امروز به نام محله قبا میشناسیمش اما قبلاً «چالهرز» نام داشته. چند سال پیش اعضای شورایاری تصمیم میگیرند را بکنند «قبا» اما هنوز هم خیلی از قدیمیها، محلهشان را با همین نام یاد میکنند … امروز به نام محله قبا میشناسیمش اما قبلاً «چالهرز» نام داشته. چند سال پیش اعضای شورایاری تصمیم میگیرند چالهرز را بکنند «قبا» اما هنوز هم خیلی از قدیمیها، محلهشان را با همین نام یاد میکنند. از حد و حدودش اگر بخواهید بدانید، یک مثلث است در جنوبشرقی منطقه. ضلع غربی محله خیابان شریعتی یا شمیران سابق، ضلع شرقی خیابان پاسداران یا سلطنتآباد سابق و ضلع شمالی آن هم بلوار شهرزاد است و بخشی از خیابان پورمشکانی. اگر سهراه ضرابخانه پیاده شوید خیلی راحت با آن پل روگذر ماشین، میتوانید تقاطع شریعتی و پاسداران و جایی را که با کمی اغماض دو ضلع مثلث به هم میرسند ، ببینید. گزارش ما را بخوانید تا تاریخچه این محله باصفا و قدیمی را بهتر بشناسید.
چرا به این محله چالهرز میگویند؟
نخستین سؤالی که به ذهن میرسد این است که چرا نام قدیم محله «چالهرز» است. این را از علیرضا زمانی، نویسنده و تهرانشناس میپرسیم و میگوید: «این محله باصفا و زیبا قبلاً گودالی بوده، دره مانند که هرزآبها درون آن سرازیر میشدند و به همین خاطر به «چالهرز» معروف میشود. ترکیبی از چاله و هرزآبی که درونش میریخت. درواقع این بخش متعلق به منطقهای است که در گذشته به نام شمیران میشناختیم و بین دو گسل اصلی شهر تهران قرار دارد. از شمال هم با محلههای قلهک و دروس، از غرب با داودیه، از جنوب با سیدخندان و مهران و از شرق با ضرابخانه همجوار است.» زمانی درباره سرنوشت چالهای که هرزآبها را درون خودش جای میداد هم توضیح میدهد: «به مرور زمان این چاله شد جایی برای تخلیه نخاله و خاک و عمقش کم شد. وقتی کمکم با زمینهای دیگر همسطح شد مردم در آن کشاورزی کردند و بعدتر هم شد جایی برای سکونت.»
چالهرز وقف حرم حضرت عبدالعظیم(ع)
قدمت این چاله به زمان شاهطهماست اول باز میگردد. حدود 400 سال پیش و در دوره صفویها، چالهرز به همراه زمینهای زرگنده و اسکله و بالغآباد، زمینهای وقفی حضرت عبدالعظیم(ع) بودند. سندش هم در زمان شاهطهماسب اول تنظیم شد. در ششمین سال سلطنت فتحعلیشاه دوباره سند تمدید و تولیت زمینها به میرزا سیدعلی مستوفی سپرده شد. با این توضیح که: «قریه و مزارع مذکور به طریق سابق متصرف شده و در سرپرستی رعایا و ساکنان لازمه دقت و اهتمام کرده و در امور زراعت و فلاحت وآبادی و معموری آنجا سعی ماکلام نموده و عواید آن را به مصارف آستانه حضرت عبدالعظیم(ع) برساند.» علیرضا زمانی در تکمیل این توضیحات اضافه میکند: «طبق اسناد و وقفنامههای متعدد چالهرز قدمتی چندصدساله دارد اما تاریخ مکتوبش به دوره قاجار بازمیگردد و دست نوشتهها و خاطرات شازدههایی که نامی از چالهرز بردهاند. در عهد ناصری که جاده شمیران تأسیس شد و رفتوآمد به شمیران راحت، کمکم زمینهای اطراف جاده تبدیل شدند به ییلاق خانها و خانزادههای قجری.»
ردپای چالهرز در خاطرات قجری
محمدحسنخان اعتمادالسلطنه وزیر ناصرالدینشاه قاجار بود و نویسنده کتاب «مرآتالبلدان». او درباره چالهرز نوشته است: «چالهرز از دهات بلوک شمیران طهران است در طرف غربی شرابخانه دولتی. هوایش گرم و آبش کم. سهچهار خانوار رعیت در این ده است. باغ هم دارد.» در جای دیگری از خاطرات روزانهاش هم میگوید که: «… از بیرون تشریف آوردند. از ارگ سوار شدند، سلطنتآباد تشریف بردند… قدری سواره گردش کردند… بعد سر قنات ناهار میل کردند، بلافاصله سوار شدند، به چالهرز، که دهی است متعلق به کشیکچیباشی، تشریف بردند. پنج دقیقه ماندند، داودیه رفتند.» در کتاب «محله ما» هم آمده است چالهرز روستای کوچکی بود و باغی به مساحت 200 هزارمترمربع داشت و زمینهای کشاورزی به مساحت 600 هزارمترمربع. یعنی سرجمع 800 هزارمترمربع. باغ سپهسالار تنکابنی و باغ کوکب هم از نخستین باغهای چالهرز بودند. باغ و عمارت سپهسالار در شمال چالهرز و باغ کوکب در جنوب ساخته شدند و سبزی و صیفی و گندم و انواع گلها را پرورش دادند. جز این پاتوقی هم شدند برای شاهزادگان دربار.
سرگذشت باغ سپهدار
محمدولیخان تنکابنی، معروف به سپهدار تنکابنی، 5 دوره رئیسالوزرای دوران قاجار بود. در فتح تهران، در دوره مشروطه، هم از فرماندهان مشروطهخواه. بیشتر زمینهای چالهرز، زمانی ملک او بود. او فارغ از وزارت و سیاست، بخش زیادی از زمینهای چالهرز را آباد کرد و در شمالیترین قسمت محله، باغ و عمارتی ساخت و بیشتر ایام سال را بهویژه وقتی رضاهشاه از او خشم میگرفت در این زمینها سر میکرد. وقتی که مُرد، باغش ماند برای وارثانش که مانند او علاقهای به نگهداری باغ نداشتند و چند سال بعد تاکستان را که در قسمت شرقی باغ، اندرون در بخش غرب، زمینهای صیفیکاری و گندم و جوکاری آبی در جنوب محله و گندم و جوکاری دیم در تپههای شمال شرقی محله را یکجا فروختند به میرزا علیاصغر مصری و 70 هزارتومان پول گرفتند.
باغ نایب احمدشاه قاجار
علیرضا زمانی میگوید که جز سردار، ابوالحسنخان قرهگوزلو که همه به نام ناصرالملک میشناختندش هم در این محله باغی داشت. او به واسطه پدربزرگ سرشناسش، محمودخان ناصرالملک در سفر دوم ناصرالدینشاه به فرنگ، همراه هیئت دولت ایرانی سفر کرد و برای تحصیل در دانشگاه آکسفورد، 6 سال در انگلستان ماندگار شد. بعد از بازگشت به ایران هم در دربار ناصری بهعنوان مترجم قوانین و آییننامهها و گاهی هم مترجم شخصی شاه مشغول به کار شد. 4 سال هم نایبالسلطنه احمدشاه قاجار شد تا او بزرگ شود و روی تخت بنشیند. در همین دوره نیابت، سلطنت باغ و عمارت تابستانی او در چالهرز، محلی شد برای رفتوآمد دولتمردان و برگزاری جلسههای مهم مملکت. این محافل تا پیش از بلوغ احمدشاه و مهاجرت ابوالقاسم خان به اروپا ادامه داشتند.
باغ و بنبست کوکب
از سهراه ضرابخانه که وارد پاسداران شوی، قبل ازاینکه به نگارستان اول برسی کوچهای میبینی به نام شهید «اکرامی» که داخل پرانتز نوشته شده «کوکب». شاید باورتان نشود اما نام کوکب باقیمانده روی این بنبست کوتاه نشانی از باغ بزرگ کوکب دارد که 100 هزار مترمربع در جنوب محله مساحت داشت. طول دیوار غربی این باغ در سمت جاده قدیم شمیران (شریعتی) 492متر بود. دیوار شرقیاش در سمت خیابان سلطنتآباد (پاسداران) 785 متر. دیوار شمالیاش هم 560متر بود. زمینهای این باغ هم متعلق به علیاصغر مصری همان خریدار باغ سپهدار اعظم بود. در مهرماه 1316 شمسی، شرکت کوکب، این زمینها و قنات جنوبی چالهرز را به قیمت 8 هزارتومان خرید و آب قنات را صرف آبیاریاش کرد. تا جایی که درباره تاریخچه این باغ آمده، باغ را کسی به نام اردشیر گشتاسبپورآباد کرد در اواسط دهه 20، شخصی به نام اردکانی همه سهام شرکت کوکب را که شامل همین باغ و گلفروشی بزرگی در خیابان استانبول بود، خرید. باغ 100 هزار مترمربعی رفتهرفته تکهتکه شد و باقیماندهاش را هم بعد از انقلاب مصادره کردند. در بخشهایی از آن اداره مخابرات و دانشگاه آزاد و خانه و آپارتمان ساختند و تکههایی را هم به حال خودشان رها کردند.
باشگاه آمریکایی و رفتوآمد اجنبیها به محله
زمانی که چالهرز دهآبادی بود حدود 20 خروار جو و گندم از زمینهایش برداشت میکردند. پر بود از درختهای گیلاس و گلابی و گردو و هلو و آلوچه و کشتزارهای یونجه و صیفی و ترهبار که محصولاتشان برای فروش راهی بازار تهران و گاهی هم راهی قلهک و تجریش میشدند. علیرضا زمانی میگوید دهه 20 که شروع شد، کشاورزی بیرون از محدوده باغهای بزرگ متوقف شد و فروش زمین برای ساختوساز آغاز. قبل از سال 1335 هم این محدوده با 204 نفر سکنه، به محدوده تهران اضافه شد. اکبرزادگان، میرطاهری و میرحقانی کسانی بودند که قسمتهای وسیعی از زمینها را خریدند و با دیوار از هم جدا کردند. پیوستن این روستا به تهران دوره جدیدی را شروع کرد برای مصادره برخی زمینهای قجری و واگذاری آنها به آدمهای دیگر. کمکم هم پای پایگاههایی همچون «باشگاه تفریحی پارس آمریکایی» مشهور به «کلوپ آمریکاییها» را به چالهرز باز کرد. آنها بخشی از زمینهای قدیمی باغ سپهدار را از یک مجموعه تفریحی به نام «اشترسپارک» که عصرها محل تفریح اهالی بود، اجاره کردند. اما طولی نکشید که باشگاه پارس آمریکایی یا همان کلوپ آمریکاییها ساخته شد.
مشکل آب در محله چالهرز
وقتی رضاخان آمد و خواست ایران را مدرن کند روند تغییرات در پایتخت خیلی بیشتر از شهرهای دیگر بود. جادهای پهن و دراز از شمال به جنوب کشید برای خودرو و بعد کمکم مردم شروع کردند به رفتوآمد در این جاده و رفتن به شمال تهران برای تفریح. مدتی که گذشت با خودشان گفتند چرا خانهای در شمال نداشته باشند و موج ساختوساز شروع شد و شمیران را به تهران وصل کرد و باغها و روستاها یکی پس از دیگری دیوارکشی و تبدیل به خانه شدند. در زمان پهلوی دوم هم توسعه پایتخت بیشتر در مسیر جاده ارتباطی شمیران و پهلوی بود. برای همین چشم اعیان و اشراف بیشتر به مناطق ییلاقی افتاد وآبادیهایی مانند نیاوران، داودیه، زرگنده و چالهرز هم به فهرست خوشنشینی اضافه شدند. اما اواخر دهه 1330 و اوایل دهه 1340 تهیه آب آشامیدنی برای مردم دغدغه شد. دولت در نقاط محدودی از شهر پمپهای آب کار گذاشته بود و چالهرزیها هم آب شیرینشان را از تانکری که رابط میان پمپ جاده قدیم شمیران و مردم محله بود میگرفتند.
تکیهای که تبدیل به بزرگترین مسجد تهران شد
در سال 1343 در ضلع شرقی چالهرز بنایی ساختند که قرار بود تنها تکیهای باشد برای چالهرزیها اما اقبال مردم از یک طرف و جذب چهرههایی مانند دکتر علی شریعتی از سوی دیگر سرنوشت این تکیه را تغییر داد و آن را تبدیل به حسینیه ارشاد کرد و سال 1346 هم ثبت شد. همین شد که از آن سال به بعد هم علاوه بر طیف درباری گروهی از مذهبیها هم توجهشان به این نقطه جلب شد. همچنین به گفته زمانی، در آغاز تقسیمبندیها و مرزکشی زمینهای منطقه 300مترمربع از زمینها را مرحوم حسینیان تهرانی خرید و وقف ساخت مسجد کرد. کاشی کوچکی هم بر آن نصب کردند که رویش نوشته بود «مسجد چالهرز» اما کلوپ آمریکاییها و رفتوآمد درباریان و سران دولتی باعث شد تا سال 1349 زمینه مناسب برای ساخت مسجد فراهم نشود. مسجدی که سرانجام در سال 1350 با نام «قبا» ساخته شد و میزبان چهرهایی چون شهید محمد مفتح بود.
دهه هفتاد، دهه پایان باغهای محله
تا دهه 50 منظرههای طبیعی و آب و هوای خوش، اقشار مرفه و متمول را به این سمت میکشید. و مسجد قبا و حسینیه ارشاد، اقشار متدین و ساکنان قدیمی مرکز شهر را. جریانهای سیاسی و اجتماعی پایتخت که بخش قابل توجهی از آنها در چالهرز شکل گرفتند، توسعه یافتند. سرانجام در دوران انقلاب اسلامی، چهره چالهرز مانند دورههای پیش بار دیگر تغییر کرد. بخشی از ساکنان قدیمی چالهرز، که از سرمایهداران و منتسبان حکومت پهلوی بودند، ایران را ترک کردند و املاکشان به تملک دولت درآمد و ساختوساز در باغها و زمینهای خالی آغاز شد. دوران جدید ساختوساز در پایتخت آغاز شده بود. خیابانهای تازه و دسترسیهای جدید کمکم از راه رسیدند و بزرگراههای مدرس و صدر راه همه شهروندان را برای رسیدن به قسمتهای شمالی شهر ساده کردند. چالهرز هم مانند دیگر بخشهای شمیران میزبان جمعیت تازه از راه رسیده شد. دهه 70 دهه پایانی عمر چالهرز پر از زمینها و باغهای قدیمی بود و تولد چالهرز پر از ساختمانهای کوچک و بزرگ.
رستمآباد از شمال به چیذر و فرمانیه، از جنوب به خیابان دولت، از شرق به میدان اختیاریه و پاسداران و از غرب به میدان پیروز و دیباجی جنوبی منتهی میشود.
اهالی رستمآباد را پنج طایفه اصیل شمیرانی تشکیل میدهند: طایفه عرب، طایفه محسنیان، طایفه نوریان وطایفه رکنی تهرانی و طایفه رحیمیان، که با یکدیگر پیوند خانوادگی دارند.
رستمآباد از سال۱۳۲۲ بهآبادی پر جمعیتی تبدیل شد و به سه منطقة رستمآباد پایین، رستمآباد وسط (ابتدای خیابان گرگانی تا ابتدای بزرگراه صدر) و رستمآباد بالا تقسیم شد.
از رستمآباد قدیم هنوز کوچههایی که عرض سه متر و کمتر از آن هم دارند باقیماندهاست از جمله، کوچههایی که در خیابان شهید فریدونخانی است. به طورکلی این منطقه تاحدی توانسته بافت شهری گذشته خود را حفظ کند.
در منطقه رستمآباد دو قنات وجود دارد: یکی در رستمآباد بالا (دیباجی شمالی) و دیگری در رستمآباد پایین (دیباجی جنوبی) که قنات رستمآباد بالا مهمتر و پرآبتر است و آب آن از باغی به مساحت ۱۰۰۰۰ متر مربع میگذرد و پس ازآن به چند شاخه تقسیم میشود، به گونهای که یکی از شاخهها به خیابان شهید گرگانی میرود و دیگری به سمت خیابان دیباجی جنوبی و سومی نیز به خیابان شهید فریدونخانی منتهی میشود.
ایگل از روستاهای دهستان رودبار قصران بخش رودبار قصران شهرستان شمیران استان تهران ایران است. ( شمیران٬ شمیرانات٬ تهرانشناسی٬ )
منطقه ایگل ویلای مهندس نیازمند تابستان 1396
جمعیت این روستا بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ حدود ۴۲۱ نفر در ۱۳۱ خانوار بوده است. زبان مردم ایگل مانند دیگر روستاهای رودبار قصران،تاتی است.
آبشار ایگل
آدرس: ایران – تهران – فشم ۲۵ کیلومتری شمال شرق تهران و ۴ کیلومتری غرب اوشان ( 40 دقیقه فاصله )
دره ایگل از توابع شمیران جاده رودبار قصران اوشان منطقه زیبای ایگل
آبشار ایگل
در فاصله حدود 25 کیلومتری شمال شرق تهران و 4 کیلومتری غرب اوشان، روستای آباد و پر رونقی قرار دارد که ایگِل نامیده میشود. به گفته اهالی، جمعیت ایگل در تابستان بالغ بر 800 نفر است که در زمستان به کمتر از نصف تقلیل مییابد. ارتفاع این روستا از سطح دریا حدود 2هزار متر است. به روستای ایگِل (EGEL)، ایگُل (EGOL) هم میگویند. در مسیر روستا تابلوهایی (فارسی و لاتین) با هر دو نام مشاهده میشود.
شهرستان «شمیرانات» از شمال با شهرستانهای «نور» و «آمل» ( استان «مازندران» )، در شرق با شهرستان «دماوند»، در جنوب با «تهران» و در غرب با بخش «کن» و شهرستان «کرج» هم مرز می باشد.
موقع ریاضی چهار سوی این شهرستان عبارت است از:
شمالی ترین نقطه: 36 درجه و 5 دقیقه عرض شمالی،یال «پالون گردن».
جنوبی ترین نقطه: 35 درجه و 45 دقیقه عرض شمالی ،جنوب آبادی «جوزک».
غربی ترین نقطه: 51 درجه و 20 دقیقه طول شرقی ، قهوه خانه «آب زندگانی
وسعت شمیران
وسعت منطقه شمیرانات تهران
وسعت شهرستان «شمیرانات » 1111 کیلومتر مربع، معادل 9/5 درصد وسعت استان «تهران » و حدود 06/0 درصد مساحت کل «ایران » است. از این مقدار، حدود 60 کیلومتر مربع وسعت شهر «شمیران »؛ حدود 551 کیلومتر مربع وسعت بخش «لواسانات » و حدود 500 کیلومتر مربع وسعت بخش «رودبار قصران » است.
شرقی ترین نقطه: 51 درجه و 58 دقیقه طول شرقی، سرچشمه رودخانه «سیاه پلاس».
موقعیت جغرافیایی مرکز شمیران
موقع ریاضی مرکز شهرستان عبارت است از: قله «مهرچال » ( شمال شرقی آبادی «امامه») که به تقریب در مرکز شهرستان واقع شده است و در 35 درجه و 55 دقیقه عرض شمالی (از استوا) و 51 درجه و 40 دقیقه طول شرقی از (گرینویچ) قرار دارد.
وسعت شهر «لواسان» حدود 50 کیلومتر مربع و وسعت تقریبی شهر « اوشان،فشم،میگون » 60 کیلومتر مربع می باشد.
طول شهرستان، 5/57 کیلومتر شرقی غربی و عرض آن 35 کیلومتر شمالی جنوبی میباشد.
طبیعت شمیران
شهرستان «شمیرانات» سرزمینی است که در یک ناحیه به نسبت همگن جغرافیایی قرار گرفته است، 94 درصد آن کوهستان است و تحت تاثیر سیستم کوهزایی «البرز» طی دوره های مختلف زمین شناسی تشکیل گردیده است. با توجه به مساحت این شهرستان، 2/1 میلیارد متر مکعب متوسط سالیانه حجم آب های روان و آب دهی سدهای «لار» و «لتیان»، این شهرستان را جزء محدود شهرستانهای پر آب کشور قرار داده است.
ارتفاع از سطح دریا در بالاترین نقطه «توچال» 3975 متر میباشد، متوسط نزولات جوی 400 میلیمتر در سال است که با توجه به طبیعت سرد و ارتفاعات بلند و کوهستانی این منطقه، عمدتا به صورت برف می بارد.
ارتفاع برف در برخی از دره ها، شکاف کوهها و دامنه قلل بلند در فصل زمستان به بیش از 20 متر رسیده و یخچالهایی را بوجود می آوردند که تا بارش زمستان بعدی همچنان باقی می مانند. به همین دلیل، سرچشمه رودخانه های این منطقه که از ذوب برف ها تغذیه می شوند، به دلیل ذوب تدریجی برف دارای رژیم دائمی هستند.
قسمتهای شمالی شهرستان تحت تاثیر «اقلیم ناحیه خزری» و پوشش گیاهی آن و قسمتهای جنوبی آن، همجوار تهران و تحت تاثیر «اقلیم نیمه خشک» و «پوشش استپی» است.
آب و هوا
آب و هوای شهرستان «شمیرانات» به طور کلی تحت تاثیر عوامل جغرافیایی به خصوص ناهمواریها است. توده های هوایی که این منطقه را تحت تاثیر قرار می دهند در زمستانها غالبا «مدیترانه ای» از غرب، «قطبی شمالی» از شمال، «قطبی بری» از شمال و شمال غرب و در تابستانها «بری حاره ای» از کویر «ایران» یا بیابان «عربستان»، یا جریانات شمال غربی از اروپای مرکزی است. این شهرستان دارای 6 اقلیم آب و هوایی متفاوت است:
شهر اوشان فشم میگون
امامه و اطراف
اقلیم «نیمه خشک سرد» (کمتر از 1620 متر): مناطقی در جوب شهر «شمیران»، «محمودیه»، «فرمانیه»، «چیذر»، «ازگل»، «اراج»، «کامرانیه»، «دزاشیب»، «اقدسیه» و…
اقلیم «مدیترانه ای سرد» (1621 تا 1790 متر): «تجریش»، «دار آباد»، «جماران»، «سعد آباد»، «ولنجک»، «درکه»، «سوهانک»، شهر «لواسان»، «نارون»، «سبو کوچک»، «سبو بزرگ»، «زربند»، «لشگرک» و….
اقلیم «نیمه مرطوب سرد» ( ارتفاع 1791 تا 1945 متر ): «اوشان»، «فشم»، «افجه»، «انباج»، «چهار باغ»، «نیکنام ده»، «حاجی آباد»، «پس قلعه» و…
اقلیم «فرا سرد کوهستانی و مرطوب» (1946 تا 2193): «میگون»، «امامه پایین»، «امامه بالا»، «آهار»، «لواسان بزرگ»، «کند بالا» و…
اقلیم «فرا سرد کوهستانی بسیار مرطوب نوع الف» (2194 متر تا 2760 متر): «لالون»، «آبنیک»، «گرمابدر»، «جیرود»، «شمشک پایین»، «شمشک بالا »، « در بندسر» ، « راحت آباد » و…
اقلیم «فراسرد کوهستانی بسیار مرطوب نوع ب» (2761 متر به بالا): سکونتگاه دائمی در این اقلیم وجود ندارد.
دره ها و دشت های شمیران
دره ها و دشت های شمیران
دره ها و دشت های شمیران
دره ها و دشت های شمیران
دره ها:
به دلیل ساختار کوهستانی این شهرستان، دره های فراوانی در سطح منطقه وجود دارد که بعضی از آنها پهناور بوده و روستاها یا اماکن شهری بزرگی مانند: « تجریش »، « قلهک »، « دار آباد » و…. در آنها واقع شده است.
مهمترین دره های شهر «شمیران» از غرب به شرق عبارتند از:
«دره فرحزاد»، «دره درکه» ، «دره پس قلعه»، «دره دربند»، «دره امام زاده قاسم» ، «دره دارآباد».
برخی از دره های بخشهای «رودبار قصران»و «لواسانات» نیز عبارتند از:
دشت های «شمیرانات» از زیبایی و طراوت خاصی برخوردارند و منشأ بهره های فراوانی برای ساکنین این مناطقند. مهمترین این دشت ها عبارتند از: «دشت لار»، «دشت بهشت»، «دشت جانستون»، «دشت گرچال»، «دشت هویج»، «دشت چمن مخمل» و…
رودخانه ها ، چشمه ها وآبشار های شمیران
رودخانه ها:
شهرستان «شمیرانات» دارای 14 رودخانه دائمی و فصلی می باشد، مهمترین رودهای این شهرستان عبارتند از: «جاجرود»، «رود لار»، «ولایت رود»، «رود لوارک» افجه، «کند رود» و «رود فشم».
رود «جاجرود»: از کوهها وقلل رشته کوه «کلون بستک» سرچشمه می گیرد و در دره های «رودبار قصران» جاری شده و از راه «لواسان» به «ورامین» می رسد.
رود «لار»: از کوههای «کلون بستک»، «خرسنگ»، «اشتر» و کوههای «سوتک» سرچشمه می گیرد، از دره «لار» می گذرد و پس از خروج از شهرستان «شمیرانات » ادامه مسیر خود را در استان «مازندران» طی میکند.در آنجا به دو شاخه تقسیم شده و در نهایت به دریاچه «خزر» میریزد.
چشمه ها:
در شهرستان «شمیرانات» 174 دهنه چشمه جاری است که مهمترین آنها عبارتند از: «چشمه آب کمر»، «چشمه پلک»، «چشمه پیاز چال»، «چشمه سفید آب»، «چشمه کوثر»، «چشمه مرشد»، «چشمه نرگس» و…
آبشارها:
آبشارها از زیباترین جلوه های طبیعتند.در کوهستانهای «شمیرانات» آبشارهای متعددی دیده می شوند که از جاذبههای طبیعت «شمیرانات» محسوب می گردند. مهمترین این آبشارها عبارتند از: «آبشار دوقلو»، «آبشار پس سنگ»، «آبشار جوزک» ، «آبشار چال مگس»، «آبشار سوتک» و …
کوه های شمیران
در مجموع بیش از 50 قله با ارتفاع بیش از 3000 متر در شهرستان «شمیرانات» وجود دارد.
برخی از این قلل در شمال شهرستان و در البرز مرکزی قرار دارند. مانند: «خلنو» (4375 متر)، «سرکچال» (4210 متر)، «کلون بسته» (4150 متر) و «جانستون» (4000 متر).
برخی دیگر در جنوب شهرستان و در دیواره جنوبی البرز مرکزی (رشته کوه «توچال») قرار دارند. مانند: «توچال» (3933 متر)، «شاه نشین» (3876 متر)، «کلک چال» (3325 متر) و «دارآباد» (3140 متر).
راه ها و فواصل شمیرانات
شهرستان «شمیرانات» دارای 65 کیلومتر راه اصلی است. بخش «رودبار قصران» نیز دارای 41 کیلومتر جاده است که 36 کیلومتر آن آسفالت و 5 کیلومتر راه شوسه است. بخش «لواسانات» دارای 5/84 کیلومتری جاده است که از این مجموع 62 کیلومتر آسفالت در و 5/22 کیلومتر راه شوسه می باشد.
فاصله مراکز مهم شهری در «شمیرانات» عبارتند از:
1) « تهران » – « شمیران »: از میانه « تهران » (میدان «فردوسی») تا میانه « شمیران » (میدان قدس «تجریش») 5/13 کیلومتر.
3) «شمیران» – شهر «لواسان»: از میانه « شمیران » (میدان قدس «تجریش») تا میانه شهر «لواسان» («گلندوک» مرکز بخش « لواسانات ») 5/24 کیلومتر.
4) « اوشان،فشم،میگون » – شهر «لواسان»: از میانه « اوشان،فشم،میگون » («فشم»، مرکزبخش «رودبار قصران»)، تا میانه شهر «لواسان» («گلندوک» مرکز بخش « لواسانات ») 22 کیلومتر.
شهرستان شمیران از جمله مناطقی است که با وجود ثروت های فراوان و مجاورت با پایتخت، استعدادهای نیمه آشکار و پنهان آنرا نشناخته ایم. اگر آنها را بشناسیم و با برنامه ریزی طرحی ملی و اجرای آگاهانه آن به پیش رویم، کمتر از یک دهه دیگر این کوهساران می توانند به دهها شهرک گردشگری جهانگردی، گیاه شناسی و داروئی، دانشگاهی، مسکونی نمونه، باغداری، دامپروری و مانند اینها که همه می توانند مکمل یکدیگر باشند، تبدیل گردند و از رهگذر درآمد سرشار جهانگردی و صادرات گیاهان داروئی (همانند اینگونه شهرکهای مشهور جهان) به صورت یکی از مراکز مهم درآمد سالم درآیند (و با گسترش دانش و تجربه خود به دیگر نواحی مشابه در ایران) جای درآمد پایان پذیر نفت را بگیرند و درآمدی جاودانه داشته باشند.
در این اطلس هدف ما، شناخت این شهرستان از حدود یک سده پیش تاکنون، شناساندن استعدادهای نیمه آشکار و پنهان آن برای آیندگان، و نیز رسیدن به جایگاه واقعی خود در جهانی است که دانش و دانشمند حرف اول را می زند. (متاسفانه «شمیران اصلی» یعنی منطقه یک و قسمتی از منطقه چهار شهرداری تهران امروزی، که طی چندهزار سال مکانی خوش و آرام بخش برای شهروندان شهر و استان بسیار کهن و مشهور ری، و تهران سده های اخیر بود و از تفرجگاه های مهم کنار تهران بزرگ کنونی نیز می توانست باشد، سالهاست که هویت و ارزش و منبع درآمد ییلاقی و متکی به خود بودن را از دست داده است و در اثر سوء مدیریت و بی توجی مسئولان، حدود ٥٠ آبادی آن همراه با ١٨٠ آبادی پیرامون دیگر، در شکم سیری ناپذیر غول تهران بزرگ، نابود گشته و مُولّدی، مبدل به انبوه جمعیتی مصرف کننده شده است. غولی که بر چهره طبیعت زیبا، «روکش بی قواره ی شهری» می کشد، آلودگی می پراکند و همچنان بدون هیچ مانعی، از هر سوی رو به گسترش است و به یقین نفرین آیندگان را همراه خواهد داشت.)
در این کتاب علاوه بر یک نقشه و فهرست نام مکانها، برای رسیدن به هدفی که به آن اشاره شد، نقشه های اضافه، تصاویر و زیرنویس های کافی، جدول ها و مطالبی فهرست وار و فشرده آمده است که عناوین آنرا در فهرست ابتدای اطلس مشاهده می فرمایید.
افزون بر این تدابیری نیز در نقشه آغاز کتاب جهت آشنایی با اطلاعات زیر اندیشیده ایم:
ارتفاع هر نقطه در شهرستان (از روی خطوط هم ارتفاع با دقت ٥٠± متر).
ارتفاع دقیق قله های معروف. شکل یال ها (خط الرأس های بیش از طول ٥٠٠ متر،خط های قهوه ای که خطوط هم ارتفاع را قطع می کنند.)
وضع دره ها (که خط های آبی مسیل ها و رودک ها در آنها جای دارند). چشمه های بیشمار. رودهای فرعی و اصلی. پوشش های گیاهی (انواع مراتع و بیرون زدگی سنگی، باغ ها و جنگل ها و مزرعه ها).
مناطق مسکونی آبادی ها. فاصله های تقریبی بر حسب مقیاس نقشه (هر ٢ میلی متر ١٠٠ متر و یک سانتی متر ٥٠٠ متر…)، انواع راه ها(از بزرگراه ها تا راه های مالرو و کوهنوردی)، حدود شهرستان و همسایه ها، مرزهای داخلی بخشها و مناطق شهری (بر حسب آخرین تقسیمات وزارت کشور، سال ١٣٧٨).
برای برنامه ریزی طرحی جدید و آینده نگر در سطحی ملی برای شهرستان (در بخش رودبار قصران و لواسان) با کمی دقت در نقشه می توان محل مورد نیاز گردشگری و اهداف یادشده را به طور کلی مشخص ساخت، مانند زمین های مناسب برای پیست های اسکی، باغ و بوستان های عمومی (پارک)، هتل ها، متل ها و چادرگاه ها، پیست های دوچرخه و اسب سواری (و سایر چهارپایان)، توقفگاه ها و گسترش مزارع گیاهان داروئی، گلستان ها و باغ های کشاورزی، محل نهرها و کانال های آب، سدهای کوچک و آب بندهای چندکاره، و همه اینها را، چه برای امور زیربنایی توسط دولت و چه برای واگذاری به سرمایه داران بخش خصوصی، باید مورد توجه قرار داد.
دربَند، یکی از محلههای تهران، پایتخت ایران و از دهکدههای قدیمی شمیران و در شمال باغ سعدآباد است. محله دربند از مناطق خنک و گردشگری تهران است. بر پایه نظرسنجیهای انجام شده دربند نخستین گزینهٔ شهروندان تهرانی برای پذیرایی از میهمان خارجی و شهرستانی است و پس از آن فشم، لواسان، درکه و فرحزاد قرار دارند.
در گذشتهای نه چندان دور در این محله به زبان تاتی سخن گفتهمیشد. البته هنوز در روستاهای دربند مانند پس قلعه زبان تاتی رایج است .
نیاوران نام یکی از مناطق اعیاننشین شمال تهران است که در دامنههای جنوبی رشتهٔ کوه البرز قرار دارد. این منطقه از غرب با دربند، از جنوب با فرمانیه و از شرق با دارآباد هممرز است.
محوطه کاخ نیاوران
نام نیاوران
نیاوران از دو بخش نی و آوران تشکیل شده و از آنجا که منطقهای دارای نیزار بوده اینگونه نامیده شده است. بنا به نظر دیگری نیاوران از نام نارون آمده است که به معنی ( محلی که در آن درخت انار میروید ) میباشد.
همچنین ادعا شده است که این منطقه در ابتدا گردوی خوانده میشده و در زمان ناصرالدین شاهاین نام به نیاوران به معنی کاخ دارای عظمت تغییر کرده است.
اماکن مذهبی، فرهنگی، ورزشی در نیاوران
مجموعههایی چون کاخ نیاوران، پارک نیاوران، شهر کتاب نیاوران و فرهنگسرای نیاوران که در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است، همچنین تکیه نیاوارن که از قدیمیترین و مشهورترین تکیههای تهران است، در این منطقه واقع شدهاند. ساختمان اصلی پژوهشگاه دانشهای بنیادی که در گذشته دفتر کار فرح پهلوی بوده است، در حاشیه میدان نیاوران قرار دارد.
شهرداری منطقه یک تهران نیز در انتهای خیابان شهید باهنر قرار دارد.
قبرستان ظهیرالدوله که مدفن بسیاری از سیاستمداران دوره قاجار و پهلوی و برخی از هنرمندان معاصر است.
ورزشگاه شهدای نیاوران
سالن ورزشی شهید مسجدی
مجموعه ورزشی بانوان صدف
مجموعه ورزشی فرهنگیان جغرافیای شهری محله نیاوران
به خاطر شیب موجود در منطقه، ساختار معماری ویژهای در آن به چشم میخورد. همچنین واقع شدن در ارتفاع ۱۷۰۰ متری از سطح دریا، آب و هوایی سرد تر از دیگر نقاط تهران را باعث شده است.
خیابانهایی اصلی منطقه نیاوران
خیابان نیاوران که در حال حاضر به نام خیابان شهید باهنر شناخته میشود، بزرگترین خیابان اصلی این محله است که میدان شهید باهنر (نیاوران) را به میدان قدس متصل میکند.
محلات
امیر
سازمان آب
جمال آباد
منظریه
جماران
نخجوان
دزاشیب
حصاربوعلی
کامرانیه
گل سنگ
جمشیدیه
صاحبقرانیه
محله نخجوان
نخجوان نام یکی از محلههای شمیرانات واقع در منطقه یک تهران است که در شمال نیاوران قرار دارد، محله نخجوان از شرق به جماران، از جنوب به خیابان باهنر (نیاوران)، از غرب به امامزاده قاسم،ظهیرالدوله و خیابان دربند منتهی میشود و در شمالیترین قسمت آن خیابان بوکان و کوهسار در دامنه جنوبی رشته کوه البرز قرار دارد.
به صنایع چوب فن و هنر ( تاسیس 1340 تهران ) خوش آمدید .
طراح و سازنده ( رنگ کاری ) دکوراسیون چوبی سفارشی
بدلیل قطع پیام رسان واتساپ تصاویر و درخواست خود را روی ایمیل bestart2000@gmail.com ارسال کنید و با پیامک اطلاع دهید . ویا میتوانید از بخش کامنت ها پیام بگذارید . پیام رسان های سروش , بله , ایتا ، واتساپ ، تلگرام در دسترس است .
افتخار همکاری صنایع چوب فن و هنر با هنرمندان و معماران برجسته و محبوب ایرانی آرشیتکت و معمار جناب فرزاد دلیری , از برترین معماران ایران و افتخار همکاری با ایشان در پروژه کوهسار و چندین پروژه دیگر
آرشیتکت فرزاد دلیری
بازیگر محبوب و هنرمند رضا کیانیان ( ساخت درب تمام چوب )
معمار موسی عبیر از بزرگان معماری ایران ( اجرای هندریل چوب راش )
معمار موسی عبیر
داستان فن و هنر ایران
هنرکده فن و هنر ایران زمین از سال 1340 در منطقه قلهک مشغول به کار بوده و در گذشت این سالیان توانسته تجارب و تجهیزات خود را برای ساخت نمونه های سفارشی و بسیار با کیفیت آماده کند . ما از ابتدا نمونه ساز بودیم و هیچ گاه تمایل به سری سازی نداشتیم . ما از اهالی قدیم منطقه قلهک هستیم , اصالتا یزدی هستیم . ... هم اکنون در تهران شهرک صنعتی خاوران مستقر هستیم و آماده ارائه خدمات نجاری , طراحی و مشاوره به مشتریان هستیم .