حرمست
اينچنين مسجدي كه خاك درش              غيرت افزاي جنت و ارمست
سال تاريخ آن خرد گفتا                            مصرع آخرين اين رقمست
معبد اهل اصفهان چون شد                   مسجد نور كعبه عجم است(3)
كتبه العبد نورا
1- آقا نور و آقا مؤمن دو برادر بوده اند كه اولي مسجد را ساخته و دومي نزديك مسجد حمامي بنا كرده است كه تا اين چند سال پيش نيز دائر بوده و معروف به حمام در دشت است و سابقاً به نام باني آن آقا مؤمن ناميده مي شده و اين حمام وقف بر مسجد است.
2- مقصود از كلمه كو در مصراع فوق الذكر ظاهراً كوي است.
3- مصراع مسجد نور كعبه عجم است بحساب حروف ابجد سال 1034 هجري مي شود.

شبستان مسجد آقا نور
شبستان مسجد آقا نور در رديف زيبا ترين شبستانهاي مساجد اصفهان است كه ستونهاي آن سنگي مي باشد و طاقهاي متعدد آن داراي قطعاتي از سنگ مرمر شفاف است و روشنايي شبستان را در هنگام روز تامين مي كند. اين شبستان محراب كوچكي دارد كه در طرفين آن در دو شكل مربع بخط بنائي مشكي ساده بر زمينه زرد عبارت ” لا اله الا الله محمد رسول الله علي ولي الله ” نوشته شده است.

سر در خارجي شبستان ، جنب سر در شمالي مسجد نيز در تزئيناتي از نوع كاشيهاي گره و خطوط بنائي دارد. در اسپر بالاي در بخط بنائي شطرنجي مشكي سه رگي بر زمينه فيروزه اي نوشته شده است ” بسم الله الرحمن الرحيم و به نستعين ” و در چهار اسپر اطراف سر در نوشته شده ” لا اله الا الله محمد رسول الله علي ولي الله ”

اين شبستان ازالحاقات مسجد در قرن سيزدهم هجري است و به هزينه حاج محمد ابراهيم قزويني امام جماعت سابق مسجد بنا شده است. پشت بام اين شبستان در رديف زيباترين مهتابي هاي مساجد اصفهان است.

 

كتيبه سر در شمالي مسجد آقا نور
كتيبه سر در شمالي مسجد آقا نور بخط ثلث سفيد بر زمينه كاشي خشتي لاجوردي به قلم محمد باقر شيرازي شامل آيه 84 از سوره مؤمنون تا نصف آيه 92 از اين سوره است و در پشت بغل آن بخط بنائي شطرنجي سه رگي لاجوردي و سفيد بر زمينه آجري نوشته شده است :

“انما يعمر مساجد الله من آمن بالله و اليوم الاخر ”
مسجد آقانور در جنگ تحميلي آسيب هاي بسيار ديده که به شيوه اول بازسازي شده است.

 


مسجد جامع دشتي

 

روستاي دشتي ، روستايي است که امروز ، از توابع برا آن جنوبي محسوب مي شود. مسجد دشتي ، در روستاي دشتي قرار دارد . اين مسجد که امروزه در کنار جاده آسفالت واقع شده ، در ۱۹ کيلومتري جنوب شرقي اصفهان ، در ساحل جنوبي زاينده رود ، استقرار يافته است . مثل بسياري از بناهاي شرق حوزه زاينده رود ، اين بنا نيز فاقد کتيبه است . ليکن بر اساس قراين باستان شناسي و معماري ، ويلبر تاريخ ساخت اين بنا را در حدود سال ۱۳۲۵ م/ ۷۲۵ ه.ق تخمين زده ؛ که همزمان با ساخته شدن بناي مسجد کاج و مسجد ازيران است.
از مساجدي که در شرق زاينده رود قرار دارد ، مسجد دشتي مي باشد که شايد بيشترين توجه مقامات رسمي را به خود جلب کرده است . يکي از علل عمده آن ، واقع بودن اين مسجد در کنار راه آسفالتي است ، که اصفهان را به شرق متصل مي کند . دليل ديگر اهميت آن ، نزديکي اين مسجد به شهر اصفهان است .
در حال حاضر ، اطراف اين بنا را تا يک متر ـ از سطح زمين به بالا ـ ديوار آجري و ۵/۱ متر ديگر روي آن را نرده آهني قرار داده اند . مسجد دشتي گنبد و فضايي در زير آن دارد که در قياس با مسجد کاج ، جمع تر و بسته تر است . قطر گنبد ۸/۹ متر ، وايوان جلويي آن ۶/۹ متر عرض دارد . محراب اين مسجد ، گچبريهايي داشته است ، ولي تا امروز بقدري آسيب ديده که به سختي باز شناخته مي شود. اين مسجد به شماره ۳۴۷ ، جزء آثار ملي ايران به ثبت رسيده است.
سازمان ميراث فرهنگd ايران ، تاريخ ساخت مسجد دشتي را قرن هفتم هجري ثببت کرده است ، ليکن دكتر هنرفر آن را متعلق به قرن هشتم هجري مي داند:

مسجد دشتي که در ساحل جنوبي زاينده رود واقع شده ، از هر جهت شبيه به مسجد کاج که در شمال بستر زاينده رود بنا شده است ، مي باشد و قرينه آن است . در اطراف اين مسجد تاريخي قرن هشتم ، بعدا نيز ساختمانهاي ديگر ي اضافه شده است که فعلا اثري از انها بر جاي نيست ، و مناره هايي هم داشته که طي نيم قرن اخير به منظور استفاده از مصالح بنايي عمدا آنها را خراب کرده اند . در اين مسجد در حال حاضر ، هيچگونه کتينه و خط ديده نمي شود“

ليکن ، رفيعي مهر آبادي اظهار مي دارد که زير سقف گنبد ، واژه هاي :“ الله ” ، “ محمد ” و “ علي” ، به خط کوفي نقش بسته بود و سال ۱۳۳۵ که تاريخچه ابنيه تاريخي اصفهان تاليف شد، آن کلمات وجود نداشتند.

ويلبر درباره نحوه ساخته شدن اين بنا ، سخن جالبي دارد : “ از خود بنا مي توان به جريان وقايع خاص پي برد . در اوج قدرت ايلخاني . تصميم گرفته شده که در حوالي اصفهان و در کنار زاينده رود ،چنديد قريه و قصبه مسکوني احداث گردد . ولا اقل ، رد سه محل عمليات ساختماني آغاز گرديد. و اول، به ساختن مسجد که هسته مرکزي ده را تشکيل مي دهد ، اقدام گرديد و پس از چندين ماه کار ساختماني ، يک حادثه سطحي سبب قطع عمليات شد . و سپس کار ساختمان ادامه يافت و تکميل گرديد. بجز آن که همه کتيبه هاي تزييني ساخته نشده . عدم موفقيت در تکميل ساختمانها ، ممکن است در نتيجه حوادث محلي يا وضع اقتصادي محلي و يا عدم علاقه اولياي امور محلي يا ملي بوده باشد.

سيرو نظر ديگري درباره ساخته شدن مسجد دشتي دارد . “ نزديک يک مسجد سلجوقي که مسلما چيزي از ان باقي نمانده بود ، ـ غير از مناره که ام . اسميت از بين رفتن آن را در سال ۱۹۱۵ م {۱۳۳۳ق} اشاره کرد ـ تصميم گرفته اند ، مسجدي از همان نوع مسجد کاج بسازند که همان طور ، بر روي يک خاکريز مسطح قرار گرفت و حدود ۵/۱ متر از زمين بالا آمده باشد. اين کار انجام گرفت ، ولي هيچگاه از ارتفاع ۴ تا ۵ متري بالاتر نرفت . اين طور پيش بيني کرده اند که از هر طرف مقصوره و رواق بسازند ، ولي آن هم هرگز ساخته نشد ، بجز يک قطعه از شبستان که در روي بناي غربي مشاهده مي شود . بقيه کار همه جا متوقف و بعدها دوباره از سرگرفته شده است . خيلي بعدها ، نمازخانه محقري به نماي شرقيي مقصوره تکيه زده ، آثار طاقهايي که تکيه داده بودند ، ديده مي شود . تمام انها ، صفوي {۹۰۷ـ۱۱۴۸ ه.ق} هستند . هنگامي که اين الحاق انجام مي گرفته ، جاي دو پا طاق خارجي که در دو طرف طاق محوري دوره مغول {۶۵۶ـ۷۴۴ ه.ق} بودند ، به گونه زمختي گرفته شده اند… در اينکه مي خواسته اند قسمتهاي اصلي بناي در حال ساختمان را محکم بسازند (قصوره ، ايوانها ، رواقهاي طرفين) حرفي نيست ، ولي ما همواره نسبت به آنچه در قسمت شمالي پيش بيني کرده بودند بي اطلاع مانده و نمي دانيم آيا حياط را مربع يا مستطيل شکل مثل آنچه در کاج است مي خواسته اند بسازند. زمانهاي توقف کار که از بناييها فهميده مي شود ، ناتمام ماندن تزيين و رها کردن کارها ، همه نشانه هايي از يک دوره آشفته اند … خيلي ممکن است که طول مدت کار اين بناها که به طور اتفاق و در مراحل مختلف انجام يافته ، به دوازده تا پانزده سال هم کشيده باشد ؛ يعني تا وقتي که ناحيه اصفهان درگير مخاصمتهاي سلاطين اينجوي شيراز {۷۰۳ـ۷۵۸ ه.ق} و آل مظفر {۵۹۵ـ۷۱۳ ه.ق} بوده است .

نقشه اصلي مسجد دشتي ، عبارت است از : شبستان گنبددار ، راهروهاي دو طرف ، سر در بزرگ و صحن مقابل آن  {ويلبر ، معماري اسلامي ايران در دوره ايلخانان}
گنبد مسجد دشتي ، از وضعيت نسبتا خوبي برخوردار است. در زمين جلوي سردر شمالي ، تعدادي گل و درخت کاشته اند. مسئوليت مراقبت از اين بنا ، بر عهده بقال جنب اين بنا و کشاورزي مي باشد که مورد احترام اهالي است . شايد در بدو امر ، اين مسئله اندکي مضحک به نظر برسد ، ولي با توجه به مساجد هفتشويه ، ازيران و کاج که همگي بي متولي است و هر کس مي تواند به داخل آنها وارد و خارج شود ، وجود اين دو نفر براي اين بنا ، امتياز بزرگي است .

به هر تقدير ، از بناهاي مربوط به دوره ايلخاني که در شرق حوزه زاينده رود واقع شده اند ، مسجد دشتي سالمتر مانده و بهتر به آن رسيدگي شده است . با مقايسه عکسهايي که سيرو ويلبر گرفته اند و وضعيت فعلي اين اثر ، مقدار زيادي از تزيينات سردر مدخل شمالي مسجد دشتي ، از بين رفته اسست . البته ، در تصاوير ويلبر و سيرو و در يک نماي کلي ، آنچه از مسجد دشتي ديده مي شود ، مخروبه اي بيش نيست . ولي در وضعيت فعلي ، قسمتهاي تخريب شده زيادي از اين بنا ، بازسازي شده است . شايد عمده تخريب از سال ۱۹۴۳ م / ۱۳۲۲ تا سال ۱۹۶۳ م / ۱۳۴۴ صورت گرفته باشد . با وجود تعميرها و ترميمها ، به نظر مي رسد اين اقدامات بر مبناي اصول درست و شناخت علمي نبوده و مثل ديگر آثار تعمير شده ، نو شده و اصالت آن بر باد رفته است.

گرداوری گروه فن و هنر ایران زمین www.ashwood.ir

 

WhatsApp us